رهایی از افکار منفی (قسمت سوم)

از مونین سوال شده که از خداوند چه چیزی به شما رسیده؟ مومنین جواب دادن خیر خوبی .
مونین کسانی هستن که نه غم دارن نه اندوه
اگر میخوایی جز مونین باشی باید اول مخزن افکارت رو از افکار منفی خالی کنی ( اگر خداوند رو به عنوان تنها قدرت جهان بدونیم تمام مشکلها حل میشه و هر کس با هر قدرتی و هر جایگاهی و نیرویی که باشه در مقابل خداوند هیچ چیز نیست و خداوند از همه بالاتر هست و همین خداوند بارها در قرآن گقته من از رگ گردن به شما نزدیکترم من پیش تو هستم فقط به یاد من باش مرا یاد کن و از من بخواه تا به تو بدم و اجبات کنم و تو رو یاد کنم و مونین همینها رو باور دارن که نگران نیستن و غم و اندوه ندارن و مخزن ذهنشون رو با افکارمنفی پر نمیکنن)

خداوند میگه هر چه از من به شما میرسد همش خیر و خوبی هست و اما وقتی فضای ذهنت خالی نیست که نعمتها رو به صورت ایده و الهام دریافت کنی این الهامات خداوند به درد نمی خوره و باید بدونیم خداوند نعمتها رو به صورت یه ماشین و یا یک کیسه پول و یا خونه به شما نمیده به صورت افکار و ایده و الهامات به ما میده و دیدیم که وقتی عصبانی هستیم نمیتونیم هیچ کاری انجام بدیم چون ذهنمون پر از خشم و عصبانت و کینه و … هست پس وقتی فضای خالی در ذهنت نداری با فکر کردن نمیتونی به هیچ جاا برسی (خداوند میخواد که تمام بنده هاش در خیر و خوبی و فراوانی و بهترین نعمتها باشن و به انسانها قدرت ذهن داده و قدرت فکر کردن و شعور داده تا هر کس که وارد مسیر درست شد اونها رو دریافت کنه و هر کس در مسیر نباشه در یافت نمیکنه و خداوند به زور هیچ کس رو تغییر نمیده که نعمت دریافت کنه هر کس خودش بخواد و تلاش کنه هدایت میشه به جای درست و خداوند کمکش میکنه و بهترینا رو دریافت میکنه )

باید برای تغییر زندگیت اول محتویات ذهنیت رو بررسی کنی
اگر آرامش نداری چطور میخوای به افکار خوب برسی ما در این جهان فقط از طریق افکار و ایده ها با خداوند در ارتباط هستیم و هیچ وقت جهان هستی شما رو شوکه نمیکنه که یک دفعه کلی ماشین و پول و ثروت بده ممکنه من از زندگی کسی شوکه بشم که چقدر زندگیش تغییر کرد ! اما مطمعن باش خود اون فرد از مدتها قبل به فکر اینها بود و افکار متناسب در ذهنش داشته که به همه ی اون ثروتها رسیده .( باید همیشه بدونیم که هر کس هر جایگاهی داره حتما حقش هست و جهان نه پارتی بازی داره نه ظلم و ستم با کسی داره و نه دشمنی با کسی داره نه به کسی رحم میکنه اگر نعمتهای زیادی داده قطعا اون فرد برای اونها تلاش کرده و ایمان داشته که خدا به اون میده و اگر نداره قطعا ایمانش در اون مورد ضعیف بود و ناامید بوده که خدا بهش نمیده و تلاش نکرده و به دنبال این نامیدی ارامش هم میره واگر آرامش بره قطعا الهام و افکار مناسب هم نخواهد داشت و موفق نخواهد بود )

هیچ فقیری یه شب فقیر نشده و هر فردی که یه شبه به پول رسیده و به قول خودش مینابر زده و با زرنگی به پول رسیده دیر یا زود اون پول رو از دست میده و چنین فردی ثروتمند پایداری نیست چون تکاملش رو طی نکرده
اگر تغییرات ماندگار میخوای باید مخزن ذهنت رو خالی کنی و مورد لطف و رحمت الهی قرار بگیری .(هیچ چیز در این جهان به زور و یک شبه نیست نه فقیر شدن نه ثروتمند شدن نه چاق شدن نه لاغر شدن و نه هیچ چیز دیگه و همه چیز کم کم شروع میشه به طبیعت که نگاه کنیم میبینیم هیچ پدیده ای در اون یه هویی نیست نه طلوع و غروب خورشید نه تغییر فصلها و نه رشد گل و گیاه و نه هیچ چیز دیگه و ما هم جز این طبیعت هستیم و از این قوانین جهان مستثنی نیستیم پس به دنبال میانبر و را ه های یک شب موفق شدن نباشید )

همیشه از موفقیت افراد در کشورهای دیگه که مسلمون نیست تعجب کردم و گفتم چرا یک ایرانی با تمام عبادتهاش،و مسلمون بودنش موفق نیست و اما فلان شخص غیر مسلمون که نماز نمیخونه موفق هست و فکر میکردم میزان نعمتها با میزان عبادتهای ما در تماس هست اما حالا متو جه شدم هر چقدر مخزن خودت رو کنترل کنی در مدار بالاتر و نعمتهای بیشتر قرار میگیری ( اصل همون مخزن ما هست که با چه چیزهایی پر شده و مهم نیست سفید پوست هستیم یا سیاه پوست در چه کشوری هستیم و چه زبانی داریم و یا چه دینی و مذهبی داریم همه ما از یک جنس هستیم و در همه ی ما یک اصل هست و انسانها فقط در سطح افکارشون متفاوت هستن و همین نتیجه های متفاوت رو رقم میزنه )

پس کینه و نفرت و عصبانیت مخزن افکارت رو پر میکنه و با گذشت و مهربانی و افکار مثبت باید ذهنت رو پر کنی و یا اگر در بیماری و روابط بد هستی باید در این شرایط به خدا اعتماد کنی و استرس و نگرانی در خودت به وجود نیاری تا سختی و بیماری و روابط بد به آسانی و سلامتی و رابطه ا ی پر از عشق و مودت تبدیل بشه و با این کار برای خدا فضا ایجاد کردی تا زندگی شما رو با نعمتها و خیر و خوبی پر کنه .(ما باید متوحه باشیم و آگاه باشیم هر لحظه به خدا وصل باشیم و از او ناامید نباشیم و کسی که واقعا به خدا ایمان و توکل و اعتماد رو داره خود به خود فکر منفی،و ناراحتی و کینه و سختی از اون دور میشه و به ذهن خودش راه نمیده و فضا رو خالی میزاره چون به خدا امیدوار هست و خداهم به خاطر این اعتمادش و ایمانش به اون از خیر و خوبیهای بی نهایتش میده و امید و انگیزه و اعتماد رو در این فرد چند برابر میکنه )

اگر ذهن خودت رو با ناامیدی و بیماری ها و کینه و نفرت پر کنی جایی برای شفا و عشق و محبت و سلامتی نمیزاری .اگر کینه و حسادت داشته باشی نسبت به کسی فضای ذهنت رو بیشتر پرمیکنی باید فضای ذهنت رو باز برازی تا خدا به تو نعمتهای بیشتر بده پس خودت رو رها کن از افکار منفی تا بیشتر درک کنی خدا هر گز تو رو رها نمیکنه .(خداوند همیشه با ما هست و در کنار ما هست و خواست خداوند این هست که به ما فقط خیر و خوبی برسه اما این ما هستیم که از خداوند نمیخو اییم به ما بده و از بنده های اون درخواست خیر و خوبی میکنیم و اگر روی قدرت کسی دیگه غیر از خدا حساب باز کنی هیچ وقت نتیجه ی خوبی برای ما نداره پس خودت رو از افکار منفی رها کن و و بخواه که به تو بده و منتظر باش،که خدا به تو بهترینا رو بده قطعا به تو میده و هر کس هر بدی در زندگیش میبینه نتیجه ی اعمال خودش هست و گرنه از خداوند فقط خیر و خوبی به ما میرسه )

لطف خدا بی انتها هست و منابع اون بی حد و اندازه هست پس ذهنت رو از محدودیت خارج کن و نگو فلانی چرا به جایی رسید پس من چی ؟؟؟ به جای حسادت به بقیه چشمت به درگاه خداوند باید باشه و هر چقدر ذهنتون رو از افکار مزاحم رها کنید درهای رحمت الهی بر روی همه باز میشن و بی انتها هستن و هر کس هر جای دنیا با هر دینی و مذهبی از افکار مزاحم مخزنش رو خالی کنه مورد لطف و رحمت خداوند قرار میگیره و هر چقدر مخزن ذهنت خالی باشه نعمتهای بیشتری و عشق و محبت بیشتری از خدا دریافت میکنی به هیچ کس حسادت نکن و ایمان داشته باش و خودت رو به درهای رحمت نزدیکتر کن همه ی آدمها به یک اندازه به نعمتها نزدیک هستن ولی هر کس با آگاهی و تلاش خودش میشه به اون نعمتها دست پیدا کنه
قبلا میگفتم چرا همیشه رابطه ام و ثروتم و سلامتیم و .. اینقدر خرابن و بد هستن اما وقتی به این آگاهی ها دست پیدا کردم که از تمام این نعمتها نزد خداوند یکی به اسم من هست تلاش کردم تا به اونها برسم و به چیزهایی رسیدیم که در رویای من نبود و این ثابت میکنه فضل و رحمت خداوند بی انتهاست( خداوند بی نهایت هست و خوبیها و فضل و بخشش و هر صفت دیگه اش هم بی انتها هستن پس نباید کینه و حسادت داشته باشیم در واقع گر روی باور فراوانی خدا کار کنیم دیگه هیچ کس رو رقیب نمیدونیم و حسادت نمیکنیم و میدونیم از هر نعمتی که دوست داریم داشته باشیم خداوند داره و به ما میده و من قبلا در زمینه ی لاعری بسیار حسادت میکردم که چقدر فلانی خوش اندام هست چرا من اینطور نیستم اما الان فقط تحسین میکنم تا ذهنم متوجه بشه پس لاغری چیز خوبیه و باید بهش برسم و حتی هر فرد ثروتمندی رو من تحسین میکنم تا ذهنم بازم متوجه بشه ثروت چیز خوبی هست و با تحسین کردن هر خواسته ی دلخواهم من موافقت ذهن ام رو جلب میکنم تا خود به خود اون خواسته در زندگی من بیشتر بشه و جذبش کنم )

مثلا :رابطه ام و با همسرم و دوستام و اطرافیانم عالی بود حالا عالی تر شده و تصور میکردم من هم میخوام از این نعمتها داشته باشم و موهبتهای بیشتری دریافت کنم
اما خدا هیچ وقت هیچ خواسته ای رو نمیزاره زیر بالشتم فقط با ایده و الهام با من ارتباط برقرار میکنه و منم شرایط سخت گذشته ام رو تغییر دادم و الان در بهترین شرایط هستم .(پس به دنبال این نباش که خدا باید بزار زیر بالشت تو نه خودش گفته از تو حرکت از من برکت ما باید با ایمان و توکل به خودش قدم برداریم و اونم ما رو هدایت و حمایت میکنه مثل مسیر لاغری که در پیش داریم من وارد این دورها شدم به هدایت خدای خوبم و دارم قدم بر میدارم و مطمعنم خودش آگاهی ها ی لازم و تعهد لازم و انگیزه و اشتیاق رو به من میده تا من موفقتر بشم و به خواستم برسم و من مخزن ذهنم رو فقط با افکار مثبت پر میکنم که من میتونم لاعر بشم و لاعری حق من هست و من از خدا به ارث بردم و هر روز انتظارم لاعری هست و لاغری خیلی راحت برام اتفاق میفته و لاغری بسیار ساده و آسان هست و … )

این مسیر رو با اطمینان شروع کنید و با اعتماد به خداوند حرکت کنید و بگو من و این همه خوشبختی طبیعی هست و دیگه به دنبال هر چیزی نرو مثل کینه و حسادت و ترس
چه کسی به خدا از عهدش وفادارتر هست
پس ایمان داشته باش،و شروع کنی (من با ایمان به خودم که همون خداوند خودم هست دورهای لاغری با قدرت ذهن رو شروع کردم و روی هیچ چیز و هیچ عامل بیرونی حساب باز نکردم و گفتم وارد این مسیر میشم و خودم میتونم خودم رو لاغر کنم بدون نیاز به هیچ چیز و جسم جدید و زندگی جدیدم رو خلق میکنم و تونستم اما هنوزم بیشتر میخوام )

خیلیا بر خلاف سن پایینی که دارن خسته و نامید هستن به خاطر ایمان نداشتن هست و ناامید هستن برعکس بعضی از افراد مسنی که سر حال هستن چون این افراد ایمان دارن پس شاید از نظر سنی این افراد پیر نباشن ولی از نظر روحی پیر شدن و متاسفانه از این افراد دراطراف ما زیادن اگر نگرانی و استرسی نداشته باشیم و اندوهگین نباشیم در سن بالا هم میشه احساس جوانی کرد چون روح ما هیچ وقت پیر نمیشه
و افراد مسن هم با هم متفاوت هستن چون افکار اونها متفاوت هست( منم خیلی از این افراد میبینم در اطرافم که با وجود سن کم اما احساس پیری میکنن و بلعکس با سن زیاد احساس جوانی میکنن و این اثبات میکنه روح ما سن نداره و عدد رو نمیشناسه و ما آدمها در قید و بند زمانها و عمر و اعداد سن و سال هستیم و برای خودمون حد و مرز و محدودیت میزاریم در حالی که غلط هست هر کس به واسطه افکارش و ذهنش و ورودیهای ذهنش نتیجه رو برای خودش در زندگی رقم میزنه )

راز حوانی در این سه نکته هست نگران نباشید به خدا بسپارید تا خدا حل کنه و شاد باشید و بخندید تا آخر عمر جوان و با نشاط باشید
از فرد مسنی که سرحال هست بپرس میبینی همه ی این افراد مشکل داشتن و لی رها کردن و خداوند کمکشون کرده و خداوند اونها رو با افکار خوب و انرژی بخش پر کرده
اگر میخوایی همیشه شاداب و جوان باشی باید همواره به دنبال خالی کردن ذهنت از افکار منفی باشی و تصمیم درست بگیری و اجازه نده اونها تو رو پر کنن
با بررسی زندگی خودت به اون حرفها میرسی (پس بازم میگیم مومن کسی هست که نه عم داره نه اندوه پس نگران هیچ چیز نباش اگر میخواهی مومن واقعی باشی و خداوند جواب این اعتماد تو رو میده و از بینهایت دست بر روی زمین به کمک تو میاد و خیر و خوبی بی انتهاش رو به سمت تو میاره پس هیچ وقت اجازه نده در افکار منفی بمونی و ناامید و ناراحت بشی که این همون بی ایمانی هست )
و من جا داره طبق وعده ای که دادم خودم رو تشویق و تحسین کنم که رفتار بسیار زیبا و درست خوردن در مهمانی امشب داشتم بعد از مدتها خودم رو محک زدم واقعا ذهنم داره در زمینه ی لاغری تربیت میشه ما امشب مهمان بودیم در باغ و میدونستم شب شام مفصل هست و اما اصلا نترسیدم و ظهر هم غذای مفصل درست کردم و راحت به اندازه نیاز خوردم اگر قبلا بود که جرات نمیکردم و ترس داشتم باید یه چیز کم حجم و ساده میخوردم و یا رژیمی میخوردم تا شب که شام بخورم و اما راحت خوردم به اندازه نیازم تا شب که شد سر سفره نشستم ولی اصلا تحریک نشدم و حرص و ولع نداشتم و پر خوری نکردم ته دیگ برداشتم اما دیدم نمیخوام چون خیلی چرب هست و نخوردم و بعد دیدم برنجم واقعا زیاده مقدار زیادی رو در اوردم چون غذاها پرسی و آماده بودن و بازم دیدم زیاده همه اش رو نخوردم و نصف مرغم رو دادم به پسرم و نخوردم چون واقعا سیر بودم و از خوردن هیچ لذتی نمیبردم و من یاد گرفتم غذا برای رفع نیاز حسم من هست و اگر سیر هستم هیچ دلیلی نداره بخورم و بعد شام دونات تعارف کردن من نتوستم بیشتر از یک گاز بخورم چون هنوز از شام سیر بودم و نخوردم و بعد چیپس و پفک و کرانچی بود که کمی تحریک شدم برم با جمع بخورم رفتم یه مشت برداشتم ولی اینقدر سیر بودم که واقعا لذت برام نداشتن و اصلا کاری به خوردن بقیه و در فضای سبز بودن و فقط یه امشب هست و … نداشتم و خیلی راحت از اونها گذشتم و نخوردم به جز چند دونه و گفتم وقتی سیر هستم دلیلی نداره بخورم و خلاصه رفتار امشبم عالی بود و خودم رو تشویق و تحسین میکنم .در حالی که بقیه ی افراد همش میگفتن وای چقدر خوردیم کاش کمتر میخوردیم ادیت بودن اما من سبک و سرحال بودم و میگفتن اگر جا نداشتن و سیر بودن چرا خوردن ؟؟؟و بعد شام همش میگفتن بیایین اهنگ بزرایم کمی فعالیت کنیم شاید هصم بشن و من با دید اینکه برم فعالیتی داشته باشم که لدت ببرم رفتم وسط و چقدر تفاوت رو احساس کردم امشب .