0

عدس پلو با مرغ (آموزش آشپزی + لاغری)

اندازه متن

نوشته هانیه عزیز بعنوان متن انتخابی این قسمت قرار داده شد.

به نام خدایی که راه رو نشونم میده

سلام به استاد عزیز و مرجان بانوی نازنین

به جرات می گم این فایل، یکی از بهترین فایلهای آشپزخونه لاغری بود و حضور شما کاملا منطبق با نکته آموزشی که درباره اون دوست عزیز گفتین بود استاد.

این نکته که گفتین اشتباهه که آدم همه زندگیش رو تعطیل کنه تا صرفا به یه هدف برسه رو من اینجور تفسیر می کنم که اگه فردی همه تمرکزش رو روی یه هدف بذاره و از زندگیش بزنه و به گفته اون دوستمون مرخصی تحصیلی بگیره و … یا در مثال های شما توی مسائل مختلف دیگه بجز لاغری هم، پس کی فرصت زندگی کردن آگاهی هایی که همه وقتش رو صرف یادگیریش کرده رو بکنه؟ مگه عالم بی عمل بودن چه مزیتی داره؟ اینکه ما همه درها رو به روی خودمون ببندیم به این امید که فقط تو مسیری که توش هستیم و تمرکزمون روش هست باشیم، مثل اینه که توی خونه بشینیم و مطمئن باشیم ماشین بهمون نمیزنه و تصادف نمی کنیم. 

اوکی تمرکز روی هدف خیلی هم خوبه، من خودم هم برنامه های آموزشی دیگه ای که داشتم رو متوقف کردم و به قول معروف تمرکز سوزنی روی تناسب اندام گذاشتم، اما این تمرکز به معنی تعطیل کردن جریان زندگی و دور کردنم از اطراف و اطرافیان و موقعیت های مختلف نیست…

بهرحال نقش هایی رو در زندگی دارم و انتخاب هایی داشتم و دارم، همسری، کارمندی، مادری، تفریح و … همه اینها کلی فعالیت به همراه داره که آیتم های یک روز من رو تشکیل میده، این منم که باید با مدیریت زمان و برنامه ریزی هم به اینها برسم و هم به هدفم…برای شخص من، معنی تمرکز روی هدف اینه که از اول دوره دو ساعت زودتر از خواب بیدار میشم و اون ساعت روزم رو به هدف اصلیم (فایهای روزانه دوره) اختصاص میدم و در طول روز هم لابلای همه کارهام، اداره، آشپزی، درس بچه ها، رانندگی و … بازم فرصت کنم فایل گوش میدم و مهم تر از اون در طول روز سعی می کنم در مواقع مختلف و شرایطی که پیش میاد خودم رو بسنجم و آموزه هام رو زندگی کنم…یعنی توی زندگی روزانه اون چیزهایی که یاد گرفتم رو عمل کنم.

اگه قرار باشه فقط توی اتاق بشینم و فایل گوش بدم و تمرین حل کنم، پس کی و کجا خودم رو محک بزنم؟ کی بفهمم درست یاد گرفتم یا نه؟ درس خونده بشه و امتحانی گرفته نشه، چطور بفهمیم یاد گرفتیم؟ نمی دونم من فکر می کنم این دوستمون حرفهای اول دوره شما رو که فرمودین این دوره رو با هیچ دوره دیگه ای ترکیب نکنین و تمرکزتون رو روی همین دوره بذارین رو اشتباه برداشت کرده و فهوای کلامتون رو درک نکرده..تمرکز روی هدف فرق داره با تک بعدی بودن …. حالا من همه اینها رو نوشتم، اینجور برداشت نشه که من نتیجه دستمه و به تناسب اندام رسیدم، نه! منم نتیجه ای نگرفتم هنوز، اما من می دونم که مشکل از دوره نیست و ذهن من زیر بار سالها رژیم و باورهای غلط چاقی خیلی راه داره تا پاکسازی بشه و جسمم رو متناسب کنه…من مطمئنم تو مسیر درستم و هم این دوره و هم خودم این توانایی رو داریم که اول ذهنم و بعد جسمم رو لاغر کنیم…. اینها برداشت من از توضیحات شما بود

و استاد چقدر عالی همین آگاهی ها رو زندگی کردین و گوشه ای از یک روزتون رو به ما نشون دادین…

مثل همیشه با آرامش و آسونی بساط آشپزی رو به پا کردین و با عشق و تمیزی کار رو انجام دادین…با ما حرف زدین و به ما درس دادین و درواقع روی کار و شغلتون هم تمرکز داشتین و در کنارش آیدای شیرین و عشق رو هم همراهی کردین و تجلی همکاری توی خانواده و با همسرتون هم بودین…

مگه زندگی چیزی غیر از اینهاست؟ مگه لذت بردن از زندگی و در لحظه زندگی کردن غیر از اینه؟ و شما چقدر قشنگ زندگی آگاهانه رو یاد گرفتید و به ما هم به شکل کاملا مصور یاد میدین…از شادی آیدا درس می گیرین که انسان با شادی باید زندگی کنه، از نخوردن اضافه موز آیدا درس می گیرین که ذهن پاک و خدایی و متناسب بچه ها چقدررر به فطرت الهی نزدیکن و ما باید یاد بگیریم به اندازه خوردن رو ازشون و به بچه هامون هم اصرار به خوردن نکنیم….

احترام به سلایق مختلف غذایی توی خانواده رو یادمون دادین و برای پسرتون غذای جدا آماده کردین … ما توی دوره یاد گرفتیم که اینکه من همه چیز رو دوست داشته باشم و بخورم و مجبور به خوردنش باشم امتیاز نیست و اگه من هانیه سابق بودم باید می گفتم: یعنی چی که عدس پلو نمی خوره پسرم! خورد خورد، نخورد هم نخورد..همینه که هست و خدا قهرش میاد اگه نخوری و …

دیگه اون تهدیگ و روغن روی برنج دادن که خدا رو هزار بار شکر برام عادی شده و ترس نداره برام به لطف چیزهایی که یاد گرفتم ازتون…و برکت و فراوونی رو یادمون دادین که وقتی با عشق استارت آشپزی رو می زنین با همین چند قلم ماده چند مدل غذا رو با عشق آماده کردین و این مصداق همون دعاییه که همیشه میگن: خدا به مات برکت بده! دست هردوی شما عزیز درد نکنه با غذایی که با عشق پختین و عطرش رو از راه دور هم حس کردیم..نوش جونتون و الهی شکر

خلاصه که استاد عزیز شما چند ساعت از آشپزی و حرف زدن با ما رو برامون فیلم گرفتین اما من صفحه ها درس ازش یاد گرفتم و مثل همیشه بازم خدا رو شاکر و سپاسگزارم برای وجود ارزشمندتونو….در پناه خدا سربند و شاد و موفق باشید

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 3.88 from 17 votes

https://tanasobefekri.net/?p=31924
برچسب ها:
12 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار شقایق
      1400/08/30 16:06
      مدت عضویت: 1138 روز
      امتیاز کاربر: 495 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 876 کلمه

      با سلام و خدا قوت  خدمت شما و همسر محترم تون 

      خوشمزه ها و برکات و نعمات الهی گوارای وجود با ارزشتون 

       این ویدئو نیز همانند تمام ویدیوهای دیگر شما  پر بود از حال خوب شما و همان آرامش درونتون 

      کلید تمام درها  و نکته ی اصلی تمام ویدیوهای آموزشی شما ، که من همیشه این احساس آرامش و در تمام فایل ها و وویدیوها دریافت میکنم 

      این ارامش و مهربانی در رفتار با آیدا جون  ک با وجود شیطنت های کودکانه اش خم بر ابروی شما نمی آورد و چنان با لحن خوب و دوست داشتنی با او سخن میگفتید و سعی در انتقال ارامشتون به  او هم بودید واقعا جای هزاران تقدیر داره 

      چرا که بسیاری از ما وقتی روی کاری مثل همین اشپزی متمرکز میشیم اگر کسی سخنی بگوید که تمرکز ما رو بهم بزنه قطعا با او برخورد خواهیم کرد و من واقعا از برخورد  و متنانت و صبر شما با آیدا جون خیلی درس گرفتم 

      و دریافتم  که داشتن آرامش رمز اصلی  موفقیت در هر کاریست 

      از جمله لاغر شدن ،  کاش همه ی دوستان به این درک میرسیدن که لاغر شدن نیز دقیقا مثل همان چاق شدن است 

      کاملا ارام و بدون هیچ تحمیلی از بیرون و بدون هیچ کار خاص ، 

      استاد بارها در صحبتهاشون گفتن ما برای چاق شدن هیچ کار خاصی انجام ندادیم ، اما نمیدانم چرا باز اکثر افراد فکر میکنن برای لاغری باید حتما تمام درها را بست و زندگی را تعطیل کرد و لاغر شد . 

      لاغری را باید تبدیل به یک سبک از زندگی نمود ، چون لاغری هم دقیقا مثل چاقی فقط و فقط یه واکنش است واکنشی که از دیدگاه و نگاه ما و کدهای ذهنی ما نشات میگیره 

      تا زمانی که جایگاه و نگاه ما چاقی باشد  ، تا زمانی که کدها و باورها و افکار ما چاقی باشد هرگر لاغری در جسم ما نمایان نخواهد شد 

      استاد در تمام فایلها سعی دارند ما را به آن جایگاه هدایت کنند ، و این معنای  صحیح لاغریست . هدایت شدن به جایگاه جدید ، 

      ما در طول فایلها می آموزیم که چگونه جایگاهمان را در این مدار یا سرزمین تثبیت کنیم و تمام سخنان و اموزشهای استاد هدایت ما و تثبیت شدن ما در این مکان است 

      سرزمینی که افراد چاق آن مکان را به دلیل رژیمها و راههای غلطی که واسه لاغری یاد گرفتن و اموزشهای اشتباهی که دیدن ، کاملا فراموش کرده اند 

      استاد با آموزش نکات ارزنده دارند ، دوباره ما را به سرزمین لاغرها هدایت میکنند ، جایی که همه چیزش در جهت لاغری ماست ، حتی نفس کشیدنش ، در این سرزمین تمام افکار و رفتار و اعمال ما در جهت لاغری ماست 

      در این مسیر خبری از باورها و عوامل چاق کننده نیس ،  و چه بسیار استاد گفتن قبل از ورود به مسیر لاغری باید هر آنچه از لاغری از قبل  در ذهن داریم کم کم به فراموشی بسپاریم ، 

      در این مدار همه چیزش لاغریست ، 

      وقتی در مدار لاغری باشیم قطعا انتظاری که از خود داریم لاغریست ، اینجا غذا نقشی ندارد که شاید حتی برای ما لاغر کننده هم باشد چون نگاه ما به آن تغیبر کرده و طبق جایگاهمون شده .

       در این مدار خوردن کاملا طبق میل و نیاز  ماست و هیچ اجبار و تحمیلی برای خوردن یا نخوردن وجود ندارد که همه چیز آرامش مطلق است و حال نیکو 

      در مدار لاغری توجه ما به لاغریست ، برای درک این مطلب مثالی را بیان میکنم که فکر میکنم استاد در یکی از فایلهای زندگی با طعم خدا بیان کرده بودن 

      فرض کنید دانه ی گندمی را دارید تا زمانی که این دانه در کابینت آشپزخانه باشد هرگز جوانه نخواهد زد ، دانه باید در جایگاه اصلی خودش قرار بگیرد 

      ما قبلا دانه لاغریمان را در سرزمین چاقی میکاشتیم ، در یک زمین شوره زار و کاملا لم یزرع تا وقتی سرزمینمون و مدار و جایگاهمون چاقی باشه دانه های لاغری ما هر گز رشد نخواهند کرد و اگر هم سبز شوند در بین راه از بین میروند 

      اما اگر دانه ی مان را در زمین و جایگاه درست ، بکاریم قطعا و طبیعتا جوانه رشد میکند تمام عوامل کمک کننده خواهند شد برای رشدش و قطعا محصول ما کاملا سالم و عالی خواهد شد 

      این است داستان اصلی لاغری صحیح . 

      در این مدت که با این مسیر لاغری صحیح آشنا شدم اول به این درک رسیدم که لاغر شدن یک کار  جداگانه با زندگی روزمره ی ما نیست ، بلکه ما ما باید زندگی کنیم و لاغر بشیم 

      و این است مفهوم درک آموزشها و سخنان استاد ، 

      یا تبدیل ایمان به عمل و البته خیلیها هنوز در مرحله ی ایمان و شک  هستند ، و خیلیها هنوز. این مسیر را با رژیم و روشای قبلی اشتباه میگیرن و عواملی که در آن زمانها بکار میگرفتند را هم میخواهند در لاغری صحیح بکار بگیرند همانطور که این دوست عزیزی که استاد ازشون سخن گفتن ، که کار و زندگیشونو رها کردن و  ننشستن فایل گوش کردن 

      دقیقا مثل زمانی که ما واسه لاغری  رژیم میگرفتیم یا ورزش و باشگاه میرفتیم  خب همانطور که آن روشها فایده ای نداشت قطعا این طرز نگاه به فایلا  هم غیر از عذاب و خستگی چیزی به ارمغان. نخواهد داشت 

      خیلی ممنون  استاد  که هرزگاهی ما رو به آشپزخونه ی پر از صمیمت و گرمتون  دعوت میکنین و  درسهای عملی زیادی را به  همه ی ما  آموزش میدهید . 

      آرامش تون مستدام  استاد و همیشه شاد و خوشبخت در کنار اعضای خانواده 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم