0

ایجاد نگرش لاغری (هفدهم)

باورهای لاغری
اندازه متن

شاید پیچیده ترین مرحله لاغری با ذهن ایجاد باورهای لاغری باشد.

در تمام جنبه های زندگی دو موضوع نقش اساسی دارند:

1- افکار

2- باور

از آنجایی که در چالش من اینو نخوردم تمرکز ما بر روی لاغر شدن است تفاوت افکار و باور در این موضوع را با هم بررسی می کنیم.


این قسمت به صورت پاورقی جهت درک بهتر مطلب به این نوشته اضافه شده است.

شاید برای شما سوال باشد که “باور” به چه چیزی می گویند؟

چند سال است روی موضوع شناسایی باور و تغییر آنها دارم کار می کنم و ساده ترین و واضح ترین تعریفی که از کلمه “باور” برای خودم ایجاد کردم این است که: باور همان انتظار من از زندگی کردن است.

انتظار شما چیست؟

باور شما همان است.

در هر جنبه از زندگی هر انتظاری که از زندگی داشته باشید نشان دهنده نوع و چگونگی باور شما نسبت به آن موضوع است.

و نکته جالب توجه این است که نتیجه نهایی بر اساس باور شما رقم می خورد.


در مورد لاغر شدن دو موضوع بسیار مهم وجود دارد:

1- افکار لاغر کننده (شامل تصمیمات، اقدامات لاغر کننده، گفتگوها و …)

2- باورهای لاغر کننده (شامل انتظارات شما از خود، نتایج لاغری و … )

شاید بتوان گفت که همه افرادی که اضافه وزن دارند دوست دارند که متناسب شوند.

حتی ممکن است برای عده ای لاغر شدن مهمترین آرزوی آنها باشد و بارها اعلام کرده باشند که اگر من لاغر شوم دیگه هیچی از خدا نمی خوام. فقط لاغر بشم کافیه.

علاقه شما به لاغر شدن میزان اشتیاق شما برای شکل گیری رویای لاغری را تعیین می کنید.

هرچه بیشتر دوست داشته باشید لاغر شوید رویای لاغری شما قوی تر می شود اما نکته ابهام برانگیز اینجاست که چرا رویای لاغری افرادی که اضافه وزن دارند محقق نمی شود؟

رویای لاغری در سطح فکر ایجاد می شود یعنی مروبط به بخش اول یا همان افکار لاغر کننده هستند.

همه شما در سطح فکر خود دوست دارید لاغر شوید و رویای لاغری را در سطح فکر خود ایجاد می کنید.

اما برای لاغر شدن علاوه بر افکار لاغر کننده نیاز به باورهای لاغر کننده نیز داریم که بسیاری از افرادی که اضافه وزن دارند این بخش بسیار مهم برای تحقق رویای لاغری خود را ندارند.

نکته جالب توجه این است که نه تنها بسیاری از ما برای تحقق رویای لاغری خود باورهای مناسب و لاغر کننده را در ذهن خود نداریم بلکه باورهای سمت مخالف آن که باورهای چاق کننده هستند را در ذهن خود ایجاد کرده ایم.

به این شکل که سال هاست داریم تلاش می کنیم فکر یا رویای لاغری خود را با باورهای چاق کننده به واقعیت تبدیل کنیم و این امر غیرممکن است.

تغییر جسم و لاغر شدن زمانی در شما رخ می دهد که باورهای لاغرکننده را در خود ایجاد کنید.

چون برای تحقق افکار و رویاهای لاغری نیاز به باورهای لاغری داریم و این چیزی است که از نظر ما مخفی مانده است و همین عامل سبب عدم موفقیت ما در تلاش برای لاغری می شود حتی در مورد افرادی که در مسیر لاغری با ذهن قرار گرفته اند این موضوع صدق می کند.

با اندکی جستجو در باورهای خود متوجه می شویم که بسیاری از باورهای ما بر خلاف لاغر شدن هستند.

یعنی ما از طرفی خیلی دوست داریم که لاغر شویم و برای تحقق رویای خود تلاش می کنیم، اما از طرفی باور داریم که لاغر شدن اصلا خوب نیست و از آنجایی که نتیجه نهایی بر اساس باورهای ما رقم می خورد ما همیشه چاق باقی خواهیم ماند.

با ذکر چند مثال عدم هماهنگی بین افکار لاغری و باورهای لاغری را در ذهن خود واضح تر می کنم.

  • شما دوست دارید که لاغر شوید اما عقیده دارید که افراد لاغر بنیه ضعیفی دارند و به راحتی مریض می شوند.
  • شما علاقه دارید لاغر شوید اما عقیده دارید افراد لاغر رنگ رخساره زرد و بیمارگونه ای دارند.
  • شما عاشق لاغر شدن هستند اما در باور شما افراد لاغر، انسانهایی ضعیف و مردنی هستند.
  • شما می خواهید لاغر شوید اما عقیده شما این است که لباس به تن آدم های لاغر خوش فرم نیست.
  • شما دوست دارید لاغر شوید اما عقیده دارید اگر لاغر شوید صورت شما زشت می شود.
  • شما می خواهید لاغر شوید ولی عقیده دارید اگر لاغر شوید پوست شما شل و افتاده می شود.

اینها فقط چند تا مثال از عقاید افراد چاق در مورد لاغری و لاغرهاست.

اکنون شما می توانید به سادگی باورهای چاق کننده یا مانع لاغری ذهن خود را بهتر شناسایی کنید.

برای قرار گرفتن در مسیر لاغرشدن باید افکار و عقاید خود درباره لاغری را با هم هماهنگ کنید در غیر اینصورت تلاش شما برای لاغر شدن نتیجه ای دربر نخواهد داشت.

اهمیت موضوع باورهای لاغری و چگونه هماهنگ کردن افکار و بارها برای لاغر شدن سبب شد که در آخرین قسمت از چالش من اینو نخوردم در مورد این موضوع مهم و تاثیرگذار با شما دوستان عزیز صحبت کنم.

با دقت به آنچه درباره هماهنگی افکار و باورها گفته می شود گوش دهید و سعی کنید به شکل عالی هماهنگی بین افکار و باورهای خود ایجاد کنید تا نتایج شما در لاغری شگفت انگیز شود.

منتظر خواندن نوشته های ارزشمند شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.44 from 16 votes

https://tanasobefekri.net/?p=23626
برچسب ها:
49 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار تینا.عالی
      1402/11/27 23:54
      مدت عضویت: 132 روز
      امتیاز کاربر: 11918 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 288 کلمه

      بنام خدای مهربانم و همیشه حاضر و حامی و عاشق پیشرفت ما،

      درود و رحمت و برکت و سلامتی و ثروت معنوی و مادی و نعمت و سعادت دو جهان و سخاوت بخشش رهایی گذشت و کمال و لیاقت شایستگی و عزت مغفرت معرفت صداقت هدایت ،عمر طولانی، ارامش اسایش بهشت جاویدان  لذت شادی حال خوب اعتقاد اعتماد اطمینان و شجاعت وتعادل و استقامت و پایداری تعهد یقین عملگرا بودن و باور ایمان و رشد آگاهی نور و تغییرات و یادگیری عالی لازم کافی کامل و هر چه خیر و نیکی و نیکویی هست از طرف خداوند متعال هر لحظه روانه به سوی زندگی شما استاد ارجمند و گرامی،

      جمع بندی نکات چالش تغییر عادت:

      متعهد بودن 

      مسئولیت خود را پذیرفتن در صلح با همه چی بودن مقاومت نکردن و رها کردن 

      پیدا کردن ترمزها و پیدا کردن منطق عالی در نقطه مقابل آن و دقت در رفتار افراد متناسب و طرح سئوالهای عالی استفاده از دلایل آسان شونده و راحت و لذت بخش برای لاغری با ذهن 

      عادات خود را کوچک‌و قابل دسترس تر کردن و آسانتر کردن 

      خدشه های کوچک در عادات وارد کردن 

      هماهنگی بین روح ذهن و جسم 

      افکار و باور را هماهنگ کردن 

      تصویر سازی از لاغر شدن 

      استناد دادن کارهای موفقی که انجام دادیم به اینکه میتوانیم باور موفق شدن مانند پلک زدن نفس کشیدن دست نزدم به پول کسی را در لاغر شدن با ذهن انجام دهیم 

      باور کنیم با استمرار و  تکرار کنیم و آسان کنیم و رهایش کنیم با اطمینان که لاغر شدن حتما اتفاق میفته مثل قلبی که میزنه چون طبیعت بدن ما تعادل و تناسب.

      از قدرت کلمات انتخابم این هست 

      سیر شدم استفاده کنیم 

      رفتارمان را متعادل و هماهنگ با ذهن لاغرمون کنیم.

      خدایا شکرت 

      استاد خیلی ممنونم 

      شاد سلامت و پیروز باشید خیلی مفید و عالی بود چالش تغییر عادت ممنونم واقعا .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1402/09/06 07:55
      مدت عضویت: 377 روز
      امتیاز کاربر: 21950 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 582 کلمه

      سلام استاد 

      خداراشاکرم که درتاریخ 1402/08/06 توانستم این فایل را گوش بدهم 

      دقیقا درذهن ما دو چیز مجزا وجود دارد یکی افکار و دیگری باور که هرکدام از اینها درنتیجه کاری که میخواهیم انجام بدهیم خیلی تاثیر گذار هستند 

      مثلا من با افکارم دوست دارم لاغر شوم ولی چون باورهای غلطی درذهن من نسبت به لاغری وجود دارد مانع میشود تا من این فکر را عملی کنم من فکر میکنم قدرت باورها خیلی بیشتر از فکر است . چون فکر مثل جرقه ای به موضوعی اشاره میکند و رد میشود ولی باورها زیر ساختهای یک فکر هستند تا آن را به عمل تبدیل کنندووقتی باوریک چیزی منفی باشد آن فکر هرگز ساخته و عملی نخواهد شد 

      مثلا من وقتی فکر میکنم که باید لاغر بشوم ولی باورهایی سالیان سال درذهن من است که لاغر شدن صورت من را شل و زشت میکند – یا لاغری ادم را پیرتر نشان میدهد – یا رنگ صورت افراد لاغر همیشه رنگ پریده تر است و اکثر مواقع افت فشار دارند مسیری رسیدن به لاغری با این باورهای اشتیاه اگر بسته نشود کندتر خواهد شد پس ما باید ابتدا برای باورهای اشتباه درذهنمان ثابت کنیم که این باورهای اشتباه مثل چاقی من ژنیتیکی است – من با بیماری تیروئید چاق تر شدم – من با خوردن نان و برنج چاق تر شدم – من به خاطر کم تحرکی وورزش نکردن چاق شدم و….

      پس در ابتدا باید علاوه براینکه به فکر چاقی باشیم و آن را یک هدف بزرگ برای خود درنظر بگیریم سعی کنیم بیشتر از مزایای لاغری صحبت کنیم و شاهد جمع کنیم و باورهای مثبت و خوب را جایگزین باورهای منفی کنیم تا ذهن این باورهای مثبت را با تکرار برای ذهن انجام دهد تا درنتیجه بدون زحمت و فشار روحی و ذهنی لاغر شویم مثل این باورها درمورد لاغری 

      لاغری باعث میشود من خوشکلتر شوم 

      لاغری باعث میشود کمردرد و زانو درد من خوب شود 

      لاغری باعث میشود من هرروز شادتر شوم و احساس و حالم خوب باشد 

      لاغری باعث میشود که لباسهای با رنگ روشن بپوشم 

      لاغری باعث میشود انواع بیماریهای من مثل دیابت – چربی – تنگ نفس و ….خوب شود 

      لاغری باعث میشود انتخابهای بیشتری داشته باشم 

      لاغری باعث میشود اعتماد به نفس من بیشتر شود 

      لاغری باعث میشود یاد بگیرم خودم مسئول همه کارها ی خودم هستم 

      لاغری باعث میشود یاد بگیرم من با افکارم سرنوشت خودم را میسازم 

      لاغری باعث شد نگرش من نسبت به مواد غذایی کاملا تغییر کند 

      لاغری باعث شد ترس از چاق تر شدن درمن ازبین برود 

      لاغری باعث شد ترس از خوردن مواد غذایی درمن از بین برود 

      لاغر شدن باعث شد شناخت من نسبت به خداوند بیشتر شود 

      لاغر شدن باعث شد خیلی از حقایق زندگی را بشناسم 

      لاغر شدن باعث شد من دربین دوستان تشویق شوم که اراده دارم برای لاغری 

      لاغر شدن باعث شد من به دیگر خواسته هایم برسم 

      لاغر شدن باعث شد سایز لباسها و کفشم کمتر شود 

      لاغر شدن باعث شد خیلی از باورهای بسیار قدیمی و مخرب درذهن من از بین برود 

      لاغر شدن به من یاد داد که چشم زخم خرافاتی بیش نیست و دیگر انسانها نمیتوانند زندگی و سرنوشت دیگران را تغییر بدهند 

      لاغر شدن باعث شد جسم من خیلی زیباتر شود 

      لاغر شدن باعث شد به راحتی و بدن خستگی کارهایم را انجام بدهم 

      لاغر شدن باعث شد خود را سرزنش نکنم که چرا پیاده روی و باشگاه نمیروم تا لاغر شوم 

      لاغر شدن باعث شد من یاد بگیرم من با افکار چاقی چاق شدم نه با خوردن مواد غذایی 

      لاغر شدن برای من خیلی مزیتها داشت که چاقی برای من نداشت 

      استاد از شما ممنون و سپاسگزارم که این چالشها را دراین سایت قرار میدهید تا بیشتر تمرینات را انجام دهیم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Zahra
      1402/07/30 23:07
      مدت عضویت: 263 روز
      امتیاز کاربر: 6710 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 249 کلمه

      در زندگی ما دو چیز وجود دارد یکی افکار هست که رویاها و آرزوهای ما در فکر هست و دیگری عقیده، باور یا انتظار ماست مثلا من چندین بار درفکرم کسب و کار خانگی میخواستم راه اندازی کنم اماانتظارم و باورم این بود که من نمی تونم یا در مورد این کار رقابت زیادی هست و من از پیش برنمیام 

      در مورد لاغری هم همین طوره من آرزوی لاغری دارم اما انتظارم زمانی که غذا میخورم چاقی هست یا لاغری صورت رو پیرتر نشون میده اما اگر به صورت اصولی لاغر بشیم این مشکل پیش نمیاد مثلا خواهرم لاغره و صورتی شبیه مدلهای کره ای داره پس این باور غلط هست

       لاغری بیشتر آدم رو مثل معتادها نشون میده یا فرد لاغر همیشه مریضه در اطرافیان خیلی افراد لاغر هست که بسیار سرحال هستند و حتی با کهولت سن بسیار سالم و سلامت هستند

      قدرت بدنی فرد لاغر پایین هست این باور هم غلطه چون همسرم لاغرها و میتونه کارهای سنگین تریم نسبت به برادرم که چاق هست داره 

      فرد لاغر با یه باد تند بیاد اون رو میبره، افراد لاغر افراد بد عنق و بهانه گیر و همیشه عصبی هستند این هم کاملا غلطه چون همه افراد لاغر دور و اطرافم مهربان و خوش اخلاقن هستند

      افراد لاغر زندگی خوبی ندارن و مشکلات در زندگیشون زیاده یکی از فامیلهای دورمون که طرف و آمد داریم خانواده لاغری هستند و از نظر مالی و روابط خانوادگی در سطح بالایی هستند

      باید برای نقض این باورها بیشتر کار کنم تا باورهای جدید در ذهنم ایجاد شود

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1402/06/29 17:55
      مدت عضویت: 1646 روز
      امتیاز کاربر: 27931 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 575 کلمه

      سلام و درود بی نهایت به همگی 

      قسمت اخر چالش من این رو نخوردم :

      فکر ما هر چیری باشه مهم نیست مهم  باور ما هست که نتیجه ی نهایی رو رقم میزنه با یه مثال میخوام    نقش فکر و باور  رو در وجودمون  بیان کنم فکر مثل بچه ای هست که  تصمیم داره و میخواد خیلی از کارها رو انجام بده اما باور مثل پدر اون بچه هست که اون تصمیم میگیره چه کاری انجام بده  و در نهایت  اون بچه کاره ای نیست خیلی وقتها ما خیلی چیزها دوست داریم اما در نهایت یه چیز دیگه میشه و این قصیه به خاطر باورهای   ما هست مثلا دررزمینه کسب و کار  خیلی وقتها همین طور  هست یا در زمینه ی روابط همینطور هست .در زمینه کسب و کار ادمها انتظار دارن با فعالیت بیشتر پول بیشتری وارد زندگی اونها  بشه اما درامد ادم ها با تلاش ادم ها هماهنگی نداره چون باورها در افراد مشکل داره اگر این مسایل ذهنی رو بدونیم و باورها رو تغییر بدیم نتیجه های متفاوتی به دست میاد در لاغری هم  همینطور هست خیلی از ما لاغری رو دوست داریم و  برای اون کلی تلاش میکنیم اما چون باورهای نادرست در ذهن  داریم مانع لاغری ما میشه و ما لاغر نمیشیم .

      خیلی از ما لاغری رو دوست داریم اما در ته ذهنمون باورهایی هست که مثلا اگر من لاعر بشم زشت میشم یا ،پوستم شل میشه و رنگ و روم زرد میشه و یا ادم لاغر بشه مریض احول میشه ادم لاغر بشه لباس به تنش  قشنگ نیست و… تمام این باورها ته ذهن همه ی ما هست و ما باید این باورهای نادرست که مانع لاغری هست با اموزشها از بین ببریم البته کم کم از بین میرن و این اتفاق به هویی نیست و نباید انتظار داشت یه،شبه باورهای نادرست ما تعییر کنه و ما لاغر بشیم من خودم همین چند وقت پیش که لاغر شده بودم همه میگفتن چقدر صورتت لاعر شده و این یک فرمول غلطه و اما من نباید این باور غلط رو فبول کنم و اما چقدر در اون زمان من سبک و خوش تیپ تر بودم و چقدر از خودم راصی بودم اما از نطر خیلی ها این بود که من ضعیف شدم  و باید تقویت بشم .اما خودم اینطور فکر نکردم .

      من خودم  در گدشته دوست داشتم لاعر بشم اما در باورهای نادزستم این بود  که با لاغری زود پیر و زشت و شکننده میشم و یا من با لاغری پوستم خراب میشه من با لاغری ضعیف میشم اما میبینم که افراد لاغری مثل دخترم و یا همسرم و یا خواهرم و یا فلانی چقدر با وحود تناسب اندامی که دارن اما خوب و عالی و قوی هستن و اصلا اینطور نیست و من فکر کنم باورهام نسبت به لاغری تغییری کردن و دیگه با لاغری فکر بدی در ذهنم مرور نمیشه و اتفاقا  بر عکس با دیدن  چاقی در جسم کسی کلی چیز در ذهنم مرور میشه که چقدر این فرد زشت و بیمار و بد تیپ و سنگین و … سراسر مشکلات هست و دلم براش میسوزه و دیگه به دنبال چاقی در هیچ اندامی از خودم مثل صورت و دست و پا نیستم و  من از چهره ام و از تک تک اندام هام در زمان لاغری راضی هستم ،و دوست دارم همیشه در بهترین حللت جسمی خودم یعنی در تناسب اندام عالی که دوست دارم باشم و به خودم برسم و از وجود خودم و  از اون سبکی و سلامتی و آزادی که دارم  لذت ببرم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1401/12/24 08:53
      مدت عضویت: 458 روز
      امتیاز کاربر: 50035 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 955 کلمه

               سلام باه نام الله ارامش بخش قلبها 

      صبح پرواز میسر تاره بر ای همه همراه با شادی نشاط ارزو دارم 

      اقارضا برادر  ابن دوفایل اخر برا من به سختی باز شد اونم فقط صوتی تصویر باز نمیشه من مثل کنن کوه وداراودن طلا 

      این دو فایل گوش کردم توی گوشی من که این شکلی هست 

      مثله افکار وباور من خودم تو قسمت اول خیلی کار کردم ا ینم نتیجش که خودم با پوست گوشت همه وجودم درک کردم همه حرفهای مربط بهشون خوب خوب درک میکنم من کار کشته ابن میدان هستم تماش برمیگرد به خاتواده وجامعه که داشتن کمی چاقی زیباتر از بودن ادم لاغر باپوست استخوان هست 

      در ذهن کل جامعه ما همه افراد لاغر یامریض یا بی پول ویامتعاد نمیدونم کی این افکار اشتباه پخش گرده شاید افراد سود جویی که میخواستن محصولاتشون بفرشن کسیی زمام قدیم خرید نمی گرده وجامعه افراد لاغرش خیلی بیشت  بوده خوب این یی بازار بی سوده ییشایعه بخش کردن یی کلاغ چهل کلاغ شده چون کشترشش زیاده تویی کل کشور این مثله پخش هست چرا؟ منی که تو تهران زندگی میکنم همین فکر دارشتم شمایی که تویی دزفولدهستید هم همین فکر دارید حلا میگم گوشی اطلاعات اشتباه پخش میکنن زمام نا که بچه بودیم عمهدمن تو سهر اردبیل همبن حرف شاید هزار بار پیش من میگفت که فلانی پول شوهرش حرم کرده چون ادم لاغریی و ادم لاغر مثل مریض هست ادم کمی تو پر باشه خیلی بهتر هست پوستس خوشکلتره وخوش فرمتره ولی کسی اون زمام به این توجه نمیکرد که ا ن با داستن اندام مناسب داره با خودش پرواز اسون زندگی رو تمرین مبکنه ما چی حتی نمتونستیم فکری پرواز کننیم چه برسه به پرواز 

      با وجد این من نیز شکار این فکرها شدم در خودم افکار اشتباه انباشته کردم وبه مرک زمام این افکار کارخودشو کرد من به وضعییت حالا رسیدم ولی جای امیدواری داره افکار اشتباه منو از داشتن لتغریی باز نداستن حالا خدا به فکرم بود من نمدونم شاید این پادرد یی نعمت بود که من رو به فکر واد

      داشتتویی ابن۱۱ سال که پادرد بدتر شد باره به فکر نجات خودم باشم شایداگه پادرد نداشتم من هم افدام نمیکردم ودر 

      بیاطلاعی دست پامیزدم بعضی زمان ادم بعدهامفهمه چی به صلالجش بوده وخودش خبر نداشته اگه چاقی وپادرد نبود من ابنجانبودم پسحالاکه اینجام ودارم یاد میگیرم به افکاررفتارهام چطور زندگی تازاهایبرایخودم وهم نسل بعد خودم بسازم پس چاقیبرام من با افکار اشتباه یی نعمت ورد به این مسیرشد 

      شما میگیدجرا ؟ .جوابش خودم بهتون میگم چو ن که من دخترم مبگم خواهش میکنم به نواه اصراربه خوردن نکن خودش دوست گدسنه باشه  میخوره این از کجاامد من که خودم در خورنن غذابه بچه های خودم اصرا که حتما باید بسقاب رو تمام کمال بخوری  چند هفته پیش دخترم غذایی نوه داد به من که بهش بدم بخوره من با دقت داشتمنگاهش میکردم تا۷ قاشقاول با میل راحت قاسق ۸ دیدم دیگه دانسو باز نمکنه به خودم گفتم فرمولذهن دستکاری نکنم دیگه بهش غدا ندادم دختر امد گفت مامان جدا بهش نمدی بخوره بهش گفتم اون درست انجام میده تو داری بچه رو باا یادگیری اشتباه به جاق هدایش  میکنی خواهشمیکنم این مسیراشتباه تو تکرار نکن چون این مسیرییجایباید عوض بشهتو شروع کننده باش نسل بعدی این مشکل حالو  رو  نداشته باشن 

      ما اموختیم که جاقی خبلی بهتراز لاغریی تلاش کردیم تا  کر لاغر شیم ولی ته ذهنمون چاقی رو دوست داشتبم به ظاهر ازشو متفرم بودیم مثل زندانی که زندبان دوست داره

      من چندین ۳۰سال شاید چندبار خواب میدیم یی حفرهای تویز یز دیوار هست اون طرف دیوار بقدریزیبا باصفاست که وصفشه نمیشه کرد همه تو مسیر رفتن به اون طرف دیوار بودن من تویی این صف بودم به خودم که میرسید یا حفره کوچا میشد یا من از ش رعد میشدم یا دستم ولی بیشتر پا گیر میکرد وحفره نتکتر مشود من نمتونستم ازس عبور کنم 

      باره از خودم میپرسیدم این یعنی چی شاید تو عبادتم کم میزارم مداوام تویی ذهنم مرکر میکردم علتچیه یی ۱۱ سلی بود که دیگه خواب نمدیدم 

      تا رسیدم به فایل جادویی ورییایی وخیلی زیبای حلقه باور

      تازه فهمیدم چی شده این خواببرای امروز بوده که من بینم میتونم ازش رعدبشم 

      من باورم تویی مسر هی به مرور زیادش کردم هی با خودم تلاش کردم که بتونم ا ن به سطح بالاتری   برسونم تا هی خودم باره در تلاش فکری برای رعد شدن ا ز باورم بودم خواب به کمک امد یی روز کامل درگیرش بودم در تلاش برای رسیدن ورعد شدن شب دیگه خسته خودم رها کردم یی لحظه گفتم بسه دیگه خودش باید رعد بشه تلاش فیزیکی نمیخواه 

      یی کم گذشت من از حلقه باورم واقعا رعد شدم تمام حسش بسیار زیبا بود من رعد شدم 

      پس دوست عزیز تو خودت باید تلتش بکنی که از حلقهباورت رعد بشی برای من که کاره زمام بری بود چون داشتم حلقهباورم میخواستم بزرگ کنم من اموزشی دروهای توی ذهن اصلا نداشتم نمدونم از کجا توفکرم باز کردن وبزگ کردن حفه ورعد شدن خودم بود تا فایل ۵۰ که م نبا دیدن فایل وتوضیحش در دستی دستما به هم زدم گفتم خودشه این خودشه من لاغریم باید تو چشم وحسم کوچک کنم تا از حلقه باوررعد بشه من با ورد به ابن چالش خودم از خیلی چیزهای به چالش کشیدم اینجا اتاقی ازمایش هست تا یاد گیری تو ازمایش کنی ببنی چکار حسنی مثل درس علوم که یی زمانی باید تو اتاق ازمایش باشی من ازمایش کردم برام شیرین شبرین بود با اینکه من شیرنی دوست ندارم ولی این شیرنی رو با جون دل دوست دارم من بازم میام اینجا بازم سر میزنم این ازمایش در ذهنم تموم  نشده تازه شروع شده 

      حس حالی درمن بوجود اوروه انشالله ابن حسو فراموش نکنم خیلی دلچسب گوار ست 

                  در پناه خداوند عزیز باشید که پناهش گوارست 

                     

                           یاحق حق نگهدارتون 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1401/12/22 12:41
      مدت عضویت: 478 روز
      امتیاز کاربر: 11065 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,206 کلمه

      سلام و درود .

      چقدر این فایل خوب بود .

      واقعا که فایلهای شما هر کدوم به تنهایی خودش یه دوره آموزشیه . یعنی ما اگه هیچ کارم نکنیم فقط همین یه فایل رو بهش عمل کنیم کلی میتونیم از همین یه فایل نتیجه بگیریم . 

      خب دوره تغییر عادت برای بار دوم هم مرور شد . 

      تغییراتی که من در این دوره داشتم این بود که 

      درک من نسبت به این دوره بیشتر شد . 

      صلح با خودم بیشتر پیدا کردم .

      صلح با رفتارم  پیدا کردم .

      نگرشم رو تا حدود رضایتبخشی  نسبت به غذاها و حتی رفتارم تغییر دادم . 

      نگرشم رو نسبت چاقی و لاغری جسمی تغییر دادم . 

      امروز یه فایل از یکی از اساتید جذب گوش میکردم  . می گفتن تمام افکار و گفتار و احساس ما انرژیه . انرژی  از بین نمیره فقط از شکلی به شکل دیگه در میاد .  فقط کافیه نوع افکار خودمون رو تغییر بدیم تا انرژی اون افکار و باورها کم کم برای ما نتایج متفاوتی رو ایجاد کنه . میگفتن ما سرنوشت خودمون رو خودمون در سرمون می نویسیم . سرنوشت یعنی چیزی که در سر نوشته میشه . صحبتهای ایشونم دقیقا مثل صحبتهای شما خیلی  دلنشین بود . 

      در این درس هم یاد گرفتم  چه باورهایی نسبت به خود لاغری در سرم دارم . 

      خب من یه باور داشتم که اون سری باهاش مواجه شدم باور اینکه اگه لاغر بشم بیمار میشم . 

       من در اون وقت این باور رو اصلاح کردم و این سری بیمار نشدم . 

      باور دیگه ای که نسبت به لاغری دارم و البته نسبت به قبل خیلی بهتر شده سخت بودن لاغری هست . 

      که این باورم  در من تغییر کرده و در این مدتی که اینجام دیدم زندگی در لاغری چقدر راحته . 

      و من خیلی راحت دارم در لاغری زندگی می کنم بدون اعمال فشار و زور و خیلی از اوقات حالم خوبه در این مدار و یه وقتایی هم که حالم یکم بد میشه  مربوط به باورهای زمان چاقیه و البته اینم بگم حتی زمانهایی هم که حالم بد میشه باز مثل اون زمان بد نمیشه . یعنی  میتونم مدیریتش کنم و به چیزای خوب فکر کنم و دوباره ذهنم و سر و سامون بدم . 

      یعنی در کل که بخوایم برایند بگیریم من نسبت به قبل از ورود به سایت از  همه نظر تغییر کردم . 

      بیشترین بهره ای که مال خودمه حالمه . مثلا خب جسمم مال من هست  لذت داشتن اندام خوب  رو هم خودم حس میکنم  یا سبک بودن و فرز بودنش رو خودم حس می کنم اما بازهم چون حسم خوب میشه دوست دارم لاغر بشم . 

      یعنی باز به خاطر حال دلم دوست دارم لاغر بشم . 

      چون چاقی دیگه حال منو خوب نمیکرد . در این فایل فهمیدم ذهن ما  نمیزاره به ما سختی وارد بشه و سالها تلاش کردیم چاقی رو برای خودمون راحت کردیم و ذهنمونم کمکمون کرد اما سنگینی جسم رو ذهن نمیتونه در نظر نگیره .  زانو درد . سختی کارها . رنج تنبلی و نتوانستنها . حال بد و احساس ناشایستگیها . استاد چاقی در همه ی سطوح برام رنج آوره . درسته دیگه ازش نفرت ندارم چون فهمیدم خودم انتخابش کردم اما دیگه نمیخوام چاق باشم . در هیچ سطحی از وجودم . 

      چاقی جسم به مرور برطرف میشه اما چاقی ذهنی واقعا برای من آزار دهنده بود . احساسات سرزنشگر قوی ، احساس محدودیت ولع عذاب وجدان حس سیری ناپذیری نسبت به خوردن .

      همین الان یه تغییر جالب بگم . کاملا ناخوداگاه این اتفاق افتاد من یه ساعت پیش یه سیب و پرتغال اورده بودم که بخورم . 

      الان که به خودم آگاه شدم و دارم  نگاه می کنم میبینم که سیر هستم یک چهارم سیب در ظرف مونده و فقط یک چهارم پرتقال خورده شده . 

      خب این ناخوداگاه بود یعنی چون حواسم به کار بود آگاهانه روی رفتار غذاییم کنترل نداشتم . خب این یه تغییر کوچیکه که داره در عادتهام ایجاد میشه . هم من سیرم هم فکرم سمت غذا نبود اصلا هم تا ته ظرف نخوردم . هم حالم خوبه و هم عادتم تغییر کرده و براساس گرسنگی و سیری غذا میخورم . حالا شاید یه روزم تا ته بخورم ولی فعلا نخوردم و همین نشون میده عادتهای من دارن به من حس لاغری میدن . 

      یعنی من انتظارم رو از رفتارم تغییر دادم . 

      چرا من هی میگفتم پرخورم . خوردنام چاقم می کنه . توی یه فایلی از شما گوش میکردم گفتید برچسب به خودتون نزنید . پس صفت پرخوری رو از خودم برداشتم . میگم من همیشه اندازه ی نیازم میخورم وقتی اینجوری به خودم میگم انتظارم از خودم تغییر می کنه و دیگه انتظار پرخوردن از خودم ندارم و خیلی راحت چیزی که میخورم اندازمه . 

      وقتی به خودم میگم خب چه عجله ای دارم برای خوردن . غذا که تموم نمیشه و میگم من آروم میخورم سرعت خوردنم نسبت به قبل پایین اومده اون حس عجله رو کنار گذاشتم و حس آرامش رو جایگزین کردم . 

      یا بررسی کردم دیدم چرا حسم به رفتارم بده و بعدش دچار عذاب وجدان میشم خب توی یکی از فایلها فهمیدم که چون برچسب پرخوری به خودم میزنم  انتظارم از خودم اینه که پرخوری کنم یا چون انتظارم اینه پرخوری چاق می کنه در نتیجه  هر چی میخوردم رو پرخوری فرض میکردم وهمه پر خوریهام رو هم چاق کننده میدونستم . در  نتیجه انتظار من از خوردن و مخصوصا زیاد خوردن چاقی بود . 

      ولی وقتی انتظار خودم رو که اینجا فهمیدم همون باور هست تغییر دادم و از رفتارم انتظار لاغری ایجاد کردم و از غذایی که میخورم انتظار لاغری ایجاد کردم   نسبت به رفتارهام به صلح بیشتری رسیدم و حتی برخوردمم با مواد غذایی بهتر از قبل شده  . 

      استاد من الان با توجه به حس خوبم نوشتم و اصلا به کلمات نگاه نکردم بنا به توصیه شما گفتم هرچقدر حسم خوبه مینویسم و الان تا اینجا ۹۷۵ کلمه شد . پس  لزومی نداره همینم به خودم تحمیل کنم وقتی با حس خوب عمل کنم ناخوداگاه عملم هم خوب میشه . یعنی حتی انتظار و باور هم در نوشتن نقش داره وقتی باورم این باشه که برای حال دل خودم مینویسم خب هرچی دلم بخواد مینویسم یه زمان شاید کمتر باشه یه زمان زیادتر ولی وقتی زور و اجبار کنم درست مثل همون نخوردنهای تجباری فقط منو از نوشتن دورتر می کنه ‌ . 

      خب خدارو شکر که با کمک شما این مانع ذهنیم هم برطرف شد و با اشتیاق این مسیر رو ادامه میدم . 

      امروز هم این دوره با عشق به پایان رسید و من به بینش جدیدی دست پیدا کردم و اونم اینه که همون طور که ذهن برای لاغر شدن دلش نمیخواد ما سختی بکشیم و چون ما برای لاغر شدن فقط سختی کاهش وزن رو به خودمون ورودی میدادیم الان میتونیم از همین فرمول برعکس استفاده کنیم . لاغری رو آسان و چاق شدن رو سخت . تازه این واقعیته . چون چون چاقی واقعا سخته . چاقی خیلی پروسه میخواد تا اتفاق بیفته و یه شخص چاق بشه و ما فقط و فقط با آسون کردن چاقی این کار و انجام دادیم . 

      پس این ویژگی از ذهن که در این فایل باهاش آشنا شدم که ذهن برای من سختی نمیخواد من میتونم یه زمانی که حالا دیدم جاش بود سختی های چاقی رو به خودم بگم تا ذهن خود به خود خودش از چاقی فاصله بگیره . 

      واقعا که تمام آموزشهای شما عملیه و در زندگی کاملا کاربرد داره  و میشه هر لحظه تمرینش کرد . خدایا شکرت 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1401/11/13 18:37
      مدت عضویت: 478 روز
      امتیاز کاربر: 11065 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,076 کلمه

      سلام و درود 

      خدای من یعنی امروز که من مریض شدم باید این فایل رو امروز ببینم که حتی علت بیماری هم به خاطر باور  اینه که (من لاغر بشم ضعیف میشم بیمار میشم) .اخه این راه چقدر دقیقه . چقدر شگفت انگیزه . در حقیقت من از لاغر شدن میترسم . ترس از لاغر شدن به نوعی خارج شدن از مسیریه که من سالها طی کردم و حالا که  کم کم نتایج لاغری داره میاد ترس از لاغر شدن  در من اومده . 

      درسته این باور منو مریض کرده . چون ترس از لاغر شدن دارم . که لاغر شدن منو مریض می کنه . 

      خب لاغرشدن آخه چه ترسی داره ؟ چرا من از لاغر شدن میترسم ؟ چرا فکر می کنم مریض میشم . بیحال میشم ؟ 

      چون باورم نسبت به لاغر شدن باور خوبی نیست . علتشم دقیقا فقط به خاطر انتخاب باورهای غلط در مورد  رژیمها و ورزشها و راههای اشتباه لاغریه  . البته نباید تقصیر رو گردن یه عامل بیرونی بزارم . همه رو خودم انتخاب کردم . 

       راستی من چه دیدگاهی در مورد لاغری دارم ؟ 

       و چقدر جالب که فکر و باور رو تفاوتش رو گفتین . 

      چیزی که من درک کردم از این متن و فایل  اینه که فکر و باور با هم متفاوتند و فکر می کنم دارم ذهن ناخوداگاه رو هم در این تمرین درک می کنم . 

      افکار در سطح خوداگاه هستند و باورها در سطح ناخوداگاه . 

       من انتظارم از لاغر شدن چیه ؟  

      باورم نسبت به لاغر شدن چیه ؟ 

      خب من لازمه انتظاراتی در خودم ایجاد کنم که در من ایجاد حس ترس از لاغر شدن نده .

      یکی از همون دلایل بیمار شدنه . دلیل دیگه هدف نداشتنه . شاید مسخره باشه ولی دیگه نداشتن دغدغه است . من به جز چاقی دغدغه ی دیگه ای در زندگی ندارم و همه چی اوکیه . 

      خب اگه دغدغه چاقی نداشته باشم حس می کنم دیگه هیچ هدفی ندارم . 

      میدونم همه ی این باورها در مسیر چاقیه و اجازه نمیده من در مسیر لاغری حرکت کنم .  اینها هم همه انتخاب خودمه . وقتی خودم انتخاب باورهامو تغییر بدم و آگاهانه کار کنم کم کم عادت می کنم که به لاغر شدن حس خوب داشته باشم . 

      البته من فکرم نسبت به لاغری مثبته ولی باورم نسبت به لاغری منفیه . 

      پس باید تمرین کنم که انتظارم از لاغری خوب بشه . لاغر شدن شجاعته . قدرته . خوشگذرونیه . در این یه ماه من حالم خوب بوده . حس عالی در مسیر داشتم . پس چرا باید از لاغر شدن بترسم . اتفاقا این روزها بیشتر هدف پیدا کردم . هدف یادگیری . هدف استمرار . هدف درست عمل کردن . هدف تغییر عادت . اتفاقا در مسیر لاغری من کلی هدف پیدا میکنم که باز خودم میخوام که کدومشو انتخاب کنم . 

      یه دلیل دیگه هم دارم همونی که خودتون گفتید . بازم اینه که وقتی لاغر بشی یعنی نخوردی . یعنی نداشتی که بخوری . یعنی فقیری پول نداری که بخری بخوری . 

      یه باور دیگه اینه که لاغری سخته . 

      ولی علت اصلی همه این باورها به خاطر مسیرهای غلط لاغریه که در ذهن داریم کم خوری . رژیم . فعالیت زیاد . ورزش . 

      اینا تصویر لاغر شدن رو در ذهن ما بد کردن . 

      در حالیکه من در این چند وقت هیچ کدوم از اینا رو در مسیر لاغری خودم نداشتم . 

      تمام تصویرهای ذهنی ما نسبت به لاغر شدن بیشتر بر میگرده به خاطر روشهای اشتباه لاغری که در ذهن داریم . 

      یعنی حتی چرا انسانهای لاغر رو فقیر میدونیم هم علتش اینه که فکر می کنیم انسانهای لاغر کم میخورن .نمیخورن . ندارن که بخورن .

      اینا هم باورهای اشتباهه که از باور رژیم کم خوری کنی لاغر میشی میاد . در حالیکه ما در روش لاغری با ذهن اصلا کم نمیخوریم . فقط اضافه نمیخوریم وگرنه اندازه نیازمون میخوریم . 

      ترس از لاغر شدن رو به ایمان به لاغری در وجودم تبدیل می کنم . اونم لاغری با ذهن  در لاغری با ذهن دیدگاه منفی نسبت به لاغری وجود نداره و همش حس و حال خوبه و هرجا هم که حسمون بد میشه میدونیم داریم اشتباه میریم مسیر رو وگرنه حالمون در مسیر لاغری با ذهن همیشه خوبه . 

      یه عامل دیگه هم که باعث میشه لاغری در نظرمون بد بشه توجهمون به نتیجه لاغریه . فکر می کنیم اووووه کو تا من نتیجه بگیرم . همین توجه به نتیجه حس مارو بد می کنه و  عجله میاد یا رها کردن مسیر میاد . 

      لاغری رو  دور از دسترس میدونیم . 

      در حالیکه اگه توجهمون به جای نتیجه کل به نتایج کوچیکی که در مسیر میبینیم جلب بشه و خودمون رو با نقطه ی شروع در نظر بگیریم هیچ وقت حس بدی به لاغری پیدا نمی کنیم و هی منتظر نتیجه در آینده نیستیم . خب امروز یه قدم بیشتر از دیروز در مسیر لاغری بودم . 

      روز به روز حرکت من در مسیر لاغری بیشتر میشه یعنی هر روز یه روز به  انتخاب لاغری توسط من اضافه میشه . اینجوری حس قابل دسترس بودن نسبت به لاغری در ما پدید میاد و کمال گرایی در ما از بین میره . 

      مثلا امروز ۲۷ روزه که من در مسیر لاغری بودم و لاغری رو داشتم در حالیکه قبلش من اصلا نشانی از لاغری نداشتم . هر روز که می گذره من دارم با لاغری زندگی می کنم . 

      اینجور صحبت کردن با خود به من اشتیاق میده برای حرکت در مسیر لاغری انگیزه ی بیشتری داشته باشم . 

      اما میریم سراغ چالش من اینو نخوردم . 

      من صبح صبحانه نخوردم . 

      من دو تکه بزرگ نان سنگک نخوردم . 

      من روغن اضافه غذا رو نخوردم . 

      من ناهار نخوردم .

      من نبات با دمنوش نخوردم . 

      ساعت ۵ گرسنه شدم و ناهار نان با ابگوشت نخوردم . 

      نان اضافه با گوشت کوبیده نخوردم .

      من تنوع غذایی رو انتخاب نکردم . 

      من وقتی سیر شدم نخوردم . 

      من بیشتر از نیازم نخوردم . 

      من خارج از نیازم نخوردم . 

      نمیخورم چون نیازی ندارم . 

      من به اصرار مادرم آب سیب و آب هویج نخوردم . 

      من به اصرار دیگران نخوردم . 

      من موقع بیماری هم باز خیلی چیزها نخوردم و باور اینکه در موقع مریضی باید بیشتر بخوری تا بدنت قوی بشه رو انتخاب نکردم . 

      من خوردن را تنها بر اساس نیاز جسمی و نخوردن را هم تنها بر اساس نیاز جسمی انتخاب کردم و الانم حالم خیلی خوبه . 

      امروز روز آخر چالش من اینو نخوردم بود . 

      من تغییرات زیادی در عادت پرخوریم ایجاد کردم و دوست دارم عادت کم تحرکی رو هم  از  زنجیره عادات خودم حذف کنم . پس بر میگردم و تمرینات رو از اول با عادت کم تحرکی انجام میدهم . 

      استاد بابت این چالش عالی که کلی عملکرد منو  رضایتبخش کرد ازتون ممنونم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صبا
      1401/02/26 08:51
      مدت عضویت: 1318 روز
      امتیاز کاربر: 12476 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 550 کلمه

      سلااام

      این چالشم تموم شد و من فکر کردم 22 قسمت یا همچین چیزیه ولی امروز که دیدم فایل آخر تعجب کردم 

      این چالش خیلی خوبیا برای من داشت و منو متعهد تر کرد و بر گشتم دوباره به حال خوب خودم و درسته که حرفای اصلی و گسترده ترشون توی دوره هاست ولی همین چالشم خیلی تونست برای من کمک کننده باشه و باورهایی بهم نشون بده که اشتباهن و من با درست کردنشون و پذیرفتن مسئولیتشون ،  لاغر شدم.

      این فایل درباره ی باور های نگهبان چاقی بود که توی دوره خیلی مفصل دربارش توضیح دادین و من خیلی دوست دارم که این باور هارو توی ذهنم پیدا کنم و درستشون کنم.

      تازگی ها یه باور توی خودم پیدا کردم و اونم اینه که وقتی کنار مرد ها قرار میگیرم احساس امنیت نمیکنم و فکر میکنم اگه لاغر شم چون خیلی قراره زیبا تر بشم این احساس نا امنیم هم بیشتر میشه و من همیشه طبق گفته های دیگران وقتی سنم خیلی کم بود که میگفتن : به دخترا تجاوز میکنن باید مواظب خودتون باشید جامعه گرگه خودتو بپوشون که مردی تحریک نشه هیچوقت نباید با یه مرد تنها بشی جاهایی که خلوته نرو تنها هیچ جا نرو و هزاران باور محدود کننده و شیطانی دیگه و همه ی اینا باعث شدن که من دلم بخواد چاق بمونم یا حتی چاق تر بشم تا زشت باشم که یه مرد نخواد با من کاری کنه و امنیتم به خطر بیوفته و اینا توی ذهنم مرور میشن اما خیلی مسخرن مثلا تمام آدمای خوش اندام تجربه ی تجاوز دارن؟ یا مثلا تا حالا نشده که به یه فرد چاق تجاوز بشه؟

      اینا به ایمان ما بستگی دارن من همیشه خودمو میسپرم به خدا و میدونم که به همیچن چیزایی نباید توجه کنم و این فکرایی هم که مرور میشن به خاطر آموزش های اشتباه قبلی هست که با استمرار توی این مسیر و توجه به خوبیای زندگی این باورا کمرنگ میشن و بعد هم محو میشن و من الان خودمو یکی از بنده های خدا میدونم که اومده توی این دنیا تا صفات خوب خدا رو متجلی کنه و بقیه هم همینطورن و هیچ گرگی وجود نداره چون ما همه وجودمون از عشقه و منم آدمایی رو به سمت خودم میکشم که به من عشق میدن همونطور که من بهشون میدم

      این از این باور 

      یه باور دیگه هم دارم اونم اینه که اگه لاغر شدم باید برم کلی لباس بخرم و همه ی این لباسامو دور بندازم و شلوارایی که دوسشون دارم دیگه اندازم نمیشن و ازم گشادن . این باور کم رنگ تره ولی باز وجود داره و من به خودم میگم که صبای عزیز تو که عاشق لباس خریدنی و چی ازین بهتر که بری کلی لباس جدید بگیری؟ که تازه خشگل ترم هستن و توی بدنت میدرخشن و دوما اینکه الان خیلی لباسات هستن که چسبونن مثله اون شلوار سیاهه یا اون دوتا آبیا و شلوار لیه و اینا تازه وقتی لاغر بشی همون طوری میشن که راحتی و الان بهت میچسبن و دوست نداری بپوشیشون اما اون موقع تازه راحت ترن و با احساس خوب میپوشیشون و لذت میبری و سوما اینکه تو عاشق لباسای گشادی و ازشون خوشت میاد پس یه فرصتی میشه که کلی لباس گشاد داشته باشی

      پس لاغر شدن بهترینه و عالیه و احساس فوق العاده ای داره

      من در مسیرش هستم و به خودم افتخاز میکنم

      خدایا شکرت

      ممنونم استاد عزیز

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار alirezakhanjaridehnavi@gmail.com
      1401/02/10 23:55
      مدت عضویت: 1040 روز
      امتیاز کاربر: 57
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 120 کلمه

      سلام سلام 

      امیدوارم حال تک تک شما دوستان عزیززززم خوب خوب خوب خوب باشه

      اقا رضا یادتون میاد چند وقت پیش من به شما زنگ زدم و اونم هدایتی و جالب تر هم شما تلفن را جواب دادین که گفتید اصلا این شماره رو سایلنته و خانومم دیده داره گوشی زنگ میخوره 

      و ما داشتیم در مورد ترک سیگار من صحبت میکردین و گفتید که میتونم از این دوره رایگان استفاده کنم 

      و من الان اینجام و میخام داد بزنم 

      من علیرضا خنجری از اعتیاد به سیگار نجات یافتم و جز هدایت شدگان شدم به لطف الله یکتای مهربان

      و از شما بینهایت سپاسگزام 

      و چند روزی هست که این اتفاق افتاده و من میخواستم ثابت قدم بشم و بعد بیام کامنت بنویسم

      همگی در پناه الله یکتا💛🤚

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 5961 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 54 کلمه

        سلام و درود
        از خوندن نوشته شما و تصمیم شجاعانه ای که اتخاذ کردید خیلی خوشحال شدم و به شما تبریک می گم
        نتیجه این شجاعت نه تنها در بهبود سلامتی و شرایط جسمی شما موثر خواهد بود بلکه در جنبه های مختلف زندگی تاثیرات عالی خواهد داشت
        موفق باشید و منتظر شنیدن خبرهای عالی شما هستم

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سنا سعادت
      1401/02/02 12:26
      مدت عضویت: 1694 روز
      امتیاز کاربر: 347 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 158 کلمه

      سلام ودورد، دقبقا منم همیشه از بس شنیده بودم هرکس لاغر بشه ریزش مو پیدا میکنه، اگه چند روز غذا کمتر میخوردم احساس ریزش مو پیدا میکنم ومدام خودمو چک میکردم، یا همین چند وقت پیش با 12 گام لاغری حدود 8.9 کیلو کم کزدم داشتم به این سبک زندگی عادت میکردم ک این فکر اشتباه به ذهنم اومد ک افراد سرطانی وزن کم میکنن وبعد دوباره تصمیم گرفتم کاهش وزنم رو کنترل کنم ک نتیجه افزلیش 6 کیلویی شد ومن چندتا ازمایش دادم وکلی رو ذهنم کار کردم ودوباره اومدم تو مسیر، یا فکر میکنم پوست صورتم اویزون میشه، یا بخورم ک بدنم ضعیف نشه الان ک یه دوستام با روش عمل جراحی 60 کیلو کم کرده وحتی به جز چندتا غذای محدود چیزی نمیتونه بخوره رو میببنم، حتی اونم ضعیف نشده، پس به این نتیجه رسیدم اگه باروش ذهنی لاغر بشم حتی محدودیت غذایی هم ندارم بنابراین من خیلی قوی تر از اون هم خواهم بود 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1401/01/16 11:22
      مدت عضویت: 1646 روز
      امتیاز کاربر: 27931 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,213 کلمه

      سلام به همگی.

      من هم جز افرادی بودم که در گذشته با وجود اینکه خیلی برای لاغری تلاش میکردم و به سختی به  دستش میاوردم اما از صورت لاغرم ناراحت بودم از حرفهای بقیه که میگفتن انکار معتاد و مریض شدی  میترسیدم از اینکه میگفتن چقدر چهره ات نازیبا شده  چقدر پوستت خراب شده  ناراحت میشدم از اینکه میگفتن بدنت ضعیف شده  و یا چرا دست هات اینطور شدن رگ اونها زده بیرون ناراحت میشدم یا اینکه میگفتن  چقدر دماغت بزرگ شده و ….خلاصه حرفهایی که تمام اونها هم از سمت  آدم های چاق به گوش من می‌رسید به من حال بد و نگرانی میداد و اعتماد به نفسم رو می‌گرفت و همیشه آرزو میکردم که ای کاش لاغر بشم اما صورتم چاق باشه اما می‌خوام بگم بعد از مدتها در سایت بودن و در مسیر تناسب بودن افکار و باورهای من دقیقا برعکس شده.

      . از نظر من چاقی در هر اندامی حتی صورت  برای من بسیار زشت هست .

      از نظر من چاقی در هر سنی حتی کودکان  بسیار زشت و نازیبا هست .

      چاقی بدن رو ضعیف و بیمار می‌کنه .

      چاقی صورت و زیبایی رو در آدم ها از بین می‌بره .

      چاقی تیپ و فرم لباس پوشیدن آدم ها رو خراب می‌کنه. .

      از نظر من چاقی از فقر و بدبختی میاد که افراد بی بضاعت به خاطر اهمیت ندادن به خودشون  و خوب با کیفیت غذا نخوردن گرفتار چاقی میشن .

      از نظر من چاقی محدودیت میاره و هیچ لباسی در تن آدم زیبا نمیشینه و آدم روش نمیشه لباسهای قالب تن کنه و هر جایی با اعتماد به نفس بره .

      از نظر من چاقی  ادم رو پیر و بیمار می‌کنه و در نهایت خیلی زود فرد  رو  به کام مرگ میکشونه .

      از نظر من چاقی سراسر حال بد و ناراحتی و استرس و … هست .

      از نظر من چاقی حتی  ادم رو از خودش  و از خدای خودش دور می‌کنه تا جایی که شاید فرد عبادت درستی هم نداشته باشه .

      از نظر من چاقی سراسر رنج و درد و سختی هست .

      چاقی …

      خلاصه اینکه من. در هر زمانی در هر سنی فرد چاقی ببینم دلم براش  میسوزه که ای کاش با این مسیر آشنا بشه و از این همه رنج که می‌دونم داره اما حرف نمیزنه  رها بشه اما نمیشه کاری کرد خلاصه اینکه من هر وقت عکس دوران تناسبم که در وزن ۵۹ کیلو بودم رو میبینم که یادم میاد در اون دوران از چهره ام خجالت می‌کشیدم و حتی یادم  عکس نمیگرفتم و از خودم فرار میکردم و یا اگر میگرفتم و بعدش خودم رومیدیدم  همش میگفتم وای چقدر صورتم زشت و لاغر شده چقدر کشیده و بد شده و کلی غصه می‌خوردم اما الان واقعا بدون اغراق هر وقت نگاه میکنم به چهره ی خودم در اون وزن لذت میبرم و میگم چقدر زیبا بودم. چقدر دلنشین و چقدر عالی بودم و افسوس میخورم که به خودم و سلیقه ام که دوست داشتم لاغر باشم احترام نزاشتم و به خاطر حرف مردم  از خودم بدم میومد هنوزم که هنوز من با خواهر بزرگترم که از من لاغر تر و قد بلند تر  هست هر جا برم همه به خواهرم  میگن وای چقدر لاغر شدی  و بعد که نگاه  من میکنن میگن تو بهتری نکنی تو هم مثل خواهرت بشی دیگه بسه نکنه لاغر تر بشی  ولی اینقدر گفتن و من محل نزاشتم و گوش ندادم که دیگه قیافه  ی جدید من. و خواهرم داره براشون عادی میشه و اتفاقا من در هر شرایطی  از اندام بسیار لاغر خواهرم تعریف و تمجید میکنم و  با عشق میگم منم در اینده ی نزدیک به این جسم  خواهم رسید و در مسیر رسیدن هستم و اصلا از درون خودم رو در اون جسم حس میکنم و نه تنها خواهرم حتی دختر خودم  رو وقتی در کنار  دوستش که بسیار تپل هست میبینم از اندام زیبای دخترم لذت میبرم و اون رو تحسین میکنم .

      حتی یه زمانی که خبلی لاغرر بودم  از دست وپای لاغر خودم روم نمیشد لباس کوتاه و یا آستین کوتاه بپوشم و میگفتم لباس به تن من قشنگ نیست و  همیشه از افراد با دست و پای تپل خوشم میومد اما شاید باورتون نشه به طرز  عجیبی از دست وپای چاق متنفرم فقط دست و پای کشیده و باربی دوست دارم و اگر کسی دست و پاش  تپل باشه  حالم بد میشه و میگم آخه چطور روش میشه با این دست. و پا لباس تنگ بپوشه  خلاصه  قبلا  که لاغر میشدم. از صورت لاغر و دست و پای لاغر رنج می‌بردم. اما حالا میگم این  دو مورد فوق العاده  شخص رو خوشتیپ و زیبا و مانکنی سلامت و … می‌کنه آخه میبینم وقتی  برای خرید طلا میرم چقدر راحت هر طلایی سایز دستم میشه میخرم اما اگر تپل بودم قطعا محدودیت داشتم و نمی‌تونستم بخرم وچقدر طلاهای ظریف وبه روز به دستهای متناسب و لاغر میان  اخه من عاشق لاغری در هر قسمتی ازجسمم شدم و یا اینکه یه خانم اشنایی  از نزدیکهای من هستن که من قیافه ی  اروپایی این خانم که بسیار زیبا بود رو همیشه دوست داشتم و تعریف دادم حالا پیج دختر ایشون رو دارم که دقیقا مثل مادر هست اما با صورت بسیار ظریف تر و من وقتی عکس هر دو  نفر یعنی مادر و دختر  رو در کنار هم دیدم همون منی که همیشه تعریف قیافه ارو پایی اون خانم رو میدادم سریع گفتم چقدر صورتش  چااقه و زیبا نیست و چقدر اون صورت ظریف دختر ایشون و چهره ی زیبای ایشون به دلم نشست .

      اصلا شاید باورتون نشه ملاک من در انتخاب افراد زیبا  نمیگم همش اما  بخش  عمده  اش بر میگرده  به اندام زیبا اگر اینطور بود بعد نگاه به چهره اش میکنم اگر لاغر نبود و چاق باشه هر چقدر صورتش زیبا باشه از نظر من عیب بزرگی داره که نمی‌زاره زیباییش دیده بشه .

      پس من در گذشته لاغری رو دوست داشتم اما .

      از چهره ام در لاغری میترسیدم .

      از دست و پاهای خودم در لاغری میترسیدم 

      از رنگ چهره ام در لاغری میترسیدم .

      از پوستم در لاغری میترسیدم .

      از ضعیفی جسمم در لاغری میترسیدم .

      از اینکه لباس به تنم خوب نباشه میترسیدم 

      از اینکه بهم بگن انگار معتاده و مریض هست  میترسیدم .از اینکه در لاغری بچه دار بشم میترسیدم فرزندم ضعیف باشه .

      از لاغری در سن بالا میترسیدم که آدم زود شکسته بشه 

      اما دقیقا حالا تمام و کمال عاشق تناسب و لاغری در هر اندام خودم و در هر سنی از خودم هستم و هر جا هر فرد لاغری در اطرافم  ببینم  به شدت تحسینش میکنم  و به خودم میگم منم دارم جسمم  همینطوری میشه  و هر فرد لاغری که بخواد چاق بشه رو تا جایی که میتونم راهنمایی میکنم که این کار رو نکن .

      نمی‌دونم چطور بگم دقیقا نقطه ی مقابل گذشته ی خودم شدم حتی خواهر زاده ی ناز خودم که بسیار دختر زیبا رو قد بلند و متناسبی هست و سه سال سن داره رو بارها به خاطر جسمش و اندامش تحسین میکنم  اما مادر و پدر ش و اطرافیانش بارها بهش میگن فلانی بچه ضعیفه کمی تقویتش کن و خیلی وقتها به زور بهش غذا میدن که واقعا تا جایی که میتونم اونها رو راهنمایی میکنم که این کار اشتباه تو رو خدا بچه رو چاق نکن کی گفته چاقی یعنی سلامتی  ؟؟؟؟پس  دنبال این حرفها نباش و بزار خوش اندام و زیبا  باشه .

      نمی‌دونم چقدر باورهای من تغییر کردن ولی هر چقدر دقیقتر میشم داخل خودم میبینم هیچ اثری از دوست داشتن چاقی  در خودم نمی‌بینم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 39270 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 50 کلمه

      سلام استاد عزیز
      خسته نباشید
      استاد یه سوال
      من ۱۳گام رایگان رو انجام دادم
      بعد ۱۲گام از ۱۰۰گام رو انجام دادم
      بعد اومدم رو چالش من این رو نخوردم
      الان که میخوام ادامه بدم ۱۰۰گام رو نیست،
      خیلی بهش نیاز دارم و فعلا نمیتونم دوره تهیه کنم،
      بازم برامون میزارید ۱۰۰گام رو؟
      استاد ممنونم از زحماتتون
      خدا خیرتون بده .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 5961 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 33 کلمه

        سلام و درود
        دوره صدگام از سایت حذف شده و به شکل قبلی ارائه نخواهد شد
        از محتوای نکات طلایی لاغری با ذهن استفاده کنید
        در منوی سایت و بخش “برای لاغری” در دسترس قرار دارد.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          امتیاز کاربر: 39270 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 18 کلمه

          سلام استاد گرامی
          خسته نباشید
          باشه ممنونم
          نکات طلایی لاغری رو دنبال میکنم و ان شاالله در مسیر خواهم ماند.

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریماه فقری
      1400/12/06 16:03
      مدت عضویت: 1230 روز
      امتیاز کاربر: 11555 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 693 کلمه

      موضوع این جلسه اولش یکم منو ترسوند گفتم خب من خیلی باورهام با افکارم فرق میکنه نکنه دیگه نتونم درستشون کنم بعد یاد یه جمله از استاد افتادم که گفته بودند اگر ادامه بدهید چه بخواهید چه نخواهید لاغر میشوید و با خودم گفتم خب تمام ادمایی که توی البوم شگفتی ساز هستند چاق بودند که حالا لاغر شدند دیگه پس قطعا همشون این باورهارو داشتند و به لطف خدا و دوره های اموزشی حلش کردند پس منم میتونم حلشون کنم حالا هرچقدر میخاد زمان ببره پروسه خودشناسی که یه پروسه یه هفته ای یا یک ماهه نیست پروسه خودشناسی و اصلاح خود یه پروسه عمریه یعنی ما ممکنه تا اخر عمرمون در حال کنکاش باورهای غلطمون و اصلاحشون باشیم پس ترس نداره یه چیز طبیعیه تو اون باور غلط رو پیدا میکنی و با استفاده از راه حل های استاد اصلاحش میکنی 

      خب من مامانم با عمل جراحی خیلی وزن کم کرد و صورتش خیلی لاغر شد از نظر من که خیلی زیباتر از زمانی شد که چاق بود ولی خب خودش خیلی ناراحته که صورتش لاغر شده و اینا ولی به نظر من زیبایی هیکلش و صورتش هردو صدبرابر شدند نسبت به زمانی که چاق بود 

      و دیروز هم یه فردی را دید که قبلا تپل بوده و حالا لاغر شده و گفت وای تپل که بود قشنگ تر بود خب این باور توی ذهن من هم رفته من صورتم گرده و همه با خاطر اینکه تپل هم هستم گرد و قلمبه و فندق و دایره و اینا صدام میکنن از روی محبت و خب باور توی ذهن من اینه که وقتی لاغر بشم این القاب و به تبعش این محبتها رو از دست میدم امااا هم مامانم و هم دخترخالم با روشهای دیگه وزن کم‌کردند و محبت خانواده نسبت بهشون هیچ تغییری نکرد بلکه بیشتر هم شد دلیلی نداره که خودم را وابسته به این القاب کنم به نظرم شنیدن عزیزم چه لباسات بهت میاد یا خوش اندام یا چقدر لاغر شدی چقدر خوشگل شدی را بیشتر از قلمبه میپسندم و به نظرم محبت بیشتری هم داخلشون هست خیلی بیشتر لذت میبرم اگه یکی بهم بگه چقدر باریک هستی یا چقدر خوش هیکل هستی تا یکی بهم بگه قلمبه و قطعا با توجه به تجربه ای که از مامانم و دخترخالم که وزن کم کردند دارم من وقتی لاغر بشم نه تنها محبت خانواده بهم کم نمیشه بلکه هزاران برابر بیشتر میشه 

      بعد یکی از باورهای دیگه من اینه که من وقتی تپل باشم قشنگترم و این حرفیه که از خیلیها شنیدم از همونایی که چندین بار بهم گفتند که نمیخای یه فکری بکنی چاق شدی دیگه و خیلی بارها شنیدم که صورتت حیفه لاغر شه ولی خب مامانم و دخترخالم و دوستم صبا که توی همین سایت لاغر شد لاغر شدند و اتفاقا صورتاشون خیلی هم خوشگل تر شد علاوه بر اینها من وقتی با این فیلترا که صورتو لاغر تر نشون میده عکس میگیرم صورت خودمو خیلی بیشتر دوست دارم و به نظرم صورت لاغر خیلی بیشتر بهم میاد

      یکی از حرفهایی که من در دفاع چاقی خودم میزدم دارندگی و برازندگی بود و خب این باور تو ذهنم بود که افراد چاق پولدارن اما خب از انجلینا جولی که پولدارتر نداریم ،داریم؟ و از انجلینا جولی لاغر ترم نداریم پس یه مثال کاملا واضح که وزن هیچ ربطی به پولداری نداره و الزاما دارندگی مساوی با چاقی زیاد نیست 

      یا خیلی وقتها به بقیه گفتم من کلی خرج کردم تا چاق شدم اینا همشون کباب و ایناست اولا که تازگیا دیگه دلم نمیاد گوشت بخورم و دلم برا اون حیوون میسوزه پس هرچی زودتر باقیمانده های غذاهای گوشتی قبلی از بدنم بیرون برن بهتره دوما اینکه خب چه ربطی داره مگه بقیه که لاغرن هوا میخورن و هیچ پولی بابت غذاشون نمیدن پس اینکه من غذا خوردم و بابت اون غذا پول دادم که حالا چاقم و حیفه لاغر شم کاملا باور اشتباهیه چون همه غذا میخورن و همه هم بابت غذاشون پول میدن تموم شد و رفت 

      خیلی خوب تونستم باورهامو پیدا کنم و مثال نقض براشون پیدا کنم و از این بابت خیلی خوشحالم 

      خدایا به من کمک کن که باورهای غلط دیگه ای که توی ذهنم مانع لاغری هستند را پیدا کنم و اصلاحشون کنم

      استاد بالت فایهای بی نظیرتون ازتون ممنونم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار azamhoseinzadeh0180@gmail.com
      1400/11/19 20:19
      مدت عضویت: 975 روز
      امتیاز کاربر: 189 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 46 کلمه

      سلام استاد عزیز 

      ببخشید استاد یک سوال داشتم 

      من صد گام رو کار کردم 

      الزامات هم همچنین 

      چالش هم 

      خیلی در خوردنم تغییر ایجاد شده کم می خورم 

      تغییرات احساسی خیلی داشتم 

      آرامشم بیشتر شده 

      ولی چند وقته استپ زدم اوایل خیلی خوب کم کردم ولی چند وقته تغییر نمی کنم 

      میشه راهنمایی ام کنید 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 5961 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 12 کلمه

        سلام و درود
        دوره ورود به سرزمین لاغرها را تیهه و شروع کنید

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار azamhoseinzadeh0180@gmail.com
      1400/11/16 09:02
      مدت عضویت: 975 روز
      امتیاز کاربر: 189 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 172 کلمه

      سلام به استاد عزیز و همراهان گرامی 

      چالش ۱۷ ایجاد باورهای لاغری

      خیلی درست و با جا استاد اشاره کردید مشکل الان من همینه با توجه به اینکه چند مدت هست در این سایت هستم و کار می کنم با اشتیاق هر روز و تغییرات احساسی و آرامش زیادی داشتم ولی چند وقته تغییر وزنی ندارم استوپ زدم 

      خودم فکر می کنم از باورهای باشه چون مقداری که می خورم خیلی کمه 

      الان که ای فایل رو گوش دادم متوجه شدم من هم این افکار رو دارم 

      باورهای اشتباه من درباره لاغری

      افراد لاغر خنده رو نیستند اخمو هستند چون تقریبا در محیط کارم افراد چاق خوش برخورد و خنده رو هستند 

      مثال نقض همکار جدیدم خانم … لاغر متناسب خوش برخورد هستند 

      افراد لاغر همیشه مریض هستند 

      مثال نقض چاقی مادر بیماری هاست مادرم که چاق شده الان کلی مریضی داره

      افراد لاغر پوست شون چروک هست مثال نقض خانم ز با وجود اینکه لاغر هست پوستی صاف داره 

      افراد لاغر لباس به تنشون نمیاد مثال نقض مبینا و دخترم با توجه با اینکه لاغر هستند خوش تیپ و خوش لباس هستند

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار الهام خضرلو
      1400/10/23 11:21
      مدت عضویت: 1706 روز
      امتیاز کاربر: 18838 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 18 کلمه

      سلام استاد ببخشید چالش مگه 27قسمت نبود ؟

      برای من فقط تا 17میاره دیگه صفحه ی بعدی نمی ره 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 5961 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 6 کلمه

        سلام و درود
        هفده قسمت می باشد

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار saberizahra80
      1400/08/10 09:43
      مدت عضویت: 1597 روز
      امتیاز کاربر: 3426 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 776 کلمه

      سلام

      همه ما آرزو داریم لاغر بشیم ولی این آرزو در سطح فکر ما است وآنچه نتیجه رو رقم میزنه باور و عقیده ما در مورد لاغری هست که کاملا واضحه که ما در مورد لاغری باورهای مناسب و درستی نداریم به همین دلیل هم هست که لاغر نیستیم

      یکی از مهمترین باورهای ما در مورد لاغری اینه که با لاغر شدن زشت میشیم و مسلم اینه که همه دوست دارن زببا باشن و هیچ کسی نمیخواد زشت باشه…کلی هم باورهایی در این مورد از بچگی از بقیه شنیدیم

      مثل این ضرب المثل که میگن”گوشت گفته کجات زشته بیام قشنگش کنم”

      یا لاغر که میشی اول صورتت لاغر میشه و زرد و بیمار و پیر به نظر میرسی

      یا زن تپلش قشنگه

      یا مثلا مشخص بودن زاویه فک یا برجسته بودن استخوان ترقوه در آدمهای لاغر از معیارهای زیبایی هست در صورتیکه چاقها اصلا اینو زیبایی نمیدونن

      جالبه شکم تخت و صاف دوست داریم ولی صورت رو میخوایم تپل باشه

      یا بازو و رانها رو دوس داریم تپل باشه در صورتیکه خدایی پاهای کشیده و خوش فرم و بازوی متناسب چقدر در لباسها قشنگتر و جذابتره

      اصلا توجه کنیم آدمهای لاغر همیشه کوچیکتر از سنشون به نظر میرسن و آدمهای چاق همیشه بیشتر از سنشون به نظر میان با اینکه ممکنه صورت جوانی داشته باشن  مخصوصا این موضوع در مورد نوجوانهای چاق خیلی دیده میشه اونایی که اضافه وزنهای بیشتری هم دارن وقتی از سنشون میپرسیم متعجب میشیم و ظاهرشون خیلی بیشتر از سن واقعیشون نشون میده

      اینم شاهدی خلافی هست بر اینکه چاقها عقیده دارن لاغر شدن باعث پیری میشه

      یکی دیگه از عقاید چاقها اینه که آدمی که چاق باشه سالمتره در صورتیکه هر سالی که علم پیشرفت میکنه رابطه چاقی رو با بسیاری از بیماریها کشف میکنه مثل رابطه چاقی با بیماریهای قلبی و عروقی ،یا رابطه چاقی با سرطانها ،رابطه چاقی با ناباروری،با کیستهای تخمدانی ،با بیماریهای مفصلی و استخوانی ،با دیابت ،با عوارض جراحیها و ترمیم زخمها …با کمردرد ،زانو درد ،بیرون زدگیهای دیکسهای بین مهره ای و… حتی اخیرا بین عوارض ریوی و مرگ و میر ناشی از کرونا و چاقی هم رابطه ای پیدا شده…

      خوب با تمام این اوصافه کجا چاقی باعث سلامتی هست؟؟؟؟؟ و این موضوع کاملا برعکسه اتفاقا الان آدمهای لاغر و متناسب انسانهای سالمی هستن

      یه علامت هست در افراد متناسب که دوتا فرو رفتکی پایین کمر و بالای لگن هست که نشون دهنده سلامت جسمی هست این علامت در کدوم یا از افراد چاق وجود داره ؟؟؟؟ با این حجم پهلوها و شکم ….؟؟؟؟؟

      راه رفتن معمولی و پله بالارفتن رو در آدمهای چاق و لاغر مقایسه کنیم؛ببینیم کدوم زودتر خسته میشه ؟؟؟کدوم به نفس زدن می افته؟؟؟؟؟ کدوم از کمردرد و پا درد زودتر میناله؟؟؟؟ ظرفیت تنفسی کدوم یکی کمتره؟؟؟؟ضربان قلب کدوم بالاتر میره؟؟؟

      کدومشون سالمتره واقعا؟؟؟؟؟

      باور دیگه ای که شما اشاره کردین همین باور فقیر بودنه آدمهای لاغره

      همین دیشب در یه جمعی بودم وقتی صحبت شد که فلان داماد چند شب پیش لاغره یک نفر گفت گشنه که نیست؟؟؟؟ !!!! یعنی این باور که آدمهای لاغر ادمهای گشنه و فقیری هستن که چیزی برای خوردن ندارن…

      حتی در کتاب سینوهه پزشک فرعون این باور وجود داره که اگه ادمها شکم فربه ای داشته باشن نشونه پولدار بودن و وضع مالی خوب هست که برای خوردن فراوون دارن   و شکم لاغر نشونه فقر و نداری هست و من اون سالهای دانشجویی که اینو میخوندم هرکز فکر نمیکردم که میتونه این باور رو در من بوجود بیاره و باعث چاقی الان من بشه 

      باور دیگه باور سن هست که خیلیها باور دارن با افزایش سن بدن چاقتر و شلتر میشه و لاغر شدن هم در سنهای بالاتر سخت تر و حتی غیر ممکنه…در صورتیکه در همین سایت شما آدمهای ۷۰ ۸۰ و ۹۰ ساله رو نام بردین که با تغییر افکارشون به راحتی لاغر شدن از اون طرف سنهای ۱۵ و ۱۷ ساله که به راحتی با این تغییر باورها دارن متناسب میشن پس سن اصلا فاکتور تاثیر گذاری برای لاغر نشدن نیست

      باورهایی مثل ارث و متابولیسم پایین و بیماریها و…هم که همیشه شاهد خلافی بر ادعاشون وجود داره…

      خودمون رو از قید و بند این افکار قدیمی رها کنیم و باور کنیم که لاغری هم زیبایی و هم سلامتی و هم جوانی و شادابی و چالاکی رو برای ما میاره و هم هیچ ارتباطی با فقر نداره 

      چه بسیار آدمهای ثروتمندی که متناسبن

      یا حتی دیدیم رژیمهایی که تحت عنوان سالم خوری هستن چقدر هزینه بر هستن و آدم های فقیر از پس هزینه این رژیمها یا عملهای جراحی یا سایر روشهای لاغری موضعی مثل پیکر تراشی و …اصلا برنمیان…

      با موندن در این مسیر ذهنمون رو تغییر بدیم تا کم کم باورهای لاغر کننده در ما ریشه بگیرن و رشد کنن و جسم ما رو هم به تناسب برسونن با تغییراتی که در افکار گفتار اعمال عادتها و شخصیت ما ایجاد میکنن👌👌

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار hassanradin105@gmail.com
      1400/07/16 22:47
      مدت عضویت: 972 روز
      امتیاز کاربر: 78
      محتوای دیدگاه: 84 کلمه

      با سلام 

      من از روزی که اینجا اومدم تمام باورهای غلطی که داشتم عوض شده و توی این چند وقت واقعا لاغر شدم و وباور دارمکه زیبا میشم.بله استاد شما درست میگید هر وقت به لاغری فکر میکنم هم توی روحیه ام اثر مثبت گذاشته هم توی اندامم.

      من واقعا از صمیم قلبم از شما متشکرم و سپاس فراوان دارم و امید وارم توی هم این عرصه و هم در تمام زندگیتون موفق باشید. در کنار خانواده .

      هر چقدر از شما تشکر کنم کم هست .ممنون🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار shahrbanou1346
      1400/05/23 13:28
      مدت عضویت: 1386 روز
      امتیاز کاربر: 22276 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 947 کلمه

      سلام  وقت بخیر 

      مصاحبه فرضی شماره ۵موضوع مصاحبه :ایجاد باورهای لاغری از قسمت آخر دوره چالش من اینو نخوردم

      سلام استاد گرامیسوال اول رو مطرح می کنم خدمتتون

      لطفا بفرمایید تاثیر ایجاد باورهای لاغر کننده بر لاغری با ذهن تا چه حدتاثیرگذاره ؟؟

      شاید پیچیده ترین مرحله لاغری با ذهن ایجاد باورهای لاغری باشد.در تمام جنبه های زندگی دو موضوع نقش اساسی دارند:

      1- افکار2- باور

      از آنجایی که در چالش من اینو نخوردم تمرکز ما بر روی لاغر شدن است تفاوت افکار و باور در این موضوع را با هم بررسی می کنیم.این قسمت به صورت پاورقی جهت درک بهتر مطلب به این نوشته اضافه شده است.شاید برای شما سوال باشد که “باور” به چه چیزی می گویند؟چند سال است روی موضوع شناسایی باور و تغییر آنها دارم کار می کنم و ساده ترین و واضح ترین تعریفی که از کلمه “باور” برای خودم ایجاد کردم این است که: باور همان انتظار من از زندگی کردن است.انتظار شما چیست؟باور شما همان است.

      در هر جنبه از زندگی هر انتظاری که از زندگی داشته باشید نشان دهنده نوع و چگونگی باور شما نسبت به آن موضوع است.و نکته جالب توجه این است که نتیجه نهایی بر اساس باور شما رقم می خورد.

      سوال دوم :     استاد فرمودید که در مورد لاغر شدن دو موضوع بسیار مهمه  .این‌دو موضوع چیا هستن و چرا ؟

      در مورد لاغر شدن دو موضوع بسیار مهم وجود دارد:1- افکار لاغر کننده (شامل تصمیمات، اقدامات لاغر کننده، گفتگوها و …)2- باورهای لاغر کننده (شامل انتظارات شما از خود، نتایج لاغری و … )شاید بتوان گفت که همه افرادی که اضافه وزن دارند دوست دارند که متناسب شوند.حتی ممکن است برای عده ای لاغر شدن مهمترین آرزوی آنها باشد و بارها اعلام کرده باشند که اگر من لاغر شوم دیگه هیچی از خدا نمی خوام. فقط لاغر بشم کافیه.علاقه شما به لاغر شدن میزان اشتیاق شما برای شکل گیری رویای لاغری را تعیین می کنید.هرچه بیشتر دوست داشته باشید لاغر شوید رویای لاغری شما قوی تر می شود

       استاد بفرمایید چرا رویای لاغری افرادی که اضافه وزن دارند محقق نمی شه؟

      رویای لاغری در سطح فکر ایجاد می شود یعنی مروبط به بخش اول یا همان افکار لاغر کننده هستند.همه شما در سطح فکر خود دوست دارید لاغر شوید و رویای لاغری را در سطح فکر خود ایجاد می کنید.اما برای لاغر شدن علاوه بر افکار لاغر کننده نیاز به باورهای لاغر کننده نیز داریم که بسیاری از افرادی که اضافه وزن دارند این بخش بسیار مهم برای تحقق رویای لاغری خود را ندارند.

      استاد شما فرمودید که نکته جالب توجه این است که نه تنها بسیاری از ما برای تحقق رویای لاغری خود باورهای مناسب و لاغر کننده را در ذهن خود نداریم بلکه باورهای سمت مخالف آن که باورهای چاق کننده هستند را در ذهن خود ایجاد کرده ایم.میشه اینو توضیح بدید که به چه شکل داره این اتفاق میفته ؟

      به این شکل که سال هاست داریم تلاش می کنیم فکر یا رویای لاغری خود را با باورهای چاق کننده به واقعیت تبدیل کنیم و این امر غیرممکن است.تغییر جسم و لاغر شدن زمانی در شما رخ می دهد که باورهای لاغرکننده را در خود ایجاد کنید.چون برای تحقق افکار و رویاهای لاغری نیاز به باورهای لاغری داریم و این چیزی است که از نظر ما مخفی مانده است و همین عامل سبب عدم موفقیت ما در تلاش برای لاغری می شود حتی در مورد افرادی که در مسیر لاغری با ذهن قرار گرفته اند این موضوع صدق می کند.با اندکی جستجو در باورهای خود متوجه می شویم که بسیاری از باورهای ما بر خلاف لاغر شدن هستند.یعنی ما از طرفی خیلی دوست داریم که لاغر شویم و برای تحقق رویای خود تلاش می کنیم، اما از طرفی باور داریم که لاغر شدن اصلا خوب نیست و از آنجایی که نتیجه نهایی بر اساس باورهای ما رقم می خورد ما همیشه چاق باقی خواهیم ماند.

      استاد لطفا با ذکر چند مثال عدم هماهنگی بین افکار لاغری و باورهای لاغری  در ذهن رو ، واضح تر بیان فرمایید .

      خواهش می کنم .حتما .

      شما دوست دارید که لاغر شوید اما عقیده دارید که افراد لاغر بنیه ضعیفی دارند و به راحتی مریض می شوند.

      شما علاقه دارید لاغر شوید اما عقیده دارید افراد لاغر رنگ رخساره زرد و بیمارگونه ای دارند.

      شما عاشق لاغر شدن هستند اما در باور شما افراد لاغر، انسانهایی ضعیف و مردنی هستند.

      شما می خواهید لاغر شوید اما عقیده شما این است که لباس به تن آدم های لاغر خوش فرم نیست.

      شما دوست دارید لاغر شوید اما عقیده دارید اگر لاغر شوید صورت شما زشت می شود.

      شما می خواهید لاغر شوید ولی عقیده دارید اگر لاغر شوید پوست شما شل و افتاده می شود.

      اینها فقط چند تا مثال از عقاید افراد چاق در مورد لاغری و لاغرهاست.اکنون شما می توانید به سادگی باورهای چاق کننده یا مانع لاغری ذهن خود را بهتر شناسایی کنید.

      درخواست آخر :      استاداگر توصیه ای به عنوان حسن ختام این مصاحبه در نظر دارید بیان بفرمایید استفاده می کنیم .

      بله خواهش می کنم   .    برای قرار گرفتن در مسیر لاغرشدن باید افکار و عقاید خود درباره لاغری را با هم هماهنگ کنید در غیر اینصورت تلاش شما برای لاغر شدن نتیجه ای دربر نخواهد داشت.اهمیت موضوع باورهای لاغری و چگونه هماهنگ کردن افکار و بارها برای لاغر شدن سبب شد که در آخرین قسمت از چالش من اینو نخوردم در مورد این موضوع مهم و تاثیرگذار با شما دوستان عزیز صحبت کنم.با دقت به آنچه درباره هماهنگی افکار و باورها گفته می شود گوش دهید و سعی کنید به شکل عالی هماهنگی بین افکار و باورهای خود ایجاد کنید تا نتایج شما در لاغری شگفت انگیز شود.

      خیلی تشکر می کنم از حضور عالی شما در این مصاحبه  .از شما خداحافظی می کنم .

      استاد عطار روشن :   خواهش می کنم ،خدانگهدارتون .

      دوستان تا مصاحبه  پربار بعدی خداحافظ شما .کارورز دوره خبرنگاری و مصاحبه : شهربانو باقری

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Somayeh
      1400/05/05 11:45
      مدت عضویت: 1436 روز
      امتیاز کاربر: 6727 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 162 کلمه

      با سلام 

      باورهایی که مانع لاغری من  میشن :

      آدمهای لاغر همیشه مریضند و کلی غم و غصه و ناراحتی دارند 

      آدمهای لاغرفقیرن و من دوست ندارم فقیر باشم 

      آدمهای لاغر صورتشون فرو رفته و زیرچشمشون سیاهه.

      آدمهای لاغرروابط اجتماعی خوبی ندارند ولارج نیستند

      آدمهای لاغر خسیس هستند

      آدمهای لاغر صورت دلنشین ندارند 

      آدمهای لاغر وقتی عروسی کنند عروس زیبایی نمیشن 

      آدمهای لاغر حسود و زیراب زن هستند

      آدمهای لاغر اهل تفریح ومسافرت نیستند واگه هم باشند باهاشون بودن به آدم خوش نمیگذره 

      آدمهای لاغر مهربون نیستن 

      آدمهای لاغر ترسو هستن 

      آدمهای لاغر آدمهای سخت کوش و مسولیت پذیری هستند 

      آدمهای لاغر تو زندگی به درد آدم نمیخورن 

      آدمهای لاغر تمیز نیستند 

      آدمهای لاغر بیشترشون بداخلاقن و ارتباط برقرارکردن باهاشون سخته .

      آدمهای لاغر انعطاف پذیر نیستند .

      آدمهای لاغر ایراد گیرن .

      آدمهای لاغرشیک پوش نیستن. 

      آدمهای لاغر توکارها منطقی عمل میکنند واحساسی نیستند

      جایگاه آدمهای لاغر پیش من خیلی پایینه .

      و….

      اینها واقعن باورهای لاغری من بودند که تازه شناساییش کردم .

      نمیدونم چرا اینجوری فکر میکردم . استاد بی نهایت ازتون سپاسگزارم بابت این فایل  این تمرین .

      برم ببینم چه خبره توذهنم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار tahere.norani
      1400/05/04 13:36
      مدت عضویت: 1286 روز
      امتیاز کاربر: 555 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,178 کلمه

      به نام خدا
      سلام به استاد عزیزم و همه ی دوستان
      باورهایی که مانع لاغری من میشوند:
      یکیش اینکه من فکر میکنم اگه خیلی لاغر بشم خیلی کوتاه و بچه به نظر میام ولی اینطور نیست اتفاقا وقتی ادم لاغر میشه بلندتر به نظر میاد و پاهاش کشیده تر نشون داده میشه این رو از عکس های قبل و بعد افرادی که لاغر شدن میشه دید همه ی افرادی که لاغر شدن جوانتر و اندامشون کشیده تر و بلندتر نشون داده میشه پس این باور اشتباهی است
      باور اشتباه دیگه من این است اگه لاغر بشم بدنم هیچ شکل و منحنی نخواهد داشت و مثل بچه ها میشه!!!! اینم خیلی اشتباه است چون اتفاقا تو وقتی لاغری میتونی با ورزش مخصوصا بدنسازی که الان حرفه ای انجام میدی تمام عضلاتی رو که روشون کار کردی و میکنی رو نشون بدی چون دیگه چربی نیست که زیرشون پنهان بشن. و میتونی نتایجت رو ببینی
      یکی دیگه از باورهای اشتباه من این است که من اگه بخوام لاغر بشم باید تمان خوراکی های خوشمزم رو تسلیم لاغری کنم دیگه نمیتونم از خوردن لذت ببرم اگه بخوام لاغر بشم دیگه از چای و قهوه و کیک و بیسکویت خبری نیست از ارامش عصر با فنجان قهوه و یه تیکه کیک خبری نیست، اگه بخوام لاغر بشم نباید اینها رو بخورم. این اصلی ترین باور من برای اینکه به من میگه تو یا باید این را تسلیم لاغری کنی یا دیگه هیچوقت نمیتونی اون لاغری که میخوای باشی، و من از طرفی عاشق هردوتاشونم!!؟؟ دارم به جاش روی این باور کار میکنم که بابا طاهره جان همون ادم های لاغری که میشناسی ایا انها شیرینی نمیخورند ایا انها کیک نمیخوردند؟ چرا میخورند ولی در حد نیاز بدنشون، شاید تو الان نمیتونی کامل حد نیاز بدن رو درست انجام بدهی و بعضی روزها خوب باشی و بعضی روزها ناراضی باشی ولی با کار کردن تمرین کردن، پرسیدن از خودت میتونی بدستش بیاری مطمئن باش، قرار نیست اینا رو بزاری کنار یا ازشون لذت نبری قرار از این مواد برای استراحت کردن برای فکر کردن برای ارامش داشتن و ….. هزار تا چیز دیگه که خودت میدونی استفاده نکنی، اگه هوس کردی، نیاز داری الان بخوری بخور، این تو رو چاق نمیکنه اون اضافه هایی که از روی بی حوصلگی از روی شادی از روی ناراحتی از روی اینکه میخوام اینکار رو بکنم بزار قبلش یه چیزی بخورمه که تو رو چاق میکنه وگرنه اگه بدنت گاهی به یه چیز شیرین نیاز داره تو میتونی بخوری به اندازه ای که ارضا بشی و بعد به راحتی بزارش کنار، و من باید فقط روی این موضوع در ارامش با خونسردی کار کنم و خودم رو سرزنش نکنم و البته عجله نداشته باشم من سی سال عادت های غلط الانم رو تمرین کردم حالا معلومه توی خلق عادت های جدید ممکن گاهی اشتباه کنم گاهی فرمول های قبلی بیان رو در این مواقع به جای سرزنش باید هوشیارتر عمل کنم باید این موارد رو برای خودم مثل یک بازی و چالش کنم و کمی صبورتر باشم، من باید هر روز و لحظه به لحظه در حالت مراقبه و هوشیاری باشم و در انجام عادت های جدیدم متعهد و جدی باشم
      عادت های جدید من اینها هستند:
      گرسنگی لذتبخشترین عادت دنیاست چون طعم غذا وقتی گرسنه ای خیلی لذتبخش و خوشمزه تر میشه اول گرسنه شو بعد بخور، تا جایی بخور که دیگه گرسنه نباشی و احساس سیری و ر ضایت داری.
      _بعد از خوردن بلافاصله به دنبال دسر نرو حداقل باید نیم ساعت صبر کنی( این قانون من است)
      _هنگام خوردن چیزهای شیرین و دسر و کیک و … از خودت سوال کن چرا الان میخوای این رو بخوری ایا گرسنه ای؟ ایا خسته ای؟ ایا فقط هوس کردی؟ و بعو به مقدارش توجه کن. ببین چقدر میخوای بخوری یا چقدر از اون برای تو کافیه و همونقدر بخور بعد سعی کن اگه راه داره مقدارش رو کاهش بده شاید با مقدار کمتر از اونم راضی بشی، اخه دیگه محدودیتی نیست که ولع داشته باشی
      با ذهنت نجنگ اگه یه چیزی رو میخواد بهش بده سعی کن درگیری باهاش نداشته باشی در طول روز اما هوشیارانه عمل کن اون گاهی میخواد فقط مطمئن بشه محدود نیست و اگه چیزی رو بخواد میتونه داشته باشه پس بهش بده اما شاید با یه تیکه ی کوچک از اونم راضی بشه پس نشین همش رو بخور و بگو این لاغری با ذهنه🤣🤣
      _بعد از هر خطایی بلافاصله خودت رو ببخش و با تعهد بیشتر از همون لحظه به کار کردن روی خودت ادامه بده
      یادت باشه تو یک سری رفتارها و عادتهای اشتباهی داشتی که تو رو به اینجا کشونده و باید انها رو تغییر بدی تا نتایجت عوض بشه، تمام افراد لاغر با رفتار درست افرادی هستند که به اندازه ی بدنشون و نیازشون میخوردند پس سعی نکن با این طرز فکر که” من باور دارم هر چه بخورم چاق نمیشم” به خودت اجازه ی خوردن بیش از نیاز بدنت و بی دلیل و تنها از روی فرمول های غلط قبلی بخوری با این توجیه و بعد بخوای نتایج دیگه ای رو رقم بزنی، نه همواره سعی کن تنها براساس نیاز بدنت بخوری.
      _از خوردن نترس هیچ ماده ی غذایی چاق کننده نیست، این استفاده ی اشتباه از انهاست که تو رو چاق میکنه
      سعی کن خیلی به خوردن فکر نکنی و برایش برنامه ریزی نکنی در زمان حال باشی و از احساس خوبت لذت ببر
      _در روز سعی کن مراقب باشی که همواره در احساس خوب و شادمانی باشی، از تصور اندام دلخواهت لذت ببر، فرض کن همین کارهای خونه رو داری با اندامی که ارزوش رو داری انجام میدی، با خودت اگاهانه گفتگوهای مثبت و امیدبخش و تحسین برانگیز داشته باش
      _از توجه به قسمت هایی از بدنت که دوستشون نداری و چک کردن انها در اینه و صحبت کردن در موردشون و لمسشون به شدت خودداری کن توجهت رو از روشون بردار و به جاش روی نعمت هایی که هم اکنون داری بزار و شکرگزار باش، مواظب حال خوبت باش.
      _سعی کن در روز ساکن و بی برنامه نباشی برای روزت برنامه ریزی های هیجان انگیز و لذتبخش داشته باش، کاری برای انجام دادن داشته باش، از کارهایی که انجامشون برات لذتبخشه سروع کن
      _هدفون در گوش بزار موسیقی پخش کن و راه برو و خیالپردازی کن
      با عزیزانت وقت بگزرون و در لحظه باش شادی کردنت، بیرون رفتنت، مهمونی رفتنت رو به بعد از لاغر شدن موکول نکن همین الان با تصور اینکه بسبار خوش اندامی بیرون برو و لذت ببر.
      _همه ی ما توانایی رسیدن به همه ی انچه را که میخواهیم داریم حتی به فراتر از ان فقط باید از خدا بخواهیم که دستمون رو بگیره و هدایتمون کنه به سمت ساده ترین، سریعترین درسترین و لذتبخشترین مسیر برای رسیدن به خواستمون و بعد بدون عجله بدون نظر مردم بدون تقلا به راهمون در مسیر درست ادامه بدهیم و ایمان داشته باشیم که نتایج خواهند امد به اندازه ای که ما روی خودمون کار میکنیم ما حالمون خوبه ما پر از شور و شوقیم سرعت رسیدن به نتایج سریعتر میشود پس طاهره جان و همه ی دوستان خوبم خیلی خیلی خیلی مواظب حال خوبمون باشیم و سعی کنیم همیشه و در همه حال حالمون رو خوب نگه داریم، به امید خوش اندام شدن و لذتبخش زندگی کردن همه ی ما

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار kouroshzamany95@gmail.com
        1400/07/13 01:06
        مدت عضویت: 990 روز
        امتیاز کاربر: 1850 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 42 کلمه

        سلام خدمت دوست عزیز 

        دیدگاهتون رو خوندم و حس خوبی داشت مرور فایلها و حرفهای استاد مختصر و مفید در چند جمله 

        الان اسکرین شات گرفتم و میخوام هرروز این مطلب رو بنویسم تا هرروز یاداوری بشه 

        تا راحتتر عادت جدید بسازم 

        ممنونم بابت حرفهای قشنگتون

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار parham.63@yahoo.com
      1400/04/14 13:19
      مدت عضویت: 1225 روز
      امتیاز کاربر: 10303 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 959 کلمه

      دم او جاان دهدت روز نفخت بپذیر 

      کار او کن فیکان است نه که موقوف علل

      🌺🌾🌺🌾🌺🌾🌺🌾🌺🌾🌺🌾🌺🌾🌺 

      سلام تناسب فکری هاا 😍👋

      الهی که ذهنتون خوش اندام شده باشه 🙏🏻

      تمام جنبه های زندگی ما در دو موضوع خلاصه میشه ۱/افکار ما که (شامل تصمیمات و شروع کردن روشی و گفتگوها با دیگران یا خودمون هستند) 

      ۲/عقیده و باور ما (که انتظار ما از خودمون هست و نتیجه رو رقم می زنه )

      باور و عقیده همون انتظارات ما هست در زندگی؟!

      مثل اینکه یه بچه کلی واسه خودش برنامه ریزی می کنه بعد تصمیم با پدرو مادر هست و نتیجه رو اونها رقم می زنند ☘️

      آخرش چی میشه ؟!همون حدس و گمانی که برامون حتمی است ☘️ 

      همه ی افرادی که اضافه وزن دارند علاقه مند هستند لاغر بشوند و برای بعضیشون از نون شبم واجبتره ولی این علایق و افکار و رویاپردازی ها در سطح فکر هستند و این در صورتی است که باورهای لاغری که ندارند هیچ تازه می خواهند با افکار لاغری و باورهای چاق کننده به نتیجه برسند و این غیر ممکنه⁉️ چون همیشه باور و عقیده ما نتیجه رو رقم میزنه .

      در مورد لاغری همه ی افرادی که اضافه وزن دارند می خواهند لاغر شوند و آرزوشونه تصمیماتی هم می گیرند از انواع روشهای لاغری استفاده می کنند تلاش فیزیکی هم دارند ورزش و رژیم و دمنوش و قرص و جراحی اماااا نتیجه چاقیست وقتی فردی که لاغری رو دوست داره عقیده داره که لاغری باعث ریزش مو میشه باورش نمیزاره لاغر بشه 🌱فردی که عاشق لاغریه ولی عقیده داره صورتش و دستهاش زشت میشه باورش نمیزازه لاغر بشه 🌱فردی که میگه فقط لاغری ،ولی از کودکی با آموزش رسانه عقیده پیدا کرده انسانهای لاغر فقیرند باورش نمیزاره لاغر بشه 🌱فردی که دوست داره لاغر بشه ولی عقیده داره افراد لاغر مردنی و ضعیفند و زود بیمار می شوند باورش نمیزاره لاغر بشه 🌱فردی که لاغری رو دوست داره ولی عقیده داره افراد متناسب به خاطر زیبایی اندامشون پوشش درستی ندارند باورش نمی زاره لاغر بشه 🌱فردی که میخواد لاغر بشه ولی عقیده داره زیادشم خوب نیست و ترس از زیاد لاغر شدن داره هم باورش نمیزاره لاغر بشه 🌱فردی که عشق لاغریه ولی عقیده داره که لباس تو تنش بد وای میسه هم نتیجه کارش چاقیه 🌱

      پس ایجاد باورهای لاغری صحیح نتیجه رو رقم می زنه و در صورتیکه فکر و عقیده با هم هماهنگ شوند نتیجه عالی میشه .🌟😍

      در تمام سالهایی که اضافه وزن داشتم بارها از مادرم شنیدم که می گفت ما وقتی لاغر میشیم دست و صورتمون خیلی زشت میشه اول همه هم این دو قسمت لاغر میشه بر عکس شکم و پهلو و باسن تکون نمی خوره و دقیقا هر بار هم که از روشهای مختلف لاغری استفاده می کردیم و با توجه به اینکه خیلی خوب هم البته با زجر اضافه وزن رو کم می کردیم اما خط و خطوط روی صورت و دستهامون زیاد دیده می شده و همین تصویر ذهنی خودمون باعث می شد دیگران  هم نظریه بدهند ….یک مورد دیگه هم بود بارها شنیدم که افرادی که لاغر می شوند ریزش مو میگیرند و کم خونی زود فشارشون می افته و ضعیف میشن و این فرمول بارها در این مسیر صحیح منو آزار داده و ذهنمو درگیر کرده …من که رژیم نیستم اما چون در مسیر لاغر شدنم این فرمول غبط خط و نشون میکشه برام اما گفتم من هر قدم به سلامتی نزدیکتر میشم چون ذات و طبیعت من تناسبه و سلامتی 😇☘️ الان یهو یادم اومد بچه که بودم در کارتن رابین هود همه لاغرا فقیر بودند و ندار شاید در لایه های زیرین ذهنم این فرمولم هم باشه /مدتی هم که با انسانهای بی حجاب روبرو می شدم در محل های مختلف و گاهی سریالهای ترکیه ای 😯می گفتم خدارو شکر اگر منم لاغر بودم اینطوری لباس می پوشیدم و می خواستم خودنمایی کنم و غیره کلا…..سوظن بسیار داشتم.اما عاشق لاغری هم بودم چقدر تضاد به چشم میخوره …..😯همه اینها عقیده های چاق کننده هستند یعنی باورهایی که مااانع لاغری می شوند 🌟

      شناسایی و آگاه شدن به این عقیده ها که هم جهت با رویای ما نیستند و اصلاحشون می تونه اصل انتظار ما رو از خودمون خواستمون و مسیرمون به طرزی شگفت انگیز تغییر بده و نتیجه لاغری رو رقم بزنه 😍

      اما به لطف خداوند از وقتی کمی با قوانین جهان هستی و قانون جذب و اساتید عشق و عرفان همراه شدم سعی دارم به طبیعت خودم زیبا بودنم سلامت شدنم،جوانتر شدنم ،رهاتر سبکتر و آرام شدنم توجه کنم  گاهی به درختان نگاه می کنم یا گلها چقدر متناسب و طبیعی و زیبا هستند در نهایت سلامتی و جلوه ای از شکوه خداوند با خودم فکر می کنم و می نویسم هر گام به طبیعی شدنم و همراه شدنم با اصل و خویشتنم نزدیک بشم زیبایی ام ،جوانی ام ،تندرستی ام ،روابطم ،شرایط مالی ام و همه آنچه که عالیترینهاست و خدا برایم می خواهد اتفاق می افتد.و جالبه در مسیر لاغری با ذهن من بسیار زیباتر شدم صورتم کمی حالت کشیده گرفته اما در نهایت جوانی و سرزندگیست و کلا فرم لاغری ام اینبار منحصر به فرده یعنی خاصه مثل قبلا نیست آخه من سپردم به خودش هوشمندی کل و داره منو پیکرتراشی می کنه🥰 

      اتفاقاووقتی آلبوم شگفتی سازان رو میبینم و تصویرهای مختلف استاد رو در زمان های مختلف با سایز و وزن مختلف مرحله به مرحله متوجه تغییرات کم نظیرشون میشم فوق العاده است😍 انگار استاد رفتند تو یک کارخونه و از نو درست شدند .احساس می کنم در تصویر آخرشون بسیار جوان و زیباتر شدند و از نظر شخصیتی بسیار متفاوت هستند با عکس اولیه!!!! خیلی خوش تیپ تر و خیلی خندان تر یعنی لبخندشون عمیق تر و پایدار تر هست نمی دونم یه شوقی تو اون عکس هست جسارت نباشه انگار استاد می خواد مثل بچه ها بالا و پایین بپره 😅و خیلی از شگفتی سازان این تغییر رو با کارخونه خودشون رقم زدند 🎊👌🌹🕊

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/03/28 16:12
      مدت عضویت: 1646 روز
      امتیاز کاربر: 27931 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,242 کلمه

      باید  سعی کنیم به انچه گفته میشه عمل کنیم .

        در ذهن ما  دو موضو ع هست که باید  اونها رو بشناسیم  یکی  فکر ما هست ودیگری عقیده و باور ما هست .و اینها از هم  متفاوت هستن  و  باید بشناسیمیشون  خیلی وقتها خواسته های ما بر اساس فکر ما هست ولی باور ما نتیجه ی نهایی رو رقم میزنه . مثلا  دیدی بچه ای که کلی تصمیم ها برای خودش  میگیره ولی در نهایت پدر بچه تصمیم میگیره چه اتفاقی بیفته یا نیفته .

       دقت کنید ما خیلی وقتها یه چیزی دوست داریم اما یه چیز دیگه میشه 

       به اهمیت فکر و باور پی ببرین  ما یه افکاری داریم اما باور ما یه چیز دیگه هست و در نهایت باور ما نتیجه رو رقم میزنه 

      خیلی افراد هستن  لاغر شدن رو خیلی  دوست دارن ولی باورهایی دارن که نمیزاره نتیجه اتفاق بیفته .

       در واقع خیلی از افرادی که اضافه وزن دارن دوست دارن لاغرن بشن ولی  در باورشون هست که  لاغری خوب نیست آدم لاعر بشه از ریخت و قیافه میفته صورتش خیلی لاغر و زشت میشه انگار مریض میشه و .. و هر تعریف دیگه مانع لاغر شدن شما میشه  مثلا لاغر بشی لباس به تنت زار میزنه یا میگن انگار معتاد و مریض شدی و این در ذهن همه ی  ما هست  و دقیقا بر خلاف افکا ر ما هست 

      مثلا :استاد چون کاهش،وزن زیادی داشته  اطرافیان بهش گفتن بسه دیگه از ریخت و قیافه افتادی و این یه فرمول در ذهن افراد لاغر هست .

      و همیشه وقتی لاعر بشی این حرفها هست و باوجود اینکه الان استاد این همه از لاغریش لذت میبره و خوشحال و لی  اطرافیان  همش نگران این زشت شدن  صورتش هستن و بهش میگن و یا  قبلا استاد فکر میکرد آدمهای لاغر افراد فقیری هستن  و …..

      .من اون چیزی رو که باور کنم در نهایت تجربه میکنم .

      برداشت من از فایل :

      من در طول دوران چاقی خودم یعنی  بعد از اردواجم تا همین چند  وقت پیش همیشه در حال رفت و آمد بین چاقی و لاغری بودم  و همیشه میخواستم با رژیم و ورزش خودم رو لاعر کنم و همیشه وقتی لاغر میشدم  به محض  دیدن اولین تغییرات در جسمم به سمت لاغری از اطرافیان میشنیدم که بسه چقدر لاغر شدی صورتت  زشت شده دیگه نمیخواد لاعر بشی وقتی چاق بودی چقدر زیباتر بودی ولی حالا پوستت شل شده و صورتت کشیده شده و … و در اخرین بار بعد از بارداری دومم که اقدام به لاعری کردم  تونستم با رژیم و دکتر ۳۵ کیلو از وزن خودم رو کم کنم و واقعا اونجا خودم داشتم از جسم ام از سبکی که پیدا میکردم و اون جمع و جوری خودم  لذت میبردم  در حالی که چون  از راه غلط  داشتم لاغر میشدم و زجر و سختی میکشیدم یه مقدار ناراحت بودم  اما چون عاشق لاغری بودم  اون عشق  براون زجرو سختی راه علبه میکرد  و از لاعری  جسمم خوشم میومد اما اینقدر اطرافیان من از صورتم میگفتن که چقدر لاعر و کشیده شده چقدر پوستت بد شده انگار مریص شدی انگار دماغت بزرگ شده انکار معتاد شدی و …..که من حتی حاصر نمیشدم داخل عکسها یی که میگرفتم به چهره ی خودم نگاه کنم چون میترسیدم خیلی زشت و بد قیافه  باشم یا اگر نگاه میکردم کلی به همه و خودم میگفتم وای چقدر  قیافم بد شده چقدر صورتم لاغر شده چقدر دماغم بزرگ شده و …… خلاصه در کنار اون همه عاشق لاعری بودن تحت تاثیر حرفهای بقیه قرار میگرفتم و از لاغری صورتم بیزار شده بودم و صورتم رو دوست نداشتم و اما حالا با این دوره ها و اگاهی ها به این نتیجه رسیدم که این لاغری من یه امر کاملا شخصی هست و به خودم ارتباط داره و برام مهم نیست از نطر بقیه خوشگل و خوب باشم یا بد من عاشق طرافت و لاغری در تمام اندامها حتی صورت هم شدم از وقتی وارد دوره ها شدم شاید باور نکنید بارها نگاه به عکسهای گذشته ی خودم در اون وزن میکنم و میگم این چهره که خیلی عالی و پرفکت بوده پس  چرا اینقدر ناراحتی میکردم و تازه به خودم بارها میگم من دقیقا این  چره رو میخوام و اصلا از چاقی حتی در صورت که قبلا میگفتم نه تنها دوست ندارم بلکه  بیزارم  و یه چیز جالبتر حتی چاقی در بچه های کوجیک رو هم دیگه دوست ندارم  چیزی که من قبلا بارها برای فرزندان خودم تلاش کرده بودم که چاقشون کنم و اینقدر عاشق بچه های تپل بودم و  اما حالا هر وقت کسی از بچه ی تپلی خیلی دوق میکنه من بر عکس از دیدن اون بچه ناراحتش میشم و  میگم وای طفلی این بچه معلومه از الان فرمولهای ذهنیش دارن دست کاری میشن و  اصلا از چاقی اون بچه خوشم نمیاد و من بارها به خواهر زاده ی ناز خودم که دوسالش هست و بسیار متناسب و قدبلند و زیبا چهره هست عزیزی میکنم اما بقیه اطرافیان همش بهش  به خواهرم میگن  فکر این بچه باش چون خیلی لاعر وضعیفه باید تقویتش کنی و  .. و من تعجب ی می کنم اخه این یه بچه با وزن نرمال و طبیعی و بدن قوی و قد بلند هست  چرا باید نگران باشنن اخه چاقی دلیل بر سلامتی هیچ کس در هیچ سنی نیست .

      خلاصه اینکه من هم قبلا لاعری رو دوست داشتم اما از صورت لاغر خودم که با لاعری اندامم  لاغر میشد وحشت داشتم و اما حالا دقیقا بر عکس از هر اندام و عضو بدنم که لاعر باشه بسیار لدت میبرم و زیبا میدونمش 

      یا مثلا قبلا بارها  میگفتم لاعر بشم دست و پام خیلی زشت و لاعر میشن و دست و پای تپل و چاق قشنگ هست و همیشه در باشگاه و اطرافیانم  به دنبال افرادی بودم با این ویزگی و بعد میگفتم این افراد اندامشون قشنگه تو دل برو تر هستن و یا لباس به تنشون قشنگتر هست ولی حالا عاشق اینم که دست و پای لاغر و کشیده ومخصوصا رانهای لاعر داشته باشم بر عکس گدشته و حالا این اندام از نطر من زیبا و ایده ال هست و حتی قبلا  چند تا از آشتاهای نزدیک من دقیقا همچین ویژگی داشتن و دست و پاهای خیلی چاق داشتن  و من با یه حسرتی میگفتم چقدر این مدل قشنگه و ناز و من خوب نیستم ولی حالا که اونها رو میبینم و خودم رو میبینم بیشتر به خودم میبالم چون این فرم کشیده و لاعر رو دوست دارم و احساس میکنم با این دست و پا  شبیه باربی ها هستم (هر چند هنوز رانهای من  یکم تپل هستن ) و دیگه  از اون چاقی پاها  و بازو ودستاهای اون اشخاص  متتفرم شاید باورتون نشه ولی اصلا سلایقم و علایقم زیر و رو شده و من تغییر کردم  طوری که بعصی وقتها خودم تعجب میکنم .

      و یا  بار آخر  که خیلی وزن زیادی کم کرده بودم یه اشنایی بهم گفت تو حتما قرص خوردی از چهرت معلوم هست انگار شبیه مریضا و معتادا  شدی ولی  الان با این اگاهی ها میگم چرا من سالها  قبل از ازداوجم در اون وزن  بودم همون وزن ۵۹ کیلو و از نظر همه  زیبا و قشنگ هم بودم ولی حالا که به زور رژیم در این وزن شاید یکم هم بیشتر  قرار گرفتم  همه از این حرفها میزنن و  اما من به خودم اینطور گفتم که این افراد هنوز به چهره ی جدید من  عادت نکردن و همش از این حرفها میزنن و اگر براشون عادی بشه بعد از یه مدت دیگه ول میکنن پس من باید راه خودم رو برم شاید هم ول نکن ولی من باید راه خودم رو برم و برای  هر تغییری از نظر بقیه استفاده نکنم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار amirali2020110@gmail.com
      1400/02/25 22:51
      مدت عضویت: 1176 روز
      امتیاز کاربر: 10543 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 250 کلمه

      بنام خدا 

      دیدگاه من از،این فایل که چقدر زیبا بود .

      برای لاغری ما افکاری داریم و باورهایی .

      تو افکار خیلی دوست داریم لاغر بشیم اما تو باورمون یه چیز دیگه است که باورهایی داریم لاغری باعث زشتی صورت میشه یا افتادگی پوست ویا لاغر مردنی میشویم این باورهای اشتباه نمیزارن که ما به تناسب اندام برسیم چون باور و افکار با هم ناهماهنگ هستند و تا زمانی که این ناهماهنگی بین این دو هست ما لاغر نمیشویم چون قدرت باور خیلی بالاست .

      از خودم بگم من هم یه زمانی که البته رژیم میگرفتم و لاغر میشدم همش میگفتم که صورتم زشت شده پوستم چروک شده لاغری را دوست داشتم اما همش حواسم به زیبایی بود مخصوصا وقتی کسی بهم میگفت فلانی صورتت لاغر شده دیگه واویلا میرفتم تو فکر واما الان به جرات میتونم بگم از وقتی که با این سایت اشنا شدم و با گوش دادن و نوشتن و خواندن هر روز دارم با اشتیاق  ادامه میدم وچند کیلویی کم کردم اصلا اون باورها را ندارم چون دلیلی نداره من که رژیم نمیگیرم راحت غذامو میخورم و هیچ جای نگرانی هم نیست که پوستم بیفته یا ریزش مو پیدا کنم چون داره اصولی کار خودشو انجام میده و به تناسب اندام عالی میرسم .

      لاغری یعنی استقلال ،یعنی احساس خوب ،یعنی زیبایی ،یعنی نشاط ،یعنی شادی ،یعنی اعتماد به نفس بالا،من الانم خوشحالم ،شادم ،با نشاطم احساسم خیییییییییییلی خوبه استاد مممممممممممنونم با لاغری همه چی هست دنیا از آن منه دوستان تازه هنوز به تناسب کامل نرسیدم اما عالیه حالم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار yasaminhasanloo76@gmail.com
      1400/02/24 00:47
      مدت عضویت: 1105 روز
      امتیاز کاربر: 148 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 119 کلمه

      به نام خدا

      یک باوری که میتونم به اون اشاره  کنم اینه که آدم های چاق فکر میکنن فقط زمانی لاغر میشن که غصه بخورن و ناراحت باشن که این کاملا در تضاد لاغری هست  چون لاغری حس عالی به همراه داره و افراد فکر میکنن که اینطور نیست بنابراین نتیجه برعکس میشه اتفاقا لاغر موندن بهترین حس دنیاست و این که زمانی که از رژیم ها  استفاده میکردم احساس ضعیفی و ناتوان بودن  جسمم میکردم اتفاقا انسانهای لاغر خیلی زور بیشتری دارند قوی ترند  و باید شکر گفت به خاطر این هدایت خدای بزرگ و مهربان 

      ممنون از خدا ی مهربون که منو به این مسیر هدایت کرد 

      و مممنون از شما استاد از خدا هر چی میخواین بهتون هدیه کنه

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار sudehfallah@gmail.com
      1399/12/09 18:17
      مدت عضویت: 1247 روز
      امتیاز کاربر: 2673 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 367 کلمه

      با سلام و سپاس از شما استاد عزیز.من فکر میکنم ترس ها دو نوع هستند ،گاهی ترس به صورت ناخودآگاه درون ما قرار دارد (ما خیلی به این نوع ترس فکر نمیکنیم و زیاد درباره آن حرف نمیزنیم و مدام با خودمون تکرار نمیکنیم،این ترس باوری است که معمولا توسط دیگران شنیدیم و در ناخود آگاه ما ذخیره شده است) و در موارد دیگر ترس به صورت ارادی و توسط خود ما دائم تکرار میشه ،در واقع نجواهایی هست که باعث نگرانی و مانعی مهم در هدف ما هستن .ذهن ما به صورتی آفریده شده که از ترس های ناخودآگاه به شدت فرار میکنه اما ترس هایی که توسط بخش منفی باز هرلحظه تکرار میشن در زندگی ما اتفاق میفته .با درک این دو مورد به راحتی میشه فهمید چرا ترس از لاغری (ترس از افتادگی پوست ،ترس از ضعیف شدن ،ترس از فقیر شدن با لاغری و ..)باعث میشن لاغر نشیم اما ترس از بیشتر چاق شدن به راحتی باعث چاقی بیشتر میشن و تشخیص این دو ترس خیلی در زندگی اهمیت دارد چون هردو آن ها مانعی بزرگ در اهداف و خواسته های ما هستند.برای از بین بردن ترس های ناخود آگاه کافی است ابتدا باورهارو کمرنگ کنیم و سپس باورهای دیگری که مارا به نتیجه دلخواه می رسانند را جایگزین کنیم (برای مثال فواید لاغری را برای خود مدام تکرار کنیم که ذهن به سمت لاغری تمایل پیدا کند و طبیعتا ترس از لاغری خود به خود کم‌میشود ،دقت کنیم که باید حواسمون باشه به حرف های دیگران اهمیت ندیم و هیچکدام را باور نکنیم ) اما با ترس های ارادی چیکار کنیم ؟؟خود باوری و اعتماد به خود و اهمیت ندادن به این نجوا ها راهی ساده برای ازبین بردن اینگونه ترس ها است چراکه ذهن موضوعاتی که توسط ما بی اهمیت نشان داده میشود را گسترش نخواهد داد .به راحتی میتوانیم با فکر های مثبت جایی برای ترس ها نگذاریم .حواسمون باشه اولین مرحله، شناخت ترس ها است و سپس اقدام و تلاش برای برطرف کردن آن ها . باید هوشمندانه به خودمون دقت کنیم تا بتوانیم موانع مهم هر هدفی را شناسایی کنیم .از خداوند ممنونم که من را در این راه هدایت کرد

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار farideh.ganjoortehrani@yahoo.com
      1399/12/06 14:37
      مدت عضویت: 1258 روز
      امتیاز کاربر: 4883 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 240 کلمه

      باسلام به استاد عزیز ودوستان گرامی،
      ضمن تشکر از استاد عزیز که با هوشمندی مسائلو موشکافی می کنند، خواستم بگم متاسفانه این نجواهای عدم لاغرشدن همیشه در خانواده های ایرانی مرسوم بوده که می گفتند زن باید یک پرده گوشت داشته باشه ویادمه که وقتی لاغر بودم خواهر م به من می گفت این چیه برای خودت ساختی عین میت شدی ومن از همون موقع این باور در من شکل گرفت که هرکی لاغره زشته واقعا صورتشون قشنگتره ویادم که موقعی من چاق شدم همه به به وچه چه می کردند که حالا ببین مثل آدم شد قیافت ویا وقتی لاغربودم می گفتند کمی غذا بخور داری می میری! ومن ناراحت می شدم وفکر می کردم هرکی لاغره مریضه! وامثال این عبارات کم کم در ذهن من ریشه دواند. یادمه اون موقع که مناسب بودم هیچوقت به این فکر نمی کردم چی بخورم ویا چی نخورم والبته همه چی هم می خوردم وتاثیر در اضافه وزنم نداشت ولی از موقعیکه این باورها درذهن من شکل گرفت وتوجه من به چاقی شد روند چاق شدن من شد ودقیقا من به این باور هستم که تمام گرفتاری‌های ما بابت چاقی از توجه ما شروع میشه وهمچنین احساسات ما ، به همین علت که من باور شدید پیدا کردم با آموزش‌های لاغری با ذهن توسط استاد عزیز که تنها راه رسیدن ما به وزن ایده آل تغییر باورها وعادت وافکار ما تنها امکان پذیره ومن از اینهمه آگاهی کمال تشکر را دارم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ریحانه دوست محمدی
      1399/11/20 11:26
      مدت عضویت: 1227 روز
      امتیاز کاربر: 425 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 227 کلمه

      سلام استاد…. دقیقا برا منم همین اتفاق افتاده که باورهای غلط دیگران، به من مدام گوشزد میکرد تو لاغر نمیشی، تو استخون بندیت درشته، تو از کوچیکی چاق بودی، تو ارثی چاقی، تو. به خاله شبیهه اندامت.حتی مامانم مخالف اول و اخر لاغری های من بوده و هرسری از رنگ و روی زردم بهم مینالید و اینقد این تذکرات زیاده که هنو جاداره برا گفتنش…. خیلی جالبه که بقیه بیشتر برامن اظهار نظر میکردن و باورهاشونو میخواستن به من تحمیل کنن…اما من خودم شخصا باورشون نداشتم. چون ته دلم روشن بود به هدفم. شاید گاهی دلمو خالی میکردن ولی بازم باورهام خیلی کمرنگ تر از بقیه بود. فقط تنها موردی که من باور عمیق بهش داشتم از لاغری، زیبایی صورتم بود و هست.. و عمیقا باورداشتم من بالاغری صورتم نه تنها زشت نمیشه بلکه خیلی جذاب تر و زیباتر میشه و دقیقا همینم بود. چون قبلا مدتی که لاغر کرده بودم، هم خودم و دیگران شاهد زیبایی صورتم بودن..سنم هم کمتر دیده میشه و همین بهم انگیزه بیشتری میداد تا دوباره استارت بزنم و الان که خداروشکر تومسیرم کلی چهرم کم سن و سال تر و جوون تر، شاداب تر، پوستم روشن تر، و صورتم زیباتر از قبل شده و خداروشکر میکنم که منو مصمم دراین مسیر قرار داده و منو یاری میکنه تا باانرژی مضاعف به راهم ادامه بدم و به ایده ال شدنم برسم.. انشالله..یاعلی

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار shahrbanou1346
      1399/10/28 11:45
      مدت عضویت: 1386 روز
      امتیاز کاربر: 22276 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 848 کلمه

      سلام به استاد گرامی و دوستان همراه
      من این مسیله تاثیر باورها رو در رسیدن یا نرسیدن به اهداف رو کاملا درک می کنم لاغر شدن اولین هدف برای اینکه بهش برسم نبوده چون‌من قبل اینکه این مقدار چاق بشم خیلی روش حساس نبودم مهم بود نه تا این درجه که الان مهم شده هیچوقت یادم نمی ره دو سال پیش با چه ذوق و شوقی رفتم در کلاس آموزش رانندگی پایه دو شرکت کردم و چه امتیازات عالی از قسمت شفاهی دریافت کردم ولی وقتی پای تمرینات عملی اومد وسط انواع و اقسام ترسها ریخت توی وجودم در ظاهر از اینکه پشت فرمون بشینم می ترسیدم ولی خدا می دونه که پشت این ترس چه باورها و احساسات و افکاری بود که منو به زمین زد اون همه خرج کردم خودمو به آب و آتیش زدم ۷ بار در امتحان با افسر شرکت کردم با وجود اون ترس وحشتناک از افسر و ساعت پشت فرمون نشستن که بلکه بتونم موفق بشم نشد که‌نشد بارها در خفا گریه کردم خودم احساس می کردم که نیروی دیگه ای بر من حاکمه و با تمام قوا داره حکمرانی می کنه و حکمش بلامانع اجرا میشه من و‌خواسته ام هیچ اهمیتی براش نداشتیم اون داشت کار خودشو می کرد و با ترس فوق العاده اعصاب خورد کن به هدفش رسید و نذاشت گواهی بگیرم …این نیرویی که اینجور قاطعانه جلوی منو گرفت همون نیروی باورهای من درمورد خودم و رانندگی بود و هست …….
      سابلیمینال خریدم گوش دادم بارها ای اف تی کار کردم چقدر دادم راننده خصوصی گرفتم که بلکه موفق بشم ولی نشد که نشد ….دلم می خواس اون نیروی زورگوی ماهر توانمند درونمو با سنگ لت و پار کنم ولی البته موفق نشدم 😃😃😃😃😃…چون اون نیروی ذهن من بود که از کودکی از مسایل با ربط و بی ربط واسه رانندگی من پرونده و‌پوشه درست کرده بود و حالا که می دید من جدی جدی می خوام راننده بشم محتویات پوشه ارو با تمام قوا به اجرا درآورد …حالا اون باورهای پس زمینه ی ذهن کودکانه ی من چی بودن یه چیزاییشو فهمیدم ولی اینقدر اعصابم خورد شدکه دیگه دنبالشو نگرفتم ولی هنوز خاطره ی این عدم موفقیت آزارم می ده ….
      حالا آمدم سراغ یک‌موفقیت و هدف دیگه‌در زندگیم اونم لاغر شدن با قدرت ذهن به قول استاد این تمایل به لاغر شدن دو جنبه داره یکی افکار و تصمیم ما برای لاغر شدن یکی باورها و عقیده های ما در این باره ……
      اگر بخوام ایندفعه هم جا بزنم و ریشه هارو پیدا نکنم بازم عصبی میشم و ول می کنم و از ادامه مسیر منصرف میشم ولی محاله منصرف بشم …من تا رسیدن به این هدف مقدس چندین گام دیگه باید بردارم برای شناسایی باورهای خودم راجع به لاغری لاغرها ولاغر شدن که بخوام عمیق بشم بهش جنبه های متعدد داره

      باید ببینم من راجع به بحث لاغری چه اعتقاداتی دارم راجع به آدمهای لاغر و لاغر شدن خودم چه اعتقادات و باورهایی ؟

      اگر من چاق شدیم قطعا باورهای منفی راجع به لاغرها و لاغر شدن داشتم وگرنه چه اصراری داشتم سیستم لاغر خدادادی و طبیعی خودمو به سمت چاق شدن تغییر بدم اینکارو باورهای من کرده نه افکارم ….

      پس در نتیجه حالا که به این آگاهی رسبدم که‌چاقی یه چیز مزخرفه و هیچ امتیاز قابل توجهی نداره و عنقریبه که‌مارو به گرداب هلاکت بندازه حالا وقتشه باورهای منفی خودمو راجع به لاغرها و لاغر شدن شناسایی و با پیدا کردن نمونه های متضاد با این باورها راه رو برای لاغر شدنم باز کنم ……

      ما‌چاقها هم با باورهای اشتباه درباره چاقی اضافه وزن پیدا کردیم و هم با باورهای اشتباه درباره لاغری جلوی لاغر شدنمونو سد کردیم …..

      همه چیز ذهنیه چاقی و لاغری ثروت و فقر سلامتی و بیماری و و و

      ما باید در هر دو جنبه کار و تمرین کنیم هم باورهای چاق کننده و هم باورهای لاغر کننده …….هم رفتارهای چاق کننده هم رفتارهای لاغر کننده باور و رفتارای چاق کننده ارو ترک کنیم وبه باورها و رفتارهای لاغر کننده توجه و اجرا کنیم …..

      این بود برداشت من از این جلسه

      و اینو هم بگم که‌من حتما گواهینامه رانندگیمو خواهم گرفت اما بعد از اینکه تونستم با قدرت ذهن لاغر و‌متناسب بشم به ثروت هم خواهم رسبد به سلامتی و نشاط هم همینطور …..

      استاد خیلی متشکر از حرفای قشنگتون که درهای حکمت و دانایی رو به روی ما گشود …خدایا هزاران بار سپاسگزارم

      ۲۸ دی ۱۳۹۹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار emangholi azade
      1399/10/15 19:56
      مدت عضویت: 1694 روز
      امتیاز کاربر: 1430 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 128 کلمه

      به نام خداسلام
      هیچ زیبایی درچاقی نیست ولاغری پر از زیبایی سلامتی آرامش واحساس خوب است این ها باورهایی بود که من برای رویای لاغری خودم ساختم وذهنم راعاشق لاغری کردم عاشقی که فقط وصال معشوق آرامش میکند ولاغیر
      من یه زمانی فکر میکردم اگر لاغر بشم حتما موهام خیلی میریزه چون خیلی چیزهارو نباید بخورم واز این موضوع وحشت داشتم ولی الان بعد از اینکه تاحدودی لاغر شدم نه تنهاموهام نمیریزه بلکه خیلی پرپشت شده وهمه ازم میپرسن چیکار کردی ومن هیچ کاربیرونی برای موهام هم انجام ندادم بلکه فکر میکنم احساس خوب وآرامشم باعث این روند شده ولطف خدا شامل حالم شده ویسری باورهایی که منو از لاغری دور میکرد ولی وقتی روشون کار کردم وعوضشون کردم خیلی خوب تونستم نتیجه خوب وعالی دریافت کنم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ghorbaniniloo392@gmail.com
      1399/10/13 20:25
      مدت عضویت: 1212 روز
      امتیاز کاربر: 200 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 52 کلمه

      سلام .واقعا همینطوری هستش.تو معز ما پر کردند که لاغر بشی صورتت خراب میشه زود مریض میشی و یا چیزهای دیگه.یه بار من لاغر شده بودم با کلی رژیم بعد برادرم منو دیده بود رفته بود به همسرش گفته بود که خوهرم خیلی بد شده چشاش گود افتاده رنگش زرد شده .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1399/09/05 20:02
      مدت عضویت: 1646 روز
      امتیاز کاربر: 27931 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 245 کلمه

      من برداشتم این بود که فقط در حد فکرمون و حرف هامون که بارها بگیم دوست دارم لاغر بشم کافی نیست باید ببینم اون اعماق فکر ما چی هست اون لایه های زیری فکر ما در مورد لاغری چی هست اون اعتقاد ما در مورد لاعری که همون باور هست چی هست پس باید اون حرف و فکرهای سطح بالای ما با افکار عمیق و پایینی ذهن ما که اعتقادات و باورهای ما هستن همسو باشن و در خلاف جهت نباشن مثلا کسی ممکنه بارها بگه لاغری خیلی خوبه ولی وقتی لاعر میشم صورتم خیلی زشت میشه یا لاغری رو دوست دارم ولی وقتی لاغر میشم پوست صورتم چروک و زشت میشه و یا خیلی از این نوع ناهماهنگی بین باورهای ما و افکار ما که به راحتی جلوی لاغر شدن ما رو میگیرن پس من افکار و باور همسو میخوام که :
      لاغری رو عاشقشم چون آدمهای لاغر سرحالترن
      من عاشق لاغریم چون لاغرها خوشتیپتر هستن
      من عاشق لاغریم چون لاغرها جوانتر و زیباتر هستن
      من عاشق لاغریم چون لاغرها خیلی سبک و رها
      هستن و آزادی در هر زمینه ای دارن
      من عاشق لاغری هستم چون لاغرها به راحتی خرید میکنن در وقت کم و هر مدلی رو که بخوان میخرن و محدودیت ندارن
      من عاشق لاغریم چون لاغرها رفتار غذایی خیلی با کلاسی دارن
      من عاشق لاغریم چون لاغرها سلامت جسمی خوبی دارن
      من عاشق لاغریم چون لاغرها اعتماد به نفس دارن
      من عاشق لاغریم چون ….

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار shahla mahmoudi
      1399/09/01 07:25
      مدت عضویت: 1706 روز
      امتیاز کاربر: 23427 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 175 کلمه

      سلام استاد گرامی و عزیز و دوستان متناسبم
      این فایل بسیار عالی بود خیلی واضح و ساده دلایل لاغر نشدن توضیح داده شد 👏👏
      من میخواستم تجربه ای را که اخیرا داشتم با شما به اشتراک بگذارم
      من قبلا وقتیکه به خرید مواد غذایی میرفتم با اینکه لیستی از خرید داشتم بعد از اتمام خرید با مواد بیشتری از لیستم به خانه می آمدم اما اینبار موقع خرید چشمم به یک بسته بیسکویت شکلاتی افتاد و آنرا برداشتم همان موقع یک ندایی به من گفت آیا این در لیست خریدت هست و من گفتم نه بعد اون ندا گفت پس بذار سر جاش و من هم اینکار را کردم 👏👏👏
      این یکی از نشانه های تغییر فرمولهای ذهن از چاقی به لاغری است قبلا اصلا چنین ندایی را نمی شنیدم چه برسه که بخوام اونو اجرا کنم
      در مورد پیدا کردن باورهایی که مانع لاغری من شود هنوز چیزی پیدا نکردم هیچکدام از آن مثالهایی که در این فایل زده شد در من نیست و از این بابت خوشحالم حالا ممکنه چیزی باشه ولی هنوز که پیداش نکردم 🙏❤🌹🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mahdiehatamy62
      1399/08/29 02:39
      مدت عضویت: 1303 روز
      امتیاز کاربر: 100 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 24 کلمه

      با سلام خدمت استاد گرامی .جدیدا فایلهی صوتی وتصویری شما در دوره اموزشی برای من باز نمیشود میشه بگین مشکل کار کجاست ممنون میشم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 5961 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 25 کلمه

        سلام دوست عزیز
        از مرورگرهای گوگل کروم یا فایرفاکس بروزرسانی شده برای استفاده از محتویات سایت استفاده کنید به راحتی پخش یا دانلود می شه
        موفق باشید

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار maryamabdollahi
      1399/08/26 16:47
      مدت عضویت: 1534 روز
      امتیاز کاربر: 5455 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 317 کلمه

      با سلام وعرض ادب🌺💐
      با توجه به این که اکثر تصمیمات ما از افکار یهویی وبدون باور وایمان عمیق به اصل موضوع مورد تصمیم حاصل میشه ، به ندرت به موفقیت می انجامد واگر موفق هم بشویم باز موقتی وگذراست ، مثل تصمیم گیری های مکرر من وشما همنوردان عزیزم بارها واز روش های متعدد، جهت لاغری ، ورسیدن وباور نداشتن ونماندن.😔😔
      ولی اکنون ودر این لحظه واز زمان شرکتم در این دوره با باورهای متعدد وپررنگی چون:
      لاغر شدن آسانترین کار دنیاست.👏👏
      خواستن آنچه که اکنون ندارم با تجسم خلاق وباور عمیق مساوی است با داشتنش.👌🏻💃
      بنویس تا اتفاق بیفتد👌🏻👌🏻
      شکر گذاری (تشکر از خدای کریم) هر روزی به خاطر داشته ها وگل های دورو برم( نعمات) باعث رسیدن به هر خواسته ایی است👌🏻👏👏
      تشکر از اکنون برای انچه در اینده میخواهم داشته باشم وداشتن حس خوب رسیدن ،خود عین رسیدن وداشتن آن چیز است( طبق قانون جذب)🙏🏻👌🏻
      احساس خوب داشتن مساویست با اتفاقات خوب ورسیدن به هر انچه که که عمیقا میطلبی👏👏💃💃
      تایید کردن وآشتی با خودم وخدای درونم عین ایمان داشتن ورسیدن به خواسته منه🌺👌🏻
      کائنات هر روز منتظر اجرای اوامر منه کافی است با حس خوبم بخواهم ، نظم کائنات خود پاسخگوست👌🏻🌺
      دانستن وایمان وباور عمیقم به این تنهاترین وروشن ترین مسیر( تناسب فکری) بی برو وبرگشت👏👏💃💃
      با هر بار نگاه کردن در اینه گفتن به خود « مثل خدا رفتار کن» عمیقا به من متذکر میشود که بین من وخدایم هیچ حائلی نیست ( حجاب خود بودی وزمیانه برخیز) ومن خالق خواسته های خودم هستم ، اگر جویای زندگی با طعم خدا باشمو بس👏👏💃💃💃
      پس دیگر باورهای مانعی که هرازگاهی در کور سوی ذهنم ( مثل باور لاغری مساوی با پیری صورت ویا مریضی و..) سوسو میزند کاملا کمرنگ شده ومن کاملا در مسیرم ومحکم واستوار برای امتداد جاده، آن جا که پروردگارم آغوشش را برای بنده طلبیده اش جهت تحویل بارگاه مجلل امانتی اش، را وعده داده بود گشوده ، رها کنم وبیاسایم در این تناسب وشگفتی ماندگار👏👏💃💃💃💃💃💃

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار azita
      1399/08/26 15:44
      مدت عضویت: 1689 روز
      امتیاز کاربر: 6648 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 274 کلمه

      شاید موانعی که نمیزارن من به اندازه دلخوام برسم و لاغربشم توی ذهنم تبدیل به باور شدن و من الان باید بتونم این باورها رو تغییر بدم.
      یکی از باورام این بود که اونایی که لاغرن زرد وپژمرده اند و نمی تونند کاراشونو به خوبی انجام بدن
      مادرم همیشه می گفت آدم باید یه خورده گوشت به تنش باشه. زن اگه لاغر باشه همه میگن داره تو زندگیش سختی می کشه و از زندگیش راضی نیست. همیشه به نظرم میومد که آدمای لاغر خیلی مغرورن شاید دلیلش این بود که توی جشن ها ومراسمات نمی دیدم زیاد با ما تو خوردن و… شریک بشن فکر می کردم چقدر مغرورن و تافته جدا بافته ان
      وقتی لباسی تو تن کسی زیاد قشنگ نبود همه می گفتن حالا اگه یه ذره تپل تر بود قشنگ تر میشد. یا مثلا صورت فلانی اگه یه ذره توپر بود قشنگ تر میشد. یا مثلا اونایی که لاغرن انگار پیرتر به نظر میان. ادمای لاغر بنیه ضعیفی دارن و زود به زود مریض میشن .
      یادمه وقتی بچه ام متولد شد همیشه با بچه های همسن وسالش مقایسش می کردن و دخترم که اون موقع خیلی ریز جثه بود یکی از دلایل ناراحتی من بود که چرا وزنش اینقدر کمه اما سال های بعد توی دوران مدرسه همه دوستاش حسرت اونو می خوردن که خوش به حالت چقدر لاغری و یه گرم اضافه وزن نداری و منم خدا را شکر می کردم که به حرف بقیه گوش نکردم و اونو گذاشتم به حال طبیعی خودش و پرخور وچاقش نکردم.خلاصه تموم سعیم اینه که بعد از شرکت توی دوره دارم روی باورهای تازه تمرکز می کنم و باورهای اشتباهمو به کمک استاد رفع می کنم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1399/08/23 12:45
      مدت عضویت: 1646 روز
      امتیاز کاربر: 27931 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 390 کلمه

      سلام
      باورهایی که مانع لاعر شدن من هست :
      ۱:
      با لاغری انگار مریض و بیمار شدی
      ۲:
      با لاغری صورتت بسیار زشت و پزمرده شده
      ۳:
      با لاغری انگار پوست صورت و بدنت چروک و شل و افتاده شده
      ۴:
      با لاغری لباس به تنت قشنگ نیست
      ۵:
      با لاغری بدنت ضعیف میشه و زود به زود مریص میشی
      ۶:
      با لاغری انگار دماغ ام بزرگتر نشون داده میشه
      ۷:
      با لاغری انگار قیافه ات پیرتر و شکسته نشون داده میشه
      ۸:
      با لاغری دستهای زشتی پیدا میکنم که هیچ طلاو جواهری و بدلیجاتی برای گداشتن قشنگ نیست و پاهای خیلی لاعر و زشتی خواهم داشت که هیچ لباس کوتاهی به تنم قشنگ نخواهد بود
      ۹:

      با لاغری در دوران بارداری بچه ای با بنیه قوی به دنیا نمیارم قطعا بچه ای ضعیف خواهم داشت
      ۱۰:
      با لاغری باید کلی سختی بکشم و عذاهای مورد علاقه ام رو نخورم و کلی فعالیت ورزشی داشته باشم و کلی عذاب وجدان برای خوردن هر لقمه داشته باشم
      ۱۱:
      با لاغری صورتم سریع لاعر میشه که دوست ندارم ولی شکمم به سختی و اخرین جایی هست که یه مقدار لاغر میشه

      شاید مانع های بزرگی دیگه هم باشه که خودم نمیدونم شاید هم نباشه نمیدونم ولی همینا رو اگه عقیده و باور داشته باشم مانع از رسیدن من به هدفم میشن هر چقدر که من رفتارهای درستی داشته باشم و عالی رفتار کنم
      پس هم باید رفتارم و هم باورهام با هم همسو باشن تا به هدفم نزدیک بشم پس مسایل ذهنی اینطور هستن که باید موافقت ذهن رو همیشه جلب کنیم اون باید اول راضی بشه و اون هدف ما رو کامل قبول داشته باشه که خوبه و باعث خوبی و لدت و ارامش و پیشرفت و حال خوب ما میشه و بعد سریع مجوز رسیدن به اون هدف از طرف دهن ما صادر میشه (همون مانع نداشتن هست )
      ولی باورهای ما که ریشه در اعماق وجود ما دارن دقیقا نمیزارن که ذهن ما به هدف نزدیک بشن چون برای ذهن نگرانی و استرس حال بد و ناخوشایند و شکست رو یاد اور میشن پس ذهن اجازه ی رسیدن به اون خواستها رو نمیده

      پس همیشه باید ذهن و جسم با هم هماهنگ باشن

      رویای لاعری و تناسب اندام رو به همراه سلامتی رو برای خودم و تک تک عزیزان سایت آرزومندم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار فروغ ریاحی
        1399/08/27 19:38
        مدت عضویت: 1646 روز
        امتیاز کاربر: 27931 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 883 کلمه

        باورهای جدید من که در مقابل باورهای گدشته ی من هست و تمام باورهای گدشته ام رو نقص میکنه رو میخواهم تک به تک بگم و در این راه لاغر ی با ذهن با تمرکز بر روی متناسبها و چاقها و مقایسه کردن هر دوتا با هم اونها رو به دست اوردم و باعث پیشرفت من در لاغری شده :

        من عقیده داشتم ادم لاعر رنگ زرد و پژمرده ای داره ولی الان اینطور فکر نمیکنم ممکنه داخل چاقها هم همچین رنگ چهر ای با وجود اضافه وزن باشه پس مخصوص لاغرها نیست و نقصش میکنم
        من قبلا میگفتم با لاغری انگار مریص و بیماری در صورتی که چاقها بیشتر به این حرف میخورن چون نه توانایی جسمی در فعالیتها دارن نه جسم قشنگی دارن و نه اینکه جسم سالمی دارن و اونها از همه ی بدن خود مینالن که درد میکنه ولی من بارها با کم کردن وزن زیاد در لاغری این رو شنیدم ولی حالا میگم نه تازه اون آدم لاغر که چابک و سریع و هست و توانایی جسمیش بیشتر شده و اصلا شبیه مریضا نیست و کاملا سالم و سر حال هست نمونه استاد عطار روشن که در فایل دو روز پیش گفتن چقدر راحت پلها رو بالا پایین میرن و احساس سبکی و سلامتی زیاد دارن

        قبلا باور داشتم با لاعری پوست صورت و بدنت چر وک و زشت میشه ولی حالا باور دارم در این روش چون دهن و جسم با هم همسو هستن پس جسم فرصت ترمیم پیدا میکنه و اصلا از این خبرا نیست نمونه اش خود استاد عطار روشن و دوستان شگفتی ساز که پوستشون خیلی عالی هست
        قبلا میگفتم با لاغری لباس به تنم قشنگ نیست ولی حالا برعکس میگم که تا اندام مانکنی نباشه لباس هر مدلی که باشه هر چقدر هم زییا باشه جلوه نداره و لی برعکس اگه اندام زیبا و مانکنی باشه هر لباسی به تنم عالی نشون داده میشه نمونه اش هم دختر خودم که بسیار متناسب هست هر چی میخواد میخره و میپوشه و به قدری زیبا هستن بارها شده بود قبلا من هم همون رو پوشیده بودم ولی مثل دخترم نشد به تنم پس لباس فقط به لاعر اندام ها میاد
        قبلا میگفتم ادمهای لاغر زود مریص میشن ولی اصلا ربطی به چاقی و لاعری نداره خیلی از چاقا در اطراف من هستن که بسیار مریص میشن و خودشون میگن بدن ما َضعیف هست و برعکس خواهر خودم و دخترم که بسیار لاعرن سال به سال مریص نمیشن و این باورم رو هم نقص میکنم یا استاد عطار روشن که میگه من مدتها هست که اصلا دارو و دوا نخوردم و بیمار نشدم

        قبلا وقتی لاعر میشدم همه میگفتن دماعت بزرگتر شده ولی حالا اصلا اینطور فکر نمیکنم تازه چهره در هماهنگی خوبی قرار میگیره و تمام اجزای صورتم بهم میان چون من ۲۰ سال در وزن ۵۹ بودم همیشه هم از زیبایی من تعریف دادن ولی بعد از رژیم که دوباره به وزن ۵۹ رسیدم چون عادت نداشتن به چهر ی جدیدم این حرفا رو میزدن و در شخصی ترین مسله من چهر و اندامم نطر میدادن که الان اصلا این حرفها برام مهم نیست
        قبلا که لاعر میشدم بهم میگفتن انگار پیر شدی وسنت بالا نشون داده میشه بازم نقص میکنم این باور رو چون زمانی که چاق بودم و در باشگاه با خواهر بزرگترم ورزش میکردم همه میگفتن تو بزرگتری از خواهرت؟ پس هیچ ربطی به چاقی و لاعری نداره

        قبلا که لاعر بودم از پاهای لاعر و دستهای لاعرم خجالت میکشیدم و باز همه میگفتن خیلی زشته کمی باید دست و پا تپل باشه تا با لباس کوتاه قشنگتر بشی ولی الان اصلا همچین باوری ندارم و هر چقدر پاها و دستها کشیده و لاعرتر بشه مثل مانکنها که هیچ چربی اصافه ای ندارن و کاملا لاعر و کشیده هستن هم لباس قشنگتر هست هم زیور آلات قشنگتر میشه مثل دختر متناسبم کافیه به خودم برسم پس اینم نقص شد

        قبلا میگفتم باید بخورم در بارداری تا فرزند تپل با بنیه قوی به دنیا بیارم اولا بنیه قوی هیچ ربطی به چاقی و لاعری نداره و وزن بچه هیچ ربطی به وزن مادر نداره چون خودم دو بارداری داشتم در هر دو هم اضافه وزن شدید ولی دخترم با پسرم در دو وزن مختلف پسرم ۴کیلو نیم و دخترم ۳ و نیم این حدودا بود پس بازم بی ربط هست و نقصش میکنم
        قبلا فکر میکردم با لاعری باید همیشه در سختی باشم و زجر بکشم و عدای خاص بخورم و رزیمی که این جسم رو داشته باشم ولی با این روش اصلا از این خبرا نیست وتازه من این باور رو دارم که لاغر شدن اسانترین کار دنیا هست و هر چی که بخواهم میخورم به اندازه نیازم و لاغر هم میشم
        قبلا فکر میکردم با لاعری صورتم سریع لاعر میشه ولی شکمم دیر لاعر میشه ولی الان نقصش میکنم چون در این روش جسم خودمون رو خلقش میکنیم اونجور که میخواهی با دوست داشتن خودمون و تمام انداممون حتما به یک اندام تراشیده و مانکنی میرسیم مثل دوستان شگفتی ساز و استاد عطار روشن که در این مسیر هستن باصورت عالی و سایز عالی یا همون دور شکم عالی
        من به رویای تناسب اندامم میرسم به شرطی که افکارم و باورهام با هم همسو باشن

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faridehhasani5455
      1399/08/22 17:33
      مدت عضویت: 1613 روز
      امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 133 کلمه

      سلام وقت بخیر
      منم سالها شنیدم افراد لاغر بی رمق و بی انرژی هستند،افراد چاق بدن های قویتری دارن،اگر لاغر بشم صورتم زشت وزرد وچروکیده میشه،بدنم شل میشه، باور داشتم آدم های چاق پولدار هستند،آدم های متناسب مغرور هستن ومن بشدت از افراد مغرور بدم میومد،حالا دلم میخواد متناسب باشم ولی در ذهن من لاغر بودن =مغرور بودنه و منیکه قبلا اون مناطقو مین گذاری کردم حالا میخوام برم به همون مناطق مین گذاری شده ،معلومه ذهنم میترسه ،اجازه نمیده من لاغر بشم وقتی تمام مدت موقعیت تناسب اندام رو کوبیدم حالا چجوری پا بذارم اونجا؟
      اول باید باورهای قدیمو نقض کنم وباورهای جدیدو بکارم وتمرین وتکرار کنم تا فرمول های جدید بشینه تو ذهن جدیدم ،کمااینکه سالها دلم میخواست متناسب باشم ولی نشدم ،یعنی ذهنم آلودگی داشته وداره ،نیازه یه شستشوی حسابی بدم بهشون😊

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار saberizahra80
      1399/08/22 13:01
      مدت عضویت: 1597 روز
      امتیاز کاربر: 3426 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 386 کلمه

      سلام
      وقتی وارد دنیای ذهن و موضوعات ذهنی میشیم همیشه مهمترین چیزی که گفته میشه موضوع باور هست،باورهای ما درمورد ثروت وضعیت رفاه ما رو مشخص میکنه،باورهای ما در مورد دوست داشتن خود وضعیت عزت نفس و احساس لیاقت رو مشخص میکنه،باورهای ما در مورد خدا وضعیت ایمان ما رو مشخص میکنه،باورهای ما در مورد چاقی و لاغری هم وضعیت تناسب ما رو مشخص میکنه…واقعا چقدر این موضوع مهمه…
      من بچه که بودم لاغر و نحیف بودم وهمیشه مریض بودم و گلودردهای زیادی میشدم که همیشه مادرم و بقیه اطرافیان میگفتن از بس لاغره و از بس چیزی نمیخوره بدنش ضعیفه و اینقدر مریض میشه
      یا توی همون بچگی بارها از مادرم و بقیه شنیده بودم که فلانی اگه یکم تپلتر بشه فرم لب و دهنش قشنگتر میشه و اینقدر دهنش گشاد نیست دیگه
      یا بارها شنیدم این ضرب المثل رو که “گوشت گفته کجات زشته بیام قشنگش کنم”
      یا اینکه همه بچه تپل خیلی دوس داریم و بچه تپل داشتن نشانه لیاقت و شایستگی و توانایی اون مادر در بچه داری هست و من خودم همیشه احساس بدی داشتم و منتظر حرف بقیه بودم که بهم میگفتن چقدر بچه ات لاغره و بارها و بارها شنیدم از ادمهای مختلف که چقدر بچه ات لاغره یا گردنش ور اومده از لاغری و من همه تلاشم رو میکردم که بچه ام رو تپلتر کنم و نتیجه ای هم نداشت حتی الان که پسرم ۱۴ سال داره واز نظر من بسیار خوش اندام و قد بلند هست به نسبت سنش مادرم هنوز میگه اخی بچم چقدر لاغره….
      بارها شنیدم که گفتن فلانی لاغر شده اینقدر زشت شده یا لاغر شده دیگه اون شادابی رو نداره توی صورتش یا پوستش چروک شده و… که موقعی که باشگاه میرفتم همیشه اولین جا صورتم بود که اب میشد و مادرم بارها میگفت اینقدر باشگاه نرو صورتت نابود شده…
      یا حتی این باور در همه ما هست که شکم خیلی سخت اب میشه و…
      وهمه این باورها باعث شد از یه سنی چاق و چاقتر بشم چون محل ذخیره این باورها هم ناخود آگاه من هست و ناخودآگاه مسئول ۹۵ درصده همه اتفاقات و شرایط زندگی منه
      ولی خبر خوب اینه که میشه این باورها رو تغییر داد و با یادگیری مطالب جدید و تکرار اونا مدارهای جدیدی رو توی مغزمون ایجاد کنیم که باورهای جدید باعث خلق اتفاقات و شرایط جدید و متفاوت توی زندگیمون بشن😍😍

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ملیحه محمدی
      1399/08/22 12:47
      مدت عضویت: 1680 روز
      امتیاز کاربر: 109 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 129 کلمه

      درود به استاد عزیز و دوستان متناسب من در کودکی خودم یادم میاد پدرم لاغری مادرم رو سرکوفت میزد و همیشه مادرم زیر لباسش یه چیزی میبست که اونو چاق نشون بده تا پدرم خوشش بیاد و من در اون روزها فکر میکردم همه اقایون از لاغری بدشون میاد و باید بعد از ازدواج چاق باشی تا همسرت بپسنده و دقیقا از زمانی که ازدواج کردم رفتارهای چاق کننده سراغم اومد وروند چاقی در من شکل گرفت و کسی که لاغر بود چاق شد به همین راحتی چون تو اون دوران میگفتن چاقها سرخ و سفید هستن ولی لاغرها زرد وزار حالا استاد میشه راهنمایی بفرمایید که چطور پاکش کنم هر وقت شاهد میارم سریع یه شاهد دیگه پیدا میشه تا افکار قبلی رو تایید کنه ممنون از شما

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 5961 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 69 کلمه

        سلام دوست عزیز
        جهت اطلاع شما باید بدونی که درهر شرایط برای هر موضوعی شاهدانی وجود داره
        مهم اینه که شما بخوای از توجه به چه شاهدانی به احساس توانمندی در خودت برای رسیدن به شرایط آنها برسی
        چاق سرخ و سفید هست، لاغر سرخ و سفید هست
        چاق رنگ و رو زود هست، لاغر رنگ و رو زرد هست
        بستگی به این داره که شما بخوای چه افکاری رو در ذهنت تقویت کنی

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم