0

به حسابتان رسیدگی کنید!

حسابرسی
اندازه متن

همانگونه که برای تعیین وضعیت شرکت های تجاری نیاز به حسابرسی می باشد برای تعیین وضعیت خودمان در جریان زندگی نیز باید حسابرسی انجام دهیم.

به حسابتان رسیدگی کنید روشی تاثیرگذار برای تعیین وضعیت خود در مسیر زندگی است.

اخطاریه

حسابرسی چیست

حسابرسی فرایندی است برای جمع‌آوری و ارزیابی بی‌طرفانهٔ شواهد دربارهٔ اطلاعات مربوط به فعالیت‌ها و وقایع اقتصادی برای تعیین میزان انطباق این ادعاها با معیارهای از پیش تعیین‌شده و گزارش نتایج به اشخاص ذی‌نفع.

وقتی به گذشته فکر می کنم همیشه در حال حسابرسی خودم بودم.

هر بار که از وضعیت خودم گله و شکایت می کردم داشتم به حساب خودم رسیدگی می کردم و به این طریق وضعیت خودم در زندگی را مشخص می کردم و به خداوند گزارش می دادم.

هر بار که با همسرم مشاجره داشتم در حال حسابرسی رابطه عاطفی خودم بودم و شرح وضعیتم را به خداوند گزارش می دادم.

هر بار که درباره وضعیت شغلی خودم با دیگران صحبت می کردم و دولت و اوضاع اقتصادی را مقصر شرایطم معرفی می کردم در حال حسابرسی و گزارش وضعیت خودم در زندگی به خداوند بودم.

هر بار که در ذهنم درباره برخورد دیگران یا انتظاراتم از آنها فکر می کردم و دیگران را محکوم کرده و نسبت به آنها خشم و کینه در قلبم شکل می گرفت در حال حسابرسی و گزارش وضعیت زندگی ام به خداوند بودم.

همه انسان ها در هر لحظه درحال حسابرسی زندگی شان و ارائه گزارش به خداوند هستند.

این کار در بیشتر مواقع از طریق فکر کردن و گفتگوی ذهنی با خودمان انجام می شود.

  • زمانی که در حال فکر کردن به رفتار دیگران هستید.
  • زمانی که در حال حسرت خوردن بخاطر فرصت های از دست رفته هستید.
  • زمانی که در حال مرور نگرانی از وضعیت آینده خود یا اطرافیانتان هستید.
  • زمانی که در حال مقایسه خود با دیگران و حسادت کردن به آنها هستید.
  • زمانی که در حال سرزنش خودتان بخاطر اشتباهات یا وضعیت زندگی تان هستید.

در تمام این لحظات شما در حال حسابرسی زندگی خود و ارائه گزارش به خداوند هستید.

البته در تعریف حسابرسی شرکت ها و مؤسسات آمده است: جمع آوری اطلاعات برای ارائه گزارش به اشخاص ذینفع.

اما در حسابرسی زندگی با اینکه ما در حال ارائه گزارش به خداوند هستیم اما ذینفع خودمان هستیم.

حسابرسی

ما به خداوند گزارش وضعیت زندگی مان را می دهیم نه به این دلیل که خداوند از وضعیت زندگی ما با خبر شود و برای بهبود شرایط یا ایجاد تغییرات لازم در زندگی ما اقدام کند بلکه ما با ارائه گزارش به خداوند در واقع از او درخواست می کنیم که در ادامه زندگی چه شرایطی را برای ما رقم بزند که روند زندگی ما رو به رشد و گسترش باشد.

خداوند فقط می تواند زندگی را گسترش دهد.

گسترش دادن به معنای بهبود وضعیت برای رشد و پیشرفت نیست بلکه به معنای ادامه دار بودن و گستردگی شرایط فعلی در وضعیت آینده مان است.

اگر شما به شکلی زندگی خود را حسابرسی کنید که گزارش ارسالی به خداوند حاوی نکات مثبت و خوش احساس باشد فارغ از اینکه شرایط کلی زندگی تان به چه صورت است خداوند برنامه ادامه زندگی تان را به شکلی تنظیم می کند که همزمانی های خوش احساس و مثبت در زندگی تان افزایش پیدا کند.

همچنین اگر شما به شکلی زندگی خود را حسابرسی کنید که گزارش ارسالی به خداوند حاوی نکات منفی و سرشار از احساس بد باشد فارغ از اینکه نیاز شما و درخواست شما از خداوند بهبود شرایط است در نهایت برنامه ادامه زندگی شما به شکلی توسط خداوند تنظیم خواهد شد که همزمانی های منفی و اتفاقات ناراحت کننده در ادامه زندگی تان گسترش پیدا می کند.

در واقع خداوند به عنوان دریافت کننده گزارش از سوی انسانها فقط برنامه ریزی برای گسترش محتوای‌ گزارش را انجام می دهد. مسئولیت جمع آوری گزارش به عهده انسان هاست.

در حسابرسی از شرکت ها و مؤسسات افرادی غیر از کارکنان آن اداره عملیات حسابرسی را انجام و گزارش حسابرسی را اعلام می کنند اما در حسابرسی زندگی این خود فرد است که در طی زندگی همواره در حال ارائه گزارش حسابرسی به خداوند می باشد.

بنابراین همانطور که شرکت ها برای اینکه در روند کاری خود به مشکل بر نخورند باید از اصول حسابرسی اطلاع داشته باشند انسانها نیز باید از چگونگی انجام حسابرسی زندگی خودشان مطلع باشند.

در غیر اینصورت شرایط به شکلی پیش خواهد رفت که انسانها ناآگاهانه همواره در حال ارسال گزارشات حسابرسی نامناسب از شرایط زندگی خودشان خواهند بود. وضعیتی که در حال حاظر به وضوح در اطرافیان خود مشاهده می کنید و یا حتی خودتان در حال انجام آن هستید.

در تمام سال هایی که اضافه وزن داشتم نه تنها هر روز بلکه چندین بار در روز در حال حسابرسی وضعیت جسمی خود و ارائه گزارش نامناسب درباره چاقی خود بودم.

این کار را عموما از طریق مشاجره با خودم انجام می دادم.

هربار که از واکنش و رفتار خودم در غذا خوردن ناراحت می شدم خودم را سرزنش می کردم که اراده برای لاغر شدن ندارم.

نمی توانم جلوی خودم را بگیرم و پرخوری نکنم.

در برخی مواقع هم درباره وضعیت چاقی خودم با دیگران درد و دل می کردم. به آنها می گفتم که هرکاری که فکرش را بکنید برای لاغری انجام داده ام اما فایده نداشته است و من لاغر بشو نیستم.

هربار که خودم را در آینه می دیدم احساس بدی نسبت به وضعیت جسمی خودم پیدا می کردم.

هربار که قرار بود برای خرید لباس به بازار بروم احساس بدی داشتم.

هربار که قرار بود در مهمانی حاظر شوم احساس بدی داشتم.

حتی فکر کردن به اینکه یک ماه بعد قرار است اقوام را در ایام عید یا مراسم عروسی ببینم احساسم بد می شد.

به اینکه دیگران درباره من چه خواهند گفت فکر می کردم و همیشه هم نتیجه این بود که از چاق تر شدن من متعجب شده اند و مرا بخاطر چاقی مسخره می کنند.

همه این افکار و احساس های نامناسبی که بخاطر چاقی در من شکل می گرفت در واقع حسابرسی وضعیت جسمی خودم و گزارش آن به خداوند بود و نتیجه این بود که سی و چند سال از زندگی ما با چاقی گذشت.

به شکل های مختلفی همواره در حال حسابرسی مسائل و مشکلات زندگی ام بودم و نمی دانستم که در تمام این لحظات در حال حسابرسی و جمع آوری اطلاعات و ارائه گزارش به خداوند هستم.

تا اینکه به لطف خدا در سال ۹۳ با موضوع قدرت ذهن و قانون جذب آشنا شدم و به مرور به قوانین جهان هستی آگاهی پیدا کردم.

به مرور سعی کردم با نگاه متفاوتی زندگی خودم را مورد حسابرسی قرار دهم و به شکل خودبخودی گزارشات ارسالی من به خداوند تغییر کرد و به همان ترتیب همزمانی ها و اتفاقاتی که در زندگی من رخ می داد نیز تغییر کرد.

تا قبل از آن خداوند را مسئول شرایط زندگی خودم می دانستم و عقیده داشتم که خداوند مرا بخاطر گناهان و انجام ندادن واجبات و … رها کرده است والا چرا باید این همه اتفاقات نامناسب در زندگی من رخ دهد؟

نمی دانستم که خداوند درباره شرایط زندگی من تصمیم نگرفته است بلکه این من هستم که در هر لحظه در حال حسابرسی شرایط زندگی و ارائه گزارش به خداوند هستم.

به همان اندازه که قواعد و قوانین حسابرسی زندگی را آموختم و گزارشات بهتری به خداوند ارسال کردم شرایط زندگی من تغییر کرد.

اگر رویای تغییر کردن دارید چاره ای جز یادگیری چگونگی حسابرسی زندگی خود ندارید.

باید آنچه از گذشتگان درباره چگونگی حسابرسی زندگی آموخته اید را رها کنید چرا که آموخته های ما همه در جهت ارائه گزارشات نامناسب از وضعیت زندگی به خداوند می باشد و نتیجه این طریق عملکرد واضح است.

هدایت شما به سایت تناسب فکری به درخواست خودتان از خداوند برای بهبود شرایط زندگی تان صورت گرفته است.

درست است که شما همواره در حال ارسال گزارش نامناسب به خداوند بودید اما گهگاهی به اینکه چقدر خوب می شد اگر شرایط زندگی شما تغییر می کرد فکر کرده اید.

حتی شاید این نگرش به شکل حسرت زندگی دیگران را خوردن در شما شکل گرفته باشد اما در نهایت این درخواست های اندک در میان انبوه گزارشات نامناسب توسط خداوند پاسخ داده شده است و اکنون شما در حال دریافت آگاهی های مناسب برای تغییر روند حسابرسی و ارائه گزارشات زندگی خود به خداوند هستید.

ارائه گزارش حسابرسی آگاهانه به خداوند می تواند این نگرش یا عادت را در شما تقویت کند که لحظات بیشتری به این طریق عمل کنید.

زمانی که وضعیت کنونی و تغییراتی که به شکل های مختلف در زندگی خود در مقایسه با مدتی قبل مشاهده می کنید را شرح می دهید در واقع در حال حسابرسی به شکل مثبت و ارائه گزارش بهبود در وضعیت زندگی خود هستید.

تعجبی ندارد که خداوند برنامه ادامه زندگی شما به شکلی تنظیم خواهد کرد که همزمانی های مناسب جهت وقوع وقایع و اتفاقات همسو با گزارشات ارسالی شما را در زندگی تان تنظیم می کند.

به همین دلیل ساده است که هرچه بیشتر در مسیر تغییر کردن حرکت کنید به مرور گزارشات ارسالی شما به خداوند مثبت و مثبت تر خواهد شد چون واقعیت زندگی شما به شکلی تغییر می کند که تجربیات زندگی شما باعث شکل گیری احساس خوب و رضایت بخش در وجودتان می شود و این یعنی ارائه گزارشات خوش احساس همیشگی به خداوند.

درباره وضعیت فعلی خود در مقایسه با مدتی قبل که تازه به سایت تناسب فکری هدایت شده اید شرح دهید. این تمرین قوی ترین تمرین یادگیری نحوه حسابرسی با نگرش مثبت و ارائه گزارش خوش احساس از وضعیت کنونی خود به خداوند است.

به این شکل شما انتظار گسترش نکات مثبت و تغییرات خوش احساس که به تازگی تجربه کرده اید را در خود و سیستم پاسخ دهی خداوند ایجاد خواهید کرد.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

اخطار
با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.40 from 42 votes

https://tanasobefekri.net/?p=42810
برچسب ها:
23 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار fatmhadly85
      1402/12/10 23:48
      مدت عضویت: 1193 روز
      امتیاز کاربر: 5587 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 885 کلمه

      به نام خدایی که در این نزدیکیست ❤️❤️

      سلام

      زندگی با کمک خداوند _ حسابرسی زندگی

      تمرین آموزشی ✍️

      از خوندن این مطالب لذت بردم موضوع حسابرسی زندگی شخصی واقعا تامل برانگیز هستش 

      تا حالا این جوری به قضیه نگاه نکرده بودم وقتیکه کلمه حسابرسی زندگی به گوش آدم میخوره آدم یاد حسابرسی مالی و درآمد سالانه میوفته 

      استاد برام خیلی جالب بود که در حرفاتون به این نکته اشاره کردید گفتید خودتونو با قبل از آشنایی با این مسیر و دریافت این آگاهی ها مقایسه کنید ببینید چقدر تغییر کردید 

      من قبلاً همیشه ناراحت و افسرده بودم ، چاق بودم از خودم بدم می اومد از دیدن خودم در آیینه حالم بد میشد همیشه لباس های گشاد و رنگ تیره می پوشیدم ، تا کسی بهم چیزی می گفت از کوره در می‌رفتم و به اصطلاح اشکم در مشکم بود ، از دیگران انتظار داشتم که همیشه با من رفتار شون خوب باشه و اگر کسی حرف ناراحت کننده ای میزد تا مدتها در مورد اون موضوع با دیگران صحبت میکردم و سعی میکردم که به دیگران تفهیم کنم که من با اینکه خوبی‌های زیادی به اون شخص کردم بازم اون فرد با رفتارش در فلان مکان و تاریخ نمک نشناسی کرد و نقش قربانی و بازی میکردم و همیشه تو خونه به همسرم و بچه هام میگفتم که دست من نمک نداره و اونا سعی میکردن که منو با دلداری دادن آروم کنن

      در طول سال به خصوص نزدیک عید زیاد برای خودم خرید نمی‌کردم و همیشه برای خرید اولویتم بچه‌هام بودن و میگفتم حالا اگه خودم خرید نکردمم زیاد مهم نیست بچه هام شاد باشند مهم تر هستند و فکر میکردم این طوری مادر بهتری هستم و دارم برای بچه هام فداکاری میکنم غافل از اینکه داشتم با این افکار و رفتار این فرکانس و به جهان ارسال میکردم که من یک قربانی هستم و اهمیت زیادی ندارم ، اگه شادم نباشم زیاد مهم نیست و جالبه که جهان همیشه پاسخ این فرکانس و من و میداد یا پول نمیموند که منم خرید عید داشته باشم و یا در حد یک خرید بی‌کیفیت داشتم 

      ولی الان برای خودم احترام قائل هستم لاغر شدم سایزم بین ۱_۲ رسیده ، خودمو دوست دارم ، خوشحال تر و شادتر شدم ، موقع خرید همون موقع که دارم خرید بچه هامو انجام میدم برای خودمم اون چیزی که مد نظرمه انتخاب میکنم و خرید خودم و همسرمم همون جا انجام میدم و در اتاق پرو در ایینه به خودم لبخند میزنم و به خودم میگم بازم متناسب تر میشم ، الان از زمانیکه مطالب زندگی با کمک خداوند و دریافت میکنم بازم آروم تر شدم ، از نظر خودم فهمیده تر شدم ، برخوردم با مسائل و مشکلات بهتر شده ، بهتر عمل میکنم البته که هنوزم باید روی خودم کار کنم 

      همین الان یاد یه موضوع افتادم که اتفاقا تازه اتفاق افتاده

      چند وقت پیش یه اتفاقی افتاد و سر اون اتفاق تلفن های زیادی از طرف نزدیکان به من زده شد و هر بار تکرار صحبت در مورد اون موضوع  حال منو بد میکرد و با اینکه بهشون میگفتم صحبت در مورد اون موضوع حالمو بد می‌کنه و دوست ندارم در موردش حرف بزنم و اون موضوع اونقدر ناراحت کننده بود که قلب و ذهن مو آشفته میکرد ولی بازم نمی‌دونم چرا اصرار داشتن که در موردش حرف زده بشه تا جاییکه دیگه تلفن ها شونو جواب نمی‌دادم سر این قضیه

      یه چند نفر از اطرافیان که البته خودشونم مقصر بودن سر یه موضوع الکی خودشون با ما قهر کردن راستش اولش خیلی ناراحت بودم ومدام تو خونه در مورد این موضوع صحبت میکردم ولی باز تا یادم نیومد که نباید در مورد چیزهای ناخواسته حرف بزنم دیگه ادامه نمیدادم و با دریافت آگهی های ارزشمند زندگی با کمک خداوند به آرامش بیشتری رسیدم ، آگاه تر شدم ، یاد گرفتم همه چیو به خود خدا بسپارم من ایمان دارم که خدا هست خودش شاهد و ناظره که سر این اتفاق من هیچ تقصیری نداشتم و کاملا بیگناه بودم من ایمان دارم که خداوند حسابرس اعمال همه بنده ها هست هنوز نتونستم این اشخاص و ببخشم ولی سعی میکنم و از خدا میخوام کمکم کنه تا آرومتر بشم و اون اشخاص و ببخشم و  اون اتفاق و فراموش کنم و دیگه در موردش با کسی حرف نزنم همین الان که دارم می‌نویسم نمی دونیم چرا دیگه از این موضوع ناراحت نیستم انگار یه صدایی در وجودم شنیدم که دیگه ناراحت نباش قهر  اون اشخاص به نفعته ، برای یه لحظه آروم شدم و یکم در مورد این موضوع فکر کردم شاید خواست خدا بوده که اون اتفاق بیوفته و این اشخاص قهر کنند شاید این اتفاق در زندگی من یه همزمانی بوده که خداوند برام رقم زده و خودم نمی‌دونم آخه این اشخاص به شدت منفی و عصبی مزاج هستند و همیشه فاز جنگ و دعوا دارن و در حرفا شون به اینکه اعصاب ندارن به خودشون افتخار میکنند و از دعوا هاشون با افتخار صحبت میکنند خدایا خودت کمک شون کن تا ذهن و قلب شون به آرامش برسه من همین لحظه اون افراد و بخشیدم شون نه به خاطر اینکه اونا آدمای خوبی هستن و لیاقت بخشیده شدن دارن 

      به خاطر اینکه خودم لیاقت داشتن آرامش قلبی و ذهنی و یک زندگی آروم و دارم و همه چیز و به خدا میسپارم

       خدایا با نوشتن در مورد این موضوعات 

       خیلی حالم خوب شد به آرامش رسیدم خدایا ممنونم بخاطر دریافت این آگاهی ها🥰

      استاد ممنون از زحمات تون🙏🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم