قَتل یا کُشتن گونه‌ای آدم‌کشی است که در آن کشتن انسان بدون حکم قانونی روی داده باشد. اتفاقی که ظاهرا فقط عده کمی از انسانها به آن مبتلا می شوند اما در واقعیت اینگونه نیست و بیشتر انسانها در زمان حیات خود بارها مرتکب قتل می شوند.
قاتل می‌تواند انگیزه‌های مختلفی داشته باشد: خشم، حسادت، انتقام و … جرم قتل بیش از سایر جرم‌ها سروصدا دارد و خبر آن بیشتر وقت‌ها منتشر می‌شود.
پیشینه قتل
پیشینه قتل بسیار طولانی است و از بدو تشکیل گروه انسانی وجود داشته است. برپایه کتاب‌های مقدس دین‌های ابراهیمی، اولین قتل مربوط به دو برادر هابیل و قابیل است. قتل هابیل یکی از پسرهای آدم و حوا، توسط برادرش قابیل اولین قتل نام برده در تاریخ بشر است.
انواع قتل
کشورهای مختلف در جهان هر کدام قانون های متفاوتی برای کیفر مجرمی که قتل انجام داده است وضع کرده اند.
در کشور ایران قتل به سه درجه تقسیم می‌شود:
- مباشرت در قتل: شخصی که قتل انجام داده است.
- مشارکت در قتل: شخصی که در صحنه جرم حضور داشته و قاتل را در قتل یاری رسانده است.
- معاونت در قتل: شخصی که در صحنه جرم حضور نداشته اما کار قاتل را هموار ساخته است.
اما نوعی دیگر از قتل وجود دارد که در قانون برای قاتل کیفر و جرمی درنظر گرفته نشده است و آن خودکشی است. چون در این عمل قاتل و مقتول یک نفر هستند و پرونده قتل با اقدام به خودکشی باز و بلافاصله بعد از کشته شدن مقتول بسته می شود.
قاتل زنده
نوعی دیگر از قتل وجود دارد که در قانون هیچ کشوری برای آن جرم یا کیفری در نظر گرفته نشده است.
نوعی از قتل که در آن نه اثری از مقتول باقی می ماند و نه قاتل شناسایی می شود.
نوعی از قتل که هر روز به شکل های مختلفی در اطراف ما در حال رخ دادن است بدون اینکه هیچ فردی متوجه آن شود.
قطعا شما هر روز بارها شاهد این گونه از قتل و کشته شدن هستید اما هرگز آن را فریاد نمی زنید یا نسبت به آن واکنشی نشان نمی دهید.
قاتل خودت نباش
هر انسانی می تواند هر روز و به دفعات قاتل خودش باشد بدون اینکه کسی متوجه این گونه از خودکشی شود.
در این نوع از قتل انسان ها به سادگی اقدام به کشتن فرد یا افراد مخاطب خود می کنند بدون اینکه احساس عذاب وجدان یا تحت تعقیب قانون قرار بگیرند.
در این گونه از قتل هرچقدر افرادی که اقدام به کشتن آنها می کنید به شما نزدیک تر باشند یا رابطه احساسی عمیق تری با آنها داشته باشید روند قتل ساده تر در عین حال خشونت آمیزتر صورت می گیرد.
والدین به راحتی فرزندان خود را می کشند بدون اینکه احساس عذاب وجدان یا ترس از لو رفتن و گرفتار قانون شدن داشته باشند.
مردان و زنان به راحتی همسران خود را به قتل می رسانند بدون اینکه اثری از قاتل یا مقتول باقی بماند.
افراد به راحتی دوستان و نزدیکان خود را به قتل می رسانند بدون اینکه کسی متوجه عمل آنها شود.
رسانه ها و دولت ها در در لحظه از شبانه روز اقدام به کشتن هموطنان خود می کنند بدون اینکه سر و صدایی بلند شود.
جالب اینکه همه از این نوع قتل حمایت می کنند و آن را لازم و ضروری برای ادامه حیات می دانند درحالی که با اقدام به این قتل انسان های زنده همچون مردگان متحرک به حیات خود ادامه می دهند بدون اینکه نسبت به زندگی و زنده بودن خود احساسی داشته باشند.
قاتلان این نوع از کشتار جمعی آزاده و بدون محدودیت و نگرانی به زندگی خود ادامه می دهند و وارد هر مکان و جمعی می شوند و اقدام به کشتار جمعی می کنند.
برای تغییر زندگی لازم و بلکه ضرروی است که با این نوع از قتل و قاتلان آن آشنا شوید و همت کنید تا جز این گروه از قاتلان بشریت نباشید.
قاتل خودت نباش تلنگری برای نجات خود و بشریت از مرگ خاموش است.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
Rating 4.44 from 73 votes
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام بر استاد عزیزو‌دوستان خوبم
دوست دارم یکی یکی آدمها رو ببینم و‌دعوتشون کنم به اینجا. به سرزمین خوبی ها.هربار که اتفاقی برام‌میوفته و مدت کوتاهی دور میشم از شما تموم‌اون مدت دلم پر میکشه براتون.برای حرف های شیرینی که هیچ جای دیگه نمیشه شنید.استاد من دیگه اون آدم قدیم نیستم.اگه بودم و مثل دیشب که رییسم زنگ زد و نکته ای رو تذکر داد باز بهم میریختم که کی چغولی منو کرده. کی زنگزده و پشتم حرف الکی زده ولی بخدا فقط در حد همون لحظه فکری شدم. بعد بلافاصله بخودم اومدم و گفتم هر کس مس،ول حال خوش خودشه.این جمله شما تو یکی از فایلاتونه. یعنی نمیدونین با این‌جمله منه نازک نارنجی که سریع ناراحت میشدم چقد خودمو کنترل میکردم.همسرم یه چیزی میگفت که من دلخور میشدم سریع میگفتم من مس،ول حال خوب خودمم. هیچوقت شوهرت حال تو رو نمیفهمه. این تویی که باید یه کاری برای خودت بکنی و چقد آروم میشدم.من تغییر کردم استاد. یه تغییر مثبت….با اینکه نتیجه جسمیه زیادی نگرفتم ولی چون حالم اینجا خوبه همیشه اینجام.تغییر کردما .منی که اعتقاد داشتم هر ماه دو کیلوچاقتر میشم و رکورد اخرم ده کیلو تو شش ماه بود الان مدت هاست شاید دو ساله همین وزن ثابتم.البته خوب که پیش میرم میفهمم لباسام گشاد میشن و همه بهم میگن جمع و جور شدی.بعد یه چیزی میشه لیز میخورم دقیقا اندازه قبل میشم. میدونم کار شیطانه ذهنمه.این تعریف بقیه مثل همون وزن کردنه ترازو برای من میمونه. تا تعریف میشنوم احساس میکنم از نقطه ناامن وجودم فاصله گرفتم و بجای اینکه تشویقی باشه برام باعث میشه دقتم توی رفتارم کمتر بشه و لیز میخورم. بارها تو این چند سال تو همین مرحله لیز خوردم.هر دفعه که انگار دارم درست برخورد میکنم و داره سایزم جمع میشه و ذهنم پر تصاویر لاغر و خوشگل میشه همه شروع میکنن به تعریف و من از همون پله های اول نردبون تناسب لیز میخورم میوفتم پایین.الان تو این مرحله شروع مجددم. استاد اگه واسه این مشکل مام راهنمایی داشته باشین عالیه.در مورد فضای مجازی من خودم مدتیه به این نتیجه رسیدم. مدت ها بود صبح ها با سردرد و خستگی بیدار میشدم. مینداختم گردن کم کاری تیرویید.ولی وقتی دیدم همسرمم اینجوری میشه و تو یه پیج از خود اینستا دیدم میگفت نصفه شب قبل خواب اصلا از گوشی خصوصا شبکه های مجازی برای خواب رفتن استفاده نکنین کلا اینستا رو گذاشتم کنار.حالا جالبه من شبا موقع خواب گوشی نگاه میکنم ولی فقط اینجام. اصلانم صبح ها بد بیدار نمیشم.اتفاقا هر دفعه که با آرامش خاطر و اطمینان لاغری میخوابم حرفای زیبا میشنوم و‌لبخند به لب میخوابم صبحا سر حال سرحالم.ازتون ممنونم استاد.فقط به امثال من راهنمایی بدین چجوری تو موقعیت حساس لیز نخوریم.بر میگریما ولی شروع مجدد از نظر ذهنی کمی چالش برانگیزه.نمیخوامبگم سخته چون بارها دیدم لاغری با ذهن چقددددددد آسونه.وای تو دورانی که تو مسیرم چقد ارامش دارم‌و حالم خوبه.
دستمو بگیر استاد.من هیچ جا برونیستم ولی بذار به شماها برسم