0

گام ۸۱: راهنمای جامع عمل بای پس معده

عمل بای پس معده
اندازه متن

عمل بای پس معده آخرین تیر افرادی است که اضافه وزن دارند. آنها پس از سالها تلاش بی فایده برای لاغر شدن از طریق رژیم غذایی و روش های مختلف لاغری خود را برای انجام عمل بای پس معده آماده می کنند.

روشی که با اما و اگرهای فراوان همراه است اما آخرین امید افراد چاق برای رهایی از وضعیت موجود است.

تجربه ۳۵ سال چاق بودن

سال های زیادی از عمرم را با اضافه وزن سپری کردم و به خوبی رنج و سختی های چاقی را می دانم. کودکی من با تپل بودن شروع شد و به مرور تبدیل به درشت بودن و بعد چاق بودن شد.

داستان چاقی من
  • هرچه بزرگتر می شدم بیشتر مسائل و مشکلات چاقی را درک می کردم، هر بار که مورد تمسخر همکلاسی هایم قرار می گرفتم بیشتر از متفاوت بودنم با دیگران ناراحت می شدم.
  • هربار به من گفته می شد خودتو لاغر کن، بیشتر از ناتوانی خودم برای لاغر شدن عصبانی می شدم.
  • هربار مرا تشویق به کم خوری و ورزش می کردند بیشتز از لاغر شدن ناامید می شدم.

اگر این نوشته ها را می خوانید و اضافه وزن دارید خیلی خوب مثال های من را درک می کنید و می دانم که به راحتی می توانید ده ها مثال دیگر برای درد و رنج چاقی از زندگی خودتان بیاورید.

آنچه از چاقی در ذهنم حک شده بود

در سال های زیادی که با چاقی زندگی کردم بخاطر توجیه چاق بودنم به دیگران می گفتم:

  • چاقی من ارثی و ژنتیکی است و با ژنتیک نمی توان مبارزه کرد.
  • چاقی من بخاطر استخوان بندی درشت من است و من هرکاری کنم لاغر نمی شوم.
  • چاقی من بحاطر تقدیر و سرنوشت من است و تقدیر را نمی توان تغییر داد.
  • چاقی من بخاطر فلان بیماری و عوارض مصرف فلان دارو است.
  • چاقی من بخاطر سوخت و ساز پایین بدن من است و کاری از من ساخته نیست.
  • چاقی من بخاطر طبع سرد یا گرم یا بلخمی بودن من است و هرکاری کنم لاغر نمی شوم.

و دلایل مختلف دیگر که هر فردی که اضافه وزن دارد برخی از این دلایل را برای چاق بودنش دارد.

بخشی از آنچه در دوران چاقی تجربه کرده بودم را نوشتم تا بدانید ناآشنا با وضعیت افرادی که چاق هستند نیستم بلکه خوب می دانم چه احساسی دارند، چه تجربیاتی دارند، چه نفرت هایی دارند و حتی چه آرزوهایی دارند.

رنج چاقی و رویای لاغری

در همه سال های که اضافه وزن داشتم با تمام دلیل و منطقی که برای چاقی خودم داشتم اما هرگز نتوانستم شرایط چاقی را بپذیرم و همیشه در تلاش نافرجام برای لاغر شدن بودم.

  • بارها رژیم های مختلفی که افراد دیگر استفاده کرده بودند اجرا می کردم، چون خانواده من باورشان این بود که چاقی در خانواده ما ژنتیکی است و قبول نمی کردند هزینه ای برای دکتر رفتن و برنامه رژیمی گرفتن پرداخت کنند.
  • بارها ورزش های مختلف را انجام می دادم، چندین بار در آن سال ها باشگاه بدنسازی می رفتم تا بلکه لاغر شوم.
  • مدتی کلاس تکواندو می رفتم چون شنیده بودم به خاطر لباس های زخیمی که داره باعث میشه زیاد عرق کنی و لاغر بشی، اما بعد از چند ماه تلاش کردن نتیجه ای نداشت.
  • پیاده روی می کردم و کلی حواسم را جمع می کردم وقتی کسی در خیابان نبود،  با هر سختی بود می دویدم تا حسابی عرق کنم و سوخت و ساز بدنم بیشتر شود، اما لاغر که نشدم هیچ بلکه کمر درد هم به رنج چاقی اضافه شد.
  • مسیر خانه تا مدرسه را با دوچرخه می رفتم و بر می گشتم و از مسیرهای طولانی تر می رفتم که بیشتر رکاب بزنم و بیشتر چربی سوزی کنم اما نتیجه آن تلاش بی هوده زانو درد بود نه لاغری
  • داروهای عطاری تلخ و بدمزه را هر طور شده می خوردم و فکر می کردم هرچه تلخ تر یا ترش تر باشند بیشتر می توانند من را لاغر کنند.

این ها بخشی از سعی و تلاش من برای لاغر شدن بود و مطمئنم بسیاری از افرادی که اضافه وزن دارند تلاش های متعددی برای لاغر شدن انجام داده اند و نتیجه همه آنها ناکامی، احساس بد، احساس شکست و دوباره چاق تر شدن بوده است.

در آن سال ها تازه صحبت از عمل بای پس معده می شد و چون شبکه های مجازی گسترش پیدا نکرده بود اطلاعات کمی در این باره وجود داشت. اما از چندین نفر شنیده بودم که افرادی که خیلی چاق باشند با عمل بای پس معده، مقداری از حجم معده آنها را کم می کنند و آن فرد دیگر نمی تواند غذای زیادی بخورد و خودبخود لاغر می شود.

حتی درباره پیکرتراشی و برداشتن چربی های زیر پوست زیاد شنیده بودم و در دوران عقد به اصرار خانواده همسرم که دوست داشتند لاغر شوم تشویق شدم تا جراحی پیکر تراشی انجام بدم.

درباره آن تحقیق کردم و متوجه شدم برای بخش های مختلف بدن هزینه جداگانه دریافت می کنند، آن روزها برای برداشتن چربی های سینه مبلغ دویست هزارتومان باید پرداخت می کردم که توان مالی پرداخت هزینه را نداشتم.

آن سال ها با همه رنج و سختی هایش سپری می شد و من در عین حالی که بارها از روش های مختلف برای لاغر شدن اقدام کرده بودم و شکست خورده بودم اما رویای لاغر شدن را همیشه در ذهنم داشتم و بارها از خدا خواسته بودم اگه شده حتی یک روز من لاغر بشم و بعد از این دنیا برم تا طعم لاغری را چشیده باشم.

به لطف خدا پس از ۳۵ سال چاقی در مسیر درک قوانین جهان هستی و قدرت ذهن قرار گرفتم و شور و اشتیاق عجیبی در من شکل گرفت که سعی کنم زندگی خودم را تغییر دهم و آن سعی بعد از مدتی در من به ایده لاغری با قدرت ذهن تغییر پیدا کرد.

همه کتاب ها و سخنرانی هایی که خوانده و شنیده بودم درباره قدرت ذهن در خلق رویا و آرزوها بود و من با خودم گفتم رویای من لاغر شدن است. اگر قانون جذب و آنچه درباره قدرت ذهن گفته می شود درست است که تقریبا باور کرده بودم درست است پس حتما برای لاغر شدن هم می توان از آن استفاده کرد و این جرقه ی شروع لاغری با قدرت ذهن در من بود.

عمل بای پس معده باعث لاغری می شود؟

در مسیر تحقیقاتم برای لاغر شدن با قدرت ذهن به این درک رسیدم که منشاء چاقی من در ذهن من است نه در جسم من.

همانطور که می دانید همه فرمان های حیاطی بدن توسط مغز ما صادر و مدیریت می شود و اگر جسم ما در وضعیت چاقی قرار گرفته است بخاطر فرمان های مغز است نه عملکرد جسم.

چون جسم به خودی خود قدرت مدیریت و مستقل عمل کردن را ندارد بلکه تمام دستورات از مغز صادر شده و توسط اندام ها و اعضای درونی بدن اجرا می شود.

مثلا در زمان افزایش فعالیت بدن، مغز فرمان بالا رفتن ضربان قلب را صادر می کند و ضربان قلب افزایش می یابد و در زمان کاهش فعالیت بدن، مغز مجددا فرمان کاهش ضربان قلب را صادر کرده و قلب آن فرمان را اجرا می کند، قلب در تشخیص بالا و پایین رفتن ضربانش نقش مدیریتی ندارد بلکه نقش اجرایی دارد.

این قضیه درباره تمام اندام بدن از جمله معده ما صدق می کند.

فرمان گرسنه بودن یا سیر بودن توسط معده ما صادر نمی شود بلکه توسط مغز ما صادر می شود.

نقش معده در پروسه حیات، هضم کردن مواد غذایی وارد شده و تبدیل آنها به انرژی و انتقال مواد باقیمانده غیرقابل مصرف به سیستم دفع و خارج شدن آن از بدن است.

معده ما حتی در سیستم دفع نیز نقشی ندارد و فقط وظیفه هضم و تبدیل مواد به انرژی را بر عهده دارد.

میل به خوردن، گرسته شدن، سیر شدن، میل به شیرینی، علاقه داشتن به غذایی خاص و هر موردی که مربوط به رفتار غذای ما می باشد ارتباطی با معده ندارد بلکه به طورکلی توسط مغز مدیریت و دستورات لازم صادر می شود.

وقتی بارها درباره چاق شدن و دلایل چاق شدن خود از دیگران حرف هایی می شنویم و با تکرار آن شنیده ها باور می کنیم که طبیعی است چاق شویم، ابتدا تصویر چاقتر از وضعیت فعلی در ذهن ما شکل می گیرد و سپس آن تصویر به صورت کدهایی به مغز داده می شود و مغز به دلیل تسلط بر تمام سیستم بدن، با صادر کردن دستورات چاق کننده باعث تغییر شکل ظاهر ما از متناسبب به چاق، یا از چاق به چاق تر می شود.

اگر زیاد گرسنه می شوید و زیاد غذا می خوردی بخاطر دستورات مغزی است نه اندازه و حجم معده.

ابتدا دستورات پرخوری صادر شده است و سپس غذای بیشتر از نیاز بدن وارد معده شده است و هربار احساس سنگینی و پرخوری در ما شکل گرفته است و فقط معده به خاطر کم بودن جا برای دریافت مقادر بیشتر غذا درخواست بزرگتر شدن را داده است و باز هم مغز دستور اضافه شدن حجم معده را صادر کرده است.

پس ابتدا دستورات چاق شونده در مغز شما شکل گرفته و سپس توسط شما به آن دستورات عمل شده و بعد حجم معده افزایش پیدا کرده است.

به همین دلیل است که فردی مثل من که ۳۵ سال اضافه وزن داشته است و به مرور چاق شده است در تمام مراحل اضافه وزنم احساس پرخوری و فشار معده را تجربه کرده ام چون هرچقدر که معده من بزرگتر شده و حجم بیشتری غذا در خود جای میداد باز هم من با پرخوری های بیشتر فضای اضافه شده را پر کرده و باز هم مقدار بیشتر از قبل غذا وارد معده ام می کردم و بار دیگر نیاز بود که حجم معده بزرگتر شود و این روند در تمام سال های اضافه وزن من تکرار شده است.

در این صورت حتی اگر با عمل بای پس معده گنجایش معده را کم کنیم یا به طریق دیگر فضای داخل معده را با مواد غیرقابل هضم پر کنیم، این اقدامات سبب تغییر فرمول های چاق کننده مغز نخواهد شد و به همین علت بعد از عمل و در دوران سپری کردن دوران بعد از عمل افراد کاهش وزن چشم گیری را تجربه می کنند.

دست کاری سیستم بدن به حدی اختلال در عملکرد جسم ایجاد می کند که فرد توانایی خوردن غذا حتی در حد و اندازه های خیلی کم را هم ندارد و البته به این افراد برنامه غذایی داده می شود که همان رژیم های سابق است و اگر فردی بتواند همان رژیم به تنهایی را رعایت کند به کاهش وزن چشم گیری خواهد رسید و نیازی به عمل بای پس معده نخواهد بود.

اما به مرور که از زمان عمل می گذرد و مراحل ترمیم در بدن شکل می گیرد و اوضاع جسمی به حالت عادی بر می گردد، به مرور دستورات چاقی مغز مجددا صادر می شود. چون با عمل جراحی بای پس معده، تصاویر چاقی که از خودمان در ذهن داریم تغییر نمی کند.

همچین با عمل جراحی و یا هر روش دیگری فرمول های چاق کننده مغز ما تغییر نمی کند، فقط برای مدتی ما به واسطه روشی که برای لاغری در پیش گرفته ایم از عمل کردن به دستورات مغزی سرپیچی کرده و مقاومت می کنیم.

تجربه ما از رژیم ها و روش های مختلف لاغری

همانطور که همه ما تجربه کرده ایم، هرچه از شروع رژیم و محدودیت غذایی سپری می شود اجرای آن سخت تر و طاقت فرساتر می شود چرا که عمل نکردن به دستورات چاق کننده مغز باعث ایجاد جنگ روانی در ما می شود.

تحمل این نزاع و درگیری کار دشواری است و به همین دلیل بارها رژیم های غذایی را شروع می کنیم اما بعد از مدتی خسته شده و رها می کنیم.

ما در دوران رژیم در واقع بر خلاف دستورات مغزی چاق کننده رفتار می کنیم و این باعث تحریک عصبی ما می شود و ادامه دادن هر روش لاغری را سحت و طاقت فرسا می کند تا جایی که فرد از ادامه دادن روش لاغری خود منصرف می شود.

در مورد عمل بای پس معده هم به همین صورت است و فرد بعد از مدتی که از عمل جراحی می گذرد و به شرایط عادی جسمی بر می گردد و به این دلیل که مقداری کاهش وزن و سایز را تجربه کرده است به این اطمینان می رسد که لاغر شده است.

به مرور با توجیه کردن خود با گفتگوهایی که در ذهنش دارد و به خودش می گوید من که خیلی لاغر شدم حالا این چند لقمه اضافه تر که باعث چاق شدن من نمی شود، من که خوب لاغر شدم پس امروز اشکالی نداره یه کم زیاده روی کنم، یه کم کیک بیشتر بخورم، حالا اشکال نداره یه ذره هم بستنی بخورم و به همین ترتیب عادت هایی غذایی قبل که همه دستورات ذهنی چاق کننده هستند را به اجرا می گذارد.

از طرفی تصاویر چاقی از قبل در ذهن او وجود دارد و مغز وظیفه دارد واقعیت فرد را مطابق با تصاویر ذهنی و انتظارش از خودش کند.

بنابراین دستورات لازم برای خوردن های بیشتر از نیاز، برای چربی سازی بیشتر، برای اضافه شدن حجم معده و سایر دستورات لازم برای برگشت به حالت قبل توسط مغز صادر می شود و فرد بعد از چند ماه مطابق قبل از عمل بای پس معده می شود.

در این حالت علاوه بر حسرت از دست دادن لاغری و نفرت از چاقی در فرد بیشتر می شود و احساس شکست و افسوس برای هزینه پرداخت شده و آن همه درد و رنجی که متحمل شده است بر رنج چاقی اضافه می شود.

لاغری آسان با قدرت ذهن

راه حل صحیح لاغر شدن چیست؟

راه حل صحیح لاغر شدن، حرکت کردن از مسیر چاق شدن است.

همانطور که قبلا در فایل “لاغر شدن همان چاق شدن است که باید تغییر کند” توضیح داده شد باید سمت مخالف مسیر چاقی را برای لاغر شدن طی کنیم.

همانطور که چاق شده ایم باید لاغر شویم.

همه افزادی که اضافه وزن دارند مسیر چاقی خود را می دانند.

مرحله اول: شنیدن درباره چاق شدن است

از کودکی بارها درباره دلایل چاق شدن از اطرافیان خود شنیده ایم، حتی زمانی که نمی دانستیم چاقی چیست و چه مسائلی به همراه دارد اما از بزرگترها بارها شنیده ایم که چرا و چگونه چاق شده اند و احساس عجز و ناتوانی آنها برای لاغر شدن را نیز هزاران بار شنیده ایم.

مرحله دوم: تصویر سازی ذهنی درباره چاق شدن است

شنیده های ما درباره چاقی با تصاویری افراد چاقی که درباره چاقی صحبت می کردند ترکیب شده و تصاویر از چاق بودن و چاق شدن افراد در ذهن ما شکل می گیرد.

مرحله سوم: باور پذیری چاقی و طبیعی شدن چاق شدن

به دلیل تکرار شنیده ها و دیده های ما درباره چاقی برای ما باورپذیر می شود و به عبارتی دیگر ما می پذیریم که طبیعی است من چاق شوم و انتظار چاقی در ما شکل می گیرد.

دقت داشته باشید این مرحله بسیار مهم و نقطه شروع چاق شدن است به همین علت افرادی که تا سالها در تناسب اندام عالی بوده اند اما به دلیل شنیدن صحبت هایی درباره خطر چاق شدن به دلیل مصرف دارویی خاص، یا چاق شدن به دلیل مبتلا شدن به بیماری و یا هر صحبتی که توسط پزشک یا فردی که مورد اعتماد و اطمینان آنان است به راحتی باور چاق شدن در آنها شکل گرفته و از آن لحظه انتظار چاق شدن را دارند و این انتظار به شکل ترس از چاق شدن در آنها قابل تشخیص است.

مرحله چهارم: کدنویسی مغز برای صدور فرمان های چاق کننده

در این مرحله تمام تصاویر چاق شونده بعلاوه شنیده ها و انتظار ما برای چاق شدن به صورت مجموعه کدهای چاق شونده در مغز ایجاد و تثبیت می شوند و به مرور مغز ما فرمان های صادر می کند که باعث ایجاد ترس از خوردن، ترس از چاق شدن، وسواس برای وزن کردن، احساس گرسنگی بیشتر، احساس سیری ناپذیر بودن، علاقه به خوردن غذاهای خاص و به انواع حالت های منجر به چاق شدن می شود.

مرحله پنجم: تجربه اضافه وزن در جسم

بعد از طی شدن مراحل قبل در مرحله آخر تغییرات جسمی ایجاد می شود و آنچه انتظارش را می کشیدیم یا نگران و مضطرب از رخ دادنش بودیم در ما شکل می گیرد و به مرور لباس های ما تنگ شده و احساس ما روز به روز بدتر شده و ترس از چاقی بیشتر در ما تقویت می شود و تقلای ما برای چاق نشدن بیشتر می شود و تلاش ما برای جلوگیری از چاق شدن بیشتر می شود اما غافل از آن هستیم که همه تلاش ما برای جلوگیری از چاق شدن در واقع باعث تشدید چاق شدن و افزایش سرعت چاق شدن جسم ما می شود.

و بسیاری از افرادی که اضافه وزن دارند این تجربه را دارند که در سال های اول چاق شدن، سرعت چاق شدن آنها کندتر بوده و هرچه از زمان چاقی آنها می گذرد سرعت چاق تر شدن آنها افزایش پیدا کرده است.

اینها خلاصه ای از مراحل چاق شدن است و اگر رویای لاغری دارید باید آگاه باشید که فقط با طی کردن همین مسیر برای لاغر شدن می توانید رویای خود را تجربه کنید.

باید ابتدا با استفاده از آموزش های لاغری با ذهن درباره لاغری و لاغر شدن بشنوید.

سپس با انجام تمرینات ارائه شده تصویرهای مناسب درباره لاغری در ذهن خود ایجاد کنید.

به مرور با گوش دادن به محتوای دوره های آموزشی و انجام تمرینات باورپذیری توانایی لاغر شدن در شما شکل می گیرد.

با استمرار در مسیر لاغری با ذهن کدهای دستوری جدید و لاغر شونده در ذهن شما ایحاد می شود که البته بخش زیادی از این کدهای دستوری از ابتدا در مغز ما وجود داشته است اما با کدنویسی چاقی ذهن خود باعث شده ایم که از دستورات جدید برای مدیریت جسم ما استفاده کند.

و در نهایت تجربه لذتبخش لاغری در جسم شما نمایان خواهد شد.

این مسیر صحیح و دائمی لاغر شدن است، مسیری که سراسر لذت، شادی، احساس خوب، آرامش ذهنی، سلامتی جسمی، بالا رفتن اعتماد به نفس و … است.

عمل بای پس معده برای شما شادی و لذت و آرامش ذهنی به ارمغان نمی آورد.

عمل بای پس معده، رژیم های غذایی، مصرف دارو، استفاده از کمربندهای لاغری، خوردن دمنوش ها و قرص های لاغری، انجام حرکات ورزشی با وسایل خاص برای لاغر شدن و هر کاری که شما برای لاغری انجام می دهد که شروع آن از جسم باشد باعث تغییر کدنویسی مغز شما و ایجاد تصاویر ذهنی لاغر کننده در شما نمی شوند.

پس آگاه باشید، چاقی از ذهن شما شروع شده و به جسم شما ختم شده است بنابراین اگر رویای لاغری دارید بدانید که باید لاغری از ذهن شما شروع و به جسم شما ختم شود.

هر روش یا ایده یا راهکاری که لاغری را از جسم شروع میکند بدون استثناء منجر به شکست خواهد شد.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.31 from 35 votes

https://tanasobefekri.net/?p=20854
برچسب ها:
60 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار فهیمه
      1402/08/30 11:58
      مدت عضویت: 274 روز
      امتیاز کاربر: 6070 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 364 کلمه

      به نام خدای هستی بخش 

      گام 81 : راهنمای جامع عمل بای پس معده

      همه ما انسان ها مغز داریم و تمام فرمان های لازم برای کنترل عملکرد جسم ما از طریق مغز صادر میشه و جسم ما فقط اجرا کننده ست . ولی در همه روش هایی که برای لاغری باب شده و که برای افراد چاق تجویز میکنن انگار که جسم فرمان دهنده چاقی هستش و همه ی روش ها بر جسم تمرکز دارند از جمله عمل بای پس معده که با دست کاری معده سعی در لاغر شدن دارند درصورتی که مغز تمام فرمان های چاق شدن رو صادر میکنه از قبل از خوردن تا حتی بعد از خوردن . قبل از خوردن با مرور افکار چاق کننده در حین غذا خوردن باز با مرور افکار چاق کننده و دستورات لازم به اندام های مختلف برای ذخیره سازی چربی و تاثیر مستقیم بر عمل هضم و جذب و در آخر هم عذاب وجدان بعد از خوردن ، اینها همه دستورات مغزی هستند و جسم در اونها هیچ دخالتی نداره و فقط اجراکننده ست پس اگر ما میخوام که اصولی و برای همیشه لاغر بشیم باید از همون روشی که چاق شدیم برای لاغری اقدام کنیم یعنی با استفاده از ذهن مون که این خودش یه پروسه زمان بر هستش و نباید عجله بکنیم همان طوری که چاقی ما سال ها طول کشیده برای لاغری هم باید زمان گذاشت ولی نه به اندازه چاقی چون چاقی واقعیت و طبیعت جسم ما نبوده و حالت غیر طبیعی جسم ماست پس خیلی بیشتر زمان برده که به وجود بیاد چون وجود نداشته و ما باید اونو از ابتدا و اساس در خودمون به وجود میاوردیم ولی لاغری به طور پیش فرض در وجود ما هست فقط باید بهش فرصت شکوفا شدن داد و اطمینان کرد که هست که در وجود ما هستش و نیازی نیست که اونو به وجود بیاریم وقتی اینو باور کنیم متوجه میشیم که لاغری چقدر راحت اتفاق میوفته چون ما همیشه اعتقاد داشتیم که مثل آب خوردن چاق میشیم چیزی که واقعیت ما نیست باور داشتیم که مثل آب خوردن اتفاق میوفته پس در مورد لاغری که واقعیت وجود ماست از آب خوردن هم راحت تره فقط کافیه که باور کنیم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1401/03/05 23:05
      مدت عضویت: 1447 روز
      امتیاز کاربر: 6757 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 541 کلمه

      سلام

      خوبه ما دربرابر فشار جسمی و سرزنش اطرافیان بابت چاقی خودمان تسلیم نشدیم . ما کوتاه نیومدیم . ما درد کشیدیم اما ادامه دادیم میدونی چرا ؟ چون ما این حالت جسمی رو درشان خودمان ندیدیم چون روح وجودی ما میدونست که راهی هست فقط میخاست ببینه چقدر خواستمون شدیده .

      ما هزار راه رفتیم دیدن که هرکاری میکنیم اما باز سرزنشمون میگردن و میانداختن به حساب بی عرضگیمون .

      گفتن و یادآوری این حرفها سخت است اما میخام به خودم بگم من از راهی که آخرش معلوم بود شکست است تسلیم نشدم چون من ندیدم کسی بااین روشهای فیزیکی نتیجه بگیره .

      اما ادامه دادم . حالا بعد اینهمه جنگیدن خسته ودرماتده افتادیم ته جاده خاکی و چشمانمون به آسمان دوخته شده بود . خدایا چی کارکنم تو راه رو نشونم بده بقیش بامن . من به خاطر هدفم هرکاری میکنم حتی شده کان فن یکون میکنم .

      پیغام آمد بنده من میدونم تو برای خواستت هرکاری میکنی پس تو لایق هدایت هستی . هدایت شدم به لطف الهی به این مسیر شگفت انگیز .

      مسیری که نه تنها سرزنش نبود . دلگرمی بود وپشتیبانی . وکلی گوش شنوا. راهنمای مسیر کلن کاربلد بود و آرام آرام ما رو راهنمایی کرد .

      انگار اون هم از طرف خدا ماموریت داشت تا ما رو به سرانجام نرسونه آرام نداشته باشه . گام به گام باما بوده وهست .

      ترسها کم کم فرو ریخت . آرامش کم کم برقرار شد . و ما آرام آرام دراین رودخانه هدایت شدیم به ساحل زیبا‌ 

      آنقدرهم که فکرشو میکردم سخت نبود از بس تحت فشار بودم کوله بارم سنگین شده بود وپاهام قفل کرده بود ورمقی برای حرکت نداشت .

      اما آرام آرام ذهن سرکشم رو رام کردم و اون رو برای تناسب اندام زیبام تربیت کردم ومیکنم . حالا اگر من بخام سرکشی کنم ذهنم نمیزاره .

      میگه مگه یادت نیست چه عذابهایی میکشیدی . حیف نیست که بیراهه بری . و ذهنت رو برای هرچیزی خرج کنی .

      اطرافیانم مرتب ازم انتقاد میکنن که تو خرافاتی شدی ازبس هندزفری به گوش هستی . خوب که چی ؟

      وقتی میگم کمترین نتیجه که لاغری هست رو درمن میبینی . اما آنها نمیتونن بپذیرن . حق هم دارن و مرتب ایراد میگیرن .

      منم کاری بهشون ندارم . هرکس تو زندگی مسیر خودش رو میره .

      آنقدر این مسیر زیبا برام نتایج خوب داشت که به هزارتا سرزنش می ارزه . اونها فقط ظاهر چاقی منو میدیدن اما سختی های جسمی رو که بروز نمیدادم چون باز سرزنش میشدم .

      خودم بودم وخدای خودم .

      الان که به لطف الهی خیلی وزن کم کردم یک سری نتایج عالی داشت که اصلن پیش بینی اونها رو نکرده بودم اما نصیبم شد .

      من درزمستان باکوچکترین تحرکی عرق میکردم شدید وهمش درعذاب بودم اما الان درگرما اون وضعیت رو ندارم . گفتنش آسان هست اما تجربش اندازه دنیا لذت بخش ونشاط آوره .

      یا وقتی برای خرید لباس میری که انگار دنیا رو بهت دادن شادی .

      چقدراعتماد به نفس میره بالا .چقدراحساس ارزشمندی میکنی . خیلی خیلی این روزها قشنگ هست . 

      خدایانمیدونم چطور ازت تشکرکنم وبا زبان بی زبانی میگویم شکرت .

      و تشکر میکنم از استاد عزیز که این ماموریت الهی رو به ایشون واگذار کردی وایشون سنگ تموم گذاشتن .

      خدایا کمکم کن لایق اینهمه نعمتهای زیبایت شوم ولذت ببرم .

      میدونم سالها غافل بودم اما اکنون تلاشم رومیکنم که درست رفتار ودرست زندگی کنم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار saberizahra80
      1400/06/21 10:43
      مدت عضویت: 1609 روز
      امتیاز کاربر: 3426 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 869 کلمه

      سلام🙂

      چقدر لذت بردم از خوندن مقاله کامل ابتدای فایل وبعد هم که دیدن فایل این لذت رو تکمیل کرد.

      همه جملات شما رو انگار با گوش جانم میشنیدم و در دلم همه رو تایید میکردم و از اینکه به این مسیر هدایت شدم و از اینکه استمرار داشتم خیلی خدا رو شکر کردم.

      کلا موضوعات آموزشی ذهنی اینطوریه که انگار هر چی بیشتر گوش میدی و میشنوی لایه های عمیقتری از اون برات آشکار میشه و به قول شما صد بار هم که فایل رو گوش بدی باز هم برات تازگی داره و از اینکه آگاهیهای عمیقتری رو ازش دریافت میکنی لذت بیشتری میبری چون تمام این آگاهیها از الهاماتی هست که از اون منبع نامحدود آگاهی اومده برای همین هم همیشه فرش و تازه است وبا اون روح الهی و ذات الهی ما در هماهنگی کامله و همینه که شنیدن این آگاهیها اینقدر لذت بخشه چون اون ذات الهی ما رو سیراب میکنه.

      عمل بای پس معده و اعمالی شبیه به این با این طرز فکر بوجود اومد که راهکاری جراحی باشه برای رهایی از چاقی.

      از بسکه همه آدمهای چاق از این چاقی در رنج و عذاب هستن و از بس تمام بیماریها رو به گونه ای به چاقی و اضافه وزن ربط میدن و از بسکه نسبت به قبل چاقی گسترده تر شده و دیگه روشهای قبلی هم میزان شکستشون خیلی بیشتر از موفقیتشون در کنترل چاقی بوده جراحی هم به این روشها اضافه شد و نه تنها آدمهای عادی بلکه پزشکان هم با این فکر که علت پرخوری افزایش حجم معده است و اگه این حجم رو کوچیکتر کنیم غذای کمتری توش جا میشه و اونوقت به راحتی میشه میزان کالری ورودی رو کم کرد و اینطوری وزن رو کاهش داد جراحیهای مختلف رو طراحی و اجرا کردن که الان بعد از چندین سال از شروع این روش میبینیم که علاوه بر اینکه نا موفق بوده عوارض زیادی رو هم از نظر جسمی و روحی برای فردی که تحت این عمل قرار گرفته بوجود آورده.

      به نظر من که کاملا شکست خوردست ولی اون پزشکایی که هنوز بهش اعتقاد دارن برای کاهش برگشت چاقی میان رژیم میدن و یه عالمه محدودیت غذایی اونم مادام العمر برای اون بیمار میذارن یا برای کاهش عوارض کم خونی و ریزش مو و..‌‌یه عالمه مکمل غذایی میدن که همه میدونیم که هیچ دارویی نیست که بی عارضه باشه و بیمار در کنار هزینه سنگین عمل و سختیها و محدودیتهای بعد از عمل با یه عالمه عوارض جانبی ناشی از خود جراحی و رژیم و داروها در نهایت باقی میمونه و به قول شما حتی اون چند کیلو کاهش وزن هم به مرور کم کم برمیگرده چون ذهن که تغییر نکردا کدهای مغزی که تغییر نکردن دوباره همون ها فعال میشن و دوباره مغز دستور ساخت و ترمیم سلولهای معده رو میده و معده به همون شکل و شمایل سابقش برمیگرده و بیمار هم که از این جنگ روانی مغزی خسته میشه بالاخره کم کم رژیم رو به اون سفتی و سختی اولیه نمیگیره و حرص و ولعها برمیگرده و چاقی آروم آروم در جسم ظاهر میشه.چقدر پروسه نا امید کننده و غم انگیزی هست…..

      وقتی داشتین مثال گوی رو میزدین و فشاری که بر گوی در وزن پایینتر وارد میکنیم و اون گوی با اون فشار سرعت بیشتری میگیره و از وزن اولیه قبل از رژیم رد میکنه منم برام فنر تداعی شد که مثلا در وزن ۸۰ کیلو یه مقدار فشار روی فنر هست وقتی فرد خودش رو به وزن ۶۰ میرسونه با هر روشی غیر از روش ذهنی مثل اینه که داره این فنر رو فشردا تر میکنه و در نهایت در این فنر فشرده نیروی خیلی زیادی ذخیره شده برای همین به محض برداشتن فشار فنر با سرعت و قدرت خیلی بیشتری باز میشه و فرد از اون ۸۰ کیلوی اولیه هم میگذره و بعد ثابت میشه.

      چقدر جای شکر داره که همه ماها در مسیری هستیم که هیچ کدوم از این سختیها رو نباید تحمل کنیم نه سختی رژیم نه سختی ورزش کردن وعرق ریختن نه هزینه های سنگین عملهای جراحی نه دمنوشهای تلخ و ترش و بدمزه نه عوارض داروها و عملهای جراحی و دستگاههای لاغری….

      با آرامش و با حال خوب و با اطمینان به درست بودن این آموزشها و ایمان به خداوندی که همواره به بهترین مسیرها و آسانترین ها هدایت میکنه و با باور به خودمون برای لاغر شدن ادامه میدیم وهمگی به رویای زیبای تناسب میرسیم.

      زیبایی موندن در این مسیر به مرور بیشتر میشه و اینکه درکت از آگاهیها بالاتر میره بقدری لذت بخشه که هرگز حاضر نیستی این مسیر رو رها کنی و دنبال راههای سخت و عجیب لاغری بگردی همون راههایی که تو رو به عنوان یه انسان نامحدود و آزاد نشناختن و برای تغییر جسم تو زمان و مقدار رو مشخص میکنن…این دو تا نشونه باشه برات ..‌هرجا اسمی از زمان و مقدار بردن اون راه هر چه که باشه و توسط هر کسی در هر لباس و پوششی و در هر مقام و جایگاهی اشتباهه…

      تو نامحدودی پس در قالب زمان و مقدار نامخدود نمیگنجی….پس ادامه بده حالا که هدایت شدی حالا که راه ساده و روانش رو یاد گرفتی و خودت رو درگیر زمان نکن هرچقدر طول بکشه وقتی حالت خوبه و آرومی و از بودن در مسیر لذت میبری چه اشکالی داره فقط ادامه بده چون ادامه دادن مساوی هست با نتیجه گرفتن🙂

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,161 کلمه

      سلام دوستان واستاد گرامی گام ۸۱ عمل بای پس معده منم خیلی روشهارو انجام دادم بجز عمل بای پس معده وحلقه انداختن واینکارا یعنی اگه پول داشتم حتما انجام داده بودم دارهای بسیار تلخ مصرف کردم مثل دمنوش مریم گلی بینهایت تلخ وموقع خوردن حالت تهوع میگیری اما من میخوردم وفایده هم نداشت ومنم کاور کت وشلوار بستهای میخریدم ومثل لباس درستمیکردم ومیپوشیدم که عرق کنم اینم فایده نداشت اشره زیره هم خوردم ترشی نمیخوردم چون فکر میکردم که اشتهامو زیاد میکنه وافکار چاق کننده همیشه با ما هست باید ما تو مسیر باشیم واجازه ندیم که این افکار در ما دوباره زنده بشن وخیلی از ما فکر میکنیم چاقیمون از معدمونهدفکر میکنیم معدمون گشاد شده از اول که معدمون گشاد نبود واینها چون خیلی عذا میخورن معدشون گشاد میشه والان فکر میکنن چون معدشون گشاد شده غذا خیلی میخورنووچون عادتها اشتباه تکرار میکنن معدشون گشاد شده واین موصوع به شکلهای مختلف برای افراد وجود داره ودوستی که فکر میکنه که درد پا ودرد کمر داره نمیتونه لاعر بشهدودر مورد معده هم همین طوره میگن معدم گشاد شده خیلی میخورم من دیر سیر میشم وباید زیاد عذا بخورم شم که اول معدتون درست بوده چون خیلی میخوریم یواش یواش دفعات خوردنتون زیاد میشه معدتون گشاد میشه حالا که میخوای لاعر بشی فکر میکنی بری معدتو کوچیک کنی لاعر بشی به نطر من اینا نتیجه تبلیعاته که انقد بلدن ادم زود قانع کنن که به پول هنگفتی برسن ما هم که از دنیا بیخبر ومحتاج لاعر شدن به این عمل تن میدیم کی گفته فرمانهای خوردن وفرمانهای سیری وگرسنگی از معده صادر میشه اگر نه اینکهوتمام فرمانها از مغز صادر میشه دیگه اینو همه قبول داریم حرفهاییکه میشنویم بعد حرکت دست وزبان دهان اون کارو انجام میدن وصدا تولید میشه وبرای همینکه بچه ها ی کوچیک نمیتونن صحبت کنن زبان دارن تار صوتی هم دارن دهانم دارن ولی کلام ندارن که حرف بزنن هنوز مغز یاد نگرفتهدکه حرف بزنه همه چیز از مغز صادر میشه نه از معده وچطور فکر میکنیم که معدمونمن کوچیک شده پن کمتر غذا میخورم حالا که معدت کوچیک شده چرا بازم نیم ساعت به نیم ساعت عذا میخوری وبعد از چند ماه بدن با تغییر وفق پیدا میکنه ودوباره بدن شروع میکنه به چاق شدن وقتی ما عدد ترازو میبینیم حالمون بد میشهدوتصویری از عدد ترازو با احساس بد ما قاطی میشه وی تصویری به معز میفرسته که این وزن واقعی منهداما شرایط جسمی معز خودش داره وقتی دستت بریده میشهدبعد از مدتی مثل اولش میشهدوخب میشه وتصویر شکل انگشت در دهن ما هستدحتی خطهای انگشت هم مثل قبلش ترمیم میشهدچون کدهاش از قبل نوشته شده که سایز منکمرا چقدره بازوهات خمه رو داره ومهم نیست به چه روشی وزن کم کردی معزت شما رو بر میگردونه به اون ابعاد قبلیت دو اتفاق در شما شکل میگیره اول ترس ونگرانی از چاقتر شدن واحتما برگشت به وزن قبلیت ویا یکم بیشتر از اون دوستی که ۸۰ کیلو یه قبل از اینکه لاعر بشه ترسی داره بر مبنا ۸۰ کیلو حاا لاعر میشه ۶۹ کیلو میرسه خطرش اینکه به هر طریقی در معرص چاقی قرار میگیره از همون روزوزن ۶۱ یا ۶۲ با معیار ۸۰ کیلو ترس به سمت چاقی حرکت میکنه یعنی با ی نیرو ترس بیشتر چاق شدن به سمت ۸۰ کیلو میره ومطمینا ۸۰ رد کرد ترسش ی مقدار کم میشه واینا همه بصورت کدهای ذهنی وتنها روشی که میتونه لاعر بشه لاعری با دهنه وتنها راه نتیجه رفتن صبر داشتنه ادامه دادنه واگر چاقی ولاعری رو دو کفه ترازو در نطر گیری ما از قبل کفه ترازو چاقی پر شده وبا اموزش دهنی تازه میایم کفه ترازو لاعری پر میکنیم ی مدت که بگدره تازه کفه لاعری با کفه چاقی مساوی میشه واین چند وقت بستگی داره که تمرگز افراد که از این دورها استفاده میکنه وباوریکهواین فرد نسبت به این روش داره وخیلی تفوت دارهدکهوفرد قبل از اینکه وارد سایت بشه باور داشته باشه که جهان از ی سری قوانینوکار میکنهدقدرت دهنی چقدر تاثیر دارهداصول دهنی داره وخودش ی سری نتیجه در زمینهای مختلف گرفته باشه وقتی با این مسیر اشنا بشی وشروع کنی از فایلهای رایگان استفاده کنی تازه ی مدت زمان میبره تا بپدیره که میشه با این روش لاعر شد انتطار نداشته باشید همه به ی اندازه نتیجه بگیرن به اندازه ایکه شما تمرکز ت به این روش باشه نتیجت زکدتر میشهدپس وقتی با روش لاعری اشتا میشی وشروع میکنی باید نگرشتو از روشهای دیگه برداری که من چند روزه لاعر میشم چقدر بعد نتیجه میگیرم دژیمش چجوریه خوردنش چجوریه اگر بتونی از همون اول تمام دانستهاتو در همه روشها دور بریزی گفتها رو بهتر میتونی باور کنی ونتیجه بهتر میشه روند شما بهتر میشهدخیلی از بجه ها که دوره تهیه کردن اسیر عجله میشن ورها میکنن ومیرن وچاقتر از قبل برمیگردن وبا ازمینان بیشتر شروع میکنن قبول کردن با اطمینان داشتن فرق میکنه شما ی فرد قبول دارشتی  که این فرد ادم خوبیه حالا ی چیزی میشنوی ازش برداشت تو ی چیز دیگهست خیلی راحت نطرت نسبت بهش عوص میشه این میشه قبول کردن اما تطمینان داشتن شما به ی فردی اطمینان داری وی حرفهایی ازش میشنوی تو هم ی شنیده ها ودیدهایی از قبل دربارش داشتی وتو باور نمیکنی میگی نه بابا اینجوری نیست حتما داستان ی چیز دیگه ست وبه نطر من از حسودی در این مورد که من سراع داشتم ونمیتونی بپدیری که اطمینان که از اون فرد دارشتی از بین ببره اما قبول داشتن با ی جمله مخالف نطرت نسبت بهش عوص میشهدوباید این مسیر ادامهدبدی تا اطمینانت بیشتر بشه وچونکه ما قرار نیست چند ما ادامه بدیم لاعر بشیم ما باید این مسایل اصولی یاد بگیریم میخوایم فرمولهای تو دهتمون حک بشن وچون قرار لاعر بمونیم وتکرار کرون روی دورها باعث میشه درک بیشتر از محتوا پیدا کنی ومنم وقتی از دوره رایگان لاعری استفاده میکردم با اینکه هر کدوم حد اقل ۶ یا ۷ بار گوش دادم اما الان وقتی تومسیر لاعری هستم وگوش میدم انگار بعصی از جملاتو اصلا نشتیدم ودرکم بهتر شده ودر همه چیز اینجوریه اگر تکار نکنی فراموشت میشه من تو سال ۹۴ گواهینامه رانندگی گرفتم‌ولی الان چون چند سالیه که ماشین ندارم همه چیز که نه بعصی چیزا رو یادم رفته تا فکر میکنم یادم میاد   لاعریم همین جوره وقتی تکرار نکنی فرمولهای چاقی که تو دهن ما از بین نمیرن فقط کمرنگ میشن وقتی تکرار نکنی فرمولهای لاعری کمرنگ میشن چاقی پرنگ در نتیجه تو دوبتره رفتارهای عذایت تغییر میکنه وچاق میشی وواگر کسی اومد گفت که من ی روشی میدونم که در عرص یکماه ۱۰ کیلو وزن کم میکنی بدون که اون روش صحیح نیست ونمیتونه تو رو به مقصد برسونه ولاعری برای هر کسی فرق داره که چقدر باور کنی که میتونی لاعر بشی چقدر به این روش اطمینان داری چقدر تمرکز داری میتونی لاعر بشی وبه نطر من اگه شرایتشو داری دوره تهیه کن تا اصولی وزودتر به نتیجه برسوی این که گفتم تبلیع نبود بلکه تجربه بود تصمیم با شما دوست عزیزم منکه اگه شرایتشو داشتم همین جا رها میکردم ومیرفتم وایشال که میتونم دوره تهیه کنم به امید اون روز  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار farkhondeshahrivar280
      1400/02/09 17:36
      مدت عضویت: 1396 روز
      امتیاز کاربر: 687 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 867 کلمه

      سلام به استاد عزیزم دوستان هم مسیرم 🙋.                                             گام 81در مسیر لاغری من         وقتی عنوان متن خوندم یاد فامیلیمون افتادم که با عمل جراحی خودش لاغر کرده بود کلا مشکلاتی که بعدش براش پیش اومد تو ذهنم پررنگ شد                                      خیلی چاق بود یادم گفتن فلانی عمل کرده معدش کوچیک کرده واسه لاغری خیلی تو دلم دوست داشتم از نزدیک ببینمش ولی خودم اصلا جرعت همچنین کاری نداشتم همیشه می‌ترسیدم اگه خودمم بخواستمی خانوادم نمیذاشتن دیگه تو دلم میگفتم نکنه منم باید عمل کنم تا لاغر بشم تا اینکه اون فرد بعد چند ماه دیدم حالا تو تصورم خیلی لاغر تصورش میکردم دیدمش تا همون جور است حتی یکم چاق تر که بعد ها گفت معدم مشکل درست کرده کلی مریضی باخودش داشت همین عملش                          و بعداً که به این مسیرهدایت شدم فهمیدم این ذهن که باید لاغری یاد بگیره جسم ما هیچ دخالتی در چاقی ما ندارند جسم که چاق کننده نیست جسم فقط نمایانگر افکار ذهن ماست  ذهن خالق جسم و شرایطی که الان تجربه میکنیم چه جسمی چه سلامتی چه روابط چه کسب کار همش زایده ذهن  خودمون است 🤷                   حالا من کلی دلیل داشتم واسه چاقیم پرخوری مصرف شیرینی مصرف فست فود ورزش نکردن باشگاه نرفتن صبح ها زود بیدار نشدن دمنوش نخوردن ارث ….‌.🤦.                                   حالا میومدم چکار میکردم هرچی تلخی شوری بود می‌خوردم میخک صبح ها ناشتا مث چایی درس میکردم می‌خوردم آب لیمو عسل ناشتا می‌خوردم ظهر صبح ها زود از خواب ناز میزدم با اعصبانیت بدبیرا گفتن میرفتم پیاده روی شیرینی برنج نان سفید نمی‌خوردم هرچی کوفت زهر مار بود می‌خوردم حالا تاثیرش چی بود دوسه کیلو کم میکردم از ترس اینکه نکنه دوباره وزنم برگرده ادامه میدادم یه مدت بعد خسته میشدم حرص می‌خوردم همه راحت میخورن ولی من فقط باید نگاه کنم بی خیال روش برنامه میشدم می‌خوردم بعد پشیمون میشدم وزن میکردم ای من که جون کندم سه ماه سه کیلو کم کردم تو ده روز چهار کیلو اضافه میکردم حالا من با این مسیر سراسر اشتباه داشتم چاقی در خودم تقویت میکردم بعد میگفتم چرا لاغر نمیشم من که نمی‌دونستم میگفتم آره معده من بزرگ شده هرچی میخورم سیر نمیشم ای خدا چیکار کنم چرا همش من گشنمه چرا مث قحطی زده ها هستم میخورم سیر نمیشم میگفتم حتما معده من بزرگ شده که پر نمیشه 😀🤦🙆.                                       الان وقتی هدایت شدم به این مسیر با ذهن آشنا شدم فهمیدم بابا همچی در اختیار ذهن است همه چی ذهن میسازه                                          حالا نکته مهم اینجاست ذهن از کجا اطلاعات میاره مخزن خودش پر می‌کنه با استفاده از باورها خودمان افکار خودمان ترس هامون وقتی من میرم روی ترازو وزن خودم مبینم حالم بهم میخوره میترسم میگم خدا بالاتر نره اگه بیشتر بشه چی میشه خب ذهن مغز ما که چشم نداره میاد براساس احساس ما و ترسمون تصویر ذهنی میسازه در راستا چاق شدن و مغزم میاد براساس تاثیر از ذهن دستور خوردن بیشتر میده ما چاق تر میشیم پرخوری میکنیم میگیم معده من بزرگ شده چربی گرفته دیگه ای نمیشه نمیدونیم که بابا تمام فعالیت بدن دستور از مغز ما میگیره و مغزتاثیر از ذهن مامیگیره این روند به وجود آورند شرایط ما است ☺️🤗.باید یاد بگیریم تا ذهن مان تغییر ندیم هیچ شرایطی حتی با عمل جراحی تصادف هم تغییر نمیکنه           این ذهن که باید تغییر کنه چطوری هر روز آگاهانه در مسیر صحیح آگاهی صحیح به ذهن دادن عمل کردن به گفته ها آموزش ها عجله نکردن حسرت نخوردن وزن نکردن توجه به چاقی نکردن تنفر از چاقی نداشتن ترس نداشتن از خوردن مواد غذایی این ها همه میشه آموزش لاغری به ذهن وقتی آگاهانه عمل کنی و ادامه بدی اول احساست بعد رفتارت بعد جسمت تغییر می‌کنه این مسیر صحیح 😊🤩😍💖.                                 تنها روش صحیح و ماندگار لاغری با ذهن است جسم ما هیچ دخالتی در چاقی ما نداره مواد غذایی هیچ دخالتی در چاقی ما نداره شرایط بیرون ورزش ارث مریضی قرص هیچ دخالتی در شرایط ما نداره 🤩😍😊.                  از طریق ذهن چاق شدی از طریق ذهنم باید لاغر بشی همین از همون راهی که چاق شدی باید از همون راهم لاغر بشی کل داستان همینه 🤩😍😊لاغر شدن از طریق ذهن آسان ترین کار دنیاست صحیح ترین روش است و ماندگار ترین روش با خودتون تکرار کنید تا ملکه دهنتون بشه همچین ذهنی است من چاق شدم هیچ اشکالی نداره الانم لاغر میشم از طریق ذهن آگاهانه هر روز با استمرار در مسیر حرکت میکنم 🤩😍😊💖🤗👯

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار من میتوانم
      1399/11/12 14:26
      مدت عضویت: 1545 روز
      امتیاز کاربر: 9098 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 602 کلمه

      عمل بای پس معده:
      راستش من هیچ وقت به عمل فکر نکردم چون میترسیدم.. و حتی وقتی مادرم در بیمارستان بود، تخت بغلی یک دختر خانمی تقریبا هم سن و سال خودم ولی خیلی چاق تر بود که عمل اسلایو معده انجام داده بود و همش درد داشت آه و ناله میکرد و مادرش هم میگفت به روزهایی فکر کن که لباس خوشگل و جذب تنت کردی 😶😶 من با خودم گفتم والا من نمیتونم اینهمه عذاب به خودم بدم برای یک لباس 😂😂..
      بنابراین اشتیاقی هم برای فایل امروز نداشتم، اما خط قرمز من که از استاد یاد گرفتم ادامه ندادن هستش.. بنابراین حتما موضوعاتی برای من هم وجود داره و با اشتیاق مطالب این قسمت رو هم دنبال میکنم.

      باور چاقی من به خاطر استخوان بندی درشت من است، را من هم داشتم ولی با دیدن استاد و دیگر شگفتی سازان که خیلی تغییر کردند و جثه آنها ریز شده این باور در من منهدم شد 😂 🔥
      تجربه ی من از مسیر چاقی:
      مرحله اول : شنیدن درباره ی چاقی
      شنیدن بارها و بارهای این حرف که چاقی ما ارثی است و دیدن افرادی که چاقی خود را به ژنتیک خانواده ‌شان نسبت میدادند.

      مرحله دوم :تصویر سازی ذهنی درباره ی چاق شدن
      تجسم جسم خودم در حالت چاق تر، مثل اینکه هروقت روی ترازو میرفتم عددی رو میدیدم، میترسیدم و تصمیم میگرفتم که نذارم این عدد بیشتر بشه اما ترس من، منو بیشتر به سمت مسیر چاقی هدایت میکرد.
      مرحله سوم:باور پذیری چاقی و طبیعی شدن چاق شدن
      وقتی دیدم با گذشت زمان، جسم من تغییر میکنه و کاری هم از رژیم و محدودیت ها برنمیاد قبول کردم که این چاقی طبیعت من هست و نمیشه تغییرش داد..
      مرحله چهارم :کدنویسی مغز برای صدور فرمان های چاق کننده
      سایز بزرگ، وزن بیشتر در مغز من ثبت شده بود و من هرچه تلاش میکردم با روش های بیرونی جسمم رو کوچیک کنم، بعد از مدتی مغز من جسم رو به اندازه هایی که ذخیره کرده بود میرسوند.
      مرحله پنجم :تجربه ی اضافه وزن در جسم

      همونطور که قبلا نمیتونستم درک کنم لاغری با ذهن یعنی چی الان هم نمیتونم درک کنم که چرا خیلی ها با فشار بیرونی به جسم میخواهند لاغر بشوند..
      البته من هم قبلا در زمره ی همین گروه دوم بودم و جسمم رو در فشارهای شدید میذاشتم تا تغییر کنه اما آگاه نبودم و حتی یک لحظه هم به فکرم نرسید که بابا این جسم هیچ کاره س.. مغز اون بالا بیکار نشسته بعد جسم سرخود تصمیم میگیره چاق بشه؟ 🤔 🤦🏻‍♀️… الان رژیم گرفتن و ورزش کردن و.. برای لاغری خیلی مسخره است برای من.. دیگه جسمم رو نمیبینم گاهی هم که چشمم میوفته به بهش میگم تقصیر تو نبوده من اطلاعات اشتباه دادم به ذهن اونم دستور داده به مغز و تو به این روز افتادی.. نگران نباش من درستش میکنم.. و شرایط رو تغییر میدم تا راحت تر باشیم…
      خواهر دوست پدرم، معده اش را جراحی کرده‌بود و من بعد از فکر کنم یکسال دیدمش دوباره چاق بود.. خودش گفت فقط مایعات میتونم بخورم یا غذای پوره شده و منم در تعجب بودم که اخه یعنی مایعات و پوره، آنقدر دوباره اینو چاق کرده؟ 🤔 😶😳
      و دلم براش سوخت که هم به خودش ضربه زد، هم دیگه نمیتونه لذت غذا خوردن مثل یک آدم عادی ببره، هم دوباره چاق شد 🤦🏻‍♀️ تازه اون موقع به خودم افتخار کردم که راحت میتونم غذا بخورم 🤣🤣
      دوستم میگفت باید بریم پیکر تراشی حتی اسمش هم ترسناکه 😱😰 ولی خداروشکر من با روش ذهنی آشنا شدم.. یک نفس راحت کشیدم که آخيش میتونم یک زندگی عادی با سبکی جدید و آسان داشته باشم و لاغر هم بشوم. 😍😍

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم