0

فرمول های ذهنی چاق کننده

فرمول های ذهنی چاق
اندازه متن

اگر چاق هستید به این دلیل نیست که چاقی شما ارثی است یا سوخت و ساز بدن شما پایین است بلکه شما به این دلیل چاق هستید که فرمول های ذهنی چاق کننده را در خود ایجاد کرده اید و سال هاست از آنها در زندگی روزمره  استفاده می کنید.

ما به دلیل ایجاد فرمول های چاق کننده در ذهنمان چاق شده ایم اما هر بار خواستیم لاغر شویم به سراغ تغییر رفتارهای چاق کننده خود رفته ایم.

به ما گفتند چاق هستیم چون از هر غذایی استفاده می کنیم به همین دلیل برای ما برنامه های غذایی نوشتند که اگر می خواهید لاغر شوید باید طبق این برنامه غذایی غذا بخورید.

به ما گفتند چاق هستیم چون فعالیت بدنی پایینی داریم و اگر می خواهیم لاغر شویم باید روزانه به این مقدار پیاده روی یا ورزش کنیم تا لاغر شویم.

هر دلیلی برای چاقی ما عنوان شده است بر اساس واکنش جسمی بوده است و هیچ توجهی به فرمول های ذهنی نشده است.

در سال هایی که چاق بودم هربار که تصمیم می گرفتم با رژیم گرفتن لاغر شوم بهانه چاق شدن را استفاده از فلان ماده غذایی می دانستم و سعی می کردم از آن ماده غذایی کمتر مصرف کنم یا در بهترین حالت هرگز مصرف نکنم.

به عنوان مثال متوجه شده بودم علت چاقی من خوردن برنج است. بنابراین سعی می کردم کمتر برنج بخورم یا اگر هم می خورم به تعداد فقط چند قاشق برنج بخورم و به جای خوردن غذا از سالاد و سبزیجات برای سیر کردن خودم استفاده می کردم.

این تلاش من با تمرکز بر واکنش جسمی (خوردن) بود و به همین دلیل نتیجه ای در لاغر شدن دائمی من نداشت.

درست است که در آن مدتی که برنج نمی خوردم مقداری لاغر می شدم و دلیل آن را نخوردن برنج می دانستم اما از آنجایی که تا ابد نمی توانستم برنج نخورم و بالاخره خوردن برنج را شروع می کردم با دو سه مرتبه برنج خوردن دوباره چاق می شدم.

در این مثال خوردن برنج واکنش رفتاری من بود که نقشی در چاقی و لاغر شدن من نداشت.

نگاه و تصوری که من درباره مصرف برنج داشتم فرمول اصلی بود که باعث چاق و لاغر شدن من می شد.

من تصور می کردم برنج باعث چاقی می شود به همین دلیل اگر برنج نمی خوردم مقداری لاغر می شدم و اگر برنج می خوردم دوباره چاق می شدم.

فرمول های مشابه در باره سایر مواد غذایی در ذهن من وجود داشت.

درمورد نان، تخم مرغ، سس مایونز، پیتزا، کلوچه، شکلات و بسیاری از مواد غذایی فرمول هایی در ذهنم ایجاد کرده بودم که سبب شده بود به مرور به شرایطی برسم که عقیده داشتم آب هم می خورم چاق می شوم.

هرچه فرمول های بیشتری درباره تاثیر مواد غذایی بر جسم در ذهن من ایجاد می شد ترس من از خوردن مواد غذایی بیشتر می شد و انتظار چاق تر شدن را داشتم.

در این شرایط اگر می خواستم لاغر شوم باید از آن مواد غذایی که آنها را باعث و بانی چاقی خودم می دانستم مصرف نکنم و به مرور لیست مواد غذایی چاق کننده به حدی زیاد شد که دیگر ماده غذایی باقی نمانده بود که درباره آن تصور چاق کنندگی نداشته باشم.

کار به جای رسید که دیگر نمی دانستم اگر بخواهم چاق نشوم از چه ماده غذایی باید بخورم چون تقریبا همه مواد غذایی را چاق کننده می دانستم.

درک تفاوت بین فرمول های ذهنی چاق کننده و رفتارها و واکنش های چاق کننده به ما کمک می کند تا با آگاهی بیشتری در مسیر لاغری با ذهن قدم برداریم.

در دوران کودکی و زمانی که از خوردن برنج می ترسیدم و آن را چاق کننده می دانستم سریال تلویزیونی در حال پخش بود که آداب و رسوم مردم ژاپن را نشان می داد.

غذای اصلی ژاپنی ها در صبح و ظهر و شب برنج بود.

از تماشای هر روز برنج خوردن آنها و اینکه همگی متناسب بودند تعجب می کردم و با خودم فکر می کردم اگر من هر روز برنج بخورم خدا می دونه چقدر چاق خواهم شد.

در مثالی دیگر بعضی از آشنایان ما بودند که علاقه زیادی به برنج داشتند و به گفته خودشان هر روز برنج می خوردند و بارها از زبان آنها شنیده بودم که تا برنج نخورم سیر نمی شم و حتی برخی از آنها برنج را با نان می خورند.

از دیدن رفتار آنها شگفت زده بودم که چرا آنها چاق نمی شوند ولی من اگر هفته ای به جای یک وعده برنج خوردن دو وعده برنج بخورم حتما مقداری چاق تر می شوم.

آن روزها دلیل این تفاوت در رفتار خودم با دیگران را استعداد چاقی می دانستم که آنها این استعداد را ندارند اما من سرشار از استعداد چاقی هستم.

اما امروز به وضوح می دانم که دلیل تاثیر برنج در چاق تر شدن من و تاثیر نداشتن برنج خوردن در چاقی آن افراد به دلیل تفاوت در فرمول های ذهنی من و آنها بوده است.

در ذهن من برنج عامل چاقی تعریف شده بود اما در ذهن آنها برنج غذایی خوشمزه و مقوی برای سیر شدن تعریف شده بود.

یادم می یاد حتی مادرم درباره نوع برنجی که آنها مصرف می کردند سوال کرده بود پون تصور می کرد شاید برنج هایی که ما مصرف می کنیم چاق کننده باشند اما مثلا برنج های شمالی چاق کننده نباشند.

تفکر درباره برنج از مادرم به من ارث رسیده بود و همین الان هم دیدگاه مادرم درباره برنج چاق کننده است اما من مدت هاست تقربا هر روز برای وعده ناهار برنج می خورم و به هیچ وجه فرمول های ذهنی قبلی درباره برنج را در ذهنم ندارم.

دقت کنید در جمله بالا گفتم: “تفکر درباره برنج از مادرم به من ارث رسیده بود”

اگر شما تصور می کنید که چاقی ارثی است به این دلیل نیست که از طریق ژنتیک چاقی به شما منتقل شده باشد بلکه به این دلیل است که عقاید خانواده شما درباره چاقی به ذهن شما منتقل می شود.

خانواده و اطرافیان ما دیدگاه های خود درباره موضوعات مختلف را به ذهن ما منتقل می کنند.

زندگی ما در جنبه های مختلف شبیه خانواده مان است اما توجهی به موضوعات دیگر نداریم به همین دلیل تصور نمی کنیم که میزان موفقیت در شرایط مالی را از خاواده خود به ارث برده باشیم اما یقین داریم که چاقی از خانواده به ما ارث رسیده است.

البته همین عقیده ارثی بودن چاقی نیز از طریق خانواده به ما منتقل شده است.

اگر می خواهید به شکل ساده و آسان لاغر شوید باید مهارت شناسایی فرمول های چاق کننده را کسب کنید.

مهارتی که در دوره ورود به سرزمین لاغرها و سایر دوره های لاغری با ذهن به شکل تخصصی آن را یاد می گیریم.

جهت افزایش مهارت خود در شناسایی فرمول های ذهنی باید به عامل ایجاد کننده هر وضعیتی در خود توجه کنید.

بعنوان مثال هر فرد چاقی از پرخوری کردن خود ناراحت است و هر بار که پرخوری می کند احساس عذاب وجدان دارد و خودش را سرزنش می کند و احساس بد چاق تر شدن در او شکل می گیرد.

شاید همه افراد چاق بارها تصمیم قاطع گرفته اند که پرخوری نکنند اما موفق به انجام ندادن پرخوری نشده اند.

حتی برنامه های رژیمی و لاغری با تاکید بر چگونه خوردن سعی در مهار پرخوری افراد چاق دارد.

اینکه به ما گفته می شد که باید آرام غذا بخوریم و هر لقمه را 20 تا 30 بار بجویم به این دلیل بود که آنها تند غذا خوردن را عامل پرخوری کردن و پرخوری کردن را عامل چاق شدن می دانستند.

از این رو سعی می کردند با دادن برنامه های غذایی و چگونه خوردن غذا پرخوری کردن افراد چاق را مهار کنند.

از آنجایی که پرخوری کردن یک واکنش جسمی است و تحت تاثیر فرمان های مغزی صورت می گیرد به هیچ وجه نمی توان با کنترل کردن میزان خوردن یا چگونگی خوردن افراد فرمول های مغزی آنها را تغییر داد.

به همین دلیل هر فردی که سعی کرده است از طریق آرام جویدن غذا بر رفتار پرخوری یا تند تند غذا خوردن خود غلبه کند نتیجه ای کسب نکرده است چون پرخوری نتیجه فرمول هایی است که در ذهن ما ایجاد شده است.

پس با تغییر فرمول های ذهنی می تواند واکنش های جسمی را تغییر داد نه با فشار آوردن به جسم.

لاغر شدن مهمترین آرزوی من بود. یادم میاد از سنین راهنمایی تلاش می کردم که لاغر بشم ولی همواره از تلاشی که انجام می دادم نتیجه ای نمی گرفتم و هر وقت هم با تلاش زیاد مقداری از وزنم کم می شد طولی نمی کشید که دوباره به وزن قبلی بر می گشنم.

از زمانی که به لطف خدا در مسیر لاغری با ذهن فرای گرفتم، نتیجه بسیار عالی در لاغر شدن کسب کردم و این روش به قدری عالی و آسان بود که تصمیم گرفتم به افرادی که نیاز به لاغر شدن دارند آموزش بدهم که از این طریق به رویای لاغری دست پیدا کنند.

فرمول های ذهنی خود در واکنش های رفتاری نسبت به غذاها را شناسایی کردم و به مرور فرمول های ذهنی متفاوتی برای لاغر شدن را در ذهن خودم ایجاد کردم و به مرور رفتار غذایی من تغییر کرد و جسم من مطابق با رفتار غذایی من شکل جدیدی به خود گرفت.

در دوره لاغری با ذهن همین فرمول ها را جهت لاغر شدن به علاقمندان آموزش میدهم و به لطف خدا نتایج عالی برای بسیاری از شرکت کننده ها شکل گرفته است.

جسم ما همیشه به رفتارهای ما واکنش های متفاوتی میدهد، در بیماری ها واکنش بدن ما به شکل کسل شدن و بی حالی است، واکنش بدن ما در زمان تشنگی، گرسنگی، نیاز به استراحت یا موارد دیگر متفاوت است.

چنانچه به واکنش جسم خود در برابر پرخوری های خود توجه کنید به راحتی می توانید رفتارهای اشتباه خود را شناسایی و سپس با ایجاد فرمول های صحیح رفتار صحیحی از خودتان بروز دهید.

واکنش جسمی فرد چاق نسبت به سیر شدن، با واکنش جسمی افراد متناسب بسیار متفاوت است و توجه به این تفاوت می تواند به ما کمک کند که رفتار مناسبی داشته باشیم.

شناسایی واکنش های جسمی ما نسبت به رفتار غذایی ما می تواند تاثیر فوق العاده ای در توانمند شدن ما در لاغر شدن داشته باشد.

پیشنهاد می کنم فایل آموزشی فرمول های ذهنی چاق کننده را که برای شما دوستان عزیز آماده کرده ام را با دقت گوش داده و به توصیه های گفته شده عمل کنید.

برای لاغری با ذهن آنچه مهم است تغییر فرمول ها و افکاری است که درباره چاقی در ذهن خود داریم، و این کار نیاز به اشتیاق و استمرار در تغییر کردن دارد.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 3.55 from 92 votes

https://tanasobefekri.net/?p=11807
برچسب ها:
167 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 536 کلمه

      به نام خدای مهربان 

      سلام مجدد به استاد عزیزم

      استاد واقعا به اندازه خوردن حس سبکی داره و بی نظیره  و صدرصدددد وقتی این مدلی میخورم احساس لاغری و سبکی بیشتری میکنم 

      دوستان توجه کنن که دارم میگم احساس سبکی و لاغری یعنی یه چیزی کاملا درونیه 

       یه حس فوق‌العاده 

      و وقتی حس آدم خوب باشه مسلم که احساس لاغری تبدیل میشه به اندامی کاملا متناسب و لاغر 

      اتفاقا دو روزه ک معده درد دارم دیشب ک معدم به شدت میسوخت غذامو با خورشت قاطی کرده بودم با اینکه ب خاطر سوزش هیچ لذتیم نبرده بودم ولی چون با خورشت قاطی شده بود اون چند قاشق اخرم با بی میلی تمام خوردم و احساس بدی داشتم

      ولی امشب ک معدم همون وضع بود غذامم خوشمزه بودا با خودم گفتم این احساس سوزش که نمیخواد بزاره من احساس سیری رو متوجه بشم 

      همون وعده غذاییم رو به دو قسمت تقسیم کرذم 

      نصفشو خوردم نصفشم گفتم اخر شب گشنم شد میخورم ک  وعده دوم سوزش معدم خوب شده بود تازه بیشترم چسبید بهم 

      و من در هر دو وعده احساس سبکی میکردم 

      و این خیلی برام لذت بخش بود 

      البته ک چون پروسه ذهنی ک بیاد تبدیل بشه به عمل ک همون داستان ک قبل از احساس ترکیدن دس از غذا بکشیم من بعضی وقتا مثل دیشب کار درستی نکردم ولی خب اگه بخوایم نیمه پر لیوان رو ببینیم اغلب غذاهام فقط در حد سیر شدن رسیدن و پرخوری خیلی کم شده 

      و این تبدیل ذهنی به رفتار تمرین بیشتر میخواد 

      خیلی خیلی خیلی حواس جمعی بیشتری میخواد 

      و اینکه یادمون نره ک هیچ عجله ای نیست غذارو از دستمون نمیدزدن که با حوصله بزارین یخچال هر موقع بدن درخواست کرد باز به اندازه بخورین 

      البته ک چون شوهرم شبا بیشتر کارش و من شبا بیدكارم باعث میشه بازم گرسنه بشم وگرنه خیلی کم پیش میاد گرسنگی یه نفرو از خواب ناز بیدار کنه 

      و اینکه بحث علمی هس ک میگه بدن از فلان ساعت شروع به پاکسازی میکنه و ما نباید نصفه شبی چیزی بخوریم البته نمیدونم دقیق واقعیت داره یا نه  

      و در آخر اینکه همسرم داره شغلشو عوض میکنه پس شبا زودتر میخوابم و دیگه احساس گرسنگی رو متوجه نمیشم

      مثالی ک استاد زدین راجب برنج دقیقا همین فرمولارو هم من هم دوستان داریم 

      نمیدونم واقعا چراااا انقد این برنج رو برای ما بولدش کردن چرا برنجی ک انقد خاصیت داره مثلا باید با گوشت فرق داشته باشه؟؟!

      دوتاشونم غذان ک خدای بزرگ آفریده 

      تو رژیم ب خاطر نبود برنج ک ۷ ماه نخوردم موهای زیبامو از دس دادم 

      وقتی نیاز بدنه پس ضرر نداره 

      مهم نیس ک ما چی میخوریم فقط مهم ک تا قبل ترکیدن دست از غذا بکشیم حتی اگه اضافه مونده باشه 

      خدا شاهده من همین چند ماه پیش برنجمو در هفته دو س بار میخوردم هیچ تغییری هم در جسمم نبود 

      ولی حالا ک هر شب میخورم چون دارم از لحاظ ذهنی رو خودم کار میکنم چون من دیگه فرمولای قبل راجب مواد غذایی رو ندارم تازه روز ب روز دارم باریک ترم میشم 

      من عاشق لاغریم من عاشق اینم وزنم کم باشه سبک بخورم بخوابم بگردم 

      چون لاغری با جسم و روح من هم راستاس 

      و ب خاطر همینکه احساس فوق العاده ای رو به ما میده 

      الهی شکر برای وجود استاد عزیزم ک یکی از دستان خداست 

      الهی شکر و آفرین به خودم به اراده ای ک خدا بهم داده تا به راحتی به خواستم ک لاغریه برسم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم
      1401/10/22 08:12
      مدت عضویت: 539 روز
      امتیاز کاربر: 4810 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 440 کلمه

                      “به نام الله ، یکتا پروردگار عالم”

      درود و سلام به همگی؛

      گام نوزدهم : فرمول های ذهنی چاق کننده؛

      الان که دارم می نویسم صبح پنج شنبه ۲۲ دی ۱۴۰۱ می باشد و من گام نوزدهم را بر می دارم.در این گام استاد به فرمول های ذهنی چاق کننده اشاره داشتند.درسته که من الان در مسیر لاغری قرار دارم ولی باز گاهی اوقات پرخوری دارم و رفتارم با بعضی از غذاها و خوراکی ها درست و انسانی نیست و من باید خیلی بیشتر و بیشتر به نحوه ی رفتار و عملم با غذاها و خوراکی ها دقت کنم تا بتوانم این مسیر را بهتر و صحیح تر طی کنم و به هدفم که لاغری و تناسب اندام است برسم.نکته این جاست که من چطوری می توانم به این رفتار و عمل خودم مسلط بشوم تا آن را کنترل کنم و از پرخوری و زیاده خوری جلوگیری کنم.من هم باید مانند خود استاد از تکنیک تنبیه و تشویق برای ذهنم بهره ببرم یعنی هر وقت که پر خوری کردم و دچار حالت های بد و زشت آن شدم مانند درد در ناحیه ی شکم یا احساس خفگی و یا عذاب وجدان از اینکه زیاد خوردم باید خودم را با القاب و عناوین زننده و زشت و نازیبا مورد شماتت قرار دهم و آن حس بد را به ذهنم القا کنم که کار خوب و لذت بخشی انجام نداده ام و به خودم ضرر رسانده ام و در مقابل هر وقت به درستی رفتار کردم و به اندازه از مواد غذایی و خوراکی خوردم با القاب و عنوان های زیبا و قشنگ خودم را تشویق کنم که ذهنم متوجه شود درست عمل کرده ام و از کار خود لذت می برم تا کم کم این عمل و رفتار من به فرمول مغزی مفید و لذت بخش تبدیل شود و جزوه رفتارهای همیشگی من قرار بگیرد.البته این کار مستلزم تمرین،تمرین،تمرین و استمرار در انجام آن دارد که به ملکه ی ذهنم تبدیل شود و با موفقیت کامل در انجام آن من نصف بیشتر مسیر لاغری خودم را طی خواهم کرد و هرچه بیشتر به لاغری و تناسب اندام نزدیک تر می شوم و به آن میرسم.لاغری و متناسب شدن حق طبیعی من است و من لیاقت آن را دارم پس حتما لاغر و متناسب می شوم.باید بیشتر به فرمول های چاق کنند ه ی موجود در ذهنم دقت کنم و آنها را شناسایی کنم تا بتوانم با فرمول های لاغری و صحیح و درست آنها را جایگزین کنم و از این فرمول ها بهره ببرم و لذت بی نهایت لاغری را به خودم بچشانم و از مزایای بیشمار آن بهره مند شوم.ما همگی می توانیم اگر بخواهیم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1401/05/01 20:09
      مدت عضویت: 1441 روز
      امتیاز کاربر: 6727 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 413 کلمه

      به نام خدا

      چقدر خوبه وقتی از صبح بلندبشیم آنقدر توذهنمون اهداف ومسیر زندگیمون جذاب باشه که ناخودآگاه درمحیط پیرامونمون بتونیم بهش توجه کنیم .

      من خودم وقتی صبح ازخونه میزنم بیرون اول بابت آب وهوا که پاک وتمیز و معتدل هست شکرگذاری میکنم . بعد زیبایی های طبیعت رو که میبینم همینطور . وقتی راه میرم ناخودآگاه بابت استایل بدنی زیبا و تقریبا متناسبم شکرگذاری میکنم وهمینطور الی آخر .

      وقتی فردی رومیبینم که متناسب هست ناخودآگاه تودلم تحسینش میکنم که کدهای مخرب چاقی رو به ذهنش اضافه نکرده یاهمینطور فرد موفق وثروتمند و باقی چیزها رو که درمسیر اهدافم هستند .

      منم اوایل جزو گروه چاقها بودم و درد ورنج چاقی . امیدواربودم که من میتونم متناسب بشم . تمارینم رو به صورت عملی انجام دادم خیلی . آنقدر که ملکه ذهنم شد که حتی موقع کرونا پیش پزشکم میرفتم ذهنم میرفت پیش استایل بدنی پزشک که خدایا اون که کم تحرکه . وضع مالیش عالیه میتونه بهترین غذاها رو بخوره ‌پشت میز نشینه و… چقدر خوب که متناسبه ودیگر تمارین عملی که درکامنتهای قبلیم نوشتم واجراش کردم و لذت میبرم .

      لذت میبرم که زندگی کردنم هدف مند شده است . اینکه میدونم باید توجهاتم رو روی ورودی هام بزارم وگلچین کنم وزوم کنم روی خواستم . ونکات مثبت زندگی .

      امروز یه مقدارشیر برداشتم گرم کردم وموقع خوردن احساس کردم زیاد داخل ظرف ریختم یه مقداری در کاسه خودم ریختم ومابقی رو گذاشتم روی اجاق .

      وچقدر حس خوبی بهم داد که من مجبورنیستم همشو بخورم چون حالا همشو گرم کردم .

      وقتی باذهنم میتونم زندگیمو خلق کنم خوب این کلر رومیکنم . اوایل یه کم ذهن فشار میاره نه به خاطرسختی . چونکه میخاد تو مسیرامنش بمونه اما الانا انگاردلش میخاد که من همین مسیر رو برم . و منو تشویق میکنه بیا برو توسایت . درسته تقریبا متناسب شدی . اما من دلم میخاد بیای توسایت واین آگاهیهای ناب رو نوش جان کنم . 

      منم به ذهنم میگم چشم . ولذت میبرم وحس خوبی دارم .

      الانا به خاطر متناسب شدن نمیام به خاطر احساس خوب وآرامش وآگاهیهای نابش میام توسایت .

      آنقدر بعدمدتی ذهنم ازاین فرمول های اشتباه تخلیه میشه که احساس سبکی میکنم . آخه اینکه یکی ازبزرگترین دغدغه زندگیمون حل بشه و فضای ذهن آزادتر بشه با انرژی بیشتری برای مابقی خواسته هام وقت میزارم .

      من آزادانه بین اینهمه موادغذایی آنچه دلم میخادمیخورم .ولذت میبرم . ونگران هیچی هم نیستم . زندگی بهم لبخند میزند ومن آرامش دارم .

      خدایا شکرت بابت هدایت به این مسیر الهی .

      سپاسگزارم از استادعزیز بابت انتشار این آگاهیهای ناب .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار من میتونم تغییر کنم
      1400/12/16 09:32
      مدت عضویت: 1041 روز
      امتیاز کاربر: 1306 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 481 کلمه

      من یاد گرفته بودم ک رژیم بگیرم فک میکردم چن من نمیتونم رعایت کنم چرا چن مثلا چیزی ک دوس دارم همسرم گرف اورد من نمیتونم و از این رو چاق میشم
      بارها وقتی همسرم پفک و نوشابه میگرف دعواش میکردم اما الان نوشابه میگیره میمونه یخچالم
      چرا
      چن من اون تعریفها رو از مواد غذایی برداشتم حسرت حرص و ولعی نیس و من ازادم ب اندازه نیاز بدنم بخورم
      هرکی میبینی میگن کم بخور جلوی خودتو بگیر چ خبرته
      و من و امثال من یاد گرفتن ک لاغری مساوی با رژیم گرفتن ورزش کردن شام نخوردن برنج نخوردن کم خوردن
      در حالی من تو فامیلمون هستند کسایی ک ورزش نمیکنن و رژیم نمیگیرن پیاده روی نمیکنن تموم وعده هاشونم میخورن اصلا نمیدونن خوردن و نخوردن چیه
      و متناسبن پس اینها مشکل کار نبود مشکل ذهن من و تعریفهایی بود ک منو حریص کرده بود
      مثل حیوونی بودم ک اختیار از دستم در رفته بود
      این باعث شده بود واقعا از لحاظ روحی داغون بودم چن واقعا دیگه ب اخر خط رسیده بودم
      خوردن عذاب وجدان ناراحتی شده بودن کل زندگی من
      ن از زندگی لذتی میبردم ن از خونم ن از دخترم
      اما اومدم اینجا یاد گرفتم ک هرچی یاد گرفتم همه اشتباهن باید تغییرشون بدم
      من پذیرفتم ک خودم مسئول اشتباهاتم هستم خواستم و شروع کردم ب ادامه دادم
      من باور دارم ک ب همه چیزی خواهم رسید من خیلی فرق کردم خیلی کم پیش بیاپرخوری کنم شکمم درد بگیره
      من نیازهای خودمو فراموش کرده بودم
      اصلا همه چیر خوردن نخوردن میدیدم
      من یادگرفتم ک طبیعت انسان لاغریه و بدن همواره تلاش میکنه منو ببره ب حالت سلامتی بدن من عاشق سلامتیه لاغری هم یک بعد از سلامتیه
      خیلی از بیماریها از چاقیه بیشتر روح من مریض شد
      طبیعت من لاغریه
      و چاقی بدیهیه
      طبیعیش اینه ک من لاغر نحیف و زیبایی اندام داشته باشم
      طبیعیش اینه نیازاتمو راحت بخرم لباس های رنگی شاد بگیرم شیک پوش باشم من لایق اینها هستم وبهشون میرسم چن لایق بهترینهام لایق طبیعت بدنم لایق زیباییها لایق ارامش لایق آزادی رهایی لایق لاغری و متناسب موندن و پوشیدن لباسهایی ک دوسدارم
      لایق سلامتیم لایق روح و ذهن سالم وجسم سالم و سلامت هستم
      لاغری در من هس چیزی جدا از من نیس فقط دفن شده بود زیر خروار خروار خاک سنگ
      خدا هدایتم کرد تا من اون سنگ ها و خاکها رو برطرف کنم پاکش کنم
      من ب اون گنجهای درونم دوباره میرسم ایمان دارم و اون موقع این ک میگم فریباجانم افرین دیدی تونستی مطمئنا اعتماد بخودم بیشتر و بیشتر میشه شادابتر میشم روحیم بالاتر میره احساس عالی دارم
      اینک برم مغازه بگم سایز ۳۸ بدین تموم وجود پر از هیجان وشادابی میشه
      تصور این دیگه بتونم همه چیز بپوشم دیونه کرده اره من شکر میکنم ک در این مسیرم
      مسیر سرسبز زندگی لاغری زیبایی
      من با لاغری راحتر و سبکتر میشم جسمم ب سلامتتر میشه زنده تر میشه پر انرژی میشه

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متعهد بمان
      1400/09/20 11:09
      مدت عضویت: 1706 روز
      امتیاز کاربر: 5378 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 543 کلمه

      سلام به همه

      والا اومدم یه لفظی واسه خودم در نظر بگیرم موقع پرخوری دیدم نمیشه، اخه همه حیوونا هم که درست غذا میخورن به اندازه میخورن، دیدم خدایا یعنی من موقع گرخوری از حیوونم کمترم و چقدر جایگاه انسانی خودم و زیر سوال میبرم، مشکل ما اینه فراوانی رو باور نداریم، فراوانی اندام زیبا رو باور نداریم، بریم بیرون و یه نگاه به آدم هایی که رد میشن بندازیم، میبینیم خیلی ها متناسب هستن، پس این اندام وجود داره، اگه ما نداریمش یعنی نخواستیمش، اگه مثل ادم های متناسب رفتار کنیم اگه مثل اونها رها باشیم و اسیر افکار و رفتار غیرطبیعی مون نباشیم این اندام خود به خود ایجاد میشه، چرا من باید در مهملنی بعد از غذا از میوه و شیرینی که تعارف میشه بخورم ولی جاری متناسبم دیگه چیزی بعد شام نمیخوره؟؟ چرا من باید بعد شام کیک تولد بخورم و جاریم از کیک تولد خودش هم بعد شام نمیخوره؟؟ و اصلا براش مهم هم نیست که نخوردش، بعد منطقیه بگم چقدر اون خوش شانسه که متناسبه ولی من نه؟؟؟ چرا من اگه چند نوع غذای مورد علاقمو رو سفره ببینم از همش میخورم بعد اخرش میبینم دارم میترکم ولی متناسب ها یا از اون غذایی که بیشتر دوس دارن میخورن یا همون غذای مورد نیازشونو جوری میخورن که از همش یه مزه کرده باشن؟؟ چرا من از برنج میترسم ولی همسایمون اگه برنج باشه صبحانه هم میخوره و واقعا چندین بار دیدم که از برنج دیشب که تو یخچال بود اورد گرم کرد و یه بشقاب پر داره صبحانه میخوره ولی من از ترس 4 تا قاشق اونم فقط ناهار میخوردم؟؟ یعنی خدا منو چاق آفرید و از اونا بیشتر خوشش میومد اونارو لاغر آفرید؟؟؟ خلاصه سالها گذشت و من با روش لاغری با ذهن اشنا شدم و دیدم نه برنج و… چاق میکنه نه لاغرا ادم های خوش شانسی بودن، یه چیزی تو ذهن اوناست که دارن طبق اون رفتار میکنن که در ذهن من جور دیگه ایه که باعث میشه رفتار دیگه ای بکنم، دیدم اندام متناسب مال منم هست اگه ندارمش چون نخواستمش، رفتار و افکارم همسو با خواستم نبود، پیتزا یک نفره معنیش این نیست همشو باید یجا بخورم، اونا به فکر فروش و تبلیغات خودشون هستن من چرا باید گول بخورم و به بدنم آسیب برسونم، بارها دیدم خواهر زادم غذایی رو سفارش داد و به راحتی از اضافش گذشت و اصلا براش مهم نبود چقدر پول داد ولی من میگم حیفه پولشو دادم خیلی خوشمزش و همشو میخوردم، چرا واسه اینکه غذا حروم نشه باید بریزمش در بدنم؟؟ مگه من سطل آشغالم؟؟ خب بزارم تو یخچال واسه یه وقت دیگه یا اینکه بدم یه حیوون بخوره و سیر بشه، دیدین شاه و خانوادش وقتی میخواستن غذا بخورن چقدر باکلاس اندازه نیازشون میخوردن و اصلا براشون مهم نبود بقیش چی میشه؟؟ باید مثل یک شاهزاده با بدنمون رفتار کنیم، من پسر کوچیک دارم که اصلا هنوز نشده یک لقمه اضافه بخوره، یا وقتی دوست داره غذایی رو بخوره من بزور تونسته باشم بهش غذا بدم، کااااااملا رفتار متناسبی داره و من لذت میبرم که چقدر همه چی در ذهنش درسته، من اگه حتی از رفتار پسرم هم تقلید کنم و اونو الگوی خودم قرار بدم باید به راحتی لاغر بشم، ایده خوبی واسه خودم بود و سعی میکنم از امروز مثل پسرم رفتار کنم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 35 از 7 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار پونه عدل تهرانی
      1400/07/28 01:22
      مدت عضویت: 1712 روز
      امتیاز کاربر: 15295 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 492 کلمه

      به نام خدا

      وقت بخیر عزیزان

      واقعا همینطوره باید مدیریت کنیم روی واکنش هامون نسبت به مواد غذایی . فرمولهای ذهن افراد چاق . می خورن برای اینکه ناراحتن می خورن برای اینکه خوشحالن و دورهمی لذت ولی افراد لاغر به این صورت نیست به اندازه نیازشون می خورن کاری ندارن سلف سرویسه از همه چی باید بخورن . چون رفتن عروسی ‌مهمونی ولی افراد چاق این یه لقمه حیفه گناه داره حالا همین یه لقمه اضافه است فقط .

      مثل من الان از خونه مامانم اومدم صبح رفته بودم کلاس یوگا بعد ساعت ۱۰ صبح رفتم خونه مامانم صبحونه یه دونه شیرینی کوچولو خوره بودم و رفتم چون وقت نبود بعد که رسیدم هنوز نرسیده مامانم شروع کرد ناهار بمون … گفتم نه باید برم الان ساعت ۱۰ تازه گفت صبحونه خوردی گفتم حالا یه چایی می خورم ولی الان نه یه ساعت دیگه رفت چایی گذاشت و نون و پنیر و گردو و تخم مرغ آورد جلو من البته خیلی نبود یه تکه نان کف دست نان افغانی هست اینجا مدل نون بربری های خودمونه خلاصه من نصف تخم مرغ و با نون و پنیر خوردم با چایی دیگه تقریبا ظهر بود هر دفعه هم می گم من اومدم بهتون سر بزنم برای غذا که نیومدم …

      ولی خوب خوردم ولی الان خیلی وقته که احساس سنگینی نمی کنم بعضی وقتها ممکنه که احساسم بد بشه و فکر کنم زیادتر از حد خوردم ولی سنگین نبودم هیچ وقت .

      ما هم همه روش‌ها رو انجام دادیم ولی روش درست نبوده .مثلا اما دیروز من نزدیک ساعت ۱۱ اینطورها صبحونه خوردم بعدش تا شب شام خوردم البته قبل از شام هم میوه خوردم .یه وقتا هم هر سه تا وعده و می خورم بستگی داره . قبل از دوره فکر می کردم نباید شام بخورم اونم دیر وقت ولی می دیدم همسرم همیشه دوست داره شام بخوره ولی دیر وقت هی می گفتم تو هم بهتره این عادتتو ترک کنی همه اینجا ساعت ۵-۶ شام می خورن ….

      اگه این مسایل خوردن برای تفریح و ناراحتی و گناه نکنیم ….. رو برطرف کنیم آدم خود به خود لاغر می شه .به اندازه ای غذا بخوریم که احساس سنگینی نکنیم . سنگین شدن و باید برای ذهنمون بد کنیم و اگر احساس سنگینی کردیم خودمون و سرزنش کنیم و اگر نکردیم خودمون و تشویق کنیم که خوب انجام دادیم..

      کی حدو مرز غذا ها رو تعیین می کنه بسته بندی ها ….

      کی گفته پیتزای یه نفره باید چقدر باشه مجبور نیستیم همشو بخوریم حالا اینجاها بیشتر پیتزا ها بزرگ خانوادگی می گیریم ولی یه رستوران ایرانی هست که پیتزاهاش یه نفره است و خیلی ایرانیه خیلی خوبه ولی مثلا من اگه قبلا بود همشو می خوردم ولی الان ها همیشه نمی تونم با مامانم  شر می کنم . یا مثلا یه نوشابه قوطی مال یه نفر ه ….

      باید خودمون تشخیص بدیم که غذای مورد نیازمون چقدره به همون اندازه هم مصرف کنیم.و به واکنش های بدن بعد از اتمام غذا باید توجه کنیم . و رفتارمون و تنظیم کنیم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Fateme Bologh
      1400/06/12 11:41
      مدت عضویت: 1703 روز
      امتیاز کاربر: 123 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 576 کلمه

      درود ‌ خداقوت : 

      گام نوزدهم : 

      چاقی ما نه ارثی است نه علتش پایین بودن سوخت ساز بدوه 

      در این فایل  صحبت میکنیم که ما با ید یک مدیریت در واکنش مون نسبت به مواد غذایی داشته باشیم 

      و متاسفانه این مواد غذایی هستن مه تصمیم میکیرن ما چقد مصرف کنیم و اونا  دارن خوردن  نارو مدیریت میکنن

      و هر ناده غذایی مارو تخریک میکنه برای خورد و بعضی ا  رفتارهای ذهنی خودمون 

      مثلاافسردگی ناراحتی خستگی اینافرمول های اشتباه  تاثیر گذار هستن در میزان مصرف ما نسبت به مواد غذایی 

      تفاوت رفتارهای ما باعث تفاوت رفتارهای جسمی ما هست 

      رفتار ذهن ما  متفاوته نسبت با رفتارهای مناسب  یک فرد متناسب 

      مثال یک رفتار ذهنی اینه که ما خودمون هم میدونیم که کاملا سیر هستیم ولی باز غذا میخوریم و باید این رفتارها شناسایی بشه و تعغیر بدیم 

      اتفاقا افرادی که بار رها از دوره های متفاوتی  برای لاغر شدن  استفاده میکردن اینا افراد  بسیار قوی هستن با انگیزه بالا  چون هر بار که نتیجه نمیدیدن نا امید نمیشدن  بلکه دوباره شروع میکردن 

      ما توانایی زیادی داریم ما اشر ف مخلوقات هستیم ما توانایی درک و فهم بالای داریم پس خیلی راحت  میتوتیم خوردن خودمون رو کنترل کنیم و برای خوردنمون مدیریت داشته باشیم و اینا نشانه توانایی ماست 

      اینکه تا به امروز ما موفق نشدیم که متناسب بشیم برای بی ارادگی و ضعیف بودن ما نیست بلکه برای بلد نبودن ما بوده یا  علت اشگتباه بودن روش بوده .

      در روش ذهنی باید ازش لذت ببری .استرسی وجود نداشته باشه و هرچه جلوتر میرییم برامون انگیزه بیشتری بیاره نشون میده این روش روش درستی است چون تعغیرات رو به خوبی حس میکنیم   در دوره متناسب ذهنی خبری از رنج و حس بد و محدود کردن غذا نیست  و نتیجه های لذت بخش و خوبی هم به ارمغان میاره 

      باید این تفاوت رفتارهای بین افراد چاق و متناسب رو کشف کرد .

      بعضی از این رفتار  برخورد من با مواد غذایی با سفره مهمونی ها 

      و واقعا چراباید بسته بندی مواد غذایی تصمیم گیرنده باشه  مقدار خوردن من 

      ن‌وع ماده غذایی و رنگ و لعابش اتفاقا الان من متوجه میشم  که وقتی زیاده روی میکردم در لحظه شاید کمی از خوردن لذت میبردم ولی با استرس و عذاب وجدان همراه بود 

      یکی از این رفتار های اشتباه  افراد چاق  از طریق فشار جسمی زیاد احساس سیری میکردن با فشار روی معده با زیاده روی بیش از اندازه 

      ولی افراد متناسب میبینیم که به راحتی بعد از اینکه  نیازشون برطرف شد از غذا خوردن دست میکشه  و دیگه ماری له میزان بسته بندی و نوع و غذا و کیفیت غذا تبرک بودن و گناه نداشتن و اسراف و گرون بودن مواد غذایی ندارن 

      و برای بدنشون ارزش قاعل هستن  که زمانی اخساس سیری از طریق ذهن  براشون پیش اومد دست از غذا خوردن بکشن .نه اینکه واکنش جسم باشه 

      پس من از این فایل یاد گرفتم چاقی من ارثی نیست بلکه بعضی ذهنیتهای اشتباه که از خانواده  به من ارث رسیده 

      دوم مواد غذایی چاق کننده نیست رفتار من با مواد غذایی  جاق کنندست 

      سوما .اینکه من اکر از این روش لذت بردم و اشتیاق برای ادامه دادن داشتم یعنی روش روشی درست است 

      چهارم .واکنش جسمی و فشار جسمی مثل فشار روی معده نشون دهنده سیری نیست بلکه اون چیزی که ذهن تشخیص میده دیگه بدن نیاز  به غذا نداره 

      مورد پنجم اینه که  نگاه کردن من به مواد غذایی اینکه تبرکه .میزان بسته بندیشه .برای تفریحه .برای نار احتی .برای سود کردن .برای اسراف نکردن باید درست بشه و این رفتا ها پاک بشه و اگه  این نگاه رو رد کنیم و درست کنیم 

      خود به خود لاغر میشویم 💞

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار parsasaryna04
      1400/04/07 09:40
      مدت عضویت: 1414 روز
      امتیاز کاربر: 2673 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 929 کلمه

      با سلام استاد گرامی باشنیدن این فایل فهمیدم که مثلا من امروز یهر چرا کمی بیشتر خوروم چون باز دوباره موادغذایی برای من تصمیم گرفت وگفت چون عذا زیاد درست کرده ای باید بیشتر بخوری که نماند بار دیگر نتوانستم مدیریت کنم مواد غدایی رو وبعصی وقتها که خسته هستم یا در مسافرت هستم یا درتفریح هستم یا …ویا واکنشهای روحی من مثل خیلی خوشحالی . تفاوت من با ادمهای متناسب چیست ایا فکر میکنم دوباره باید باز روی فرمولهای ذهنی تمرکز کنیم فرمولهایی که خودمون وارد ذهنمون کردیم وزمانی که این فرمولها شناسایی بشن  فرمول جدید ودرست وارد ذهن ما بشن واکنش رفتاری ما هم تعییر میکنهچرا واقعا ماکارهای تکراری اشتباه رو هی تکرار میکنیم وقتی خوب فک میکنم به این نتیجه میرسم که ما ادمهای چاق واقعا توی اراده کم نداریم توی همین تکرار هم خوب هستیم اخه همین تکرار وممارست رو هم خیلی از ادمها نمیتونند انجام بدن حالا ما خوب تکرار میکنیم ولی هرچند به علط اخه ما راهش رو بلد نبودیم از بیراهه رفتیم وفقط خودمون رو خسته کردیم اگه از راهش بریم بسیار هم موفق وازهمه لاعرها هم شاگرد زرنگتریم وحالا تفاوت من با یک ادم متناسب در چی هستش واقعا چرا مانمیتونیم به طور صحیح غذابخوریم چرا واقعا ما در حد خفگی میخوریم واگر ده نوع غذاببینیم باید از همه در حد خفه شدن بخوریم چرا واقعا با کمی فکر کردن ودیدن ادمهای متناسب مثل پسر خودم چرا حتما ما باید واکنش جسمی داشته باشیم که بفهمیم که سیر شدهایم یعنی دیگه در حالت خوبمون اینقدر میخوریم که بالای شکممون باید یک فشاری ایجاد بشه چرا واقعا حتما باید بدن بدبختمون یک نشانه ای از خودش بروز بده تا بفهمیم سیر شدهایم چرا نقطه سیری ما مساوی با یک ازار به بدنمونه چرا واقعا چرا میگم ازار اخه چرا اینقدر نفس نمیکشیم که ریه هامون درد بگیره یا اینقدر لباس رهم نمیپوشیم که بدنوم احساس سنگینی کنه یا چرا روی هم کفش نمیپوشیم که پاهامون خسته بشه اخه بدنما نمیزاره به حد درد برسیم زود بهمون الارم میده ودیگه اون کار رو برای بار دیگه انجام نمیدیم اخه بدنمون اسیب دیده وذهنمون نمیزاره که تکرار بشه خاطره این کارها توی ذهن میمونه ودیگه تکرار نمیکنه ولی درحین غذاخوردن ماشکممون درد میگیره بعضی وقتها حالت تهوع داریم احساس سنگینی میکنیم ولی دوباره در وعده بعدی این کارها رو تکرار میکنیم چرا واقعا همش به خاطر فرمولهای اشتباه  ذخیره شده در ذهنمونه در موارد بالا ما هیچ فرمول اشتباهی وارد  هن نکردیم ولی در خوردن تا دلت بخواد ما فرمولهای اشتباه داریم کهوارد دهنمون خودمون کردیم واقعا چرا ما وقتی مثلا به کنار دریا میریم حتما باید سبد مملو از خوراکی رو برداریم وکنار دریا بخوریم واصلا راه نریم ولذت دریا رو نبریم وبا بچه هامون ماسه بازی نکنیم دنبال بچه هامون ندویم با بچه هامون توپ بازی نکنیم وکارهاز مختلفی که میتونیم به غیر از خوردن انجام بدیم ویا چرا کنار ساحل همیشه مواد خوراکی مبفروشند واقعا چرا چرا اینقدر خوردن طبیعی که خداوند برای ما قرار داده است رو با مشکل روبرو کرده ایم بابا مگه این هم چیزی به عیر از نفس کشیدنه چرا زیادی هوا نمیخوریم چرا اینقدر توی این مورد خلل ایجاد کردیم چرا وقتی مراسمی داریم مثل عروسی فقط میخوریم ومیزبان فقط به فکر خوردن مهمانه یا درتفریحاتمون چی برداریم چی بخوریم چرا نمیگیم بریم جایی که هوا بیشتر بخوریم یا چون دارم میرم تفریح باید کفش بیشتری ببرم یا لباس بیشتری بردارم یا بپوسم یا زیاد بریم اونجا پلک زیادی بزنیم چرا همیشه باید به بدنوم اسیب بزنیم چراباد همیشه یک فشاری توی شکممون حس کنیم باید سعی کنیم دیگه این فشار رو حس نکنیم دیگه بیاییم بدنمون رو کمی در این مورد استراحت بدیم ودیگه بسه اینقدر ادیتش کردیم واون خوردن بیش ا  حدز که اون تجربه کرده خیلی زشت وزننده است واقعا بسه دیگه بزاریم اونم نفس بکشه دیگه  قت داشته باشه کمیبه خودش وتر میم خود ش برسه اخه همش در حال هضم غذای اصافی ما است بیاییم به غذا هم مثل هوا نگاه کنیم نه از نفس کشیدن ما عداب وجدان میگیریم نه اینقدر نفس میکشیم که ریه هامون درد بگیره پس غذاخوردن هم همیکه از امروز اینقد  بخوریم که دیگه فشاری وسستی در بدنومون احساس نکنیم وبعدش هم ع اب وجدان از خوردن غذا دیگه نداشته باشیم این مقدار لذا حق بدنمون بدای انجام کارهای روزمرها اش  بیاییم دیگه طبیعی بشیم واز این ادم مصنوعی خلاص بشیم وگه از امروز بیایم وبا بدنمون دوست بشیم واینقدر ا ذیتش نکنیم ببخشید این حرف رو میزنم من خودم رو میگم وقصد جسارت به هیچ کسی رو ندارم میخوام از این به بهد که پرخوری کردم به خودم بگم اندازه یک گوسفند هم نیستی که به اندازه نیازش میخوره واگه سیر باشه توی دشت پرا از علف هم ببریش دیگه نمخوره بابا اندازه اونم نیستی مثلا من انسانم واشرف مخلوقاتم حالا گرفتار شکمم شدم وبنده وبرده مواد عدایی شدم واون مواد غدایی برای من تعیین تکلیف میکنه من مثلا خداوند تمام خوشید وماه رو دراختیارم قرارد اده که بسازم دنیام رو نه خراب کنم دنیامرو من ارزشم در نزد خدا بیشتر از این حرفهاست که نتونم خوردنمو مدیریت کنم باید این فرمولهای پلاسیده ذهنمو عوص کنم ودیگه به ریسمون نخ نخ شده این فرمولها به چه عمیق چاقی فرو نروم از امروز فقط وفقط فقط یواش یواش مثل ادم مثل انسان مثل اشرف مخلوفات مثل انسان کامل غدا بخورم وخودم رو بابت رفتار درستم خودم رو تشویق واحساس خوبی داشته باشم وخدارو بابت تمام نعمتهایش شکر کنم وخدایا شکرت واقعا که غذارو افریدی تا ما فقط صرفا انرژی لازم برای انجام کارهای روز مره مان رو با خوردن اون غدا بدست بیاریم خدایا شکرت .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار fatmhadly85@gmail.com
      1400/02/28 18:06
      مدت عضویت: 1188 روز
      امتیاز کاربر: 5522 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,541 کلمه

      به نام خدایی که در این نزدیکیست.

      مسیر لاغری من _گام نوزدهم: ( فرمول های ذهنی چاق کننده دلیل چاقی افراد است)

      من قبلاً هیچ مدیریتی روی مواد غذایی نداشتم و این مواد غذایی بودن که برای من تصمیم می‌گرفتند که چه غذایی رو کجا و چه زمانی بخورم چون در خانواده ای بزرگ شدم که همه اضافه وزن داشتن و این طور آموزش دیده بودم که مواد غذایی وسیله ای برای تفریح و سرگرمیه و کلا لذت بردن از زندگی یعنی بیشتر و بهتر از انواع و اقسام مواد غذایی مصرف کردن ومن  بزرگ تر که شدم و بعد از اینکه ازدواج کردم کم کم همه آموزش ها رو در زندگیم تبدیل به عمل می‌کردم و الحق که خوبم نتیجه میداد و من روز به روز چاق و چاق‌تر می‌شدم و در همه حال در حال خوردن بودم وبعد به زمین و زمان ناسزا می‌گفتم که چرا من اینقدر اضافه وزن دارم و مثلاً فلانی شانس داره و لاغره ولی هیچ وقت به رفتار های افراد چاق دقت نمی‌کردم که شاید رفتار های صحیح او دلیل لاغریش باشه و رفتار های اشتباه من دلیل چاقیه من باشه . فقط می‌گفتم مشکل من از ژنتیکمه هر کاری هم کنم درست نمیشه و متناسب شدن  برام فقط یک آرزو بود . ولی هیچ وقت هم نمی تونستم با اضافه وزنم کنار بیام وهیچ وقت از اندامم راضی نبودم و همیشه 

       برای لاغرشدن خیلی تلاش می‌کردم و از انواع دمنوش های گیاهی ، قهوه ، پودرهای لاغری، چای سبز، ورزش و پیاده روی و باشگاه استفاده می کردم یادمه تازه زایمان کرده بودم بچه شیرخواره مو میزاشتم پیش همسرم و می‌رفتم پیاده روی و کلی تلاش می‌کردم واسه اینکه دیگه چاق تر نشم .و چون در استفاده از اون روشها من به نتیجه دلخواهم نمی رسیدم فکر میکردم که اشکال از منه در صورتیکه اون روشها غلط و نادرست بودن وگرنه من که تلاش مو میکردم جسم بیچارمم که با من همکاری می‌کرد و مقداری از وزنم کم میشد ولی کاهش وزنم هیچ وقت ماندگار نبود  پس من آدم ضعیفی نبودم چون من تلاش مو میکردم وهر کس هر پیشنهادی برای لاغر شدن میداد من اونو تبدیل به عمل میکردم اگه موفق نمیشدم چون اون روشها نادرست بودن و  در مدت زمان استفاده از اون روشها من همیشه فقط رفتار های چاق کننده مو تغییر میدادم و سعی می‌کردم که در اون مدت اون رفتار هامو انجام ندم و  مقداری از وزنم کم میشد و به محض اینکه مدت زمان استفاده از اون روشها تموم میشد چون فرمول های چاق کننده ذهنم هیچ تغییری نکرده بودند در نتیجه دوباره آرام آرام جسمم شروع به چاق شدن می‌کرد و چون لاغرشدن رو از روش درست بلد نبودم خودمو آدم ضعیف و ناتوانی میدونستم . 

      و همیشه عصبی و ناراحت و افسرده و شاکی از خداوند عزیزم بودم که چرا منو این جوری و با ژنتیک چاق آفریده . اما زمانی که به این مسیر درست لاغری از طریق ذهن آشنا شدم فهمیدم که صحیح ترین روش برای متناسب شدن و متناسب ماندن فقط و فقط استفاده از همین روشه و روشهای دیگه همه غلط و نادرستن. و یاد گرفتم که من انسان خیلی شجاعی هستم که هیچ وقت با چاقیم کنار نیومدم و همیشه به دنبال راهکارهای مختلفی برای خلاصی از چاقیم بودم  و فهمیدم که باید لاغرشدن رو یاد بگیرم و برای این کار باید اول فرمول های چاق کننده مو تغییر بدم و اونا رو اصلاح کنم و وقتی که فرمول‌های نادرست در ذهنم تغییر کنه کم کم رفتار های چاق کننده هم تغییر میکنن و با تکرار و تمرین وتبدیل آموزش ها  به عمل در زندگیم کم‌کم جسمم تغییر می کنه و لاغری در من نمایان میشه همین دیروز که دخترمو برده بودم مهد و چون مدارس بخاطر ویروس کرونا تق و لق مربیش دو ماه بود که منو ندیده بود وقتی که منو دید با تعجب گفت چقدر لاغر شدی . ازم پرسید رژیم گرفتی ؟ چه کار کردی؟ ومن با خنده گفتم نه .. و مدام می‌گفت حتما نون و برنج 🍚 نمی خوری؟ ومن گفتم نه اتفاقا هر چی دلم بخواد به اندازه میخورم .و اصلا نمی دونستم که چه جوری بهش توضیح بدم . تا خونه فقط لبخند میزدم و مطمئن بودم که دیگه چاق نمی شم تازه از این لاغرترم میشم. چون دارم لاغرشدن رو یاد میگیرم و هرچه بیشتر بگذره ومن تکرار و تمرین آموزش هام بیشتر بشه به تجربم اضافه میشه و من متناسب تر میشم و بیشتر لذت می‌برم . بر عکس روش های نادرست دیگه که وقتی از اونا استفاده می کردم وکمی کاهش وزن داشتم اگه بعد از مدتی کسی منو میدید و می‌گفت لاغر شدی من کلی هیجان زده بودم که توضیح بدم که چه کار کردم و چه اتفاقی افتاده ولی ته قلبم ایمان داشتم که دوباره چاق میشم. ولی در این روش  ایمانم کامل دارم  که درست ترین روش ، برای هر کس فقط استفاده از قدرت ذهن خودشه . و ، وقتی که به گذشته فکر میکنم میبینم که چقدر رفتار های چاق کننده قبلی من به من ضربه زدن و باعث شدن که جسم من از حالت طبیعی خودش خارج بشه و هر روز مدام چاق و تپل تر بشه . الان که به این مسیر زیبا هدایت شدم تازه دارم میفهمم که چقدر تفاوت وجود داره بین رفتار های من با رفتار های یک فرد متناسب یک فرد چاق غذا میخوره برای تفریح و سرگرمی و لذت ولی فرد متناسب غذا میخوره فقط برای رفع نیاز بدنش . فرد چاق در همه حال : شادی، غم هیجان در حال خوردنه ولی فرد متناسب فقط زمان گرسنگی غذا میخوره .فرد چاق با حالت سنگینی و فشار شکم دست از خوردن غذا میکشه ولی فرد متناسب به محض اینکه پیغام سیری رو دریافت کرد دیگه به خوردن ادامه نمیده وسبک و سرحال از کنار غذا رد میشه . فرد چاق وقتی که گرسنه باشه هر چی که دم دستش باشه میخوره و اصلا براش مهم نیست فقط میخواد سیر بشه ولی فرد متناسب اصلا این طور نیست اگه غذای مورد علاقه اش نباشه اونو نمی خوره منتظر میمونه تا غذای مورد علاقه شو بخوره . ……..

      واین تفاوت بین رفتار هاست که باعث تغییر جسم میشه . نه ژنتیک و ارث، شانس و خواست خداوند، استفاده از برنج 🍚 و نون و چربی و هزار جور دلیل دیگه که همه شون بهانه های افراد چاق برای بیشتر خوردنه. و از بین اینا خوردن در حد ترکیدن و سنگینی و فشار شکم یک رفتار رشت و زننده ست که من قبلاً بار ها و بارها این رفتار رو انجام دادم و همین جا از جسم عزیزم عذر خواهی میکنم که با تکرار این رفتار اشتباه بهش ضربه زدم و باعث چاقی و اضافه وزنم شدم و به اشتباه فکر می کردم که نقطه سیری یعنی خوردن در حد فشار شکم و باید اینقدر می‌خوردم تا به این حد برسم وبعد دچار عذاب وجدان میشدم و همیشه تو خونه مون کلی عرق نعناع و رازیانه و گلاب و عرقیات گیاهی واسه نفخ معده و لاغری داشتم که بعد از غذا برای اینکه عذاب وجدانم کمتر بشه از اونا استفاده می کردم. و اصلا نمیدونستم که این حالت یه جور واکنش که بدنم داره از خودش نشون میده و سعی می کنه که به من بفهمونه که من  با این رفتارم دارم واسه بدنم  یک مشکلی به وجود میارم همون طوری که وقتی سرما میخورم آب ریزش بینی دارم یا گلو درد و بدن درد دارم فوراً متوجه میشم و به فکر درمانم میوفتم . در مورد اضافه وزنم هم همینطور ه بدن من وظیفه شو به خوبی انجام میداد با واکنش نشون دادن از خودش زنگ خطر رو برای من به صدا در میاورد ولی من ندانسته هر روز با تکرار این رفتار زننده بیشتر و بیشتر به خودم ضربه میزدم غافل از اینکه خداوند حکیم بدن منو این همه هوشمند آفریده .ومن حق ندارم بدنی رو که خداوند صحیح و سالم به امانت دست من سپرده با انجام رفتارهای نادرست غذایی پارکینگ انواع بیماریها وچاقی و اضافه وزن کنم و اگه قبلاً این رفتارهای نادرست رو داشتم و تکرار میکردم به خاطر این بوده که من لاغرشدن رو بلد نبودم و فقط چاق شدن رو آموزش دیده بودم و خیلی خوب یاد گرفته بودم ولی الان دیگه فهمیدم ودارم هنر زیبای لاغرشدن و لاغر موندنو یاد میگیرم و خدا رو شکر که مدتیه دارم درست رفتار میکنم و آموزش هامو به درستی در زندگیم تبدیل به عمل میکنم . به آرامش رسیدم وایمان دارم که این روش درست ترین روش برای متناسب شدن و مهم تر از اون متناسب موندنه . هر روز پوستم داره بهتر میشه ، با خودم و با خدای عزیزم دوست شدم و دیگه هیچ کسی رو مقصر مشکلاتم نمی‌دونم ، دیگه تو خواب نفسم نمیگیره ، سبک و سرحال از کنار سفره غذا بلند میشم ، دیگه کمر درد و پا درد و بیماری های دیگه ندارم ، کلی سایز و وزن کم کردم ، لباس های شیک و رنگ شاد میپوشم و میدونم که متناسب شدن حق طبیعی و الهی  منه ومن لیاقت داشتن این خواسته رو دارم و اونو به زمان بندی الهی میسپارم تا بیشتر و بهتر در زندگی واقعی من دیده بشه . ان شا الله 

      با تشکر از زحمات بیدریغ شما استاد گرامی که هر روز ما رو یک قدم به سمت رسیدن به هدفم  مون راهنمایی میکنید.و با آرزوی بهترین ها برای همه.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار الهام بهرامیان
      الهام بهرامیان
      1400/01/17 14:59
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      فرمول های ذهنی چاق
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 726 کلمه

      بنام خداوند حکیم. گام 19. فرومول های چاق کننده…..
      سلام خدمت دوستان هم مسیر واستادبزرگوارم.
      دیروز با یکی از اقوام که چند ماهی هست عمل اسلیو انجام داده چت می کردم.
      ایشون اضافه وزن بالایی داشتن. وهر وقت می اومدن منزل ما از اونجایی که افردا چاق درددل های مشترک زیادی باهم دارن مدام راجب چاقی واینکه از چه روشی برا لاغری کمک بگیریم صحبت می کردیم.
      دیروز بعد مدتها باهم چت که کردیم برام عکسی از خودش فرستاد که خیلی لاغر ومتناسب شده بود.
      گفتم خیلی برات خوشحالم وکلی انرژی مثبت براش فرستادم. ولی خودش اصلا خوشحال نبود
      همش می گفت برام دعا کن به اون وزن مورد نظرم برسم. می گفت همسرم خیلی ازم شاکیه ومی گه دیگه از این لاغر تر نشو صورتت زشت شده ولی خودم می گم حتی شده جداهم بشم باید لاغر بشم
      می گفت همش احساس می کنم دارم زیاد غذا می خورم واین باعث شده همش بترسم.
      واکنش من به این حرفها زمین تا آسمان با قبل فرق کرده اگه قبلا بود فوری می گفتم. اره ببین نون وبرنج نخور یا برو باشگاه یا اینکه دیگه از این به بعد رسبدی به چربی های قدیمی تر وکندتر لاغرمی شی یا اینکه تو دیگه شاید نتونی از این لاغرتر بشی چون استخون بندیت وژنتیکت چاقه.
      ولی می دونید چی بهش گفتم؟
      گفتم عزیزم اولا که لاغری اصلا زشتت نکرده بلکه خیلی هم بهت میاد همون همسرت اگه اینجوری دوست داره ومشکلی نداری پس چرا داری اینقد فشار روحی وروانی به خودت وارد می کنی بعدشم اینکه از این به بعد دیگه توجهتو از رو بدنت بردار دیگه خودتو وزن نکن. به خودت وبدنت ظلم نکن بزار سیر بشی به خودت گشنگی نده وبعد خوردنت دیگه اصلا فکر نکن چی شد وچرا شد بسپار به بدنت اون بلده چکار کنه.
      به ظاهر قبول کرد ولی مطمعنم عمل نمی کنه چون خودمم قبلا همین افکار رو داشتم.
      ترسیدم جریان سایت رو براش بگم ونپذیره.
      چیزی نگفتم ولی خیلی براش ناراحتم اون رفته زیر تیغ جراحی حتی بخاطر ناراحتی قلبیش خیلی هم ریسکش بالا بود.
      با این وجود بازم تو رژیمه بازم از غذا وحشت داره واز همه مهم تر حالش خوب نیست😔.
      برای خودم خیلی خوشحالم من از اون آدمای بودم که عمل رو خیلی قبول داشتم دوست داشتم مثل هنرپیشه ها که اینجوری لاغر شدن عمل کنم وهمیشه به همسرمم می گفتم. ولی از دیروز تا حالا خیلی خوشحالم که خدا هنوز لایقم دونسته وبه این مسیر هدایتم کرده. دریافتم از فایل ونوشته های قبل فایل که بی نظیر بودن مثل همیشه👍.
      سالها توسط دیگران راجب غذا وچگونگی غذا خوردن وچگونگی عملکرد ونقش غذا در بدن برای ما صحبت شده ولی تا حالا هیچ کس مثل استاد عطاروشن به این زیبایی وسادگی برای ما روشن نکرده.
      غذاها قدرت چاق کنندگی ندارند هیچ ماده غذایی قدرت چاق کنندگی ندارد.
      سوخت وساز همه انسان ها چه چاق وچه لاغر به یک صورت است.
      چاقی از طریق خون ونژاد وارث منتقل نمی شود.
      هیچ عمل بیرونی مانند کم تحرکی. بیماری. افزایش سن ومصرف دارو عامل چاقی ما نیست.
      فقط رفتار با غذا. فکری که پشت اون رفتاره. واز همه مهم تر باوری که باعث اون رفتار شده باعث چاقی ماست.
      در یک اتاق فکر که همه کاره اون ذهن است باوری ساخته شده ودوستورات لازم صادر شده وجسم بیچاره فقط یک عمل کننده است.
      تا وقتی که فورمول های ذهنی چاق کننده به مغز داده بشه محصول فقط چاقیست. با جبر وفشار ومحدودیت هیچ چیزی درست نمی شود.
      باید با آموزش فرمول های لاغری یادگرفته شود وجایگزین فرمول های چاقی شود تا کدها به مغز داده شود ومحصول جدید که لاغریست تولید شود.
      من تا اینجا رو با جون ودل باور کردم وبا ایمان کامل قبول دارم. دیگه در نحوه رسیدن به ابن هدف وچگونگی اجرا شدنش باید.
      اول به خودم اعتماد کنم که می توانم وشدنی است وبعد در همه حال همراهی خدا واینکه با خواست او به اینجا هدایت شده ام را باور کنم وبعد ذهنم رو بسپارم به صدای دلنشین وتصویر دلسوز استاد عطاروشن تا روشی رو که خودشون رفتن وبه نتیجه عالی رسیدن رو به من یاد بدن.
      من هنوز هیچ دوره ای رو نخریدم ولی منتظرم نموندم تا جور شدن اوضاع برای خریدم از هر فایلی که تو سایته واستاد سخاوتمندانه می زارن استفاده می کنم تا حالم خوب باشه. احساسم خوب بمونه. ویاد بگیرم ویاد بگیرم. خیلی خیلی خیلی خیلی مردین استاد🙏💓

      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار asmagazban
      1399/12/09 16:46
      مدت عضویت: 1309 روز
      امتیاز کاربر: 6149 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 666 کلمه

      بنام خدا 🌸 گام نوزدهم . فرمول های چاق کننده:فرمول های ذهنی درافرادچاق به شکل چاق کننده روی ذهن اونها تاثیر می‌گذارند درطی این مدت که این فایلها روامرین میکردم وبا هاگوش میدادم به این رسیدم که چراازخوردن میترسم وبه این رسیدم که من به خودم اطمینان ندارم و قدرتی دربرابر موادغذایی ندارم و ازخودم نشون نمیدم به همین خاطر زمانیکه غذامیخورم وزیاده روی میکنم این دلیله وچون اطمینان ندارم مدیریتی روی خوردن خودم ندارم واین یعنی همونطورکن که در فایل گفته شد مدیریت خوردن من چه اندازه خوردنم به دست موادغذایی هست.
      علت چاقی وفشارشکم فقط به این منتهی نمیشه بلکه خاطرات وتصاویرذهنی نقش مهمی در چاقی هم ایفامیکندپس موضوع. دیگه ای هم که درطی این مدت هست اشتیاق داشتن هست اشتیاق برای چاقی وعملکردن براساس خاطرات گذشته وسیری وخفگی یعنی خارج شدن از حالت طبیعی بدن که همون لاغری هست ورسیدن به چاقی .. چاقی واکنش ذهن به جسم هستش وفشارشکم هم غیرطبیعیه چون کسیکه سیرمیشه زمانی که به اندازه کافی خورده دیگه نبازبه پرخوری واضافه خوردن ندارم اما برای اینکه تجربه ی لذت بخش رودوباره خوردن اون غذاروتجربه کنه تصمیم میگیره که بیشترمصرف کنه و به همین خاطر به خوردن ادامه میده تابه فشارشکم برسه . فشارشکم یک احساس سنگینی هست وچاقی و اضافه وزن به صورت یک تصویر واقعیت پیدامیکنن که همگی اونهادرزمانی فقط یک فکر بودن و باتکرارشدن اونها وعمل شدن به اونها واقعیت فیزیکی پیدامیکنن فشارشکم به خاطر فقط خوردن نیست خیلیاهستن که غذامیخورم امابه فشار شکم نمیرسن چون خوردن پریدن اونها به صورت اتوماتیک هست ماهرروزداریم به نیازهای اتوماتیک بدنمون جواب میدیم با توجه به اونها بعضی ازاونهاهم کاملادرونیه وخودبخودی توسط بدن انجام میشه وغذاهم اتوماتیکه چون اکثر جریان های بدن اتوماتیک انجام میشه ولی درذهن افرادچاق ازحالت اتوماتیک خارج میشه یعنی اونها غذامیخورن وسیرمیشن امابعدازاون دوباره ادامه میدن به خوردن و درنهایت رسیدن به خفگی وفشارشکم درطبیعت روند تکامل همیشه .جودداره ولاغربشم طبیعت بدن انسانه اماچون انسان قدرت انتخاب داره به همین خاطر افرادی هستن که لاغرن وبدن اونها طبق طبیعت اونهاعمل می‌کنه موقع گرسنگی غذامیخورن وموقع سیری دست میکشم ازغذاو به سمت غذابه عنوانهای مختلف نمیرن وفقط رفع نیاز طبیعیشون براشون مهمه اماافرادچاق اینطور نیست بلکه ای اونهاخروج ازحالت طبیعی طبیعیه چون در ذهن اونها اینطوری نامه ریزی شده چاقی درذهن اونها به عنوان یک حالت طبیعی هست به خاطر برنامه ریزی ای که در ذهن اونها هست وبه همین خاطر به هر اندازه که در ذهن اونها چاقی طبیعی باشه اونها چاق میشن و سرعت چاقیشون افزایش پیدامبکنه امادرطبیعت خداوند به این شکل نیست هیچ حیوانی چاق نیست چون ذهن ندارن وقدرتی انتخابی ندارن واونهاطبق فرمول‌های ازقبل نوشته شده در ذهنشون عمل میکنن دوطرززندگی کردن اونها وهمه چیزاونها به صورت ناخودآگاه انجام میشه واتوماتیک میدونن که در بهاردرکجاکوچ کنم درزمستان ودرپتییزودرتابستان وچطوروچطوربتیدعمل کنن تازنده بمونن اماانسان چون قدرت انتخاب داره وبراساس پارامترهای بیرونی اون که ذهنی هست وبراساس توجه کردن و الگوبرداری کردن واموزش دیدن هست عمل میکنه وله اندازه‌ای که تکرارمیکنه نتیجه میگیره وبعدخودش به اونها اضافه می‌کنه وتجربیاتش وعلمش گسترده تر میشه درچاقی هم به همین شکل هست من که فکرشو میکنم می بینم به شدت علاقه به گسترش دادن چاقی دورخودم بودم فکرکردن به چطورخوردن برای لذت بیشتراحساس درباره‌ی انواع غذاها شکل غذاها وچطورلذت بردن از تعطیلات به وسیله ی غذاخوردن وچطورتکزاکردن ورسیدن به تجربه ی خاطرات لذت بخش وتکراریادگیری های گذشته واضافه کردن به عادتهامه همگی به اندازه ی سالها ی عمرم قدمت پیداکرده ودرمن ودرذهنم تثبیت شده وله صورت ناخودآگاه وبدون فکرکردن مثل زمانیکه دستم میخولدبسوزه اماباحساس کردن ناخودآگاه دستم قبل از اینکه بسوزه برمیدارم بدون اینکه بخوام بهش فکربکنم درباره ی وفشارشکم به اندازه‌ای که تکرار شده بدون فکرکردن من اونوانجام میدادم وبعدازاینکه تموم میشد ناراحت میشدم که اونها درمان به صورت ناخودآگاه ثبت شده بود چاقی در ناخودآگاه وفشارشکم وفرمولهای چاق درذهن هستن پس برای لاغرشدن باید فرمول‌های ذهن روتغییردادوبایداستمرارداشت تابه نتیجه رسیده طبیعت لاغری چون لاغری طبیعت بدن هست نه. چاقی و لاغری ازچاقی خیلی راحت تروسریعترهست وروندتکاملش هم عالیه مثل چاقی نیست.وتغییرشخصیت ازپایه واحساس شکل میگیره زمانیکه فرمول‌های ذهن تغییرمیکنه.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 574 کلمه

      سلام دوستان واستاد گرامی گام۱۹ مهمترین موضوع لاغری اینکه ما کنترل ومدیریتی روی واکنشهای مون به مواد غذایی نداشتیم واینکه ما کنترای روی مواد غذائ نداریم غذاها روی ما کنترل دارن بعضی از غذاهارو خیلی دوست داریم وبیستر میخوریم هر مواد غذایی که بهش برخورد میکنیم میخوریم ما مسئولیتی رویدخوردن خودمون نداریم هر ماده غذایی مارو تحریک به خوردن میکنه واما تعاوت افراد چاق با لاغر فقط روی فرمولهای ذهنی اونهاست نه چیز دیگه واین تفاوتهاست که باعث تفاوت درجسممون شده وفکر میکردیم ژنتیک داروها تیروئید ما رو چاق کردن وذهن ما مثل ی نوار خالیه وما این فرمولهارو بهش دادیم وبر اساس این فرمولها رفتار غذایی ما تغییر کردن وما پر خوری میکنیم ووقتی که این فرمولها شناسایی بشن خود بخود مشکل حل میشه ما انسانیم عقل وشعور داریم وباید بتونیم چیزیکه برای ما ضرر داره رو انجام ندیم ما ضعیف نیستیم وفقط بلد نبودیم چکار کنیم از بسکه فرمولهای غلط بهمون گفتن از طریق رسانا و…ما ناتوان نیستیم بر عکس خیلیم توانا هستبم چون بارها وبارها رژیم گرفتیم وروشهای نادرست مختلف امتحان کردیم وبه نتیجه نرسیدیم وخوشبختانه با روش ذهنی اشنا شدیم و این روش تنها روش که میتونه مارو به مقصد برسونه ما چه کارهایی رو برای لاغر شدن نکردیم از قرص ودارو رزیم وچه زحمتها ورنجهاییکه نکشیدیم وبه نتیجه نرسیدیم چون این روشها اشتباه بوده اما از زمانیکه با لاغری با ذهن اشنا شدیم مشتاقتر شدیم وچون بیماریمون کمتر شده واسترسمون کمتر شده احساسمون بهتر شده و..چون تنها روش یکه ما رو به مقصد میرسونه وخدا ما رو انتخاب کرده هدایت کرده برای لاغرشدنوواین بزرگترین سند برای لاغر شدنمون وباید دقت کنیم به رفتارهای غذائ خودمون با افراد متناسبحالا تفاوت بین انسانهای چاق وانسانهای لاغر در چیهچرا ما انقد دوست داریم بخوریم چرا نمیفهمیم که کی گشنمونه وکی سیریم چرا ی فرد متناسب با انبوهی از غذا ودثر و…مواجه بشه زیاده روی نمیکنه ودر حد نیازش مصرف میکنه اما ما چی ما چطور رفتار میکنیم چه اختلافی لین من واون وجود داره بدن زمانی واکنش میده که ی مشکلی وجود داره هر وقت غذا میخوریم بدن ماواکنش نشون میده ووقتی ما بعد از خوردن غدا حس بدی داشتیم وسنگین بودیم وبه شکممون فشار میمود معلومکه ما اشتباه کرویم وغذا زیادی خوردیم باید توجه کنیم به این موضوع واگر اینجوری شد خودمونو سرزنش کنیم وبگیم که اخه این چه کاریه کردی خیلی زشته در شان تو نیست این غدا ها همیشه هستن وهر وقت خواستی واراده کروی میتونی بخوری پس زیاوه روی نکن حتی برای غذاییکه خیلی دوست داریاصلا برامون مهم نباشه که چه غذایی رو میخوری غذارو نباید بعنوان تفریح یا حوصله ام سر رفته یا وقتی عصبانی هستی نگرانی پولش دادم و…بخوری فقط باید وقتی واقعا گشنت شد ودر حد نیازت بخوری مثل انسانهای متناسب ووقتی اینجوری غذا خوروی خدوتو تشویق کن وتا بخودت انگیزه بدی واگر ی روزی زیاده روی کروی وحتی یکمم بود عکس العمل نشون بده وخودتو سرزنش کن ما انسانیم وخدادند ما رو اشرف مخلوقات قرار داده یعنی ما رو برترین کرده از حیوانات وهر چیزیکه تو دنیا وجود داره پس رفتارمون هم باید مانند انسان باشه در شان انسان باشه ما نباید بذاریم غذاها بر روی ما کنترل داشته باشن وهمین طور بسته بندی اونها نباید مارو فریب بدن ما قبلا فکر میکریم ی بسته چیپس باید ی نفر بخوره اما الان مثل ی انسان رفتار میکنیم وی بسته رو خانواده میخوریم بسته بندیهای متنوع درست میکنن برای گول زدن ما وما نباید گول بخوریم وبا این گار یک قدم دیگه بسوی لاغری برمیداریم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار من میتوانم
      1399/11/27 23:27
      مدت عضویت: 1539 روز
      امتیاز کاربر: 9068 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 876 کلمه

      با سلام☺️.
      بیشترین تفاوتی که من بین خودم و افراد متناسب میدیدم، شانس بود. یعنی میگفتم خوش به حالش چه شانسی داره که همچین هیکلی داره.. و تمام متناسب هایی که من دیدم پوست و موهای خوبی هم داشتند بنابراین میگفتم خدا از همه چیز بهترینش رو بهش داده..
      همیشه بودن در کنار افراد متناسب برای من سخت بود چون بقیه مثلا وقت غذا همیشه مقدار خوردن ما را باهم مقایسه میکردند یا مادرم میگفت تو یک وقت اندازه ی اون نخوریا😕😕…
      از اینکه همیشه به آنها اصرار می‌شد که بیشتر بخور ولی من باید کمتر میخوردم، ناراحت میشدم و ترجیح میدادم که در این جمع ها خیلی کمتر از حالت عادی غذا بخورم تا حرفی برای گفتن نباشد..
      تفاوت بین ما و افراد متناسب باید در سطح افکار و باورهایمان نسبت به جسم بررسی بشود..
      به طور مثال : من دوتا دخترعمه دارم که خیلی متناسب هستند و تا الان نشده ببینم که نگران چاقی و لاغری باشند. و اگر حرفی هم می‌زنند فقط برای سپری کردن وقت در بین دوستان است..
      اما در همین جمع، عده ای که چاق هستند مدام از چاق تر شدن، چگونه لاغر شویم، ژن ما مشکل‌داره 😂 و غیره صحبت میکنند و وضعیت آنها از چاقی تغییر خاصی نمیکند…

      استفاده از فرمول های چاق کننده به طور مداوم در زندگی باعث ایجاد شرایط اضافه وزن برای جسم و چاقی برای ذهن شده است.
      ما با تغییر فرمول ها چاق شدیم اما برای لاغر شدن به دنبال تغییر رفتار رفته ایم.. تغییر رفتار گام بعدی است که بعد از تغییر فرمول ها و افکار اتفاق می‌افتد.
      و مرحله‌ی دوم تغییر رفتار است..
      مثال نقض؛ به ما گفتند چون هر غذایی میخوریم و فعالیت کمی داریم چاق هستیم، اما زندایی پدرم، به خاطر مریضی های دیگر فقط غذاهای آبپز میخورد، شام نمیخورد، فست فود مصرف نمی‌کند، نوشابه نمیخورد.. در ضمن به استخر و باشگاه هم میرود اما چاق است.. و در تمام سال های زندگی یک سال کاملا لاغر بوده و چند سال چاق و در حال دست و پنجه نرم کردن با بیماری هایی که چاق و لاغر شدن های پیوسته در او بوجود آمده اند..
      ربط دادن چاقی به مواد غذایی مختلف :
      مثال برنج را که استاد توضیح دادند، من هم این باور را در مورد برنج داشتم.
      مورد بعدی نان بود که حتی اگر مصرف نان در صبحانه را هم خیلی محدود میکردم، باز هم همان مقدار، باعث ترس از چاق شدن به خاطر نان در وجود من میشد..
      کلا وقتی یک غذا را عامل چاقی بدانیم حتی خوردن یک مقدار کم از آن، باعث ایجاد این فکر می‌شود که با خوردن این ماده ی غذایی، من چاق میشوم..
      ما در این گام یاد میگیریم که ماده ی غذایی نقشی در جسم ما ندارد، بلکه نگاه و تصور ما از مصرف آن ماده است که باعث تغییر شرایط جسم ما می شود.
      این تصور چاق کننده بودن مواد غذایی باعث شده بود که هروقت کسی را میدیدم که لاغر شده، ازش میپرسیدم چی خوردی لاغر شدی ؟🤔 
      ارثی بودن عقاید چاقی نه خودِ چاقی:
      افکار و رفتارهایی که از سوی خانواده، دوستان، رسانه وغیره بارها به ما گفته شده باعث شده است که تعاریف ما هم از جسم و شرایط آن، خیلی مشابه نظرات اطرافیان باشد ولی آیا حقیقت جسم ما که خداوند آفریده است، هم همینطور است؟ 🤔 
      پاسخ این است که خیر.. چون میلیون ها انسان هستند که آگاهی های متناسب دريافت کرده اند و یا اصلا آگاهی های اشتباه را به ذهنشان راه نداده اند و متناسب اند.. چون خداوند در قرآن فرموده است که انسان را متعادل و متناسب آفریده است بنابراین ذات واقعی ما، متناسب بودن است و این حرف هایی که شنیده و باور کرده ایم، وهم و تصور باطل داشتن از جسم است. 
      برای لاغر شدن باید به عامل ایجاد کننده ی آن توجه کنیم.. مثلا اگر پرخوری میکنیم باید توجه کنیم که علت اینکه من میخواهم بیشتر از نیازم غذا بخورم چیست؟ 🤔 و آن عامل را تغییر دهم تا رفتار متفاوت تری هم نشان بدهم… 
      درباره ی تفاوت بین افراد چاق و لاغر باید به این موضوع توجه کنیم که مثلا گرسنگی برای فرد چاق و فرد لاغر به چه معناست؟ /یک فرد متناسب از کجا می‌فهمد سیر شده است و یک فرد چاق چطور پیغام سیری را دریافت میکند؟ / واکنش افراد متناسب هنگامی که سیر هستند به غذایی که دوست دارند چیست؟ و این واکنش در افراد چاق چگونه است؟ 
      درک این تفاوت ها و تلاش برای شبیه کردن رفتارمان به افراد متناسب باعث می‌شود که جسم ما هم مانند آنها متناسب بشود. /
      فایل صوتی 🎧🎶:
      آگاهی از موضوعات جدید و مختلف درباره چاقی و لاغری باعث می‌شود که ما یک گام به سمت لاغری برداریم. 
      مهم ترین موضوع، مدیریت رفتار و واکنش های مان هنگام مواجهه با مواد غذایی است.. 
      واکنش جسم در مقابل مشکلات است پس وقتی از زیاد خوردن دچار فشار شکم می‌شویم این نشانه ی سیری نیست بلکه ی نشانه ی اعتراض جسم به زیاده‌روی ما است.. و این کار ما باعث رنج بدن می‌شود… 
      غذا خوردن نباید باعث ایجاد فشار در جسم ما بشود. 
      سیر شدن تغییر فیزیکی در جسم نیست بلکه یک پیام مغزی است که باید توسط مغز ارسال بشود نه توسط شکم!!! 😏 
      ذهن ما نیاز به تنبیه شدن دارد.. 
      در طبیعت هم، حیوانات برای بیشتر خوردن، رفتارهای وحشیانه از خود نشان نمی‌دهند.. 
      برای رفتار خوب، خودت را تشویق کن و برای رفتار بدت هم خودت را سرزنش کن تا انگیزه بگیری برای تغییر رفتارت و بهتر کردن عملکرد هرروزه ات…

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار جاودانگی
      1399/11/21 00:15
      مدت عضویت: 1430 روز
      امتیاز کاربر: 490 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 493 کلمه

      سلام.
      از روزیکه تمرین یک هفته ای رو شروع کردم که تا وقتی واقعا گرسنه نشدید و واکنش بدن و حس نکردید غذانخورید و وقتی اون حس نیاز ازبین رفت دست بکشید رو شروع کردم این جمله ها رو درک کردم که در فرد متناسب خوردن مثل سایر اعمال بدنشه عین نفس کشیدن و …..! یادمه بارها و بارها سیر بودم اما یکی از بیرون میومد و میخواست غذابخوره تعارف میکرد چون بلد نبودم این چیزارو ،و بقول شما غذاها منو مدیریت میکردن توی رودروایسی میموندم و دوسه لقمه به زور میخوردم که دل طرف مقابل نشکنه .یعنی حاضربودم به جسم خودم بی احترامی کنم اذیتش کنم معده درد بگیرم اما به اون ادم نه نگم !چقدر رفتارم فرق کرده با اون وقتا خدایا هزار مرتبه شکرت . همین امشب همه بستنی میخوردن به منم تعارف کردن اگه قدیما بود امکان نداشت نخورم چون بستنی دوست دارم ولی فورا گفتم من الان نمیخورم سیرم بعدا میخورم و کیف کردم ازاین رفتارم . مگه میشه دیگه بااین همه آموزش جدید یه بستنی بتونه منو وادار کنه به رفتار اشتباه ؟؟؟؟ بقدری این سنگینی بعد غذارو برای خودم زشت میدونم که فعلا پیش نیومده تجربش کنم تو این مدت مسیر لاغری. و چون قبلا معدم شدید درد میگرفت بعد هرغذا اینو هی یاداوری میکنم که بیشتر از نیاز خوردن یعنی همون معده دردا همون اذیت شدنا و بخاطر همین یه موردم شده دیگه نمیتونم بیش از نیازم بخورم . قبلا وعده های غذاییم طبق ساعتای خاصی بود و بابقیه سر سفره غذانخوردن یه حالتی داشت برام تا صدام میکردن میرفتم برای غذا ولی الان دیگه قاعده ی خیلی دقیقی ندارم ساعتی که گرسنمه میرم سراغ غذا حتی اگه بابقیه فرق داشته باشه . اوایل متعجب بودم که میدیدیم دلدرد میگیریم یا بی میلیم بازم غذا میخوریم و فکر میکردم آدمای چاق بی ارادن نمیتونن جلو خودشونو بگیرن ولی لاغرا بزور خودشونو کنترل میکنن که خوش هیکل بمونن و خودمو اونوقتا خیلی سرزنش میکردم ولی قضیه چیز دیگه بوده . رفتارای ما اتوماتیک وار تحت کنترل فرمولای ذهنیمون بوده وگرنه ما بی اراده نبودیم . باید مدام بخودمون یادآوری کنیم غذا دقیقا مثل اون اکسیژنه است مگه ما بیش از حد نیازمون اکسیژن و میفرستیم توریه خودمونو هلاک میکنیم بیشتر نفس بکشیم پس با غذام باید رفتارمون طبیعی باشه به صدای بدنمون گوش بدیم خدا بهترین سیستم و برامون قرار داده دل ضعفه یعنی که تو نیاز داری و وقتی اون حسه رفع میشه یعنی اوکی شدی دیگه ادامه نده غذا که تموم نمیشه مگه شده وعده ای بی غذا بمونیم که نگران غذاییم.هروقت شبانه روز گرسنه شدیم دوباره میریم یه چیزی میخوریم .دیگه از این بهتر وجود نداره که من کنترل بدنمو رفتارامو دستم بگیرم مثل یک انسان کاملا متناسب رفتار کنم و به اون چیزی که میخوام به راحتی برسم، بدون زجر کشیدن و اعصاب خوردی که زمان رژیمای جورواجور هممون تجربه کردیم .بارعایت همین مورد خودبخود لاغر میشیم .ممنون استاد همیشه شاد و موفق باشید🌹🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار saberizahra80
      1399/11/20 11:02
      مدت عضویت: 1603 روز
      امتیاز کاربر: 3426 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,270 کلمه

      سلااااام یکی از بی نظیرترین فایلهای دوره است این فایل فوق العاده
      برای دفعه سوم هست که این فایل رو گوش میدم و هربار کلی آگاهی دهنده و هشدار دهنده هست برای من دفعه دومی که این فایل رو گوش دادم با خودم گفتم نه نباید به خودمون القاب بد بدیم ما باید بادخودمون مهربون باشیم یعنی چی که به خودم بگم مگه تو …. هستی که اینقدر میخوری …..
      ولی وقتی با خودم خلوت کردم و دیدم که بعد از یکسال فایل گوش دادن هنوز هم من گاهی این رفتار رو دارم و دیدم بارها استاد گفتن که گوش دادن به تنهایی شما رو لاغر نمیکنه و باید عمل کنید به آنچه در فایل گفته میشه اونوقت نتیجه میگیرید چند باری که به حد پرخوری رسیده بودم و با فشار شکم که نشونه آسیب به این جسم بیچاره ام هست رسیدم حرفای استاد یادم اومد و به خودم گفتم مگه تو …هستی که اینهمه میخوری تو که پیغام سیری رو درک میکنی چرا اینقدر خنگ بازی در میاری و خودت رو به نفهمی میزنی تو که امروز فهمیدی که با نصف بشقاب هم سیر شدی چرا خودت رو گول زدی که نه هنوز سیر نشدم چرا توی مهمونی بازم برای خودت پلو کشیدی به خاطر اینکه از خورشتت هنوز مونده بود و گذاشتی که باز غذاها برات تصمیم بگیرن چقدر بخوری تا کی میخوای خودت رو گول بزنی که چون دارم فایل گوش میدم اشکالی نداره بخورم یا چون در مسیر هستم اشکالی نداره و اگه کم بخورم یعنی از شیرینیها میترسم نه من از هیچ غذایی نمیترسم برای همین که ثابت کنم که نمیترسم بیشتر میخورم و میگم بببن من چاقتر نشدم با اینکخ امسال این همه نون خامه ای و قطاب و نون برنجی و…. خوردم
      واقعا که از رفتار خودم در برابر مواد غذایی خجالت میکشم و حالا میفهمم که عمل کردن چقدر مهمه و اینکه چرا بعضی از دوستان زودتر نتیجه میگیرن و بعضیها دیر تر تفاوت فقط در همین نکته مهمه”عمل کردن و عمل کردن”؟👌👌👌
      میخوام برای خودم فرمولهای ذهنی چاق کننده که تا حالا یاد گرفتم رو مرور کنم
      ۱_بعضی از غذاها و خوراکیها چاق کننده هستن مثل برنج مثل نون ،شیرینی ،کیک ،شکلات و هر انچه با شکر درست میشه،پیتزا و غذاهای سرخ کرده که در روغن زیاد پخت میشن ،ولی بعضی غذاها چاق نمیکنن مثل میوه ها ،سبزی،کاهو هویج و خیار و …
      (دلیل این فرمول رفتار پدرم و مادرم بوده پدر من همیسه میگن من از برنج متنفرم برنج باعث میشه شکم بیاری و همیشه همه جا با افتخار میگن من هفته ای به بار برنج میخورم و هر وقت مامان برنج درست کنن دعوا میکنن،روی برنج خوردن توی وعده شام به شدت حساسن و همیشه به برادرم میگن نخور ابن برنج ها رو ابنقدر داری چاق میشی به خاطر همین بدنج ها هست)در صورتیکه همسر من که کاملا متناسب هستن علاقه زیادی به برنج دارن و حتی اگه در وعده صبحانه هم برنج داشته باشیم میخورن و چاق هم نمیشن
      ۲_لذت و تفریح مساوی خوردن
      ابن فرمول در ذهن افراد چاق خیلی قدرتمنده و برای ما دورهمی و سفر ورستوران وعروسی و دیدن سریال و فیلم مورد علاقه،مهمانی ،افطاری و هر تجمعی حتی مراسم ختم وروضه هم برای خوردن هست و بعد از اون مراسم از نحوه پذیرایی و مواد خوراکی که بود صحبت میکنیم و نحوه تعارف و اصرار میزبان به خوردن بیشتر رو دلیل احترام به خودمون میدونیم
      ۳_فشار شکم ودرد شکم=سیری
      تا زمانی که جسم علامت نده ما همچنان به خوردن ادامه میدیم و در واقع پیغام سیری برای ما همون درد شکمی هست و معمولا با احساس سنگینی و فشار و اینکه حتی دیگه نمیتونیم نفس بکشیم هم از سر سفره بلند میشیم
      به قول یکی از اساتید دانشگاه که روحانی بودن،درست اینه که یک سوم معده غذا باشه یک سوم مایعات یک سوم هم برای رود وبدل شدن هوا حالا بعضیها میگن یک سوم غذا که میخوریم اب هم نمیخوایم به جاش غذا میخوریم هوا هم میخواد رد شه میخواد رد نشه😅
      واقعا این همون رفتار ما افراد چاقه
      ۴_غذا =لذت ،غذا=ارامش،غذا=حال خوب در صورتیکه در ذهن افراد متناسب غذا یعنی تامین انرژی برای همینه که ما در مواقع ناراحتی میخوریم در موقع عصبانیت میخوریم موقع نگرانی میخوریم در موقع هیجانی شدن میخوریم ولی اونا فقط موقع گرسنگی میخورن و چه بسا در این شرایطی که ما میخوریم اونا کاملا بی اشتها میشن و میلشون شدیدا کاهش پیدا میکنه
      ۵_به محض احساس سبکی معده =خوردن
      ما معمولا اجازه نمیدیم پیغام گرسنگی رو دریافت کنیم و قبل از گرسنگی غذا میخوریم در صورتیکه اونا تا زمانی که احساس گرسنگی نکردن چیزی نمیخورن
      ۶_احساس گرسنگی=عصبانیت
      خستگی=گرسنگی
      خود من وقتی خسته باشم زودتر عصبانی میشم کم حوصله میشم و خیلی وقتها با خوردن خستگیم هم رفع میشه وقتی میخورم اروم میشم و حوصله پیدا میکنم خدا نکنه خسته و گرسنه باشم دیگه زمین وزمان رو به هم میدوزم😶😶😶😅
      در صورتیکه قانون اینه که اگه خسته ای درمانش استراحته نه خوردن👌
      ۷_دیدن،شنیدن،لمس کردن و بوییدن و چشیدن =لذت خوردن
      همینکه استاد میگن لاغرها فقط با دهانشون میخورن چاقها با چشم وگوش و دست و بینی و دهانشون😅😅😅
      ۸_لاغر شدن=سختی،رنج،محدودیت،نخوری،عرق ریختن
      در صورتیکه در افراد لاغر متناسب موندن و کاهش وزن بسیار اسونه و برعکس چاق شدن حتی یک گرم اضافه کردن سخته
      ۹_چاق بودن=حسرت داشتن
      حسرت داشتن اندام متناسب،حسرت خرید کردن با حال خوب و بدون اعصاب خوردی ،حسرت لذت بردن از جسمت جلوی آینه مخصوصا آینه اتاق پرو😶،حسرت خوردن و چاق نشدن،حسرت خوردن یه وعده غذایی یا شیرینی بدون ترس،حسرت شنیدن جمله”چقدر لاغر شدی از دیگران”،حسرت سفر رفتن و چاق نشدن،حسرت پوشیدن لباسهای رنگ روشن،چهار خونه،کوتاه،اندامی،حسرت شنیدن “بله از همه مدلها سایز شما داریم”از زبان فروشنده ها،حسرت دیدن شکم تخت،حسرت پوشیدن نیم تنه،حسرت استخر رفتن با حال خوب و لذت،حسرت سلامتی،حسرت اعتماد به نفس برای حضور درجمع و بیان نقظه نظرت و هزاران حسرت دیگه😶😶😶😶
      ۱۰_داشتن اندام متناسب=رژیم دائمی و ورزش مادام العمر
      در صورتیکه خیلی از افراد لاغر رو میشناسیم که هیچ وقت رعایت رژیم خاصی رو کردن و نه حتی دو قدم راه رفتن
      ۱۱_بارداری =چاقی
      ۱۲_ازدواج=چاقی
      ۱۳_سن ۴۰ به بعد=چاقی
      ۱۴_متابولیسم پایین=چاقی
      اصلا چیزی به اسم متابولیسم پایین وجود نداره
      ۱۵_ژنتیک=چاقی
      ۱۶_کم تحرکی=چاقی
      ۱۷_کم کاری تیرویید،تنبلی تخمدان،کیست تخمدان=چاقی
      ۱۸_بلوغ=چاقی
      ۱۹_شیردهی=لاغر نشون به سادگی
      ۲۰_شیر ندادن=چاق موندن
      ۲۱_خواب زیاد یا خوابیدن بعد از ناهار=چاقی
      ۲۲_خوردن شام=چاقی
      ۲۳هله هوله خوری=چاقی
      ۲۴_مزاج سرد=چاقی
      ۲۵_خوردن در ساعات اخرشب=چاقی
      ۲۶_چاقی =زیبایی وااااای که چقدر این فرمول خطرناکیه همین فرموله که باعث ترس ما از لاغر شدن میشه چون دیدیم افرادی رو که با لاغر شدن افتادگی پوست پیدا کردن یا پوستشون تیره و خشک شده یا بارها شنیدیم گفتن”گوشت گفته کجات زشته بیام قشنگش کنم”
      ۲۷_چاقی=خواستنی تر بودن و دوست داشتنی تر بودن
      اینم یکی از اون فرمولهایی هست که واقعا جلوی ما رو برای لاغر شدن گرفته برای اینکه برای همسرمون جذاب تر باشیم چاق شدیم و لاغر هم نمیشیم در صورتیکه اصلا جذابیت به ظاهر نیست چقدر یه خانم خوش استایل خوش پوش با اعتماد به نفس با صورت زیبا و جوان و متناسب جذابه واقعا👌👌👌👌😍😍😍
      ۳۰_دور ریختن غذای اضاف اومده=اسراف
      همین فرمول باعث میشه ته مونده غذای بچمون رو بخوریم و غذای مونده در یخچال رو بخوریم
      ۳۱_پول دادیم و هزینه کردیم=باید بخوریم
      واقعا چقدر زیادن این فرمولهای چاق کننده ذهن ما
      پس همینه که لاغر نشدیم هر تلاشی هم کردیم بی فایده بوده تا زمانی که اینها در ذهن ما ذخیره است و داره کار میکنه چه انتظاری هست ما لاغر بشیم
      به قول استاد ما ادمهای ضعیفی نیستیم فقط لاغر شدن رو بلد نبودیم و با این ذهن پراز فرمول چاق کننده چطور میشه لاغر شد ومهمتر اینکه لاغر موند
      فقط و فقط یادگیری لاغری از طریق ذهنی هست که میتونه ما رو برای همیشه متناسب کنه و تمام کساییکه به این مسیر هدایت شدن انتخاب شده از طرف خداوند عالم بودن و همین افتخار باعث شور و اشتیاق ما هست برای ادامه دادن این مسیر به قول استاد”یا لاغر میشم یا میمیرم”راه دیگه ای نداره😊😊😊

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار farkhondeshahrivar280
      1399/11/19 18:41
      مدت عضویت: 1390 روز
      امتیاز کاربر: 687 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,338 کلمه

      سلام به استاد عزیزم و همه دوستان
      👣 گام نوزدهم :تفاوت یک فرد چاق و فردمتناسب درفرمول ها ذهنی این افراد است
      🙂☺️ چاقی ما به دلیل عوامل بیرونی مث ارث🤔 مث تیروئیدکم کار یا سوخت ساز پایین نیست بلکه به دلیل اینه که فرمول ها ذهنی چاق کننده در ذهن خودمون ایجاد کردیم.
      ذهن مث یک نوار خالی است که ما اومدیم بهش آموزش دادیم چاقی رو ترس از خوردن زیاده خوردن رو و نگرش درباره مواد غذایی رو بهش یاد دادیم
      الان اگه بریم از یک فرد متناسب راجب پیتزا برنج خامه سوال بپرسیم اون ها هیچ نگرانی از خوردن این غذا ها ندارن و بگی نگرشت درباره این مواد غذایی چی هست آیا این مواد چاق کننده هستن و با اطمینان خاطر میگن اینم یه غذا مث بقیه غذا هاهست و هیچ فکری دربارش ندارن ترسی از خوردنش ندارن داستانی تو ذهنشون درباره مواد غذایی و تاثیر اون بر جسم خودشون ندارن. 🤨
      واما از یک فرد چاق بپرس از خودمون بپرسیم چرا راه دور بریم قبل این روش چقدر از خوردن غذا ها ترس داشتیم من خودم جوری بودم که میگفتم آره چون آب کم میخورم چاق تر میشم دیگه به این حد رسیده بودم که از یه پفک خوردن هم ترس داشتم و میترسیدم که چاق ترم کنه و هرجا که زیاد می‌خوردم فوری میگفتم ای وای که چاق شدم و هر موقع که رژیم بودم میگفتم آلان که برنج نمی‌خوردم پفک نمی‌خورم وخیلی چیزها دیگه که تو ذهنم عامل چاقیم بود رو میگفتم چون نمی‌خورم لاغر دارم میشم
      همینجا میشه فهمید تفاوت ذهن یک فرد متناسب با چاق رو
      افراد متناسب کنترل خوردن خودشون داشتن ولی یک فرد چاق هیچ کنترلی روی خوردن خودش نداشت و مواد غذایی بودن که خوردن اون کنترل میکردن و بهش میگفتن هر مواد غذایی به چه میزانش مصرف کن.
      و یک تفاوت دیگم که هست و روی خوردن افراد متناسب تاثیر نمی‌ذاره ولی روی افراد چاق تاثیر میذاره حالات روحی است که روی خوردن افراد چاق هم خیلی تاثیر اون فرد ناراحته خهسته است افسرده است بیکار است بی حوصله است خوشحال است از خوردن استفاده می‌کنه ولی یک فرد متناسب چنین رفتاری نداره. 🤪😒
      تفاوت ما افراد چاق با افراد متناسب در الگو ها و فرمول ها ذهنی ماست یعنی بدن ما توانایی لاغر شدن داره ما ضعیف نیستیم ما خیلی هم قوی هستیم چون قبلا خیلی روش ها سخت انجام دادیم واسه لاغر شدن اما چون روشمون اشتباه بوده شکست خوردیم یعنی بدن ما خودش به طور پیش فرض عاشق متناسب شدن و ماهم این توانایی داریم و وقتی تو این مسیر هستی و الان در هر شرایطی جسمی با هر وزن سنی که هستی خداوند انتخابت کرده چون این توانایی درما ها دیده که به این مسیر هدایتمون کرده همیشه طبق گفته این اون عمل میکردی و با فشار محدودیت میخواستی نشد چون ذهن ما کاری که براش سخت باشه انجام نمیده حالا بیا یبار به پاس هدایت خداوند و تشکر از استاد عطار روشن این روش آموزش ببین تمرین کن و عمل کن به گفته ها استاد خیلی سریع در خودت تغییراتش مبینی نگاه جسمت نکن نگاه رفتارت نگرشت درباره مواد غذایی کن مطمعنم اگه به آموزش ها عمل کرده باشی تا الان خیلی تغییرات داشتی چون منم خودمم یکی هستم مث شما و تغییرات در خودم مبینم پس بهترین روش روش لاغری با ذهن است اموزش استمرار اشتیاق وعمل کردن که خیلی مهمه این میشه شگفتی قرن جدید 🤩😍🤩
      ما افراد چاق سیر شدن و گشنگی بلد نبودیم الان تفاوت سیری در افراد چاق ولاغر توضیح میدم متفاوت در طرز نگرش آنها با مواد غذایی رو ،😊🤗☺️ اولا واسه هر یک از احساس ها ما بدن یک واکنش از خودش نشون میده موقع بریدن شدن دست موقع تندتند دویدن موقع گرسنگی واسه هر حالت بدن یک واکنش نشون میده. 😐😑😙
      ووقتی یک فرد خیلی گرسنه باشه یک واکنش نشون میده مث درد شکم صدای شکم و میفهمیم گشنمون است و باید غذا بخوریم 🙄😋🤭
      واما اینجا نیومدیم می‌خوردیم که به حالت خفگی درد شکم سنگینی ایجاد بشه تا بگیم سیر شدیم و منتظر یه بار فیزیکی هستیم یه واکنش از بدن که بگیم سیر شدیم ولی یک فرد متناسب در حد رفع نیازش مصرف می‌کنه و قبل از درد شکم یا حالت خفگی دست از خوردن می‌کشه چون تو ذهن فرد متناسب سیری مساوی است با رفع نیاز بدن 🤗😋
      ولی تو ذهن فرد چاق سیری مساوی است با 😰😫😨😱
      فشار شکم خفگی سنگینی و این تفاوت‌ها باعث میشه تفاوت در جسم هاهم ایجاد بشه ،🙄🤫😬
      باید مث یک فرد متناسب عمل کنیم و سیری مساوی باشه با رفع نیاز بدن نه واسه سرگرمی نه واسه تفریح ناراحتی پولش دادم حیف است نذری است گناه است اسراف میشه زیاده روی نکنیم و نگرشمون نسبت به خوردن عوض کنیم ودرحد نیاز بدن مصرف کنیم غذارو.
      وباید جوری غذا بخوریم که به اون حالت زشت زننده نرسه 😊
      حتی درنده ترین حیوانات هم زیاده روی نمیکنن در خوردن و اندازه نیازشون میخورن و دانبال غذا بیشتر نیستن
      پس بیاییم این آموزش هارو نه فقط حفظ کنیم بلکه عمل کنیم بهش و در شأن یک انسان رفتار کنیم و مواقعی که به اون حالت سنگینی خفگی میرسیم خودمون تنبی کنیم و به خودمون بگیم چرا این کارو کردی حتی حیواناتم این کارو نمیکنن ووقتی قبل اون حالت دست از خوردن کشیدیم خودمون تشویق کنیم وبگیم به خودمون آفرین وانگیزه بدیم به خودمون 😍🤩
      اجازه ندیم مواد غذایی مارو کنترل کنن وبگن به چه اندازه بخور خودمون کنترل بدست بگیریم برده مواد غذایی نباشیم و هر روز بدون اون داستان ها که راجب مواد غذایی داریم غذا بخوریم و قبل اون حالت زشت زننده پرخوری دست بکشیم از خوردن عمل کنیم به این آموزش ها تا موفق بشیم خداوند خالق ماست و ما خالق وضعیت و شرایط الان خودمون هستیم ،😌😉

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار smoazamiy@gmail.com
      1399/11/19 15:36
      مدت عضویت: 1184 روز
      امتیاز کاربر: 230 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 919 کلمه

      سلامی دیگر در یک روز دیگربراساس گوش دادن ب یک فایل دیگر😍
      ایستگاه نوزدهم مسیر لاغری من(فرمول های ذهنی چاق کننده رو شناسایی کنیم)🤔🧐
      بزرگترین تفاوت افراد متناسب و چاق دررفتارهای غذایی وواکنش نسبت ب مواد غذایی میباشد.افراد متناسب غذا را انتخاب و نحوه خوردن را کنترل میکنند .ولی در افراد چاق بر عکسه ،ب این صورت ک مواد غذایی کنترل خوردن را در دست دارند ، واین ب شکل واضحی درمن وجود داشته ک موقع های ک سیر بودم و میلی نداشتم باتوجه ب نگاه کردن ب غذا خوردن پسر و همسرم ، یا دیدن مواد بستبندی شده ، در حالت سیری و پرخوری بازم پرخوری میکردم ، و اینها تنها در تفاوت فرمول های ذخیره در ذهن است ،
      ذهن ما مثل یک نوار خالیه ، ک خودمون پرش میکنیم از افکار و باورها ،این افکار ممکنه درست باشن ،یا غلط ،ولی در اصل پیش فرض ما متناسب بوده و ما با دستکاری خودمون اون و از حالت خودکار خارج ، و ب حالت دستی ذخیره ش کردیم ،
      حالا برای اینک بتونیم ب پیش فرض و حالت خودکار برگردیم باید دنبال فرمول هایی ذهنی لاغری باشیم ،،،همیشه در زمان های چاقی و رژیم همیشه ب ما تاکید میکردن چون بر اثر پر خوری ، بی تحرکی ، ورزش نکردن ، تند تند غذا خوردن ، خواب زیاد ، مصرف دارو چاق شدیم ،،حالا باید با گرفتن رژیم ، ورزش کردن ، تحرک فیزیکی زیاد ، آهسته غذا خوردن ،لاغر بشیم و هر دلیلی برای چاقی داشتیم بر اساس واکنش جسمی بوده و هیچ توجهی ب فرمول های ذهنی نکرده ایم.
      یک نمونه این تفاوت ها درافراد متناسب و چاق نحوه سیر بودنشون هست ،
      نقطه سیری فرد متناسب بدون فشار شکم و احساس خفگیه وبا لذت و آرامش و بدون اینکه چشمم دنبال غذا باشه از سفره فاصله میگیره ،،در حالی ک نقطه سیری یک فرد چاق مساوری است با فشار شدید شکم و حالت خفگی 😐🤕 و افراد متناسب براساس نیاز بدن مواد غذایی مصرف میکننداماافراد چاق براساس بخور کمه بخور نیست دیگ بخور گیرت نمیاد بخور گرون خریدم .بخور همین ی شبه س.و نیاز خودشون رو با پر خوری و عذاب وجدان بعدش تامیین میکنن..
      خب حالا اگ ما بخواهیم مثل یک فرد متناسب برخورد کنیم ؛اول باید ذهن رو برنامه ریزی کنیم ، بعد دنبال جایگزین های فرمول لاغری بجای فرمول های چاقی باشیم ، ما باید آموزش ببینیم و یاد بگیریم ک ذهنمون رو هدایت کنیم ب مسیر لاغری با تمرین ، با تکرار ،و صبر،و این تمرین و آموزه ها رو باید بعمل تبدیل کنیم ب شکلی ک تا زمانی ک گرسنه نشدیم غذا نخوریم ، ودر مواقع سیری با بی توجهی ب مواد غذایی بسته بندی شده اون رنگ اون تصاویر روشون تحریک ب خوردن نشیم ، ی سری ضعف ها هم هست ک ذهنیه و علایم واقعی گرسنگی نیست باید ب آنها هم بی توجه بود ،ما برای چاق شدن تلاشی نکردیم فقط براثر ی سری افکاری ک درما بوجود آمده و کی وکجاش و نمیدونیم چاق شدیم و ربطی ب پر خوری یا بی تحرکی نداره و ما برای لاغری هم تلاشی نخاهیم کرد فقط افکاری رو جایگزین میکنیم ک پیش فرضمون رو بیاد بیاریم ک ماهم ی روزی متناسب بوده ایم و اون روز رو دوباره بدست خواهیم آورد باصبر و تمرین و اشتیاق داشتن ب لاغری و تناسب اندام در مسیر للغری با ذهن….ما باید مواظب ورودی افکارمون باشیم ح حالمون بد نشه ..عجله کردن باعث رهایی نشه ..چاق بودن هروزه ی ما باعث سرد شدنمون از مسیر نشه .و مارو از هدفمون دور نکنه..
      لاغری یک هنره ک باید مثل خیلی دیگ از هنرها آموختش و یادش گرفت ..و این آموختنها در هر هنری نیاز ب زمان دارد…و با عجله کردن کار پیش نمیره فقط خودمون رو خسته میکنیم ..مگه ما برای چاق شدن زمان تعیین کردیم یا ی شبه یا یک ماهه یا یکساله چاق شدیم ..در ازای صبرو اشتیاقمونب لاغری سالهایی رو ک چاق شدیم رو سپری نخاهیم کرد برای لاغری بلکه در مدت زمان کمتراز اون زمانی ک ما چاق شدیم لاغر خوهیم شد ..چرا؟؟؟چون ذهن مشتاق لاغر شدن هست ..چون پیش فرضش لاغری است …چون در مسیر های اشتباه باز هم وزن و سایز کم کرد اگ برگشت بدلیل فرمول های چاق کننده ذهن بوده است ،اگ ما ب آموزش ها عمل کنیم خیلی زود ب هدفمون نزدیک و نزدیکتر میشویم انشاءالله 🙏😍💃
      تغییرات من 🖐️👸
      دیروز ناهار برای خودم و پسرم میخاستم سیب زمینی سرخ کنم ..بعد ۴ تا سیب زمینی متوسط رو ب کوچیک رو انتخاب کردم ۳ تاش رو خورد کردم اومدم چهارمی و خرد کنم گفتم ک زیاده وچهارمی خرد نکردم💃و موقع خوردن هم با چند لقمه نون و سیب زمینی سیر شدم و بقیه ش رو پسرم خالی و بدون نون خورد و ازین بابت خیلی خوشحالمم ک اون سیب زمینی رو خورد نکردم و نتونستمم اون ۳ تا خرد شده رو کامل بخورم و خدارو بابت این تغییر شکر میکنم🙏🤗
      دیشبم جاتون خالی قیمه بادمجون داشتیم ک داخلش آلو ریخته بودم تقریبا ساعت ۹شب شام خوردیم و من خیلی راحت بدن ترس غذام و خوردم با ۲یا۳تا ته دیگ سیبزمینی ، و ب نقطه سیری رسیدم ..و چون داخل غذام آلو بود ساعت ۱ گرسنه ام شد و ۵.۶ قاشق دیگ برنج و خورشت خوردم و اصلا نترسیدم و عذاب وجدان نگرفتم و خیلی آرام و سبکم خوابیدم و خوابم برد…البته قبلش فایل گوش دادم ولی بی خواب نبودم براسر پرخوری..خوابم نمیبردامیدوارم متوجه بشید چی میگم..و ازین تغیراتم خدارو شکر راضی ام و پرقدرت تر ادامه میدم و هروز اشتیاقم ب فردا بیشتر میشه🌹😊💃
      ب امید موفقیت و تغییرات دوستان همسیر🙏موفق باشید

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ☺️حبيبه😊
      1399/11/19 14:31
      مدت عضویت: 1668 روز
      امتیاز کاربر: 4816 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 645 کلمه

      سلام سلام 🙋‍♀️
      روزتون خوش💚
      تا گام ١٩ همراه هستم و هم خيلي خوشحالم و حس و حالم خوبه و همينطور خيلي دارم بهتر درك ميكنم روش تناسب ذهني رو ، اينكه ايمانم به اين مسير خيلي نسبت به روزاي اول قوي تر شده و اطمينان دارم كه اين مسير بي نظيره و حسم داد ميزنه كه اين روش درست ترين روش رسيدن بِه تناسب اندامه و ماندن در اندام متناسب ، چون تجربه كردم روش هاي ديگه رو و ديدم كارم تو روش هاي قبل مثل اين ميموند كه خونه رو آب برداره از لوله شكسته اي آب بزنه بيرون و من فقط تقلا كنم و با دستمال مدام آب رو از زمين جمع كنم ، تا نرم شير فلكه رو ببندم و اون لوله درست نشه كار من فقط رنج بي پايانه و يه جايي خسته ميشم ميگم ولش كن اصلا بذار آي بگيره همه جارو….
      از اون روش ها هسته شدم گفتم ولش كن بسه رنج و سختي بذار چاق بموني و هدايت شدم بِه راه درست ، به يادگيري به منبع درست، خدايا شكرت
      من متعهدم بِه مسير و تا لاغر شدن لاغر موندن و تا آخر از اين مطالب جدا نميشم ، چون هدفم ارزشمنده چون لياقت لاغري رو دارم و ميخام خلق كنم اندامي متناسب رو💚
      خيلي برام نكته اي كه در متن بود ، جالب بود كه هر چه فرمولهاي بيشتري درباره تاثير مواد غذائي بر جسم در ذهن ايجاد بشه ترس از مواد غذائي بيشتر ميشه اين ترس يعني لياقت چاقي لياقت چاقي يعني مسير چاقي يعني رفتن بِه سمت چاقي، يادم مياد زماني كه باشگاهمون راه افتاد و خودم اونحا مدير بودم هر روز ورودي و فرمول هاي چاقي ميگرفتم مربي ها توصيه هاشون رژيم ها اينطوري بخور آروم بخور سالاد بخور ورزش بكن وگرنه بر ميگردي نون بربري دلت خاست ماهي يك بار ماكاروني كم بخور گياه خواري كن رستوران ميري يه غذا نخوري نصفش بسه شام سبك بخور يا نخور شير بخور برنج قهوه اي بخور نون جو بخور نون يك كف دست …. خداي من ، من اون روزا بمباران فرمول هاي چاقي شدم و چون فك ميكردم مربي ها خيلي درست ميگن همشون رفت نشست تو ذهنم و يه سال تكرار شد و من هر روز ترسم از مواد غذائي بيشتر و بيشتر شد، يعني طوري كه اولين قاشق پر از سرزنشه پر از اطلاعاتي غلط در مورد اون مواد غذائيه و هميشه حس بد بعد خوردن ، عذاب وجدان
      واقعا من بازيچه دست غذاها بودم ، كنترل من دست مواد خوراكي بود ، كنترل من دست خاطرات خوشمزه غذاها بود ، بوي غذاها… هنوزم از بين نرفته واي تو اين ٢٠ روز خيلي كمتر شده ، خيلي احساسم خوبه ، با خودم آشتي كردم، حس تنفر به خودم رو خيلي كمتر كردم و در مراحل دوستي هستم، اين روزا بيكار ميشم فرمان خوردن مياد مخصوصا عصرها و خاطرات اون خوراكي رو برام تكرار ميكنه ، اين تايم ها هنوز كنترلم دست ناخودآگاهم با فرمول هاي اشتباهه و همون اعتباد خوردن ، ازش ميپرسم چي ميخاي ؟ گشنه نيستي كه ، ميگه فقط بخورم بخورم
      ، بهش ميگم آخه ياد گرفتم ميدوني كه خوردن فقط براي رفع نيازه بدنه ، نياز جسمي براي ادامه زندگي ، نه براي وقت گذروندن نه براي شادي و هيجان و خوشي ، شادي ميخاي؟ بيا اين همه كار ديگه ميشه انجام داد تا بعدشم احساس خوب داشت ولي بعد خوردن بي موقع كه گرسنه نيستي ميدوني كه حست بد ميشه و حال بدي داري ، پس بيا يه كاري كنيم حالمون خوب باشه
      حالم خوبه و ميدونم اين فرمول هاي اشتباه در حال اصلاح شدن هستن و هر روز دارم ياد ميگيرم و فرمول درست به ذهنم ميدم
      قطعا با تغيير فرمول ذهني ميشه واكنش جسمي را تغيير داد ، نه با سختي و فشار آوردن …
      خيلي از اينكه زمانم رو ساعت ها براي فايل و متن و كامنت خوندن و نوشتن ميذارم خوشحالم و ميخام شگفتي ساز بشم به اميد خدا💚💪
      خدايا شكرت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم