0

تنظیم ذهن ناخودآگاه

اندازه متن
با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.49 from 37 votes

https://tanasobefekri.net/?p=23654
برچسب ها:
22 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار صالحه
      1402/09/06 23:47
      مدت عضویت: 458 روز
      امتیاز کاربر: 50035 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 770 کلمه

      اول به خداوندی که به قول استاد عفو میکنه رزق میده هدایت میکنه حمایت میکنه نعمت و کسترش.  میده ازاون نعمت روزیی ما میکنه بنازم به خدایی دیگه برای بنده‌اش  جکارکنه این خالق مهربان  تا قدر دان باشن 

      سلام بر استاد وهمه علاقه مند لاغریی با ذهن 

      برای من که سالهای هرآنچه برای شروع رژیم وکارهایی هر ودرها روز شنبه روز شروع بود من‌. به شکرخدا هر روز دیگه از این برنامه توش خبر نیست  دیگه منتظر هیچ شنبه ای به شکر خدا  نیستم  هر روز  رشد تلاش کوشش برای زندگی بهتر.  است پس برام‌ روزهای  ازاون اهمیت فبل دیگه برخورد نیست حتی من فقط به روز قانع نشدم ایمه شبم هم استفاده کردم برای  نوشتن دیگام.  چون محیط خونه. این زمان سکوت کامل هست وکل هواسم و. ذهنم به شکل بهتر ازمرور فایلهای دیگاهم رومیتوانم بنویسم پس فقط روز شنبه نیست هر. زمان که وقت کنم‌ به خودم اگاهی خوب میدم بعداون توذهنم‌ کلی تحلیل میکنم برای بهتر موندن توذهنم دست به کار شده دیگاه مینویسم با این کاره  اون  اگاهی رو تو ذهنم‌ نگه داری میکنم و از انباشته شدن آگاهی خوب کم کم همه آگاهی من وزنه سنگتری از لاغریی روتوکفه ترازویی لاعریی نگمن جا داده درنتیجه ازاین اگاهی به شکل درست استفاده کرده آموخته‌های خودم روبه شگل رفتار وعمل کرد توکل زندگی. که تغییر خوبی بهش دادم به شکل  اجرایی اجرا میکنم دراثر اجرایی درست اول احساسم‌کلی درحالت شاد هست بعد حسم همیشه تو شوق  وذق  میچرخه و. بعد همه این احساسها وعمل کردم به ذهنم میگه که من از این  وضعیت  بسیار راضی هستم اون میخواد که جسم این حالت  روتجربه کنه کم کم من داده لاغرمیکنه زمان نیاز دارم که به تناسب که هدفم‌هست برسم ولی همین زمان هم ازهمین احساسها کلی کیف دارم من به شیطان اجازه عروسی نمی دم به امید خدا اون هست.  اگه من‌ کوتاه بیام‌ اون قوی‌تر شده ازمن جلو زده بازم هی مانع درست میکنم برای. نگه داشتن من ولی من دارم‌خودم رو توسطح بال نگه میدارم دراثر تکرار کردن به اگاهی بالاتر دست پیدا کرده وخودم مسیرم وهدفم رو ازهرگونه اسبی به شکرخدا حفظ میکن

       اینجا همه مسئولیت همه‌ جانبه مسیر با خودم‌. هست من اون ارتش یی نفره هستم که خو دم همه قسمتهای این مسیر. رو دارم به شکل خوبی مدیریت میکنم‌. این زمان قویی بودن.  مدیریت  من کلی به نفع من است اگه بخش مدیریت این ارتش کم توان عمل کنه  کل کارم رو از. نظم ترتیب بیرون آوردم پس من دارم طبق یی ترتیب  کارهام رو انجام‌میدم هر روز کلی تمرین دارم که با بیدار  شدن باید انجام بدم تمرین های هر دو. بخش رو کار. مبکنم فایلهای هر. دوبخش رو انجام‌. میدم‌ دیگاهم رو مینویسم بعد کارهایی متزل از جمله نظافت. شست‌وشو واشپز ی خونه داری  هم دارم کلاس زبان هم هست که کارهای اون بخش انجام. میدم زمان داشت ه باشم  دکمه حال خوب کن  زده  اون فایل  برنامه اون انجام‌ میدم  بعد با احساس آرامش دیگاهم  رو نوشته بااحساس خوب به رختخواب میرم پس این همه کاره احتیاج به نظم و ترتیب داره  کلی شادی. خودم هدیه میدم‌ اون با شرایط  من که کلی سختی حرکت دارم در. آینده کار کرده امروز روبه شکل عالتر به من خواهد رسید من یقین دارم‌که ازهرچی اضافه وزن هست راه خوام شد نه حسرت دارم‌ ونه نگران هستم که نا  لاغر.  شدن که تو ش یقین اطمینان هست که میرسم شاید زمانش دست من نباشه وای بیقه جیزهای مسیر دردست خو دم‌هست اون حسرت رو. از. بین بردم اون به انتظار همراه با حس  خوب و  امیدتبدیل کردم  و میدونم   که بدون  و هیچ عجله ای وشک من به هدفم میرسم چون دارم  کلی کارهایی که من باید انجام بدم رو بی کم‌ کاست انجام میدم نظرم خودم رو تو. انجام تمرینها دخالت نمیدم نمی گم این انجام ندم این فردا. انجام بدم این اصلا نباید انجام بدم  اینجاش دوست نداره انجام ندم اینجا به درد من شاید  ن خوره  انجام ندم  خلاصه هیچ بهانه‌ ای  رو اصلا فبول ندارم  اگه ساعتی که من دارم کارهایی این  چند مسیر رو تو منزل من باشید نگاه کنید کلی دفتر جزوه کتاب دوربر من ریخته که وفتی کارم  تمام‌. میشه همه رو روی هم‌جمع میکنم برای داشتن این همه کاره که دارم انجام‌. میدم از خداوند بسیار تشکر میکنم‌ که اززمان به شکل خوب ودرست دارم استفاده میکنم‌ و هم‌. کیف میکنم‌ وهم دانشی و. هنر به این با شکوهی رو  دارم ربه ذهنم هدیه میدم وچی  بهتر ازاین  که خداوند به من داده قدر. دان هستم ودوست دارم تا انتهایی این مسیر انشالله به همین شکل پر. شور. نشاط ادامه  بدم  کم نیارم  به امید خودش  انشالله 

      خدا  پشت  و پنا هتون. یا حق  حق  نگه  دارتون. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صبآ مختاری
      1402/07/05 22:27
      مدت عضویت: 1318 روز
      امتیاز کاربر: 12476 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 574 کلمه

      سلام

      من به خدا گفتم هر چی توی این فایل بگه رو انجام میدم و زدم روی دکمه ی حالمو خوب کن و این فایل برام باز شد. خیلی وقته که دیدگاه ننوشتم توی سایت و همه چیز برام از اول شروع شده . من بازم میخوام شروع کنم . از فایل 12 گام لاغری هم میخوام شروع کنم چون شکست خوردم و خیلی محکم لیز خوردم و میخوام خودمو جمع و جور کنم . این سایت همیشه حکم یه راه نجات رو داشته من توی این مدت کلی سعی کردم رژیم بگیرم و سنگامو با رژیما وا بکنم و اگه میخوام از طریق رژیم لاغر شم بزار بشم اگه نمیشم پس شکست میخورم و حداقل به خودم ثابت میشه که رژیم فایده ای نداره من نمیتونم گرسنگی بکشم. من اینو فهمیدم . همش وقتی دوره ی لاغر ی با ذهنو انجام میدادم به خودم میگفتم که ایدلای کیپاپ چطوری از رژیم جواب گرفتن و هنوزم لاغرن؟ چطوری تونستن یه مدت خیلی زیادی هیچی نخورن و لاغر شن پس میشه از رژیم نتیجه گرفت و رفتم امتحانش کردم زمانای طولانی به خودم گرسنگی دادم و اعصابم بهم میریخت و الان یه ولع عجیب غریبی دارم برای خوردن و میدونم به خاطر رژیمایی هست که گرفتم . نمیدونم پشیمونم یا نه احساس میکنم اگه این تصمیمو نمیگرفتم انقدر ایمانم کامل تر نمیشد ، گرچه هنوزم یکم شک توی دلم به لاغری با ذهن دارم چون همیشه اینطوری بودم که لاغری با ذهن هیچ وقت منو به وزن ایده آلم نمیرسونه و فقط منو یکم لاغر میکنه اما مثلا هر کسی رو که نگاه میکنم میبینم شگفتی ساز شده ولی ایده آل نیست مثلا میگم استاد خودش این همه ؛ شاید بیشتر از 50 کیلو وزن کم کرده ولی چرا هنوز نتونسته ایده آل بشه یا خیلی دیگه از شرکت کننده ها هم همینطورن که لاغر شدن ولی ایده آل(از نظر من ایده آل) نشدن و هنوز جوابی براش پیدا نکردم و از نظر بقیه همینم ایده آله ولی توی ذهن من یه تعریف دیگه ای وجود داره و اصلا شاید تعریف درستی نباشه ولی این تعریفه باعث میشه من شک به دلم باشه و اصلا نمیدونم میتونم به ایده آلی که توی سرم هست برسم یا نه ولی دیدم رژیم و ورزش هم اون وزن ایده آل رو به من نمیده و انقدری که من انرژی گذاشتم برای رژیم و ورزش اگه یک سومش رو میگذاشتم برای لاغری با ذهن الان قطعا شرایطم خیلی بهتر بود و حالم عالی تر بود اما این راهو باید میرفتم. من همیشه لج بازی میکنم و عمرمو میدم برای این لج بازی… خیلی صفت بدیم هست اما اون تجربه ای که به دست میارم از نتیجه ی لج بازیم حتی اگه شکست باشه میدونم که انتخاب خودم بوده و بهم میچسبه اگرم موفقیت باشه بازم بهم میچسبه و صد برابر بهم میچسبه ولی همش زندگیه و من جدیدا زندگی رو دوست دارم و از زنده بودنم خوشحالم و خوشحالم که این سایتو دارم . هر بار رژیم میگرفتم به این فکر میکردم که این یه ناشکریه بزرگه که من این سایت رو دارم ، دوره لاغری با ذهن رو دارم ولی دارم به خودم عذاب میدم ولی فهمیدم  حداقل که این راه درسته و هنوزم نفهمیدمش الان مثله یه کلاس اولی تازه میخوام کشفش کنم و این زبانی که از یادم رفته رو میخوام یاد خودم بیارم.

      خوشحالم که اینجام و از خودم راضیم 

      ممنونم جهان عزیزم برای هدایت من و ممنونم از گوشام که این بار دلش خواست بشنوه .

      ممنونم استاد

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریبا فروغی
      1402/03/23 15:06
      مدت عضویت: 543 روز
      امتیاز کاربر: 14910 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 413 کلمه

      باسلام خدمت شما،

      من هم برای داشتن حال خوب همیشه این مسیر خوب رو دنبال میکنم واز تمرینات و مفید استفاده میکنم و سعی میکنم همیشه درحال رشد و گسترش ذهنم هستم و برای خودم احساس خوب را به وجود میارم و همیشه سعی میکنم تحت هر شرایطی احساس خوب داشته باشم،

      و من حسرت چیزی رو نمی‌خورم زیرا در زندگی مهم ترین چیز داشتن سلامتی جسم من است و از خداوند سپاسگزارم که به من سلامتی کامل داده تا زندگی روبا ارامش تجربه‌ کنم،

      من مدت ها بود از تنهایی ناراحت بودم و فکر میکردم در دنیا هیچ کس منو واقعاً برای خودم دوست نداره اما از زمانی که هدایت شدم به سایت و از اگاهی درباره قانون جذب و شناخت خودم و خدای واقعی دست یافتم ، فهمیدم که باید برای خودم اول از همه ارزش قائل بشم ،خودم رو دوست داشته باشم تا انسان های دیگه رو هم با احساس خوب بتونم دوست بدارم،اول برای ورودی ذهن خودم مراقب باشم تا افکار شیطانی نتونه من رو و حس من نسبت به زندگی و ادم ها رو تحت تاثیر قرار بده و حس خشم و نفرت و کینه درونم بوجود بیاره،

      من تصمیم گرفتم همیشه به دنبال احساس خوب برای خودم باشم،همشه کاری رو انجام بدم که به من انرژی میده و از قرار گرفتن در شرایطی که انرژی اون محیط منفی هست دوری کنم ، من همیشه تصمیم گرفتم تا هرزو که خدای مهربونم یک فرصت جدید رو بهم هدیه میده سعی کنم که بهترین خودم باشم و از اون فرصت زندگی کردن برای بهتر شدن رفتار و گفتارم و جذب احساس خوب و اتفاقات خوب در زندگی جذب کنم،و تجربه کنم،

      و من مدتهاست حس خوبی دارم و در مسیر خوبم هستم و متعهد میمونم و به خودم قول پیشرفت های خوبی رو در زمنیه های ارزو های خودم دادم و با تمرینات خوب همیشه پیشرفت کنم، و من دیگه هیچوقت حسرت چیزی رو نمیخورم و از کسی ناراحت نمیشم من دیگه در زندگی حرص نمی‌زنم حتی موقع خوردن غذای مورد علاقه ی خودم با لذت میخورم و به اندازه ی نیازم میخورم و حرص نمیزنم برای هیچکاری,

      خداروشکر که حالم خوبه ،خدایا ممنونم که خواسته ی منو اجابت کردی و بهم این سایت رو توسط عمه ی عزیزم که میدونست دوست دارم تغییر کنم راهنمایی کردی خدایا شکرت و من قدر دان تو هستم و نعمت های تو سپاسگزارم و همیشه با اراده ی تو در این مسیر حرکت میکنم و میدونم و باور دارم که به تجربیات خوبی باتوکل به تو میرسم ،

      باتشکرازشما

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1399/12/10 17:44
      مدت عضویت: 1646 روز
      امتیاز کاربر: 27931 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,844 کلمه

      به نام خداوندی که ما رو حمایت و هدایت میکنه ما این خدا رو میپرستیم و از او یاری میجوییم .

      مهمترین اصل در زندگی احساس خوب ما هست و ناخوداگاه فقط با احساس کار میکنه و چشم و گوش نداره (ناخوداگاه همان قدرتی هست که تمام زندگی ما رو خلق میکنه و قدرت ساختن و خلق کردن یه زندگی جدید رو داره پس این قدرت با احساس ما کار میکنه و احساس خوب اتفاقهای خوب رو جذب میکنه و احساس بد اتفاقهای بد رو جذب میکنه حالا اختیار با تو هست که چی رو انتخاب کنی ؟)
      ما وقتی حرفی میشنویم و یا فیلمی و یا آهنگی و یا هر چیزی که ما رو ناراحت میکنه میبینیم اون یه زنگ خطر هست و ورودی نا خود اگاه هست و نا خوداگاه اصل رو از فرع تشخیص نمیده که داری تصویر خودت رو میبینی یا تصویر بقیه رو میبینی که حالت بد میشه اون همه ی اون سختی ها و بلاها رو ذخیره میکنه که اونها رو تجربه کنید ( چقدر میگن ورودیها ی ذهن رو کنترل کنید برای همین هست چون ذهن اصل رو از بدل تشخیص نمیده حتی حرف زدن من که در مورد کی حرف میزنم و یا گله و شکایت میکنم و یا غر میزنم خیلی مهم هست در واقع ذهن من همه ی این حرفها رو میزاره به حساب اینکه من میخوام اونها رو تجربه کنم و کاری نداره که خواسته ی من هستن یا از اونها متنفرم فقط میگه چشم به تو میدهم دقیقا کاری که خیلیها ناخواسته هر لحظه دارن انجام میدن مثلا دوست دارن به ثروت برسن ولی از اوضاع مالی گله دارن و همیشه میگن که چقدر سخته همه چیز گرون هست و یا از دزدی بدشون میاد و لی هر جا میشینن یا حرفش رو میزنن و یا فیلم نشون هم میدن حالا که دیگه با امکانات موبایل باعث شده هم تصویری و هم صوتی و هم در کمترین زمان اخبار بد منتشر بشن پس مراقب باشین چه چیزی رو دوست دارین تجربه کنید فقط در مورد اونها حرف بزنید و فیلم و عکس و آهنگ رو دنبال کنید کاری که بین مردم این زمونه بسیار کم هست و تمام توجه مردم روی ناخو استه ها و کمبودها و بیماری و فقر و …. هست ولی یه نفره برو جلوو افکارت رو کنترل بکن و کاری به بقیه نداشته باش تا موفق بشی)

      خیلی وقتا برای ما اتفاقی میفته و ما میگیم من میدونستم چون ما خودمون رو آماده کردیم برای اون اتفاق ( ما یه اقوام داریم که وقتی بچه اش داره با بقیه بچها بازی میکنه همش استرس داره و بهش میگه ندو میخوری زمین یا میگه اینقدر فضولی نکن سرت میخوره جایی و همش از این جنس حرفها و افکار داره که الان بلایی به سر بچه اش میاد و دقیقا چند لحظه بعد بچه اش گریه میکنه چون افتاده و فلان جای بدنش ضربه دیده و بعد همون والدین بچه میگن میدونستم الان براش این اتفاق میفته در واقع اینقدر پیش خودش اون افکار رو مرور کرده بودن و به زبون اورده بودن تا اون اتفاقهای بد رو جذب کردن و حتما در هر بار مرور کردن حالش بد شده و یا نگران شده و استرس گرفته که همین تغییر احساس خیلی به ذهن ما در رسیدن به اون اتفاق کمک میکنه و اصلا برای ذهن ما مهم نیست اتفاق خوبی هست یا بدی فقط از روی احساس کار میکنه اگر در فکری که داریم تغییر احساس همزمان در ما ایجاد بشه ما ارتعاش و فرکانس اون خواسته رو به جهان هستی ارسال کردیم و زود به اون میرسیم )

      وقتی ذهنمون رو مملو از افکار چاقی کردیم و ترس از چاقی و … داریم در واقع به ذهنمون میگیم ما عاشق چاقی هستیم مسخره هست ولی سیستم ذهن همین هست پس نباید حالمون از چاقی بد بشه و یا با دیدن خودمون حالمون بد بشه و یا با حرفهای بقیه حالمون بد بشه (ببین ما باید اگاه باشیم که در این دنیا فقط توجه کردن داریم و توجه نکردن داریم دیگه اگر ما از چیزی خوشمون نمیاد به هر دلیل و دوست نداریم اون رو تجربه کنیم نباید بهش توجه کنیم و حالا چاقی رو دوست ندارم پس چرا در موردش با بقیه حرف میزنم داخل آیینه بهش نگاه میکنم و تازه حالم رو هم بد میکنم و یا به دنبال راهی هستم که از بین ببرمش در تمام این موارد دارم به چاقی توجه میکنم و نتیجه هم میشه بیشتر کردن اون موضوعی که بهش توجه دارم داخل زندگیم )

      حالا تصمیم با شما هست که احساستون رو خوب نگه دارید یا بد ؟ و اصل حال خوب هست و خیلی بهتر از زمانی هست که که با حال بد ده بار به فایلی گوش کنید (حال که خوب باشه به منبع اصلی وصلیم به ذات الهی خودمون وصلیم و از همه چیز راضی هستیم که حالمون خوبه و هیچ چیز نمیتونه ما رو اذیت کنه و ناراحت کنه چون با خودمون در صلحیم در واقع پیش اون اصل خودمون هستیم و احساس بزرگی و امنیت و آرامش داریم و هر اتفاق بیرونی رو کوچیک و بی ارزش میدونیم در مقابل خودمون و میبخشیم و توجه نمیکنیم و رد میشیم و وقتی حالمون خوبه سپاسگزارتر هستیم و از هر چیزی لذت میبریم و همین اوج رسیدن به تمام خواسته ها و اتفاقهای خوب هست )
      وقتی انتظارتو از خودت لاغر شدن هست حسرت نمیکشی انتظاری که اطمینان پشتش باشه همیشه با حال خوب هست ولی اگر نگران بااشی که من به لاغری میرسم یا نه ؟ داری حسرت میخوری و ناخودآگاهت میگه تو نمیتونی برسی
      و یکی از تعییرات ناخوداگاه تبدیل حسرت به اشتیاق هست (من قبلا که در مسیر نبودم با دیدن هر فرد لاغری حسرت میکشیدم و اینقدر با حسرت میگفتم خوش به حالت که تو لاغر شدی و تونستی بهش برسی که چندین بار مسخره جمع شدم که چرا اینقدر با حسرت میگی ولی من نمیدونستم جریان چیه و هرچقدر حسرت میخوردم از نتیجه دورتر میشدم و اصلا حسرت یعنی طرف یه چیزی داره که من ندارم یعنی در وجود من چیزهایی نیست و من کم دارم که ازن طرز نگاه به خودمو و ذات خودمون همش ایراد داره و این بدترین فرکانس به جهان هستی هست که من رو از نتیجه دور میکنه ولی من مدتها هست که هر متناسبی رو ناخواسته و خواسته تحسین و تشویق میکنم و هر جا در جمعی حرف باشه که فلانی خیلی لاعر هست یا بچه ی فلانی انگار گوشت به تنش نیست از بس که لاغر هست من برعکس هست نظرم که اتفاقا بسیار خوش اندام و ایده ال هست و بسیار متناسب و عالی هست و خیلی هم من خوشم میاد ولی بقیه اینطور فکر نمیکنن و به طرف ایراد میگیرن یا همین بچه های کوچیک که اگر کمی لاعر باشن هزار حرف در میارن که ضعیفه و یا تو سن رشد هست باید بخوره و لی من بر عکس میگم بسیار طبیعی هست و این بچه هیچ مشکلی نداره کی گفته چاقی دلیل بر سلامتی بچه هست و بقیه یه طوری نگاه میکنن و یا اینکه برخلاف اطرافیان که هر وقت بچه ی تپلی دیدن غش میکنن ولی من میدونم پشت این ماجرا ی چاقی بچهه خیلی حرفها هست و این بچه که از الان اینطور وای به حال بزرگیش و اصلا تپلی بچه ها رو دلیل بر زیبایی و تو دلبرو رفتن بیشتر نمیدونم و واقعا اینا همه تغییرات من از درون هست و هیچ فیلم و ادا در آوردنی در کار نیست و من و افکار و اندیشه های من داره تغییر میکنه )

      تمام اعمال دینی ما برای این هست که به حال خوب برسیم چون حال خوب باعث میشه ناخوداگاه رو بسازه و اما شیطان میاد حال ما رو بد کنه و اگر حال ما بد باشه عروسی شیطان هست و اگر حالت خوبه بدون در مسیر الهی هستی ( هر چقدر ما بیشتر روی خودمون کار کنیم که حالمون رو خوب نگه داریم شیطان هم به همان نسبت میاد که ما رو درگیر افکار بد کنه که حالمون رو بد کنه و شیطان از هر دری وارد میشه که نزاره اب خوش از گلوی ما پایین بره ولی من دیگه به اون آگاهم و هر فکری که حال من رو بد کنه میدونم کار خود شیطان هست ولی تمام سعیم رو میکنم به اون فکر نکنم و به جاش به موارد خوب نگاه کنم همین دیشب یه خوابی دیدم که صبح که از خواب پا شدم کمی حالم رو بد کرده بود و تا ظهر اون رو یاد من میورد که من نگران و عصبی بشم ولی خیلی سریع یه فیلم مثبت و آموزنده رو که همیشه نگاه میکنم رو برای خودم پلی کردم و قسمت جدیدیش رو دیدم و چند فایل بعد از اون گوش دادم و خودم رو کنترل کردم که حواسم رو به سمت اون افکار نبرم و حالم رو بد نکنم )

      حال خوب مسیر الهی هست اگر تمام فرایض به حال خوب ختم نشه هیچ فایده ای نداره و اگر حالت خوب نمیشه هیچ فایده ای نداره و اگر خیلی جا ها گفت که انجام بدی عین این هست که ۵۰ سال فلان کار رو کردی و یا اینکه اینا همه ذخیره ای برای اون دنیا هستن و لی سخت در اشتباهین چون فعلا داخل حال خوب این دنیا باش اون دنیا خودش ساخته میشه (از نظر من بهشت و جهنمی وجود نداره هر کس در این دنیا در حال خوب و آرامش،و شادی وثروت و نعمت و خیر و برکت و سعادت و … بود این دنیا براش بهشت میشه اون دنیا هم دقیقا همینطور هست که میشه بهشت ولی هر کس در این دنیا در زجر و سختی و ناراحتی و استرس و خشم و عصبانیت و …..هست این دنیا براش میشه جهنم اون دنیا هم همینطور هست که میشه جهنم پس خودمون بهشت و جهنم رو با این دنیای خودمون میسازیم پس خیلی مواظب باشیم با حال خوب همین این دنیا و هم اون دنیای ما ساخته میشه )
      حال خوب باعث میشه سپاسگزار خداوند باشید و این سپاسگزاری ما رو به مسیرهای خوب هدایت میکنه(پس نزارید هیچ چیزی حال شما رو بد کنه اگر هم پیش اومد چون انسانیم بلخره در این اجتماع زندگی میکنیم سریع خودمون رو جمع و جور کنیم و از اون حال بد بیرون بیاییم و ادامه ندیم که اتفاقهای بد رو تجربه نکنیم چون حال خوب =اتفاقهای خوب =بهشت در اون دنیا و حال بد =اتفاقهای بد =جهنم در اون دنیا پس احساس خوب مایه ی خوشبختی و سعادت و موفقیت و آرامش وشادی و نعمت و ثروت و خیر و برکت هم در این دنیا هم در اون دنیا هست )

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم