0

زندگی با اراده خداوند (قسمت پنجم)

زندگی با اراده خداوند
اندازه متن

تصمیم برای همسو شدن با اراده خداوند از اراده فردی شروع می شود.

من در یک شب از زندگی تصمیم گرفتم زندگی خودم را به شکلی که دوست دارم تغییر بدم. این تصمیم شخصی من بود و با تمام آنچه درباره زندگی به من گفته شده بود در تضاد بود.

بنابراین متصل شدن به اراده خداوند نیاز به اراده شخصی دارد و به همین دلیل است که بسیاری از انسانها در مدت زندگی خود همسو شدن با اراده خداوند را تجربه نمی کنند چون نیاز به تصمیم بر اساس اراده شخصی دارد و از آنجا که در ذهن همه انسانها فرمول های زیادی درباره خدا، زندگی، کسب و کار و … وجود دارد فراموش کرده اند که می توانند برای زندگی کردن به اراده خداوند متکی باشند و همه تصمیمات آنها بر مبنای اراده شخصی و سعی و تلاش برای زنده ماندن می شود.

من تصمیم گرفتم با متصل شدن به اراده خداوند زندگی خود را تغییر دهم.

توجه داشته باشید در زمانی که این تصمیم را اتخاذ کردن هیچ نشانه ای از اتصال به اراده خداوند در زندگی من وجود نداشت و من هیچگونه اطلاعاتی درباره اراده شخصی و اراده الهی نداشتم.

فقط یک تصمیم بود، تصمیمی که هیچ مسیر و نتیجه ای برای آن مشخص و واضح نبود.

بنابراین شما هم می توانید در همین لحظه حتی اگر هیچ نشانه ای از اتصال با اراده خداوند در زندگی خود مشاهده نمی کنید و یا باور ندارید می شود به اراده خداوند متصل شد و زندگی را به شکلی که دوست داشت تجربه کرد، شجاعت داشته باشید و این تصمیم را اتخاذ کنید.

پیشنهاد می کنم تصمیم خود را به صورت کتبی ثبت کنید.

“من رضا عطارروشن در این لحظه مقدس تصمیم می گیرم عمل کردن بر اساس اراده شخصی خود را متوقف کرده و بر مبنای اراده خداوند برای رشد و گسترش زندگی عمل کنم.”

نوشتن همین چند کلمه اطمینان بهتری در قلب ما ایجاد می کند که بر تصمیم خود مصمم و مشتاق هستیم.

به این طریق ما به طور آگاهانه تصمیم می گیریم دوباره به قدرت اراده الهی ملحق شویم و جهت اراده شخصی را تغییر می دهیم.

با ارزش قائل شدن برای تصمیم خود جهت پیوستن به اراده خداوند به عنوان انسانی ارزشمند و منحصربفرد که مورد توجه و قبول خداوند قرار گرفته است احساس خوشایندی پیدا می کنیم.

  • احساس دوستی و نزدیکی با خداوند.
  • احساس همکاری با خداوند در جهت رشد و گسترش زندگی.
  • احساس تحت حمایت و هدایت خداوند بودن.

این احساس ها در نهایت باعث ایجاد و تقویت “توکل به خداوند” به شکل واقعی می شود.

نتیجه توکل به خداوندی که بر اساس احساس خوب نزدیکی و دوستی با خداوند در ما ایجاد می شود بسیار متفاوت با توکلی است که به صورت زبانی و عادت وار (توکل به خدا) همیشه بر زبان ما جاری بوده است.

از این پس برای رهایی از اراده شخصی و دلبستگی هایی که باعث ایجاد احساس بد در ما می شوند از عبارت “من به خداوند توکل کرده ام” استفاده می کنیم.

این عبارت برای ما یادآور تصمیم است که جهت پیوستن به اراده خداوند اتخاذ کرده ایم و سبب می شود از شر افکار منفی رها شده و در مسیر صحیح و ارتباط با اراده خداوند باقی بمانیم.

“من به خداوند توکل کرده ام”

همین الان بارها این عبارت را تکرار کنید.

چه احساسی در شما شکل می گیرد؟

قطعا یکی از قوی ترین احساس ها، احساس آرامش و امنیت است.

این احساس که در ما شکل می گیرد بر اساس اراده شخصی ما نیست بلکه پاسخی از سوی اراده خداوند است که در ما احساس آرامش و امنیت ایجاد می کند.

به همین سادگی می توان از حضور اراده خداوند در وجود خود اطمینان حاصل کرد.

“من به خداوند توکل کرده ام”

“من به خداوند توکل کرده ام”

“من به خداوند توکل کرده ام”

همین لحظه پاسخ را دریافت می کنید.

به احساسی که در نتیجه پاسخ دریافتی از سوی خداوند است شک نکنید.

این خود خداست که مستقیم و بدون واسطه به ما پاسخ می دهد.

بدون اینکه قبل از پاسخ دادن، ما را مورد سنجش قرار دهد.

ما همیشه لایق دریافت پاسخ از طرف خداوند بوده ایم، هستیم و خواهیم بود.

این عبارت از کارلوس کاستاندا تکمیل کننده این موضوع است:

“بشر عادی وقتی امیدش را به بازگشت به منبع و منشاء آفرینش از دست می دهد در خودخواهی هایش به جستجوی وسیله ای برای تسلی می گردد.”

من در گذشته مصداق بشر عادی بودم که هر روز از سر خودخواهی و تفکری اشتباه که من از خدا دور افتاده ام و خدا مرا دوست ندارد یا ترد کرده است برای جبران صدمات جسمی و روحی خودم در زندگی تلاش می کردم.

سال ها به این طریق گذشت و من خسته تر و ناامیدتر شدم.

روزی که به حالت تسلیم رسیدم و در عین حالی که باور داشتم خداوند مرا رها کرده است، مانند فردی که تمام آنچه دارد و ندارد را از دست داده است تصمیم گرفتم یک بار دیگر شانس خودم را امتحان کنم. شانس اینکه آیا خداوند مرا دوباره می پذیرد؟

از همان لحظه که تصمیم گرفتم به اراده خداوند ملحق شوم و از او درخواست یاری کردم تا همین الان که در حال نوشتن این کلمات روحانی هستم، هرگز شانس خود را از دست نداده ام و با تمام زیر و بالا شدن های احساسی اما هر روز سعی کرده ام به یاد داشته باشم “من به خداوند توکل کرده ام”.

به این شکل من دیگر آن بشر عادی گذشته نبودم بلکه هر روز بدون درنظر گرفتن خودخواهی ام، منطقم و تمام فرمول های ذهنی اراده شخصی ام سعی کرده ام پیمان خود با خداوند را تمدید کنم.

چندین سال قبل تصمیم گرفتم مصرف سیگار را ترک کنم. می خواستم رهایی از بند بایدهای مصرف سیگار را تجربه کنم تا به این ترتیب همت و اراده خودم برای رها شدن از اراده شخصی و پیوستن به اراده الهی را محک بزنم.

مصرف سیگار، رفتاری بود که به صورت یک باید و عادت روزانه بر مبنای اراده شخصی در من ایجاد شده بود و گزینه مناسبی برای اثبات کردن عزم و اراده خودم برای رهایی از اراده شخصی بود.

احساس کردم توسط اراده خداوند به این کار مهم دعوت شده ام.

با اینکه در 18 سال قبل که سیگار مصرف می کردم بارها تصمیم گرفته بودم سیگار کشیدن را ترک کنم اما بیشتر از چند روز موفق به انجام این کار نشده بودم.

الان به وضوح به یاد دارم، روزی که تصمیم گرفتم مصرف سیگار را ترک کنم، بعد از ظهر یکی از روزهای اسفندماه سال 93 بود.

طبق عادت چندساله یک لیوان چای شیرین با کلوچه خوردم و با اشتیاقی وصف نشدنی درب کشوی میز کارم را باز کردم و یک نخ سیگار برداشتم و بین لبهایم گذاشتم و کبریت را با دست دیگر برداشته و آماده روشن کردن بودم که صدایی را در ذهن خود شنیدم که به من گفت:

“الان وقتشه که اولین قدم برای رهایی از اراده شخصی را برداری.”

“این سیگار را روشن نکن و دیگر هیچ وقت سیگار مصرف نکن.”

در همان لحظه دستانم بی حرکت شد و سکوت را در ذهنم احساس کردم.

افکار شروع شدند:

این چه مسخره بازیه، سیگارت رو روشن کن.

الان چای خوردی و سیگار خیلی می چسبه زود روشنش کن.

در جند ثانیه ده ها جمله در ذهنم مرور شد که مرا تشویق می کرد کار را ادامه بدم.

اما دیگر صدای اول را نمی شنیدم و هرچه بودی صدای دوم بود که تند تند در حال حرف زدن با من بود.

همان لحظه درک کردم صدای اول از طرف اراده خداوند و از درون من و روح الهی من به من گفته شد و صدای دوم که همچنان در حال حرف زدن با من است از طرف اراده شخصی من دارد با من صحبت می کند.

تصمیم خود را عملی کردم.

کبریت را در سطح زباله انداختم، سیگار را از لبم برداشتم و آن را له کردم و به درون سطح زباله انداختم و باقی مانده پاکت سیگار را نیز از بین بردم.

از همان روز تا به امروز هرگز آن عادت 18 ساله را تکرار نکردم.

این اولین تصمیم من برای عمل نکردن به اراده شخصی و همراه شدن با اراده خداوند برای تغییر زندگی در جهت رشد و گسترش آن بود.

در روزهای اول این تصمیم بزرگ بارها توسط اراده شخصی دعوت به کشیدن سیگار می شدم اما هر بار آن نیروی درونی که مرا به سوی به عمل کردن بر اساس اراده خداوند دعوت کرده بود مرا هدایت می کرد تا به تصمیم اراده شخصی خود بی اعتنا باشم و همچنان بر اساس اراده خداوند عمل کنم.

بعد از آن یکی یکی رفتارهایی خود را که بر مبنای اراده شخصی بودند را بر مبنای اراده خداوند تغییر دادم. و نتیجه این تصمیم به مرور در زندگی من مشخص شد.

امروز که 7 سال از آن روز می گذرد برای من کاملا واضح و آشکار است که اراده خداوند فرصتی در اختیارم قرار داد تا در راستای سرنوشتی که قبل از ورودم به دنیای مادی توسط خداوند برایم مقدر شده بود حرکت کنم.

تصور کنید من همچنان سیگار می کشیدم یا مانند چند سال قبل 137 کیلوگرم بودم، چگونه می توانستم در مسیری که رسالت من بود حرکت کنم و در این لحظه درباره اراده خداوند کلمات را از انرژی پاک دریافت کرده و به رشته تحریر در آورم؟!

اگر من همچنان اسیر عادت هایم بودم، صحبت کردن و توصیه کردن به دیگران که چگونه عادت های خود را تغییر دهند کار مسخره ای نبود؟

پس اراده خداوند قبل از آنکه من بدانم قرار است در آینده عاشق آموزش دادن لاغری و تغییر زندگی شوم می دانسته است که من عاشق چه خدمتی در جهان مادی هستم.

اراده او به من که تصمیم گرفته بودم زندگی ام را تغییر دهم پیشنهاد کرد برای قدم اول جهت رها شدن از اراده شخصی عادت زیانبار سیگار کشیدن را ترک کنم.

چگونه می توانستم در حالی که مشغول ضرر رساندن به جسم خود هستم، همو با اراده خداوند در جهت گسترش و رشد زندگی حرکت کنم؟

این صحنه ها از زندگی خودم را بیشتر توضیح می دهم تا با چگونگی هماهنگ شدن با اراده خداوند در زندگی بیشتر آشنا شوید.

شاید شما هم عزم تغییر کردن دارید و به دنبال سرنخ تغییر کردن هستید.

همانگونه که اراده خداوند درون ما قرار دارد سرنخ تغییر کردن نیز در درون ما قرار دارد.

باید آن را پیدا کرده و برای تغییر آن اقدام کنید.

سرنخ ها چنان واضح هستند که نیاز به جستجو برای یافتن آنها نیست، اگر از خودخواهی و عمل کردن بر اساس اراده شخصی دست بردارید و شجاعت همراهی با اراده خداوند را در خود ایجاد کنید، سرنخ ها را به سادگی پیدا می کنید.

از اینجا به بعد دیگر تصمیم با شماست که بر اساس اراده شخصی خود زندگی کردن را ادامه دهید یا به ندای اراده خدای درون خود توجه کرده و برای تغییر کردن اقدام کنید.

لازم به ذکر است که تاکید کنم برای تغییر زندگی نیاز نیست دست به تغییر دنیای بیرون خود بزنیم.

باید از درون شروع کنید، به مرور هرزمان لازم باشد اراده خداوند شما را به سمت تغییر دنیای بیرون هدایت می کند.

تغییر دنیای بیرون بر مبنای هدایت اراده خداوند کاری بسیار ساده و روان خواهد بود.

در این صورت شما نیاز به صرف انرژی زیاد یا تلاش خاصی برای ایجاد تغییر در دنیای بیرون از خود ندارد.

گویی به اشاره ای کارها حل و فصل می شوند و تغییر ایجاد می گردد.

امروز و در این مقطع از زندگی به این درک رسیده ام که اراده خداوند قدرتی است که من فقط باید خود را به آن متصل کنم.

این اتصال به معنی انجام کاری نیست که باید با اراده شخصی یا منیت انجام شود بلکه تصمیمی است کاملا درونی و ذهنی.

برای اتصال به اراده خداوند نیاز به تکرار عبارت های خاص به تعداد مشخص ندارید، نیاز به انجام اعمال خاص در ایام مشخص از شبانه روز ندارید، نیاز به وعده دادن به خداوند که اگر به ما کمک کند و مشکل ما را حل کند ما هم برای او چه خواهیم کرد ندارید.

فقط کافی است تصمیم بگیرید و در قلب خود با خداوند صحبت کنید، تصمیم خود را با او مطرح کنید و از او بخواهید شما را در اتصال دوباره به اراده خودش، حمایت و هدایت کند.

این مطرح کردن با خداوند به این دلیل نیست که خداوند از نیت و تصمیم شما آگاهی ندارد و باید به او بیان کنیم، بلکه فقط به این دلیل است که احساس اطمینان و آرامش را در خود ایجاد کنیم.

تمام محتوایی که من بعنوان فایل صوتی و تصویری آموزشی یا نوشته های آموزشی در سایت تناسب فکری منتشر می کنم همه الهامات و ایده هایی است که از طرف اراده خداوند به من گفته میشود و من فقط با اراده شخصی ام آنها را انجام می دهم.

به این شکل اراده شخصی من در همسو با اراده خداوند در جهت رشد و گسترش زندگی قرار می گیرد.

هر بار که ایده ای برای تهیه محتوای آموزشی به من داده میشد در عمل کردن به آن تعلل نمی کنم چرا که اراده شخصی من منتظر فرصتی است که مرا از همسو بودن به اراده خداوند خارج کند.

عبارت “من به خداوند توکل کرده ام” را به عنوان یادآوری یادآوری عهدم با خداوند بر زبان جاری می کنم و خود را وسیله ای در دستان خداوند برای انتقال آگاهی از دنیای غیرقابل شنود (انرژی پاک) به دنیای قابل شنود (دنیای ماده) می دانم.

کاملا احساس راحتی می کنم و بدون فکر کردن فقط آنچه در لحظه در ذهنم مرور می شود را بر زبان جاری می کنم.

سال هاست هیچ فایل آموزشی نیاز به ادیت کردن ندارد، آنچه در سایت تناسب فکری می بینید همان است که ضبط شده است بدون کم کردن حتی یک ثانیه.

در مورد این نوشته ها هم به همین شکل است، بعد از اتمام نوشتن حتی یک بار هم نوشته را مرور یا بازبینی نمی کنم، هرچه دریافت می کنم را می نویسم و در لحظه ای کار تمام میشود.

به این ترتیب به هنگام تهیه محتوای آموزشی هرگز رشته سخن را از دست نمی دهم و ارتباطی فوق العاده را با مخاطب برقرار می کنم.

در تمام مدت آماده سازی محتوای آموزشی احساس خستگی نمی کنم و به جز اکسیژن به هیچ چیز دیگری نیاز پیدا نمی کنم.

در این طریق کار کردن که همسو با اراده خداوند است، گویی همه آنچه برای انتقال پیام لازم است در دسترس من قرار دارد.

کار به سرعت و بالاترین کیفیت انجام می شود بدون هدر رفتن ذره ای از انرژی.

اینکه چرا درباره عملکرد خودم می نویستم به این دلیل است که تصور نکنید همسو شدن با اراده خداوند کار عجیب و پیچیده ای است که شاید در عهده و توان شما نباشد.

من هیچ تفاوتی با دیگران ندارم، از همان میزان نعمت هایی برخوردار هستم که همه انسانها برخوردارند، هیچ توانایی و استعداد خاصی که در من وجود داشته باشد و در دیگران نباشد را در خود نمی بینم.

یک انسان کاملا معمولی مانند همه همنوعانم با یک تفاوت کوچک، من تصمیم گرفتم زندگی با اراده خداوند را تجربه کنم.

در قسمت بعدی درباره ترکیب اراده شخصی با اراده خداوند توضیح داده خواهد شد.

به اندازه ای که نیاز دارید و احساس خوب در شما ایجاد می کند این نوشته و قسمت های قبلی را مطالعه کنید.

خواندن این نوشته ها را بعنوان وظیفه ای در قبال خود بدانید تا بر بهانه های اراده شخصی خود برای غفلت کردن از این آگاهی ها غلبه کنید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.36 from 74 votes

https://tanasobefekri.net/?p=29683
برچسب ها:
55 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار فریبا فروغی
      1402/08/16 15:21
      مدت عضویت: 549 روز
      امتیاز کاربر: 15020 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 521 کلمه

      باسلام خدمت شما استاد عریزم 

      منم از زمانی که اگاهی در ذهنم رو بالا بردم تصمیم گرفتم که از زندگی بر اساس احساس بد دست بکشیم ،

      همیشه قبلاً فکر می‌کردم که ایمان و توکل یعنی یه کار خاصی انجام بدم یا یک ذکر خواستی رو بخونم یا دعای خاصی رو باید بخونم برای استجاب دعای خودم،

      مثلاً همیشه در خانواده‌ای که بودم دیده بودم که با زبان فارسی حرف می‌زنند اما عربی با خداوند نماز می‌خواند،

      این همیشه برام سوال شده بود که چرا باید با زبان خودش با خالقش حرف بزند مگر او نبوده که ما را آفریده پس زبان ما را نیز می‌داند،

      من مدت‌ها از انسان‌ها با احساس بد گله و شکایت می‌کردم و این کار را دوست نداشتم و این کار من بر اساس اراده شخصی بود،

      همیشه هرجا می‌رفتم وقتی به خونه باز می‌گشتم حرف زدن‌ها ایراد گرفتن‌ها و غیبت شروع می‌شد حتی اگر من حرفی نمیزدم می‌شنیدم که چقدر انسان‌ها از حرف‌های دیگران رو به یاد دارند و چقدر مرور می‌کنند،

      طی یک سال اخیر که با سایت آشنا شدم و یاد گرفتم که گذشته خودم رو مرور نکنم و درباره ی عیده و رفتار خودم و آگاهی ذهنم با انسان‌ها بحث نکنم،

      تقریبا تونستم که از این کار دست بکشم و در مسیر اراده خداوند قرار بگیرم و همسو با افکاری خوب زندگی کنم،

      وقتی که تصمیم گرفتم زندگی خودم رو بر اساس اراده شخصی رها کنم و زندگی رو با اراده خداوند تجربه کنم خیلی احساس بهتری داشتم،

      راحت‌تر از گذشته و مسائل مربوط به قبل می‌گذشتم و دیگه هیچ چیز آرامش من رو به هم نمی‌ریزد و حال من رو بالا و پایین نمی‌کند دیگه من بر اساس اراده شخصی عصبانی نمی‌شم و واکنش خشن نسبت به اطراف نشون نمیدم،،

      وقتی که چند سال زندگی با اراده شخصی خودم رو تجربه کرده بودم و همیشه حالم بد بود و هر زمان گله و شکایت داشتم و انتظارم از دیگران بود به جایی که از خودم انتظار داشته باشم می‌دیدم که هیچ نتیجه‌ای در زندگی به دست نمیارم و هیچ آگاهی و اطلاعاتی کسب نمی‌کنم و بالا نمیرم سطح زندگی من یکنواخت و یک رنگ شده احساس خوبی در اون شکل نمی‌گیره،

      برای همین تصمیم گرفتم که زندگی خودم رو همسو با اراده خداوند هم تجربه کنم و این راه به نظرم قشنگ‌تر و بهتر از راه قبلی بود،

      این مسیر مسیری زیباتر و آرامش بخش‌تر از مسیر قبلی است که من اون رو زندگی کرده بودم چندین سال در اون مسیر قرار داشتم و از راه خودم لذتی نمی‌بردم،

      من به خدا توکل کردم من به خداوند ایمان دارم و از او انتظار سلامتی عشق و آگاهی در افکار خوب خودم رو دارم،

      من از این لحظه به خداوند توکل دارم و توکل کرده‌ام و همیشه می‌خوام زندگی خودم رو بر اساس اراده خداوند زندگی رو سپری کنم تا احساس امنیت و آرامش بیشتری به دست بیارم،

      پس من به خدا توکل کرده‌ام و دیگه نگران هیچ چیز نیستم همه چیز برای من عالی هست و من به آرامشو احساس خوبی که دارم که در این مسیر خوب قرار گرفتم

      خوشحالم و دوست داریم هر روز همسو با اراده ی خداوند بهترین خودم باشم با توکل و ارامش و امنیت و احساس خوب خدایا سپاسگزارم ،

      باتشکر از شما 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1402/03/19 19:06
      مدت عضویت: 464 روز
      امتیاز کاربر: 50625 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 634 کلمه

      سلام برا خدایی مهربان وبخشنده 

      سلام براستاد وهمه عزیران 

      امروز غروب جمعه هزارچهارصد دو   نوزده خرداد چه جالب من روز نوزده اردیبهشت دوره ام شروع کردم 

      من صالخه مهدیزاده دراین لحظه مفدس تصمیم میگیرم براساس اراده شخصی خود را متوقف کرده وبرمبنای اراده خداوند برای رشد وکسترش زندگی عمل کنم 

      من به خدایی خود توکل مبکنم من خدایی خودرو تبکه خودم میدونم هرهرمسیریکه بخوام‌کاری رو انجام بدم  اول باید توکلم رو به بادیبارم که همسوبا اراده الهی باشه 

      من۵۷ سال روبا اراده خودم باهمه نلاشم برای کم کردن وزنم بسر بردم توکل این رژیمهای فقط به اراده خودم دل بستم جز شکست وبدترشدن اوضاع  چیزی دستگیرم نشد اگرهم شد زود گذر بود وفتی روز وفات بانوی دوعالم دیگه ناامید کامل شدم اون بانو رو واسطه این امر قرار دادم وازخدای خواستم که من به سمتی که خودش میدونه هدایت کنه جالب بود براپ اون روز درحقیقت من به اراده الهی توکل کردم وبا هدایت خدایی مهربون وارد سایت شدم ولی بازم به خودم  گفتم زود یادمیگیرم فوری بیرون رفته خودم ادامه میدم غافل ازاینکه دارم بازم اراده خودم رو به کارمی گیرم رفتم توقسمت ۱۲ گام که فوری یاد بگیرم برای خودم اجرا کنم وفتی ۱۲ گام تمام شد به خودم گفتم من که چیزی رو یاد نگرفتم بهتربرم ۱۰۰ قدم اون مسیر رو شروع کنم تا بینمدخدا چی میخواد نشونبه اون نشون من توصد قدم تازه شروع به یادگیدی کردم ولی بازم دیگاه نمنوشتم تو کامهای ۱۲ تا ۱۵ یی فایل استاداز ما خواسته  بودن که دیگاهمون بنویسم که هم ایشون بخوان وهم اگاهی ما بهترتوذهنمون نفوذ کنه با شروع به نوشتن چون اراده الهی درپشت این هدف قرارداشت باروم نمیشه امروزکه من چطور اون فایل هار متو جه وحتی فرمول نویس میکردمویعنی من بودم که اون متنهارو تودیگاه  مبنوشتم نه کارمن نبود بارها توبخش ریگان توکل دیگاهام این مطلب گفتم که این همه علاقه واشتیاق ازکجا شروع شد من که امده بودم تومدت یی هفته الی یی ماه یادبگیرم‌وخودم ادامه بدوم تو قسمت ۷۰ به اقای اسناد اعلام کردم که شما به من بگید کدوم بخش رو خریداری کنم تا با اون بخش من شروع  کنم خلاصه من خرید  انجام دادم خودم تنهای

       من که تا اون روز حتی۱۰ هزارتومان اراینرنت خرید نکرده بودم با چه شجاعتی که بازم میگم کارمن نبود دل به دریا زدم خرید کردم وفتی به دخترگفتم ارتعجب انگشت به دهن موند باورش نشد گفت شوخی میکنی اخه توکه بلد نبودی  حتما مرحله ای خریدی من با کمال خونسروی گفتم نه گامل گرفتم حتی باورنمیشه با چه اشتباقی دلم میخواست زودتر شروع گنم هم زمان شد بعد سیزده بدر ایام‌تعطیلی  عید هیچ کافنتی تومنطقه ما باز نبود من با استیاق کامل تا مرحله ۱۰۰ پیش رفتم اون بخش تکمیل کردم وبعد شروع به دوره ام کردم چون اراده الهی بود یادگرفتهای من‌تواون بخش خیلی  به من کمک گرو که توبخش ورده به سرزمبن لاغرهای بهتر وکامتر بتوانم تواون بخش عمل کنم 

      تا ابن چند روزپیش که من وارداین بخش نشده بودم متوجه این اراده نبودم به خودم مبگم توازخدا خواستی تسلیم واقعی شده اراده الهی تورو به این مسیر هدایت گروبازم توخواستی اراده خودت رو پیش ببری نشد وبازم اراده الهی کارخودش کرووکرنه حالا توابنجا نبودیکه متو جه ابن موضوع بشی ارامرور که این تعهدی رو که دادم  به خودم ثابت شد من تواین مسیر با کارهایی که من انجام دادم همسو با اراده الهی بودوپیش رفت من هم درک بهتررو به خودم هدبه دادم هم‌کلی تغییر زیبار رو به دست اوردم چوم با اراده الهی کارکردم نه با اراده خودم پس بهترین وکامترین نتیجه به من داد چون کارمن نبود 

      درزندگی بعدابن زمان هرگز به خودم اجازه نمیدم که کاری بر خلاف ارادهده الهی انجام بدم وخودم وفزندانم‌ وهمسرم همه خانوادم رو به اراده الهی  مسپارم من فقط کا رهای که همسو با ارادهالهی هست رو سعی مبکنم انجام بدم   به امید خدا که کمک کنه 

      خدا پشت وپناهتون یا حق حق نگه دارتون

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهره
      1402/02/16 12:36
      مدت عضویت: 384 روز
      امتیاز کاربر: 1720 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 484 کلمه

      با سلام درود ب فرمانروای جهان و جهانیان ، خداوندگاار زمین و زمان

      با سلام ب دوستان و استاد مهربان

      قسمت پنجم هستیم و استاد از (توکل) صحبت کردن و من ناخواسته و ندانسته در قسمت چهارم بی اراده خودم و اراده خدایم،خیلی کوتاه ازخدا خواستم که در توکل داشتن ب من کمک کند.من بی اراده و آن اراده خدا بود که من ب کلمه (توکل)بیشتر توجه داشته باشم.با اینکه من همیشه در خواب و بیداری زمزمه من است(ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده ،در شب ظلمانیم ماه نشانم بده)

      و خودش میداند که می خواهم و اراده کردم که با او همسو و هم فرکانس شوم با او هماهنگ و هم آواز.

      توکل یعنی ) اعتماد، تکیه کردن براو و هر آنچه غیر اوست ناامید شدن.

      یعنی وکیل گرفتن مانند کودک نسبت ب مادر،انسان غرق عنایات حق.

      واز همه بالاتر در برابر خدا هیچگونه اراده ای از خود نداشته باشد ،(توکل زاییده ایمان است)

      توکل صحیح این است که انسان با مهیا کردن اسباب ب کار و کوشش بپردازد و ب خداوند امیدوار باشد و دعا کند واز او بخواهد اقداماتش را ب هدف

      و نتیجه برساند 

      خداوند در قرآن می فرماید:هر کس بر خداوند توکل کند ،خداوند برای او کافیست که امورش را کفایت و تدبیر کند و خداوند امورش را ب ثمر میرساند.

      علی (ع) می فرمایند:هر کس ب خداتوکل کند ،سختیها برای او آسان و اسباب و وسیلها برایش فراهم می شود ودر راحتی و وسعت و کرامت جای میگیرد.

      از طرف دیگر ب او الهام درونی می دهد. قدرتش را در درون او ایجاد میکند که اراده اش قوی و عزمش راسخ میگردد.مزاحمات روحی در برابر آن خنثی

      خواهد شد .

      زیرا انسان در مقام بامسبالاسباب پیوند میخورد ،با چنین پیوندی دیگر جایی برای نگرانی و تشویش خاطر باقی نمیماند،

      با قاطعیت با موانع دست و پنجه نرم میکند تا بمقصد برسد،پی بخدا توکل کنید تا شهد آن را بچشید واز برکات آن بهره مند شوید.

      توکل در اصل از ماده (وکالت )ب معنای انتخاب وکیل است

      توکل عبارت است از اعتماد و اطمینان قلبی بنده در جمیع امور خود ب خدا و حواله کردن همه کارها ی خود را ب او و تیکه بر حول و قوه الهی نمودن

      داخل گوگل سرچ کردم کلمه توکل باز ب همان نتیجه رسیدم که از درک و فهم بیشتر . که اگر بود همانطور در درس قبل استاد گفتم چون مولانا ب رقص در میامدم..(راهنما اوست)

      من بزرگترین آرزویم این است که بتوانم چنان ب درک و شعور برسم که حتی آب دهنم را با توکل او قورت دهم.

      و مدتهاست او را (وکیل و شافی)خود گرفتم و مرا از هر چه وکیل و دکتر است دور کند و حافظم باشد.

      (من زهره در این لحظه مقدس با استادم هم قسم میشوم و تصمیمم را که مدتها گرفته بودم را مکتوب می کنم و عمل کردن بر اساس اراده شخص 

      خود را متوقف کرده و بر مبنای اراده خداوند برای رشد و گسترش زندگی عمل میکنم.)آمین

      با سپاس از استاد  و ب امید تغییرات

      (من ب دستان خدا خیره شدم ،معجزه کرد)

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار السا فرزانه
      1401/09/21 21:16
      مدت عضویت: 563 روز
      امتیاز کاربر: 59904 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 524 کلمه

      به نام خدایی که  ذکر نام او آرامش پذیر دل یقین داران است و توکل کنندگان بر او توکل کنند و خداوند برایشان کافی ست ❣️

      من  -السا فرزانه- در این لحظه مقدس تصمیم می گیرم عمل کردن بر اساس اراده شخصی خود را متوقف کرده و بر مبنای اراده خداوند برای رشد و گسترش زندگی خود و اطرافیانم عمل کنم 💮 من می دانم که خداوند حوزه ی انرژی عشق همیشه حاضر است. من می دانم وقتی از طریق افکار، اعمال,و باورهایم,خود را با انرژی عشق هماهنگ کنم از راهنمایی و حمایت الهی برخوردار می شوم. من می دانم که با خدا می توانم واقعیت زندگی ام را خلق کنم و در این صورت خوشحال زندگی می کنم و نور الهی را هم انتشار می دهم 💮 

      وقتی امورمون رو به خدا محول کنیم و از قدرت لایزال الهی انرژی بگیریم از اینکه خداوند چقدر سریع کارمون رو راه میندازه مات و مبهوت میشیم. وقتی به فرکانس دوست داشتن الهی تلنگر بزنیم متوجه زندگی فراتر از قید و بندهای دنیوی میشیم و مسیر خیر و صلاح و نظم الهی رو می پذیریم. وقتی دربست به خداوند توکل کنیم و دنبال منطق نگردیم خدا هم از طریق شم و شهودمون مسیر رو بهمون نشون میده. وقتی به خدا توکل میکنیم با قدرت و اراده ش هماهنگ میشیم، و هر چقدر باورمون نسبت به قدرت و اراده ی خدا بیشتر باشه رویداد ها و معجزه ها برامون امری عادی میشه. در حقیقت این ترس و قطع ارتباط الهی باید امری غیرعادی باشه. 

      ترسهای ما مانع از این میشن که ما از لطف و اراده ی خدا بی بهره باشیم، اما وقتی عشق الهی رو باور داشته باشیم و اجازه بدیم عشق در وجودمون جاری بشه، کانالی شفاف برای دریافت مواهب و راهنمایی های الهی در وجود ما باز میشه. 

      “ما جزیی از عشق الهی هستیم”، هر چه بیشتر این اصل رو باور کنیم ، موهبتهای بیشتری در زندگی ما رخ میده. وقتی در عشق زندگی کنیم یعنی زندگی مون سرشار از نور هست و در جایی ک نور باشه خبری از ظلمت نخواهد بود. بنابراین: 

      تا وقتی به خدا توکل کنیم و سرسپرده اش باشیم، هر آنچه مورد نیاز است رو به ما نشون میده، هر انچه نعمت هست رو وارد زندگی مون میکنه. و هر راهنمایی و هدایتی لازم داشته باشیم به ما نشون خواهد داد.

      لحظه ای فکر کنیم به اینکه  : 

      اگر با تمام وجود  ایمان می داشتیم خداوند همیشه و در هر لحظه هوامون رو داره، چه کاری رو  متفاوت انجام میدادیم….؟ 

      اگر خداوند در هر لحظه و همیشه ما رو راهنمایی میکنه زندگی مون به چه صورت می بود…؟ 

      به پاسخ این دو سوال فکر کنیم… خودمون رو در تصاویر زیبا و گرم پاسخ این دو سوال غوطه ور کنیم و سعی کنیم با توکل و تکیه واقعی، تصاویر این دو سوال رو، زندگی کنیم…اونوقته که بهشت رو در روی زمین تجربه خواهیم کرد….

      من به نوبه ی خودم در کنار تصمیمی که در ابتدای صحبتم نوشتم، قصد میکنم پاسخ این دو سوال رو هم زندگی کنم و درهای قلبم رو بیش از پیش به روی عشق الهی باز کنم و همواره یادم باشه: 

      فمن یتوکل علی الله فهو حسبه. ان الله بالغ کل امره. قد جعل الله لکل شیئ قدرا….❣️💮❣️💮

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار الهام خضرلو
      1401/05/30 08:26
      مدت عضویت: 1712 روز
      امتیاز کاربر: 18928 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 793 کلمه

      سلام به اراده ی خداوند

      من الهام بنده پاک وخالص و دوست داشتنی خداوند درین لحظه ی مقدس تصمیم میگیرم عمل کردن بر اساس اراده ی شخصی خود را متوقف کرده وبر مبنای اراده ی خداوند برای رشد و گسترش زندگی عمل کنم .

      من به خداوند توکل کرده ام

      من به خداوند تکیه کرده ام

      من به خداوند اعتماد دارم

      چقدر عبارات آرامبخش و تأثیر گذاری هستند و احساس امید وایمان و یگانگی با خداوند رو به من میدن .

      همه ی ناکامی های ما از تکیه نکردن به قدرت اراده خداوند هست اگر ما چاقیم اگر پول کافی نداریم اگه بچه نداریم اگه در روابط عشق جاری نیس اگر به ارزوهامون نرسیدیم به اراده ی شخصی خودمون متکی هستیم .با تکیه به خدا هست که همه سختی ها آسان میشه همه ی راهها باز میشه همه نامیدی ها به امید تبدیل میشه همه بیماری‌ها شفا پیدا میکنن همه آدمها شادی و آرامش درونی رو در زندگی تجربه میکنن .وخیلی از اتفاقات خوب به سمت ما سرازیر میشه .

      فقط کافیه به خدا اعتماد کنی و سکوت  کنی تا خداوند با تو حرف بزنه.

      مثلا دوست داری بچه دوم بیاری مثل من و تو اعماق قلبت عاشق بچه دار شدنی عاشق اینکه داشتن  فرزند پسر و تجربه کنی عاشق اینکه دخترت تنها نباشه عاشق اینی که بعد چهار سال به طور عملی همه چیزهایی که یاد گرفتی تو این بارداری اجرا کنی ببینی با نه سال پیشت چه تغییری کردی این همه گوش دادی این همه نوشتی

      عاشق اینی که ببینی میتونی بدون هیچ دارو و دکتر طبیعی بدون هیچ تغذیه من درآوردی دکترها با قدرت ذهنت فرزند پسر زیبا سالم وصالح و موفق خلق کنی

      ولی می ترسی از چاقی از سختی دوران بارداری از هزینه های بچه دوم از مسئولیتی که به گردن تو هست از اینکه سختته ازمحیط آرامش خودت خارج بشی بعد نه سال که به شرایط تک فرزندی عادت کردی ازاینکه می ترسی از بچه به خاطر اینکه در خانواده فقیر و پرجمعیت بزرک شدی دوس نداری بچه ات در کم توجهی بی پولی در شرایط سخت بزرگ بشه

      واینکه اعتقاد داری بچه نمیزاره بری سر کار صاحب درآمد بشی برای خودت وقت بزاری به خودشناسی برسی  موفق بشی پولدار بشی و…

      از یه طرف دوست داری بچه دار بشی از یه طرف هم این دلایل و باورهای اشتباه رو داری وهم ناراحتی از اینکه چرا تا حالا بچه دوم نیاوردی دیر شده همه بچه دومشونو آوردن و از خدا هم ناراحتی که چرا شرایط مهیا نمیشه

      اینها همش اراده شخصی هست که جلوی بچه دار شدن منم گرفته و اجازه نداده بچه دوم بیاد ولی حالا که به خداوند تکیه کردم و تصمیم گرفتم عمل کردن بر اساس اراده شخصی رو متوقف کنم خدا وارد عمل میشه و فرزند دوم من به راحتی وبه آسانی و در بهترین زمان ودر بهترین مکان و در بهترین شرایط روحی وروانی وعاطفی ومالی به من داده میشه و همه موانع ذهنی من در پرتو اراده ی خدا از سر راه من کنار میرن ومن فرزندم رو در آغوش میگیرم ..

      من با قدرت اراده ی خدا به راحتی باردار میشم و فرزندم پسر خواهد بود .

      من با قدرت اراده ی خدا بارداری راحت آسان ودر کمال سلامت وزیبایی و تناسب اندام را تجربه خواهم کرد

      من با قدرت اراد ه ی خداوند در بهترین زمان و مکان فرزندم رو به دنیا خواهم آورد .

      من با قدرت اراده خداوند فرزندی موفق واگاه و معنوی پرورش خواهم داد .

      من با قدرت اراده ی خداوند در رزق و روزی و برکت وفراوانی زندگی خواهم کرد

      من با قدرت اراده خدا  مسیر رشد وکمال خود را کنار فرزندم به راحتی وزیبایی طی خواهم کرد و فرزند دوم به خودشناسی وخداشناسی و رشد و پیشرفت من کمک خواهد کرد .

      و من با توکل به نیروی اراده ی خدا زندگی شاد و خوشحال وارامی رو در کنار فرزند عزیزم خواهم داشت .

      نمونه ی واضح آن ایدا دختر استاد عزیز که بعد از اومدنش استاد چقدر مسیر رشدشون اسانتر شد و آگاهی هاشون روز افزون تر شده و دارن از وجود دخترشون بی نهایت لذت میبرن.

      تکیه بر اراده ی خداوند همه ناممکن ها رو ممکن میکنه همه نشدن ها رو شد میکنه همه موانع رو از سر راه بر میداره

      باید به خدا قدرت اراده خدا ایمان بیاریم باید به الهامات قلبی مون گوش بدیم باید بشنویم حرف های خدا رو و حرکت کنیم و انجام بدیم هر آنچه که گفته میشه دلتو بسپار به خدا و حرکت کن همه راهها باز میشه همه گرها گشوده میشه همه موانع برداشته میشه وتو همه آرزوهاتو در آغوش میگیری به شرط ایمان به شرط عمل به شرط حرکت به شرط سکوت

      سکوت کن تا بشنوی خدا با تو حرف می زند سکوت زبان خداوند است .

      خدایا من به تو ایمان دارم

      خدایا من به تو تکیه کردم .

      خدایا من به تو توکل کردم .

      خدایا من به تو اعتماد دارم.

      ممنونم خدای مهربان سلام و درود به اراده ی خداوند.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 30 از 6 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار fatmhadly85@gmail.com
      1401/04/21 14:08
      مدت عضویت: 1188 روز
      امتیاز کاربر: 5522 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 813 کلمه

      به نام خدایی که در این نزدیکیست ❤️❤️❤️🌹🌹🌹

      سلام 🙋

      زندگی با اراده خداوند : قسمت پنجم 🌹

      متصل شدن به اراده خداوند نیاز به اراده شخصی دارد ، هیچ هدفی در دنیا مقدس تر از تغییر کردن نیست و برای تغییر کردن باید با اراده خداوند همسو شد 🌹

      من در این ساعت و لحظه مقدس  قسم میخورم که برای تغییر زندگیم دست از اراده شخصی برداشته و در جهت بهبود رشد و گسترش زندگیم همسو با اراده خداوند شوم .🌹

      زمانی که داشتم متن این قسمت و می‌خوندم وقتی به این عبارت رسیدم  که من به خداوند توکل کرده ام و زمانی که چندین بار با خودم تکرار کردم به آرامش عمیقی دست پیدا کردم راستش الان سری دومی هستش که من دارم نوشته های باور ساز زندگی با اراده خداوند و می خونم و از زمانی که شروع کردم تغیرات زیادی در زندگیم تجربه کردم مثلاً قبلاً که میخواستم نماز بخونم از سر زور و اجبار می‌خوندم و بعد که تموم می شد میگفتم آخی انگار که بار یک کوه از دوشم برداشته شد ولی الان با آرامش و عشق و لذت نماز مو می‌خونم و بعدش یه حس خیلی خوبی دارم ، قبلاً از تنهایی و تاریکی خیلی می ترسیدم ولی الان با خودم حرف میزنم و میگم که خداوند هر لحظه و همه جا همراه من هست و سعی می‌کنم که آرامش داشته باشم هرچند که هنوزم ترسم به طور کامل از بین نرفته ولی خیلی بهتر از قبل شدم . در مورد لاغر شدن هم نگرش مو تغییر دادم و گفتم خدایا من دست از تلاش و کوشش در جهت فشار جسم بر میدارم و میخوام همسو با اراده خداوند متناسب شوم یعنی سعی و تلاش مو در جهت رفع فرمول های ذهنی  انجام میدم  بقیه شو میسپارم به خداوند . احساس می‌کنم که نسبت به قبل توکلم واقعی تر شده قبلاً وقتی میخواستم کاری و انجام بدم زبانی و از روی عادت میگفتم خدایا توکل به خودت و اصلا معنی شو درک نمی‌کردم ولی الان وقتی میخوام کاری رو شروع کنم و اولش که میگم خدایا به امید و توکل به خودت یه احساس زیبا و خوبی بهم دست میده در موردش فکر میکنم و خدا رو در کنار خودم حس میکنم و با خودم میگم مطمئنم که این کار به نحو احسن انجام میشه مثلاً امسال پدر همسرم بهمون یه زمین کشاورزی داد و گفت برین واسه خود تون هر چی که دوست دارین بکارید  همسرمم نخود کاشت و همه گفتند که تو اون زمین نخود خوب عمل نمیکنه ولی من وقتی برای اولین بار بعد از کاشت رفتم تو زمین گفتم خدایا توکل به خودت کاشت بذر و وجین  علف و سم پاشی با ما بقیه اش با خودت و بعد به همسرم گفتم امسال محصول ما بهترین میشه و کم کم که محصول به بار نشست هرکسی از کنار زمین مون رد میشد می‌گفت و بهمون می‌رسید می‌گفت اشتباه کردین که نخود کاشتین ای کاش گندم یا جو می کاشتین  و همسرم با شنیدن این حرفا ناراحت میشد و چون پدر همسرم هر سال تو این زمین گندم جو میکاشت چون زمینش علف خیز بود همسرم  می‌گفت نکنه چیزی دست مونو نگیره ولی من اصلاً ذره ای به توکلم به خداوند شک نکردم و به همسرم گفتم برای خداوند چه فرقی می‌کنه که ما گندم و جو میکاشتیم یا نخود یا لوبیا یا هر چیز دیگه یعنی خداوند کاری میکرد که گندم و جو خوب عمل بیاد ولی نخودها رو خراب می‌کنه ولی مطمئنم که که همسرم نا امید بود چون همش به من می‌گفت تو از کشاورزی سر در نمیاری راستم می‌گفت من کشاورزی بلد نیستم فقط به خداوند اعتماد کردم خلاصه بذرا رشد کردن همراه شون علف های هرز هم رشد کردن یعنی قد علفا از نخودا بلند تر بود و  وقتی با همسرم واسه سر کشی می رفتیم خیلی ناراحت بود و می‌گفت زحمت الکی کشیدیم ولی من نمیدونم چرا همش خدارو شکر میکردم و خوشحال بودم و میگفتم بهترین محصول و برداشت می‌کنیم  حالا باور نمی‌کنید که که وقتی بذرا یکمی بزرگ شده بودند یک باد شدیدی اومد و این باد تقریبا اکثر محصول ها رو از بین برده بود و همه ناراحت بودن که باد محصولات شونو از بین برده حالا زمین ما همون علفای هرز دور نخودها مثل یک محافظ جلوی از بین بردن بذرا رو گرفته بودند و به جای از بین رفتن محصول مون همون علفای هرز از بین رفتن و محصول ما صحیح و سالم موند و من از شنیدن این خبر خیلی خوشحال شدم و همون لحظه از خداوند تشکر کردم و ان شا الله همین هفته محصول مونو برداشت می‌کنیم و این میشه نتیجه توکل کردن به خداوند .🌹

      وقتیکه به معنای واقعی به خداوند توکل کنی و امیدت فقط به خودش باشه خداوند نا امیدت نمی کنه ممنون استاد که با آموزش های ارزشمند تون کمک مون میکنید که راه درست و نادرست از هم تشخیص بدیم و طعم شیرین تغییر کردن و در زندگی بچشیم .🙏🙏🙏🌹🌹🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار shahrbanou1346
      1400/10/30 20:21
      مدت عضویت: 1392 روز
      امتیاز کاربر: 22276 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,175 کلمه

      عرض سلام و ادب و احترام محظر دوستان و استاد گرامی

      ●●●●●●●●●●جلسه پنجم زندگی با اراده خداوند .

      جمله مقدمه :تصمیم برای همسو شدن با اراده خداوند از اراده فردی شروع میشود.

      ■■■■■■■■■■

      بسیاری از انسانها در مدت زندگی خود همسو شدن با اراده خداوند را تجربه نمی کنن چون نیاز به تصمیم بر اساس اراده شخصی داره و از اونجایی که  که در ذهن همه انسانها فرمول های زیادی درباره خدا، زندگی، کسب و کار و … وجود داره فراموش کردن که می تونن برای زندگی کردن به اراده خداوند متکی بشن و همه تصمیماتشون بر مبنای اراده شخصی  می شه .

      من  همین حالا تصمیم گرفتم با متصل شدن به اراده خداوند زندگی خود را تغییر دهم.

      من می تونم در همین لحظه حتی اگر هیچ نشانه ای از اتصال با اراده خداوند در زندگی خود مشاهده نمی کنم (  که البته  اینگونه نیست چون وقتی بهش فکر می کنم‌ می بینم‌ که  من بارها در زندگیم شاهد این اتصال الهی بودم  )      و حتی اگر  باور نداشته باشم که  می شه  به اراده خداوند متصل شد و زندگی را به شکلی که دوست داشت تجربه کرد، اما با اینحال  شجاعت  به خرج می دم  و این تصمیم را اتخاذ میکنم و به شکل کتبی اینگونه می نویسم :

      ● من  خانم شهربانو  در این لحظه مقدس تصمیم می گیرم عمل کردن بر اساس اراده شخصی خود را متوقف کرده و بر مبنای اراده خداوند برای رشد و گسترش زندگی عمل کنم.”

      نوشتن همین چند کلمه اطمینان بهتری در قلبم ایجاد می کنه که بر تصمیم خود مصمم و مشتاقم.

      به این طریق من ،  آگاهانه تصمیم می گیرم دوباره به قدرت اراده الهی ملحق شوم و جهت اراده شخصی را تغییر دهم.

      با ارزش قائل شدن برای تصمیمم  ، جهت پیوستن به اراده خداوند به عنوان انسانی ارزشمند و منحصربفرد که مورد توجه و قبول خداوند قرار گرفته احساس خوشایندی پیدا می کنم..

      چه احساساتی ؟

      احساس دوستی و نزدیکی با خداوند.

      احساس همکاری با خداوند در جهت رشد و گسترش زندگی.

      احساس تحت حمایت و هدایت خداوند بودن.

      تاثیر این‌احساسات :

      این احساس ها در نهایت باعث ایجاد و تقویت “توکل به خداوند” به شکل واقعی می شه .

      نتیجه توکل به خداوندی که بر اساس احساس خوب نزدیکی و دوستی با خداوند در ما ایجاد می شه بسیار متفاوت با توکلی است که به صورت زبانی و عادت وار (توکل به خدا) همیشه بر زبان ما جاری بوده است.

      از این پس برای رهایی از اراده شخصی و دلبستگی هایی که باعث ایجاد احساس بد در من  می شوند از عبارت “من به خداوند توکل کرده ام” استفاده می کنم.

      این عبارت برای من یادآور تصمیمی است که جهت پیوستن به اراده خداوند اتخاذ کرده ام و باعث می شه از شر افکار منفی رها شده و در مسیر صحیح و ارتباط با اراده خداوند باقی بمانم.

      “من به خداوند توکل کرده ام”

      همین الان بارها این عبارت را تکرار  می کنم .و می نویسم .

      قطعا یکی از قوی ترین احساس ها، احساس آرامش و امنیته  که  در حال حاضر در من شکل می گیره .این احساس که شکل می گیره بر اساس اراده شخصی ما نیست بلکه پاسخی از سوی اراده خداونده که در ما احساس آرامش و امنیت ایجاد می کنه .

      به همین سادگی می توان از حضور اراده خداوند در وجود خود اطمینان حاصل کرد.

      “من به خداوند توکل کرده ام”“من به خداوند توکل کرده ام”“من به خداوند توکل کرده ام”

      همین لحظه پاسخ را دریافت می کنم‌.به احساسی که در نتیجه پاسخ دریافتی از سوی خداوند است شک نباید کرد .

      این خود خداست که مستقیم و بدون واسطه به ما پاسخ می ده.بدون اینکه قبل از پاسخ دادن، ما را مورد سنجش قرار دهد.

      ما هر چه که  بودیم و هستیم گناهکار یا بی گناه ،تقصیر کار یا بی نقصیر  اینا هیچکدوم‌ باعث نمیشه  خداوند به ما پاسخ نده و بخواد قبل از پاسخ  مارو مورد سنجش و ارزیابی قرار بده .

      ما همیشه لایق دریافت پاسخ از طرف خداوند بوده ایم، هستیم و خواهیم بود.

      این عبارت از کارلوس کاستاندا تکمیل کننده این موضوعه :

      “بشر عادی وقتی امیدش را به بازگشت به منبع و منشاء آفرینش از دست می دهد در خودخواهی هایش به جستجوی وسیله ای برای تسلی می گردد.”

      من‌ عزم تغییر کردن دارم و به دنبال سرنخ تغییر کردنم .

      همانگونه که اراده خداوند، درون ما ست  سرنخ تغییر کردن نیز در درون ماست .

      باید آن را پیدا کرده و برای تغییر آن اقدام کنم‌…

      سرنخ ها چنان واضحن که نیاز به جستجو برای یافتن آنها نیست، اگر از خودخواهی و عمل کردن بر اساس اراده شخصی دست برداریم و شجاعت همراهی با اراده خداوند را در خود ایجاد کنیم‌ سرنخ ها را به سادگی پیدا می کنیم‌….

      از اینجا به بعد دیگر تصمیم با ماست که بر اساس اراده شخصی خود زندگی کردن را ادامه بدیم‌ یا به ندای اراده خدای درون خود توجه کرده و برای تغییر کردن اقدام کنیم.

      لازم به ذکر است که  برای تغییر زندگی نیاز نیست دست به تغییر دنیای بیرون خود بزنیم.

      باید از درون شروع کنیم، به مرور هرزمان لازم باشه اراده خداوند ما را به سمت تغییر دنیای بیرون هدایت می کنه .

      تغییر دنیای بیرون بر مبنای هدایت اراده خداوند ،  کاری بسیار ساده و روان خواهد بود

      .در این صورت ما نیاز به صرف انرژی زیاد یا تلاش خاصی برای ایجاد تغییر در دنیای بیرون از خود نداریم …

      به اشاره ای کارها حل و فصل می شن  و تغییر ایجاد می گردد.

      امروز و در این مقطع از زندگی به این درک  می رسم‌ که اراده خداوند قدرتی است که من فقط باید خود را به آن متصل کنم.

      این اتصال به معنی انجام کاری نیست که باید با اراده شخصی یا منیت انجام شود بلکه تصمیمی است کاملا درونی و ذهنی.

      برای اتصال به اراده خداوند نیاز به تکرار عبارت های خاص به تعداد مشخص نداریم، نیاز به انجام اعمال خاص در ایام مشخص از شبانه روز نداریم ، نیاز به وعده دادن به خداوند که اگر به ما کمک کنه و مشکل ما را حل کنه ما هم برای او چه خواهیم کرد نداریم‌.

      فقط کافیه تصمیم بگیریم و در قلب خود با خداوند صحبت کنیم، تصمیم خودمونو   با او مطرح کنیم و از او بخواهیم ما را در اتصال دوباره به اراده خودش، حمایت و هدایت کند.

      این مطرح کردن با خداوند به این دلیل نیست که خداوند از نیت و تصمیم ما آگاهی نداره و باید به او بیان کنیم، بلکه فقط به این دلیله که احساس اطمینان و آرامش را در خود ایجاد کنیم.

      عبارت “من به خداوند توکل کرده ام” را به عنوان یادآوری ی عهدمان با خداوند بر زبان جاری  کنیم و خود را وسیله ای در دستان خداوند برای انتقال آگاهی از دنیای غیرقابل شنود (انرژی پاک) به دنیای قابل شنود (دنیای ماده)  بدانیم.

      توصیه  استاد به ما  هنر آموزان‌ اینه :

      که تصور نکنید همسو شدن با اراده خداوند کار عجیب و پیچیده ای است که شاید در عهده و توان شما نباشد.

      استاد در ادامه  گفتن :

      من هیچ تفاوتی با دیگران ندارم، از همان میزان نعمت هایی برخوردار هستم که همه انسانها برخوردارند، هیچ توانایی و استعداد خاصی که در من وجود داشته باشد و در دیگران نباشد را در خود نمی بینم.یک انسان کاملا معمولی مانند همه همنوعانم با یک تفاوت کوچک، من تصمیم گرفتم زندگی با اراده خداوند را تجربه کنم.      

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم