یکی از مهمترین موانع ذهنی افراد چاق این است که آیا آنها لاغر می شوند یا خیر؟
به شما اطمینان می دهم اگر در مسیر لاغری با ذهن حرکت کنید هنر تغییر کردن و لاغر شدن را می آموزید، نگران نباشید و ادامه دهید.
هنر تغییر کردن چیست؟
هنر تغییر کردن در واقع یادگیری چگونه تغییر دادن تجربه های زندگی است. اگر شما از وضعیت جسمی، روابط، کسب و کار، مالی، سلامتی و … راضی نیستید به این دلیل است که تجربه ای تکراری از بودن در شرایط یکنواخت در زندگی را دارید.
اگر از آن تجربه راضی و خشنود نیستید باید در وضعیت خود تغییر ایجاد کنید و موفقیت در این تصمیم زمانی رخ می دهد که شما در شرایط جدید، تجربه متفاوتی داشته باشید.
بنابراین اگر از وضعیت خود در هر جنبه از زندگی راضی نیستید به این دلیل است که تجربه شما در آن وضعیت خوش آیند نیست. و اگر دوست دارید تجربه متفاوتی داشته باشید هیچ راهی جز یادگیری هنر تغییر کردن ندارید.
بسیاری از انسانها به طور ناخودآگاه از تغییر کردن هراس دارند، و علاقه ای به ایجاد تغییر در شرایط زندگی خود ندارند.
اگر می خواهید به شکلی ساده خود را محک بزنید کافی است به واکنش خود نسبت به تغییر کردن شرایط فعلی زندگی خود توجه کنید.
از آخرین باری که تغییری در مدل موی سر، ریش، آرایش و … ایجاد کرده اید، چقدر می گذرد؟
از آخرین باری که تغییری در مسیر حرکت خود به سمت مقصدی که زیاد آن را طی میکنید ایجاد کرده اید چقدر می گذرد؟
از آخرین باری که تغییری در چیدمان وسایل اتاق یا منزل خود ایجاد کرده اید، چقدر می گذرد؟
از آخرین باری که تغییری در رفتار یا عادت خود ایجاد کرده اید، چقدر می گذرد؟
اینها مثال هایی است درباره موضوعات زندگی روزمره است که نشان می دهد شما نسبت به تغییر کردن چقدر مشتاق هستید یا مقاومت دارید.
اگر از ایجاد تغییر در موضوعات روزمره و پیش پا افتاده اجتناب می کنید، شما هرگز قادر نخواهید بود در موضوعات مهم و تاثیرگذارتر زندگی خود تغییر ایجاد کنید. یادگیری هنر تغییر کردن منجر به ایجاد تحول در زندگی شما خواهد شد.
لاغر شدن نوعی تغییر کردن است
خیلی از افراد سالهاست اضافه وزن دارند و خیلی از چاقی خود رنج می برند و اتفاقا برای لاغر شدن تلاش زیادی کرده اند، اما موفق به لاغری نشده اند و یکی از مهمترین دلایل آن مقاومت افراد نسبت به تغییر کردن است که در ذهن آنها شکل گرفته است. آنها هنر تغییر کردن برای لاغر شدن را نمی دانند.
سیستم ذهنی به این شکل است که وقتی فرمولی در ذهن شکل می گیرد در تمام جنبه های زندگی تاثیرگذار خواهد بود. بنابراین اگر هنر تغییر کردن را بیاموزید نه تنها در سایر جنبه های زندگی خود می توانید تحول ایجاد کنید بلکه در جسم خود نیز شاهد شگفتی خواهید بود و آن لاغری و تناسب اندام همیشگی خواهد بود.
بعنوان مثال اگر در ذهن شما تغییر کردن در جنبه های مختلف زندگی موضوعی سخت و رنج آور تعریف شده باشد، به همین سادگی این فرمول ذهنی می تواند مانع لاغر شدن شما شود چرا که لاغر شدن در واقع تغییر کردن از وضعیت چاقی به وضعیت لاغری است.
دلیل اینکه بسیاری از انسانها سالهاست در تلاش برای موفق شدن هستند، کتابهای زیادی خوانده و در سمینارهای مختلفی شرکت کرده اند اما موفق به تغییر شرایط خود نشده اند این است که اساسا آنها نسبت به تغییر کردن مقاومت زیادی دارند.
مقاومت ذهنی ما نسبت به تغییر کردن به واسطه شنیده ها و نصیحت های که از گذشته هزاران بار شنیده ایم شکل گرفته است.
این شنیده ها به ما تذکر میداند که تنوع طلبی کار خوبی نیست، داشتن لباس هایی با رنگ های مختلف صحیح نیست، ایجاد تغییر در شکل ظاهری کار پسندیده ای نیست و بسیاری موارد دیگر که ما از انجام آنها منع شده ایم.
منع شدن ما و اهمیت ندادن به علایق ما نسبت به ایجاد تنوع در زندگی سبب شده است که ما نسبت به تغییر کردن احساس خوبی نداشته باشیم.
طبیعی بودن علاقه نداشتن ما به تغییر کردن سبب شده است که به این مانع بسیار مهم و تاثیرگذار در مسیر موفقیت توجه نکنیم.
تنها راه مقابله با این مانع ذهنی و ایجاد باوری که به شما این احساس را می دهد که تغییر خواهید کرد ، توجه به تغییراتی است که به شکل پیوسته در دنیای پیرامون ما شکل می گیرد. همچنین تغییراتی که در زندگی دیگران رخ داده است که برای ما جالب توجه است.
به این شکل می توانیم فرمول جدیدی در ذهن خود ایجاد کنیم که ما م یتوانیم تغییر کنیم چرا که مانع اصلی که سد راه افراد برای تغییر کردن است این باور است که من نمی توانم تغییر کنم.
به اندازه ای که فرد از بودن در شرایطی که خواسته او نیست ناراحت و نا امید است نسبت به تغییر شرایط احساس عجز و ناتوانی دارد.
این موضوع به قدری اهمیت دارد که اگر برای رفع آن اقدام آگاهانه نکنیم تمام تلاشهای ما برای تغییر کردن بیهوده و بی اثر خواهد شد.
تجربه هنرجوی لاغری با ذهن
موضوع امروز باور کردن تغییر کردن بود. تغییر مثبت
من از چاقی به لاغری تغییر مسیر میدم.
من باور کردم که لاغر شدن آسونه.
دولت آنست که بی خون دل آید به کنار
ورنه با سعی و عمل باغ جنان این همه نیست
خب وقتی حرف از تغییر میزنیم همه ی ما چیزی که در ذهنمون میاد اینه باید سختی بکشیم تا یک موضوعی رو تغییر بدیم. برای همین تغییر کردن برامون سخته.
اگه میخوایم باورمون نسبت به تغییر کردن باور مثبتی بشه باید قبلش باور کنیم که تغییر کردن راحته. تغییر اگه سخت باشه دوامی نخواهد داشت.
مثلا همین شرایط کرونا درسته که خیلی چیزا تغییر کرد ولی وقتی کرونا تموم شد همه آداب و رسوم دوباره برگشت سر جاش و همه تغییرات چون سخت بودن از بین رفتن و چیزی که یک عمر تکرار شده بود دوباره جاری شد.
پس خیلی مهمه که تغییر در راستای آسانی باشه.
از ایام کرونا همه چی برگشته سرجاش فقط یه چیزی برنگشته. عزیزانی که از دست دادیم و جای خالیشون هیچ وقت پر نمیشه . عزیزانی که نتونستند در مقابل تغییر مقاومت کنند و ویروس بهشون غلبه کرد و متاسفانه اونا رو از ما گرفت.
و اونها هم راه راحت رو انتخاب کردن. انتخاب مرگ براشون راحتتر از انتخاب زندگی در شرایط سخت بود و اونها رفتن رو انتخاب کردن.
رابطه آسانی و پایداری تغییر
تغییرات سخت، موقته و از بین میره.
پس خیلی مهمه تغییرات لاغر شدن رو برای خودمون راحت کنیم تا دائمی بشه.
چون ما استمرار در عادات رو میخوایم نه موقت بودن تغییرات رو.
مثلا رژیم و ورزش خودشون تغییر هستن اما تغییرات موقت هستند و ما هیچ وقت نتونستیم افرادی رو پیدا کنیم که تا ابد در رژیم به طور مستمر باقی بمونند مگر با اجبار و زور و حال بد و سختی. اینها هرگز از زندگی لذت نمیبرن و همواره در حال رنج کشیدن هستن.
پس ویژگی دیگه تغییر اینه که شرایط قابل تغییر باید با لذت همراه باشه تا بشه به صورت مستمر ادامه اش داد .
پس ویژگیهای تغییر تا اینجا:
اول: راحت بودن
دوم: قابل استمرار و دائمی بودن
سوم: تغییر باید لذت بخش باشه و در مسیرش ما لذت ببریم وگرنه تغییر موقت خواهد بود .
لاغری با ذهن تنها راه تغییر هست که هم راحته هم لذتبخشه هم دائمیه.
ما فرمولهای ذهنی راحت رو انتخاب می کنیم در راستاش حرکت می کنیم و در مسیرش لذت میبریم و این مسیر یه مسیر دائمیه برای ما.
پس تغییرات پایدار هستن و ما به مرور زمان لاغر شدن رو آسان تجربه خواهیم کرد.
تغییر فرمولهای چاقی ذهنی
خب من اول از آسوناش شروع می کنم.
اول: صلح با چاقی.
آقاجون دیگه از چاقی نترس. چاقی هیچ چیزی نیست جز ندیدن لاغری. در نتیجه انرژی لاغری زیاد شده تا تو ببینیش. ببینش تا رهاش کنی و آزاد بشه و بره. از چاقی نترس، ترس از چاقی باعث جبس شدن چاقی در بدنت می شه، با چاقی راحت باش تا آزاد بشه و از بدنت خارج بشه.
دوم: غذا خوردن ترس نداره
باز تغییر دیگه ای که میشه گفت اینه غذاها چاقت نمی کنند. نترس همش میسوزه میره.
هیچ غذایی هرچقدرم خورده باشی توی بدن نمی مونه. دفع میشه میره. مقداریشم که جذب میشه تجزیه میشه میره. اصلا انرژی نمیتونه یه جا بمونه دائم از شکلی به شکل دیگه داره تبدیل میشه.
این چربیها همون چربیهای دیروز و پریروز نیستن. اونا رفتن اینها جدیدن دوباره ساخته شدن وقتی رها باشیم و نترسیم بدن احساس نبازش به انرژی از بین میره و میفرستش که بره.
ما با ترسها و نیازها بدن رو نیازمند کردیم. بدن احساس نیاز می کنه از طرفی میل به دریافت انرژی رو زیاد می کنه تا انرژی بیشتری جذب کنیم و از طرفی دیرتر میفرستش بره تا مدت بیشتری اینارو ذخیره کنه چو در فرکانس نیازه.
وقتی در فرکانس رهایی باشیم بدن هم کم کم در فرکانس رهایی میاد و ما میلمون به مصرف مواد غذایی طبیعی میشه و از طرفی دفع چربیها هم راحتتر انجام میشه چون بدن سالم میشه و احساس نیاز به انرژیش کم میشه.
پس خیلی مهمه انرژی رو در بدن ببینیم و به خودمون حس نبودن و محدودیت انرژی ندیم. انرژی به فراوانی در دست ما هست.
سوم: تغییر کردن باور چاقی
تغییرات دیگه ای که میشه کرد تغییر در باوره . هیچی توی این دنیا نمیتونه مارو چاق کنه مگر اینکه بپذیریمش که چاق کننده است.
هیچ عامل چاقی در جهان وجود نداره. همه ی عوامل لاغر کننده هستند.
در جلسات قبلی در نوشته هام به اونجا رسیدم که حتی چربیهای ما نشانه ی لاغر بودن ماست. چون اینا همون انرژی لاغری هستن که به واسطه ی نیاز ما به لاغر شدن و درخواست مکرر ما جذب شدن و هرچقدر نیاز ما بیشتر، جذب انرژی ما بیشتر.
بابا اینا همه لاغریه. ببینیمش و انقدر درخواستش ندیم انقدر خلاء ایجاد نکنیم. ما به لاغری هیچ نیازی نداریم همه این چاقیه لاغری هستن. احساس بی نیازی کنیم تا بدن هم از فرکانس نیاز بیاد بیرون و دیگه جذب نکنه.
خب باور دیگه اینه که حتی احساس چاقی هم انسان رو لاغر می کنه. احساس چاقی دو قسمت داره. یکی قسمت لذت یکی قسمت رنج.
ما یه زمانی از چاق شدن لذت میبردیم خب اون فرکانس در ما هست بعد از مدتی دیگه نخواستیمش رنج کشیدیم ولی نخواستنشم باز یعنی نیاز به لاغری و باز جذب انرژی.
پس لذت و رنج چاقی هر دو ما رو چاق کرد.
ناراحت بودن از چاقی اندوه خوردن و ناراضی بودن از چاقی همه ی اینا یعنی حس نیاز به لاغری و حس نیاز به لاغری باعث جذب انرژی بیشتر و بیشتر میشه.
بدن نیازمند انرژی رو بیشتر جذب می کنه.
البته این باور باز خودش یه باور چاق کننده و ایمان به چاق شدنه.
یا باید حس نیاز رو دور کرد یا باور داشت حتی اگه نیاز هم داشته باشیم بازم لاغر میشیم. چون انسان نیازمند فاقد انرژیه و قاعدتا کسی که فاقد انرژیه نمیتونه انرژی بیشتر جذب کنه. پس در هر دو حالت ما انرژی رو دفع می کنیم و انرژی رو ذخیره نمی کنیم.
اهمیت تداوم احساس لاغری
ما در هر حالتی باید بتونیم لاغر بودن رو به اثبات برسونیم.
ناراحت شدن یا نشدن از چاقی باید هردوش حس لاغری بهمون بده.
چطوره که وقتی در مسیر چاقی هستیم همه چی به ما حس چاقی میده اینجا هم باید از هر چی حس لاغری بگیریم تا بتونیم در فرکانس رهایی باشیم.
همه ی اینا تغییره. تغییر مسیر از مسیر چاقی به مسیر لاغری.
شاید چاقی به واسطه ی تکرار در ما عمیقتره ولی لاغری از اون عمیقتره چون طبیعت بدن ما لاغریه. چون هر لحظه در بدن ما جاریه.
چون در هر حالتی هست. در هر حسی لاغری وجود داره.
حتی در حس چاقی لاغری وجود داره. چون حتی حس چاقی انرژی هست و ما اگه انرژی لاغری نداشته باشیم حتی نمیتونیم حس چاقی بگیریم.
انرژی ما توان ماست.
توان ما لاغریه.
لاغریی که توان مارو میگیره و مارو ضعیف می کنه لاغری نیست. چاقی هم که توان ما رو میگیره اونم مسیر صحیح نیست.
اما لاغری واقعی یعنی توان داشتن. یعنی نیرو داشتن.
یعنی نه اونقدر بی جون شدن که نتونیم از جامون تکون بخوریم و باز هم نه اونقدر انرژی رو ذخیره کردن که بازم از چاقی نتونیم تکون بخوریم.
یکی از دلایلی که من دوست دارم لاغر بشم واقعا همین حرکت کردنه.
من دوست دارم کارامو خودم انجام بدم. از تنبلی کردن خوشم نمیاد. پس نیرویی که چاقی ازم گرفته رو دوست دارم ازش بگیرم. دیگه نمیخوام به چاقی انرژی بدم. من در مسیر لاغری هستم. من انرژی لاغری دارم و میخوام عاشقانه لاغری رو انتخاب کنم. نیاز بدنم رو با افکار منفی زیاد نکنم. با نومیدی بدنم رو نیازمند نکنم. دوست دارم به خودم از درون انرژی بدم تا مجبور نشم به انرژی بیرونی نیازمند بشم.
من وقتی اعتماد به نفس داشته باشم وقتی امیدوار باشم. وقتی حالم خوب باشه. وقتی شاد باشم مثبت اندیش باشم انرژی دارم و نیازی به دریافت بیشتر انرژی ندارم و بدنمم احساس نیاز بیشتر نمی کنه ولی با سرزنش و نومیدی و تنفر و ترس احساس نیازم بیشتر میشه و من همش دلم میخواد بخورم. این احساسات از افکار منفی میاد و افکار منفی مثل سیاه چاله ها انرژی خوارن و تمام انرژی منو جذب خودشون می کنند و من مجبور میشم هی بیشتر بخورم و باز نومیدی و افسردگیم بیشتر بشه.
- من تغییر می کنم.
- من غم و اندوه رو رها می کنم و شادی رو جایگزینش می کنم.
- من ترس رو رها می کنم و ایمان به لاغری رو جایگزین می کنم.
- من سرزنش رو رها می کنم و عشق رو جایگزین می کنم.
- من نیاز رو رها می کنم و استغنا و فراوانی رو جایگزین می کنم.
- من افکار منفی رو رها می کنم و افکار مثبت رو جایگزین می کنم.
فقط در این حالته که من خودبه خود لاعر میشم و در فرکانس رها کردن انرژی قرار میگیرم نه در فرکانس نیاز به انرژی.
من از درون خودم رو پر می کنم تا راحت و آسون تغییر کنم و بدنم هم در فرکانس راحت لاغر شدن فعال بشه. البته او در فرکانسش هست. اما من با افکارم مانعش میشم. دیگه نمیخوام مانع طبیعت بدنم بشم. من فقط کافیه انتخابهام رو تغییر بدم تا دنیام تغییر کنه.
(نوشته آقا عطا عزیز در بخش نظرات)
✍️ تمرین آموزشی 📖
برای انجام عالی تمرین جلسه آموزشی لاغر شدن با یادگیری هنر تغییر کردن توصیه می شود ابتدا توضیحات نوشتاری آموزشی را با دقت مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را با تمرکز تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده در بخش نظرات به صورت شرح انشایی پاسخ دهید.
- نگرش شما درباره اهمیت تغییر کردن در زندگی چیست؟ شرح دهید.
- آیا خود را انسانی تغییر پذیر می دانید یا خیر؟ شرح دهید.
- با ذکر مثال شرح دهید که تغییر پذیر بودن در چه شرایطی به شما کمک کرده است و در چه مواردی مقاومت کردن در برابر تغییر کردن باعث ایجاد رنج و ناراحتی برای شما شده است؟
- ارتباط تغییر کردن با لاغر شدن چیست؟ شرح دهید.
- در گذشته تصور شما درباره لاغر شدن و تغییر کردن چه بوده است؟ شرح دهید.
- چرا بیشتر انسانها دربرابر تغییر کردن مقاومت دارند و ترجیح می دهند در شرایط یکنواخت زندگی کنند؟!
- لاغری با ذهن چگونه به شما کمک کرده است تمایل به تغییر کردن در شما ایجاد و برای شما آسان شود؟! شرح دهید.
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
Rating 4.33 from 39 votes
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
به نام خدای هستی بخش
گام 79 : لاغر شدن با یادگیری هنر تغییر کردن
همه ما انسان ها از تغییر کردن میترسیم چون تغییر کردن برای ما کار سخت و طاقت فرسایی هستش که باید خیلی تلاش کنیم و رنج بکشیم که بتونیم تغییر کنیم و یه دلیل دیگه که ما از تغییر کردن میترسیم اینه که شرایط کنونی نقطه امن ماست و سال ها در این شرایط زندگی کردیم و در این شرایط احساس امنیت میکنیم و فکر میکنیم که تغییر کردن این نقطه امن رو بهم میزنه و ما وارد جای ناامن و ناآشنا میشیم که قراره خیلی اذیت بشیم مثل بچه ای که قراره به مدرسه بره مدرسه رفتن هم یه تغییر در زندگی ماست در روز اول مدرسه در محیط مدرسه احساس ناامنی میکنه چون از محیط امن خانواده دور شده و وارد یه محیط نا آشنا شده که معلوم نیست چه چیزی در انتظارشه و همین باعث احساس ترس و اضطراب میشه . دلیل این ترس و اضطراب از تغییر شرایط بخاطر اینکه ما شرایط کنونی رو طبیعت وجود خودمون میدونیم و تغییر کردن رو غیر طبیعی که باید خودمون رو با اون هماهنگ کنیم ولی اگر این باور رو در خودمون ایجاد کنیم که خداوند برای ما بهترین رو میخواد و رسیدن به بهترین هارو در وجود ما قرار داده و تغییر کردن اساس وجود ماست دیگه ار تغییر کردن هراس نداریم و اتفاقا برای اون شور و اشتیاق هم داریم . بشر کلا در حال تکامل و تغییره همون طوری که انسان های نخستین تغییر کردن و در برابر تغییر کردن مقاومت نکردن ما هم نباید درباره تغییر کردن مقاومت داشته باشیم . اگر بشر در ابتدا خلقت در برابر تغییر کردن مقاومت میکرد اصلا هیچ چیز کشف نمیشد و امکانات امروزی که ما در اختیار داریم به وجود نمیومد . تمام چیزهایی که در اطراف ما هستن نشانه تغییر کردن هستن که به مرور بشر از یک نقطه به نقطه دیگه در حال تغییره و این تغییر هم ادامه داره و تا بینهایت هم ادامه داره . پس ما باید تغییر کردن رو بپذیریم این یه قانون و اصل جهانه . همان طوری که انسان از نوزادی به کودکی ، از کودکی به نوجوانی از نوجوانی به جوانی و …. تغییر حالت میده همه چیز تغییر میکنه . اگر ما مقداری به اطرافمون توجه بکنیم همه چیز در حال تغییر کردنه از طبیعت و تغییر فصل ها از تغییر شب و روز و تغییر شادی و غم ،تغییر گرسنگی و سیری و تغییر مجردی و متأهلی تغییر بیسواد و باسوادی…… و اگر بخوام مثال بزنم میتونم تا شب مثال بیارم پس تنها کاری که ما باید بکنیم اینکه این تغییر کردن رو بپذیریم و تغییر کردن از چاقی به لاغری رو مثل همه این تغییرات طبیعی و حتی آسون تر و در دسترس تر بدونیم چون اصل وجود ماست فقط باید اونو ببینیم.
سلام روز پی از امید وشادی وحالخوب براتون اروز دارم
من برای رسیدن به هدفم زمان مشخص نمی کنم تازه باروتون نمیشه برای خودمهم جای تعحب داره اصلا عجله دارش اصلا وجود نداره برام مسیر یاد گیری بیشتر شده تانتیجه ازاین که دارم یاد میگیرم دلم سپردم به خدا دارم کارم میکنم چون میدونم خدا من جایخوبی فرستاده که بهتیرین نتیجه خواهم گرفت با عجله خودم از مسیر دور میکنه یالیز میخورم من خودم به دستهای توامند خدایی مهربان می سپرام اگه این جان نتیحه نگیرم بطوری یقین واطمینان به هیچ وچه جای دیگه نتیجه نخواهم گرفت پس فقط درام یاد گیری رو برایخودم در الویت قرار میدم
خلاصه این دره گنج وجود خودمون که در خودمون هست رو پیدامیکنیم از دورنون خودمون میگشیم بیرون وبا پیدا کردنش از وجودمون وبا درست عمل کردن بهش نتیجه میگیریم
تو زمینه کسب کار وروبط با دیگران چقدر اطمینان داریم تو زمان کم به بهترین نتیجه میرسیم وحتی زمان مشخص کنیم بگیم تو سه ماه کارم خلی بهتر میشه تو وربطم باهمسر تو یی هفته تایی ماه تحول عظیمی رخ میده کلیی دلیل ومدرک میاریی که نمشه اما هرمشکل فایل قبول هست قبول اینگه برای ماهم امکان داره که تغییرکنییم وخودمون رو به وضعییت دیگه برسونبم
لاغریی این کار رو انجام میدیم توسه مابد لا غربشم تمام
با دیدن بچه های این دوره که چقدر تغییر کردن اگه فبلامی گفتم شایدبرای من بشه بااطمینان به خودم خیلی محکم بی هیچ اماواگرقبول کامل که حتما برای من دیگه نشد نداره به نتیجه به قدری امید بستم که کارو تمام شد ذهنم تصور میکنم فقط باید ادامه بدم
اولبن روزی که من وارد سایت شدم ۱۳ /۱۰ /۱۴۰۱ همین فکر داشتم که شاید نشه با دیدن وخوندن زمان دادن نوشتن تو ذهنم تحلیل وفکر ونتیجه کامل دوره تهیه کردم شکم به یقین تندیل شد دلگرمی بیشتر شدکمی هم نتبجه دیدم وتلاشم بیشتر شد واقدام ۵ / ۱/ ۱۴۰۲به خرید کردم
همین کرونا وتغییراتی که با امدنش هما چیزی کامل عوض شد من پسرم تو دیرستنان کامل تعطیل بود سوه راهنمایی رو نصف نیمه خوند ۲ سال دبرستاننهم در تعطیلی گذشت دیدن اقوام
حتی خواهرخودم که برام عزیز بود اونم از دیدن هم جلو گیری کر دیم چون براش خطر در نظر گرفت چون بیماری بش زمپینه داشت وترس که مباد من حامل ویروس باشه حاضر شدم نبینمش ولی باشه ودل گرم دیدن در زمان دیگه بودم وخداوک شگرهم سالم وهم دیگررودیدیم درسلامت کامل پس ما نیزتغییرخواهیم کرد کافی که شک به یقین تبدیل بشه زمان بدیم استمرا داشته باشیم وفت بزایم تا جسمون کار خودشو به نهوه احسن انجام بده جسم کارخودشو خوب خوب بلد هست باید ذهن فقط اماده کنیم اگاهی درش زیاد بشه وبا کاری گیری این اگاهی خوب ما نیز تغییر کرده لاغر میشیم
خدا پشت پناهتون یاحق حق نگه دارتون
سلام وقت بخیر استاد و همچنین دوستان هم مسیر.
تغییر کردن برای همه تقریبا سخت هست اما غیر ممکن نیست و اون دسته از افرادی که توانایی این را پیدا کنند و تصمیم بگیرن که تغییر در مسیر زندگیشان داشته باشن بدون در نظر گرفتن زمان مشخصی حالا در هر جنبه ای میخاد باشه یعنی شجاع هستن و ایمان و تقوای زیادی نسبت به خداوند دارن که از ادامه راه جدیدش ترسی ندارد و در نتیجه زندگی خیلی خوبی هم خواهد داشت و هرکسی برای هدفی که داره زمان تعیین کنه و تا اتمام اون زمان به هدفش نرسه در نهایت سرد میشه و باورش سست میشه و نتیجه ای هم نخواهد گرفت چون به واسطه اون زمان تعیین شده میخاد تغییری داشته باشه به طور مثال خود من برج 6 که میخواستم از همین گام اول مسیری لاغری من شروع کنم با خودم گفتم تا عید یعنی 6 ماه دیگه من 30 کیلو کم کنم روی کاغذ هم حساب کردم که بتونم ماه 5 کیلو وزن کم کنم با لاغری با ذهن معجزه میشه برام و خیلی خوب پیش میره و با اشتیاق اینکه تا عید من از بقیه با روش متفاوت لاغر میشم ادامه دادم اولش در 40 روز 5 کیلو کم کردم و خیلی هم عالی بود اما به مرور شد ماه نهایت یک تا دو کیلو و گاهی ذهن من تا حدی به هم میریخت و عصبی میشدم که تا سه روز وارد سایت تناسب فکری نمی‌شدم و دوباره تصمیم میگرفتم برگردم به همون فایلی که ادامه اش ندادم و هر روز داشت برام سخت تر میشد فکرای منفی منو رها نمیکرد حالت سو سو داشتم یه روز خوب یه روز بد و امروز با گوش کردن و دیدن این فایل جالب متوجه این شدم که زمان تعیین کردن برای تغییر در زندگی پایانش یا ناکامی هست یا اون چیزی که میخواستی صد در صد نیست و فقط باعث میشه دیدگاهت نسبت به موضوعت و هدفت ضعیف بشه.اما هرکسی در زندگی بدون تعیین زمان فقط اون چیزی که براش درسته رو باور کنه و شروع کنه به تغییر کردن و تلاش برای اون موضوع نتیجه ای جز پیروزی نیست یک مثالش همین لاغری با ذهن اگه باورش کنی و ایمان داشته باشی که مسیرت درست هست و لاغری با ذهن آسان ترین کار دنیاست پس نیازی به تعیین زمان نداری رهاش کن و راهت را ادامه بده و تو با باور قویت تغییر خواهی کرد.سپاسگزارم استاد.
تغییر کردن
قبلا در برابرتغییر مقاومت میکردم با عباراتی مثل این ک دنیا دو روزه ول کن
حوصله ندارم مریضم
وفلان ازش فرار میکردم اما تک سایت یاد گرفتم ک من با تموم وجودم خواهان تغییرم عاشق تغییر دوس دارم فریبایی بشم ک عصبانی نمیشه وشاد لبخند داره احساسش خوبه لاغرشده سالمتر شده من تغییر کردم من الان نسبت ب نقطه شروعم تغییر کردم نتیجش اونقدر شیرینه ک تو بیشتر دلت میخواد ادامه بدی تغییرات در خودت ببینی
خیلی از کارهای بیهودم زدم خیلی از خیلی تلوزیون میبینم اینستا رو میگردم
ازهمه مهمتر خودمو میببنم چیز ک قبلا نبوده برام الان احساس خوب ودرگیر نبودن خیلی تجربه میکنم
زندگی دارم تجریه میکنم اینها همش با تغغیر امکان پذیره اولش فک میکردم هرکی این حرفها بشنوه تغییر میکنه اما من خودم ب پدرم گفتم اخبار گوش نده عصبانی تر شد این یعنی مقاومت د ر برابر تغییر
با من چن تا فایل در مورد طعم با خدا رو برا خالم زدم ک شرایط زندگیش یکم سخت بود زدم حتی گوشش نداد
این یعنی من طالب تغییر بودم باورش کرم وخیلی راضیم
راحتر میبخشم
ولع و حرصم خیلی کمتر شده
رهاتر و ازادتر شدم
دیگه تموم فکر و ذکرم غذا نیس
منی ک همش ورزش میکردم الان نمیکنم
همیشه خودمووزن میکزدم الان وزن نمیکنم
همیشه رژیم داشتم الان ندارم شام مهمون خونه مامانم بودم خب کمتر میل داشتم پدرم برگشت گف باز رژیم گرفتی
اونقدر رژیم داستم همه فک میکنن رژیم دارم
میدونم در این مسیر تغییر هر روز بهتر بهتر میشم چن من باور درم وحس میکنم تغییرات رو
نت قطع شده بود بچم ب حلی گوشی رف بل عروسک‌ها ش بازی کرد این یعنی تغییر زود و سریع تغییر کرد مقاومتی نکرد
دیروز دخترم ظهر نخوابید با اینکارهر روز میخوابید این یعنی تغییر سریع
اینجا صبحها هوا خبه ولی عصرها سرده این یعنی تغییر
دیروز از تبریک نگفتن همسرم ی لحظه ناراحت شدم حتی بهس گفتم یدونه تبریکم نگفتی گف برا چی باید تبریک بگم فریبای قبل بود امروز تا یک هفته هم دلگیر بود اما من چن دقیقه بعد فراموش کردم این یعنی تغییر
من خیل تغییر کردم و خواهم کرد
سلام به دوستان عزيز 🌺
اين فايل بسيار عالي رو گوش دادم ،چقدر عالي استاد توضيح دادن ؛واقعا زندگي هامون به شدت تغيير كرده و ما هم پذيرفتيم مراسم عروسي كه يكي از رسومات قديمي و ثابت بود تغيير اساسي كرد ،مراسم هاي عزاداري هم كاملا متفاوت شده ، همينطور آموزش توي مدرسه يا آموزشگاهها كاملا تغيير كرده و به صورت اينترنتي انجام ميشه و ما هم كاملا عادت كردين.
از وقتي كه من مسئوليت زندگي خودم رو پذيرفتم و قبول كردم كه من بايد تغيير كنم تا دنيام تغيير كنه
اتفاقاتي رخ داده كائنات زندگي منو داره به سمت بهتر شدن ميبره ؛سالها پيش فكر ميكردم كه براي هر كسي لازمه كه زبان انگليسي رو ياد بگيره ولي از شروع كردن و تغيير ميترسيدم و بهانه هاي مختلفي مياوردم و حتي بارها به اسرار همسرم توي خونه شروع به تمرين ميكرديم ولي بعد از مدتي رهاش ميكرديم ولي حالا كه باور كردم كه ميتونم تغيير كنم ؛همه چيز خود به خود براي اين تغيير مهيا شد بدون تلاش و خيلي راحت ؛برادر همسرم كه استراليا زندگي ميكنه از ما خواست كه همگي آموزش رو ياد بگيريم و هزينه رو ايشون پرداخت ميكنن و مربي ورزش همسرم هم توي باشگاه به ايشون گفت كه همسرم مربي زبان انگليسي هست و قرار شد كه ايشون كه مربي بسيار پر انرژي و موفقي هستند بيان خونه و به خانواده ما تدريس كنن و الان بعد از شنيدن حرفهاي استاد ياد اين مسئله افتادم كه درست زماني ما شروع به يادگيري زبان انگليسي كرديم كه باور كرديم ميتونيم تغيير كنيم و خداوند همه كارها رو درست كرد تا ما در مسير تغيير به سمت بهتر شدن قرار بگيريم 😍😍😍
من مريم از امروز متعهد ميشوم كه تغيير كردن رو باور كنم چون به اندازه اي كه من تغيير كنم جهان هم براي من تغيير ميكند 🌺🌺🌺
من سئوليت زندگي خودم را ميپذيرم و ميتوانم با هدايت خداي مهربان تغييرش دهم.
استاد عزيز بسيار سپاسگزارم 🌸
خداي مهربانم بي نهايت سپاسگزارم كه منو در مسير تغيير هدايت و حمايت ميكني 🌺🌺🌺
سلام🙂
زندگی ما محصول عادتهای ما است.این فایل مربوط به اوایل حضور ویروس کرونا است و سال اولی که عید دیدنی حضوری نبود و سیزده بدر نداشتیم ولی الان که حدود ۲۰ ماهه که از این شرایط جدید میگذره چقدر برامون عادی شده عید امسال برای دومین سال تبریک سال نو تلفنی بود و خیلی عادی بود برای همه نسبت به پارسال و این نشون میده ما آدمها چقدر با شرایط جدید راحت کنار میایم و برامون عادی میشه.
بسیاری از کسب و کارها در اوایل کرونا تعطیل شد و بعد دیدیم به صورت قارچی کسب و کارهای اینترنتی رشد کرد و برای همین همون کسب و کارهای سنتی هم صفحات خودشون رو در اینستا گرام باز کردن و سایت راه انداختن و دوباره فروش ها شروع شد و الان نسبت به ۲۰ ماه قبل اوضاع کسب و کارها بهتر شده واقعا.
خود من کلا اطمینان به خریدهای اینترنتی نداشتم و اتفاقا چند مورد هم که خریده بودم مناسب نبود ولی بعد از این قضیه خیلی راحت تر اعتماد میکنم و حتی خریدها شوینده ها رو هم از یه شهر مرزی انجام دادم با قیمت پایینتر و کیفیت بهتر
اوایل چقدر برای بچه ها معلمها و والدین آموزش مجازی سخت بود چون تغییر عادت بود و الان امسال چقدر برامون راحتتره پذیرشش و بسیاری از ما حتی از اینکه آموزش مجازی باشه خیلی هم استقبال میکنیم.
مسلم اینه که در هر صورت دنیا و شرایط تغییر میکنه و هرچی جلوتر میریم اتفاقا سرعت تغییر خیلی بیشتر میشه و ما برای اینکه از دنیا عقب نمونیم یا باید با شرایط خودمون رو وفق بدیم یا اینکه دنیا به زور ما رو تغییر میده..حتما اونایی که انعطاف بیشتری دارن و زودتر خودشون و شرایطشون رو تغییر میدن موفق تر هستن و پیشرفت بهتری هم میکنن.
به قول شما آنچه برای رسیدن به موفقیت .سلامتی تناسب و رشد لازمه رو ما داریم و از ابتدای خلقت خداوند مثل یه ابزار در ما نصب کرده فقط ما به مرور زمان اون امکانات و تواناییها و استعدادها رو مخفی کردیم با دیده ها و شنیده هامون که از هزاران سال قبل نسل به نسل منتقل شده و ما الان لازمه برای تغییر کردن لایه لایه اون پوشش رو کنار بزنیم تا ذات الهی ما خودش رو نمایان کنه.
فقط کاری که حتما لازمه بکنیم اینه که برای تغییرات زمان نذاریم چون زمان گذاشتن خودش محدودیت میاره و ما چون فاصله مون رو با اون خواسته زیاد میبینیم و در ضمن نگران زمان از دست رفته هم هستیم نا امید میشیم و از خواسته مون فاصله بیشتری میگیریم
من اوایل خیلی مشتاق بودم که در زمان کم به تناسب برسم و وقتی عکسهای شگفتی سازان رو میدیدم فقط به این نکته که در چه مدت به تناسب رسیدن توجه میکردم ولی به مرور متوجه شدم که این زمان برای هر کسی متفاوته و اشکالی نداره که یه نفر ۶ ماهه متناسب میشه یه نفر ۳ ساله مهم اینه که تو ایمان داشته باشی با این روش متناسب میشی و تا رسیدن به هدفت ادامه بدی.وقتی راه آسون و راحته خوب چرا ادامه ندیم؟؟؟
یه استادی میگفت اکثر مردم اول زمان رو انتخاب میکنن بعد هدفشون رو .واگه به یه نفر بگی یکساله میرسی به هدفت قبول میکنه ولی اگه بگی خوب ممکنه ۳ سال هم بشه میگه نه دیگه ….خیلی زمان زیادیه….و میره دنبال راهکارها و متدها و تکنیکهایی که اون رو در زمان کمتری به هدفش برسونه و همین باعث شکستش میشه …بعد ناراحت میشه که بله فلانی دروغ گفته و….در صورتیکه تو دوست داشتی دروغ رو بشنوی ….
به قول شما در سیستم مدارها و فرکانسها و قانون تکامل چیزی به اسم یهویی وجود نداره و این تغییر مدار پله پله است و از خود من شروع میشه و منم که با کسب آگاهی و درک اون و عمل کردن به اون خودم رو رشد میدم و مدارم رو تغییر میدم .زمان مهم نیست مهم در مسیر بودنه …و در مسیر بودن فقط با حال خوب داشتن در هر لحظه با هر شرایط جسمی و مالی امکانپذیره ..مهم لذت بردن هست از هر لحظه و اینکه لذت بردن رو موکول نکنیم به بعد از لاغر شدن یا بعد از ثروتمند شدن یا بعد از موفق شدن ….چون هیچ کدوم از ما نمیدونیم چقدر زمان داریم و مرگ کی قراره به ما برسه پس از همین لحظه و همین الان و همین شرایط زندگی لذت ببریم که بعدا حسرتی هم نداشته باشیم.🙂
گام ۷۹ تغییر خواهید کرد اگر باور کنید .
به نام خدا
یکی از مهمترین موانع ذهنی افراد چاق این است آیا آنها لاغر میشوند یا خیر به شما اطمینان میدهم اگر در مسیر لاغری با ذهن باشید تغییر خواهید کرد فقط ادامه بدهید.
تغییر کردن در واقع تجربه کردن است اگر از واقعیت جسمی، روابط کسب و کار ،مالی ،سلامتی و…. راضی نیستید.
به این دلیل است که تجربه های تکراری از بودن در آن شرایط دارید که باید در وضعیت خود تغییر ایجاد کنید موفقیت در این تصمیم زمانی رخ می دهد که شما در شرایط جدید تجربه متفاوتی داشته باشید.
اگر از ایجاد تغییر در موضوعات روزمره و پیش پا افتاده اجتناب می کنید شما هرگز قادر نخواهید بود در موضوعات مهم و تاثیرگذارتر زندگی خود تغییر ایجاد کنید.
خیلی از افراد سالهاست اضافه وزن دارند و خیلی از چاقی خود رنج می برند و اتفاقاً برای لاغر شدن تلاش زیادی کرده‌اند اما موفق به لاغری نشده‌اند .
مهم ترین دلیل ،مقاومت افراد نسبت به تغییر کردن است که در ذهن آنها شکل گرفته است اگر در ذهن شما تغییر کردن موضوعی سخت و رنج آور تعریف شده باشد این فرمول ذهنی می تواند مانع لاغر شدن ما شود .
چرا که لاغر شدن در واقع تغییر کردن از چاقی به لاغری است دلیل اینکه بعضی افراد تلاش برای موفقیت می کند ،کتاب زیادی می خوانند، سمینار مختلف شرکت می کنند ولی موفق نمی شوند.
این است که اساساً آنها نسبت به تغییر کردن مقاومت زیادی دارند مقاومت ذهنی افراد نسبت به تغییر کردن به واسطه شنیده ها و نصیحت هایی که از گذشته هزاران بار شنیده ایم شکل گرفته است .
این شنیده ها به ما تذکر می دادند که تنوع طلبی کار خوبی نیست ،داشتن لباس های با رنگ های مختلف صحیح نیست، ایجاد تغییر در شکل ظاهری کاری خوبی نیست ….
تنها راه مقابله با این مانع ذهنی و ایجاد باوری که به شما این احساس را می دهد که تغییر خواهید کرد توجه به تغییرات است که در دنیای پیرامون ما شکل می گیرد به این شکل می توانیم فرمول جدیدی در ذهن خود ایجاد کنیم که ما می توانیم تغییر کنیم.
قبل از کرونا از بعضی چیزها خیلی ناراحت می شدم که خیلی دلم میخواست آنها تغییر کنند .یک درصد هم فکر نمی کردم امکانش پیش بیاد.
من از روبوسی کردن افراطی خوشم نمی آید .باشروع کرونا نه ازدست دادن خبری است نه روبوسی ….حتی حسرت بوسیدن عزیزانمون رو داریم .خیلی وقته مادرم رو نبوسیدم ….
مساله دیگه که خیلی بهم انرژی منفی می داد متاسفانه به لطف تبلیغات نگاه بعضی ازمردم به قشر معلمان بد شده. شغلی ساده ایی که کار خاصی ندارند واکثرا مواقع بیکارند می دانستند .
آنها نمی دانند سخته است با کودگی که تا دیروز در آغوش گرم مادرش بوده والان با برنامه های خشک مدرسه در کلاس حیران و نگران به اطراف نگاه میکند .واین نگاه معلم است که آرام اش میکند و به او آموزش می دهد و نمی داند چه لطفی دارد که کودک به اشتباه او را مادر صدا میکند .
یا نوجوانی که دراوج هیجان نوجوانی ومشکلات آن است و این هنر معلم است که به او می آموزد هم مشاوره می دهد و بااو دوست میشود .
باید بلدباشی که چگونه به او کمک کنی که سرخورده نشود .
متاسفانه کار پرورشی کار مهمی تلقی نمی شود .وباجمله های که شماها همیشه بیکار هستید …بارها دلم رت رنجاندند و هیچ وقت تصور اینکه اوضاع تغییر کنه رو نداشتم فقط آرزو میکردم که هرکسی که این حرفها رو میزنه فقط یک هفته معلم باشد .
آرزوی من رو کاینات پذیرفتن .
یک ویروس ریزه میزه کاری کرد که یک تنه درمقابل وزیر آموزش وپرورش ، نرم افزارها وسایت ها ، ۵شبکه تلویزیون ،پدرومادرها ایستاد و همه رو شکست داد ثابت کرد که با تلاش شبانه روزی اینها نمی شود کار یک معلم رو انجام داد .آخرشم که گفتند آموزش مجازی اصلا قابل قیاس باآموزش حضوری نیست .
کرونا به خیلی ها چیزهای زیادی فهماند که الکی قضاوت نکنیم .
یا درمدارس برای دبیر ودانش آموز استفاده از موبایل ممنوع شده بود .ولی به فاصله اندک استفاده از موبایل مجاز شد و هرموبایل شد کلاس درس و مدرسه ….
پس اگر ما بخواهیم وباورکنیم تغییر می کنیم چه از لحاظ روابط با خانواده چه درزمینه سلامتی وتناسب ….
سلام…وقت بخیر
من عاشق تغییرات هستم از اینکه بصورت یکنواخت زندگی کنم اصلا خوشم نمیاد…عاشق تغییر دکوراسیون خونه..زندگیم هستم….عاشق مسافرت…دیدن جاهای جدید…خوردن غذاهای جدید……
کسانی رو میشناسم که حتی حاضر نیستند یه غذای جدید رو امتحان کنند وسخت پایبند علائق دوران بچگی خودشون هستند…
حتی کسانی هستند که حاضر نیستند محل خرید.سوپر مارکت خودشون رو عوض کنند..
خودم کلا چندین سال پیش احساس کردم که به یه تغییر اساسی نیاز دارم ورو همین اصل کلا محل زندگیمم رو تغییر دادم..جای جدید…مردم جدید…زبان جدید….البته باید خدا رو شکر کنم که همسرم همواره پشتیبان منه…والان بسیار راضی هستیم.واقعا خدا رو شکر میکنم چون بطور کلی حال واحوالم عوض شد.کلا از بعضی از رسم ورسومات خودمون خوشم نمیومد مثلا طرف عزیزشو از دست داده اونم بصورت ناگهانی درد خودش کمه که باید بفکر میهمانای باشه که از هر طرف حمله ور میشوند از شهرستانها اون چندین روز …دیگه باید هتل داری بکنه…تا هفت تموم بشه….فکر چهل وسال خلاصه واقعا گرفتاری چندین برابر و فقط این کرونا توانست این رسم بسیار بیهوده رو از بین ببره
در این جایی که من زندگی میکنم اصلا از این خبرها نیست وکلا چقدر تعجب میکردم…نه شام وناهاری..نه مراسم آنچنانی…یه مراسم دفن ساده
بیرون خونه میز وصندلی همسایه ها…فامیل برای تسلیت میاین..سریع تموم میشه…برای پذیرایی فقط آب..و دیگه بهیچ عنوان خانواده متوفی در عذاب وفکر خیال سیر کردن مردم نیستند..وچقدر راحت….تو هر مراسمی همینقدر راحت و بی دغدغه هستند…عروسیها یا غذایی نیست…پذیرایی بسیار مختصر ویا یه غذا اونم بسته بندی..
خلاصه متوجه شده بودم که کل عمرم به فنا رفته اونقدری که فکر کردم چندین چند نوع پیش غذا…غذاهای متنوع…هم مرغ..هم گوشت..هم ماهی شاید یکی فقط یکنوع دوست داشته باشه.مدل به مدل دسر یعنی چه فلاکتی…به مرز هلاکت میزسیدم تا یه برنامه به نحو احسن تموم بشه..
وآخرش هم که کلا نتیجه معلوم نبود.
بااومدن کرونا خوب مشکلات زیادی پیش اومد ولی دیدیم که میشه راحت هم زندگی کرد..بفکر وخیال مردم…حرف مردم..این مهملات نبود…باید راحت بود وبس….بقول استاد اون کاری که بهت احساس خوب میده…حتما درسته..نه از ترس حرف مردم..رعایت سنتهای نادرست…هزار مکافات پدرت در بیاد وفقط خستگی برات بمونه
من که در عروسی بچه هام…فوت مادرم ..فقط اون خستگی وبدو بدو یادم مونده ودر کل چیزهای که یادم میفته باعث آزارم میشه.
که فقط سعی کردم همچی به نحو احسن انجام بشه…
برای تغییرات ذهنی که خیلی کلاس رفتم…کتاب خوندم…سالیان زیادی یوگا رفتم…
والانم که در این مسیر در حرکت هستم..اونقده بعضی افکارم با خونم عجین شده که با وجود شناخت فرمولهای غلط و تکرار بیشمارفرمولهای درست بعد۹ ماه هنوز اون فرمولهای غلط …غالب هستند…واقعا برام عجیب وباور نکردنی است…خوب حالا که فهمیدم درست کدومه ..اما ته دلم ..ته تمه
افکارم حول وحوش همون فرمول قبلیها دور میزنه.
که فقط با ادامه دادن درست میشه وبس..
منی که سالیان طولانی با وفاداری وجدیت هر چه تمامتر برده وار بدنبال اون فرامین نادرست بودم نباید انتظار داشته باشم به این زودیها اونا کاملا محو بشونند…ولی من همواره هر روز با جدیت واستمرار در این مسیر پیش میروم.چون عاشق تغییرات هستم..چون دوست دارم که به اهدافم برسم…چون تازه متوجه شدم هر آنچه برایم آیه بودودرست…اصلا از ریشه نادرست وغلط بوده ومنم بی اطلاع دنباله رو یه مشت خرافات وافکار پوسیده وزجر آور..
خدا رو شکر میکنم که به این مسیر هدایت شدم وهمانطوری که استاد در فایل این گام فرمودند..پیش زمینه طبیعت ما تناسب است…ونیاز نیست بخودم فشاری آنچنانی وارد کنیم…وقتی استاد ثابت میکنند که یه فرمول اشتباه است بدون چون وچرا قبول میکنم…وفرمول جدید را دنبال میکنم چون در زمینه وجودم فرمولهای درست قرار داشته…وحال من هستم که باید بدون در نظر گرفتن زمان..وعجله…..با تداوم واستمرار دنبال فراگیری وتمرین باشم تا رفته رفته به اهدافم برسم.
وامیدوارم که این مرحله عالی سپری بشه..چون وقتی در عالم بیخبری ونادانی در راهی هستی بهت فشار وزوری وارد نیست….اما وقتی هوشیارانه در مسیری پیش میروی واز دست اون قوانین غلط سعی در قدم گذاشتن در جاده راحتی ودرست هستی…یه مقدار فکر وذکرت بیشتره که حالا من درست وغلط رو تشخیص دادم ومشغول طی وطریق در جاده درست هستم ولی چرا اینقده دیر جواب میده…که حتما این قضیه برای ذهن وجسم زمان بیشتری لازم داره که به امید خدا به اون روزهاب خوش هم میرسه.
با آرزوی تناسب فکری در تمام جهات زندگی برای همراهان در گروه.🙏🙏🙏🙏🙏🙏
سلام بر همگی
یکی از مهم ترین باور مخرب برای موفقیت اینه که بپذیریم که من نمیتونم تغییر کنم.
ولی اگه به دنیای اطرافمان دقت کنیم به وضوح شاهد تغییرات چشمگیری هستیم .
مثلا کی فکرشو میکرد که زمانی برسه که با گوشیمون بتونیم کارهای بانکی و قبض آب وبرق و.. رو انجام بدیم .
کی فکرشو میکرد با یه گوشی بتونیم با عزیزانمان در سراسر جهان ارتباط تصویری هم بگیریم .
کی فکرشو میکرد گوشی میتونیم جای دوربین عکاسی رو بگیریم .
کی فکرشو میکرد با گوشی بتونیم در دنیای مجازی درآمد هایی داشته باشیم .و…
ومن که طی این دو ماه آموزشهای استاد رو دنبال میکنم همین دو ماه که وارد دوره شدم من بتونم با آموزش های استاد بتونم اعتقاد چندساله خودم رو درباره چشم زخم کنار بزارم و راحت و رها به زندگیم برسم .
من که تمام فکرم این بود که بعد ماه رمضان تمرینات مرگبار پیاده روی رو شروع کنم تا لاغربشم تونستم در دوره لاغری با ذهن کارکنم .
من همش آدم گوشه گیر وبا احساسات منفی بودم تونستم با اعتماد به نفس باشم ومرتب مواظب احساس وافکار باشم تحت هر شرایطی.
من که عاشق فیلم و سریال ایرانی بودم وقتی فهمیدم که ذهنمو برنامه ریزی میکنه گذاشتمش کنار .
من که همش پای درد ودل دوستانم می نشستم و همدردی میکردم با همشون کات کردم و معتقدم دوستی که باعث پیشرفت آدم نمیشه برای چی باهاش ارتباط داشته باشم .
ومهم تر از همه اینه که حاضر نیستم با هرکسی دوست باشم . با هرکسی مسافرت بدم. هرچیزی رو بپوشم . هر مطلبی رو تو اینترنت دنبال کنم. یا هرباشگاهی برم. من که قبلن کلی وسایل دستم بود وبه خودم سخت میگرفتم و بیشترش رو پیاده میرفتم الان آژانس میگیرم .
منی که همش از هرچیزی ایراد میگرفتم وغرمیزدم الان بی تفاوت هستم.
منی که تمامی مشکلاتم رو تو محیط بیرون میخواستم حل کنم الان تو درونم دنبالش میگردم و درونم رو درست میکنم .
منی که همش به خاطر دیگران سنگ تموم میراشتم الان این کار رو نمیکنم.
من که قبلن خودم رو دوست نداشتم الانا عاشق خودم هستم با همین اضافه وزن. چون من با افکارم براش کارت دعوت فرستادم و تو خودم جاش کردم .
منی که حاضر نیستم حتی خط جدیدی که گرفتم رو به هرکسی بدم و به خانواده ام گفتم که به هرکسی ندید ولی قبلا به هرکی میدادم.
قبلن یه مسافرتی که میرفتم برام مهم نبود که هتل بریم یا تو خونه یا چادربزنیم و.. و اصلا امکانات بهداشتی اش برام مهم نبود ولی الان قبلش باید تمام ویژگیها رو بسنجم بعدش برم .
قبلن با هرکسی از اطرافیانم مسافرت میرفتم واکثر اوقات بهم خوش نمیگذشت. الانا با هرکسی نمی رم.
قبلنا بعضی آدمها رو تو ذهنم بزرگ میکردم و به خاطر همین همش وقتی خونمون میومدند تمام تلاشم این بود که سنگ تموم بزارم ولی الانا نه . من هر طور که بخوام زندگی میکنم .
یه ویژگی خواهر بزرگترم داره که من خیلی علاقه دارم و اون اینه که وقتی مهمون میخاد بیاد خونش و زنگ میزنه تا هماهنگ کنه به راحتی میگه امروز کلاس دارم و نمیتونم میشه فلان روز بیاین و خودش روز رو هماهنگ میکنه .
این تغییراتی که گفتم از سه سال پیش که با قانون جذب آشنا شدم در من شکل گرفت و روز به روز دارم روش کارکنم .
پس به لطف الهی در این دوره با کمک استاد عزیزم تغییراساسی در زندگیم از تناسب اندام گرفته تا موضوعات دیگه هم در من شکل میگیره و من مطمئنم که به خواستم میرسم . من چون من به قدرت ذهن اصلا آگاهی نداشتم و دراین دوره از خواب غفلت بیدار شدم.
من همش فکر میکردم تحت هر شرایطی احساسم خوب باشه کافیه و روی این موضوع خیلی کارکردن وخیلی نتیجه هم گرفتم درسته به نتیجه دلخواهم نرسیدم ولی فکر میکنم نزدیکم و خیلی نزدیکم . اما این مدت که باقدرت ذهن آشنا شدم فهمیدم اگه روی ذهنم کارکنم خیلی از مشکلاتم برطرف میشه و لازم نیست مرتب در تضاد قراربگیرم تا احساسم و خوب کنم . نمونش اضافه وزنم . همش وقتی تو آینه خودم رو می دیدم یه لحظه که احساسم بد میشد دوباره خوبش میکردم وقتی خوب متناسب بشم دیگه وقتی جلو آینه قراربگیرم خود به خود احساسم خوب هست و دیگه لازم نیست روش کارکنم .
گام ۷۹ ،،،، تغییر خواهید کرد اگر باور کنید ،،،سلام استاد و دوستانم ،،، موضوع فایل امروز یکی از اصلی ترین و مهمترین درک هاییه که باید در ابتدا، به این باور برسیم و تا باورش نکنیم نمیتونیم نتایج خوبی بگیریم و با بودن در تمرینات به این باور خواهیم رسید ،حالا هر شخصی به اندازه اون آلودگی هاییکه در ذهنش داره دیرتر یا زودتر جواب میگیره ،، تغییر کردن برای من همیشه سخت بوده ولی با حس پشتکاری که از سالها پیش در خودم ساختم و باور کردم که من در هر شرایطی میتونم اون کارو انجام بدم و این احساس انجام تکراری یک کار به مدت طولانی ، بخاطر بودن من در ورزش های سخت و رژیم های طولانی بوده که من پذیرفته بودم که باید ادامه بدم و انقدر اطرافیانم بهم لقب تو پشتکارت زیاده رو دادن که بعد از مدتی متوجه شدم مسئولیت پذیری من تو تمام کارهام بالاتر رفته ، الان دیگه میخوام چیزیو در زندگیم تغییر بدم اگر هم ذهنم نپدیره ،وجودم میره برای انجام دادنش ،،،، مثلا برای تغییرات ظاهری من هنوز تغییری در مدل موهام نداشتم چونکه موی کوتاه دوست ندارم و موهام مدل ساده و بلنده ، ناخن هم کاشت ندارم ،گاهی دخترم که ناخن کاره برام لاک میزنه 😊 البته قبلا ناخنم کاشت بود و مرتب باید میرفتم سالن برای ترمیم و یکی از معضلات سفرهام بود که در سفر یا ناخنم میشکست یا لاکم خراب میشد ،اول تصمیم گرفتم دیگه ناخن کاشت نکنم ،و بعد هم دیگه تو سفرهام حتی لاک هم نمیزدم و خودمو راحت کردم ،میخواستم فقط لذت ببرم و درگیر لاک پاک کردن و مسائل اینجوری نباشم ، در کل خیلی دنبال دیزاین و تزئینات خودم نیستم ،حتی از طلا ها مم زیاد استفاده نمیکنم ،نمیدونم چرا دیگه علاقه خاصی به این کارها ندارم ،گاهی بچه هام غر میزنن و میگن مامان اینهمه ساعت های رنگی داری چرا ازشون استفاده نمیکنی ،ولی برای یه شوک به خودم باید گاهی این کارهارو انجام بدم ،چیدمان منزلمو پارسال که این فایلو گوش دادم تغییر دادم با اینکه ذهنم اصلا دوست نداشت و مرتب بهانه میورد ، مهمترین تغییری که در زندگیم بوجود آوردم تغییر در رفتارهای خودمه که همه جانبه زیر نظر دارمش 😄 و ولش نمیکنم ،،، مثلا من یک مشکل بزرگ با عادت به خوردن شکلات داشتم که این عادت با اومدن به دوره ها تقریبا از بین رفت ،الان شکلات باشه میخورم نباشه مهم نیست ،عید که شکلات خریدم فقط ۳ تا دونه خوردم ،تغییر در رفتار غذایی زیاد داشتم ،، ، خدارو شکر برای انجام تمرینات لاغر شدن اصلا مقاومت نداشتم و ندارم و همیشه در راه تغییر جسم و بدنم بودم ،،،، قبلا که وارد رژیمی میشدم ، برام مهم بود که تا یه زمان خاصی لاغر شده باشم،مثلا مطمئن بهم میگفتن با این رژیم ۳ ماهه ۶ کیلو کم میکنی ،خوشم میومد و اون رژیمو شروع میکردم ،دوست داشتم زمان رسیدن به هدفمو بدونم ، وقتی وارد دوره های این سایت شدم و استاد مدام بهمون یاداوری میکرد که زمان بندی نکنید ،خوشم نمیومو ،دلم میخواست بدونم کی لاغر میشم ،با دیدن نتایج بعضی از دوستان شگفتی ساز که تغییراتشون از ۳ ماه شروع شده بود و بعضی از دوستان تا ۶ ماه به نتایج مورد دلخواهشون رسیده بودن ،منهم برای خودم زمانبدی کردم و فکر کردم که سر ۶ ماه من ۲۵ کیلو یا ۴ سایز کم میکنم و دیگه میرم دنبال کارهام😄 نگو این خبرا نبود که من زمان تعیین کنم ،بنابراین خودمو و ذهنمو سپردم به آموزش و دوره ها و اعتماد کردم ،،، مثلا من پاییز پارسال تعیین کردم که تا عید امسال یعنی تو ۶ ماه بتونم ۱۸۰ درجه بزنم تو ورزش انعطاف ولی هنوزم نتونستم و موفق نشدم و فکر میکنم ۶ ماه دیگه هم تمرین نیاز دارم ، سالها فکر میکردم من با افراد متناسب فرق دارم ، انگار پذیرفته بودم که افرادیو خداوند انتخاب میکنه برای چاق بودن و رنج کشیدن و از شانس بد من ،قرعه به نام من خورده ،،،،، حالا متوجه شدم ،هر چیزی که در وجود من هست در بقیه هم هست ، من با دیگران فرقی ندارم بجز در محتویات ذهنیمون ، اصل ما یکیه ، من در مورد چاقی زیاد شنیدم و پذیرفتم که چاق باشم ،چونکه بچه حرف گوش کنی بودم ، اصل من آلوده شد به باورهای مخرب و من چاق شدم ،در ما فرمول های مصنوعی ساخته شد که همشونم مضر بودن ، در کل افکار اشتباهی که در کودکی به ما گفته شد و ما پذیرفتیم در هر جنبه ای از زندگیمون ،باعث اختلالاتی شده وما در طول زندگی یاد گرفتیم که بر اساس همون افکار اشتباه تصمیم گیری داشته باشیم که باعث تجربیات ناخوبی در ما شد ، اگر قبلا این سئوالو از خودم میپرسیدم که آیا باور میکنم بتونم تغییرات بزرگی در زندگیم داشته باشم؟ جوابم خیر بود ،چونکه من اصلا خودمو توانمند تو هیچ کاری نمیدیدم ،با اینکه تمام کارهامو خودم انجام میدادم ،با پشتکار و به موقع انجام میدادم ولی خودمو تو هیچ کاری قبول نداشتم ،خودمو کم میدیدم ،دیگران در ذهن من بزرگ و قدرتمند بودن و خودم کوچیک و کم ارزش ،، ولی الان نظرم روی تغییراتم مثبته ،بخاطر قویتر شدنم در عزت نفس و اعتماد بنفسم ،میتونم محکمتر بگم و مطمئن باشم که با دانشی که از کارایی ذهنم بدست اوردم میتونم تا حدود زیادی به نتیجه برسم ،البته تو قسمت های مختلف متفاوت عمل و فکر خواهم کرد ،مثلا ممکنه تو روابط و چندتا گزینه با ایمان بگم میتونم ،بستگی به ترمزها و بازدارنده های ذهنم داره که کدومو قبول کنم ، به نسبت تغییر ذهنم ،کاراییشون متفاوت میشه ، اینکه باور کنم چاقیم فتوشاپه نه نمیتونم باور کنم ،،، منم موقع ورودم به دوره ها با اطمینان کامل از عملکرد ذهنم و با شناختی که از ذهنم داشتم مطمئن بودم که راهش همینه برای همین هیچ بدون مقاومتی دوره ها رو خریدم ، آخه من چرا نتونم تغییر کنم ،معلومه من تغییر میکنم ،من تغییر نکنم کی تغییر کنه ،منیکه هر روز در حال گوش کردن،نوشتن،خوندن و بودن در مسیر هستم باید نتیجه بگیرم، مثلا من امشب مهمان دارم ، الان ساعت ۷ غروبه ،از صبح کارهای غذامو انجام دادم ، تازه یه لایو مشترک با یکی از اساتیدم داشتم ،الان هم دارم کامنتمو مینویسم ،حالا هر قدر تونستم مینویسم بقیه شو شب که مهمانها رفتن مینویسم ،خب شخصی مثل منکه انقدر پیگیر کلاساشه باید جواب بگیره ،،،، در مورد تغییراتی که در این ۱سال ونیم داشتیم و خیلی قوانین و رسم رسومات بهم خورده و در حال تغییر کردنه ، مدل سفر کردن ها متفاوتر شد ،رفت و آمدها کمتر شد ،مثلا مراسم عقد دختر من فقط با ۱۵ تا مهمون انجام شد ، مراسم عروسی هم نمیتونن بگیرن ، در کل جهان در حال تغییر و تحول بزرگیه که از درک ما خارجه ، حتما این تحولات به نفع گسترش جهانه ، این روزها هم میگذره و ما داریم وارد عصر جدیدی از زندگی و زمین میشیم ،هر چند بعضی تغییراتشو دوست ندارم که انجام بدم ولی فعلا باید این دوران رو گذروند و باهاش پیش رفت ،، مثلا ۱سال و نیمه خریدن الکل وماسک جزء ملزوماتمون شده ، مدارس تعطیل شده ، روبوسی کردن و دست دادن خیلی کمتر شده ، مسافرت های خارجی تقریبا ۸۰ درصد کمتر شده ، مسافرت های داخلی هم کمتر شده البته خیلی وقته که مردم جریمه شو پرداخت میکنن و از سفرهاشون نمیگذرن ، بسته شدن مساجد و مراسم روضه و عاشورا و اینجور مراسم ها بسیار کمرنگ شدن ،مثلا مادر من عادت داشت هر روز نمازشو تو مسجد محلمون بخونه الان نمیتونه مسجد بره ،عادت داشت هر روز مراسم روضه بره الان تعطیل شده ووو ،،، وقتی جهان فقط با اومدن یه ویروس بسیار کوچولو انقدر عوض شد ،دیگه چاقی من،چند کیلو اضافه وزن ،دیگه ۲ سایز اضافه که مثل آب خوردن کم میشه ،با لذت هم کم میشه ، ،، من فریده حسنی تعهد میدهم که تغییرات زندگیمو بپذیرم و مسئولیت کامل چاقی خودم رو به عهده بگیرم
بیزارم از آن کهنه خدایی که تو داری
هر لحظه مرا خدایی دگر هستی
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
عجب فایل گسترده ای !تغییر حرکتی مقدس است که از کودکی اسمش و راه و روش آن را در ما دفن کردند انقدر شنیدیم که فلانی خوب بود یهو تغییر کرد چون دیگه نمی خواست همرنگ جماعت باشه از نظر ما بد شد!یه طور دیکتاتوری همین که هست باید باشه ته ذهنمون هست ترس از تغییر و قبول کردن به زور افراد و شرایط زندگیمون ….اما زمانی که کرونا اومد و یهو سرتا سر زمین رو تغییر فرا گرفت من با خودم می گفتم همانطوری که یک صبح بیدار شدیم و کرونا و تغییراتشو دیدیم میشه یه صبحم که بیدار بشیم صلح و شادی و ثروت و عشق رو ببینیم باورکنید میشه 🙏🏻🌹کی فکرشو میکرد مساجد بسته بشن ؟رو صورتمون ماسک بزنیم !؟مسافرت تعطیل ؟و یادمه اوایل به ندرت مطبی باز بود ….کی باورش میشد سطح مطالعه و اگاهیمون انقدر تغییر کنه ؟تنهایی با خودمون رو یاد بگیریم و بیشتر فکر کنیم لذت و تفریح و حس خوب رو تو خودمون جویا بشیم خیلی راحت در مراسم سوگواری شرکت نکنیم و تغییرات گسترده ای که ما رو از پیرامون به وجودو درونمون هدایت می کنه
شاید خدا میخواست ما رو از درد تکراری بودن در بیهودگی ها نجات بده 🤷🏻♀️همون روز اول خلقت همه چی به نام ما شده فقط قرار بوده به سن قانونی برسیم تا ارث پدری رو دریافت کنیم بلوغ فکری روزیست که آگاه بشیم ما الماسی هستیم که همه چیز درونشه و فقط افکار غلطی پوششی شدند روی اون الماس و با برداشتن هر پوشش و باور غلط درخشندگی اون الماس بیشتر میشه قرار نیست چیزی از بیرون به ما برسه بلکه قراره لایه ها و پوششها برداشته بشه تغییر نوعی مرگ و تولد است که همیشه تا ابد با ماست تجربه کردن و خلق زندگی هر بار ما رو باید به طبیعت خودمون نزدیکتر کنه و زمانش اون شوقه که میگه میشه به زودی ….😍
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
نگار من که به مکتب نرفت
به یک غمزه مسئله آموز صد مدرس شد
اقرا …بخوان و این یک دگرگونیست که می شود باور کنیم هر شرایطی که دوست نداریم فیکه چقد دوست داشتم مثال فتوشاپ استاد رو …وقت اصلاح فقط باید undo رو زد برگرد
وبه اصل خویش برگرد انا لله و انا الیه راجعون
دلیت کن حذف کن جلوه های به ظاهر ویژه ای که ساختی اورجینال شو 😍😄خدایا شکرت عااشقتم
عید سعید فطر
جشن آزادگی و رهایی از عادتهای مخرب و بیهودگی های پوچ مبااارک 🍃🌸🍃🌸🍃🌸
سلام و درود , استاد عزيز & دوستان گرامى در سرزمين لاغرى با ذهن😊 روز نود و هفت
تكرار ,
❄️فايل , تغيير خواهيد كرد , اگر باور كنيد .
بزرگ ترين موانع ذهنى انسان براى تغيير كردن >>> باور تغيير كردنه, كه با آموزش از طريق ديدن و يا شنيدن + باور كردن اون كه نتيجه ش مى شه = عمل كردن .
ذهن ما جهشى عمل نمى كنه بلكه تدريجى و مرحله به مرحله جلو مى ره , ما بايد در هر كارى با آرامش و قدم به قدم جلو بريم و حتى در نقل مكان , ازدواج , و حتى موارد خوب ديگه , بايد با آرامش مراحل كار انجام بشه و نه يهويى و به سرعت , اگه تدريجى و گام به گام جلو بريم , مى تونيم از مسير لذت بيشترى ببريم , دقيقا مثِ مراحل كاشت داشت و برداشت كه جهشى و يهوبى اتفاق نمى افته , و هر بذرى كه مى كاريم , زمان برداشت , بستگى به نوع بذرى هست كه كاشته ايم 🌱☘️🌱🍀🌱همينطور در مورد بذرهايى كه روزانه در ذهنم كاشته ام , و جوانه زده اند , زمان برداشت بستگى به محتويات مخزن ذهن من داره و بايد از زمان كاشت و داشت تا زمان برداشت مراقب آفت هاى ذهنى م باشم تا به بذرهاى تازه جوانه زده , آسيب وارد نشه , همينطور فاصله ى ميان داشت و برداشت , صبر با ايمان و اعتماد به خداوند است . مرحله كاشت ~~~ مرحله داشت ~~~ با صبر , ايمان و اعتماد به خداوند ~~~ و سپس برداشت🪴🪴
همه چى در ذهن من اتفاق مى افته, مى دونم كار ساده اى نيس و اگه مراقب نباشم , ممكنه آفت هاى ذهنى م به محصول آسيب وارد كنن , اما با اشتياق و استمرار در اين مسير بيشتر مى تونم از بذرهاى جوانه زده مراقبت كنم . پس بهتره بجاى توجه به اينكه چه زمانى , چه روزى , چه ماهى به هدفم مى رسم , توجهم رو به خالى كردن افكار منفى م از ذهنم جلب كنم , و هر روز همانطور كه زباله ها رو , در سطل زباله مى ريزيم , همينطور هم , روزانه افكار و احساسات منفى م رو از ذهنم خالى كنم تا ذهنم فضاى كافى براى دريافت چيزاى خوب بيشتر داشته باشه . اگه يهويى به جشن عروسى دعوت بشم , با حال خوب و احساس خوب مى رم و نگران هم نمى شم , حتى همين حالا من واقعا نمى تونم خونه تكونى قبل از سال نو رو كامل انجام بدم و نگران كارا بودم كه ذهنم به من , يادآورى كرد , مراقب احساس خوبم باشم تا نگران كارا …
❄️ توجه كنيد در اين چند وقته چه تغييراتى در زندگى تون ايجاد شده⁉️چه از لحاظ رسم و رسومات , چه از لحاظِ تغيير در كسب و كارها , تغيير در جهان , چه چيزهايى كه فكر نمى كرديد الان تغيير كنه⁉️
در فرهنگ ما , مراسم زيادى هست كه بيشتر اونا , دست و پاگير هستن , هم براى خودمون و هم براى ديگران , واقعا بايد يه تكونى مى خورد , و يه تغيير اساسى به وجود مى اومد , همين جريان كرونا براى خيليا بهتر شد , و براى خيليا نه ! در جريان اوج همين كرونا , روبروى آپارتمان ما , ساختمان بلندى در حال ساخت بود كه توجهم رو هر صبح جلب مى كرد , اون موقع كه قرنطينه خيلى جدى تَر بود , و بيشتر جاها بسته بود , اما ساختمان سازى تعطيل نشد و من هر صبح مى ديدم كه مشغول كار هستن , و چند ماه پيش كاراى ساختمان به اتمام رسيد . يا جالبه كه با اين همه هيايو و ترس و نگرانى و آمار كه البته من اصلا به آمار توجه نمى كردم , و در اوج قرنطينه و بسته شدن مراكز خريد و مغازه ها و … با اين وجود فروشگاههاى مواد غذايى همچنان باز بودن و واقعا هر روز به وفور , روزى شون مى رسيد . در حالى كه خيلى از فروشگاهها از پس هزينه هاشون بر نيومدن و جمع كردن , در همين اوضاع خيليا كارشون رونق گرفت , و زندگى شون طبق روال حتى شايد بهتر ادامه داشت و خيليا آسيب ديدن , چقدر خوب مى شد كه تلويزيونى در خونه نداشتيم , چرا بايد ما همه چى رو از همه جاى جهان ببينيم و بشنويم !!! رسانه هاى خبرى كه بازار كارشون حسابى داغه , و خداروشكر مى كنم كه ديگه به اخبارا توجه نمى كنم .
🔸من فكر نمى كردم كه يه روزى باشگاههاى ورزشى و همچنين باشگاه ورزشى خودم تعطيل بشه , اما به طور موقت تعطيل شد🔸من فكر نمى كردم كه مراكز خريد تعطيل بشن اما مدتى تعطيل شد🔸قبلا ديده بودم كه ژاپنى ها وقتى سرماخوردگى دارن , از ماسك استفاده مى كنن , حالا مى بينم چقدر كارشون در پيشگيرى از شيوع سرماخوردگى خوب بوده , من فكر نمى كردم يه روزى ماسك صورت اجبارى بشه , اما شد🔸من فكر نمى كردم يه روزى مجبور بشيم توو خونه بمونيم , اما شد🔸من فكر نمى كردم يه روزى آرايشگاهها بسته بشن , اما شد🔸من فكر نمى كردم مراكز آموزشى به مدت طولانى بسته بشن , اما شد 🔸من فكر نمى كردم وضعيت پروازا , بهم بريزه , و يا اصن پروازى انجام نشه , اما شد🔸من فكر نمى كردم رفت و آمدا , مهمونى ها , با هم بودنا براى مدتى رعايت بشه و دور همى نباشه , اما شد🔸من فكر نمى كردم كه مى شه به لاغرى طبيعى م برگردم , اما الان باور مى كنم كه در اين مسير , هر چيزى ممكنه تغيير كنه🔸 با خداوند , هر چيزى ممكن است , و هر چيزى مى تونه براى خيريت من به كار بره , اگه من به خدا اعتماد كنم …
رسانه هاى خبرى خووب كار خودشونو بلدن , با ايجاد ترس و دلهره و آمار روزانه , ذهنِ هاى منفى باف رو بيشتر تغذيه كردن و متاسفانه بعضى از مردم تحت تأثير رسانه هاى خبرى , هر چيزى رو باور مى كنن ! همانطور كه من سالها باور كردم خيلى چيزارو …
حالا درسته يا نادرست , من اين كرونا رو از خدا نمى بينم و باور ندارم , بلكه اون ساخته ى ذهنِ انسانهاست …
❄️من هم مى تونم تغيير كنم😊
من فكر مى كنم كه يكى از نشانه هاى من براى تغيير , بودن من در اين مسير هست و اين مسير يعنى تغيير خودم و تغيير زندگى م , تغيير نگاهم به خداوند , تغيير در افكار و محتويات مخزن ذهنى م , تغيير در عادتها ى قديمى و باورهاى اشتباه ذهنى م و تغيير در همه ى جنبه هاى زندگى م , از آفت هاى تغييرات در زندگى , عجله , ترس و نگرانى ست , تغييرات ناگهانى , بخاطرِ اينكه وقتى ما از مرحله اى به مرحله ى بعدى مى ريم , يه چيزايى تغيير مى كنه اما اين تغييرات بايد با آرامش پيش بره , بعنوان مثال , هر كسى از شنيدن نام عروسى خوشحال مى شه , ازدواج , عروسى , جشن همه ى اينا عااالى هستن اما همين تغييرات عالى هم بايد با آرامش انجام بشه تا از اين مسير لذت ببريم , وقتى فردى از خونه ى پدر و مادرش مى خواد بره و يه خونه زندگى مستقلى فراهم كنه , بهتره كه اين تغييرات يهويى ( جهشى ) با سرعت يا بخاطر حرف مردم انجام نشه ! حتى در ازدواج خوب هم بايد گام به گام جلو رفت . در لاغرى با ذهن هم همينطور , همه چى در طى يه دوره ى بلند مدت به آرامى انجام مى شه چون من مى خوام از اين مسير لذت ببرم , من مى خوام از زندگى م لذت ببرم , امروز هم چندان حالم خوش نبود , اما وقتى اومدم و دوباره اين فايل رو گوش دادم و همزمان به آسمان زيبا نگا مى كردم حالم بهتر شد . در مسير بودن يعنى همين , به همين سادگى , مى شه حالمونو خوب كنيم . من از امروز متعهد مى شم كه تغيير كردن رو باور كنم .
با تشكر فراوان , شاد و پيروز باشيد🥰💜💙