0

عدس پلو با مرغ (آموزش آشپزی + لاغری)

اندازه متن

نوشته هانیه عزیز بعنوان متن انتخابی این قسمت قرار داده شد.

به نام خدایی که راه رو نشونم میده

سلام به استاد عزیز و مرجان بانوی نازنین

به جرات می گم این فایل، یکی از بهترین فایلهای آشپزخونه لاغری بود و حضور شما کاملا منطبق با نکته آموزشی که درباره اون دوست عزیز گفتین بود استاد.

این نکته که گفتین اشتباهه که آدم همه زندگیش رو تعطیل کنه تا صرفا به یه هدف برسه رو من اینجور تفسیر می کنم که اگه فردی همه تمرکزش رو روی یه هدف بذاره و از زندگیش بزنه و به گفته اون دوستمون مرخصی تحصیلی بگیره و … یا در مثال های شما توی مسائل مختلف دیگه بجز لاغری هم، پس کی فرصت زندگی کردن آگاهی هایی که همه وقتش رو صرف یادگیریش کرده رو بکنه؟ مگه عالم بی عمل بودن چه مزیتی داره؟ اینکه ما همه درها رو به روی خودمون ببندیم به این امید که فقط تو مسیری که توش هستیم و تمرکزمون روش هست باشیم، مثل اینه که توی خونه بشینیم و مطمئن باشیم ماشین بهمون نمیزنه و تصادف نمی کنیم. 

اوکی تمرکز روی هدف خیلی هم خوبه، من خودم هم برنامه های آموزشی دیگه ای که داشتم رو متوقف کردم و به قول معروف تمرکز سوزنی روی تناسب اندام گذاشتم، اما این تمرکز به معنی تعطیل کردن جریان زندگی و دور کردنم از اطراف و اطرافیان و موقعیت های مختلف نیست…

بهرحال نقش هایی رو در زندگی دارم و انتخاب هایی داشتم و دارم، همسری، کارمندی، مادری، تفریح و … همه اینها کلی فعالیت به همراه داره که آیتم های یک روز من رو تشکیل میده، این منم که باید با مدیریت زمان و برنامه ریزی هم به اینها برسم و هم به هدفم…برای شخص من، معنی تمرکز روی هدف اینه که از اول دوره دو ساعت زودتر از خواب بیدار میشم و اون ساعت روزم رو به هدف اصلیم (فایهای روزانه دوره) اختصاص میدم و در طول روز هم لابلای همه کارهام، اداره، آشپزی، درس بچه ها، رانندگی و … بازم فرصت کنم فایل گوش میدم و مهم تر از اون در طول روز سعی می کنم در مواقع مختلف و شرایطی که پیش میاد خودم رو بسنجم و آموزه هام رو زندگی کنم…یعنی توی زندگی روزانه اون چیزهایی که یاد گرفتم رو عمل کنم.

اگه قرار باشه فقط توی اتاق بشینم و فایل گوش بدم و تمرین حل کنم، پس کی و کجا خودم رو محک بزنم؟ کی بفهمم درست یاد گرفتم یا نه؟ درس خونده بشه و امتحانی گرفته نشه، چطور بفهمیم یاد گرفتیم؟ نمی دونم من فکر می کنم این دوستمون حرفهای اول دوره شما رو که فرمودین این دوره رو با هیچ دوره دیگه ای ترکیب نکنین و تمرکزتون رو روی همین دوره بذارین رو اشتباه برداشت کرده و فهوای کلامتون رو درک نکرده..تمرکز روی هدف فرق داره با تک بعدی بودن …. حالا من همه اینها رو نوشتم، اینجور برداشت نشه که من نتیجه دستمه و به تناسب اندام رسیدم، نه! منم نتیجه ای نگرفتم هنوز، اما من می دونم که مشکل از دوره نیست و ذهن من زیر بار سالها رژیم و باورهای غلط چاقی خیلی راه داره تا پاکسازی بشه و جسمم رو متناسب کنه…من مطمئنم تو مسیر درستم و هم این دوره و هم خودم این توانایی رو داریم که اول ذهنم و بعد جسمم رو لاغر کنیم…. اینها برداشت من از توضیحات شما بود

و استاد چقدر عالی همین آگاهی ها رو زندگی کردین و گوشه ای از یک روزتون رو به ما نشون دادین…

مثل همیشه با آرامش و آسونی بساط آشپزی رو به پا کردین و با عشق و تمیزی کار رو انجام دادین…با ما حرف زدین و به ما درس دادین و درواقع روی کار و شغلتون هم تمرکز داشتین و در کنارش آیدای شیرین و عشق رو هم همراهی کردین و تجلی همکاری توی خانواده و با همسرتون هم بودین…

مگه زندگی چیزی غیر از اینهاست؟ مگه لذت بردن از زندگی و در لحظه زندگی کردن غیر از اینه؟ و شما چقدر قشنگ زندگی آگاهانه رو یاد گرفتید و به ما هم به شکل کاملا مصور یاد میدین…از شادی آیدا درس می گیرین که انسان با شادی باید زندگی کنه، از نخوردن اضافه موز آیدا درس می گیرین که ذهن پاک و خدایی و متناسب بچه ها چقدررر به فطرت الهی نزدیکن و ما باید یاد بگیریم به اندازه خوردن رو ازشون و به بچه هامون هم اصرار به خوردن نکنیم….

احترام به سلایق مختلف غذایی توی خانواده رو یادمون دادین و برای پسرتون غذای جدا آماده کردین … ما توی دوره یاد گرفتیم که اینکه من همه چیز رو دوست داشته باشم و بخورم و مجبور به خوردنش باشم امتیاز نیست و اگه من هانیه سابق بودم باید می گفتم: یعنی چی که عدس پلو نمی خوره پسرم! خورد خورد، نخورد هم نخورد..همینه که هست و خدا قهرش میاد اگه نخوری و …

دیگه اون تهدیگ و روغن روی برنج دادن که خدا رو هزار بار شکر برام عادی شده و ترس نداره برام به لطف چیزهایی که یاد گرفتم ازتون…و برکت و فراوونی رو یادمون دادین که وقتی با عشق استارت آشپزی رو می زنین با همین چند قلم ماده چند مدل غذا رو با عشق آماده کردین و این مصداق همون دعاییه که همیشه میگن: خدا به مات برکت بده! دست هردوی شما عزیز درد نکنه با غذایی که با عشق پختین و عطرش رو از راه دور هم حس کردیم..نوش جونتون و الهی شکر

خلاصه که استاد عزیز شما چند ساعت از آشپزی و حرف زدن با ما رو برامون فیلم گرفتین اما من صفحه ها درس ازش یاد گرفتم و مثل همیشه بازم خدا رو شاکر و سپاسگزارم برای وجود ارزشمندتونو….در پناه خدا سربند و شاد و موفق باشید

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 3.88 from 17 votes

https://tanasobefekri.net/?p=31924
برچسب ها:
12 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار فهيمه
      1402/03/04 09:37
      مدت عضویت: 429 روز
      امتیاز کاربر: 6215 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 396 کلمه

      به نام خداي هدايتگرم

      سلام خدمت استاد عزيزم جناب عطار روشن

      روي ماه آيدا كوچولو رو ببوسيد

      چقدر كوچولو بوده اي ي ي ي  خدا

      من فقط آيدا رو نگاه ميكردم زماني كه نشوندينش روي كابينت و بهش موز داديد

      با يك تعجبي شما رو نگاه ميكنه و موز ميخوره …براش جا نيوفتاده داريد جلوي گوشي حرف ميزنيد

      و چقدر درس گرفتم ازش كه در هر لحظه هر چي ميخواد فقط روي همون تمركز داره و چندين بار تكرارش ميكنه تا شما براش انجام بديد

      كاري كه ما آدم بزرگا بايد از بچه ها ياد بگيريم همينه كه تمام ذهنمون خواستمون باشه …و وقتي به دستش آورديم ازش لذت ببريم

      و درس ديگه اينكه اينكه موزش رو نصفه خورد

      يك:

      بچه ها هنوز به انرژي منبع وصلن و انرژي منبع ما رو هميشه سلامت و متناسب ميخواد 

      دو:

      چون آيدا كوچولو در فركانس تناسب اندام شما و خانواده هست اون بچه ناخود آگاهش اينو ياد گرفته 

      و چقدر مهمه ما اطراف خودمون رو با چه انرژي اي پر كنم

      از شما دستمال خواست اول دستشو پاك كرد بعد شروع كرد روي كابينت رو تميز كرد

      اي خداااااا كه شما رو صدا ميكنه بابا جواب نميديد بعد ميگه رضا 

      اي جانم 

      استاد خودتون دوباره اين فيلم رو ببينيد و ببينيد كه چطور نگاه ميكنه شما رو وقتي داره موز ميخوره

      پيشرفت كردن يك پروسه ست

      كاملا موافقم 

      نظرم اينه براي شروع هر كار لازمه قوي و با تمركز شروع كنيم تا ريشه ها جون بگيره ولي اينكه كل زندگي روي يه كاري بزاريم رو منم قبول ندارم

      اصلا فلسفه زندگي اين نيس كه روي يك كار وايستيم و ديگه هيچ كاري نكنيم

      جهان روي يك موضوع واينميسته

      پس اين قانون وجود نداره كه ما وايستيم روي يك موضوع و فك كنيم داريم تمام انرژي رو ميزاريم تا اون كار انجام بشه 

      مگه ما يه دونه رو ميكاريم ميشينيم كنارش تا سر از خاك دربياره 

      نه 

      همين كه ما اولش خاك رو براش آماده كنيم 

      همون تمركز اوليه ست

      درباره قاشق كشيدن ته قابلمه بگم

      استاد اينو باور كنيد ما خانما وقتي قاشق ته قابلمه ميكشن حواسشون هست جوري نكشن كه خط بيوفته 

      به صداش نگاه نكنيد …ولي واقعا ما اونقدري محكم نميكشيم كه خط بيوفته ولي آقايون واقعا با تمام زورشون قاشق ميكشن ته قابلمه

      خيلي دلم ميخواد يادم باشه توي مرغ گلپر بريزم و ببينم چطور ميشه به نظرم بايد عالي بشه

      چقدر كيف ميكنم از اين فايل هاي آشپزيتون

      مخصوصا كه آيدا كوچولو رو توش ميبينم با اون موهاي مشكي و چشماي تيله اي خوشگل مشكيش…در پناه خدا باشه

      لذت بردم از اين فايل 

      در كنار خانواده عزيزتون شاد باشيد.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار هانیه
      1400/08/30 21:22
      مدت عضویت: 1111 روز
      امتیاز کاربر: 12738 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 919 کلمه

      به نام خدایی که راه رو نشونم میده

      سلام به استاد عزیز و مرجان بانوی نازنین

      به جرات می گم این فایل، یکی از بهترین فایلهای آشپزخونه لاغری بود و حضور شما کاملا منطبق با نکته آموزشی که درباره اون دوست عزیز گفتین بود استاد. این نکته که گفتین اشتباهه که آدم همه زندگیش رو تعطیل کنه تا صرفا به یه هدف برسه رو من اینجور تفسیر می کنم که اگه فردی همه تمرکزش رو روی یه هدف بذاره و از زندگیش بزنه و به گفته اون دوستمون مرخصی تحصیلی بگیره و … یا در مثال های شما توی مسائل مختلف دیگه بجز لاغری هم، پس کی فرصت زندگی کردن آگاهی هایی که همه وقتش رو صرف یادگیریش کرده رو بکنه؟ مگه عالم بی عمل بودن چه مزیتی داره؟ اینکه ما همه درها رو به روی خودمون ببندیم به این امید که فقط تو مسیری که توش هستیم و تمرکزمون روش هست باشیم، مثل اینه که توی خونه بشینیم و مطمئن باشیم ماشین بهمون نمیزنه و تصادف نمی کنیم. 

      اوکی تمرکز روی هدف خیلی هم خوبه، من خودم هم برنامه های آموزشی دیگه ای که داشتم رو متوقف کردم و به قول معروف تمرکز سوزنی روی تناسب اندام گذاشتم، اما این تمرکز به معنی تعطیل کردن جریان زندگی و دور کردنم از اطراف و اطرافیان و موقعیت های مختلف نیست…بهرحال نقش هایی رو در زندگی دارم و انتخاب هایی داشتم و دارم، همسری، کارمندی، مادری، تفریح و … همه اینها کلی فعالیت به همراه داره که آیتم های یک روز من رو تشکیل میده، این منم که باید با مدیریت زمان و برنامه ریزی هم به اینها برسم و هم به هدفم…برای شخص من، معنی تمرکز روی هدف اینه که از اول دوره دو ساعت زودتر از خواب بیدار میشم و اون ساعت روزم رو به هدف اصلیم (فایهای روزانه دوره) اختصاص میدم و در طول روز هم لابلای همه کارهام، اداره، آشپزی، درس بچه ها، رانندگی و … بازم فرصت کنم فایل گوش میدم و مهم تر از اون در طول روز سعی می کنم در مواقع مختلف و شرایطی که پیش میاد خودم رو بسنجم و آموزه هام رو زندگی کنم…یعنی توی زندگی روزانه اون چیزهایی که یاد گرفتم رو عمل کنم والا اگه قرار باشه فقط توی اتاق بشینم و فایل گوش بدم و تمرین حل کنم، پس کی و کجا خودم رو محک بزنم؟ کی بفهمم درست یاد گرفتم یا نه؟ درس خونده بشه و امتحانی گرفته نشه، چطور بفهمیم یاد گرفتیم؟ نمی دونم من فکر می کنم این دوستمون حرفهای اول دوره شما رو که فرمودین این دوره رو با هیچ دوره دیگه ای ترکیب نکنین و تمرکزتون رو روی همین دوره بذارین رو اشتباه برداشت کرده و فهوای کلامتون رو درک نکرده..تمرکز روی هدف فرق داره با تک بعدی بودن …. حالا من همه اینها رو نوشتم، اینجور برداشت نشه که من نتیجه دستمه و به تناسب اندام رسیدم، نه! منم نتیجه ای نگرفتم هنوز، اما من می دونم که مشکل از دوره نیست و ذهن من زیر بار سالها رژیم و باورهای غلط چاقی خیلی راه داره تا پاکسازی بشه و جسمم رو متناسب کنه…من مطمئنم تو مسیر درستم و هم این دوره و هم خودم این توانایی رو داریم که اول ذهنم و بعد جسمم رو لاغر کنیم…. اینها برداشت من از توضیحات شما بود

      و استاد چقدر عالی همین آگاهی ها رو زندگی کردین و گوشه ای از یک روزتون رو به ما نشون دادین…مثل همیشه با آرامش و آسونی بساط آشپزی رو به پا کردین و با عشق و تمیزی کار رو انجام دادین…با ما حرف زدین و به ما درس دادین و درواقع روی کار و شغلتون هم تمرکز داشتین و در کنارش آیدای شیرین و عشق رو هم همراهی کردین و تجلی همکاری توی خانواده و با همسرتون هم بودین…مگه زندگی چیزی غیر از اینهاست؟ مگه لذت بردن از زندگی و در لحظه زندگی کردن غیر از اینه؟ و شما چقدر قشنگ زندگی آگاهانه رو یاد گرفتید و به ما هم به شکل کاملا مصور یاد میدین…از شادی آیدا درس می گیرین که انسان با شادی باید زندگی کنه، از نخوردن اضافه موز آیدا درس می گیرین که ذهن پاک و خدایی و متناسب بچه ها چقدررر به فطرت الهی نزدیکن و ما باید یاد بگیریم به اندازه خوردن رو ازشون و به بچه هامون هم اصرار به خوردن نکنیم….احترام به سلایق مختلف غذایی توی خانواده رو یادمون دادین و برای پسرتون غذای جدا آماده کردین … ما توی دوره یاد گرفتیم که اینکه من همه چیز رو دوست داشته باشم و بخورم و مجبور به خوردنش باشم امتیاز نیست و اگه من هانیه سابق بودم باید می گفتم: یعنی چی که عدس پلو نمی خوره پسرم! خورد خورد، نخورد هم نخورد..همینه که هست و خدا قهرش میاد اگه نخوری و … دیگه اون تهدیگ و روغن روی برنج دادن که خدا رو هزار بار شکر برام عادی شده و ترس نداره برام به لطف چیزهایی که یاد گرفتم ازتون…و برکت و فراوونی رو یادمون دادین که وقتی با عشق استارت آشپزی رو می زنین با همین چند قلم ماده چند مدل غذا رو با عشق آماده کردین و این مصداق همون دعاییه که همیشه میگن: خدا به مات برکت بده! دست هردوی شما عزیز درد نکنه با غذایی که با عشق پختین و عطرش رو از راه دور هم حس کردیم..نوش جونتون و الهی شکر

      خلاصه که استاد عزیز شما چند ساعت از آشپزی و حرف زدن با ما رو برامون فیلم گرفتین اما من صفحه ها درس ازش یاد گرفتم و مثل همیشه بازم خدا رو شاکر و سپاسگزارم برای وجود ارزشمندتونو….در پناه خدا سربند و شاد و موفق باشید

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سودابه
      1400/08/30 21:00
      مدت عضویت: 1707 روز
      امتیاز کاربر: 9610 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 665 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز و دوستان عزیزم

      سری فایلای آشپزخونه لاغری خیلی زیبان چون حس خوبی رو  منتقل  میکنه و همینطور حضور آیدا کوچولو نازنین که بعضی اوقات از بس شیرین صحبت میکنه که فقط دندونامو فشار میدم 😁خدا حفظش کنه🙏

      در مورد دوست عزیزم که فرمودید که سه ماه فایل گوش دادن و نتیجه نگرفته 

      من تجربه خودمو میگم 😌

      قبل از آشنایی با دوره کلا به این نتیجه رسیده بودم که رژیم برای لاغر موندن مناسب نیست ممکنه با گشنگی کشیدن و خوردن غذاهای رژیمی لاغر شد ولی مجدد بر میگردیم به چاقی من خودم چندین بار لاغر شدم اونم لاغری مانکنی و چند سالم تو وزن دلخواه بودم ولی مجدد برگشتم به وزن اولیه🙃

      و لاغری که کسب کرده بودم ناشی از گشنگی کشیدن یا شام نخوردن بود و با اینکه از لاغریم لذت میبردم ولی عصبی بودم که چرا  نباید مثل خواهرم هر چی دلم میخواد بخورم😔 و همش غذاهای بدمزه بخورم و همیشه میگفتم آخه این چه عدالتیه🤦🏽‍♀️

      با سایت که آشنا شدم دوره رایگانو گوش دادم با همون گوش دادن به چند جلسه اول حس عالی پیدا کرده بودم من پرخوری عصبی داشتم 

      و کلا با گوش دادن به همون چند تای اول فایلای  رایگان پرخوری عصبیم رفع شد ☺️

      حس آزادی داشتم چون قبلا همش تو رژیم بودم و باید از یک رژیم پیروی میکردم حس آزادی و‌رها شدن داشتم👌 

      بعد از سه ماه که فایلا رو گوش دادم دوره مقدماتی و پاکسازی چاقی رو خریدم 

      هر روز تمریناتو انجام میدادم و منتظر روز بعد بودم که ببینم تو فایلا چه مطلب تازه ای گفته میشه و همیشه با شوق منتطر فایلای  روز بعد بودم🥰

      پایان هفته نهم‌هیچ تغییری نداشتم و توی این مدت مرتب لباسای قدیمیمو میپوشیدم و خودمو چک میکردم و تنها چیزی که نه هفته بدست آورده بودم آرامش و  حس بسیار خوب بود🙏👌

       چون اطمینان کامل به دوره داشتم‌و  تنها راه لاغری رو قبل تهیه دوره همین دوره میدونستم برای همین دنبال ایراد توی نحوه عملکرد خودم میگشتم و متوجه عجله و چک کرردن بیش از حد خودم شده بودم

       دوره تکرار رو با تمرکز بیشتر ادامه دادم و نشانه های لاغر شدن هویدا شد🥰 لباسام گشادشدن شلوار جینی که ده سانت بین کمرش فاصله بود الان کامل دکمش بسته میشد 

      ولی اینم بگم چون توجهم به بالاتنه بود پاهام خیلی بیشتر لاغر شدن و تمام شلوارام تو تنم زار میزدن 😁که ایراد د‌ومن رو هم متوجه شدم

      الان یکسال و نیمه از تهیه دوره میگذره حدود سه سایز کم کردم و مرتب دارم دوره رو گوش میدم و هیچوقت تا حالا دورت  رو زیر سوال نبردم  و فقط دنبال ایراد در تمرکز خودم میگشتم و یکی یکی  ایراداتم رو پیدا و سعی در رفعشون داشتم و دارم🙏

      مثلا یه ایراد من این بود که خودمو تو آیینه زیادچک میکردم 

      ✅الان که دوره مقدماتی رو مجدد شروع کردم متوجه تغییرات ذهنی زیادی در خودم شدم مثلا یه تمرینی داشتیم که باید یه لیستی  از غذاهای مورد علاقمون مینوشتیم من هیچ غذای مورد علاقه ای که بهش برسم کنترلمو از دست بدم دیگه نداشتم🙌

      یا اینکه متوجه شدم که وقتی سیرم نمیتونم برای روز بعد برنامه ریزی غذایب کنم و از فکر کردن به غذا در حال سیری خیلی برام اذیت کنندست با اینکه قبلا از شب قبل تصمیم میگرفتم ‌چی درست کنم و این تغییرات نمیدونم‌ چطور و از کی شروع شده ولی الان که دارم‌دوره رو مرور میکنم خیلی شیرینه ☺️ 

      دیگه دوره برام یه حالت سرگرمی داره موقع رسیدگی به کارهای روزانم فایلای همونروزو گوش میدم و تمریناتشو انجام میدم و مطمانم به وزن دلخواهم میرسم

      لاغری که دارم بدست  میارم خیلی لذتبخشه چون بدون رژیم بدون گشنگی بدون ترس از خوردن غذاست و آخرشم نمیدونی چطور اون عادت چاق کننده  از بین رفته خدایا شکرت🙏

      من همیشه بخاطر آشناییم با سایت خدا رو شکر میکنم قبلا از خودم و بدنم متنفر بودم و خیلی وقتا با بغض جلو آیینه به خودم‌نگاه میکردم و از برجستگی های ناخواسته بدم  ولی الان خدا رو شکر خودمو خیلی دوست دارم و از دیدن خودم واقعا لذت میبرم 🥰

      ممنون استاد از زحماتتون و امیدوارم دوست عزیزی که سه ماهه میخواستن لاغر بشن نوشته ها رو‌مطالعه کنن 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار 🤗Ꮥ-ᎷᎧᏗፚᏗᎷᎥᎩ😊
      1400/08/30 00:12
      مدت عضویت: 930 روز
      امتیاز کاربر: 62
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 684 کلمه

      ب نام خدا 

      سلام دوستان عزیز

      ضمن عرض خداقوت و خسته نباشید خدمت شما استاد عزیزم و  خانم مهربونتون مرجان بانو عزیز…

      استاد جان امروز خیلی خوشحال شدم ک مهمان خانه زیبا و قطعا دلنشین و گرمتون بودم ..ی جاهایی همراهتون لذت میبردم از رسیدگی ب امور منزل همچون آشپزی و رسیدگی ب آیدای عزیز…و هظ میبردم ازینک خیلی راحت و بی آلایش هم زمان چند نوع غذا درست کردید درعین راحتی و لذت و بدون استرس و بدو بدو ،،،بدون هول شدن و عجله کردن ک نکنه دیر بشه ،نکنه خراب بشه ، باین صبر و شوق و شور قطعا ناهارتون فوق العاده خوشمزه و خوش عطر و بو بوده است ،،، 

      بریم سراغ تحلیل فایل امروز : استاد جان اون دوست عزیز و همسیری ک سه ماه دانشگاه و کار و زندگی خودش رو رها کرده و ب نتیجه ای نرسیده و محصولات شمارو مقصروزن کم نکردنش دونسته بنظر من درکی از فایل و مسیری ک شما درآن هستید و هزاران هزار نفر آدم رو ب مقصدش رسونید و نتیجه گرفتن نداشته و نداره ،چرا ک شما بارها و بارها حتی درفایل های رایگان توصیه اکید کردید ک عجله نکنید ،بارها گفتید ک با شبانه روز فایل گوش دادن ما لاغر نمیشیم ،بارها گفتید ک این فایلها دوره ای نیستن مثل رژیم وورزش های ک قبلا میگرفتیم و در مدت زمان مشخصی وزن و سایز کم میکردیم و ب محض رها کردن برمیگشت ،،بلکه همیشه گفتید ک راه و روش لاغری با قدرت ذهن  نیاز ب صبر داره با حال خوب  ،،درسته دوره ورود ب سرزمین لاغرها شش ماه است ولی ما نباید انتظارمون از این محصولات این باشه ک بعداز شش ماه ما ب وزن ایده آلی مون رسیده باشیم و بخایم ک بعد از شش ماه این مسیر و رها کنیم ولاغر بمونم ،،،

      راه و روش لاغری با قدرت ذهن روشی یک ماهه یکساله ،پنج ساله نیست ،،روشی هست ک باید باهاش زندگی کنیم .خودمون و باهاش وقف بدیم .و قبلا هم گفتم باید ناخوداگاه فعال زندگیهامون بشع ،،اینک من شب و روز بشینم ی گوشه و بدوراز آدمها فایل های لاغری باقدرت ذهن رو یاد بگیرم ولی با کسی معاشرت نکنم ،،تفریحی نداشته باشم ،از کارو زندگی بیفتم وفقط بچسبم ب روش لاغری با قدرت ذهن ن تنها نتیجه ای نمیگیرم بلکه خیلی راحت رهاش میکنم و میگم ک این روش هم جوابگو نبود و نتونست منو لاغر کنه .و بازهم برمیگردیم سرخونه اول دنبال انواع و اقسام رژیم های طاقت فرسا و رنج آوری ک قبلا میگرفتیم ..و ب این باور شاید برسیم ک ژنتیکه ،خدا خواسته وووو

      استاد جان شما هیچ کجای این سایت و حداقل دورهای رایگان ک من دارم استفاده میکنم و هنوز موفق ب خرید می‌کنم فوق العاده سرزمین لاغر ها نشدم بارها و بارها گفتید ک روش لاغری با ذهن نیاز ب صبرو حوصله داره ،،نیاز ب آموزش دیدن، باید ب آنچه از ماهواسته شد عمل کنیم  ،تا تغییرنگرش در ذهن و روح وروان ما اتفاق نیفته محاله ک جسم ما تغییری کنه ،،حالا من هی صبح تا شب شب تا صبح بشینم فایل گوش بدم احساسم خوب بشه از فایلها خوشم بیاد و بگم اع چقدراین حرفا درسته ..باحال خوب دیدگاهی بنویسم و مدال تایید از شمااستاد عزیزم دریافت کنم ولی خودم ب حرفای ک نوشتم باور و ایمان نداشته باشم من هیچ وقت موفق ب نتیجه گرفتن نمیشم..

       ،،استاد جان یوقتایی ما فکر میکنیم ک باور کردیم حرفیو ولی ذهن ما هیچ نظر و دیدگاهی راجیه اون حرفه ما نداره و ب ی تلنگر واکنشی نشون میده .مثلا همین احساس سیری ما چند لقمه میخوریم بعدش دست از غذا میکشیم و باور داریم ک سیر هستیم امااین فقط یک فکر آگاهه ،،درحالی ک اگر باور سیر شدن باشه مادیگ سر سفره چشممون دنبال غذا نیست و تو آشپزخانه یواشکی ازاون غذا ،سالاد یا دسر میل نمیکنیم 

      پس ما خیلی باید مواظب باشیم وگاهی توجه کنیم ک چی و فکر میکنیم که باور داریم ،، و چیو واقعا باور کردیم و ذهنمون اون و پذیرفته ،،حتی دیدگاه های ک مینویسم رو باید مرور کنیم چند باری واز خودمونو ذهنمون بپرسیم ک آیا باور کرده حرفایی رو ک خودش دستور نوشتن داده ….

      باآرزوی موفقیت برای همه ی دوستان عزیز 🙏🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم