0

زندگی با اراده خداوند (قسمت نهم)

زندگی با اراده خداوند
اندازه متن

در قسمت قبل درباره ِویژگی های اراده خداوند توضیح داده شد. سه ویژگی مهم: خلاقیت، مهربانی و عشق مورد بررسی قرار گرفت و به صورت منطقی اثبات کردیم که هر کدام از این ویژگی ها چرا و به چه منظور در اراده خداوند نقش دارند.

همچنین توضیح داده شدکه برای همسو شدن با اراده خداوند باید این ویژگی ها را در خودمان ایجاد کنیم و به هر اندازه که شخصیت ما در جهت همسو شدن با خلاقیت، مهربانی و عشق تغییر کند نتایج زندگی و تجربه ما در زندگی تغییر خواهد کرد.

از روزی که در مسیر تغییر کردن قرار گرفتم سعی کرده ام به آنچه درک می کنم عمل کنم چون خواندن فقط بخش اول از پروسه تغییر کردن است.

البته که به هرآنچه خوانده و درک کرده ام نتوانسته ام به شکل عالی عمل کنم اما همیشه سعی کرده ام با تکرار مطالب خوب الگوی مناسب در ذهنم ایجاد کنم و نتیجه این عمل تغییر واکنش های من در مواجه با رخدادهای زندگی بوده است.

بنابراین اگر مشتاق خواندن این مطالب هستید لازم است به جنبه عمل کردن به آموزش ها توجه بیشتری داشته باشید.

در نوشته زندگی با اراده خداوند ما در حال شناسایی ویژگی های اراده خداوند هستیم.

اینکه ما درک کنیم خداوند چه ِویژگی هایی دارد به تنهایی برای تغییر زندگی کافی نیست چون آنچه ما اکنون درباره خداوند می آموزیم را خداوند از ابتدا درباره خود می دانسته است بنابراین دانستم ویژگی های او کمکی به تغییر زندگی ما نخواهد کرد.

برای تغییر زندگی لازم است به آنچه می آموزیم عمل کنیم. در این مثال باید سعی کنیم افکار و رفتار خود را به ویژگی های خداوند شبیه کنیم.

اینکه ما نمی توانیم صفات خداوند را به طور کامل در خود ایجاد کنیم کاملا صحیح است اما سعی ما برای تغییر شخصیت خود و همسو شدن با ویژگی های اراده خداوند برای تغییر واکنش جهان هستی به فرکانس های ارسالی ما کافی است.

بنابراین پیشنهاد می کنم قسمت هایی که نیاز به عمل کردن به آگاهی های دریافت شده دارد را بارها مطالعه کنید تا الگوی رفتاری مناسب در ذهن ناخودآگاه شما ایجاد شود. در این صورت از تغییر ناخودآگاه واکنش های خود به مسائل روزمره شگفت زده خواهید شد.

جهت یادآوری ذکر می کنم که در قسمت قبل درباره سه ویژگی بسیار مهم اراده خداوند توضیحات لازم اراده شد.

1- خلاقیت 2- مهربانی 3- عشق

در این قسمت به توضیح ادامه ویژگی های اراده خداوند می پردازیم.

— زیبــایی

ویژگی چهارم اراده خداوند زیبایی می باشد.

با نگاهی گذرا به خود و پیرامونمان می توانیم به وضوح به این ویژگی اراده خداوند پی ببریم.

اگر باور کرده باشیم که اراده خداوند در هر چیزی وجود دارد پس هر صحنه ای که به چشم ما زیبا باشد نمایشی از اراده خداوند در جهان مادی است.

به این فکر کنید که قدرتی که مظهر خلاقیت، مهربانی و عشق باشد فاقد زیبایی باشد.

بدون ویژگی زیبایی چگونه می توان سه ویژگی دیگر را متجلی کرد.

به عبارت دیگر زیبایی نمایان کننده ویژگی های دیگر است.

اگر از دیدن یک گل به احساس زیبا بودن آن نرسید هرگز به عشق، مهربانی و خلاقیت خداوند در خلق آن گل توجه نخواهید کرد.

اولین ویژگی که برای بیننده جلب توجه می کند زیبایی است و پس از آن قوه ذهن به گسترش زیبایی می پردازد و به عشق، مهربانی و خلاقیت پی می برد.

ویژگی زیبایی خیلی آشکارا در همه موجودات جهان هستی به چشم می خورد.

اگر چشم ما زیبایی را نمی بیند به این دلیل نیست که زیبایی وجود ندارد بلکه همسو شدن ما با اراده شخصی سبب شده است که زیبایی موجود در خود و پیرامونمان را نبینیم.

قدرت ویژگی زیبایی را بارها در زندگی تجربه کرده ایم.

زمانی که تابلوی نقاشی می بینیم و به نظر ما زیبا می آید، پس از آن به عشقی که نقاش در خلق اثر داشته پی می بریم و بعد از آن به مهربانی که در تعادل برقرار کردن بین رنگ ها جریان دارد و در نهایت به خلاقیت نقاش در خلق این اثر توجه می کنیم.

در مورد شنیدن موسیقی نیز این جریان فکری در ذهن ما مرور می شود.

بنابراین واضح است که زیبایی یکی از ویژگی های بارز خالق است.

یک قطعه موسیقی روح نواز، زیبایی خالف خود را به صدا در می آورد.

یک تابلو نقاشی دل نواز، زیبایی خالق خود را به نمایش می گذارد

یک قعطه شعر روح انگیز، زیبایی شاعر خود را نمایان می کند.

بنابراین هرآنچه در جهان مشاهده می کنیم، زیبایی خالق خود را فریاد می زنند.

اکنون وقت آن رسیده که زیبایی را بعنوان یکی از ویژگی های اراده خداوند باور کرده و آن را در زندگی به عمل تبدیل کنیم.

برای تغییر زندگی باید ویژگی زیبایی را در افکار و اندیشه خود ایجاد کنیم تا به مرور در تمام جنبه های زندگی ما زیبایی تجلی پیدا کند.

برای ایجاد بذر زیبایی در افکار و اندیشه خود باید به زیبایی های محیط پیرامون خود توجه کنیم.

به هر اندازه که زیبایی های پیرامون خود را ببینید و احساس کنید با قدرت زیبایی اراده خداوند همسو خواهید شد.

وقتی افکار و اندیشه های زیبای شما همسو با زیبایی اراده خداوند شوند، این قدرت لایتنهایی به شکل زیبایی در زندگی شما تجلی پیدا می کند.

به تجربه به این نتیجه رسیده ام که برای قدم اول در مسیر همسو شدن با قدرت زیبایی اراده خداوند بهتر استبه نازیبایی های دنیای اطراف خود توجه نکنیم.

از آنجاکه در ذهن ما توجه به نازیبایی ها و گله و شکایت کردن یا نصیحت و راهکار دادن از فرمول های تشکیل دهنده اراده شخصی هستند بنابراین برای همسو شدن با اراده خداوند می توانیم در مرحله اول استفاده نکردن از فرمول های اراده شخصی را در دستور کار قرار دهیم.

به لطف خدا از روزی که این موضوع را درک کردم که برای همسو شدن با اراده خداوند نباید به نازیبایی های پیرامون خود توجه کنم همواره سعی کرده ام تا به صورت آگاهانه در معرض نازیبایی ها قرار نگیرم.

از آنجا که یک شبه نمی توان فرمول توجه به نازیبایی ها را از ذهن خود پاک کنیم بنابراین در حالی که ما تصمیم گرفته ایم به نازیبایی ها توجه نکنیم ممکن است با مواردی مواجه شویم که نازیبا باشند.

در این صورت باید سعی کنیم در آن صحنه های نازیبا به نکات مثبت و زیبایی توجه کنیم که از چشم هر بیننده متکی بر اراده شخصی پنهان می ماند.

به این صورت شما توانایی کشف زیبایی در زندگی را پیدا می کنید و خود را مجهز به چشم زیبابین می کنید.

از آنجاکه اراده خداوند مظهر زیبایی است بنابراین شما به واسطه قانون بدون تغییر خداوند به جهت هایی هدایت می شوید که صحنه های زیبا و زیباتر را تجربه کنید.

این عبارت را در ذهن خود حک کنید:

“زیبایی، همیشه حتی در جایی که دیگران زشتی ها را می بینند نیز وجود دارد”

از زمانی که تصمیم گرفتم به این عبارت در زندگی خود عمل کنم نتایج زندگی من به مرور تغییر کرد.

من تصمیم گرفتم در هر صحنه از زندگی که احساس کلافگی و ناراحتی کردم به خودم یادآوری کنم که در این لحظه چه چیزی زیباست؟

و به دنبال یافتن زیبایی در آن لحظه از زندگی باشم.

دیروز برای انجام سرویس های ضروری ماشینم را نزد مکانیکی که فاصله دوری از منزل ما دارد بردم.

پس از آنکه ماشین را بررسی کرد اعلام کرد که باید قطعاتی از ماشین تعویض شود. بدون اینکه از قبل بدانم که ماشین باید نزد تعمیرگاه بماند ماشین را تحویل دادم و پیاده به سمت خانه به راه افتادم.

فاصله محل تعمیرگاه تا خانه ی من زیاد بود و تصمیم گرفتم این مسیر را تا خانه پیاده طی کنم.

ساعت بعد از 12 ظهر بود و دمای هوا بیش از 50 درجه بود و آفتاب در اوج آسمان به شدت در حال تابیدن بود.

چند دقیقه ای پیاده به مسیرم ادامه دادم که افکار در ذهن من شروع به مرور شدن کرد:

  • جقدر هوا گرمه
  • آخه این چه وقت ماشین سرویس کردن بود
  • چرا از این شهر نمی ری تا کی میخوای تو این جهنم زندگی کنی
  • این گرما و شدت آفتاب چه قشنگی داره، ماشین بگیر زودتر برسی خونه

افکار یکی بعد از دیگری می آمدند و لگدی به احساس من می زدند و می رفتند.

در این لحظه به یاد عبارت “زیبایی همیشه وجود دارد” افتادم و سوال جادویی را مطرح کردم:

در این شرایط چه چیز زیبایی وجود دارد؟

  • به قدرت خداوند در گرم کردن هوا به وسیله نور خورشید توجه کردم.
  • به قدرت خداوند در مدیریت درختانی که در این گرمای شدید همچنان سبز بودند توجه کردم
  • به قدرت خداوند در ایجاد تنوع در دنیای مادی فکر کردم، همین لحظه که دمای هوای دزفول 50 درجه است مکان های وجود دارد که دمای هوا بسیار کمتر است.
  • به قدرت خداوند در مدیریت جسمم توجه کردم که بدون اینکه من تصمیم بگیرم بدنم عرق کرد و با برخورد هوایی که از عبور ماشین ها به من برخورد می کرد احساس خنکی می کردم.
  • به اختلاف شدت گرما زمانی که از محل های ساده حرکت میکردم توجه کردم

خلاصه به این شکل به جای تمرکز کردن به نازیبایی ها و فرصت دادن به ذهنم برای مرور افکاری که احساس بد در من ایجاد می کند به صورت آگاهانه افکاری را در ذهنم مرور کردم که به من احساس بهتری می داد.

به این راحتی می توان ذهن را کنترل کرد.

اگر باور کنید که کنترل کردن ذهن تا چه میزان در تغییر زندگی شما اهمیت دارد تمام تلاش خود را خواهید کرد تا این مهارت را کسب کنید و از مزایای آن بهره مند شوید.

باور کنید در دنیایی که توسط قوانین اراده خداوند مدیریت می شود اگر بر زشتی متمرکز شویم، زشتی در افکار ما ایجاد و گسترش می یابد و سپس احساس ما بد می شود و در نهایت زشتی بیشتری را جذب زندگی خود می کنیم.

— گستــرش

اصل و اساس زندگی بر مبنای گسترش یافتن است. قدرت اراده خداوند همواره در حال گسترش دادن هر اندیشه ای است که با او همسو می شود.

در آیه 47 سوره ذاریات خداوند یکی از معجزات علمی را بیان کرده است.

می فرماید: “و ما آسمان را با قدرت بنا كرديم، و همواره آن را وسعت مى بخشيم.”

در گذشته این مفهوم این آیه برای مفسران مبهم بود لذا آن را به نزول باران و گسترش رزق تفسیر می کردند. اما مشاهدات منجمان، این حقیقت را آشکار کرد که کرات آسمانی و کهکشان ها به سرعت از هم دور می شوند.

آنها دریافتند که از ستارگان امواجی پخش می شود که نشان می دهد ستارگان به سرعت از مرکز جهان دور می شوند و این مفهوم گسترش پیوسته آسمان است.

ارادا خداوند همواره در حال گسترش یافتن است، این از ویژگی های خداوند است که همواره در حال تغییر، تحول و شکفتن است.

اراده خداوند دارای اصل افزایش است به این معنی که زندگی برای رسیدن به زندگی بیشتر به وسعتش ادامه می دهد.

اراده خداوند به طور پیوسته در حال تکثیر خودش می باشد، سپس رشد می کند، پیشرفت می کند و در تمامی مراحل حضور به طور پیوسته در حال گسترش یافتن و متجلی شدن است.

اگر به ویژگی های قبلی اراده خداوند توجه کنیم کاملا واضح است که گسترش دادن در هماهنگی کامل با آنها می باشد.

به ترتیب ویژگی های اراده الهی توجه کنید:

خلاقیت = مهربانی = عشق = زیبایی = گسترش

اگر گسترش نباشد، ویژگی های قبلی چه می شوند؟

متوقف می شوند و سپس نابود خواهند شد.

تنها در صورتی که ویژگی گسترش در جریان باشد تمام ویژگی های قبلی قادر به حضور و تجلی یافتن می شوند.

اکنون که اثبات کردیم “گسترش دادن” یکی دیگر از ویژگی های اراده خداوند است باید افکار و اندیشه های خود را با این ویژگی اراده خداوند همسو کنیم.

برای تغییر زندگی باید این باور را در خود ایجاد کنیم که اراده خداوند قدرتی دارد که می تواند همه جنبه های زندگی ما را افزایش و گسترش دهد.

در قسمت های قبلی درباره حضور اراده خداوند در هر جایی توضیح داده شد و در این بخش به ویژگی گسترش اراده خداوند آگاهی پیدا کردیم.

بنابراین واضح است که نیروی اراده خداوند می تواند همه جنبه های زندگی را گسترش دهد و از آنجایی که این نیرو خلاق، مهربان و عاشق جریان زندگی است، همواره آماده و مشتاق شروع گسترش در تمام ابعاد زندگی انسان های که با اراده او همسو می شوند را دارد.

هیچ استثنایی وجود ندارد.

اراده خداوند هیچ انسانی را برای پذیرش تصمیم او برای همسو شدن با خودش را مورد بررسی و بازبینی گذشته اش قرار نمی دهد.

اراده خداوند همواره نسبت به زمان حال و اکنون واکنش نشان می دهد.

زمان در اراده خداوند معنا ندارد و فقط در اراده شخصی گرفتار زمان می شویم.

ماهیت قدرت اراده خداوند به شکلی است که باید همواره افزایش یافته و گسترده شود و این ویژگی را می توانید در زندگی بسیاری از انسانهایی که با اراده خداوند همسو هستند مشاهده کنید.

اکنون وقت آن رسیده که خود را در دسته افرادی که مشتاق تجربه گسترش و رشد زندگی در تمام ابعاد است قرار دهیم.

با من تکرار کنید:

من آماده پذیرش رشد و گسترش تمام ابعاد زندگی ام توسط اراده خداوند هستم.

تنها شرط موجود برای تجربه رشد و گسترش این است که در هر جا و شرایطی با اراده خداوند همکاری کنید و اجازه دهید که اراده خداوند از طریق شما مشغول رشد و گسترش زندگی شود.

از این پس هیچ گونه نگرانی به خود راه ندهید، به اراده خداوند و پیمان خود با او اعتماد کنید.

اراده خداوند کارش را بلد است، نگران سمت خداوند نباشید. فقط عملکرد سمت خود را اصلاح کنید.

هر روز از زندگی کردن و کاری که انجام می دهید راضی باشید. اگر کار مورد علاقه تان را انجام می دهید که راضی بودن از انجام آن کار ساده ای است. اما اگر کاری که انجام می دهید مورد علاقه شما نیست باید سعی کنید نگرش خود درباره کاری که انجام می دهید را به گونه ای تغییر دهید که از انجام آن راضی باشید.

توجه کنید: سعی نکید با ظاهرسازی نشان دهید که از انجام کار خود راضی هستید. اراده خداوند را نمی توان گول زد زیرا آنچه در قلب ما می گذرد برای او آشکار است.

در این صورت به دنبال ایجاد رضایت قلبی از انجام امور روزمره خود باشید.

ایمان داشته باشید، تنها احتمال ممکن، رخ دادن رشد و گسترش در زندگی شما می باشد.

در قسمت بعدی درباره دو ویژگی مهم و تاثیر گذار دیگر درباره اراده خداوند توضیح داده خواهد شد.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.41 from 37 votes

https://tanasobefekri.net/?p=29836
برچسب ها:
26 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار فریده حسنی
      1400/05/23 18:21
      مدت عضویت: 1618 روز
      امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,653 کلمه

      زندگی با اراده خداوند (قسمت نهم)

      سلام وقت بخیر

      تا الان ۳ ویژگی خداوند رو یاد گرفتیم‌، خلاقیت ،مهربانی و عشق 

      این مدت‌ تا جاییکه حواسم بوده مراقب درونیاتم هستم ،هر وقت منفی درونم میخواد به اتفاقات پیرامونم با خشم‌ و حال بد نگاه کنه و من اون لحظه آگاه بشم‌ ،میتونم تا حدودی آموزش هارو مرور و استفاده  کنم و  گاهی هم پیش میاد که با منفی بافم همکاری میکنم 

      حالا دیگه یاد گرفتیم که اگر میخواییم با اراده خداوند همسو بشیم باید از ویژگی هاییکه مثل خودشو در درون ما هم گذاشته ، استفاده کنیم

      هر چقدر از آموزه ها بیشتر استفاده کنیم ،ماهیچه های ایمانمون قویتر میشه و محکمتر و قویتر به این مسیر ادامه میدیم ،پس عمل کردن بسیار مهمه ،این چند روز هر وقت به یاد آوردم که باید مهربانتر باشم رفتارهام آرامتر و با عشق تر بود 

      ویژگی چهارم خداوند زیبایی ست 

      قبلا من خودمو یک فرد منفی نگر میدونستم که همیشه نیمه خالی لیوانو میبینه ، ناشکر و ناسپاس بودم و مدام غر میزدم که چرا فلان چیزو ندارم ،چرا شرایطم اونجوری که میخوام نیست البته همون زمانی هم‌ که غر میزدم اوضاعم بهتر از خیلی ها بود ولی مدل شخصیتیم ،ندیدن داشته هام بود  

      با وجود اینکه خونه داشتم ،ماشین داشتم،وسایل رفاهی معمولی یک زندگیو و خیلی چیزای دیگه داشتم ولی انگار من نابینا بودم

      اگر باور کرده باشیم که اراده خداوند در هر چیزی وجود دارد پس هر صحنه ای که به چشم ما زیبا باشد نمایشی از اراده خداوند در جهان مادی است      با خوندن این متن و رفتار گذشته خودم که هیچ چیزی و هیچ اتفاقی در نظر من کار خاص و زیبایی  نبود در واقع من اصلا اراده خداوند را نادیده میگرفتم 

      هر چند اون وقتا چیزی از این مطالب نمیدونستم ولی در کل شخصیت ناشکری داشتم که برای داشتن هر چیزی میگفتم ،خب حالا چیه ،مگه خدا برام چکار کرده؟ چرا هنوز به فلان خواستم نرسیدم وووو

      فکر میکردم خدا نمیذاره من به خواسته هام برسم ،هر وقت دیگران بهم میگفتن ،ببین خدا کمکت‌ کرد خونه خریدی ووو میگفتم خدا واسه من کاری نمیکنه ، هر چی هم که دارم شانس آوردم که دارمشون 

      هیچ وقت به داشته هام فکر نمیکردم ،مادرمو زیاد میدیدم که مدام شکر گذاری میکنه ولی من ارتباطی نمیگرفتم با موضوع سپاسگذاری

      اوایل که با موضوع شکر گذاری آشنا شده بودم متوجه نمیشدم که چرا باید سپاسگذار باشم ،با خودم میگفتم خدای به این‌ بزرگی چه نیازی داره که بنده هاش ازش تشکر کنن

      بعدها که بیشتر مطالعه کردم ،فهمیدم که وقتی سپاسگذاری میکنی در واقع داری داشته هاتو میبینی و بهشون توجه میکنی  

      یعنی زیبایی های اطرافتو میبینی ،چشمات زیبا بین میشه ،بجای غر زدن لذت دارایی هاتو میبری ، آگاهانه تر زندگی میکنی 

      یکی از راه هاییکه هر وقت زیاد سرحال نیستم انجامش میدم و حالم بشدت بهتر میشه ،شمردن زیبایی های زندگیم و اطرافمه این منفی باف ناقلای درون من که گاهی شیطونی میکنه، چند روز پیش  بخاطر یه موضوعی یکمی حالم‌ گرفته بود ولی دلم میخواست از اون حال و هوا بیام بیرون ،هدایت شدم به تراس و شمردن و توجه به  زیبایی های زندگیم

      ۲ ساعت نشستم با خودم مفصل صحبت کردم ،گفتم فریده چطور نمیبینی که تو، تراسی داری که میتونی صندلیتو بیاری و بشینی و لذت ببری  ،ببین چقدر خونه های کوچه تون از خونه تون  دورن ،آسمونو میتونی به این بزرگی ببینی، حیاط های بزرگ همسایه هاتون که پر از درخته رو ببین 

      بعد شروع کردم به گفتن تک تک داشته هام ،دارایی هام،بچه هام ، کلاس هام، خانواده ،دوستام ،روابطم،سلامتیم ،پولم ،لذت هام ،مسافرت هام ،دوره های ذهنیم ، لاغر شدنم به این راحتی وووو

      و تمام این داشته هارو تک تک در موردشون صحبت کردم و با گفتن و یادآوری زیبایی های زندگیم حالم بهترو بهتر میشد 

      و از خودم سئوالی پرسیدم ،که اگر این داشته هارو  نداشتی الان با چه مسائلی روبرو بودی ؟ مثلا همین سلامتی که دارم و حواسم بهش نیست ، یاد چند سال ترسناکی افتادم که با بیماری چقدر کلنجار میرفتم و حالم چقدر بد بود و ترسیده بودم‌، خدارو شکر الان همه چیز سلامت و خوبه 

      ما سالهاست که بدنبال داشته های بیشتر هستیم ولی همین الان با همین دارایی ها و زیبایی های زندگیمون حالمون خوب نیست 

      یاد بگیریم که از چیزی که داریم لذت ببریم تا زمانیکه به خونه بهتر و رفاه بیشتر رسیدیم هم راه لذت بردنو یاد گرفته باشیم 

      ما فکر میکنیم پول بیشتر که بیاد حال من بهتر میشه ولی بارها تجربه کردیم که پولیو که نیاز داشتیم ،اومده تو زندگیمون ،اولش یکمی حالمون بهتر شده ولی باز برگشتیم به حال و هوای قدیممون

      پول و دارایی های زیاد خیلی خوبه ولی برای داشتن بیشترو بیشتر از هر چیزی ،باید در ابتدا این زیبایی های الانمونو ببینیم و تحسین کنیم تا به ابعاد بزرگتر دست پیدا کنیم

      زیبایی یعنی چی ؟زیبایی یعنی تغییر دادن نوع نگاه به زندگی ،اگر بتونیم نوع نگاهمونو به وقایع زندگی زیباتر کنیم ،انگار فیلتری روی مغز و چشم و ذهن خود گذاشتیم ،که هر چیزی بعد از رد شدن از این فیلتر زیباتر میشود 

      زیبایی یعنی دیدن هر چیزی که حتی اگر بظاهر خیلی هم زیبا نباشد ولی ما نقاط زیبایی در آن پیدا کنیم 

      وقتی به دنبال دیدن و حس کردن زیبایی ها باشیم جهان هم زییایی های بیشتریو برای ما تدارک خواهد دید

      از چندین سال پیش که یاد گرفتم بر نازیبایی ها توجه نکنم ،آگاهانه حواسم هست که اجازه ندم  هر تصویری وارد چشم هام بشه ،هر صدایی وارد گوش هام بشه 

      تو خیابون هر وقت صحنه تصادفی میبینم ،سرمو برمیگردونم که نبینم ،میدونم دیدنم باعث ایجاد حس میشه در من ، به گداها توجه نمیکنم ،هر چند شخصیت نالان  درونم ،دوست داره من به ناخوبی ها تمرکز کنم ولی من دست خودمو میگیرم و از اون منطقه دور میشم  و تا اونجاییکه تونستم به آموزه هام عمل کنم ،نتیجه گرفتم 

      با همین مراقبت های کوچیک کوچیک ،نتایج بزرگ خواهیم گرفت 

      بیدار شدن هر روز ما ،دیدن آسمان زیبا ،منزل زیبا،صبحانه خوشمزه ،دیدن فرزندان ووووو همگی از زیبایی های زندگی ما هستند که سالهاست به دست فراموشی سپرده شدن 

      و ما هر دفعه بدنبال خوشبختی هستیم که نمیدونیم چه شکلیه و کجاست ، زییایی در نوع دید ماست ،به نوع افکار ماست 

      وقتی دید خودمونو زیباتر میکنیم ،انگار فیلتر رنگی زیبایی به چشمانمون زدیم که هر چیزیو رنگی و زیبا میبینیم 

      با تمرین و تکرار شناسایی آلودگی های ذهنمون و پاکسازی اونها ،یواش یواش بسمت دیدن قشنگی ها خواهیم رفت و به اراده خداوند نزدیکتر خواهیم شد

      جمله زیبا و تامل برانگیزیه که در هر صحنه از زندگی احساس کلافگی و ناراحتی کردم به خودم یادآوری کنم که در این لحظه چه چیزی زیباست؟

      در تمام لحظاتی که حالمون خوب نیست و همه چیزو تاریک میبینیم باز هم موارد زیبای  زیادی هست که میتونه مارو سر حال کنه 

      همین الان که در حال نوشتن هستم و از بعضی از اتفاقات زندگیم راضی نیستم  ، این سئوالو از خودم پرسیدم که الان در این لحظه چه چیزی زیباست ،متوجه شدم انقدر  چیزهای زیادی هست که بخوام بنویسم ساعتها باید بنویسم 

      مشکل ما نداشتن داشته های بیشتر نیست ،ندیدن همین دارایی هاست که الان داریم و بهشون توجه نمیکنیم

      کافیه چند روز داشته هامونو ازمون بگیرن ،ببینیم حالمون چجوری میشه

      مثلا ۵ روز از گوشی موبایلمون دور باشیم ، کلاس هامونو نریم ،بچه هامونو نبینیم 

      ولی چونکه هر روز روتین های زندگیمون کنارمون و باهامون هستن ،برامون عادی شدن و دیگه خوشحالمون نمیکنن 

      جهان هستی بر اساس اصل گسترش کار میکند ، هر چیزی در این جهان در حال گسترش است 

      کانون توجه ما بر هر آنچه باشد ،از همون طرف گسترش خواهیم داشت ،اگر بر اراده شخصی خود توجه کنیم‌ بسمت اراده خود گسترس پیدا میکنم‌ و اگر بسمت اراده خداوند بخواهیم که گسترش پیدا کنیم‌ بسمت خلاقیت ،مهربانی ،عشق و زیبایی گسترده خواهیم شد

      من آماده  پذیرش رشد و گسترش تمام ابعاد زندگی ام توسط اراده خداوند  هستم 

      بیشترین حسی که ما در زندگیمون در حال تجربه کردنش هستیم ،‌ترس های ماست 

      ما از هر چیزی میترسیم ،از آینده ،از تنهایی،از بیماری وووو

      و اعتماد کردن به خداوند بهترین  راهکار برای رهایی از تمام اضطراب های ماست ،حسی قدرتمند که در کنار خودت احساسش میکنی

      ما طرف خودمونو تصحیح کنیم، خدا طرف خودشو بلده انجام بده ولی ما سالها یاد گرفتیم‌ ،درون خودمونو به حال خود رها کنیم ولی بدنبال راهکار برای طرف خدا باشیم

      برای همین هر وقت دلمون خواست که به خواستمون برسیم بجای اینکه طرف خودمونو درست کنیم ،مثلا غر نزنیم ،شکایت نکنیم ، روی باورهای قدرتمندکننده خودمون کار کنیم ،موانعو شنایایی کنیم ،تمرین و تکرار کنیم ، بیشتر درگیر چطور و چگونه رسیدنمون به خواستمون شدیم

      در صورتیکه چطور رسیدن ما به خواستمون وظیفه ما نیست و نبوده  وظیفه خداست ،بهتره هر کسی وظایف خودشو انجام بده تا تداخلی در انجام کارها بوجود نیاد 

      تسلیم خداوند و اراده ش باشیم ،زیبایی هارو ببینیم ،چشم بر نازیبایی ها ببندیم ،عشق و مهربانی را چاشنی زندگی خود کنیم و از نیروی خلاق درونمون برای بهتر شدن و گسترش زندگیمون استفاده کنیم 

      مثلا کار بسیار مفید و لذت بخشی که امروز انجام دادم این بود که : از ساعت ۱۰ صبح تا ۵ بعدازظهر اتاق خودمو ریختم ببرون و مجدد چیدمان کردم ، انقدر وسایل بیخودی و بدون استفاده از کشوهام و کمدها ریختم دور که میدونستم انرژی زیادیو اونجا مبحوس کرده بودن ،شیشه هارو تمیز کردم و کلی به وسایلم عشق تزریق کردم ،تو این ۵ ساعت ۳ تا فایل از یکی از دوره هامو گوش کردم و لذت بردم ،الان هم که کارهام تموم شده دارم با حال خوب کامنتمو مینویسم و از همین لحظم لذت میبرم

      قبلا یکی از کارهای منزجر کننده برام انجام دادن خونه تکونی ها و تمیز کاری های این شکلی بود ولی الان از همین کارهای بظاهر ناراحت کننده من لذت میبرم ،برای اینکه دست و پای سالمی دارم که میتونم ساعتها باهاش کارهای منزلم و شخصیمو انجام بدم و دارم تلاش میکنم از تک تک لحظاتم استفاده کنم ،چیزی که قبلا بلد نبودم و هیچ وقت از زندگیم راضی نبودم 

      الان از نوشتن این کامنت هم لذت میبرم از اینکه دست و انگشتان سالمی دارم ،یک گوشی خوب و بروز دارم ،چشم های سالمی دارم و وقت آزاد که با عشق بشینم و از وقتم به بهترین شکل برای شکل دادن شخصیت جدیدم استفاده کنم 

      خدایا شکرت برای تمام داشته هایم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 45 از 9 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریده حسنی
      1400/05/23 19:13
      مدت عضویت: 1618 روز
      امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 789 کلمه

      سلام خانم الهام عزیز

      کامنت شمارو خوندم و یاد مشکل خودم افتادم که هر کدوم از ما با مسائلی روبرو هستیم که همون مسائل باعث رشد ما خواهند شد

      تصور کنیم اگر در مسیر رودخانه سنگی نبود که صدای به این زیبایی بوجود نمیومد 

      نه اینکه بخوام بگم ما باید درگیر مشلات باشیم تا رشد کنیم ولی گاهی هم پیش میاد

      منهم ۲ ساله  درگیر مسئله ای در زندگیم‌ هستم که قبلا ۹۵ درصد ذهن منو به خودش درگیر کرده بود و حالم بشدت  باهاش بد بود

      البته هنوز هم مسئله من رفع نشده و من به خواستم نرسیدم ولی کارهایی  براش انجام دادم که بمن کمک کرد بتونم تمرکز بیشتری به زندگیم‌ داشته باشم

      این قانونو خوب بلدم که وقتی حالت دگرگون باشه ،نتیجه خوبی نخواهی گرفت

      استاد در فایلی گفتن که اگر میخوایید در لاغری نتیجه خوب بگیرید باید ذهنتون خالی باشه ،نباید درگیر مسائل زیادی باشید

      و من متوجه شدم ۹۵ درصد مغزم درگیر مسائل جانبیم بود با توجه به اینکه حال و هوای درونیم هم بشدت بد و داغون بود ،جوری که در طول روز ممکن بود من چندین بار دعوام بشه با اطرافیانم و پر بودم از خشم و عصبانیت از اطرافیانی که مجبور بودم باهاشون در یک خانه زندگی کنم

      وقتی اون فایل استادو گوش دادم به خودم اومدم ، دیدم درون من باروت مواد منفجره است و هر روز سر هر مسئله ای منفجر میشم و احساس میکردم قابل کنترل نبودم

      بخاطر گذروندن یه مدت دوره های ذهنی ،خیلی از تمریناتشو بلد بودم ولی تا اون زمان ازشون زیاد استفاده نمیکردم ،وقتی تو اون مخمصه گیر کردم تصمیم گرفتم که ازشون استفاده کنم

      اولین کاری که کردم ،پذیرفتن اون سبک زندگی در اون زمان بود 

      من به دلایلی مجبور بودم در اون شرایط زندگی کنم ،میدونستم  اون ذهنیتهای  داغون منو به مسیرهای صحیح و مورد دلخواهم نمیرسونه 

      پس تصمیم گرفتم با آرامش (که البته کار راحتی نبود) به مسائلم خوب فکر کنم و راه حلی براش پیدا کنم

      اول تصمیم گرفتم اون وضعیتو بپذیرم ،بپذیرم که من موقت باید با اون افراد زندگی کنم 

      دومین موردی که انجام دادم ،پذیرش اون افراد بود ،من رفتارهای اونهارو نمیپسندیدم ولی بنظر خودشون ،عالی بودن ،خب این مشکل من بود ،پس شروع کردم به پذیرفتن آدم های اطرافم با هر نگرش و دیدگاهشون که باز هم میگم کار راحتی نبود

      سومین کاری که کردم این بود که فکر کردم به اینکه اینها چرا بمن احترام نمیذارن؟ چرا منو هیچی  حساب نمیکنن با وجود اینکه همه چیز این خونه مال منه و بعد متوجه شدم ،عزت نفسم پایینه ،اقتدار درونیم ضعیفه،من نمیتونم بصورت صحیح ابراز وجود کنم ،هر وقت میخواستم صحبت کنم کار به داد و فریاد میکشید

      رفتم دنبال آموزش دوست داشتن خودم ،احترام گذاشتن به خودم و وارد دوره های قدرتمند عزت نفس شدم ،من روی خودم کار میکردم و کاری به اونها نداشتم ولی یواش یواش رفتار اونها با من متفاوتر شد ،تاکید میکنم یواش یواش

      تمرین دیگه ای که انجام دادم و هنوز هم تمام این تمریناتو انجام میدم ،نوشتن نکات شخصیتی مثبت این اشخاص بود

      تا اون روز من فقط به نکات زشت درونشون توجه میکردم ولی بعد از اون هر روز نکات مثبت اونهارو مینوشتم ،خاطرات خوبی که با اونها در قبل داشتمو مینوشتم و توجهم روی خوبی هاشون بود 

      تا ذهنم میخواست رفتارهای بدشونو بمن گوشزد کنه اجازه نمیدادم 

      و باز هم متوجه شدم من از درون آرامتر شدم و رفتار اونها هم با من بهتر شد

      الان چند سال از این جریان میگذره ،روابط ما ۸۰ درصد بهتر شده ولی من همچنان دارم روی درونیات خودم کار میکنم

      و میدونم وقتی باورهای ریشه ای من تصحیح بشه ،وقتی ترمزهای من برای زندگی کردن در کنار اینها کم جون تر بشه ،من خودبخود از مدارشون خارج میشم و در موقعیت بهتری زندگی خواهم کرد

      من این چندتا کارو همیشه  انجام میدم

      نوشتن نکات شخصیتی مثبت خودم هر روز 

      شکرگذاری و توجه بر داشته هام

      و هر زمان حالم میخواد با رفتار  افرادی بد بشه ،سریع نوع نگاهمو بهشون تغییر میدم جوری که حسم خوب بشه 

      توجه زیاد  بر مسئله ای مارو حساس میکنه ،آگاهانه بخواییم که به چیزهای زیبای زندگیمون نگاه کنیم و این تمرین میخواد

      وقتی عزت نفس ما تقویت بشه ،یعنی تصویری که ما از خودمون داریم ،یک تصویر شخصیت محکم و قدرتمندی بشه ،مارو در مسیر موقعیت ها و شرایط قدرتمندانه قرار میده 

      عزت نفس که تقویت بشه همراهش اعتماد بنفس خاموش ما بیدار میشه و اعتماد بنفس که بیدار بشه ،قدرت های درونی ما حرکت میکنن و مارو هل میدن تو مسیر تغییر و رشد

      پس عزت نفس در زندگی ما حرف اول و آخرو میزنه 

      عزت نفس میتونه مارو به هر موقعیتی که دوست داریم برسونه ،عزت نفس قوی ،یعنی من شایستگی داشتن بهترین هارو دارم 

      فرستادن این انرژی به جهان ،جواب های شبیه به خودشو برای ما میفرسته ،که اینم با تمرین و تکرار بوجود میاد

      امیدوارم به تک تک نوشته های من دقت کنید و مطلب مورد نظرتو ازش استخراج کنی 

      براتون بهترین هارو آرزو دارم 🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم