0

ایجاد نگرش لاغری (هفدهم)

باورهای لاغری
اندازه متن

شاید پیچیده ترین مرحله لاغری با ذهن ایجاد باورهای لاغری باشد.

در تمام جنبه های زندگی دو موضوع نقش اساسی دارند:

1- افکار

2- باور

از آنجایی که در چالش من اینو نخوردم تمرکز ما بر روی لاغر شدن است تفاوت افکار و باور در این موضوع را با هم بررسی می کنیم.


این قسمت به صورت پاورقی جهت درک بهتر مطلب به این نوشته اضافه شده است.

شاید برای شما سوال باشد که “باور” به چه چیزی می گویند؟

چند سال است روی موضوع شناسایی باور و تغییر آنها دارم کار می کنم و ساده ترین و واضح ترین تعریفی که از کلمه “باور” برای خودم ایجاد کردم این است که: باور همان انتظار من از زندگی کردن است.

انتظار شما چیست؟

باور شما همان است.

در هر جنبه از زندگی هر انتظاری که از زندگی داشته باشید نشان دهنده نوع و چگونگی باور شما نسبت به آن موضوع است.

و نکته جالب توجه این است که نتیجه نهایی بر اساس باور شما رقم می خورد.


در مورد لاغر شدن دو موضوع بسیار مهم وجود دارد:

1- افکار لاغر کننده (شامل تصمیمات، اقدامات لاغر کننده، گفتگوها و …)

2- باورهای لاغر کننده (شامل انتظارات شما از خود، نتایج لاغری و … )

شاید بتوان گفت که همه افرادی که اضافه وزن دارند دوست دارند که متناسب شوند.

حتی ممکن است برای عده ای لاغر شدن مهمترین آرزوی آنها باشد و بارها اعلام کرده باشند که اگر من لاغر شوم دیگه هیچی از خدا نمی خوام. فقط لاغر بشم کافیه.

علاقه شما به لاغر شدن میزان اشتیاق شما برای شکل گیری رویای لاغری را تعیین می کنید.

هرچه بیشتر دوست داشته باشید لاغر شوید رویای لاغری شما قوی تر می شود اما نکته ابهام برانگیز اینجاست که چرا رویای لاغری افرادی که اضافه وزن دارند محقق نمی شود؟

رویای لاغری در سطح فکر ایجاد می شود یعنی مروبط به بخش اول یا همان افکار لاغر کننده هستند.

همه شما در سطح فکر خود دوست دارید لاغر شوید و رویای لاغری را در سطح فکر خود ایجاد می کنید.

اما برای لاغر شدن علاوه بر افکار لاغر کننده نیاز به باورهای لاغر کننده نیز داریم که بسیاری از افرادی که اضافه وزن دارند این بخش بسیار مهم برای تحقق رویای لاغری خود را ندارند.

نکته جالب توجه این است که نه تنها بسیاری از ما برای تحقق رویای لاغری خود باورهای مناسب و لاغر کننده را در ذهن خود نداریم بلکه باورهای سمت مخالف آن که باورهای چاق کننده هستند را در ذهن خود ایجاد کرده ایم.

به این شکل که سال هاست داریم تلاش می کنیم فکر یا رویای لاغری خود را با باورهای چاق کننده به واقعیت تبدیل کنیم و این امر غیرممکن است.

تغییر جسم و لاغر شدن زمانی در شما رخ می دهد که باورهای لاغرکننده را در خود ایجاد کنید.

چون برای تحقق افکار و رویاهای لاغری نیاز به باورهای لاغری داریم و این چیزی است که از نظر ما مخفی مانده است و همین عامل سبب عدم موفقیت ما در تلاش برای لاغری می شود حتی در مورد افرادی که در مسیر لاغری با ذهن قرار گرفته اند این موضوع صدق می کند.

با اندکی جستجو در باورهای خود متوجه می شویم که بسیاری از باورهای ما بر خلاف لاغر شدن هستند.

یعنی ما از طرفی خیلی دوست داریم که لاغر شویم و برای تحقق رویای خود تلاش می کنیم، اما از طرفی باور داریم که لاغر شدن اصلا خوب نیست و از آنجایی که نتیجه نهایی بر اساس باورهای ما رقم می خورد ما همیشه چاق باقی خواهیم ماند.

با ذکر چند مثال عدم هماهنگی بین افکار لاغری و باورهای لاغری را در ذهن خود واضح تر می کنم.

  • شما دوست دارید که لاغر شوید اما عقیده دارید که افراد لاغر بنیه ضعیفی دارند و به راحتی مریض می شوند.
  • شما علاقه دارید لاغر شوید اما عقیده دارید افراد لاغر رنگ رخساره زرد و بیمارگونه ای دارند.
  • شما عاشق لاغر شدن هستند اما در باور شما افراد لاغر، انسانهایی ضعیف و مردنی هستند.
  • شما می خواهید لاغر شوید اما عقیده شما این است که لباس به تن آدم های لاغر خوش فرم نیست.
  • شما دوست دارید لاغر شوید اما عقیده دارید اگر لاغر شوید صورت شما زشت می شود.
  • شما می خواهید لاغر شوید ولی عقیده دارید اگر لاغر شوید پوست شما شل و افتاده می شود.

اینها فقط چند تا مثال از عقاید افراد چاق در مورد لاغری و لاغرهاست.

اکنون شما می توانید به سادگی باورهای چاق کننده یا مانع لاغری ذهن خود را بهتر شناسایی کنید.

برای قرار گرفتن در مسیر لاغرشدن باید افکار و عقاید خود درباره لاغری را با هم هماهنگ کنید در غیر اینصورت تلاش شما برای لاغر شدن نتیجه ای دربر نخواهد داشت.

اهمیت موضوع باورهای لاغری و چگونه هماهنگ کردن افکار و بارها برای لاغر شدن سبب شد که در آخرین قسمت از چالش من اینو نخوردم در مورد این موضوع مهم و تاثیرگذار با شما دوستان عزیز صحبت کنم.

با دقت به آنچه درباره هماهنگی افکار و باورها گفته می شود گوش دهید و سعی کنید به شکل عالی هماهنگی بین افکار و باورهای خود ایجاد کنید تا نتایج شما در لاغری شگفت انگیز شود.

منتظر خواندن نوشته های ارزشمند شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.44 از 16 رای

https://tanasobefekri.net/?p=23626
برچسب ها:
49 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار صالحه
      1401/12/24 08:53
      مدت عضویت: 471 روز
      امتیاز کاربر: 34821 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 955 کلمه

               سلام باه نام الله ارامش بخش قلبها 

      صبح پرواز میسر تاره بر ای همه همراه با شادی نشاط ارزو دارم 

      اقارضا برادر  ابن دوفایل اخر برا من به سختی باز شد اونم فقط صوتی تصویر باز نمیشه من مثل کنن کوه وداراودن طلا 

      این دو فایل گوش کردم توی گوشی من که این شکلی هست 

      مثله افکار وباور من خودم تو قسمت اول خیلی کار کردم ا ینم نتیجش که خودم با پوست گوشت همه وجودم درک کردم همه حرفهای مربط بهشون خوب خوب درک میکنم من کار کشته ابن میدان هستم تماش برمیگرد به خاتواده وجامعه که داشتن کمی چاقی زیباتر از بودن ادم لاغر باپوست استخوان هست 

      در ذهن کل جامعه ما همه افراد لاغر یامریض یا بی پول ویامتعاد نمیدونم کی این افکار اشتباه پخش گرده شاید افراد سود جویی که میخواستن محصولاتشون بفرشن کسیی زمام قدیم خرید نمی گرده وجامعه افراد لاغرش خیلی بیشت  بوده خوب این یی بازار بی سوده ییشایعه بخش کردن یی کلاغ چهل کلاغ شده چون کشترشش زیاده تویی کل کشور این مثله پخش هست چرا؟ منی که تو تهران زندگی میکنم همین فکر دارشتم شمایی که تویی دزفولدهستید هم همین فکر دارید حلا میگم گوشی اطلاعات اشتباه پخش میکنن زمام نا که بچه بودیم عمهدمن تو سهر اردبیل همبن حرف شاید هزار بار پیش من میگفت که فلانی پول شوهرش حرم کرده چون ادم لاغریی و ادم لاغر مثل مریض هست ادم کمی تو پر باشه خیلی بهتر هست پوستس خوشکلتره وخوش فرمتره ولی کسی اون زمام به این توجه نمیکرد که ا ن با داستن اندام مناسب داره با خودش پرواز اسون زندگی رو تمرین مبکنه ما چی حتی نمتونستیم فکری پرواز کننیم چه برسه به پرواز 

      با وجد این من نیز شکار این فکرها شدم در خودم افکار اشتباه انباشته کردم وبه مرک زمام این افکار کارخودشو کرد من به وضعییت حالا رسیدم ولی جای امیدواری داره افکار اشتباه منو از داشتن لتغریی باز نداستن حالا خدا به فکرم بود من نمدونم شاید این پادرد یی نعمت بود که من رو به فکر واد

      داشتتویی ابن۱۱ سال که پادرد بدتر شد باره به فکر نجات خودم باشم شایداگه پادرد نداشتم من هم افدام نمیکردم ودر 

      بیاطلاعی دست پامیزدم بعضی زمان ادم بعدهامفهمه چی به صلالجش بوده وخودش خبر نداشته اگه چاقی وپادرد نبود من ابنجانبودم پسحالاکه اینجام ودارم یاد میگیرم به افکاررفتارهام چطور زندگی تازاهایبرایخودم وهم نسل بعد خودم بسازم پس چاقیبرام من با افکار اشتباه یی نعمت ورد به این مسیرشد 

      شما میگیدجرا ؟ .جوابش خودم بهتون میگم چو ن که من دخترم مبگم خواهش میکنم به نواه اصراربه خوردن نکن خودش دوست گدسنه باشه  میخوره این از کجاامد من که خودم در خورنن غذابه بچه های خودم اصرا که حتما باید بسقاب رو تمام کمال بخوری  چند هفته پیش دخترم غذایی نوه داد به من که بهش بدم بخوره من با دقت داشتمنگاهش میکردم تا۷ قاشقاول با میل راحت قاسق ۸ دیدم دیگه دانسو باز نمکنه به خودم گفتم فرمولذهن دستکاری نکنم دیگه بهش غدا ندادم دختر امد گفت مامان جدا بهش نمدی بخوره بهش گفتم اون درست انجام میده تو داری بچه رو باا یادگیری اشتباه به جاق هدایش  میکنی خواهشمیکنم این مسیراشتباه تو تکرار نکن چون این مسیرییجایباید عوض بشهتو شروع کننده باش نسل بعدی این مشکل حالو  رو  نداشته باشن 

      ما اموختیم که جاقی خبلی بهتراز لاغریی تلاش کردیم تا  کر لاغر شیم ولی ته ذهنمون چاقی رو دوست داشتبم به ظاهر ازشو متفرم بودیم مثل زندانی که زندبان دوست داره

      من چندین ۳۰سال شاید چندبار خواب میدیم یی حفرهای تویز یز دیوار هست اون طرف دیوار بقدریزیبا باصفاست که وصفشه نمیشه کرد همه تو مسیر رفتن به اون طرف دیوار بودن من تویی این صف بودم به خودم که میرسید یا حفره کوچا میشد یا من از ش رعد میشدم یا دستم ولی بیشتر پا گیر میکرد وحفره نتکتر مشود من نمتونستم ازس عبور کنم 

      باره از خودم میپرسیدم این یعنی چی شاید تو عبادتم کم میزارم مداوام تویی ذهنم مرکر میکردم علتچیه یی ۱۱ سلی بود که دیگه خواب نمدیدم 

      تا رسیدم به فایل جادویی ورییایی وخیلی زیبای حلقه باور

      تازه فهمیدم چی شده این خواببرای امروز بوده که من بینم میتونم ازش رعدبشم 

      من باورم تویی مسر هی به مرور زیادش کردم هی با خودم تلاش کردم که بتونم ا ن به سطح بالاتری   برسونم تا هی خودم باره در تلاش فکری برای رعد شدن ا ز باورم بودم خواب به کمک امد یی روز کامل درگیرش بودم در تلاش برای رسیدن ورعد شدن شب دیگه خسته خودم رها کردم یی لحظه گفتم بسه دیگه خودش باید رعد بشه تلاش فیزیکی نمیخواه 

      یی کم گذشت من از حلقه باورم واقعا رعد شدم تمام حسش بسیار زیبا بود من رعد شدم 

      پس دوست عزیز تو خودت باید تلتش بکنی که از حلقهباورت رعد بشی برای من که کاره زمام بری بود چون داشتم حلقهباورم میخواستم بزرگ کنم من اموزشی دروهای توی ذهن اصلا نداشتم نمدونم از کجا توفکرم باز کردن وبزگ کردن حفه ورعد شدن خودم بود تا فایل ۵۰ که م نبا دیدن فایل وتوضیحش در دستی دستما به هم زدم گفتم خودشه این خودشه من لاغریم باید تو چشم وحسم کوچک کنم تا از حلقه باوررعد بشه من با ورد به ابن چالش خودم از خیلی چیزهای به چالش کشیدم اینجا اتاقی ازمایش هست تا یاد گیری تو ازمایش کنی ببنی چکار حسنی مثل درس علوم که یی زمانی باید تو اتاق ازمایش باشی من ازمایش کردم برام شیرین شبرین بود با اینکه من شیرنی دوست ندارم ولی این شیرنی رو با جون دل دوست دارم من بازم میام اینجا بازم سر میزنم این ازمایش در ذهنم تموم  نشده تازه شروع شده 

      حس حالی درمن بوجود اوروه انشالله ابن حسو فراموش نکنم خیلی دلچسب گوار ست 

                  در پناه خداوند عزیز باشید که پناهش گوارست 

                     

                           یاحق حق نگهدارتون 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم