نوشته ” من می توانم ” عزیز در بخش نظرات
من مسئول یک روز خوب هستم 😊 😊
یکی از نکاتی که من خیلی دوستش دارم و از استاد یاد گرفتم این بود که مسئولیت بپذیرم. در تمام جنبه ها.
- مسئولیت چاقیم رو به عهده بگیرم
- مسئولیت تناسب اندامم رو به عهده بگیرم
- مسئولیت افکار و احساساتم رو به عهده بگیرم
و یه جورایی پشتیبانی کنم از خودم و بپذیرم که اگر فکری، احساسی، یا کاری انجام میدم خواسته ی خودم بوده و مسئولیت نتیجه هم با من خواهد بود.
من خیلی عادت داشتم میگفتم : حوصلم سررفته.
به مامانم، به خودم، به دوستام و..
فکر می‌کردم باید تفریحات زیادی داشته باشم، امکانات زیادی داشته باشم یا ازدواج کنم و در این شرایط هست که دیگه من هیچ وقت حوصله ام سر نمیره.
تا اینکه دیدم اونایی که تفریحاتی که من میخوام رو دارن، امکانات زیادی دارن هرجایی بخوان میرن، ازدواج کردن و.. هم پیش میاد که بگن حوصله شون سر رفته
برام عجیب بود که چرا با این همه چیزایی که آرزوی منه اما باعث خوشحالی این افراد نشده یا بعضی هاشون که خودشون شرایط نرمالی دارن به مشکلات اطرافشون توجه میکنند و با اونا حالشون رو بد میکنند.
یکی از دوستانم ازدواج کرد و چند وقت بعد دیدم به من پیام داده حوصلم سررفته..😳🤔😐
من الان میدونم که اگر من از درون حال خوش و خرمی داشته باشم همه چیز در نهایت به خوبی گرایش پیدا میکنه.
ممکنه مسائلی که خواسته ی من هم نیستند پیش بیاد ولی من دیگه تغییر کردم و نق نمیزنم و به جای ناشکری میگم حلش میکنم و ازش پلی برای شادی بیشتر و رشد خودم می‌سازم.
من اگر خوشبختی و رضایت از زندگیم رو در اسارت رسیدن به ثروت، ازدواج با شخص ایده آل یا.. بذارم اگر بهشون برسم هم بعد از مدتی باز خوشبختی من اسیر چیز دیگه ای میشه که باید تلاش کنم بهش برسم.
اما اگر من خودم خوشبختیم رو بسازم با افکار خوب، با احساس خوب، وقتی نعمت ها وارد زندگی من میشن به بیشتر شدن احساس من کمک میکنند و این خیلی خیلی لذت بخش تره.
پس…
من مسئول این روز خوبم هستم 😊 😊
امتیاز 4.57 از 7 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام و درود
امروز حال خوب من در این صفحه بود .
حال خوب همواره از طرف روح الهی ما در حال جاری شدن به سمت ذهن و جسم ماست .
با مطالعه ای که در علم کالبد شناسی داشتم و تا حدودی در خودم درک کردم
من یک کالبد روحی دارم که دمیده شده از خداوند است .
یک کالبد ذهنی یا فکری
یک کالبد احساسی
یک کالبد رفتاری
یک کالبد جسمی
روح و نفخه الهی همواره از طرف کالبد روحانی ما در حال تابش به ۴ کالبد دیگره . انرژی یکیست .
در سطح فکر که منطقه ی انتخاب باورهاست ما باورهایی را انتخاب کردیم که حال خوبی در ما تولید میکند و حال خوب در بدن به شکل سلامتی و تناسب اندام خود را نشان می دهد .
هر آنچه خلاف باورهای ما باشد باعث میشود در ذهن ما دوگانگی ایجاد شود و این حس دو گانگی حال خوب را مکدر می کند و در ما حس نومیدی رخوت سستی و … ایجاد می کند . در رفتار ما به شکل رفتارهای خلاف باور ما خود را نشان دهد و در جسم نیز آنچه خلاف باور ماست خود را به صورت اختلالاتی چون بیماری چاقی زشتی پیری ناتوانی نشان میدهد .
هر چقدر دایره ی باورهای ما محدودتر باشد در نتیجه اختلال در کالبدهای دیگر بیشتر خود را نشان میدهد .
تنها راه اینکه احساس ما سلامت باشد ؛ بزرگ کردن وسعت باورهامون هست .
هر چه باورهامون رو بیشتر وسعت بدیم آنچه خلاف باور ماست کمتر رخ میدهد . چون ما نسبت به همه چیز حس پذیرش داریم و کمتر دچار دوگانگی میشویم .
در نتیجه حال خوب و رفتارهای بهنجار و سلامتی و تناسب اندام بهتر در ما تداوم پیدا می کند .
اما اشخاص در انتخاب باورها آزاد هستند .
نمیتوان گسترش باورها را به همه پیشنهاد داد .
پس در نتیجه برای گسترش حال خوب کنترل ورودی و کنترل ذهن کار گشاست .
مثلا من امسال که به اردو رفته بودم به نسبت پارسال خب با افراد بیشتری می تونستم گفتگو کنم . خیلی با هم صحبت میکردیم . صحبتهایی بدون مشاجره و خیلی منطقی .
حتی در مورد تغییر افکار و احساس هم بهشون پیشنهاداتی میدادم که همون وقت براشون منطقی بود و میپذیرفتن .
خب دایره ی افرادی که با آنها بودم بیش از پارسال بود . پارسال فقط با دوستان خودم رابطه داشتم ولی امسال با افراد بیشتر . در اردوی ما کلا افراد از سن ۱۰ سالگی تا ۶۰ -۷۰ سالگی بودند و خب اختلاف نسل قطعا اختلافاتی را ایجاد می کرد . اما من خودم به شخصه در حوزه روابطم با افراد دیگه خیلی رضایت آمیز عمل می کردم .
من امسال خیلی بیشتر از پارسال تونستم لذت ببرم . چون به خوبیها توجه می کردم و نمیزاشتم ذهنم منفی بشه .
پس من مسئولیت حال خوبم رو به عهده می گرفتم و با پذیرش همه ی افراد در اون لحظاتی که با آنها بودم سعی می کردم که رفتاری متناسب با هر قشری داشته باشم .
یعنی از کودک ۱۰ ساله گرفته تا مردان ۵۰ -۶۰ ساله خب با هم صحبت میکردیم و کنار می اومدیم و لذت میبردیم .
موقع پیاده روی ها که خیلی لذت میبردم .
چون دسته جمعی پیاده میرفتیم به همه حس خوب انتقال میدادم و می گفتم اجازه ندید ذهنتون منفی بشه که زود خسته بشید .
برای بدن شما خستگی معنا نداره . او فقط دارد قدم میزند اما این ذهن شماست که مسافت رو میبینه هی می گه وای چقدر راه اومدم چقدر خسته شدم . فشار میاد بهم و … سعی کنید به توانایی بدنتون توجه کنید . اینکه در هر قدم کلی قلب پمپاژ میزنه تا خونرسانی عالی انجام بشه . بدن عرق می کنه که گرمای زیاد به بدن فشار نیاره .
به زیبایی های مسیر نگاه کنیم و لذت ببریم و خلاصه پیاده رویهای طولانی مدت داشتیم که پارسال من همه رو به زور انجام میدادم ولی امسال با لذت سپری کردم .
پارسال خیلی حالم بد بود ولی امسال بسیار لذت میبردم .
خدارو شکر که من وارد این راه شدم و تونستم امسالم رو با مدیریت ذهنم بسیار عالی سپری کنم .
و خلق اتفاقات خوب نتیجه پذیرش مسئولیت حال خوب است .
با سلام خدمت شما استاد عزیز ،
من هم امروز تصمیم گرفتم که شروع خوبی داشته باشم و با بحث نکردن با شکایت نکردن و فکر نکردن به گذشته از روز خودم به نفع احسنت استفاده کنم،
احساس خوبی رو درون خودم به وجود بیارم تا روز خوبی رو برای خودم بسازم زیرا که من مسئول یک روز خوب خودم هستم و نباید از دیگران انتظار داشته باشم
که منو راضی کنند یا حس خوبی بهم بدن،
من در طول زندگی و تجربیاتی که به دست آوردم فهمیدم که اول از همه باید خودت برای حال خوب خودم تلاش کنم و هیچ وقت احساسم رو به کسی گره نزنم و ذهنم رو بیش از اندازه درگیر حرفهای کسی نکنم که دوستش دارم یا از او انتظار دارم،
زمانی که با این سایت آشنا نشده بودم هر روز که از خواب بیدار می‌شدم من حس بدی داشتم و روی صبح صحبتم و مخاطبم دوست صمیمیم بود که به من توجه نمی‌کرد و در تفریحات خود من رو شریک نمی‌کرد همیشه فکر می‌کردم که من به تنهایی اون رو دوست دارم و اون فقط به زبان می‌آورد که من رو دوست داره و از رفتارش ناراحت بودم،
تا اینکه با این سایت خوب که آشنا شدم تازه فهمیدم که در نادانی و جهل درباره زندگی و خودم و ارزش‌های خودم بودم و سال های های زیادی رو در خواب غفلت بودم،
زیرا که همیشه از دیگران انتظار داشتم که منو خوشحال و راضی کنند از زندگی و باعث لذت من بشن و منو شاد کنند و این بدترین طرز فکر که تمام انتظار خودمون رو به جای اینکه از خداوند داشته باشیم و از او بخواهیم از دیگران انتظار داشته باشیم که برای ما کاری انجام بدهند که موجب شادی ما بشه،
اما رفته رفته و با آگاهی کسب کردن و تمرین نوشتن در سایت خوب و مفید شما من یاد گرفتم که اول از همه خودم رو دوست داشته باشم ارزش‌ها و طعم‌های زیبای زندگی خودم رو ببینم،
و با سپاسگزاری برای نعمتهای خوبم از خداوند انتظار و خواسته‌های خوبم رو با احساس خوبی بخواهم یاد گرفتم که دیگه با احساس بد راجع به کسی صحبت یا قضاوت نکنم،حتی پشت سر اون بدش رو به یک انسان دیگه نگم و آبروی اون رو نبرم،
یاد گرفتم که اول برای خودم اون کاری رو انجام بدم که باعث آرامش درونی خودم میشه و منو از زندگیم و از خودم راضی میکنه من با دیدن داشته‌هام و نعمتهای خوبم راضی هستم ،
من از گذشته خودم تا به الان خیلی تغییر کردم و از این انسانی که بهش تبدیل شدم افتخار میکنم من یاد گرفتم که وارد بحث‌های بیهوده با انسان‌هایی که آگاهی ذهنی شان با من یکی نیست نشم ،من یاد گرفتم با همزمانی رفتارها و اتفاقهای خوب رو دنبال کنم و خودم رو در شرایط دلخواه خودم یعنی داشتن احساس خوب و شادی درونی قرار بدم،
من یاد گرفتم که برای شنیده‌هام ارزش قائل باشم و هر چیزی رو وارد مخزن ذهنم نکنم و هر حرفی رو بیان نکنم و اگر از کسی ناراحت میشم اون رو ببخشم و راجع به اون اتفاق که در گذشته رخ داده بحث نکنم زیرا احساس خودم به اون فرد بد میشه و با صحبت کردن درباره اون با انسان‌های دیگر من دارم دیدگاه انسان‌های دیگر رو درباره اون انسان خراب میکنم و حس بدی بهشون منتقل میکنم،
پس امروز من تصمیم می‌گیرم که همه رو می‌بخشم همه رو دوست دارم و گذشته خودم رو رها میکنم حرف‌ها و رفتار انسانها رو پشت سر می‌گذارم و تنها به آرامش و شادی خودم برای داشتن امروزی لذت بخش با های خودم و توکل به خداوند پشت سر می‌گذارم و افکار خودم رو انتخاب میکنم من تصمیم گرفتم که امروز یک قدم به سمت بالا حرکت کنم و به ارزوهای خودم با احساس خوب برسم و میخواهم امروز هم مثل روزهای دیگه باز هم بهترین خودم رو رفتار کنم،
من یاد گرفتم که با اولویت قرار دادن احساس خودم کلی از کارهایی که انسان‌های دیگه انجام میدن رو تکرار نکنم مثل صحبت کردن یا هم کلام شدن مثل فکر کردن به گذشته یا غیبت کردن مثل بدبین بودن یک انسان مثل بدگویی کردن پشت سر یک انسان و من همه این کارها رو با آگاهی ترک کردم و برای خودم ممنوع کردم،
من میخواهم امروز یک انسان بهتر عالی‌تر و رو به پیشرفت باشم من مسئول یک روز خوب هستم و با افکار زیبا و رفتاری خوبتر از گذشته امروز خودم رو زیباتر میکنم،
باتشکرازشما
باسلام خدمت شما
من هم امروز خودم رو با داشتن احساس خوب آغاز کرده ام و میدونم که بر اساس توجه و افکار من جهان پاسخ های خودش رو بهم میده، وقتی حس خوبی داشته باشیم میتونیم که اون روز را به نفع خودمان جلو ببریم و احساس خوب خودمون رو بهتر کنیم وقتی همزمانی برای ما رخ میده خیلی خوبه چون در احساس خوب اتفاق های رخ میده و احساس خوب ما بهتر میشه،
من امروز خودم رو تصمیم گرفتم که برای داشتن ارامش واقعی دیگه به گفته ها و رفتار ادم ها واکنش شدیدی نشون ندم و از گذشته عبور کنم وقتی که این تصمیم رو گرفتم سعی کردم دیگه هم کلام هم نشم و از این تصمیم در عملکرد خودم به صورت خوبی استفاده کنم،
یعنی توی ذهنم هم بهش واکنش شدیدی نداشته باشم و برام مهم نباشه رفتار با حرفای دیگران و سعی میکنم هر روز خودم رو یک فرصت خوب از سمت خدا بدونم که به من هدیده کرده و میخواهم که از این فرصت خوب برای بهتر بودن روزم و احساسم استفاده کنم میخوام از امروزم برای داشتن افکاری مثبت و حال خوب داشته باشم و در مخزن افکارم همیشه لذت بردن از زندگی رو وارد به زندگی و افکارم کنم و دوست دارم که انسان شادی همراه با ارامش ذهنی و راضی بودن دارم و هستم ،
خدایا شکرت که همیشه در مسیر اراده ی تو میتونم بهترین احساس رو تجربه کنم و دوست دارم به بالا تر هم برم و سطح انرژی من با هیچ حرفی یا رفتاری پایین نیاد و افکارم و در جهت رسیدن به خواسته هام رشد و گسترش بدم و همیشه به دنبال احساس خوب و لذت بردن از زندگیم باشم و سپاسگزارم بابت سلامتی،ارامش ،این تغییرات عال خودم، تسلط خوبی که بر ذهنم تونستم پیدا کنم، و بابت تمام نعمت های قشنگ زندگیم از تو خدای مهربانم سپاسگزار هستم ،
باتشکرازشما
امروز فقط یک روز هست و این ماآدمها هستیم که میتونیم امروز رو یک روز خوب کنیم یا یک روز بد کنیم .
بعضیا میگن امروز برای من خوب یا بد بود ولی این روز نیست که خوب یا بد هست این ما انسانها هستیم که با توجه با احساس و رفتارمون یک نتیجه ی خوب یا بد رو کسب میکنیم .(در واقع این جهان مثل یک آیینه عمل میکنه هر طور ما باشیم اونم همانطور با ما عمل میکنه خوب و سرحال و شاد باشیم اونم با ما خوب و عالی رفتار میکنه ولی وگر اخمو عصبی و بد اخلاق باشیم اونم با ما بد اخلاق و عصبی رفتار میکنه پس خودمون جهان و دنیای خودمون رو میسازیم نه هیچ کس دیگه )
حالا بگو امروز میخواییم یک روز خوب رو تجربه کنیم
واکنش جهان به هر انسان شانسی نیست بر اساس فرکانسی که ما ارسال میکنیم به جهان هست .
آدمها باید خودشون تصمیم بگیرن عوامل بیرونی باید حالشون رو بد کنه و روزشون رو خراب کنه یا نه احساست رو خوب کنی و بگی من تصمیم گرفتیم روزم خوب باشه پس حالم رو خوب نگه میدارم و منتظر اتفاقهای خوب هم باید باشی پس به بهترین شکل با عوامل بیرونی برخورد میکنم و نمیزارم هیچ چیز حالم رو بد کنه .(اتفاقات خوب به دنبال احساس خوب هست و اتفاقهای بد به دنبال احساس بد هست و هیچ چیز پیچیده ای نیست .اگر در طول روز به تضادی یا مشکلی برخورد کردی اصلا حالت رو بد نکن و بر خودت مسلط باش و بگو من اگر ارام باشم از دل مشکل راه حل برام به وجود میاد و اصلا ما باید همیشه به وجه مثبت اون قضایا نگاه کنیم بگیم بازم خدا رو شکر که مشکل من این هست و خدا خودش راه حل و کمکها رو برای تو میفرسته )
و ما در طول روز میتونیم کلی افکار منفی داشته باشیم و حالمون رو بد کنیم و یا میتونیم به جاش به چیزهای خوب فکر کنیم و جنبه ی مثبت ماجرا رو نگاه کنیم و حالمون رو خوب کنیم .
نباید اجازه بدیم اتفاقهای بیرونی حال من رو بد کنه
هر روز بگو من میخوام یک روز خوب رو سپری کنم .
مثل یک تماس و یا حرفی و یا هر چیزی ممکنه به گوش ما برسه بر اساس اینکه در چه مداری هستیم .(من دوست دارم با گوشهام چیزی رو بشنوم که حالم رو خوب تر کنه و یا با چشمام چیزی رو ببینم که حالم رو خوب تر کنه و یا با دهنم حرفی رو بزنم که حالم رو خوبتر کنه و …. پس هر گز به خودم اجازه نمیدم هر حرفی رو یا هر فیلمی رو و یا هر صدایی رو بشنوم و اگر در جایی بودم که مورد پسند من حرفهاشون نبودن از جمع جدا میشمو یا گوش نمیدم )
ولی با نگاه درست و تصمیم درست به موضوعها نگاه کن وهر تضادی پیش اومد حالت رو خوب کن و بگو اشکال نداره
و همیشه لذت ببر به معنای رضایت داشتن از زندگیت هست نه اینکه شنگول باشی و بزنی و برقصی نه معنی خیلی ساده ی سپاسگزاری این هست که راضی باشیم و این یک چیز درونی هست وقتی شما به احساس رضایت برسید خود به خود به اون شادی میرسید (من سعی میکنم از هر چیز در اطرافم راصی باشم و حالم رو خوب کنم از دیدن یک گنجشگ تا دیدن فرزندانم و همسرم و خانه و امکاناتم و …. تا کفشی که میپوشم .من هر روز از دیدنشون خوشحال میشم و خدا رو بینهایت سپاسگزارم و میدونم با این کار بیشتر به خدا وصل میشم و به اصل خودم نزدیکتر میشم و همین نزدیک شدن کلی اتفاقهای خوب به همراه داره )
اگر من کلیت نگاهم به زندگی این باشه که یک زندگی پر از مشکلات و موضوع های خسته کننده و پر از رنج هست ولی هر روز یه تایمی رو سپاسگزاری کنم هیچ معجزه ای در زندگیتون رخ نمیدهد نمیشه سر خدا کلاه بزرایم
فرکانس خوب و در احساس خوب بودن و یا در مدار خوب بودن چیزی جدا از ماهیت شما نیست .( بازم همون قضیه هست که باید ببینی انتطار تو از زندگی و خدا و جهان چی هست و اون انتطار هست که نتیجه رو برات رقم میزنه نه حرفهای تو که چی رو دوست داری اگر بگی این زندگی که همش مشکلات هست و این زندگی جز سختی چیزی نداره همینا رو هم تجربه میکنی )
احساس رضایت از زندگی باعث ارسال فرکانسهای مناسب به حهان میشه .و احساس رضایت شما رو بیشتر و بیشتر به هدف نزدیک میکنه مثل پله ها که یکی پس از دیگری باشن تا شما به مقصد برسید .
هر کس مدتها در احساس بد و منفی باشه همزمانی ها رخ میده که زندگی شما با اتفاقهای بد و احساس بد سپری میشه .
خداوند استاد همزمانی هست و این یک سیستم در جهان هست مثل قانون جاذبه در جهان برای همه هست و یکی ازش درست استفاده میکنه میتونه پرواز کنه و یکی نمیتونه این کار رو بکنه پس میشه (اصلا ما برای رسیدن به موفقیتها و برای تجربه ی یک زندگی سعادتمند در دنیا و اخرت و ما برای تجربه ی هر چیزی در این دنیای مادی اول باید سپاسگزار خدا باشیم اونم نه به حرف بلکه به عمل یعنی از هر چیزی که داریم راصی باشیم و لدت ببریم بعد میبینیم نعمتهای زیادی به سمت ما میاد و ما رو خوشحالتر میکنه راصیتر میکنه و این راضی بودن ببشتر مدار ما رو بالاتر میبره و به خدا نزدیکتر میکنه و ما شاهد نعمتهای بیشتر در زندگی میکن میشیم و این چرخه ادامه داره تا بینهایت چون خداوند بینهایت هست چون ما به اون بینهایت وصل هستیم و میتونیم تا بینهایت خوشبختی و نعمت و سعادت و
…رو تجربه کنیم )