0

گام ۸۷: راهنمای جامع خارج شدن از استپ وزنی

استپ وزنی
اندازه متن

بسیاری از افراد چاق قرار گرفتن در شرایط استپ وزنی را تجربه کرده اند. آنها عقیده دارند زمانی که برای لاغر شدن از هر روشی اقدام می کنند روند لاغر شدن آنها به خوبی پیش می رود تا جایی که دچار استپ وزنی می شوند.

از این مرحله به بعد لاغر شدن سخت و سخت تر می شود تا جایی که موجب بی انگیزه شدن و رها کردن روش لاغری توسط افراد می شود.

چرا دچار استپ وزنی می شوم!

در تمام سال هایی که آرزوی لاغری داشتم از روشهایی برای لاغر شدن استفاده می کردم که جسم خودم را تحت فشار قرار می دادم. به این نتیجه رسیده بودم که برای لاغر شدن چاره ای جز استفاده از رژیم های شدید غذایی و ورزش های سنگین ندارم. از این رو با عزم و اراده راسخ قدم در مسیر لاغری می گذاشتم و همیشه شروع طوفانی داشتم.

خیلی سریع روند کاهش وزن و سپس کاهش سایز را در خودم مشاهده می کردم به شکلی که مورد توجه اطرافیانم قرار می گرفت اما اما هرچه از روزهای رژیم گرفتن یا ورزش کردنم می گذشت آن طوفان اولیه فروکش می کرد و رسیدن به مرحله استپ وزنی سبب می شد تا آن طوفان اولیه ابتدا به باد و سپس به نسیمی تبدیل می شود که دیگر توان ادامه دادن را در خودم نمی دیدم و نهایتا روش لاغری خود را رها می کردم.

در مقطعی هم سعی کردم با مصرف قرص های چربی سوز روند دفع چربی ها را افزایش دهم، اما نتیجه همه تلاش های من در روزهای اول خیلی عالی بود ولی به مرور روند کاهش وزن من کندتر می شد و نهایتا با استپ وزنی مواجه می شدم که سبب ناامیدی و افسردگی بیشتر و در نهایت رها کردن روش خودم برای لاغر شدن می شد.

استپ وزنی

استپ وزنی توهم است یا واقعیت دارد

انسان ها درباره فعالیت های جسم خود به شکلی فکری می کنند که خودشان به شکل واقعی و عملی به شکل روزمره رفتار می کنند.

ممکن است شما امروز حوصله سرکار رفتن نداشته باشید یا دل و دماغ درس خواندن نداشته باشید و یک یا چند به شکلی که هر روز زندگی می کنید اوقات خود را سپری نکنید. در اینصورت تصور شما این است که روند طبیعی زندگی شما مختل شده است یا در روند مطالعه کردن یا هر کار دیگری اختلال ایجاد شده است.

این طریق عملکردن و نگرش درباره رفتار خود را همه ما تجربه کرده ایم. اما نکته جالب توجه اینکه درباره سیستم بدنی خود نیز به این شکل فکر میکنیم که بدن من با من همراهی نمی کند.

این نگرش بیشتر در ذهن افراد چاق و در رابطه با کاهش وزن مرور می شود که آنها تصور می کنند وارد مرحله استپ وزنی شده اند.

البته این نگرش توسط متولیان ارائه روش های رژیمی برای کاهش وزن ایجاد و گسترش پیدا کرده است که افراد بعد از مدت معینی وارد مرحله استپ وزنی می شوند و برای خارج شدن از این وضعیت باید شوک رژیمی یا ورزشی به جسم خود بدهند.

به عبارت ساده تر انگار بدن آنها به خواب لاغری رفته است و باید با شوک دادن جسم را از خواب بیدار کرد تا به روند لاغری شدن خود ادامه دهد.

جستجوهای افراد چاق برای خارج شدن از شرایط استپ وزنی نگرش افراد درباره روند لاغر شدن و فعالیت جسم خود را واضح می کند.

  • رژیم شوک یک روزه برای خارج شدن از استپ وزنی
  • داروی گیاهی برای استپ وزنی
  • وزنم استپ شده لاغر نمی شم
  • دمنوش برای استپ وزنی
  • استپ وزنی در افزایش وزن
  • روش های خارج شدن از استپ وزنی

جالب توجه اینکه افراد لاغری که آرزوی چاق شدن دارند نیز باین عقیده را دارند که در روند افزایش وزن آنها مراحلی وجود دارد که وارد استپ وزنی می شوند و باید از طریق شوک وارد کردن به جسم روند افزایش وزن خود را فعال کنند.

عبارت های جستجو شده حکایت از نحوه نگرش افراد درباره کارکردن جسم است که شباهت زیادی به عملکرد خودشان در زندگی دارد. همانطور که خود فرد در اجرای تصمیمات یا تعهدات روزانه خود دچار اختلال در عملکرد می شود تصور می کند که جسم او نیز برخی روزها یا در مراحل خاصی از روند بهبود شرایط جسمی دچار اختلال در عملکرد یا فراموشی می شود و باید از طریق شوک وارد کردن جسم را بیدار کرد یا به یادش آورد که هدف لاغر شدن بوده است.

واقعیت روند لاغر شدن

چاقی یک اختلال در سیستم عملکرد جسم به حساب می آید و همانطور که جسم برای رفع هر اختلال دیگری مانند بریدگی و ایجاد زخم بدون توقف و وارد مرحله استپ ترمیم شدن تا بهبودی کامل به فعالیت خود ادامه می دهد درباره برطرف کردن چاقی نیز به همین شکل عمل می کند.

زمانی که جسم انسان تحت تاثیر تغییر افکار و نگرش درباره لاغر شدن وارد مرحله لاغر شدن می شود این فرایند را تا رسیدن به تناسب اندام ایده آل ادامه می دهد بدون اینکه دچار خواب‌آلودگی یا حواس پرتی و یا هر شرایط دیگری شود.

اگر بارها در استفاده از روش های مختلف برای لاغر شدن وارد مرحله ای شدیم که تصور کردیم دچار استپ وزنی شده ایم و باید برای خارج شدن از وضعیت استپ وزنی کاری انجام دهیم به این دلیل بوده است که از خیلی قبل تر از استفاده از هر روشی برای لاغری این نگرش درباره رسیدن به شرایط استپ وزنی از طریق شنیده ها وارد ذهن ما شده است و زمانی که ما از هر روشی برای لاغری استفاده کرده ایم به شکل آگاهانه یا ناآگاهانه منتظر برخورد به شرایط استپ وزنی بوده ایم.

در واقع انتظار برخورد با مرحله استپ وزنی را داشته ایم و از انجا که انتظار هرشرایطی را داشته باشید آن را تجربه می کنید شرایط استپ وزنی را خودتان خلق و تجربه کرده اید.

ایجاد و انتشار آگاهی درباره استپ وزنی ترفند متولیان ارائه برنامه های رژیمی و روش های مختلف لاغری بود تا به شکلی ناکارآمد بودن روش خود برای لاغر شدن را توجیه کنند.

اغلب افراد در شروع استفاده از هر روشی برای لاغری این نگرش را دارند که ممکن است این روش برای آنها جواب ندهد چون باور کرده اند اراده کافی برای لاغر شدن را ندارند، باور کرده اند سیستم بدنی انسانها با یکدیگر فرق دارد و اتفاقا سیستم بدنی آنها از نوع بسیار خاص و مقاوم در برابر لاغری است.

باورهای مختلفی در ذهن افراد چاق درباره خودشان وجود دارد که اکثرا به واسطه شنیدن توضیحات ارائه کنندگان روش های لاغری در ذهن آنها شکل گرفته است.

ناکارآمد بودن روش های لاغری سبب شده است که ارائه کنندگان آنها قبل از اینکه افراد از آن روش برای لاغر شدن استفاده کنند درباره شرایطی برای او توضیح دهند که ممکن است منجر به کسب عدم نتیجه لازم شود و علت این امر را صد در صد به عهده فرد و به دلیل شرایط خاص جسم او مرتبط می کنند.

رسیدن به شرایط استپ وزنی و استفاده از روش های مختلف برای وارد کردن شوک به جسم برای خارج شدن از مرحله استپ وزنی یکی از ساده ترین توجیهات نتیجه ندادن روش های لاغری است. چرا که اکثر افراد چاق با قرار گرفتن در مرحله استپ وزنی دچار یاس و ناامیدی شده و تصور می کنند واقعا جسم آنها در برابر لاغر شدن مقاومت می کند و روش لاغری خود را رها می کنند با این نگرش که مقصر لاغر نشدنم مقاومت جسم در برابر لاغر شدن است.

لاغری آسان با قدرت ذهن

لاغری با معجزه قدرت ذهن

از زمانی که به لطف خدا با روش لاغری با ذهن آشنا شدم و در این مسیر فوق العاده قرار گرفتم نحوه مدیریت افکار و رفتارم را آموختم و همواره به دنبال یادگیری بهتر اصول کار ذهن و کشف قوانین حاکم بر ذهن خود بوده ام

چرا که با بالارفتن آگاهی می توان موانع متناسب شدن را پیدا کرد و روشی مناسب و البته ذهنی برای برطرف کردن آن ارائه داد.

در دوره لاغری با ذهن همواره سعی می کنم آخرین نتایج و دستاوردهای خودم که حاصل تحقیق، بررسی نظرات شرکت کننده ها و تفکر برای بهتر و ساده تر کردن لاغری با ذهن است را آموخته و آن را با دوستانم به اشتراک بذارم.

اصلاح فرمول های ذهنی چاقی

فرمول های ذهنی چاق کننده همان باورهایی هستند که ما درباره وضعیت خود و شرایط چاق بودن در ذهنمان ایجاد کرده ایم و همین فرمول های به شکل مانع ذهنی از لاغر شدن جسم جلوگیری می کنند. در واقع خودمان جلوی لاغر شدن جسم را می گیریم و تصور می کنیم نیروی از درون جسم مانع لاغر شدن ما می شود.

باورها، آموزش های اشتباهی هستند که از گذشته در ذهن ما ذخیره شده اند و به دلیل تکرار کردن و توجه کردن به آن مانعی در برابر کاهش وزن در ذهن ما ایجاد شده است.

باور مهم، تاثیرگذار و خطرناک استپ وزنی در روند لاغری از جمله موانعی است که تلاش بسیاری از افرادی برای لاغر شدن را با شکست مواجه کرده است

یکی از خصوصیات ذهن ما مقاومت کردن آن در برابر سختی هاست، هرچقدر که بیشتر خود را تحت فشار قرار دهید ذهن هم استقامت بیشتری از خود نشان خواهد داد،

و دلیل اینکه در تمام سالهایی که چاق بوده اید هر اقدامی برای لاغری کرده اید نتیجه دلخواه شما را به ارمغان نداشته است همین موضوع است.

باور استپ وزنی من، به واسطه این خصوصیت ذهن، در ما تشدید می شود و از طرفی مقاومت ذهنی ما برای لاغر شدن را بالاتر می برد.

جالب است بدانید که جسم ما فعالیتی کاملا تحت تاثیر ذهن ما دارد و اگر باور شما و فرمول ذهنی شما درباره کاهش وزن اشتباه باشد

آرزوی لاغر شدن

تحقق رویای لاغری

هرچقدر که از لحاظ جسمی سعی کنید لاغر شوید در نهایت این ذهن شماست که نتیجه را رقم میزند

و دلیل اینکه طی سالهای زیادی از تلاش خود برای لاغر شدن نتیجه ای کسب نکرده ایم این موضوع را اثبات می کند.

اگر به دنبال تحقق رویای لاغری خود هستید باید بدانید که تنها روشی که می تواند شما را در مسیر رسیدن به رویایتان قرار دهد یادگیری لاغری با ذهن است

روشی که در عین سادگی بسیار کارآمد و تاثیرگذار و از همه مهمتر ماندگار است.

شما تمام آموزشهای زندگی خود را در ذهنتان ذخیره دارید، شاید از خیلی از آنها استفاده نکنید و به همین علت به وضوح آنها را به یاد نیاورید

ما با اندکی توجه و مرور آنچه یاد گرفته اید خیلی ساده به سحطح قابل قبولی از آگاهی که در گذشته کسب کرده اید دست پیدا میکنید

و این از ویژگی های منحصر به فرد ذهن ما در به خاطر سپاری اطلاعات است.

اگر سالهاست اضافه وزن دارید و تصور می کنید اسیر چاقی شده اید، خبر امیدبخش برای شما این است که اشتباه فکر می کنید،

خبر خوشحال کننده و امیدبخش

اطلاعات لاغری همچنان در ذهن شما وجود دارد چرا که لاغری حالت پیش فرض و طبیعی و اولیه جسم ما بوده است.

اگر امروز چاق هستیم به واسطه یادگیری چاقی و جایگزین کردن فرمول های چاقی با فرمولهای صحیح لاغری است.

بنابراین با شرکت در دوره لاغری با ذهن شما فرمول های شگفت انگیز لاغری خود را به خاطر خواهید آورد و با توجه و تکرار آنها ذهن خود را در مسیر کاهش وزن هدایت خواهید کرد.

این است معجزه ذهن قدرتمند شما در لاغر شدن

که از طریق یادگیری لاغری با ذهن در شما فعال می شود

در فایل آموزشی که برای شما دوستان خوبم آماده کرده ام به بررسی باوری قدرتمند، محدودکننده و بسیار مخرب در عدم متناسب شدنمان می پردازم

امیدوارم با استفاده مشتاقانه و با احساس عالی از این آموزشها گامی مهم در جهت تغییر وضعیت خود و رهایی از چاقی و خلق تناسب اندام برای خود بردارید.

تجربه هنرجوی لاغری با ذهن

یه فایل آگاهی بخش دیگه که چقدر به من چیز یاد داد.

ما هر بار وزن اضافه میکردیم به اندزه ی همون مقدار اضافه شده سختمون نبود که وزنو کم کنیم بلکه اضافه وزن قبلی + فشار عصبی و سنگینی اضافه وزن جدید بود که در ما اون احساس بد رو به وجود میومد.

دقیقا مثل ورزشکاری که خیلی تمرین میکنه و هر بار براش عادی میشه که وزنه های سنگین تر بزنه ما هم برامون عادی میشد که وزن اضافه کنیم و هر بار میرفتیم روی ترازو حالمون بد تر میشد دقیقا بر عکس همون ورزشکار که با دیدن توانایی خودش در وزنه سنگین تر زدن خوشحال میشد. ما مثل اونیم ولی در جهت مخالف .

پس یکی از چیزهایی که در این فایل برام یادآوری شد این بود که روی وزنه نرم و احساس رو ملاک قرار بدم البته من از وقتی استاد توی فایلای دوره لاغری گفتن روی ترازو نرید ، دیگه پامو روی ترازو نزاشتم اما خب خیلی خوبه که هر چند وقت یه بار همچین فایل هایی ببینم و دلیل کاری که توش استمرار دارم رو دوباره یادآوری کنم. 

ما فرمول های مختلفی توی ذهنمون برای چاق شدن و چاق موندن داریم و یکی از اون باور ها همینه که فکر میکنیم وزن ما استپ شده.

کلا این نگرش توی لاغری با ذهن رد میشه همون طوری که توی فایل “هر چه چاق هستید، هیچ چیز نیست” گفتید ، بدن ما در تمام مدت سعی داره چاقی مارو برطرف کنه . بین این همهههه غذای اضافه ای که ما وارد بدنمون کردیم ، بدنمون فقط چند کیلوشو به اضافه وزن تبدیل کرده و بقیشو یه جوری بالاخره دفع کرده .

پس استپ شدن وزن برای بدن تعریف نشده مگر اینکه خودمون این دستور رو بهش بدیم و باورش کنیم، ذهن هم به مغز دستور میده یه سری اعمال در راستای باورمون انجام بدیم و نتیجش میشه اینکه فکر میکنیم روند کاهش وزنمون کند یا متوقف شده. اما فقط کافیه در مسیر لاغری با ذهن استمرار داشته باشیم و همونطور که چاق شدیم ، به راحتی طعم زیبای تناسب اندام رو بچشیم…

ما به این فکر های محدود کننده مثل استپ شدن وزن نیازی نداریم ، فقط چند ماه این مسیر رو تجربه کنید و معجزاتش رو ببینید ، وقتی ما عاشق خودمون بشیم با حوصله ی بیشتری با خودمون رفتار میکنیم و میتونیم فرمول های بیشتری کشف کنیم.

(خلاصه دیدگاه صبا عزیز در بخش نظرات)

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای انجام عالی تمرین جلسه آموزشی استپ وزنی توصیه می شود ابتدا توضیحات نوشتاری آموزشی را با دقت مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را با تمرکز تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده در بخش نظرات به صورت شرح انشایی پاسخ دهید.

  • نگرش شما درباره استپ وزنی چیست و این نگرش به چه شکل وارد ذهن شما شده است؟!
  • در گذشته که از روش های مختلف برای لاغری استفاده می کردید چقدر با موضوع استپ وزنی مواجه شده اید؟!
  • به نظر شما ممکن است جسم در روند بهبود خودش دچار استپ شود؟‌ درباره استپ شدن جسم خود در موضوعات مختلف تجربه ای دارید؟‌ شرح دهید.
  • چرا جسم ما در فرایند مختلف خود دچار استپ و توقف نمی شود و فقط در مورد لاغری دچار استپ وزنی می شود؟!
  • قبل از آشنایی با سایت تناسب فکری نگرش شما درباره وضعیت چاقی خود چه بود؟ شرح دهید.
  • استفاده از آگاهی لاغری با ذهن چه تغییری در نگرش شما درباره لاغر شدن و مخصوصا استپ وزنی شده است؟!
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.20 from 75 votes

https://tanasobefekri.net/?p=11889
برچسب ها:
86 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار حیرت انگیز
      1402/08/19 04:05
      مدت عضویت: 329 روز
      امتیاز کاربر: 706 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,342 کلمه

      به نام خداوندم که بینهایت عشق دوستش دارم 

      سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام 

      استپ وزنی در پروسه لاغر شدن 

      اکثر افراد چاق تجربه استفاده از روش‌های مختلف لاغری را دارند ،زمانی را تصور کنیم که با کلی شوق و ذوق و انگیزه و اشتیاق روش لاغری را شروع میکردیم .

      و کلی انتظار می‌کشیدیم تا زمان وزن کشی فرا برسد و ما شاهد ثمره تلاش خودمان باشیم ،هفته های اول کاهش وزن تقریبا قابل قبولی داشتیم اما هر چقدر زمان جلوتر می‌رفت این کاهش وزن کم و کمتر میشد و به جایی می‌رسیدیم که دیگر کاهش وزنی نداشتیم .

      در این مرحله می‌گفتیم دچار استپ وزنی یا چسبندگی وزنی شده ایم و به گفته و سفارش پزشکان و مربیان ورزشی بدن ما به خواب می‌رفت و برای بیدار کردنش لازم بود که به بدنمان شوک بدهیم تا روند لاغری دوباره به جریان بیفتد .و ما از استپ وزنی رها شویم .

      حالا شروع میکردیم به شوک دادن به بدنمان اما در اکثر اوقات خبری از رهایی از استپ وزنی نبود و سرانجام ما خسته می‌شدیم و به کل آن روش لاغری را رها میکردیم و اعتقاد داشتیم که این روش دیگر روی بدن ما جواب نمیدهد .

       و بدن ما به آن عادت کرده و رها کردن دوره لاغری همان و برگشتن ما به سمت عادت‌های اشتباه چاق کننده همان .

      و به راحتی وزنی که با هزاران رنج و سختی طی ماه‌ها کم کرده بودیم در کمترین زمان برمی‌گشت و ما مجدد چاق می‌شدیم.

       و حتی گاهی چاقتر از قبل هم می‌شدیم. 

      علت تصور استپ وزنی داشتن این است که ذهن ما زمانی که ما در روند لاغری هستیم این لاغر شدن را طبیعی می‌داند چون طبق اطلاعات وارد شده در ذهن ما مثلا با استفاده از فلان روش طبیعی این است که هفته ای ۵ کیلو لاغر تر شویم و زمانی که وزن ما کم کم و گرم به گرم کم می‌شود خودمان را تشویق نمیکنیم و این لاغر شدن را بزرگ جلوه نمی‌دهیم.

       اما فقط کافیست که در مسیر چاقی قرار بگیریم و چند گرمی وزنمان بالا رود آنقدر آسمان و ریسمان به هم میبافیم و چاقی را بزرگ جلوه می‌دهیم که انگار چند تن چاقتر شده ایم .

      ما از سیستم پاداش برای ذهنمان استفاده نمیکنیم ؛

      مدام یاد گرفته ایم خودمان را سرزنش کنیم خودمان را تخریب کنیم ولی هرگز یاد نگرفته ایم که توجهمان را به سمت تغییرات مثبت اما کوچک بدهیم .

      بخاطر کمالگرایی همیشه خودمان را در بهترین حالات می‌خواهیم و به کمتر هم قانع نیستیم .

      من نمی‌گویم به کم قانع باشیم می‌گویم بخواهیم زیاد هم بخواهیم و یقین داشته باشیم خداوند تمام آنچه خواسته ایم را حتی چندین برابر بیشتر روزیمان می‌کند 

      بحث من این است که به تمام تغییرات ریز و درشت تمرکز کنیم و به خودمان بابت آنها ببالیم ،

      من خودم را به یک لیوان چای دشلمه در هوای جذاب پاییزی دعوت میکنم .

      آهنگ مورد علاقه ام را گوش می‌دهم. 

      برای خودم یک گل میخرم یا حتی یک گل سر زیبا 

      به جای توجه و تمرکز روی جسمم روی تغییرات ذهنی و رفتاری ام فوکوس میکنم .

      مصی چقدر خوردنهایت متعادل شده 

      “ الحمدلله  ”

      ببین چقدر عالی نقطه سیری و گرسنگی و زبان بدنت را یاد گرفته ای “ خدایا شکرت ”

      مصی دیگر برایت فرق ندارد چه چیزی میخوری خوراکی‌ها ترسناک نیستند به دسته های چاق کننده و لاغر کننده تقسیم نمی‌شوند.\” شکر خدا\”

      دیگر نمی‌گویی حالا که ورزش نمیکنم فرم بدنم به هم می‌خورد و چاق میشوم آفرین دختر خوب چقدر قشنگ دوره ورزش را درک کردی” الهی شکر “

      نگاه کن مصی دیگر تند تند نمیخوری و ولع و عجله نداری موقع خوردن\” شکرالله “

      و هزاران تغییر جذاب که داشته ای بدون اینکه کار خاصی انجام داده باشی یا فشار و رنجی تحمل کرده باشی 

      همه اینها خود به خودی در درون تو اتفاق افتاده .

      پس مطمئن باش لاغری هم همینطور خودبه خود اتفاق می افتد و جسم تو دیگر چیزی بنام استپ ندارد و تا جایی که بدنت تشخیص بدهد و  کافی بداند لاغری تو ادامه پیدا می‌کند\” انشالله \”

      فقط باید ماند و استمرار و انگیزه و اشتیاق داشت 

      بقیه اش را خداوند جلو می‌برد و زمانبندی خداوند بی نظیر است 

      و خداوند هرگز دیر نمی‌کند 

      و اما بعد از استپ وزنی 

      ما دوباره به سراغ ترازو و متر میرفتیم و هر چند وقت یکبار خودمان را وزن میکردیم تا مواظب باشیم که وزنمان بالاتر نرود ،غافل از اینکه خود این روی ترازو رفتن‌ها و وزن کشی ها فشار وحشتناکی را روی ذهن ما وارد می‌کند. 

      ما در هر بار وزن کردن شاهد این بودیم که ۱۰۰ گرم ۱۰۰گرم وزن ما در حال افزایش است اما فشاری که ذهن ما در حال تحمل آن بود ۱۰۰ گرم نبود بلکه کل وزن نشان داده شده توسط ترازو بود .

      با نگاه به آن عدد دچار خود تخریبی می‌شدیم:”خاک بر سر بی عرضه ات این همه جون کندی ،شکموی بدبخت، نتونستی وزنت و لاغری ات و حفظ کنی حقته احمق “

      و کلی به خودمان بد و بیراه می‌گفتیم و خودمان را در برابر چاقی خوار و زبون می‌دیدیم و چاقی را سترگ و قوی تصور میکردیم .

      و اعتماد به نفس و عزت نفس ما به شدت پایین می آمد و احساس ما نسبت به خودمان و بدنمان و خدایمان و جهان و انسانها بد میشد و جهان هستی هم این احساسات بد را به ما بازتاب می‌کرد و زندگی ما سرشار از ناراحتی و افسردگی و اضطراب میشد ؛به پوچی می‌رسیدیم و اصلا هدف آفرینش خودمان را کاملا فراموش میکردیم .

      حالا زمان گول خوردنهای ما رسیده بود ؛دیگر به هر دری میزدیم تا لاغر شویم 

      میچسبیدیم به خواسته لاغری و تحت هیچ شرایطی ول کن ماجرا نبودیم .

      وقتی ما به خواسته لاغری میچسبیم دچار ترس و نگرانی و اضطراب می‌شویم. 

      حالا این ترس و اضطراب از کجا می آید؟!

      اگر بخواهم از طریق ابعاد وجودی انسان توضیح دهم باید بگویم گمان می‌کنم روح ما دوست دارد ذهن ما فقط مختص خودش باشد و به خواسته های روح توجه کند درست مثل یک کودک نوپا که اگر مادرش به بچه دیگری توجه کند دچار احساس بد و حسادت می‌شود.و دست به هر کاری می‌زند تا توجه مادرش به او معطوف شود .

      وقتی ما به خواسته لاغری مان میچسبیم و تمام زندگیمان را معطوف میکنیم به برآورده شدن این خواسته مثلا مهمانی نمی‌رویم چون لاغر نیستیم .

      لباس نمیخریم چون لاغر نیستیم .و غیره …

      و توجهمان را به سمت خواسته لاغری جلب میکنیم بین روح و ذهن ناهماهنگی بوجود می آید و روح تلاش می‌کند توجه ذهن را جلب کند و ما دچار ترس و اضطراب و نگرانی از چاقی می‌شویم و حقیقتا کائنات هم در این زمینه بیکار نمی‌نشیند .

       و بر طبق قانون جهان هستی کائنات هم انرژی منفی ترس و اضطراب و نگرانی  برابر همان به سمت ما می‌فرستد و ما از خواسته مان دورتر میکند .

      در گذشته هر کس حقارت و بدبختی ما را می‌دید میخواست از بدبختی و چاقی ما برای خودش کلاهی بدوزد و سودی ببرد 

      یکی کرم لاغری پیشنهاد میداد و می‌گفت: “ برای لاغری باید سخت عرق بریزی” و چون ما چاق بودیم و توان انجام حرکات سخت عرق در آور را نداشتیم ؛پشت بندش فوری میگفت:\” خوب حالا که نمی‌توانی فعالیت کنی این کرم به تو کمک می‌کند تا حسابی عرق کنی و لاغر شوی\”

       و ما سریع و بدون فکر آن کرم را میخریدیم و مصرف میکردیم .

      شخص دیگری به ما میگفت:\” تنها راه لاغر شدن کم خوردن است\”

       و چون ما نمی‌توانستیم کم بخوریم و او این نقطه ضعف ما را می‌دانست؛سریع میگفت:\” بیا این دارو را بخور تا نتوانی چیزی بخوری و اشتهایی کم شود و صد در صد لاغر میشوی \”

      ما هم فورا دارو را میخریدم و مصرف میکردیم 

      و نهایت نتیجه تمام آن گول خوردن‌ها انواع و اقسام بیماری‌های پوستی و معده و روده و اعصاب و روان بود.

      اما لاغری نبود که نبود.

      و ما فقط طعمه سودجویان شده بودیم .

      و گمان میکردیم ما دچار ایراد هستیم چون آنها به ما اسنادی نمایش می‌دادند از تاثیر آن روش‌ها روی افراد مختلف ؛و این باور را در ما قویتر می‌کردند که ما مشکلی داریم و بدنمان متفاوت از دیگران است و چاقی در ذات ماست و سرنوشت ما فقط و فقط چاقی است .

      خدای عزیزم سپاسگزارم که با وجود خستگی زیاد کمکم کردی تا ۴ صبح بیدار بمانم و به تعهدم برای انجام تمریناتم پایبند باشم الهی شکرت 

      استاد سپاسگزارم برای هدایتی دیگر 

      الهی به امید تو 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1402/06/25 16:23
      مدت عضویت: 379 روز
      امتیاز کاربر: 23390 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 816 کلمه

      سلام استاد 

      خداراسپاسگزارم که در تاریخ ۱۴۰۲/۶/۲۵ توانستم مهمترین فایل که استپ وزنی در پروسه لاغری است را گوش بدهم 

      استاد خدارا سپاسگزارم که دقیقا در موقعی که نزدیک بود توسط ذهن منفی باف لیز بخورم این فایل به داد من رسید 🤲🤲🤲🤲

      چون چند روز بود که همش به خودم میگفتم فکر کنم دارم چاق میشم و وزن من استپ شده و لاغرتر نمی شوم و می خواستم بروم خودم را وزن کنم تا بدانم چاق تر شدم یا لاغرتر که خدا را شکر با گوش دادن به این فایل فهمیدم اصلا استپ وزنی یک توهم بیش نیست که توسط ذهن منفی باف فرستاده می‌شود و این یک مانع بزرگ برای لاغری است چون دقیقا احساس من را بد میکنه و اشتیاق من را به این روش خیلی کم می کنه من خیلی  به این روش تناسب ذهنی اعتماد دارم ولی بعضی از مواقع چون این باور مخرب گذشته در ذهن من بود که در بعضی از مواقع بدن به استپ میرسه و وزن کم نمیکنه و باید شوک ویا زمان زیادی بگذره تا از این بحران رد بشه 😁😁😁😁را باور کرده بودم و ممنون از استاد که یادآوری کردید که اینها توهم است چون لاغری در بدن ما هرگز استپ نمیشه چون اگر استپ میشد الان ما باید روزی ۳یا چهار کیلو اضافه می کردیم چون در حال خوردن غذاها هستیم در حالی که اصلا من چاق تر نشدم بلکه پرسه لاغری خیلی بیشتر از تغییر در ذهن طول می‌کشد چون تغییر در جسم کم کم صورت می گیرد و بعد از مدتی ما آن را در جسم مشاهده می کنم که لاغرتر شدیم و نباید اصلا عجله کنیم باید استمرار داسته و صبر کنیم و با احساس خوب دراین مسیر باشیم نه اینکه فقط بگیم من باید حتما هرروز یک فایل گوش بدهم انهم با اجبار و ناراحتی نظرات را تند تند بخوانم و تمرینات را بنویسم که فقط به خودم بگم من طبق این مسير جلو می روم من خداراشکر اصلا خودم را وزن نمی کنم و با سایز لباسها می دانم لاغر شدم و به قول یکی از دوستان از گشادشدن النگوها چون قبلا اصلا صدای بهم خوردن آنها را نمی شنیدم چون اصلا حرکت نداشتند به علت چاقی ولی الان با صدای آنها ذوق می کنم که خدا راشکر لاغر شدم . 

      • نگرش شما درباره استپ وزنی چیست و این نگرش به چه شکل وارد ذهن شما شده است؟! بله من هم میگفتم بدن من استپ وزنی دارد و این باور به خاطر استفاده از انواع رژیم‌های مختلف بوده است و چون دلیلی برای نتیجه ندادن روش‌های قبلی نداشتند این عبارت مخرب را به کار می بردند و ماهم به راحتی قبول می کردیم و می گفتیم مشکل از بدن ما است و روش آنها درسته و چقدر ناراحت هستم از این جهل و نادانی 😪😪😪😪
      • در گذشته که از روش های مختلف برای لاغری استفاده می کردید چقدر با موضوع استپ وزنی مواجه شده اید؟!خیلی و چقدر متاسفانه بدن و خودم را سرزنش میکردم که چرا مقاومت میکنه در برابر لاغری و گاهی مواقع باعث می‌شد که کلا قید همه‌ی رژیم‌ها را می زدم و شروع به پرخوری می کردم 
      • به نظر شما ممکن است جسم در روند بهبود خودش دچار استپ شود؟‌ درباره استپ شدن جسم خود در موضوعات مختلف تجربه ای دارید؟‌ شرح دهید.با این آگاهی امروز فهمیدم بدن برای بهبود خودش هرگز دچار استپ نمی شود و لاغری در همه‌ی زمان‌ها وجود دارد .بله در رژیم‌های قبلی وقتی من از وزن ۱۰۵ به وزن ۱۰۰ می رسیدم دیگر کم نمی کردم و شاید ۱۵ سال بود من در وزن ۱۰۰ کیلو بودم ولی خدا راشکر از این روش تا دو ماه قبل که دکتر رفتم ووزن شدم به ۸۹ رسیده بودم و طلسم استپ وزن من شکسته شده و دانستم این فقط موانع ذهنی و توهمات است 
      • چرا جسم ما در فرایند مختلف خود دچار استپ و توقف نمی شود و فقط در مورد لاغری دچار استپ وزنی می شود؟!
      • دراصل فرایند لاغری هم مثل دیگر فرایند جسم مثل بلند شدن مو ، ناخن ، ترمیم پوست و…..متوقف نشده است بلکه ما فکر می کنیم استپ شده و خدا راشکر متوجه شدیم استپ وزن یک عبارت گول زننده است 
      • قبل از آشنایی با سایت تناسب فکری نگرش شما درباره وضعیت چاقی خود چه بود؟ شرح دهید. من ژنتیکی چاق هستم و هرگز لاغر نمی شوم 
      • استفاده از آگاهی لاغری با ذهن چه تغییری در نگرش شما درباره لاغر شدن و مخصوصا استپ وزنی شده است؟!
      • سیستم بدن همه‌ی انسانها لاغری و تناسب اندام است و ما افراد چاق با دستکاری کردن فرمول‌های ذهنی لاغری به چاقی بدن خودمان را به این شکل درآوردیم و فقط خودمان مسئول بدنمان هستیم 
      • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
      • من دیگر اصلا اعتقادی به استپ شدن وزنم ندارم و می دانم بدن من در ۲۴ ساعت هرروز در مسیر متناسب شدن حرکت می کند واگر من مانع برای ذهنم ایجاد نکنم خیلی سریعتر از چاق شدن من لاغر میشوم 
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار maryam1398rahimi
      1402/02/22 08:18
      مدت عضویت: 1523 روز
      امتیاز کاربر: 10834 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 689 کلمه

      به نام خدای مهربان

      سلام و عرض و ادب خدمت بهترین استاد و بهترین آموزش دهنده جهت آگاهی های عالی لاغری با ذهن

      من اولین بار که با دوره های استاد آشنا شدم بار اولم بود که با دوره و این جیزا آشنا شدم و شرکت کرده بودم در همچین چیزا

      تا قبل از اون اصلا هیچ دوره و کاری برای لاغری انجام نداده بودم نه تنها لاغری هیچی دوره ای شرکت نکرده بودم 

      تنها کار من برای لاغری از طریق ورزش و باشگاه و رزیم های که خودم میگرفتم بود

      و بعد از گذشت چند سال در زمینه های دیگه با دوره های دیگه آشنا شدم و صحبت های هیچ استادی به اندازه ی استاد عطار روشن به دلم نمی نشست 

      و بعد از شرکت در اون دور ها متوجه شدم که دوره های استاد کامل ترین و جامع ترین دوره ها هستش که میتونی در تمام مراحل زندگی تغییر کنی و هر جا که رفتم باز برگشتم به این دوره های استاد عزیزم و همه جی رو رها کردم و برگشتم به دنیای شگفتی ساز شدن 

      چرا برگشتم چون متناسب شدن خیلی برام مهمه فهمیدم من بیشتر از هر جیزی به متناسب شدن علاقه دارم به اعتماد به نفس بالا نیاز دارم به سلامتی نیاز دارم به حال خوب به خوش اندام شدن پس چه بهتر که این دوره های استاد که اگه بهش عمل کنیم در تمام جنبه های زندگی تغییر پیدا میکنی در سلامتی تناسب حال خوب 

      تشکر و قدردانی میکنم از استاد عزیزم استاد رضا عطار روشن که با اطلاعاتی که کسب میکنه در اختیار ما دوستان قرار میده خدا جزای خیر بهتون بده الهی امین اینقدر ما از شما راضی هستیم خدای جزای خیر بده بهتون 🙏🙏🙏

      استاد من کاهش وزن داشتم بعد از زایمان آخری که یکسال پیش بود با اینکه اصلا دوره ها هم گوش نمی‌دادم چرا گوش میدادم که ولی  رهاش نکرده بودم ولی خب خیلی فعالیتم کم بود در این مدت وزن من بعد از ۷و ۸ماه استپ کرده بود و کم کم ۵و ۶ کیلو کم کردم (بعد از ۸ماه دیگه کم کم وزنم کم شد )از کجا متوجه شدم که چه مقدار کم کردم

      پسرم که الان یکسال و ۴ماهشه  ۵و ۶کیلو کم کردم پسرم باید می‌بردم بهداشت وقتی بردم گفت باید خودت هم بری رو وزنه بعد گفتم من نمیخام برم رو وزنه من اصلا خودم و وزن نمیکنم گفت نه میخاهیم تو سیستم ثبت کنیم باید بری اون موقع که رفتم وزنم ۷۱بود الیته ماه نه بارداری تا ۸۱هم رفته بودم و الان که چند ماه از اون موقع گذشته باز یه اتفاق دیگه برام افتاد که باعث شد دوباره برم رو وزنه من گول شیطون و اون منفی باف خوردم یک ماه قبل تصمیم گرفتم که رزیم بگیرم و برای رزیم وزن ازت خواسته بود من تصمیم گرفتم که رزیم بگیرم جون عجله داشتم ولی رزیم رو همین جوری خریدم و رهاش کردم الحمدالله 🙏(حتی یک روز هم نتونستم رزیم بگیرم چون خیلی زجر آور بود و کل روز به فکر اینکه چه ساعتی باید چه بخوری بود و ادامه ندادم )و بخاطر همین بود که  رفتم رو وزنه و  دیدم شدم۶۶خیلی خوشحال شدم و به خودم افتخار کردم .تنها خوبی رزیم این بود  که باعث شده بود من برم رو وزنه و بدونم که من چقدر توانمندم که بهم بگه کار رزیم اشتباهه و بگه که تنها راه لاغری، لاغری با ذهن هستش

       ببین اینا همش بخاطر آموزش های بوده که در این سالیان سال از لاغری با ذهن گرفته بودم موانع های زیادی رو برطرف کردم باورهای زیاد رو تغییر داده بودم خدا رو شکر میکردم که نه رزیمی نه چیزی اینقدر کم کردم من به خودم گفتم افرین مریم خیلی خوبه خیلی کم کردی پس من متناسب میشم به زودی زود وهر بار که کسی منو می بینه میگه انگار لاغرتر شدی من خیلی توجه میکنم این روزها به نکات مثبت و به زیبایی ها به تغییراتم و به خودم افتخار میکنم .که بهترین راه رو برای ادامه زندگیم انتخاب کردم راهی که اگه ادامه بدی میتونی دنیای زیبایی رو تجربه کنی که این در این دنیا سرشار از حال خوب آرامش آسایش تناسب سلامتی و هر آنچه که دوست داری میتونی بچشی 

      استاد عطار روشن ممنونم بابت فایل های بسیار عالی عالیییییییییییی🙏🙏🙏🌹🌹🌹🌹🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1402/02/20 16:28
      مدت عضویت: 461 روز
      امتیاز کاربر: 50215 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 654 کلمه

      سلام براستاد وهمسیران این سایت 

      اول بخاطره این همه اگاهی که توفایل شما هست اول تشکر وبعد به خاطر درست وصولی تدریسش به ما ودرک ما ازموضوع بازم سپاس بقدر روان وکامل تدریس میشه که توذهن انکارکه نه حتما جای خالیشو حس میکنی با گفتم وصخبت شما یی پازل خالی رو پرمیکنید 

      من باید قدربدونم چون خدای مهربون من به مکانی هدایت کرده که بودن تواین فضا بقدری برام شیرین ودلچسب شده که حدنداره از صبح ساعت۵ صبح که بیدارمیشم حس میکنم که امروزچی میخوام یادبیگرم بعد با انرژی فراوان روزم شروع کرده با این فایلهای صبح گاهی شما انرژیمن جندین برابر بمیشه 

        

      من خدود ۴۰ سالی هست که دچاراضافه وزن شدم از بچگی این اضافه وزن داشتم ولی دقتن نکردم توجه بهش نمکردم برام بعضی زمان حرفهای ناراحت کنند ه رو یی طوری تحمل میکردم ولی از۱۸ سالگی دیگه کارمن وشروع رزیمهای که من میگرفتم واضافه شدن وزنم شدتش زیادشد تا ۲۵ سالکی با ازدواح داشتن دو فزند کارم زیادشده بود گمی میتوانشتم کنترال کنم وتویی سطح فابل قبول نکه داشته بودم بعدازتولد ۴ سالگی دخترم خودم بادیدن فیلمی که ازتولدگرفته بودبم متوجه واقعیت جسم شدم برا ای اولین بار اقدام کردم واولین وزن کشی رو انجام دادم ویی متعاد به وزن کشی شدم 

      وفتی قراربودکه صبح با مراحلی که همه تواین سایت اطلاع دا ن صبح طی بشه تا نوبت وزن کشی بشه خودم درنظرم به این شکل بود شب قبل خدایا کم کردم انشالله کم کردم چقدرکم کردم هرچقدرباشه هم مهم  نیست فقط کم کنم تا صبح یی شکنجه تمام کامل بود با روشن شدن هوا بعضی زمان وفتی میخواستم ترزو رو به جای که همیشه وزن کشی انجام 

      میدام ببرم وفتی ترزو رو روی زمین میزاشتم قبلم شروع به تپش میکردم یی پام روی ترازومیزاشتم تا پای دیگه بالرزش پام روی ترازو قرارمیدادم سربالا اول نفس توسینه حبس سرم یواسکی به سمت پاین می انداختم وفتی عددامده پایین که احساس شادی فراون درخودم بوجودمیومد بعضی زمان حتی میترسیدم دوباره این کاررو انجام بدم مرحله بعد اگه همین عدد رو نشون میدادکلی خوشحالی داشتم ولی وای ازمانی که

      وزنم رو به بالا بود وخودم میفهمیدم که وزن زیادشده اول 

      تمام اعصاب وروانم بشدت خراب بعدکل روزوحتی فردای همون روزهم دچارناراحتی وافسوس نگرانی میگذشت خلاصه یی شکنجه تمام عیاربود که خدود۲۳ سالی هست که من داشتم درهفته چندین بارتحمل میکردم بعضی زمان که دیگه به فکررژیم گرفتن نبودبه کل کنارن میزاشتمش درحقیقت هم رژیم وهم شکنجه وزن کشی رو داشتم با تمام شدن رژیم وشکست خوردن اولین وسیله غذاب جمع میشد وتو دید نبود ولی بازم یی ماه که میگذشت یواشکی بازم خودم وزن میکردم که کسی متوجه   اضافه وزنم نشه انکاراونه باچشمشون من نمدیدن باید ترازوتاید میکردکه من چاقترشدم خودم که میدوستم چاقترشدم 

      با واردم تو سایت وفتی فهمیدم که نباید وزن کشی کنیم بقدری خوشحال شدم که حد نداره تودوروز گذشته بچه خودم برای این که کمی حالم بدشده بود بقدراصرا که مامان بیا وزن بکش اصلا بین لاغری شدی یانا که خیالت راحت بشه من ن باتمام قدرت وبه هر شکلی بهشون فهمدم که من امکانن داره که خودم وزن کنم اگه شما دوست داریدخودتون وزن کنید من دلیل  امرروکامل درک کردم وتن به اینکارنمیدم باره حتی به بچه گوشزدکردم که خودشون وزن نکن ولی هنوزچون قبول کامل این مسیر رو ندارن انجام میدن من دیگه اصرارنمیکنم تا زمان خودشون متو جه بشن 

      وفتی من قراره تومسیری که شما انجام دادی پا جای پا  شما بزارم وزن کردن رو برای خودم ممنوع کامل قرادادم چون تنام احساسم از اون کارروخوب کامل درک کردم و هنگام کم کردن وزن که چه اشنباه بزگ هست که وفتی کارمیخواد به ثمربرسه با وزن کشی به تمام ثمرات که با بودن تومسیربه دست اوردم خرابش میکنم امکان نداره که این کاررو انجام بدم من هیچ گونه مقایسه چه متر چه لباس انجام نمیدم مهم احساسم واشتیاق وعلاقه واحساس خوب هست که بودن درمسیر رو تاییدمیکنه که دارم درست انجام میدم وزنم هم داره کم میشه خودم تواین ۴ ماه تغییرات کامل حس کردم 

      وزنم کمی کم شده 

      خداپشت وپناهتون یاحق حق نگه دارتون 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1402/02/20 16:14
      مدت عضویت: 1649 روز
      امتیاز کاربر: 28031 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 717 کلمه

      به نام خدای مهربان 

       من بارها به خودم میگم اضافه وزن برای بدن ما غیر طبیعی هست و منشا بیماری ها هست و طول عمر رو کوتاه میکنه و کلی نتایج بد دیگه برای من داره که من اگر خودم رو دوست دارم باید اندام خودم رو بازم بیشتر تغیبر بدم .

      بدن ما دوست داره لاغر بشه  اما اگر  لاغر نمیشیم چون یه سری موانع رو داریم که  نمیزارن بدن کارش رو به درستی انجام بده تا بدن  متناسب بشه و من باید این موانع رو شناسایی کنم که دقیقا من خودم دارم همین کار میکنم و با باورهای صحیح اون ها رو جا به  جا میکنم و  من به زودی  خواهم دید که  چقدر لاغر شدن کامل  آسان و راحت هست .و به  زودی به خودم تبرییک میگم .

      من در گذشته یه وزنی داشتم که خیلی از اون  ناراحت میشدم و در اون وزن کلی اذیت میشدم چون لباس دلخواهم رو نمی پوشیدم و در جمع روم نمیشد ظاهر بشم و مشکلهای دیگه و اما بعد از مدتی بازم  شاید یکی با دو کیلو اضافه میکردم اما من کاری به اون یک کیلو نداشتم  و کل اون وزن رو اضافه حس میکردم و ناراحت میشدم و زیر بار اون فشار  عصبی میرفتم .

       پس من در گذشته  هر بار روی ترازو می رفتم بابت کل اون اضافه وزن ناراحت میشدم و کاری به اون مقدار کم که در ماه به من تحمیل شده بود نداشتم چون روند کاهش وزن خیلی کند هست و من یادم میاد ماهی چند بار روی ترازو میرفتم و چقدر بعد از  هر بار وزن کردن ناراحت میشدم و خودم رو در مقابل چاقی  ضعیف تر میکردم  و چاقی به راحتی بر من غلبه میکرد .

      من هر بار که ترازو یک عدد بالاتر رو نشانم میداد  من خودم رو زیر بار فشار  کل اون وزن میدیم در خالی که  یک کیلو اضافه کرده بودم و برای حسم من اون یک کیلو اضافه وزن چیزی نیست اما بار روانی این قضیه زیاد بود .و من هر بار که وزن میکردم  خودم رو ناامیدتر و خسته تر و در مانده تر میدیدم و من یادم میاد اون اواخر چقدر به راحتی چاق میشدم و من سریع دکتر میرفتم رژیم میگرفتم و به سختی لاغر میشدم اما بعد از مدت کوتاهی دوباره  من راحت  چاق میشدم و دوباره من با ناراحتی سراغ رژیم میرفتم و این چرخه تا مدتها ادامه داشت تا به این راه هدایت شدم اما من باید اگاه باشم هیچوقت با ناراحتی و غصه و سختی چاق نشدم اما با ناراحتی و سختی لاغر شدم و همین نشان میده که راه لاغری من غلط هست چون از هر راهی رفتم از همون راهم باید برگردم  .

      افراد چاق  خودشون رو در مقابل اضافه وزن حقیر و ضعیف میدونن اما این اشتباه هست و من باید خودم رو  در مقابل لاغری توانمند  بدونم تا نتیجه بگیرم .

      من در حال طی کردن یک دوره ی آموزشی  عالی  از استاد هستم که مطمعنم من لاغر میشم اگر من لاغر نشم پس کی لاغر بشه .من اشتیاق دارم که  هر روز در مسبر باشم تا به هدفم برسم  من چون با تعهد در این مسیر هستم با کلی از موانع ذهنی خودم اشنا شدم و دارم اونها رو برطرف میکنم و من باید مراقب  ذهنم باشم .چون افراد  چاق همیشه از خودشون متنفر هستن و خودشون رو سرزنش میکنن  و اما اگر در مسیر لاغری باشن و دو کیلو کم کنن اصلا خودشون رو تشویق نمی‌کنن پس ذهن ما به این صورت هست که  به راحتی ما رو تحقیر می‌کنه اما به راحتی  ما رو تشویق نمیکنه چون به این صورت تربیت شدیم .و این سبک زندگی کردن  رو یاد گرفتیم .

      بعنی موفقیت رو کوچک میکنم و شکست‌ها رو بزرگ میکنیم .برای اینکه اینطور رفتار نکنم من باید کوچکترین نشانه ها رو از  تغییر احساس  و رفتار رو به خودم و به بقیه بگم و بزرگ نمایی کنم تا اشتیاق ادامه دادن در ما به وجود بیاد .

      ما پیوسته میشه متناسب بشبم تا به ایده ال خودمون برسیم .

      من دارم موانع رو شناسایی میکنم و یکی یکی اونها رو برمیدارم تا به موفقیت کامل برسم .

      من دارم لاغر شدن رو یاد میگیریم و به هدفم میرسم 

      من خیلی ساده و با لذت و ارامش دارم رویای لاغری رو خلق میکنم .و هرگز دیگه نمیگم روند کاهش وزن من استپ شده چون این حرف خود به خود جلوی جریان رو میگیره 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار طاهره فروغی
      1402/02/20 07:53
      مدت عضویت: 1011 روز
      امتیاز کاربر: 35627 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 449 کلمه

      سلام خدای مهربونم 

      خدایا مرا در این مسیر یاری کنم که بمانم و ادامه بدم 

      سلام استاد عزیز  و دوستان خوبم 

      بازم فایلی به موقع 

      من در طول تلاشهام برای لاغری دقیقا همینطور عمل میکردم و هر دفه که عدد وزنه رو میدیدم دوست داشتم ترازو رو بکوبم تو سرم و به خودم میگفتم عرضه حفظ همون وزن رو هم نداری تازه من زیاد ترازو  دم دستم نبود و هر وقت میرفتم خونه مادر و یا خواهرم و اونا ترازو داشتن ازش اسفاده میکردم وتا دفه بعد حالمو بد میکردم 

      ترازوی برای من تله مرگ بود و به نظر من بدترین ابزار برای چاقهاس 

      حرف استاد درسته وزنه بردار تلاشش برای بالا بردن وزنه ای میزنه است و در جهت مثبته و ما بادیدن عدد ترازو در جهت کم کردن اون عدد هستیم نه یک گرم و یا یک کیلو بلکه کل وزن 

      اخه من در نظر نمیگرفتم تا یه حدی که باید وزن طبیعی خودم باشه پس اون که زیاد نیست اضافه تر از وزن طبیعی من میشه اضافه وزن ولی هر دفه میگفتم ۸۵ کیلو هستم انگار من وزن طبیعیم باید یک گرم باشه و بقیش همه اضافیه 

      ولی در اصل باید اون مقدار اضافه رو در نظر بگیریم و وقتی اینطور فکر کنیم فشار ذهنی هم کمتر میشه و بهتر میتوتیم به نتیجه برسیم 

      و موضوع به موقع استاد وقتی وزن کم میکنیم به اندازه ای که غلو میکردبم و خودمون رو تحقیر میکردیم حالا خودمونو تشویق نمیکنبم و این مقداری رو که کم کردیم رو ناچیز میشماریم و دوست داریم یک دفه به ورن دلخواهمون برسیم 

      ما وقتی یک گرم یک گرم وزن اضافه کردیم خب باید همین مسیرو برگردیم و یک گرم یک گرم کم کنیم 

      من چند روز پیش فکرم خیلی در گیر شد که من دیگه وزنم کم نمیشه و استپ کردم نشستم با خودم فکر کردم و خودمو ذهنمو و بدنم رو گذاشتم پشت میز و با هم مشورت کردیم 

      بدنم که گفت من مدام در حال فعالیتم و حتی تو خواب هستی من فعالیت خودم رو دارم و سرعت ترمیم یکنواختی دارم 

      من هم که گفتم تا میتونم دارم سرعت تخریب رو میارم پایین و اشغال خوری نمبکنم  و حالم خوبه و اشتیاق دارم و عاشقیم به لاغری کم نشده و ذهنم گفت منم که فرمولهام داره جایگزین میشه پس چرا من این فکر رو کردم 

      حالا فهمیدم که این حال خوب و تناسب و عاشقی داره یکنواخت میشه درسته مستمره ولی داره یکنواخت میشه پس باید به اشتیاق وعاشقی و حس خوبم بیشتر قدرت بدم باید بهتر خودم رو تشویق کنم تا مسیر تناسبم که داره طی میشه ولی بهتر و بهتر و عالی تر طی بشه 

      خدایا در این مسیر شگفت انگیز میدانم پشت وپناهم هستی و یاریم میکنی

      با ارزوی حال خوب و عالی در طی مسیر برای همه دوستان 

      در پناه خدا باشید 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صبا
      1400/08/25 23:50
      مدت عضویت: 1321 روز
      امتیاز کاربر: 12586 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 661 کلمه

      سلااام

      یه فایل آگاهی بخش دیگه که چقدر به من چیز یاد داد.

      خیلی مثال وزنه بردار رو دوست داشتم و به درک بیشترم کمک کرد . ما هر بار وزن اضافه میکردیم به اندزه ی همون مقدار اضافه شده سختمون نبود که وزنو کم کنیم بلکه اضافه وزن قبلی + فشار عصبی و سنگینی اضافه وزن جدید بود که در ما اون احساس بد رو به وجود میومد و دقیقا مثل ورزشکاری که خیلی تمرین میکنه و هر بار براش عادی میشه که وزنه های سنگین تر بزنه ما هم برامون عادی میشد که وزن اضافه کنیم و هر بار میرفتیم روی ترازو حالمون بد تر میشد دقیقا بر عکس همون ورزشکار که با دیدن توانایی خودش در وزنه سنگین تر زدن خوشحال میشد. ما مثل اونیم ولی در جهت مخالف . پس یکی از چیزهایی که در این فایل برام یادآوری شد این بود که روی وزنه نرم و احساس رو ملاک قرار بدم البته من از وقتی استاد توی فایلای دوره لاغری گفتن روی ترازو نرید ، دیگه پامو روی ترازو نزاشتم اما خب خیلی خوبه که هر چند وقت یه بار همچین فایل هایی ببینم و دلیل کاری که توش استمرار دارم رو دوباره یادآوری کنم. 

      یکی از موارد دیگه ای که توی مقاله ی اول صفحه هم کامل توضیحش دادید ؛ استپ شدن وزن بود . ما فرمول های مختلفی توی ذهنمون برای چاق شدن و چاق موندن داریم و یکی از اون باور ها همینه که فکر میکنیم وزن ما استپ شده و یادم میاد وقتی میرفتم پیش یه مشاور رژیم و من هر چی سعی میکردم دقیقا برنامه رو اجرا کنم ولی لاغر نمیشدم بعد اون خانمه بهم گفت که یه شُکی به بدنت وارد کن تا لاغر شی و بهم میگفت به خاطر این اولش خوب وزن کردی چون یهو به بدنت شک وارد شده و چون به بدنت کمتر از نیازش انرژی رسوندی ، این بدن شروع کرده به لاغر شدن ولی الان دیگه براش عادی شده و بهم میگفت یا برم ورزش سنگین کنم مثلا هفته ای 6-7 ساعت یا اینکه سهم غذامو کمتر کنم و خداروشکر میکنم که دیگه اون رژیمو ادامه ندادم 

      کلا این نگرش توی لاغری با ذهن رد میشه همون طوری که توی فایل “هر چه چاق هستید ، هیچ چیز نیست” گفتید ، بدن ما در تمام مدت سعی داره چاقی مارو برطرف کنه . بین این همهههه غذای اضافه ای که ما وارد بدنمون کردیم ، بدنمون فقط چند کیلوشو به اضافه وزن تبدیل کرده و بقیشو یه جوری بالاخره دفع کرده . اگه میخواستیم همونقدر که اضافه میخوریم همون قدر چاق بشیم که الان یا ترکیده بودیم یا خیلی زود تر از این حرفا لاغر شده بودیم چون خیلی زود چاق میشیدیم و می فهمیدیدم چه مصیبتیه و سریع براش تصمیم میگرفتیم که زودتر لاغر شیم ولی الان چون تدریجیه و خیلی برامون محسوس نیست پس نمیفهمیم که داریم کم کم چاق میشیم و بدنمونم کم کم و به خاطر اون فرمول های اشتباه این مواد رو ذخیره میکنه و اگه این موانع رو از سر راه ذهن و بدن هوشمندمون بر داریم ، خیلی زود لاغر میشیم ، چون بدن ما هیچ دلیلی نداره چیز بد و مخربی که از هزار تا بیماری سخت تره رو توی بدنمون نگه داره و میخواد سریع ترمیمش کنه همونطور که یه زخمو.

      پس استپ شدن وزن برای بدن تعریف نشده مگر اینکه خودمون این دستور رو بهش بدیم و باورش کنیم، ذهن هم به مغز دستور میده یه سری اعمال در راستای باورمون انجام بدیم و نتیجش میشه اینکه فکر میکنیم روند کاهش وزنمون کند یا متوقف شده. اما فقط کافیه در مسیر لاغری با ذهن استمرار داشته باشیم و همونطور که چاق شدیم ، به راحتی طعم زیبای تناسب اندام رو بچشیم…

      ما به این فکر های محدود کننده مثل استپ شدن وزن نیازی نداریم ، فقط چند ماه این مسیر رو تجربه کنید و معجزاتش رو ببینید ، وقتی ما عاشق خودمون بشیم با حوصله ی بیشتری با خودمون رفتار میکنیم و میتونیم فرمول های بیشتری کشف کنیم

      خدایا شکرت 

      ممنونم استاد

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریده حسنی
      1400/08/22 23:09
      مدت عضویت: 1615 روز
      امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,703 کلمه

      روز ۴۵ تکرار

      سلام و درود به همراهان عزیز و استاد گرامی

      خدارو سپاسگذارم برای دیدن امروز و ساختن هر آنچه میخواهم 

      چرا کاهش وزن من استپ شده ؟

      تجربیات و خاطرات چاقی در پرونده گذشته ذهن ما به کرات پیدا میشه که بیشترشون با بقیه مشترک بوده و همه ما رنج های زیادیو متحمل شدیم و خدارو شکر الان در مسیر متفاوتی قرار گرفتیم که میتونیم با تغییر زاویه نگاه به خودمون ،به جهان ،به شرایط ،به خدا و غذاها بریم بسمت لاغر شدن

      باورهای چاق کننده مانع کاهش وزن ما میشوند ،باورهای چاق کننده چه نوع باورهایی هستند؟ زمانیکه ما پا به این دنیا گذاشتیم در ابتدا وارد خانه ای شدیم‌ که پدر و مادر مدیر اون خونه بودن ،اونجا ما به مرور تربیت هایی شدیم که مخصوص به اون الگوهامون بود

      یعنی روی من تعریف هایی گذاشته شد ،برچسب هایی زده شد، القابی داده شد ،نصحیت هایی شدم ،با ترس هایی آشنا شدم ،به من آموختن که به جهان چجوری نگاه کنم ،به خدا چه نگاهی داشته باشم ،اینکه غذاها چی هستن ؟ تو کی هستی ؟ووو

      و من شبیه  تجمیع افکار ،تصورات، رفتارها و عادت های الگوهام شدم ،حالا دیگه این من نبودم که به خودم نگاه میکردم ،تعریف های من به خودم نگاه میکرد ، تعریف های من به چاقی و لاغری نظر میداد ،در واقع تفکرات الگوهام بجای من زندگی میکردند

      من هر چقدر بزرگتر میشدم تفکرات من غلیظتر میشد ،نگاه من به غذاها همون هایی بود که یاد گرفته بودم ،اگر اونها موقع غذا خوردن ترسیده بودن و مدام از مضرات برنج و چربی صحبت کرده بودن ،منهم شنیدم و قبول کردم و کدی در مغزم ساختم به نام ( برنج و چربی خطرناک است)

      و تمامی رفتارها و واکنش های من بصورت باورهایی در من ثبت شدند و بجای من نظر دادند ،ترسیدند، ناراحت شدند،خوشحال شدند ووو

      باورهای من بمن فهموندند که من نمیتونم لاغر باشم با اینکه طبیعیت من تناسب بود ولی من پذیرفتم خدا نخواسته من لاغر باشم ،اونها گفتند و من به تکرار  پذیرفتم ،حالا شدم یک خانم چند ساله ای که تفکرات الگوهام هنوز هم در من فعالیت میکنه 

      و من دقیقا در انتظار رخ دادن باورهای خودم بودم ، اگر باور داشتم که وزن استپ میکنه ،وزنم استپ میکرد

      الان دلم میخواد لاغر بشم ولی باورهام نمیپذیرن ،باورهای ریشه ای که مثل میخ تو مغزم ثبت و سفت شدن و جنگ چندین ساله من با ذهنم شروع شد ،تجربیات تلخی که سالها از این کش مکش‌ دیدم و حسشون کردم نشان از اشتباه بودن مسیرم بود که چیزی که درست است انقدر سخت نیست 

      خدارو شکر انقدر جستجوگر بودم که به مسیر صحیح هدایت شدم ،جایی که دارم تلاش میکنم دونه دونه افکار پدر و مادر و اطرافیانمو بهشون پس بدم که اگر اون آلودگی ها از سرزمین وجود من پاک بشه ،من سالم و متناسب وحقیقیم وجود دارد فقط چونکه سالها ازش استفاده نکردم رفته تو خوابه مغناطیسی 

      و اینجا هم باید خالی بشیم از اون طلسم هاییکه ناخواسته شدیم هم بیدار بشیم‌ و سکان زندگی و بدن جدید خودمونو دستمون بگیریم ،حامی وجودمون بشیم ،همین جوری همین شکلی بپذیریمش ،ترمیمش کنیم و بعد لذتشو ببریم 

      یکی از باورهای قوی که زیاد شنیده بودم و خودم هم باورش داشتم این بود که همیشه نگران استپ شدن لاغری بودم ،فکر میکردم باید به بدن یه شوک قویتر وارد کنم ،اونم از زبان متخصصین بی سواد شنیده بودم که هر بلایی سر آدم های ناآگاه مثل من در می آوردند 

      منهم که ناآگاه فقط میپذیرفتم ، میگفتن بدنت به یک فشار نخوردن بیشتری احتیاج داره تا بره واسه لاغر شدن ،انقدر از این مدل شوک ها به بدن نارنینم آورده بودم که سر تا پاش ترس و اضطراب بود  وای که چقدر معذرت خواهی به خودم و جسمم و روحم بدهکارم که برای لاغر شدن تن به هر روش و متدی میدادم 

      و بدن عزیز من همیشه با اونهمه درد و رنج جواب مثبت بهم میداد و با من همکاری میکرد و اگر یک ماه خوب لاغر نمیشد شروع میکردم به سرزنش و توبیخ خودم و تمام عزت نفسم له میشد ،کاملا مشخص بود که من خودمو همونجوری دوست نداشتم ،من با شرط و شروط تازه شاید یه نیم نگاه قضاوتگر به خودم داشتم که اونم اجازه نداشت حتی اشتباهی بکنه 

      حالا من موندم یه جسم بینهایت اذیت شده ،پر از خاطرات تلخ چاقی و شکست هاش ،پر از حال و احساس خفه شده درونیش که باید باید باید ترمیم بشه ،نه با رژیم و فشار و درد ،اگر اونها چاره بود که الان باید درست شده بودم ،از مسیر متفاوت ،اول احترام و احترام ،به خودم ،به وجودم،به جسمم به روحم 

      اول درکش کنم که من اذیتش کردم ،برای هر چیزی آزارش دادم و در کنار حال خوب و حس عشق ،آرام آرام دستشو بگیرم ببرم راه درستو بهش یاد بدم ،مثل بچه ای که سالها تو اتاقی زندانیش کردیم و کتکش زدیم ،اول باید ازش دلجویی کنیم بعد ببریمش  تا کاری واسمون  انجام بده

      حالا که یکمی حالش بهتر شده،   آرامش داره ،بهش اطلاعات جدید بدیم ،براش توضیح بدیم‌ که اون مقصر نیست ،دلیل چاقیش افکار و اعتقاداتش بودن ،پس انقدر با نتایجش نسنجیمش ،اجازه بدیم بیاد تو مسیر صحیح و ما هم در کنارش کمکش باشیم

      اجازه ندیم منفی باف اذیتش کنه ،مدام بهش بگیم که همینجوری ازش راضی هستیم که اگر این بشه باور ما جهان هم مارو میبره در مسیر رضایتمندی بیشتر ،عجله یکی از کارهاییکه منفی باف میکنه و مارو بسمت حال بد هول میده که باید مراقبش باشیم 

      و حالا اجازه بدیم که اون مطالب قدیمیو پاک کنه تا جا برای جدیدها باز بشه،  وقتی افکار قدیمی کنده میشن ،جاشون خالی میشه و افکار جدید جاشونو پر میکنن ،پس تکرار و تمرین باعث میشه ،باورهای قدیمی کمرنگ و جدیدها پررنگتر بشه 

      منم احساسات بسیار بدیو تجربه میکردم وقتی میرفتم روی ترازو و متوجه میشدم باز هم ۳ کیلو چاقتر شدم ،انقدر میترسیدم که تا چند روز خودمو گرسنگی شدید میدادم یجورایی تنبیه میکردم و انقدر خودتخریبی داشتم که دوست داشتم زنده نباشم و از بودن خودم خجالت میکشیدم ،وای که چقدر خودمو تحت فشارهای عاطفی قرار دادم

      جالب بود وقتی چاقتر میشدم خودمو له میکردم ولی وقتیکه چند کیلو لاغر میشدم خودمو تشویق نمیکردم تازه ترس هام بیشتر میشد که حالا چجوری وزنمو ثابت نگه دارم که مجدد چاق نشم ،یعنی در هر دو صورت چه چاق میشدم چه لاغر حالم بد میشد 

      اینکه انقدر سرعتی اضافه وزن بدست میوردیم بخاطر همون تکرار احساسات بد بوده ،وظیفه ذهن گسترش دادنه ،ما چه چیزی زیاد داشتیم ؟ استرس،ترس،نخوردن ،چاق شدن، غم ،ناراحتی ووو

      و در کنارش اعتماد بنفسی که نابود شده بود ،آخه از وجودی که پر از ترس و ناکافی بودنه نمیشد انتظار قوی بودن و شجاعت رو داشت ،دو جهت مخالف هم بودن ،اگر من از درون احساس شهامت و عشق ورزی و توانایی داشتم که میتونستم بر ترس هام غلبه کنم 

      امروز داشتم به دوستم میگفتم ،که من قبول دارم تصویری که از خودم دارم تصویر توانمندی نبوده و میپذیرم عزت نفسم آسیب دیده ولی مطمئنم نصف بیشتر آسیبی که از عزت نفسم خوردم بخاطر چاق بودنم بود که انقدر از خودم فاصله گرفتم و نخواستم که خودم باشم ،خودمو متعلق به خودم نمیدونستم و دوست داشتم جای شخص دیگه ای باشم 

      همون زمانیکه من جای خودمو ترک کردم و رفتم که شبیه دیگران بشم ، جای من خالی شد و اون خلاء رو سالها نتونستم با هیچ چیزی پر کنم ،نه خونه نه ماشین نه سفرهای لاکچری،اونجارو فقط با برگردوندن خودم باید پر کنم ،خودم که برم سرجام همه چیز درست میشه ،من سالها جایگاه خودم نبودم و کج ایستاده بودم همه چیزو کج میدیدم و فکر میکردم جهان و خدا کجن ،خدارو شکر دارم هدایت میشم برم تو جایگاه حقیقی خودم که حس آرامش اولین نشانشه

      خدارو شکر که در ۹۰ درصد  دوره های لاغری با ذهن هستم و تقریبا ۲ ساله روی ترازو نرفتم و نخواهم رفت و بجای اینکه با وزن های بالای ترازو مواجه بشم با جمع تر شدن روبرو هستم و به مراتب متوجه شدم که بدنم در حال ریختنه و دیگه اون صحنه های ترسناکو تجربه نخواهم کرد چونکه بذرهای لاغری داره آرام‌ آرام در مغزم‌ جاسازی میشه و مثل گیاه بامبو در حال تغذیه شدنه و بزودی درختچه های زیبایی رشد خواهند کرد 

      یادآوری تغییرات ما کمک میکنه که روند لاغر شدنمون راحتر انجام بشه و وقتیکه این تغییرات رو میبینیم تشویق کردن خودمون بهمون انرژی بیشتری برای ادامه مسیر خواهد داد

      من به خودم افتخار میکنم که بعد از ۳۵ سال بودن در رژیم های مختلف،   راه های درمانی ووو باز هم دارم برای لاغر شدن خودم تلاش میکنم که بتونم از حق الهی خودم استفاده کنم و میخوام اینجا بگم که اگر من لاغر نشم کی بشه ؟ 

      کی شایسته تر از من ؟ کی ارزشمندتر از من ؟ کی دوست داشتنی تر از من ؟ من برای لذت بردن به این جهان اومدم و حالا دارم به حق های خودم میرسم و میخوام بدن خودمو تمیز و سالم و متناسب کنم مثل ذات الهی خودش که متناسب بوده و هست 

      من خوشحالم که ۲ ساله در دوره های لاغری با ذهن پر تلاش دارم افکار کثیف چاقیو از خودم پاک میکنم و پر صلابت قدم برمیدارم برای سلامت بودنم ، من به توانایی های خودم احترام میذارم ،به استمرارم ،به همتم ،به غیرتم ،به تلاشم،به شجاعتم و به تمریناتم احترام میذارم 

      من جلوی خودم تعظیم میکنم که داره دونه دونه سلول های آلودشو با سلول های جدید و تمیز تعویض میکنه که کار راحتی نیست که کار هر کسی نیست که نوع نگاه ۴۵ سالشو بخوایی تغییر بدی  نسبت به خودت به جهان به خدا به چاقی 

      من خودمو میبوسم و برای خودم دست میزنم که تونستم با ترس های خودم آشنا بشم و ازشون گذر کنم ،اینکه تونستم با خوردن آشتی کنم و نترسم از خوردن قهوه و کیک ،که با لذت نوش جان کنم و بشناسم  حق استفاده کردن از نعمت های خداوندو که سالها بمن آموختن که تو لیاقت داشتن زندگی عادی حتی خوردن غذا هم مال تو نیست 

      خدارو شکر میکنم که هر چقدر خودمو لایقتر شایسته تر و ارزشمندتر میبینم از آسمون و زمین برام برکت و سلامتی و شادی میباره الان فهمیدم که نیازی نیست من بدنبال چیزهای ارزشمند بگردم ،من احساس ارزشمندی کنم چیزهای ارزشمند وارد زندگی من خواهند شد 

      و حالا لاغری هم بسمت من اومده و بیشتر هم خواهد آمد چونکه من دیگه تو مدار حس های بی ارزشی نیستم ،خدارو شکر میکنم که دارم میرم تو جایگاه اصلی خودم که  در اون جایگاه همه چیز درسته صحیحه  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار shahla mahmoudi
      1400/07/04 14:49
      مدت عضویت: 1708 روز
      امتیاز کاربر: 23447 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 482 کلمه

      سلام و درود به استاد عزیز و دوستان خوبم

      برداشت من از این فایل این بود که چون ما به چاقی قدرت میدهیم و مقدار کمی که لاغر می شویم به آن اهمیت نمی دهیم و خودمان را تشویق نمی کنیم و این وزن کم کردن کوچک به چشممان نمی آید برای همین فکر میکنیم روند لاغری مان متوقف شده است چون انتظار بیشتر از آنی که به دست آوردیم داریم 

      تجربه ای که من از متوقف شدن لاغر شدنم دارم این است که اوایل دوره با شور و اشتیاق فراوان این مسیر زیبا را طی میکردم و بعد از سه ماه تغییرات جسمی چشمگیری داشتم 

      عکسی که در ابتدای دوره از خودم گرفته بودم را با عکس سه ماه بعد مقایسه کردم و این برایم مسلم شده بود

      اما متاسفانه با مشکلی در زندگی خانوادگی ام روبرو شدم و ذهنم کلا درگیر آن مسئله شده بود و احساس بدی داشتم و افکار منفی و آزار دهنده به شدت به من هجوم آورده بود

      این درگیری حدود دوسال طول کشید و من با اینکه برنامه ام را دنبال میکردم فایلهایم را گوش داده و تمریناتم را انجام میدادم ولی حالم خوب نبود به خاطر آن درگیری شخصی

      من فکر کردم و به این نتیجه رسیدم چون با حال خوب و احساس شادی در این روش نیستم ذهنم روند لاغر شدنم را متوقف کرده تا نتیجه جسمی ام با احساسم همسو شود

      این زنگ خطری بود که مرا بیدار کرد و تصمیم گرفتم مراقب ورودی های ذهنم باشم و اجازه ندهم افکار منفی و ناراحت کننده برای اتفاقات گذشته به پیشرفت من در این دوره لطمه وارد کند

      چون میدانم که کار ذهن افزایش دادن به حالت و احساسی که در آن هستیم میباشد

      احساس بد من نمی تواند با احساس خوب متناسب شدن همسو باشد اینها در دو جهت مخالف هم هستند

      استاد هم چندین بار به دوستانی که نتیجه خودشان را با کسان دیگر مقایسه میکنند و ناراحت از اینکه چرا مثل آنها پیشرفت نداشته اند یادآوری میکنند که شما فقط نقطه پایان را می بینید اما نمی دانید که آیا آن شخص درگیری های ذهنی داشته و درگیری ذهنی شما چقدر بوده 

      چند درصد از ذهنتان درگیر حل کردن مشکلات زندگی بوده مسلما آن شخصی که نتیجه بهتر از شما گرفته به اندازه شما ذهنش درگیر نبوده

      این کاملا درست است و من اینرا دقیقا تجربه کردم 

      اما خوشبختانه الان از آن تجربه ام درس گرفتم و همیشه به خودم یادآوری میکنم که برای رسیدن به هدف تناسب اندام باید ذهن آرام داشته باشم باید احساس خوب داشته باشم  

      الان که خودم را دوست دارم نباید با مرور کردن خاطرات تلخ گذشته به خودم صدمه بزنم و ضربه وارد کنم 

      برای دست یافتن به این مهارت از خداوند مهربانم تقاضای یاری میکنم و اطمینان دارم که او همیشه با من است و از هیچ کمکی به من دریغ نمیکند چون او هم میخواهد که من به تناسب اندام که پیش فرض من و حق من است برسم و تولد دوباره ای را تجربه کنم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عسل سپهر
      1400/04/10 14:47
      مدت عضویت: 1686 روز
      امتیاز کاربر: 6564 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,103 کلمه

      با عرض سلام…. فایل به موقعی بود . برای من استپ وزنی سابقه ی عجیبی داره. به تازگی متوجه شدم که حس میکنم روند پیشرفت من متوقف شده (البته فقط حس میکردم و واقعی نبود) و بعد اروم آروم متوجه شدم این ماجرا از کجا آب میخوره. بخشی مربوط به نگرانی من از ضعیف شدن بود (باور نگهبان) که کاملا بی‌علت و بی منطقه چون اضافه وزن فقط آدما رو زمین گیر می‌کنه و بخشی دیگش مربوط میشه به چند سال قبل. چند سال پیش من زیر نظر یک متخصص تغذیه رژیم می‌گرفتم و چون به حرف دکترها خیلی اعتماد داشتم (چون خودم دکتر داروسازم و مثلا خیلی به در منطق اعتقاد داشتم!) حرف ایشون برای من سند بود. ماجرا از این قرار بود که ایشون با اضافه وزن مثل حل کردن مسیله ریاضی برخورد می‌کردن. یعنی شما آنقدر میخوری و باید آنقدر کم کنی! حتی برای هر دو هفته وزن کشی درصد موفقیت تعیین می‌کرد و کالری در رژیم ایشون بسیار محدود بود. همینطور ایشون معتقد بودن که در ابتدای رژیم متابولیسم شما طبیعیه و خوب وزن کم میکنید ولی بعد از مدتی کم کردن متابولیسم شما به خاطر کم خوری پایین میاد و…. و به همین علت شما دچار استپ وزنی میشید…. و بعدش باید به استقامت و کم‌خوری ادامه بدین تا بدنتون تسلیم بشه و….(الان که فکر میکنم چه قدر شیوه ی برخوردشون با اضافه وزن بر اساس جنگ با بدن و تحقیر افراد چاق بنا شده بود تعجب میکنم که چرا پیش ایشون رژیم گرفتم)، و همون‌طور که میدونید، نتیجه مشخصه و من نتونستم این رژیم عجیب رو ادامه بدم.….

      از این جهت این باور با من مونده بود و از اون به بعد پیش هر شخص دیگه ای هم رژیم گرفتم یا رژیم های دیگه ای رو امتحان کردم هم، همینطور میشد و کار به جایی رسید که دیگه حتی دو کیلو هم به زور کم میکردم و به کلی ناامید شده بودم. اما بعد از ورود به دوره آروم آروم همه چیز تغییر کرد. من اسفند ۹۷ دوره رو خریدم و سه هفته از دوره رو انجام دادم و چون اونموقع فهمشو نداشتم و درگیر مسایلی بودم نتونستم از این جلوتر برم و هر بار دیگه هم که شروع کردم از سه هفته جلوتر نرفتم. با این وجود روند افزایش وزن من از همون موقع متوقف شد. تا آبان ۹۹ که مجدد شروع کردم. جدیدا نگرانی اینکه نکنه روند پیشرفتن کند بشه و نتونم وزن کم کنم واقعا به جونم افتاده بود که ممکنه متابولیسمم خراب شده باشه و من دیگه لاغر نشم. 

      ولی خوب….. یکم زمان دادم و متوجه مطلب جالبی شدم. من که خودم درس خوندم چرا باید به عقل خودم آنقدر شک کنم و فکر کنم که من اشتباه میکنم و دکتر دیگه ای زندگی من رو بهتر میدونه؟! (کلا مقوله رژیم گرفتن اینطوریه. بلایی به سر آدم میارن که به غریزه گرسنگی سیری و عقل خودت شک کنی و فکر کنی کس دیگه ای جواب لاغری شما رو داره)

      از این جهت خودم الان جواب خودم رو میدم. آیا متابولیسم من برای کاهش وزن مشکلی داره؟! اگر کم کنم در ادامه استپ وزنی خواهم داشت؟!خیر….. به چند دلیل:۱. وضعیتی که اون آقای دکتر شرح داده بودن هم درسته هم غلط. وقتی شما رژیم غذایی سخت میگیرید بدنتون در وضعیت قحطی و اضطرار قرار میگیره و متابولیسم رو به شدت پایین میاره. از طرفی ترشح هورمون سیری  لپتین کم میشه و کورتیزول (هورمون اضطراب) و هورمون های محرک گرسنگی زیاد میشه و به همین علت کلا رژیم گرفتن اساسش غلطه! اما ذهن عزیزم من تو اون رژیم به این نقطه خیلی نزدیک نشدم و بعد از چند وقت به علت سختی زیاد اون رژیم رو رها کردم و همون موقع هم پرخوری های مقطعی داشتم و خوب رعایت نمی‌کردم و به همین علت کاهش وزنم متوقف شده بود. (در رژیم ها و روش های دیگه هم به خاطر سختی زیاد کاهش وزنم متوقف میشد چون امید و توان کافی برای ادامه نداشتم و گرنه بدنم سالم بود! )۲. از علائم پایین اومدن متابولیسم و استپ وزنی گرسنگی شدید یا همون (extrem hunger) هست. یعنی بدن به قدری بهم ریخته که همیشه گرسنه هستید و اگر تا مرز خفگی نخورید سیر نمیشید. که من اصلا در حال تجربش نیستم. ذهنم عزیزم. همون طور که میدونی من از ابتدای سال  ۹۸ رژیم ندارم و از ابتدای دوره هر وقت گرسنم بوده خوردم و هر وقت چیزی هوس کردم یا خواستم خوردم و بعد از مصرف مقدار مورد نیازم سیر شدم و بعدشم میل به ریزه خوری ندارم. حتی یه جاهایی زیاد ترم خوردم! بنابراین بدن من در وضعیت سلامت متابولیسمی و جسمی و روحی کامل قرار داره و متابولیسمم کاملا سالم و طبیعیه.۳. من تا همینجای دوره هم سایز و قاعدتاً وزنم کم شده. اگر متابولیسمم مشکلی داشت یک گرم هم کم نمی‌کردم! اونم با این حجم غذایی که اگر به یک دکتر تغذیه بگی باور نمیکنه! و از دفترش پرتت می‌کنه بیرون۴. بدن ما هوشمند تر از حساب و کتاب دو تا دو چهار تاست. من همین چند وقت پیشا یک ویدیو می‌دیدم راجع به کسایی که از قحطی در کره ی شمالی قرار کرده بودن و به آمریکا و یا کره جنوبی پناهنده شده بودن. اگر با حساب و کتاب این آقای دکتر پیش بریم این آدما توی قحطی باید متابولیسمشون خیلی پایین اومده باشه و بعد از رسیدن به وفور نعمت و فراوانی باید خیلی چاق شده‌ باشن. در صورتی که همشون حتی بعد از چندین سال زندگی در کره جنوبی یا آمریکا کاملا متناسب بودن و گرمی اضافه وزن نداشتن. بنابراین ذهن متناسب از همه چی مهم تره. و خود بدنم می‌دونه داره چیکار می‌کنه.

      ذهن عزیزم. مسیله دیگه اینکه من فکر میکنم بعد از هر دوره کاهش سایز و….. به دیدن چهره خودمون توی اینه عادت می‌کنیم و فکر میکنیم استپ کردیم و پیشرفتمونو نمی‌بینیم. به همین علت فکر می‌کنی جلو نرفتیم. و مهم تر از اون. ذهن عزیزم. تو برای چاق شدن هیچوقت روزها رو  نشمردی و گرنه بعد از شمردن ۱۰ سال تقریبا دیوانه می‌شدیم. پس برای چی روزهای شروع دوره و…. رو می‌شماری؟! چرا عجله داری؟! ذهن عزیزم به بدنم فرصت ادامه بده تا خودشو ترمیم کنه و عجله نکن.از اون طرف. من میفهمم که عجله داری که به ایده آل برسیم و میگی هنوز کلی مونده. ولی مگه یک کیلو هم یه پله بهتر نیست؟! چرا برای پیشرفت پله به پله زمان نمیدی؟! ذهن عزیزم.پله های کاهش وزن رو باید یکی یکی طی کنیم. همون طور که برای چاق شدن یکی یکی طی کردیم. بنابراین عجله نکن و مطمین باش تناسب در مسیر و انتها برامون آماده هست.ذهن عزیزم. متابولیسم ما کاملا سالمه. زمان بده تا همه بدنمون خودشو ترمیم کنه…. همه چیز درست میشه و روند پیشرفت ما ادامه داره.🧘🏻‍♀️😌

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم