0

گام ۷۳: قدرت ذهن خود را تخریب نکنید

قدرت ذهن خود را تخریب نکنید
اندازه متن

اگر رویای لاغر شدن دارید آگاه باشید که مهمترین موضوع که باید مورد توجه قرار دهید این است که قدرت ذهن خود را تخریب نکنید.

سال های زیادی از عمرم را در سختی و رنج سپری کردم، فقر، بیماری، نداشتن اعتماد به نفس، بیکاری، چاقی و ترس و نگرانی از سرنوشت. مواردی که در زندگی همه ما به نوعی وجود دارد

نقش قدرت ذهن در زندگی

به لطف خدای مهربان از روزی که با قدرت ذهن و توانایی خودم در خلق خواسته هایم آشنا شدم تا به امروز توانسته ام به اندازه ای که افکار و فرمول های اشتباه ذهنیم را تغییر دهم نتایج متفاوتی در زندگی کسب کردم.

رسیدن به استقلال مالی، سلامتی، بهبود روابط خانوادگی، داشتن شغلی لذت بخش، متناسب شدن و خیلی از نعمت هایی که قبلا جزء آرزوهای زندگی من بود اما به لطف خدا سالهاست واقعیت زندگی من شده اند.

همه این تغییرات فقط به یک دلیل بود، باور کردن قدرت ذهن، باور کردن قدرتی که خداوند در وجود هر انسانی قرار داده است تا با آن بتواند زندگی خود را خلق و تجربه کند.

قدرتی که در وجود هر موجود زنده ای وجود دارد و به وسیله آن هدایت می شود و زندگی می کند.

نیرویی که زنبور عسل را برای ساختن کندویی به آن زیبایی و با نظم خارق العاده و جمع آوری شهد گل ها از فواصل طولانی و تولید عسل شفابخش هدایت می کند.

نیرویی که به یک بذر کوچک را حیات می بخشد، ریشه می زند، ساقه و برگ تولید می شود، میوه می دهد.

نیرویی که یک بچه لاک پشت را بلافاصله بعد از بیرون آمدن از تخم به سمت دریا روانه می کند.

نیرویی که پرندگان را هدایت می کند تا مسیر های بسیار طولانی را طی کنند و با کوچ کردن خود را از خطرات تغییر فصل در امان نگه دارد.

این نیرو که به بی نهایت شکل در موجودات مختلف وجود دارد و همه را بدون اشتباه هدایت می کند حتما ما انسانها را نیز هدایت می کند.

تفاوت بین انسان ها و سایر موجودات در برخورد با هدایت الهی در مقاومت آنها نسبت به پذیرفتن و عمل کردن به این هدایت هاست.

یک پرنده وقتی الهام الهی یا به اصطلاح غریزه اش می گوید که موقع کوچ کردن است مخالفت نمی کند، کوچ کردن را به فردا و فرداهای دیگر موکول نمی کند.

اما ما انسان ها وقتی هدایت الهی را دریافت می کنیم بلافاصله با عقل و منطق خود آن را بی اعتبار و اشتباه می خوانیم و این درس را به خوبی از شیطان آموخته ایم که در ذهن ما می گوید: (نه بابا اینها همش مضخرفه، عقل حکم می کنه که این کار اشتباهه و باید اینگونه رفتار کنیم)

شیطان در ذهن پرندگان، خزندگان، گیاهان و سایر موجودات عالی هستی جایی ندارد، اما در ذهن انسان بخش کوچکی به شیطان اختصاص داده شده است که علیرغم وعده الهی که حضور شیطان و سعی او برای گمراه کردن انسانها را بی اعتبار و اهمیت خوانده است اما به دلیل باورها و افکار اشتباهی که وجود ما را فرا گرفته است این بخش کوچک و بی اعتبار چنان تسلطی بر منطق و ذهن خودآگاه ما دارد که به راحتی مانع دریافت، پذیرش و عمل کردن به الهامات الهی می شویم.

منطق و شیطان درون ما به سادگی با تخریب قدرت ذهن ما مانع رسیدن به خواسته ها و تجربه آرزوهایمان می شود.

تغییر کردن همان ساکت کردن نجوای شیطان و گوش دادن به الهامات الهی است.

عبادت کردن، عمل کردن به الهامات الهی و لذت بردن از نتیجه آن و سپاسگزار بودن برای وجود خدایی است که از رگ گردن نزدیک تر است.

سپاسگزار بودن یعنی درک کردن نیرو و قدتی است که خداوند در وجود ما برای خلق زندگیمان قرار داده است.

نیرویی که به ما این امکان را می دهد تا با افکار و فرکانسهای خود شرایطی که دوست داریم در این جهان تجربه کنیم را به سوی خود جذب کنیم.

به عبارتی می توانیم شرایط دلخواه خود را سفارش دهیم و با پیروی از الهامات الهی آن شرایط را در زندگی خود خلق و سپس تجربه کنیم و برای آن سپاسگزارم باشیم

قدرت ذهن هدیه از سوی خداوند برای همه انسان هاست که متاسفانه بسیاری از انسانها در تمام طول عمر خود از این هدیه مقدس استفاده نمی کنند چون اصلا از وجود آن اطلاع ندارند.

قدرت ذهن، ابزاری کارآمد برای خلق زندگی مان است، اما به واسطه عدم آگاهی از قوانین و عملکرد آن با تخریب قدرت ذهن خود کمترین بهره را از این نیروی توانمند می بریم.

برای استفاده و بهره برداری از این توانایی منحصربفرد فقط باید موانع و اختلالات ذهنی خود را کاهش دهیم، نیازی به تقویت یا ایجاد آن نداریم چون این قدرت در وجود همه انسانها قرار داده شده است فقط کافی است با حذف افکار و نگرش هایی که باعث تخریب قدرت ذهن می شود شرایط را برای شروع حرکت و فعالیت قدرت ذهن ایجاد کنیم.

یکی از مهمترین و مخرب ترین عادت هایی که باعث تخریب قدرت ذهن می شود و تاثیر نیروی ذهن را به طرز وحشتناکی کاهش می دهد اختصاص دادن بخش زیادی از قدرت ذهن خود به موضوعاتی است که مربوط به ما نیستند.

دنبال کردن و پیگیری مسائل دیگران، اوضاع جامعه، وضعیت انسانها در کشورهای دیگر و هر موضوعی که مربوط به شخص ما نباشد به شدت باعث تخریب قدرت ذهن شده و از قدرت آن کم میکند چون تمرکز بر هر موضوعی سبب کاهش تمرکز بر موضوعات شخصی می شود.

هیچ پرنده ای از قدرت ذهن خود برای دیگر پرندگان استفاده نمی کند، هیچ بذری از قدرت جوانه زدن و رشد کردن خود برای جوانه زدن بذر دیگری استفاده نمی کند، قدرت ذهن هر موجودی مانند گوش و چشم و سایر اندامش مختص به آن موجود است و هرگز با توجه به مسائل موجودات دیگر باعث تخریب قدرت ذهن خود نمی شود.

اما در انسانها داستان به شکل دیگری است و ما عادت کرده ایم و متاسفانه باور کرده ایم که باید به دیگران و اوضاع و شرایط دیگران واکنش نشان دهیم و اسم آن را وجدان یا همدردی یا هر چیزه دیگری گذاشته ایم و این کار در ذهن ما یک ارزش و کار خیر یا ثواب معرفی شده است. در حالی که به شدت باعث تخریب قدرت ذهن می شود.

خواندن نوشته عالی و تاثیرگذار خانم شادی به گسترش این آگاهی کمک می کند.

قدرت ذهن خود را تخریب نکنید

“❄️ اين فايل احساس فوق العاده خوبى در من ايجاد كرد.

قدرت ذهن خود را تخریب نکنید

من خوشحال و سپاسگزارم از ديدن و گوش دادن به اين فايل, كه در واقع براى من خيلى ضرورى و حياتى بود. در اين مسير دريافتم كه مسئله زندگيم چيست!

در واقع لطف خداوند مهربان بود كه من در اين مسير هستم و هر بار, با ديدن و گوش دادن به فايلهاى اين دوره ى آموزشى, احساس مى كنم روح و روانم, آرام آرام, آزاد و رها مى شود, آزاد و رها از همه ى بندها, از همه ى فشارهاى روحى و روانى كه سالها تحمل مى كردم و چندان مهارتى براى حل مسائل زندگيم نداشتم و نمی دانستم که در حال تخریب قدرت ذهن خودم هستم.

در اين مسير دارم ياد مى گيرم كه از زندگيم لذت ببرم و آگاه باشم كه بايد مراقب خودم و احساس خوبم باشم, و اكنون فصل تازه اى از تغيير زندگى من در اين مسير آغاز شده, و خودم احساس مى كنم كه نگرانى هام كمتر شده, بخاطرِ شناخت ذهن منفى بافم و همچنين فرشته ى مهربان و توانمندم و اعتماد به خداوندى كه هميشه با من است.

❄️ شما به جز موضوع لاغرى با ذهن, چه موضوعاتى در زندگيت دارى كه ذهن ت رو به خودش اختصاص داده⁉️

❄️چه موضوعاتى هر روز براى تو, نگران كننده است⁉️

❄️چه موضوعاتى هر روز دارى بهشون توجه مى كنى⁉️

❄️چه موضوعاتى هر روز داره باعث تخریب قدرت ذهن تو می شود⁉️

متاسفانه, من وقتى به مسائل زندگى خودم و ديگران توجه و تمركز مى كردم, انگار براى فرار از كاراى خودم, همش سرگرم فكر و نگرانى در باره اينو اون بودم, شايد هم در همه ى موارد, چندان نگران نبودم اما ذهنم درگير ديگران بود.

وقتى به مسائل زندگيم توجه و تمركز مى كردم, به خودم و به كارام نمى رسيدم و تو زندگى جلو نمى رفتم, مسائل زندگى از يه طرف, و چون نمى تونستم مسائلم رو بخوبى حل كنم, خيلى تحت فشار روحى و روانى بودم. و همش در نگرانى, و حتى نگران انتظاراتى كه ديگران از من داشتن و هرگز نمی دانستم که در تمام این لحظات در حال تخریب قدرت ذهن خودم هستم.

البته در فرهنگ ما, ايثار و فداكارى و از خودگذشتگى بسيار پسنديده است اما هرگز به ما نگفته اند که تخریب قدرت ذهن کار ناپسند و آسیب زننده است.

از طرف ديگه, اگه به اخبار و اوضاع ايران و جهان توجه و تمركز نكنم, با اين وجود در مدار اين چيزا قرار دارم, چون مردم هم غرق در سياست و اوضاع اقنصادى شده اند و رسانه هاى خبرى هم اون رو تشديد مى كنه, و هر اتفاقى كه مى افتاد نگران مى شدم.

مدتى بود كه اخبار و اتفاقات فضاى مجازى رو دنبال مى كردم و به این موضوع که قدرت ذهن خود را تخریب نکنید توجه نمی کردم و تحت تأثير هم قرار مى گرفتم, كلا نگرانى روى نگرانى, سوْال هم برام اين بود كه چرا من شاد نيستم و از زندگيم لذت نمى برم‼️ و الان دريافتم كه مسئله ى اصلى اینه که من در تمام لحظات زندگی در حال تخریب قدرت ذهن بوده ام.

من دريافتم وقتى كه من نگران اينو اون در زندگيم باشم, در واقع نگرانى من, موضوع رو تشديد مى كنه. گاهى وقتا, نگران هم نيستم اما همش مى خوام كمك كنم تا اوضاع درست بشه و خيلى وقتمو مى گيره.

نتایج لاغری با ذهن

استفاده از آموزش های لاغری با ذهن باعث ایجاد تغييرات احساسى – رفتارى در من شده است.

با توجه به اين فايل, من از وقتى كه در اين مسير هستم تا به امروز خيلى از ويدئوها و كليپاى اوضاع اقتصادى, سياسى, پيش بينى اوضاع بر اساس اينو و اون, رسانه هاى خبرى و پيشگويى فال و … و … و … ديگه دنبال نكردم و ادامه ندادم, با توجه به اين فايل دريافتم, براى همينه كه در احساس بهترى هستم چون مدتی است دست از تخریب قدرت ذهن خودم برداشته ام و چقدر خوشحالم که این کار رو انجام دادم.

حتى ويدئوها و كليپايى كه خوب هستن اما وقت گير, بيشتر اونا رو هم دنبال نمى كنم.

البته نه صد در صد , اما كاهش چشمگيرى داشته …

در عوض آهنگاى شاد حتى بعضى از آهنگاى شاد فايل صبحگاهى رو كه خيلى دوست دارم, گوش مى دم. ويدئوهايى كه روابط خوب رو نشون مى ده و هر چى كه در رابطه با حال خوب و احساس خوب هست رو مى بينم.

وقتى فردى كه هر روز اخبارا رو دنبال مى كنه و نگران اوضاع اقتصادى هست من باهاش هم صدا نمى شم, چون من به خدا اعتماد مى كنم. وقتى من نگران زندگى فرزندانم هستم, نگرانى من به اونا كمكى نمى كنه و فقط باعث تخریب قدرت ذهن من میشه, و بهترين كار اينه كه مراقب حال خوب و احساس خوب خودم باشم و خودم رو از افکار منفی رها کنم تا الگوى خوبى براى فرزندانم باشم و اونا هم حداقل نگران من نباشن.
با تشكر فراوان , شاد و خرّم باشيد🥰🎄🎄”

(نوشته شادی عزیز در بخش نظرات)

در فایل آموزشی قدرت ذهن خود را تخریب نکنید به طرح این موضوع مهم پرداخته شده و به طور مفصل تاثیر تخریب قدرت ذهن و چگونگی استفاده از تمام قدرت ذهن به نفع خودمان توضیح داده شده است.

ایمان دارم درک این قانون و عمل کردن به آن تاثیر شگرفی در نتیجه زندگی ما ایجاد خواهد کرد.

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای انجام عالی جلسه آموزشی قدرت ذهن خود را تخریب نکنید توصیه می شود ابتدا توضیحات نوشتاری را با دقت مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده در بخش نظرات با شرح انشایی پاسخ دهید.

  • نظر شما درباره قدت ذهن چیست؟‌ به نظر شما قدرت ذهن تاثیری در زندگی دارد؟! شرح دهید.
  • نظر شما درباره ارتباط قدرت ذهن با وضعیت فعلی زندگی تان چیست؟ شرح دهید.
  • نگرش شما درباره ارتباط قدرت ذهن و چاق شدن چیست؟ شرح دهید.
  • چقدر از قدرت ذهن تان به ضرر خودتان استفاده کرده اید؟ شرح دهید.
  • مواردی که باعث تخریب قدرت ذهن شما شده است را شرح دهید؟
  • تاثیر تخریب قدرت ذهن در زندگی و خود و دیگران را بررسی و شرح دهید.
  • قبل از آشنایی با سایت تناسب فکری تمرکز شما بر موضوعاتی که باعث تخریب قدرت ذهن می شد را بنویسید؟
  • استفاده از آموزش های لاغری با ذهن چگونه به اصلاح نگرش شما به موضوعات و کاهش تخریب قدرت ذهن کمک کرده است؟
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.17 from 54 votes

https://tanasobefekri.net/?p=19598
برچسب ها:
144 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار فهیمه حیاتی
      1403/02/17 11:03
      مدت عضویت: 272 روز
      امتیاز کاربر: 6060 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 409 کلمه

      به نام خدای هستی بخش

      استاد چقدر این فایل زیبا و پرمعنی بود و برای من لازم و ضروری من هم از اون دست آماها هستم که وقت و انرژی خودم رو صرف دیگران میکنم و خیلی برام مهمه که بتونم توی همه مشکلات کنار اطرافیانم باشم و کلا خودمو درگیر اونا بکنم گاها اینقدر درگیر مسایل و مشکلات دیگران میشدم که خودم رو و حال خوبم خودم رو فراموش میکردم و چنان غرق مشکلات خانواده میشدم که انگار مشکل خودم بود و تمام روز درگیر اون مسئله میشدم و از لحاظ روحی و روانی بهم میریختم و گاها گریه هم میکردم و همش ذهنم و فکرم درگیر بود که بتونم راه حلی برای اون مسئله پیدا کنم  ولی با گوش دادن این فایل با اینکه قبلا یکبار دیگه گوش دادم و الان بیشتر حرف های استاد رو درک کردم که گاها ما خودمون رو برای دیگران به آب و آتیش میزنیم ولی دیگران در پاسخ به ما اونجوری که انتظار داریم عمل نمیکنن . باید اینو یاد بگیریم که ما برای تغییر شرایط زندگی دیگران نمیتونیم کاری بکنیم و هرکسی مسئول زندگی خودشه همون طوری که ما مسئول زندگی خودمون هستیم و ما با تمرکز کردن بر مشکلات دیگران جزء اینکه قدرت ذهن خودمون رو تخریب میکنیم نه تنها نمیتونم اوضاع دیگران رو تغییر بدیم بلکه از خودمون هم غافل میشیم .این نگاه که ما مسئول زندگی اطرافیان مون هستیم یک نگاه اشتباه که فقط وقت و انرژی مارو میگیره و تا زمانی که خود فرد نخواد زندگیش تغییر نخواهد کرد حالا هرچی ما دست و پا بزنیم .دیگه از انسان به خودش نزدیک تر که نیست وقتی کسی نمیخواد زندگیشو تغییر بده و با افکار و رفتار نادرست برای خودش دردسر درست میکنه ما میخوایم به زور و از بیرون اونو تغییر بدیم .هرانسانی مسئول چالش های زندگی خودش هست انسان به این دنیا اومده که با چالش ها روبرو بشه و رشد کنه بخاطر همینه که خداوند میگه هرکسی مسئول اعمال خودشه .بخاطر همینه که میگن در اون دنیا اصلا نسبت های این دنیایی معنا نداره اصلا پدر و مادر و فرزند اونجوری که در این دنیا بهم ربط داده میشه نیست هرکسی تنهاست با توشه اعمال خودش .پس یکبار برای همیشه این افکار رو دور بریزیم و فقط انرژی مون رو صرف خودمون بکنیم این انرژی مال ماست این نعمت مال ماست اونو برای دیگران خرج نکنیم چون اونها هم این انرژی و نعمت رو برای خودشون دارن فقط کافیه که بخوان ازش استفاده کنن .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مهلا
      1403/02/10 10:14
      مدت عضویت: 247 روز
      امتیاز کاربر: 6515 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 312 کلمه

      چه کار سختی !

      فک کن ۳۸سال زندگی کنی خیلی چیزا رو باور کنی ،آموزش ببینی ،درک کنی بعد یهو بگن همش غلط بوده و باید راهت رو عوض کنی.

      من دراین چند سال اخیر خیلی تغییر کردم و این تغییرات مربوط به آشنایی با سایت نمیشه ،من بعد از اینکه فهمیدم ام اس دارم طرز فکرم و زندگیم رو کلی تغییر دادم 

      تا قبل از اون خیلی نشخوار فکری داشتم اما الان فقط بیست تا سی درصد ازون نشخوار فکری برام مونده.

      اخبار رو گوش میدادم و فکر میکردم اگر از اوضاع مردم کشورم با خبر نباشم از دنیا عقب افتادم و در نهایت آدم بدرد نخوری هستم ،خیلی سعی می کردم طبق خبر منفی که شنیدم واکنش نشون بدم و رفتار کنم و اینطوری دین خودم رو ادا کنم اما الان صبح تا شب تلویزیون خاموشه ،فضای مجازی فقط برای ارتباط با مدرسه بچه ها هست .

      حتی راحت زیر بار خواسته های همسرم در مورد روش زندگی نمیرم و طوری رفتار میکنم که خودم راحتتر باشم تا همسرم.

      اما این که گفتم کار سختی هست ازین جهت بود که رسیدگی مطلق به خودت میشه همون بی تفاوتی به دیگران و فرزندان هم دیگران بحساب میان و نمیشه نسبت به بنده ای که به خواست تو پارروی زمین گذاشته بی تفاوت باشی و همیشه احساس مسوولیت داری نسبت بهش و این مورد کار رو خیلی سخت می‌کنه.

      اما این درسته که ما تنها بدنیا میاییم و تنها از دنیا میریم و باید یاد بگیریم تنها زندگی کنیم .

      معنی کلمه تنها خیلی گسترده ست و وقتی بتونیم تنهایی و معانی مختلف این کلمه زیبا رو درک کنیم قدرت این رو پیدا میکنیم که از قدرت ذهن به شکلی که شما میگین استفاده کنیم .

      و من اعتراف میکنم با اینکه زیاد تنهایی رو حس کردم،تنهایی کشیدم و تنهایی رو دوست دارم اما شاید نتونم از عهده درک کامل قدرت ذهن بربیام ،اما سعی و تلاش خودم رو میکنم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار تینا.عالی
      1403/01/15 23:46
      مدت عضویت: 142 روز
      امتیاز کاربر: 11953 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,116 کلمه
      • به نام خداوند مهربان قدرتمند همیشه ناظر و حاضر و شنوا و حمایتگر و عاشق و حامی پیشرفت شخصی ما ،
      • و درود و رحمت پاک الهی و خیرو برکت خداوند بر هر لحظه استاد گرامی،
      • ضمن تبریک سال نو ۱۴۰۳ انشاالله امسال همه لحظه هاش پر از نو بودن و نو شدن باش ،
      • خدایا شکرت بابت این شناخت قوانین عالی و از خداوند تعهد و انجام این قوانین را همیشه خواهانم،

      مسئله قدرت ذهن ذاتی در وجود همه ، انقدر زیبا و کامل و شگفت انگیز خداوند به همه عطا کرده سرشار از راحتی و خوشبختی،

      خداوند با دادن این نعمت انگار به ما گفته شما خیالت راحت فکر کارخانه و پیشرفت خودت باش من مسئولیت نگهداری اداره را دارم اثبات عقل کامل خداوند و وجود بی نهایت عالی و بزرگش را هم به اثبات میرساند ،

      خداوندا ازت ممنونم که آنقدر راحتی شادی خال خوب را برای ما رقم زده ای و هر جا را نگاه می‌کنی میگه من خودم هستم چه برایتون موجودی که که خلق کردم چه برای تو ،

      من تازه دارم فرق و تفاوت و حدود و حریم و معنای متعادل رفتار کردن  و درست فکر کردن را میفهمم که حد من چقدر و سهم من از این جهان چقدر ،در کمال شگفتی هم سهم من بینهایت هم حد و حدود داره چه فکری چه گفتاری چه رفتاری این پارادوکس هم از زیبایی جهان هستی هست الله اکبر،

      من تا حدودی متوجه شدم 

      اگر آرام باشم که خدایی هست برای اداره امور و واقعا اعتماد کنم به قدرتش و قدرت‌هایی که به من داده برای بهبودی زندگی ام،و تسلیم باشم اونموقع هدایتها را به گوشم و جانم و چشمم میشنونم و میفهمم و میبینم و متوجه می‌شوم

      که اصلا:

      به چه موضوعی؟ که مربوط به پیشرفت من و پیشرفت جهان هستی هست 

      چطور؟

       به چه میزان ؟

       و در چه زمانی ؟ بپردازم،

      مثلا متوجه می‌شوم حتی انجام کار خیر اول از پیشرفت خود من شروع میشه و بعد خودش باعث ایجاد گسترش پیشرفت در جهان هستی خداوند اونم از طریقی که باز خداوند به من میگه تو دخالت نکن تو فقط مسئول تغییر خوب خودت باش بقیه هم اگر خواهان پیشرفت باشند تو را می‌بینند و می‌شوند و الگو میشوی و آنها هم تغییر خوب میکنند مدارهای آدمهای درست و خوب به هم میرسه سر راه هم قرار میگیره این کارو هم خود خداوند انجام میده،

      خداوند آنقدر خودش زیبا مسئول همه چیز هست و حتی به  ما یاد میده الان مثلا  این کار خیر اگر قرار بدست تو انجام بشه ، چطوری توفیقش نصیبمون بشه و درست و متعادل با توجه حتی نشان دادن چگونگی انجامش با توجه به راهنمایی‌های که می‌فرسته  از این راه تا این حد متعادل انجام بدیم،

      من یاد گرفتم مهربان باشم اما خودمو درگیر نگه ندارم 

      من فهمیدم میتوانم مثلا به یک حیوان درمانده کمک کنم تا خوب بشه اما مسئولیتش را بعد خوب شدنش به عهده نگیرم چون فهمیدم نمیتوانم در توان من نیست خداوند خودش زیباتر و بهتر وکاملتر مسئولیت موجودات و انسان هایش را میداند که تا چه حد چطوری چکار کند ،

      من یاد گرفتم وقتی آرام و تسلیم باشم و تغییر را از درون خودم شروع کنم دنیا خود ب خود هم برای من هم برای افراد هم ندارم بهتر میشود و خیرو نیکی تغییر خوب من به جهان انتقال پیدا میکند بدون اینکه من نگران باشم،

       من یاد گرفتم میتوانم محبت کنم که مهربان  باشم اما دخالت در امور دیگران نکنم و برای تغییر دادنشون پافشاری نکنم چون حکایت و زمان و طریق همه اینها رو خدا میداند خدا زمانش را بهتر میداند 

      و  متوجه شدم هر انسان و هر مخلوقی در جای منظم خودش به امر خدا در نقطه دقیق خودش می‌باشد برای پیشرفت خاص خودش و اون وظیفه اینکه باید در جهان هستی ایفا کند، و دخالت های بیجا و اضافی و دلسوزی و نگرانی من نه تنها تغییر خوبی در کسی یا چیزی ایجاد نمیکند بلکه بدتر هم میکند هم  خودم را و هم دیگران را،

      من متوجه شدم عقلم کامل نیست مثل خدا تواضع را آموختم ساعت بودن را آموختم آرام بودن و فقط خیر خواه بودن برای جهان هستی و دعای خیر را آموختم دیگر به زور کسی را تغییر نمیدم خودم را خسته و کشته برای دیگران نمیکنم 

      اگر مهربانی باشد خود خداوند شرایطش را جور می‌کند و من متوجه می‌شوم باید الان اینکارو از این طریق تا این حد در این زمان انجام دهم و تازه باز خود خداوند کنترل امور مرا دارد در انجام اون کار باز من نیستم،

      کار اصلی من شکر گزاری دعای خیر آن هم میدانم به خودم برمیگردد چون تا کسی در آن مدار تغییر خوب نباشد و خودش نخواهد آن دعای خیر هم باز به خودم برمیگردد ،

      هر کسی خودش مسئول انتخاب و تغییر خودش هست نه دعای من ،

      کار اصلی من همان  آرام بودن تسلیم و متواضع بودن شاهد بودن اعتماد به کارهای خداوندم و امیدوار بودن و فقط ادامه دادن روبه جلوست و داشتن  حال خوب و شاد داشتن دیدن و شنیدن و خواندن برنامه های که مرا به قدرت اصلی خداوندم نزدیک میکند هست ، 

      من خوشحالم بخاطره خداوند مهربانم و اینکه مرا کامل شگفت انگیز آفریده و مسئول من و همه امور و مخلوقات خودش هست ،

      من متعادل رفتار کردن را در همه امور زندگیم یاد گرفتم 

      نگرانی برای کسی هست که کمبود حس کند خوب خداوند من که بینهایت کامل هست پس باید ایمان باور به قدرت کامل خداوندم چه در مورد خودم و چه در مورد مخلوقاتش را همیشه پرورش دهم ،

      و در ارتباط با لاغر شدن هم خودمو فقط باید تغییر بدم طبق قانون کامل و زیبا ی خداوندم که میگوید ذکرت نگاهت چشمت افکارت فقط به کمال خودم باشد ،نه به منفی نگری و ترس ها و ناباوریها نسبت به قدرت الله یکتا و اون قدرتی هم که به ما عطا کرده الحمدالله ،

      خداوندا من از تو ممنونم و از بندگان خوبت که همراه من و راهنمای من در این راه هستن و منی هم دیگه وجود ندارد همه ما با هم هستیم هست فقط.

      نظر شما درباره قدت ذهن چیست؟‌ به نظر شما قدرت ذهن تاثیری در زندگی دارد؟! شرح دهید.همه چیز هست 

      • نظر شما درباره ارتباط قدرت ذهن با وضعیت فعلی زندگی تان چیست؟ شرح دهید.اون رقم‌زده همه چیو
      • نگرش شما درباره ارتباط قدرت ذهن و چاق شدن چیست؟ شرح دهید.ارتباط مستقیم
      • چقدر از قدرت ذهن تان به ضرر خودتان استفاده کرده اید؟ شرح دهید. همیشه و خیلی 
      • مواردی که باعث تخریب قدرت ذهن شما شده است را شرح دهید؟اگاهیهای غلط 
      • تاثیر تخریب قدرت ذهن در زندگی و خود و دیگران را بررسی و شرح دهید. در زندگی خودم ارتباطش با چاق شدنم
      • قبل از آشنایی با سایت تناسب فکری تمرکز شما بر موضوعاتی که باعث تخریب قدرت ذهن می شد را بنویسید؟ غذا را رها نکردن مدام فکر کردم به غذا 
      • استفاده از آموزش های لاغری با ذهن چگونه به اصلاح نگرش شما به موضوعات و کاهش تخریب قدرت ذهن کمک کرده است؟ ترمزها رو شناختم 
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حیرت انگیز
      1402/08/03 17:20
      مدت عضویت: 336 روز
      امتیاز کاربر: 706 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 721 کلمه

      به نام خداوند لا یتناهی ام 

      سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام 

      حل تمرینات قدرت ذهن خود را تخریب نکنید 

      • نظر شما درباره قدت ذهن چیست؟‌ به نظر شما قدرت ذهن تاثیری در زندگی دارد؟! شرح دهید.
      • قدرت ذهن یک نیروی قوی است که خداوند بزرگ انسان را از آن بهره مند کرده است و انسان می‌تواند با این نیروی عظیم زندگی اش را رقم بزند و یا حتی می‌تواند با این نیرو زندگی دیگران را هم دچار تغییراتی کند .
      • ما برای استفاده بهینه از این قدرت بزرگ باید از تمام این قدرت برای تغییر زندگی خودمان استفاده کنیم و با اتلاف انرژی این قدرت و به کار گیری آن برای دیگران به خودمان صدمه نزنیم این راه خوشبختی و سعادت ماست.
      • نظر شما درباره ارتباط قدرت ذهن با وضعیت فعلی زندگی تان چیست؟ شرح دهید.
      • قطعا من هر جا که در زندگی ام هستم بدلیل این است که خودم انتخاب کرده ام که اینجا باشم 
      • من با قدرت ذهنم و اطلاعات موجود در ذهنم تصمیم گرفته ام کاری را انجام دهم یا انجام ندهم .
      • من با هرز دادن انرژی ذهنم خودتخریبی های زیادی را تجربه کرده ام اما ماهی را از هر وقت از آب بگیری عالی است و هیچ وقت برای زندگی مطلوب داشتن دیر نیست و من می‌خواهم با قدرت ذهنم زندگی عالی برای خودم بسازم و از زندگی کردن کنار فرزندانم و همسرم لذت ببرم انشالله 
      • خداوندا سپاسگزارم که مرا دیوانه خلق نکردی و به من قدرت ذهن و عقل را عنایت کردی تا بسازم زندگی را که شایسته آن هستم الهی شکرت
      •  
      • نگرش شما درباره ارتباط قدرت ذهن و چاق شدن چیست؟ شرح دهید.
      • ما با استفاده از قدرت ذهنمان برای دیگران و هدر دادن انرژی های عالی و ناب ذهن از خودمان غافل شده ایم و از زندگی مطلوب دور شده ایم و هر روز یک گام خودمان را به انحطاط چاقی کشاندیم .
      • آیا امروز ما در حال زجر و رنج چاقی هستیم یا کسانی که انرژی ذهنمان را هدر دادند 
      • ما هر چه هستیم خودمان خواسته ایم و اکنون دیگر زمان تغییر کردن و رفتن به سمت احسن رسیده 
      • چقدر از قدرت ذهن تان به ضرر خودتان استفاده کرده اید؟ شرح دهید.
      • من بیشتر قدرت ذهنم را صرف حل مشکلات و مسائل دیگران میکردم و درصد خیلی کمی از این انرژی وارد زندگی خودم میشد و چون انرژی ناقص بود قدرت تغییر و پیشرفت زندگی من را نداشت فقط برای استفاده از روش‌های لاغری اشتباه تنها زمانی بود که داشتم از ذهنم برای زندگی خودم استفاده میکردم که البته متاسفانه آن روش‌ها هم اشتباه اندر اشتباه بودند.
      • مواردی که باعث تخریب قدرت ذهن شما شده است را شرح دهید؟
      • پرداختن به مسائل و مشکلات دیگران باعث می‌شد انرزی ذهن من تخریب شود یعنی من انگار با ورود مشکلات دیگران به ذهنم در حال بمباران ذهنم بودم و هر تکه از ذهنم مشغول کسی یا چیزی بود  .
      •  
      • تاثیر تخریب قدرت ذهن در زندگی و خود و دیگران را بررسی و شرح دهید.
      • من زمانی که قدرت ذهنم را تکه تکه میکردم نه خودم از آن می‌توانستم به نحو احسنت بهره ببرم و نه حتی آن کسانی که من ذهنم را درگیر خودشان و مشکلاتشان کرده بودم و مثال معروف نه خود خوری نه کس دهی گنده کنی به سگ دهی ساری و جاری بود 
      • قبل از آشنایی با سایت تناسب فکری تمرکز شما بر موضوعاتی که باعث تخریب قدرت ذهن می شد را بنویسید؟
      • تماس‌های تلفنی طولانی توسط افرادی که از من کمک می‌خواستند و یا مشاوره روانشناسی یا حقوقی می‌خواستند،حتی اولیای دانش آموزانم ،خانواده خودم و همسرم ،دوستان ،همسایه و…..
      • دیدن و پیگیری و صحبت درباره ،اخبارهای رسانه ها و گشت و گزارهای اینترنتی و اتفاقات روز کشور و جهان 
      • فکر کردن به گذشته و خاطرات تلخ 
      • ترس های بی مورد مثل ترس از مرگ و بیماری عزیزان 
      • استفاده از آموزش های لاغری با ذهن چگونه به اصلاح نگرش شما به موضوعات و کاهش تخریب قدرت ذهن کمک کرده است؟
      • آموزش‌های لاغری با ذهن به من کمک کرد قدرت پیدا کنم و جلوی تمام ورودی های منفی ام را ببندم و کنترل ذهنم را به دست بگیرم و کلی از نجواهای ذهنی ام را کم کنم و بسیاری از ترسها و موانع لاغری  ام را هم بتوانم از سر راهم بردارم به آرامش بسیار زیادی رسیدم اعتماد به نفس و عزت نفسم بالا رفت و زندگی ام کلی تغییرات مثبت پیدا کرد 
      • الهی شکرت برای تمام آنچه به من روزی کرده ای و آنچه در نزدیکی من قرار دادی و روزی ام خواهی کرد
      • الهی به امید تو 
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حیرت انگیز
      1402/08/03 14:52
      مدت عضویت: 336 روز
      امتیاز کاربر: 706 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,151 کلمه

      به نام خداوند جهان آفرینم 

      سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام 

      قدرت ذهن خود را تخریب نکنید 

       داشتم از پنجره ماشین به آدمها نگاه می‌کردم،آنها هر کدامشان برایم بیانگر وجود خداوند بودند ،خوب نگاه کردم 

      فتبارک الله احسن الخالقین 

      هر انسانی را طوری نقش زده ،اما در پس این ظاهر جسم که من میبینم چیزهای با ارزشی وجود دارد ،هر کدام آنها دارای روح و ذهن متفاوتی هستند و چقدر خداوند با حوصله و صبور انسان را خلق کرده است.

      آنها هر کدام بصورت جداگانه عزیز خداوند هستند و در هر شرایطی ،خداوند دوستشان دارد و به آنها نعمت می‌دهد. 

      به یاد آوردم انسان بدلیل وصل شدن به قدرت لایتناهی خداوند دارای چه نیروی عظیمی است .

      بعد به این فکر کردم که چه زیبا هر کدام از ما انسانها بواسطه داشتن روح متعالی دنباله ی خداوند هستیم و به واسطه ی داشتن ذهن می‌توانیم با نیروی بی نهایت هستی ترکیب شویم و هر کدام از ما انسانها به فراخور استفاده درست یا نادرست از این قدرت‌های الهی زندگی خودمان را رقم می‌زنیم.

      اینگونه تفاوت یک فقیر با یک ثروتمند، یک شخص لاغر با یک شخص چاق و یک انسان موفق با یک انسان شکست خورده مشخص میشود .

      ذهن ما مثل یک ابزار خیلی قدرتمند است.که می‌تواند ما را به خوشبختی یا به بدبختی سوق دهد .ابزاری که مخصوص ماست و مثل سایر قسمت‌های بدن خداوند آن را برای سعادت یا شقاوت ما در اختیارمان قرار داده .مگر ما می‌توانیم بخشی از قلب یا ریه مان را به کسی بدهیم و کمکش کنیم!!؟

      پس چطور بخشی از ذهنمان را در اختیار دیگران می‌گذاریم تا مشکلاتشان حل شود؟!!

      آیا این کار عجیب و خنده دار نیست؟!!؟

      نعمتی که برای ما خلق شده را به راحتی به دیگران می‌بخشیم و بعد خودمان مانند خر در گل میمانیم برای روند زندگی خودمان چه کنیم ؟!!!!؟

       این خود ما هستیم که انتخاب میکنیم ،تعیین می‌کنیم چطور و در چه راهی از این نعمت الهی استفاده کنیم .

      یاد بگیریم ما فقط مسئول تغییر زندگی خودمان هستیم و ذهنمان را به صورت لاین لاین برای مشکلات دیگران تقسیم نکنیم ،تمام ذهن و انرژی ما باید صرف پیشرفت خودمان شود.ما فقط و فقط اختیار خودمان را داریم و نباید انرژی‌های مان را هدر بدهیم و در آخر شاکی باشیم که چرا ما نتیجه مطلوب نمیگیریم .

      از مهمترین قانون‌های جهان این است هر فردی با افکار و باورهایش زندگی خودش را رقم می‌زند. 

      پس بهتر است دست از دلسوزی کردن و همدردی و غمخواری برای دیگران برداریم و بگذاریم جهان هستی کار خودش را انجام دهد ،بیاییم به جای خداوند ننشینیم 

      اینکه ما نگران کسی باشیم، یعنی قانون را هنوز درک نکرده ایم و و حتی شرک ما را نشان میدهد .شرک به این علت که فکر میکنیم ما هستیم که میتوانیم به بقیه کمک کنیم و کاره ای هستیم در هدایت زندگی سایرین.اما فراموش کردیم که هدایتگر ما و اطرافیانمان خداوند بزرگ است و باید به او توکل کنیم و همه چیز را به او بسپاریم.پس به جای نگرانی و تلاش برای تغییر فکر و زندگی دیگران  به خداوند بی همتا توکل کنیم و مطمئن باشیم که هر چیزی که به خدا سپرده شود ،به بهترین شکل انجام میشود .

      اگر خوب دقت کنیم متوجه می‌شویم ذهن ما پر شده از اشتباهات و باورهای مخرب و حتی  این باورهای اشتباه در جامعه گاها بصورت ارزش بیان شده اند.

      و ما فکر می‌کنیم اگر یک سری کارها را انجام ندهیم یا بالعکس انجام دهیم انسان بدی هستیم و مدام خودمان را سرزنش می‌کنیم و با ، هر بار سرزنش کردن خودمان را، از خداوند و اهداف مهم آفرینشمان دور و دورتر می‌ کنیم. 

      چند روز پیش مستندی میدیم که خانمی بودند که تمام زندگی خودشان را وقف کودکان کار و خانواده هایشان کرده بودند و اصلا طبق گفته های خودشان زمان حتی برای فرزندانشان هم نداشتند .

      من بعد از دیدن این مستند خیلی به فکر فرو رفتم ،کار آن خانم برایم ارزشمند بود؛ اما گفتم خوب این خانم برای دل خودش این همه تلاش می‌کند برای حال خوب داشتنش احتمالا لذت می‌برد ولی آن خانواده هایی که به پشت گرمی حمایت‌ها و حضور این خانم کلا از زیر بار مسئولیت بچه هایشان شانه خالی کرده اند چه ؟

      اینطور که نمی‌شود و این کار اشتباه است ،پس اگر توان نگهداری فرزندانشان را ندارند چرا به دنیا می آورند؟ 

      گفتم بخاطر وجود همین دلسوزی ها و همدردی ها این افراد بی مسئولیت این پدر و مادرهای فرصت طلب  هر روز پر روتر می‌شوند و کلی بچه بی پناه را به امید حمایت و دلسوزی انسانهای دیگر بدبخت می‌کنند. 

      تمام آن بچه ها در فقر مادی و فقر آگاهی بزرگ می‌شوند و اینطور جامعه ما هر روز رو به انحطاط می‌رود. 

      پس دلسوزی کردن و کمک کردن ما به خیلی از افراد فقط اکوسیستم آفرینش را خراب می‌کند. 

      متاسفانه جدیدا مد شده انسانها کلی برای حیوانات خیابانی غذا می‌برند و باعث شده اند جمعیت این حیوانات مثل سگ و گربه در شهرها بسیار زیاد شده و واقعا امنیت انسانها در معرض خطر است .و در نهایت کلی هم ذوق می‌کنند که ما حامی حیوانات هستیم .نه عزیز من شما حامی حیوانات نیستید شما فضول هستید و دارید نظم جهان را با افکار خرابتان به هم می‌زنید.من هم قبلا چنین اشتباهی داشته ام و تازه حس یک ناجی هم داشتم ولی باور کنید این کار هم جز هزاران باور اشتباه ذهن ماست و نباید انجامش دهیم.آن خدایی که آن حیوان را خلق کرده فکر خوراکش هم کرده است. 

      اگر ما انسانها یاد بگیریم سرمان به زندگی خودمان باشد همه چیز عالی میشود،  جهان منظم میشود 

      من هم تا قبل ورودم به سایت تناسب فکری گمان میکردم این که خودم را برای دیگران قربانی کنم یعنی من انسان خوبی هستم و رسم بندگی خداوند را به جا آورده ام .

      تمام روزمره زندگی من پر شده بود از رفع انبوه مشکلات زندگی دیگران و زمانهایی که خودم به مشکل برمیخوردم آنقدر آن آدمها پر توقع شده بودند که باز هم انتظار داشتند من اولویتم حل مشکل آنها باشد 

      اگر بخواهم درصد بندی کنم از صد درصد ذهنم ۲۰ درصدش هم برای موفقیت و پیشرفت خودم صرف نمیشد ،آن ۲۰ درصد هم به این دلیل قائل شدم که مثلا زمانی برای لاغر شدن خودم تلاشی کرده ام هر چند اشتباه ولی تلاش کرده ام .

      یک قربانی به تمام معنا بودم 

      اما به شکرانه هدایتم به مسیر الهی تناسب فکری بالاخره بعد از این همه سال تحمل رنج و فشار جسمی و روحی توانستم یک نه بزرگ به تمام آن آدمهای منفی بگویم و جان شیرینم را آزاد کنم .تمام ورودی های منفی را بستم و خودم را آزاد کردم.

      این کارم به مذاق خیلی ها خوش نمی آید اما مهم خودم هستم که راضی ام و حالم خوب است .

      الهی سپاسگزارم که به من قدرت دادی در برابر ظلم آشکار آنها نسبت به زندگی ام بایستم 

      من الان الحمدلله صد در صد مغزم مال خودم است صرف زندگی خودم میشود ،الان یک هدف بزرگ دارم و آن لاغری با ذهن است و با تمام وجودم در این مسیر در حرکت هستم .و تمام قدرت ذهنم را در جهت پیشرفت و رسیدن به خواسته هایم صرف میکنم .

      خداوندا سپاسگزارم برای هدایتم 

      الهی به امید تو 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1402/06/07 10:30
      مدت عضویت: 386 روز
      امتیاز کاربر: 23970 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 737 کلمه

      سلام استاد صبح شما بخیر و شادی

      از خداوند سپاسگزارم که درتاریخ 1402/06/7 من توانستم گام 73 قدرت ذهن خود را تخریب نکنید را گوش بدهم . خدایا شکرت 

      استاد چقدر ممنون که فایل به این مهمی را برای ما شفاف کردید که ذهن خود را به خاطر دیگران تخریب نکنیم . 

      و چقدر قشنگ گفتید که ذهن شما فقط برای شماست نه برای دیگران مثل دست و پا خودتان که نمی توانید به دیگران قرض بدهید متاسفانه با ناآگاهی محتوای ذهن خودمان را به خاطر غم و ناراحتی و مشکلات انها دیگران پر میکنیم و بعد هم برای خودمان توقع ایجاد میکنیم که من فلان کاری را برای فلانی کردم قدر ندانست و جالبه که آنها خودشان با افکارشان این مشکلات را برای خودشان فراهم کردند و اصلا ربطی به من نداشته که الان درمورد مشکلات آنها ذهنم را درگیر کردم و احساس ارامش و شادی خودم را به خاطر دیگران بهم بریزم 

      استاد من قبل ازاینکه با سایت شما آشنا شوم درمحیط کارم از پست مدیریتی کنار رفتم و خیلی فکر و ذهن من مشغول بود که من چقدر به همکاران محبت کردم و آنها قدر ندانستند بعدها که با این فایل آشنا شدم متوجه شدم که خودم باعث شدم آنها ازمن سوء استفاده کنند و خودم را برای حل مشکلات و رفاهیات آنها به دردسر مینداختم درحالی که آنها اصلا ذره ای به فکر من نبودند و ان کارها را وظیفه میدانستند  و فقط به فکر منافع خودشان بودند حالا جالبه بعد از 23 سال همکاری تازه همکاران را شناختم که فقط به اندازه نوک بینی خود را میدیدند و اصلا فکر نمیکردند که من چقدر سختی و تلاش میکردم و حتی از  وقت کنار خانواده خودم هم کم می کردم پس به قولی نوش جونم که این کار شد و الان دانستم فقط فقط خودم مقصر بودم و الان خودم را از همکاران دورکردم و چقدر اعصاب و روان من بهتر شده و قدرت ذهن خودم را تخریب نمیکنم و بیشتر برروی کارهای خودم متمرکز هستم .استاد عزیز  ممنون از شما بابت این اطلاعات مفید و آموزنده 

      • نظر شما درباره قدت ذهن چیست؟‌ به نظر شما قدرت ذهن تاثیری در زندگی دارد؟! شرح دهید.قدرت ذهن خیلی مهم است به قولی سیستم هارد بدن است که تمام سیستم را مدیریت میکند بخصوص احساس و حال خوب را و اگر افکار منفی را ذخیره کنیم حال بدی داریم 
      • نظر شما درباره ارتباط قدرت ذهن با وضعیت فعلی زندگی تان چیست؟ شرح دهید. قدرت ذهن باعث میشود که وضعیت کنونی و حال ما شکل گیرد پس وقتی میگویند افکار به جسم تبدیل میشود خیلی مهم است 
      • نگرش شما درباره ارتباط قدرت ذهن و چاق شدن چیست؟ شرح دهید. خیلی ارتباط قوی دارد چون افکار ذهن چاق افراد را چاقتر میکند 
      • چقدر از قدرت ذهن تان به ضرر خودتان استفاده کرده اید؟ شرح دهید. خیلی با نا آگاهی از افکاری که به انها فکر کردیم و آنها برای ما  اتفاق افتادند و فکر میکردیم دیگران مقصرند 
      • مواردی که باعث تخریب قدرت ذهن شما شده است را شرح دهید؟ مشکلات و ناراحتی اطرافیان و خانواده باعث تخریب ذهن من شده است 
      • تاثیر تخریب قدرت ذهن در زندگی و خود و دیگران را بررسی و شرح دهید. تخریب ذهن در زندگی من مثل چاقی . فکر کردن درمورد مشکلات جامعه و خانواده خیلی ذهن من را تخریب کرده و باعث شده روی خودم تمرکز کمتری داشته باشم و فکر کنم من فرد مهربانی هستم 
      • قبل از آشنایی با سایت تناسب فکری تمرکز شما بر موضوعاتی که باعث تخریب قدرت ذهن می شد را بنویسید؟خیلی چیزهایی که دراین گروههای مجازی بودند و خداراشکر من دیگر اصلا اخبار گوش نمیدهم و درگروهای مجازی نیستم حتی گروهای مفید 
      • استفاده از آموزش های لاغری با ذهن چگونه به اصلاح نگرش شما به موضوعات و کاهش تخریب قدرت ذهن کمک کرده است؟
      • قبل از انجام دادن هرکاری به خودم یادآوری میکنم کلمه به من چه ؟ چون من نمی توانم به ذهن کسی راه پیدا کنم پس مشکل این فرد مربوط به خودش است و غصه خوردن و احساس بدشدن من مشکلی را برای ایشان حل نمیکنه پس رها کن خودش راحلش را پیدا کنه 
      • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
      • مشکلات و اخبار منفی مربوط به من نیست پس رها کن و ذهنت را برای مشکلات دیگران تخریب نکن و بیشتر روی راهکار برای زسیدن به آرزوهای خودت تمرکز کنی چون که عمر خیلی کوتاه است و میگذرد پس چه بهتر که با شادی و احساس خوب بگذرد 
      • بازم ازشما استاد عزیز ممنون و سپاسگزارم 
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1402/01/30 09:52
      مدت عضویت: 487 روز
      امتیاز کاربر: 11065 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 960 کلمه

      سلام و درود 

      درس امروز : من فقط مسئول زندگی خودم هستم . نگرانی برای دیگران قدرت ذهن منو تخریب می کنه 

      امروز درس جدیدی یاد گرفتم . 

      ولی به نظرم حتی نگرانی در مورد خودم هم قدرت ذهن منو تخریب می کنه چه برسه دیگران . مثلا نگران باشم آینده ام چی میشه  چقدر پول درمیارم . کی ازدواج میکنم کی خونه دار میشم و … اصلا وقتی به این چیزا فکر می کنم کلی حالم بد میشه و رها می کنم و میگم همه ی اینا برای اینه که من از زندگی لذت بیشتری ببرم ولی وقتی نگرانشون باشم لذت حالمم نمیبرم . همین الانمم خراب می کنم . پس بهتره رها کنیم . 

      رها کردن همه ی این اندیشه ارتعاش ذهن مارو بالا میبره . خالص می کنه و لاغری خیلی راحت خودبه خود اتفاق می افته نه تنها لاغری که سلامتی ثروت حال خوب و… همه خود به خود در مسیر زندگی من قرار میگیره . 

      چون وقتی نگرانم دارم در مسیر جریان زندگی سد ایجاد می کنم در نتیجه انرژیم محدود میشه و لذتم از زندگی کم میشه . 

      من در این صد گام هر بار یه مطلب جدید یاد گرفتم . 

      اما یکبار گوش دادن فایده نداره . چون ما باید به این درسها عمل کنیم و در مواقع لزوم ازش استفاده کنیم .

      چقدر لازمه این تمرینات رو آگاهانه انجام بدیم که هر جایی که ببینیم داریم برای دیگران دلسوزی می کنیم بدونیم داریم انرژی خودمون رو هدر میدیم و چیزی برای تغییر خودمون نمیزاریم .

      البته ما عادت کردیم احساس همدلی با دیگران رو احساس خوبی می دونیم و به نظرم کسی که همیشه دنبال درد و ناراحتیه  نشون از پایین بودن مدار  خودش داره . یعنی کسی که برای دیگران دلسوزی و همدردی می کنه این شخص خودش در مدار پایین قرار داره و در حقیقت با دلسوزی برای دیگران داره خودشو آروم می کنه تا به حال بهتری برسه . 

      اگه کسی خودش حالش خوب باشه از اینکه بخواد به دیگران توجه کنه و در معرض حرف و سخن دیگران قرار بگیره حالش بد میشه  و لذتی از کمک کردن به اونا نمیبره . چون وقتی که به اونا اختصاص داده رو از خودش زده و  به خودش انگیزه و انرژی نداده . 

      من از امروز یاد گرفتم کمتر وقتم و به دیگران اختصاص بدم و همون وقت رو برای خودم بزارم تا خودم رو ترقی بدم و در خودم تغییر ایجاد کنم و علت تغییر کردنم هم برای اینه که رشد کنم و لذتهای بیشتری رو تجربه کنم .

      اما لازمه اش اینه من از لذتهای امروزم استفاده کنم و کیفشون رو ببرم . 

      عزیزی در صحبتهاشون در مورد شکرگزاری می گفتند وقتی توجه به داشته ها می کنی و لذتش رو دریافت می کنی این داشته ها برات انگیزه میشن که در این راه بهتر قدم برداری . انگیزه بهت میدن که مثلا ببین من تونستم این کار و انجام بدم اون کار و انجام بدم . ببین چه هنری دارم چه استعدادی دارم چه توانایی دارم یا خدا چقدر منو دوست داره اینو داده اون رو داده و … میگه اینجوری به خودمون انگیزه میدیم که کارهای بیشتری و لذتهای بیشتری برای خودمون خلق کنیم . 

      چطور میتونم از این لحظه بهترین لذت رو ببرم . 

      وقتی انرزی ذهنمون رو تخریب می کنیم در حقیقت همش دنبال چراها هستیم . چرا فلانی اینجوریه چرا وضع مملکت خرابه . چرا همه چی داغونه و این چرا گفتنها یعنی توجه روی مشکلات ولی وقتی به چطورها فکر کنیم و بعد انرژیمون رو معطوف به لحظه ی حال کنیم و از اندوه و نگرانی آینده و حسرت گذشته خارج بشیم  . از تمام نگرانیهای بیرونی خودمون رو رها کنیم و تمام انرژی ذهنمون رو برای خودمون بزاریم و از خودمون بپرسیم چطور میتونم از زندگی لذت بیشتری ببرم اون وقت ذهن با تمام قوا بهترین پاسخها رو به ما میده و ما الهامات خوبی جهت لذت بردن از همین الانمون دریافت می کنیم . 

      این پراکندگی ذهن از همه ی مشغولیات شاید یکم سخت باشه ولی این باور اشتباهه اتفاقا کار راحتیه چون داریم بار اضافه رو از روی دوش ذهن بر میداریم . داریم سبکش می کنیم و نسل بعوی سلولهای بدنمون رو با انرژی بالا میسازیم . 

      واقعا لاغر شدن از طریق درک آگاهی چقدر لذت بخشه . 

      رها کردن حجم اضافه اندوهها چقدر حال میده .

      اندوه و غصه ما رو چاق کرده وقتی این اندوهها و عصه رو رها کنیم و عادت کنیم به این کار سلولهای جدید شاد ساخته میشن و انرژی شادی سلولهای سالم رو خلق می کنه و انرژی ما بالا میره . 

      این درس راهی برای خالص شدن ارتعاشاتمون هست که لاغری رو بهتر رقم میزنه .

      چقدر تجربه اون دوستمون که گفتن چرا من در یک ماه نتونستم نتیجه بگیرم رو خوب پاسخ دادید . خب اون شخص انرزیش رو هدر نداده و کل انرژیش رو برای حال خودش قرار داده .در حالیکه افرادی که خب مشغولیتهای زیادی دارن ذهنشون رو مدام درگیر مسائل می کنند و به این ترتیب دیرتر نتیجه می گیرن ولی به نظرم همین که کسی توجهش روی نتیجه نگرفتنه باز داره ذهن خودش رو تخریب می کنه و انرژی رو از خودش میگیره . حال خودشو میگیره و دچار عجله میشه . قراره ما فقط یاد بگیریم و به آموزشها عمل کنیم و نتیجه خود به  خود خودش به ظهور میرسه . 

      درسته باید انتظار لاغر شدن از خودمون داشته باشیم ولی همین که در مسیریم و فعلا از این چاقتر نشدیم خودش یه نتیجه عالیه . 

      پس قطعا اگه امتداد بدیم به مرور درسهای بیشتری آموزش میبینیم و تکرار و تمرینمون بیشتر میشه و استعدادمون بیشتر به ظهور میرسه و لاغری راحتتر و راحتتر میشه برامون . 

      یعنی این مسیر نه تنها لاغر شدن آسانه بلکه روز به روز آسانتر شدن لاغریه . 

      یعنی  نه تنها لاغر شدن اسانترین کار دنیاست بلکه  لاغری روز به روز برامون آسانترم میشه . 

      چون اموزش میبینیم تمرین می کنیم 

       و همین یعنی راحتتر شدن لاغری

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم
      1402/01/18 14:10
      مدت عضویت: 543 روز
      امتیاز کاربر: 4810 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,119 کلمه

                “به نام  ” الله” یگانه پروردگار هستی “

      درود به همه ی تناسب فکری های عزیز و استاد ارجمند ؛

      گام هفتاد و سوم : قدرت ذهن خود را تخریب نکنید !!! 

      پروردگار خوب و مهربانم ،سپاسگزار لطف و توجه تو هستم و از تو ممنونم که امروز ۱۸ فروردین ۱۴۰۲ کمک کردی تا من بتوانم گام هفتاد و سوم را بر دارم ،خدایا سپاس .

      “ قدرت ذهن خود را تخریب نکنید !!! ” اگر رویای تغییر کردن داریم باید آگاه باشیم که مهمترین موضوعی که باید به آن توجه کنیم این است که قدرت ذهن خود را تخریب نکنیم.قدرتی که خداوند در وجود همه ی موجودات زنده قرار داده است تا از طریق آن هدایت شوند و زندگی کنند. موجودات زنده ی دیگر به وسیله ی همین نیرو به زندگی خود ادامه می دهند مانند زنبور عسل که با توجه به هدایت الهی شروع به کندو سازی می کند و از طریق شهد گل های متفاوت عسل های شیرین و دلپذیر تولید می کند و یا بچه لاک پشت ها که به محض بیرون آمدن از تخم ، رو به دریا حرکت می کنند و خود را به دریا می رسانند .همه ی این موجودات بدون مقاومت کردن در برابر این نیروی خدادادی به زندگی خود ادامه می دهند اما در انسان ها اینگونه نیست یعنی ما در برخورد با هدایت الهی که در درون ما قرار دارد توجهی نمی کنیم و اگر هم متوجه آن شویم با منطق و عقل خود آن را کاری بیهوده می پنداریم و در برابر آن مقاومت می کنیم چون در بخش کوچکی از ذهن ما انسان ها شیطان وجود دارد و ما را به پیروی از خود وا می دارد اما در وجود موجودات زنده ی دیگر شیطان جایی ندارد و آنها کاملا با هدایت الهی هماهنگ و هم سو هستند و از آن پیروی می کنند .ما انسان ها اگر بدانیم و آگاه باشیم که خداوند چه قدرت ذهن فوق العاده ای به ما عطا کرده است و آن را در زندگی خود استفاده کنیم به راستی که به تمامی خواسته های خود در زندگی دست پیدا می کنیم .در این قسمت این سوال پیش می آید که ما چگونه از قدرت ذهن خود بهره ببریم و آن را در زندگی چگونه به کار ببریم ؟! من الان یاد این ضرب المثل افتادم که با یک دست نمی شود دو تا هندوانه را بلند کرد و در این قسمت از این ضرب المثل استفاده می کنم . منظور از این ضرب المثل این است که همزمان ما نمی توانیم دو یا چند کار را به خوبی انجام بدهیم و هر کاری را باید با توجه و تمرکز کافی و لازم به خود آن کار باید انجام دهیم در مورد ذهن ما هم دقیقا اینگونه است که ذهن ما نمی تواند همزمان هم به مواردی که به خود ما ربط دارد برسد و هم به مواردی که به دیگران و پیرامون ما مربوط است رسیدگی کند پس اگر همزمان ذهن خود را به مسائل دیگران و جامعه اختصاص بدهیم دیگر نیرو و توانی برای ذهن ما باقی نمی ماند تا به خواسته ها و مسائل مربوط به خود ما بپردازد و در نتیجه ی آن ما در زندگی خود شاهد پیشرفت و موفقیت باشیم و بتوانیم از زندگی خود لذت ببریم و شاد باشیم .من یاد تابستان گذشته افتادم که در پی اوضاع نا به سامان ایران و اتفاق هایی که در آن زمان در جریان بود و من از طریق فضای مجازی اینستا گرام آن را دنبال می کردم و لحظه به لحظه رصد می کردم کاملا در حالت ناراحتی و نگرانی و نا امیدی قرار داشتم و از لحاظ روحی بسیار غمگین و افسرده بودم و بعد از چند ماه که از این اوضاع گذشت با خودم گفتم که من تا کی باید در این حالت باشم و زندگی خود را با ناراحتی و غمگینی سپری کنم و هیچ کار مفیدی هم نمی توانم در این باره انجام بدهم پس تصمیم گرفتم که دیگر اخبار و رویداد ها را پیگیری نکنم و به مسیر آموزش لاغری با ذهن بر گردم و اولین کاری که انجام دادم اینستاگرام را از روی گوشیم حذف کردم و تماشای اخبار را از تلویزیون متوقف کردم و تمرکز و توجه خود را بیشتر به راه و مسیری که دوست داشتم در آن باشم اختصاص دادم و سعی کردم که اخبار ناراحت کننده را نیز کمتر از اطرافیان بشنوم و خود را تا حد ممکن درگیر مسائلی که به من مربوط نمی باشد نکنم و به طور عجیبی بعد از آن بسیار احساس آرامش درونی دارم و ذهنم آرام تر است و بیشتر اوقات حال و احوال خوبی دارم و این نشان از آن دارد که اگر ما ذهن خود را از مسائل دیگران خالی کنیم و در هر چیزی که به ما ربطی ندارد دخالت نکنیم به طور حتم هم ذهن ما بهتر و راحت تر به هر چیز ی که به خود ما ارتباط دارد  رسیدگی می کند و ما آرامش و پیشرفت بیشتری را در زندگی خود تجربه خواهیم کرد.همین چند وقت پیش مسئله ای برای خواهرم پیش آمد که ذهن مرا بسیار درگیر خود کرده بود که هم باعث ناراحتی شدید من شده بود و هم نگران آینده ی خواهرم بودم و بعد از چند روز درگیری ذهنی و اعصاب ناراحت که خواهرم باید چه کار کند و چه کار نکند چه واکنشی نشان دهد و چه واکنشی نشان ندهد ، به خودم آمدم و با خود گفتم مریم جان تا کی تو می توانی به کسی بگویی که چه کاری انجام بده و چه کاری انجام نده و در آخر هم نتیجه ای که می خواهی به دست نیاوری و تنها وقت و انرژی خود را بیهوده تلف کنی و حال و احساس خود را بد کنی ؟!!! تو مسئول زندگی هیچ کسی جز خودت نیستی و هر کس باید خودش مسائل مربوط به خودش را رفع کند و هیچ ربطی به تو ندارد پس کمتر خودت را درگیر مسائل اطرافیان خود کن و زندگی هر کس را به خداوند و خود او بسپار و توجه و تمرکز خود را به زندگی خودت معطوف کن و با این حرف احساس آرامش کردم و تصمیم قاطع گرفتم که دیگر نگران زندگی و برخورد آنها به زندگی خودشان نباشم و آنها را اول به خدا و دوم به خودشان بسپارم .

      “زندگی بسیار زیبا و دلنشین است اگر و تنها اگر ذهن خود را روی خواسته ها و زندگی خود متمرکز کنیم و به آنها توجه داشته باشیم .قطعا اگر ما خود توانمند و قدرتمند شویم، راحت تر و بدون صرف انرژی زیاد می توانیم به اطرافیان و دیگران کمک کنیم و حس آرامش بیشتری را تجربه کنیم .هر کسی مسئول زندگی خود می باشد و باید در برابر خداوند پاسخ گوی آن باشد ،پس خوب زندگی کنیم .”

      “یا حق ”

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1401/01/05 22:54
      مدت عضویت: 1445 روز
      امتیاز کاربر: 6727 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 630 کلمه

      سلام

      من خیلی از مواقع میشد که با خواهرم دیدگاههای یکسانی نداشتم  و همش اون رو انسان خودخواهی میدونستم.

      وقتی دلیل کاراشو میپرسم میگه من مسیر بی مقاومت رو میرم .یعنی کاری که دوست ندارم انجام نمیدم . 

      اصلا ذهنشو درگیر کار کسی نمیکنه واصلا تحت هیچ شرایطی  دلش به حال کسی نمیسوزه.

      یه مدت که بیماری کرونا بود اگه گاها میگفتم خستم یا بیحالم میگفت نکنه کرونا گرفته باشی برو آزمایش بگیر و بهم نزدیک نشو .

      یا اصلا یادم نمیاد خواهرزادهامو که از کودکی پیش ما بودن بغل کرده باشه یا نوازش . میگه اونها بازی کردن احتمالا کثیفن ممکنه منو مریض کنن . 

      وبهشون رو بدم کارم تمومه . 

      یا خواهرم زنگ میزد مهمان دارم میشه کمکم کنی 

      میگفت من نمیتونم . 

      ومن میرفتم و کمکش میکردم . کم کم شد وظیفم و من شدم کلفت خونش و اگه کاری اشتباه انجام میشد سرزنشم میکرد .

      واین درحالی هست که خانوادم که منو مهربون میدونستن ولی وقتی صحبت میشد خواهرم رو دختر زرنگ و باهوش و منو آدم ساده ای میدونستن که سرم همش کلاه میره 

      .من دوستام هم همش به مهربانی و دلسوزی کردن و آدم خوبه منو میشناختن . وهرکی درد ودل داشت بهم میگفت و همش از من کمک میخاستن و من چون داری این خصوصیات بودم همش جهان چون میفهمید خواسته من کمک به دیگران هست هرسری آدمهای زیادی رو به سمت من میفرستاد .

      وجالبش اینجاست که همدردی من با اونها باعث شد که کم کم ازم بخاهن منم در زندگی شخصیشون کمک کنم وگاها دروغ بگم وبپیچم افرادی که دوستام باهاشون مشکل دارن و موارد ازاین قبیل . 

      وکم کم به خودم اومدم و کم کم ارتباطم رو با اونها محدود کردم دوستم برگشت گفت تو نمیتونی به من کمک نکنی چونکه من تمام راز و اسرار زندگیمو بهت گفتم و تو موظفی کمکم کنی با لحن گستاخانه .

      انگار که گفتن مشکل خودش به من برام نفع زیادی  داشته باشه. و شاید باورتون نشه که ارتباط من با اون به بدترین شکل ممکن خاتمه پیدا کرد .

      و یا دیگر دوستام که بهم زنگ میزدن چون میدونستم میخان از گرفتاریشون بهم بگن منم رک وایستادم گفتم من دیگه حوصله رفیق بازی رو ندارم دوست دارم تنها باشم و تمام دوستام رو کات کردم و …  . بدون هیچ گونه عذر خواهی کردن .

      و تماما متمرکز شدن روی اهدافم .

       تازه به خودم اومدم که خدایا من چقدر خودم از خودم غافل بودم واصلا خودمو نمیدیدم از هرلحاظ داغون بودم و کم کم شروع کردم به تغییر مسیر و خیلی روی خودم سرمایه گذاری کردم و به لطف الهی پیشرفتهای عالی داشتم . 

      آرامش عجیبی دارم و احساس نزدیکی خوبی با خدام دارم .

      الان از هرچی واژه های ایثار . همدردی . مهربانی .سادگی . دلسوزی  بیزارم .

      دوست دارم بهم بگن بیرحم . خودخواه . خونسرد 

      وواقعا لذت میبرم .

      وزمانی که وارد این دوره شدم ذهنی آرام داشتم و باعشق آموزشها رو دنبال کردم و کم کم تونستم درمسیر متناسب شدن قراربگیرم و دم عید که لباس خریدم از سایز ۴۶ به ۴۲ رسید .

      والان که عید هستش شاید باورتون نشه گرایشی به خوردن شیرینی نداشتم بااینکه روبه روی منه و خودم جابه جاش کردم .

      واحساس خوبی دارم . چون متوجه شدم این منم که میتونم زندگی که دوست دارم رو خلق کنم با قدرت ذهنم .

      دیگه روزهای عزا و عروسی برام فرقی نمیکنه . یا شهادت و میلاد و تولد .

      زمانی که ورودی درست که همجهت با خواستم باشه اون روز برام عید هست . عروسیه و شادیه .

      الانا حتی مراسم ختم هم ندارم حتی دختر همسادمون که جوان بود و مرد . 

      چون دوست ندارم در جو منفی قراربگیرم .

      نهایت با من حرف نزنن یا جواب سلام رو ندن . خوب ندن . برام فرقی نمیکنه . مهم برام فقط پاکیزگی ذهنمه .

      چون هرچقدر فضای کمتری به مسایلی که درجهت اهدافم نیست اختصاص بدم  فضای بیشتری رو به مسایل واهداف خودم میدم .

      با آرزوی آزادی برتمامی دوستان .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 7 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریده حسنی
      1400/11/19 23:51
      مدت عضویت: 1622 روز
      امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 746 کلمه

      جلسه ۸۳ تکرار 

      قدرت ذهن خود را تخریب نکنید 

      سلام و درود به همراهان عزیز و استاد گرامی ،خوشحالم برای امروز و لحظات

       باور کردن قدرت ذهن ،دلم میخواد بیشتر باور کنم ،نه فقط یاد بگیرم یا بتونم خوب بنویسم یا توضیحش بدم ،میخوام واقعا بپذیرم که این ذهنه خیلی قدرتمنده و میتونه بینهایت بمن کمک کنه ،همونجوری که تونست در تخریب بعضی جنبه های زندگیم اثر داشته باشه خب در ترمیم‌ کردن هم ازش استفاده کنم 

      البته نه اینکه بخوام همون اطلاعات گذشته رو مجدد به کار بگیرم ، اینکه بتونم از آموزش هام بیشتر استفاده کنم و فقط در حد دانسته نباشه

       واقعا که تغییر کردن همون ساکت کردن کلاغ غار غاروی مغز ماست که مدام مارو منصرف میکنه از هر راهی که میخواییم بریم و شروع کنیم و انقدر نرم و زیرکانه زهر خودشو میریزه که فکر میکنی بهت الهام شده و نباید بری تو اون راه یعنی یجوری مختو میزنه که خودتم متوجه نمیشی ،وقتی به خودت میایی که میبینی منفعل نشستی و سردرگمی نمیدونی باید چکار کنی

       قدرت ذهن ابزاری برای خلق زندگی ماست ،درک کردن همین یک جمله و عمل کردن به آموزش ها میتونه به تنهایی زندگیمونو از این رو به اون رو کنه و جالبه با زور و فشار هم امکانپذیر نیست تا وقتیکه با تمرینات در فضای درک کردن متفاوت قرار میگیری و این به مرور انجام میشه ،یعنی اگر ما تمام مطالب آموزشیو تند تند در ۲ ماه بصورت مکرر گوش کنیم اثر خاصی نداره و اون مراحل باید طی بشه 

      یعنی برای اولین بار که شروع میکنی به یادگیری ،یک درصد اون مطلب برات آشنا میشه و در ادامه دادن های هر روز این درصدها اضافه میشه و دریچه های جدیدی در دید و نگاه بوجود میاد ،آلودگی ها که از مغز زودوده بشه ،تمیزی ها آشکار میشه و جهان ما تغییر میکنه

       پروسه عجیب ولی بسیار جالب ،هیجان انگیز و تکان دهنده ایه ،اینکه خداوند بهت مغزی داده که میتونی هر جوری دوست داری بسازیش و ازش لذت ببری حالا ذهن ما قبلا پر شده از افکار و باورهای الگوهای ما ، بماند که باید در طی مسیر دونه دونه شناسایی بشن و رفع هر کدوم باعث راهگشایی قسمتی از زندگی ما میشه 

      برای اینکه بتونم ذهنمو کنترل کنم باید بتونم از مسائل و اتفاقات اطرافم خارج بشم ،ذهن من فقط مال خودمه ولی بیشتر اوقات درگیر بچه ها و اطرافیانم میشه ،سالها که گیر و گرفتار رنجش هام بود تازه حالا دارم یاد میگیرم انرژیمو آزاد کنم و انقدر درگیر دیگران و رفتارهاشون نباشم و تا حدودی تونستم خودمو آزاد کنم از مسائل دیگران البته هنوز هم راضی نیستم از عملکردهام ولی خیلی بهتر شدم و خودم میبینم که مثل قبل یک موضوعی که میتونست منو زیاد بترسونه و حالمو بد کنه که الان با دیدن متفاوت اون موضوع ،حتی از شدتش کم شده ،یعنی من کمتر توجه میکنم اون مسئله هم کمرنگتر میشه و این قانون ذهن و توجهه

      میگن توجه هر جایی بره ،انرژی هم همونجاست ،حالا توجه ما از صبح تا شب کجاهاست؟ ۵ درصدش در فکر بچه ها و نگرانی هاشون ،۵ درصد مسائل خونه ،۵ درصد مسائل سلامتی ،۵ درصد اتفاقات کشور و شهر، ۵۰ درصد مسائل مالی چه شغلی چه اضطراب های آینده مالی ،۵ درصد اختلافات خانوادگی وووو

      همینجوری بدون اینکه زیاد خورد بشم توی جزئیات درصد های اشغال شده ذهن ،میشه گفت تقریبا ۱۰۰ درصد ذهنمون درگیر مسائل پیرامون ماست پس برای ادامه حیات،سلامتی  و افکار پولساز و زندگی عاطفی وووو  چیزی نمیمونه ، واسه همینه که بیشتر اوقات احساس خستگی و پوچی و بیماری داریم 

      اینهارو دارم به خودم میگم که فریده عزیزم  هر چقدر انرژیتو برای خودت و مسائل زندگیت و پیشرفتت سیو کنی میتونی متفاوت زندگی کنی ،هر چقدر این آگاهی هارو زندگی کنی میتونی نتایجشو لمس کنی پس حواست باشه داری به کجاها توجه میکنی ،به خودت آگاه باش ،احساساتت نشانگر کانون توجهاتته ،مراقب احساست و رفتارهات باش 

      و امیدوارم که بتونم بهتر به آموزش ها عمل کنم و از ذهن و قدرت هاش بیشتر آگاه بشم و در رفع موانع ذهنی کوشاتر باشم

       اینکه به هر چیزی توجه کنیم حکم دعوت نامه ایست به اتفاقات ،اگر حال خوب میخواییم چرا به احوالات بد فکر و احساس داریم ؟ اگر زندگی پر آرامش میخواییم‌ چرا انقدر خودمشغولی های ناخوب داریم ؟

      به خواسته ها توجه کنیم ،مثلا ذهن من دلش میخواد به مسائل ناراحت کننده روز جهان فکر کنه ،الان ازش پرسیدم ذهن جان چرا انقدر دنبال این جنس اطلاعاتی چرا به این فکر نمیکنی که چطور بیشتر ارتقاء پیدا کنیم ؟

      پس توی ذهنیت های قدیمی دنبال موفقیت نباشیم که نیست 

      خدارو شکر میکنم برای بودنم در مسیر تغییر

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ملکه عشق
      1400/10/27 18:15
      مدت عضویت: 1235 روز
      امتیاز کاربر: 10303 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,379 کلمه

      به نام تنها قادر مطلق 

      سلام و درود دوستان متناسب 

      قدرت ذهن خود را تخریب نکنید!…

      گوش دادن این فایل یه جورایی با مسائل سایت و لایو امروز استاد تلاقی پیدا کرد …

      منفی باف در ذهنم گفت راحت شدیم بابا ول کن و….اما می گفتم راهشو پیدا می کنم و در نهایت من از سری پیش دفتر تهیه کردم برای هر گام و درسها را نوشتم و دارم که مرور کنم 😇هر وقت من هر چی طلب کنم برام مهیاست خداراشاکرم که تونستم با فیلتر شکن به راحتی وارد بشم و خداوند پشت در ذهن های ما نمی مونه و البته همیشه خیری برای ما وجود داره ….

      همانطور که آن نیروی الهی و عشق یک جوانه🌱 را برای اینکه درختی پرثمر شود هدایت می کند نهنگها را به آبهای آزاد می رساند یا ماهیان آزاد را برای تخم ریزی از دریا به دهانه رودخانه هدایت می کند یا به صورت غریزی به مورچه و زنبور عسل وحی می کند تا راهش و مسیرش را پیدا کند من هم به عنوان مخلوق خداوند به صورت قویتری از این نیروو قدرت الهی در وجودم برخوردارم که هوشمندی مقتدر عالم هستی است و تمام اطلاعات از ازل تا ابد را در خود دارد و به صلاح من کاملا آگاه است . 

      عبادت یعنی من به الهام های قلبی ام و شهودم گوش کنم و عمل کنم و اینگونه نجوای ذهن را خاموش کنم و بعد برای نتیجه فوق العاده ای که میبینم سپاسگزاری کنم …اما برای دریافت الهام قلبی و دریافت شهود اول باید ذهن آرامی داشته باشم پس قدم اول با منه که ذهنم را برای ورود انرژی الهی خالی نگه دارم !…

      برای رسیدن به رویاهامون و خلق آرزوهامون باید از قدرت ذهنمون فقط برای خودمون استفاده کنیم قدرت ذهن ما یک عضو و یا ابزاری است در خدمت ما برای اینکه بتوانیم برای بهتر زندگی کردن ازش استفاده کنیم همانطور که دست یا پا یا گوش ما مربوط به خودمان هست و نمی توانیم به کسی قرض بدهیم باید این را هم بدانیم که ذهن من یک عضو خصوصی برای من است و هیچ کمکی نمی تواند به دیگران بکند شاید من با دستم بتوانم به فردی یک لیوان آب بدهم ولی همزمان با او نمی توانم آب بخورم پس اینجا انتخاب خودم باشد یا دیگری !؟….

      همانطور که حدود ۹۹درصد از فعالیتهای اندام های فیزیکی ما مربوط به خودمان هست باید ذهن خود را هم کاملا در اختیار خود و برای فعالیتهای خود قرار بدهیم …

      اگر ذهن ما یک گوی قدرتمند حامل انرژی باشد تا زمانیکه یکجا در مرکز خودش هست قدرت بالایی دارد ولی اگر این انرژی از طریقهای گوناگون به بیرون ساتع شود از قدرتش کاسته می شود …سالهای بسیاری از والدین و جامعه و رسانه آموخته ایم که ما وظیفه داریم به دیگران کمک کنیم و اگر به فکر خانواده و پدرو مادر و همسایه خود نباشیم انسان گناه کاری هستیم و هیچ وقت چگونگی این کمک کردن را به ما نیاموختند در نتیجه ما فکر می کردیم وقتی به دردودل دیگران گوش می دهیم به آنها کمک می کنیم وقتی از ساعت خواب و استراحت خود میزنیم تا فرزند ما بیشتر درس بخواند کمکش می کنیم وقتی هفت روز کنار فردی می مانیم که عزادار است و دائم مرور خاطرات مرحوم را می کنیم کمکش می کنیم !…

      اگر بخواهیم با خودمون رو راست باشیم تمام این رفتارها را به اجبار و به خاطر ترس از قضاوت شدن و ترس از ترد شدن و سرزنش شدن انجام می دهیم و به نوعی به اجبار است بخشهای وجود من به صورت طبیعی و اورجینال همسو با ذات الهی خواهان آسودگی و لذت و آرامشند و هر بار که ما در ظاهر خودمان را گول می زنیم که کمکی به دیگران بکنیم بر خلاف این احساس آرامش و لذت کارهایی انجام می دهیم که از کودکی در ذهن ما دیکته شده است و به نوعی مانند رباط عمل می کنیم نتیجه هم که معلومه کمکی که نکردیم هیچ خودمان هم دچار حمله و هجوم احساسات ترس و غم و ناامیدی قرار گرفتیم ….

      در واقع اولویت اول زندگی خود ما هستیم اگر آرام باشیم می توانیم همسر خوب و فرزند خوب و والد خوبی هم باشیم و این بالاترین سطح کمک به اطرافیانمان هست که باعث تنش ذهن و زندگی آنها نمی شویم  و در نهایت اگر بخواهیم اضافه کاری کنیم و کمکی به دیگران کنیم هرچند به ظاهر کوچک باشد مثل یک لبخند یا یک تشویق باید کاملا با عشق و و آزادی …کاملا بدون شرط باشد !..

      بنابراین ما در طول روز اگر فرض کنیم انرژی ذهنمون برای ساختن یک زندگی فوق العاده ما ۱۰۰درصد هست ۱۰درصد به فرزندان ۱۰درصد به همسر ۲۰درصد خانواده و ….به همین ترتیب انرژی ذهن خود را تخریب کرده ایم و از حالت تمرکز و تجمع به حالت پراکندگی رسانده ایم و از احساس خستگی و کسالت ما در روز میشه متوجه شد که هیچ انرژی برای خودمان و زندگی پرشورو نشاطمان باقی نمانده است و فقط به اندازه ای که زنده باشیم ذخیره انرژی داریم …

      چرا می گوییم تخریب !؟..فکر کردن به مسائل دیگران و حوادث پیرامون و …..کاری پوچ است و چون نتیجه ای ندارد درواقع انرژی بیهوده هدر رفته است هر کسی مسئول زندگی خودش است رسیدن به این نقطه نظر و البته عملکرد در زندگی گام به گام و با آگاهی زندگی کردن میسر می شود …

      تا قبل از اینکه در مسیر خودشناسی قرار بگیرم مسئله طلاق عمویم یا اعتیاد یکی از بستگان یا فقر دیگری یا نداشتن اعتماد به نفس دیگری ذهن مرا مشغول می کرد و روزها در تنهایی خودم با دلسوزی برای آنها گریه می کردم و فکر می کردم چرا !؟آنقدر گفته بودم که هر کدام را به نحوی در مسیر زندگیم تجربه کردم !؟

      البته توجه به این مسائل ناآگاهانه باعث شده بود همان اول صبح انرژی من تحلیل بره و پرخاشگر بشم و بی حوصله و بیشتر سعی داشتم بخوابم از طرفی انگار خبر بد دادن بیماری و مرگ و شنیدن گرفتاری ها در خانواده ام نوعی خیرخواهی محسوب می شد تا جائیکه پدر خانم دایی مادرم فوت می شد باید به مراسم می رفتیم و یا اگر فردی از بستگان دور بیمار می شد باید عیادت می کردیم چون خانواده بسیار مذهبی من اینگونه رفتار ها را ثواب و راه و روش مؤمن بودن می دانستند سرزدن به پیرزن ها و پیرمردهای تنها  و شبهای جمعه قبرستان تفریح خانواده ما بود….

      خیلی سال است که مستقل هستم و در شهری دور از زادگاهم زندگی می کنم و البته طی این دوسال که به لطف و عنایت خداوند وارد مسیر خودشناسی شده ام سعی کردم آگاهانه تر عمل کنم …..

      و اما همیشه زندگی درسهایی برای دادن دارد منم می خواهم شاگرد حرف گوش کنی باشم ذهن من فقط باید در جهت اهداف و خواسته های من انرژی آزاد کند گاهی همسرم می گوید خودخواهی واما من خوشحالم که آزادم برای خود ….نصیحت ما به دیگران هم هیچ کمکی به آنها نمی کند هر شخصی نسبت به مسیر زندگیش و تجربیاتش میتونه خودش به یک نتیجه ای برسه و تجربیات ما برای دیگران راهگشا نیست چون در سطح آگاهی ما نیستند البته این قانونه همین که از خداوند طلب کنی راه باز می شود ….

      روزگاری فکر می کردم من باید فرزند خوبی باشم یعنی همانطور که والدینم می خواهند و امروز به لطف خداوند و عصر آگاهی می خواهم خودم باشم مثل اثرانگشتم خاص و یکی یکدانه شاید برای خانواده ام کافی نبودم اما….برای سرزمینم و زمینم حتماااا کافی ام 

      ❤️🎶❤️🎶❤️🥰

      شاه کلید رسیدن به خواسته ها از طریق آموزشهای ذهنی فقط تمرکز و توجه به خواسته می باشد ….

      دوستانی هستند که علیرغم انجام تمرینات ذهنی خود بعد از مدتی تغییر فیزیکی نداشته اند و از این موضوع ناراحت هستند و یا اینکه به خود یا آموزشها شک می کنند ولی اینطور نیست تنها دلیلش انبوه فکرهای منفی و پراکندگی انرژی ذهن در روز است است….

      اگر در نظر بگیریم یک گاری با وزن صد کیلو را باید هر روز یک قدم با قدرت ذهن به جلو هل دهیم فردی که قدرت ذهن خود را تخریب می کند نمی تواند یک قدم هم گاری را به جلو براند و در نتیجه در جا می زند …

      هر کاری که با تمرکز انجام شود نتیجه عالی به همراه خواهد داشت و تمرکز یعنی تمام انرژی ذهن من یکجا در خدمت آرامش و خلق رویاهای خودم باشد 

      خدایا شکرت 

      خدایا عاااااشقتم ❤️

      همواره در مسیر تغییر کردن رها و آسوده باشید ما یک خانواده بزرگ جهانی هستیم 😍خانواده تناسب فکری 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار NAZANIN KOOCHAKPOOR
      1400/09/08 08:20
      مدت عضویت: 1715 روز
      امتیاز کاربر: 508 سطح ۲: کاربر متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 262 کلمه

      چقدر مطالب این فایل آموزنده بود من چند هفته ای است که به صورت عملی با این موضوع دست به گریبان هستم یکی از دوستانم در شرف طلاق گرفتن هست و من رو محرم دونسته و دردل می کنه ‌من فکر می کردم باید به عنوان یک دوست مقداری از وقتم رو بهش اختصاص بدم و شنونده حرفهاش باشم ولی بعد از چند روز احساس کردم یک دور باطل رو دارم طی می کنم اون باید خودش این مرحله رو تجربه کنه و واقعا اون اصلا حرفهای من رو نمی شنوه و فقط من رو پر می کنه از احساس درد من با کلی تلاش بعد از دو سال جدایی تازه تونستم دردهای خودم رو التیام بدم ولی این همدردی من رو دوباره می کشید به گذشته و حال خوب من رو خراب می کرد و واقعا به این نتیجه رسیدم که باید تمومش کنم تجربه من با اون فرد یکسان نیست نوع دیدگاه من به زندگی با او یکسان نیست پس چطور من می تونم کمکی براش باشم

      نکته دیگری که بهش رسیدم اینکه آدمهایی که درد زیادی دارند اصلا به حرف تو گوش نمی دهند اونها فقط دارند حرف می زنند که با گفتن درد رو از وجودشون خارج کنند( که البته طبق نظر استاد این بیشتر درد و رنج رو به سمتشان می کشه ) یعنی دنبال راهکار دادن شما نیستند بنابراین شما متضرر می شوید چون نه راهکار شما شنیده شد نه کمکی کرده اید ضمن اینکه حال خوبتان خراب شده و کلی اخبار بد به جهان هستی داده اید که اتفاقات نامطلوب را به سمت شما می کشاند.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صبا
      1400/08/22 23:19
      مدت عضویت: 1328 روز
      امتیاز کاربر: 12736 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 574 کلمه

      سلااام

      این فایل خیلی به لاغری ما کمک میکنه یعنی شاید یه نفر در ظاهر بگه که این آگاهی ها خیلی هم به لاغری ربط نداشتن ولی اتفاقا مربوط ترین مسئله به لاغری همین زندگی کردن برای خودمونه . ما وقتی به خودمون اهمیت ندیم و حاضر باشیم برای دیگران هر کاری بکنیم در واقع این یه مکانیزم دفاعی هست برای ذهن منفی باف و شیطانی ما چون اون نمیخواد ما تمرکزمون روی خودمون و هدف هامون باشه و محرک های رنگارنگ و جورواجور بهمون نشون میده و میخواد ظرف زمانی هر روز ما رو با اطلاعات و ورودی های بی فایده پر کنه. مغز ما در روز یه مقدار مشخصی میتونه فقط تمرکز کنه ، اگه ظرف تمرکز ما 100 درصد باشه خب با یک رب تو اینستاگرام چرخیدن این ظرف پر میشه به خار این حجم شدید از اطلاعاتی که ناگهانی وارد ذهنمون میشه . بعد خیلی جالبه که ما همش به خودمون میگیم: چرا من انقدر همه چیز یادم میره؟ چرا من هر وقت میخوام یه کتاب بخونم خوابم میگیره و نمیتونم تمرکز کنم و باید صد بار یه جمله رو بخونم؟ چرا یادم میره زیر کتری یا قابلمه رو خاموش کنم؟ چرا شب شده و من به هیچ کدوم از کارای مهمم نرسیدم؟ خب به خاطر اینه که ما داریم ظرف تمرکزمون رو با اطلاعات به درد نخور پر میکنیم و همون ابتدای صبح کل این مغز پر میشه از این اطلاعات و دیگه هر چقدر بعد از اون ورودی به مغز بدیم نمیپذیره چون پره. حالا ما میتونیم با تمرکز روی اهدافمون این ظرفو پر کنیم یا با فکر کردن به مریضیه اطرافیانمون یا چک کردن مدام گوشی و پیام هامون ، پیگیری اخبار ، دیدن فیلم هایی که هیچ ارزشی به زندگیمون اضافه نمیکنن و…

      این انتخاب خیلی خطری ای هست مثل راه رفتن روی یه نخ باریکه هر کوتاهی ای میتونه مارو بندازه پایین و کله پامون کنه. خیلی از بزرگانی که ما آرزو داریم زندگی ای شبیه اونا داشته باشیم به این موضوع اشاره کردن که بودن توی فضای مجازی و گوشی ما رو یک قدم یک قدم از رویاهامون دور میکنه . من اولش فکر میکردم واقعا نمیشه از گوشی استفاده نکرد و الان همه ی کارا با تکنولوژی پیش میره و من باید کلی آدم رو توی اینستاگرام فالو داشته باشم و دنبالشون کنم و هزاران فکر دیگه ولی یه بار امتحان کردم و دیدم با چک نکردن استوری کسایی که هر روز دنبالشون میکردم و هیچ لحظه ای از دیدن محتواهاشون غافل نمیشدم ، هیچ اتفاق خاصی تو زندگیم نیوفتاد . من آنفالوشون کردم و واقعا سبک شدم . همینکه ما آدم های زیادی رو فالو داشته باشیم و همش چکشون کنیم باعث میشه اطلاعات از هر جای دنیا بیاد به سمت ما و ذهن بیچاره ی ما هم نمیتونه تشخیص بده کدوم برای ما و اهدافمون خوبه کدوم نه! و همین میشه که ما وقتی میخوایم بریم و کارهای مربوط به هدف زندگیمون رو انجام بدیم ، میبینیم که هیچ انرژی ای نداریم و عصبی هستیم. همینکه دیگران رو که به زندگی ما هیچ ربطی ندارن رو دنبال کنیم باعث میشه ناخودآگاه اخباری هم از هر کدوم بشنویم و این سبب میشه ما اضطراب پیدا کنیم یعنی به خودمون میگیم : منکه اخبارو دنبال نمیکنم پس این نگرانی ها برای چیه؟ ولی غافلیم ازینکه با دنبال کردن آدم های مختلف توی فضای مجازی این اطلاعات به ذهن ما وارد میشن و ظرف تمرکز مارو پر میکنن.

      ممنون استاد برای به اشتراک گذاشتن این اطلاعات مفید

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار shahla mahmoudi
      1400/08/22 04:11
      مدت عضویت: 1715 روز
      امتیاز کاربر: 23457 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 647 کلمه

      سلام استاد گرامی و دوستان عزیز

      چه اطلاعات جدید و جالبی که ذهن ما فقط برای ما کار انجام میدهد چون متعلق به ماست و ما نمیتوانیم از آن برای رفع و رجوع کارهای دیگران استفاده کنیم و اگر تمرکز به اتفاقات دور و برمان و یا انجام خواسته های دیگران برای رفع مشکلات آنها بکنیم تنها قدرت ذهنمان را که از آن برای پیشرفت خودمان می بایست استفاده میکردیم کم میکنیم

      واقعا شجاعت میخواهد که ما این آموزشها را به عمل تبدیل کنیم چونکه به ما از بچگی گفته شده است که باید برای حداقل خانواده خودمان هر کاری میتوانیم انجام بدهیم و خواسته و آسایش آنها را در الویت قرار بدهیم

      حالا ما بخواهیم خودمان را در الویت قرار بدهیم اولین ورچسبی که به ما زده میشود خودخواه بودن است و امکان درگیری اختلافات عقیده برایمان پیش می آید اما باید اینرا تمرین کنیم که عقیده دیگران برایمان مهم نباشد و فقط به آنها بگوئیم این عقیده توست و من به آن احترام میگذارم اما عقیده من متفاوت است و سعی نکنیم آنها را متقاعد کنیم و از آموزشهایی که می بینیم برایشان بگوئیم چونکه آنها در این مدار نیستند و امکان اینکه به ما تهمت هایی هم بزنند هست پس فقط آنها را به حال خودشان می گذاریم 

      من مدت زیادی است که هیچ  اخباری را دنبال نمیکنم هیچ کلیپ ناراحت کننده را نمی بینم بطور کلی در فضای مجازی فعال نیستم

      یکروز خواهرم به من گفت ما باید بدانیم در دنیا چه میگذرد و چه خبر است گفتم برای چی باید بدانیم گفت برای اینکه از اوضاع و احوال دنیا باخبر باشیم ما نمی توانیم سرمان را مثل کبک زیر برف کنیم و از همه چیز بی اطلاع باشیم گفتم حالا که شما از اوضاع و احوال دنیا باخبر میشوی چه نفعی برای آنها دارید به جز اینکه حال خودت را بد میکنی و دچار استرس میشوی

      ولی من درعوض حالم خوب است و نگرانی برای چیزی که ربطی به من ندارد و کاری از دست من بر نمی آید ندارم من ترجیح میدهم اینطور زندگی کنم

      البته او قانع نشد و روی عقیده خودش پافشاری میکرد و من گفتم هرکس حق دارد برای خودش عقیده ای داشته باشد و من به عقیده تو احترام میگذارم اما مطابق با عقیده خودم رفتار میکنم

      این همان خواهری است که قبلا مشکلات زندگیم را با او در میان می گذاشتم و به اصطلاح درد دل میکردم اما از وقتیکه در دوره های تناسب فکری آموزش دیدم که راجع به مشکلاتم نه تنها با کسی حرف نزنم بلکه در ذهنم هم آنها را مرور نکنم به این آموزش عمل میکنم و خواهرم فکر کرده بود من از او دلخوری دارم که دیگر با او درددل نمیکنم ولی به او گفتم من افکار و روشهای جدیدی را در زندگیم به اجرا میگذارم و یکی از آنها حرف نزدن در مورد مشکلاتم است نه اینکه از او دلخوری داشته باشم

      این خواهرم حدود یک سال است که مادرم را که دیگر توانایی مواظبت کردن از خودش را ندارد و دچار حواس پرتی هم است به خانه خودش برده و از او نگهداری میکند 

      کار بسیار سختی است و او زندگی شخصی خودش را بکلی متوقف کرده است

      من از همان روز اولی که تصمیم گرفته شد که مادرمان نمی تواند به تنهایی در خانه خودش زندگی کند پیشنهاد دادم که او را به خانه سالمندان ببرنند اما این خواهرم مخالفت کرد و گفت من خودم از او نگهداری میکنم

      الان می بینم که چه سختی را تحمل میکند اما آیا این مادر ممنون دار اوست نه او از همه چیز گله و شکایت میکند و با خواهرم مهربان نیست

      حالا خواهرم تا کی میتواند و یا میخواهد به این کار ادامه بدهد نمیدانم اما این انتخاب اوست و من نمیخواهم پافشاری کنم که خانه سالمندان برای همین کار درست شده است و او باید از آن استفاده کند بخصوص که مادرم توانایی مالی آنرا دارد که در خانه سالمندان خصوصی باشد که امکانات بسیاری دارد و به آنها رسیدگی خوبی میشود

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریده حسنی
      1400/08/18 13:13
      مدت عضویت: 1622 روز
      امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 614 کلمه

      روز ۴۲ تکرار 

      سلام وقت بخیر

      قدرت ذهن خود را تخریب نکنید

      خدارو شاکرم که در مسیر آموختن و اجرا کردن هستم که به اندازه ای که از آموزش ها استفاده کنم میتونم مسیرهای بهتریو تجربه کنم

      کنترل ذهن بخش مهمی از پیمودن این آموزش هاست ،اینکه ما بتونیم به موقع ازش استفاده کنیم ،هر چند کار راحتی نیست ،ذهن ما عادت کرده روی یک ریتمی حرکت کنه و دوست نداره راهشو تغییر بده 

      مثلا علاقه زیادی به مسائل منفی داره که اونم بخاطر انباشت اطلاعاتیه که ما خودمون درونش پر کردیم اول بوسیله الگوها ،جامعه ،فرهنگ ،مدارس و تلوزیون و بعد که حسابی مموری ذهنمون پر شد در ادامه خودمون همون برنامه هارو ادامه دادیم 

      خب حق هم داشتیم‌ اون برنامه ها در مغز ما دانلود شده بود ما هم فقط اجرا کننده شون بودیم ،ذهن ما بخاطر اینکه مارو همیشه محافظت کنه بیشتر بسمت خطرها حرکت میکنه ،انگار پر شده از اخطارها ،که مراقب باشه و از ما مراقبت کنه ،برای همین همیشه مارو از همه چیز میترسونه و حرف های خوشنود کننده بلد نیست 

      در واقع برنامه ای که در ما هست برنامه صحیحی نیست ،که باید آگاهانه از افکار منفی دوری کنیم ، حالا این افکار منفی میتونه برای خودمون باشه یا عزیزانمون 

      عادتی که من داشتم و هنوزم تا حدودی دارم و خیلی ها هم همینجوری هستن ،اینه که مدام فکرشون درگیر اطرافیانشونه یا حتی کشور و مردم 

      حالا خدارو شکر من تونستم ۱۰۰ درصد دیدن tv قطع کنم با اینکه قبلنا علاقه شدیدی به سریال داشتم‌ ،اخبار که تعطیله مگر اینکه از اطرافیانم چیزهایی  بشنوم ، از وقتی متوجه شدم نباید درگیر مسائل دیگران باشم تلاشمو کردم که بتونم انجامش بدم

      ولی تو یه موضوعی که هنوز نتونستم خودمو کنترل کنم ،در مورد مسائل بیماری خودم یا اطرافیانمه ،که خیلی خیلی درگیر میشم و یک مموری قوی از خاطرات ناراحت کننده دارم که در مغز من شده یک باور 

      خیلی دلم میخواد این مسئله مو حل کنم میدونم با تکرارش تو ذهنم و تولید احساسات بد ،از مسیر درست خارج میشم  ،اتفاقا این ۲ روز درگیر این مشکل هستم و بشدت ذهنم و حالم بهم ریخته است ،دیروزو که کلا زندگی نکردم ولی امروز از صبح که بیدار شدم انقدر با خودم صحبت های متفاوت کردم که بتونم توکل کنم به خدا و میدونم اعتمادم به خدا بهم آرامش میده 

      میدونم اگر بتونم سطح انرژی خودمو خوب نگه دارم میتونم برای اطرافیانم مفیدتر باشم ، از خدا خیلی هدایت خواستم که در این مسیر کمکم کنه ،میدونم در اعماق وجودم باورهای مخربی راجع به بعضی مسائل دارم که این روزها دونه دونه شناسایی شون کردم و خودم متوجه میشم هر بار که باهاشون روبرو شدم و نقضشون کردم یکمی از  قلبم سبکتر شده 

      اگر بتونیم در شرایطی که حالمون میزون نیست به یک شکلی که یاد گرفتیم با خودمون و افکارمون برخورد کنیم که هر دفعه یکمی حالمون بهتر بشه ،آروم آروم در همون حال خوبیه گسترش پیدا میکنیم‌،دقیقا مثل همون وقتاییکه داریم به افکار ناراحت کننده پر و بال میدیم و بعد از ۲ ساعت متوجه میشیم در گردابی از ترس ها گیر کردیم 

      خدارو شاکرم که میتونم با توکل بهش و با توجه به وجودش از تهاجمات منفی باف، خودمو بهش بسپارم تا به آرامش برسم  که هر چقدر صدای ذهنم کمرنگتر بشه صدای الهام بخش خداوند بیشتر شنیده میشه ،راه حل ها گفته میشه و مسیرهای حال خوب نمایانتر میشه

      باز هم برای چندمین بار به خودم یادآوری میکنم که هر کسی با افکار خودش زندگی میکنه منهم تا حدودی میتونم در کنارشون باشم و کمکشون کنم ،باید هر لحظه حواسم باشه که این افکاری که در مغزم تکرار میشه بزودی بصورت واقعیت ها وارد زندگیم میشن ،پس مراقب باشم ،ورودی هامو چک کنم ،تا خروجی های بهتری داشته باشم 

      امیدوارم بتونم تمرین کنم و آموزه هامو به عمل تبدیل کنم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 13 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/08/12 19:28
      مدت عضویت: 1656 روز
      امتیاز کاربر: 28201 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,492 کلمه

      سلام خدمت استاد گرامی و دوستان خوب و پر تلاشم 

      من رویای خلق کردن آرزوهام رو دارم ( خلق آرزوهام چقدر قشنگه  عجب احساس خوبی داره به به )

      چقدر استاد عزیز  عالی گفتین که توجه کردن به مسایل و مشکلات دیگران و تمرکز بر روی اونها از قدرت ذهن من کم میکنه چون ذهن ما یک ابزار هست مثل دست ما و ما نمیتونیم دستتمون رو به کسی قرض بدیم  اما میتونیم با دستمون به کسی کمک کنیم  و یا مثل پای من که  من نمیتونم به حای کسی با پاهام به جایی برم و  یا  مثل بینی من که من با  بینی خودم  به جای کسی  نمیتونم چیزی رو بو کنم و … و ذهن هم   دقیقا همین طور هست یک اندام نیست  بلکه  یک  ابزار هست چون فیزیکی نیست و دیده نمیشه .

      من خودم در گذشته بخشی از ذهنم نگران مادرم بود  و  بخش دیگر نگران آینده ی فرزندانم و  بخشی دیگر نکران اینده ی کشور و اوضاع  سیاسی کشور بودم   بماند خودمم که یه مقدار نگرانی  برای خودم داشتم و …. در واقع کل ذهنم  درگیر مسایل بقیه  و یه مقداری هم  خودم بود و  همیشه میدیدم که نتیجه ی من در زندگی شخصی خودم با بقیه فرق داشت و همیشه میگفتم خوش به حال فلانی که اینطور  هست و یا به اون موفقیت رسیده و یا اون نعمت  خوب رو داره تجربه میکنه اما نمیدونستم ذهن من نمیتونه برای دیگران کاری کاری بکنه و اگر  من تمام روز به مشکلات مادر و یا خواهرم توجه کنم نمیتونم برای اونها کاری کنم و تنها ضرری که میکنم این هست که من در این مدت حتی به خودمم نتونستم کمک کنم .

      خیلی از وقتها در گذشته من مدتها به خاطر  یک کلیپ  دلخراش که در ان طرف کشور  برای شخصی اتفاق افتاده بود ساعتها ناراحتی و گریه میکردم و فکر میکردم این وجدان هست چون بارها شنیده بودم بنی ادم اعضای یکدیگرن و اصلا به ما گفته بودن این درسته که باید به دیگران کمک کنیم ولی تمام اینها باعث میشه ذهن ما تحلیل بره و این واقعیت هست حتی اگر خوشت نیاد ولی این درسته .

      اگر دوست داری در  خیلی از جنبه ها موفق بشی اما نمی تونی چون داری به بقیه توجه میکنی مثلا  به مادرت توجه میکنی  و ممکنه به خودت بگی   نه این دیگه مادرم هست و نمیشه از فکر اون کوتاهی کنم ولی برای ذهن من اصلا این تعریف شده نیست و اون نمیشناسه اون مادرت و  یا .. اینها تلفظات  دنیایی هست ذهن ما نگاه میکنه ببینه تمرکز ما بر چه چیزی هست اگر تمرکز ما بر چیزی بیرون ما هست تحلیل میره .

      من در گذشته زمانم و پولم و انرژیم رو صرف دیگران  میکردم و نتیجه ی خوبی هم نمیگرفتم و  بارها می  گفتم ببین من چی کردم و اون شخص  با من چی کرد خوب حقم رو داد و ….

      پس در جامعه ی ما این ارزش هست که کسی  تمام خودش رو وقف دیگری بکنه مثلا مادری کل عمرش رو به پای فرزندانش بزاره در حالی که خودش کلی  بیماری و …. داره  و با این فکر  بگه نه یک مادر نمونه اینطور هست که زندگی خودش رو وقف بچه ها بکنه و اما همین مادر میبینه بعد از مدتی فرزندانش به اون کم محلی میکنن و میرن و  باعث میشه  که بسیار اذیت بشه.

      پس اگر عزم تغییر کردن داری باید بتوتی حواست رو از دیگرات برداری  و بیاری روی خودت .

      بدونید عمل خودت نتیجه برای خودت ولی عرف چیز دیگه هست مردم  فکر میکنن  باید به دنبال مشکلات بقیه باشن و برای اونها وقت بزارن و ….اما باید بتوتی خودت رو کنترل کنی و تمرکزت رو برداری از روی بقیه و به دنبال خودت باشی حالا اگر میتونستی به کسی کمک کنی خیلی راحت بدون اینکه انرژی از من بگیره و ذهن من رو معطوف خودش کنه بله انجام بده و ایرادی نداره و لی به دنبال کاری که انرژی تو رو و  ذهن تو رو درگیر میکنه نباش و اگر بتونی حواست رو بزاری روی خودت و زندگی خودت و اهداف خودت نتیجه رو میبینی .

       پس تمرکزت رو بزار روی خودت چون تو یک بار به دنیا اومدی و یک بار از تو سوال میشود در مورد زندگی خودت نه دیگران اگر رفتی اون دنیا و بگی من به خاطر فلانی نتونستم خوب زندگی کنم بهت میخندن و میگن تو فقط مسول خودتی تو نمیتونی جا پای خدا بزاری و اگر تمرکزت رو از دیگران برداری و به خواسته های خودت توجه کنی و به دنبال بقیه و نگرانی های اونها نباشی به خواسته ات میرسی .

      به اندازه ای که بتونی بر مسایل و موضوعات و اهدافت تمرکز کنی تو پیشرفت میکنی و من به وضوح دیدم هر وقتی به هر دلیلی تمرکزم از خودم برمیداشته میشه حالا به هر دلیلی که باشه دقیقا  میبینم که همه چیز من داره میاد پایین مهمترین مورد اون این هست که احساس شادابی من تحلیل میره و میفهمم ذهنم رو خرج کسی دیگه کردم و سریع خودم رو جمع و جور میکنم و میگم من وظیفه ای در مقابل کسی ندارم و من فقط،مسول زندگی خودم هستم و پاسخ گوی خودم خواهم بود و حواسم رو میارم روی خودم و همه چیز درست میشه من باید به خودم و دیگران نه بگم و بگم من میخوام برای خودم زندگی کنم اولین نشانه اش ازادی و احساس قدرت هست .

      وقتی من قوی و توانمند شدم  اون وقت میشه برای دیگرانم کاری کنم ولی وقتی خودت مسایل و مشکلات داری تو چه طوری به بقیه میخوایی کمک کنی ؟؟

      من نمیتونم به بقیه کمک کنم و اگر این کار رو بکنم از کمک به خودم غافل میشم .

      استاد به خدا این فایلها  ارزش بارها دیدن و شنیدن دارن برای من یکی که اینطور هست هر چند وقت یک بار اصلا هوس دیدن اونها رو میکنم و ولع شنیدن اونها رو دارم  و برای خودم گوش میدم  این فایلها به نظر من یه دریا اگاهی دارن که باید کسی در مدار شنیدن این اگاهی باشه  که متوجه اونها بشه همین حرفها رو من به هرکس حتی نزدیکترین فرد زندگیم بزنم نه تنها قبول نمیکنن ممکنه بگن تو چقدر خود خواهی اشتباه نکن اینطور نیست و … کلی حرف دیگه که میتونم پیش بینیشون رو بکنم  پس به هیچ کس هیچی نمیگم فقط به خودم قول میدم بهتر و متعهد تر به این اموزشها عمل کنم تا مثل شما نتایج عالی بگیریم و اون وقت  شاید شاید کسی این حرفها رو از من قبول کنه شاید هم قبول نکنن ولی خوب برام مهم نیست الان برای من  مهم این هست که درست و زیبا  زندگی کنم  و دنیا رو به حای بهتری تبدیل کنم و  روی بقیه آدمها هم تاثیر خوب و مثبت بزارم .

      من در گذشته خیلی به دنبال مشکلات بقیه نبودم و کسی  هم به دنبال من برای حل مشکلش نبود ولی خوب یه جاهایی که دیگه برای نزدیکانم مشکلی پیش میومد ناخواسته یا خواسته روزها غرق اون مشکلات میشدم و خودم رو اذیت میکردم و یا اگر کلیپی در فضای محازی پخش میشد که ازاد دهنده بود تا مدتها به خاطرش ناراحت میشدم و چقدر این کار رو درست  و انسان بودن میدونستم و اگر در جمعی بودم که در مورد بیماری و مشکلات بقیه حرف میزدن خوب گوش میکردم و همدردی میکردم و میگفتم چقدر این افراد انسان هستن که به فکر بقیه هستن و همیشه پیگیر احوال فقیران و بیماران و مشکلاتشون هستن و از اینکه من اینطور نبودم چقدر خودم رو انسان بدی میدونستم و میگفتم  آفرین بر اونها ،اونها کارشون درسته و کم کم داشتم منم به این سمت میرفتم که به این راه اشنا شدم و از وقتی که وارد این مسیر شدم طوری تغییر کردم و اگاهانه کانون توجهم رو تعییر دادم که حاضر نیستم در هر جمعی بشینم و هر حرفی رو بشنوم و با هر کسی هم کلام بشم و یا هر فیلمی رو ببینم و یا هر تلفنی رو بزنم و یا هر آهنگی رو گوش،بدم و کلی چیزهای دیگه که واقعا در زندگی من تاثیر داشته و اولین  نتیجه اش برای من حال خوب و ارامش و احساس شادی درونی و سلامتی هست و خدا رو شاکرم که در این مسیر ناب الهی هستم ولی خوب خیلی جاها در جمع  افرادی قرار میگریم که از اینکه حوادث و اتفاقات روز دنیا و اخبار سیاسی  رو  چون نمیدونم احساس خاصی بهم دست میده و بعصی اوقات بقیه بهم میگن تو چرا اینطوری سرت رو داخل برف کردی که هیچی رو نبینی این که نمیشه ولی من میدونم که من در راه درستم و اونها مثل سالهای قبل من هنوز دارن زندگی میکنن و من واقعا به سبک جدیدی دارم زندگی میکنم که هر کسی اون رو درک نمیکنه خلاصه تمام تمرکزم و حواسم روی خودم و خواسته هام هست و هر روز  من برای رسیدن به اونها گام برمیدارم و تلاش میکنم و امیدوارم که  به زودی نتیجه ای این همه سعی و تلاشم رو که دارم با تمام وجودم تلاش میکنم به اونها عمل کنم  رو بگیرم و زندگی شیرینم رو شیرین تر کنم و به جمع دوستان شگفتی ساز این سایت بپیوندم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه سادات
      1400/03/24 09:38
      مدت عضویت: 1703 روز
      امتیاز کاربر: 3766 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,995 کلمه

      سلام .

      گام ۷۳ : قدرت ذهن خود را تخریب نکنیم 

      این عبارت خیلی توجهم رو جلب کرد که به سایر موجودات هم الهام میشه و تفاوت ما و اونها اینه که اونها تابع خدای وجودشونند و به الهاماتشون عمل می کنند . هیچ درختی رشدش رو به خاطر درخت دیگه متوقف نمی کنه . یه حیوان به خاطر یه حیوان دیگه جونش رو به خطر نمیندازه . هر کسی فقط به خودش توجه میکنه و پیروی از الهامات وجود خودش . 

      پس اگه منم میخوام طبق الهامات خودم حرکت کنم و کاری رو انجام بدم که دل خودم میخواد و بهم احساس آرامش میده زندگی خودم هست . یعنی ببینید از کوچیکی چقدر توی سر ما کردن که آدم باید به فکر دیگران باشه . انسانی که خودخواهه به هیچ جا نمیرسه . فرعون اگه شکست خورد به خاطر فرعونیت و خودخواهیهاش بود . یعنی همه رو قضاوت کردیم برای اینکه الگویی خلاف جهت طبیعت به خودمون بدیم . غافل از اینکه اینا همه الگوی اشتباه بود . 

      اصلا وقتی می خوایم به فکر خودمون باشیم حس عذاب وجدان می کنیم .  یعنی تا این حد این فرمول قویه و تبدیل شده به یک درخت سنگین که اگه مطابقش عمل نکنیم عذاب وجدان می گیریم . اما حالا در این بخش متوجه شدیم این یک الگوی اشتباه و خلاف آفرینش هست . ما باید امور دیگران رو به خودشون واگذار کنیم . همه خدا دارن . اگه بتونیم واقعا همین یه فرمول رو همیشه در زندگی به کار ببریم به کلی از اهدافمون می رسیم . 

      مثلا خود من ۷ ساله زندگیم رو علاف بچه ای کردم که نیست . کارم رو کنار گذاشتم دیگه ادامه تحصیل ندادم و تمام  فکرمو گذاشتم روی بچه ای که اصلا اومدنش دست من نیست . من فقط میتونم درخواستشو بدم که بارها دادم و اینکه اون بیاد یا نه کاملا مطابق خواست خودشه که نعمت وجود را بپذیره یا نه . من باید فکر برنامه های خودم باشم . فکر لذت بردن بیشتر از زندگیم . البته سه سال اخیر کلا روند زندگیم رو خیلی بهتر ساختم ولی خب هنوزم گوشه ی زیادی از ذهنم رو به بچه ای که نیست و نیومده اختصاص دادم . کاش به خود بچه اختصاص داده بودم . به نبودن بچه اختصاص دادم . همین گوشه کلی از انرژی های منو تحلیل میبره  و نه تنها همین کار خودش مانعی شده برای ورود بچه به زندگیم بلکه مانعی شده برای پرداخت من به سایر امورات زندگیم . 

      من دوست دارم سرکار برم . 

      دوست دارم ادامه تحصیل بدم .

      دوست دارم مقاله بنویسم .

      دوست دارم پیاده روی کنم .

      دوست دارم خیلی کارها انجام بدم اما اینا در حد دوست داشتنه و وقتی میخواد به عمل تبدیل بشه خودم بر سر راهم مانع تراشی می کنم . مثلا می گم سخته . نمیتونم از پسش بربیام . 

      تازه من باز با کنترل ورودیهام خیلی تونستم ذهنم رو از درگیر شدن با زندگی سایر افراد حفظ کنم اما امروز فهمیدم حتی علاف کردن زندگیم به خاطر بچه ای که ۷ ساله خودم رو درگیر نبودنش کردم کار اشتباهیه . 

      بچه دار شدن یه واکنشه . وقتی واکنش تو بچه دار نشدنه یعنی ورودیهات هنوز احساس بچه دار نشدنه . تو باید ذهنت رو از این ورودیها پاک کنی . 

      بارها به خودم میگم به نبودن بچه فکر نکن ولی خلاء بچه در زندگیم نمیزاره بهش فکر نکنم . اما میتونم با کارهای دیگه این خلاء رو پر کنم . رسیدن به سایر علاقمندیهام و عمل کردن به الهاماتم و برداشتن موانعی که منو از عمل کردن باز میداره خیلی می تونه  بهم کمک کنه تا من ادامه ی زندگیم رو برای خودم بزارم . اینجوری خود همون بچه هم خیلی راحتتر وارد زندگیم میشه . میدونم حتی زمانی وارد زندگیم میشه که من کلا این موضوع رو فراموش کردم و دیگه منتظرش نیستم . من باید اراده ام رو در اراده ی الهی غرق کنم و توکل کنم تا خدا کار بچه دار شدنم رو انجام بده و خودم برم و به سایر علاقمندیهام بپردازم و انرژیمو برای خودم بزارم . الحمدلله این الگو رو برای دیگران خیلی خوب اجرا میکنم . چون این موضوع با باور کنترل ورودیها خیلی در ارتباطه و من چون در کنترل ورودیها خیلی دارم دقت می کنم که ورودیهایی به خودم بدم که حالم رو خوب می کنه قطعا در اجرا کردن این الگوی ذهنی که قدرت ذهن خودم رو تخریب نکنم و اون رو به دیگران اختصاص ندم و ذهنم رو به خاطر اموری که به من مربوط نیست مشغول نکنم خیلی خوب میتونم عمل کنم . اما خب من از این فایل واقعا فهمیدم حتی موضوع به دنیا اومدن بچه هم به من مربوط نیست . من فقط درخواستشو میدم بقیه اش دیگه با من نیست . و منم که ایمان دارم به محض درخواست اجابت میشه و اگه تا حالا به دستم نرسیده چون مانع دارم . خودم مانع هستم و دقیقا موضوع امروز هم یکی از همین موانع هست که من امروز با گوش دادن به این فایل و متن متوجهش شدم . 

      ما اگه قدرت ذهن خودمون رو تخریب نکنیم تمام قدرت ذهن ما صرف پرداختن به امور خودمون میشه و  باور کنید تنها خواسته ای که من خیلی دلم میخواد و خیلی قشنگ بدون هیچ مانعی میتونم در مسیرش حرکت کنم همین کسب آگاهی هست . وقتی به آگاهی جدید میرسم وجودم غرق شادی میشه . 

      چقدر این عبارات حال دل منو جا آورد : 

      ✔تغییر کردن همان ساکت کردن نجوای شیطان و گوش دادن به الهامات الهی است.

      ✔عبادت کردن، عمل کردن به الهامات الهی و لذت بردن از نتیجه آن و سپاسگزار بودن برای وجود خدایی است که از رگ گردن نزدیک تر است.

      ✔سپاسگزار بودن یعنی درک کردن نیرو و قدتی است که خداوند در وجود ما برای خلق زندگیمان قرار داده است.

      هر سه ی این جملات فرمول ذهنی صحیح هست . فرمول عملی که وقتی از این سه فرمول در زندگی روزمره استفاده میکنیم میتونیم کلی تغییرات وارد زندگیمون کنیم . 

      تغییر کردن یعنی سکوت دادن به نجوای شیطان و پیروی از الهام الهی . 

      شیطان هم چیز عجیب و غریبی نیست . همان عادات گذشته ی ما هستند که زمانی حالمون رو خوب می کردند ما تا زمانیکه میخواستیم و در اون مسیر بودیم اون نجواها شیطان نبودن به نوعی الهام در اون مسیر بودن . طبق این آیه فالهمها فجورها و تقواها . 

      اما از یه جایی به بعد که ما خواستیم تغییر کنیم و به هدف دیگری برسیم حالا اون عادات قبلی میان و ما باید بتونیم این حالت رو تشخیص بدیم که این دستور ذهنی از عادات گذشته ای میاد که خودمون ساختیم . شیطان اصلا عجیب و غریب نیست . خودمون ساختیمش و اتفاقا تا زمانیکه در مسیر قبلی بودیم اصلا متوجه نمیشدیم که اشتباهه . ولی الان که وارد مسیر جدید شدیم فهمیدیم ما نمیخوایم طبق نجوای اون حرکت کنیم بلکه میخوایم طبق راهی خرکت کنیم که مارو شاد می کنه . ما دیگه غمگین بودن رودوست نداریم ولی واقعا یه زمانهایی خودمون دوست داریم غمگین باشیم که نجوای شیطان رو انتخاب می کنیم . 

      حالا واسه تغییر قدم اول اینه که ما بخوایم و شاد باشیم . حالا وقتی ما واقعا بخوایم و شاد باشیم  حتی همون شیطانی که می اومد و بهمون پیشنهادات غمگین کننده الهام میکرد همون باهامون همراه میشه . اسلم النفس یعنی همین . در مورد حضرت محمد میگن که ایشون شیطانش رو مسلمان کرده بود . دقیقا همین معنارو میده . وقتی در راهمون ثابت قدم باشیم همون شیطانی که میاد و مارو دوباره به سمت غم و اندوه و فقر هدایت می کنه دیگه نمیاد . میره . چون میبینه ما واقعا میخوایم که تغییر کنیم دیگه کاری به کارمون نداره و برعکس بهمون در مسیر کمک هم می کنه . شاید برای عده ای هنوزم جای تعجب باشه که چطور شیطانی که همواره گفتن دشمن ماست میشه دوست ما . ولی این آیه قرآنه سوره سباء آیه ۲۱ 
      وَمَا کَانَ لَهُ عَلَیْهِم مِّن سُلْطَانٍ إِلَّا لِنَعْلَمَ مَن یُؤْمِنُ بِالْآخِرَةِ مِمَّنْ هُوَ مِنْهَا فِى شَکٍّ وَرَبُّکَ عَلَى‏ کُلِ‏ّ شَىْ‏ءٍ حَفِیظٌ

      ترجمه
      و ابلیس هیچ گونه تسلّط و غلبه ‏اى بر آنان نداشت. (کار او تنها وسوسه است) تا معلوم کنیم کسى را که به آخرت ایمان دارد (و در برابر وسوسه‏ هاى او مقاومت مى‏ کند) از کسى که نسبت به آخرت در تردید است، و پروردگارت بر همه چیز نگهبان است.

      آخرت هم دقیقا عالم غیب هست عالم درون . یعنی ایمان به همین راهی که ما داریم . 

      یا در ایه دیگه سوره حجر آیه ۳۹ و ۴۰ میفرماید : 

      قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَلَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿۳۹﴾

      گفت پروردگارا به سبب آنكه مرا گمراه ساختى من [هم گناهانشان را] در زمين برايشان مى ‏آرايم و همه را گمراه خواهم ساخت (۳۹)

      إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ ﴿۴۰﴾

      مگر بندگان خالص تو از ميان آنان را (۴۰)
      همین شیطانی که خداوند بهمون فرموده که از شرش به من پناه بیارید همون شیطان در این آیه ۴۰ میگه من با بندگان خالص شده  کاری ندارم . شیطان اومده که ما در راهمون به خلوص برسیم . در درخواستمون به خلوص برسیم و اتفاقا در خواسته هایی که میبینیم بلافاصله اجابت میشه دقیقا به خاطر همین خلوص هست . جایی که اخلاص و یگانگی هست شیطان نیست . جایی که یقین هست شیطان نیست . اما جایی که تردید هست شیطان هم نجواهاش وجود داره . به نظر من حتی اونم برای هدایت انسانه تا انسان به یقین برسه . وقتی ما در مورد خواسته ای در مقام یقین قرار بگیریم اون خواسته بی کم و کاست و در کمترین زمان ممکن اجابت میشه و وقتی من دقت می کنم میبینم تنها خواسته ی من که هنوز اجابت نشده فقط بچه دار شدنه اونم به این خاطره که من توجهم به نبودن بچه است و گیر دادم به این نتیجه . در این مورد اراده ام رو محو اراده ی الهی نکردم . در این مورد در مدار یقین نیستم . هنوزم روی باورهای قدیمیم هستم . البته خیلی بهتر از قبل هستما ولی هنوز در مدار اجابت خودم رو قرار ندادم و هنوز در مدار اجابت نبودن بچه هستم . یعنی درخواست نبودن بچه هنوز در ذهن من قویتره باز اونم به خاطر اطلاعات اشتباهیه که هنوزم دارم به خودم میدم و یکی از اونها کانون توجه منه  هنوز در مدار نبودن بچه هستم و امروز بیشتر یقین پیدا کردم که تا مدار ذهنیم رو از این دغدغه خارج نکنم و رها نکنم و در مدار یقین و توکل تثبیت نشم نتیجه همانست که بود . من باید عادات گذشته ی خودم رو از زیر و بن تعییر بدم و در مورد خواسته ام و اجابتش به یقین برسم . من تعهد میکنم که به این شیوه عمل کنم و تمرکزم رو از هر آنچه انرژی ذهن منو تحلیل میبره و کم میکنه بردارم و به جاش فقط روی آموزشها و سایر علاقمندیهام تمرکز کنم . البته فعلا بیشترین علاقمندیم فقط همین مرور سایت هست و گوش دادن و نوشتن هست . درس خوندن و سرکار رفتن رو فعلا به مدار یقین نرسیدم چون باز تمرکزم رو از این راه 

      برمیدارن . مگر کاری باشه که منو از مدار تناسب خارج نکنه . 

      ✔عبادت کردن، عمل کردن به الهامات الهی و لذت بردن از نتیجه آن و سپاسگزار بودن برای وجود خدایی است که از رگ گردن نزدیک تر است.

      بله معنی دقیق عبادت کردن دقیقا همین هست . عبادت عمل کردن به الهامات الهیه . مسلمان بودن دقیقا یعنی همین . یعنی تسلیم بودن بر الهامات الهی و عباد الله کسانی هستند که به ندای الهی وجودشون لبیک می گن . واقعا که اگر کسی معنای اصلی دین رو درک کنه چقدر اون رو در جهت کل آفرینش میبینه . 

      ✔سپاسگزار بودن یعنی درک کردن نیرو و قدتی است که خداوند در وجود ما برای خلق زندگیمان قرار داده است.

      به به این جمله رو من واقعا در خودم حس میکنم . من از درک کردن خیلی لذت میبرم  و هر چقدر بیشتر درک میکنم احساسم بهتر میشه و سپاسگذاری دقیقا یعنی رسیدن به حال خوب و بهترین زمانهایی که من واقعا حالم خوبه زمانیه که درک میکنم . پس من همواره سپاسگزارم . چون همواره داره درکم بیشتر و بیشتر میشه و لذتم هم بیشتر میشه .

      خدایا سپاسگزارتم . 

      استاد ازتون ممنونم .

      فاطمه ممنونتم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 44 از 9 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار FARIDEH. T
      1400/03/21 13:44
      مدت عضویت: 1267 روز
      امتیاز کاربر: 4883 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 894 کلمه

      با سلام حضور محترم استاد عزیز وهمراهان گرامی،

      چقدر از شنیدن این صحبت‌ها به وجد اومدم و ممنون از شما استاد عزیز که به اینچنین درایتی دست پیدا کردید تبریک میگم واقعا به شما،

      من سالهایی را در زندگیم بیاد می آورم که همیشه نگران بودم ،نگران بچه ،همسر ،خانه ،زندگی ،خانواده  ، اطرافیان گرفتاریها شون وووووو تنها نگران کسی که نبودم خودم بود انگار منی وجود نداشت اصلا خودم را نمی دیدم ،وحاصل آنهمه نگرانی ،فایده ای هم نداشت وانگار فکر می کردم خداوند منو مسئول همه کرده ومن وظیفه دارم که حواسم به امور همه واطرافیان واعم از شوهر وبچه باشد که خوب من تنها نبودم که اینگونه فکر می کردم ویا عمل می کردم، ولی درنهایت هیچکدام از این نگرانی‌ها نه تنها فایده ای نداشت بلکه روح وذهن مرا در گیر کرده بود وغافل از این بودم که خدایی که مارا آفریده گرداننده همه هستی ومحصولات روی زمین است! پس من عددی نیستم در برابر اینهمه عظمت وحکومت واراده او ،به قول استادی می گفت که هرکی هرکجا هست در جای درستش قرار گرفته ،انسانها بخصوص در هر موقعیت وضعی هستند خودشون خالق اون موقعیت وشرایط می باشند واین حرف کاملا صحیح می باشد ومن کاملا به آن ایمان دارم ،این واژه نگرانی در اصل خیلی زندگی همه مارا تحت الشعاع خودش قرارداد ه وهنوز هم افراد همان ره صدساله را می روند ،من از زمانی که به خودم آمدم ودیدم رفته رفته همسرم وفرزندان در پی زندگی خودشون هستند به خودم گفتم خوب برای خودت چیکار کردی،به کجا رسیدی ؟ تاج طلایی اینهمه فداکاری را به سرت زدند ،حالا که تنها شدی کسی هست به داد ت برسه ،اره فرزندانم دوستم داشتند اما در حد یک دلتنگی! ولی به خودم گفتم ،به قول معروف ،کس ندارد پشت من ،جز ناخن انگشت من! دست بر زانو گذاشتم حالا دیگه می خوام برای خودم زندگی کنم ،کمی دیر بود ولی بهر حال ،ماهی را هر موقع از آب بگیری تازه است ،به دنبال آرزوهام رفتم به خودم فکر کردم وگفتم حالا چی حالتو خوب می کنه؟ چیکار می خوای برای خودت بکنی،واز همان زمان حال دل من خوب شد وبه تمام آن آرزوهایی که داشتم رسیدم ،

      بدنیست یک داستانی را اینجا تعریف کنم برای دوستان، یادمه در جایی خانمی نامه ای نوشته بود به یک استاد معرفت ومضمون نامه این بود که من زنی هستم با چهار فرزند وهمسرش، من درطول زندگیم تمام وقت وانرژی را برای شوهر وفرزندان گذاشتم وخودم را نادیده گرفتم هیچ آرزویی برای خودم نداشتم وتمام هدف ومقصودم فرزندانم بود وبه مرور که فرزندانم بزرگ شدند به من بی احترامی می کنند ،به من اهمیت نمی دهند فکر زندگی خودشون هستند وانگار منو دوست ندارند ،حالا سوال من اینست که آیا جواب مادری که به فکر خودش نبوده واینهمه فداکاری کرده این است که هم همسرش وفرزندانش کوچکترین اهمیتی به من  ندهند ،شما به من جواب بدهید! 

      در جواب این خانم ،آن استاد معرفت خیلی صریح وراحت سر سطر بزگ نوشته بود،:

      شما خیلی  بیجا کردید که اینهمه فداکاری کردید!! زمانیکه توخودت را دوست نداشتی واحترامی برای خودت قائل نبودی ،چگونه توقع داشتی که دیگران تورا دوست داشته باشند وبه شما ا حترام بگذارند ؟؟ وقتی شما برای خودت آرزویی نداشتی تو خودت را لایق آرزویی نمی دانستی ! ودوستان این یک حقیقت است در اصل احترام به خود سبب می شود که دیگران هم همان چیزی بشوند که تومی خواهی متاسفانه آموزش‌هایی که ما از بزرگترهایمان گرفتیم همش اشتباه بوده یادمه ،مادرم همیشه به ما می گفت سنگ زیرین آسیاب باش وما یادگرفته بودیم هرکی هر رفتاری را که می خواهد باما بکند وما هیچ اعتراضی نکنیم ! از وقتیکه خودم را باور کردم وعاشق خودم شدم وبه خودم احترام گذاشتم همه چیز عوض شد همه هم با اینکه باخیلی از کارهای من مخالف بودند مثلا خواهرم می گفت به من توچطور راضی شدی که فرزندانت را در سن بیست سالگی از خودت جدا کنی وبه غربت بفرستی ،عجب سنگدلی هستی ،ومن درجواب به آنها می گفتم ،بچه ها باید روی پای خودشون بایستند وساخت شوند ،تاکی من باید خدمات بدهم وبرای همین فرزندانم هم کار کردند وهم تحصیلات عالیه کردند وهم ازدواجهای بی نظیری کردند وهم مرا خیلی دوست دارند وهمگیشان خیلی هم برای من احترام قائلند ، وبه قول استاد ،ما فقط مسئول زندگی خودمان هستیم یکبار به دنیا آمدیم ویک روزی هم از این دنیا می رویم ،اگر باور داریم که پدر آسمانی هست پس من چه می توانم بکنم ،پدر آسمانی همچون آن پدری است که به فرزندش می گوید : فرزندم ،من حواسم به همه چیز هست ،تو برو بازیت را بکن وما به این دنیا آمدیم که به خودمان خوش بگذرد وپی بازی خودمان باشیم اگر باور کنیم که پدر هست! 

      من در این دوره بی نظیر تمام حواسم وتمرکزم بر روی ذهنم قرار دادم وبه همین علت هرروز خبرها واتفاقات عالی از هر نظر در زندگیم جاریست چون آموختم از هر بند ووابستگی وقتی رها باشی ،بی شک به سعادت همیشگی می رسی ،منظورم این نیست که کاری نیکی انجام ندهم، که اگر در هرروز ی از زندگیم کار نیکی هرچند کوچک  چه کلامی وچه خدماتی انجام ندهم آن روزم روز نیست ،ولی یاد گرفتم بجای نگرانی وتشویش خدارا همیشه سپاسگزاری کنم تا حال خودم را اول خوب کنم تا حال دیگران را هم بتوانم خوب کنم وانرژیهای خوب بتوانم به دیگران بدهم واین راز سعادت وموفقیت همیشگی است .مثل استاد مهربون که چقدر هرروز به ما انرژی‌های خوب می دهد.

      در پناه خدا شادوموفق باشید

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 29 از 6 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/01/25 21:17
      مدت عضویت: 1656 روز
      امتیاز کاربر: 28201 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,388 کلمه

      آدمها از این توانایی ذهنشون خبر ندارن و مخربت ترین کار ها رو بدون آگاهی   برای تضعیف شدن این ذهن انجام میدن .

       آدمها آگاهی از قدرت ذهن ندارن و به راحتی با تمرکز کرن و توجه کردن به موضوعاتی که مربوط به خودشون  نیست قدرت ذهن رو تخریب  میکنن .

      در اون همه سالها توجه کردن به اوضاع اقتصادی و سیاسی و پیگیری کردن  مشکلات دیگران و …. همه داره از قدرت ذهن شما کم میکنه و این ذهن یک عضو مثل دست و یا پای  شما هست اما متافیزیکی و از اون نمیتونیم برای دیگران استفاده کنیم.

      مثلا خیلیها میگن من نگران مادرم هستم تو این سن خیلی تنها هست و بخشی از ذهنش اختصاص داده شده به مادرش و یا بخشی اختصاص داده شده به آینده ی فرزندانش و بخش دیگرش اختصاص داره به قسط و وام و بخش دیگر از ذهنش اختصاص داره به اوضاع اقتصادی کشور و توجه کردن به تک تک این موضوعات قدرت ذهن شما رو تحلیل میکنه اما من باید ار این ذهن فقط برای خودم استفاده کنیم 

      و خیلی وقتها دوستان میگن چرا فلانی  با من شروع کرده و اون  کلی نتیجه گرفته و لی  من نگرفتم  استاد هم میگه من نمیدونم  داخل ذهن شما چه خبر هست ؟

      اگر ذهن رو به صد قسمت تقسیم کنیم و ده در صد  ذهنت رو به مادرت  اختصاص بدی و ده در صد  اون رو به همسرت و ده در صد گرونی و  حالا چقدر فضای خالی  برای خودت میمونه؟؟ خیلی کم پس از این هست که نتایج فرق میکنه  ذهن ما نمیتونه برای دیگری کاری کنه پس من نمیتونم برای دیگری کاری کنم ولی وقتی ذهنم رو معطوف میکنم به مسایل دیگران دیگه برای خودم هم ذهنم کمکم نمیکنه و قدرت ذهن تحلیل میره و معمولا برای ما مسایل دیگران مهمتر هستن مثلا :  چرا فلانی در اون وضعیت هست  و یا … و به اینها وجدان میگیم و میگیم  بنی ادم اعضای یگدیگرن و همیشه سعی میکنیم به دیگران کمک کنیم اما تمام اینها داره ذهن ما  رو تحلیل میبره اگر داری تلاش میکنی ذهنت رو به کار بگیری اما موفق نمیشی ببین چه موضوعاتی در ذهن تو هست که هر روز بهشون توجه میکنی و نگران هستی 

      برای ذهن ما اصلا تعریف نشده چون مادرم هست باید کاری کنم و یا پدرم هست و …. برای اون تعریف نشده هست و ذهن فقط تو رو میشناسه و تو با این کار داری ذهنت رو تحلیل میبری  فکر میکنی اینا کار ثواب هست اینا عاقبت به خیری هست  و اما خیلی وقتا دیدیم کسی و یا خودمون وقتمون رو صرف کسی کردیم اما دیدیم خوب  جوابی  اون طرف به ما میده   و ضربه میخوریم و مثلا میبینیم مادری تمام زندگیش رو صرف فرزندانش میکنه و میگه مادر نمونه اینطور هست اما میبینه در آینده همان فرزندان براش اونجوری نمیکنن و عصبانی میشه پس اگر عزم تغییر کردن داری در هر جنبه از زندگیت باید بتونی این قصیه رو جمع و جور کنی و این شجاعت رو داشته باشی و حواست به خودت باشه و خداوند بارها در قران به پیامبر  گفته : تو مسول و سرپرست مردم نیستی  و هیچ کس مسول هیچ کس نیست هر کس مسول خودش  هست  عمل  خودت نتیجه  برای خودت هست  هر کس بار اعمال خودش رو به دوش میکشه اما ما داریم به تمام موضوعای اطراف توجه میکنیم .

      حالا اگر به جای این کار تمام حواست رو بزار ی روی خودت و مسول خودت  باشی  عالی هست و حالا اگر تونستی برای کسی کار بکنی  خوب بکن و لی بدون اینکه از تو انرژی  بگیره و اولین نتیجه اش آرامش  و حال خوب برای خودت هست پس تو جه ات رو از اطرافیان و پیرامونت بردار و  بزار روی خودت 

       و بگو من یک بار به این  دنیا میام و درمورد زندگی خودم از من سوال میپرسن و بعدا  اگر رفتی اون دنیا بهت گفتن چرا زندگیت اینطور بود؟؟؟ و تو بگی به خاطر دوستم بود حسن هست که فلان مشکل رو داشت  اونها میخندن  و میگن تو فقط مسول خودتی و نمیتونی جا پای خدا بزاری و تمام تمرکزت رو بردار 

      پس تمام گامها و پازلهای لاغری  رو با توجه به دیگران خراب میکنی پس بر خودت و مسال خودت تمرکر کن 

      ر ولی وقتی   تمرکز  از روی خودت برداشته میشه و توحه ات میره روی اطرافیان اولین چیز انرژی و احساس تو میاد پایین و تحلیل میره و میفهمی داری اشتباه میکنی و داری تحلیل میری  و میگی  فقط من مسول زندکی خودم هستم و پاسخگوی زندگی خودم خو اهم بودو تمام تمرکزم رو میزارم روی  زندگی خودم و همه چیز درست میشه 

      سخته به همه نه بگی و بگی من میخوام برای خودم زندگی کنم  ولی وقتی از این قدرت استفاده کنی و قوی و   تو انمند بشی  اون موقع میتونی به دیگران  هم کمک  کنی پس  تا ضعیف هستی  کمک نکن  و  اول خودت رو قوی کن 

      من نمیتونم به هیچ کس کمک کنم 

      ( برای ما که یک عمر بهمون چیز دیگه ای گفتن پدیرفتن سخت هست تا حدودی اما من پدیرفتم و حالا باید بتونم عمل کنم به هر انچه که میشنوم در این راه باید بتونم عمل کنم تا موفق بشم  و اما من که در مسیر تغییرم با تمام وجودم دارم  سعی میکنم به آموزشها عمل کنم و چقدر از نظر دیگران سنگ دل و بی رحم و آدم خود خواهی به نظر میام یا اینکه به من میگن تو که از همه ی اطرافت بی خبری دنیا رو آب ببره تو رو خواب میبره و به حالت تمسخر امیزی من رو عیب میکنن ولی من آگاهم و مطمعنم این راه درسته و در دلم میگم حالا شمایی که مدتها به دنبال اخبار و حوادث و اتفاقات و  …..بودین مگه چی کار کردین ؟چی شد زندگی شما چه فرقی کرد ه ؟؟ بجز اعصاب خورد و دلی ناآرام و کلی استرس و عصبانیت و کینه و نفرت و مریضی روحی و جسمی و ….چی به شما رسیده و من حداقلش اگر به هیچ دست آورد خاص مالی نرسم ولی آرامش و حال خوب و شادی درونی و  سلامتی کامل روحی و جسمی …. رودارم که خودش یک دنیا می ارزه 

      پس  ذهن من یه ابزار کاملا شخصی برای خودم  هست که میتونم از اون برای خلق خواسته هام یا ناخواسته هام استفاده کنم فقط باید اگاهانه عمل کنم و راه استفاده از اون رو بدونم تا به خواسته هام برسم و  زندگی موفقی  رو داشته باشم .

      و خداوند این قدرت و ابزار رو فقط به ما انسانها داده و در هیچ جاندار دیگری ما این ذهن رو نمیبینیم و از این بقیه خلایق خداوند بدون دخالت شیطان  و گراه شدن دارن زندگی میکنن و وظایف خودشون رو به خوبی انجام میدن  ولی در ذهن ما شیطان وجود داره که ما رومنحرف  می کنه و نمیزاره ما به خوشبختی برسیم ولی با ایمان و توکل قوی  ما میتونیم شیطان رو شکست بدیم و  گمراه نشیم و در راه درست الهی قدم برداریم .

      پس من با ذهن خودم اول  خودم و  زندگی خودم   رو اونجوری که دوست دارم خلق میکنم و  در وضع خوب و عالی که قرار گرفتم بعد  هر وقت  خواستم با عشق به دیگری هم کمک میکنم   .

      من باید قبول کنم با کمکم ها ی مالیم  نمیتونم زندگی هیچ کس رو تغییر بدم  از سمت فقر به ثروت و یا  من نمیتونم با حرفها م  زندگی هیچ  فردی رو تغییر بدم مگر اون شخص خودش بخواهد من قدرت تغییر هیچ کس رو ندارم  اگر ما آدمها این رو متوجه بشیم خیلی عالی هست من الان دارم با این دید زندگی میکنم حتی برای فرزندم با همین دید دارم  اون رو بزرگ میکنم که هر کس خدای خودش رو داره و من نمیتونم جای خدا برای هیچ کس باشم و خداوند حامی و هدایتگر و راهنمای همه ی ما هست به شرطی که به اون نزدیک بشیم و اون رو تنها قدرت جهان در نظر بگیرم و با باورهای توحیدی قوی زندگی کنیم و یا اینکه میشه  گمراه بشیم با  شریک قایل  شدن برای خدا و یا دلسوزی و ترحم کردن  و یا اینکه قدرت رو از خدا بگیریم و از  افراد و شرایط دور برمون توقع و انتظار خدایی کردن برای خودمون داشته باشیم  و … که قطعا گمراه میشیم و به بن بست میخوریم .

      پس از این نعمت خداوند درست استفاده میکنم و میگم  ذهن من مال خودم هست و خرج خودم میکنم و فقط به مسایل و زندگی خودم فکر میکنم و به دنبال بهترینا برای خودم هستم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم