0

گام ۹۴: آرزوی لاغری شما محقق می شود

لاغری
اندازه متن

آرزوی لاغری مهمترین رویایی بود که در ۳۵ سال زندگی در وضعیت چاقی بارها برای تحقق آن تلاش کردم اما نتیجه نهایی همیشه چاقی بیشتر بود.

بارها لاغر شدن و دوباره چاق شدن باعث شد که باور کنم هرگز نمی توانم لاغر شوم یا اگر می خواهم لاغر بمانم باید همیشه در حال رژیم گرفتن و ورزش کردن باشم.

تلاش برای لاغری

در تلاشم برای لاغر شدن در چند مرتبه مقداری از وزن و سایز من کم می شد به نحوی که لباس های من آزاد می شد.

داستان چاقی من

از آنجای که مادر من خیاط بود هربار که لباس های من بخاطر رژیم گرفتن یا ورزش کردن مقداری آزاد می شد از مادرم می خواستم شلوار یا لباس های من را مقداری تنگ کند.

هر بار پاسخ او یکسان بود.

مادرم می گفت چند روز صبر کن اگه دوباره چاق نشدی برات تنگ می کنم.

و هیچ وقت آن چند روز به سرانجام نرسید تا مقداری از سایر لباس هایم کم شود.

به خاطر دارم در سن ۲۰ سالگی قصد ازدواج داشتم و یکی از شرط های خانواده همسرم این بود که باید مقداری لاغر شوم.

با تشویق دوستم که فرد متناسبی بود تصمیم قاطع گرفتم که در یک ماه مقدار زیادی لاغر شوم.

انصافا عالی عمل کردم

به شدت خوردنم را کنترل می کردم و هر روز یک ساعت در پارک خارج از شهر می دویدم و ورزش می کردم.

بعد از یک ماه تغییرات چشم گیری داشتم و خانواده همسرم از تغییرات من متعجب شده بودند.

امروز که آن ماجرا را مرور می کنم این سوال در ذهنم شکل می گیرد که چرا خانواده همسرم تصور می کردند اگر من لاغر شوم دوباره چاق نخواهم شد که شرط جواب مثبت به خواستگاری من را لاغر شدنم قرار دادند.

بعد از اتمام مراحل خواستگاری و مشخص شدن روز عقد خیلی نگران شدم که نکنه دوباره چاق بشم به همین دلیل روند رژیم سخت و ورزش سنگین را ادامه دادم و در ماه دوم هم تغییرات خوبی داشتم و لاغرتر شدم.

زمانی که برای خرید لباس مراسم عقد اقدام کردم بر خلاف همیشه که باید سایز XXL انتخاب میکردم سایز XL برای من اندازه بود.

چقدر لذتبخش بود بعد از سال ها سایز لباس و کت و شلوار من تغییر کرده بود آن هم در جهت کم شدن و آرزوی لاغری من در حال تحقق یافتن بود.

از خوشحالی برای اینکه بیشتر لاغر شدنم به چشم بیاد به پیشنهاد دوستم که مشوق من برای لاغر شدن بود کت و شلوار سفید و کفش سفید انتخاب کردم.

مراسم عقد به خیر و خوشی انجام شد و تا چند روز بعد از مراسم لباس های جدید سفیدم را می پوشیدم و کلی لذت می بردم.

دوباره چاق شدن

اضافه شدن همسرم به زندگی و تغییر شرایط سبب شد که فرصت ادامه دادن ورزش روزانه را نداشته باشم و به جای هر روز هفته ای دو یا سه روز به پارک می رفتم و ورزش می کردم.

در مورد کنترل خوردن به نظر خودم داشتم کنترل می کردم اما چون مهمانی می رفتیم و من تازه به جمع خانواده همسرم اضافه شده بودم به منظور احترام گذاشتن برای خوردن خیلی به من اصرار می کردند.

من که بیش از دو ماه بود بیشتر وعده های غذاییم سبزیجات بود و دلم لک زده بود برای غذاهای خوشمزه و متنوع بیشتر از حد مدت رژیم غذا می خوردم.

البته دلیل اصرار کردن خانواده همسرم برای خوردن بیشتر علاوه بر احترام گذاشتن این بود که در ذهن آنها اصلا خوردن باعث چاقی نمی شد. چوت همه متناسب بودند و اتفاقا علاقه زیادی به خوردن و تنوع غذایی داشتند.

طولی نکشید که موقع نشستن با کت و شلوار سفیدم احساس راحتی نداشتم. در حالت ایستاده قابل تحمل بود ولی در حالت نشسته احساس خفگی پیدا می کردم.

نگرانی از دست دادن آرزوی لاغری و دوباره چاق شدن در من شدت گرفت.

البته برای من کاملا منطقی بود چون به مرور نحوه غذا خوردنم از عادی قبل از رژیم گرفتن هم به دلیل مهمانی زیاد و تنوع غذایی بیشتر شده بود و فرصت ورزش کردن هم نداشتم.

چند روز بعد دکمه های کت بسته نمی شد و دکمه شلوارم کنده شد و شرایط خیر از غیرقابل استفاده شدن کت و شلوار دامادی می داد.

مرتبه لاغر شدن برای ازدواج کردن بهترین نتیجه من در تلاش هایم برای تحقق آرزوی لاغری بود و بیشترین زمان برگشت شدن وزن و سایز من در این مرتبه بود که حدود دو ماه طول کشید و به نسبت دفعات قبل راضی کننده بود.

گذر از مانع عقد کردن و فاصله گرفتن از حال و هوای روزای اول ازدواج و برگشتن به روال عادی زندگی سبب شد که مثل روال قبل روند چاق شدن من به آرامی ادامه پیدا کرد.

معجزه لاغری

معجزه لاغری با ذهن

روند چاق شدن من ادامه داشت تا در سن ۳۵ سالگی یعنی ۱۵ سال بعد از ازدواج در مسیر لاغری با ذهن قرار گرفتم.

آشنایی با قدرت ذهن دریچه از امید برای دنبال کردن آرزوی لاغری به روی من باز کرد.

با تمام سختی ها و موانعی که در ابتدای مسیر لاغری با ذهن با آن مواجه بودم که همه آنها مربوط به دلیل نداشتن راهنما و مطالب منسجم برای یادگیری لاغری از طریق ذهن بود اما به لطف خدا بعد از حدود ۱۵ ماه نتایج سعی و تلاش من برای لاغر شدن ظاهر شد.

لازم به ذکر است که تازه بعد از این مدت من شروع به لاغر شدن نکرده بودم بلکه مدتی بود که احساس می کردم چاق تر نشده ام و این اولین نشانه تاثیر تمرینات ذهنی برای لاغر شدن بود.

توجه به این نکته بسیار مهم است که در روند لاغری با ذهن هرگز روند لاغری به این شکل نخواهد بود که روند چاق تر شدن به روند لاغر شدن تبدیل شود بلکه روند لاغری با در روش لاغری با ذهن به این صورت است که ابتدا روند چاق تر شدن فرد متوقف میشود. یعنی به وضوع متوجه می شوید که نسبت به گذشته و در مقایسه با چند ماه گذشته روند چاق تر شدن شما تغییر کرده است به شکلی که سرعت چاق تر شدن شما کند شده یا بطور کامل متوقف شده است.

وقتی متوجه شدم روند چاق تر شدن من متوقف شده است با اشتیاق و تعهد بی سابقه ای تمرینات ذهنی برای لاغر شدن را ادامه دادم و به مرور تغییرات واضح تر شد و شرایط جسمی من از توقف چاقی به سمت شروع لاغری تغییر وضعیت پیدا کرد.

بازم تاکید می کنم روند لاغری من با استفاده از آموزش های لاغری با ذهن به این صورت بود که بعد از چند ماه که تمرینات ذهنی انجام می دادم ابتدا متوجه شدم چاق تر از قبل نشده ام و چند ماه بعد که همچنان تمرینات ذهنی را ادامه دادم متوجه شدم که از نظر جسمی لاغر شده ام.

آرام آرام احساس سبکی و لاغر شدن داشتم و این نشانه خیلی خوبی برای من بود تا برای اولین بار در زندگی با احساس خوب و اشتیاق برای لاغر شدن و تحقق آرزوی لاغری ادامه بدم و هرچه بیشتر ادامه دادم نتایج من بهتر شد.

امروز که چند سال از شروع حرکت من در مسیر لاغری با ذهن می گذرد همچنان در حال متناسب تر کردن افکارم هستم و نتیجه این استمرار تناسب جسمی بهتر و سلامتی بیشتر است.

لاغری با ذهن رضا عطارروشن

بارها در این چند سال بدون نگرانی و ترس از دوباره چاق شدن سایز کمربند و لباس هایم را تغییر داده ام.

بارها لباس هایی که فقط چند مرتبه استفاده شده بودند را دور انداختم و لباس با سایز جدید تهیه کردم.

و هر بار که تغییری در سایز لباس و کمربندم ایجاد می کنم اطمینان دارم که این روند بهتر خواهد شد.

دیگر نگران دوباره چاق شدن نیستم چون به وضوح احساس می کنم از آن انسان چاق گذشته فاصله گرفته ام.

  • به وضوح درک میکنم تفکرم درباره چاقی تغییر کرده است.
  • بسیاری از علاقمندی های من تغییر کرده است.
  • حرص و ولع های گذشته را ندارم.
  • بیشتر اوقات روزم را مشغول فکر کردن به چی خوردن و چی خریدن نیستم
  • و بسیاری نشانه های دیگر که حاکی از تغییر فرمول های ذهنی من دارد.

اطمینان دارم هر فردی به هر مقدار که اضافه وزن داشته باشد، از مسیری که من برای لاغری طی کردم حرکت خود را شروع کند و با اشتیاق و تعهد در این مسیر ادامه دهد نتایج بهتر از من خواهد گرفت.

اکنون مسیر لاغری با ذهن بسیار واضح است و لاغری با ذهن آسان ترین کار دنیاست.

بسیاری از مسیرهای اشتباه رفته شده در مسیر لاغری با ذهن علامت گذاری شده است تا دیگران وارد آن مسیرهای اشتباه نشوند.

حرکت از مسیری که به خوبی پاکسازی و علامت گذاری شده است بسیار آسان و لذتبخش خواهد بود.

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای انجام عالی تمرین جلسه آموزشی آرزوی لاغری شما محقق می شود توصیه می شود ابتدا توضیحات نوشتاری آموزشی را با دقت مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را با تمرکز تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده در بخش نظرات به صورت شرح انشایی پاسخ دهید.

  • درباره آرزوی لاغر شدن خود بنویسید. تصور می کنید اگر لاغر شوید در چه شرایط احساسی و جسمی خواهید بود.

هرچه بیشتر درباره شرایط خود در وضعیت تناسب اندام کامل فکر کنید و بنویسید اشتیاق و انگیزه بیشتری در ذهن ناخودآگاه خود برای حرکت به سمت لاغری ایجاد خواهید کرد. بنابراین داستان کاملی از شرایط خود در وضعیت لاغری برای سوال بالا در بخش نظرات ثبت کنید.

  • تجربه خود از گشاد شدن لباس ها در تلاش های قبلی خود برای لاغر شدن را بنویسید؟
  • در گذشته وقتی لاغر می شدید چه احساسی داشتید؟‌ برای لاغر شدن خوشحال بودید یا نگران دوباره چاق شدن بودید؟
  • تجربه خود درباره نگرانی دوباره چاق شدن را بنویسید. و ارتباط نگرانی از چاق شدن با دوباره چاق شدن را بنویسید.
  • برنامه خود برای ادامه مسیر لاغری با ذهن تا تجربه تناسب اندام ایده آل و همیشگی را بنویسید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.46 from 37 votes

https://tanasobefekri.net/?p=22615
برچسب ها:
61 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار حیرت انگیز
      1402/08/25 16:32
      مدت عضویت: 338 روز
      امتیاز کاربر: 706 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 841 کلمه

      به نام خداوند فوق العاده ام 

      سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام 

      آرزوی لاغری شما محقق می‌شود

      بله آرزوی لاغری من محقق می‌شود فقط کافیست که ذهنم را متناسب کنم 

      فقط کافیست بمانم و با انگیزه و اشتیاق ادامه دهم .

      لاغری در من جریان دارد؛

      احساس خوب در من جریان دارد؛

      من در مدت حضورم در سایت تناسب فکری ،موفقیت‌های زیادی در زمینه تغییرات درونی و ذهنی ام کسب کرده ام .

      من اینجا سرشار از عشق به زندگی شدم ؛

      اینجا اعتماد به نفس از دست رفته ام را ،دوباره احیا کردم ؛

      آرامشی که همیشه به دنبالش بودم را بدست آوردم ؛

      من با هر روش لاغری اقدام میکردم، نمی‌توانستم جلوی پیشرفت چاقی ام را بگیرم، و اصلا چاقی من متوقف نمیشد .

      اما به لطف هدایت پروردگارم و زحمات بی دریغ استاد روشن و تلاش و استمرار خودم، در پیگیری آموزش‌ها من توانستم روند چاقی ام را متوقف کنم .

      و خدا را شکر روند لاغری ام مدتهاست در جریان است .

      وقتی دیروز داشتم با گوشی ام فیلم دوربین‌های مدار بسته خانه مان را می‌دیدم، متوجه شدم ،چقدر جسمم تغییر کرده ،چقدر متناسبتر شده ام .

      چند باری ویدئو را عقب و جلو کردم باورم نمیشد این همه تغییر کرده باشم .

      آخر چون ما هر لحظه خودمان را می‌بینیم متوجه تغییراتمان نمی‌شویم .ولی وقتی در قاب موبایل خودم را دیدم، از این همه تغییر لذت بردم و به خودم تبریک گفتم .و خودم را در آغوش گرفتم.

      بله مصی جونم این تازه اول راه عشق است جلو برو و بتاز و با عشق قدم بردار .

      تو لیاقت بهترینها را داری .

      من آخرین باری که لباس خریدم محرم بود.

      البته الان خیلی از محرم متناسبتر هم شده ام ولی می‌خواهم تجربه خرید لباسم و لذتش را بگویم .

      من مدتها بود یک مدل لباس را دوست داشتم اما هر جا میرفتم چون فری سایز بود ،اندازه من نمیشد 

      وقتی لباس مورد علاقه ام را دیدم با یک حسرتی داشتم نگاهش میکردم و آن را لمس میکردم که یکباره فروشنده گفت :”بیارم خدمتتان “

      با تعجب گفتم :”مگر اندازه من هست”

      گفت :”بله”

       و من در کمال ناباوری به اتاق پرو رفتم  ،و آن لباس را پوشیدم .

      باورم نمیشد حتی برایم گشاد هم بود ،لباسی که تا دو ماه قبل آن وقتی با برادرزاده ام برای خرید رفته بودم حتی نمی‌توانستم بپوشمش چون خیلی برایم تنگ بود .

      اما آن روز گشاد هم بود و من با ذوق زیادی آن لباس را خریدم .

      کمی جلوتر دخترانم لباس ست خریدند و همسرم گفت:” تو هم با بچه ها ست کن ،ببین ست مادر و دختری هم دارند”.

      من با تعجب گفتم :”نه بابا عمرا  اندازه من نمی‌شود. “

      اما باز هم باورم نشد آن لباس هم اندازه ام بود .

      کلا اعتماد به نفسم بالا رفت .خیلی راحت و بدون ترس لباس‌های زیبای دیگری هم خریدم ،لباسهایی که قبلا پوشیدنشان  آرزویم بود .

      باورم نمیشد در آن مدت کم این همه نتیجه جسمی گرفته بودم .خیلی خدا را شکر میکردم .

      همان شب مهمان بودیم وقتی وارد منزل میزبان شدم .

      تمام جمع صحبت از لاغری من می‌کردند. خودم اصلا متوجه نشده بودم که چطور این همه موفقیت بدست آورده ام آن هم بدون رژیم و ورزش و دارو .

      واقعا لذت میبردم و مدام خداوند را شکر میکردم که این همه موفقیت نصیبم کرده است .

      من هم دعا میکنم انشالله خداوند لذت لاغری را روزی تک تک چاقها کند ؛

      الهی زندگی تمام چاقها سرشار از شادی لاغری شود؛

      الهی لباس‌های تنمان به تنمان زار بزند ؛

      الهی خوشبختی لاغری را بچشیم ؛

      قبلا که دستم به لاغری نمی‌رسید و لاغر شدن را غیر ممکن میدانستم، وقتی کسی از چاقی ام ایراد می‌گرفت .

      میگفتم :”من چون خیلی خوبم ،خدا خواسته چند کیلو بیشتر از من موجود باشد “

      یا اینکه میگفتم:” خداوند همه جور خوبی و نعمتی به من داده حالا یک لاغری را نداده طوری نیست “

      اما این فقط در حد حاضر جوابی کردن به طعنه زنان چاقی ام بود و من خودم خیلی خوب می‌دانستم که از این چاقی چه نفرتی دارم .

      و خداوند را مقصر حتم چاقی ام می‌دانستم چون میگفتم چاقی من سرنوشتی است که خدا برای من مقدر کرده است .

      او این معده پرخور و شکمو را به من داده است .

      و متاسفانه غافل از این بودم که خداوند کیست .

      خدایا مرا ببخش برای آن حجم از نشناخت‌ تو یا ارحم الراحمین 

      اما باز هم پروردگارم تو لطف و مهربانی هایت را از من بی لیاقت دریغ نمیکردی .

      با تمام وجودم می‌گویم 

      استغفرالله ربی و اتوب و الیه 

      استاد سپاسگزارم که مانند فرشته ها بر زندگی من وارد شدید و زندگی من را دگرگون کردید .

      من زیبایی های زیادی در این مسیر کشف کردم .

      که بزرگترین زیبایی و دستاورد من دوستی با خداوند جل و جلاله بود.

      خداوندی که از او هستی گرفته ام .

      و چه لذت و آرامش غریبی دارد دوستی و عاشقی با خداوند .

      من خودم را پذیرفتم.

       دیگر از خودم نفرت ندارم .

      به خود دوستی رسیدم .

      به آرامش درون و بیرون .

      من سرشار از خیر و خوبی شده ام .

      و می‌دانم این تازه اول راه عاشقی است و کلی دستاورد بزرگ دیگر در انتظار من است انشالله .

      الهی از تو سپاسگزارم که مرا هدایت کردی و لیاقت دوست داشتنت را روزی ام کردی 

      استاد سپاسگزارم برای تمام زحمات شما .برایتان توفیق روز افزون از خداوند جانم خواستارم 

      الهی به امید تو 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1402/07/01 13:24
      مدت عضویت: 388 روز
      امتیاز کاربر: 24100 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 649 کلمه

      سلام استاد 

      خدایا شکرت درتاریخ 1402/07/01 توانستم گام 94 آرزوی لاغری شما محقق میشود را گوش بدهم 

      استاد واقعا آروزی هرفرد چاقی این است که سایز دورکمرو شکمش کم شود و این خیلی لذت بخش است .

      استاد من از وقتی با این سایت آشنا شدم واقعا دیگه خسته شده بودم از خودم و این چاقی که فکر میکردم ارثی است و تا پایان عمر با من خواهد بود .

      واقعا من نزدیک عید عزا میگرفتم چون از یکماه قبل میرفتم دنبال مانتو و قبل از انتخاب مانتو ، با یک حالت خجالت از فروشنده میپرسیدم ببخشید سایز بزرگ 54 را دارید یا نه چون دیگه برام خیلی عذاب آور بود که مانتویی را بپوشم با سایز 52 و بعد دراتاق پرو صدا بزنم به دخترم که این تنگه بزرگ تر ندارند و دخترم بگه این آخرین سایزه و چقدر خجالت میکشیدم که نمیتوانم این چربیها را آب کنم و لاغر شوم و خدا را شکر دخترم هر مانتویی که دوست داشت میپوشید . 

      پارسال عید نوروز به همسرم گفتم میخواهم بروم مانتو بخرم چون هر بار مانتو که به خیاط میدهم مدلها و رنگها تکراری و قیمت 1/5 برابر بازاری است همسرم گفت بخدا خودت و ما را معطل نکن سایز تو در بازار نیست و ول کن برو پارچه بخر و بدوز و خیال خودت و مارا راحت کن ، خیلی ناراحت شدم که چرا من نمیتوانم مثل خانواده همسرم متناسب باشم و از خدا خواستم که روزی من هم لاغر بشوم و مانتوهای بازاری اندازه من شود .

      خدایا شکرت امسال عید مانتو با سایز 50خریدم اصلا باورکردنی نبود از ذوق اینکه شاید جایی دیگه بروم و اندازه من نباشد از همان مانتو سه رنگ خریدم بعد از یکماه واقعا دربدن من زار میزد رفتم به خیاط و گفتم برای من تنگ کنه گفت باید برش بزنم و من با اطمینان گفتم اشکالی نداره و آنها را تنگ کرد و خداراشکر الان همان 3 مانتو هنوز برای من گشادتر شدن که تنگ نشدند و یک مانتو داشتم خیلی قشنگ بود و چون فقط برای مهمانی پوشیده بودم وقتی تنگ شده بود کنار گذاشتم و الان به راحتی میپوشم و لذت میبرم .

      • تجربه خود از گشاد شدن لباس ها در تلاش های قبلی خود برای لاغر شدن را بنویسید؟ من قبلا هم با رژیم های سخت مقداری لاغر شده بودم که بعد از چند ماه دوباره بیشتر برگشت داشتم مثل مانتو -شلوارها – و چقدر جالبه الان سایز پای من یک شماره کوچک تر شده از سایز 41رسیدم 40
      • در گذشته وقتی لاغر می شدید چه احساسی داشتید؟‌ برای لاغر شدن خوشحال بودید یا نگران دوباره چاق شدن بودید؟در گذشته درابتدا احساس خوشحالی داشتم . و همیشه نگران بودم که دوباره من کی چاق تر میشوم و دقیقا شاید یکماه یا دوماه بعد دوباره چاق میشدم 
      • تجربه خود درباره نگرانی دوباره چاق شدن را بنویسید. و ارتباط نگرانی از چاق شدن با دوباره چاق شدن را بنویسید.چون ما همیشه نگران چاقی بیشتر بودیم بالطبع ما چاق تر میشدیم . من همیشه نگران دوباره چاق شدن بودم و این کارهم اتفاق میافتاد و چقدر خوبه که الان با اعتماد میگم من دیگه چاق نمیشوم و اگر هم کمی چاق شدم اشکالی نداره بدن من احتیاج داشته به این تجربه قبلی برای چاق شدن 
      • برنامه خود برای ادامه مسیر لاغری با ذهن تا تجربه تناسب اندام ایده آل و همیشگی را بنویسید. من با اطمینان میگویم فقط از طریق سایت تناسب ذهنی من میتوانم متناسب شوم و برای همیشه متناسب بمانم چون دقیقا متوجه شدم وقتی تمایلات من با گوش دادن به این فایلها تغییر کرده پس هرچه بیشتر کار کنم و ادامه بدهم لاغرتر میشوم و هرگز روی ترازو نمیروم 
      • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید. برای من خیلی لذت بخش بود که مانتوهای اندازه بازاری خریدم و سایز آنها را کم کردم و الان هم دوتا از مانتوهای قبلی را باید ببرم خیاط تنگ کنه که باعث ایجاد انگیزش درمن شود برای لاغری 
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1402/03/09 14:14
      مدت عضویت: 489 روز
      امتیاز کاربر: 11065 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,332 کلمه

      سلام و درود 

      گام ۹۴ .

      لاغری دیگه برام یه آرزوی دست نیافتنی  نیست . 

      حتی دیگه یه آرزو نیست .

      همیشه تو دستم بوده . همیشه باهام بوده ولی نمیدیدمش . 

      لاغری در نفس من با من همراه بوده .

      لاغری در خواب من همراه بوده .

      لاغری در روند گوارش من همراه بوده .

      لاغری در گردش خون من و دفع مواد زاید همراه بوده . 

      و …

      لاغری همواره در بدن من جاری بوده . 

      اما من نمیدیدمش چون فیلتر چاقی روی چشمام بوده . 

      حالا دیگه این فیلتر و برداشتم .  در همه چیز لاغری رو میبینم .

      از بستن بند کفشم لاغری رو میگییییییرم تااااااا وقتی  سخت مشغول کارم هستم و دارم ابزار آلات رو جابجا می کنم . 

      از وقتی هیچیییییی نمیخوووووورم تا وقتی که میخورم و نیازهامو و رفع می کنم . 

      من همه ی زمانها لاغری رو حس می کنم و دارم باهاش زندگی می کنم .

      اسم این دوره خیلی اسم جالبیه . مسیر لاغری من . 

      من مسیر لاغری خودمو در مسیر لاغری من خیلی قشنگ پیدا کردم . مسیری که مختص به خودمه . مسیری که یاد گرفتم و تجربه اش کردم و الان دارم نتایجش رو در واکنشهای جسمم میبینم .

      چقدر سبکتر شدم . چقدر جمع و جور تر شدم . چقدر راحتتر شدم . چقدر با اعتماد به نفس تر شدم . چقدر راحت حرف دلمو میزنم . چقدر راحت از حقم دفاع می کنم . چقدر راحت لباس میپوشم . 

      چقدر راحت بند کتونیمو میبندم . 

      استاد باورتون میشه من اون وقتها برای بستن بند کتونیمم مشکل داشتم چون شکمم اجازه نمیداد خم بشم و بند کتونیمو ببندم . 

      ولی الان مدتیه دیگه راحت میبندم . راحت خم میشم . اون زمان اصلا نمیتونستم یه وسیله سنگین رو تنها جابجا کنم به نفس نفس می افتادم ولی الان خیلی راحت بدون خستگی بلند می کنم . 

      اون زمانها وزن جسمیم برام مهم بود ولی الان سلامتی و حس خوب لاغریم برام مهمه . 

      اون زمان گیر میدادم به ترازو که حتما باید ترازو وزنمو کمتر نشون بده تا من خیالم راحت باشه لاغر شدم ولی الان حسم بهم میگه دارم در دنیای لاغری لذتبخشی زندگی می کنم . 

      من رویای خودمو دارم زندگی می کنم . 

      من مسیر لاغری خودمو پیدا کردم و با حس خوب تا آخر عمرم ادامه میدم . 

      چه اینجا بنویسم چه ننویسم تمریناتم رو دارم دائما تکرار می کنم . 

      خیلی لاغر بودن رو دارم حس می کنم . با بدنم مهربون شدم . بدنمم با من مهربون شده . دیگه بهش زور و اجبار  نمی کنم . 

      خوردن و نخوردن دیگه برام مثل قبل  برام زجر آور نیست . 

      هم از خوردنم لدت میبرم هم از نخوردنم . اتفاقا نخوردن خیلی لذت داره . نخوردن وقتی دستور بدنه واقعا لذتبخشه . همونجور که خوردن لذتبخشه . نخوردن برای من حتی از خوردن لذتبخش تر شده . یادتونه اون زمانها چقدر فرمول نخوردن برای خودم ساختم و کلی باهاش کیف میکردم الان همون حس خوبشو با خودم همراه دارم . من از نخوردنام هم کیف می کنم . چون میدونم چه زمانی زمان خوردنه چه زمانی زمان نخوردنه . نه خوردن رو به خودم تحمیل می کنم نه نخوردن رو . 

      خلاصه که خیلی خوب راهم و پیدا کردم . راهی که خود به خود قابل استمراره . 

      من چیزهای زیادی در این دوره یاد گرفتم . 

      اما مهمترین چیزهایی که فهمیدم اینه وقتی خوب یاد بگیری و درست عمل کنی همه چیز خود به خود رخ میده . 

      استمرار زوری نیست . وقتی احساست بده به زور نمیتونی راهی رو ادامه بدی .  مسیر درست رو از حال خوبمون میتونیم تشخیص بدیم وقتی حالمون خوبه یعنی مسیرمون درسته . وقتی حالمون خوبه مسیر  خود به خود به خود استمرار داده میشه . 

      وقتی  حالمون خوبه خود به خود میتونی بنویسی . وقتی حالمون خوبه خود به خود خوردن و نخوردنمون تنظیمه . وقتی حالمون خوبه خود به خود در مسیر راحت حرکت می کنیم .

      من از مسیر لاغری که پیدا کردم با عشق  مراقبت می کنم  چون دارم اثرشو خیلی راحت میبینم . بدون زور و اجبار و تحمیل . 

      این مسیر لاغری منه . مسیر راحت آسون . لذتبخش . پر از حال خوب که نتایج بازم خود به خود حاصل میشه . من خود به خود به مسیرم متعهدم .

      چیزی که شاید کمتر بهش اشاره کردیم اینه که ما در چاقی خود به خود متعهد بودیم نه به زور و اجبار . ما اونقدر چاقی رو برای خودمون راحت کرده بودیم که تعهد داشتن خود به خود رخ میداد . 

      و الانم  وقتی مسیر رو برای خودم راحت کردم . و برداشتم رو از عبارات چاقی تغییر دادم میبینم  اراده کردن خود به خود رخ میده . متناسب رفتار کردن خود به خود رخ میده . تعهد داشتن خود به خود رخ میده . تغییر کردن خود به خود رخ میده . 

      خلاصه که مسیر لاغری با ذهن کاملا یه مسیر خود به خودیه . 

      هیچ زور و اجباری نداره . و سبک لاغری که من انتخاب کردم و در مسیر لاغری من پیداش کردم دیگه فقط  دیگه یه آرزو نیست . سبک لاغری من کاملا بر اساس میل و خواسته ی درونیمه . 

      اتفاقا یکی از مواردی که من همیشه در مقابلش مقاومت می کردیم همین تغییر سبک زندگی یا کلمه  لایف استایل بود . که باید سبک زندگیتون رو تغییر بدید و من خودم و  ذهنم همیشه مقاومت میکردیم . حسم بهش بد بود 

      ولی از  گام اراده فهمیدم حتی تغییر سبک زندگی رو هم بد به ما معرفی کردن . 

      یه خاطره جالب بگم من کلا خوابم خوبه . خیلی راضی هستم . اصلا مشکل خواب ندارم . صبح خود به خود ساعت حدودا ۶ و ۷ بیدارم . ده و یازه شبم خوابم میبره . خوابمم معمولا خیلی با کیفیت و لذتبخشه .   یه بار اومدم سبک زندگیم رو  طبق یک نوشته ای تغییر بدم . قرار گذاشته بودم روزی یکیشو اجرا کنم تا عادت کنم طبق اون لایف استایل زندگی کنم .  خب اولین قانونش این بود که گفته بود ساعت ۱۰ شب بخوابید ۷ صبح بیدار بشید . جالبه وقتی من با خودم تعهد کردم  ۱۰ شب بخوابم ۷ صبح بیدار بشم من به ساعت ۱۰ شب که میرسیدم چشمام مثل جغد باز میشد . هرکاری میکردم بخوابم خوابم نمیبرد . از اون طرفم صبح چون خوابم پر نمیشد با کسالت از خواب بیدار میشدم . باور کنید من تا یکماه به ساعت ۱۰ شب میرسیدم استرس می گرفتم در حالیکه من ساعت خواب بدنم تنظیم بود خود به خود و به خودم لعنت فرستادم که دیگه بخوام از لایف استایل بیرونی ها تبعیت کنم . 

      به نظر من هر بدنی لایف استیلش کاملا تنظیمه فقط زبانش رو بلد نیستیم . هرکسی اگه زبان لاغری بدنش رو یاد بگیره خیلی راحت و خود به خود سبک زندگیش طبیعی میشه . 

      لاغری هم دقیقا همینه . بدن ما خود به خود لاغر شدن رو بلده و اصلا نیازی به سختی کشیدن نداره .  حالا ما میخوایم طبق یک گفته ی بیرونی در این روند دخالت کنیم خب مسلمه همون بلایی که یکماه سر خواب من اومد سر لاغریم هم میاد . 

      من اینا رو در مسیر لاغری من فهمیدیم . 

      لاغری دیگه یک آرزو نیست . بلکه روند طبیعی و کاملا خود به خودیه بدنه و هم ذهن و هم بدن در لاغر شدن خیلی راحتتر هستند . لاغر بودن برای هردو خیلی راحتتره . یه نکته ی دیگه هم که پیدا کردم ذهن و بدن من از هم جدا نیست . ذهن و بدن من یکیه . هر گفتگویی که داره توی ذهنم مرور میشه حاصل زبان بدنمه . البته از وردیهای بیرونم هست اما همونم باز باید از فیلتر ذهنم بگذره یعنی بیرون روی من هیچ اثری نمیتونه بزاره مگر خودم بهش اجازه بدم . 

      در این صورت ذهن من از حالت طبیعی و نرمتل خودش تغییر می کنه و چاق میشه .  طبیعت ذهن منم لاغریه . همونجور که طبیعت جسمم لاغریه . 

      ذهن منم مثل جسمم دوست داره لاغر بشه. یه لاغری آسان و طبیعی که مال خودشه . 

      چقدر به آرامش میرسم وقتی اینجوری خودمو و ذهنمو و جسممو تایید می کنم . چون حقیقت همینه و من واقعا لاغری ذهنم رو درک کردم . 

      خدایا این درک رو  به همه بده تا ببینند چقدر راحت میشه هم در ذهن هم در جسم لاغر شد .

      خدایا شکرت 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم
      1402/02/18 12:12
      مدت عضویت: 544 روز
      امتیاز کاربر: 4810 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 830 کلمه

                 “ به نام خداوند یگانه و مهربان ”

      درود به همگی ؛

      گام نود و چهارم : آرزوی لاغری شما محقق می شود.

      خدای مهربان و عزیزم ،سپاس گزار محبت و توجه تو هستم و از تو ممنونم که مرا یاری دادی تا امروز ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ بتوانم گام نود و چهارم را بر دارم، خدایا شکرت.

      همه ی ما افراد چاق و دارای اضافه وزن یکی از مهم ترین آرزوهایمان این است که متناسب و لاغر شویم تا هر چه بیشتر از خود و زندگی خود لذت ببریم. بارها و بارها از طریق رژیم گرفتن های مختلف ، ورزش کردن های زیاد و سخت ، خوردن انواع دمنوش ها و داروهای گیاهی و … اقدام به لاغری کرده ایم و شاید هم نتیجه گرفته ایم اما در مدت کوتاهی دوباره به وزن قبلی برگشته ایم و گاهی بیشتر از قبل و این باعث نا امیدی و نگرانی بیشتر ما از چاق تر شدن می شد و ما چاق تر و چاق تر می شدیم .خود من در همین حال و احوال بودم و دیگر بی خیال لاغری شده بودم و در درونم همیشه این احساس را داشتم که راه و روش بهتر و ساده تری برای کاهش وزن وجود دارد اما آن را نمی شناختم .بارها از خداوند می خواستم که من به طریقی راحت و آسان بتوانم متناسب و لاغر شوم تا بالاخره خداوند من را به این روش و مسیر لذت بخش هدایت کرد .زمانی که متوجه شدم خود استاد عطار روشن با روشی غیر از روش های معمول مقدار وزن قابل توجهی کم کرده اند و همچنان در تناسب به سر می برند بسیار خوشحال و امیدوار شدم و مطمئن شدم که روش و مسیری را که می خواستم از طریق آن راحت و آسان لاغر شوم را به لطف خدای مهربانم پیدا کرده ام .چندین ماه است که من در مسیر هستم و تغییرات خوبی داشته ام از لحاظ روحی و نگرشی ، دیگر مانند سابق رنج چاقی را حمل نمی کنم، با تنفر و انزجار از چاقی روح خود را اذیت نمی کنم ، از خوردن نمی ترسم ، دم به دقیقه خود را وزن نمی کنم ،نگران چاق تر شدن نیستم ، چاق تر نشده ام ، از خودم بسیار راضی و خشنود تر هستم ، زیبایی های زندگی را بیشتر لمس می کنم ، اخبار نگران کننده و تلخ را دنبال نمی کنم ، در آرامشی عجیب و زیبا به سر می برم ، با شرایط فعلی خود در صلح هستم و آن را پذیرفته ام که به دست خودم به وجود آمده است ، مسئولیت صد در صد لاغری خود را نیز پذیرفته ام ، از خوردن لذت می برم و نقطه ی گرسنگی و سیری خود را به خوبی درک می کنم ولی گاهی از نقطه ی سیری رد می شوم ولی من باز ادامه می دهم تا جایی که به طور ناخودآگاه من دقیقا مانند یک فرد متناسب و لاغر رفتار کنم و به تناسب اندام دلخواهم برسم .گاهی از اینکه از نظر جسمی تغییر چندانی نکرده ام مقداری نا امید می شوم اما اجازه نمیدهم که این حس ادامه پیدا کند چون من به این روش و مسیر ایمان دارم و مطمئنم که از آن نتیجه ی خوبی می گیرم و به راه خود همچنان با شور و شوق ادامه می دهم چرا که تناسب و لاغری حق طبیعی من است و من توانایی لاغر شدن را دارم و تناسب و لاغری چیزی جدا از من نیست و من آن را در وجودم دارم و دوباره آن را تجربه خواهم کرد.

      همه ی ما انسان ها از اینکه ثروت بیشتر ، خانه ی بزرگتر ، عشق و محبت فراوان تر ، ماشین لوکس تر ،زیبایی بیشتر، امکانات رفاهی بیشتر و بهتر ، فرزندان موفق تر و خیلی چیزهای دیگر را در جهت رشد و گسترش آن داشته باشیم ، را خواهانیم و علاقه داریم اما تنها چیزی که هر چه کمتر باشد بیشتر خوشحال می شویم سایز و وزن ماست که در نتیجه ی آن لباس های ما مانند مانتو ، شلوار ، پیراهن ، بلوز و … برای ما گشاد می شود و ناچار به تنگ کردن آنها هستیم و در بعضی مواقع نیاز به خرید جدید با سایز جدید هستیم و چه لذت بخش و زیباست .مطمئنا من هم به زودی این تجربه ی شیرین و لذت بخش را تجربه خواهم کرد چون در حال یادگیری لاغری با ذهن هستم و در مسیر زیبا و لذت بخش آن قدم به قدم پیش میروم و ادامه می دهم و چه بخواهم و چه نخواهم متناسب و لاغر می شوم و در آن صورت من هم باید لباس های جدید با سایز و اندازه ی جدید خریداری کنم و از اندامی که خودم برای خودم خلق کرده ام نهایت لذت را خواهم برد .این آرزوی لذت بخش و شیرین را که ایمان دارم که به حقیقت می پیوندد را هم برای شما دوستان هم مسیر و هم برای شخص خودم از خدای مهربانم می خواهم که هر چه زودتر محقق شود ، الهی آمین .

      “ یا حق ”

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1402/01/15 15:20
      مدت عضویت: 469 روز
      امتیاز کاربر: 51060 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 545 کلمه

            سلام براستاد وهمسیران این سایت فرم دهنده زیبایی جسم تراشکاری جسم به وسیله ذهن من از یی مجسمه که درحال تررش خود هست اول بار که دیدم دوست داشتم ولی امروز میکم ای گاش سازنده ابن تصویر یا مجسمه میتونست ذهن تراش بده تا جسم اون که مرحله اخر هست 

      من تو سن ۱۸ سالی کم کردن وزن خوبی داشتم اون زمان توآریشگاه دوره میدیم برای یاد گیری این هنر زیبا .

      یی بار  مسئول آریشگاه به من گفت خوب تراش خوردی ما اینجا تو هم ارایشگر کردیم وهم لاغر حالاکه امروز داشتم به این فایل فکر میگردم مدتهابود که اصلا یاد این جمله نبودم چون اون روز کیفی وحال خوشی با توصیف ایشون در من بوجود امد  من  دوباره به اون وزن میرسم انقدر یقیین واطمیان درخود قویی هست که اصلا به اندازه سر سوزن نه شک ونه تردید ندارم همش یقین ویقین وعشق وعلاقه هست روزیی که من به سایت هدایت شدم اصلا فکرشو نمیکردم تو فایلهای  اخر این گونه فکرم ورحم واندیشه ام تغییر کنه من پله به پله بالا امد اموختم ویاد گرفتم تازه درهایی این مسیر به رو باز شده حالا حالا من باید  یاد بگیرم تلافی چاقی رو بالاغرشدن بگیرم من سایز کم میکنم لباسهای که دوسشون دارم باهشون خاطره دارم رو می دم به  دخترم تنگ کنه ولی بیقه رو حتما بی شک دور میریزم 

      من با چاقی که دارم ولی از رنگ تیره به شدت بدم میاد با ابن چاقی رنگهای شادی می پوشم ابی اسمان صورتی گلبهی بنفش سبز روشن  سفید  قرمز چون دوست دارم رنگ روشن به ادم حس بهتری میده پس لاغر بشم این رنگهارو بیشتر میکنم 

      فعلا چون میخوام لباس جدید نگیرم ومنتظرمیشینم تابازم وزنم بیاد پایین وارارم ارام انجامشو ببینم اتا اون زمان خودم شلورها مو تنک کردم روز اول که تنک کردم به سختی پوشیدم احساس تنکی زیادی داشتم ولی امروز گشاد شدن از تنم میفتن بازم باید تنکشون کنم حس شما رو درک میکنم برای کل کسانی که وارد میشن ارزو میکنم همه  لباسوتن به تنتو زاربزنه اره زاربزنه که دیگه نتونید بپوشید دورش بدازید 

      اونوفت برید خیابون بگردید شاید نه چرا بگرید اولین فروشگاه هر چی چشتنون گرفت بخرید گشتن مال زمان چاقی بود دیگه گشتن نداریم هر جا بریم لباسی دوست داشته باشیم دیگه این سوال ازردنده نمپرسیم 

                             ( سایز بزرگ دارید )

      وای چه زیبا از این قشنگتر هم میشه باره با ابن سوال وجواب ازردنده  روبرو شدم از این بزرکتر دیگه نداریم نمی دوزن خدا رو شکر از زمانی که دختر م خیاطی یاد گرفت این سوال وجواب دیگه ندارم 

      من لاغر میشم لاغر شدن اسانترین کاردنیاست بار اول که این جمله توجه من به خودش جلب کرد ولی امروز دارم دوباره وباره با خودم تگرار میکنم اری اسونتیرن کار دنیاست من تو این مرحله بارها با رها با خودم جنگیدم باورهام اشتباه همو تو ذهن از بین بردم من بیمار ی چاقی رو تو ذهنم جا گذاشتم ازجسمم جا میزارم دیگه دنبالخودم نمی گشم بزاه جابمونه تو بابت چاقی خیلی غذاب گشیدی خقته که باقی مانده عمرتو دیگه نداشته باششی تو لایقت لا غریی رو داری تو میتونی زندگی بهتری داشته باشی سعی کن دیگه برگشت نداشته باشی به خودت قول بده به غذابهی که گشیده پایان میدی 

      ودیگه تکرارنمیکنی امین یا رب العالمین 

      خداوند پشت پناهتون یاحق حق نگه دارتون

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ملکه عشق
      1400/11/23 20:58
      مدت عضویت: 1236 روز
      امتیاز کاربر: 10303 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 921 کلمه

      سلام و درود دوستان جان 

      آرزوی لاغری شما محقق می شود !…

      محو داستان چاقی استاد شده بودم انگار سریال می دیدم و فکر می کردم که وقتی ایشون بعد از عقد چاق شدند خودشون چه حسی داشتند !؟؟حتما احساس گناه و عذاب وجدان شاید هم حس ناتوانی و اما خانواده همسرشون و خانمشون چه احساسی داشتند ؟!و سرزنشها از کی شروع شد !؟و ۱۵سال زمان زیادی بوده که هرروز و هرلحظه با این وزن بالا تحت فشار روحی.  روانی از طرف خودت و دیگران باشی ….

      اما سرانجام کار عالی شد به لطف خداوند.

      داستان چاقی هر کدوم از ما یک سریاله خودش و عجیب !…چون یه جورایی تداعی کننده مسائل چاقی خودمون هست .دقیقا منم از زمان عقد تا زمان عروسیم که کمتر از یکسال بود چاقتر شده بودم و یادمه از یکماه قبل عروسی صبح ها می رفتم کوهنوردی و رژیم سخت و چون ذوق لباس عروس داشتم با عشق این سختی را تحمل می کردم البته خیلی بهتر شدم ۶۸کیلو اما وزن مورد نظرم حدود ۶۰کیلو بود بالاخره مراسم عروسی هم طی شد و من در حدود دوماه بعد از عروسی وزنم به ۷۴رسید و …هروز بیشتر عصبی می شدم لباسهایم  هم تنگتر و سعی داشتم خودم را از دید مخفی تر کنم … وارد شدن به یک زندگی و البته تماااام باورهای غلط ثروت و روابط و سلامتی و تفریح و …باعث شد به سرعت افسردگی بگیرم و بعد دلیل مزخرف چاقی داروهم اضافه شد و بعد از مدتی در نهایت رژیم سختی گرفتم و این روند طی سالها ادامه داشت تا به مسیر درست لاغری با ذهن هدایت شدم با ورودم به سایت و همراه شدن با مسیر صدگام تحولی بزرگ در من رخ داد و حدود ۱۰کیلو از وزنم افتاد و من اینبار نسبت به قبل مطمئن تر بودم لباسهای گشاد قبل و قبلترش برای بارداریم بود را اهدا کردم و عشقم بود برم خرید و لباسهای جدید بخرم نزدیکانم بهم می گفتند چقدر جمع.و جور شدی و شکمت صاف شده و من ذوق می کردم چقدر خودم را در آینه میدیم و احساسم نسبت به خودم خوب شده بود و من چون خودم خیاطی بلد بودم تند تند همه لباسهامو اضافه درزهاشو میچیدم و با خوشی دور می انداختم .اما سالهای قبل که بارژیم لاغر می شدم نمی چیدم چون منتظر بودم باز چاق بشم حتی لباسهای بارداری را نگه داشته بودم تویک چمدون می گفتم اگر چاق شدم دوباره نخوام لباس راحتی و خواب بخرم 🥵

      این کاملا درسته که در زمینه پول و مادیات ما همیشه گسترده شدن را طلب می کنیم ولی برای یک فرد چاق افتادن اضافه وزنش خیلی لذت بخشه کوچیک شدن و کم شدن سایز و وزن 😍

      البته ناگفته نماند که استاد طی سالهای بسیاری هربار مسیر لاغری را پاکسازی کردند و علامت گذاری کردند که فردی مسیر اشتباه را نرود .شاید ایشون خودشون خیلی آزمون و خطا داشتند ولی هر چه زمان می گذره راه آسونتر و لذت بخش تر میشه و شناخت و درک ما نسبت به فایلهای آموزشی بیشتر میشه .

      یک موضوع دیگه که در نوشته ها نظرمو جلب کرد این بود که تتیجه ظاهر شد در صورتی که فقط چاقی متوقف شده بود یعنی احساس ما از لاغری فرکانسی در تصویر ذهن خودمون و اطرافیانمون ایجاد می کنه که لاغری میبینیم ولی واقعیت اینه که هنوز لاغر نشدیم و فقط چاقی متوقف شده و این اولین نشونه لاغر شدنه …یک کم عمیقه باور من زندگیمو میسازه باور من ویترین شخصیتی منو به جهان بیرون عرضه می کنه و …اطمینان به اینکه لاغر میشم و لاغر میمونم چون به شناختی در مورد چاق شدنم رسیدم که باور کنم با آموزش و یادگیری و استمرار لاغر ی ماندگار دارم باعث میشه ۱۲سانت از کمربندم بچینم یا کناره های لباس را بچینمو درز بگیرم یا با اطمینان برم خرید لباس سایز کوچکتر و چقدر این دعاااا برای افراد چاق لذت بخشه دل همه قنج میره الهی لباسهات از گشادی تو تنت زار بزنند الهی لباسهای گشادت را بریزیشون دور و جدید با سایز کوچیکتر و رنگ و سایز مورد علاقت بخری .

      خرید مخصوصا لباس خیلی احساس خوبی به آدم میده چون نزدیکترین چیز به پوست بدنمون لباسمون هست که حسش می کنیم پس خیلی مهمه لباسی بپوشیم که دوسش داشته باشیم و وقتی تو جایگاه طبیعیت با حق الهیت و طبیعت هماهنگ باشی آرامش خاصی پیدا می کنی آزادی و سبکی روح آدمو نوازش می کنه و باز میخوای بیشتر تجربه کنی همه افرادی که با امید ادامه مسیر می دهند بارها و مرحله به مرحله این تجربه دورانداختن لباس و خرید دوباره را پیدا می کنند و جالبه هربار از انتخاب خود متعجب می شوند چون انقدرشخصیتشون هم تغییر کرده که دیگه علاقه ای به انتخاب لباسهای به وقت اضافه وزنشون ندارند خب ممکنه شما بگید برلی افراد چاق لباس شادو خوشگل نیست ولی من میگم چاقی لباس انتخاب نمی کنه شخصیت چاق ما همون که اعتماد به نفس نداره همون که بارها خودشو تخریب کرده همونی که از خودش متنفره همونی که محتاج تأیید و محبت دیگران شده همون که پر از خشم لباس انتخاب می کنه ولی در سایت تناسب فکری ما شخصیت سازی می کنیم میانه رو میشیم ادب به خود می آموزیم و این حال خوب و پذیرش و صلح ما باعث انتخاب جدید ما در خوردن و پوشیدن و صحبت کردن با دیگران یا نوع تفریح و سرگرمی ما میشه و فوق العاده است به امید اینکه انقدر سرزمین لاغر ها گسترده و جهانی بشه که دیگه لباس سایز بزرگ و گشاد و تیره تولید نشه و همه در حالت طبیعی خودشون غرق سلامتی و شادی باشند.

      دوستان متعهد و متناسب عالی و شادمان باشید 🍃🌸

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/09/06 18:29
      مدت عضویت: 1657 روز
      امتیاز کاربر: 28251 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,607 کلمه

      سلام خدمت استاد گرامی و ارجمند  و دوستان  در مسیر  و پر انرژیم 

      واقعا همینطور هست ما همیشه از زیاد شدن  خیلی چیزها لذت میبریم مثلا متراژ خونه هامون بزرگتر بشه  خوشحال میشیم و یا حساب بانکیمون بیشتر بشه و یا بزرگ شدن فرزندانمان رو ببینیم خوشخال میشیم  و یا هر چیز دیگه ای در زندگیمون  گسترش و بزرگ شدنش خیلی لذت بخش هست مثلا شغلت گسترش پیدا کنه خیلی لذت بخش هست اما تنها یک چیز هست که به صورت معکوس و برعکسش خیلی قشتنگه اونم کم شدن وزن و سایز هست که واقعا هرچقدر  این دو کمتر بشن ما خوشحالتر میشیم  من یادم میاد وقتی که تازه وارد سایت شده بودم یه ریزش،وزن و سایز خوب و عالی  داشتم که خیلی لذت بردم یک دفعه تونستم لباسهای دوران تناسبم رو دوباره  بپوشم و دیگه در اونها احساس فشار و  تنگ بودن  و چسبان بودن نمیکردم حس ازادی در لباسهام داشتم  کمر شلوارهام بسیار آزاد شدن حتی یادم میاد دستبندم و انگشترم در دستم  خیلی آزادتر شدن حتی ساعت مچیم کلی برام آزادتر شد و چقدر لذت بردم و من زمانی که با بودن   در سایت لاغر تر شدم چون میدونستم همیشگی هست و بدون بازگشت کلی مانتوهای  رنگ شاد و عالی خریدم کلی خرید زمستانه ی عالی از پالتو تا بوت کردم و کلی لباس خانگی  خرید کردم که به راحتی هر چیزی رو انتخاب میکردم برمیداشتم و  سایزم میشد و  من تونستم در کمترین زمان کلی خریدهای عالی داشته باشم و چقدر راحت تر کفش گیرم میومد و  من خیلی کفشهای عالی خرید کردم و حسابی لدت بردم که هنوزم اون  تجربه ی لذت تناسب با راحتی و اسانی  با من  همراه هست و بارها میگم این لذتی که من در کم شدن سایز  و وزنم  یه هویی تجربه کردم فوق العاده عالی بود حالا به قول استاد بقیه چیزها مثل سفر و تفریح و گشت و گذار و دورهمی زیادش خوبه ولی این یکی لذت که در بالا گفتم هرچی کمتر بشه بهتر هست یادم میاد بارها اطرافیان میگفتن فلانی انگار جمع تر شدی و من بسیار خوشحال میشدم که راهم درسته  .

      و امیدوارم همیشه در حال لذت بردن از این تجربه ها باشم که  تمام مانتو و لباسها و شلوارها و … برام گشاد بشن و به تنم زار بزن و من برم از دوباره لباس جدید بخرم وای چقدر مزه میده چقدر از دوباره همه چیز برام  جدید  و نو میشه واقعا لذت بخش هست و از خدا میخوام یک بار دیگه تجربه کنم که وزنم و سایزم  دوباره کلی کمتر بشه و من کلی وزنهای الکی رو بندازم دور و اینقدر  وزن از خودم جدا کنم تا به سایز ۳۸ و مدیوم برسم و هر جا برای خرید  برم فروشنده بگه خانم سایز مانکن بردار این سایز  برات گشاد میشه  ها وای خدای من چقدر لذت بخش هست که  به این جا برسم که فروشنده بگه خانم این مدل لباس که انتخاب کردی مخصوص خانمهای لاغر اندام هست خیلی به شما میاد قطعا همین مدل رو بر دارین چون داخل تن شما زیبا میشه .من مطعنم به این خواستم میرسم چون خداوند من رو به این مسیر هدایت کرده پس به  من توانایی رسیدن به این خواسته  رو هم  داده  پس  من به زودی خیلی راحت در وزن دلخواهم  برای همیشه قرار میگیرم و این حق خود من هست که دوباره وارد این وزن ۵۹ کیلو بشم همانطور که در گذشته اگر کسی به من میگفت تا چند سال دیگه تو اینقدر راحت و با آزادی در وزن  نرمالی  قرار میگیری من باورم نمیشد چون  اون موقع خودم در وضع بسیار بدی بودم که هیچی نمیخوردم و وزنم مرتب داشت بالا میرفت و این شرایط الانم که در اون هستم برای من یک رویا بود که الان خدا رو شکر  دارمش و بهش رسیدم پس به وزن دلخواهم که ۵۹ کیلو هست  بازم به زودی میرسم و چیز سختی نیست و برای من جالبه که در کنار خودم دخترم هم  همین روند رو داره طی میکنه هر چیزی و لباسی که   از گذشته  خودش داره همه براش   گشاد هستن و کلی خرید جدید مطابق با اندام جدیدش  کرده و خیلی هم جالبه همزمان با ورود من به سایت و همزمان با شیوع این بیماری که مدارس تعطیل شدن این اتفاق برای دخترم افتاد و میبینم که هر عکسی از گذشته ی خودش  داره تقریبا دو برابر الانش هست و حسابی پر و تپل هست و این تپلیش در گذشته فقط به خاطر  دخالت کردن  من در خوردنش بوده    و اجبار کردن ایشون در خوردن هر وعده ی غذایی   بوده اما  از یه جایی به بعد به خاطر اموزشهاسی که دیدم  فرزندانم و همسرم رو در خوردن رها کنم و همین   باعث،شد دخترم خیلی راحت بدون حتی یک ذره  رژیم و ورزش خاصی بدون کوچکترین فعالیتی که حتی یک پیاده روی ساده باشه  تازه از همیشه کم تحرک شدن به خاطر بازنبودن مدارس و اما دخترم تونست راحت  به وزن بسیار زیبا و لاغری برسه ایشون هر چی بخواد در هر زمانی میخوره و لی اصلا پرخوری نمیکنه اصلا افکار چاق کننده مثل گدشته ی خودم اصلا باورهای علط نداره ، نداره و  اصلا هیچ وقت دخترم   به دنبال لاعری و راه های اون نبوده و چیزی در این مورد نمیدونه و ….. فقط  اتوماتیک به این نیاز بدنش،جواب میده و بسیا  عالی لاغر شده تا حایی که دیروز به خاطر بازگشایی مدارس گفت خوبه مانتو ی مدرسه ام رو امتحان کنم ببینم  در تنم چطور هست  و واقعا میدیدم که بسیار ازادتر شده هم شلوار و هم مانتو تا زه میگفت مامان زیرش لباس کاموایی دارم که اینطورم یعنی بسیار عالی ایشون وزن کم کرده فقط به خاطر اینکه من که مادر ایشون باشم دارم لاغری رو آموزش میبینم پس  خواه ناخواه این اموزشها  روی رفتارم و روابطم با خانوادم تاثیر گذاشته و هنوزم میزاره  و دیگه به هیچ کس اصرار به خوردن ندارم حتی اگر یک لقمه  از غدای بچه هام و یا همسرم بمونه نمیگم بخورین ولی هنوزم به بچهام برای خوردن میوه و یه لیوان شیر در صبح یاد اور میشم و نمیتونم این دو رو بیخیال بشم حالا زور نمیگم ولی تا جایی که بشه سعی میکنم یاد اوریشون کنم و بهشون بدم  یا براشون ،اب میوه (چون خود میوه رو نمیخورن)  درست کنم و بدم  چون خودشون فراموش میکنن که امیدوارم  بازم رهاتر بشم و ولی تا اینجا هم کلی پیشرفت داشتم خود من دیروز چون هوا خوب بود با یکی از  خواهرام که یه مقدار تپل تر  هست بیرون رفتم و در فضا سبزی بودم که من به قصد هوا خوری و دیدن مناظر  و  حالا ناهاار خودن در اون فصا  بیرون میرم و اما ایشون چنان مثل گذشته ی خودم فقط  در فکر خوردن بودن تازه اگر میگفتم جا  ندارم میگفت این حرفها چیه و من رو وادار به خوردن میکرد و تمام حرفهاش در مورد چاقی و چطور خوردن و … بود تازه ته حرفهاشم  همش می   گفت میخوام از شنبه رژیم بگیرم که واقعا برام تداعی گذشته شد و در دلم خندم گرفت  ولی  من آگاه بودم  که نباید مثل ایشون رفتار کنم و به جز یک فتار بر سر سفره  دیگه خطا نداشتم و عالی عمل کردم و نزاشتم مواد خوراکی برای من تصمیم بگیرن که من الان چه بخورم و به چه مقدار بخورم و انصافا کلی از اونها رو پس میزدم و نخوردم و اما ایشون به دنبال تنوع مواد غدایی بود و میخورد حالا هم نیشنی با ایشون هم  بی تاثیر هم نبود اما خدا رو شکر سریع به خودم اومدم و سعی کردم به آموزشها عمل کنم فقط کسی نباشم که حرف بزنم تا جایی که همون پفک نمکی مینو  که دوستش دارم  بود  و اونها مشفعول به خوردن شدن  اما من گفتم اصلا جا ندارم و حتی یک دونه نخوردم و رفتم قدم زدم و یا میوه بود و بیسکوییت بود من نخوردم فقط موقع ناهار که سیر بودم علاوه بر نیازم چند لقمه اصافه تر خوردم که اونم به   خاطر دیدن ساندویچ سوسیس و اصرار خواهرم  بود  ولی همین کارم در حد دو سه  لقمه خوردن بود و هنوز کلی مواد خوراکی  بود اما من نخوردم چون سه لقمه رو هم که خوردم زیاد بود برای من و دیگه بعد با چایی خرما و بیسکوییت بود نخوردم میوه بود نخوردم  پفک نمکی مینو بود نخوردم نا گفته نماند قبل از ناهار دو مشت پر پفک از نوع دیگه خورده بودم ولی خوب حسم خوب بود و فشار شکمی نداشتم ولی بعد ناهار هیچی  دیگه نتونستم بخورم  حتی شلغم بود من سه برش،کوچیک بردم و دیگه گفتم نمیخوام و نخوردم و خلاصه  دیروز که اومدم خونه گفتم خوب بودم چون در مسیر استمرار دارم و اگر هنوزم ادامه بدم بازم بهتر میشم و اما منفی باف همش میگه چون تو داری چندین روز پفک میخوری پس قطعا  چاق میشی ولی من خندم میگیره به این حرف و اصلا با اموزشها این حرف جور در نمیاد خوب بخورم مگر برای بدن من مهم هست که چی میخورم فقط باید به اندازه بخورم خوب دختر متناسب خودم هر وقت من خوردم اونم خورده و بارها به ذهنم میگم اگر من با همین مقدار پفکها قرار  جاق  بشم پس دختر من هم باید چاق بشه ولی اینطور نیست این حرفها نیستن همانطوز که ایشون  هر چی بخواد به اندازه نیازش میخوره و روز به روز متناسبتر میشه منم روز به روز متناسب تر میشم چون دارم عالی عمل میکنم .

      اتفاقا این رو هم بگم همین دو هفته پیش من یک شلوار لی میخواستم بخرم که خانم فروشنده گفتن   این شلوار همین یه دونه هست فکر کنم سایز شما نشه چون کشی هم نبود و من رفتم داخل پرو امتحان کردم و دیدم شد خیلی خوشحال شدم و گفتم ببین من چقدر عالی دارم به سمت تناسب حرکت میکنم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 19 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار saberizahra80
      1400/07/08 08:56
      مدت عضویت: 1608 روز
      امتیاز کاربر: 3426 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 486 کلمه

      سلام🙂

      استاد چه آرزوی خوبی…

      چه دعای خیری

      واقعا لذت بخشه کم شدن سایز

      واقعا وقتی لباسی رو میپوشی که قبلا برات تنگ بوده ولی الان توش کاملا زیبا به نظر میرسی خیلی لذت بخشه

      دیگه گشاد شدن و درز گرفتن ومخصوصا بخشیدن لباست به خاطر گشاد بودنش و خرید لباسهای جدید با رنگهای شاد و متنوع چقدر کیف داره واقعا خداست…

      بهترین دعا برای چاقها همینه انشالا هممون به این مرحله برسیم که هر سایز لباسها رو کم کنیم 

      قبلنا چاق شدن به معنی سر کیف شدن بود به معنی سلامتی و قوی شدن بودن به معنی این بود که اون آدم در شرایط مالی خوبی هست که میتونه غذاهای عالی بخوره و چاق و فربه بشه و اگه کسی لاغر بود یه جورایی همه براش دل میسوزوندن که بیچاره چقدر ضعیفه جون نداره غذا از گلوش پایین نمیره حتما مریضه و…‌

      حتی توی کتاب سینوهه که پزشک فرعون بوده قشنگ چاقی و فربگی بخصوص چاقی شکمی نشونه ثروتمند بودن معرفی شده و لاغری و چسبیدن شکم به کمر معادل فقر و نداری معرفی شده ببینید چه باورهای ریشه داری ما داریم درباره مزایای چاقی و همین ها نسل به نسل به ما منتقل شده و حتی در کشورهاو فرهنگهای مختلف هم تفاوت چندانی نداره برای همین میبینیم اینقدر چاقی در کل دنیا گسترده شده

      همین چند سال قبل سایز لباس در مغازه ها فقط سایزهای پایین بود نهایتا تا ۴۶ ۴۸ ولی الان سایزهای خیلی بالاتر رو هم در همه فروشگاهها میتونی پیدا کنی یا حتی مغازه هایی چند ساله بوجود اومدن که فقط سایزهای بزرگ رو دارن و تیشرت و شلوار جین و…رو برای سایزهای خیلی بزرگ میارن

      ولی الان با گسترش چاقی حتی در سنهای پایین تر و واضح شدن عوارض چاقی اتفاقا همه یه جورایی از چاقی متنفرن و همش دنبال راه حلی برای سری لاغر شدن میگردن که دیگه جزئ آدمهای چاق دسته بندی نشن 

      قبلا تپل بودن یه بار عاطفی مثبت داشت به معنی دوست داشتنی بودن و با نمک بودن و بی خیال بودن

      ولی الان حتی اصطلاح تپل هم حال به هم زن شده چون همون چاق هست فقط کلمه اش عوض شده که از بار منفی کلمه کم کنه…

      از بس که هرجا میری حرف از چاقی و عوارضش هست یا ملت همواره در حال نقد و بررسی انواع رژیمهای با اسامی مختلف هستن یا پای صحبت هر دکتری میشینی و از علت بیماریها که میگه یکیش حتما چاقی و اضافه وزن هست دیگه دلمون نمیخواد توی هیچ جمع و مجلس و دورهمی شرکت کنیم چون تمام خاطرات تلخی که داریم برامون مرور میشه و چون هنوز هم در وضعیت چاقی هستیم و اعتماد به نفس هنوز پایینه تمام اون حرف و حدیثا رو به خودمون ربط میدیم و معذب تر میشیم و حال و احساسمون بدتر میشه..

      انشالا روز به روز  به هدفمون که لاغری هست نزدیکتر بشیم و با ترمیم روحیه و امیدمون با اعتماد به نفس خیلی بیشتری در مجالس شرکت کنیم و دیگه هیچ حرف و حدیثی رو درباره چاقی و چاقتر شدن به خودمون نچسبونیم🙂

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faridehhasani5455
      1400/03/24 14:59
      مدت عضویت: 1624 روز
      امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,210 کلمه

      گام ۹۴

       سلام وقت بخیر

      آرزوی لاغری شما محقق میشود😊

      لاغر شدن و لاغر موندن آرزوی همه افراد چاقه ، هیچ کس دوست نداره بین یه عالمه چربی پنهان بشه ، انگار اون چربی های اضافه احساس خفگی بهم میدن😖 دلم یه جسم فلت  صاف زیبا میخواد مثل همه آدم ها که جزء بدیهیاته واسشون ، برای ما لاغری یک رویا و خاطره بود ، آرزویی که سالها منتظرش بودیم و هر وقت که مجدد چاق شدیم حالمون بد شد ،ناامید شدیم و باور کردیم که ما ناتوانیم ،ما حتی نمیتونیم جسم نرمالی داشته باشیم و تمام اون احساسات ناراحت کننده همراه ما بود و در بقیه جنبه های زندگی اذیتمون میکرد ،انقدر رنج برده بودیم که لاغر شدن جزء اولین آرزوهای  ما بود ،در واقع الان هم در تلاشیم که به همون خواستمون برسیم 

      یکی از قشنگترین حس ها برای من ،کوچیک شدن سایزمه ،دلم سایز مدیوم میخواد ،حسم خوب میشه ،اندازه لباسم کوچولو میشه ، خودم جمع و جور تر میشم 😊 لذت بخشه 😊 صورت جوون تر میشه ، انگار انرژی مضاعفی بدست میاری ، دوست داری پرواز کنی ،حس سبکی داری از خارج شدن اونهمه چربی ،حس سلامتی داری، انگار نفست باز میشه ،تحرکت عالیتر میشه ،نگاهت به خودت بهتر میشه ،عشق ورزیت به خودت و دیگران بیشتر میشه ، آرامشی که داری به خودت و دیگران منتقل میشه ، اعتمادبنفس بالات باعث میشه تو جنبه های دیگه زندگی هم موفقتر بشی ، همه بیشتر دوستت خواهند داشت ،کلاس میری تو آینه به خودت نگاه میکنی لذت میبری به خودت افتخار میکنی که تونستی از کجا به کجا برسی ، زندگی راحتری داری ، هر چی دلت میخواد با حس خوب میخوری ، شادابتری ، حس رضایتمندی از خودت باعث میشه در موقعیت های با کیفیتری قرار بگیری ، در محل کار با همکارات بهتر عمل میکنی ،عزت نفست قوی میشه ،خویشتن پذیری بیشتری خواهی داشت ، خودتو بیشتر میپسندی ، تو جمع پر قدرت ظاهر میشی ، در کل حالت خوبه یه کلام😁همین الان که دارم مینویسم صورتم خوشحال میشه 😄 خانوادت ازت راضی ترن ،حس آرامش دارن که تو متناسب شدی و نگرانت نیستن ، بچه هات بهت افتخار میکنن ، خلاصه خیلی لذت بخشه کودک درون قشنگم وقتی که من سایزم ۳۸ بشه ، اینهمه شادی میاد سراغمون ،دیگه خود دانی 🙃

      این تنگ شدن لباس ها ،یکی از کابوس های من بود ، دوست دارم لباسام مدام گشاد بشن و خوشحال بشم و لذت ببرم😇

      اینکه استاد بعد از ازدواج مدام مهمونی میرفتن ، غذاها متنوع بوده ،استاد هم که مدتی در رژیم و خوردن سبزیجات بودن ، ولع غذاهای خوشرنگ هم داشتن ،رفتار غذایی تغییر کرده ولی محتویات ذهنی همون فرمول های چاق کننده بوده ، چونکه در ذهن استاد خوردن =چاق شدن بوده ، وقتی از ورزش دور شدن و رژیم هم رها کردن ،جسم برگشته به ریتم قبلی خودش که الان غذای متنوع و خوشمزه خوردی ؟ ورزشم نمیکنی ؟ پس برو که چاقتر بشی ، این کاریه که ذهن با همه افراد چاق انجام میده و هر کسیو برمیگردونه رو تنظیم ترموستات قبلی خودش 

      همه ما به کرات رژیم گرفتیم ، ورزش کردیم، قرص و دمنوش خوردیم ،عمل کردیم وووووو  هیچ کدومش جواب قطعی نداد چونکه ما در حال ساخت بیرون بودیم ولی مشگل در درون بود،  ما سالها در جای اشتباه دنبال لاغری گشتیم ،مثل وقتیه که چیزی از ما در منزلمون گم بشه و ما بریم کوچه مونو بگردیم ،باید تو منزلمون بگردیم و پیداش کنیم ،انگار  ذهن چاق ما سالها زیر پتو  قایم بوده و الان پتو رو انداختیم کنار و داریم میبینیمش ، تازه متوجه شدیم که اون تمام مدت داشته کار و برنامه خودشو پیاده میکرده ،خب حق هم داشته ،این برنامه رو خودمون بهش دادیم ناآگاهانه ، اونهم فقط اجرا کننده بوده ، دستور تناسب هم که بهش تزریق کنی ،نتیجه متناسب بودن میشه ، که الان خدارو شکر در حال برنامه نویسی جدیدمون بهش هستیم و میدونیم که برنامه ها که کامل و سفت و محکم شد ،اونهم قویتر مارو میبره بسمت متناسب بودن همونجوری که بسمت چاقی برد 

      تجربه لاغر شدن های ۳۰ کیلویی زیاد داشتم ، چندین بار خیلی عالی لاغر شدم ولی موندگار نبوده ، از ۱۸ سالگی تا الان چندین بار لاغر و چاق شدم که پایین ترین وزنی که بدست آوردم و بسیار لذت بخش بود ولی پر بودم از ترس برگشت ،۶۷ کیلو بودم و بیشترین وزنم ۹۸ کیلو زمان زایمانم بودم و بقیه اضافه وزن هام تا ۹۵ کیلو رسیدم و ذهنم بهم آلارم شدید داده 

      استاد واقعا کار سختی بوده براتون ، بدون لیدر ،بدون تمرین ،مطمئن نبودید که  آیا لاغر میشید  یا نه ، تنها بودید ،کسی حرفتونو باور نمیکرده ووووو  ولی بهتون تبریک میگم ،شاهکار کردید ،مگه چند نفر از آدم های روی کره زمین به ذهنشون رسیده که بتونن با ذهنشون لاغر بشن ؟ و چند نفرشون خودشون این راهو کشف کردن و مدرس شدن ؟ فکر نمیکنم تعدادشون زیاد باشه ،پس شما ناجی خودتون و هزاران انسانی هستید که میتونن از لاغر شدنشون لذت ببرن 

      زیاد شدن بیشتر چیزها لذت بخشه ، بقول استاد پول،سرمایه،خونه،باغ،ماشین ووووو ولی در سایز لباسها ،کوچیک شدنش خیلی حال و هوای خوبیه  وقتی شلوارتو میپوشی و متوجه میشی گشادت شده ،مانتوت گشاد شده 😇 عجب تجربه خوبیه که کمربندت انقدر برات بزرگ بشه  ، تبریک میگم استاد ،لذت ببرید 😊 

      چه آرزوی زیبایی ،الهی تمام لباس هامون برامون گشاد بشن ،همشونو ببخشیم بریم لباس های جدید بخریم ☺

      منکه عالی هدایت شدم به این سایت ،انقدر زیبا و شگفت انگیز و خوشحالم که یک روزی تصمیم گرفتم و اعتماد کردم و در حال لذت بردن از زندگیم هستم و لباس هام بجای تنگ شدن ،گشاد میشن😊

      واقعا که حق الهی ماست که لاغر باشیم ولی تعریف هاییکه به ما گفتند دقیقا برعکسه ،به ما گفتن حق ما چاق بودنه  چونکه خلقت ما چاقیه ، ژنتیکمون چاقه ، ارثی چاقیم ووووو  پس حق طبیعی ما چاقیه و ما به اشتباه پذیرفتیم که چاق باشیم و چاق بمونیم ، خیلی از تعریف ها برای ذهن  ما به اشتباه ثبت شد 

       منکه این مسیر عالیو ادامه میدم ،مسیری که در اون تغییر و پیشرفت هست ،که آرامش درون هست ،خیال راحت هست ،شادی هست ،بخور نخور نیست ،اجبار نیست ،محدودیت نیست ،آزادی و رهایی هست ، چشیدن طعم زیبای لاغری هست ،چشیدن طعم خوشمزه غذاهایی هست که سالها با ترس مصرف کردم ، پوشیدن لباس های سایز کوچیک هست ، اعتماد و حال خوب هست 😊

      ۱ سال و نیم پیش ،قبل از ورودم به اینجا که دیگه لباس هام برام تنگ و غیر قابل پوشیدن شده بودن و یجورایی گذاشتمشون تو کاور و قایمشون کردم که نبینمشون و حرص نخورم ، الان اون لباس هارو میپوشم و لذتشونو میبرم 😇 گشاد شدن ،تمام کمرهای شلوارهام که وقتی میپوشم مدام پایین میان و من خندم میگیره و لذت میبرم از این گشاد شدن ها ،خریدن یک بلوز کشی  که چند روز پیش سایز مدیوم خریدم ،البته کیپمه ولی میدونم بزودی برام راحت میشه ،از زمانیکه دخترم عقد کرده و کمتر میاد منزل ،دیروز که اومد و منو سفت بغل کرد و دلش حسابی برام تنگ شده بود ،بهم گفت ، مامان چقدر کوچولو تر شدی 😊 اینها یعنی حال خوب  ،یعنی تغییر 🙃   توقف چاقیم بهترین اتفاق زندگیم بوده که تجربه بسیار شیرین و دلچسبی بوده 😊

      با بودن در این راه و ساختن مسیرهای لاغری در ذهن و تکرار و استمرار داشتن ،بخواییم نخواییم متناسب خواهیم شد این هم درس امروز 😇☺ 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 35 از 7 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1399/10/24 11:14
      مدت عضویت: 1657 روز
      امتیاز کاربر: 28251 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 775 کلمه

      من خوشحال و پرانگیزه و با اشتیاق دارم برای این مسیر قدم برمیدارم و چه بخوام چه نخوام من لاغر میشم .
      شاید برای من لذت بخش باشه که متراژ خونه ام بزرگتر بشه و یا مقدار پولم در حسابم و کارت بانکیم هر روز بیشتر بشه و یا خیلی لذت بخشه که من بزرگ شدن بچهام رو ببینم و کلا هر چیزی گسترش پیدا کردنش و بزرگ شدنش لدت بخشه مثلا هر چقدر در کسب و کارتون مشتریای شما بیشتر بشه لدت بخشتر هست اما تنها یک چیز برای من شکل معکوسش و برعکس ش لذت بخش هست و اونم کمتر شدن سایز کمر و شلوا هست که رو به کم شدنش خیلی لذت بخش هست مثلا همین دیشب من مهمان داشتم و تونستم یکی از لبایهای دختر بسیار متناسبم رو بپوشم و دکمه هاشو ببندم حالا برای دخترم آزادتر هست اما وقتی دیدم تنم رفت و دکمه ها هم بسته شد بسیار بسیار خوشحال شدم و کلی ذوق کردم.
      خلاصه این کوچک شدن سایزم در لباسها از اون مواردی هست که کم شدنش لذت بخش هست . اگر سایز کمرم کمتر بشه و سایز لباسهام برسه به مدیوم و اسمال خیلی لدت بخشه طوری که لباسای قبلی خودت قابل استفاده نباشن و بندازی دور چون که همه ایکس لارج و دو ایکس لارج هستن و بسیار گشاد شدن و این تنها موردی هست در زندگی که کم شدنش لذت بخش هست حالا حساب بانکی پر شدنش لدت بخشه و یا حالا هر دارای ما زیادشدنش لدت بخشه و یا روابط عاشقانه و … همه بیشتر شدنشون لدت بخشه اما این یه مورد کم شدنش لدت بخش هست.
      امیدورام همیشه در حال کم کردن سایز کمر و یا سایز لباستون و و مانتو هاتون باشین انشاا… مانتوهات دیگه اندازت نشن و زار بزنن به تنت و بری یکی دیگه بخری چقدر ذوق میکنم . خدایا کاری کن که من تمام لباسهای فبلیم برام گشاد بشن و کلی لباس جدید بخرم و اصلا با ابن کار زندگی من جدید میشه .
      خدایا این تجربه رو برای همه قابل امتحان کن که تمام لباسهای گذشته رو بندازن دور و برای جسم جدیدشون برن لباس بخرن و این کار بی نهایت لدت بخش هست .
      چقدر لذت بخش هست که ما رو خدا به طریقی با این سایت و این روش هدایت کرده و ما رو انتخاب کرده برای لاغری با دهن و به خداوند اعتماد کنید میدونسته که ما میتونییم از این طریق لاغر بشیم .
      چقدر لاغری آسان و راحت هست از این راه ذهنی و من از خدا بازم درخواست این کم شدنها رو همواره دارم تا از اندام ایده الم لذت ببرم و این حق طبیعی من هست که این چنین اندام زیبایی رو به راحتی داشته باشم همانطور که کلی آدم متناسب در اطراف من هست و به راحتی میخورن و زندگی میکنن و همیشه هم لاعر هستن بدون زجر و سختی و ناراحتی و ورزش و رژیم و .. .
      پس باید ادامه بدم و ورودی خوب به خودم بدم و در این مسیر باشم میبینم که روند من تعییر میکنه و شاهد این کوچیکترشدن لباسها و سایزها میشیم .
      اتفاقا منم همین یه هفته پیش تمام لباسهایی گشاد داخل خونم و تمام مانتوهای بیرونی گدشته ام و تمام مانتوهای زمستانی سالهای قبلم رو بخشیدم و تمام رو از نو خرید کردم و دارم استفاده میکنم وبی نهایت لدت بخش بود و از این لدت بخشتر این هست که از لباسهای جدیدی که خریدم دخترم هر از گاهی یکی رو انتخاب میکنه و میگه منم میخوام این رو بپوشم و من ذوق میکنم که چقدر داره سایز و وزن من نزدیک دخترم میشه که میاد و از من لباس نو انتخاب میکنه و میپوشه چون اگر قبلا بود خیلی سایز و وزن ما از هم فاصله داشت و این کار اصلا امکان نداشت و یا همین دیشب یه لباس خوشگل از دخترم که چون علاقه نداره بهش و بی استفاده مونده بود و نو بود من اوردم و در مهمانی که داشتم پوشیدم و حتی دکمه هاش رو هم بستم و بی نهایت خووووووشحال شدم که بازم سایز و اندام من نزدیک به دخترم شده اما برای دخترم یه مقدار آزادتر بود ولی برای من یکم اندامی شده بود اما من به ااون قسمت این ماجرا توجه دارم که رفت تنم و دکمه ها بسته شد خدایا شکرت خیلی عالیه و امیدوارم همیشه سایز شلوارم ۳۸ و سایز لباسم مدیوم باشه و این کمتر شدن رو از خدا میخوام و با استمرار و تعهد و علاقه و انگیزه چه بخوام چه نخوام به دستش میارم 🤗🤗🤗

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم