با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.
Rating 4.49 from 37 votes
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
Rating 4.49 from 37 votes
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
سلام وقت بخیر
کانون توجه ما روی هر چیزی باشه از همون جنس اتفاقات به زندگی ما وارد میشه،تقریبا ۳ساله دارم بصورت جدی تر روی کنترل ذهن تمرین میکنم و یه مدتیه متوجه شدم ذهنم یه زمان هایی بهم آلارم میده ،چه زمان هایی؟ مثلا امروز که مهمان داشتیم و موضوع صحبت های اونا حول وهوش مسائل روز ایران و دنیاست ،حال واحساس من خوب نبود و فرمانه ، این محیطو ترک کن رو ذهنم به من میداد،عصبی وخسته وکلافه شده بودم،مثل معتادی که وقت موادش شده ،دوست داشتم هر چه زودتر مهمانا برن که بتونم خودمو و ذهنمو فرش کنم ، جالبه یکی از مهمان ها که ۶۴ ساله است وبه تازگی پیکر تراشی کرده بود و همراه با عملش قرص های لاغری هم استفاده کرده بود و ۱ماه پیش هم مجدد بازوها وپهلوهاشو عمل کرده بود ،از بدو ورودش فقط حرف چاقیشو میزد، مثلا وقت نهار گفت غذا برای من کم بکشید که دارم مجدد چاق میشم ،یا میگفت یه ورزشی انجام بدیم که چاقتر نشیم و سر هر مسئله ای نگران چاقتر شدنش بود ومتوجه شدم چه اضطرابیو داره حمل میکنه که البته بهش حق میدم ،خود منم سالها نگران چاقتر شدنم بودم و الان که حالم خوبه چونکه معما برام حل شده وگرنه که قبلا بال بال میزدم از ترس ، ،بمن گفت تو چقدر جمع وجور شدی ،رژیم میگیری ،منم گفتم نه ،با آموزش های ذهنی لاغر میشم ،یجوری با تعجب بمن نگاه میکرد که فکر کرد دارم مسخره ش میکنم ،من زیاد تو جمع فامیل و دوستان شرکت نمیکنم و سرگرم کارهای خودم و آموزشام هستم ،توجهی به حرف های اطرافیانم ندارم ،اگر هم مجبور بشم چند ساعتی تحملشون کنم ،حالم تا چند ساعت بده ،حالا ببین خودشون ناآگاهانه چه به روز خودشون میارن،در هر صورت تا جاییکه امکان داره باید از ناخواسته ها دوری کنیم وبسمت خواسته هامون حرکت واین مستلزم تمرین وتکراره