0

لاغری با ذهن و تاثیر خاطرات

خاطرات لاغری
اندازه متن

ذهن افراد چاق مملو از خاطرات دوران چاقی است و به این ذهن هرگز نمی توان لاغر شد. برای لاغر شدن باید خاطرات لاغری را در ذهن خود ایجاد کنیم و این کار فقط از روش لاغری با ذهن امکانپذیر است.

لاغر شدن مهمترین آرزوی من بود. یادم میاد از سنین نوجوانی برای لاغر شدن تلاش می کردم ولی همیشه از سسعی و تلاشی که انجام می دادم نتیجه ای نمی گرفتم و هر وقت هم با تلاش زیاد مقداری از وزنم کم می شد طولی نمی کشید که دوباره به وزن قبلی بر می گشنم.

با خودم فکر کردم که در تمام سال هایی که من دوست داشتم لاغر بشم ، روش های مختلفی رو امتحان می کردم و درسته که از همه روش ها نتیجه خوبی نگرفتم ولی یک نکنه در تمام انتخاب های من مشترک بود که ارتباط داشت با خاطرات من از چاق بودنم.

هر روشی که برای لاغری استفاده می کردم شباهت زیادی به روش قبلی داشت و این تکرار سبب ایجاد خاطرات چاقی در ذهن من شده بود و هر بار که از انجام روشی نتیجه نمی گرفتم تصویری از شکست در لاغر شدن در ذهن من ثبت می شد و تکرار تصاویر شکست سبب می شد که خاطرات شکست از تلاش برای لاغری در من شکل بگیرد.

شکل گیری خاطرات لاغر نشدن با استفاده از روش های لاغری سبب شده بود که  هر بار تصمیم می گرفتم برای لاغر شدن اقدام کنم با انبوهی از تصاویر ناکامی و شکست برای لاغر شدن در ذهنم مواجه می شدم.

مرور خاطراتم درباره لاغر نشدن سبب می شد در استفاده از روش دیگری برای لاغر شدن اشتیاق و انگیزه خود را بعد از چند روز از دست می دادم و آن روش را رها می کردم.

این روندی است که همه افرادی که اضافه وزن دارند تجربه کرده اند و تاثیر خاطرات خود در نتیجه نگرفتن از روشهای لاغری را به خوبی درک می کنند.

هرچه بیشتر از روش های مختلف برای لاغر شدن استفاده کرده و نتیجه نگرفته باشید خاطرات بیشتری در رابطه با لاغر نشدن در ذهن شما ایجاد شده است و همین خاطرات به سادگی شور و اشتیاق شما برای لاغر شدن در تصمیمات و اقدامات بعدی را کاهش داده است.

به طوری که هرچه بیشتر تلاش می کردید که لاغر شوید مدت کمتری می توانستید روشی که در پیش گرفته بودید را ادامه دهید.

خاطرات ما در جنبه های مختلف زندگی تاثیرگذار است، در برخورد ما با اطرافیان، در واکنش به اتفاقات و خیلی از رفتارهای ما ، خاطرات نقش تاثیرگذاری دارند.

لازم به ذکر است که رفتارهای چاق کننده ما همیشه برگرفته از خاطرات ما از چاقی است.

هربار که پرخوری می کردیم و بعد از آن احساس عذاب وجدان داشتیم تصمیم می گرفتیم که دیگه پرخوری نکنیم اما پرخوری بعدی بیشتر و ساده تر انجام می شد و باز حال ما بد می شد و این چرخه باطل ادامه داشت.

این تاثیر خاطرات چاق شدن در ذهن است.

همچنین بارها از چاق تر شدن خود در زمان کمتر نگران شده ایم به این شکل که اگر در شش ماه 3 کیلو وزن ما اضافه می شد به شدت ناراحت و نگران می شدیم و این در حالی بود که 3 کیلو بعدی را در کمتر از شش ماه اضافه می کردیم.

هرچه از زمان شروع چاقی بیشتر سپری شود سرعت چاقی بیشتر می شود چون خاطراتی که از چاق شدن در ذهن ما ایجاد می شود در تشدید چاقی تاثیرگذار است.

انباشته شدن خاطرات چاقی در ذهن ما می تواند به سادگی مانع لاغر شدن ما شود به این شکل که همزمان با استفاده از محتوای آموزشی خاطرات چاقی در ذهن شما مرور می شود و این فرایند باعث ایجاد نگرانی و ترس از لاغر نشدن در شما می شود.

اگر مراقب ترس از لاغر نشدن باشید به سادگی اشتیاق و انگیزه شما برای لاغر شدن را کم کرده و باعث خارج شدن شما از مسیر لاغری با ذهن می شود.

لاغری با ذهن روش فوق العاده ای است که از تمام محتوای ذهنی برای لاغر شدن استفاده می کند. همانطور که در چاق شدن از تمام اطلاعات ذهنی استفاده کرده ایم، برای لاغر شدن هم باید از همین طریق اقدام کنیم.

در روش های مختلف لاغری توجه و تمرکز بر تغییر عادت های چاق کننده است.

به این شکل که ابتدا برای ما تعیین می کنند که میزان اضافه وزن شما چه مقدار است.

سپس مشخص می کنند که برای لاغر شدن نباید از هر ماده عذایی استفاده کنید و فقط حق دارید طبق برنامه ای که برای شما در نظر گرفته می شود غذا بخورید.

همچنین پیشنهاد می کنند میزان سوخت و ساز بدن را با استفاده از حرکات ورزشی بالاتر ببریم تا در مدت زمان کمتر بیشتر لاغر شویم.

این پیشنهادات و موارد مشابه فقط سبب ایجاد تمرکز بیشتر بر چاقی می شود و برخلاف اینکه انتظار داریم با اجرای این دستورالعمل ها لاغر شویم چاق تر می شویم.

البته در مدت اجرای آن دستور العمل ها در بیشتر مواقع مقداری از وزن و سایز ما کم می شود اما با رها کردن آنها به مقدار بیشتر از قبل به وزن و سایز ما اضافه می شود.

زمانی که تمرکز بر تغییر رفتارهایی که چاق کننده تشخیص داده شده اند می کنیم شاید موفق به تغییر آن یا اصلاح آن شویم اما هرگز موفق به تغییرا خاطراتی که تکرار آن رفتارها در ذهن ما ایجاد کرده اند نخواهیم شد.

به همین دلیل زمانی که دست از تلاش برای اصلاح رفتارهای چاق کننده بر میداریم خاطرات چاقی سبب می شود به مرور رفتارهایی که باعث ایجادشان شده ایم را تکرار کنیم.

چون خاطرات چاقی به واسطه افکار و رفتار در ما ایجاد شده اند.

وقتی ما با تلاش سعی کرده ایم فقط رفتار را تغییر دهیم بدون اینکه توجهی به افکار و خاطرات چاقی داشته باشیم، به محض اینکه دست از تلاش برای تغییر رفتار می کشیم، افکار و خاطرات چاقی به جستجوی رفتار بوجود آورنده خود مشغول می شوند.

جستجوی آنها سبب بروز مجدد رفتارهای گذشته ما می شود.

این توضیح مختصر و کاملی از چرایی شکست خوردن ما از روش های قبلی است که برای لاغر شدن استفاده کرده ایم.

در روش لاغری با ذهن ما سعی در تغییر افکار، رفتار و خاطرات چاقی نداریم بلکه طریق عملکرد ما به این شکل است که با استفاده از محتوای آموزشی ابتدا افکار جدید و لاغر کننده در ذهن خود ایجاد می کنیم.

افکار جدید مستلزم رفتار جدید هستند و زمانی که شما با استمرار و تمرین کردن افکار لاغر کننده را در ذهن خود ایجاد می کنید به شکل خودبخود رفتارهای جدید در شما ایجاد می شود.

به طریقی که بسیار نرم و بدون سر و صدا این پروسه انجام می شود و شما متوجه می شوید که مدتی است تمایل شما به خوردن برخی مواد تغییر پیدا کرده است. یا اشتهای قبلی را ندارید یا حرص و ولع گذشته را ندارید.

اینها رفتارهایی است که به واسطه افکار جدید در شما ایجاد می شود.

وقتی افکار ایجاد شد و رفتارها شکل گرفت به شکل خودبخود خاطرات لاغری شروع به شکل گرفتن می کند.

چون شما به مرور رفتارهای متفاوتی نسبت به قبل را انجام می دهید و واکنش های شما تغییر می کند.

رفتار جدید خاطرات جدید بودجود می آورد.

با ایجاد خاطرات جدید در ذهن شما درباره لاغر شدن فرمول لاغری با ذهن تکمیل شده و روند لاغر شدن شما آغاز می شود.

افکار لاغر کننده + رفتار لاغر کننده + خاطرات لاغر کننده = لاغر شدن

همین فرمول را به شکل متفاوت در چاق شدن مورد استفاده قرار داده ایم و همه افراد چاق آن را به خوبی تجربه کرده اند.

افکار چاق کننده + رفتار چاق کننده + خاطرات چاق شونده = چاق شدن

ذکر این توضیحات به منظور واضح شدن اتفاقی که در وجود ما برای لاغر شدن با ذهن صورت می گیرد ضروری است.

باید بدانیم در مسیر لاغری با ذهن چه اتفاقی رخ می دهد و لاغر شدن با ذهن به چه صورت انجام می شود.

آگاهی از پروسه لاغری با ذهن سبب می شود شما با اطمینان و آرامش بیشتری در این مسیر حرکت کنید و به جای تمرکز بر نتیجه نهایی که لاغر شدن است توجه و تمرکز خود را صرف استفاده از محتوای آموزشی و انجام تمرینات کنید.

چون استفاده از محتوای آموزشی و انجام تمرینات قدم اول برای ایجاد افکار لاغر کننده در ذهن ناخودآگاه است.

برای لاغری با ذهن آنچه مهم است تغییر باورها و افکاری است که درباره چاقی در ذهن خود داریم، و این کار نیاز به اشتیاق و استمرار در تغییر کردن دارد.

دیدن تصاویر افرادی که از مسیر لاغری با ذهن استفاده کرده و رویای لاغری خود را به واقعیت تبدیل کرده اند سبب می شود تا خاطره لاغری آنها به شکل رویایی دست یافتنی در ذهن ما مرور شود.

اگر fبا دیدن تصاویر آلبوم شگفتی سازان به احساس خوب و اشتیاق برای ادامه دادن و لاغر شدن می رسید مطمئن باشید در تبدیل خاطرات لاغری آنها به رویای لاغری خود عالی عمل کرده اید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما رضا عطارروشن


تمرین این بخش:

1- محتوای نوشتاری را با دقت مطالعه کنید و به شباهت عملکرد خود با آنچه شرح داده شده است توجه کنید.

2- محتوای آموزشی را با دقت گوش کنید.

3- درباره خاطرات چاقی خود شرح دهید. چه خاطره ای از چاق شدن و چاق تر شدن دارید.

4- تجربه خود از تاثیر خاطرات چاقی را در احساس ناامیدی و ترس از چاق تر شدن بنویسید.

5- خاطرات چاقی چه احساسی در شما ایجاد می کند و فکر کردن به لاغر شدن چه حسی در شما بوجود می آورد.

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.09 from 66 votes

https://tanasobefekri.net/?p=11589
برچسب ها:
152 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار solmazmilan@gmail.com
      1400/03/01 18:23
      مدت عضویت: 1159 روز
      امتیاز کاربر: 10935 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,034 کلمه

      به نام خدایی که منو هدایت کرد به این مسیر الهی.

      سلام به همه.

      تمرین اول:من قبلا هرکاری میکردم برای لاغری و خدایی خیلی سفت و سخت هم تلاش میکردم ولی وقتی نتیجه نمیداد اابته اولاش نتیجه میداد و من اون موقعی که لاغر میشدم همش می گفتم این برمی گرده باید چیکار کنم همه می گفتن تو لاغری به خودت برس ولی من ته قلبم میگفت تو باز چاق میشی و این خودم بودم که با مرور خاطرات چاقی نمیزاشتم لاغر بمونم افسرده میشدم به خودم نمیرسیدم. حتی یادم میاد جایی که کار میکردم یه همکار خیلی چاق داشتم بهم میگفت من جای تو بودم همه حقوقم میدادم به لباس شیک و تک سایز حالا اونو درک میکنم.

      بعد اون چاق شدم و هر بار یه روشی رو برای لاغر شدن امتحان میکردم ولی بعدش دیگه خیلی کند و خیلی کم وزن کم میکردم دیگه به اون قانع نمیشدم و این باعث میشد اشتیاقم به لاغر شدن کم بشه همش از این روش به اون روش میپریدم و چند روز نکشیده دیگه دل زده میشدم و این آخرها هر روز یه رژیم جدید میگرفتم وکلا نا امید بودم و به خودم می گفتم دیگه غیرممکنه که من لاغر بشم دیگه پذیرفته بودم که چاقیم ابدی و خیلی کلافه بودم هر روز با گریه از خواب بیدار میشدم واز زندگی سیر شده بودم.وقتی نتیجه نمیگرفتم تصویری از شکست تو ذهنم بود می گفتم اینم جواب نداد قرص.دمنوش کلی دارو و خیلی روشها رو امتحان کردم تازه جواب نمی داد خودمو سرزنش میکردم که تو چه بدنی داری که اینم روش اثر نداره.و این تکرار شکستها باعث ایجاد خاطرات تلخ شکست و برگشتن به چاقی میشد.انگار هربار که به لاغری فکر میکردم و رویا پردازی میکردم ازم دورتر می شد و یه جورایی غیر ممکن و من خاطره خیلی بیشتری از چاقی تو ذهنم بود و شور و اشتیاقم برای لاغری خیلی کم میشد می گفتم چه فایده بعد دوباره چاق میشم.و این باعث شده بود من گوشه گیر بشم زیاد با مردم حرف نزنم تو محیط کار زیاد نمیخندیدم همش تو خودم بودم بعد وقتی همکاران ازم میپرسیدن مشکلت چیه منم می گفتم چاقی بهم میخندیدند و من حسرت لاغری رو بیشتر میخوردم.

      تمرین دوم: محتوای فایل برایم اینجوری بود که هر اطلاعاتی رو به مغز بدی چه درست و چه غلط همونو بهت تحویل میده و از همون بهت میده.مثلا من قبلا توی دفتر پیشخوان کار میکردم و صاحبش زیاد آدم خوبی نبود و خیلی از دوستام بهم میگن که خوبه بریم اونجا کار کنیم؟ منم بهشون می گفتم نه اون آدم خوبی نیست برو یه جای دیگه کار کن.یا مثلا بیمارستان که یه بار رفتیم خدماتش افتضاح بود یعنی پرستاراش خیلی بداخلاق بودن هر وقت یه مریضی داریم که میخوان ببرن اونجا بهشون میگم اون بیمارستان خیلی بده خدمات و پرستاران در حالی که شاید تو اون موقعیت بد بوده شاید بعد چند سال اون بیمارستان کلا عوض شده و من ربطش میدادم به کل بیمارستان.منم قبلا که میرفتم مهمونی خونه داداشم اونجا خیلی راحت بودم قبلش بهش زنگ میزدم که آره قورمه سبزی درست کن با دوغ و نوشابه و وقتی میرفتم اونجا به جای اینکه از اون محیط و آدمها لذت ببرم لذت رو تو خوردن غذا می دیدم و خیلی میخوردم در حد ترکیدن اونم با مخلفات. ولی خدا رو شکر الان خیلی وقته که اینجوری نیست هرچی که درست کنه میرم میخورم اگه قورمه سبزی هم باشه اونم به اندازه نیازم میخورم .و داداشم و می دیدم که به اندازه میخوره با اینکه خیلی قورمه سبزی دوست داره ولی زیاد براش میریختم میگفت دیگه نمیتونم بخورم جا ندارم بهش می گفتیم تو که اینهمه این غذا رو دوست داری میگفت قرار نیست خودمو بکشم اون آخه متناسب الان رفتار منم دقیقا اینجوری شده.

      تمرین سوم: من خاطرات زیادی از چاقی داشتم قبلا  از دیگران شنیده بودم که بعد ازدواج آدم چاق میشه و من باور کرده بودم می گفتم من الان چاقم چه برسه به وقتی که ازدواج کنم برای همین هنوز ازدواج نکردم چون لاغر نشده بودم و این باور اشتباه رو هم قبول کرده بودم.خاطرات چاقی مثل شام نخوردن، حسرت لاغری، حسرت پوشیدن لباسهای خوشکل و رنگی، خاطره مسخره شدن توسط اول خانواده خودم اونم به طور فاجعه بار که باعث گریه کردن هرشب و هر روز من میشد بعد دیگران فامیل همکار، دوست، همسایه.کلافه شدن موقع رفتن به عروسی، مهمونی هر موقع که میرفتم جایی اولین فکردم این بود که چی بپوشم یعنی لباس بود ولی اندازم نمی شد.

      تمرین چهارم:من خاطره زیادی از چاقی دارم که باعث نا امیدی من میشد رفتن به مسافرت سر کار عوض شدن فصلها و اندازه نشدن لباسها.قایم کردن خودم از دیگران برای اینکه مسخره نکنن عکس نگرفتن با دوستان.نخوردن غذای بیشتر جلوی دیگران.ورزش کردنای بی فایده که چقدر زمان و انرژی ازم می گرفت خریدن کلی لباسهای سایز کوچیک برای اینکه یه روزی که لاغر شدم برام اندازه بشه. این خاطرات چاقی اعتماد به نفسم داغون کرده بود طوری که وقتی از یه جایی رد میشدم که مردم بهم نگاه میکردن دست و پام و گم میکردم و نمی تونستم درست قدم بردارم انگار گم کرده بودم که چجوری راه برم.

      تمرین پنجم:خاطرات چاقی در من حس تنفر از خودم از زندگیم از شرایطم از همه رو ایجاد میکرد گلایه میکردم از خدا حس عاجز بودن در برابر چاقی رو داشتم و یه نکته مهم این بود که هیچ چیزی مطابق میلم پیش نمی رفت انگار همه چیز و همه کس دست به دست هم دادن که تورو ناراحت کنن و بهت تلقین کنن به اینکه تو چی هستی ووضع زندگیت چجوری.الان خیلی با اون روزا فاصله دارم خیلی لاغر شدم به زودی منم شگفتی ساز میشم خیلی خوشحالم انگار اعتماد به نفسم الان ۵۰درصد شده که با رسیدن به وزن دلخواهم میشه۱۰۰درصد الان خودمو خیلی دوست دارم به خودم میرسم انگار چشام باز شده لباسهای خوشگل می پوشم برای خودم ارزش قائل هستم راحتتر صحبت میکنم با بقیه و مردم کلی از لباسای اون موقع رو انداختم دور چون مطمئنم به زودی لاغر میشم با مسیر لاغری با ذهن…از همتون تشکر میکنم از خدا جونم که دعامو مستجاب کرد و منو هدایت کرد به اینجا از استاد عزیزم که دست خدا شد برای ساختن زندگی جدید و رویایی من واز همه دوستانی که با نوشتن دیدگاهشان حالم و خوب میکنن و اشتیاقم بیشتر میکنن.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار solmazmilan@gmail.com
      1400/03/01 19:39
      مدت عضویت: 1159 روز
      امتیاز کاربر: 10935 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 4 کلمه

      عالی بود دوست عزیز😄😄

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم