0

من به معجزات الهی باور دارم (قدم ۱)

زندگی با کمک خداوند
اندازه متن

معجزات الهی رخدادها و اتفاقاتی هستند که به یک باره در مسیر زندگی ما قرار می گیرند و شرایط زندگی مان را دگرگون می کنند.

معجزات الهی ممکن است در طی چند ساعت، روز، هفته، ماه یا سال وارد زندگی ما شوند اما از آن جهت که فراتر از انتظار ما هستند اطمینان داریم که فقط خداوند می تواند آن شرایط را برای ما رقم زده باشد.

از طرفی مطمئن هستیم شرایطی که با آن مواجه شده ایم در شرایط عادی زندگی مان نیاز به زمان بسیار بیشتری برای تحقق دارد درحالی که با کمک خداوند در مدت زمان کمتر نتایج فراتر از انتظار را تجربه می کنیم.

اخطاریه

درک نگاه خداوند

من باور دارم نگاه خداوند به من همیشه فراتر از نگاهی است که من به خودم دارم.

این باور درباره همه انسانها صدق می کند. به این معنی که نگاه خداوند به همه انسانها بسیار فراتر از آن چیزی است که آنها درباره خودشان تصور می کنند.

اگر من خودم را لایق فلان شرایط در زندگی می دانم، خداوند مرا لایق صدها و هزاران برابر آنچه برای خودم می پسندم می داند.

اگر من عقیده دارم استعداد خاصی ندارم یا توانایی های من معمولی و پیش پا افتاده هستند، نگاه خداوند درباره من این است که سرشار از استعدادها و توانایی های خارق العاده هستم.

معجزات الهی

هر نگاه یا نگرشی درباره خودتان دارید، باور کنید نگاه خداوند هزاران برابر بزرگتر از آن چیزی است که درباره خودتان می دانید یا تصور می کنید.

اگر با نگاه خودتان زندگی کنید قطعا نمی توانید از توانایی ها و استعدادهایی که خداوند در وجود شما قرار داده است استفاده کرده و شرایط زندگی خود را تغییر دهید یا حداقل از زندگی کردن لذت ببرید.

اما اگر با نگاه خداوند به خودتان حرکت کرده و در جهت خواسته های خود تلاش کنید نتایج عالی و شرایط فراتر از انتظار را تجربه خواهید کرد.

همه ما تجربیات و مثال هایی از زندگی خود و دیگران داریم که مطمئن هستیم رخ دادن آن شرایط فقط کار خداوند بوده است. این اثبات می کند که نگاه خداوند به انسانها همواره بزرگتر از آن چیزی است که آنها درباره خودشان تصور می کنند.

من زمانی که آموزش لاغری با ذهن را شروع کردم تصورم این بود که شاید برخی از اطرافیانم که همه چاق بودند به این موضوع علاقمند باشند.

من در آن زمان هرگز تصور نمی کردم آموزش های لاغری با ذهن روزی قرار است توسط انسان های زیادی در سراسر جهان مورد توجه و استفاده قرار بگیرد.

نگاه خداوند به من هزاران برابر آن چیزی بود که من درباره خودم، توانمندی هام و نتایجم فکر می کردم و انتظار داشتم.

آموزش های لاغری با ذهن، سایت تناسب فکری و هرآنچه از طریق کلام و دستان من در این فضای مجازی به واقعیت تبدیل می شود قطعا معجزات الهی است که در مسیر زندگی من رخ داده است.

هر رؤیایی که برای خود در نظر می گیرید، خداوند هزاران برابر آن را برای شما در نظر گرفته است.

هر سرنوشت یا تقدیری را برای خود باور کرده اید، خداوند هزاران برابر آن را برای شما در نظر گرفته است.

هر شرایط و موقعیتی را در زندگی برای خود واقعیت می دانید، خداوند می تواند هزاران برابر آن را به واقعیت زندگی شما تبدیل کند.

تجربه و دریافت آنچه خداوند برای شما در نظر گرفته است فقط نیاز به باور کردن دریافت معجزات الهی دارد.

اینکه باور کنید خداوند بعنوان خالق، همواره مراقب و پشتیبان شما در زندگی است.

اینکه باور کنید خداوند اگر در زندگی با در بسته ای مواجه می شوید، حتما کلید آن نزد خداوند است و به موقع آن را به شما خواهد داد تا آن در بسته را باز کنید.

اینکه باور کنید حضور شما در این دنیا یکی از معجزات الهی است و شما اینجا هستید تا معجزات بی نهایت خداوند را تجربه کنید.

بسیار مهم است که همواره به خاطر داشته باشید با چشمان خداوند و از نگاه او به خودتان و توانایی ها و شرایطی که می توانید در زندگی کسب و تجربه کنید نگاه کنید.

نگاه خداوند به خودتان را جایگزین نگاهی که درباره خود دارید کنید تا انگیزه و اشتیاق شما برای حرکت کردن و خلق رویاهای تان چند برابر شود.

معجزات الهی

ممکن است تصور کنید اوضاع فعلی تان همیشگی است.

مدت هاست در این شرایط هستید و همه شواهد تایید می کند که این شرایط همیشگی است و تغییر آن امری محال و غیرممکن است.

من سی و چهار سال چاق بودم و هیچ امیدی برای لاغر شدن نداشتم.

من بیش از دوازده سال بود که ازدواج کرده بودم و هیچ امیدی به تغییر شرایط عاطفی با همسرم نداشتم.

من بعد از فارغ التحصیل شدن از دانشگاه سه سال مغازه خدمات کامپیوتری داشتم، پس از آن هشت سال کارمند دولت بودم، سپس سه سال شاگرد نجار بودم و ۵ سال مغازه ابزار و یراق داشتم، اما هیچ نشانه امیدی از بهبود شرایط در زندگی ام احساس نمی کردم.

به افراد مختلف بدهکار بودم و چندین وام بانکی داشتم که توان پرداخت اقساط آنها را نداشتم.

خودم را انسان گناهکاری می دانستم که از فضل و رحمت خداوند محروم شده است.

خودم را لایق بلاها و مصیبت های زندگی می دانستم چون باور کرده بودم از خداوند دور شده ام و او مرا رها کرده است.

همه شرایط حاکی از این بود که من رنگ خوشبختی را در زندگی نخواهم دید. من قادر به تغییر شرایط زندگی ام نیستم.

من باور کرده بودم که به دلیل متولد شدن در خانواده ای متوسط، به دلیل ایرانی بودن، به دلیل زندگی در شهری کوچک، به دلیل نداشتن پشتوانه مالی، به دلیل نداشتن سرمایه، به دلیل نداشتن شانس، به دلیل نالایق بودن دولت، به دلیل زود ازدواج کردن، به دلیل نداشتن مدرک دانشگاهی بالا، به دلیل نداشتن مغازه ملکی و به صدها دلیل واضح دیگر همیشه در این شرایط زندگی خواهم کرد.

اما زمانی که به لطف خدای مهربان به مسیر تغییر زندگی هدایت شدم و نگاه و نگرش تازه ای درباره خداوند در وجودم شکل گرفت نور امید در وجودم شکل گرفت و به بخشش و رحمت او امیدوار شدم.

به محض اینکه این نگرش در وجودم شکل گرفت که نگاه خداوند به من با نگاهی که من به خودم دارم از زمین تا آسمان متفاوت است نور امید در قلبم روشن شد.

با آنکه هنوز باور نکرده بودم که خداوند مرا دوست دارد یا مرا می بیند و همیشه آماده است تا به من کمک کند اما انتظار تجربه بزرگی و عظمت خداوند در من شکل گرفت.

من منتظر تجربه معجزات الهی در زندگی ام بودم.

من منتظر مشاهده تغییرات عظیم و باورنکردنی در زندگی ام بودم.

من هر روز را با این انتظار که خداوند زندگی مرا دگرگون خواهد کرد سپری می کردم.

و آن روز سریع تر از آنچه تصورش را می کردم فرا رسید و من شاهد رخ دادن معجزات الهی در زندگی ام یکی پس از دیگری شدم.

هرآنچه سالها درباره خودم تصور می کردم دگرگون شد.

دیگر من آن انسان افسرده، ناامید، مضطرب، پرخاشگر و عصبی مزاج نبودم بلکه نگاه خداوند درباره خودم را باور کردم و من انسانی شاد، امیدوار، آرام و پر جنب و جوش و عاشق زندگی کردن شدم.

من آن انسان چاقی که باور کرده بودم چاقی من ارثی است و خداوند مرا چاق آفریده است نبودم بلکه این نگاه خداوند که برای من سلامتی و تناسب اندام را در نظر گرفته است باور کردم و رنچ سی و چند سال چاقی در مدت کوتاهی پایان یافت و لذت و شادی تناسب اندام در زندگی من جاری شد.

دیگر من آن مرد عصبی و پرخاشگر و تندخو در زندگی با همسرم نبودم، بلکه نگاه خداوند درباره خودم که لایق تجربه عشق و مودت در زندگی و در کنار همسرم هستم را باور کردم.

نگاه من درباره اینکه تا ابد بدهکار خواهم بود را با نگاه خداوند که زندگی سرشار از نعمت و فراوانی را برای من درنظر گرفته بود تغییر دادم و همه بدهی های چند سال کسب و کار ناموفق را در کمتر از یک سال پرداخت کردم.

نگاه من درباره کسب و کارم که هرگز رشد و پیشرفت نخواهد کرد را با نگاه خداوند که گسترش و برکت را برای من در نظر گرفته است جایگزین کردم و کسب و کار من در کمتر از چند سال در سراسر جهان گسترش پیدا کرد و مورد استقبال قرار گرفت.

اینها بخشی از معجزات الهی است که فقط در طی چند سال اخیر در زندگی من رخ داده است. معجزاتی که هرگز با تلاش و کوشش قادر به رقم زدن آنها نبودم بلکه فقط با توکل و ایمان به دریافت معجزات الهی توسط خداوند در زندگی من ایجاد شدند.

معجزه زندگی خودت باش

من شما را نمی شناسم اما باور دارم اگر در به سمت این صفحه و خواندن نوشته های آن هدایت شده اید قطعا در صف انتظار دریافت معجزات الهی قرار دارید.

مهم نیست در چه شرایطی هستید یا چند سال است تلاش می کنید شرایط زندگی خود را تغییر دهید اما موفق نشده اید.

مهم نیست چقدر احساس ناامیدی می کنید یا خود را در اسارت افکار و یا حتی اشخاص می دانید و تصور می کنید تا با آنها زندگی می کنید رنگ خوشی را نخواهید دید.

مهم نیست اگر همواره در حال سرزنش کردن خودتان هستید که چرا آن اشتباه‌ را مرتکب شدید یا آن تصمیم را گرفتید و یا آن اقدام احمقانه را انجام دادید.

حتی مهم نیست اگر تا به امروز تصور می کردید به واسطه گناهان بی شماری که مرتکب شده اید یا سهل انگاری های زیادی که در عبادت های خود داشته اید از خداوند دور شده اید یا خداوند شما را رها کرده و یا حتی نفرینتان کرده است.

اکنون و برای این لحظه فقط این مهم است که باور کنید خداوند شما را فرا خوانده است تا معجزه زندگی خودت باشی.

باور کنید خداوند از طریق این نوشته شما را صدا می زند و فقط کافی است در وجود خود به او پاسخ دهید.

به ندای خداوند (بله) بگویید.

در وجود خود صدای خداوند را بشنوید که نام شما را صدا می زند. سپس به او پاسخ دهید: بله

من در وجودم صدای خداوند را می شنوم: رضا …… رضا …… رضا

و هر روز و هر لحظه به او پاسخ می دهم: بله …… بله ……. بله

برای شروع همین کافی است.

من به معجزات الهی ایمان دارم

این عبارت را با خودتان تکرار کنید.

اگر نمی توانید با صدایی بلند آن را تکرار کنید اصلا مانعی نیست. زیر لب تکرار کنید: من به معجزات الهی ایمان دارم.

حتی اگر زیر لب هم قادر به تکرار این عبارت نیستید، اشکال ندارد. در ذهن خود این عبارت را تکرار کنید.

ممکن است این فکر در ذهن شما مرور شود که: تو نمی توانی در زندگی به آرزوهایت برسی. تو قادر به پرداخت بدهکاری هایت نیستی.

هر طور حساب و کتاب کنی امکان ندارد بتوانی از این شرایط خلاص شوی و زندگی بهتری داشته باشی.

این نگاه تو به خودت و نگرش تو درباره خداوند است.

اما نگاه خداوند به تو و پیام خداوند برای تو چیز دیگری است.

تو هنوز معجزات مرا ندیده ای.

تو هنوز عظمت بی حد و حصر مرا ندیده ای.

تو هرگز خیر و برکاتی که می توانم وارد زندگی ات کنم را نمی توانی تصور کنی.

نگاه من به تو فراتر از نگاه تو به خودت است.

خودت را از نگاه من ببین.

به خودت با چشمان من نگاه کن و درباره خودت آنگونه که من درباره تو فکر می کنم فکر کن.

خداوند همیشه با روش های معمولی و به آن صورتی که تو فکر می کنی در زندگی ات عمل نمی کند.

مواقعی وجود دارد که من کم کم نعمت هایم را وارد زندگی ات می کنم.

در این شرایط تو باید ایمانت را حفظ و با توکل و امیدواری به زندگی ادامه دهی و روزها را سپری کنی.

در این صورت معجزات خودم را وارد زندگی ات می کنم.

به جای اینکه از مرحله ۷ به ۸ و سپس به ۹ وارد شوی تو را از مرحله ۷ به ۸ و سپس به ۶۳ و ۶۴ و … وارد خواهم کرد.

این نتیجه ایمان به دریافت معجزات الهی خواهد بود.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

اخطار

تمرین:

۱- احساس و برداشت خود از آگاهی که کسب کردید را در بخش نظرات ثبت کنید.

۲- مواردی در زندگی خود و اطرافیانتان پیدا کنید که نشانه ای واضح از معجزات الهی در زندگی بوده اند.

۳- در ذهن خود بر اساس این نگرش که در صف دریافت معجزات الهی هستید، مسیری فرضی و آسان برای تجربه چند تا از مهمترین خواسته هایتان را بنویسید. (بسیار مهم)

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.33 from 80 votes

https://tanasobefekri.net/?p=42261
برچسب ها:
94 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار زهرا کریمی
      1403/02/03 20:43
      مدت عضویت: 207 روز
      امتیاز کاربر: 1395 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,462 کلمه

      سلام استاد عزیزم خیلی خیلی خیلی خوشحالم که دارم برای قدم اول کامنت میزارم و تمرینش رو انجام میدم . بهای این آگاهی ارزشمند رو پرداخت می‌کنم.  خیلی خوشحال هستم. 

      احساس من ازین آگاهی اینه که اینا حرفای خداست با من این همون هدایت خداست که من خواسته بودم .

      اون لحظه که اسم خودم رو صدا میزدم اون لحظه که میگفتم من منتظر معجزات خداوند هستم . برام ی نشونه آمد. باد شدیدی امد و پنجره ها تکون خورد ‌.

      من هرچقدر از خدا درک صحیح تری پیدا میکنم بیشتر عاشق خودم میشم رابطه ام با خودم بهتر میشه . 

      این درک بینظیر که من هرچی درمورد خودم فکر کنم خداوند هزار پله از اون بالا تر رو از من میخواد . چون هم من هم خدای من لایتناهی هستیم و انتهایی برای پیشرفت وجود نداره . 

      البته که همین روند توی قسمت منفی هم هست .ولی چقدر خوب و خداروشکر که من میتونم راه درست و از غلط تشخیص بدم . با کمک اون حسی که خدا توی دلم قرار میده . میفهمم راهم درسته یا غلط. 

      آره من واقعا منتظر معجزه هستم . نه بخاطر اینکه من کار خاصی بلدم یا آدم خاصی هستم ‌ بخاطر اینکه من یک انسان هستم و بخاطر اینکه به خداوند تکیه کردم و همه چیز رو از او میخوام از همه چیز و همه کس بی توقعم و همیشه تلاش می‌کنم اینجوری باقی بمونم و تنها نگاهم به خدا باشه و از او بخواهم . 

      من باید وسعت دیدم رو گسترش بدم . من باید منتظر اتفاقات جذاب باشم که فقط به دست خدا رقم میخوره .

      استاد من ازین آگاهی آموختم که خیلی بیشتر ازینا باید از خودم انتظار داشته باشم.

       معجزات زندگی خودم و بقیه : همین چند دقیقه پیش یاد یکی از خاطرات معجزه وارم افتادم و برای خواهر زادم تعریف کردم . ما ی مسافرت رفته بودیم کاشان و تو اون فصل اردیبهشت که موقع گلاب گیری وحشتناک شلوغ میشه ما رفتیم باغ فین اما از بس شلوغ بود حوصلمون نکشید بریم داخل براهمین تو پارک کنارش اطراق کردیم و از طرفی سه تا بچه کوچیک هم همراهمون بود یکی پسر دوساله خودم و بچه های خواهرم . ما سرگرم حرف زدن شده بودیم که یهو فهمیدیم پسر من نیست . یادمه شوهرم در حد مرگ ترسیده بود و همش سر من داد میزد . من طبق معمول محلش ندادم و رفتم تا پسرم پیدا کنم . اون لحظه فقط داشتم از خدا میخواستم خودش کمکم کنه . واقعا آدم دلش خالی میشه وقتی میبینه بچش نیست ولی من تلاش کردم بر حسم غلبه کنم من اونموقه داشتم به خودم میگفتم آروم باش زهرا خدا برات پیداش میکنه . حالا فکر کن اگه تو زهیر بودی کجا میرفتی . و من رفتم اونجایی که حس میکردم ممکنه زهیر بره . رفتم اون ته ته پارک که هم تاریک بود هم خلوت ذهنم میگفت نه اینجا نمیاد . دلم که منبع خداست میگفت چرا از همینجاها رد شده بعد دیدم ی چرخ و فلک هست اونجا و به خیابان میخوره و پر ماشین . حس کردم رفته سمت اونا منم رفتم و دیدم که پسرم ساکت و آروم نشسته روی جدول کنار پارک . بعد رفتم دستشو گرفتم و آوردم . بعد ی پیرمرد بهم گفت بچه شماست گفتم بله ممنونم . گفت داشت میرفت تو خیابون گرفتمش گفتم بشین اینجا تا مامانت بیاد . 

      این داستان از اون داستان هاست که تو کلید اصرار نشون میدادن واقعا.  یعنی این معجزه ست که پسر کوچولوی من تو اون همه شلوغی گم بشه و در عرض چند دیقه پیدا بشه . اونم با خونسردی کامل من . وقتی رسیدم پیش خانوادم شوهرم هنوز نیومده بود بهش زنگ زدم و گفتم بیا پیداش کردم . اونم فوش داد قط کرد

      یکی دیگه از معجزات خودم این بود که رفته بودیم روستا برا عید و از یک راه پر پیج و خم و طولانی  پیاده رفتیم تا برسیم به ی امام زاده . بعد من اون موقع چاد  مشکی سرم بود . و از رو بروی ما یک آقایی با یک گاو سیاه بزرگ نر که برای گاوآهن بود داشت رد میشد . من خیلی ترسیده بودم چون راه خیلی باریک بود و یک سمت تپه و کوه بود یک سمت هم دره . وقتی نزدیک ما شد از دماغش باد داد بیرون و من بیشتر ترسیدم بعد آمد جلو که شاخ بزنه من وحشت کردم و رفتم از سمت دره که بدوم برم اونور از کنارش رد بشم . شوهرم خیلی ترسید که نکنه من پرت بشم تو دره دست منو محکم گرفت جوری که انگشت کوچیکم بشدت درد گرفت . خلاصه گاو رفت سمت خواهر شوهرم که دامنش مشکی بود ولی اون رفت سمت تپه . اونموقه چون خیلی به سرعت همه چی اتفاق افتاد من هیچی نفهمیدم ولی همه گفتن اگه آرمان دستت رو نگرفته بود پرت میشدی پایین دره . دره اش هم انقدر عمیق بود که هیچی از آدم باقی نمیموند . من واقعا نمیدونستم چه اشتباهی کردم تازه از دست شوهرم ناراحت شده بودم که چرا دست منو گرفتی نمیزاری فرار کنم . اما بعد ۵ سال الان می‌فهمم که اون ی معجزه بوده .که من زنده بمونم .

      معجزه دیگه اینکه شوهرم تعریف می‌کرد تو سن نو جوونی که بوده رفته بود توی آب سد شنا کنه و تا یکجایی پیش میره اما موقع برگشت خسته میشه و دیگه توان دست و پا زدن نداره . میگه دیگه مرگ برام حتمی شده بود و بیخیال تقلا شدم و بی حرکت روی آب موندم اما غرق نمیشه و روی آب میمونه و یکم انرژی میگره و شنا میکنه و میاد ساحل و زنده میمونه .

      مادر شوهرم تعری میکرد چندین سال پیش وقتی که یه دبه نفت میزاره روی شونه اش تا ببره خونش مثل اینکه دبه نشتی داشته و کمکم میریزه روی تنش بعد میره پیش خانوم های همسایه و مشغول حرف زدن میشه و وقتی نزدیک آتیش توی حیاط همسایشون میشه یهو آتیش میگیره و کلی از بدنش میسوزه جای سوختگی رو بمنم نشون داد واقعا بد بود . گردن شانه سینه دست و پهلو . نمیدونم چقدر طول کشیده تا از روستا به بیمارستان برسه و نمیدونم چه مدت بستری بوده . ولی شوهرم نمی‌گفت من اونموقه کلاس ۵ بودم و تو مدرسه شبانه بودم داشتم از نگرانی میمردم چون دکترا گفته بودن امیدی نیست فقط دعا کنید . شوهرم میگفت انقدر دعا کردن و گریه کردم که خوابم برد بعد تو خواب ی نور سبز دیدم و شنیدم یکی بهم گفت حال مامانت خوب میشه نترس . میگه از وقتی اونو دیدم دیگه آروم شدم . و مامانمم زنده موند . و حالش کاملا خوب شد .

      معجزه بدی تصادف خواهرم بود که ماشینشون چپ میکنه ولی همشون سالم می‌مونن و خون از دماغشون هم نمیاد .

      معجزه بعدی این بود که من و شوهرم چند سال پیش که خیلی اوضاع مالی بدی داشتیم و اون سرباز بود شوهرم میره از رودخونه روستاشون ماهی میگیره و میاره تهران میزاره رو چرخ دستفروشی میکنه و خیلی فروش خوبی می‌کنیم ی عالما مشتری دائمی پیدا می‌کنیم و در طول دو ماه ۱۸ ملیون در میاریم انقدر سودش خوب بود که شوهرم چند نفر هم شریک میکنه و اونا هم سود میکنن . آنقدر براش خوب بوده که هنوزم بعد چهار سال و اینکه کار دولتی و خولی داره بازم اینکار انجام میده البته خودش میگه بیشتر علاقه داره وگر نه محتاج نبودیم .

      من بخوام بشینم فکر کنم هزارتا معجزه تو زندگی خودم و اطرافیانم دیدم ولی جالبه هیچوقت همچین نگاهی نداشتم بهشون و اصلا اینجوری بهش فکر نکرده بودم ممنونم ازت استاد عزیزم.  اصلا حواسم نبود که آشنایی با خود شما هم واقعا برای من یک معجزه بود که تونستم بعد ۴ سال وزن کم کنم و بعد ۶ ماه هنوز اضافه نکردم . البته من یقین دارم که دیگه هیچ وقت اضافه وزن نمیارم . چون لاغری رو از شما یاد گرفتم استاد عزیزم .

      من دوسال پیش هم با استاد عباسمنش آشنا شدم که اونم واقعا معجزه بزرگی بود چونکه من ۳۶۰ درجه تغیر کردم و خیلی بهتر شدم . و از طریق ایشون با استاد عطارروشن آشنا شدم .

      ۳ . مسیر فرضی و آسان برلی رسیدن به مهمترین خواسته ها 

      من خرید خونه برام یه خواسته خیلی مهم . مسیر فرضی و آسون من اینه که عروسک هایی که بافتم و گلدوزی هایی که در آینده میخوام انجام بدم با بالاترین قیمت بفروش بروند و من خیلی راحت بعد ۶ ماه بتونم خونه بخرم .

      خرید ماشین هم برای من خیلی مهم . مسیر آسان اون اینه که من با پس انداز هایی که از فروش محصولاتم جمع کردم از یه کویک سفید و سرحال خوشم میاد و میرم برای معامله کردن و صاحب ماشین ی خانوم مهربون که قصد مهاجرت داره و از من خیلی خوشش میاد برا همین با اون پولی که من دارم راضی به فروش میشه .

      من دوستدارم ماهیانه درآمد داشته باشم و یک مسیر آسان در ذهن من اینجوری که من مهریه ام رو بگیرم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سرباز امام زمانم
      1403/01/28 06:16
      مدت عضویت: 16 روز
      امتیاز کاربر: 485 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 865 کلمه

                  😍 به نام خالق بی حدومرز😍

      سلام خدمت همه همسیری های گل و استاد گرامی👋🏻

      وااااای چه عالی از خدا حرف زدین استاد اما این کافی نیست خدا خییییلیییی بزرگه اما همین حرف ها خیلی به دلم نشست مخصوصا اونجا که خدا منو توصیف میکنه ومیگه که خودتو از نگاه من ببین  مما انسان ها خیلی جاها خودمونو سرزنش کردیم  افرادی رو تو سر خودمون زدیم  به خودمون وصله  ناجور :توشانس نداری. تو باید زجر بکشی. حقته و…. به خودمون چسباندیم 

      اما نگاه خدا اصلااااااا این طور نیس خدا تورو اشرف مخلوقاتش دونسته یعنی از همه موجودات از بزرگ وکوچک. تورو برتری داده حتی یکی از فرشته هاشو به خاطر تو از بهشت بیرون انداخت فقط برای این که به تو سجده نکرد خدا وقتی تورو افرید گفت :فتبارک الله احسن الخالقیق.    به به چه موجودی خلق کردم  ددرسته از خا گو بی ارزشیم امااز روح خودش در ما دمید ومارا از میلیارد ها موجود برتر کرد وفقط به ما فرمو. درست عمل کن من تورو میخوام تو برای منی به من برمیگردی تو بنده منی شیطان به تو حسودی میکنه برای همین میخواد توهم همراش بری جهنم 😓

      پس درست عمل کن 

      امام هادی (ع) میفرمایند:از شر کسی که خود را بی مقدار میشمارد ایمن باش😣

      پس نباید خودتو کوچک ببینی دوباره از حد نگذری خیلی خودتو بزرگ ببینی نه فقط این و بدون خدا نگاهش به تو خیلی از نگاه خودت به خودت بالاتره

      اگر میدونی استعداد در یک کار داری خدا تورو سرشار از استعداد میبینه 

      اگر خودتو زیبا میدونی خدا تورو زیباتر میبینه 

      اگر خودتو بچه درس خون میبینی خدا تورو دانشمند میبینه و هزار هزار مثال دیگر که همه نشون میده بابا زندگی بانگاه خدا زندگیه پس با اون نگاه زندگی کن😊معجزه زندگی خودت باش خوب میدونم که خدا خواسته که منم در صف معجزاتش قرار بگیرم و زندگیمو تغییر بدم خدایا شکرت🥰🥰

      من به خدا جواب میدم بلههههه 😘

      من به معجزات الهی اییییماااان دارم 😍

      من با نگاه خدا زندگیمو دوباره اغاز میکنم 😍

      من معجزه زندگی خودم میشم و با خدا از مرحله یک به صد پرواز میکنم😍

       ومن بهترین خودم میشم واز تلاش هام لذت میبر من از همین الان لذت میبرم تا فرصت دارم تا فردا کی زنده هس کی مرده؟

      خلاصه کلام که در این گام فهمیدم اشتباه به خودمون نگاه میکردیم باید از دید خدا ببینم الی شکر بابت این اگاهی🥰

      تمرین اول :خب بالا کلی حرف زدم حرف ها که تموم نمیشه اما دیگه جلو خودمو میگیرم که سرتون در نیاد🤗 وای که چقدر دید گاه نوشتن حال میده ببخشید من خیلی حرف زدم😅

      تمرین دوم: اول خودمو مثال میزنم من از این رو به اون رو شدم اصلا خیلی گمراه بودم اما الان از این که هر لحظه عاشق تراز قبل به خدا میشم اشک شوق میریزم واقعا از ته ته دلم شکر میگو و نمیتونم جلوی اشک هامو بگیرم شکرت😍

      یا کسانی که دارم واقعا تغییرشون رو میبینم و میدونم فقط خدا میتونه این قدر تغییر بده  

      با خودم که به تغییراتی کردم که خوب میدونم خدا بادید خودش داده چون واقعا خیلی بزرگن و خدارو خیلی شاکرم یکیش همین هدایتم بقیش بماند 😉

      فقط می تونم بگم خدایاااااا خییییلی مهررررربوووونی شکرررررت😘😍

      تمرین سوم : خب یه مسیر ساده اینه که ازش حرف بزنم خودمو بهش وصل کنم وتوکلمو به خدابدم این برای اولی خواستم بود

      خب برای زیبایی صورتم درست بهش برم وتغذیه درستی بهش برسونم و نذارن هر موادی وارد صورت نازم بشه😊

      خب خب خب برای لاغری باید روز فکر و ذهنم کار کنم تقلای بی جا نکنم و چون در صف معجزاتم ایمان داشته باشم که میشه ومن میدونم که میتونم پس خدا بالا در میدونه ومیده توکل به خودش😍

      خب برای مهربون شدن فقط کافیه اون لحظه عصبانیت به خودم بگم واسه چی الکی عصبانی میشی و به خودم از مهربونی خدا و اهل بیت بگم که چقد سریع می بخشند و خلاصه خودمو قانع منم که دیگه عصبی نباشم ☺

      برا رسیدم به قدم هم به نظرم باید مثل لاغری اقدام منم و اشتباهات و پاک کنم به بار فیکس علاقه دارن در حدی که خوشبگذره بزنم نه بازور و فشار من در صف معجزاتم پس میشه تقلا ممنوع 

      برای به دست اوردپ پول میتونم کانال بزنم و از هنر هام استفاده کنم  وو بفروشم با کلاس تق ویتی بگذارم و کلی کار دیگه میشه کرد من در صف معجزاتم پس میشه😘🥰

      می تونم از زیبا کردن اتاق خودم شروع کنم یا خونمون رو مراقب باشم هر اشغالی جمع نشه و از وسایل شیک استفاده کنم و..و..و..

      میتونم با دائم فکر کردن به الگوم که چه خانومیه و خواندن کتابهایی که مربوط به ایشونه و تمری کردن برای سر به زیر انداختن …. شروع کنم بقیش باخدا و معجزاتش🥰

      میتونم دست پدر و مادرم رو ببوسم به این فکر کنم که مهربونی با خانواده چه ثوابی داره و به خدا توکل کنم🥰

      میتونم مثل نوبت اول که عالی خوندم و۲۰شدم نوبت دوم رو هم با عزم وجزم بیشتر بخونم صبح. امتحان دارم ومن ازهمین الان باتوکل به خدا و معجزاتش شروع میکنم یاعلی مدد😇

      یارب شکرت که هدایتم کردی🥰

      من به معجزات الی ایمان دارم😍

      توکلم به خداست و میدونم که میده چون تو صفشم  اینجا مینویسم که شاهد باشید من باتوکل به خدا آغاز میکنم الهی به امید تو 😍

      استاد ازتون ممنونم بابت این اطلاعات که در اختیارمون گذاشتید اجرتون با خود خود خدا😊

      حال دلتون بهاری حق نگهدارتون 

      یاحق👋🏻

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار یاسمن
      1403/01/27 15:28
      مدت عضویت: 798 روز
      امتیاز کاربر: 10858 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 189 کلمه

      به نام خالق هستی بخش

      با سلام

      من به معجزات الهی ایمان دارم.من به معجزات الهی ایمان دارم..

      خیلی قشنگ و انگیزشی بود گام اول ،معجزات الهی چیزی فراتر از درک و منطق و امکانات موجود ما است.یعنی یک قدرت مطلق و دست و دلباز که عاشق ماست و می‌تونه آرزوهای قشنگ ما را براورده کند.من هم معجزات ریز و درشت زیادی در زندگیم داشته ام که شاید انها را به پای شانس و موهبت گذاشته ام.از نوع استخدام شدنم گرفته تا تصادف و چپ کردن ماشینم که حتی یک خراش هم برنداشتم.یا آمدن دختر شیرینم به زندگیمون بعد از دست دادن پسرم و آوردن امید و شادی به خونه مون و….شاید اگه بخوام بنویسم خیلی زیاد شوند این موهبت های الهی .ولی جدیدترین معجزه ی خدا به زندگیم  بدون اغراق هدایت شدنم به سایت تناسب ذهنی بود که از هر لحاظ زندگیم را دگرگون ساخت.من به معجزه ی خدا ایمان دارم و مطمئن هستم به زودی به تک تک آرزوهای قشنگم که برای خودم و آسایش دیگران است میرسم.خدایا هزاران بار شکرت بابت این آرامش و احساس خوب که به واسطه ی استاد عزیزم به من داده ای.ممنونم استاد خیلی بزرگوارید🙏🌺

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار fatima
      1403/01/25 10:26
      مدت عضویت: 318 روز
      امتیاز کاربر: 3090 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,596 کلمه

      به نام عشق 

      سلام به هممون، سلام به استاد عطار روشن عزیزم

      من قبلا نظر ثبت کرده یودم در این قسمت ولی اینبار آگاهی متفاوتی از این قسمت دریافت کردم. 

      من اخیرا، حدود یکی دو سال که سعی میکنم روی روابظ کار کنم که روابط خوبی رو تجربه کنم، خصوصا در مورد روابط عاطفی. من متوجه شده بودم که چقدر دوست دادم تو رابطه باشم، وقتی تو رابطه ام حس و حالم خیلی خوبه، البته رابطه درست. وقتی خودم رو از چشم های اون فرد میبینم چقدر زیباست… و بودن در جو رابطه همیشه برای من خوشایند بود.ولی من دوست دارم حتی موقعی که تو رابطه هم نیستم همونقدر حس و حالم خوب باشه و مدام منتظر نباشم تا در یک رابطه عاطفی باشم. و وقتی کامنت دوستمون فریبا رو خوندم خیلی به دلم نشست…. میخوام همه کس خودم باشم، پدر خودم باشم، مادر خودم باشم، همسر خودم باشم، رفیق خودم باشم… و این جمله این مطلب، خودتو از چشمای خدا ببین… برام. معنای دیگری داشت اینبار. اصلا چرا بخوام خودمو از چشم یه آدم دیگه ببینم تا همه چی قشنگ تر به نظر برسه؟ وقتی خدا همیشه داره منو یه جوری نگاه میکنه انگار من تنها کسی ام کا خلق کرده و همیشه داره با عشق از اثر هنری اش، از وجودش و از زیباییش لذت میبره؟

      ♡میخوام خودم رو از چشمای تو ببینم،تویی که هر روز من رو با عشق تماشا میکنی. 

      یه وقتایی میخوام برا خودم یه چیزایی بچینم ولی بعدش میگم اصلا دست خودت، تو سورپرایزم کن. چون فکر میکردم هرچقدرم من زیبا بچینم میدونستم میتونه زیباتر از اینم باشه و من اون زیباتره رو میخواستم که خدا میتونست ببینه. و شما اینجا گفتیدش… هرچیم من بچینم خدا هزاران برابر زیباترش رو برام میچینه و میبینه. 

      و زیباترین عبارت ممکن:” من به معجزه های الهی باور دارم.” این جمله رو اینبار جور دیگری درک کردم. وقتی یه نفر بتون میگه من فلان کارو براتون انجام میدم، شما کاملا مطمئنی که انجامش میده و اونو بسته شده میدونی! تمام! خدا خودش گفته همه چیزو بسپار به من من برات حل و فصلش میکنم، میدونی وقتی میگم خدایا اینو سپردم به خودت یعنی دیگه ولش کنم، دیگه مدام توی فکرم اینور اونورش نکنم، دیگه هی منتظر جواب نباشم.مطمئن باشم همه جی درسته دیگ. این یعنی خدایا من به معجزه هات ایمان دارم.

      من به معجزه هات ایمان دارم یعنی من قبول دارم خووم تو این کاره عجز دارم، کار من نیست ولی میدونم که تو میتونی انجامش بدی و باور میکنم وقتی میگی برای من انجامش میدی.و دیگه خیالم راحت باید باشه. 

      امروز برای من انجامش دادی. میخواستم بیام از کتابخونه یکی از دانشگاه های شهر استفاده کنم، دانشجوی این دانشگاه نیستم و کارت دانشجویی ندارم. هی میگفتم نگه کارت نشون بده و فلان و اینو بگم و… تا اینکه دیشب این مطلب رو که خوندم، گفتم داری میگی من به معجزه هات ایمان دارم، اونوقت یه کتابخونه رفتن اونم جایی ک خودش هدایتت کرد دلهره داری؟ ول کن بابا. و سعی کردم دیگ بش فکر نکنم. وقتی اومدم وارد کتابخونه بشم، اصلا نگهبان نبودش! میدونید؟! نه اینکه باشه و چیزی نگه، نه! کلا نبودش! اینجوری قلع و قمع میکنه برات همه جیو! واقعا نگاهش فراتر از نگاه ماست! من میگم خدایا نگهبانه کاش نگه کارتتون رو نشون بدید، خدا میگه جانم؟چی؟ نگهبان؟ بیا عزیزم کلا نگهبانو برات برمیدارم، دیگه چی میخوای؟ خلاصه دیدم عمیق بشی تو این جمله من به معجزات خدا ایمان دارم خیلیه.بگی و عمیق درکش کنی خیلی برات جواب میده چون قلبت رو محکم میکنه. من به معجزه های خدا ایمان دارم یعنی همون من ایمان دارم میتونی همه اون چیزایی ک از نظر من خیلی سخته رو شما سه سوته برام اوکی کنی،یعنی یقین دارم به اینکه وقتی میگم این پای تو، تو حلش کن برام، دیگ بی تاب نمیشم چون اصلا شک ندارم ک انجامش میدی.

      یه معجزه قشنگ میخوام براتون بگم، حدود دو سال پیش من تو یک رابطه ی نامناسب بودم، خیلی احساس وابستگی داشتم و هرچی میدویدم کمتر گیرم میومد! خلاصه رسیده بودم به جایی ک واقعا شبانه روزی به اون شخص فکر میکردم،تصور میکردم دیگ نمیتونم کسی رو دوست داشته باشم. این رابطه پر از وابستگی از سمت من به شدت زندگی من رو تحت الشعاع قرار داده بود.من این شرایط رو دوست نداشتم. رسیدم به جایی ک گفتم خدایا دیگه بسمه! خسته شدم. تو منو جمعم کن! من از پس خودم بر نمیام شما منو جمع کن! بکش بیرون من رو از فکر کردن شبانه روزی بهش! خسته شدم دیگ و با وجود اینکه گفتنش برام سخته اما لطفا شما یه کاری کن دیگ بش فکر نکنم، دیگه نمیخوام فکر کنم.خلاصه گذشت و گذشت تا اینکه یه روز دوستم هدا بهم گفت فاطمه،میلاد میخواد از شهرستان بیاد دیدن سارا(یکی از دوستای هدا) و با ماشین دوستش میاد، و  دوستشم همراهشه. میلاد از سارا خواهش کرده که به همراه دوستی چیزی بیاد ک وقتی میرن دور بزنن دو نفری، دوستش تو کافه تنها نباشه زشته و فلان و…  و خلاصه یه جمع دوستانه باشه. سارا از هدا خواهش کرد که همراهشون باشه. حالا اینجارو باشید، هدا یکی از ترس هاش بیرون بودن با یک پسر بود(بخاطر شرایط خانوادگی). و میخواست بر این ترسش غلبه کنه. که خداوند این موقعیت رو در مسیرش قرار داد. وقتی هدا بهم گفت میخواد بره اولش بهش تشر زدم! گفتم دوستومیلاد تو کافه تنها میمونه که میمونه! به درک! چه لوس و…. وقتی هدا گفت بخاطر غلبه بر ترسم میرم بش گفتم اوکیه پس. برو. من نمیدونستم جه روزی رو قرار گذاشته بودن که برن. یه روز ظهر بعد از کار، رفتم خونه هدا، سر نهار بودیم که گفت امروز قراره با بچه ها بریم. گفتم ععع جدی؟ یعنی من باید زودتد برم خونه امروز جون تو میخوای بری بیرون و… بش گفتم میخوای همراهت بیام تنها نباشی با اون آقا؟گفت نه میخوام انجامش بدم و برم تو دل ترسم. بش گفتم خوبه. تهارو که تموم کردیم گفت: میشه لطفا همراهم بیای عصر؟ بش گفتم باشه. خب! حالا دقت کنید من از همون لحظه شروع کردم مسخره بازیو! اگر یارو زشت بود من نمیتونم پیش یکی زشت بشینم و اگر چاق بود و…. 😂هدا گفت تو رو خدا تصویر سازی نکن ول کن هرچی شد شد! عصر تو یه هوای فوق العاده زدیم بیرون، من تو ماشین هی میگفتم تو رو خدا بیا خودمون بریم بگردیم ولشون کن بگو نمیام و سارا بره بدرک و…. خیلی تلاش کردم منصرفش کنم کا نره و خودمون بریم دور دور😌گفت حالا بریم دیر شد و نیومدن خودمون ک همون اطراف مقصدمون بود. خلاصه تا خود در کافه من نمیخواستم برم و هدا هی اصرار میکرد و بالاخره رفتیم داخل. عاقا دوتا پسرا پیش هم نشستن و سارا هدا پیش هم، این رفیق منم منو انداخت سر میز کنار اون آقا! کارد میزدی خونم در نمیومد. من نمیخواستم برم جون اگر جمعی همفکرم نباشه حوصله حرفای چرت و مرت ندارم و شرکت نمیکنم تو اون جمع. خلاصـــــه اینا شروع کردن صحبت کردن و همـــــــشم عربی اصیل و فصیحی که من اون موقع توش خوب نبودم. یه ذره هم با اون آقا کل کل کردیم و بعدش من در سکوت برای اینکه به حرفای تقرسیبا منفیشون توجه نکنم توجه ام رو به زیبایی های محیط بردم. و از قضا توجه ام به دوست میلادم جلب شد. دیدم چقدر تمیز و خوشتیپه و تمان اون جیزایی ک من برای یک مرد از لحاظ تمیزی دوست داشتم رو دار. دیدم چقدر نجیب و چشم پاک و پره. خوش هیکل و قد بلندم ک بود. عاره خلاصه.😂✌🏻میلاد و سارا رفتن و منو هدا و اون آقا موندیم کلی گپ زدیم و خوش گذشت و تحسینش هم کردم و بش گفتم ویژگی های مثبتی که دیده بودم رو و خلاصه اش کنم حدود یه هفته بعد اون دیدار یک ارتباط بین من و اون آقا شروع شد. ارتباطی که خیلی از تضاد هایی که من در رابطه قبلی باشون برخورد کرده بودم دیگه نبودن و اینکه اون صدا…. اون صدایی که موقعایی ک میرسم به یه خواسته و حواسم نیست از درون نوازشم میکنه….:( دیدی تونستی کسی رو دوست داشته باشی….) واو! ببین با تمام مقاومت های من برای نرفتن به اون جمع آخرش چی شد! من حتی سارا رو نمیشناختم😂ولی خدا کارش رو خوب بلد بود و جالب تر اینکه بعدها به من گفت همون لحظه که وارد شدی چشمم رو گرفتی… به همین سادگی خداوند من رو در زمان ومکان مناسب قرار داد و  اون رابطه یکی از بهترین تجربه های من بود هم از لحاظ طرف رابطه، کیفیت رابطه و هم نوع رخ دادنش. همه چیز چیده شده بود برای من. 

      در مورد تمرین سوم: 

      من واقعا دوست دارم از کار فعلیم خارج شده و وارد کسب و کار شخصی خودم بشم. دوست دارم خیلی ساده پیش بیاد، یکی در مسیرم قرار بگیره سایتم برام آماده کنه، خیلی سریع سایتم در بسن اون قشر خاصی ک بش احتیاج دارن معرفی بشه و کلییییی واریزی بیاد برام فقط. بعدم برم خیلی راحت بازخرید کنم و تمام. 

      درباره ازدواجم، دوست دارم اون شخص رو ببینم یه جا بعد تو همون نگاه اول هر دو بفهمیم عاقا این همونیه که میخوام و آشنا شیم و و اینا و بعد زانو بزنه ازم خواستگاری کنه خیلی خوشگل و بریم سر خونه زندگیمون سرجمع من بعد خواستگاری در عرض یک هفته میرم خونه ام. 

      درباره یه مورد مهم، دوست دارم آگاهب مربوط بهش رو بهتر و بهتر درک کنم و کلا رفع بشه و خداروشکر در مسیرشم. 

      دوست دارم دوتا ماشین خارجی داشته باشم، یکی از اون درازا و یکی شاسی بلند گنـــــده.و یه خونه برای خودم. مثلا یا یه بیزینس من آشنا میشم و همکاری و… اونم میخواد بره حارح و دیگ چیز میزاشو اینجا نمیخواد و ماشین و خونه رو میده ب من. 😌

      مرسی استاد مهربون قشنگم بابت این دوره عالی ات. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Vafraze12
      1402/12/25 06:06
      مدت عضویت: 1487 روز
      امتیاز کاربر: 10776 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 267 کلمه

      با سلام

      من خیلی خوشحالم که به این آموزشها رسیدم چقدر زیبا در مورد خداوند گفتید . ممنونم استاد خود شما معحزه زندگی من هستید پن واقعا از خدا جونم ممنونم .

      دخترم یکی از معجزات خداوند بود که موقعی اونو به من داد که واقعا زمانش بود زمانبندی خدا حرف نداره.

      من وقتی سر کار رفتم که در بهترین شرایط بود کی فکرشو می کرد که من بشم دبیر واقعا خدایا شکرت.

      من عملم توسط یک پزشک ماهر یکی از معجزات خدا بود و پرداخت هزینه عملم توسط یکی از دوستانم یک معحزه بود من انجام پرتو درمانیم در زنجان یک معجزه خداوند بود.

      من رسیدن به ۴۰ میلیون در زندگیم یک معجزه خداوند بود.

      من هدایتم به حافظه نوین یک معجزه بود .

      من خانه ام در سرایداری یک معجزه بود.

      مسیر فرضی

      اولش بگم اگه من در دکتری قبول نشدم این به این معنا نیست که خدا نمی تونه.

      اینکه من ۳ قلو می خوام و ندارم این به این معنی نیست که خدا نمی تونه 

      حالا معجزات فرضی در زندگیم را می گویم.

      اینکه من الان در کلاس دکتری هستم یکی از معجزات خداوند هست.

      اینکه من الان خونه از خودم دارم معجزه خداست.

      اینکه من ۳ قلوی چشم آبی دارم معجزه خداست.

      اینکه ستایش دانشگاه ملی همون سال اول قبول شد معجزه خداست.

      اینکه من خونم در کوی اساتید هست معجزه خداست.

      اینکه هر سال به یک شهر سفر می کنم با کلی پول معجزه خداست.

      اینکه یک شغل دارم که درامدم در روز ۲۰ میلیون تومنه معجزه خداوند است.

      اینوه من حافظ قرآن شدم و در مسابقات همیشه اولم معجزه خداوند است.

      اینکه من الان متناسب هستم و بهترین لباسها را می پوشم و جوانتر شدم معجزه خداوند است. خدایا شکرت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریبا
      1402/12/19 08:36
      مدت عضویت: 555 روز
      امتیاز کاربر: 4745 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 627 کلمه

      سلام 

      چقدر  زیباست نگاه تداوند 

      من خودم رو میگم ک عادت کردم‌ن تنها از پنجره چشمان خودم بلکه از پنجره چشمان دیگری ب خودم نگاه کنم قضاوت کنم سرزنش کنم 

      چ زیباست بیام از نگاه خداوند ب خودم نگا کنم 

      ک از زندانی چن ذهن بیام بیرون 

      متاسفانه عادت کردیم ب حرفهای ذهن

      وقتی میگه دنیا ب پایان رسیده تو تمومی باورش میکنیم 

      وقتی میگه تو نمیتونی اگه میشد تا حالا شده بود 

      وهزاران هزار ندای دیگر 

      همیشه نار احت ماجرا بودم ک چرا من بدم چرا انقدر مادرشوهر شوهر و بقیشون انقدر میگن من بدم بخدا گاهی میشد میشستم میگفتم نکنه راست میگن نکنه ایراد از منه

      اما این معجزه ب نام نیروی الهی ک باعث شدمن الان اینجا احساس کنم ن اونها میخواستن ی بدل از خودشون بسازن 

      انسانها با یکی دیگه چرا مشکل دارن برا اینک عین خودش نیس 

      ب شدت پذیرش در جای جای زندگیمون حس میکنم 

      هر جا ناراحت شدیم بپرسیم ایا من میخوام این شخص مثل من باشه یا خود خودش میپذیرم 

      معجزه خدا اینو برام رقم زدم 

      درک کردم من تایید شدم من بزرگ هستم من زیبا هستم

      من ب تایید دیگری نیازی ندارم 

      من از منجلاب خودمو کشیدم بالا 

      و اون موقع خیلی چیزها رو دیدم ک قبلا نمیدیم خیلی چیزهارو حس کردم ک قبلا حس نمیکردم 

      من خدا رو تو زندگیم دیدم 

      والان ثانیه ب ثانیه زندگیم میتونم ک ببینمش حله موضوع برام مادامی ک نبینمش اونقدر پایین میرم ک بالاخره ببینمش 

      وبفهمم همه چیز اونه 

      قدرت خدارو بینم ن بنده اشو 

      حتی چیزهایی ک بهم داده من عادی میبینمش 

      فک میکنم باید باشه اما ایا ک واقعا اینطوره 

      چقدر خودمو کم باور دارم 

      چقدر همه رو بزرگ کردم خودمو کوچک 

      ازدواج میکنیم میگم تمومه شاید باورتون نشه ک هدف کلی ما از زندگی هممون ی جوری شکل گرفته ک ازدواجه

       ازدواج میکنیم میبینیم چی شد خبری نیس پس هدف من این بود لذت نمیبریم چن فک میکردیم بهشت ما اونجاس و میرسیم میبینم همونه فقط شکلشه ک عوض شده 

      من معجزه خداوند رو زمانی ک ب این سایت هدایت شدم دیدیم و از اون روز هرموقع مشکلی داشتم ازش خواستم دقیقا من ب فایلی ب چیزی هدایت کرده ک درس بگیرم یاد بگیرم خود خدا برای من معجزه هس مثل چوب جادویی میمونه ک خودمون برش نمیداریم تا جادو کنیم باهاش 

      خدا معجزه زندگی هممون هس اما چقدر باورش دارم چقدر درکش کردم 

      وقتی ب شرایط الان نگا میکنم میبینم

       امکان نداره رابطه من درست بشه 

      امکان ندازه همسر من تغییری کنه 

      امکان نداره با شرایطی ک دارم بتونم خونه بخریم امکان نداره ک من لاغر شم اما 

      من خدا رو دارم اره وقتی ب دست بندش نگاه میکنم اره امکانش نیس 

      اما من ب دست خدا نگاه میکنم و باور دارم ک میشه خدا داره خدا میتونه اما بندش ن 

      من از کی میخوام از بنده ای ک خدا خلق کرده یا خود خدا 

      از بچه یا مامانه 

      من از کی میخوام 

      خدای من اونقدر بزرگه ک ی خونه براش چیزی نیس 

      خدای من اونقدر بزرگه و عالمه ک کمکم میکنه هدایتم میکنه تا وزنمو اضافات رو کم کنم هم اضافات ذهن درون هم بدنم رو 

      در دنیای ک من هم بودم امکانش نبود اما من شدم من تغییز کردم پس میشه من از نگاه خدا مینگرم ک میشه 

      من همسرم پارسال خیلی معجزه وار از ی تصادفی ک هیچی سالم نمونده بود سالموسلامت موند 

      من دخترم معجزه زندگیم بود جایی ک حس کردم تموم شده مردم کاش بمیرم خدا وند عروسکی ب من هدیه کرد ک ب زندگیم معنا بخشید

      من تغییرم و دیدن و شنیدن حرفهایی ک باعث تعییرم شد معجزه بود برام 

      من هر موقع صداش زدم دیدمش معجزه دیدم 

      خدا مثل دریا میمونه اما ما یاد نگرفتیم ب دریا و بینهایتیش نگا کنیم 

      اینطوری تو ارامشیم لذت زندگی شادی فراوانی تجربه میکنیم یاد گرفتیم بند قطره هایی باشیم ک فقط قطره هستند مثل من مثل تو 

      اما ما فقط قطره ایم ب بی نهایتی خداوند وصله وقتی این وصل ببینی تو هم میشی بینهایت اما نبینیش میشی ی قطره تک و تنها 

      خدا هنیشه هوامونو داره این ماییم ک خودمونو تنها گذاشتیم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار 989183774095
      1402/12/16 14:34
      مدت عضویت: 54 روز
      امتیاز کاربر: 2175 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 244 کلمه

      بنام خداوند مهربان ،

      سلام به استاد وهمه عزیزانی که در این سایت ،تشریف دارند وای دیدگاه را مطالعه می‌کنند ،خداراشکر میکنم که من را مخلوقی ارزشمند قرار داد،

      مدتی بخاطر مسایلی که در زندگی برایم ،پیش آمده ،نا امید ولی هدف شده بودم، 

      ولی دیشب سایت تناسب فکری شدم ،وتلفنی با استاد عزیز آقای عطار روشن صحبت کردم ،وراهنمایی فرمودند ،که مدتی از دوره زندگی به کمک خدا استفاده کنم ،وایشان متواضعانه ومهربانانه به سوالاتم پاسخ فرمودن که بی نهایت سپاسگزارم ،

      که همان دیشب سرگذشت خانم لاله از آمریکا را مطالعه کردم و درس توکل و اعتماد به خدا را خواندم ،وچگونه خداوند،کارهای لاله خانم را ردیف کرد،ومعجزه وار به خواسته هایش رسید ،از دست رییس مضطرب وعصبانی راحت شد،ورییس خانم خوبی را تجربه کرد،عمل جراحی موفقیت آمیز را داشتند،ودیدن خانواده وسفر به ایران،خدایا شکرت که این هم وطن کارها خواسته هایش محقق ،پس برای من هم میشود ،

      که برای فرزندم خونه رهن کنم در تهران،واوراحت به سرکارش برود در خوابگاه عمومی نباشد، خودم هم به مظلوم بودن پایان دهم وحقم را از کسانی که بهم ظلم کردن بگیرم ،به امید خدا ،وزندگی خوب وباارامشی پایمان به معجزات خدارا تجربه کنم ،

      ونظرم رانسبت به خداوند تغییر بدهم واو را بخشنده تر و مهربان تر و هدایت گر بدانم ،او می‌تواند باثروت بی پایانش مراهم ثروتمند کند،وارامش مالی عطا کند،شجاعتر، سپاسگزارترم کند،خدایا شکرت ،خدایا شکرت ،خدایا شکرت مجدداً از استاد گرامی تشکر میکنم،امید وارم ،مسیرها دریافت الهامات خداوند عزیز به روی من هم باز شودامین یارب العالمین 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آیلین وارتانیان
      1402/12/15 16:32
      مدت عضویت: 1268 روز
      امتیاز کاربر: 34131 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,460 کلمه

      با عرض سلام خدمت استاد گرامی و همگی دوستان عزیز من به معجزه الهی باور دارم و هر روز وقتی سر کار میرم بیشتر بر من واضح میشه که انسان و خلقت انسان و داشتن این همه نعمت و رحمت که خداوند به انسان عطا کرده چقد با ارزش و اعجاز انگیز می باشند . ساده ترین ولی مهم‌ترین نعمت نفس کشیدن که اصلا شاید هم به چشم ما نیاد ولی خدای نکرده اگر هر مشکلی پیش بیاید باید چند نوع دستگاه به انسان وصل بشه که همین عمل ساده و حیاتی را برای زنده بودن انسان انجام بده ولی هنوز پیشرفته ترین دستگاهها قادر به نفس کشیدن به صورتی که خداوند مهربان به ما هدیه داده برای انسان نیستند . اکسیژن و یا هوا که خداوند در اختیار ما به صورت رایگان قرار داده ولی اگه تباشه چقد سختی پیش نیاید و برای تهیه مقداری هوای اکسیژن دار باید در بیمارستان بستری شد . علاوه بر همه نعمتهای جسم انسان روح زندگی و همه احساس‌هایی که خداوند در ما نهاده نعمتهای الهی هستند مه من هر روز شاکر آنها هستم که هدایا و معجزهای هر روز خدای متعال را در درونم و وجودم می بینم و با آنها هر روز از زنده بودنم لذت میبرم . الهی شکرت . من معجزهای زیادی توی زندگیام داشتم . سفر به امریکا ، پرستار شدندم ، همسر عراقی و عربی زبان که همیشه دوست داشتم همسری عرب داشته باشم و پسرم و دخترم . زندگی پر از عشق و امید و ذوق و شوق . مادر عزیزم و خواهرم که زندگی من را نورانی کردند و سلامتی و بودن در مسیر تناسب ذهنی و آشنایی با استاد عزیز عطا روشن و دوره‌های آموزشی این مسیر از معجزات الهی در زندگی من هستند . که هر روز خداوند را برای داشتنشون سپاسگزارم .من در طی مهاجرت به امریکا از کشورهای بسیاری گذشتم و چندین سال به طور اجبار در هر کدامشون زندگی کردم و واقعا خدا رو شکر می کنم که ایرانی هستم و کشور زیبای من و وطنم ایرانه . ایرانی بودن میگی یک معجزهاست چون ما ایرانی‌ها انسان‌های متفاوتی هستیم راستش رو میگم پر از عشق به مادر و فرزند و به خانواده . وفداری و صمیمیت و احترام هستیم . خداوند رو با ایمان دوست داریم و می پرستیم و رحم و مروت در خون و هویت ما ریشه داره . همه اینها نعمتهای هستند که با هیچ میلیارد دلاری نمیشه خرید و با جرات میگم که ابو خاک سرزمین عشق ما ایران همه این صفات رو به صورت ناخودآگاه در ما نهاده و من تا کنون بعد از ۲۴ سال زندگی در امریکا و ۵ سال در کشورهای مختلف اروپایی هیچ کدام از این صفات را به طوری که در ایرانی ها دیدم در هیچ قوم و ملییتی ندیدم . الهی شکرت که من یک ایرانی به دنیا آمدم .من هر وقت از ته دلم از خداوند خواسته‌ای داشتم و به آسمان نگاه کردم و توی دلم دعا مردم واقعا هر چیزی رو که با ایمانی که الان دارمش در حالیکه که ندارم ولی به لطف خدا ایمان دارم که اگر رویایی را در دل من نهاده حتما همه فرشتهها و لوازم لازم به رسیدن به اون رویا را هم در مسیر من قرار می‌دهد و مسیر رسین به ام رویا را هموار می کند . الهی شکرت .برای خداوند ۱۰۰۰ تومان با یک میلیارد تومان هیچ فرقی نداره او خدای قادر به هرکاری برای من به سهولت و در آرامش کامل هست و من با حساس شادی و آرامش درونی صدای خداوند را به وضوح در درونم می شنوم و به سمت رسیدن به آرزوهایم و راههای رسیدن به آنها توسط خداوند که با فرشته درونم به من متصل است هدایت میشوم . من وقتی در ایران در دبیرستان بودم همیشه میگفتم خدایا من به امریکا میرم و پرستار میشم و زبان اسپانیایی را از خود اسپانیایی زبان‌ها بهتر صحبت می کنم و هزاران اتفاق افتاد و معجزات الهی زیادی رخ داد و امروز چندین سال است که من در امریکا پرستار هستم و خود اسپانیایی زبان‌ها به من میگویند تو زبان ما را از خودمان بهتر صحبت مسکنی خوش به حالت 😃من روزی با دیدن دوستم که همسر عربی زبان داست به آسمان نگاهی انداختم و گفتم خدایا میشه من هم اگه روزی ازدواج کردم همسرم عربی زبان باشه و آبان ۲۴ سال است که همسرم عراقی هستند و با عشق زندگی را شروع کردیم البته پستی و بلندی‌های زیادی در زندگی داشتیم ولی چون چاشنی اصلی زندگیمان عشق بود در این سفر پا به پای هم ایستادیم و از در کنار هم بودن از زندگی با عشق و صفا با فرزندانمان لذت می بریم . من همیشه آرزو داشتم یک پسر شیرین داشته باشم و خدواوند به من فرند اولم را پسر داد که الان ۲۱ سال دارن و آدم‌ها از هر ملیتی به من میگن پسر تو خیلی شیرین و خوش اخلاق و با تربیت و مثل عسل می مونه خوش به حالت که جنین پسری داری و خدا رو شکر که بسیار درس خوان و با هوش هست و من اصلا هیچ وقتی برای کمک در درس و مشق با او نگذاشتم چون همیشه سر کار بودم و چند روز پیش به من گفت از اون برای کار در ناسا دعوت شده . من آرزوی داشتن یک دختر را داشتم و هنگامی که شوهرم به عراق سفر کرده بود خواب دیدم یک دختر کوچولوی شیرین در اتاق نشیمن رو باز کرد و گفت مامان پاشو بریم پارک از خواب بیدار شدم و به همسرم زنگ زدم و گفتم ما صاحب یک دختر خوشگل و مامانی می شویم ولی او خندید . الان دخترمان یک دختر خانوم ۱۷ ساله شده بسیار ناز و دختر خیلی خوببی . الهی شکرت به خاطر همه نعمتهای زندگیام . من آرزوی داشتن یک دوست پرستار ایرانی داشتم و می گفتم میگه میشه تو شیکاگو اتفاق بیفته ولی شد و خداوند مرا به بیمارستانی هدایت کرد و خیلی معجزه ای با بهترین دوستم که مثل دو تا خواهر دوقلو هستیم و اهل رشت می باشند آشنا شدم ما هر جایی که با هم میرویم همه به ما می گویند چقد جالب دو نا خواهر دوقلو هر دوتا پرستار هستید . افرین . من و دوستم که بیشتر مثل خواهریم نه دوست 😄خیلی به هم از نظر ظاهری و رفتاری و فکری حتی کلامی شباهت داریم و حرف یکدیگر را تکمیل می کنیم و خیلی اوقات او افکار من را در همان لحظه صحبت می کند و هر دوی ما پرستاریم و این در شهری از امریکا اتفاق افتاد که اصلا ایرانی در اینجا نیست ولی اگه خدا بخواهد می‌شود و به بهترین نحو شد . الهی شکرت 🙏😃من منتظر معجزات بیشتر و بیشتر الهی هستم مثل پیشرفت در کارم و سر پرستار شدندم در قسمت ICU. تسلط به زبان فیلیپینی خیلی دوستش دارم و قصد دارم یاد بگیرم و یک اپ پیدا کردم که به صورت رایگان آموزش می‌دهد دیروز سرکار سر پرستار که خانوم فیلیپینی می باشد با من فیلیپینی صحبت کرد و من همه را متوجه شدم ولی دلم می خواهد و آرزوم هست که زبان فیلیپینی را از خودشان بهتر و روان‌تر صحبت کنم . در دلم یک ماشین خوب و جدید می خوام . دلم خیلی می خواد و ارزم هست مه این تایثبستلن با دخترم که اولین بار ش است به ایران سفر کنیم . از نظر مالی خیلی مشکله ولی من اطمیناندلرم به رحمت و معجزه الهی و می دونم همان خدایی که دخترم را به من هدیه داد دیگه سفر کردن به ایران برای او کاری بسیار سالهاست و خدای من مسیر را هموار خواهد کرد و مسایل مالی و پول لازم را به سهولت برای سفر فراهم خواهد کرد . من همیشه برای پسرم آرزوی بهترن شدن در دانشگاه را دارم و دلم می خواهد که هزاران نفر را استخدام کند و خودش همیشه میگه مامان ایم من در گینس ثبت میشه . خداوند هدیه هوش خارق العاده به پسرم داده . او قادر به‌ حل پیچیده ترین مسایل جبر و ریاضی می باشد وقتی استادش در حین روشن کردن ماشین حساب بود پسرم بدون استفاده از ماشین حساب و هیچ قلم و کاغذی جواب مسایل ریاضی و فیزیک و جبر را در کلاس میده و همه را متعجب می کند این معجزه و رحمت الهی است برای مادری که حتی یک ثانیه در تمام دوران مدرسه با پسرم وقت نگذاشتم و همیشه سر کار بودم حتی وقتیبعد از شیفت کاری بسیار طولانی به منزل می رسیدم از شدت خستگی به خواب میرفتم و هیچ کاری به درس و مشق بچه‌ها نداشتم . دخترم هم خدا را شکر به زودی وارد دانشگاه می‌شود و آرزوی دیدن او در لباس پزشکی را دارم . خدایا شکرت که پسرم و دخترم سالم و صالح هستند در کشوری مثل امریکا که از داشتن فرزندانی به این خوبی فقط معجزه خدای مهربان است و بس🙏😄الهی امین 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار منیره.ف
        1402/12/20 21:05
        مدت عضویت: 1680 روز
        امتیاز کاربر: 10511 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 35 کلمه

        ایلین جان بسیار زیبا نوشتید خدا رو شکر

        چه قدر عالی که زبان رو انقدر عاای یاد میگیرید من در گیر اموزش زبانم و خبلی علاقه دارم میتونم بپرسم رمز موفقیتتون در یادگیری زبان چی بود؟

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار آیلین وارتانیان
          1402/12/21 03:30
          مدت عضویت: 1268 روز
          امتیاز کاربر: 34131 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          همیاری
          محتوای دیدگاه: 405 کلمه

          با سلام به شما دوست عزیز به نظر من مهم‌ترین نکته در یادگیری زبان که به من کمک زیادی در آموختین می کند تکرار و تکرار و تکرار شنیداری مثلا گوش دادن به آهنگ و دیدن کارتون و فیلم به آن زیان مورد نظر می باشد و اگر زیاد وقت ندارید برای دیدن تصویری گوش دادن و حفظ آهنگ به آن زبان و خواندم و تکرار آن آهنگ به یادگیری بسیار کمک م بکند یک جورابی مثل اینکه زبان و مغز با هم همسو می شوند و زبان ما در مسیر آن زبان خارجی شروع به چرخیذن می کند .همچنین دیدن کارتون بچه‌ها به آن زبان خیلی زیاد موثر می باشد من وقتیکه زبان اسپانیایی را نی آموختم همیشه مارتون دورا اکسپلورا روشن بود چونکه کارتون بچه‌ها شمرده و آهسته صحبت می کند و با تکرار آن در ضمیر ناخودآگاه جایگزین می شود . همچنین من یک وایت برد کوچک دارم و هر کلمهای را که جدید یاد می گیریم با استفاده از ماژیکهای سبز قرمز آبی و مشکی دهها بار آن کلمه را می نویسنده و سپس هر باری که می نویسی با صدای بلند تکرار می کنم . و سپس وقتی خوب جا افتاد به سراغ کلمه بعدی و سعی می کنم روزی یک یا دو جمله کلیدی یا اصطلاح را به آن زبان به همین طریق حفظ کنم . زبان مثل موسیقی می ماند و با تکرار و گوش کردن و خواندم آن آهنگ ملکه ذهن ما می شود و وقتی به ضمیر ناخودآگاه وارد بشه مثل اینکه اون زبان را سال‌های سال صحبت کردیم . من از هر فرصتی در ماشین سرکار در خانه سعی می کنم وقت بزازم و آهنگی با فیلم کوتاهی یا در تلفن ویدیوی آموزشی مربوط به آن زبان را ببینم حتی اگر قصد یادگیری نباشد ولی به صورت نا خودآگاه به ذهن ما وردود می کنه و البته آخرین و مهم‌ترین مورد موفقیت من در یادگیری زبان‌ها عشق و عشق و عشق است چون من عاشق یادگیری و صحبت کردن به زیان‌های مختلف هستم احساسم را خیلی خوب می کند و واقعا عاشق یادگیری زبان‌ها هستم وقتی یک زبان جدیدی را یاد می گیریم وقت و زمانی که برای یادگیری زبان سپری می کنم حتی اگر ساعت‌های باشد به نظر من دقایقی بیش نیست. و در دنیای زبان غرق می شوم و از آموختن خیلی لذت می برم چون من واقعا عاشق زبان های مختلف هستم . آرزوی موفقیت برای شما دوست عزیز و گرامی 🙏🙏🙏😃

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مهين خليلى
      1402/12/06 17:42
      مدت عضویت: 453 روز
      امتیاز کاربر: 2400 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 137 کلمه

      سلام به دوستان خوبم

      بعد چندين بار مطالعه كردند

      خيلي حس قدرتمند بودن وتوانا بودن به من داد

      من باور دارم كه نگاه خداوند خيلي فراتر وبينا تر از خودم هست

      خيلي حس قشنگي بهم داده

      ديگه احساس تنهايي در درون ندارم وانقدر خوشحالم يه نگاه قوي وقدرتمند پشت سرم جلوي سر ودر تمام اطراف هست داره بهم توجه ميكنه وهر فكر مثبتي بكنم وايده اي داشته باشم وهر هدفي داشته باشم 

      خدا چندين برابر شو به من ميده واين قشنك ترين حس دنياست

      از اين به بعد بيشتر توجه ميكنم زمزمه خداوند گوش ميدم

      بهم ميگه تو هنوز عظمت بي حد وحصر منو نديدي

      تو هرگز خير وبركتي ميتونم وارد زندگيت بكنم نميتوني تصور كني

      ومن عاشقانه محبت خداوند ميپزيرم وهرروز اعلام ميكنم خدا جونم من هستم منتظر معجزات زندگيم هستم وهروز باورم وايمان به تو بيشتر بيشتر ميكنم

      ممنون استاد براي اين بيداري ناب دوست داشتني

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار علیرضا فتاحی
      1402/12/05 01:48
      مدت عضویت: 1165 روز
      امتیاز کاربر: 3096 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 394 کلمه

      سلام براستاد عطار روشن عزیزم

      واقعا جمات بینظیر و الهابخش شما تکونم داد! چقدر بد از مطالعه انمتن زیبا و فوق العاده احساس آرامش ، دوستی و نزدیکی با خدا در درونم بیدار شد. این جمله روکه بیان کردید به نظرم فوق العادس اینکه باید از دید خدا بخودم نگاه کنم دید انسانی من بسیار بسیار محدوده و وسعتش ناچیزه اما دید خداوند بینهایته بنابراین باید در کنم که هر خواسته ای میتونه در بالاترین سطحش برام رخ بده. در مورد معجزات که میتونم به پیدا شدن گوشیم که هیچکس باور نمیکرد پیدا بشه یا نجات معجزه آسا از یه حادثه تصادف ماشین تو سالای اخیر اسم ببرم.البته من بصورت روزانه بارها و بارها شاهد حضور خدا و رخ دادن معجزاتش توی زندگیم هستم و سعی میکنم همین اتفاقات ساده و بنظر بعضیا پیش پا افتاده رو ببینم ، درک کنم و بخاطرشون سپاسزار باشم مثلا : بارها برام اتفاق افتاده داشتم از عرض خیابونی پیاده عبور میکردم همزمان ماشینی رسیده جلوی پام ترمز زده و اجازه عبوربهم داده بنظر من این معجزس و یا تخفیف فوق العاده ای که روی کالای مورد نیازم از فروشنده میگیرم یا غای لذیذی که تو ذهنم بهش فکر میکردم و مادر همونو طبخ کرده یا همزمانی بموقع سوار تاکسی شدن و …. بنظرم همه ما با معجزات الهی در ارتباطیم اما چند درصدمون میفهمیمشون و بابتشون سپاسگزاریم؟! در مورد مسیر دریافت خواسته هام : اینوتو ذهنم میبینم که ماشین مد نظرمو دارن آماده میکنن قطعاتش داره روی هم سوارمیشه و آماده میشه برای مونتاژ و رنگ و نهایتا بعد از کنترل نهایی میره به پارکینگ خودروساز اونجا مسئولش یه لیست داره و بترتیب اسامی افرادی رو که باید بیان ماشینشونو  تحویل بگیرن میخونه اسم منم تو لیسته و منتظرم تا نوبتم برسه و صدام کنن خدایا شکرت! 

      آرزوی دیگم داشتن خونس میبینم که دستان خداوند در کارند تا منو به خونه ای که دوست دارم برسونن پولش بطرز معجزه واری جور میشه بدون اینکه من تلاش عجیب و غریبی انجام بدم با اینکه الان هیچ تصوری از اینکه از کجا میخواد جور بشه ندارم اما به معجزه خداوند ایمان دارم و سعی میکنم باور کنم که خرید خونه مثل خرید مایحتاج دیگه تو زندگیمه و فرقی مابین خرید یه کیلو میوه با خونه یا ماشین خریدن نیست ممون باور دایم میشه براحتی میوه تهیه کرد باید باور کنیم بهمون راحتی میشه خون یا ماشین یا … هم تهیه بشه. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حمیده پارسا صفت
      1402/12/02 19:20
      مدت عضویت: 1409 روز
      امتیاز کاربر: 2653 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 220 کلمه

      با سلام خدمت دوستانم چند روزی از نوشتن اولین نوشته ام در قسمت مقدمه میگذرد آخه خبری خوب دارم وقتی فایل مقدمه رو نوشتم مادر سر دوراهی برای خرید دوخونه بودیم و بسیار نگران ولی امروز ودراین لحظه خبر خوب اینکه معجزه برایم اتفاق افتاد اما خانه ای که حق الهی ما بود رو براحتی وبه اسونی خریدیم وار شخصی عالی خدایی من سرتاسر زندگی ام استاد معجزه است استاد من در حین خواندن مطالب فقط اشک ریختم و زندگی ام رو نگاه کردم که سراسر معجزه ولژف خداوند گار هست بوده و خواهد بود ازداجم شغل همسرم ودوفرزند سالم وصالحم زندگی با شوهرم که سراسر عشق است فراهم اصلا نفس کشیدم زنده بودنم وار همه مهمتر انسان بودنم سالم بودنم و دارای خانواده بودنم سالم بودن مادرم وپدران و هزاران چیز دیگر میتوانم بااعماق وجودم بگویم شکرت الله من وسپاس بابت آنچه را که الاندارم روزی خواسته من بوده 

      من الان در صف معجزه خداوند برای عمری طولانی وباعزت همراه با سعادت و سلامت کامل وپول فراوان همراه با آرامش و شادی و عاقبت به خیری هستم واین را برای تمام مردم جهان وپدرم ومادرم شوهرم دو فرزندم میخواهم 

      من الان در صف معجزه خداوند برای رسیدن به رسالت الهی وشغلی خودم شوهرم وپسرم ودخترم هستم ومن میدانم که من روزی کارخانه تولیدی خودم را در شهرمان تاسیس میکنم من میدانم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار maryam1398rahimi
      1402/11/27 11:08
      مدت عضویت: 1521 روز
      امتیاز کاربر: 10834 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 450 کلمه

      به نام خداوند هستی بخش 

      به نام خداوند یاری دهنده 

      سلام و درود به همراهان عزیز و استاد بزرگوار 

      من به معجزات الهی ایمان دارم 🥰🥰🥰

      زمانی که پسر بزرگم ۲سال داشت من به باشگاه میرفتم و اون روزی که من به باشگاه میرفتم کسی نبود ازش مراقبت کنه و من پسرم رو همراه خودم به باشگاه بردم 

      زمانی که من سوار بر دوچرخه بودم و داشتم رکاب میزدم 

      پسرم کنارم وایساده بود و من متوجه نشدم 

      پسر دستش رو آورده بود تو دوچرخه

      و انگشت شصتش آویزون بود و من دیدم که پسرم خیلی گریه میکنه نمیدیدم که انگشتش آویزونه چون خیلی خون هم نمی اومد وقتی دستش رو تو دستم گرفتم دیدم وای انگشتش آویزونه سریع جیغ و داد زدم 

      و خودمون رو رسوندیم بیمارستان و وقتی رسیدیم بیمارستان گفتن احتمال زیاد قطع میشه 

      و من خیلی ناراحت و عصبانی بودم 

      و گفتم نه قبول نمیکنم باید ببریمش جای دیکه 

      سریع حرکت کردیم به یه شهر نزدیک شهرستانمون همونجا هم گفتن دکتر نیس و احتمالا قطع شدنش زیاده ببرینش یه جای دیگه 

      و چند تا از بیمارستان ها سر زدیم و همه همینو میگفتن و قبول نکردم که قطع کنن 

      چون یه چیزی تو دلم بود امید میداد بهم که نگران نباش درست میشه 

      در حالی که خیلی گریه میکردم ولی امیدوار بودم .رفتیم شیراز تو بیمارستان چمران دکتر جراح اومدم و دست بچه ام رو که دیدن گفتن ما بخیه میزنیم به شانس خودتون اگه سیاه نشد انگشتش که خوبه ولی اگه سیاه شد باید قطع بشه

      خدا رو شکر اون شب تا صبح همه ی اطرافیانم  برای ما دعا می کردن و همه نگران بودند که سلامتی دستش برگرده 

      و خدا رو شکر فرزندم سلامتی دستش رو برگردوند و این خودش یه معجزه بود 

      دستی که هر جا می‌بردیم میگفتن باید قطع بشه 

      اینا خودش معجزه هس 

      من به معجزه الهی ایمان دارم 

      و خدا رو شکر خداوند خودش در همه حال و اوضاع مراقب بنده هاشه 

      و از بنده هاش محافظت میکنه 

      همانطور که یک بچه از وجود گرم مادر آروم میشه 

      ما هم در وجود گرم خداوند هستیم و خیالمون راحته 

      و به خداوند ایمان داریم و خودش همه ی کارها رو به نحو احسن انجام میده 

      اگه به خداوند ایمان داشته باشیم و خداوند رو در همه کارهامون ناظر بر اعمال کارها بدونیم خودش همه کارها رو انجام میده 

      هر بار که  اطرافیان بهم میگن تو خیلی بیخالی حیلی به بچه ها نمیرسی حواست به بچه ها نیس 

      تو دلم میگم که من بچه ها رو به خدا سپردم خداوند خودش در همه حال از اونا نگهداری میکنه 

      من وسواس نیستم و نقش خداوند در زندگیم خیلی پر رنگه 

      و در همه حال واوضاع زندگیم رو به خداوند سپردم 

      دوربین خونه ام رو خدا قرار دادم که خودش از خونه و زندگیم و عزیزان و همسرم محافظت کنه 

      خداوندی که خودش بنده ها  رو به وجود آورده خودش هم نگهدار و محافظ بنده هاشه 🙏🙏🙏🥰🥰🥰

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مرجان
      1402/11/24 23:47
      مدت عضویت: 231 روز
      امتیاز کاربر: 470 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 69 کلمه

      هوالرزاق

      من به معجزات الهی ایمان دارم

      درودخدمت استاد

      اول اینکه من میدونم ورودم به این دوره ازطرف خدای مهربونم بوده 

      وازالان ازشما بابت دوره ی عالی که گذاشتین تشکرمیکنم

      باخواندن این متن بسیاراحساس خوبی دارم مخصوصا وقتی به جمله (من دروجودم صدای خدارامیشنوم رسیدم)

      من خوشحالم که هرلحظه خدارومیتونم درزندگیم حس کنم وخوشحالم که مراقبه منه

      من ازاین متن متوجه شدم  بایدهمه چیزرورهاکنم وبه خوده خداجونم بسپارم 

      خدامنوافریده وبرای من بهترین هارومیخواد

      خداوندمرادرصف تغییروتحول زندگی واردکرده است

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مهلا
      1402/11/24 23:33
      مدت عضویت: 239 روز
      امتیاز کاربر: 6305 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 121 کلمه

      خدای مهربونم  من معجزات تو رو دیدم ،با تمام وجود لمسشون کردم !

      من تو رو با ذهن و مغز کوچکم خیلی کوچک می دیدم،تویه  با این عظمت رو دست کم گرفته بودم،اما تو فقط در حق من بخشش و مهربونیت به خرج دادی و با الطافی که بهم رسوندی،عظمتت رو به رخم کشیدی ،نه با قهر و غضب.

      من مسیری رو برای دریافت معجزات الهی در نظر نمیگیرم،چون ایمان دارم خدا از قشنگترین مسیر من رو به خواسته ام میرسونه و همین میشه که خواسته من تبدیل میشه به معجزه الهی، 

      وقتی در بهترین و کمترین زمان و به بهترین حالت که به خواسته ام برسم مطمئنا معجزه ای رخ داده وگرنه ما انسانها قادر نیستم قدم هامون رو فراتر از زمان بذاریم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار rastegar.moradzadah
      1402/11/24 07:59
      مدت عضویت: 1180 روز
      امتیاز کاربر: 5777 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 807 کلمه

      بنام خداوند بخشنده ومهربان 

      من به معجزات الهی ایمان دارم 

      من ایمان دارم که همواره مورد لطف ورحمت الهی هستم ونگاه خداوند رو راجب خودم باور دارم 

      باوردارن نگاه خداوند به من فراتراز چیزی هست که خودم راجب خودم فکر می کنم هرجا ناامید می شم ودرهارا به روی خودم بسته می بینم اوست که نور امیدی در دلم روشن می کند کلیدی به دستم می دهد این همان معجزه خداوند است او مرا دوست دارد ومرا با استعداد وکامل وبی عیب ونقص آفریده وصحنه زندگی را برایم فراهم کرده تا درک کنم بفهمم ورشد کنم اگر کمی هست اگر ناکامی هست بخاطر خودم هست چون نگاهم به خودم محدود است فراموش می کنم من جزعی از خود خدا هستم فراموش می کنم او در کالبد من دمیده وخودش را به من هدیه داده ومن غافل از این موضوع همیشه در پی نواقص بودم 

      آدم وقتی بیاد بشینه فکرکنه بخواد بشماره می بینه تمام زندگیش معجزه الهی لازم نیست خیلی بگرده پیدا کنه همین نوشتن در این صفحه  وهدایت شدن به این دوره وحرف زدن راجب خدا خودش معجزه است من در طول عمرم دست آوردهای زیادی نداشتم حتی از نظر خودم هیچ حرکت مثبتی در زندگیم انجام ندادم اما همیشه مورد لطف خدا بودم همیشه نزاشته زندگیم که به مو رسیده پاره بشه  تونستم با کسی که دوسش دارم ازدواج کنم در حالی که همه مخالف بودن وهمه می گفتن این ازدواج ناموفق در حالی که 17 ساله از زندگی ما می گذره عشق همسرم همون عشق روز اوله وهرگز از محبتش بهم کم نشده تمام تلاشش برای راحتی ورفاه منه نزاشته کمبودی احساس کنم 

      وقتی مادرم مریض شد من شبانه روز ازش پرستاری می کردم ناامید ناامید بودم خسته بودم یه شب خیلی گریه کردم اونقد گریه که صبح چشمم باز نمی شد وبقیه همه متوجه شده بودن از پف چشمم به خدا گفتم یا مادرم رو خوب کن یا یه بهانه ای برای ادامه زندگی بهم بده که بتونم دلم رو خوش کنم چون قصد آرم خودکشی کنم ودیگه از دیدن حال بد مادرم بریده بودم وقتی برای شیمی درمانی باهاش می رفتم بیمارستان ومریض های سرطانی رو می دیدم اونقد حالم بد می شد  اونقد حالم بد می شد که باید حتما می رفتم سرویس بهداشتی وبا صدای بلند گریه می کردم در شرایط خیلی بدی بودم همون روزها بود که معجزه خداوند رو دیدم متوجه شدم باردار هستم ومن غافل نمی دونستم این پاسخ خواسته ای بود که ازش. داشتم ناشکری کردم گریه کردم می گفتم آمادگی ندارم حالا که مادرم اینجوریه چطور میشه من بچه داری کنم 

      ولی بخاطر بچه من مادرم اون ایام خیلی حالش بهبود پیدا کرد خیلی انگیزه گرفت وهمش می گفت باید مراقب خودت باشی وخیلی روزهای خوبی بود 

      دخترم دوماه بود که برای زیارت بردمش. امام زاده ولی موقع برگشت از پله های امام زاده باهم غلط خوردیم افتادیم بچم ضربه مغزی شده بود همون جا چند نفری که برای زیارت اومده بودن مارو دیدن ویه آقایی که زالی هم بود دخترم رو بغل گرفت وتو صورتش فوت کرد وگفت ببرش بیمارستانم ولی مطمعن باش چیزیش نمی شه وگفت من سید هستم واز یه شهر دور خیلی اتفاقی اومده بودن این امام زاده سر راه نماز ظهر بخونن وبرن دختر من  دو روز آی سی یو بود وخدا رو شکر صحیح وسلامت خونریزی سرش جذب شد برگشتیم خونه وهزاران معجزه دیگه که اگه بخوام همه رو بگم در هیچ صفحه ای جا نمی شه من باور داشتم همیشه که خداوند همراهمه ومراقبمه وهرجا کمک خواستم دستش به سمت دراز کرده یاریم داده 

      این روزها مشوش کلافه بودم وروزهای سختی رو از لحاظ روحی سپری می کزدم که به این دوره هدایتم کرد وباز دستمو گرفت یه روزم که ازش خواستم اون کمکم کنه برای درمان چاقی راهی جلو پام بزاره منو به سایت تائبی فکری هدایت کرد در حالی که هرگز نشنیده بودم با ذهن هم می شه لاغر شد 

      درسته خیلی استفاده نکزدم ولی هروقت میام به سمت سایت یادم می افته اینجا مکانی هست که معجزه خداست وجای که اون منو هدایت کزده وواقعا برام مقدسه 

      من خودم رو در صف دریافت معجزات الهی می بینم مطمعنم به راحتی خدا منو به خواسته هام می رسونه از راه هایی سهل وآسان فرشته های نگهبان خودش رو سر راهم قرارمی ده ومنو با آدم هایی آشنا می کنه تا کمکم کنن به خواسته هام برسم ومن باید هوشیار باشم نکته ها. الهامات اون ببینم واستفاده کنم نباید از هیچ نشانه ای گذشت 

      همین دیروز خیلی سریع منکه یکی از خواسته های فایل مقدمه ام استقلال مالی بود باچند نشانه برای کار مواجه شدم کارهایی که خیلی خیلی راحت وبدون زحمت زیاد وبدون نیاز به سرمایه زیاد هستن 

      خدای خوبم الهام صدای تو رو می شنوه همیشه شنیده همیشه 😭

      تو هیچ وقت منو به خودم نسپردی همیشه مراقبم بودی رهام نکردی از بس مهربونی از بس عزیزی که همیشه شرمندم کردی من غافلم ومن بی خبرم من ناآگاهم منو ببخش منو ببخش 

      بنده خدای چون تو بودن نهایت خوشبختی 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار maryam1398rahimi
        1402/11/27 10:38
        مدت عضویت: 1521 روز
        امتیاز کاربر: 10834 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 171 کلمه

        سلام دوست عزیزم 

        امیدوارم حالتون خوب باشه 

        عزیزم اول نوشته که داشتم دیدگاه رو میخوندم ترسیدم گفتم وای دختر کوچولوی عزیز زمین خوردن و……

        ولی وقتی به اونجا رسیدم که حالشون خوب شده خیلی خوشحال شدم ان شاالله که همیشه سالم و سلامت باشن و اونجا بود که 

        و به معجزات خداوند بیشتر امیدوارتر شدم 

        خداوند خودش حامی و پشتیبان همه ی بنده هاشه 

        و اگر میخواست اختیار رو بزار دست خودمون  با هر بار ضربه خوردن باید همه دجار مشکل میشدن و الان کسی سالم نبود 

        امروز خیلی امیدوار تر شدم امیدوار به معجزات خداوند 

        که خداوند در همه حال از بنده هاش نگهداری میکنه 

        همانطور که نه ماه در دوران جنینی از جنین محافظت میکنه و همه چی رو بهش میرسونه و اگر مادر دجار تهوع و حال بد باشه خداوند خودش منتظر نمیمونه که ببینه بنده اش ببینم کی به جنین غذا میرسونه 

        خداوند خودش اداره ی همه چیز رو برعهده داره و برای سلامتی بنده هاش ازمون مراقبت میکنه 

        خدایا ممنون و سپاسگزارم که عاشق بنده هات هستی و در همه حال و احوال آزمون نگهداری میکنی 🙏🙏🙏

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم رمضاني
      1402/11/23 09:55
      مدت عضویت: 1263 روز
      امتیاز کاربر: 22015 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 595 کلمه

      سلام خدمت استاد گرامی و دوستان عزیز 

      معجزات الهی رخدادهایی هستند که یکباره در مسیر زندگی ماقرار میگیرن و زندگی ما رو دگرگون می‌کنند 

      معجزات الهی فراتر از انتظار ما هستند و فقط کار خداوند هستند 

      من باور دارم که نگاه خداوند به من همیشه فراتر از نگاهی هست که من به خودم دارم 

      خداوند نسبت به خودش ،من ،جهان هستی آگاهی کامل داره و میدونه که من رو چطور خلق کرده ،از روح خودش در من دمیده پس منو مثل خودش ،آفریده و نگاهی فراتر از انسان به من و ما داره ،در صورتی که من فقط خودم رو انسانی فاقد هر گونه استعداد و توانایی میدیدم تنها چیزی که بلد بودم راجع به خودم بگم این بود:من نمیتونم ،شرایطش رو ندارم ،پولش رو ندارم ،اختیاری از خودم ندارم 

      من دوست دارم از نگاه خداوند خودم رو ببینم چون مطمئنم که نگاهی کاملا صحیح و آگاهانه به من داره ،من رو پر از استعداد و خلاقیت و توانمندی میدون ،من رو گسترش دهنده و تاثیر گذار میدونه و هزاران برابر تصور من به من نگاه میکنه 

      تجربه و دریافت آنچه خداوند برای من در نظر گرفته ،فقط نیاز به باور کردن دریافت معجزات الهی داره و اینکه خداوند همیشه منو هدایت و حمایت میکنه 

      من ایمان دارم که بودنم معجزه الهیه  ،من باور میکنم که من اومدم اینجا که معجزات الهی رو تجربه کنم از طریق همین مریم 

      من به معجزات الهی باور دارم و منتظر هستم که یکی یکی سر و کله شون پیدا بشه 

      خداوند زندگی سرشار از سلامتی و شادی و عشق و فراوانی برای من در نظر گرفته و نیازی نیست که من تقلا کنم فقط کافیه که همسو با خداوند باشم ،باور کنم که من برای تجربه معجزات خداوند اومدم ،من اومدم تا قدرت خداوند رو تجربه کنم ،اومدم شادی و سلامتی رو تجربه کنم،ثروت و فراوانی رو تجربه کنم ،اومدم لذت از زندگی رو تجربه کنن 

      برای من خوندن این نوشته ها یعنی هدایت خداوند یعنی معجزه الهی یعنی تغییر خودم و زندگیم 

      من صدای خداوند رو می‌شنوم که منو صدا میکنه؛مریم مریم و من جواب میدم بله بله 

      و خداوند ادامه میده تو هنوز معجزات منو ندیدی ،تو هنوز عظمت و بی نهایت منو ندیدی،تو هنوز فراوانی هایی رو که قراره وارد زندگیت کنم ندیدی که الان تصورش رو هم نمیتونی بکنی 

      و من می‌پذیرم کلان خداوند رو ،چون به من حس خوب و آرامش میده 

      اینکه من فرصت زندگی دارم معجزه خداونده 

      اینکه گوشی همسرم خراب بشه و فایلهای انگیزشی و آموزشی قانون جذب به گوشی من ریخته بسه معجزه خداونده 

      اینکه در ذهنم مرور بشه به جای اهنگ این فایلا رو گوش بده و من بدون مقاومت گوش کنم فقط معجزه خداونده ،اینکه وارد سایت تناسب ذهنی بشم بدون هیچ اطلاعاتی از قبل معجزه خداونده ،اینکه بتونم دوره ورود به سرزمین لاغری رو تهیه کنم معجزه خداونده 

      و اینکه تا حالا با تمام مسائلی که داشتم هنوز توی سایت هستم و از آگاهی ها استفاده میکنم معجزه خداونده 

      و اینکه الان اینجا هستم معجزه خداونده 

      من بواسطه معجزه خداوند در صف تغییر و تحول زندگی وارد شدم 

      من منتظر معجزات بسیاری از طرف خداوند هستم :

      اینکه به صورت معجزه وار خونه بخرم ،ماشین بخرم،درآمد بیشتری رو تجربه کنم 

      اینکه با افرادی مواجه بشم که موفق هستند و به من کمک می‌کنند تا هنرم رو گسترش بدم و در عشق و شادی و آرامش درآمد بیشتری از هنرم بدست بیارم 

      اینکه سالم و شاداب و متناسب و پر انرژی بشم اونم به صورت معجزه وار 

      من خودم در معجزه الهی میبینم درست وسط معجزه تغییر اونم تغییر من ،شخصیتم داره معجزه وار تغییر میکنه و هر روز آگاهتر نسبت به خودم و خدای خودم و جهان هستی میشم 

      به امید تجربه معجزات بیشمار خداوند

      استاد عزیز بینهایت سپاسگزارم 

      خدای مهربانم بینهایت سپاسگزارم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آیلین وارتانیان
      1402/11/23 08:49
      مدت عضویت: 1268 روز
      امتیاز کاربر: 34131 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,093 کلمه

      سلام به همگی سلامی مملو از شادی و آرامش که فقط با حضور خدای متعال در زندگیام این احساس و حس قدرت و عشق بی پایان و بی قید و شرط را به وضوح حس می کنم . وقتی احساس می کنم که خدای مهربان همیشه همراه من و هوای منو دارد و منو هرگز رها نمی کند احساس آرامش و نشاط درونی عجیبی به من دست می دهد زیرا که مطمن هستم هر جا که او هست بهترین جاست و بهترینها اتفاق می افتند . من معجزات زیادی در زندگیام داشته و الان که فکرشان را میکنم به عظمت و رحمت خدای قادر و مه بان بیشتر پی می برم . خدایا من از تو همیشه می خواستم که به امریکا سفر کنم و در آنجا پرستار شوم و زبان اسپانیایی را با تسلط کامل صحبت کنم اینها آرزوهای من در دوره جوانی بودند وقتی در تهران دانشجوی مترجمی زبان انگلیسی بودم همیشه در کلاسای مکالمه می گفتم که من به امریکا خواهم رفت و یک پرستار درجه ۱ خواهم شد و چندین زبان می اموزم و اسپانیایی اولینش خواهد بود چون می دانستم که زبان اسپانیایی در امریکا زبان دوم می باشد . دوستان به من می خندیدند و معلم زبان می گفت اشکالی نداره ایلین جان آرزو بر جوانان عیب نیست ولی همین خداوندی که امروز با مطالعه این آگاهی استاد فرمودند که من را صدا می کنه ایلین ایلین ایلین من صدایش را شنیدم و به او بله بله و بله گفتم و حتی وقتی در کلاس استاد زبان تدریس می کرد من می نوشتم که من به زودی مسافر هستم و پرستار خیلی عالی هستم و در امریکا کار می کنم و زبان اسپانیایی را از خود اسپانیایی زبان‌ها بهتر و روان تر صحبت می کنم . همیشه می نوشتم . و چندین سال گذشت و من بعد از مهاجرت به چندین کشور سر از امریکا در اوردم و سر کلاسی که برای معلمی شرکت می کردم خانومی که در کنار من نشسته بود از من پرسید چرا پرستاری نمی خواندی خیلی بهتر و از بهترین و پر متقاضی ترین کارهاست در امریکا ؟!!!!!!! من که اصلا پرستاری را به کلب به دست فراموشی سپرده بودم و مشغول کار و درس خواندم برای معلم مهد کودک شدن بودم . ولی ان خانوم مدام در کنار من می نشست و حتی به من به صورت جزییات کامل همه اطلاعات را که چگونه درس پرستاری را بخوانم و به چه صورت شروع کنم را گفت . الان که یادم نیاید مات و مبهوت میشم این واقعا خواست خدا برای من بوده از خیلی وقت پیش که رویای پرستار شدن را در دل نثمن نهاد . و الان ۲۰ سال است که در امریکا پرستار هستم . خداوند چندین سال پیش در دل من بزر این آرزو را کاشت زیرا او بر همه غیبها اگاه و عالم است من واقعا به معجزات الهی ایمان دارم و اتفاقاتی بسیاری افتاد که من اکنون زبان اسپانیایی را از خود اسپانیایی زبان‌ها که بیشتر مکزیکی هستند بهتر صحبت می کنم . مکزیکی ها از من صداها بار پرسیدند تو از کدام قسمت مکزیک هستی؟ و من در جواب می گویم تهران و آنها با تعجب می پرسند کجا ی مکزیک می‌شود تا حالا اسمش را نشنیدم !!!!! 😃اینها همه معجزات و درهای رحمت الهی هستند و من هیچ پولی و قدرتی و فامیلی و پارتی نداشتم تا بتوانم این آرزوهایم را به واقعیت تبدیل کنم ولی یکی بود و هست و خواهد بود که همیشهبا من هست و حضورش رادار زندگیام بیشتر از همیشه احساس می کنم مخصوصا با شرکت در این دوره آموزشی تناسب ذهنی واقعا این مسیر مرا به صورت بسیار محسوسی باز هم به خداوند نزدیک کرد بازهم با خداوند دوست شدم . خدایا شکرت . من همیشه عاشق خدا هستم ولی چند وقتی می‌شد که به خاطر درگیری‌های زندگی از وجود او غافل بودم و خسته از بار سنگین زندگی . ولی خدا رو شکر به لطف استاد باز هم به مسیر عشق الهی هدایت شدم . من یک روز داشتم با یکی از دوستانم صحبت میکردم روبروی درب داننشگاه در شیکاگو یک کافی شاپ بود دوستم خانوم بسیار مهربون امریکایی بود و آقایی که اومد دنبالش به من مع فی کرد و گفت شوهرم هسنثت و همیشه لطف داره و من را از دانشگاه به منزل می رسونه چون من رانندگی دوست ندارم و بعدا به من از مهربون بودن و اینکه چقد در کارهای خانه به او کمک می کرد می گفت . دوستان عزیز شاید باورتان نشه ولی باورتان بشه که کن فقط یک دفعه به آسمان آبی خدا نگاه کردم و گفتم خدایا یک شوهر عربی زبان مهربان هم برای من بفرست در حالیکه در بیرون دانشگاه قدم می زدم آن موقع ۲۵ ساله بودم و درست یک سال بعد با شوهرم که عراقی هستن ازدواج کردم و الان ۲۲ سال است که با هم ازدواج کردیم . الهی مرحمتت را شکر بزرگی و محبت تو همیشه شامل حال ما مخلوقات می‌شود فقط من باید به چشمی که تو مرا میبینم ببینم با دیدگاهی پر از عشق و محبت مثل پدر مهربانی که همه امکانات لایتناهی را دارد فقط منتظر که فرزندانش با ایمان دریافت آنها و اطمینان به قادر بودن از پدر در خواست کنند و او با سخاوت تمام حتی خیلی بیشتر از ان چیزی که ما می خواهیم به ما عطا خواهد کرد چون لطف و محبت و رحمت او بی پایان است . خیلی احساس عالی به من دست می‌دهد وقتی تصور می کنم در صف دریافت بهترین معجزات الهی هستم . من در دلم می دانم که خداوند همیشه رحیم و غفور است ولی الان خیلی دوست دارم که خدا راهی را برای من هموار کند و دری باز شود که دیگر این قدر مجبور نباشم کار کنم چون دیگه خسته‌ام از ساعت‌های طولانی کار کردن . دلم می‌خواد کاری داشته باشم که آزادی مکانی و زمانی و پولی داشته باشم . از خانه هم بشه کار کرد . دلم می‌خواد حساب‌های بانکی ام پر از پول شود و همیشه پول خیلی زیادی تو حسابم باشد . دلم یک ایفون ۱۵ می‌خواد . دلم می‌خواد این تابستان با دخترم به تهران سفر کنم . دلم میخواهد لاغر و متناسب شوم و ۴۵ کیلو بشم و هر لباسی که دوست دارم بپوشم و بسیار زیبا متناسب شوم . خدایا همیشه شکرت می کنم که من را به این مسیر الهی هدایت کردی زیرا من می دانم در این مسیر که یکی از درهای بهشت است در این دنیای زیبا به همه خواسته‌ای دلم خواهم رسید با محبت و معجزات الهی تو ای خدای مهربان من منتظر معجزات تو در زندگیام هستم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار صالحه
        1402/11/24 12:34
        مدت عضویت: 459 روز
        امتیاز کاربر: 50135 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 98 کلمه

        سلام دوست هم‌مسیر خوب خوش سرحال باشید 

        از معجزاتی که درزندگی داشتی ودریافت کردی خوشحال شدم چون خدای بزرگی رو داریم که توزمان مناسب از درخواست خود ما اون درخواست روبه ما میده انشالله زمان دریافت خواست‌ها خوبتون به زودی زود به شما برسه چون خدای بزرگ زمان دادن رو به شکل درست تر ازما میدنه فقط باید صبر کرد که خواسته به وقتش به پا برسه بخش کارهایی که بابد خودمون انجام بدیم رو   انجام  بدیم  بخش خداوند حاضر آماده هست انتظار درخواست وعمل کرد  ما رو می کشه 

        خدا پشت وپنا هتون یا حق. حق. نگه دارتون 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار مهلا
        1402/11/24 23:39
        مدت عضویت: 239 روز
        امتیاز کاربر: 6305 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 16 کلمه

        چقدر ایمانتون به خدا زیاده که شما آنقدر قشنگ در مسیر خواسته هاتون گذاشته،

        تبریک میگم عزیزم

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 420 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 155 کلمه

      سلام و احترام خدمت هم سایتی  های تناسب فکری

      وقتی قلب انسان محور انگیزه بخشی به انسان بشود و وقتی بدانیم که القلب حرم الله. قلب انسان حرم خداست، آنوقت رسیدن به بی نهایتها آسان می شود. وقتی انسان بداند که خداوند از روح بی نهایت خودش در او دمیده، یعنی ما بخشی از یک بی نهایت هستیم و مطابق قوانین ریاضیات آن بخش جدا شده از بی نهایت، باید اصولا تمام خواص منبع را با خود به همراه داشته باشد تا بتواند نماینده منبع در زمین باشد. وقتی به این موضوعات باور داشته باشیم، آنوقت پذیرش اینکه خدا بیشتر از ما می خواهد که ما به موفقیت نزدیک شویم، آسانتر می شود. 

      تجربه من می گوید خداوند از طریق ایده های جدید، همراهان جدید، رفقای جدید، تغییر شرایط شغلی، تغییر مکان زندگی و هزاران راه دیگر معجزاتش را وارد زندگی ما می کند و من به تک تک کلمات این نوشته از صمیم قلب باور دارم. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سهیلا عظیمی ویشته
      1402/11/22 12:55
      مدت عضویت: 1706 روز
      امتیاز کاربر: 15178 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 35 کلمه

      سلام ریحانه جان 

      چه روزهای سختی را پشت سر گذاشتی عزیزم خدا را هزار مرتبه شکر که سلامت هستین  و معجزه خدا هم برای شما و عزیزانتون همین بوده الهی همیشه شاد و سلامت باشید گلم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سهیلا عظیمی ویشته
      1402/11/21 17:29
      مدت عضویت: 1706 روز
      امتیاز کاربر: 15178 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 227 کلمه

      سلام به استاد عزیزم و همراهان متناسبم 

      من واقعا بارها معجزات خداوند را در زندگی خود دیده ام و به آن ایمان دارم میدونم خدا هیچ وقت مارا تنها نمیگذاره و همیشه حتی اگر دقیقه ۹۰ هم باشه خدا معجزه اشو برامون میفرسته  خیلی دلم میخواد از کل زندگیم و معجزات متفاوت زندگیم بگم از لحظه لحظه سختی هام که امیدم فقط خدا بود  در هر شرایطی بهش رو میکردم درب خونه اشو به روم باز میکرد. خدا را هزاران مرتبه سپاسگذارم از مرحمتش از مهربونیش از نگاهش بع من و خانواده من از روزهایی که تنهایی میجنگبدم با عده ایی مع خدا را نمیشناختند و از هر کاری برای پیشبرد اهدافشون کوتاهی نمیکردند  ولی امیدم به خدا بود  درستع تو اون جنگ به ظاهر بردی نداشتم و در واقع بعد از اون همه سختی و ۱۶ سال دویدن در داگاهها  شرایط را به نفع خودشون برگردونند چون پول داشتند پارتی داشتند وصل بودند اما به کجا وصل بودند به جایی که براشون تاریکی بود اما من خدا را داشتم ومنتظر معجزه اش بودم.  تسلیم خدا شدم. بعد از اون خدا راههایی را باز کرد که اصلا حتی فکرش هم نمیتونستم بکنم و فقط معجزه بود وبس  بعدش بیماری پسرم و برادارم کع فقط معجزه از سمت خدا. بود و سلامتیشون بازگشت و فقط خدا بود خدا . و هزاران معجزه دیگر  من به معجزات الهی ایمان دارم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 13 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 2986 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 371 کلمه

      به نام خدای مهربان و سلام خدمت استاد گرامی و دوستان همراهم 

      من به معجزات الاهی ایمان دارم

      در سال ۱۳۶۵ اول بهمن که دومین بمباران قم ساعت ۵ بعد از ظهر که آژیر قرمز تلوزیون گذاشت خدا بهم گفت بورو بیرون از خونه و من هم رفتم و دوتا دخترهام که پیش من بودن هم اومدن بیرون و همسرم رفته بود شیراز و نبود خواهرم پیشم بود و دیده بود دختر کوچیکم تو حیاط بود که نزدیک به دو سالش بود  بقل کرد و می خاست از در حیاط  بیرون بره که خدا بهش گفته بود برو توی خونه 

      خانه ما چون نبشی هست دوتا در داره بمب در حیاط می خوره زمین و ما در بعدی که ۲۰ متر با در گراژی فاصله داره  داشتیم ایستاده بودیم معجزه بود که زنده ماندیم و پسر همسایه مون که نزدیک من بود که به ما می گفت که از اینجا برید و ۱۴ نفر دیگه که دورتر بودن شهید شدند و خانه مون صد در صد خراب شد و همه دارو ندارمون از بین رفت و من و خواهرم و دخترام زنده موندیم البته دختر وسطی ضربه مغزی کرد که دکتر گفت که اگر حالش بهم خورد باید برسونین تهران چون همش خواب بود و خدا رو شکر زنده موند و دختر کوچیکم پرده گوشش سوراخ شد و عفونت کرد و خیلی آمپول بهش زدیم تا بهتر شد من  هم افسردگی گرفتم که یا می خندیدم یا زیاد گریه می کردم و یا بی خودی به بچه ها میزدم و خیلی می ترسیدم که دوباره بمباران بشه هر دکتری رفتیم گفتند باید بستری بشی زیر نظر باشی و چون بچه کوچیک داشتم نتونستم و همش خواب آور بهم میدادن که بخوابم ولی خدا دوباره بهمون داد هم خونه را ساختیم هم اثاث خریدیم و 

       چون چاق بودم  و خیلی رژیم می گرفتم که لاغر شم ولی فایده نداشت و افسردگی داشتم یک بار هم ۲۰ کیلو کم کردم ولی چون خسه شدم دوباره وزنم زیاد شد و از خدا خواستم از چاقی نجاتم بده که همه زدگیم را نجات داد و یه ادم دیگه شدم و حالا هم شادم و هم  از زندگیم لذت می برم خدایا شکرت

       بهمن ۹۶ با استاد آشنا شدم هم افسردگیم خوب شد و هم لاغر شدم 

      استاد عزیز خدا خیرتون بده

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار سهیلا عظیمی ویشته
        1402/11/21 17:17
        مدت عضویت: 1706 روز
        امتیاز کاربر: 15178 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 35 کلمه

        سلام ریحانه جان 

        چه روزهای سختی را پشت سر گذاشتی عزیزم خدا را هزار مرتبه شکر که سلامت هستین  و معجزه خدا هم برای شما و عزیزانتون همین بوده الهی همیشه شاد و سلامت باشید گلم 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 10 از 2 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          امتیاز کاربر: 2986 سطح ۳: کاربر پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 16 کلمه

          سلام عزیزم ممنونم

          بله معجزه بود زنده موندنمون

           شما و عزانتون را خدا حفظ کنه و سلامت باشید

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Susan behrad
      1402/11/17 18:44
      مدت عضویت: 1125 روز
      امتیاز کاربر: 6040 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,151 کلمه

      بنام خالق یکتا و بی همتا 

      سلام به استادگرامی ومهربانم وهمراهان وهم مسیرهای گرامی آموزش لاغری باذهن 

      من به معجزات الهی باور دارم(قدم ۱)

      معجزات الهی رخدادها و اتفاقاتی هستند که به یک باره در مسیر زندگیمان قرار می گیرند و شرایط زندگیمان را دگرگون می کنند 

      مارا همیشه از خداوند ترسانده بودند و همیشه خودمان را از خدا دور و جدا می دانستیم وفکر می کردیم که خدا در آسمانها است و ما فاصله زیادی با خداوند داریم و برای اینکه خواسته وآرزویی داشته باشیم و یا معجزه ای رخ دهد باید یک واسطه ای قرار دهیم چون هیچگاه خودمان را لایق برآورده شدن آرزویمان نمی دانستیم و واسطه هایمان همیشه باید چهارده معصوم. امام زمان. امام رضا و….باشه که اگر اونها نبودند ما کاره ای نبودیم باید اول به اونها متوسل می شدیم تا شاید خدا برایمان کاری انجام دهد 

      اما اگر نگاه خداوند را در خودمان ببینیم و نگاه خدا را جایگزین نگاه خودمان به دنیا داشته باشیم و به او ایمان و اعتقاد قلبی داشته باشیم تجربیات عالی در زندگیمان بوجود خواهد آمد 

      من به معجزات الهی ایمان دارم 

      من معجزه الهی را در مورد پسرم دیدم چند سال قبل بود اون زمانی که کپسول گاز رو می آوردند وما کپسول گازمان را عوض کنیم هرروز به یک محله می‌رفتند و در یکی از روزها که چند خیابان بالاتر اون ماشین بزرگ پر از کپسول گاز داشت کپسول خالی رو از مردم می‌گرفت و کپسول پر تحویل میداد و پسرم با دوستش سوار بر موتور بودند و داشتند از آنجا می گذشتند با یک پسر که در هر دو دستش کپسول پر از گاز بود تصادف می کنند و پسر من از موتور پرت می شه وسرش به جدول پیاده رو برخورد می کنه و می شکنه و بیهوش روی زمین می‌افته و مردم هم جمع بودند ولی اصلآ هیچ کس به اونها توجهی نمی کردند و آقایی که گاز پخش می کرد متوجه می شه که هیچ کس به اونها توجهی نمی کنند تمام گازها رو کنار می کشه و می گه اول به اونها رسیدگی کنید بعد بیاید تا برایتان کپسول بدهم این یعنی معجزه خدا بود خدا از دهان اون مرد صحبت کرده بود در میان آنها یک نفر بود حالا نمی دانم زن بود يا مرد چون خودم اونجا نبودم وندیدم خدا پدرش را بیامرزد که باعث زنده ماندن پسرم شده چون اینقدر از صورتش. پشتش زده بود که خون از بینی پسرم سرازیر شده بود و یک چیزی چلوش گرفته بودند و سریع به بیمارستان رسانده بودند وقتی به بیمارستان رسونده بودند دکتر گفته بود که اگر اینکارو انجام نداده بودند خونریزی داخلی کرده بود واون جون این جوان را نجات داده است 

      وامروز این مطلب آموزنده رامطالعه می کردم یاد اون روز افتادم و به معجزه الهی باور کردم که اون معجزه خودش را نشان داد و پسرم از مرگ نجات پیدا کرد و من همیشه دعا گوی اون شخص هستم و خواهم بود همه ما در زندگیمان معجزات زیادی را دیده ایم اما هیچگاه با چشمان خداوند نگاه نکردیم چون دیده خداوند فراتر از دید ما است 

      من به معجزات الهی باور دارم 

      ومعجزه دیگر خودم بودم که به این مسیر هدایت شدم

      من از کودکی همیشه چاق بودم یعنی اصلآ لاغری خودم را ندیده بودم من خیلی دوست داشتم که لاغر ومتناسب باشم و سالم و سلامت باشم راحتتر بشینم و بلند شوم و راه بروم و خیلی راه هارو رفته بودم اما هیچگاه لاغر نمی شدم 

      چون من همیشه استرس واضطراب داشتم و بخاطر استرسم همیشه يا در حال خوردن بودم یا می خوابیدم ودر هر دو صورت چاقتر از قبل می شدم خیلی حالم گرفته می شد 

      وخیلی خسته شده بودم و سنم از ۵۰ گذشته بود وچون شنیده بودم وقتی سن بگذره دیگه لاغر شدن خیلی سخت میشه سوخت وساز پایین می‌آید لاغری سخت میشه

      ومن فکر می کردم که دیگه لاغر بشو نیستم و اصلآ هیچوقت لاغر نمی شوم چون نه راهی ونه روشی مانده بود که انجام نداده باشم و دیگر از همه جا بریده بودم 

      آخرای بهمن ۹۹بود که دیگه تسلیم خداوند شدم و خودم را به دستان قدرتمندخداسپردم و به خدا گفتم که من دیگه اصلآ هیچ راهی بلدنیستم خدایا خودت برایم یک راهی. روشی. نشانه‌ای نشانم بده چون خیلی خسته شدم آخه بیشتر از ۵۰ سال هستش که در حال رفت و آمد در چاقی و لاغری بودم من اون شب اینها را گفتم و خوابیدم و روز بعد که بیدار شدم اولین کارم این بود که به یوتیوب سر بزنم انگار یکی بهم میگفتندکه برو یوتیوب را باز کن وقتی بازش کردم دیدم که نوشته بود لاغری باذهن و معجزه های من از همان روزشروع 

      شدوامروز با مطالب آموزنده استادگرامی متوجه شدم که خداوند چقدر هوای من رو داره 

      پس چقدر ما کوتاهی کردیم و همیشه خودمان را از خداوند دور دیدیم 

      ما باید بدانیم که خداوند هرگز دیر نمی کند خدا همیشه در وجودمان هست و خواهد‌بود خدایا شکرت 

      من امروز به این عقیده رسیدم که معجزات خداوند همیشه هست و خواهد‌بود و من به این معجزه های خداوند در زندگی خودم واطرافیانم و فرزندانم ایمان دارم وبا اطمینان کامل می گویم که همه معجزه های خداوند را به گونه های مختلفی دریافت می کنند 

      وامروز از خداوند می خواهم معجزه دیگری در زندگی دخترم رخ دهد دخترم یک پسر ۱۲ساله دارد می خواهم اول سلامتی و تندرستی کامل به پسرش عطا کند وبعد یک دختر زیبا سالم و تندرست و صالح مثل خودش بهش عطا کند و یک دوران بارداری خیلی راحت را تجربه کند وزایمان آسانتری را داشته باشد و من باور دارم و به معجزات الهی ایمان دارم 

      ولی خیلی مواقع است که منفی باف درونمان شروع به سخن گفتن می کند که تو نمی توانی. تو موفق نمی شوی. تو ثروتمند نمی شوی. مگه پول علف خرس که همینطوری بدست بیاری اما من همیشه با ایمان و اعتمادوباورهای عالی که به خداونددارم می گویم که نگاه خداوند به ما چیز دیگری هستش و خداوند به من می گوید 

      سوسن عزیزم تو هنوز معجزات مرا ندیده ای. 

      سوسن عزیزم تو هنوز عظمت بی حد و اندازه مرا ندیده ای.

      سوسن تو هنوز خیر و برکته که من می توانم وارد زندگیت بکنم را حتی نمی توانی تصویرش بکنی واز اونها خبری نداری 

      من خالق تو هستم و نگاهی که من به تو دارم فراتر از نگاه خودت به خودت است 

      تو باید به خودت با چشمان من نگاه کنی و آنطوری که من در مورد تو فکر می کنم فکر کنی 

      اون حسابی که من برای تو در نظر گرفتم ۱۰۰۰ برابر اون چیزی است که تو در نظر داری و برای خودت فکر می کنی 

      و حالا حس وحال خوب و عالی دارم وقتی این مطالب را خواندم متوجه شدم که نگاه خداوند فراتر از نگاه خودم به خودم هستش 

      و این خداوند بود که من رو به این مسیر هدایت کرد که شاهد معجزاتش باشم و در صف تغییر و تحولات در زندگیم قرار بگیرم 

      و معجزه پشت معجزه برایم رخ دهد بدون اینکه متوجه شوم 

      استاد گرامی خیلی ممنون ومتشکرم بخاطر این مطالب آموزنده و پر محتوا 

      چون باورهایمان را هر روز بیشتر وبیشتر می کنید وباز مینویسم

      من به معجزات الهی باور دارم خدایا شکرت 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار افسر
      1402/11/17 15:48
      مدت عضویت: 259 روز
      امتیاز کاربر: 1670 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 111 کلمه

      من در زندگی خودم خیلی وقت ها از بعضی کار ها شکایت داشتم که چرا خداوند ما را رهاکرده و نمیدانم چرا هر کاری را که میخواهم انجام دهم نمیشه دیگه چقه نا امیدی دیگه چقه بدبیاری خدا من دیگه خسته شدم ولی بعد از این که چند روزی میگشت پی میبرم که  خدا را شکر که انجام نشد و از خدای خودم تشکر میکردم که هر انچه به صلاح من است برای من رقم بزند وواقعا بعضی کارها خدا را شکر که انجام نمی شود و خداوند راهی برای تشکر کردن و سپاس از او برایمان فراهم میکند که بدانیم که خداوند هیچ وقت بندگانش را در سختی رها نمیکند 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Parya
      1402/11/17 13:39
      مدت عضویت: 84 روز
      امتیاز کاربر: 95
      محتوای دیدگاه: 137 کلمه

      درود و نور 

      به نام خداوند متعال 

      خداوند هیچ کاری رو بی دلیل انجام نمی‌دهد و تک تک اتفاقات رو با دلیل انجام می‌دهد و قطعا به خلق من نوعی و به دنیا آمدن من هم با دلیل و معجزه الهیی بوده است .پس چرا من از این معجزه و لطف الهی نهایت استفاده را نکنم و با ایمان و توکل به خداوند و آن جوری که خداوند من را می‌بیند زندگی کنم و منتظر نعمت های فراوان و معجزه های الهی که خداوند بی کران بهم عطا میکنه هستم.  

      خداوند انقدر مهربان و متعال هست که با کوچکترین تغییر افکار و انتظار ما شروع به عطا کردن نعمت های بیشتر و خواسته های مارا بیشتر از چیزی که تصور میکردیم بهمون می‌بخشد.  خدایا شکرت 

      من به معجزات الهی باور دارم و منتظر رخ دادن آنها در زندگی م هستم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار shahla mahmoudi
      1402/11/17 09:25
      مدت عضویت: 1707 روز
      امتیاز کاربر: 23447 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 548 کلمه

      سلام به استاد گرامی و دوستان همراهم

      چه عالی که قدم اول را با جملات زیر شروع میکنیم

      من به معجزات الهی باور دارم

      من به معجزات الهی ایمان دارم

      دوست دارم این چند جمله که در این فایل ارزشمند و انگیزشی است را تکرار کنم که اینها شور و شعف فراوان در من ایجاد کرد ممنونم استاد عزیزم

      تو هنوز معجزات مرا ندیده ای

      تو هنوز عظمت بی حد و حصر مرا ندیده ای

      تو هرگز خیر و برکاتی که می توانم وارد زندگی ات کنم را نمی توانی تصور کنی

      نگاه من به تو فراتر از نگاه تو به خودت است خودت را از نگاه من ببین

      به خودت با چشمان من نگاه کن و درباره خودت آنگونه که من در باره تو فکر می کنم فکر کن

      اگر ما این جملات را به خاطر بسپاریم و هر روز برای خودمان تکرار کنیم چقدر خودمان را به خدای مهربانمان نزدیکتر حس میکنیم و این به ما آرامش وصف ناپذیر می‌دهد

      من یکی از اتفاقاتی که در زندگی ام رخ داد و این یکی از معجزات از معجزاتهای بی شمار در زندگی ام است را برایتان تعریف میکنم

      ۱۱ سال پیش من و همسرم تصمیم گرفتیم که خانه مان را عوض کنیم و خانه ای بهتر در محله ای بهتر خریداری کنیم

      من دوست داشتم خانه ای که منظره آب داشته باشد بخریم و همسرم خانه ای مدرن و دوطبقه دوست داشت

      در محله هایی که در نظر داشتیم خانه با این شرایط وجود داشت اما قیمتش از بودجه ای که ما در نظر گرفته بودیم بیشتر بود

      بعد از چند ماه دنبال خانه گشتن نتوانستیم چیزی که خواسته هر دوی ما را برآورده کند پیدا کنیم این بود که به جستجویمان پایان دادیم و تصمیم گرفتیم که در همان خانه ای که داشتیم ادامه زندگی دهیم

      پسر عمو یم که در جریان دنبال خانه گشتن ما بود بعد از یکی دو ماه به ما خبر داد که خانه ای که مدنظر هردویمان است را نزدیک خانه خودش برای فروش دیده است و از ما خواست که آنرا ببینیم

      ما به دیدن آن خانه رفتیم همه چیزش همانطور بود که ما می‌خواستیم 

      وقتی به قیمت خانه فکر کردیم و اینکه خانه خودمان را چقدر می‌توانیم بفروشیم می بایست وامی می‌گرفتیم که سالهای زیادی طول می کشید تا آنرا بازپرداخت کنیم 

      من نمی خواستم زیر بار قرض بزرگ بروم ولی از طرف دیگر نمی خواستم این خانه را از دست بدهم

      قیمت کمتر از آنچه روی خانه بود به آژانس پیشنهاد دادیم و او گفت من با صاحب خانه صحبت میکنم

      از طرف دیگر خانه خودمان را برای فروش گذاشتیم

      در اینجا معجزات الهی دست بکار شدند

      آژانس صاحب خانه را متقاعد به قبول کردن پیشنهاد ما کرد و از طرف دیگر آژانس خودمان توانست خانه مان را بیشتر از آنچه ما تصور میکردیم بفروشد و این شد که با گرفتن یک وام سبک ما این خانه را خریداری کردیم که توانستیم بعد از ۹ سال وام را بازپرداخت کنیم و الان دو سال است که هیچ قرضی برای خانه نداریم و با آرامش از زندگی کردن در این خانه که شرایط هر دویمان را دارد لذت می بریم

      خانه ای دو طبقه و مدرن با منظره زیبای آب و مقداری از منظره شهر زیبای سیدنی 

      بعد از اینکه آن درخت تنومند خانه همسایه روبرویی برداشته شد ما منظره کامل شهر را خواهیم داشت و لذت بیشتری از زندگی کردن در آن خواهیم برد

      خدایا شکرت که معجزاتت را در اختیار بندگانت قرار می‌دهی 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 364 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 42 کلمه

        سلام خانم محمودی عزیزم

        چقدر عالی ک این تجربه از معجزه الهی رو نوشتید و بینهایت تحسینتون میکنم . من هم این رو برای خودم نشانه میدونم و ممنونم ک با ما ب اشتراک گذاشتید😍🌺

        چقدر دلچسب و عالی 😍😍مبارکتون باشه گوارای وجودتون 🌺🌺♥️♥️♥️

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 3 از 1 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار shahla mahmoudi
          1402/11/18 01:15
          مدت عضویت: 1707 روز
          امتیاز کاربر: 23447 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
          محتوای دیدگاه: 28 کلمه

          سلام دوست عزیز

          تشکر میکنم که دیدگاه مرا خواندید و همینطور ممنونم از تشویق شما

          همیشه در تمام امورات زند‌گی تان موفق و موید باشید

          خدای مهربان یار و مددکارتان است 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 3 از 1 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 10415 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,130 کلمه

      به نام خدای مهربان

      با سلام و عرض ادب خدمت خدای عزیزم استاد عزیزتر از جانم و سایر دوستان شگفت انگیز و همراهم

      من به دلیل مسائلی که در مدت یک ماه اخیر برایم پیش آمده بود نتونستم تمرکز بر نوشتن کنم در واقع از شدت حستگی و بی خوابی شدید توان نوشتن رو نداشتم و ور فایل مقدمه فقط تعلام آمادگی کردم که اون رو هم معجزه الهی میبینم که در اون شرایط پن باید به این دوره که تماما معجزه است هدایت بشم 

      من در اینجا تعهد میدهم که بدون انتظار نتیجه این دوره با اشتیاق ادامه دهم و تمریناتم رو به نحو احسن و با تمرکز بنوبسم .

      تمرین اول که نوشتن درخوتست ها از خداوند مهربان بود .

      من در این سایت یاد گرفتم ( در دوده زندگی با طعم خدا و نوشنه های باور ساز و خدا هرگز دیر نمیکند  که البته هنوز جلسه بیستم هستم ) و  چون خداوند گسترده  نامحدود هست پس میتوانم درخواست های زیادی از او داشته باشم 

      در صورتی که قبلا می ترسیدم از خداوند درخواست داسته باشم یاد گرفته بودم افراد با ایمان باید فقیر باشند و فقر رو احساس کنند

      من از خدای عزیزم اول لاغری و تناسب اندامو سلامتی کامل جسمم رو میخوام جسمی که خکدش به من هدیه داده و من او رو دست کاری کردم و از حالت اولیه خودش خارجش کردم میخوام که دوباره به حالت اول خودش یعنی متناسب و زیبا و دوست داشتنی رو بهم برگردونه

      دوم  اینکه ثروت و روزی فراوان ازش میخوام تا به راحتی از پس زندگی ام بر بیام به راحتی هر چیزی گه مورد نیاز خودم و بچه هام هست تهیه کنم برای روزمرگی معطل نشم به بنده اش رو نزنم عقط به خودش رو بزنم چون بی منت به من میدهد 

      سوم اینگه کل بدهی های بانکی و افراد را پرداخت کنم من هم دقیقا وضعیت بدهی هام مانند استاد هست دو برابر حقوق بابد بدهی پرداخت کنم خرج روزمره هم صفر و..

      چهارم یک خونه  لوکس با تمام امکانات همراه پارکینگ بهم بده 

      پنجم اینکه ازش میخوام  ماشین خوبی  داشته باشم تا به راحتی برم سر کار و بیام بچه هام رو خودم به مدرسه ببرم که دوست دارم ماشین  صفر کیلومتر مدل بالا به من هدیه کنه 

      ششم شغلی به من بده که خودم رییس خودم باشم مجبور نباشم هر روز صبح ساعت ۶ برن سر کار تاو۴ عصر شغلی باشه که اینقدر از بچه هام نزنم اینقدر مجبور نباشم بچه مریض رو تحت هر شرایطی تو خونه بزارم و برم سر کار شغلی باشه که مجبور نشم برای مرخصی گرفتن که حق من هست با ترس ک لرز و دلهره باشه زمانش و مکانش در اختیارم باشه و حقوق خوبی داشنه باشه که بتونم ماهانه ۵ میلیون پس انداز کنم 

      هفتم عزت و اقتدار و اعتماد به نفس به من بده و کمکم کنه در تمام زمینه ها ی زندگی با اعتماد به نفس تصمیم بگیرم و عمل کنم 

      هشتم به من قدرت بده و لحظه به لحظه کنارم باشه تا بتونم زندگی ام رو همسو با ویژگیهای او پیش ببرم مانند او  مهربان باشم عاشق زندگی و همسر و بچه هام باشم با اونها بد اخلاقی نکنم تندی نکنم 

      نهم از میخوام تا همیشه آرامش و احساس خوب داشته باشم که خودم میدونم این آرامش و احساس خوب فقط و فقط با همسو شدن با خکدش به وجود میاد

      دهم اینکه سلامتی و خوشبختی تمام عزیرانم فامیل و دوستان و همکارانن  رو ازش میخوام و اینکه بهترین مدرسه و بهترین باشگاه  رو از هر لحاظ سر راه خودم و  بچه هام  قرار بده 

      من به معجزات الهی ایمان دارم

      من همبشه معجزه رو یه چیز دور از ذهن و متعلق به زندگی پیامبران میدانستم به هیچ کجه نمیدونستم معجزه تو زندگی من هم میتونه باشه که به لطف  خدا  اولین معجزه ای رو که درک کردم هدایت به این سایت بود دعوت من به این سایت تنها و تنها معجزه الهی بود 

      تمرین اول 

      با خواندن مطلب در گام اول احساس بسیار عالی همراه با شادابی و نشاط و اشک شوق داشتم بسیار در حین خواندن خدای مهربان رو بخصوص در جایی که باید صدایش رو میشنیدم که اسمم رو صدا بزنه حالی داشتم که تا به حال نداشتم تا به جال تجربه نکرده بودم چقدر حسش کردم اولسن بار بود که به معنای واقعی حس کردم تنها نبستم و و پشتوانه ای بسیار محکم و عالی دارم  سبکبال و سرزنده شده بودم بعد از این همه دغدغه و فشار مضاعف این چندوقت گذشته .

      تمرین دوم خیلییییییی برام عجیب بود یا بهتره این دوره عجیب و درست متناسب با حال من بود یادم هست که اسناد در جایی فرمودند که خداوند خودش همزمانی ها رو انجام‌میده با انجام‌ این تمرین‌درست همزمانی ها رو به وضوح دیدم

      حدود سه هفته یا تقریبا یک ماه هست که من ت همسرم درگیر بیماری برادر شوهرم هستیم برادر شوهرم از بچگی به دلیل واکسن اشتباه متاسفانه فلج شد و بعد از مدتی در دوران نوجوانی عمل شدید کمر ووووو تاداینکه بالاخره در سن ۲۸ سالگی به لطف خدا ازدواج کرد و دارای ۳ فرزند می باشد که فرزند دوم باز هم در سن ۳ سالگی متوجه شدیم بیماری کلیوی دارد و داستان های خاص خودش که برادر شوهرم‌ متاسفانه بر اثر فشار عصبی و بیماری زمینه ای که داشت دچار پارگی پرده اطراف مغز و خروج مایع مغزی نخاعی گردید پس از پیگیریهای فراوان بالاخره در ۲۷ دی ماه سال جاری  به دلیل وضعیت خاصی که دلشت در بیمارستان خصوصی تهران عمل شد که ۶وساعت بعد از عمل به بخش منتقل گردید بعد از چند ساعت دچار قطعی تنفس شد و در بخش ویژه به مدت دو هفته بستری و بسیار بدحال شد در این ایام از طریق نوشته های باورساز ویژگیهای خداوند را مد نظر قرار داده و با زبان خودم بادخدایم حرف زدم که به لطف خودش رو به بهبودی رفت وعمری دوباره از خداوند متعال گرفت من واقعا در اینجا معجزه شفای برادرشوهرم رو دیدم بیماری او به گونه ای بود که الان هم داره با دستگاه اکسیژن ساز نفس میکشه اما من‌میدونم این نفس ولو با دستگاه و فقطو  فقط و یک معجزست.

      من به خودم افتخار میکنم که خداوند من رو در صف دریافت معجزاتش قرار داده و این چه خبر خوشایندو بینظیری هست برام که خودم رو در صف معجزات خداوند تصور کنم و هر روز منتظر معجزاتش باشم ولو بسیار اندک همین که بتونم بچه ام رو از خیابان رد کنم یک معجزه ست 

      همین که هر روز صبح روانه مدرسه شون میکنم یک معجزه ست 

      من خودم رو در صف دریافت معجزه لاغری  وتناسب اندام و زیبایی گذشته ام میبینم و دوست دارم به زودی این معجزه رو دریافت کنم 

      من در صف دریافت معجزه روزی و ثروت زیاد هستم و بدهی هام رو پرداخت کنم  تا به راحتی و خوشحالی زندگی کنم 

      من در صف دریافت معجزه ماشین و خونه هستم و با  آگاهی از اینکه با نگاه خداوند به خودم نگاه کنم انشا اله به زودی  این معجزات الهی را دریافت میکنم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 39300 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 238 کلمه

      به نام خدا 

      سلام استاد عزیز و دوستان هم مسیر 

      من به معجزات الهی ایمان دارم 

      ۱_بسیار لذت بردم از خوندن این توضیحات و حس و حال خیلی خوبی داشتم و اشک شوق در چشمانم ایجاد شد ،

      احساس میکردم که قطعا به آرزویایم خواهم رسید و ایمانم قوی تر شد به معجزات الهی .

      ۲_من خودم در گذشته در شرایط فوق العاده بدی زندگی می کردم و بسیار ازدواج ناموفقی داشتم ، همیشه وقتی خودم رو در اون شرایط میدیدم با خودم میگفتم آخه من چرا باید زندگیم اینجوری باشه من که خیلی تصمیماتم آگاهانه بود و دیگران رو راهنمایی میکردم ،

      امیدم به لطف خداوند رو از دست نداده بودم ،

      شکر خدا تونستم طلاق بگیرم و در مدت کوتاهی حدود ۱سال بعد تونستم ازدواج مجدد داشته باشم و به بسیاری از خواسته هام در زندگی مشترک برسم ، این واقعا معجزه ی الهی بود ،اینکه از اون همه عدم آرامش به آرامش واقعی رسیم ،هرگز فراموش نمیکنم که چقدر خداوند به من لطف و محبت کرد .

      ۳_مهمترین خواسته ی من الان رسیدن به وزن ۶۵کیلو گرم است و در این راستا من به گوش دادن به فایل های تناسب ذهنی ادامه خواهم داد .

      هدف بعدی من سلامتیم است که وقتی به وزن ۶۵کیلوگرم برسم حتما به سلامتی میرسم و خواسته ام خوب شدن درد پاهایم است .

      درآمد ماهانه داشتن از خواسته های بعدی من است که بسیار برایم مهم ااست .

      « من به معجزات الهی ایمان دارم »

      { استاد گرامیم سپاسگذارم }

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Darya_sy
      1402/11/15 16:30
      مدت عضویت: 1565 روز
      امتیاز کاربر: 2975 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 341 کلمه

      سلام به استاد عزیز دوستانی که این مسیر رو شروع کردند 

      خدا رو شاکر هستم که به من توانایی یادگیری و بینایی و شنیداری عطا کرده است بتونم از این آگاهی ها و مطالب فوق العاده استفاده کنم و زندگی مو بسازم و درک بهتری از وجودش داشته باشم 

      من به معجزات الهی باور دارم و حتی در زندگی اطرافیان و خودم دیدم ولی خب این چند ساله خانم منفی باف درونم قوی تر بود و نمیزاشت فکر کنم و بخوام که معجزات الهی در زندگیم رخ بدهد 

      خداوند حدود ۱۰ سال پیش یک معجزه رو برای من و خانواده ام رقم زد و برای همین هست که الان زنده هستیم ، در فصل زمستان برفی خیلی بد میومد جوری که همه اخبار و غیره هشدار میدادن که سفر نکنید ولی بدلیل فوت مادربزرگم مجبور بودیم به شهرستان بریم و در جاده ساعت ۳ ۴ صبح همه جا تاریک مطلق و کولاک برف بود ما فقط تو جاده بودیم که یهو ماشین لیز خورد رفت در لاین مخالف و گیر کرد ماشین و همون موقع یه کامیون خیلی بزرگ داشت به سمت ما میومد و اینقدر تاریک بود که و برف بود که اصلا ما رو نمیدید 

      ما دیگه گفتیم مردیم و من فقط خدارو صدا میزدم که تصادف نکنیم و ماشین قفل کرده بود می‌خواستیم از ماشین پیاده بشیم که یک دفعه نمیدونم چجوری یک ماشین که کمکی های جاده هستن برای صوانح رانندگی پیداش شد و مارو نجات داد و خودشون هم گفتن اصلا این مسیر نمیخواستن  بیان اشتباهی اومدن خب اگر این معجزه نیست پس چیه؟ 

      تاره بهمون کمک کردن زنجیر چرخ بهتر بهمون دادن و جون ما ۵نفر رو نجات دادن و از اون موقع هرموقع هرچیزی میشه من خداوند همونقدر مهربون و نجات دهنده یاد میکنم و لذت میبرم 

      دیگه از جان که مهم تر نداریم که خداوند توانست کمک مون کنه و معجزه رخ بده پس دیگه برای پول و کار و غیره که واقعا براشون کاری نداره معجزه رخ بده فقط باید خداوند رو در وجود مون حس کنیم و باور داسته باشیم که او معجزه گر زندگی ما هست

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار arezooo.drp
      1402/11/15 15:50
      مدت عضویت: 1271 روز
      امتیاز کاربر: 33308 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 706 کلمه

      به نام انرژی برتر جهان هستی 

      گام دیگر در کسب تجربه عالی در این دنیای زیبا…..

      نگاه خداوند را جایگزین نگاه خودمان به دنیا کنیم چون نگاه خداوند وسعت بیشتری دارد و نگاه و نگرش ما مملو از محدودیت ها و موانع است ولی نگاه و نگرش خداوند وسعت بیشتری دارد و در آن خبری از کمبود و محدودیت نیست واگر کمبود و محدودیتی هست از نگاه ما سرچشمه می‌گیرد اگر ایمان به خدا باشد این کمبود ها از انرژی خداوند پر می‌شود و تجربیات عالی برای ما ایجاد می‌کند.

      من به معجزات الهی ایمان دارم.

      من معجزه الهی رو در زندکی خودم و دیگران دیدم من برادرم و زن برادرم هر کاری کردند بچه دار نمی‌شدند به این در واون در زدند فایده نداشت و ناامید شدند و دیگه خواستند از هم جدا بشوند که یهویی اسفند ماه بود یه ما قبل از عید عروسمون متوجه میشه که باردار و الان به لطف خداوند ۲ تا بچه داره و خداوند معجزه خودش رو نشون داد.

      من شوهرم نزدیک سه ماه بیکار بود وهر کاری می‌کرد کار پیدا نمی‌کرد و شب سر نماز از صمیم قلب از خدا خواستم کمک کنه که شوهرم بره سرکار چطورش رو نمیدونم به خودت واگذار میکنم و فردا صبح ساعت نه یا ده صبح بود که یک نفر به شوهرم زنگ زد که بیا سر یک پروژه با هم کار کنیم هم درآمدش از شغل قبلی بهتر بود و هم راحت تر بود خدایا شکرت

      من خیلی برند باز هستم و هر چیزی رو اصلش رو دوست دارم من خیلی به ساعت علاقه دارم مخصوصا ورزشی و دنبال ساعت بودم که یا فیک بود یا های کپی و من ساعت اصل دوست داشتم برادر همکار پدرم ساکن کانادا اون یک ساعت اصل آدیداس رو به برادرش میده و برادر که همکار پدرم بود گفت این رو به عنوان هدیه بده به آرزو و یک ساعت اصل بدون اینکه هزینه کنم وارد زندگی من شد خیلی راحت 

      من خیلی ماشین سورن پلاس دوست داشتم و خودمون ماشین پارس داشتیم چندین بار قرعه کشی شرکت کردم ولی برنده نشدم دیگه بیخیال قرعه کشی شدم و یک روز برادر شوهرم که سورن پلاس داشت اومدم خونمون و گفت من ماشین پارس بیشتر دوست دارم شما ماشینتون رو به من بدید و ماشین من برای شما و اختلاف این دوتا ماشین ۱۵۰ میلیون بود که برادرشوهرم گفتد۵۰ میلیون به من بدید اون مابقی اش هم برای خودتون و خیلی راحت سورن پلاس وارد تجربه زندگی ما شد

      من خیلی چاق بوده ام و لاغری رو دوست داشتم و هر کاری میکردم لاغر نمی‌شدم تا اینکه در عقل کل سایت استاد عباسمنش  یه نفر نظر داد که رضا عطارروشن سایت لاغری داره و من هم وارد سایت شده ام و به لطف خداوند آنچنان متناسب شدم که هر کسی من رو میبینه میگه چقدر جوان و خوشتیپ شدی و چکار کردی و من واقعا نمیدونم چی بگم که چطور لاغر شده ام خدایا شکرت من اول خواستم شروع کنم به نوشتن با خودم فکر کردم مگر خدواند در زندگی من معجزه ایجاد کرده و چقدر فراموشکار هستیم و واقعا استاد ممنون که دوباره یادم اومد چقدر خداوند هوای من رو داشته و یادم رفته بود.

      من به معجزات خداوند در زندگی خودم و دیگران و صد البته زندگی استاد ایمان دارم و مطمئن هستم که در صف دریافت کنندگان معجزات الهی هستم من دوست دارم از مسیر خیلی ساده و آسان  که لاغر شده ام ، باردار شوم و دوران بارداری خیلی راحت را تجربه کنم و زایمان آسان تری را تجربه کنم و دختر زیبا و سالمم را وارد این دنیای زیبا کنم و ازدیدن دخترم لذت ببرم.

      و از این مسیر زیبا و راحت که لاغر و باردار هم شدم از این راه هم بعد از اینکه تونستم مدرک آیلتس رو بگیرم و در شرکت پتروشیمی در بخش بازرگانی اون استخدام شوم و درآمد بالا رو تجربه کنم و با ماشین شخصی ام از محل کارم به خونه جدیدمان که جدیدا نقل مکان کردیم بروم و در پارکینگ رو باز کنم که جای دو تا پارکینگ داشته باشه یکی برای ماشین خودم و یکی برای ماشین شوهرم که کارش اومد اهواز و دیگه شب ها پیش من و دخترش هست داره زندگی میکنه رو تجربه کنم.

      من به معجزات الهی ایمان دارم و در صف تجربه کنندگان معجزات الهی هستم الهی به امید تو……

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Maahsaaa
      1402/11/15 13:54
      مدت عضویت: 182 روز
      امتیاز کاربر: 7635 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,367 کلمه

      من مطمئن هستم به این مسیر هدایت شدم برای شفای بیماری که همه دکترها گفتن با عمل هم خوب نمیشه .

      مطمئن هستم که خداوند با اون همه مهربانیش این بیماری منحوس رو واسه من نخواسته خداوند فقط خیر و برکت و شفا و سلامتی واسه من وهمه میخواد چون وجود فقط سرشار از خوبی هاست پس قطعا نمبتونه بدی ازش تراوش کنه. 

      این من هستم که با مشکلاتی که سر راهم قرار گرفت با توجه نکردن به افکارم طرز برخوردم با مشکلات وجین نکردن ذهنم و انتخاب های اشتباهم در مواجهه با مشکلات بجای توکل به خدا باعث و بانی ایجاد انواع مشکلات روحی جسمی و غیره در زندگیم شدم.تا جاییکه به احساس یاس و ناامیدی رسیدم چون میخواستم با ذهن خودم زندگیم رو درست کردن بجای استفاده از ذهن خداوند. چون با دید کوتاه خودم توقع داشتم مشکلاتم حل بشه نه با دید وسیع خداوند. میخواستم با راه حل های بسیار محدود خودم مشکلاتم رو حل کنم نه با راه حل های شگفت انگیز خداوند.

      الان با خوندن این بخش فهمیدم که من به این دوره هدایت شدم که مشکل صورتم رو شفا بدم و از بیخ درستش کنم نه در حد چیزی که دکترا با علم محدودشون بهم گفتن.از اول هم حرف دکترا سعی کردم قبول نکنم و تا الان تو کتم نرفته که درست نمیشه و یه مقدارش میمونه .

       من شایسته این شرایط نیستم من لیاقت کامل ترین نعمت های خداوند رو دارم و باید اونها رو داشته باشم از سلامتی کامل و جامع تا ثروت عشق علم هنر و همه چیز

      با خوندن این بخش نیرویی در من فعال شده که لیاقت داشتن همه اینها رو دارم چرا که من همیشه بهترین بنده خدا بودم و شایسته بهترین ها بوده و هستم فقط خودم بودم که در این چند سال با افکار محدود کننده در اثر مشکلات پشت سرهم باعث شدم از سلامتی عشق و سایر نعمت های خداوند محروم باشم. خودم باعث همه کمبودهای زندگیم بودم و الان با عزم و ارداه توکل بر قدرت الهی و اعتقاد به معجزاتش منتظر وقوع لحظه به لحظه معجزات از در و دیوار و در قسمت های مختلف زندگیم هستم.

      الان مهمترین آروزی  که دارم سلامت کامل صورتم مثل روز اول و حتی بهتر از اون هست. همه این مدت با احساس بیماری و ناامیدی به دکتر مراجعه میکردم و با احساس بد در حال درمان بودم ولی الان به احساساتم واقف هستم و مطمئنم ظرف شش ماه به سلامت کامل میرسم. 

      تصمیم دارم تحت هیچ شرایطی امیدم رو قطع نکنم واگه اوضاع طبق میل و انتظار من پیش نرفت همیشه در مسیر و با حس خوب باقی بمونم تا زمان شفا و معجزه الهی فرا برسه و تو همین سایت اعلام کنم که شفای کامل گرفتم. 

      مطمینم که میتونم و شایستگیش رو دارم. و به وعده الهی ایمان و باور کامل و قلبی دارم که درخواست منو چون از اعماق قلب و روحم هست میپذیره و اجابت میکنه. 

      چون قرار نیست ناامید بشم و در مسیر میمونم تا هر وقت که خداوند صلاح بدونه شفای منو رقم بزنه یکدفعه یا بتدریج. 

      مهم اینه که به چیزی که میخوام و الان از نظر محدود خودم و پزشکان بعید هست برسم و افتخار کنم به نیروی توکل و اراده و ایمان خودم و پاسخ خداوند. افتخار کنم از اینکه خداوند من رو شایسته تجربه معجزاتش انتخاب کرده.مطمین هستم این دوره صرفا برای من طراحی شده چون چند وقتی هست که دلم ارتباط خاص و غیرمعمول با خدا میخوادو خیلی قبلش توسط فرشته درونم هدایت و راهنمایی شدم برای شفای صورتم به این سایت. 

      جند وقتی هست دلم میخواد یه جور دیگه ارتباط با خدا رو تجربه کنم. چند بار به سمت چله های شکرگذاری کشیده شدم ولی دو دل بودم که آیا ادامه میدم یا دلسرد میشم.ولی مطمینم با این دوره به نتیجه دلخوام و فراتر ازو ن میرسم و این همون چیزی هست که روحم و ذهنم دنبالش بود.

      الان بزرگترین چالش زندگی من شفای صورتم هست چون همه باتفاق گفتن با عمل جراحی هم خوب نمیشه و الان میخوام به همه ثابت کنم که میشه خوبم میشه بهتر از روز اول هم میشه چون دکتر من قراره خدایی باشه که همه چیز نزد اون هست همه علم و اگاهی و شفا و درمان.پس هیچ چیز نشد نداره. 

      از امروز راجع به بیماریم با کسی حرف نمیزنم با امید و اشتیاق و حال خوب درمان رو ادامه میدم نه مثل قبل با حال بد و خستگی و ناامیدی.

      اونقدر صبر می کنم تا طبق برنامه خداوند شفام رو بگیرم نه طبق انتظارات و روش های خودم. مطمینم به بهترین مسیرها که خداوند تهش هست با بهترین حس ها و بهترین نتایج هدایت میشم. 

      مطمینم همین لحظه همین امروز استارت فرایند شفای صورتم شروع شده و این خداوند بود که منوصدا زد که بگه بیا توصف اجابت و شفا که تصمیم گرفتم معجزاتم رو نصیبت کنم بنده خوب من که این همه مدت ناامید نشدی به حرف پزشکان.به جبران ناامید نشدن و توکل کردن بر خدایی که همیشه گفته هر میخواهید از فضل من بخواهید

      مطمین بودم بیماریم راه حل خدایی داره و از اون مواردی که از دست هیچ بشری هیچ علم زمینی کاری ساخته نیست و فقط کار خود خود خداست که باید وارد عمل بشه و بدون واسطه زمینی شفا بده. 

      مطمئنم اگه دیر به خواستم برسم ناامید نمیشم چون این شرط رسیدن به خواسته های خدایی است که باید ببینیم خدا چه مسیر و چقدر زمان برامون در نظر گرفته که حتی اگه طولانی هم باشه این مسیر خوشایندترین و دلپذیرین ترین مسیر و تایم هست که منتظر وقوع معجزه هستیم.

      من قبلا هم معجزات خداوند رو دیدم و این افتخار رو داشتم که شایسته تجربه معجزاتش باشم. من از خداوند شغل ثابت و داِئم خواستم در حالیکه در آخرین سال های شرایط سنی استخدام بودم و در آزمون استخدامی بسیار سختی که از کل کشور شرکت کرده بودن و در کمال تعجب شاگرد اول دوره دانشگاه هم در همون آزمون حضور داشت در کمال شگفتی من نفر اول شدم و استخدام شدم.این رو از معجزات الهی میدونم چون من با تمام وجود از خداوند خواستم در اخرین شانسم بهم کمک کنه و الحق همه کارهایی که نیاز بود به خواستم برسم رو انجام دادم اونم با حس خوب و اعتماد به کمک خداوند. ولی هرگز فکر نمیکردم اینقدددر نتیجش شگفت انگیز باشه و الحق به نتایج فراتر از انتظارم رسیدم چون به خداوندی توکل کردم که همه معجزات تو دستش هست و همیشه تا زمان کسب نتیجه در مسیر بودم.

      الان هم مطمینم به شفا میرسم هرچند عجیب و غیرقابل باور باشه از نظر من، ولی به خدایی اعتماد دارم که منو آفریده خلقت من به دست او بوده و از تمام زیر و بم جسم و روح و ذهن من اگاهه پس وقتی کاری رو قرار هست خدا انجام بده همه چیز ممکنه بخصوص معجزه خیلی عادی میشه.

      از الان خودم رو تصور می کنم که شفا گرفتم صورتم مثل روز اول شده و حتی زیباتر و دارم توسایت اعلام می کنم که شفا گرفتم و همه تحسین می کنن قدرت خداوند و توکل و اعتماد به اون بزرگ شکست ناپذیر رو.

      خداوند خودش فرموده هر چه میخواهید از فضل الهی بخواهید.

      ما عادت کردیم که بجای خواستن از خدا خودمون تلاش کنیم و راه حل های خودمون رو داشته باشیم ولی استاد گفتن حتی ساده ترین کارها مثل ظرف شستن رو از خدا خواستن و انجام شده.

      برای ما عادی نیست که از خدا بخوایم ظرف ها شسته بشن کارها انجام بشن چون به توان و قدرت خودمون و نوع بشر متکی هستیم نه به قدرت الهی . 

      ما فقط چیزهای خیلی بزرگ مثل شفا ثروت خیلی زیاد و از این دست رو از خدا میخوایم. ذهن محدود ما راه حل انجام خیلی از امور رو نمیدونه بنابراین به ناامید یاس و احساس ضعف میرسیم در حالیکه خرد الهی درون ما وجود داره و از اون بی اطلاعیم و چون هیچ وقت ازش استفاده نکردیم به نیروی محدود خودمون متکی شدیم و این نعمت وسیع در وجود ما بلااستفاده مونده.

      از امروز تصمیم گرفتم در بخش هایی از زندگیم که راه حلی تابحاال واسشون پیدا نکردم خودم رو بدست اراده الهی بسپارم و سعی کنم باور کنم که خداوند میتونه اونها رو حل کنه هرچند که من سال ها نتونستم چون به راه حل ها و روش های خودم متکی بودم.

      توکل بر خدایت کن کفایت می کند حتما

      “خدا برای بنده اش کافیست”

       این عبارت معنای خیلی وسیعی دارد به وسعت بزرگی خداوند

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1402/11/15 11:40
      مدت عضویت: 378 روز
      امتیاز کاربر: 22040 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 912 کلمه

      سلام استاد صبح شما بخیر و شادی

      من دقیقا این فایلها را یکی از معجزات خداوند میدانم چون چند وقت قبل با خداوند صحبت میکردم که خدایا راه و روشی که بعضی از افراد رفتند و با شناخت راز و رمز این جهان آشنا شدند و به آرزوهای خودشان رسیدند را برای من هم فراهم کن و به من هم یاد بده مثل استاد عطاری روشن – عباس منش من هم بتوانم به راحتی و با ایمان به خدا دراین مسیر باشم چند روز بعد دیدم فایل جدید امده روی سایت با این مضمون که زندگی با کمک خداوند که باور کردم که خداوند چقدر به ما نزدیک است و از نهان و اشکار ما خبر دارد .

      ۱- احساس و برداشت خود از آگاهی که کسب کردید را در بخش نظرات ثبت کنید.

      من وقتی این مطالب را خواندم که دانستم که تمام لحظات زندگی ما معجزاتی درحال رخ دادن است که ما ازآن غافلیم 

      ما باید ابتدا نگاه خداوند را به خودمان درک کنیم که خداوند 

      اگر من خودم را لایق فلان شرایط در زندگی می دانم. خداوند شرایط خیلی بهتر و عالیتر را برای من درنظر گرفته است 

      اگر من عقیده دارم استعداد خاصی ندارم . خداوند بهترین استعدادها درمن قرار داده است و….

      اگر من عقیده دارم که فلان ثروت و ماشینی و خانه را میخواهم خداوند خیلی بهتر از آن چیزی که در ذهن و فکر ما است برای ما قرار داده است 

      ما باید ابتدا شکر گزار وضعیت الان خود از خداوند باشیم برای این همه نعمتهایی که به ما داده مثل بدنی سالم – منزل – ماشین – شغل – پدرو مادر-همسر و فرزندان خوب – درامد و….و اگر کمی فکر کنیم و بی انصافی نکنیم تا الان هم خداوند خیلی به ما لطف داشته است پس درابتدا نگاه خداوند را نسبت به خودمان درک کنیم که با ما مهربانانه بوده است و بسیار باید شکرگزار باشیم که درخیلی از مواقع ما فقط کمبودها را دیدیم و ناشکری کردیم پس ابتدا باید به قول شاعر دید خود را نسبت به خداوند تغییر دهیم تا تغییرات درزندگی مااتفاق بیفتد 

      چشمها را باید شست                                  جور دیگر باید دید 

      معجزات در زندگی 

      درکودکی به بیماری سختی مبتلا شده بودم که دکترها همه قطع امید کرده بودند ومن خوب شدم – درسن 7سالگی ازپشت بام به حیاط افتادم فقط سرم شکست وسالم ماندم به وضوح یادم هست . درطول مدت عمرم بیماربود و خوب شدم از شکستگی و…- همسر خوب و فرزندان خوب دارم – پدرو مادر مهربان و با ایمانی دارم – شغل خوبی دارم – دردانشگاه با مشکلات زیاد قبول شدم و تا مقطع فوق لیسانس درس خواندم . همسرم بارها تصادف کرد و خداراشکر الان سالم است . سال 98 ماشین مارا دزد برد ماشین جدید خریدیم و ماشین قبلی سالم پیدا شد و الان دوتا سواری داریم – من با کمترین مبلغ یک زمین تجاری خریدم که دران شرایط معجزه بود – آشنا شدن با این سایت برای لاغری و شناخت خداوند و درمشکلات مالی من هرگز به بنده نگفتم شاید کارجایی به مورسیده باشد ولی پاره نشد چون من به ریسمان الهی که همان ایمان به خداوند است چنگ زده بودم و با اطمینان دراین مسیر حرکت میکردم  و خیلی دیگر که اگر خواسته باشم بنویسم 7مثنوی میشود خدای شکرت که درهمه حال درکنارم بودی و بهترینها را برایم رقم زدی و بهترینها را تا پایان عمر برای من رقم خواهی زد 

      من باور دارم و با صدای خداوند که من را صدا میزند ایمان دارم 

      من دروجود خودم صدای زهرا زهرا خدا را میشنوم و پاسخ میدهم بله ای پرورگار من 

      و با تمام قوا فریاد میزنم 

      من به معجزات الهی ایمان دارم 

      من به معجرات الهی ایمان دارم 

      من به معجزات الهی ایمان دارم 

      من به معجزات الهی ایمان دارم 

      من به معجزات الهی ایمان دارم 

      ذهن منفی باف ذهنت که همان شیطان است به تو میگوید :تو نمی توانی در زندگی به آرزوهایت برسی. تو قادر نیستی ثروتمند شوی .هر طور حساب و کتاب کنی امکان ندارد بتوانی دراین شرایط سخت اقتصادی و تورم از این شرایط زندگی خلاص شوی و زندگی بهتری داشته باشی.تو تا ابد دراین شرایط و حتی بدتر از الان قرار داری اما من با ایمان به خداوند میگوییم که نگاه خداوند به من چیز دیگری است و خداوند اینگونه با من سخن میگوید 

      زهرا تو هنوز معجزات مرا ندیده ای.

      زهرا تو هنوز عظمت بی حد و حصر مرا ندیده ای.

      زهرا تو هرگز خیر و برکاتی که می توانم وارد زندگی ات کنم را نمی توانی تصور کنیو از آنها خبر نداری 

      زهرا نگاه من به تو فراتر از نگاه تو به خودت است چون من خالق تو هستم 

      زهرا خودت و زندگی را از نگاه من ببین.

      زهرا به خودت با چشمان من نگاه کن و درباره خودت آنگونه که من درباره تو فکر می کنم فکر کن.

      زهرا به خودت با حساب کردن من نگاه کن تو هرچه را درنظر بگیری من 1000برابر ان را برای تو درنظر گرفتم 

      وهمه اینها به خاطر ایمان واقعی به معجزات خداوند است و از خداوند خودم شرمسارم که چقدر از شناخت او غافل بودم و دربعضی از موارد ناسپاسی کردم  

      در ذهن خود بر اساس این نگرش که در صف دریافت معجزات الهی هستید، مسیری فرضی و آسان برای تجربه چند تا از مهمترین خواسته هایتان را بنویسید.

      من درذهنم خیلی خواسته از خداوند خواستم که به قول استاد 10تا از انها را درذهنم یاداشت کردم و با خالی کردن کوله بارم از مادیات دنیوی آنها را سبک کردم که انشاالله با کوله باری از معنویات و شناخت خداوند و برآورده شدن آرزوهایم آنرا پر خواهم کرد . انشاالله 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 266 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,469 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز و دوستان گرامی

      تمرین اول :

      احساس و برداشت خود از آگاهی که کسب کردید را در بخش نظرات ثبت کنید.

      اول این رو بگم که خیلی لذت بردم اینکه این نکات عالی و زندگی ساز رو با اون آهنگ آرامش بخش میخوندم واقعا لذت بردم.

      و حالا میخوام برداشت و آگاهی خودم رو درمورد فایل امروز با چند مثال که خودم توی زندگی خودم و دیگران دیدم توضیح بدم

      معجزات الهی به دیده ی من برای آدما بیشتر زمانی اتفاق میوفته که آدما خیلی ناراحت و نا امیدن یعنی به نظرخودشون همه ی روش هارو امتحان کردن ولی نتیجه ای نگرفتن و دیگه از همه چی ناامید شدن برای مثال مادر خودم

      برای لاغری تمام روش هارو امتحان کرده بود انواع رژیم ها داروها، ورزش ها، دمنوش ها مدیتیشن ها و….. ولی فایده ای نداشت! و مادرم ناامید شده بود و اون موقع بود که معجزه ی الهی خداوند خودش رو نشون داد و راهی بزرگ رو به مادرم نشون داد یعنی همین سایت و مسیر لاغری با ذهن(من راجب هدایت خودم و مادرم داخل دوره ی لاغری توضیح دادم) اگر دوست داشتید ممنون میشم بخونید .

      چرا من میگم خداوند زمان ناامیدی انسان ها معجزه ی الهی میفرسته؟ این البته نظر و برداشت منه، چون خداوند زمانی که انسان ها دیگه امیدی به زندگی ندارن خداوند خودش رو نشون میده ومیگه( من هنوز هستم درسته همه بهت پشت کردن ولی من هستم شاید تو من و از یاد برده باشی و دستتو جلوی بنده ی من دراز کرده باشی نه من ولی اشکالی نداره من بازم کمکت میکنم) تا انسان ها بدونن خدا بهشون پشت نکرده خدا همچنان دوستشون داره و کمکشون میکنه خدا انسان نیست که رفتارهایی مثل کینه توزی ، ناراحتی،عصبانیت، قهر و…. داشته باشه این فقط یه نگرش اشتباه از دید انسان هاست فقط کافیه نگرشمون راجب خداوند عوض بشه تا به تمام آرزوهامون برسیم من به قدری الان خدارو دوست دارم که حتی اگر در ناراحت ترین و عصبانی ترین حالت ممکن باشم وقتی باهاش حرف میزنم یه آرامش خاصی دارم حس میکنم من و آروم میکنه و بعدش دیگه نه از کسی کینه ای دارم نه عصبانی هستم من هرکس هم که باشم مثلا معذرت میخوام اگر عوضی ترین آدم هم باشم از دید خدا من هنوز بنده ی اونم و اون تمام اخلاقیات و رفتار های من رو میبینه تا آخر من رو هدایت میکنه یه ضرب المثل هست که میگه(تو نیکی میکن و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز) یعنی من حتی یه کار خوب کوچیکم بکنم و بدترین آدم باشم خدا پاداش اون کار خوب من رو میده مثلا من توی بیابان به یک آدم تشنه آب دادم جهان هستی یه انعکاسی داره که اگر تو کار خوب بکنی به خودت برمیگرده کار بد بکنی بازم به خودت برمیگرده جهان هستی پاداش اون کار کوچولویی که من کردم رو بهم میده یعنی سیستم جهان همینه خداوند جهان رو به این صورت خلق کرده تو چه بخوای چه نخوای کارمای کارات رو پس میدی حالا تصمیم با منه که یا توبه کنم و به راهی که او منو هدایت کرده برم یا به کار های زشتم ادامه بدم خداوند قدرت تصمیم گیری راجب زندگی کردن مارو به عهده ی خودمون گذاشته

      نگاه خداوند نسبت به ما

      درسته که دیگران همه ی ویژگی های مارو نمیبینن ولی خدا میبینه تازه بیشتر وقتا حتی خود ما هم بیشتر ویژگی های خوب و بدمون رو نمیدونیم و نمیبینیم دیدن همه ی اونا باهم چشم بصیرت میخواد که ما نداریم شاید حالا افراد کمی باشن که چشم بصیرت داشته باشن ولی خیلی کم پیش میاد که به پست ما بر بخورن یا با ما دوست بشن ولی خدا هست خدا میتونه بهترین دوست یک انسان باشه تاحالا دقت کردین که شما اصلا نمیدونید که یک استعدادی رو دارید ولی به مرور زمان اون رو کشف میکنید ولی خدا از همون اول میدونست که تو اون استعداد رو داری و یروز کشفش میکنی! یکی از استعداد های خود من نقاشی بود من به حدی نقاشیم افتضاح بود که حتی نمیتونستم یک گل بکشم ولی این چند وقته فهمیدم که من چقدر نقاشیم عالیه و چند نقاشی خیلی قشنگ کشیدم یعنی من از کلاس سوم چهارم تا امسال اوایل سال نقاشیم خیلی بد بود ولی یکم که نقاشی کشیدم دیدم که واقعا استعدادم رو کشف کردم تا حدی که دوستام باور نمیکردن من انقدر نقاشی های قشنگ میکشم!

      تمرین دوم:

      مواردی در زندگی خود و اطرافیانتان پیدا کنید که نشانه ای واضح از معجزات الهی در زندگی بوده اند.

      مورد اول رو که گفتم در متن بالا من و مادرم هدایت شدیم  به مسیر لاغری ، مورد دوم من و خانواده ام توی زمان کرونا خیلی وضعیت مالی مون بد شده بود خب پدر من ظروف کرایه داره و خب توی زمان کروناهم که خودتون بهتر میدونید چه محدودیت هایی بود کسی نه به مهمونی میرفت نه جشن میگرفت و خب پدر من نمیتونست نه باند کرایه بده نه سیستم صوت نه رقص نور نه ظرف و ظروف و…… برای همین از اوضاع مالیمون خیلی ناراحت بودیم و توی خونه هم چندتا از وسایل مهم خونه خراب شده بودن و خیلی وضع خرابی داشتیم تا اینکه ما چند وقت شروع کردیم به انجام دادن شکرگزاری و شاید باورتون نشه ولی توی اوج کرونا برای پدرم مشتری ها صف میکشیدن ما توی اوج کرونا که گرونی بود بعضی ها حتی پول گوشت خریدن نداشتن ما با شکرگزاری: تلوزیون TCL، یخچال ساید بای ساید دوو، ماشین لباسشویی بوش، میز تلویزیون، سرخ کن تفال ، ساندویچ ساز خریدیم و جدیدا هم یک دست مبل راحتی خریدیم که آرزوی من بود این یکی از بزرگترین معجزات زندگی من بود و اخیرا هم یک زمین توی دهات جنت آباد خریدیم و ساختیم که آرزومون بود من خیلی خوشحالم که دارم دونه به دونه به تک تک آرزوهام میرسم و یکی دیگه از معجزه های زندگیم این بود: خونه ی ما سه طبقه است و با دوتا از عضو های نزدیک خوانواده امون زندگی میکنیم یعنی طبقه ی اول خونه پدربزرگم زندگی میکنه طبقه ی وسط من و پدر و مادر و خواهرام طبقه ی سوم عمم و بچهاش و شوهرش زندگی میکنن و ما حیاط شخصی نداشتیم و این خیلی مشکل بزرگی برای ما بود! شاید بعضی ها درک نکنن ولی واقعا حیاط نداشتن سخته لباس هارو باید توی خود خونه پهن کرد و خیلی جا میگیرن یه غذای سرخ کردنی درست میکردیم خونه پر از دود میشد و باز کردن پنجره هم افاقه نمیکرد و خلاصه کلی مشکل مختلف که یک شب همه توی جاهاشون خواب بودن مادرم بیدار بود ولی با موبایلش سرگرم بود هندزفری توی گوشش بود و درست چیزی نمیشنید و خواهرام و پدرم هم خواب بودن من تازه توی دشکم دراز کشیده بودم که بخوابم که یکدفعه آکواریوم خونمون ترکید و همینطور ازش آب میریخت و میگوها میریختن زمین ما توی آکواریوممون فقط میگو داشتیم چون ماهی هاش مرده بودن خلاصه که من سریع بلند شدم مامان بابام رو صدا کردم و بهشون خبر دادم سریع لگن آوردیم و آبش رو میگرفتیم ولی فایده ای نداشت همینطور جلبک و سبزه های آکواریوم داشتن میریختن روی زمین که تصمیم گرفتیم فرشامون رو بدیم قالیشویی و همون موقع فرشارو جمع کردیم و گذاشتیم تو راه پله تا فردا بدیمشون قالیشویی و بابام یکدفعه تصمیم گرفت که برامون یه بهارخواب کوچیک متصل به خونمون در بیاره یعنی از حیاط اصلی خونه یه قسمتی رو برای ما حیاط شخصی بزنه و ما خیلی خوشحال بودیم و این هم یکی از بزرگترین معجزات زندگی من بود

      تمرین سوم(آخر):

      در ذهن خود بر اساس این نگرش که در صف دریافت معجزات الهی هستید، مسیری فرضی و آسان برای تجربه چند تا از مهمترین خواسته هایتان را بنویسید.

      راستش من درحال حاضر همین مسیر رو انتخاب کردم و شما دارید به من آموزش میدید که چطوری به خدا نزدیک بشم و زمانی که من به خدا نزدیک بشم بهم کمک میکنه و خواسته هام رو اجابت میکنه من الان در صف دریافت معجزات الهی هستم و مطمئنم که خیلی زود به خواسته هام میرسم

      یه چیز دیگه هم بگم اینکه خدا براش فرقی نداره تو یه اتاق کوچولو بخوای یا یک قصر بزرگ بخوای خدا قدرت بی نهایته و هرکار غیر ممکنی ازش بر میاد  ولی چرا وقتی ازش میخوایم بیشتر خواسته های مارو اجابت نمیکنه؟ چون ما هنوز باور نداریم که خدا میتونه خواسته ی مارو برآورده کنه فکر میکنیم ممکن نیست که ما به خواستمون برسیم و همه چیز به باور ما ربط داره تو باید به خدا باور داشته باشی و دستت جلوی هیج احدالناسی دراز نباشه و فقط غرور تو جلوی خدا بشکنی تو جلوی خدا هیچی نیستی حتی بزرگترین آدم ها هم جلوی خدا هیچی نیستن خدا قدرت متلقه و هیچ چیز و هیچ کس از اون بالاتر نیست هیچ وقت و هرگز ، لپ مطلب فقط از خدا بخواه تا ببینی چطور بهت خواسته ات رو میده

      همین ، اینم دیدگاه این جلسه ی من امیدوارم لذت برده باشید امیدوارم که همیشه خدا یار ونگهدارتون باشه خدانگهدار

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 364 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 78 کلمه

        ریحانه بهشتی عزیزم چقدررر شما عزیزخدا هستید ک در این سن و سال اینقدر فهمیده و یکتاپرست هستید و چقدرر دوست دارم دخترم ک دوسال از شما کوجیکتره راه شمارو در پیش بگیره عشقم

        این هم خواسته من بود ک از کامنت شما آرزو کردم 

        بوسه بر صورت ماهت میزنم عزیزم و بینهایت تحسینت میکنم عزیزدلم 

        قطعا شما هدیه ارزشمند خدا ب مادرپدر عزیزت هستی و آینده زیبا و درخشانی درانتظارته . 

        آفرین و احسنت به تو دختر گل و زیبای بهشتی

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          امتیاز کاربر: 266 سطح ۱: کاربر مبتدی
          محتوای دیدگاه: 14 کلمه

          سلام خیلی ممنونم نظر لطف شماست امیدوارم شما و دختر گلتون همیشه موفق باشید❤

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 5 از 1 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عسل بانو
      1402/11/14 13:34
      مدت عضویت: 1666 روز
      امتیاز کاربر: 1689 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 131 کلمه

      به نا پروردگار هستی بخش 

      باسلام و عرض ادب خدمت شما استاد گرامی 

      احساس و برداشت من از این آگاهی :

      احساس فوق العاده خوب و خوشایندی داشتم وقتی این مطلب مطالعه میکردم و اینکه متوجه شدم که نگاه خداوند به من فراتر از نگاهی است که خودم داشتم و از این لحظه منتظر معجزات الهی در زندگی ام هستم وشاهد تغییرات عظیم در زندگی ام می باشم و از خداوند سپاسگذارم که من رو به این دوره هدایت کرد و در صف تغییر و تحول در زندگی ام قرار دادو مرا فراخوانده تا معجزه زندگی خودم باشم 

                    من به معجزات الهی ایمان دارم 

                    من به معجزات الهی ایمان دارم

                    من به معجزات الهی ایمان دارم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زینب ندرلو
      1402/11/14 12:46
      مدت عضویت: 329 روز
      امتیاز کاربر: 4650 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 554 کلمه

      به نام خدایی که نگاهش فراتر از من به خودم هست 

      وقتی این جمله رو خوندم  

      اگر من عقیده دارم استعداد خاصی ندارم یا توانایی های من معمولی و پیش پا افتاده هستند، نگاه خداوند درباره من این است که سرشار از استعدادها و توانایی های خارق العاده هستم

      این نگاه بی نظیربود یعنی خدایی که سالها بهش غرو شکایت کردم که چرا من استعداد خاصی ندارم سالها به من فراتر از اونچه من فک میکردم نگاه میکردهاون میدونسته من درونم چه قدرتی دارم اون ارزش منو میدونه اون میدونه من چقدر توانمند و با استعداد و خارق العاده امهمیشه از نگاه خودم به خودم نگاه کردم اما خدا نگاه دیگه داشته  

      برای همین بود که هیچ وقت نمیتونستم از استعدادی که درونم هست استفاده کنم چون داشتم  با عینک خودم به خودم نگاه میکردم نه با نگاه خدا 

      اما اگر با نگاه خداوند به خودتان حرکت کرده و در جهت خواسته های خود تلاش کنید نتایج عالی و شرایط فراتر از انتظار را تجربه خواهید کرد. 

      چندین بار این جمله رو خوندم اگر با نگاه خداوند به خودتان حرکت کنید و تلاش کنید قطعا نتایج دلخواه رو میگیرید یعتی چی نگاه خدا به من چیه ؟خدا فراتر از چیزی که من تصور می‌کنم به من نگاه میکنه یعتی وقتی کاری رو شروع میکنم خدا نگاهش اینه که میتونی من کنارتم تو از پسش برمیای تو میتونی تو از چالش ها بزرگتری تو قدرتمندی تو لایق بهترین ها هستی تو ارزشمند  

      هر رؤیایی که برای خود در نظر می گیرید، خداوند هزاران برابر آن را برای شما در نظر گرفته است. 

      چرا این خدای به این مهربونی رو  باور نکردم و بازم از نگاه خودم نگاه کردم خدایا شکرتتتت هدایت شدم به این مسیر به مسیر سفر با کمک خدا اونم خدایی که عاشقانه برای من هزار برابر بهتر از آنچه که خودم میخام در نظر داره  

      هر سرنوشت یا تقدیری را برای خود باور کرده اید، خداوند هزاران برابر آن را برای شما در نظر گرفته است. 

      وقتی این جمله رو  خوندم به صورت خودکار گفتم خداوند هزاران برابر بهتر در نطر گرفته چند بار که خوندم  متوجه یه چیزی شدم استاد اینجا نوشته هر تقدیر و سرنوشتی که برای خودتان باور کردید خدا هزاران برابر آن را در نطر گرفته یعنی تو اگر باور کردی تقدیرت همینه و نمیتونی تغییربدی خدا هزاران برابرش رو برات در نطر داره و اگر باور کردی تقدیر تو موفقیت شدن خدا بار هم هزاران برابر بزرگتر برات در نطر گرفته  

      این قانون خداست فرقی نمیکنه چی رو باور کردی خدا هزاران بار بزرگتر برات در نطر داره پس حالا که هزار برابربزرگتر میتونه در نطر داشته باشه چرا د جهت مثبت ازش بهره نگیریم ! 

      همیشه فک. میکردم معجزه یعنی یه اتفاق خیلی بزرگ که خودمو لایق معجزه نمیدونستم ولی با خوندن این متن متوجه شدم حصور من در این جهان یعنی معجزه نفس کشیدنم در هر لحطه یعنی معجزه  

      من شما را نمی شناسم اما باور دارم اگر در به سمت این صفحه و خواندن نوشته های آن هدایت شده اید قطعا در صف انتظار دریافت معجزات الهی قرار دارید.

      چقدر این پاراگراف پر از حس خوب قطعا در صف انتطار معجزه الهی قرار داریم و حتما این انتطار به نتیجه میرسه مهم نیست الان در چه شرایطی هستم مهم اینه خدا الان منو صدا زده و من باید بهش بله بگم با هدایتم به این دوره صدا زده و من باید بهش بله بگمباید با تعهد گوش بدم و بخونم من به معجزات الهی ایمان دارممن‌به معجزات الهی ایمان دارم من به معجزات الهی ایمان دارممن مطمئنم از راهی ساده از راهی که فکرشو نمیکنم خداوند منو به خواسته ام میرسونه

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 19 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار Darya_sy
        1402/11/15 22:13
        مدت عضویت: 1565 روز
        امتیاز کاربر: 2975 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
        محتوای دیدگاه: 16 کلمه

        چقدر قشنگ نوشته بودید 

        دقیقا حتی اینکه ما به این سایت شگفت انگیز هدایت شدم یعنی معجزه

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 10 از 2 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آسیه رفیعی
      1402/11/13 23:40
      مدت عضویت: 1686 روز
      امتیاز کاربر: 23660 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,316 کلمه

      با نام و یاد و کمک خدا 

      با عرض سلام مجدد خدمت استاد بزرگوارو دوستان هم سفرم 

      و اما تمرین سوم از گام اول من به معجزات الهی ایمان دارم 

      ۳- در ذهن خود بر اساس این نگرش که در صف دریافت معجزات الهی هستید، مسیری فرضی و آسان برای تجربه چند تا از مهمترین خواسته هایتان را بنویسید. (بسیار مهم)

      چه سوال به ظاهر سخت و شیرینی واقعا چون هنوز زیاد وارد نیستم و تازه کارم مسیر فرضی رو ترسیم کردن یکم شاید دشواره و ناشیانه باشه برای تبدیل شدن به مهارت خودمو قضاوت نمیکنم و دوست دارم پله پله ترسیم کنم 

      خب با توجه به این متن و تمرینی که انجام دادم من برای معجزاتی که تو زندگیم داشتم تقلاو تلاش خاصی نکردم 

      فقط به دستان پر قدرت خداوند روی زمین که با خدا معامله کردم و کارمند خدا شدم شروع شد 

      فقط ایمان آوردم و دعا کردم و در لحظه خدا اجابتم کرد خیلی خیلی فراتر از انتظارم 

      من یه گام برداشتم و شرایط انفاق رو در قرآن و دوره ماه رمضان و عمل کردن به آموزشها شروع کردم و کمی تونستم تازه خدا برام معجزه هاشو فرستاد 

      البته اطرافیان هم خیلی خیلی این وسط کار رو سعی میکردن سخت کنن و من امتحان میشدم که گله و شکایت میکنم یا نه که بعصی وقتا لیز میخوردم 

      چون برادرم که ما رو میبرد تو مغازه دامادمون  کار میکرد و خیلی ناراحت بود و مدام میگفت تو بدترین وقت منو دست تنها میزاری و همش خواهرم سعی داشت مهندس رو متوهم جلوه بده و بابامم کلی معجزه براش اتفاق افتاد و داشت خوب میشد هم شبکیه چشماش که کاملا با عمل هم برنگشته بود بخاطر دیابتش تو انرژی درمانی داشت میدید و بسیار دهن بین بود  خواهرام بهش میگفتن تغییری نکردی و معجزه ای اتفاق نیفتاده و بابام رو به شدت نا امید میکردن تا اینکه دیگه نیومد و گاهی از دیر برگشتن ما شکایت داشت و میگفت دیگه از فردا نرید  

      ولی از بس من خوشحال بودم و حالم بهتر شده بود دلش نمیومد خلاصه که خیلی از روزها هم خواهرام میومدن خونمون مهمونی  و نمیرفتیم برای انرژی درمانی در صورتیکه باید هر روز میرفتیم و من گله و شکایت کمی میکردم به هر حال و ایمانم کم میشد و حالم گرفته میشد 

      من مهندس رو فقط دستان قدرتمند خدا روی زمین میدیدم به پاس معامله با خدا و کارمند خدا شدن یکی دیگه از  خواهرام اولش خوشش اومد و تصمیم گرفت بیاد  ولی حتی یبارم نتونست و لیاقت اومدن پیدا نکرد و به شدت به ما هم انرژی منفی میداد

      حتی خواهرم مریم که ریه هاش درمان شد بعد از اینکه نه از طب اسلامی نتیجه گرفت نه از شیمیایی این جا درمان شده بود رو انکار میکردن و دروغ میدونستن و در سطح آگاهی خودشون رفتار میکردن 

      و مخصوصا به مامانم که برای درمان گوشاش و شنوایی در اثر انفجار بمب پرده گوشش آسیب دیده  میومد و کلی بهتر شده بود میگفتن نه هنوز فرقی نکردی بدتر شدی چون عادت کرده بود از بمباران خونمون در زمان جنگ تا الان 

       ولی به هر حال این نعمت در اثر ناشکری اطرافیان و گله و شکایت  از دستمون رفت ولی تا همینجاشم بی نهایت برام معجزه داشت و من کار خاصی براش نکرده بودم که به طور معجزه وار نصیبم شده بود 

      بعد از مسافر بهشت شدن بابام هم مامانم مدام میگفت باید این خونه پدری رو بفروشیم و سهم الارث  خواهرام رو بدیم و کلی تقلا میکرد برای خونه دار شدن بعد از فروش  

      همش میگفت نگران نیست ولی نگرانیش به منم تزریق میشدو هر روز روز از نو روزی از نو  

      و من به شدت به خونه مون وابسته ام و دلم نمیاد بفروشیم با اینکه اتاق ندارم 

      دامادمون مجید و خواهرم مریم که اینهمه تقلای مامانمو دیدن  برای خرید مسکن مهر و اینا و به هیچ عنوان نمیتونست کاری کنه حالا حالاها هر چند خواهرام میگفتن ما الان ارث نمیخاییم ولی مامانم میگه حقشونه و باید برای شما خونه دار بشین برادر کوچکمم مجرده و بیکار و مدام مامانم میخاد بفرستش سر کار ولی حاضر نیس کاری کنه 

        هر دو دستان قدرتمند خدا شدن  بر روی زمین 

      گفتن براتون تو یکی از روستاهای نزدیک قم با سهم من و برادرم 

      خودم زمین که ارزونتره میخرم و میسازمش و به اتاق رویایی خودم قراره برسم به آسونی 

      مامانمم به شدت خوشحال و راضی شده و ما در صف ساخت خانه باغ ویلایی خودمون هستیم من الان مهم ترین خاسته ام داشتن آرامش در خونه ای هست که بتونم با آرامش زندگی کنم و هر روز فکر و خیال منفی سراغم نیاد و بی ایمانی و ترس که از کوله بار سفرم حذفش کردم 

      فقط هم سفارشش دادم و با خدا معامله کردم و مطمئنم به معجزات الهی در زندگیم  

      دیگه خدا هزار برابر بهتر از اون چیزی که انتظارشو دارم و تو صف دریافتش ایستادم نصیبم میکنه چون دارم یاد میگیرم از نگاه خدا به رسیدن به آرزوهام قول بدم 

      نه از نوع نگاه انسانی بلکه با شرایط الهی 

      و من از شما استاد عزیز درسهای فراوان گرفتم چون به طور معجزه وار یکی از هنرجوهای استاد عباس منش بهم گفت تو سایت استاد عباس منش قسمت نتایج با شما استاد عزیز اشنا شده و من کل قسمتها رو با اشتیاق فراوان دیدم و کلی لذت بردم و برام کلی اموزش شیرین بود 

      خدا برای همه مخلوقاتش به طور یکسان نعمت فرستاده فقط یکی با باورهای محدود کننده به خواسته هاش نگاه میکنه و یکی به معجزات الهی و همگام و همسو شدن با خدا خودشو هماهنگ میکنه و تو صف دریافت قرار میگیره 

      البته بیشتر صحبتهای جذاب شما استاد عزیز که ۱۰ قسمت بود رو در قسمت خلق آرزوها با عشق و اشتیاق دیده بودم چون خیلی دلم میخاستشون 

      البته خرید دوره خلق آارزوها رو هم فقط به خدا سفارش دادم و ۲ گام رو معجزه وار به خودم هدیه داده بودم و ۳ بخش بعدی رو به طور معجزه وار بابام که هرگز این چیزا رو قبول نداشت برام خرید هنوز موفق به انجام تمرین شدم انجامشون بدم دیگه چه شود 

      و هر دوره ای از شما رو از خدا خاستم فقط ایمان به خدا داشتم برام جور میکنه و شد و بهم هدیه داده شد و هدایت خدا هرگز دیر نمیکند درست به وقتش اتفاق میفته 

      و لیاقت داشتنش رو با کمک خدا بدست آوردم برای بقیه آرزوهامم باید به همین قدرت و مهارت تکیه کنم 

      چقدر خوندن معجزات دوستانم در این بخش لذت بخش بود و بیشتر باورم تقویت شد خودمم خیلی نتیجه ها داشتم که برام کمرنگ میشن گاهی در اثر زیاد بودن از دست آدم در میره ولی یکم فکر کنم یادم میاد 

      البته من قبلا خیلی خاطراتم رو نوشتم در اثر دیدن فیلم بچگی ها دنیای شیرین  که زیادم بلد نبودم فقط در حد روزمرگی 

       و لذت خوندنشون رو میتونم دوباره تجربه کنم و اینم بیشتر بهم یادآوری میکنه 

      و خیلی جذابه که بارها و بارها به راحتی و آسونی چیزی رو که میخاستم به دست اوردم خدا هیچوقت منو محروم و محدود نکرده خودم بود که گاهی خودمو از نعمت محروم کردم و کاملا مسئولیتش رو میپذرم و به صلح رسیدم با خدای خودم و از خدا طلبکار نیستم و میدونم که گر گدا کاهل بود تقصیر صاحبخانه چیست 

      دستمو جز خدا پیش هیچ کسی دراز نمیکنم و در خونه کسی جز خدا رو نمیزنم نه با اشک و زاری و التماس فقط با آرامش و ایمان و حال خوب هر چی بیشتر و بهتر خودمو در مسیر شناخت خدا قرار بدم بهتر و بیشتر میتونم به نوبت اجابت خاسته ام برسم 

      و من بارها و بارها با قدرت و شجاعت  فریاد میزنم 

      من به معجزات الهی ایمان دارم.

      استاد عزیزم بی نهایت متشکرم از متن فوق العاده  و آگاهیهای ناب و دلنشینون سخنی  که از دل برآید و ایمان واقعی لاجرم بر دل نشیند 

      خدا جونم عاشقتم دوستت دارم و سپاسگزارم و بهت ایمان دارم تا ابد  

      آسیه جونم و فرشته خوشبختی درونم خیلی برات خوشحالم که در مسیر رشد و آگاهی هستی و هر روز بهتر از دیروزی 

      در جهانم همه چیز زیبا و نیکوست و در مسیر معجزات الهی 

      آرزوی موفقیت و شادی  برای تمامی دوستان معجزه آفرینم با کمک خدای بی نهایت بخشنده مهربان 

      عاشقتونم و بسیار متشکرم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آسیه رفیعی
      1402/11/13 22:00
      مدت عضویت: 1686 روز
      امتیاز کاربر: 23660 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,883 کلمه

      بنام خدای مهربان

       ای نام تو بهترین سرآغاز بی نام تو نامه کی کنم باز 

      با عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد بسیار عزیزانم و دوستان هم سفر شگفتی سازم

      تمرین جلسه اول زندگی با کمک خدا :من به معجزات الهی ایمان دارم 

      ۱- احساس و برداشت خود از آگاهی که کسب کردید را در بخش نظرات ثبت کنید.

      وای چه حس ناب و عالی و خوبی دارم از خوندن این متن از دیروز که تمرینمو نوشتم در سایت بارها و بارها خوندمش و فوق العاده احساس ناب و عالی داشتم و آهنگ فوق العاده این متن که خیلی دوستش دارم و بهم الهام شد که دانلود کنم و در حین خوندن دیدگاههای دوستانمم گوش میدادم و از پلیر موزیک گوشیم پخش میکردم و بی نهایت متشکرم و لذت بردم 

      و هر بار هم که میخوندمش به جای اسم استاد دومین بار بلند و واضح صدای  اسم خودم رو تکرار میشنیدم و اشک در چشمانم حلقه میزد و میگفتم بله بله بله و خیلی حال میکردم 

      واقعا من بارها شاهد این بودم که با نگاه انسانی و شرایط انسانی برای خدا در نظر گرفتن محدودیت برای خدا قائل میشدم و خدا رو خشمگین و عصبانی از گناهان غیر قابل بخششم میدیدم و میگفتم این سزای فلان گناهته و کمی تقاص پس دارم میدم حقمه بار گناهم سبک بشه 

      خدا رو از اون بالا به صورت حاکم قدرتمند میدیدم و انتقام گیرنده سخت  و فقط برای عذاب فرستادن که حقمه حداقل اینجا خدا عذابم کنه و واگذار نشم به اون دنیا  

      کور میشدم و فراموشکار در دیدن معجزات زندگیم در لحظه میفهمیدمم شاید که این اتفاق خوب برام افتاده ولی سریع فراموشش میکردم 

      گاهی یاد میگرفتم شکر گزاری کنم در این اواخر ولی قبلا اصلا بنده شکر گزاری نبودم 

      چون همیشه از بچگی فقط جنبه مواظب باش خدا قهر نکنه باهات رو میشنیدم 

      فقط هی میگفتن خدا مهربونه ولی مهربونیش فقط در حد کلمه درک میکردم و نگاه من انسانی بود چون اینجوری شناخته بودم و ترس از خدا در دلم بیشتر از عشق بود 

      با دید خودم خدا رو موجودی  کینه ای که مگه میشه خدا در لحظه ببخشه محاله من فلان کار رو کردم کلی گریه و زاری و التماس باز شاید خدا دلش به رحم بیاد

      عباداتم و ارتباطم فقط از ترس بود خیلی وقتام میزدم به بیخیالی و حوصله نداشتم و به قول معروف گول شیطان میخوردم و بعد کلی پشیمانی 

      یه بیت شعر گاهی بهم امید میداد که 

      شرمنده از آنیم که در روز مکافات اندر خور عفو تو نکردیم گناهی 

      ولی بعدش به خودم میگفتم آهای پر رو نشو حواست باشه این فقط یه شعره تو مگه کی هستی خدا ببخشدت بخشش خدا نصیب حال تو نمیشه 

      در همین امسال فیلم کلبه خارجی که دین مسیحیت بود دیدم خیلی خیلی اون فیلم به من حال داد و مهربونی خدا رو بیشتر در اون فیلم درک کردم و خیلی خیلی با آیات قرآنی و رحمت خدا نزدیک دیدمش و خیلی خیلی با آموزشهای دوره ماه رمضان استاد عزیز ارتباط داشت و به صورت صحنه ای درکش کردم و فیلم عالی بود که هدایت شدم 

      خدایی که برای خودم ساخته بودم خدایی بود که فقط منتظره من پامو یکم از گلیمم درازتر کنم و عذابم کنه 

      ولی الان دارم چیزهایی دیگه میشنوم و یاد میگیرم 

      خدایی که منو آفریده با معجزات الهی و ایمان بهش که بارها هم نتیجه ایمانم رو دیدم در خوندن آیه ۲ و ۳ طلاق که درجا اجابت میشد 

      یا خوندن آیت الکرسی که در لحظه معجزه اش رو میدیدم و فراموشم میشد در لحظه خوشحال میشدم ولی دوباره توجهم میرفت رو نداشته ها 

      گزارشات سراسر منفی خانم شیطان پرست به مدیر کارخانه من تمام وجودمو پر میکرد و رحمت خدا رو کم رنگ که اینو خیلی قشنگ از فایل مدیر کارخانه خود را اعزام کنید یاد گرفتم و لذت بردم و همیشه تو یادمه 

      جوری که خودمو لایق نمیدونستم و و انتظار نداشتم و فکر کنم اینم یه اتفاق بود دیگه شانسی بود طبق  قانون انتظار 

      ولی هیچ اتفاقی اتفاقی اتفاق نمیفته صد در صد 

      و من درگیر عادتهای غلط خودم میشدم 

      من در هر کاری که کردم قدم اول از من بوده و همیشه دست در دست خدا بودم 

      و با قانون افزایش و توجه به هر چی توجه کردم همون تو زندگیم چند برابر شد 

      البته نیروی منفی همیشه خیلی خیلی  کندتر بوده تا انرژی مثبت این منم که جبرا اختیار دارم  چه شرایطی رو تو زندگیم خلق کنم 

      منم که مسئولم و تصمیم گیرنده 

      خدای مهربانم منو جانشین خودش روی زمین قرار داده و خیلی بیشتر از من میخاد موفق و خوشبخت و همه چی تموم باشم 

      خدای من وقتی منو آفرید به خودش احسنت گفت 

      یعنی احسنت گفته که منو خلق کرده که غم و غصه هامو ببینه و عذاب کنه 

      اینهمه نعمت و آفرینش رو خلق کرده و نظم هستی که من بدبخت باشم 

      محاله محاله محاله 

      چقدر من غافل و نادان و نا آگاه بودم و غرق در ظلمت و گمراهی 

      و خدا الان  که تو این مسیر و سرزمینم داره بهم میگه چقدر عاشقمه و من خواب بودم 

      تولد آگاهی و نور بر من و تمام دوستان هم مسیرم مبارک 

      به معنی واقعی آیت الکرسی من از ظلمت به نور رفتم و هدایت شدم چون خودم از خدا هدایت خاستم 

      من فقط راه خاستم نشونم بده برام معجزه کرد و تا وقتی که ادامه میدم سراسر وجودم روشنی و نور میشه و بعد از مدتی دوباره با علفهای هرز ممکنه سرزمین خوشبختیم رو نابود کنم 

      من میخام که این دنیامو مقدمه اون دنیا و اخرتم تبدیل به بهشت کنم کافیه که باورش کنم 

      الانم خیلی خیلی زندگیم متحول شده و از اون دختر تنها و گوشه گیر. و افسرده زیر و رو شدم با وجود اینکه کمی از این آگاهیها رو تونستم درک کنم و کمی با عینک و فیلتر خدا به خودم و شرایطم نگاه کنم دقیقاعین همون فایل عینک که در فایلعای لاغری بود با عینک چاقی و لاغری که قرمز و سبز میشد 

      باورهای اشتباه من و شنیده های اشتباهی منو گمراه کرده بود و من به عظمت الهی کمی ایمان پیدا کردم انقدر زندگیم بهشت شده 

      و هر چقدر بتونم همسو تر و هماهنگ تر بشم برای شناخت بیشتر خدام لذت میبرم و خالق آرزوهای بیشتر خودم میشم چون من اشرف مخلوقاتشم و از وجود خدا در من دمیده شده  

      من به تمام آرزوهام قول رسیدن دادم و مطمئنم با درک بیشتر و آگاهی تک تکشونو خواهم داشت 

      خدایی که الان میشناسمش عشقه خدایی که خودم پیداش کردم با کمک خودش 

      خدایی که در دوره ماه رمضان استادم با کمی از آیات قرآنی حقیقتا تونستم بشناسمش خیلی خیلی فرق داره 

      قرآنی که معجزه پیامبر آسمانی من مسلمانه شناختی از کتابهای دیگه پیامبران ندارم ولی مطمئنم کاملترینش و بدون دخل و تصرف قرانه 

      و در این دوره آخرالزمان کلی راهنما و استاد برای ما امکانش بوجود اومده 

       که اول خودشون زندگیشون رو درست کردن و بعد تک تک ما رو به قدرت وجودیمون آشنا میکنن که میتونیم ما هم الهامات الهی رو بشنویم و هم  درک کنیم و هم یاد بگیریم استاد عطار روشن گرامی بی نهایت ممنونم ازتون و تک تک دوستان هم مسیرم 

       

      ۲- مواردی در زندگی خود و اطرافیانتان پیدا کنید که نشانه ای واضح از معجزات الهی در زندگی بوده اند.

      کلمه معجزه از ریشه عجز و ناتوانی میاد و جز کار خدا کار هیچکس نمیتونه باشه 

      من واقعا تا قبل از آشنایی معجزه وار با شما استاد عزیز به شدت افسردگی داشتم و بارها اینو اعتراف کردم که من فقط زنده مانی میکردم نه زندگی و مرده متحرک بودم 

      همیشه حسرت زندگی دیگران رو میخوردم و همیشه مقایسه میشدم و همیشه هم بازنده بودم و همه از من بهتر و جلوتر بودند طبیعتا با این نگاه به خودم که موجودی حقیر و بدبخت و چاق و مریض و گوشه گیر و انزوا طلب هستم 

      و فقط باید حسرت دیگران رو بخورم دچار حسادت و کینه و پرخاشگری شدید و گاها انتقام گرفتن از دیگران بودم و نفرین و ناله میکردم  و همیشه فکر میکردم به کدامین گناه باید روی زمین زندگی کنم و بارها جواب شنیدم که آدم و حوا خطا کردند و ما از بهشت به زمین فرستاده شدیم بارها به خودکشی فکر میکردم و خیلی حس ناتوانی و طاقت نداشتن ادامه زندگی رو داشتم و همیشه در حال گریه و زاری بودم و معجزات الهی در زندگی من رخ داد که باکمک خدا به این مسیر هدایت بشم و من که خودمو بی استعدادترین و بدرد نخور ترین آدم روی زمین میدونستم و باورهای محدود کننده فرلوان داشتم بفهمم اصلا اونجوری که از بچگی تا سال ۹۶زندگی میکردم نیستم

       و به خیلی معجزات تو این سرزمین دست پیدا کردم که بارها تو قسمتهای مختلف نوشته ام و در اینجا اشاره ای کوتاه میکنم  

      البته بعدها فهمیدم که قبلا هم معجزه زیاد داشتم و خودم برام ناچیز و نادیدنی بود 

      مثلا یکیش در دوران دبیرستان معدلم به طور معجزه واری از ۷ مشروطی  به ۱۶ پیشرفت کرد که جز معجزه برای من تنبل درس نخون نبود

      در دوران بچگی در روز عاشورا گم شدم و پیاده به سمت خونه مادربزرگم راه افتادم چون خونه خودمون رو بلد نبودم و یه آقایی بین راه منو با موتور آورد در خونمون اونم اصلا چطوری بهش اعتماد کردم و سوار موتورش شدم فقط خدا میدونه و منو صحیح و سالم رسوند که مامانم پخش زمین شد 

      من اصلا از خیاطی کردن متنفر بودم و حاضر نبودم نخ و سوزن دست بگیرم و خواهرم مریم  بارها گفت بیا یادت بدم ولی میگفتم نمیتونم متنفرم یاد نمیگیرم ولی وقتی فهمیدم استعداد کلمه دروغه خواستم یاد بگیرم و کلی لباس برای خودم دوختم و لذت بردم 

      در بافتنی با دو میل حاضر نبودم نقشه بزنم قلاب بافیم نسبتا حرفه ای بود و خواستم یاد بگیرم خدا برای من تو اینستا به طور معجزه وار کلی مربی و آموزش رایگان فرستاد و با تکرار و تمرین از مهارتم لذت بردم و آموزش درست فقط معجزه شد برام 

      کلی معجزات دیگه تو زندگیم بوده یادم هست و خیلی متن طولانی میشه و کلی از اونها هم یادم رفته که گاهی یادم میاد کلی لذت میبرم و غرق در شادی میشم 

      و کلی از معجزات همون روزها که شروع به شناخت بهتر خدا کردم رو هم در دوره ماه رمضان نوشته ام  

      و اما بعد از دوره ماه رمضان به طور معجزه واری با آقای مهندسی آشنا شدم که به صورت رایگان انرژی درمانی میکرد و میگفتن از مال دنیا بی نیازه و به صورت خیر مراجعین رو انرژی درمانی میکرد و دوست شوهر عمه ام بود 

      و مطمئن بودم این نتیجه دوره ماه رمضان هست که انجام دادم  

       و بهم گفت تمام مریضیهام رو خوب میکنه و به قدری هیجان زده و خوشحال بودم که حد نداشت و حتی باورش نمیشد من استرس داشته باشم چون تیروییدم درمان نشد و یکی که درمان شده بود اومد گفت چون استرس داشت بار اول نتیجه نگرفت استرسش خوب شد درمان شد گفتم خوب منم استرس زیاد دارم گفت محاله تو هیجان داری فقط چون شادی و خنده منو میدید که همش تاثیر زندگی در سرزمین لاغرها در کنار عزیزانی همچون شما که همگی گنج و ثروت و دارایی پر افتخار من هستید 

      و اون روزها هم  شاهد خیلی معجزات شفا برای هم خودم و هم دیگران بودم کلی سرطانی دیدم که درمان کامل شدن و رفتن از شهرهای دور هم میومدن حتی از دزفول هم مهمان داشتیم و با خبر میشدن از آدرس از طریق فامیلشون 

      و مهندس بی هیچ چشم داشتی در گرمای تابستان صبح و بعدازظهر در پارکینگ ساختمان خالی خودش که پشت خونه اش بود به همه انرژی میداد و خیلی از معجزات شفای بیماریها رو از نزدیک میدیدم و لذت میبردم 

      خودمم بیماری بهجت شاخه ای از رماتیسم مفصلی آرتریت روماتویید دارم و چشمام کاملا داشت کور میشد و هیچ درمانی هم نداره و بیماری خاموشه  همینم برام خیلی مهم بود چون بلد نبودم با اون سرعت از طریق ذهنی  چشمامو خوب کنم و درمان بیماری وارد نیستم  

      لثه هام عفونت شدید داشت از بچگی و بخاطر به عصب رسیدن چندتا از دندونام و مسواک اصلا نمیتونم بزنم چون شب از درد خوابم نمیبرد بخاطر کورتونی که مجبورم بخورم دندونام خورد میشن و پوسیدگی شدید حتی با گاز زدن نان معمولی و پوک شدن درمان شد لثه هام عفونتش  و بوی دهانم کامل از بین رفته بود و صورتی شد 

      با انرژی درمانی که فقط دستاش رو بالای سرم میگرفتن روزی در حد دو دقیقه به هر نفر  انرژی میدادن  درمان شد و کیست داشتم درمان کرد و سونو گرافی دادم کاملا خوب شد و برای چشمامم معاینه کامل رفتم درمان شده بود و گفت چشمام سالمه و نه داروی هیدروکسی کلروکین که برای رماتیسم میخورم  به شبکیه  چشمام آسیب زده و نه بیماری بهجت چون مرتب باید برم معاینه و من اصلا دوست نداشتم برم معاینه و دکترمم خیلی اصرار میکرد برم ولی بعد از انرژی درمانی رفتم خودمم حس خوب شدن و شفا داشتم چون اون سوزشها و تاری دید خوب شده بود و ایمان داشتم انرژی الهی از طریق دستان مهندس در من اثر کرده ولی برای اطمینان میگفت حتما برید دکتر و چکاپ بشین تا اگه درمان نشده باز انرژی بده

      کبدمم چرب شده بود همین که رفتم برای کیست سونو گرافی شکم و لگن بود  بخاطر داروهای رماتیسمم البته اینم شاید بخاطر توجه به بیماریهام بود آزمایش مرتب میدادم ولی سونوگرافی نمیرفتم بعد از پاکسازی طب اسلامی کبدم درمان شده بود همون‌ رژیم ریاضت که گرفتم 

       که قبلا ازمایش و اینا میدادم و در سایت زیاد فعال بودم  درگیر نبود و توجهم به خوب شدن بود و میدونستم برنمیگرده  

       که خودش با دستاش اسکن میکرد مطمئن بود که درمان شده چون مقداری هم تو سونو برای کیستم که درمان شده بود رفتم مشخص بود درمان شده 

      کلا خیلی خوابمم درست شده بود و خیلی پر نشاط و انرژی شده بودم و تمام کارهای خونه رو تنهایی انجام میدادم و بابامم خیلی خوشحال بود که دارم خوب میشم و همش دعام میکرد 

      گاهی به خودم زیاد فشار میاوردم 

      و درد شدید داشت پاهام ساعتها منتطر می استادم در خونه مهندس چون شلوغ شده بود و افراد زیادی میفهمیدن همچین جایی هست و خیلی زود مجبور بودم برم تا زودتر تو لیست و نوبت برم 

       و قول هم داده بود که درد پاهامم درمان میکنه با انرژی  ولی چون فکر کرد لجبازم برای لاغر نشدن گفت واقعا درمان پا دردت با وزن سنگین امکان نداره برو وزنت پایین اومد بیا چون بارها به وزن سنگین ها انرژی داد همونموقع خوب میشد ولی باز بخاطر وزن بالا برمیگشت دردهاشون  

       ودلم برای اینجا هم  تنگ میشد چندتا دیدگاه میخوندم و فرصت نوشتن اصلا نداشتم اشتباهم همین بود فایل پراکنده و هر فایل جدید میومد رو سایت گوش میدادم ولی به طور جدی مشغول نبودم و دور شدم 

      البته رفت و آمد خیلی سخت بود و بعضی درمانها مراجعه مداوم و مرتب پشت سر هم میخاست 

      و ایشون از لاغری با ذهن هیچ اطلاعی نداشت هر روز بهم میگفت من اینهمه بیماریهات رو درمان کردم ولی برای لاغری بلد نبود کاری کنه میگفت همین یدونه اش با خودت و من سعی میکردم بحثی نکنم

       و فقط تا جایی که میشد سکوت میکردم  و لبخند میزدم 

      گاهی فکر میکنم از اینکه ناراحت نمیشم از حرفش عصبانی میشد که چرا بهم برنمیخوره و برام مهم نیس حرفاش بیشتر توصیه میکرد و میگفت بخاطر خودت میگم تو لاغر بشی چه نفعی به حال من داره من بدنت رو اینهمه کوبیدم و بیماریهات رو خوب کردم و حتی به بقیه هم میگفت که حرف گوش نمیدم  سعی به نصیحت من داشت من حالم انقدر خوب بود که واکنشی نمیدادم و فقط میگفتم چشم  میدونم من خودم عاشق لاغری هستم و یکارایی دارم میکنم 

      و خیلیا رو هم از راه دور انرژی میفرستاد مثل استاد علی اکبری که الان خارج هستن و از طریق ماهواره و اینستاگرام  انرژی درمانی میکنن ولی ایشون هزینه زیادی میگیرن 

      و از ماه شهریور دیگه قرار شد استراحت کنن و من همچنان پر انرژی و حال خوب بودم و کلی کتاب خوندم و عالی بودم

      و دوره الگوریتم کائنات رو ثبت نام کرده بودم به طور معجزه واری که اولش تصمیمی نداشتم شرکت کنم ولی هدایت شدم و  انجام دادم با استاد دیگه ای که حالمو خوب نکرد فقط کلی آگاهی مفید داشت برام و عمل کردن به آموزشها برام سخت بود و هنوزم هست و برام نتیجه خوبی نداشت 

       و درست قبل از شروع این دوره  در ماه مهر هم که بابام مسافر بهشت شد و با وجود اینکه خیلی خیلی صبور بودم و تونستم خودمو کنترل کنم بخاطر آموزشهای دوره ماه رمضانم و بهشتی شدن مادر عزیز استادمون که در مسافر بهشت شدن اواخر عزیزانم  خیلی خیلی درسهای بزرگی به من دادن 

       واقعا طوری که خیلیا با تعجب نگاهم میکردن که انگار نه انگار پدرمو از دست دادم و گاها فکر میکردن بی احساسم و خیلی حرفها و کنایه ها هم شنیدم

       ولی از ته دلم همه رو بخشیدم چون در سطح آگاهی خودشون رفتار میکنن و من عجیب نیست که تغییر کردم چون همه از خداییم و به سوی خدا بازمیگردیم  

      ولی بعد از دوره الگوریتم کائنات و قوانین  خیلی بی حوصله شدم که الان معجزه دعوت و هدایت به این دوره برام اتفاق افتاد و دوباره پر شور و نشاط شدم و واقعا حالم خوبه که خدا باز نشونم داد این مسیر منو پر نشاط میکنه و بس انصافا 

      مامانمم خیلی بهم میگفت تو وقتی تو سایت استاد عطار روشن کار میکنی حالت خوبه اون دوره رو ولش کن ولی هیجان اموزش منو گرفته بود و تشنه یادگیری بودم و عطش داشتم و واقعا خیلی حقایق برام روشن شد و قوانین ولی من جام اونجا نیس جام همینجاست 

       که باز هم برام معجزه تجربه آزمون و خطا بود پشیمان نیستم چون اینم لیز خوردن بود و برگشتم و چون درست به موقع نجات پیدا کردم  و هدایت شدم از اسارتی که برای خودم ساخته بودم 

      وای خیلی طولانی شد ببخشید

      ادامه تمرین در قسمت بعدی چون نوشتن کلمات کند شده و من شدیدا در دنیای خودم بودم و مکان و زمان از دستم در رفت 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار smanhahmady32
      1402/11/13 21:55
      مدت عضویت: 1285 روز
      امتیاز کاربر: 10082 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 272 کلمه

      به نام خدا 

      همگی ما روزهای بسیار سختی داشتیم و در همان روزهای سخت اتفاقاتی افتاده که تحت شرایطی اون روزهای سخت رو پشت سر گذاشتیم الان که اون اتفاقات رو به یاد میارم و مرور میکنم میبینم که همه معجزات الهی بوده و رد پای خدا رو در تمام اون اتفاقات میشه دید .دو سال پیش وقتی که قرار بود خونه ای رو بخرم در اوج ناامیدی و اینکه همه به من میگفتن دیگه نمیتونی خونه بخری اینقدر گرون شده که پول ت نمیرسه و منم با ترسی که از حرفای دیگران به سراغم اومد عقب نشینی کردم تا اینکه چند روز بعد از بنگاه زنگ زدن و گفتن یه خونه هست برو ببین با اینکه شک داشتم رفتم دیدم و یهو به خودم اومدم دیدم در حال نوشتن قولنامه خونه هستم و باورتون نمیشه اگه بگم چجور و به چه راحتی من بعد از یک ماه و نیم رفتم دفتر خونه و سند رو امضا کردم و همش معجزه خداوند بود و اینکه خدا آدم هایی رو سر راهم قرار داد و خدارو شکر خونه رو خریدم و من به معجزه الهی ایمان دارم و این یه شعار نیست از اعماق وجودم ایمان دارم به معجزات الهی و این فقط یه مثال بود از معجزات خدا و بارها و بارها برام از این معجزه ها زیاد اتفاق افتاده و شاید خیلی بهشون توجه نمیکردم و الان که قسمت اول زندگی با معجزه خدا رو میخوندم بهشون پی بردم .

      بازم مطمعنم که از این معجزات زیاد در زندگیم اتفاق میفته خدا فراتر از تصورات ماست و فقط باید توکل کنیم و روز به روز ایمان بیشتری نسبت به خدا داشته باشیم  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار نرگس خندان ( ۵۲ ساله)
      1402/11/13 21:47
      مدت عضویت: 1532 روز
      امتیاز کاربر: 20445 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,109 کلمه

      به نام خدای مهربان ، سلام خدمت استاد عزیز و دوستان گرامی

      زندگی با کمک خداوند ( قدم اول )

      معجزات الهی

      خداوند همیشه به شکلهای مختلف معجزه وارد زندگیمون کرده ولی خیلی وقتها ما متوجه نشدیم ، اگه دچار خطر جانی می‌شدیم مثلاً بواسطه ی بیماری شدید نزدیک به مرگ یا تصادف وحشتناک که منجر به مرگ نشده و جان سالم به در بردیم میگفتیم زنده بودنمون معجزه بوده ، یا مثلاً شانس آوردیم ، ما خدا را نمی‌شناختیم و بهش اعتماد نداشتیم

      من از زمانی که با قانون جذب و کارکرد ذهن آشنا شدم کم کم یاد گرفتم که بتونم معجزات روزانه ی خدا  را در زندگیم ببینم ، مثلا همیشه  براحتی برام جای پارک ماشین پیدا میشد ، یا همسرم حرفی میزد که من دوست داشتم اون روز بشنوم یا امسال رهن خونه ، عددی را که من در توانم بود خود صاحب خونه عنوان کرد که به این مقدار راضیه ، که خیلی کمتر از قیمت عرف بازار بود ، یا دانشگاه رفتن پسرم که قرار بود بره سربازی چون تو رشته‌ای که دوست داشت دانشگاه دولتی قبول نشده بود  ، بعد تو یه روز یه اس مس تبلیغاتی اومد روی گوشی شوهرم که رشته طراحی صنعتی را دانشگاه غیر انتفاعی شهرمون برای اولین بار آورده و تاریخ ثبت نامش هم فقط سه روز فرصت بود که پسرم رفت ثبت نام کرد و هفته ی بعدش هم رفت سر کلاس و الان ترم‌های آخره یعنی هیچ کسی غیر از خدا نمیتونست این کارو انجام بده ،  خیلی اتفاقات کوچیک و بزرگ تو زندگیم افتاده که وقتی بهش فکر میکنم میبینم فقط کار خدا بوده ، اینکه همه ی کارها براحتی برام جور میشه ، تو هر شرایط یا هر مکانی که باشم کار من زود و راحت انجام میشه ، من به خدا ایمان و اعتماد دارم ، من دیدم که خدا همیشه و همه جا با من بوده همیشه منو هدایت و حمایت کرده ، من عاشق خدایی هستم که فقط ۶ ساله شناختمش ، اونم در حد درک اندک و کوچک خودم ، اینجا میخام یاد بگیرم که خداوند را  با بزرگی و عظمت خودش  درک کنم 

      درک نگاه خداوند

      ما همیشه از دید محدود و کوچیک خودمون به خدا نگاه کردیم هیچ وقت نگاه خداوند را نمی‌شناختیم و درک نکرده بودیم که نگاه خدا چطوریه ، خدا تو قرآن گفته من خیر مطلقم ، یعنی هرچی از سمت خدا برای ما بیاد همه  خیر و خوبیه حتی اگر یه اتفاق به ظاهر بد باشه اما نتیجه ی اون اتفاق برای من خیر میشه مثل چاقی که برای من خیلی بد بود ولی خدا هدایتم کرد به لاغری با ذهن که براحتی با عشق و شادی لاغر بشم ، نگاه خدا به من خیلی عالیه ، خدا بیشتر از من دوست داره که متناسب باشم ، بیشتر میخاد من سلامت باشم ، بیشتر میخاد من ثروتمند باشم ، بیشتر میخاد من شاد و پر انرژی باشم ، خداوند خیلی بیشتر آنچه من فکر میکنم بهم توانایی و قدرت داده ، خداوند نمیتونه برای ما کم بخاد ، چطور چیزی که خودش بزرگ و بینهایته برای آدم کم بخاد اون در حد بزرگی خودش برای ما هر چیزی را زیاد میخاد ، زندگی با نگاه خداوند خیلی قشنگ میشه ، آدم دیگه نمی ترسه که برای رسیدن به خواسته هاش قدم برنداره ، دیگه خودشو کم نمی‌بینه و ذهن محدود ترسوی خودشو میزاره کنار ، ما از خداییم ، ذهن ما هم بینهایته ، میخام ذهنمو هم جهت با نگاه خداوند قرار بدم ، آنچه که من در زندگی میخام خداوند هزار برابر برای من بیشتر میخاد ، خداوند هزار برابر بهترین و بیشترین هر چیزی را برای من میخاد ، اون میدونه که من لایق بهترین زندگی در دنیا هستم ، اون پیش فرض منو تو هر چیزی بهترین قرار داده ، بهترین اندام ، بهترین همسر ، بهترین فرزندان ، بهترین روابط ، بهترین وضعیت مالی ، بهترین کسب و کار ، بهترین سلامتی ، بهترین تفریحات ، پس من با رسیدن به بهترین خودم میتونم بگم با نگاه خداوند زندگی کردم از این به بعد من با نگاه خداوند اصلا خودمو دست کم نمی‌گیرم 

      من به معجزات الهی باور دارم

      من با اینکه معجزات الهی را هر روز کوچیک کوچیک میبینم اما برای اتفاقات بزرگ زندگیم انگار باور معجزات در درونم هنوز کمی ضعیفه اما با نگاه خداوند این موضوع برطرف میشه ، من با همین قدم اول تمرین میکنم که انتظار معجزات بزرگ را در زندگیم داشته باشم ، مثل زمان چاقیم که هر سال بعد از عید منتظر چاقتر شدن بودم ، الان هم این انتظار را در خودم می‌سازم 

       من منتظر معجزات بزرگ در زندگیم هستم

      من به معجزات الهی باور دارم 

      معجزه ی زندگی خودت باش

      خدا را شکر میکنم که در این دوره هستم  چون خداوند منو انتخاب کرده که در صف انتظار معجزات الهی قرار بگیرم چون

      خداوند منو در صف تغییر و تحول زندگی وارد کرده

      الان دیگه برام مهم نیست شرایط فعلی زندگیم چیه یا چه اشتباهاتی تا الان داشتم  یا چه مشکلات مالی یا بیماریهایی که داشتم یا اضافه وزنی که هنوز با منه ، خدا منو صدا میزنه میگه نگران نباش ، فقط به من اعتماد کن و با نگاه من زندگی کن بعد خودت معجزه ی زندگیت میشی و به هر چی که میخای فراتر از انتظارت میرسی ، من با همه ی عظمت و بزرگیم ضمانت میکنم ، تو حتما خوشبختی را کامل با تمام وجود حس خواهی کرد ، هر چی که بخوای انجامش برای من کاری نداره ، خدا جونم عاشقتم من تسلیم هستم تو منو صدا کردی و من با تمام وجودم میگن بلهههههه

      من به معجزات الهی ایمان دارم

      مسیر فرضی برای رسیدن به خواسته خونه ی رویایی

      صبح که رفته بودم  باشگاه ، دوستم که میدونست من خونه ی ۱۸۰ متری تک واحدی با ویو فضای سبز صفر کیلد نخورده میخام بهم گفت که یکی از اقوامشون قصد مهاجرت داره و چون عجله داره خونه را بسیار زیر قیمت میده که باور نکردنی بود ، عصر به اتفاق همسرم و دوستم رفتیم خونه را دیدیم فوق العاده زیبا بود درست همون چیزی که میخاستم مدلی قشنگ با متریال بسیار عالی ساخته شده بود تو بهترین خیابون شهرم با قیمتی که به شرایط من میخورد ، فروشنده هم بسیار آدم مهربان و خوبی بود ، همه با هم رفتیم بنگاه و تو نیم ساعت خونه را خریدیم و چقدر اون لحظه که سند را امضا می کردم برام لذت بخش بود و خدا را هزار بار شکر کردم که به براحتی مثل آب خوردن به خونه رویاییم رسیدم ، همه ی اینا معجزه ی خدا بود صبح تو باشگاه دوستم راجب خونه حرف زد و عصر خونه مال من بود ، خدایاااااا شکرت ، من منتظر معجزه ت بودم و تو چقدر زود جواب انتظار منو دادی

      من به معجزات الهی ایمان دارم  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم رنجبر
      1402/11/13 19:58
      مدت عضویت: 90 روز
      امتیاز کاربر: 80
      محتوای دیدگاه: 85 کلمه

      به نام خدا 

      سلام به شما استاد عزیز و دوستان… 

      خودت رو از نگاه من ببین

      چه جمله ی فوق العاده ای، خدا واقعا بیشتر از ما دوست داره که پیشرفت کنیم و لذت ببریم تو همه ی جنبه های زندگی… 

      تو هنوز معحزه ی من را ندیدی

      باید باور کرد که خداوند معجزه میکنه و اونوقت معجزاتش رو میبینیم، از نظر ما دو دو تا چهار میشه ولی 

      معجزه ی خداوند اون رو برامون هزار میکنه… 

      الهی شکر بابت آگاهی و حال خوب 

      سپاس از شما بابت این مطالب و حال خوب👌🌿

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار اکبر
      1402/11/13 17:18
      مدت عضویت: 261 روز
      امتیاز کاربر: 1165 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 122 کلمه

      از صبح امروز پس ازمطالعه این مطالب سرخوش هستم حالم خوب است ازاین آگاهی های بی‌نظیر  من به معجزات الهی ایمان دارم ودرصف انتظارهستم وخدامرادراین صف قرارداده ونگاه خدا به من خیلی فراتر از نگاه خودم است به خودم 

      چه بسیار دوستان نزدیک وآشنایان را می‌شناسم که زندگی‌شان اززیرصفرمطلق به ناگاه ومعجزه وار دچار تغییرات شگرفی شد وجمله ی کی فکرشو میکرد مرتب دهان به دهان میشد برایشان 

      من در صف انتظار خداوندم وهم اکنون ودراین برهه زمانی منتظر شغلی جدید وپردرآمدی هستم که بزودی بلطف خدا به سوی آن هدایت میشوم وسرعت همه بدهی های شخصی وبانکی وچکی ام صفرصفر می‌شوند وماشین ام را تعویض میکنم وکلی لوازم‌ خانگی میخرم وهزینه های روتین زندگیم براحتی جور می‌شود بادرآمد بالایی که خداوند نصیبم می‌کند 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه
      1402/11/13 15:41
      مدت عضویت: 481 روز
      امتیاز کاربر: 3740 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 187 کلمه

      سلام خدمت  استاد ومعلم زندگیاز ز شما بسیار سپاسگذارم به خاطر در اختیار گذاشتن  این آگاهی ها من از این متن متوجه شدم که چقد خودم روبی ارزش میدونستم  واز این بابت پیش خدای خودم شرمنده ام خدای که برای من شادی، خوشبختی آرامش، سلامتی، برکت وفراوای، در نظر داره ومن برای  خودم  ناامیدی، نداشتن استعداد،  شروع نکردن کاری به خاطر ترس از موفق نشدن، ولی  از این به بعد میخوام  از نگاه خداوند به خودم نگاه کنم من میتونم خوشبختی، تناسب اندام، ثروت و برکت فراوانی رو تجربه کنم چون خداوند همه خوبی های جهان رو برای من در نظر گرفته و خداوند دوست داره بندش در بهترین شرایط زندگی کنه من هرروز دارم معجره های خداوند در اطرافم میبینم همین آشنا شدنم با سایت تناسب فکری ، ونگاه کردن به طبیعت و موجودات زنده که پر هست از شگفتی های آفرینش، واینکه چقد روز به روز دنیا رو به گسترش و پیشرفت هست وقتی زندگی الآن با زندگی 100 سال پيش مقایسه کنیم می‌بینیم که چقدر وسایل رفاهی وارد زندگی  ما شده  واینها همه از معجره های خداونده من به معجره های خداوند باور دارم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 12 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1402/11/13 15:38
      مدت عضویت: 459 روز
      امتیاز کاربر: 50135 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,329 کلمه

      سلام ب خالق بی‌همتای جهان هستی 

      سلام بر استاد وهم مسیران کمک خداووند 

      من چندروز این متن رو خواندم جون بسیاردرکیرمشکاات ناشی از عمل شوهر بودم‌به درک‌ درست این نوشته نرسیدم 

       آمروز که حسم خوب هست میثاق نامه خواندم‌ افکار از حالت وشدت اون مشکل کمی آسوده شده واسترس که اطرافیان داشتن من خودم خیلی عالی کنترال می کردم و شاهد بودم که جقدرنگران هستن اول برای این مسبرکه دورنش هستم هربخش اون کلی آگاهی به من داده و کلی آرمش توهمین بخش داشتم و اصلا هیچ‌ نکرانی نداشتم پس من بسیار تو این بخش،کنترال شرایط به بهترین روشن وبهترین کارآمدی رواز طرف خداوند کرفتم تنها فرد آرام وبی استرس نگرانی من بودم وحتی به فرزندانم هم ارامش نداشتن دیدم و اون از لطف خداوند هست که هدایتش وحمایتش شامل حال من شد ازاین بابت هرلحظه هر زمان بابد تشکر و سپاس گزار هستم خواهم بود   

      من‌ توصف افردای قرار دارم‌ که داره تغییر به افکارشون دادن ومی خوان به شکل بهتر از افکار تو کمک گرفتن ازخداوند باشن این صف رو خداوند ازدرخواست خودم ازخودش داده بسیار سپاگرارم هستم‌که من رو لایق این صف دید جرا چون من اون لایقت اول در خودم‌ به وحود اوردم اون از خودم‌گرفته بودم احساس ناتوانی داشتم اصلا خودم لایق هیج دریافتی حس نمیکردم وفتی اون به شکل واقعی به خودم برکشت دادم مسیرهای بهتری روهم به من اول نشون داد که بشه درخواست خودم‌ ازخودش برای دریافت معجزه دریافتی ازخودش این طبق یی سیستم طی میشه کلی قوانین دورنش هست وطبق اون قوانین طی،میشه  

      چون دید فقط کافی نیست وفتی در خواستی  نباشه 

      خداوند من بسیار قدرتمند توامند هست به هرانسانس آنچه که درخواست داشته به شکل کامل بهش عطا میکنه چون عدالتش بی همتا هست هیچ  اجباری  در کنارش نیست هر درخواستی که هر بنده کنه اون براش انجام میده درخواست من شناخت خوب از خودش بوده پس به درخواست من به این شکل جواب داد که اول هدایت کرد که مشکل اَضا فه وزن رو برطرف کنم‌ هم زمان با اون من به مسیرهای دیگه زندگیم‌که توش مشکل داشتم راهنمایی کرده وبه  همین شکل سطح رشد من که تونگاه اول فقط،لاغر ذهن بود ودیگه اهداف دیگه در نظرم  نبود چون سطح رو من با همراه بودن با خداوند بود پس در یافتی من خیلی بیشتر از خواسته خودم  به من داده برگشت می کنی من برای خودم سطح لاغرشدن تو نظر داستم ولی به شناخت خودش ازمن  هم راهنمایی شودم تو مسیرهای قرارداد که بیشتر دریافت داشته باشم 

      پس  نظر خدادند  ازمن خیلی تودرجات بالاتری هست تا نگاه خودم به خودم چون من کمبودهای خودم رو میی بینم 

       ولی خداوتد توامندی من رو میبینه نه کمبودهای من رو اون میدنه  که چی خلق کرده چه  قدرتی تو افرینش هست چه کارهایی وان انسان  به شکل بهترین انجام  بده ولی نگاه من‌ چی میگه کلی مشکل فقیط مبینه کلی نواستن رو میینه پس به این رسیدم که هیچ کسی هیچ چیز اون شناخت من از خودم رو مثل افردی کاره نه درک‌ میکنه نه متوجه هست هرانسانی به این شکل هست چون عدل خداوند یکسان هست

      حتی تو درخواست هم هرآنچه که بنده درخواست داره بهش میرسه هربخش اگه دید بنده الخالق ثروت هست ما ل اموال هست اگه کارکسب هست اگه ازتباط خوب هست و اگه های زیاد اون بهش میده توجه اون بنده تو کودم بخش هست دریافتی اون بنده همون هست من تا سال پیش کل توجه فقط جاق ومشکلات بود پس اون به من رسید امسال وفتی هدایت شدم ازدرخواست خودم  پس شد توجه به مسیرتغیبرکرده توجه وتشکر وگفتار ذهنم اون به من به شکل عالی بخشید 

      خداوند من یی مکانی فرستاد که به شکل بهتر وعالتری 

      اول شناخت خداوند به من برسه واون شناختی هززمان خداوند درکنار بوده همیشه کمک گرده کلی انرژی به من داده کلی الهامات رو به من فرستاده کلی من اون متوجه نشدن رو بفهم. و بودنم که هیج زمانی خداوند من تنها نزاشت هرلحظه یاور بوده اون نگاهش روی هم انسا نها ازجمله من هست هیچ بنده رو بی هدف به این جهان نفرستاده حتما یی هدفی تو زندگی هر انسان بوده بی دلیل هدف رو متوجه بشه 

      تا اینجا که نوشتم به این دریافت رسیدم‌که من‌توصف دریافت معجزه والهامات الهی هستم وکمک داده به نن میرسه روزی که میه استم همسرم رودببریم عمل به نگاه دخترم برزگ‌وکو چکم‌عسک دکتردیرن کارنامه کارشون رو دیدن دچار استرس شدن که این آقا عمل زیبایی انجام میده شاید نتوان این عمل پدرشون روانجام بده حتی انقد دختر بزرگم‌ نکران شد که گفت نه نمیخوام این آقا که هیچ شناختی  ازش ندارم  بابام  رو عمل کنه وفتی دختر نگران بودن عکس این اقار روبه من نشون دادن تو دلم خیلی آرام بودم گفتم‌ کاره خودش نگران نباشید حتی روز عمل وفتی برای اولین باره آقای دکتر رو دیدم عمل کلا عوض شد ازیی عمل آسون ساده به عملی جراحی کشید این معجزه زندگی همسرم بود که اتقاق افتاد جون این آقا فردا که امده بود همسر معاینه کرده بود از کار کرده‌ بدن  همسر کلی  تشویق کرده بود که جه خوب بدنش جواب داده وچه عضلاتی قویی گفته بو همسر داشته که بشه این عمل براش انجام بده برای هرفردی این عمل کمی سخت هست ولی برای همسرم به شکل خوبش با مشکلات مختلف همسرم ایحاد شد  تو نگاه من یی معجزه بود.برای نجات همسر ازاین مشکل ۸ ساله که با تعددا ۳۸ سنک در صفرایی همسرم بود به پس اون‌ معجزه همین  جند روز پیش تو زندگی من وهمسرم من به وحود امد  

      من توصف دریافت تغییرو تحول توزندگی بود م

      اون تومسیر لاغری ارام ارم انجام دادم   تعییر تحوال اول تواون بخش داشتن باره تودیدگاهم نوشتم که من با لاغری اول تغییر  وتحول به زندگی واردکردم درخواست دادم که زندگیم دراینده به شکل بهتربه پیش بره خوب این به پیش رفتن اولین مانع درد همسرم ومشکلات این درد بود باید این برطرف میشه که من هم تغییر رو به شکل بهتری حس کنم وشد عمل برای رهای ازاین درد ومشکلاتش پس معجزه اتفاق افتاد چون وهمسر به هیچ عنوان راضی  به این کاره نمیشد درد اون‌مجبور به برطرف کردن این مشکل کرده همه جیزدست به دست هم داد که من توصف تغییر وتحول که بودم بهترینش قسمت من بشه واین مانع ازمسیرم به کناررفت خدای شکرت که چه مانع بزرگی رو برام‌ برطرف کردی با بودن این مشکل احساسم کمی خوب نبود حالا که آدم فکر میکنم چقدر تواین چندروز اتفاقات خوبی توهمین کاری بود که تو نگاه اطرافیان فقط یی عمل دیده می‌شد ولی برای من کلی دست آور داشت که با آرامش اطراف اون دارم درک میکنم فضایی منرل من توسکوت بهتری هست آرامش من برکشت داشته اون درک رو بهش رسیدم‌ که خداوند داشت موانع رو برام بر می داشت که من اون تغییر وتحول به کامل زندگیم بدم وای باوره نمشه 

      چه خوب شد که دیدگاه فبلی رو هیچ چیزه بهش ندادید  

      چون باعث شد اول ابن متن بازم بخوانم افکارمرتب کنم وتازه کاره خداوند رو به شکل  عالی بی نقص تا آمروز که برام  انجام داده دریافت کنم  امکان نداشت یی لشکر همسرم راضی به این عمل کنه چون فردی خود ساخته وهیچ کاری بدون نظرخودش امکان تداره انجام بده باید خودش انجام بده توهرکاری  پس درد امکان ازش کرفت وکار  به عمل ورهایی.ازاین مشکل کشید 

      حتی به دکتر گفت این مشکل بکنه  ازبدنش  بیرون کنه برای دریافت این نوشته حسم به شکلی عالی شد افکار به ترتب به پیش رفت به دریافتی خوب تومسبر رسیدم پس برای باوره که من باوره معجزه الهی که امروز تو دفتر نوشتم من انتطار یی اتفاق خوب دارم‌ یا دریافت الهامات الهی به این همشون تواین دیدگاه رسیدم خدابا تشکر وسپاس  رو دارم

      من‌ تمریناتی بخش  لاغری با ذهن وخدا هرگز دیر نمی کند رو هر روز دارم انجام‌ میدم تو دفتر هر روز توبخش سپاکزاریی اون روز دارم توبخش  الهامات واتفاقات  صبح می نویسم‌ که خدایا من‌ منتظر هستم‌که به من برسه و شب اون توقسمت خودش یاداشت میکنم  بی شک اون به من میرسه آمروز تو این دیدگاه برای ۴ هفته گذشته رسید که چه کمکی تو راه بود وبه من طی این ۴ هفته به شکل کامل رسید خدایا  تشکروسپاس بی کران 

      خدا پشت وپنا. هتون. یا حق حق نگه دارتون 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Azimeh Zahmatkesh
      1402/11/13 10:05
      مدت عضویت: 1673 روز
      امتیاز کاربر: 5488 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 187 کلمه

      سلام استاد عزیز .

      وقتی این مطلب را خواندم ک دقیق شب گذشته درباره مسائل خودم صمیمانه با خدا صحبت کردم انگار یک دوست صمیمی .

      و تمام را به او گفتم اگار تمام این صحبت ها ربط،به دیشب داشت .

      واقعا ناامید ب تغییر در بعضی مسائل بودم اما ب خود گفتم باید ادامه داد تا راهی باز شود .

      و امروز،هدایت شدم ب سایت تا جلسه بعدی لاغری را بردارم 

      که این صفحه نمایان سد انگار برای من بود اول خاستم رد کنم اما گفتم بزار اول بخونمش .

      و بعد انگار خدا با من حرف زد .

      اگر بخاهم معجزه کنم گل میکارم فراترررر خواسته تو راحتر از انچه تو تصور کنی فقط،باور کن .

      مثلا مسیر،فرضی میتواند این باشد افراد نامناسب زندگی تو را نه ب روش،مرگ حتما !!! بلکه به روش خیلی راحت بکشاااانم به جایی یا شرایطی که از تو دور شوند .

      و تو را در ارامش قرار دهم .

      میتوانم قلب مردم را به کسب تو هدایت کنم یا اوازه تو را بلند کنم تا خود بیایند .

      و تو فقط،نظاره کنی 

      اما بارررها دلم میخواهد این مطالب را به قلبم تکرار کنم بخوانم القا کنم .

      خداوند منتظر،باور من است همین 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آزیتا
      1402/11/13 07:59
      مدت عضویت: 1691 روز
      امتیاز کاربر: 6648 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 551 کلمه

      باسلام حضور همه دوستان و استاد بزرگوارم

      چندین و چند بار نوشته های این قسمت رو خواندم و از اطلاعات و آگاهی های ارزشمندی که از قلم شما به من رسید خداوند را سپاسگزارم. حس و حالم بعد از خواندن این نوشته و نظرات دوستان خیلی عالی شد و خداوند را شاکرم که منو به این قسمت هدایت کرد😇🤩

      معجزات خداوند در همه جای زندگی من جاریست و شاید سال ها به آنها بی توجه بودم اما وقتی از نگاه خداوند به زندگی می نگرم اشک شوق در چشمانم حلقه میزند خداوندی که همیشه برایم بهترینها رو خواسته

      تولد فرزند اولم خودش معجزه بود چون تو ماه چهارم بارداری دچار مشکل شدم و قرار بود منو به اتاق عمل ببرن و گفتن بچه باید سقط بشه ولی خداوند اینگونه رقم نزد و شرایطم پایدار موند و چند روز مراقبت ویژه در بیمارستان منو از اون وضع نجات داد و من تولد اولین فرزندم را یک معجزه الهی می دانم.🙏😍

      پسرم در سن یک ماه و نیم به خاطر مشکلی به اتاق عمل رفت و من فقط اشک می ریختم و امیدی به زنده بودنش نداشتم اما اون در آغوش خدا بود و خداوند مهربان اونو به من برگردوند این هم معجزه زیبای خدا بود.خدایا ممنونم🙏🙏

      تصادفی که چند سال قبل کردیم بدون کوچکترین آسیبی به خودمان و فقط ماشین خسارت دیداین هم معجزه خداوند بود. گوشه گوشه ی زندگیم همراه با معجزات خداوند بوده و من بابت همه این معجزات الهی ازاو ممنونم.

      من معجزات الهی را با چشم خودم بارها دیدم 

      من به معجزات الهی باور دارم،من به معجزات الهی باور دارم و میخواهم این معجزات را هر لحظه در زندگیم تجربه کنم. من ایمان دارم هدایت من به این قسمت سایت هم معجزه الهی است. ایمان دارم خداوند برایم بهترین ها را کنار گذاشته و منتظر آمادگی من برای دریافت اوناست.و چقد این حس و حال زیباست که هر لحظه از نگاه خداوند خودم را ببینم و باور داشته باشم.

      من قبل از آشنایی با قوانین جذب و انرژی مثبت فقط نکات منفی را پر رنگ می دیدم و احساس بد و منفی داشتم حسم به هیچی خوب نبود و همه چیز رو مقصر این حال بد می دانستم از زمین و زمان و خدا و همه چی گله مند بودم که این چه وضعشه؟ چرا باید این همه شرایط بد تو زندگیم جریان داشته باشه؟!

      اما با خوندن مطالب ارزشمند هر جلسه و با این آگاهی که از نگاه و دریچه خداوند به زندگی می نگرم می بینم که خواسته های من از خداوند همه منطقی هستن و من لیاقت دریافت بیشتر از اینها رو از دید خداوند دارم فقط کافیست از نگاه خداوند به تمام بخش های زندگیم بنگرم.

      من میخواهم تجربه سلامتی و شادی کامل را در زندگیم ودرکنار عزیزانم داشته باشم

      میخوام زندگی رویایی خودمو در کنار همسر و فرزندانم به بهترین شکل ادامه بدم.

      دوست دارم تجربه مسافرت های فراوان با عزیزانم را داشته باشم.

      دلم میخواد سطح درآمد خودم و همسرم به بهترین شکل افزایش پیدا کنه ودیگه دغدغه واسترس مالی نداشته باشم. دوست دارم ماشین دلخواهمو بعد از سال ها بخرم و در کنار خانواده لحظات شادی سپری کنم.

      دلم میخواد سطح ارتباطی خیلی عالی با دوست وفامیل و آشنایان داشته باشم و خلاصه اینکه دلم میخواد معجزات الهی فراوانی رو در زندگیم هر روز تجربه کنم و با خوشحالی فراوان از خدا تشکر و قدردانی کنم.

      خدایا بابت معجزاتی که برای زندگیم در نظر گرفتی سپاسگزارم🙏🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار منیره.ف
      1402/11/13 07:54
      مدت عضویت: 1680 روز
      امتیاز کاربر: 10511 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 267 کلمه

      سلام استاد گرامی نوشتن نظر در این بخش به ازای خواندن این مطلب است با نوشتن در واقع هزینه این نوشته را می پردازم

      اینجا تهران زمستان ۱۴۰۲  و یک صبح جمعه برفی است

      خدا را شاکرم سوز برف از لای حدارهای پنجره به داخل خونه میاد و هوا واقعا سرده خدا را شاکرم به خاطر نعمت بارندگیش جه قدر گفتن که امسال بارندگی نشده چه قدر هنه حرف زدن اما فقط یک نفر میگفت که برف هم میاد و اومد و بارندگی شد و همه جا سفید شد برف اما عجب سکوت عجیبی داره

      همیشه فکر میکنم خضرت یوسف با اون همه زیبایی باز هم خدا گفت برو و خودت رادبیارای خداوند دوست داره به وسیله بندگانش قدرت خودش رو نشون بده خدا دوست داشت یوسف زیباترین باشه

      این همه گل این همه مرندگان زیبا این همه نعمت این هنه فراوانی

      برداشت من از این اگاهی این که اگر من اینحام انتخاب شدم به وسیله خداوند و خدا نه تنها من را رها نکرده بلکه صلاح دونستن که من لاغر و زیبا شم 

      نشانه های واضح از معجزات خداوند میتونم زندگی دوستم رو بگم که تنها سرمایه زندگیش وام ازدواجشون بود و کرونا دلیلی شد تا با یک جشن کوچک خانوادگی رفتن سر زندکیشون یک اپارتمان اجاره کردن که به صورت کاملا معجزه ایدصاحب خونه فردی بود که خیلی کم اجاره میگرفت برای کمک به زوجهای جوان

      و الان خدا رو شکر همه چی عالی دوستم ماشین خریده خودش و همسرش کار خوبی پیدا کردن و تو ازمون وکالت قبول شده 

      مسیر فرضی من این که من به طور معجزه اسایی خونه خودم رو میخرم و دست غیب الهی همواره در زندگی من است

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Maryam
      1402/11/13 02:46
      مدت عضویت: 1684 روز
      امتیاز کاربر: 1590 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,172 کلمه

      به نام خدایی که جان آفرید 

      زمین و زمان و مکان آفرید 

      بشر ، ماورای جلالش نیافت 

      بصر ، منتهای جمالش نیافت

      سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی و همراهان عزیز در این مسیر شگفتی آفرین

      گام اول زندگی با کمک خداوند

      ۱. احساس و برداشت خود از آگاهی که کسب کردید را در بخش نظرات ثبت کنید.

          [ من به معجزات الهی ایمان دارم ]

      احساس خیلی خوبی دارم و خوشحالم از کسب این آگاهی جدید که یاد گرفتم خودم رو از دریچه نگاه خدا ببینم 

      فهمیدم من انسان ارزشمندتری هستم فقط نگاه خودم نسبت به توانایی های خودم آنطور که باید بزرگ نیست !

      ما انسانها‌ عادت کردیم که خودمون رو بی ارزش تر از چیزی که هستیم ببینیم و توانایی هامون رو کوچک بشماریم ! 

      حس می کنم با خواندن این مطالب پرده ای از جلوی چشمام کنار رفت و یاد چیزایی افتادم که تا به امروز می دیدم اما آگاه نبودم من در اطرافیانم انسانهایی رو می شناسم که اعتماد به نفس بسیار بالایی دارند و خودشون رو بالاتر از چیزی که ما می بینیم می بینند ! 

      تا به امروز وقتی با اون افراد مواجه می شدم در دلم می گفتم عجب اعتماد به سقف کاذبی داره ! 

      گاهی هم برای خودم هم برای نزدیکانم این سوال پیش میومد که این شخص لایق چیزهایی که داره نیست ! و ما ندونسته اون شخص رو قضاوت کردیم و بارها شنیده بودم که در مورد این شخص می گفتن که ما موندیم این هیچ هنری نداره و استحقاق این جایگاه در زندگیش نیست ! پس چطور به این جایگاه رسیده ؟ 

      ولی امروز آگاه شدم که این افراد نگاه درستی به خودشون دارن و دلیل موفقیتشون هم همین مسئله ست 

      و در مقابل این افراد انسانهای زیادی رو می شناسم که بسیار خود کوچک بین هستند و توانایی ها و استعدادهای بسیار منحصر به فرد و بالایی دارند اما حتی این استعدادها رو به حساب هم نمیارن و وقتی بقیه ازشون تعریف و تمجید می کنن بسیار متواضعانه میگن من لایق اینهمه تعریف شما نیستم و … و این حرف یک تعارف ساده نیست این افراد واقعاً توانایی ها و استعدادهای خودشون رو کوچک می شمارند و به همین دلیله که توی زندگی به جایی که لیاقتش رو دارند نمی رسند چون به خودشون و توانایی هاشون نگاه انسانی بسیار حقیر دارند !

      حتی به خودم عمیقتر شدم توی هر مسئله ای که خودم رو با نگاه بالاتری می دیدم پیشرفت چشمگیرتری داشتم و چقدر برام جالب شد که من توی زندگیم و توانایی هام همه جا سطح لیاقت خودمو ارزیابی کردم و طبق همین ارزیابی به خودم نمره دادم و اجازه ندادم پامو فراتر بزارم و خودمو در محدودیتهای ذهنم حبس کردم !

      ولی امروز خوشحالم که سطح آگاهیم بالاتر رفت و دیواری که سد راه پیشرفتهای زندگیم بود دیدم 

      من از امروز به خودم قول میدم که به هیچ دیواری اجازه ندم بین من و خدای من فاصله بندازه چون من پشت دیوار محدودیتهام ایستاده بودم و خدای نامحدودم رو ندیدم که آنسوی دیوار دستش رو به سمت من دراز کرده تا از اون دیوار عبور کنم و دیوار محدودیتهام رو بشکنم 

      خدا بیشتر از من دوست داشت که من به موفقیت برسم اما من ترسیدم به خدا اعتماد کنم اما از امروز دستم رو میذارم تو دست خدا و به خدا اعتماد می کنم تا با کمکش به آرزوهام‌ برسم 

      من از امروز به تمام آرزوهام قول رسیدن دادم چون: 

        ( من به معجزات الهی ایمان دارم )

      ۲. مواردی در زندگی خود و اطرافیانتان پیدا کنید که نشانه ای واضح از معجزات الهی در زندگی بوده اند.

      خدای من همون خداییه که حضرت ابراهیم رو از آتش نمرود نجات داد

      خدای من همون خداییه که حضرت یونس رو از شکم ماهی نجات داد

      خدای من همون خداییه که حضرت یوسف رو از برده به عزیز مصر تبدیل کرد 

      خدای من همون خداییه که زلیخا رو بینا و جوان کرد و بهش عمر دوباره بخشید

      خدای من همون خداییه که رود نیل رو برای حضرت موسی و یارانش شکافت 

      خدای من همون خداییه که برای حضرت مریم از بهشت غذا می فرستاد و با یک سیب بهش حضرت عیسی رو هدیه داد  

      خدای من همون خداییه که به حضرت عیسی دستور داد در گهواره سخن بگه و …

      اگر بخوام از زندگی خودم و اطرافیانم مثال بزنم 

      خاله من زمانی که خیلی جوان بود و تازه عقد کرده بود متوجه میشن که سرطان داره و مدتی شیمی درمانی و … میکنه و بعد تمام دکترای قم و چند تا شهر دیگه جوابش می کنن ولی همسر خاله ام که خیلی دوستش داشته می برتش مشهد و همونجا خاله ام یک خواب می بینه که بهش میگن شفا گرفتی بعد که دوباره آزمایش میده اثری از بیماریش نبوده 

      خودم وقتی راهنمایی و اول دبیرستان بودم خیاطیم افتضاح بود جوری که مامانم همیشه بهم می گفت تو هیچ وقت تو زندگیت خیاط نمیشی چون حتی نمی تونستم یک کوک ساده به مقنعه ام بزنم

       که حتی خواهرامم بلد بودن اما من سر یکسری مسائل کلاس اول دبیرستان کل امتحانام به جز چند تا درس رو برگه سفید دادم و زمان انتخاب رشته فقط سه تا اولویت داشتم

       و من تصمیم گرفتم برم رشته ی طراحی و دوخت کارو دانش که با مخالفت شدید بابام روبرو شدم چون فکر می کرد مخارج این رشته بالاست و ما از لحاظ مالی ضعیف بودیم و به من گفت باید یکبار دیگه اول دبیرستان رو بخونی و یک رشته نظری قبول بشی !

       اما من تصمیم خودم رو گرفته بودم و بابام با کمال نارضایتی و دعوا و قهر و فقط با این شرط قبول کرد که کوچکترین پولی برای من خرج نکنه و کوچکترین حمایتی از من نکنه و من قبول کردم 

      و همونجا با دل شکسته از خدا خواستم کمکم کنه و خودش همه جوره حمایتم کنه و دستمو بگیره و کمکم کنه به خودم و بابام و همه خودمو ثابت کنم و من در این دو سال معجزاتی رو با چشم دیدم که خودم هنوز باورم نمیشه انگار توی اون مدرسه همه یک جورایی دست خدا بودند برای کمک کردن به من !

       از مدیر گرفته تا سرپرست مربی های کارگاه خیاطی همه بهم کمک می کردند و پارچه و وسایل مورد نیازم رو بدون هیچ گونه منت گذاشتن در اختیارم می گذاشتند ! 

      و اتفاقاتی برام افتاد که هنوز که بهش فکر می کنم حیرت می کنم من به حدی هر روز در حال پیشرفت بودم که نه تنها شاگرد اول و شاگرد نمونه کل مدرسه بودم بلکه کاپشن دوزیم توی کل کشور اول شد!

      و من سر گروه سرگروه های کارگاه شدم و تنها دانش آموزی بودم که اجازه داشت زنگ های تفریح وارد دفتر معلمها بشه و مربی به من درس میداد و من به سرگروه ها درس می دادم و سرگروهها هر کدوم به زیر گروههای خودشون درس میدادن

       و در آخر هر کس مشکل داشت یکراست میومد پیش خودم 

      و بعد از اون بابام کاپشنی که برای خودش و برادرم دوخته بودم برد پیش کت و شلوار دوزش که بهترین خیاط شهرمون بود که براش جادکمه بزنه و کت و شلوار دوزش به حدی از کار من خوشش اومده بود 

      و کلی تشویق و تمجید کرده بود که بابا حسابی خوشحال شده بود و بهم گفت واقعاً بهت افتخار کردم و حتی از من دعوت به کار با حقوق بالا کرده بود که من در اون زمان شرایطش رو نداشتم که برم سر کار 

      معجزه ی دیگه ای که توی زندگیم رخ داد مربوط به کارم بود که بابام خیلی مخالف بود و اجازه نمیداد من برم سرکار اما من از خدا خواستم که راضی بشه و به طرز معجزه آسایی راضی شد و من چندین جای مختلف کار کردم حتی یکی از جاهایی که برای کار می رفتم خودش صبح های زود من رو می برد می رسوند سر کارم که واقعاً جز معجزه نمی شد اسم دیگه ای روش گذاشت !

      حتی من چند تا شغل داشتم و هم چند جای مختلف مربی سرود و خیاطی بودم هم توی خونه شاگرد خصوصی داشتم هم برای مشتریهام تک دوزی می کردم و حتی مشتریهامم خودشون معجزه بودن و از جاهایی میومدن که من واقعاً حیرت می کردم که اینا چطوری منو پیدا کردن ! 

      چون من تبلیغاتی برای کارم نکرده بودم فقط از خدا خواسته بودم برام مشتری بفرسته و الان که دارم اینا رو می نویسم حالم دگرگون شده چون خدای مهربون من داره یکی یکی معجزاتشو به رخم می کشه و میگه ببین من همون خداییم که این معجزات رو وارد زندگیت کردم ! 

      و اما یکی از عجیب ترین معجزات زندگی من همسر نازنینم بود که من خیلی قشنگ مشخصات همسر دلخواهم رو به خدا سفارش دادم و ازش خواستم که خودش این شخص رو برام بفرسته و خدا زیباترین معجزه ی زندگیم رو فرستاد و این در شرایطی بود که من دختر سوم خانواده بودم 

      و دو خواهر بزرگترم هنوز مجرد بودند و بابام روی این مسئله هم تعصب داشت که اول خواهران بزرگترم باید ازدواج کنند

       و همچنین اینکه همسر من تا اول راهنمایی درس خونده بود و بابای من به شدت براش تحصیلات مهم بود و همیشه به مامانم می گفت اول از خواستگار بپرس چقدر تحصیلات داره اگه دیپلم نداشت به هیچ عنوان قبول نکن بیان برای خواستگاری و تا به اون روز خواستگاران زیادی رو به همین علت رد کرده بودیم اما اینبار من از اراده ای فوق اراده ها خواسته بودم

       که خودش همه چیز رو برام درست کنه و نکته ی جالبش اینجا بود که من اصلاً از انتظار خوشم نمیومد و اینم از خدا خواسته بودم که خیلی سریع همه چیز اتفاق بیفته و در عین ناباوری همه پنجشنبه غروب مادر و خاله ی همسرم و چند نفر دیگه که واسطه این ازدواج بودند اومدن خواستگاری و با اینکه مامانم بهشون گفت که به خاطر تحصیلات پسرتون باباش قبول نمی کنه اما آقای واسطه ای که بابام خیلی بهش اعتماد داشت اومد همون شب بابام رو راضی کرد که فردا ساعت ۱۱ صبح به همراه همسرم و پدرش و چند تا از بزرگان فامیل بیان خواستگاری و بعدازظهر اومدن شناسنامه من رو گرفتن و خبر دادن فردا صبح زود میان دنبال من که بریم برای آزمایش خون و چون شب تولد پیامبر و امام صادق بود گفتن سه روز طول می کشه تا جواب آزمایش بیاد که باز هم معجزه ی بعدی که همسرم توی آزمایشگاه یه آشنا پیدا می کنه و یک ساعته جواب آزمایش رو می گیره و بعد دوباره اون واسطه که بابام خیلی بهش اعتماد داشت اومد بابام رو راضی کرد که بعدازظهر بیان برای بله برون و بابام در عین ناباوری ما قبول کرد و مراسم بله برون خیلی راحت و بی دغدغه به همراه بزرگان فامیل دو طرف انجام شد و پدر همسرم از بابام اجازه گرفت همون موقع عاقد بیارن توی خونه و عقدمون کنه و بابام قبول کرد و ما همون شب عقد کردیم !!! 

      یکی دیگه از معجزات زندگی من آشنایی با شما استاد عزیز بود که قبلاً در قسمت نظرات مربوط به این قسمت نوشتم 

       من معجزات خیلی زیادی در زندگی خودم و اطرافیانم رخ داده که چند تا از مهمترینهاشو گفتم‌ که متنم زیادم طولانی نشه 

      ۳. در ذهن خود بر اساس این نگرش که در صف دریافت معجزات الهی هستید ، مسیری فرضی و آسان برای تجربه چند تا از مهمترین خواسته هایتان را بنویسید.

      من برای پاسخ به این سوال خیلی فکر کردم و واقعاً نمی دونستم چه جوابی بدم و در اینجا باز هم از خداوند خواستم که کمکم کنه بهترین جواب رو بتونم بدم

       و راستش با خواندن و مواجه شدن با این سوال مغزم هنگ کرد و هر چی به خودم فشار آوردم مسیر فرضی برای رسیدن به ساده ترین خواسته ام رو بنویسم هیچ ایده ای به ذهنم نرسید و فقط گفتم

       ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده

      در شب ظلمانیم نور نشانم بده

      و صدای زیبای نور مطلق زندگیم از درونم باهام حرف زد و گفت نگران نباش من اینجام پیشتم هواتو دارم  

      گفت مگه تو تا حالا مسیری رو انتخاب کردی ؟ و از قبل به مسیر رسیدن به خواسته هات فکر کردی ؟ 

      دیدم نه من فقط همیشه درخواست کننده بودم و فقط از خود خدا خواستم و تا حالا هیچ وقت به مسیر رسیدن به خواسته هام فکر نکردم چون من اصلاً بلد نیستم چطوری باید مسیر یابی کنم و کنار هم بچینم 

      فهمیدم این کار اصلاً کار من نیست! 

      کار من فقط درخواست کردنه و خدای قادر و توانای ما خیلی عادل و مهربونه میگه تو فقط بخواه و سفارش بده باقیش با من همچین برات ردیفش کنم کیف کنی 

      میگه تو فقط یک درصد خودتو انجام بده نود و نه درصد باقیمونده با من 

      میگه بنده ی من کار راحته با تو سختاش همه با من اینجاست که میگن 

      خدا گفته تو اگه یه قدم به سمت من برداری تا صد تا قدم برات ورندارم ولت نمی کنم 

      اینه عدالت خدای یکتای ما 

      تقسیم کار از این عادلانه تر دیده بودید؟

      حالا من یه سوال از شما دارم 

      میشه یه همچین خدایی داشته باشیم و عاشقش نشیم ؟؟؟ 

      من که میگم به والله نمیشه

      خدا جونم بی نهایت عاشقتم عاشق شکوه و عزمت و بزرگی و بخشندگیت عاشق عدالتت عاشق تمام صفات قشنگی که در تو شروع میشه و تا بی نهایت ادامه داره مثل خودت که نامحدودی تمام صفاتت و زیباییهات هم نامحدود

      استاد عزیز و گرانقدر از شما هم بی نهایت ممنونم که یادم انداختید خدای من چقدر تو زندگیم معجزه کرده و من خیلیاشو یادم رفته بود

      با آرزوی سلامتی و موفقیت روزافزون شما استاد عزیز و دوستان خوبم خدانگهدار

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mrmr19791357@gmail.com
      1402/11/12 23:32
      مدت عضویت: 610 روز
      امتیاز کاربر: 29169 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 1,506 کلمه

      ب نام پروردگار زیباییها

      جهانی ک در آن زندگی می کنیم از معجزات الهی پر است و چون ب دلیل اینکه ما اینقدر غرق مادیات و روزمرگی شده ایم که اصلا متوجه این معجزات نمی شویم همین طلوع هرروزه خورشید معجزه است غروب خورشید معجزه است وجود ستارگان معجزه است بارش برف و باران معجزه است هر گیاه هر گل زیبایی که می روید معجزه است هر نوع موجود زنده ای که ب این دنیا می ایدمعجزه است وجود کوهها دریاها وهزاران جانوارن با هزاران رنگ زیبا معجزه است اصلا این همه رنگهای زیبا ک وجود دارد معجزه است هر کودکی که متولد می شود و پا ب این کره خاکی می گذارد یک معجزه خیلی بزرگ است.

      اصولا هر زایشی یک معجزه است، کره زمین و تمام کرات وهمین منظومه شمسی یک معجزه است.واصلا همین زنده بودن من و ما همش معجزه است همین ک شب می خوابیم وهمین ک صبح سالم و زنده بیدار می شویم یعنی اینکه یک معجزه بزرگ شامل حال ما شده که توانستیم یک روز دیگر زنده بمانیم.وچون اینقدر ما ب این چیزها عادت کرده ایم ب نظرمان نمی رسد ک همه این چیزها یک معجزه بزرگ محسوب می شود‌.

      هر شادی یک معجزه محسوب می شود هر اتفاق خوبی یک معجزه‌ محسوب می شود هر جشنی هر خبر خوبی یک معجزه محسوب می شود.ما اینقدر ب همه این چیزها عادت کرده ایم که فکر می کنیم معجزه باید حتما باید یک مورد بزرگ و عجیب ودست نیافتنی باشد در حالی که با اندکی نگرش و تفکر در می یابیم ک جهان پیرامون ما پراست از معجزات قشنگ.

      در مورد خواسته ها یا آرزوها خوب آروزهای انسان از کودکی تا بزرگسالی مقداری متفاوت می باشد.ب نظرم خواسته های انسان ناخودآگاه از همان دوران نوزادی در انسان شکل می گیرد.مثلاوقتی یک نوزاد ب‌ دنیا می آید ب حساب غریزه خودش ب دنبال یک آغوش گرمی می گردد ب دنبال شیر مادر می گردد ب دنبال یک جای امن می گردد ک همان آغوش مادر است.

      خواسته های نوزاد در همین حد می باشد و همین ک یک کودک انسان وقتی رشد می کند ب همراه رشد کردن او وبالارفتن سنش خواسته ها و آرزوهایش هم خیلی بیشتر می شود.خوب ایا خواسته یک کودک دو ساله با یک کودک ۱۰ ساله یا یک نوجوان یا یک جوان بیست ساله یکی می باشد؟آیا آرزوهای یک جوان ۲۵ ساله باآرزوهای یک فرد ۷۰ یا ۸۰ ساله یکی می باشد؟

      هر شخصی‌ در هر رنج سنی وبا تفکرات مختلف آرزوها و خواستهای مختلفی می باشند.مثلا یک جوان بیشتر آرزوهایش این است ک با همسر خوبی ازدواج کند وضع مالی خوبی داشته باشد دارای مسکن و ماشین مناسب شود دارای فرزندان خوبی شودو هزاران خواسته دیگر،و حالا شخصی ک پا ب سن گذاشته است سطح آرزوهایش مقداری تغییر می کند اگر فرزند داشته باشد تمام آرزویش این است که فرزندانش افراد موفقی باشند ب بهترین شخص ازدواج کنن دارای مسکن وماشین و خیلی امکانات دیگر باشند قرض زیاد نداشته باشند.

      پس سن تا پایین تر است بیشتر آرزوها خود محور است یعنی شخص بیشتر ب فکر خودش است ولی وقتی سن بالاتر می رود معمولا آرزوها هم ازخود محوری ب دیگر محوری تغییر پیدا می کند.یعنی از برای خودم ب برای همسرم برای فرزندم برای دخترم برای پسرم برای نوه ام و غیره تغییر پیدا می کند.

      مطلبی از آقای حاج آقا قرایتی شنیدم ک گفته بودند اگه هر خواسته ای از خداوند می خواهید اول از خداوند بخواهید اگر ظرفیت این خواسته را داشتیم آن را ب ما عطا کند یعنی اینکه ما لیاقت اون خواسته رو داشته باشیم یعنی اینکه اول از خداوند بخواهیم اگر خیرو صلاح ما در آن هست ما ب آن آرزو برسیم یا ب عبارتی اینکه اول همیشه برای خودمان طلب خیر داشته باشیم.

      چ بسا فردی ب‌ خواسته های می رسد ک بعد آن آرزو می کند ای کاش چنین چیزی نمی خواست و چیز دیگری را طلب می کرد مثلا فردی شاید ب‌ زورو هر قیمتی بخواهد با یک فردی ازدواج کند یاحتما در دانشگاه باید فلان رشته را قبول بشود ویا خیلی موارد دیگر ولی بعد‌ بدست آوردن آن آرزو می کند ک ای کاش چنین خواسته ای را طلب نمی کردم پس همیشه اول از خداوند بخواهیم ک خواسته هایمان را با خیر و صلاح و ب بهترین نحو ب ما عطا فرماید.خداوند لیاقت اون خواسته هارو اول ب ما عطا کند.

      در مورد معجزات،من مادرم ک چن سال پیش ب بیماری خیلیدسخت سرطان مبتلا شده بود و من ک اصلا امیدی ب زنده بودنش نداشتم ولی من در یک روز از ماه مبارک رجب یک دعایی ک برای طول عمر بود خواندم هم ب مادرم گفتم این دعا رابخوان و مادرم هم خواند و خدارا صد هزار مرتبه شکر ک این دعای من اجابت شد در حالی ک بعد مدتی پزشک مادرم گفته بود که این بیماری ک مادرم مبتلا شده بود اینقدر خطرناک است ک فرد در آن زیاد زنده نمی ماند واین ب نظرم یکی از بزرگترین معجزات زندگیم بود.

      مورد دیگه ازدواج برادر بزرگم بود چون او ب هیچ عنوان راضی ب ازدواج نبود یعنی حرف هیچ شخصی را قبول نمی کرد وقتی مادرم یا بقیه ب او می گفتند ب شدت تمام عصبانی می شدو مادیگه کم کم نا امید شده بودیم ب این موضوع و حتی بخاطر این موضوع مادرم دچار رنجش زیادی شده بود خلاصه با خیلی دعا کردن ما این موضوع هم ب انجام رسید وهم برادرزاده های عزیزم هم کاملا جزو معجزات زندگی من هستند.مورد دیگه اینکه من تقریبا ماهی ی باز یا بیشتر ویا هر وقتی ک شد مقداری صدقه پرداخت می کنم و وقتی یک موقع مقدار پولی ک در خانه داشتم شمردم دیدم این پول زیاد تر از پول خرج شده ام بود شاید باورتون نشه ولی من هرچه فکر کردم متوجه نشدم ک اون پول از کجا آمده یعنی همین چن وقت پیش دقیقا یک میلیون پول ب پولم اضافه شده بود واین موارد چن بار برام اتفاق افتاد ومن اینجا ب شدت متوجه شدم ک برام واقعا معجزه ای رخ داده است.

      وحالا در مورد خواسته های خودم‌،خوب اون خواسته های ک از زمان کودکی دوست داشتم ویا دوره نوجوانی داشتم شاید مثل خواسته های ک خیلی از اونها را در این سنین دارند برای من دور از انتظار باشد ولی در حال حاضر اولین و مهم ترین و خواستنی ترین آرزویم رسیدن ب تناسب اندام و رسیدن ب وزن ایده الم است دلم می خواهد فرز و چابک و فعال و پویاباشد دلم می خواهد در بهترین حالت روحی و جسمی قرار داشته باشم.

      آروز دلرم همه جهان در صلح و دوستی باشد و تمام جنگها پایان بپذیرد.

      آرزو دارم همه مردم جهان شاد وپرانرژی باشند من جمله کشور عزیز خودمان ایران 

      آرزو دارم خانواده ام رو همیشه شاد ببینم طول عمر همراه با سلامتی براشون از خداوند خواهانم‌

      آرزو دارم خواهر وبرادر هام هیچ مشکل و ناراحتی در زندگیشون نباشه و همیشه شاد باشند وروابط عالی داشته باشند.

      آرزو دارم هر چه زودتر تمام مشکلات و ناراحتیهای خانواده ام حل شوند.

      آرزو دارم خودم در یک خانه مستقل با تمام وسایل خوب وهم بسلامتی کامل وهم توان مالی مناسب هر موقع دوست داشتم آنجا زندگی کنم.

      آرزو دارم خیلی شهرهای همین ایران عزیزمون سفر کنم وهم اینکه آرزو دارم سفرهای زیارتی خارج کشور را انجام دهم.

      آرزو دارم همیشه در همه همش اتفاقات خوب بیفتد همش خبرهای خوب بشنوم.

      آرزو دارم هیچ هیچ مشکل بدون حل هم برای دیگران وهم برای خودم پیش نیاید.

      آرزو دارم اگر مشکلی برام پیش اومد بدون متکی شدن ب دیگران خداوند راه حل آن را ب من بازگو کند

      آرزو دارم روابطم با دیگران ب بهترین نحو ممکن باشد واینکه هم خودم و هم اطرافیانم ب نحو احسنت شرایط همدیگر را‌ درک کنیم ب هم احترام کامل بگذاریم.

      آروز دارم ب شدت آرزو دارم ک ب تناسب اندام ووزن ایده آل خودم برسم ودل مادرم را شاد کنم.

      آرزو دارم دارم ک بتونم اون کوتاهیهای ک در حق مادرم کردم بتونم جبران کنم وخیلی ب مادرم خدمت کنم.

      ارور دارم مادرم رو‌ب‌ بزرگترین آرزوش رفتن مکه هست برسونم.

      از خداوند می‌ خواهم هر چه زودتر همه بیماران شفای کامل پیدا کنند وهمه قرض داران قرضشان پرداخت شود همه ب وضعیت مالی خوبی برسند.

      آرزو دارم یک ماشین با اون مدلی ک دوست دارم و برامون راحته نصیبم بشه وهم دلم می خواد برم رانندگی یاد بگیرم.

      آرزو دارم در توانم باشه بتونم مقداری از خواسته ها یا آرزوهای دیگران رو‌ مهیا کنم.

      آرزو دارم اینقدر خداوند هم توان مالی وهم توان جسمی بهم عنایت کنه که ب هیچ عنوان از کسی در خواست چیزی نکنم وخودم کاملا مستقل مستقل باشم.

      آرزو دارم بزرگ شدن و عروسی برادرزاده هایم را ببینم.

      آرزو دارم با حالت خیلی شاد و خوشحال در جمع خانوادگی واقوام حضور پیدا کنم.

      دوست دارم ب زودی با هواپیما سفر کنم چون موردش هنوز پیش نیومده.

      آرزو دارم ب زودی تمام ناراحتی‌ها و غم و غصه ها و نگرانی‌ها ولسترسها از دلم دور بشه ومن دیگه دلهره هیچی نداشته باشم.

      آرزو دارم خداوند افراد خیلی خوب و عالی رو روبروم قرار بده ک من با بودن در کنار آنها احساس شادی ولذت داشته باشم 

      آرزو دارم همه دوستای گلم ب تمام آرزوهای خوشگل خودشون برسند.

      آرزو دارم بنده خالص خداوند باشم ودر موقع مرگم کاملا خداوند ازم راضی باشد.

      خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار…

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار الهام خضرلو
      1402/11/12 21:47
      مدت عضویت: 1707 روز
      امتیاز کاربر: 18848 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 847 کلمه

      به نام خدای معجزه گر

      خدایا شکرت بابت این آگاهی های ارزشمند وعالی خدایا شکرت که مرا لایق  این آگاهی های ارزشمند کردی 

      سلام دوستان عزیزم  استاد بزرگوارم 

      من همین اول از نتایج ومعجزات دو روز اول شروع دوره ام بگم راستش استاد من از وقتی تو تمرین روز اول نوشتم که من میخواهم کینه نفرت هامو رها کنم به طرز عجیب وشگفت انگیزی کینه ها وکدورت هایی که منشأ اصلی اون منیت وغرور وخودخواهی من بود از درونم رفته وخیلی رها شدم آدمهایی که اصلا نمیخواستم اسمشونو بشنوم یا حالم ازشون بهم می‌خورد رو دیگه ازشون متنفر نیستم حتی دوسشون دارم ودیگه قضاوتشون نمیکنم تو دلم حس مهربانانه وعشق عجیب بهشون پیدا کردم.

       واقعا این برام یک معجزه بوده ومن خداروشکر میکنم حس رهایی دارم از وقتی خیلی چیزها رو رها کردم واومدم تو دوره حس خیلی ارامش بخشی هست که نمیتونم توصیف کنم واقعا خدارو شکر میکنم واز شما هم ممنونم ومتشکرم امیدوارم همه بچه ها این حس‌های خوب رو تجربه کنن واقعا این حس‌ها میلیاردها می ارزه روی حس های خوب به نظرم نمیشه قیمت گذاشت. 

      این قسمت هم برای من خیلی آموزنده وتاثیر گذار بود .جایی که گفتین ما باید خودمون رو از  نگاه خداوند ببینیم خیلی برام انرژی بخش وزیبا بود این جمله به من یک اعتماد به نفس واحساس خودارزشی بی نهایت میده ما وقتی خودمون رو از نگاه خداوند ببینیم همه ناتوانی ها مون به توانایی همه ی ناامیدی هامون به امید همه‌ی کینه هامون به عشق تبدیل میشه 

      ما باید خودمون رو از نگاه خداوند تصور کنیم اونوقته که بدبختی هامون به خوشبختی تغییر میکنه ما هر لحظه منتظر معجزه خداوند باید باشیم معجزات خداوند هر لحظه امکان وقوع یافتن دارن معجزات خدا منتظرن به ظهور بپیوندن به شرط اینکه ما خودمون رو از نگاه خداوند ببینیم .

      خداوند خیلی بیشتر ازما دوست داره ما خوشبخت‌تر وشادتر وسالم تر وثروتمند تر زندکی کنیم 

      ما باید معجزات الهی رو باور کنیم 

      من به معجزات الهی باور دارم

       از وقتی این جمله روشنیدم شب موقع خواب تکرار میکنم وخیلی حس خوبی میگیرم 

      من دیروز کمی حالم خوب نبود این جمله رو بارها نوشتم تو دفترم وخیلی حس خوب وعالی گرفتم وحالم ازین رو به اون رو شد وتا شب خیلی شاد وپر احساسات عالی بودم .

      به نظر من همه ی این دنیا معجزه هست این دنیا خودش معجزه هست آدمها گیاهان حیوانات زمین آسمان همه چیز معجزه هست آفتاب برف باران زندگی مرگ.

       اگر با دیده خدا به‌جهان بنگریم همه جهان وحتی ما معجزه هستیم .

      من تو زندگیم معجزات زیادی دیدم حالا که زنده ام یه معجزه هست من اگر سال 87یک ثانیه دیرتر به عقب میرفتم اتوبوس خط واحد منو زیر گرفته بود ومن الان دنیا نبودم 

      من همسرم رو هم به طرز معجزه گونه جذب کردم من با وضع خانوادگی داغون وسرشار از حس های منفي وخانواده ای فقیر وپرجمعیت وپراز مشکل هیچ وقت به ازدواج  فکر نمیکردم اونقدر اعتماد به نفسم نابود شده بودکه اصلا به ازدواج فکر نمی‌کردم من وهمسرم با یک جلسه خواستگاری باهم آشنا شدیم وهمسرم عاشق من شد وبیصبرانه منتظر جواب مثبت من بود وبعد چند ماه من به عقد همسرم درومدم بدون هیچ مشکلی خیلی راحت آسان زیبا البته درین چند ماه من اینقدر احساس عدم لیاقت میکردم که جواب دادنم دو سه ماه طول کشید. 

      ما وسایل خونمون رو به طرز معجزه گونه جذب کردیم من جهیزیه نداشتم چون پدرم کارگر بود و ده تا بچه بودیم برای همین نتونستن برام جهیزیه بخرن همسرم اصلا براش مهم نبود ما قبل اینکه خونه مون تکمیل بشه وسایل خونه به طرز شگفت انگیزی جذب کردیم وسایل نو وعالی  

      امسال هم به طرز شگفت انگیزی لباس‌شویی جارو برقی وابگرمکن  وتلويزيون جدید خریدیم نمای خونمون رو درست کردیم پارسال هم یه گوشی جدید همسرم هم برای من وهم برای خودش گرفت اینها رو اصلا من باور نمیکردم پولش جور بشه وهمسرم بخره .

      یا پارسال این زمان‌ها بود به طرز معجزه گونه من باردار شدم بعد ده سال و دوماه از بارداریم از معجزه خداوند لذت بردم درسته موفق نبود ولی برای من معجزه بود چرا این اتفاق تواین ده سال اتفاق نیفتاده بود این همون معجزه خداونده.

      من باز هم به معجزه ی خداوند ایمان دارم وایمان دارم که سال بعد فرزند پسری زیبا وسالم وصالح وموفق ومتناسب رو به راحتی وزیبایی ودر کمال عشق وسرور در آغوش خواهم گرفت ومن وهمسرم ودخترم از این هدیه ی زیبا لذت خواهیم برد وعشق  وبرکت در زندگیمان بیش‌تر خواهد شد. من بارداری راحت واسان بدون هیچ دکتر ودارو ورژیم برای پسرزایی را خواهم داشت ودرسلامت وتناسب عالی دوران بارداریم رو سپری خواهم کرد وزایمان خیلی راحت وزیبا وسرشار از سلامتی خواهم داشت. 

      من سال آینده به راحتی وزیبایی با کار موردعلاقه ی منو همسرم به  بهترین واسانترین شکل درآمد زایی میکنیم وبرکت وفراوانی در زندگیمان هر روزبیشتروبیشتر میشه و شادی وارامش ولذت واقعی رو در زندگی تجربه میکنیم همه چیز به راحتی انجام میشه همه هزینه ها به راحتی جور میشه مشتری ها به راحتی وارد زندگی ما میشن همه وسایل رو همسرم نقدی میخره به راحتی 

      وسال بعد به راحتی همسرم همه بدهی های خودشو به راحتی وزیبایی پرداخت میکنه ودیگه هیچ وقت چکی کار نمیکنه کارمون اینقدر رشد میکنه که همه خریدهامون نقدی خواهد بودالبته با کمک ویاری خداوند 

      باز هم ممنونم استاد عزیزم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار محمدرضا
      1402/11/12 19:50
      مدت عضویت: 441 روز
      امتیاز کاربر: 2950 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 734 کلمه

      سلام خدمت استاد عطار روشن عزیز و همه دوستان و همراهان گرامی

      بسیار احساس خوب و امیدوار کننده ای از این دلنوشته ها بهم دست داد و اشکم در اومد و بزرگی خداوند رو با تمام وجودم دریافت کردم و با تمام وجودم اعلام میکنم که من به بزرگی و معجزات خداوند ایمان صددرصد دارم و اصلا زندگیم خداونده و هیچ هدف دیگه ای جز نزدیکی روز افزون به خداوند و حس کردن وجودش توی قلبم ندارم 

      خداوند آب حیات و مهمترین دلیل زندگی منه این رو خودش میدونه که از ته قلبم و با تمام وجودم دارم میگم حتی اگه به هیج کدوم از خواسته هام نرسم و صبح تا شب چک و لگد بخورم جایی بهتر از این مسیر نمیشناسم 

      مگه میشه بدون ایمان زنده موند توی این مسیر حداقل چیزی که نصیبمون شده ایمانیست که قلبمون رو زنده نگه داشته اگه از این مسیر خارج بشیم که دیگه ایمانمون هم از دستمون میره و بدون ایمان مگه میشه زندگی کرد؟

      خدایا شکرت که هستی و اجازه میدی وجودت رو توی قلبم و با تک تک سلولهای بدنم احساس کنم

      من اگه بخوام بگم خدا چه معجزاتی توی زندگیم رقم زده تعدادش خیلی زیاده ولی یکی دوتاش رو مینویسم

      من بر اثر اعتیاد به شیشه و هروئین در حد کارتن خوابی ادامه دادم  تا جایی که دیگه هیچ کس و هیچ چیزی برام باقی نمانده بود و دچار بیماری فراموشی و توهم شدم و با ۸ جلسه شوک مغزی حافظه ام برنگشت و دکترها جوابم کردن و برادرم اومد من رو پرت کرد یه جای دوری که اگه مُردم برای کفن و دفنم خرجی گردن اون نباشه چون هیج کس رو نداشتم و در همان حال و جایی که دیگه هیچ امیدی برام باقی نمانده بود یادمه دستم رو به سمت خدا دراز کردم و گفتم خدایا من دیگه نمیتونم به این وضع ادامه بدم من تسلیمم و دیگه خودت داری میبینی که هیچ کسی رو جر تو ندارم و حتی پول هم نداشتم یه نون بخرم خلاصه تصمیم گرفتم در اولین فرصت مواد رو کنار بزارم و شروع کردم نماز بخونم و هر روز یه چند صفحه ای از معنی قرآن رو هم میخوندم و از خدا هدایت و کمک میخواستم و توی معانی قرآن میگشتم و فکر میکردم ببینم آیا میتونم از توی این معانی یک راه خروجی برای خودم پیدا کنم حالا چون نمیخوام کامنتم زیاد طولانی بشه خلاصه ش میکنم 

      خلاصه خدا هم کم کم نجاتم داد و الان بیش از ده ساله که حتی یک سیگار هم نکشیدم و حافظه ام خودبخود برگشت و در ضمن بعد از ترک کردنم مشخص شد که یک بیماری لاعلاج گوارشی هم دارم که دائم از دستگاه گوارشم خونریزی میکردم روزی ۱۲ تا قرص میخوردم و با اینکه دکترها دوباره جوابم کردن خدا اونجا هم به دادم رسید و بهم الهام کرد که باید خام گیاهخوار بشم و من الان حدود ۶ ساله که به کمک خودش خام گیاهخوارم و این بیماری هم ۲ هفته بعد از خام گیاخواری کاملا خوب شد و الان ۶ ساله که حتی رنگ دکتر و دارو را هم ندیدم

      اینها فقط دو مورد از معجزات بود و در مورد ثروت و ۲ تا خونه ای که توی تهران خریدم و مهاجرتی که کردم هم معجزات زیادی برام اتفاق افتاد که دیگه نمیخوام طولانی بشه

      ولی هنوز نتونستم با کسی رابطه عاطفی برقرار کنم و در ضمن یه مدتی هم هست که تغییر شغل داده ام و هنوز نتونستم توی شغل جدیدم به درآمدی برسم و مطمئنم که به کمک خدا همه اینها در بهترین زمان حل میشه 

      در مورد مسیر فرضی برای دریافت معجزات الهی من توی بورس کار میکنم و دارم برای خودم یک استراتژی معاملاتی  طراحی میکنم و میدونم که به کمک خداوند یکی از بهترین و موفق ترین استراتژیهارو طراحی میکنم و مدیریت ریسک و سرمایه را هم خیلی راحت و قدرتمند و بدون کوچکترین وسوسه ای انجام میدم و خیلی لذت بخش و راحت و بدون کوچکترین ترس و طمعی معامله میکنم و خلاصه به کمک خداوند دارم تبدیل میشم به یک معامله گر حرفه ای که سرسوزنی  ترس از معامله توی وجودم باقی نمونده باشه و به درآمد میلیاردی و بسیار راحت و لذت بخش میرسم و در انتها این جمله تاکیدی را اضافه میکنم که به فضل و کرم الهی روزی من بسیار وسیع و حلال و راحت و شیرینه

      استاد از شما و زحمتهاتون و این سایت ارزشمندتون واقعا ممنون و سپاسگزارم و امید وارم که هممون روز بروز ظرف وجودمون بزرگتر بشه و لایق بهترین نعمتهای خداوند بشیم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 2773 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 179 کلمه

      سلام به استاد بزرگوار وهمراهان خوبم درسایت

      خدارو شکر میکنم که به این آگاهی زیبا هدایت شدم آنچه استاد فرمودند با این آیات قرآن کاملا منطبق است وحرف خداست که اگر تقوا داشته باشید از گرفتاری ها به طرز معجزه آسایی وازراههایی که فکرش را نمیکنیدخلاصتان میکنم واز جاهایی که حسابش را نمیکنید به شما روزی میرسانم واگر به من توکل کنیدمن برای شما کافی هستم معجزه هستم پس من منتظر اتفاق های خوب هستم من در صف معجزات هستم دل ودیده از غیر او جدا میکنم وخودم را در آغوش گرم وتوانمند او قرار میدهم لاغری وسلامتی را به من برمیگرداند واز راههایی ساده که من نمیبینم ولی هست مرا به برکات مادی ومعنوی فوق العاده میرساند همچنان که قبلا هم بارها معجزاتش را نشانم داده ازدواج عالی به دنیا آمدن اولین فرزندم در اوج ناامیدی وارد شدن به طرز معجزه آسا در شغلی که از بچگی عاشقش بودم خرید خانه شفا بعد از مریضی های بسیار دردناک وهزاران تحول دیگر    خدایا سپاسگزارم فقط‌در زندگی خودم بی نهایت معجزه دیده ام چرا هنوز شک دارم؟

      خدایا دوستت دارم وسپاسگزارم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار طاهره فروغی
      1402/11/12 18:58
      مدت عضویت: 1010 روز
      امتیاز کاربر: 35597 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,190 کلمه

      سلام خدای مهربونم 

      خدایا برا معجزاتی که در زندگی داشتم چه اونایی که یادمه و چه اونایی که فکر میکردم بیارزشه بی نهایت سپاس 

      سلام استاد عزیر و دوستان خوبم 

      معجزه به چی میگن ؟

      معجزات الهی اتفاقاتی هستن که یک باره بر سر راهمون قرار میگیره و اگر میخواست طبق روال عادی زندگیمون پیش میرفت خیلی زمان میبرد و زندگی مارو دگرگون میکنه و فراتر از انتظارمون اتفاق میوفته 

      من باور دارم که نگاه خداوند فراتر از نگاهی است که من به خودم دارم 

      اول دوست داشتم وقتی استاد این فایلو گذاشتن نظر بدم ولی این جمله خیلی منو به فکر فرو برد و چند روزه دارم به این فکر میکنم وقتی من نسبت به خودم فکر میکنم که میتونم متناسب و ثروتمند وشاد و ارام باشم وقتی نگاه خداوند به من فراتر از این است و هزاران برابر بیشتر از من 

      وای خدا چقد اندام مناسب و چقد ثروت و ارامش و شادی و برام میخواد فقط همین جمله باورم رو میتونه خیلی تغییر بده و ایمانم رو قوی کنه 

      من اشرف مخلوقاتم و لی این جسم خاکی چون دید زمینی داره باورش نمیشه که من میتونم چه کارهایی بکنم اگراین بدن و زندان نبود محصور نبودم ولی االان اگر مثل خداوند به خودم نگاه کنم زندگیم تغییر میکنه 

      من باید اونطور که خدا روی من حساب باز میکنه حساب باز کنم 

      وقتی من خودم را لایق شرایطی میبینم  خداوند هزاران برابر انچه را برای خودم میدانم مرا لایق میدانم 

      من اگر بتونم با نگاه خداوند به خودم نگاه کنم هم میتونم از زندگیم لذت ببرم و هم از تمام توانایی ها و استعداد هام که خداوند در وجود من گذاشته استفاده کنم 

      من به معجرات الهی باور دارم 

      من به معجزات الهی باور دارم 

      همیشه از کودکی فکر میکردم که معجزات فقط در مورد پیامبران رخ میده و چون من به اون حد از ایمان نرسیدم معجزه ای برای من رخ نمیده 

      ولی از زمانی که  از یک نطفه به دنیا اومدم معجزه ای از افرینش خداوند بودم 

      بزرگ شدن و رشد کردنم  جز این معجزات بود 

      وقتی مریض میشدم و خوب میشدم معجزه بود 

      ولی وقتی در دلم حسرت افراد برگزیده رو میخوردم و  حس اونا دوست داشتم خداوند برای من هزاران برابر در هر رویا و هدفی برای من در نظر گرفته بود

       من معجزات الهی رو باور دارم

      وقتی 3ساله بودم طبس زلزله شدومن هم در اون شهر بودم همیشه مادرم میگه نجات من معجزه بود چون زیر ایون بودم و تا پدرم منو برداشت ایون فرو ریخت ولی من قبلا به خاطر این کار خدا رو سرزنش میکردم که چرا در اوج بیگناهی من رو از دنیا نبرد ولی الان که فکر میکنم معجزه ای بود از جانب خدا 

      در همین زلزله مادرم مثل یک لاش گوشت از یک شاخه اویزون شد و زیر پاش چاه بود و هفت ماهه حامله بود طوری که چون در اثر زلزله زمین داغ میشه مادرم 3بار بدنش پوست انداخت وداخل چاه نیوفتاد و برادرم با این حال به دنیا اومد سالم بود 

      یک روز افتابی بدون هیچ باد و بارونی رفتم زنگ در رو جواب دادم و جلوی در پسر داییم بود و نمیدونم که باد از کجا اومد و بعد از جواب من بسته شد این باعث شد که اونا ناراحت بشن و قرار بود به خواستگاریم بیان و نیومدن البته من اصلا اونو دوست نداشتم و این معجزه ای بود از جانب خدا اگر این باد نمیومد و اون میومدن به خواستگاریم و مادرم به خاطر ناراحت نشدن اونا حتما با این ازدواج موافقت میکردن و من سرنوشتی دیگه داشتم و این معجزه خداوند بود 

      وقتی با تمام مشکلات و مهمون داری هایی که سال اخر دبیرستان داشتم و همون اول دانشگاه قبول شدم جز معجزات الهی بود 

      وقتی اوضاع مالیم بد بود و به هر راهی زدم مثل پاک کردن پله ها و ساخت برگ های درختان و کاری بدون این که من درخواست بدم به من پیشنهاد شد و الان 19ساله دارم کار میکنم معجزه ای از جانب خدا بود 

      وقتی به  این مسیر هدایت شدم یکی از معجزات الهی بود 

      وقتی من 45سال دراوضاع اقتصادی و جسمی و حال بد بودم و فکر میکردم تا اخر عمرم باید این طور باشم خداوند این معجزه اشنایی با این مسیر را سر راه من قرار داد

      یکی دیگه از معجزه های خدا که امروز دریافت کردم این بود که چند ماه پیش پولی دستم اومد و رفتم طلا خریدم و امروز برای رهن خونه رفتم فروختم و کلی سود کردم و طلا فروش گفت که تو به موقع خریدی و به موقع فروختی و همه اینها از معجزات خداوند است که همزمانی درست برای من قرار داد 

      یکی دیگه از معجزه های خداوند همزمانی داشتن پول به اندزه تخفیف های استاد بود و من تونستم دوره ها رو بخرم 

      پس باید برای دریافت بیشتر معجزات مثل خدا به خودم نگاه کنم 

      باید از چشمان خدا به خودم نگاه کنم 

      من در صف معجزات الهی قراردارم 

      چقدر این جمله به من ارامش میده که میخوام بعد از این هنوز هزاران برابر به معجزات الهی دست پیدا کنم و حس ارامش همراه با هیجان بهم میده 

      خداوند مرا در صف تغییر و تحول زندگی وارد کرده است 

      من به این جمله ایمان دارم چون در این مدت تغییر و تحول را در زندگیم به چشم دیده ام و میدانم که در صف تغییراتی که دوست دارم هم هستم و به شکل معجزه اسایی به انها میرسم 

      من در وجودم صدایی میشنوم 

      این صدای خداست که مرا صدا میکند طاهره     طاهره  طاهره 

      با نوشتن این جمله که مورد خطاب خدا قرار گرفتم اشک شوق و هیجان در چشمانم حلقه بسته است

      بله مهربانم 

      بله خدایم 

      بله عزیرم 

      بله 

      بله 

      خداوندا من معجزه تو هستم ومیدانم بله گفتن مرا بی جواب  نمیگذاری و این بله گفتن مرا با هزاران معجزه در زندگی من جواب میدهی میدانم که به بالاتر از رویاهایم میرسانی

      من با چشمان تو خودم را باور میکنم 

      من با چشمان تو توانایی و استعدادهایم رامیبینم 

      من با چشمان تو برکات زندگیم را میبینم 

      خداوندا من قول میدهم که انسان عجولی نباشم وباصبر و توکل و امیدواری به تو در انتظار معجزات در زندگیم باشم 

      و میدانم که میتوانم پله های ترقی را به جای یکی یکی چند تا چند تا و در زمان کمتری بالابرم 

      من به معجزات الهی باور دارم 

      از تکرار این جمله خیلی درمن توان و احساس عالی شکل میگیره 

      شوهرم وقتی پسر بچه بود بادوچرخه بیرون شهر میره و از سراشیبی کوه با دوچرخه میاد پایین و یک سنگ جلوی چرخ میاد و از کوه سرازیر میشه و به قول خودش معجزه خدا بود که سالم از این حادثه بیرون اومد و طوریش نشد 

      مسیرهایی که میتونم به راحتی جز دریافت کنندگان معجزات خداوند باشم 

      من میدونم که تا چند وقت دیگه مغازه شوهرم اونقد قیمتش بالا میره که هم میتونم یک خونه با مغازه و پارکینگ و طبقه بالاش پشت بوم و گل خونه و باربی کیو باشه میخرم و تازه میتونم ماشینم رو هم عوض کنم 

      برای رسیدن به تناسب اندام مورد نظرم ادامه دادن این مسیر راحت ترین مسیر هست 

      و جالبه که من دیشب مینوشتم برای رفتن از این خونه و گرفتن خونه بهتر میرم وام میگیرم ولی امروز با فروش طلاهام و بالا رفتن قیمت و سود کردن من این مبلغ رهن تهیه شد و امروز یه خونه هم قول نامه کردم 

      خداوندا برای معجزات دیده شده و معجزات دیده نشده بی نهایت سپاس 

      خدایا یاریم کن تا از چشمان تو به خودم نگاه کنم 

      خدایا یاریم کن تا در این مسیر تغییر باقی بمانم و ادامه بدم 

      در پناه خدا باشید 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مونا طیبی
      1402/11/12 16:11
      مدت عضویت: 147 روز
      امتیاز کاربر: 680 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 43 کلمه

      سلام ممنون آقای عطار روشن 

      مطالب خیلی عالی بود 

      من به معجزات خداوند در زندگیم ایمان دارم وباور دارم 

      من در و جودم  صدای خداوند را می‌شنوم و هر روز و هر لحظه به آن پاسخ بله می‌دهم 

      چقدر موسیقی که برای متن‌ها می‌گذارید خوبه 

      بازم ممنونم ازتون 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 6 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 22312 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 3,040 کلمه

      با عرض سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گرامیم 

      استاد من عاشق معجزات الهی هستم که بیان به یکباره زندگی منو دگرگون کنن و اینم خیلی قبول دارم چون که خیلی فراتر از انتطار منه میگم فقط خدا ند میتونه این شرایط برای من رقم بزنه من هنوزم همین فکر دارم  وقتی فکر میکردم به معجزاتی که در زندگی من رخ داده میدیدم همش کار خداست  

      واقعا هم همین طور من خودم قبل از اینکه عضو سایت بشم چقدر تلاش میکردم تا یک ساعت فقط یک ساعت در طول ۲۴ ساعت روز آرامش داشته باشم ذهنم خالی باشه به هیچ چیزی فکر نکنم  دیگه با انرژی درمانی یکم موفق شدم ولی پایدار نبود در جین اون یکساعت هم کلی افکار در ذهنم میومد که اون مربی میگفت اگر اومد بهش توجه نکن تمرکزم بده به دم و بازدم ات ولی الان از روزی که عصو سایت شدم ابهتر بگم از لحظه ای که تحقیقم تموم شد فایلها رو گوش دادم اون آرامشی که سالها دنبالش میگشتم بیکباره به من داده شد و من اونو معجزه‌ای از طرف خدا میدونم خدایا شکرت برای تک تک معجزاتی که در زندگی من رخ داده 

      استاد من خیلی شنیدم که تو هر چی رو دوست داشته باشی خداوند هزاران هزار برابر بیشتر دوست داره 

      تو هر چی بخوای که وارد زندگیت بشه خداوند هزاران هزار برابر بیشتر دوست داره اون چیز وارد زندگیت بشه اون زمان اینو درک کردم اما الان سطح بالاتری از اونو درک کردم 

      الان اینو خوندم که من هر شرایطتی برای خودم بپسندد خداوند صدها و هزارها برابر بیشتر اون شرایط برای من می‌پسندم این که نوشتم شاید چند تا جمله باشه ولی معنی عمیقی داره و این باعث میشه من احساسم بهتر بشه امیدم بیشتر بشه حال دلم بهتر بشه به زندگی امیدوارتر بشم که هر چیزی که من دوست دارم خداوند هزاران هزار برابر دوست داره وارد زندگی من کنه این یک معجزه خیلی بزرگی برای من خدایا شکرت برای دونه دونه معجزاتی که برای من فرستادی و میفرستی خدایا شکرت 

      و اینکه من فکر کنم استعدا و توانایی ندارم یا کم دارم نگاه خداوند به من اینکه من سرشار از استعداد و توانایی خارق العاده هستم  این جمله چقدر به آدم امید میده و میدونم که واقعیت داره چون اینم یاد گرفتم که خداوند پیش فرض وجودی منو در ابتدا خلقتم در بهترین و بالاترین حد خودش قرار داده و الان داره میگه به من به زبان ساده‌تر که من درک بهتری داشته باشم خدایا شکرت 

      پس من  از الان به بعد فردی ناتوان بی استعداد نمیدونم این فرزانه دیگه مرد تموم شد از الان من فردی هستم سرشار از استعداد و توانایی خارق العاده چون خداوند م به من میگه تو اینها رو داری فقط باید باور کنی که داری فقط باید به من ایمان داشته باشی 

      کاملا می‌پذیرم چون تا الان با نگاه خودم به شرایط تواناییهام استعدادهای خودم به هر چیزی نگاه کردم خوب الان شرایط زندگی من اینه و اینم بگم با اینکه در این شرایط هستم خداروشکر میکنم که الان یه مقدار بیمار هستم از لحاظ مالی اوضاع خوبی ندارم روابط کسب و کار و…اما خداروشکر میکنم چون با سه سال قبلم خیلی خیلی خیلی فاصله دارم 

      من با نگاه خودم زندگی کردم این شرایط در زندگی من رقم خوردم و الان تصمیم قاطع گرفتم که من میخوام از الان با نگاه خدا وند زندگی کنم تا بهترین شادترین لذت بخش ترین امیدوارترین شیرین ترین گوارا ترین لحظات زندگیم تجربه و زندگی کنم سپاسگزار خداوندم باشم تا شرایط فراتر از انتطاری که خداوند برای من در نظر گرفته تجربه و زندگیش کنم خدایا شکرت خیلی بزرگی 

      من اینو کاملا می‌پذیرم اتفاقاتی که در زندگی من و دیگران رخ داده فقط کار خداوند بوده وقتی من داشتم فرزند دومم بدنیا می‌آوردم بچه بدنیا نمیومد اینجا خدا کمک کرد تا من و دخترم زنده باشیم و این بزرگترین معجزه زندگی من بود که اگر من اون یه تیکه کوچیک بیسکویت نمیخوردم الان ۲۰ سال بود که من و دخترم بام بهشتی شده بودیم و این فقط کار خدا بود 

      اینکه شوهر خواهرم تصادف کرد میگفت یکم مونده بود بره تو پرتگاه خوب جاده شهرستان ما کوهستانی در عین زیباییش خطر ناک هست اونجا هم کار خدا بود که ایشون زنده مونده بجز یه مقدار خراشیدگی خداروشکر آسیبی ندیده بود 

      بارها بارها بارها اتفاق افتاده چون همسر من با شیشه های ساختمانی سرو کار داره هم بار بر شیشه هست هم شیشه بر هم شیشه‌ای نشکن کار میکنه  اتفاقاتی افتاده که دستشو انگشتشو ببره یکم عمیق بوده خداروشکر آسیب جدی ندیده این نشونه اینکه خدا کمک کرده که آسیب نبینه 

      خودم یک دفعه هنگام خونه تکونی عید از چهار پایه افتادم پایین سرم چند بار عین توپ به زمین خورد خدارو شکر آسیب جدی ندیدم من گفتم مردم دیگه ولی خدا کمک کرد و من آسیبی ندیدم 

      و خیلی اتفاقات دیگه و خداروشکر که حال همگی ما خوبه الان زنده هستیم در پیشگاه خداوند حاضریم خدایا شکرت 

      من هم اون زمانیکه دکتر جوابم کرد دنیا رو سرم خراب شد فکر میکردم دیگه به آخر خط رسیدم ولی خدا کمکم می‌کرد جملاتی که من اموزش دیده بودم در ذهنم مرور میشد چرا در من نمیبینی که من میتونم تو رو شفا بدم مگر بیماری تو چقدر پیشرفت کرده که باور نداری من بتونم اونو شفا بدم  تو فقط از سرزمین نامیدی و یاس بیرون بیا در سرزمین امید آرزوها ساکن شو من اینجا با گلی هدایا منتظر تو هستم اینا فقط یه مقداری از حرفهایی بود که من یادم اومد به اونها توجه کردم اینم بود که به بیماری توجه نکن  اگر چیزی که میخوای الان نداری فقط بخاطر اینکه از ته قلبم اونو درخواست نکردی و خیلی جملات دیگه که در طول بیماری خداوند مرحله به مرحله بخدا همین جور بود کمکم کرد من الان تقریبا یکسال پیش بود بهمن پارسال بود بخدا قسم میخورم که من این روش در پیش گرفتم  دو ماه بعد دو روز مونده به عید من شفا  رو از خداوند دریافت کردم  درستکه بعد از عید چند باری من اونو تجربه کردم اما تقصیر خودم بود 

      من اون دارو ها رو زیر کابینت گذاشتم گفتم دیگه نیاز ندارم وقتی یه دارویی دیگه رو نیاز داشتم میرفتم زیر کابیت اونها رو میدیم یه ترسی در من ایجاد میشد که دوباره بیمار میشدم ولی یه دفعه به فکر افتاد که تو که خوب شدی بهتر اینها رو بریزی دور همش ریختم دور شاید بعصی هاش بازم نشده بودن اما ریختم سطل آشغال والان چند ماهه که خداروشکر در بهترین و بالاترین حد سلامتی خودم هستم بجز مشگل گوشم خداروشکر هیچ مشکلی دیگه ندارم خدایا شکرت اینو گفتم که بگم این نگاه خداوند بود که مرحله به مرحله به کمک من میومد شاید در حد یک جمله اما اون جمله بسیار تاثیر گذار بود من با همون یک جمله ها به شفا الهی رسیدم بله نگاه خداوند منو نجات داد نگاه خداوند مسیر زندگی منو تغییر داد نگاه خداوند منو شفا داد نگاه خداوند منو دوباره زنده نکر د نگاه خداوند باعث شد من الان در خدمت شما استاد عزیزم و دوستان گرامیم باشم خدایا شکرت برای لحظه لحظه زندگیم که حالم خوب شادم آرامش دارم روحیه عالی و بی نظیری دارم حال دلم خوبه خیالم راحته از زندگیم لذت میبرم روزم با آرامش به شب میرسونم و شبم با لذت به صبح میرسونم اینه همه رو مدیون نگاه خداوندم و راهنمایی استاد عزیزو گرامی عالیقدر بزرگوارم هستم بینهایت به توان هزار از شما سپاسگزارم اگر آگهی‌های شما نبود من الان اینجا نبود براتون بهترینها شیرینترینها لذت بخش ترینها سلامتر ترین لحظه رو آرزو دارم در کنار خانواده 

      من به معجزات خداوند باور دارم من به معجزات خداوند ایمان دارم 

      وقتی این جمله رو خوندم که هر رویایی برای خودت در نطر گرفتی خداوند هزاران برابر اونو برای تو در نظر گرفته  خیلی خیلی خیلی خوشحال شدم  چون من داشتم تو پنترس دنبال بک گراند گوشی برای نوشتن میگشتم اونجا نمیدونی استاد چه بگ گراندهای زیبا در زنگها و طرحهای مختلفی داره بابا نوئلی هم داره خیلی زیباست خیلی رنگهایی داره که من اونها رو خیلی دوست دارم چون زیبایی هم یکی از نماد خداونده د

      داشتم میگفتم یهو عکس یه بسته که نمیشه گفت یه عدل  عدل وقتی ما پنبه رو می‌چینیم  دستگاه اونو فشرده میکنه و در بسته بندهای خیلی بزرگ به شکل مربع در میاره میگن عدل گفتم شاید دوستانم ندونن عدل چیه خلاصه دیدم خیلی لذت بردم یه اسکرین ازش گرفتم روبام این بود که من این همه پول دارم هر وقت نیاز باشه ازشون استفاده میکنم  و الان که این جمله رو خوندم گفتم خداوند برای من هزاران بار بیشتر از اون در نظر گرفته  پس خیلی امیدوار شدم علاقمندیم به این دوره خیلی بیشتر شد مشتاقم ادامه بدم ببینم دست نوشته بعدی چی برای من به ارمغان آورده خدا در دستنوشته بعدی برای من چه پیامی داره خداجونم دوستت دارم 

      خلاصه برام خیلی لدت بخش امیدوار کننده بود خدایا شکرت 

      استاد من یه شرایطتی برای خودم در نظر گرفتم خلاصه اونو براتون مینویسم و باور دارم که خدا میتونه هزاران برابرش در زندگی من ایجاد کنه  

      که دلم میخواد یه خونه نزدیک دانشگاه ساحل میدون انقلاب تهران داشته باشم ۱۲۰ متر باشه یه حال داشته باشه با سه تا اتاق هر اتاق یه کمد دیواری بزرگ داشته باشه در حال هم یه کمد دیواری سراسری بزرگ داشته باشه منم برم خیابان امین حضور گاز یخچال ماشین ظرفشویی و لباسشویی اینا رو بخرم بعد بازار شوش هم برم لوازم خونگی مثل سرویس‌ها رو بخرم پرده شیک و جدید و…..رو تهیه کنم برم برای ۵ الی ۶ سال اونجا زندگی کنم  الان من این شرایط برای خودم میخوام هرگز نمیتونم تصور کنم تا حالا که نتونستم تصور کنم هزاران بار بیشتر این شرایط چی میشه ولی میدونم که خداوند برای من در نظر گرفته 

      نگاه خداوند خیلی دوست دارم یعنی من چی درباره خدا شنیدم چی دارم می‌شنوم میخونم اصلا قابل قیاس نیست همون میدونیم نمیخوام توضیح بدم خدایا شکرت 

      اینکه من یاد گرفتم میدونم که من خدایی درون خودم دارم که همیشه و همه جا مراقب منه و همواره داره منو هدایت و حمایت میکنه  اینو میدونم اما هنوز خوب درکش نکردم احساس میکنم 

      اینکه الان باور کنم که خداوند اگر من به در بسته ای برخورد کنم کلیدش دست خداوند به موقع به من میده اون کلید همین که براتون در مورد بیماری گفتم این موضوع اثبات میکنه من به در بسته در زندگیم برخورد کردم خداوند مرحله به مرحله به من کمک کرد تا من به شفا برسم این برام اثبات شده 

      یا هر کجا دیگه وقتی یه مشکلی داشتیم یعنی به در بسته در زندگیمون برخورد کردیم  و اینکه خداوند به ما میگه چکار کنیم یعنی کلیدش بهمون میده تا ما راحتر باز کنیم 

      مثلا سویچ ماشین توی ماشین جا مونده یه در بسته میشه دیگه خداوند تو فکرت میندازه که بهتره یه کلید ساز بیاری یا از فلانی که بلده کمک بگیر یا برو خونه کلید زاپاس بیار و….اینا کلیدهایی هستند که خداوند به ما میگن و ما انجام میدیم مشکل حل می‌کنیم 

      من یه دوره‌ای از زندگیم سال ۸۸ تا تا ۹۱ یه ماشین پیکان طوسی ۵۷ داشتم  رفتم دخترم ببرم پیش دبستانی از صندوق چیزی برداشتم سویچ اونجا جا گذاشتم در صندوق بستم یهو یادم افتاد سویچ مونده همون لحظه یه آقایی از اونجا رد میشد رفتم سلام کردم لطفلک آقاهه خیلی ترسید گفتم ببخشید میشه کلینتون به من یه لحظه بدید من سویج تو صندوق جا گذاشتم گفت کلید من به ماشین شما نمیخوره گفتم این صندوق با هر کلیدی باز میشه خلاصه اومد کنار ماشین من در صندوق باز کردم سویچ برداشتم کلید تحویل دادم تشکر کردم رفتم  باور دارم که خداوند اون آقاهه رو تو اون سرما برای من فرستاده بود درستکه رفته بود نون بگیره اما چرا من جلوتر یا عقب‌تر یا جای دیگه سویچ جا نزاشتم پس این ثابت میکنه اون آقا حکم همون کلید داشت که خداوند به من داده تا من مشکلم حل کنم 

      بله من همچین احساسی دارم احساس میکنم شرایط من همیشگی چون ۱۲ سال در این خونه دارم زندگی میکنم هر کاری هم کردم خونم به فروش نرفت و نمونه هم در زندگیم داشتم که در خونه قبلی داشتم ۱۸ سال اونجا زندگی کردم شرایط هم همین میگه که این شرایط همیشگی 

      منم مشکلات زیادی دارم اوصاع مالی خوبی ندارم روابط خوبی با اطرافیان ندارم کلی افکار دارم که عید پول ندارم این همه وسایل لازم دارم اوصاع کاسبی همسرمم که خوب نیست یه روز کار هست ده روز نیست و….

      اما از زمانیکه دوره روانشناس لاغری خود باش  شروع کردم کلی احساس آرامش کردم کلی خوشحال شدم که آهان بلاخره این همون چیزی من میخوام تا زندگی بهتر خلق کنم اما بعدش با این دوره آشنا شدم مطمئن شدم ایمان دارم که زندگی با کمک خداوند بهترین زندگی من همیشه آرزوشو داشتم میگفتم دوست دارم زندگی با طعم خدا رو تجربه کنم الان به این آرزوم رسیدم دارم قدم به قدم زندگی با کمک خداوند یا طعم خدا رو تجربه و زندگی میکنم خدایا شکرت 

      و واقعا امیدوار شدم که این دوره به من کمک میکنه من هر آنچه نیاز دارم برای یه زندگی خوب تجربه کنم خدایا شکرت 

      من هم وقتی متوجه شدم که نگاه من با نگاه خدا خیلی متفاوته هنوز هیچ چیزی هم احساس نکردم هیچ تغییری ندیدم ولی نور امید در قلبم ایجاد شد که میشه از این طریق زندگیم دگرگون کنم  

      من هم منتظر معجزات الهی در زندگی ام هستم 

      من منتظر مشاهده تغییرات خیلی عظیم و باور نکردنی در زندگی ام هستم  من از امروز سعیم میکنم که در طول رو انتطار از خدا داشته باشن که زندگی منو دگرگون کنه  من منتظرم که خداوند با معجزات الهی خودش پشت سر هم در زندگیم وارد کنه من دریافت و تجربش کنم از اعماق وجودم از ته قلبم با عشق با شادی که اشک شوق میریزم از خداوند بزرگ و بخشنده روزی دهنده تشکر کنم 

      منم دیگه این نگاه به خودم ندارم که من انسانی همیشه بیمار هستم  من انسانی بی پول هستم من انسانی هستم که هیچ شغلی نداره برای کسب درآمد من انسان نیازمندم که همسرم پولی به من بده و….رو دیگه کنار میذارم رها میکنم و 

      میشم انسانی که خداوند دوستش داره خدا ند بهترینها رو براش میخواد خداوند اونو سالم سلامت خلق کرده و براش بهترین بالاترین حد سلامتی ثروت روابط شغل و هر چیزی که من در زندگی نیاز دارم تازه‌تر زندگی کنم از زندگیم لذت بیشتری ببرم برام مقرر کرده فقط باید معجزات خدا ند باور کنم من معجزات الهی خداوند باور دارم میدونم با توکل بر خدا به هر آنچه نیاز دارم تجربش میکنم خدایا شکرت 

      منم سعی میکنم باور کنم که من انسان بی پولی نیستم نگاه خداوند نسبت به من اینکه همه چیز فروان پول زیاد من منبع ثروت و برکت هستم منو باور کن معجزات منو باور کن من تو رو سیراب از هر چه نیاز داری میکنم من خداوند من معجزات الهی باور دارم 

      من هم نگاهم رو با نگاه خداوند جایگزین میکنم 

      من باور دارم که کسب و کاری ندارم و من نمی‌توانم در کسب و کاری که دارم بافت لباس بچه گانه پیشرفت کنم رو با نگاه خداوند که میگه بنده من نگران نباش من از زیر سنگم که شده برای تو بهترین شغل در نظر میگیرم که بتونی کسب درآمد کنی نیازهای خودتو دیگران اطرافیانت برآورده کنی ایجاد میکنم 

      و اینکه اگر دوست داری در شغل خودت پیشرفت کنی من بهترین مشتریان که عاشق بافت لباس بچه گانه هستند رو مشتریانی که دست به نقد هستند راحت کارت میکشن راحت پول خرج میکنن برای بافت با دست ارزش قائل هستند بهتریناشونو برات میفرستم من هستم تو نگران نباش تغییر میدم با توگل به خدا ادامه میدم 

      مهم نیست تا حالا چه افکاری داشتم در مورد خودم چه نگاهی به خودم داشتم من به این عقیده و باور دارم که اگر الان اینجا هستم فقط هدایت خداوند بوده و خداوند مرا فرا خواسته تا معجزه زندگی خودم باشم من باور میکنم که خداوند این نوشته ها رو برای من قرار داده تا به ندای خدا پاسخ بدهم  بله بله بله بله بله من به ندای خدا پاسخ میدهم 

      من خیلی سعی کردم اما صدای ندا ی خدا رو نشنیدم ولی این عبارت‌ها رو تکرار میکنم تا صدای ندای خدا ند را بشنوم من به معجزات الهی ایمان دارم من به معجزات الهی باور دارم 

      درسته من تا حالا خیلی معجزات الهی در زندگیم تجربه نکردم هنوز عظمت و بی حد حصر خداوند ندیدم هرگز نمیتونم تصور کنم خیرو برکاتی که خداوند میتونه وارد زندگیم کنه میدونم که نگاه من به خودم زمین تا آسمان نسبت به نگاه خدا ند به من تفاوت داره من سعی میکنم از چشمان خدا به زندگیم به هر چیزی نگاه کنم مثل خدا فکر کنم من ادامه میدم به گفته های خداوند عمل میکنم تا خداوند زندگی منو دگر گون کنه

      من احساس خیلی خوبی دارم که در این دوره شرکت کردم اطمینان دارم که من با این دوره به نتایج فراتر از انتطارم میرسم 

      من مطمئن هستم که خداوند مرا در صف انتطار قرار داده تا معجزات الهی رو وارد زندگی من کنه 

      من سلامتی و تناسب اندام ایدهالم میخوام تجربه کنم  من در سرزمین لاعر ساکن شدم و خداوند پشت سر هم همزمانیهایی رو در زندگی من رقم میزنه خودش گفته از ۹ به ۶۳و ۶۴ میبرمت که من بتونم سلامتی و تناسب اندام ایداهلم و تناسب در تمام جهات زندگی ام ایجاد میکنه و من معجزه زندگی خودم میشم 

      من خیلی بلد نیستم مسیر زندگیم ترسیم کنم اما سعیم میکنم 

      من یه شعل خوب میخوام خداوند برای من شعلی در نظر میگیره مشتریانی می‌فرسته که منبجای روزی ۲۰ هزارتون روزی ۲۰۰ هزار تومن  وارد زندگیم میکنه   

      من سلامتی کل جسمم میخوام نگاه خداوند اینکه بنده من من سلامتی ماورا طبیعی به تو دادم باور کن ببین از همین الان به بعد در چه وضعیتی از سلامتی هستی اونوقت معجزات منو باور میکنی

      خدای من به ندای تو پاسخ میدهم خدای بزرگ و مهربانم من باور دارم ایمان دارم که تو سلامتی ماورا طبیعی برای من در نطر گرفتی و خواستس پس از الان من فکر بیماری رها میکنم و باور سلامتی ماورا طبیعی در دهنم ایجاد میکنم بجای بیماری میگم خداوند برای من از اول خلقتم تا آخرین روزی که زنده هستم سلامتی ماورا طبیعی در نطر گرفته من از الان سلامتی ماورا طبیعی تجربه و زندگی میکنم خدایا شکرت 

      من تناسب اندام ایدهالم که وزن ۵۰ کیلو سایز ۳۶ قد ۱۶۵ بود که بعد ا تعییر دادم ۱۸۰ کردم میخوام میدونم که خداوند برای من بهترین و بالاترین مقرر کرده پن باور میکنم این عبارت تکرار میکنم تا خداوندوارد زندگیم کنه 

      استاد ایکاش برای تمرین سوم یه مثالی میزدید تا منم بتونم به دهنم بیاد باید مسیر فرضی برای خواسته هام ایجاد کنم 

      من بلد نیستم این تمرین بنویسم تا اونجا که تونستم نوشتم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سحر
      1402/11/12 14:48
      مدت عضویت: 323 روز
      امتیاز کاربر: 7172 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,503 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز و مهربانم و دوستان گرامی 

      استاد نمیدونم چطوری احساس خودم رو بیان کنم اما بشدت آگاهی های این دوره مطابق با گفت و گوی درونی منه که حدود یک ماه شروع شده بود، من از پارسال درمورد خواسته هام خیلییی با خودم و خدا خلوت میکردم و از اعماق وجودم از خدا کمک و هدایت میخواستم همه چی برام مبهم بود و به خدا میگفتم که واقعا نمیدونم چطوری اما تو باید بلد باشی خیلی ابهامات داشتم که کم کم خدا قدم به قدم برام واضح میکرد.

      من همیشه برای لاغری تلاش میکردم بیشتر از یک سال بود تلاش جسمی شدید و تقلای شدید داشتم برای لاغر شدن اما اوضاع روحی و فکریم روز به روز بدتر میشد تقلاهام خیلیی بار روانی زیادی برام ایجاد کرد علاوه بر اینکه از لحاظ جسمی خسته شده بودم از لحاظ ذهنی میتونم بگم هممه گی فرمول های چاقی ذهنم که از بچگی ایجاد شده بودن، همممه پررنگ شده بودن همه بیدار شده بودن همه باهم و صداشون مثل صدای آژیر خطر بود که گوش آدم از صداش خسته میشه.

      اون زمان دیگه کم کم داشتم تسلیم میشدم داشتم تسلیم خدا میشدم.

      وقتی فایل مقدمه این دوره و متنش رو خوندم تمام یک سال و نیم اخیرم یعنی یک سالو نیم قبل از ورودم به سایت اومد جلوی چشمم. و اخیرا شرایطم در این یک ماه که مدام حس میکردم خدا در پاسخ به خواسته ام داره بهم میگه قراره خیلیی چیزا تو زندگیت تغییر کنه اما بازم ابهام داشتم که با خودم گفتم اره اینبارم قراره کلی تغییرات ایجاد بشه که هرزگاهی از شدت ذوق و بعضا ترس اشک میریختم و به خدا میگفتم حس میکنم ی چیزایی داره تغییر میکنه اما نمیدونم چیه ولی تو میدونی و بعد از مدتی صداش رو میشنیدم.

      صدایی که وقتایی که آرومم و حسم خیلی خوبه واضح میاد و انگار یک بار حرفشو میزنه و من تقریبا میتونم بگم که دیگه این صدارو میشناسم

      \"💕\"/

      اما خیلییی برام جالبه استاد که حرف های این دوره با حال و هوای این روزای زندگیم همزمانی شگفت انگیزی داره انگار خدا از زبان شما داره باهام واضح حرف میزنه و قبل اینکه با این وضوح باهام صحبت کنه از لحاظ روانی و ذهنی منو آماده کرده بود.

      \"💓\"/
      • میتونم بگم جذاب ترین و شیرین ترین معجزه خدا که توی ذهنم خیلییی پررنگه؛ هدایت شدنم به سایت تناسب فکری  هست، که من اگر خودم میخواستم بهش فکر کنم نمیدونستم چند سال بعد بهش دست پیدا میکردم.
      • استاد من به تجربه متوجه شدم که زمانی هدایت خدارو دریافت میکنم که دوتا اتفاق درونم رخ بده؛
      • یک :اینکه دست از تقلا بردارم منظورم فقط تقلای جسمی نیست، بلکه تقلای فکری هم هست اینکه من حتی تقلا نکنم برای مساله ام دنبال راه حل باشم.
      • دوم: اینه که ایمان داشته باشم یا نگرشم نسبت به خدا این باشه که خداوند صاحب راه حل های بینهایت هست.خداوند برای هر فردی راه حلی داره که فرد نسبت به اون راه حل میتونه پذیرش داشته باشه.
      • هدایت شدن من به این سایت به این طریق بود که من قلبا تسلیم شدم و گفتم دیگه حتی نمیتونم توی فکرم دنبال راه حل باشم و به خدا گفتم تو حتما برای من راه حلی داری که بتونم بپذیرمش و همون شب بعد از اینکه من تماما تسلیم شدم مثل آب خوردن به ساده ترین شکل ممکن هدایت شدم به طوری که هررر وقت به اونشب فکر میکنم بارها توی دلم میگم خدایا تسلیم تو شدن ارزشش رو داره بخدا ارزش داره چون من اون زمان فقط به فکر لاغری بودم اما وقتی وارد سایت شدم و شروع کردم با تعهد ادامه دادن تو زمینه هایی تغییر کردم که تصورشو نمیکردم و اینجاست که استاد معنی حرفتون رو میفهمم که نگاه خدا به ما فراتر از نگاه و انتظار ماست.
      • من با آموزش های این سایت به خودشناسی دارم میرسم تازه دارم سبک شخصی خودمو کشف میکنم و میشناسم، دارم با خودم به صلح میرسم حس میکنم خودمو دوست دارم کارهایی رو انجام میدم فقط به خاطر دل خودم. دارم یاد میگیرم برای دلِ خودم زندگی کنم. اعتماد به نفسم داره واقعا ترمیم میشه و خیلیییی تغییرات دیگه که معجزه اس برام.
      • خداوند واقعا فراتر از لاغری رو به من هدیه داد من از تنها شدن با خودم حالم بد میشد اما الان خودم فرصت ایجاد میکنم که تنها باشم از تنها بودن با خودم لذت میبرم.از قدم زدن با خودم لذت میبرم.
      • دارم به دنیای اطرافم با حس خوب نگاه میکنم.به صدای پرنده ها گوش میدم.به آسمون نگاه میکنم و به مردم با حس خوب نگاه میکنم. قبلنا تا مجبور بودم ی مسیری رو تنها باشم زود هندزفری رو تو گوشم میذاشتم و آهنگ گوش میدادم اما الان ترجیح میدم یا فایل گوش بدم یا در سکوت فقط به صداهای اطرافم گوش بدم.
      • استاد من شدم‌مثل یه بچه ای ک از راه رفتنش لذت میبره مثل بچه که تازه راه رفتن یاد میگیره و ذوق داره منم اینجوری شدم وقتی کسی تو کوچه نیست از سکوها میپرم ی تیکه رو میدوم لذت میبرم از سبکی جسمم و فکرم.
      • اخیرا متوجه شدم با بچه های کوچیک دارم هم بازی میشم.پا به پاشون میدوم توپ بازی میکنم .نوه هامون از بیرون اومدن با من و بازی کردن باهام لذت میبرن و من بیشتر لذت میبرم که از لحاظ جسمی میتونم باهاشون بازی کنم سرسره بازی کنم تاب بازی کنم اونم با سرسره بچه ها نه از اون بزرگاش.
      • خب اینا برای من معجزه اس دارم سحری رو تجربه میکنم که قبلا تجربه نکرده بودم.یه حس و حال تازه که در اوقات تنهاییم تجربه اش میکنم و زمانی این تجربه هارو پیدا کردم که با این سایت آشنا شدم و استفاده کردم.
      • واقعا نگاه خدا فراتر از نگاه ما به خودمون هست.
      • روابطم واقعا تغییر کرده استاد با انسان هایی برخورد میکنم که سراسر مهربونی و محبت هستن. خیلی از روابطم با انسان ها دارم لذت میبرم.
      • از معاشرت با مردم استقبال میکنم بر عکس گذشته ام
      • خب این معجزه اس استاد
      • دارم در جریان زندگی روزمره متوجه میشم کجاها طبق الگوی قدیمی رفتار میکنم کجاها طبق الگوهای والدین و مردم رفتار میکنم و همون موقع با خودم صحبت میکنم که نه دیگه این سبک‌مورد پسند من نیست.
      • من همیشه دوست داشتم موهامو کوتاه کنم اما ترس داشتم به خاطر الگوهای خانواده و جامعه تا اینکه بعد از آموزش های سایت که حالم با خودم خوب شده خیلی راحت با ذوق و شوق موهامو بعد از ساااالها جرات کردم کوتاه کنم که تو عکس پروفایلم میبینید و اخیرا هم میخوام موهامو برای دل خودم خیلییی کوتاه تر کنم‌ک تا الان فقط به خاطر ترسم اینکارو نکردم اما قراره به زودی اینکارو میکنم و سعی میکنم تو عکس پروفایلم نشون بدم
      \"😇\"/
      • من حس میکنم تو زمینه های دیگه ای از یک ماه اخیر زمزمه های تغییرات دیگه ای توی زندگیم رو در قلبم میشنیدم و الان  که این دوره رو شروع کردم مهر تایید زده به صدای قلبم به صدای خدا که خیلییی آروم آروم داره منو اماده تغییر میکنه و متوجه شدم عادت خدا اینجوریه که قدم به قدم بهت میگه یه هو همه مسیرو نمیگه بهت وقتی اول بار صداشو شنیدی و گفتی چشم بهت میگه آفرین حالا اینکارو هم انجام بده خیلییی آروم و بدون استرس مارو پیش میبره و چقدر خوبه.
      • من در چندتا زمینه به مدت تقریبا یک‌ماهه که انتظار تغییر از جانب خدارو دارم و میبینم که متناسب با این انتظار من دارم خود به خود رفتارهایی رو انجام میدم که منِ قبل اصلا نمیتونست انجام بده اما الان خود به خود میبینم دارم‌پیش میرم.
      • انتظار دارم از کار فعلیم با حس خوب کااامل خداحافظی کنم.که فعلا قدم های اول رو برداشتم و به خدا اعلام کردم و فقط و فقط به خاطر ایمان خدا این قدم رو برداشتم.
      • انتظار دارم که خداوند منو به حرفه یا کار مورد علاقه ام هدایتم کنه یعنی به من توانایی شناختن و دیدنش رو بده و کمکم کنه در راه انجام دادنش هدایتم کنه.
      • انتظار دارم که شریک عاطفی خودم رو پیدا کنم و خدا این همزمانی رو برام رقم بزنه چون تازگیا حس میکنم آمادگیشو دارم و دوست دارم که ازدواج کنم.
      • انتظار دارم که باورهای سلامتیم عااالی بشن تا الان سطح سلامتیم خیلییی بهبود پیدا کرده بخصوص که با آموزش های سایت دارم سعی میکنم نسبت به مواد خوراکی نگرش بد نداشته باشم و برچسب نزنم.
      • انتظار دارم که از لحاظ درآمد پیشرفت کنم چون تا یک‌ماه پیش ترسم از کنار گذاشتن شغلم بحث درآمد بوده اما بعد که تصمیم قطعی گرفتم که کارمو کنار بذارم با خدا خیلی صحبت کردم و گفتم خودت باید برام درستش کنی من با ایمان به تو دارم قدم برمیدارم و این قدم اول هم شنیدن هدایت خودت بوده پس باقیش با خودت
      \"💓\"/
      • خیلییی خوشحالم بابت این دوره بابت اینکه فرصت اینو پیدا کردم که در این دوره شرکت کنم بابت سلامتی چشم و گوشم که میتونم بخونم بشنوم و این آگاهی رو دریافت کنم بابت اینکه من عضو این سایت ارزشمند هستم و روز به روز ذوق و شوقم برای ادامه دادن بیشتر میشه خدارو شکر میکنم بابت داشتن استادی مهربان و پر از آرامش در عین حال سرشار از ذوق و شوق زندگی، سرشار از ذوق و شوق برای آموزش و انتقال آگاهی به ما
      \"🙏🏻\"/
      • خدارو بابت این سعادت سپاسگذارم
      \"🙏🏻\"/
      • استاد مهربونم سایه تون مستدام باشه
      • همیشه باشید همیشه بمونید هیچوقت خسته نشید
      \"🙏🏻\"/
      \"💕\"/
      • دوستتون دارم
      \"🌹\"/
      \"🌹\"/
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا نصر
      1402/11/12 10:46
      مدت عضویت: 210 روز
      امتیاز کاربر: 995 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 290 کلمه

      من به معجزات خداوند ایمان دارم 

       با خوندن این مطلب به خصوص اون قسمت  به ندای خداوند بله بگویید صدای خدا را از  اعماق قلبم شنیدم  وبی اختیار اشک شوق ریختم خدا را شکر که یادآوری شد بهم که خداوند برای من بیشترین نعمت ها وبهترین اتفاقات خوب  را می‌خواهد واز طرف من فقط ایمان به خداونده که میتونه بهترینها را برام رقم بزنه 

      من به معجزات خداوند ایمان دارم 

      همین که من الان میتونم رانندگی کنم وازش لذت ببرم معجزه ی خداونده چون قبلا اینقدر می‌ترسیدم که همیشه فکر میکردم کاریه که برای من محاله ولی خداوند این توانمندیم را برام آسون کرد 

      اینکه یه مغازه خریدیم که خریدنش معجزه بوده ومیخواستیم اجاره اش بدیم با اینکه خودمون بیشتر نیاز داشتیم که بریم توش ولی چون بدهکار بودیم گفتیم اجاره میدیم ولی ته دلم من میخواستم که خودمون بریم مصادف شد با همون گرونی های سال ۹۷ وهمه ی کارهای بازار نقدی شد به خاطر گرونی وما هم به همین خاطر که دیگه نقد کار میکردیم پول دستمون اومد وراحتر تونستیم بدهی های مغازه را بدیم وخودمون کارمون را داخلش شروع کنیم یعنی فقط کار خداست که میتونه گرونی که همه از ش می‌نالند را برای مایه خیر وبرکت وفزونی قرار بده همینه که میگند هر چی از طرف خدا برسه فقط خیر وبرکت

      من توی صف اینم که خدا کمک کنه زبانی را که  دارم میخونم خیلی خوب وعالی بتونم صحبت کنم  وازش به درآمد عالی برسم 

      وزنم را به تناسب برسونم هرچند همین الان هم درمسیرم وخیلی توی این روند عالی پیش رفتم 

      پسرم توی بهترین حالت ممکنی که خودش دوست داره خدمت سربازیش را بگذرونه

      بتونم شخصیتم و عزت نفسم را که دارم روش کار میکنم به بهترین حالت برسونم تا بهتر بتونم با ترس هام روبرو بشم 

      درآمد عالی با خدمتی عالی داشته باشم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار razieemohammadi
      1402/11/12 06:08
      مدت عضویت: 1495 روز
      امتیاز کاربر: 8313 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 465 کلمه

      اولین مورد هماهنگی با این نیرو 

      اولین مورد تغییر این نوع نگرش  در مورد خودم و این نیرو ی خداوند این است

      از اون چیزی که من در حق خودم لایق میدونم هزاران بار بیشتر و بهترش را خدا برام لایق میدونه و میخواد

      چون من مخلوقشم فارغ از هر چیز که هستم خوب یا بد

      خدا بیشتر از من برای من میخواد ولی من باور ندارم

      من باید باور کنم که من به معجزات الهی ایمان دارم

      با توکل و ایمان به این خواستنش

      نوع نگاهم به خودم اینه :

      بنده حقیر ناچیز اما همه چیز دان که خودش باید برا بدست آوردن همه چیز زندگیش تلاش کنه چون خودم بهتر از خدا میدونم خدا برا من نمیخواد خودم باید کاری بکنم تا دیر نشده تا فرصت‌ها از دست نرفته نباید به خدا اعتماد کنم خودم بهتر میدونم چیکار کنم پس فکر میکنم و روی حساب کتاب خودم جلو میرم و اونچیزی که به نظر خودم عقلانی و شدنی و درست نیست را خط میزنم میزارم کنار

      خدا اگر میخواست برام درست کنه که تاالان کرده بود خودم باید کاری کنم تلاش کنم تقلا کنم تا به اون جایی که میخوام برسم 

      تا وقتی این نوع نگاه من به خودم و خداونده معلومه که همش در نگرانی اضطراب و تلاشم و به پوچی هم میرسم

      من به قدرت خداوند توی زندگیم و نقشش توی زندگی بادر و ایمان ندارم صداشو وقتی تو وجودم فریاد کشیده نشنیدم چون با عقل محدود و دودوتا چهارتایی خودم میخوام همه چیو حتی خدا رو ببینم و باورش کنم

      درگ من از خدا این نیروی با عظمت از همان کودکی اشتباه بوده و هنوز هم هست ولی تا چکش آهسته آهسته یخ ها را بشکنه زمان نیازه

      مثال‌هایی که از معجزات زندگیم میتونم بزنه همون چکشه که میتونه یخ را باز کنه

      من چرا اینقدر رو خودم حساب میکنم چرا رو عقل محدود خودم اینقدر حساب میکنم 

      وقتی من مخلوق نیرویی هستم که سراسر عشق و فراوانیه و طبق سیستم و قوانین خودش حرکت میکنه چرا به خودم شک نمیکنم به طرز نگاه شرک آلود و شرم آور خودم چرا شو نمیکنم ولی به خدایی خدا که اونجور که من از نظر و عقل محدود خودم خواستم عمل نکرده 

      من چقدر برا خودم خوب میخوام؟ خیلی کم و حقیرانه اصلا خودم رو در حدی نمیبینم که خوب زندگی کنم فکر میکنم زندگی بر خلاف منه و منم در خلاف جهتش فقط بایدتقلا کنم که تو این باتلاق که خودم برای خودم ساختم غرق نشم 

      استاد از زبان خدا اومده تا اون نجوا را در من قوی و پررنگ کنه و نوید شناخت خدا و ….را بهم بده ولی مقاومت ذهنی همش دلایل مختلف بیرونی را برام میزنه 

      چرا اینقدر پست و حقیرانه به خودم نگاه میکنم چرا خودم را طبق نگرش های انسانی ارزش گزاری کردم 

      در صورتی که خداوندی که خالق مته و تمام آفریده هاش را یه سمت کمال هدایت میکنه را باورش نکردم تو زندگیم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Azadeh
      1402/11/12 04:55
      مدت عضویت: 1688 روز
      امتیاز کاربر: 1500 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 136 کلمه

      من به معجزات الهی باور دارم

      من به معجزات الهی باور دارم

       من به معجزات الهی باور دارم

      من معجزه زندگی خودم هستم

      خداوند مرا در صف تغییر و تحول زندگی وارد کرده

      من به ندای خدای درونم پاسخ مثبت می دهم

      من منتظر خیر و برکاتی فراتر از تصورم در زندگیم هستم

      من با چشمان خداوند به خودم می نگرم و آن گونه که او در مورد من فکر می کند درباره خودم می اندیشم.

      من با حفظ ایمان و توکل و امیدواری به زندگیم ادامه می دهم و خداوند معجزات خود را به راحتی و با شتابی وصف ناشدنی وارد زندگی من می کند.

      و این نتیجه ایمان به دریافت معجزات الهی است.

      آقای عطار روشن نازنین و بزرگوار از شما هزاران بار برای انتقال این آگاهی ها سپاسگزارم. راهتان روشن به نور قلبتان و مسیرتان هموار.

      برای همگی هم مسیران نازنینم آرزوی موفقیت دارم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار پونه عدل تهرانی
      1402/11/12 00:57
      مدت عضویت: 1707 روز
      امتیاز کاربر: 15295 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 867 کلمه

      به نام خدای مهربان 

      وقت بخیر عزیزان 

      معجزات الهی رخدادها و اتفاقاتی هستند که به یکباره در مسیر زندگی ما قرار می گیرند و شرایط زندگی ما را دگرگون می کنن .معجزات الهی ممکن است در طی چند ساعت ،روز و یا هفته و سال وارد زندگی ما شوند اما از آن جهت که فراتر از انتظار ما هستن اطمینان داریم که فقط خداوند می تواند آن شرایط را برای ما رقم بزند . از طرفی مطمین هستیم شرایطی که با آن مواجه هستیم در شرایط عادی زندگیمان نیاز به زمان بیشتری برای تحقق دارد در حالی که با کمک خداوند در مدت زمان کمتر نتایج فراتر از انتظار را تجربه می کنیم ..

      واقعا هر روز این معجزات اتفاق میافته و بعضی موقع ها ما متوجه نمی شیم چون توجه نمی کنیم . چند سالی هست که من خیلی دقت می کنم به این معجزه ها و اصلا تقلا و اینها نمی کنم همون با ایمان داشتن و دعا می بینم ولی در مواردی که چندین سال پیش برامون خانوادگی مسیلیهای پیش اومده بود و همه تقلا می کردن نه این آدم اونجا اینجور می گه اون اونطور من فقط کار خودم و می کردم و همه مسایل به لطف خدا جور شد و مانند معجزه .حالا من هر از گاهی فکر می کنم ولی به کسی  در موردش صحبت نمی کنم چون دیگه یاد گرفتم که درباره مشکلات صحبت نکنم به چیزی که نمی خوام توجه نمی کنم .

      و الان هم یه مسیلهای هست که باور دارم خدا یه معجزه ای می کنه برام مثل همیشه و هر روز منتظر این هستم . من به خدا ایمان دارم .

      ااینو خیلی دوس دارم که می گه من باور دارم نگاه خداوند به من همیشه فراتر از نگاهی است که من به خودم دارم .اگر من خودم را لایق فلان شرایط در زندگی می دانم خداوند مرا لایق صدها و هزاران برابر آنچه برای خود می پسندم می دارند ..اگر من عقیده دارم استعداد خاصی ندارم یا توانایی من معمولی و پیش پا افتادست نگاه خداوند اینه که من سرشار از استعداد و توانایی خارق العاده هستم .

      هر نگاه و نگرشی درباره خودتان دارید باور کنید خداوند هزاران برابر بزرگ‌تر از آن چیزیست کن درباره خودتان می دارید یا تصور می کنید .اگر با نگاه خودتان زندگی کنید قطعا نمی تونین از توانایی ها و استعدادهای که خداوند در وجود شما قرار داده استفاده کنید .اما اگر با نگاه خداوند به خودتان حرکت کردن و در جهت خواسته های خود تلاش کنید نتایج عالی و شرایط فراتر از انتظار را تجربه خواهید کرد .تجربه و دریافت آنچه خداوند برای شما در نظر گرفته فقط نیاز به باور کردن دریافت معجزات الهی دارد.اینکه باور کنید خداوند به عنوان خالق همواره مراقب و پشتیبانی شما در زندگی است . این جمله همش منو یاد مادر بزرگم می ندازه همیشه این دعا رو می خوند یادمه چندین سال پیش اومده بود منزل ما همیشه صبح ها می رفتن پیاده روی بعد دیر شد مامانم گفت پونه مامان نیومد خلاصه دوتایی رفتیم همه جا رو گشتیم پرسیدیم . بعد دیگه من گفتم بهتره به پلیس خبر بدیم زنگ زدم مشخصاتشو گفتم و خلاصه خیلی سریع زنگ زدن بهمون گفتن فلان جاست بیاین دنبالش که وقتی رسیدیم بهش تمام تنش می لرزید چون زبان هم بلد نبود و خیلی از خونه دور شده بود گم کرده بود . خلاصه می گفت مادر همش دعا خوندم و می گفتم دیگه کسی منو پیدا نمی کنه ولی همیشه این دعا رو می خوند خلاصه آوردیمش حالا این یکی از معجزات بود واقعا .که خدا همواره مراقب و پشتیبانی ماست . 

      من الان اگه بخوام همه رو بگم باید کتاب بنویسم واقعا . اینکه باور کنید حضور شما در این دنیا یکی از معجزات الهی است و شما اینجا هستید تا معجزات بی نهایت خداوند را تجربه کنید . یه جایی می خوندم که هر روز وقتی بیدار می شی و زنده هستی یعنی خداوند باهات کار داره هنوز این معجزه است .

      نگاه خداوند به خودتان را جایگزین نگاهی که درباره خود دارید کنید تا انگیزه و اشتیاق شما برای حرکت کردن و خلق رویاهاتون چند برابر شود .

      من به معجزات الهی ایمان دارم .من به معجزات الهی ایمان دارم .

      و واقعا هم همینطوره من اگه مسیله ای پیش بیاد تا اونجایی که می تونم به کسی نمی گم . و فقط به خدا دعا می کنم دقت کردم اگر کسی ندونه و راجبش حرف نزنیم اصلا راحت‌تر و خیلی سریع تر حل می شه تا اینکه هی بگی به این و به اون کلا اگر چیزی به کسی بگی ما که اینجاییم تا ایران و اونور دنیا می رسه . چرا چون همه سوژه پیدا می کنن به هم می گن . خدا می گه تو هرگز خیر و برکاتی که من می تونم وارد زندگیت کنم را نمی تونی تصور کنی .نگاه من به تو فراتر از نگاه تو به خودت است .مواقعی وجود دارد که من کم کم نعمت هایم را وارد زندگیت می کنم .در این شرایط تو باید ایمانت و حفظ و با توکل و امیدواری به زندگی ادامه بدی و روزها رو سپری کنی . در این صورت معجزات خودم را وارد زندگیت می کنم . و این است کلید معجزات که آرامش و احساس خوب داشتن .و توکل کردن به خدا .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار fatmhadly85
      1402/11/11 23:44
      مدت عضویت: 1183 روز
      امتیاز کاربر: 5422 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 966 کلمه

      به نام خدایی که در این نزدیکیست ❤️ ❤️❤️

      سلام

      زندگی با کمک خداوند : گام اول : معجزات الهی فقط در داستان ها نیست بلکه در هر زندگی جاری است 

      تمرین آموزشی ✍️

      با خواندن مقاله این قسمت حس و حالم بسیار عالی شد و انرژیم به شدت بالا رفت حس کردم که خداوند داره صدام می‌کنه و میگه بیا هر چی که میخوای خودم کمکت میکنم تا چندین برابر شو به دست بیاری تو فقط بخواه و ایمان داشته باش که من هستم و کمک و راهنمایی و هدایتت می‌کنم تا تو نهایت لذت و از زندگیت ببری و تو رو غرق در شادی و آرامش و خوشبختی کنم تو فقط بخواه تا من اجابت کنم

      امروز روز تولد منه ومن صبح که از خواب بیدار شدم و گوشی مو باز کردم چشمم به اولین گام افتاد با ذوق و شوق باز کردم و زمانی که داشتم مطالب اولین گام و می‌خوندم غرق در شادی بودم و گفتم خدایا سپاسگزارم من هدیه تولد مو همین سر صبح ازتو دریافت کردم و چی بهتر از این که هدیه تولد آدم از طرف خداوند باشه دیگه چی میخوام خدایا شکرت من ایمانم برای ادامه حرکت در این مسیر چندین برابر شده و با یک حال و هوای خوب و عرفانی ادامه میدم و هیچ کاری هم به نتیجه ندارم فقط میخوام همراه استاد و دوستان در مسیر باشم و این آهنگ زیبا که همزمان با خوندن پخش میشه انرژی آدمو چندین برابر می‌کنه ممنون استاد به خاطر این آهنگ زیبا و دلنشین 

      تو زندگی همه مون معجزاتی وارد شده که شاید بعضی ها مون بی تفاوت از کنار شون رد شدیم

      اما اگه  یکمی فکر کنیم می بینیم که تو زندگی مون برای یک بارم که شده معجزه رخ داده 

       من سه تا فرزندم دارم دو تای اولی دختر چند سال پیش که فرزند سوم مو بار دار شدم برای خودم اصلا جنسیت بچه اهمیت نداشت فقط میگفتم خدایا سالم باشه دختر و پسرش فرقی نداره ولی اطرافیان به خصوص خانواده همسرم تا منو می‌دیدند میگفتن ان شاالله که بچه ات پسر باشه و من ته دلم خیلی از حرف شون ناراحت میشدم یا یکی از جاری هام بهم گفت اگه اینم دختر باشه دیگه نهضت ادامه داره ، یا یکی دیگه از جاری هام می‌گفت من برات هزار تا صلوات نذر کردم که بچه پسر باشه منم هیچی نمی گفتم گذشت تا اینکه رفتم سونو گرافی و دکتر بهم گفت که بچه ات دختره سریع از دکتر پرسدم سالمه و دکتر گفت یه دختر خوشگل و سالم ، خودم خوشحال بودم اومدم به همسرم گفتم بچه دختره همسرم گفت الهی شکر که خودت و بچه ها سالمین خودم قربون خودت و دخترا مون میرم ولی نمی‌دونم چرا اون لحظه دوست داشتم به همسرم بگم بچه پسره آخه خونواده اش خیلی پسر دوست هستند هنوزم همین طوری ان مثلاً دکتر زن و قبول ندارن مخصوصا دندون پزشک میگن زن دستا ش جون نداره دندون بکشه اصلا رو بچه پسر خیلی تعصب دارن یا اینکه برادر زاده هاشونو بیشتر از خواهر زاده هاشون دوست دارن  بلاخره منم اون لحظه تک تک حرفای اونا تو ذهنم مرور می‌شود  با خودم گفتم خدایا حالا تک تک شون تا منو ببینند ازم سوال میکنن که بچه ات چیه تا بگم دختر شروع میکنن بضی هاشون  مثلا از سر دل سوزی به نصیحت و پند و اندرز ، بعضیا شونم به عمد یه جوری حرف میزنن تا اینکه من و ناراحت کنن نمی‌دونم چرا ولی یه روز به خدا گفتم کاش بچه ام پسر بود من که سه تا بچه دارم زحمت و رنج بارداری و دارم تحمل میکنم دوتا دختر که دارم ای کاش این پسر بود نه به خاطر خانواده همسرم به خاطر دل خودم که داشتن هر دو میوه رو تجربه کنم چون دیگه نمی‌خوام بچه دار بشم همین سه تا کافیه

      گذشت تا اینکه من تو ماه پنجم ، ششم بارداریم بودم که حالم بد شد و یک هفته بیمارستان بستری شدم یک روز گفتن واسه یه سری از آزمایشات باید سونوگرافی هم بشی و منو آماده کردن بردن واسه سونو تو اتاق سونو که آماده شدم دکتر قبلش بهم گفت چند تا بچه داری گفتم با این میشه سه تا گفت اونا چین گفتم اونا و این هر سه تا شون دخترن دکتر گفت دختر و پسر فرقی نداره مهم اینه که بچه سالم باشه خلاصه دکتر سونو کرد و گفت که بچه ات که دختر نیست ، پسره و من با تعجب گفتم امکان نداره بچه من دختره ، دکتر گفت بابا من دارم سونو انجام میدم اگه من دکترم دارم بهت میگم که پسره و من باز میگفتم بابا من تازه سونو انجام دادم ، سیسمونی دخترونه خریدم چه طور ممکنه آخر سر دکتر وقتی که دید من فقط حرف خودمو میزنم مانیتور و به سمت من کرد و گفت خودت ببین این پسره و چون من باور نمی‌کردم با خودکار تک تک اعضای بدن بچه رو به من نشون داد و من در کمال تعجب دیدم که بچه پسره و بچه سوم من الان هفت سالشه و یک پسر مهربونم و ناز و سالمه و این معجزه ای بود که من به چشمم تو زندگیم دیدم واین خاطره رو چند بار برای پسرم تعریف کردم و اون هر بار می‌خنده میگه مامان یعنی من دختر بودم بعد پسر شدم و من میگم نه تو از همون اولم پسر بودی و ما نمی دونستیم

      ومن ایمان دارم که بازم در صف دریافت معجزات الهی در زندگیم هستم و همون طور که خداوند به راحتی بچه منو در شکمم به آنی پسر کرد خواسته‌های دیگه من که چیزی نیست به راحتی بدون اینکه من بفهمم چه طور و چگونه تو دامنم می‌زاره فقط من باید ایمان داشتم  و به قدرت و بزرگی و بخشندگی خداوند شک و تردید نداشته باشم و با یاد آوری این خاطره ایمانم چندین برابر شد خدایا شکرت که به مسیر درست هدایتم کردی 

      استاد ممنون به خاطر زحمات بیدریغ تون 🙏🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 22312 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته

        نشان های دریافت شده

        سطح مبتدی
        محتوای دیدگاه: 70 کلمه

        سلام دوست عزیزم fatmhadly

        متوجه نشدم اسمتون چیه  ولی دوست خوبم میخواستم بهتون تبریک بگم بخاطر روز تولدتون  من آرزو دارم  سالی که در پیش رو دارید بهترین سال عمرتون در تمام جنبه های زندگیتون باشه تولدتون مبارک و خیلی داستان بدنیا اومدن پسرتون برام جالب بود خداروشکر میکنم که بچه سومین پسر شد بالاخره هر گلی یه بویی داره  بازم تولدتون بهتون تبریک میگم بهترینها رو ب آتون آرزو دارم 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار fatmhadly85
          1402/11/13 00:38
          مدت عضویت: 1183 روز
          امتیاز کاربر: 5422 سطح ۳: کاربر پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 47 کلمه

          سلام دوست عزیز اسمم فاطمه ست ممنون که وقت گذاشتید و نوشته منو خوندید

          و  ممنون به خاطر دعای قشنگ تون منم برای شما بهترین ها رو آرزو میکنم 

          ان شا الله که هر کجا هستید دل تون شاد و لب تون خندون و متناسب و زیبا اندیش باشید

          🌹🌹🌹

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 5 از 1 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آسمان ابری
      1402/11/11 23:09
      مدت عضویت: 333 روز
      امتیاز کاربر: 10470 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 260 کلمه

      به  نام خداوند فراوانی ها

      با سلام

      وقتی به نگاه خداوند فکر میکنم دولحظه به یادم میاد لحظه ی اول زمانی است که  مانند کودکی  نوپا وارد اسباب بازی فروشی  میشوم و با دیدن اولین ودم دستی ترین اسباب بازی ذوق زده شده و با لجبازی و گریه وزاری  وپای برزمین زدن ان راتقاضا میکنم واز سوی دیگر پدرم را مییینم که برای من اسباب بازی بهتر ومناسب تری درنظر دارد ولی با دیدن رفتار من وبرای ارام کردنم علی رغم میل باطنی مجبور  به خریدن اسباب بازی بی کیفیت تر میشود .

      وچه  بسا تعداد زیادی ازما همینطورخیلی از فرصتها وموقعیتهایی عالی  که خداوند برایمان در نظر گرفته بود رابا عجله ولجبازی  از دست دادیم و خیلی راحت خود را از کرم بی نهایتش محروم کردیم.

      دومین لحظه زمانهایی بود که خودم را مانند کودکی میدیدم که در هیاهو  وشلوغی بازار،در ازدحامی از ادمهایی بزرگ وغریبه تنها است وسراسر وجودش پراز ترس ووحشت است،باتمام وجود  گریه میکند وعاجزانه طلب کمک میکند ولی هیچ کس حرفش رو نمیفهمد ونمیتواند کمکش کند وناگاه دستان  قدرتمند پدرش همچون نوری در میان ازدحام جمعیت، دستان نحیفش را میگیرد ودراغوش میکشدش وتمام وجود کودک پراز ارامش وامنیت میشود .این لحظات برای من دقیقا همان معجزات خداوند بوده است زمان هاییکه خودم را در میان هیاهویی این دنیا تنها دیده ام وخودم را  به خدا سپرده ام وخداوند هم دستانم را محکم گرفته است وتا رسیدن به منزل ارامش رها نکرده است.

      دلم میخواد با شناخت بیشتر خدا وافزایش صبر تا میتوانم از لحظات اول بکاهم وبر لحظات دوم اضافه کنم تا وجودم بیشتر وبیشتر غرق ارامش و آرامش شود.

      یاحق

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار تینا.عالی
      1402/11/11 21:45
      مدت عضویت: 134 روز
      امتیاز کاربر: 11948 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 303 کلمه

      به نام خداوند مهربان همیشه حاضر و عاشق و حامی و خواهان پیشرفت ما ،

      درود رحمت نعمت لذت سعادت هدایت برکت ثروت رضایت عزت صداقت معرفت بزرگی عظمت و نور و اگاهی رشد و آرامش و آسایش خداوند هر لحظه جاری به زندگی شما استاد بزرگوار و گرامی و ارجمند،

      استاد 

      ۱)احساس من در مورد آگاهی که کسی کردم ؟

      تماما اینکه چقدر ما مانند خداوند پر غنی سرشار هستیم و چقدر خداوند در آفرینش ما کامل بودن کافی بودن عالی بودن به ارمغان آورده و چقدر ما عزیز خداییم و اون قسمت خودت را از نگاه خداوند ببین دنیای دید و زاویه دید به خودم را تغییر داد انگار در از نور و بی وزنی به اندازه جهان دیدم خودمو از نگاه خداوند. 

      ۲)ورود همسرم به زندگیم‌ و معجزاتی که ها لحظه در زندگیم رخ داد چه مراحلی را طی کردم تا الان اینجا هستم و فقط خداوند خواست و توانست برای من کار هیچکس نبود.

      ۳)من اصلا نمیتونم مسیری فرض کنم آنقدر که بزرگ خواسته من به خدا ،نه اینکه حالا ناتوان خودمو میبینم برای رسیدن به خواسته هام به این دلیل که کاری که تو ذهنم فقط خودش مسیرشو می‌دونه واقعا فقطلون رو هر روز میبینم و لبخند خودشو و اینم دارم حس میکنم هر روز دارم برای اون نقطه کاملتر میشم دقیقا حرف میزنم از درون با من انگار میگه حالا این رو بگو حالا نگو حالا اینطوری در این نقطه رها کن حالا سکوت کن و ببخش اما الان با آرامش حرف آرامش دهنده و حلال و زیبا بزن و مدام بهم میگه رها کن و من میبینم ذهنم رها کرده خودم میگم این منم ؟!!!چی شد بهم یعنیمعجزه روحی از درون و رفتاری خودمو دارم میبینم ،

      امروز هم معجزه بود که این متنو خوندم خواست بگه بهم تو باید بالاتر فکر کنی رها کن و حالتو خوب نگه دار.خداوندا ممنونم استاد ممنونم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Setila Rezaie
      1402/11/11 20:06
      مدت عضویت: 1697 روز
      امتیاز کاربر: 2409 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 549 کلمه

      سلام به شما استاد عزیزو همه اعضای این سایت الهی

      نمیدونم چی بگم چطور احساساتم رو بیان کنم 

      امروز شروع کردم به دیدن مقدمه زندگی با کمک خداوند و نوشتن کامنتم در اون . تعهدمو دادم و گفتم که من میخوام که به خواسته هام برسم و آماده هستم تا هدایت بشم .

      بعدش جلسه اول زندگی با کمک خداوند روهم شروع کردم به خوندن متن های الهیش . فقط خداوند بود که با من حرف زد بهم امید داد بهم ایمان و اطمینان داد که هرآنچه که تو خواستارشی من میتونم به راحتی میلیارها برابرش رو بهت بدم فقط به من ایمان بیار باورم کن که من میتونم خارج از تصور تو کارهایی برات انجام بدم که در ذهنت هم نمیگنجه . فقط اشک ریختم ازاینکه نیروی برتری که فرمانروای کل کیهانه اینچنین عاشقانه با من حرف میزنه ‌بهم میگه من دوست دارم من عاشقانه میخوام که تو تجربه ی بهترینهای منو داشته باشی اینچنین بهم قوت قلب بده و بگه که من چقدر براش عزیزم و اینکه به راحتی میتونه درهارو برای من باز کنه منو به عرش برسونه  .چه احساس ناب و پاک ‌و الهی که خود خداوند باتو به صحبت بشینه و بهت امید و شوق زندگی بده بگه که تو تنها نیستی من هرلحظه کنارتم همونطور که وقتی به این دنیا اومدی من هر لحظه باتو بودم همراهت بودم اونجایی که توی سختترین شرایطم بودی بازم من باهات بودم ‌نگاهت میکردم و بهت امید میدادم یادته بهت میگفتم بهت آرامش میدم اون موقع که کودکی هفت هشت ساله بودی و از تشنجی که توی خانوادت بود فراری بودی از شکنجه هایی که میشدی رنج میبردی یادته که من همیشه باهات حرف میزدم  ،توی اون کودکی از من آرامش میخواستی ومن دلداریت میدادم وتو آرام میشدی تو نمیدونستی قراره چی بشه فقط ازمن درخواست میکردی ومن به تو پاسخ میدادم تو فقط به «صبر» نیاز داشتی ومن به تو دادم تا بمونی تا نعمتهایی که اون لحظه میخواستی  رو بهت بدم ،تو موندی  استقامت کردی و آرامش رو دریافت کردی ‌،حالا خواسته های دیگه ای داری من به تو پاسخ دادم و تو بازهم نیاز به کمی «صبر» ‌و احساس خوب وآرامش داری تا آنچنان ببخشم که به بی نیازی برسی به بی نهایت برسی به من برسی .

      من توی صف معجزات الهی هستم ،مسیر برای من آسان وهمواره، خیلی زود ،زو‌دتراز تصورم من کسبو کار خودمو دارم وازش حسابی لذت میبرم طوری که نه دقیقه ها و نه ساعت ها ونه روزهارو متوجه گذرش نمیشم و همینطور نعمتها و ثروت‌ها جاری میشه بر من به طور طبیعی و بدیهی.

      طبیعیه که نعمت خودبه خود وارد زندگیم بشن من کاری براش نکنم،چقدر دوس دارم اینجوری فکرکنم که مثل بارون که به صورت طبیعی میباره وهیچکس براش کاری نمیکنه ،مثل آب و بادو هوا و خاک که به طور طبیعی هستن نمیخواد من کاری براشون بکنم نعمت هم وارد زندگیم بشن خودبه خود.

      نعمت پول زیاده نعمت ذهن آرامه نعمت دوست خوبه نعمت تناسب بدنمه نعمت انرژی بالاس نعمت خواب راحته نعمت زندگی توی جای خوش آبو هواس نعمت زندگی توی مردم مهربون باتفکر مثبته نعمت این سایت الهیه .نعمت هرآن چیزیه که به من احساس بهتری میده .

      دوس دارم بارها و بارها و بارها نوشته های این قسمت از زندگی با کمک خداوند رو بخونم تا مثل بار اول احساسم درگرگون بشه .

      استاد عزیز سپاسگزارم که کلام خداوند شدین ❤️

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 30 از 6 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار fatima
      1402/11/11 19:24
      مدت عضویت: 318 روز
      امتیاز کاربر: 3090 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 610 کلمه

      استاد عزیزم سلام

      سپاسگزارم بابت این دوره ای که مطمئنم فوق العاده خواهد بود. 

      درباره سوال اول: خواهرم بهم اطلاع داد که شما دوره ای رو شروع کردید و اون از اون بابت خیلی خوشحال بود.اون موقع که اعلامش کرد گفتم منم با این دوره پیش میرم. این روزها یک فایل رایگان از شما، هر روز صبح من رو زیبا میکنه، فایلی که هدایتی به سمتش رفتم و پیداش کردم. امروز میخواستم یه فایل دیگ گوش بدم که یه جیزی بم گفت برو چک کن اون دوره رو. اومدم و شروعش کردم. من در زمان مناسب در مکان مناسب بودم. استاد خیلی از مثال هایی که اینجا نوشتید حال و روز چند روز اخیر و چه بسا احساسات امروز من بودن… و قلبم درخشید از اینکه من با همه وجودم خصوصا این آخر سالی دوست دارم تغییرات رخ بده، میدونم که میشه.و توندن انروز این مطلب مهر تایید خداوند بود که تو تمرکز کن، بله! تو همین یک ماه و خرده ای که مونده اتفاقات بزرگی برات رخ میدم…سپاسگزارمـــــ

      درباره سوال۲:من معجزات خداوند رو خیلی زیـــــــــــــاد در زندگیم دیدم. و اون رو پاداش تقوای خودم برای داشتن حس خوب بود. وعده خداوند… من هر زمان که تقوایی میکنم از افکار، میدونم که پاداشم رو میگیرم و هربار پاداشم رو میده و حتی اگر من حواسم نباشه که این پاداشه اون بهم میگه حواست هست این همون پاداشه ست ها….! و من این روزها بوی معجزه رو میشنوم. و ذکر هر روز من شده خبرای خوبی تو راهه… من دوست دارم کارم رو عوض کنم. ولی هیچ ایده ای براش نداشتم. میدونم چی رو دوست دارم اما برای رفتن به سمتش هیچ ایده ای نداشتم. چند روز با همه وجودم… گفتم خدایا من این کارمو دوست ندارم چیکار کنم؟ و تمام. دیگه عجز و ناله ای نبود. فقط گفتمش:) 

      و چند روز بعد نشانه ها اومدن…. دختر عمم زنگ زد و گفت میای فلان کارو که تو خیلی دوست داری باهم شروع کنیم و یه سری پیشنهاد داد! اولین نشانه! پیش دوستم بودم که یه نفر باهاش تماس گرفت برای رزومه ای که دوستم براشون فرستاده بود و اون تماس انگار برای من بود. درباره کاری بود که من دوست دارم.نشانه! 

       و بعد پاسخ اومد… فاطمه نگران نباش. پاسخت تو فلان دوره اس.  نگران چیزی نباش اونو بگیری و کارکنی همه چی حل میشه. همین. و من آروم شدم. چون راه حلم رو بهم گفت. و من اون دوره رو تو سبد خریدم گذاشتم. و هدف پس اندازم رو اون گذاشتم. تا اینکه من بازم تبرک داده شدم… من تصمیم جدی گرفتم که میخوام اون دوره رو داشته باشم و شنیدم که قراره ۳ ماه کارکرد پرداخت نشده ام رو به همراه عیدی با حقوق بهمن بدن…. خدای من! اولش میگفتن فروردین اردیبهشت!الان من متبرک شدم و گفتن بهمن! چیزی فراتر از مبلغ اون دوره!… 

      و درباره سوال سومتون استاد عزیزم: 

      من همیشه میگم خدایا سورپرایزم کن… 

      من هرجوری بچینم شاید در حق خودم اجحاف کنم چون تو زیباتر میچینی و من دوست دارم سورپرایز بشم و کی با سلیقه تر از تو؟ دوست دارم انگشت به دهن بمونم از آسونی وزیبایی رخ دادنش! 

      دوست دارم تا آخر امسال ازدواج بکنم و برم سرخونه زندگیم با فردی که باهاش عشق و مودت رو تو رابطه مون تجربه کنم. نمیدونم کیه، نمیدونم چجوری میخوای سورپرایزم کنی! من ویژگی هاشو نوشتم ولی مطمئنم تو فراتر از اونا رو در مسیرم قرار میدی… مطمئنم خیلی ساده و آسون و عالی و زیبا و راحت ازدواج میکنم، مطمئنم خیلی راحت و عالی و زیبا در مسیر کار مورد علاقه ام قرار میگیرم و شروعش میکنم…. 

      من میخوام تو دست منو بگیری و از پله ۸ ام بندازی رو ۶۳ ام… 

      من عاشقتم خدایا. مرسی که آوردیم اینجا تا باهام صحبت کنی…. ❤

      مرشی استاد عطار روشن دوستداشتنیم❤

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 35 از 7 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 22312 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته

        نشان های دریافت شده

        سطح مبتدی
        محتوای دیدگاه: 74 کلمه

        سلام دوست خوبم 

        حالا که آنقدر دوست داری ازدواج کنی برات آرزو دارم که مردی بیاد خواستگاری شما که عاشق شما باشه  مردی باشه تمام خصوصیاتی که شما دوست دارید  اون مرد داشته باشه و با هم یه زندگی خوبی رو شروع کنید خوشبختی رو در کنار هم تجربه و زندگی کنید میخوام اولین نفری باشم که بهتون تبریک میگه برای اومدن بهترین خواستگار دنیا برای شما مبارکتون باشه به پای هم پیر بشید  

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 10 از 2 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار fatima
          1402/11/13 14:06
          مدت عضویت: 318 روز
          امتیاز کاربر: 3090 سطح ۳: کاربر پیشرفته
          همیاری
          محتوای دیدگاه: 158 کلمه

          فرزانه عزیزم سلام

          تو تاکسی بودم که هدایت شدم به اینکه به جای اینکه این مسیر رو خالی برم، بیام و دوباره متن این قسمت رو بخونم که چقدر بهم حس خوبی میده خصوصا با این آهنگ پس زمینه فوق العاده… اومدم و دیدم پساخ به کامنت دارم، وقتی کامنتتون رو خوندم لبخند روی لبم بود و به آخر کامنتتون که رسیدم لبخندم عمیـــــــق بود اصلا سرشار بودم از هدیه ای که پروردگارم بهم داده بود. این تبریک مهر اجابت خواسته من بود. خدای من! اصلا نمیتونم حسم رو وصف کنم.تبریک شما، واقعا اولین تبریک بود. این رو همیشه خاطرم میمونه، با لذت، با عشق. فرزانه عزیزم، عکستون رو که دیدم گفتم خدااااای من چقققققققدر مهربانی از چهره اش میباره🎆فرزانه مهربانم ازت سپاسگزارم. و برات تمام زیبایی ها و حس های خوب رو آرزو میکنم و مطمئنم که پاسخ این فرکانس فوق العاده ای که به جهان فرستادی رو میلیارد ها برابر بیشتر دریافت میکنی زیبای پر از مهر🎆🫂

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهره
      1402/11/11 18:50
      مدت عضویت: 294 روز
      امتیاز کاربر: 8210 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,564 کلمه

      به نام خداوند معجزه گر زندگیم 🙏

      به نام تمام هستی وجودم🥰🙏

       به نام تنها کسم🥰 🙏

      وای وای وای به توان میلیارد هابار🙏🙏🙏🙏🙏سپاس گذارم هستم که من رو دعوت کردی در صف دریافت کنندگان نعمتهایت  نه جز گمراهان خدایا شکرت👌 

      استاد عزیزم سپاس گذارم برای این آگاهی های ناب تون بدونه چشم داشتی برایمان ارائه می کنید خداوند حامی و پشت پناهتان باشه 🙏❤🌹

      برای انتخاب این موزیک فوق‌العاده از شما و کسی که اون خلق کرده سپاس گذارم 🙏👏👏👏👏

      خدایا شکرت که من رو وارد صف تغییر و تحول زندگی وارد کرده 🙏🙏🙏🙏🙏🙏

      من به معجزات الهی باور دارم 👌👌👌👌👌

      چون در زمان ها ومکان های خاصی معجزاتی رودیدم و حتی شاید خیلی از آنها رو فراموشم شده ولی همیشه معجزات خدا برای ما بوده و خواهد بود هر موقع واقعا از زمین وزمان بریده بودم وتسلیم واقعی خدواند شده بودم معجزاتش رو دیدم ولی متاسفانه بعدش فراموشم شد بازم توجه ام به افراد  پیرامونم بیشتر شدوتوقعم از اونها بود با هر چه تمام تر زمین خوردم ولی هر بار که رو کردم به سمت خدا جز عشق ومحبت و آرامش و پذیرا بودنم چیزی ندیدم از کودکی تنها مونس من خداوندم بود چون من زمانی فهمیدم که مادری که من رو بزرگ می کنه مادر واقعی من نیست ونگرشمو نسبت به خودم و مادرم عوض شد واحساس دوری کردم با مادرم چون خیلی ایشون دوست داشتم ودر تنهایهام احساس کمبودمی کردم ولی اصلا ترحم کردن رو دوست نداشتم حتی دوستانم نمیدونستم مادر من فوت کرده ولی اکنون که بزرگ تر شدم از اون شرایط به ظاهر سخت خارج شدم وقتی الان به این موضوع نگاه می کنم من نباید ناراحت بودم نباید از حرف شون آزرده خاطر میشدم والان از پدر وهر دو مادرم که باعث بودن من در این دنیا شدن سپاس گذارم وهمشو اکنون ساکن بهشت هستن وبراشون آرزوی آرامش بی نهایت رو دارم برای حمایتهاشون برای تمام زحمتهای که برام کشیدن تا من الان در این مسیر باشم زنده بودنم جز معجزه، چی می تونه باشه 

      باتمام وجودم سپاس گذارم  برای فرصتی که به من داده شد تا از آگاهی های جهان هستی بر خوردار بشم وبا نگرش درست به این جهان وخداوندداشته باشم واز زندگیم لذت ببرم و شاد باشم  تقریبا من ازاسفند۱۴۰۱ با قانون جذب آشنا شدم واساتید مختلف رو دنبال کردم نگرشم به خداوند وشرایط زندگیم عوض شد واکنون که وارد سایت استاد عطار روشن شدم تقریبا ۲۰۰روز می گذره می خوام نگرش درست نسبت به خدای خودم پیدا کنم خدارو با تمام وجودم برای حمایتهاش ازمن سپاس گذارم 

      قبلا من هم نگاهم به خودم این بود که

       من هم قادر به تغییر شرایطم  نیستم 😓

      من انسان خوشبختی نیستم 😭

      من خوب نیستم توانایی و استعداد که دیگران دارن رو ندارم 

      من وابسته هستم 🥺

      من ترسو هستم 😱

      من لایق زندگی عالی رو ندارم 🥺

      من باید قانع باشم 😔

      من به خواسته ام نمی رسم 😔

      من اعتماد به نفس و عزت نفس ندارم 😔

      من قادر به کنترل کردن افکار منفی نیستم و عصبی میشم😡  ولی همه اشتباه بود 

      نگاه خدا به من 

      زهره تو هنوز معجزه مرا ندیده ای 😮

      زهره تو هنوز عظمت بی حد و حصر مرا ندیده ای 😮

      زهره تو هرگز خیر و برکتی که می توانم وارد زندگی ات کنم را نمی توانی تصور کنی 😮

      زهره نگاه من به توفراتر از نگاه تو به خودت است 😮

      زهره خودتو از نگاه من ببین 🤔

      زهره به خودت با چشمان من نگاه کن و درباره خودت آنگونه که من درباره تو فکر می کنم فکر کن 🤔

      حالا من متعهد میشم با نگاه خدا به خودم نگاه کنم 😇👏👏👏👏

      من به معجزات خداوند ایمان دارم 😃

      بودن من در مسیر درست خودش یک معجزه است !بله😃 یک معجزهس که برای هر کسی اتفاق نمی افته فقط برای کسانی اتفاق می افته تسلیم پروردگار بشن و بخوان راهی رو طی کنن که هیچ شرکی نباشه وفقط فقط خدا خداخدا  .دراین مسیر توحیدی بودن و عمل کردن رو یاد خواهیم گرفت

      خدایا با تمام بند بند وجودم سپاس گذار این مسیر الهی هستم که تو میزبانش هستی 🙏🙏🙏

      تمرین 

      احساس وبرداشت خود از آگاهی که کسب کردید رادر بخش نظرات ثبت کنید ؟

      استاد عزیزم من نمیدونم چه طور احساسم رو بیان کنم کلمات قدرت بیان احساسم رو ندارن ولی سعی می کنم در نوشتن که از درونم به بیرون طراوت می کنه بنویسم احساس میکنم درمیان ابرهاهستم ودر بغل خداوند وبه آرامش رسیدن و منتظر دوباره دریافت آگاهی ها هستم جون گرفتن دوباره هستم آنقدر وجود خدارو احساس می کنم با چشمان اشک بار😭 بارها بارهانوشته رو خوندم یادداشت کردم و تمام دفترم پر اشک شده بود من خود واقعیم پیدا کردم من مورد لطف خداوند هستم اون من رو کمک و یاری میده اون به خواسته من جواب داد من رو وارد این مسیر رویایی کرد تا با تمام عزیزانش همراه کنه چه چیز ی ازاین بالاتر که دعوت شده خداوند باشی پس خداوند چقدر من رو لایق می دونه چه قدر من رو دوست داره و عزیز کرده استاد اکنون که دارم یاداشت میکنم دوباره اشکم سرازیر شد😭 خدایا تو چقدر عشق هستی❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤ 

      با نگاه خودت من رو روانه راه مستقیم کردی که هروز ودر نمازم درخواست راه مستقیم داشتم درخواست یاری می دادم ودر خواست نعمتهایت را داشتم خیر دنیا آخرت را

       وای وای وای دارم همشو همین لحظه احساس می کنم😍 خدایا با فریاد در درونم با تمام سلولهایم شکر می کنم🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏 خدایا میلیون بار شکر با بیشترین فرکانس به سرعت نور در این فضای مجازی فریاد می زنم وخدا  شکرت می گویم 

      👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏

      مواردی در بین خود اطرافیانتان پیدا کنید که معجزه خداوند بوده ؟

      زنده بودن خودم درصورتی که کودکی نو پا بودم و مادرم رو از دست داده بودم به حدی گریه میکردم با ید از دست میرفتم ولی معجزه خدا،بود که من رو زنده نگه داشت چون رسالتی ب عهده من هست و دوست دارم در این دوره بدونم رسالتم چیست 🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲

      معجزه من به سالهای گذشته بر میگرده که همسرم به خاطر مسائل خانوادگی از شغلش استعفاء داد ودر واقع هم کارش ازدست داد وهم خانه که به واسطه کارش بهش داده بودن وما بدون پیدا کردن کار نداشتن پول برای اجاره کردن خانه مجبور  شدیم واسبابمان رو به خانه پدرش برده و مهمان آنها باشیم وآنهابا دیدن ما تعجب کردن  و ناراضی از بودن ما وحق ام داشتن ما مزاحم آنهاشده بودیم ولی چاره ای نداشتیم اونجا خلاصه شرایط خیلی سختی برام بود چون من ازخانواده مرفه بودم وحالا باید اون شرایط تحمل می کردم چون دوست داشتم مستقل باشیم وبه خاطر همسرم تحمل کردم  یادم اون شب اول فقط خودم و همسرم رو وفرزندم رو به خدا سپردم هنوز هم یادم میاد اشک در چشمانم حلقه می زنه نه حمایت خانواده خودم داشتم نه حمایت خانواده همسرم فقط تسلیم اراده خدا بودم بعد از فکر کنم یک سال به طور شگفت انگیزی شوهرم هدایت شد به اجاره کردن مغازه وکار که سالیان سال علاقه اولش بود رو راه بندازه با نداشتن حتی پول پیش چک اون هم کسی دیکه داده بود وخریدن وسایل اولیه شروع کرد وروز اول همسرم گفت ۵۰۰۰در آوردم یعنی می تونم کرایه مغازه رو در بیارم این موضوع مال سال ۸۸ هست من بهش گفتم آره می تونی و فردا اون روز کل کرایه مغازه رو در آورده بود وایمانش به خدا و خودش بیشتر شد و معجزه بعدی این بود که آپارتمانی که از زمان عقدمون ثبت نام کرده بودیم وتمام پول وطلاهایم رو بابت خریدنش داده بودیم و پسرم ۴ سالش بود ولی خونه رو تحویل نداده بودن  و چند سال بلا تکلیف و نیمه کاره مونده بود به طرز شگفت انگیزی دوباره شروع به کار کردن وبه ما تحویل دادن در عرض چند سال شوهرم هم کار داشت وهم خونه وبعدش،دوباره معجزه رخ داد تا تونست مغازه بخره همه این زمانی اتفاق افتاد  که ماتسلیم خدا شدیم وواز همه بریدیم   ولی باز م فراموش کردیم واز مسیر خارج شدیم وشرایط برامون سخت شد وپیشرفت حاصل نشد باز توجه از خدا برداشته شد و شرک ورزیدیم واز بندگان خدا توقع کمک و یاری داشتیم وترس از آینده ما رو فرا گرفته بود با سرعت هر چه تمام تر به زمین خوردیم بازم جای شکر باقی به باریک مو رسید ولی پاره نشد خدایا برای تمام معجزاتت سپاس گذارم 🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲

      وای چقدر شگفت انگیز است که خداوند من رو در صف پرداخت موهبتهایش قرار داده چقدر خوشحالم واقعا نمیدونم چه طور احساسم رو بیان کنم فقط می توانم از خداوند یاری دهنده وبخشنده بگویم سپاس گذارم🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏

      در خواستم از رب العالمین 🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲

      ۱.شفای چشمانم ورهایی از عینک و داشتن دیدی واضح بدونه محدودیت  🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲

      ۲.لاغر شدن ،متناسب شدن شکمم رو تجربه کنم🤲🤲🤲🤲🤲 

      ۳.انسان شاد و سپاس گذار باشم وبه توحید عملی برسم 🤲

      ۴ .بر ترس ام فایق بیام و طعم شجاعت رو تجربه کنم رانندگی رو ادامه بدم 🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲

      ۵.آزادی مالی رو تجربه کنم 🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲

      ۶.رسالتم رو از آمدن به این دنیا رو بدونم 🤲🤲🤲🤲🤲🤲

      ۷.پیشرفت شغلی همسرم رو دوباره به بهترین شکل ببینم 

      ۸.هدایت همسرم و فرزندم رو به این مسیر الهی رو خواستارم 

      ۹.داشتن کسب و کاری که با روحیاتم یکی باشه وثروت ساز باشه 🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲

      ۱۰.رسیدن ارث،پدریم به راحتی و بدونه طی کردن راههای اداری وازطریق راه الهی بابرکت فراوان  احساس فوق العاده لایق بودنم🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲 

      ۱۱.عالی شدن روابطم با همسرم و فرزندم روز به روز شاد تر و خوشبخت تر در کنار هم سپری عمر کنیم 🤲

      ۱۲.هدایت بشم به سفر های رویایی چه در ایران و خارج از ایران 🤲

      ۱۳ .خانه ویلای زیبا وبا تمام وسایل لوکس و شگفت انگیز وحیاطی پر از گل و درختان زیبا که به دست خداوند نقاشی شده باشن رو تجربه کنم🤲 

      خدایا برای روزی امروزم از این علم وآگاههی های جهان هستی سپاس گذارم چقدر تورزاق ووهاب بزرگی هستی به امیدربم 🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏

      سپاس گذارم استاد عزیزم خیر دنیا وآخرت رو تجربه کنید 🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1402/11/11 18:49
      مدت عضویت: 459 روز
      امتیاز کاربر: 50135 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 786 کلمه

      سلام برخدایی بخشنده ومهربان 

      سلام  براستاد وهم مسیران پرتلاش کمک خدا. 

      من‌ برای دیارفت این الهامات الهی اول باید درخودم‌اون توان شنیده درک رو به وجود اورده باشم  منیت و اراده شخص خودم‌کم‌ رنک کرده باشم که هنگامی که این الهامات به من‌ گفته میشه به درک درست اون پی ببرم 

      طی این  چند هفته گذشته من‌ در پی درمان همسرم بودیم‌ کیسه صفرایی ایشون حدود۸ سالی هست که سنگ تولیده کرده درد تواین چندسال همسرم رو اذیت میکرده ولی ایشون از بیمارستان موند داخل یی اتاق احساس خفگی زیادی داشت وهمزمان دکترمی گفته که باید عمل انجام بشه از این‌ کاره سرباز زده با درد کش مکش داشتن ولی تویی ماه گذشته شدت درد ارازم وارام زیاد شد که دیگه کاره ازطاقت همسرم خارج شد خلاصه برای عمل کردن یی هفته کارهای عمل روانجام دادن ۳ جمعه فبل بهش گفتم که مشکلی نیست عمل انجام خواهد شد یی شیب  تو بیمارستان هستن خلاصه وفتی زمان عمل که شد چون همسر دیابت داره خلاصه وفت  اون واقایی که باید. سر سرنک رو داخل رگ میکرده دوباره یا سه باره این کاره نتواست درست انجام بده رفت تا یی سر سرنگ دیگه آماده کنه برای داخل رگ‌کردم وفتی که می‌رفته به  همسرم میگه اگه این داخل رگت نره شما دجار مشکل رگی ازبابت قندخون شدید وکاره من‌ نیست چون رگ سفت شده سرنک داخل رک نمیره 

      با زدن سرن به داخل رگ همسرم تنشی قبلی براش ایجاد شده وبه  حالت عش کردن وبیهوس شدن پیش رفته حدود چند دقیقه هم از دنیا میره وبا فشار اوردن کارهایی اولیه برکشت می کنه وبه حالت تهوع زرداب  به بیرون ریخته شده به هوش میاد همون زمان من و تومنزل بودم فرزندانم تو بیمارستان بخاطر مشکل پام فرزندانم رفتمن این عمل ساده انجام بشه من بعدازظهر برم دیدنوهمسرم‌ اذان  ظهر جمعه یی لحظه من کمی استرس دل شوره شدم فوری دستم بالا گرفتم به خداوند گفتم‌ اگه زمان مرگ همسرم رسیده اون از من نکیر چون دوست دارم تو مسیرم که دارم طی میکنم‌ تجربه این بخش رو به شکل بهتری بهش برسم‌ محبت ما بین ما بیشتر بشه حالم خیلی بد شد همون زمان دخترم زنک زد گفت که پدرشز حالش بسیار بدهست و سرم روی مهر گذاشتم برای همسرم شفا خواستن از  جانب خداوند. و بعد دخترم زنک زد گفت که دگترگفتن  ترسیده  وعمل انجام نخواهد شد چون قلب به شدت درحالت تپش هستن وجریان  قلب دجارمشکل شده وامکان عمل به هیج عنوان نیست تا عصر  همسرم وحالش بسیار بد  بود ونشد عمل انجام بشه همون زمان و از قلب نوار عکس گرفته شد و تو اون واز خرابی  سه رگ‌ وحرف زده شد حتی گفتم رگهای  فلب ایراد پیدا کرده  وعمل انجام. نشد 

      اون روز که وگذشت همسرم دردش افتاد دیگه خیال راحت شد که‌ مشکل هل  شد تا جمه هفته پیش که در یی سره شد ودیگه واصلا ارام نشد وکاره به بستری اوژنسی کشید بازم وازدیدن عکس گفتن‌اگه وابن وعکس درست باشه باید تا عکس گرفتن بعدی صبربشه وهمسر باید دوروز توسی سی یو باشه وفتی همه نکران استرس داشتیم وبازم من ارام بودوتودفترازخداوند کمک خواستم‌ مشکل هل بشه همسرم حالش خوب بشه تواخر دفتر بازن آبن حرف به من‌گفته شد که بین چطور میشه همه و تعجب می کنید وفتی بازم‌ عکس هستی گرفته شد گفتن‌ وکه به شکر خدا اصلا قلب مشکلی نداره و وعکس فبلی توش اشتباه شده ولی من میدنم هیج واشتباهی درباره نبود حتی عکس به شهر قم رفتن ی دکتردیگه که جراح معرفی کاربردی هست نشون داده شد این آقا ابزار کرده بودکه سه تا رک باید بالون زده شه ولی این از توان  خداوندبودکه مشکل فبلم همسرم برطرف شده بود واین عمل بازم با شرایط بسیار سختری با رقیق بودن خون انجام شد و عمل بازم این عمل انجام شد وبه شکرخدا همسرم آوردیم منزل و کاره با دستان خداوند انجام شد 

      حتی بازم‌ وفتی همسرم سی سی یو بود من بازم از  خداوند در خواست کردم  اون بازم با الهامات به من‌  گفت که همسر م به من برگردانده و دیگه نکران نباشم چون باید تجزبه داین کسی به شکل کامل انجام‌ بشه 

      این تجربه رو برای من ایجاد شد که تو این حالت که نکران استرس کلی حالیشون بد بود ولی من بسیار ارام وراحت بدون نگرانی بودم جون یقین داشتم‌ که حرف خداوند که و دوتا نمیشه  چون خداوند به من  گفت

      پس حتما اتفاق خواهد افتاده‌ به دخترم‌گفتم‌ که اطمیان دارم که هیچ مشکلی برای باباشون نخواهدافتاد ولی آنها  بارشک میگفتم جطور خیالت راحت هست وارام هستی حتی وفتی داشتیم‌ میرفتم بیمارستان دخترم به شدت حالش بد بودون اون عمل روز گذشته بود بهش گفتم‌ قویی باش اطمیان داشته باش هیچ مشکلی که هی نشه نخواهد اتفاق بیفته و حال گه دارم واین دیدگاه دوم می نویسم که مسیرم تو اتاق داره  راه میره 

       خدا پشت وپنا  هتون  یا حق حق. نگه دارتون 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار اسما غضبان
      1402/11/11 18:22
      مدت عضویت: 1304 روز
      امتیاز کاربر: 6149 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,051 کلمه

      بنام او که آرامش دهنده‌ی قلبهاست .

      باخوندن این نوشته در جدیدی به روی من باز شد آینه ای دیگر من از اینه دی دیگه ای به خودم نگاه میکنم . شوق علاقه اشتیاق چیزی که . قبلاً نداشتم یادمه یه فایل صوتی بود که استاد توی اون فایل میگفتن .مثل خدارفتار کن .اما هرچقدر به خودم نگاه میکنم واقعا نمی‌دونم چطور . من دیروز که داشتم لیست چیزایی که واقعا می‌خوام روتوی دفتر ثبت خواسته هام می‌نوشتم یه چیزی نوشتم که خودمم برام تعجب شد وقتی خوندنش اینکه من میخواستم که از این که خودم  از مبهم بودن برای خودم بیام بیرون چیز عجیبی بود برای من یک لحظه حس کردم یه چیزی خالی شد انگار یه صفحه یانمیدونم چی بود حس میکردم که دقیقا فهمیدم چی می‌خوام  دیروز من . خیلی . احساس  وضوح پیدا کردن برام به وجود اومد یه چیزی برام واضح شد هربار که تمریناتو انجام میدم کلی چیز رویادمیگیرم و دقیقا می فهمم چطوراین همه سال زندگی میکردم .وبرام و.اضح میشه نه فقط دلیل چاق بودن بلکه خیلی چیزای دیگه .چند وقتی هست که دوره‌ی زندگی کس باطعم خدا رو دنبال میکنم ولی عاشق اون زمانی شدم که فهمیدم منو خدا به هم چسبیدیم باهمیم وقتی راه میرم حس میکنم دونفرم من جسم و من روح  احساس میکنم توبغلشم  حتی دیگه از خودم هم بدم نمیاد  شاید اگه ناراحت بشم برای چند ساعت باشه یا کمتر یک ساعت نیم ساعت اما . من زود خوب میشم .می‌خوام حالم خوب باشه و بمونه یه حسی انگار نمیخواماین رابطه به خاطر چیزهای باارزش ..یا کم ارزش . ازبین بره . به هر قیمتی که شده . این چیزی که همیشه  دنبالش بودم یک پشتیان ویک حمایتگر که کسی نیست جز خداوند . من استعداد های زیادی رو داشتم اماخودم اونها ونادیده گرفتم چندوقت پیش که. دیدگاه زود میگذرد رونوشتم . الان چند روزی. هست که به این واقعیت رسیدم من دیگران روموانع رسیدن به خواسته هام دیدم مثلا یه نمونه ی خیلی که واضح شد برای من این بود که من دوران مدرسه دوست داشتم تو کلاس تنها باشم ودختر داییم بامن نباشه چون اون هم لاغربودی وهم درس خون .وزمانی که من تویک کلاسی تنها بودم  .باخودم فکر میکردم میتونم بهتررشدکنم چون فکر میکردم مانع رشد من میشه نمی‌دونم چرا دقیقا . ولی به این نتیجه رسیدم که اون به من کاری نداشت من بودم که بهش تکیه کرده بودم انگار چون همیشه من واون باهم مقایسه می‌شدیم اما باخودم گفتم اون که مانع من نبودکاری هم به من نداشت درواقع من خودم اگر میخواستم انجام میدادم پس مقصر ومانع اون نیست بنابراین پی بردم که اکثر افکاری که فکر میکردم دیگران توش مقصرن . روخودم مقصر بودم .مثلا من .میتونستم باپایبندشدن برخواسته ی خودم که نقاشی کردن هست .باقی بمونم و بالاخره به نتیجه برسم اما خودم  دست کشیدم وخیلی چیزای دیگه درسته من فکر میکردم فقط نقاشی کردن بلدم ولی خدادرمن استعداد های بیشتری دید ومن نمی‌دونستم مثلا درسته که من نقاشی کردن بلدم اما نقاشی سیاه قلم نقاشی روی سفال نقاشی رروی چوب وروی بوم .نقاشی بامدادشمعی نقاشی با آبرنگ نقاشی سه بعدی نقاشی کشیدن . مدل لباس مجلسی و.و شناختن بهترین لوازم التحریر مخصوص نقاشی ها یا مختلف از باکیفیت گرفته تابی کیفیت ترینها .درسته من زبان عربی محلی خودمو بلدم اما همزمان هم زبان مصری فلسطینی لبنانی سوری و عراقی بالحجه های مختلف وحتی زبان حجازی اصیل عربی.. .روبلدم وزبان انگلیسی وزبان کره ای و حتی یه سری از حروف‌چینی روهم بلدم .وحتی ژاپنی بدون اینکه برم کلاس ثبت نام کنم چیزهایی رو که در خودم نمی‌دیدم رومن بهشون رسیدم که چه چیزهایی بلدم وخودم خبرندارم و من فقط به یک چیز بسنده کرده بودم غمگین بودن به خاطر چاقی به خاطر حرف مردم .و درخودم استعداد اینوندیدم که بتونم توی پایگاه بسیجی معلم زبان انگلیسی ویانقاشی بشم اما خدادرمن دیده بود که منوهدایت کرد درسته خدا ازمن بیشتر منومیشناسه . امامن هنوز خودمونمیشناسم .وحتی معلم خطاطی امامن بازم نادیده گرفتم مقصر کسی نبوده من بودم چون من اون زمان تنها بودم و کسی کنارم نبوده پس اونی که انجام نداده من بودم اما خدادر من دیده بود درمورد کمک های اولیه . تونستم مدرک تعوری وعملی روبگیرم ومدرک بین المللی  بود ولی باخودم میگفتم اون زمان من که فقط یه دیپلمه هستم اما واقعا نگاهش خدا به من فراتر از انتظار من بوده از غذای  جنوبی گرفته و غذاهای شیراز روهم یادگرفتم وانواع شیرینی جاتوچیزای دیگه  به صورت رستورانی اما همیشه به خودم میگفتم .ناتوان وکلی توسرخودم میزدم اما خداواقعا نگاهش به من فراتر از هرچیزی بوده که منودراین مسیر قرارداده  دارم به خودم از نگاه دیگه ای نگاه میکنم و میدونم خدامقصر نیست  همیشه خدامنوبیشتر از چیزی که فکر میکردم دیده اما من خبر نداشتم .من واقعا الان دارم از مبهم بودن خودم .میام بیرون واز مبهم بودن خدابرای من .الان شادم  .درسته یه سری جاها هنوز اشتباه حرف میزنم عمل میکنم اما کارهایی که در من حس خوب ایجاد می‌کنه خیلی بیشتر از اون حرفا وکارای اشتباهه که حالموبدمیکنه .واین  تغییرات .وبه نظر من برای من معجزه ی زندگی من پایبند بودن وایمان پیداکردنم به سایت واین روش هستش . معجزه ی زندگی درخانواده ی من این بود که پدر م تونست به وسیله‌ی کنترل ذهن از اون حالت عصبی بودن .به یک انسان آرام و پر از آرامش ومنطقیی تبدیل بشه چیزی که من چندساله دراون روش قرارگرفتم اما هربار اومدم بیرون اما اون ده ساله که توان مسیره و من امروز همین حالا که داشتم می‌نوشتم بهش رسیدم پدرم باقی موند برکنترل ذهن وارامش افکار و رابطه ی عاطفی خوب مادرم وخانواده وکلا درفامیل پیداکرده . ومعحزه ی دیگه هم این هست که من به سلامت کامل تونستم برسم الان دوساله که به سلامتی کامل رسیدم بعدازتحمل هفده سال بیماربودن .الان در سلامتی کامل کامل به سر میبرم و اون هم  فقط به وسیله ی  خداوند .و من دارم لاغرهم میشم . خب  درمن الان چیزهایی هست که خدادرمن دیده امامن نمی‌دیدم .وامروز بانوشتن اونها تونستم به واقعیت معجزه پی ببرم  معجزه فقط یک اتفاق جادویی چیز جادویی نیست این همونی هست که خدامیگه موجود باش و موجود میشه نه ممانعتی ونه هیچ چیزی عددی نیست در برابرقدرت خداوند . .پس به من می‌تونه در خیلی چیزها کمک کنه . ومن بیشتر توبغلشم احساس آرامش میکنم و حالا نسبت  به خودم احساس بهتری دارم.واین معجزه ی  شناخت خداوند هست ممنونم بابت این نوشته  ای که باعث شدتواناییهاموبشناسم.

      \"🌹\"/

      ♥️

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریبا فروغی
      1402/11/11 15:59
      مدت عضویت: 544 روز
      امتیاز کاربر: 14910 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 304 کلمه

      با سلام خئمت شما استاد عزیز

      همینطور که داشتم این نوشته های عالی رو میخوندم صدای درونم شنیدم که میگفت؟

      وایا تو بنده ی من معجزات من را باور داری؟

      کمی به فکر فرو رفتم معجزه معجزه معجزه

      اری من هم به معجزات تو باور دارم معجزه ی تولد خودم شکل و جنسیت خودم مگر معجزه نیست

      اری باور دارم با قدرت اراده ی تو من حضور دارم پس این یک معجزست 

      اری باور دارم زمانی که یک نوزاد بودم یرای زنده ماندن تو به من اموختی شیر خوردنم را تا زنده باشم پس این یک معجزست 

      با گذشت روز ها و هفته ها با قدرت اراده ی تو اموختم تا راه برم تا بخندم یا گریه کنم 

      حرف بزنم و خواسته هایم رو بگم 

      یا گذشت زمان این معجزه رو درون خودم یافتم 

      من اگر افریننده ی دست تو هستم پس بدون شک من یک معجزه ی خدا هستم

      من به معجزات باور دارم 

      در زمان های که بیمار میشدم و از دکتر ها میخواستم تا منو درمان کنند اما در اصل با اراده ی تو سلامتی خودم رو چندین ساله دارم 

      این که میتونم تورا بشناسم حس کنم و درک کنم کم از قدرت ذهن برخوردارم پس این یک معجزست 

      میتونم ببینم و در سایت مورد علاقم فعالیت کنم و اگاهی کسب کنم این خم یک معجزست

      میتونم بشنوم صداهای زیبای جهان را صدای پدرم مادرم این که من از دو گوش سالم برخوردارم خوشحالم این هم یک معجزست 

      اگر باور داشته باشیم به معجزات خداوند و با چشم دل و اگاهی ببینیم 

      هر یک از شرایط و اتفاق های خوب یا بدی که بعد فهمیدیم به نفع ما بوده به خواست خدا اینا همه یک معجزه ی زندگی حساب میشن

      برای انان که میبینند باور دارند و در این مسیر هستن

      انان که اگاهند و باور دارند مثل من

      پس منم با این اگاهی از خدا شاکر هستم و راضی و قدر دان معجزات و نعمت های خوب زندگیم

      باتشکر از شما

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار تینا.عالی
      1402/11/11 13:20
      مدت عضویت: 134 روز
      امتیاز کاربر: 11948 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 372 کلمه

      به نام خداوند مهربان همیشه حاضر و عاشق و حامی و خواهان پیشرفت ما ،

      درود رحمت نعمت لذت سعادت هدایت برکت ثروت رضایت عزت صداقت معرفت بزرگی عظمت و نور و اگاهی رشد و آرامش و آسایش خداوند هر لحظه جاری به زندگی شما استاد بزرگوار و گرامی و ارجمند،

      استاد 

      ۱)احساس من در مورد آگاهی که کسب کردم ؟

      تماما اینکه چقدر ما مانند خداوند پر غنی سرشار هستیم و چقدر خداوند در آفرینش ما کامل بودن کافی بودن عالی بودن به ارمغان آورده و چقدر ما عزیز خداییم و اون قسمت خودت را از نگاه خداوند ببین دنیای دید و زاویه دید به خودم را تغییر داد انگار در از نور و بی وزنی به اندازه جهان دیدم خودمو از نگاه خداوند. 

      ۲)در تمام مراحل زندگیم و حتی ورود همسرم به زندگیم‌ و معجزاتی که در هر لحظه در زندگیم رخ داد چه مراحلی را طی کردم با کمک خداوندم تا الان اینجا هستم و فقط خداوند خواست و توانست برای من و کار هیچکس نبود و حتی آشنایی با همین سایت خودش نزدیکترین معجزه هست و معجزات هر روز و هر لحظه بعد از آن در زندگیم .

      ۳)من اصلا نمیتونم مسیری فرض کنم آنقدر که بزرگ خواسته من به خدا ،نه اینکه حالا ناتوان خودمو میبینم برای رسیدن به خواسته هام به این دلیل که کاری که تو ذهنم فقط خودش مسیرشو می‌دونه واقعا فقط اون رو هر روز میبینم و لبخند خودشو و اینم دارم حس میکنم هر روز دارم برای اون نقطه کاملتر میشم و آموزش میبینم برای هدفی که خواستم و خدا برام در نظر داره ،و دقیقا حرف میزنه ر اهنماییم می‌کنه از درون ،میگه حالا این رو بگو حالا نگو حالا اینطوری در این نقطه ا ینکارو نکن و الان رها کن حالا سکوت کن و ببخش اما الان با آرامش حرف د ر چهار چوب رضایت من بزن و ز یبا و درست عمل کن و مدام بهم میگه رها کن و من میبینم ذهنم رها کرده خودم میگم این منم ؟!!!چی شد بهم یعنی معجزه روحی را از درون و رفتار خودمو دارم میبینم ،

      امروز هم معجزه بود که این متنو خوندم خداوند عزیزم خواست بگه بهم تو باید بالاتر فکر کنی رها کنی و حالتو خوب نگه داری تا کامل شوی ،خداوندا ممنونم استاد ممنونم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهیمه حیاتی
      1402/11/11 12:02
      مدت عضویت: 264 روز
      امتیاز کاربر: 5650 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 338 کلمه

      به نام خدای هستی بخش

      چقدر خوندن این جمله بهم آرامش داد که خداوند همیشه بیشتر و فراتر از اون چیزی که ما برای خودمون در نظر گرفتیم برامون میخواد . حالا اگه این جمله به نقطه باور برسه چقدر میتونه باعث آرامش ذهنی و وانی و موفقیت ما بشه . چرا ما باید این موضوع رو فراموش کنیم که خدا همیشه برامون بهترین هارو میخواد ؟ چرا فراموش کردیم که خدا رحمان و رحیم ؟ چرا فراموش میکنیم که خداوند خودش گفته اگه بنده من بدونه که چقدر دوسش دارم از خوشحالی فهمیدن این موضوع بیهوش میشه ؟ دوست داشتن یعنی چی ؟ یعنی همیشه بهترین هارو برای اون کسی که دوسش داری میخوای ما انسانیم حالا شاید بعضی جاها نفع شخصی مون در نظر بگیرم ولی خدا قضیه ش فرق میکنه اون خالق ما و تمام جهان هستی و اصلا نیازی به هیچ کس و هیچ چیز نداره و بی نیاز مطلق هستن پس واقعا دوست داشتن از نوع ناب ترین دوست داشتن هاست . اون خالق ماست پس بهترین هارو برای ما میخواد . ما که فک میکنم خودمون رو بیشتر و از هرچیز و هرکس دوس داریم به دلیل بودن در این دنیای مادی و حرفای شیطانی از اصل وجود خودمون دور شدیم اون  توانایی که خداوند در وجود ما قرار داده غافل شدیم ولی خداوند میدونه که چه چیزی دروجود ما قرار داده میدونه جنس و خمیره ما چیه پس میدونه که ما لیاقت چه چیزی رو داریم فقط خداست که میدونه این جهان رو برای ما آفریده و ما اشرف مخلوقاتشیم شاید ما گاهی اوقات این موضوعات رو شنیده باشیم ولی انگار خیلی سطحی اونارو درک کردیم و به معنی واقعیش پی نبردیم که خودمون گاهی اوقات اینقد حقیر و زبون میدونیم که هیچ کاری از دستمون بر نمیاد و نمیتونیم زندگیمونو تغییر بدیم ولی خدا میدونه که ما این فراموشمون شده و هروقت بریم سمتش مطمئنا مارو به اون چیزی که لیاقتش رو داریم میروسونه و مارو تبدیل به یه ورژن اصلی از خودمون میکنه . به انسانی فراتر از حد تصورمون.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سکینه
      1402/11/11 11:45
      مدت عضویت: 243 روز
      امتیاز کاربر: 4250 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 569 کلمه

      بنام خالق هدایتگرم 

      سلام خدمت استاد عزیزومهربانم 

      خداوندم رابینهایت سپاسگزارم که منو به این سایت بی نظیر هدایت کرد وشما استاد عزیزم را دستی از دستانش برای هدایت من قرار داد، استاد بهتون تبریک میگم که خداوند شمارا برای شعله ور کردن امید در من انتخاب کرد ومن بینهایتاز شما سپاسگزارم چه حس خوب وپر از امید وآرامشی پیدا کردم با خوندن نوشته معنویتون که بوی خدا میدهدمن همیشه در زندگیم وقتی مشکلی برامون پیش میاومد به همسرم میگفتم خدا بزرگه وهمسرم بعضی وقتا با ناامیدی میگفت آره وبعضی مواقع میگفت کو بزرگی خدا بزرگیشو به من نشون بده ببینم ومن جواب میدادم یه روزی نشون میده ولی این اواخر کم کم داشتم حرف همسرم را توی ذهنم بهش فکر میکردم واز خداوند خواستمخودش نور امید را در دلم بذاره وسینه ام را باز کنهوحالا توسط شما استاد عزیز این پیام امید بخش را به من داد که من هستم وهمراه توام نگران نباش به موقع بزرگیمو نشونت میدم تو فقط صبور باش وامیدت را از دست نده الن که دارم مینویسم اشک شوق میریزم وخداوندم را شکر میکنم واین انرژی مثبتی که من گرفتم استاد عزیزم مطمعنم به زندگی شما بر میگرده وامیداورم با تغیر وتحول در زندگیم بتونم ذرهای از لطف شما را جبران کنم

      مواردی که برا شکل معجزه داشته 

      آشنای با قانون جدب که در این مدت کوتاه شاید از لحاظ مالی وچیزهای قابل دیدن پیشرفت انچنانی نداشتم ولی من خودمو با خود قبلیم مقایسه میکنم خیلی پیشرفت کردم که فقط خودم متوجه میشم ومیدانم که با توکل بر خداوند وبر طرف کردن باورها ونگرشهای اشتباهم موفقیت های بیشتری بدست میارم  من قبل از آشنایی با این قوانین که هنوز هم آشنایی زیادی ندارم ولی اصلا فکرشونمیکردم که بتونم کسب وکاری داشته باشم چون همش فکر میکردم باید سرمایه وتحصیلات وپارتی و… داشته باشم ولی به لطف خدا با امید گرفتن از مباحث قانون جدب کمی اعتماد بنفسم بالا رفت وتونستم برم دنبال کسب مهارت والان هم کسب وکارم را راه انداختم ولی فعلا اول راهم وبا توکل بر خداوند ادامه میدم تا پیشرفت کنم این در صورتی هست که من قبلا ددور داشتن درامد وکسب وکار را خط کشیده بودم وقبول کرده بودم تا آخر عمرم از لحاظ مالی کاملا وابسته همسرم باشم والان خدارو شکر میکنم که کسب وکاری را ه انداختم وقصدم زدن تولیدی هست والان فعلا توی خونه کار میکنم واز شما عزیزانم در خواست دارم اگه تجربهای در این موارد دارید منو راهنمایی بکنید این شاید برای بعضیها زیاد مهم نباشه ولی برای من واقعا معجزه هست ومیدانم که خداوند معجزاتش را در زندگیم بیشتر میکنه

      من با این نگرش که در صف دریافت معجزات الهی هستم به خداوند ایمان دارم که اول سلامتیم که با افکارم خرابش کردم را کمکم میکنه بدستش میارم وبعدبا انرژی وامید واشتیاق کمکم میکنه که کسب وکارم را گسترش بدم وتولیدی بزرگی بزنم که تعداد زیادی از بندگانش که خودش برا م انتخاب میکنه را سر راهم قرا میده ودر کسب وکارم کمکم میکنند وبه من این افتخار را میدهد که درخدمت بندگانش باشم ودررساندن  رزق وروزی  به آنها منو شریک خودش قرار میدهد وهر روز با طی تکاملم تولیدیم بزرگ وبزرگتر میشه ومن به خدا گفته ام در ابتدای کارم که من میخوام ۲۵۰ هزار نفر از تولیدی که بهم دادی وکمکم‌کردی وتو شریک کاریم هستی رزق وروزیشون را دربیارن ومن هر روزم را به امید آن روز  طی میکنم باز هم ممنونم از شما استاد عزیز وتمام دوستان 

      برای همه آرزوی موفقیت وسعادت در دنیا وآخرت را دارم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Mehrdad Zabihi
      1402/11/11 10:46
      مدت عضویت: 1657 روز
      امتیاز کاربر: 20648 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,076 کلمه

      سی ام ژانویه بیست بیست و چهار:

      سپاسگزار خداوندی هستم که به معجزاتش باور دارم

      سلام و درود به دوستان و همراهان مسیر رشد و پیشرفت

      من خیلی برای دانستن و بکار بستن این آگاهی ها ذوق و شوق دارم، امروز صبح سر کار بودم که متوجه نوتیفیکیشن تلگرام شدم که استاد فایل جلسه قدم دوم را قرار داده است و به خودم فکر کردم که هنوز فایل قدم اول نیامده است پس چرا قدم دوم روی سایت قرار گرفته است! ولی گفتم ایراد نداره همین را نگاه میکنم و قطعا مطالبی که باید الان بشنوم در این فایل وجود دارد و بلافاصله رفتم که فایل را دانلود کنم و گوش بدهم که متوجه شدم فایل متنی هست و انرا سریع توی ورد کپی کردم که بتوانم راحت‌تر بخوانم و متن را کامل خواندم و همزمان آهنگ بیکلام را گوش دادم و درک خودم را هم توی یک کاغذ نوشتم و بعد آمدم دوباره آهنگ را پخش کنم که دیدم فایل از سایت برداشته شده است ولی واقعا مطالب قدم دوم بینظیر و رویایی بود

      شب که به خانه برگشتم داشتم فایلی از دوره تکرار لاغری را گوش میدادم که باز هم نوتیفیکشن تلگرام خبر از آمدن جلسه قدم اول میداد و بعد از اتمام فایل آمدم و متن را خواندم و واقعا استاد ممنونم که متناسب با هر متنی آهنگ فوق العاده ای را هم انتخاب کرده اید

      برداشت‌های من از این فایل :

      معجزات الهی:

      من بارها و بارها طعم معجزات الهی را چشیده ام و انرا لمس کرده ام و دقیقا از جایی که فکرش را هم نمیکردم اتفاقاتی برایم رخ داده است که من فقط از این هماهنگی خداوند در تعجب هستم از پیدا کردن کار جدید خرید خانه و ماشین و ….

      نمونه آخر آن هم این بود که در ماشین جدیدی که خریداری کرده ام یکی از پیچ های هر چرخ آن خاص هست که با هر آچاری باز نمیشود و برای تعویض سنسور لاستیک که انرا برده بودم، مکانیک به سختی دو تا چرخ انرا باز کرد و پیچ جایگزین برایش قرار داد و بهم گفت که برو نمایندگی و اونجا اچار مخصوص این پیچ را بخر و پیچ معمولی بجایش نصب بکن که اگر اتفاقی برای دو تا چرخ جلوی ماشین رخ داد، با هیچ آچاری غیر از اچار مخصوصش باز نمیشود و باید ماشین را تا نمایندگی سوار یدک کش بکنی و بهم گفت میتونی همین الان بروی و پیچ معمولی از فروشگاه بخری و من هم به هدایت خداوند عمل کردم و خریدم و عصر رفتم نمایندگی و گفتم اچار مخصوص برای پیچ ماشینم میخواهم و بهم هزینه هشتاد دلاری را دادند و بعد گفتند الان آخر وقت هست و فردا هم تمام نوبتهایمان پر هست و برو هفته بعد بیا تا سرویسکار هایمان باشند و نوبت بگیر تا چرخها را بررسی کنند و اگر اچار مخصوصش را داشتند انوقت برایت انجام بدهند، از مسوولش درخواست کردم اگر امکان دارد ببیند که آیا تعمیرکاری هست که فقط چک بکند که آیا اچار این پیچ مخصوص را دارد یا خیر؟  که اگر اچار را دارد من یک روز دیگر بیایم و با اکراه قبول کرد که برود ببیند که همون موقع یک آقایی که در قسمت دیگری کار میکرد، من را صدا کرد و گفت میخواهی چیکار کنی؟ و من برایش توضیح دادم و ایشان گفت برویم دم ماشینت و با اچار خاصی همان پیچهای مخصوص را باز کرد و ازش درخواست کردم که پیچهای معمولی که خودم خریداری کرده بودم را ببندد و اینکار را انجام داد و خداحافظی کرد و رفت و من هرچی بهش اصرار کردم که چقدر بابت اینکار بهت بدهم گفت هیچی نمیخواهد! و من فقط متعجب بودم چون اون فرد کارمند دفتر بود و تکنسین تعمیر نبود!

      اگر این معجزه نیست پس معجزه چیست!؟!

      یکی از جملات استاد را نتوانستم قبول کنم

      «اگر من خودم را لایق فلان شرایط در زندگی میدانم، خداوند من را لایق صدها و هزاران برابر آنچه برای خودم میپسندم میداند»

      بعد به خودم گفتم من تسلا میخواهم و اگر خداوند من را لایق صدها و هزاران برابر آنچه برای خودم میپسندم میداند یعنی چقدر نعمت و شروع کردم حساب کتاب کردن و دیدم اصلا توی ذهن من نمیگنجد که من به چنین ثروتی برسم! آیا امکان دارد؟ با آگاهی های الان من جواب منفی است!

      استاد فرمودند « هرگاه نگاه یا نگرشی درباره خودتان دارید، باور کنید نگاه خداوند هزاران برابر بزرگ‌تر از آن چیزی است که درباره خودتان میدانید یا تصور میکنید . همه ما تجربیات  و مثالهایی از زندگیمان داریم که مطمین هستیم رخ دادن آن شرایط فقط کار خداوند بوده است و این اثبات میکند که نگاه خداوند به انسان‌ها همواره بزرگ‌تر از آن چیزی هست که آنها درباره خودشان تصور میکنند.»

      درک این جملات برایم سنگین بود و نمیپذیرفتم

      اومدم برای خودم شروع کردم مثال زدن که کجاها من با نگاه خودم به خودم نگاه کردم و چه احساسی داشتم و کجاها با نگاه خداوند به خودم نگاه کردم و چه احساسی داشتم و چه دستاوردهایی داشته ام؟

      من وقتی با نگاه خداوند به خودم نگاه کردم، خودم را سرشار از استعداد و توانایی های خارق العاده دیدم و خودم را انسان لایق و ارزشمندی دیدم که لیاقت رسیدن به تناسب اندام به ثروت به رابطه بهتر را دارد و احساس کردم که انسان پاک و عاری از گناه هستم و تمام گناهانم را بخشیده است و رها بودم و نگرانی نداشتم نه ترسی داشتم از حرف دیگران و نه نگران قضاوت مردم و حرفهای بقیه بودم و نه غم و غصه و افسوس گذشته و کارهایی که انجام نداده ام را میخوردم و نه حسرت میخوردم که کاش فلان کار را اونجوری انجام داده بودم که نتیجه بهتری بگیرم. هیچ نگرانی بابت تصمیماتم و اقداماتم و نتایج آنها نداشتم چون اومدم این دنیا که زندگی کنم و لذت ببرم و هر اتفاقی که رخ بدهد قطعا من را به هدفم نزدیکتر میکند. هیچ ترسی از حرف مردم و قضاوت مردم نداشتم و قدرت را به دیگران نداده ام و شرک نداشته ام چون قدرت تمام انسانهای روی کره زمین با هم برابر است و میزان آن صفر هست! و چون خداوند از روحش در من دمیده است من جزوی از اون هستم و ویژگی های اون را دارم و خیالم راحت هست و آرامش دارم چون تنها قدرت جهان هستی حواسش بمن هست. دیگر نگران این نیستم که اگر اشتباه قدمی را برداشتم و ضرر کنم و شکست بخورم چون من اومدم اینجا لذت ببرم و تجربه کنم

      وقتی از دریچه نگاه خداوند به خودم نگریستم، انوقت کارها برایم روان تر و راحت تر و ساده تر انجام شد و نتایج خیلی فراتر از انتظارم در زندگیم رخ داد.

      در تمام مدت احساسم خوب بوده است چون احساس ارزشمندی و لیاقت داشتم و دقیقا طبق مطالب جلسه اول من هماهنگ با سیستم جهان هستی رفتار کرده بودم و طبق قانون بدون تغییر خداوند معجزات در زندگی رخ داده است.

      مثلا وقتی که ایس اسکیتینگ یاد گرفتم احساس توانمندی کردم و گفتم از پس هر کاری برمیایم و من لیاقت تجربه شرایط بهتر رادارم و به خودم گفتم حالا میروم سراغ آرزوی محال تناسب اندام و رفتم و نتایج فراتر از انتظارم بوده است

      در زمینه آرامش در زمینه روابط ثروت کار جدید و خانه جدید دقیقا زمان‌هایی بهشون رسیده ام که از نگاه خداوند به خودم نگاه کردم

      مثلا در رابطه با کارم، من از شش ماه قبل تا الان نه کلاس آموزشی رفتم و نه دوره تخصصی را گذرانده ام ولی هدایت شده ام به همان کاری که داشتم انجام میدادم توی شرکت دیگر با حقوق به مراتب بسیار بیشتر دقیقا همان تیپ پروژه ها و همان کارها و مسوولیت من هم هیچ تغییری نکرده است

      وقتی با نگاه خداوند به خودم حرکت کردم و در جهت خواسته هایم تلاش کردم ( خودم را لایق دیدم و به نجواهای ذهنی گوش ندادم) نتایج عالی و شرایط فراتر از انتظارم را تجربه خواهم کرد

      دقیقا به این قضیه رسیدم که من میخواستم یک آپارتمان نقلی اجاره کنم و جابجا بشوم و بعد تصمیم گرفتم که فعلا آپارتمان نقلی بخرم و بعد آپارتمان تبدیل شد به خانه کوچک در شهرک و بعد خانه کوچک با پله های زیاد و بعد خانه کمی بزرگ‌تر و بعد تصمیم گرفتم با پولی که دارم خانه قدیمی با وسایل قدیمی بخرم و فعلا اونجا زندگی کنم و نهایتا یکسال یا دوسال بعد سر فرصت که پول دستم بیاید وسایل خانه را تعویض کنم و خانه را بازسازی کنم ولی در نهایت یک خانه ویلایی و مستقل با ویوی بسیار عالی بازسازی شده با وسایل مدرن و جدید خریداری کردم که هنوز بعضی روزها که از خواب بیدار میشوم و زیبایی های این خانه را میبینم خودم باورم نمیشود که این خانه من هست

      تمام این اتفاقات در زمان بسیار بسیار کوتاهی  رخ داد که از زمانیکه صاحبخانه بما گفت که میخواهد خانه اش را بفروش برساند تا زمانیکه من اسباب کشی کردم به خانه خودم کمتر از چهار ماه طول کشید!

      این همان نتیجه فراتر از انتظاری بود که وارد زندگی من شد

      در زمان‌هایی که از نگاه خودم به توانایی هایم نگاه کرده ام؛ دقیقا نگاهی بوده که ذهنم بمن داشته است که نجواهای ذهنی پر از نکات منفی هست و احساس بی ارزش بودن احساس بی لیاقتی احساس قربانی شدن و مظلوم واقع شدن و احساس بدبختی و ناتوانی کرده ام چون اون زمان که بیکار شدم و همون موقع صاحبخانه بهم گفت میخواهد خانه را بفروشد و باید جابجا بشوید دقیقا توی همون زمان‌ها این نجواها می آمد که تو بی عرضه ای تو هیچ کار درستی را انجام نداده ای و اگر من توی دوره لاغری با ذهن جنس این نجواهای ذهنی را نمیشناختم نمیدانم الان کدام گوشه ای از این کره خاکی و در چه حالی بوده ام؟!

      اصلا همین جلسه باعث شد که من شوق و ذوق بسیار بسیار بیشتری از قبل داشته باشم که قطعا به مواردی که در جلسه قبل نوشته ام میرسم

      جملاتی که از کلام خداوند خطاب به خودم توی فایل دیدم فوق العاده عالی بود

      مهرداد ، تو هنوز معجزات من را ندیده ای

      مهرداد تو هرگز خیر و برکتی که میتوانم وارد زندگیت کنم را نمیتوانی تصور کنی

      مهرداد تو هنوز معجزات من را ندیده ای

      مهرداد باور کن که خداوند همواره مراقب و پشتیبان تو در زندگی ات هست

      با خواندن متن این جلسه من بیشتر درک کردم که من وصل هستم به خداوند و اینکه بیشتر از قبل به معجزات خداوند ایمان دارم و اینکه بجای اینکه از زاویه ذهنم به خودم نگاه کنم از نگاه خداوندی به خودم نگاه کنم که صدها و هزاران برابر شرایط بهتر از آنچه که من میخواهم را برایم پر نظر کرفته است

      الان احساس آرامش و امید و اشتیاق و انگیزه دارم

      لیست معجزات من بسیار زیاد هست از پیدا کردن خانه و ماشین و کار گرفته تا مهاجرت و داشتن آرامش بسیار بیشتر و رابطه عاطفی بسیار بهتر با مهسا، بسیار دیرتر عصبانی میشوم

      قسمت آخر تمرین را نمیدانم درست متوجه شده ام یا خیر

      و البته ذهنم مقاومت داشت چون برای رسیدن به بعضی از خواسته هایم راه آسانی در ذهنم پیدا نمیکردم که انرا بنویسم و برداشت من از نوشتن مسیر فرضی و آسان برای تجربه چند تا از مهم‌ترین خواسته هایم این است:

      من براحتی پیمانکار عالی با کیفیت و درستکاری برای ساختن اشپزخانه در زیرزمین پیدا میکنم و براحتی هدایت میشوم به فروشگاه هایی که وسایلی که میخواهم را با بهترین کیفیت و بهترین قیمت خریداری میکنم که خودشان می آورند و تحویل میدهند و برایم نصب میکنند مثل مبلی که خریدم و خوشان نصب شده داخل پذیرایی گذاشتند و رفتند

      من براحتی صاحب فرزندی سالم و صالح میشوم و صدای خنده هایش خانه مان را پر میکند و شرایط کاری ام جوری هست که دقیقا مثل استاد که بزرگ شدن دخترشان آیدای عزیز را دیدند و دغدغه مالی نداشتند من هم براحتی هر موقع که اراده کنم با فرزندم بازی میکنم و از بودن در کنارش لذت میبرم

      من براحتی نقدا ماشین نرم و راحتی که میخواهم را می‌خرم و از سوار شدن به آن لذت میبرم

      «اینکه باور کنم که حضور من در این دنیا یکی از معجزات الهی هست و من در این دنیا هستم تا معجزات بینهایت خداوند را تجربه کنم»

      «پس همواره به خاطر داشته باش که با چشمان خداوند و از نگاه او به خودت و توانایی ها و شرایطی که می توانید در زندگی کسب و تجربه کنید نگاه کنید.»

      «هر شرایط و موقعیتی را که در زندگی برای خودت واقعیت می دانید، خداوند می تواند هزاران برابر آن را به واقعیت زندگی شما تبدیل کند.»

      ببصبرانه منتظر جلسات بعدی هستم

      منتظر خبرهای عالی من باشید

      شاد و رو به رشد باشید

      استاد عزیز بسیار سپاسگزارم از اهنگ های فوق العاده ای که متناسب با متن انتخاب میکنید و برایمان قرار میدهید

      در صورت امکان دکمه  رفتن به جلسه قبلی و بعدی را هم برای صفحات این دوره اختصاص بدهید

      سپاس فراوان

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار mrmr19791357@gmail.com
        1402/11/12 00:57
        مدت عضویت: 610 روز
        امتیاز کاربر: 29169 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 125 کلمه

        سلام دوست عزیز منم برای شما آرزوی موفقیت می کنم انشالله هر چه‌ زودتر ب خواسته هایتان برسید مخصوصا در زمینه فرزند،ب امید خداوند صاحب فرزند می شوید شما بهترین پدر برای فرزندت می شوی،من همیشه آرزوهای خوب برای دیگران دارم ویکی از آرزوها و دعاهای همیشگیم طلب فرزند برای افراد بدون فرزند هست درسته خودم تجربه زندگی مشترک راندارم ولی از صمیم قلبم دلم می خواهد همه زندگی سرشار از خوشی و آرامش داشته باشند دوست عزیزم امیدوارم خداوند ب زودی فرزند سالم و صالحی رو ب شما عنایت گند.چون من همیشه ازینکه بفهمم اطرافیان یا دوستانم قرار است صاحب فرزندی شوند اینقدر احساس خوشحالی می کنم ک حدی ندارد.

        من اصولا از خوشی‌های دیگران شاد می شوم مخصوصا افراد خانواده ام و دوستان…موفق باشید.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 10 از 2 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار Mehrdad Zabihi
          1402/11/12 07:22
          مدت عضویت: 1657 روز
          امتیاز کاربر: 20648 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
          محتوای دیدگاه: 88 کلمه

          سلام و درود دوست و همراه مسیر رشد و تغییر

          سپاسگزارم از پیام محبت امیز شما. 

          امروز جملآتی که میخواستم را از زبان شما شنیدم

          خداوند از هزاران طریق مختلف معجزات را وارد زندگی ما میکند ولی زمان بندی آنها بر طبق قوانین خداوند هست نه بر مبنای نیاز اون لحظه ما پس باید به پلن خداوند اطمینان داشته باشبم

          قطعا در زمان درست همه ما به خواسته هایمان میرسیم

          امیدوارم در صحت و سلامتی کامل به اهداف و رویاهای قشنگتان برسید و انرا در کامنتهایتان شرح دهید

          شاد و رو به رشد باشید

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 5 از 1 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
            آواتار mrmr19791357@gmail.com
            1402/11/12 15:08
            مدت عضویت: 610 روز
            امتیاز کاربر: 29169 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
            محتوای دیدگاه: 24 کلمه

            سلام مجدد دوست گرامی خیلی خوشحال شدم واینکه خیلی خوشحال می شوم ازینکه دوستان ب همدیگر انرژی مثبت می دهیم.روزگارتان پر از انرژی مثبت..

            برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
            امتیاز: 10 از 2 رأی
            افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار السا فرزانه
      1402/11/11 10:28
      مدت عضویت: 558 روز
      امتیاز کاربر: 59264 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 663 کلمه

      به نام خداوند ِ جان…خدای نور و زیبایی…خدای بی نهایت و فراتر از انتظار 🌟

      تقدیم درود و احترام خدمت استاد عزیزم، و دوستان هم مسیر نازنینم

      *خداوند فراتر از انتظار و نگاه ماست:
      بارها و بارها و بارها در این یک سال و پنج ماهی که در مسیرم این حقیقت رو به جان درک کرده م. خداوند فراتر از انتظار ماست….اما چرا ؟! چون خداوند ِ بی نهایته…
      یعنی از هر صفتی، از هر نعمتی، بی نهایتش رو داره که با بخشش کم و تمام نمیشه، بلکه هر چه بیشتر می بخشه گسترده تر میشه…
      همین تازگی ها تجربه کردم که ازش افزایش سه برابری درامدم رو خواستم، بدون ارتقا و تغییر شغلم، در امروز، چهارشنبه 11-11-402 ، ساعت 10:10 ، درامد بیش از 10 برابر از اون روز رو دارم…کمتر از یک سال از اون روز گذشته….
      من ازش، استمرار در مسیر رو خواستم، من ازش یک دوره خواستم، طولی نکشید تمام دوره های استادم رو تجربه کردم…
      حتی در مورد مسائل پیش پا افتاده ی روزمره، من هرچه ازش خواستم، بی شک ، و همیشه، بدون یکبار تفاوت حتی، بیشترش رو ازش دریافت کردم…

      همین اگر معجزه نیست، پس چیه؟
      معجزه فقط این نیست که نیل رو بشکافیم!
      معجزه فقط این نیست که مرده زنده کنیم!

      همین که در هر نفس، خدا درون ما ست، معجزه ست…
      همین که یک نفر به اسم استاد عطارروشن از دور دست ها به طرز عجیب و شگفتی ، در زندگی هر کدوم از ماها ظهور کردن و باعث پیشرفت و تغییر زندگی ما شدن معجزه ست…
      همین که من از خدا مثلا n ميخوام اما n+1 دریافت میکنم معجزه ست…
      همین ک دلم دوره جدید استادم رو میخواد، و استادم دوره ای مرتبط با اگاهی های خداوند و شناختش تهیه میکنن، معجزه ست…
      همین که خدا در زندگی من و ما دیر نمیکنه معجزه ست…
      همین که من نوعی، از خدایی انسانی و عذاب دهنده و خشمگین که چشم انتظار کوچکترین خطای منه تا عذابم بده و تنبیهم کنه و در آتش جهنم با سرب داغ منو بسوزونه، به سمت خدایی که فقط مهر و بخشش و عشقه که بر تمام جزیات جهان جز شفقت هیچ نداره، حرکت کردم، معجزه ست…
      همین که وجود هر کدوم از ماها، وجود هر چیزی در این جهان از هیچ آفریده شده معجزه ست….

      مسیر تغییر و تناسب فکری که من در اون قرار گرفتم نیز معجزه ست…من به این سایت و دوره ها آمدم برای کم کردن وزن، اما در تمام جنبه های زندگیم در طول یک سال و چهارماه تغییراتی تجربه کردم که اگر بدون این مسیر میخواستم به اون تغییرات برسم، شاید یک هزاره ی دور زمان میخواستم! که تازه شاید شاید به درصد کمی از اونها میرسیدم!
      من یک سال و چهار ماهه شادم، در شادترین و خوشبخترین حالت ممکن، در ثروتمند ترین حالتی ک تا کنون بوده ام، در موفق ترین شرایط شغلی که تا الان داشته ام، و در میانه ای این شادی و موفقیت، هر روز پیشرفت کرده م، و گام تازه ای به سمت اهداف تازه ام برداشتم….پس ، پس از این هم همینطور هست.

      خداوند ، با تمام صفات و ویژگی هاش، با ماهیت فراتر از انتظارش، پیشاپیش من و جلوی من ایستاده….نه حتی کنارم…نه حتی پشت سرم….
      خداوند جلوی من ایستاده تا راهم رو روشن تر و هموارتر کنه….
      خداوند، خداوند فراتر از انتظار، با تمامی نعمتهای بی نهایتش مسیر آرزوهای من رو هدایت میکنه.
      و به سمت هر آرزویی که گام برمیدارم، پیش از من، به اون مسیر نور و نعمت پاشیده…فراتر از میزان انتظارم….مسیری سرسبز….روشن….آرام….دلنشین….لذت بخش….پر از شگفتی….
      درست مثل مسیری که در این یک سال و چهار ماه آمده ام و خداوند برای من گام به گام و متناسب با عمیق تر شدن درک م و افزایش عشق و شناختم به خداوند، نور و نعمتی بیشتری به مسیر و زندگیم پاشیده…

      خدای بی نهایتم سپاسگزار تمام درک و شناختی هستم که تا به امروز تجربه کردم….

      استاد عزیزم چراغ روشن راهم پیغمبز اعجاز زندگی ام سپاسگزارم
      الهی نور به قلب و راهتون همیشگی بتابه
      الهی امید در قلب تون مواج و رقصان باشه

      راهتون روشن و اقبال یارتون 🙌🌱🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 24 از 5 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مهين
      1402/11/11 09:52
      مدت عضویت: 453 روز
      امتیاز کاربر: 2400 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 201 کلمه

      سلام استاد گرامي

      بازم مثل هميشه گل كاشتيد 

      اولين قسمت عالي بود

      بي صبرانه منتظر قسمت هاي بعدي هستم

      من منتظر معجزات  خداوند هستم

      من در طول زندگيم باور داشتم ودارم كه من با معجزات خداوند جلو اومدم هميشه در نااميد  ترين زمان زندگيم معجزات خداوند نجاتم داد

      و انقدر قشنك منو در مسيري قرار داد واون اتفاق قشنك براي من بوجود امدند

      واقعا حيرت زده ميشدم 

      واين برام قابل درك هست رد پاي خدا در زندگي من پررنك تر مي شود 

      ولي در مورد لاغري من خيلي تفكرات مسموم كننده داشتم ولي انقدر شما قشنك توضيح داديد يه نيروي فوق العاده در من زياد شد

      وميدونم وايمان دارم من بي دليل اينجا نيستم

      قطعاً هدايت خداوند منو اينجا كشونده وايمان  دارم از طريق شما خيلي معجزاتي براي زندگي من  پيش خواهد امد واون باورهاي كه نميزارند من به صد خودم برسم 🙏🏼

      وشما رو وسيله قرار داده من به صد خودم برسم واين را باور دارم 

      معجزات خدا خيلي زياده

      فراتر از اوني كه من ميدونم

      واقعا ممنون انقدر حس خوب بهم داديد

      انگار در اسمون پرواز ميكنم واحساس فوق العاده دارم

      بازم سپاسگزارم براي اين احساس پاك وبي نظيري كه برام درست كرديد

      🌺🌟

      هركجا هستي بي نهايت خوشحال وشاد باشيد

      💫🌺

      بزرك ترين خاصه من موانع لاغري و ثروتمند شدنم محو شوند ومن در بهترين حالت خودم باشم 💫🌟☄️

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مهدی ملکی
      1402/11/11 09:13
      مدت عضویت: 97 روز
      امتیاز کاربر: 615 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 177 کلمه

      سلام خدمت استادبزرگوارومرجان خانم من سپاسگزارخداوندی هستم که به صورت معجزه وارمن روهدایت کرده به سایت شما من ازشاگردان استادوخانم شایسته هستم و شماروچندسال هست که میشناسم بدون اینکه شما من روبشناسین قبل از اینکه من واردسایت شما بشم استاد این معجزه نیست پس به این چی میگن طبق آموزشهای استاد من وظیفه خودم میدونم که با این نوشته کوتاه وپرمعنا برای خودم بهای این فایل روپرداخت کنم تا خداوند روبهتر درک کنم معحزه خداوند از دستان دیگر خداوند درسایت استاد وخانم شایسته فقط با فایل رایگان که اصلا رایگان نیست به لطف خدا ۳۰ کیلو اضافه وزن کم کردم ودرآمد ۱۰برابر وهرروز رو به پیشرفت معحزات دیگر روش خوردن غذاها به سبک شما وگوش دادن به فایلهای شما وو…وسپاسگزار خداوند هستم که هروز گسترش پیدا میکنم ودراینجا هستم خدایا تنها تورا میپرستم وتنها ازتو یاری میجویم استادسپاسگزار خداوند هستم که شما موفق هستین من لذت میبرم وکلی خوشحالم بدون اینکه شما من رو بشناسین من مطمعن هستم شما هم همینطورخوشحالین بدون اینکه منو بشناسین همین معجزه هستش درپناه الله یکتا شاد سالم سلامت دردنیا وآخرت… سپاسگزارم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 6 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سارا آبکار
      1402/11/11 07:46
      مدت عضویت: 103 روز
      امتیاز کاربر: 3310 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 140 کلمه

      سلام استادگرامی ..درحال خواندن مطلب اشکهایم سرازیر شد .من معجزه های زیادی در زندگیم دیدم .یادمه قبل از اینکه خونه بخریم .سر نماز به خدا گفتم خدایا من نه سرمایه ای دارم ونه پشتوانه ای .من فقط تورو دارم .توخودت دستمو بگیر .استاد باور کنید خدا با دستان خودش چنان همه پاز ل ها رو کنار هم چید که هنوزم باور نمیشه که من با دستان خالی صاحب خانه شدم .این یکی از هزاران معجزه بود .وقتی که با خدا درددل میکنم واز خودش چاره میخوام خود خدا دستانش را به سمتم میاورد و کمکم میکند .ومعجزه آخر هم شما بودید که خداوند به درخواستم پاسخ داد .من در لیست آرزوهایم اول از خدای مهربون خواستم که با انرژی بی نهایت خودش ذهنم را از افکار واحساسات منفی که باور هایم را درست کرده اند پاکسازی کند .ببخشید طولانی شد.سپاسگزارم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم