0

گام ۷۹: لاغر شدن با یادگیری هنر تغییر کردن

تغییر کردن
اندازه متن

یکی از مهمترین موانع ذهنی افراد چاق این است که آیا آنها لاغر می شوند یا خیر؟

به شما اطمینان می دهم اگر در مسیر لاغری با ذهن حرکت کنید هنر تغییر کردن و لاغر شدن را می آموزید، نگران نباشید و ادامه دهید.

هنر تغییر کردن چیست؟

هنر تغییر کردن در واقع یادگیری چگونه تغییر دادن تجربه های زندگی است. اگر شما از وضعیت جسمی، روابط، کسب و کار، مالی، سلامتی و … راضی نیستید به این دلیل است که تجربه ای تکراری از بودن در شرایط یکنواخت در زندگی را دارید.

تغییر کردن

اگر از آن تجربه راضی و خشنود نیستید باید در وضعیت خود تغییر ایجاد کنید و موفقیت در این تصمیم زمانی رخ می دهد که شما در شرایط جدید، تجربه متفاوتی داشته باشید.

بنابراین اگر از وضعیت خود در هر جنبه از زندگی راضی نیستید به این دلیل است که تجربه شما در آن وضعیت خوش آیند نیست. و اگر دوست دارید تجربه متفاوتی داشته باشید هیچ راهی جز یادگیری هنر تغییر کردن ندارید.

بسیاری از انسانها به طور ناخودآگاه از تغییر کردن هراس دارند، و علاقه ای به ایجاد تغییر در شرایط زندگی خود ندارند.

اگر می خواهید به شکلی ساده خود را محک بزنید کافی است به واکنش خود نسبت به تغییر کردن شرایط فعلی زندگی خود توجه کنید.

از آخرین باری که تغییری در مدل موی سر، ریش، آرایش و … ایجاد کرده اید، چقدر می گذرد؟

از آخرین باری که تغییری در مسیر حرکت خود به سمت مقصدی که زیاد آن را طی میکنید ایجاد کرده اید چقدر می گذرد؟

از آخرین باری که تغییری در چیدمان وسایل اتاق یا منزل خود ایجاد کرده اید، چقدر می گذرد؟

از آخرین باری که تغییری در رفتار یا عادت خود ایجاد کرده اید، چقدر می گذرد؟

اینها مثال هایی است درباره موضوعات زندگی روزمره است که نشان می دهد شما نسبت به تغییر کردن چقدر مشتاق هستید یا مقاومت دارید.

اگر از ایجاد تغییر در موضوعات روزمره و پیش پا افتاده اجتناب می کنید، شما هرگز قادر نخواهید بود در موضوعات مهم و تاثیرگذارتر زندگی خود تغییر ایجاد کنید. یادگیری هنر تغییر کردن منجر به ایجاد تحول در زندگی شما خواهد شد.

لاغر شدن

لاغر شدن نوعی تغییر کردن است

خیلی از افراد سالهاست اضافه وزن دارند و خیلی از چاقی خود رنج می برند و اتفاقا برای لاغر شدن تلاش زیادی کرده اند، اما موفق به لاغری نشده اند و یکی از مهمترین دلایل آن مقاومت افراد نسبت به تغییر کردن است که در ذهن آنها شکل گرفته است. آنها هنر تغییر کردن برای لاغر شدن را نمی دانند.

سیستم ذهنی به این شکل است که وقتی فرمولی در ذهن شکل می گیرد در تمام جنبه های زندگی تاثیرگذار خواهد بود. بنابراین اگر هنر تغییر کردن را بیاموزید نه تنها در سایر جنبه های زندگی خود می توانید تحول ایجاد کنید بلکه در جسم خود نیز شاهد شگفتی خواهید بود و آن لاغری و تناسب اندام همیشگی خواهد بود.

بعنوان مثال اگر در ذهن شما تغییر کردن در جنبه های مختلف زندگی موضوعی سخت و رنج آور تعریف شده باشد، به همین سادگی این فرمول ذهنی می تواند مانع لاغر شدن شما شود چرا که لاغر شدن در واقع تغییر کردن از وضعیت چاقی به وضعیت لاغری است.

دلیل اینکه بسیاری از انسانها سالهاست در تلاش برای موفق شدن هستند، کتابهای زیادی خوانده و در سمینارهای مختلفی شرکت کرده اند اما موفق به تغییر شرایط خود نشده اند این است که اساسا آنها نسبت به تغییر کردن مقاومت زیادی دارند.

مقاومت ذهنی ما نسبت به تغییر کردن به واسطه شنیده ها و نصیحت های که از گذشته هزاران بار شنیده ایم شکل گرفته است.

این شنیده ها به ما تذکر میداند که تنوع طلبی کار خوبی نیست، داشتن لباس هایی با رنگ های مختلف صحیح نیست، ایجاد تغییر در شکل ظاهری کار پسندیده ای نیست و بسیاری موارد دیگر که ما از انجام آنها منع شده ایم.

منع شدن ما و اهمیت ندادن به علایق ما نسبت به ایجاد تنوع در زندگی سبب شده است که ما نسبت به تغییر کردن احساس خوبی نداشته باشیم.

طبیعی بودن علاقه نداشتن ما به تغییر کردن سبب شده است که به این مانع بسیار مهم و تاثیرگذار در مسیر موفقیت توجه نکنیم.

تنها راه مقابله با این مانع ذهنی و ایجاد باوری که به شما این احساس را می دهد که تغییر خواهید کرد ، توجه به تغییراتی است که به شکل پیوسته در دنیای پیرامون ما شکل می گیرد. همچنین تغییراتی که در زندگی دیگران رخ داده است که برای ما جالب توجه است.

به این شکل می توانیم فرمول جدیدی در ذهن خود ایجاد کنیم که ما م یتوانیم تغییر کنیم چرا که مانع اصلی که سد راه افراد برای تغییر کردن است این باور است که من نمی توانم تغییر کنم.

به اندازه ای که فرد از بودن در شرایطی که خواسته او نیست ناراحت و نا امید است نسبت به تغییر شرایط احساس عجز و ناتوانی دارد.

این موضوع به قدری اهمیت دارد که اگر برای رفع آن اقدام آگاهانه نکنیم تمام تلاشهای ما برای تغییر کردن بیهوده و بی اثر خواهد شد.

لاغری آسان با قدرت ذهن

تجربه هنرجوی لاغری با ذهن

موضوع امروز باور کردن تغییر کردن بود. تغییر مثبت 

‌من از چاقی به لاغری تغییر مسیر میدم.

من باور کردم که لاغر شدن آسونه.

دولت آنست که بی خون دل آید به کنار 

ورنه با سعی و عمل باغ جنان این همه نیست

خب وقتی حرف از تغییر میزنیم همه ی ما چیزی که در ذهنمون میاد اینه باید سختی بکشیم تا یک موضوعی رو تغییر بدیم. برای همین تغییر کردن برامون سخته.

اگه میخوایم باورمون نسبت به تغییر کردن باور مثبتی بشه باید قبلش باور کنیم که تغییر کردن راحته. تغییر اگه سخت باشه دوامی نخواهد داشت.

مثلا همین شرایط کرونا درسته که خیلی چیزا تغییر کرد ولی وقتی کرونا تموم شد همه آداب و رسوم دوباره برگشت سر جاش و همه تغییرات چون سخت بودن از بین رفتن و چیزی که یک عمر تکرار شده بود دوباره جاری شد.

پس خیلی مهمه که تغییر در راستای آسانی باشه.

از ایام کرونا همه چی برگشته سرجاش فقط یه چیزی برنگشته. عزیزانی که از دست دادیم و جای خالیشون هیچ وقت پر نمیشه . عزیزانی که نتونستند در مقابل تغییر مقاومت کنند و ویروس بهشون غلبه کرد و متاسفانه اونا رو از ما گرفت.

و اونها هم راه راحت رو انتخاب کردن. انتخاب مرگ براشون راحتتر از انتخاب زندگی در شرایط سخت بود و اونها رفتن رو انتخاب کردن.

رابطه آسانی و پایداری تغییر

تغییرات سخت، موقته و از بین میره.

پس خیلی مهمه تغییرات لاغر شدن رو برای خودمون راحت کنیم تا دائمی بشه.

چون ما استمرار در عادات رو میخوایم نه موقت بودن تغییرات رو.

مثلا رژیم و ورزش خودشون تغییر هستن اما تغییرات موقت هستند و ما هیچ وقت نتونستیم افرادی رو پیدا کنیم که تا ابد در رژیم به طور مستمر باقی بمونند مگر با اجبار و زور و حال بد و سختی. اینها هرگز از زندگی لذت نمیبرن و همواره در حال رنج کشیدن هستن.

پس ویژگی دیگه تغییر اینه که شرایط قابل تغییر باید با لذت همراه باشه تا بشه به صورت مستمر ادامه اش داد . 

پس ویژگیهای تغییر تا اینجا:

اول: راحت بودن 

دوم: قابل استمرار و دائمی بودن 

سوم: تغییر باید لذت بخش باشه و در مسیرش  ما لذت ببریم وگرنه تغییر موقت خواهد بود .

لاغری با ذهن تنها راه تغییر هست که هم راحته هم لذتبخشه هم دائمیه. 

ما فرمولهای ذهنی راحت رو انتخاب می کنیم در راستاش حرکت می کنیم و در مسیرش لذت میبریم و این مسیر یه مسیر دائمیه برای ما. 

پس تغییرات پایدار هستن و ما به مرور زمان لاغر شدن رو آسان تجربه خواهیم کرد. 

تغییر فرمول های چاقی ذهن

تغییر فرمولهای چاقی ذهنی

خب من اول از آسوناش شروع می کنم. 

اول: صلح با چاقی. 

آقاجون دیگه از چاقی نترس. چاقی هیچ چیزی نیست جز ندیدن لاغری. در نتیجه انرژی لاغری زیاد شده تا تو ببینیش. ببینش تا  رهاش کنی و آزاد بشه و بره. از چاقی نترس، ترس از چاقی باعث جبس شدن چاقی در بدنت می شه، با چاقی راحت باش تا آزاد بشه و از بدنت خارج بشه. 

دوم: غذا خوردن ترس نداره

باز تغییر دیگه ای که میشه گفت اینه غذاها چاقت نمی کنند. نترس همش میسوزه میره.

هیچ غذایی هرچقدرم خورده باشی توی بدن نمی مونه. دفع میشه میره. مقداریشم که جذب میشه تجزیه میشه میره. اصلا انرژی نمیتونه یه جا بمونه دائم از شکلی به شکل دیگه داره تبدیل میشه.

این چربیها همون چربیهای دیروز و پریروز نیستن. اونا رفتن اینها جدیدن دوباره ساخته شدن وقتی رها باشیم و نترسیم بدن احساس نبازش به انرژی از بین میره و میفرستش که بره.

ما با ترسها و نیازها بدن رو نیازمند کردیم. بدن احساس نیاز می کنه از طرفی میل به دریافت انرژی رو زیاد می کنه تا انرژی بیشتری جذب کنیم و از طرفی دیرتر میفرستش بره تا مدت بیشتری اینارو ذخیره کنه چو در فرکانس نیازه. 

وقتی در فرکانس رهایی باشیم بدن هم کم کم در فرکانس رهایی میاد و ما میلمون به مصرف مواد غذایی طبیعی میشه و از طرفی دفع چربیها هم راحتتر انجام میشه چون بدن سالم میشه و احساس نیاز به انرژیش کم میشه. 

پس خیلی مهمه انرژی رو در بدن ببینیم و به خودمون حس نبودن و محدودیت انرژی ندیم. انرژی به فراوانی در دست ما هست. 

سوم: تغییر کردن باور چاقی

تغییرات دیگه ای که میشه کرد تغییر در باوره . هیچی توی این دنیا نمیتونه مارو چاق کنه مگر اینکه بپذیریمش که چاق کننده است. 

هیچ عامل چاقی در جهان وجود نداره. همه ی عوامل لاغر کننده هستند. 

در جلسات قبلی در نوشته هام به اونجا رسیدم که حتی چربیهای ما نشانه ی لاغر بودن ماست. چون اینا همون انرژی لاغری هستن که به واسطه ی نیاز ما به لاغر شدن و درخواست مکرر ما جذب شدن و هرچقدر نیاز ما بیشتر، جذب انرژی ما بیشتر.

بابا اینا همه لاغریه. ببینیمش و انقدر درخواستش ندیم انقدر خلاء ایجاد نکنیم. ما به لاغری هیچ نیازی نداریم همه این چاقیه لاغری هستن. احساس بی نیازی کنیم تا بدن هم از فرکانس نیاز بیاد بیرون و دیگه جذب نکنه. 

خب باور دیگه اینه که حتی احساس چاقی هم انسان رو لاغر می کنه. احساس چاقی دو قسمت داره. یکی قسمت لذت یکی قسمت رنج. 

ما یه زمانی از چاق شدن لذت میبردیم خب اون فرکانس در ما هست بعد از مدتی دیگه نخواستیمش رنج کشیدیم ولی نخواستنشم باز یعنی نیاز به لاغری و باز جذب انرژی. 

پس لذت و رنج چاقی هر دو ما رو چاق کرد.

ناراحت بودن از چاقی اندوه خوردن و ناراضی بودن از چاقی همه ی اینا یعنی حس نیاز به لاغری و حس نیاز به لاغری باعث جذب انرژی بیشتر و بیشتر میشه. 

بدن نیازمند انرژی رو بیشتر جذب می کنه. 

البته این باور باز خودش یه باور چاق کننده و ایمان به چاق شدنه. 

یا باید حس نیاز رو دور کرد یا باور داشت حتی اگه نیاز هم داشته باشیم بازم لاغر میشیم. چون انسان نیازمند فاقد انرژیه و قاعدتا کسی که فاقد انرژیه نمیتونه انرژی بیشتر جذب کنه. پس  در هر دو حالت ما انرژی رو دفع می کنیم و انرژی رو ذخیره نمی کنیم. 

اهمیت تداوم احساس لاغری

ما در هر حالتی باید بتونیم لاغر بودن رو به اثبات برسونیم. 

ناراحت شدن یا نشدن از چاقی باید هردوش حس لاغری بهمون بده. 

چطوره که وقتی در مسیر چاقی هستیم همه چی به ما حس چاقی میده اینجا هم باید از هر چی حس لاغری بگیریم  تا بتونیم در فرکانس رهایی باشیم. 

همه ی اینا تغییره. تغییر مسیر از مسیر چاقی به مسیر لاغری. 

شاید چاقی به واسطه ی تکرار در ما عمیقتره ولی لاغری از اون عمیقتره چون طبیعت بدن ما لاغریه. چون هر لحظه در بدن ما جاریه. 

چون در هر حالتی هست. در هر حسی لاغری وجود داره. 

حتی در حس چاقی لاغری وجود داره. چون حتی حس چاقی انرژی هست و ما اگه انرژی لاغری نداشته باشیم حتی  نمیتونیم حس چاقی بگیریم. 

انرژی ما توان ماست. 

توان ما لاغریه. 

لاغریی که توان مارو میگیره و مارو ضعیف می کنه لاغری نیست. چاقی هم که توان ما رو میگیره اونم  مسیر صحیح نیست. 

اما لاغری واقعی یعنی توان داشتن.  یعنی نیرو داشتن. 

یعنی نه اونقدر بی جون شدن که نتونیم از جامون تکون بخوریم و باز هم نه اونقدر انرژی رو ذخیره کردن که بازم از چاقی نتونیم تکون بخوریم. 

یکی از دلایلی که من دوست دارم لاغر بشم واقعا همین حرکت کردنه. 

من دوست دارم کارامو خودم انجام بدم. از تنبلی کردن خوشم نمیاد. پس نیرویی که چاقی ازم گرفته رو دوست دارم ازش بگیرم. دیگه نمیخوام به چاقی انرژی بدم. من در مسیر لاغری هستم. من انرژی لاغری دارم و میخوام عاشقانه لاغری رو انتخاب کنم. نیاز بدنم رو با افکار منفی زیاد نکنم. با نومیدی  بدنم رو نیازمند نکنم. دوست دارم به خودم  از درون انرژی بدم تا مجبور نشم به  انرژی  بیرونی نیازمند بشم. 

من وقتی اعتماد به نفس داشته باشم وقتی امیدوار  باشم. وقتی حالم خوب باشه. وقتی شاد باشم مثبت اندیش باشم  انرژی دارم و نیازی به دریافت بیشتر انرژی ندارم و بدنمم احساس نیاز بیشتر نمی کنه ولی با سرزنش و نومیدی و تنفر و ترس احساس نیازم بیشتر میشه و من همش دلم میخواد بخورم. این احساسات از افکار منفی میاد و افکار منفی مثل سیاه چاله ها انرژی خوارن و تمام انرژی منو جذب خودشون می کنند و من مجبور میشم هی بیشتر بخورم و باز نومیدی و افسردگیم بیشتر بشه. 

  • من تغییر می کنم. 
  • من غم و اندوه رو رها می کنم و شادی رو جایگزینش می کنم. 
  • من ترس رو رها می کنم و ایمان به لاغری رو جایگزین می کنم. 
  • من  سرزنش رو رها می کنم و عشق رو جایگزین می کنم. 
  • من نیاز رو رها می کنم و استغنا و فراوانی رو جایگزین می کنم. 
  • من افکار منفی رو رها می کنم و افکار مثبت رو جایگزین می کنم. 

فقط در این حالته که من خودبه خود لاعر میشم و در فرکانس رها کردن انرژی قرار میگیرم نه در فرکانس نیاز به انرژی.

من از درون خودم رو پر می کنم تا راحت و آسون تغییر کنم و بدنم هم در فرکانس راحت لاغر شدن فعال بشه. البته  او در فرکانسش هست. اما من با افکارم مانعش میشم. دیگه نمیخوام مانع طبیعت بدنم بشم. من فقط کافیه انتخابهام رو تغییر بدم تا دنیام تغییر کنه. 

(نوشته آقا عطا عزیز در بخش نظرات)

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای انجام عالی تمرین جلسه آموزشی لاغر شدن با یادگیری هنر تغییر کردن توصیه می شود ابتدا توضیحات نوشتاری آموزشی را با دقت مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را با تمرکز تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده در بخش نظرات به صورت شرح انشایی پاسخ دهید.

  • نگرش شما درباره اهمیت تغییر کردن در زندگی چیست؟ شرح دهید.
  • آیا خود را انسانی تغییر پذیر می دانید یا خیر؟ شرح دهید.
  • با ذکر مثال شرح دهید که تغییر پذیر بودن در چه شرایطی به شما کمک کرده است و در چه مواردی مقاومت کردن در برابر تغییر کردن باعث ایجاد رنج و ناراحتی برای شما شده است؟
  • ارتباط تغییر کردن با لاغر شدن چیست؟ شرح دهید.
  • در گذشته تصور شما درباره لاغر شدن و تغییر کردن چه بوده است؟ شرح دهید.
  • چرا بیشتر انسانها دربرابر تغییر کردن مقاومت دارند و ترجیح می دهند در شرایط یکنواخت زندگی کنند؟!
  • لاغری با ذهن چگونه به شما کمک کرده است تمایل به تغییر کردن در شما ایجاد و برای شما آسان شود؟! شرح دهید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.33 from 39 votes

https://tanasobefekri.net/?p=20691
برچسب ها:
68 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار ainakaveh@gmail.com
      1400/04/12 10:59
      مدت عضویت: 1174 روز
      امتیاز کاربر: 26024 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 676 کلمه

      سلام…وقت بخیر

      من عاشق تغییرات هستم از اینکه بصورت یکنواخت زندگی کنم اصلا خوشم نمیاد…عاشق تغییر دکوراسیون خونه..زندگیم هستم….عاشق مسافرت…دیدن جاهای جدید…خوردن غذاهای جدید……

      کسانی رو میشناسم که حتی حاضر نیستند یه غذای جدید رو امتحان کنند وسخت پایبند علائق دوران بچگی خودشون هستند…

      حتی کسانی هستند که حاضر نیستند محل خرید.سوپر مارکت خودشون رو عوض کنند..

      خودم کلا چندین سال پیش احساس کردم که به یه تغییر اساسی نیاز دارم ورو همین اصل کلا محل زندگیمم رو تغییر دادم..‌جای جدید…مردم جدید…زبان جدید….البته باید خدا رو شکر کنم که همسرم همواره پشتیبان منه…والان بسیار راضی هستیم.واقعا خدا رو شکر میکنم چون بطور کلی حال واحوالم عوض شد.کلا از بعضی از رسم ورسومات خودمون خوشم نمیومد مثلا طرف عزیزشو از دست داده اونم بصورت ناگهانی درد خودش کمه که باید بفکر میهمانای باشه که از هر طرف حمله ور میشوند از شهرستانها اون چندین روز …دیگه باید هتل داری بکنه…تا هفت تموم بشه….فکر چهل وسال خلاصه واقعا گرفتاری چندین برابر و فقط این کرونا توانست این رسم بسیار بیهوده رو از بین ببره

      در این جایی که من زندگی میکنم اصلا از این خبرها نیست وکلا چقدر تعجب میکردم…نه شام وناهاری..نه مراسم آنچنانی…یه مراسم دفن ساده

      بیرون خونه میز وصندلی همسایه ها…فامیل برای تسلیت میاین..‌‌سریع تموم میشه…برای پذیرایی فقط آب..‌و دیگه بهیچ عنوان خانواده متوفی در عذاب وفکر خیال سیر کردن مردم نیستند..وچقدر راحت….تو هر مراسمی همینقدر راحت و بی دغدغه هستند…عروسیها یا غذایی نیست…پذیرایی بسیار مختصر ویا یه غذا اونم بسته بندی..‌

      خلاصه متوجه شده بودم که کل عمرم به فنا رفته اونقدری که فکر کردم چندین چند نوع پیش غذا…غذاهای متنوع…هم مرغ..هم گوشت..هم ماهی شاید یکی فقط یکنوع دوست داشته باشه.‌‌مدل به مدل دسر یعنی چه فلاکتی…به مرز هلاکت میزسیدم تا یه برنامه به نحو احسن تموم بشه..

      وآخرش هم که کلا نتیجه معلوم نبود.

      بااومدن کرونا خوب مشکلات زیادی پیش اومد ولی دیدیم که میشه راحت هم زندگی کرد..بفکر وخیال مردم…حرف مردم..این مهملات نبود…باید راحت بود وبس….بقول استاد اون کاری که بهت احساس خوب میده…حتما درسته..نه از ترس حرف مردم..رعایت سنتهای نادرست…هزار مکافات پدرت در بیاد وفقط خستگی برات بمونه

      من که در عروسی بچه هام…فوت مادرم ..فقط اون خستگی وبدو بدو یادم مونده ودر کل چیزهای که یادم میفته باعث آزارم میشه.

      که فقط سعی کردم همچی به نحو احسن انجام بشه…

      برای تغییرات ذهنی که خیلی کلاس رفتم…کتاب خوندم…سالیان زیادی یوگا رفتم…

      والانم که در این مسیر در حرکت هستم..اونقده بعضی افکارم با خونم عجین شده که با وجود شناخت فرمولهای غلط و تکرار بیشمارفرمولهای درست بعد۹ ماه هنوز اون فرمولهای غلط …غالب هستند…واقعا برام عجیب وباور نکردنی است…خوب حالا که فهمیدم درست کدومه ..اما ته دلم ..ته تمه

      افکارم حول وحوش همون فرمول قبلیها دور میزنه.

      که فقط با ادامه دادن درست میشه وبس..

      منی که سالیان طولانی با وفاداری وجدیت هر چه تمامتر برده وار بدنبال اون فرامین نادرست بودم نباید انتظار داشته باشم به این زودیها اونا کاملا محو بشونند…ولی من همواره هر روز با جدیت واستمرار در این مسیر پیش میروم.چون عاشق تغییرات هستم..‌چون دوست دارم که به اهدافم برسم…چون تازه متوجه شدم هر آنچه برایم آیه بودودرست…اصلا از ریشه نادرست وغلط بوده ومنم بی اطلاع دنباله رو یه مشت خرافات وافکار پوسیده وزجر آور..‌‌

      خدا رو شکر میکنم که به این مسیر هدایت شدم وهمانطوری که استاد در فایل این گام فرمودند..پیش زمینه طبیعت ما تناسب است…ونیاز نیست بخودم فشاری آنچنانی وارد کنیم…وقتی استاد ثابت میکنند که یه فرمول اشتباه است بدون چون وچرا قبول میکنم…وفرمول جدید را دنبال میکنم چون در زمینه وجودم فرمولهای درست قرار داشته…وحال من هستم که باید بدون در نظر گرفتن زمان..وعجله…..با تداوم واستمرار دنبال فراگیری وتمرین باشم تا رفته رفته به اهدافم برسم.

      وامیدوارم که این مرحله عالی سپری بشه..چون وقتی در عالم بیخبری ونادانی در راهی هستی بهت فشار وزوری وارد نیست….اما وقتی هوشیارانه در مسیری پیش میروی واز دست اون قوانین غلط سعی در قدم گذاشتن در جاده راحتی ودرست هستی…یه مقدار فکر وذکرت بیشتره که حالا من درست وغلط رو تشخیص دادم ومشغول طی وطریق در جاده درست هستم ولی چرا اینقده دیر جواب میده…که حتما این قضیه برای ذهن وجسم زمان بیشتری لازم داره که به امید خدا به اون روزهاب خوش هم میرسه.

      با آرزوی تناسب فکری در تمام جهات زندگی برای همراهان در گروه.🙏🙏🙏🙏🙏🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 18 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم