ذهن افراد چاق مملو از خاطرات دوران چاقی است و به این ذهن هرگز نمی توان لاغر شد. برای لاغر شدن باید خاطرات لاغری را در ذهن خود ایجاد کنیم و این کار فقط از روش لاغری با ذهن امکانپذیر است.
لاغر شدن مهمترین آرزوی من بود. یادم میاد از سنین نوجوانی برای لاغر شدن تلاش می کردم ولی همیشه از سسعی و تلاشی که انجام می دادم نتیجه ای نمی گرفتم و هر وقت هم با تلاش زیاد مقداری از وزنم کم می شد طولی نمی کشید که دوباره به وزن قبلی بر می گشنم.
با خودم فکر کردم که در تمام سال هایی که من دوست داشتم لاغر بشم ، روش های مختلفی رو امتحان می کردم و درسته که از همه روش ها نتیجه خوبی نگرفتم ولی یک نکنه در تمام انتخاب های من مشترک بود که ارتباط داشت با خاطرات من از چاق بودنم.
هر روشی که برای لاغری استفاده می کردم شباهت زیادی به روش قبلی داشت و این تکرار سبب ایجاد خاطرات چاقی در ذهن من شده بود و هر بار که از انجام روشی نتیجه نمی گرفتم تصویری از شکست در لاغر شدن در ذهن من ثبت می شد و تکرار تصاویر شکست سبب می شد که خاطرات شکست از تلاش برای لاغری در من شکل بگیرد.
شکل گیری خاطرات لاغر نشدن با استفاده از روش های لاغری سبب شده بود که هر بار تصمیم می گرفتم برای لاغر شدن اقدام کنم با انبوهی از تصاویر ناکامی و شکست برای لاغر شدن در ذهنم مواجه می شدم.
مرور خاطراتم درباره لاغر نشدن سبب می شد در استفاده از روش دیگری برای لاغر شدن اشتیاق و انگیزه خود را بعد از چند روز از دست می دادم و آن روش را رها می کردم.
این روندی است که همه افرادی که اضافه وزن دارند تجربه کرده اند و تاثیر خاطرات خود در نتیجه نگرفتن از روشهای لاغری را به خوبی درک می کنند.
هرچه بیشتر از روش های مختلف برای لاغر شدن استفاده کرده و نتیجه نگرفته باشید خاطرات بیشتری در رابطه با لاغر نشدن در ذهن شما ایجاد شده است و همین خاطرات به سادگی شور و اشتیاق شما برای لاغر شدن در تصمیمات و اقدامات بعدی را کاهش داده است.
به طوری که هرچه بیشتر تلاش می کردید که لاغر شوید مدت کمتری می توانستید روشی که در پیش گرفته بودید را ادامه دهید.
خاطرات ما در جنبه های مختلف زندگی تاثیرگذار است، در برخورد ما با اطرافیان، در واکنش به اتفاقات و خیلی از رفتارهای ما ، خاطرات نقش تاثیرگذاری دارند.
لازم به ذکر است که رفتارهای چاق کننده ما همیشه برگرفته از خاطرات ما از چاقی است.
هربار که پرخوری می کردیم و بعد از آن احساس عذاب وجدان داشتیم تصمیم می گرفتیم که دیگه پرخوری نکنیم اما پرخوری بعدی بیشتر و ساده تر انجام می شد و باز حال ما بد می شد و این چرخه باطل ادامه داشت.
این تاثیر خاطرات چاق شدن در ذهن است.
همچنین بارها از چاق تر شدن خود در زمان کمتر نگران شده ایم به این شکل که اگر در شش ماه 3 کیلو وزن ما اضافه می شد به شدت ناراحت و نگران می شدیم و این در حالی بود که 3 کیلو بعدی را در کمتر از شش ماه اضافه می کردیم.
هرچه از زمان شروع چاقی بیشتر سپری شود سرعت چاقی بیشتر می شود چون خاطراتی که از چاق شدن در ذهن ما ایجاد می شود در تشدید چاقی تاثیرگذار است.
انباشته شدن خاطرات چاقی در ذهن ما می تواند به سادگی مانع لاغر شدن ما شود به این شکل که همزمان با استفاده از محتوای آموزشی خاطرات چاقی در ذهن شما مرور می شود و این فرایند باعث ایجاد نگرانی و ترس از لاغر نشدن در شما می شود.
اگر مراقب ترس از لاغر نشدن باشید به سادگی اشتیاق و انگیزه شما برای لاغر شدن را کم کرده و باعث خارج شدن شما از مسیر لاغری با ذهن می شود.
لاغری با ذهن روش فوق العاده ای است که از تمام محتوای ذهنی برای لاغر شدن استفاده می کند. همانطور که در چاق شدن از تمام اطلاعات ذهنی استفاده کرده ایم، برای لاغر شدن هم باید از همین طریق اقدام کنیم.
در روش های مختلف لاغری توجه و تمرکز بر تغییر عادت های چاق کننده است.
به این شکل که ابتدا برای ما تعیین می کنند که میزان اضافه وزن شما چه مقدار است.
سپس مشخص می کنند که برای لاغر شدن نباید از هر ماده عذایی استفاده کنید و فقط حق دارید طبق برنامه ای که برای شما در نظر گرفته می شود غذا بخورید.
همچنین پیشنهاد می کنند میزان سوخت و ساز بدن را با استفاده از حرکات ورزشی بالاتر ببریم تا در مدت زمان کمتر بیشتر لاغر شویم.
این پیشنهادات و موارد مشابه فقط سبب ایجاد تمرکز بیشتر بر چاقی می شود و برخلاف اینکه انتظار داریم با اجرای این دستورالعمل ها لاغر شویم چاق تر می شویم.
البته در مدت اجرای آن دستور العمل ها در بیشتر مواقع مقداری از وزن و سایز ما کم می شود اما با رها کردن آنها به مقدار بیشتر از قبل به وزن و سایز ما اضافه می شود.
زمانی که تمرکز بر تغییر رفتارهایی که چاق کننده تشخیص داده شده اند می کنیم شاید موفق به تغییر آن یا اصلاح آن شویم اما هرگز موفق به تغییرا خاطراتی که تکرار آن رفتارها در ذهن ما ایجاد کرده اند نخواهیم شد.
به همین دلیل زمانی که دست از تلاش برای اصلاح رفتارهای چاق کننده بر میداریم خاطرات چاقی سبب می شود به مرور رفتارهایی که باعث ایجادشان شده ایم را تکرار کنیم.
چون خاطرات چاقی به واسطه افکار و رفتار در ما ایجاد شده اند.
وقتی ما با تلاش سعی کرده ایم فقط رفتار را تغییر دهیم بدون اینکه توجهی به افکار و خاطرات چاقی داشته باشیم، به محض اینکه دست از تلاش برای تغییر رفتار می کشیم، افکار و خاطرات چاقی به جستجوی رفتار بوجود آورنده خود مشغول می شوند.
جستجوی آنها سبب بروز مجدد رفتارهای گذشته ما می شود.
این توضیح مختصر و کاملی از چرایی شکست خوردن ما از روش های قبلی است که برای لاغر شدن استفاده کرده ایم.
در روش لاغری با ذهن ما سعی در تغییر افکار، رفتار و خاطرات چاقی نداریم بلکه طریق عملکرد ما به این شکل است که با استفاده از محتوای آموزشی ابتدا افکار جدید و لاغر کننده در ذهن خود ایجاد می کنیم.
افکار جدید مستلزم رفتار جدید هستند و زمانی که شما با استمرار و تمرین کردن افکار لاغر کننده را در ذهن خود ایجاد می کنید به شکل خودبخود رفتارهای جدید در شما ایجاد می شود.
به طریقی که بسیار نرم و بدون سر و صدا این پروسه انجام می شود و شما متوجه می شوید که مدتی است تمایل شما به خوردن برخی مواد تغییر پیدا کرده است. یا اشتهای قبلی را ندارید یا حرص و ولع گذشته را ندارید.
اینها رفتارهایی است که به واسطه افکار جدید در شما ایجاد می شود.
وقتی افکار ایجاد شد و رفتارها شکل گرفت به شکل خودبخود خاطرات لاغری شروع به شکل گرفتن می کند.
چون شما به مرور رفتارهای متفاوتی نسبت به قبل را انجام می دهید و واکنش های شما تغییر می کند.
رفتار جدید خاطرات جدید بودجود می آورد.
با ایجاد خاطرات جدید در ذهن شما درباره لاغر شدن فرمول لاغری با ذهن تکمیل شده و روند لاغر شدن شما آغاز می شود.
افکار لاغر کننده + رفتار لاغر کننده + خاطرات لاغر کننده = لاغر شدن
همین فرمول را به شکل متفاوت در چاق شدن مورد استفاده قرار داده ایم و همه افراد چاق آن را به خوبی تجربه کرده اند.
افکار چاق کننده + رفتار چاق کننده + خاطرات چاق شونده = چاق شدن
ذکر این توضیحات به منظور واضح شدن اتفاقی که در وجود ما برای لاغر شدن با ذهن صورت می گیرد ضروری است.
باید بدانیم در مسیر لاغری با ذهن چه اتفاقی رخ می دهد و لاغر شدن با ذهن به چه صورت انجام می شود.
آگاهی از پروسه لاغری با ذهن سبب می شود شما با اطمینان و آرامش بیشتری در این مسیر حرکت کنید و به جای تمرکز بر نتیجه نهایی که لاغر شدن است توجه و تمرکز خود را صرف استفاده از محتوای آموزشی و انجام تمرینات کنید.
چون استفاده از محتوای آموزشی و انجام تمرینات قدم اول برای ایجاد افکار لاغر کننده در ذهن ناخودآگاه است.
برای لاغری با ذهن آنچه مهم است تغییر باورها و افکاری است که درباره چاقی در ذهن خود داریم، و این کار نیاز به اشتیاق و استمرار در تغییر کردن دارد.
دیدن تصاویر افرادی که از مسیر لاغری با ذهن استفاده کرده و رویای لاغری خود را به واقعیت تبدیل کرده اند سبب می شود تا خاطره لاغری آنها به شکل رویایی دست یافتنی در ذهن ما مرور شود.
اگر fبا دیدن تصاویر آلبوم شگفتی سازان به احساس خوب و اشتیاق برای ادامه دادن و لاغر شدن می رسید مطمئن باشید در تبدیل خاطرات لاغری آنها به رویای لاغری خود عالی عمل کرده اید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما رضا عطارروشن
تمرین این بخش:
1- محتوای نوشتاری را با دقت مطالعه کنید و به شباهت عملکرد خود با آنچه شرح داده شده است توجه کنید.
2- محتوای آموزشی را با دقت گوش کنید.
3- درباره خاطرات چاقی خود شرح دهید. چه خاطره ای از چاق شدن و چاق تر شدن دارید.
4- تجربه خود از تاثیر خاطرات چاقی را در احساس ناامیدی و ترس از چاق تر شدن بنویسید.
5- خاطرات چاقی چه احساسی در شما ایجاد می کند و فکر کردن به لاغر شدن چه حسی در شما بوجود می آورد.
امتیاز 4.07 از 76 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام همگی دوستان
گام هفدهم خاطرات چاقی و لاغری:
ما به طریقی که چاق شدیم باید متناسب بشیم تا این تناسب ماندگار و بدون بازگشت بشه چون همه ما تجربه چاق شدن بدون بازگشت را داریم و نتونستیم کاهش بدیم پس به همین ترتیب ما میتونیم متناسب بشیم و متناسب بمونیم!
بهترین راه اینه که مسیری که رفتیم را برگردیم پس از طریقی که چاق شدیم این بار متناسب میشیم و تا همیشه هم متناسب میمونیم!
یکی از موضوعاتی که نقش مهمی در عملکرد ما داره خاطرات ما هستن، محل ذخیره خاطرات ذهن ماست و ما در طی زندگی روزمره احساساتی که در ما ایجاد میکنه را به عنوان خاطره ذخیره میکنیم یعنی شما در طی روز بی نهایت تصویر را میبینید اما فقط تصاویری در ذهن شما ذخیره میشه که تغییر احساسی در شما ایجاد کنه!
نکته مهم تاثیری است که این خاطرات در زندگی روزمره ما و رفتار ما میذاره!
اگه به رفتارتون توجه کنید میتونید تاثیر خاطرات را در تعیین رفتارتون ببینید اول اینکه مغز ما با توجه به اطلاعاتی که بهش دادیم همیشه عمل میکنه یعنی اگه درباره موضوعی اطلاعات اشتباه بهش داده باشید هربار بخواین درباره اون موضوع تصمیمی بگیرید مطمئن باشید که تصمیمتون اشتباه خواهد بود مغز ما به تنهایی توانایی فکر کردن و تصمیم گیری نداره و فقط با اطلاعاتی که ما از طریق شنیده ها و تجربیات بهش دادیم عمل میکنه و در واقع اون ها را مرور میکنه و تصور میکنیم که داریم فکر میکنیم اما در واقع داریم اطلاعات قبلی را مرور میکنیم. مثل اینه که دفتر خاطراتت را ورق بزنی خب این اطلاعات از کجا اومده؟ خودت اون ها را ثبت کردی از طریق شنیده ها دیده ها گفتگو با دیگران، تجربیاتی که داشتی این ها همه منابعی هستن که خاطرات در اون ها شکل میگیره!
مثال: اگه سالها قبل شنیده باشی ک فلانی را برای کار خلاف دستگیر کردن و امروز بهت بگن فلانی میخواد بیاد خونه شما یا میخواد با شما ارتباط داشته باشه یا میخواد بیاد خواستگاری فرزند شما، شما اولین چیزی که درباره اون فرد به ذهنت میاد و احتمالا دربارش حرف میزنی سابقه خلافکار بودنشه و هر تصمیمی بخوای بگیری راجب اون فرد با توجه به خلافکار بودنش میگیری و قضاوتش میکنی، مثلا میگی چون این فرد خلافکاره اصلا صلاح نیست که ما باهاش ارتباط و رفت و آمد داشته باشیم، نباید باهاش دوستی داشته باشیم و خیلی نباید های دیگه چون خاطره ای که شما در ذهنت از اون فرد داری این تصمیمات را به شما تحمیل میکنه👍
اما در واقعیت طی این همه سال اون فرد خیلی تغییر کرده و اصلأ اون آدم سابق با اون رفتار آزار دهنده نیست اما ذهن شما بر اساس خاطره ای که از اون فرد داره دربارش قضاوت میکنه!
اگه در یه شهری اتفاقی برامون افتاده باشه وقتی اسم اون شهر بیاد تمام خاطراتش برامون مرور میشه و حس بد میگیریم و تمام تصمیماتمون درباره این شهر بر اساس خاطراتمون شکل میگیره!!!
حالا نقش خاطره در چاق تر شدن ما چیه؟ و چطور میتونیم از اون برای متناسب شدن استفاده کنیم؟
هر انسانی نسبت به مواد غذایی که مصرف میکنه یک سری اطلاعاتی در ذهنش ذخیره داره و همیشه در برخورد با اون مواد غذایی بر اساس اطلاعات قبلیش تصمیم میگیره و رفتار میکنه، مثلا در کشور ما قورمهسبزی غذای سنتی و مورد علاقه خیلی ها معرفی شده وقتی این اطلاعات را به ذهنت میدی باعث میشه که هر وقت فرد با قورمهسبزی مواجه میشی اون را فرصتی برای لذت بردن طلقی کنه و خود به خود یه مقدار بیشتر میخوره در صورتی که اگه همین قورمهسبزی را به یه فرد غیر ایرانی پیشنهاد کنیم شاید اصلا حاضر نباشه تست کنه که ببینه چه مزه ای میده، ممکنه از رنگش خوشش نیاد، از بوش خوشش نیاد، حالا به دلایلی که خودش میدونه، هر انسانی با توجه به فرهنگ و رسم و رسومات و سلیقه منطقه ای که زندگی میکنه نسبت به بعضی غذاها اطلاعات بیشتری را ذخیره میکنه مثلا شما نسبت به ماکارونی اطلاعات خیلی کمتری ذخیره داری تا قورمهسبزی چون درباره قورمهسبزی خیلی بیشتر صحبت شده و کلی پیشینه خانوادگی و رسم و رسومات را به همراه خودش داره پس طبیعیه که ذهنت بر اساس خاطره ای که شما نسبت به مواد غذایی داری واکنش های متفاوتی بده!
حالا مسئله ای که در افراد چاق وجود داره ولی در افراد متناسب وجود نداره یا خیلی کمرنگه اینه که افراد چاق درباره خیلی از غذاها اطلاعات کاذب در ذهن خودشون ذخیره کردن😆 اطلاعاتی که مربوط به لذت و تفریح میشه و چون این اطلاعات با احساس ما درگیری پیدا میکنه باعث میشه که فرد چاق نسبت به خیلی از غذاها هیچ کنترلی نتونه روی خوردنش داشته باشه!!
حالا چطور این اطلاعات کاذب را در ذهنمون ذخیره میکنیم؟ به این شکل که برای مواد غذایی سناریو نویسی میکنیم در ذهنمون مثلا برای ته دیگه میگیم وای نگو که داغونم کرده ته دیگه ماکارونی 🍝 آخ اخ سیب زمینی گذاشته باشی حسابی هم سرخ شده باشه چه حالی میده!!! خب وقتی این اطلاعات درباره ته دیگ در ذهنت باشه طبیعیه که وقتی باش مواجه میشی نمیتونی خودت را کنترل کنی و تا تهش را میخوری و جالبم اینه که میگی کلی روغن داره چقدرم ضرر داره هی از معایبش میگی ولی همینطور هی میخوری!!!
یا مثلاً آبگوشت، آخ آخ نگو آبگوشت که دیوونه میشم گوشت تازه گوسفندی باشه و چند تا سیب زمینی و با ادویه خوب بذاری تو دیگه سفالی از شب تا صبح رو شعله باشه و حسابی جا بیفته با نون سنگک خوردنش حال میده هااااا، در این شرایط چطور میشه انتظار داشت فرد به اندازه نیاز بدنش غذا بخوره!!!!؟؟؟؟
خیلی وقت ها بخاطر این اطلاعاتی که برای غذاها ذخیره کردیم هی میگیم که من اشتهام خوبه و خیلی افراد چاق هم یک دلیل چاقیشون را اشتها میدونن و جوری بیان میکنن که انگار یه برنامه ریزی بوده که از طریق فلش به اون ها منتقل شده و خودشون اصلا در شکل گیری اون نقشی نداشتن😅
دوستان اشتها فقط یک واکنش ذهنی نسبت به مواد غذاییه که خودمون ایجادش کردیم، اشتها ناشی از خاطراتیه که ما در ذهنمون نسبت به مواد غذایی داریم!!!
حتی اون هایی که ادعا دارن وقتی عصبی میشن بیشتر میخورن، اون ها هم بخاطر خاطراتی هست که این حالت را تقویت میکنن در خودشون از بس شنیدن یکی از واکنشهای انسان در مواقع عصبی بودن، خوردنه!!!! این فرمول در ذهن ان ها شکل گرفته و هر وقت عصبی میشن پرخوری میکنن و عوامل عصبانیت هم که تا دلت بخواد وجود دارن دیگه خودتون حدس بزنید چه اتفاقی رخ میده!!
اگه میخوای متناسب بشی و تا ابد متناسب بمونی باید ارتباط بین خوردنت و خاطرات قبلی را از بین ببری ، باید به جایی برسی که مثل افراد متناسب بدون توجه به خاطرات مربوط ب مواد غذایی بتونیم غذا بخوریم!
از افراد متناسب سوال کنید اون ها هیچ واکنشی نسبت به غذاها ندارن یعنی اینطور نیستن که نسبت به بعضی غذاها خیلی زیاده روی در خوردن داشته باشن، ممکنه بعضی غذاها را دوست داشته باشن با بیشتر دوست داشته باشن خب این طبیعیه چون سلیقه ها متفاوته اما همون غذایی هم که خیلی دوسش دارن به اندازه نیاز بدنشون مصرف میکنن و اونوقت رفتار اون ها را مقایسه کنید با رفتار خودتون!!!!
باید رفتارت نسبت به مواد غذایی را مورد توجه قرار بدی به وضوح برات مشخص میشه که رفتارت بر اساس چه خاطره یا اطلاعاتی داره صورت میگیره!
ما بعضی از غذاها را زیاد میخوریم چون با فرهنگ ما و آداب و رسوم ما در ارتباطه بعضی از غذاها را بخاطر باور های مذهبیمونه که میخوریم مثلا سیر شدی و یه غذای نذری میارن و خیلیامون تصورمون اینه که تبرک داره و باید بخوریم اما غذای اضافه برای بدن واقعاً اضافس و مهم نیس چه عنوانی میخوای بهش بدی، بعضی غذاها هم برای شرح حالتی که براش داریم بیشتر میخوریم اون سناریویی که تو ذهنمون درباره اون غذا ساختیم یعنی خیلی براش توضیحات داریم!
برای متناسب شدن باید بتونی این خاطرات را کمرنگ کنی باید آگاه باشی که بر اساس خاطرات خودت غذا نخوری چون نتیجه اش در جسم شما کاملا مشخصه! پس هر وقت با غذا روبرو شدی سعی کنید بهش فکر نکنید و برای چگونه خوردن اون هم نقشه ذهنی نکشید!
بدن شما بر اساس اموزش هایی که در ذهن داری شکل نمیگیره بلکه بر اساس عمل و رفتاری که داری شکل گرفته!!
سوالات:
✳️شباهت عملکرد من با این گفته ها: حالا که فکر میکنم من این خاطرات را نسبت به پیتزا دارم و خیلی عاشقش بودم و اسم یه سری آدما و یه سری مراسما که برام یادآوری میشه به یاد پیتزا و خوشمزگی و بزرگی پیتزا میفتم و خیلی بیشتر میخورم ولی همیشه وقتی توی مسیر لاغری بودم با دو برش پیتزا سیر شدم این تجربه را سه سال پیش هم که تو دوره بودم داشتم که با دو برش سیر شدم و دیگه میل نداشتم و نخوردم! واقعا مواد غذایی همیشه هست دلیلی نداره انقدر به جسممون فشار بیاریم تا بیشتر بخوریم!
✳️خاطره چاقی و چاقتر شدن: راستش من رژیمی را به خاطر میارم که محدودیت زیادی داشت و همچنین یه سری خاص خوری هایی تحت عنوان پاکسازی که واقعا عذاب بود و خانواده منو به گوسفند تشبیه کردن که من که غذا نمیخوام برم توی باغچه بچرم و بعد از اینکه رژیمم تموم شد همه اون وزن کم شده برگشت و حتی بیشتر چون من دیگه نسبت به غذاها هیچ محدودیتی نداشتم فقط دلم میخواست بخورم که یه وقت دوباره محدود نشم توی خوردن!
✳️تاثیر خاطرات چاقی در احساس ناامیدی و ترس چاقتر شدن: واقعا وقتی ادم رژیم میگیره و برمیگرده همش فکر میکنه مشکل از خودشه و میخواد بقیه رژیم ها رو امتحان کنه و وقتی بازم نتونه خاطرات چاقی و شکست بیشتری در ذهنش میسازه و موجب چاقی بیشتر میشه منم واقعا دیگه وقتی چندتا رژیم را امتحان کردم اصلا دلم نمیخواست دیگه رژیمی را امتحان کنم و میگفتم همینطوری هم خوبم تا اینکه بالاخره به راه درست دوباره برگشتم و موفقیتم حتمیه😍🥰
✳️خاطرات چاقی چه احساسی ایجاد میکنن و فکر کردن به لاغری چه حسی؟!: خاطرات چاقی فقط حس نشدن و ناامیدی و بی عرضه بودن را به ما القا میکنن ولی فکر کردن به لاغری و متناسب شدن باعث شور و شعف و انگیزه و اشتیاق میشن و همچنین پوشیدن لباس های زیبا که هر کدوم اراده کنی ادازه ات هست و به راحتی میخری و در همه جا میدرخشی من لاغری را در لباس عروس زیبا و خوشگل میبینم که همه از دیدنم در هیجانن و من مثل ماه در مجلس میدرخشم🥰
مه تاب درخشنده و زیبا و فوق متناسب🤩✨