0

زندگی با اراده خداوند (قسمت پنجم)

زندگی با اراده خداوند
اندازه متن

تصمیم برای همسو شدن با اراده خداوند از اراده فردی شروع می شود.

من در یک شب از زندگی تصمیم گرفتم زندگی خودم را به شکلی که دوست دارم تغییر بدم. این تصمیم شخصی من بود و با تمام آنچه درباره زندگی به من گفته شده بود در تضاد بود.

بنابراین متصل شدن به اراده خداوند نیاز به اراده شخصی دارد و به همین دلیل است که بسیاری از انسانها در مدت زندگی خود همسو شدن با اراده خداوند را تجربه نمی کنند چون نیاز به تصمیم بر اساس اراده شخصی دارد و از آنجا که در ذهن همه انسانها فرمول های زیادی درباره خدا، زندگی، کسب و کار و … وجود دارد فراموش کرده اند که می توانند برای زندگی کردن به اراده خداوند متکی باشند و همه تصمیمات آنها بر مبنای اراده شخصی و سعی و تلاش برای زنده ماندن می شود.

من تصمیم گرفتم با متصل شدن به اراده خداوند زندگی خود را تغییر دهم.

توجه داشته باشید در زمانی که این تصمیم را اتخاذ کردن هیچ نشانه ای از اتصال به اراده خداوند در زندگی من وجود نداشت و من هیچگونه اطلاعاتی درباره اراده شخصی و اراده الهی نداشتم.

فقط یک تصمیم بود، تصمیمی که هیچ مسیر و نتیجه ای برای آن مشخص و واضح نبود.

بنابراین شما هم می توانید در همین لحظه حتی اگر هیچ نشانه ای از اتصال با اراده خداوند در زندگی خود مشاهده نمی کنید و یا باور ندارید می شود به اراده خداوند متصل شد و زندگی را به شکلی که دوست داشت تجربه کرد، شجاعت داشته باشید و این تصمیم را اتخاذ کنید.

پیشنهاد می کنم تصمیم خود را به صورت کتبی ثبت کنید.

“من رضا عطارروشن در این لحظه مقدس تصمیم می گیرم عمل کردن بر اساس اراده شخصی خود را متوقف کرده و بر مبنای اراده خداوند برای رشد و گسترش زندگی عمل کنم.”

نوشتن همین چند کلمه اطمینان بهتری در قلب ما ایجاد می کند که بر تصمیم خود مصمم و مشتاق هستیم.

به این طریق ما به طور آگاهانه تصمیم می گیریم دوباره به قدرت اراده الهی ملحق شویم و جهت اراده شخصی را تغییر می دهیم.

با ارزش قائل شدن برای تصمیم خود جهت پیوستن به اراده خداوند به عنوان انسانی ارزشمند و منحصربفرد که مورد توجه و قبول خداوند قرار گرفته است احساس خوشایندی پیدا می کنیم.

  • احساس دوستی و نزدیکی با خداوند.
  • احساس همکاری با خداوند در جهت رشد و گسترش زندگی.
  • احساس تحت حمایت و هدایت خداوند بودن.

این احساس ها در نهایت باعث ایجاد و تقویت “توکل به خداوند” به شکل واقعی می شود.

نتیجه توکل به خداوندی که بر اساس احساس خوب نزدیکی و دوستی با خداوند در ما ایجاد می شود بسیار متفاوت با توکلی است که به صورت زبانی و عادت وار (توکل به خدا) همیشه بر زبان ما جاری بوده است.

از این پس برای رهایی از اراده شخصی و دلبستگی هایی که باعث ایجاد احساس بد در ما می شوند از عبارت “من به خداوند توکل کرده ام” استفاده می کنیم.

این عبارت برای ما یادآور تصمیم است که جهت پیوستن به اراده خداوند اتخاذ کرده ایم و سبب می شود از شر افکار منفی رها شده و در مسیر صحیح و ارتباط با اراده خداوند باقی بمانیم.

“من به خداوند توکل کرده ام”

همین الان بارها این عبارت را تکرار کنید.

چه احساسی در شما شکل می گیرد؟

قطعا یکی از قوی ترین احساس ها، احساس آرامش و امنیت است.

این احساس که در ما شکل می گیرد بر اساس اراده شخصی ما نیست بلکه پاسخی از سوی اراده خداوند است که در ما احساس آرامش و امنیت ایجاد می کند.

به همین سادگی می توان از حضور اراده خداوند در وجود خود اطمینان حاصل کرد.

“من به خداوند توکل کرده ام”

“من به خداوند توکل کرده ام”

“من به خداوند توکل کرده ام”

همین لحظه پاسخ را دریافت می کنید.

به احساسی که در نتیجه پاسخ دریافتی از سوی خداوند است شک نکنید.

این خود خداست که مستقیم و بدون واسطه به ما پاسخ می دهد.

بدون اینکه قبل از پاسخ دادن، ما را مورد سنجش قرار دهد.

ما همیشه لایق دریافت پاسخ از طرف خداوند بوده ایم، هستیم و خواهیم بود.

این عبارت از کارلوس کاستاندا تکمیل کننده این موضوع است:

“بشر عادی وقتی امیدش را به بازگشت به منبع و منشاء آفرینش از دست می دهد در خودخواهی هایش به جستجوی وسیله ای برای تسلی می گردد.”

من در گذشته مصداق بشر عادی بودم که هر روز از سر خودخواهی و تفکری اشتباه که من از خدا دور افتاده ام و خدا مرا دوست ندارد یا ترد کرده است برای جبران صدمات جسمی و روحی خودم در زندگی تلاش می کردم.

سال ها به این طریق گذشت و من خسته تر و ناامیدتر شدم.

روزی که به حالت تسلیم رسیدم و در عین حالی که باور داشتم خداوند مرا رها کرده است، مانند فردی که تمام آنچه دارد و ندارد را از دست داده است تصمیم گرفتم یک بار دیگر شانس خودم را امتحان کنم. شانس اینکه آیا خداوند مرا دوباره می پذیرد؟

از همان لحظه که تصمیم گرفتم به اراده خداوند ملحق شوم و از او درخواست یاری کردم تا همین الان که در حال نوشتن این کلمات روحانی هستم، هرگز شانس خود را از دست نداده ام و با تمام زیر و بالا شدن های احساسی اما هر روز سعی کرده ام به یاد داشته باشم “من به خداوند توکل کرده ام”.

به این شکل من دیگر آن بشر عادی گذشته نبودم بلکه هر روز بدون درنظر گرفتن خودخواهی ام، منطقم و تمام فرمول های ذهنی اراده شخصی ام سعی کرده ام پیمان خود با خداوند را تمدید کنم.

چندین سال قبل تصمیم گرفتم مصرف سیگار را ترک کنم. می خواستم رهایی از بند بایدهای مصرف سیگار را تجربه کنم تا به این ترتیب همت و اراده خودم برای رها شدن از اراده شخصی و پیوستن به اراده الهی را محک بزنم.

مصرف سیگار، رفتاری بود که به صورت یک باید و عادت روزانه بر مبنای اراده شخصی در من ایجاد شده بود و گزینه مناسبی برای اثبات کردن عزم و اراده خودم برای رهایی از اراده شخصی بود.

احساس کردم توسط اراده خداوند به این کار مهم دعوت شده ام.

با اینکه در 18 سال قبل که سیگار مصرف می کردم بارها تصمیم گرفته بودم سیگار کشیدن را ترک کنم اما بیشتر از چند روز موفق به انجام این کار نشده بودم.

الان به وضوح به یاد دارم، روزی که تصمیم گرفتم مصرف سیگار را ترک کنم، بعد از ظهر یکی از روزهای اسفندماه سال 93 بود.

طبق عادت چندساله یک لیوان چای شیرین با کلوچه خوردم و با اشتیاقی وصف نشدنی درب کشوی میز کارم را باز کردم و یک نخ سیگار برداشتم و بین لبهایم گذاشتم و کبریت را با دست دیگر برداشته و آماده روشن کردن بودم که صدایی را در ذهن خود شنیدم که به من گفت:

“الان وقتشه که اولین قدم برای رهایی از اراده شخصی را برداری.”

“این سیگار را روشن نکن و دیگر هیچ وقت سیگار مصرف نکن.”

در همان لحظه دستانم بی حرکت شد و سکوت را در ذهنم احساس کردم.

افکار شروع شدند:

این چه مسخره بازیه، سیگارت رو روشن کن.

الان چای خوردی و سیگار خیلی می چسبه زود روشنش کن.

در جند ثانیه ده ها جمله در ذهنم مرور شد که مرا تشویق می کرد کار را ادامه بدم.

اما دیگر صدای اول را نمی شنیدم و هرچه بودی صدای دوم بود که تند تند در حال حرف زدن با من بود.

همان لحظه درک کردم صدای اول از طرف اراده خداوند و از درون من و روح الهی من به من گفته شد و صدای دوم که همچنان در حال حرف زدن با من است از طرف اراده شخصی من دارد با من صحبت می کند.

تصمیم خود را عملی کردم.

کبریت را در سطح زباله انداختم، سیگار را از لبم برداشتم و آن را له کردم و به درون سطح زباله انداختم و باقی مانده پاکت سیگار را نیز از بین بردم.

از همان روز تا به امروز هرگز آن عادت 18 ساله را تکرار نکردم.

این اولین تصمیم من برای عمل نکردن به اراده شخصی و همراه شدن با اراده خداوند برای تغییر زندگی در جهت رشد و گسترش آن بود.

در روزهای اول این تصمیم بزرگ بارها توسط اراده شخصی دعوت به کشیدن سیگار می شدم اما هر بار آن نیروی درونی که مرا به سوی به عمل کردن بر اساس اراده خداوند دعوت کرده بود مرا هدایت می کرد تا به تصمیم اراده شخصی خود بی اعتنا باشم و همچنان بر اساس اراده خداوند عمل کنم.

بعد از آن یکی یکی رفتارهایی خود را که بر مبنای اراده شخصی بودند را بر مبنای اراده خداوند تغییر دادم. و نتیجه این تصمیم به مرور در زندگی من مشخص شد.

امروز که 7 سال از آن روز می گذرد برای من کاملا واضح و آشکار است که اراده خداوند فرصتی در اختیارم قرار داد تا در راستای سرنوشتی که قبل از ورودم به دنیای مادی توسط خداوند برایم مقدر شده بود حرکت کنم.

تصور کنید من همچنان سیگار می کشیدم یا مانند چند سال قبل 137 کیلوگرم بودم، چگونه می توانستم در مسیری که رسالت من بود حرکت کنم و در این لحظه درباره اراده خداوند کلمات را از انرژی پاک دریافت کرده و به رشته تحریر در آورم؟!

اگر من همچنان اسیر عادت هایم بودم، صحبت کردن و توصیه کردن به دیگران که چگونه عادت های خود را تغییر دهند کار مسخره ای نبود؟

پس اراده خداوند قبل از آنکه من بدانم قرار است در آینده عاشق آموزش دادن لاغری و تغییر زندگی شوم می دانسته است که من عاشق چه خدمتی در جهان مادی هستم.

اراده او به من که تصمیم گرفته بودم زندگی ام را تغییر دهم پیشنهاد کرد برای قدم اول جهت رها شدن از اراده شخصی عادت زیانبار سیگار کشیدن را ترک کنم.

چگونه می توانستم در حالی که مشغول ضرر رساندن به جسم خود هستم، همو با اراده خداوند در جهت گسترش و رشد زندگی حرکت کنم؟

این صحنه ها از زندگی خودم را بیشتر توضیح می دهم تا با چگونگی هماهنگ شدن با اراده خداوند در زندگی بیشتر آشنا شوید.

شاید شما هم عزم تغییر کردن دارید و به دنبال سرنخ تغییر کردن هستید.

همانگونه که اراده خداوند درون ما قرار دارد سرنخ تغییر کردن نیز در درون ما قرار دارد.

باید آن را پیدا کرده و برای تغییر آن اقدام کنید.

سرنخ ها چنان واضح هستند که نیاز به جستجو برای یافتن آنها نیست، اگر از خودخواهی و عمل کردن بر اساس اراده شخصی دست بردارید و شجاعت همراهی با اراده خداوند را در خود ایجاد کنید، سرنخ ها را به سادگی پیدا می کنید.

از اینجا به بعد دیگر تصمیم با شماست که بر اساس اراده شخصی خود زندگی کردن را ادامه دهید یا به ندای اراده خدای درون خود توجه کرده و برای تغییر کردن اقدام کنید.

لازم به ذکر است که تاکید کنم برای تغییر زندگی نیاز نیست دست به تغییر دنیای بیرون خود بزنیم.

باید از درون شروع کنید، به مرور هرزمان لازم باشد اراده خداوند شما را به سمت تغییر دنیای بیرون هدایت می کند.

تغییر دنیای بیرون بر مبنای هدایت اراده خداوند کاری بسیار ساده و روان خواهد بود.

در این صورت شما نیاز به صرف انرژی زیاد یا تلاش خاصی برای ایجاد تغییر در دنیای بیرون از خود ندارد.

گویی به اشاره ای کارها حل و فصل می شوند و تغییر ایجاد می گردد.

امروز و در این مقطع از زندگی به این درک رسیده ام که اراده خداوند قدرتی است که من فقط باید خود را به آن متصل کنم.

این اتصال به معنی انجام کاری نیست که باید با اراده شخصی یا منیت انجام شود بلکه تصمیمی است کاملا درونی و ذهنی.

برای اتصال به اراده خداوند نیاز به تکرار عبارت های خاص به تعداد مشخص ندارید، نیاز به انجام اعمال خاص در ایام مشخص از شبانه روز ندارید، نیاز به وعده دادن به خداوند که اگر به ما کمک کند و مشکل ما را حل کند ما هم برای او چه خواهیم کرد ندارید.

فقط کافی است تصمیم بگیرید و در قلب خود با خداوند صحبت کنید، تصمیم خود را با او مطرح کنید و از او بخواهید شما را در اتصال دوباره به اراده خودش، حمایت و هدایت کند.

این مطرح کردن با خداوند به این دلیل نیست که خداوند از نیت و تصمیم شما آگاهی ندارد و باید به او بیان کنیم، بلکه فقط به این دلیل است که احساس اطمینان و آرامش را در خود ایجاد کنیم.

تمام محتوایی که من بعنوان فایل صوتی و تصویری آموزشی یا نوشته های آموزشی در سایت تناسب فکری منتشر می کنم همه الهامات و ایده هایی است که از طرف اراده خداوند به من گفته میشود و من فقط با اراده شخصی ام آنها را انجام می دهم.

به این شکل اراده شخصی من در همسو با اراده خداوند در جهت رشد و گسترش زندگی قرار می گیرد.

هر بار که ایده ای برای تهیه محتوای آموزشی به من داده میشد در عمل کردن به آن تعلل نمی کنم چرا که اراده شخصی من منتظر فرصتی است که مرا از همسو بودن به اراده خداوند خارج کند.

عبارت “من به خداوند توکل کرده ام” را به عنوان یادآوری یادآوری عهدم با خداوند بر زبان جاری می کنم و خود را وسیله ای در دستان خداوند برای انتقال آگاهی از دنیای غیرقابل شنود (انرژی پاک) به دنیای قابل شنود (دنیای ماده) می دانم.

کاملا احساس راحتی می کنم و بدون فکر کردن فقط آنچه در لحظه در ذهنم مرور می شود را بر زبان جاری می کنم.

سال هاست هیچ فایل آموزشی نیاز به ادیت کردن ندارد، آنچه در سایت تناسب فکری می بینید همان است که ضبط شده است بدون کم کردن حتی یک ثانیه.

در مورد این نوشته ها هم به همین شکل است، بعد از اتمام نوشتن حتی یک بار هم نوشته را مرور یا بازبینی نمی کنم، هرچه دریافت می کنم را می نویسم و در لحظه ای کار تمام میشود.

به این ترتیب به هنگام تهیه محتوای آموزشی هرگز رشته سخن را از دست نمی دهم و ارتباطی فوق العاده را با مخاطب برقرار می کنم.

در تمام مدت آماده سازی محتوای آموزشی احساس خستگی نمی کنم و به جز اکسیژن به هیچ چیز دیگری نیاز پیدا نمی کنم.

در این طریق کار کردن که همسو با اراده خداوند است، گویی همه آنچه برای انتقال پیام لازم است در دسترس من قرار دارد.

کار به سرعت و بالاترین کیفیت انجام می شود بدون هدر رفتن ذره ای از انرژی.

اینکه چرا درباره عملکرد خودم می نویستم به این دلیل است که تصور نکنید همسو شدن با اراده خداوند کار عجیب و پیچیده ای است که شاید در عهده و توان شما نباشد.

من هیچ تفاوتی با دیگران ندارم، از همان میزان نعمت هایی برخوردار هستم که همه انسانها برخوردارند، هیچ توانایی و استعداد خاصی که در من وجود داشته باشد و در دیگران نباشد را در خود نمی بینم.

یک انسان کاملا معمولی مانند همه همنوعانم با یک تفاوت کوچک، من تصمیم گرفتم زندگی با اراده خداوند را تجربه کنم.

در قسمت بعدی درباره ترکیب اراده شخصی با اراده خداوند توضیح داده خواهد شد.

به اندازه ای که نیاز دارید و احساس خوب در شما ایجاد می کند این نوشته و قسمت های قبلی را مطالعه کنید.

خواندن این نوشته ها را بعنوان وظیفه ای در قبال خود بدانید تا بر بهانه های اراده شخصی خود برای غفلت کردن از این آگاهی ها غلبه کنید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.36 from 74 votes

https://tanasobefekri.net/?p=29683
برچسب ها:
55 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار السا فرزانه
      1401/09/21 21:16
      مدت عضویت: 563 روز
      امتیاز کاربر: 59904 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 524 کلمه

      به نام خدایی که  ذکر نام او آرامش پذیر دل یقین داران است و توکل کنندگان بر او توکل کنند و خداوند برایشان کافی ست ❣️

      من  -السا فرزانه- در این لحظه مقدس تصمیم می گیرم عمل کردن بر اساس اراده شخصی خود را متوقف کرده و بر مبنای اراده خداوند برای رشد و گسترش زندگی خود و اطرافیانم عمل کنم 💮 من می دانم که خداوند حوزه ی انرژی عشق همیشه حاضر است. من می دانم وقتی از طریق افکار، اعمال,و باورهایم,خود را با انرژی عشق هماهنگ کنم از راهنمایی و حمایت الهی برخوردار می شوم. من می دانم که با خدا می توانم واقعیت زندگی ام را خلق کنم و در این صورت خوشحال زندگی می کنم و نور الهی را هم انتشار می دهم 💮 

      وقتی امورمون رو به خدا محول کنیم و از قدرت لایزال الهی انرژی بگیریم از اینکه خداوند چقدر سریع کارمون رو راه میندازه مات و مبهوت میشیم. وقتی به فرکانس دوست داشتن الهی تلنگر بزنیم متوجه زندگی فراتر از قید و بندهای دنیوی میشیم و مسیر خیر و صلاح و نظم الهی رو می پذیریم. وقتی دربست به خداوند توکل کنیم و دنبال منطق نگردیم خدا هم از طریق شم و شهودمون مسیر رو بهمون نشون میده. وقتی به خدا توکل میکنیم با قدرت و اراده ش هماهنگ میشیم، و هر چقدر باورمون نسبت به قدرت و اراده ی خدا بیشتر باشه رویداد ها و معجزه ها برامون امری عادی میشه. در حقیقت این ترس و قطع ارتباط الهی باید امری غیرعادی باشه. 

      ترسهای ما مانع از این میشن که ما از لطف و اراده ی خدا بی بهره باشیم، اما وقتی عشق الهی رو باور داشته باشیم و اجازه بدیم عشق در وجودمون جاری بشه، کانالی شفاف برای دریافت مواهب و راهنمایی های الهی در وجود ما باز میشه. 

      “ما جزیی از عشق الهی هستیم”، هر چه بیشتر این اصل رو باور کنیم ، موهبتهای بیشتری در زندگی ما رخ میده. وقتی در عشق زندگی کنیم یعنی زندگی مون سرشار از نور هست و در جایی ک نور باشه خبری از ظلمت نخواهد بود. بنابراین: 

      تا وقتی به خدا توکل کنیم و سرسپرده اش باشیم، هر آنچه مورد نیاز است رو به ما نشون میده، هر انچه نعمت هست رو وارد زندگی مون میکنه. و هر راهنمایی و هدایتی لازم داشته باشیم به ما نشون خواهد داد.

      لحظه ای فکر کنیم به اینکه  : 

      اگر با تمام وجود  ایمان می داشتیم خداوند همیشه و در هر لحظه هوامون رو داره، چه کاری رو  متفاوت انجام میدادیم….؟ 

      اگر خداوند در هر لحظه و همیشه ما رو راهنمایی میکنه زندگی مون به چه صورت می بود…؟ 

      به پاسخ این دو سوال فکر کنیم… خودمون رو در تصاویر زیبا و گرم پاسخ این دو سوال غوطه ور کنیم و سعی کنیم با توکل و تکیه واقعی، تصاویر این دو سوال رو، زندگی کنیم…اونوقته که بهشت رو در روی زمین تجربه خواهیم کرد….

      من به نوبه ی خودم در کنار تصمیمی که در ابتدای صحبتم نوشتم، قصد میکنم پاسخ این دو سوال رو هم زندگی کنم و درهای قلبم رو بیش از پیش به روی عشق الهی باز کنم و همواره یادم باشه: 

      فمن یتوکل علی الله فهو حسبه. ان الله بالغ کل امره. قد جعل الله لکل شیئ قدرا….❣️💮❣️💮

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم