من هم دوست دارم که میتونم و یاد گرفتم اول صبح با حس خوبی از خواب بیدار شدم شاد باشم ،
اما قبلا که این آگاهی رو نداشتم بدی از خواب بیدار میشدم و همیشه از دیگران شاکی بودم که چرا سر صدا میکند و نمیذارند من خواب راحتی داشته باشم،
اما الان برای خوابیدن و بیدار شدن هیچ احساس بدی رو به خودم راه نمیدم و حواسم هست که با احساس خوب روز خودم رو شروع کنم و به طرز عجیبی الان که بهش فکر میکنم برام یک عادت روزانه شده،
یعنی با انجام و تکرار این کار من عادت کردم که شروع روز خودم رو با حس خوبی بیدار بشم و سپاسگزار این باشم که زنده هستم،
دیروز به طور ناخودآگاه ذهن منفی باف من که در فضای مجازی میچرخیدم یک ویدیوی بد رو دید ،
و باز تا قبل خواب اون رو در ذهنم هی میخواست بگه بیان کن و بهش فکر کن ،
در صورتی که من به حرف ضمیر ناخودآگاه و احساس خوب خودم کردم و اصلاً به اون ویدیو نه فکر کردم و نه این حس بدم رو با کسی در میون گذاشتم و آگاهی بد که در ذهنم به وجود اومده بود رو منتقل نکردم،
اما صبح که بیدار شدم با حس خوبی شروع کردم و دیگه خبری از اون افکار بد و احساس ترس و نگرانی دیشب نبود خدا را شکر میکنم که تونستم تغییر کنم،تا برای چشمها گوشها و وجودیهای ذهنم ارزش قائل باشم که هر چیزی رو نبینم نشنوم و احساس خوبی رو داشته باشم،
پس با بیشترین قدرت و ناخودآگاه ذهنم و با اراده خداوند خوبی رو خواستم و تصمیم گرفتم همکلام با ذهن منفی نباشم نشم و تونستم با بیان نکردن اون حس ترس و نگرانی رو از خودم دور کنم و زمانی که از خواب بیدار شدم دیگه اون احساسات با من نیستند و من در این لحظه حال خوبی دارم و احساس میکنم یه چیز یادم نمیاد از دیشب،
پس صفحه نوی امروز زندگیم رو با رنگهای قشنگ و طعمهای خوب در میکنم تا اتفاقهای خوب رو در زندگیم خلق کنم و احساس خوبی و شادی و آرامش داشته باشم،
باتشکرازشما
برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.ثبت امتیازامتیاز: 0 از 0 رأی
باسلام خدمت شما استاد عزیز
من هم دوست دارم که میتونم و یاد گرفتم اول صبح با حس خوبی از خواب بیدار شدم شاد باشم ،
اما قبلا که این آگاهی رو نداشتم بدی از خواب بیدار میشدم و همیشه از دیگران شاکی بودم که چرا سر صدا میکند و نمیذارند من خواب راحتی داشته باشم،
اما الان برای خوابیدن و بیدار شدن هیچ احساس بدی رو به خودم راه نمیدم و حواسم هست که با احساس خوب روز خودم رو شروع کنم و به طرز عجیبی الان که بهش فکر میکنم برام یک عادت روزانه شده،
یعنی با انجام و تکرار این کار من عادت کردم که شروع روز خودم رو با حس خوبی بیدار بشم و سپاسگزار این باشم که زنده هستم،
دیروز به طور ناخودآگاه ذهن منفی باف من که در فضای مجازی میچرخیدم یک ویدیوی بد رو دید ،
و باز تا قبل خواب اون رو در ذهنم هی میخواست بگه بیان کن و بهش فکر کن ،
در صورتی که من به حرف ضمیر ناخودآگاه و احساس خوب خودم کردم و اصلاً به اون ویدیو نه فکر کردم و نه این حس بدم رو با کسی در میون گذاشتم و آگاهی بد که در ذهنم به وجود اومده بود رو منتقل نکردم،
اما صبح که بیدار شدم با حس خوبی شروع کردم و دیگه خبری از اون افکار بد و احساس ترس و نگرانی دیشب نبود خدا را شکر میکنم که تونستم تغییر کنم،تا برای چشمها گوشها و وجودیهای ذهنم ارزش قائل باشم که هر چیزی رو نبینم نشنوم و احساس خوبی رو داشته باشم،
پس با بیشترین قدرت و ناخودآگاه ذهنم و با اراده خداوند خوبی رو خواستم و تصمیم گرفتم همکلام با ذهن منفی نباشم نشم و تونستم با بیان نکردن اون حس ترس و نگرانی رو از خودم دور کنم و زمانی که از خواب بیدار شدم دیگه اون احساسات با من نیستند و من در این لحظه حال خوبی دارم و احساس میکنم یه چیز یادم نمیاد از دیشب،
پس صفحه نوی امروز زندگیم رو با رنگهای قشنگ و طعمهای خوب در میکنم تا اتفاقهای خوب رو در زندگیم خلق کنم و احساس خوبی و شادی و آرامش داشته باشم،
باتشکرازشما