0

گامی موثر برای لاغر شدن

چگونه لاغر شوم؟
اندازه متن

چگونه لاغر شوم؟ مهمترین سوالی بود که در 35 سال چاقی ذهن من را به خود مشغول کرده بود.

خیلی غم انگیز است وقتی نمی دانی چگونه چاق شده ای در کل زندگی به دنبال چگونه لاغر شدن باشی.

خیلی دردناک است که نخواسته باشی چاق بشی و به راحتی چاق شده باشی و بخواهی لاغر شوی و با رنج و سختی نتوانی لاغر شوی.

چقدر حسرت برانگیز است وقتی به هر دری می زنی که لاغر شوی و فایده ای ندارد اما می بینی بسیاری از انسانها خودبخود لاغر هستند.

آنها هیچ رژیم خاصی را رعایت نمی کنند، هیچ ورزش سنگینی انجام نمی دهند، نگران چاق تر شدن نیستند و حسرت برانگیزتر از همه: نسب به لاغر بودن هیچ احساس خاصی ندارند.

آن را طبیعی می دانند.

پس چگونه است که من با این همه اشتیاقی که برای لاغر شدن داشتم و آن همه تلاشی که انجام می دادم هیچوقت نمی توانستم لاغر شوم و در معدود مواردی که واقعا پشتکار داشتم و چند کیلویی کاهش وزن پیدا می کردم بعد از چند هفته دوباره به شرایط قبل بر می گشتم.

من چه می خوردم که آنها نمی خورند؟

من چقدر می خورم که آنها نمی خوردند؟

من چه گناهی مرتکب شده بودم که باید همیشه نگران چاق تر شدن باشم ولی آنها با خیالی آسوده و بدون ترس از چاق شدن زندگی می کردند.

هر بار که بخاطر چاق بودن مسخره می شدم، هر بار که از تلاش برای لاغر شدن نتیجه نمی گرفتم، هر بار که مرا نصیحت می کردند که: به فکر خودت باش، کمتر بخور، یه کم ورزش کن، مملو از خشم و شکایت به خدا می شدم و ذهنم پر می شد از این سوال های بی جواب.

چاقی زبانی است که فقط یک فرد چاق آن را می فهمد.

با هر زبانی به دیگران می گفتم سعی می کنم لاغر شوم اما نمی شود، آنها نمی فهمیدند.

به هر شکلی به دیگران نشان می دادم آدم با اراده ای هستم و تلاش می کنم که لاغر شوم اما فایده ای ندارد، آنها نمی فهمیدند.

هرچه به دیگران توضیح می دادم که شب ها شام نمی خورم، صبحانه فقط چند لقمه می خورم، بیشتر ناهار من سالاد است، نوشابه نمی خورم، فست فود نمی خورم، هرکجا باید بروم پیاده می روم و صدها کار دیگر انجام می دهم اما لاغر نمی شوم کسی حرف مرا نمی فهمید.

سال های زیادی از عمرم به این شکل گذشت و من همچنان به دنبال جواب سوالم بودم که چگونه لاغر شوم؟

به لطف خدا در سن 35 سالگی به این نتیجه رسیدم که لاغری با قدرت ذهن را تجربه کنم.

تصمیمی که برخلاف روش های قبلی هیچ منبع و راهنمایی نداشت، هیچ برنامه غذایی و ورزشی برای آن نوشته نشده بود و هیچ زمانی برای لاغر شدن با آن مشخص نشده بود.

تک و تنها قدم در مسیری گذاشتم که هیچ راهنما و خط و نشانی برای حرکت کردن نداشت.

هیچ امیدی به لاغر شدن با ذهن نداشتم اما احساس درونی من در جستجوی سوال: چگونه لاغر شوم؟ بسیار قدرت گرفته بود که می شود با ذهن لاغر شد.

به لطف خدا در این مسیر حرکت کردم و برای اولین بار در زندگی تصمیم قاطع گرفتن را تجربه کردم.

تصمیمی که همچنان بر آن متعهد هستم و در مسیر لاغری با ذهن قدم بر می دارم.

اولین موضوعی که در لاغری با ذهن درک کردم این بود که ما چاق شدن را آموخته ایم، پس برای لاغر شدن باید لاغری را بیاموزیم.

هر آموزشی از بخش های مختلفی تشکیل شده است که به مرور آنها را یاد می گیریم و در نهایت ما آن موضوع را به صورت کامل یادگرفته ود ر زندگی خود اعمال می کنیم.

ما چگونه چاقی را یاد گرفته ایم؟

گام به گام در هر مرحله از زندگی آموزش های جدیدی برای چاق تر شدن دیده ایم و سبب شده است که رفتار ما به گونه ای تغییر کند که در نهایت باعث اضافه شدن وزن و سایز ما شود.

لاغر شدن مانند چاق شدن نیاز به آموزش دارد و اگر تصمیم گرفته اید از چاقی رها شوید و روزهای خوش زندگی را در جسمی متناسب ادامه دهید باید همت کنید و لاغر شدن را یاد بگیرید.

لاغر شدن هنری است که باید آن را آموخت.

درست است که بعضی از افراد به طور خودبخودی این هنر را بلد هستند و برای آموختن آن سختی متحمل نشده اند اما فراموش نکنید که افرادی که اضافه وزن دارند نیز هنر چاق شدن را بدون هیچ رنج و سختی آموخته اند.

پس در پاسخ به سوال: چگونه لاغر شوم؟ باید به خودت تاکید کنی که من هم می توانیم لاغر شدن را یاد بگیریم و با بکارگیری آموزش های خود در زندگی متناسب شویم و برای همیشه لاغر بمانیم.

نکته جالب توجه و امیدوار کننده برای یادگیری لاغری با ذهن این است که ما لاغر شدن را به صورت خودبخودی بلد هستیم اما به خاطر یادگیری چاقی و استفاده مکرر از فرمول های چاق کننده، لاغری را فراموش کرده ایم.

ما در روش لاغری با ذهن، لاغر بودن خود را به یاد می آوریم.

لاغری حالت طبیعی و پیش فرض جسم ما می باشد و این دستور خداوند است که به شکل کدهای دستوری در سلول های ما نهفته است.

مانند سرسبزی که حالت طبیعی یک درخت است.

اگر درختی می بینید که سبز و زیباست تعجب نمی کنید اما اگر درختی ببینید که زرد و پژمرده یا خشک شده است تعجب می کنید که چرا این درخت خشک شده است.

بنابراین در پاسخ دادن به سوال: چگونه لاغر شوم؟ در ذهن خود بدانید که لاغر بودن حالت طبیعی و پیش فرض جسم ما می باشد که به هر دلیل آن را تغییر داده ایم.

اما این به آن معنا نیست که ما دیگر نمی توانیم به حالت اولیه خود برگردیم.

همه افراد چاق توانایی برگشتن به حالت طبیعی و پیش فرض خود را دارند چون آنچه برای ما مقدر شده است نابود نمی شود بلکه فقط می تواند تغییر کند.

ما می توانیم شرایط جسمی خود را از حالت ایده آل خارج کنیم که بارها این کار را به طریق مختلف انجام داده ایم مثل زخمی کردن خود به طریق مختلف، اما جسم ما به سرعت فرایند ترمیم را آغاز کرده است و پس از مدت کوتاهی جای زخم به کلی از بین رفته است.

چاقی، خارج شدن جسم از حالت طبیعی و متناسب است و این برای جسم بعنوان یک ناهماهنگی تلقی می شود.

جسم ما به شدت در تلاش برای تغییر وضعیت ما از چاقی به لاغری است.

این تمایل جسم خود را بارها در هر روشی که برای لاغری در پیش گرفته اید تجربه کرده اید.

اما از آنجایی که عملکرد ما می تواند در جهت مخالف عملکرد جسم باشد، در تمام مواردی که از سعی و تلاش خود برای لاغر شدن نتیجه نگرفته ایم، قدرت عملکرد ما در چاق شدن بیشتر از قدرت جسم ما برای لاغر شدن بوده است.

نتیجه نهایی در این شرایط چاق ماندن یا چاق تر شدن است.

عملکرد ما تحت تاثیر برنامه ای است که در ذهن ایجاد می شود.

وقتی ذهن ما برای چاقی برنامه ریزی شده باشد، عملکرد ما در جهت چاق شدن خواهد بود.

در این شرایط جسم ما قدرت مقابله با عملکرد ما را ندارد.

چون سرعت ترمیم جسم به مراتب کندتر از سرعت تخریبی است که ما از طریق عملکرد خود به جسم وارد می کنیم.

بنابراین برای کاهش سرعت تخریب باید ابتدا برنامه ریزی ذهن را از چاقی به لاغری تغییر دهیم.

در این شرایط عملکرد ما بر اساس محتوای جدیدی که در ذهن ما ایجاد شده است تغییر خواهد کرد و به مرور سرعت عملکرد ما در چاق شدن کم و کمتر می شود.

در این شرایط ابتدا روند چاق تر شدن ما کند شده و سپس متوقف می شود.

در ادامه با برنامه ریزی بیشتر و بهتر ذهن، فرمول های لاغری ذهن ما بیشتر می شوند و در مقابل عملکرد ما باز هم بهتر می شود و سرعت چاق شدن ما کمتر از قبل می شود تا جایی که سرعت عملکرد چاق شدن ما کمتر از سرعت عملکرد لاغر کننده جسم ما می شود و این شروع لاغری در جسم است.

این پروسه نیاز به زمان، استمرار و عمل کردن به آموزشها دارد و برای هر فرد متفاوت خواهد بود.

درک این پروسه به ما کمک می کند تا روند لاغر شدن با ذهن را درک کنیم و در هر مرحله بدانیم در چه مسیری در حال حرکت هستیم.

من بعنوان مدرس دوره های تناسب ذهنی همواره در تلاش برای کشف رازهای متناسب شدن هستم.

رازهایی که در رفتار افراد متناسب نهفته است و با کشف و بکارگیری آنها می توان به راحتی لاغر شد و تا ابد لاغر باقی ماند.

چون فرمولی که در ذهن افراد متناسب وجود دارد که باعث آن رفتار شده است در ذهن همه افراد چاق نیز وجود دارد ولی به دلیل بی استفاده شده به خاطر ایجاد فرمول های چاق کننده، آن فرمول را گم کرده ایم و رفتار مربوط به آن فرمول را فراموش کرده ایم.

لاغری با ذهن صحیح ترین روش لاغر شدن است که ما را به پاسخ سوال: چگونه لاغر شوم؟ می رساند، چرا که همانطور که ما با یادگیری چاقی می توانیم تا آخر عمر چاق باقی بمانیم با یادگیری لاغری هم می توانیم تا آخر عمر لاغر بمانیم.

چاقی و لاغری در محتوا با هم تفاوتی ندارند، تنها اختلاف آنها در فرمول های آنهاست که در ذهن ما ذخیره شده اند و مغز ما با استفاده از این فرمولها سبب تغییر رفتارهای غذایی و واکنش ما نسبت به مواد غذایی میشود و در نهایت باعث چاق شدن یا متناسب شدن ما می شود.

بنابراین برای لاغر شدن لازم است که همواره در جستجوی فرمولهای لاغر کننده باشیم، همانطور که سالها در جستجوی فرمولهای چاق تر شدن بوده ایم.

در فایل آموزشی که برای دوستانم آماده کرده ام به تشریح و تاثیرگذاری فرمولی پرداخته ام که به شدت در چاق شدن ما نقش داشته است و به همین دلیل اگر ما بتوانیم در این فرمول چاق کننده تغییراتی ایجاد کنیم میتوانیم گام مهمی در مسیر لاغر شدن برداریم.

امیدوارم که با استفاده از این فایل صوتی توانایی تغییر رفتاری که سبب چاقی شما شده است را پیدا کرده و به مرور رفتار خود را تغییر دهید.

ضمنا توصیه می کنم بعد از خواندن هر نوشته یا استفاده از محتوای آموزشی، نگاهی به تصاویر شگفتی سازان لاغری با ذهن بیندازید تا بیشتر برای شما باورپذیر شود که لاغر شدن با قدرت ذهن میسر است و این توانایی همانگونه که در دیگر افراد چاق وجود داشته است در شما نیز وجود دارد.

مشتاقانه نظرات ارزشمند شما را پیگیری می کنم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 3.98 from 57 votes

https://tanasobefekri.net/?p=10187
برچسب ها:
189 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار فروغ ریاحی
      1399/10/20 19:57
      مدت عضویت: 1651 روز
      امتیاز کاربر: 28111 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 1,040 کلمه

      ما باید خوردن و واکنشهای ما به مواد غذایی رو مدیریت کنیم و همیشه مواطب باشیم ما مواد غدایی رو کنترل و مدیریت کنیم نه اونها ما رو کنترل کنن که بسیار احساس قدرت و توانایی رو با این کار پیدا خواهیم کرد مثلا با نخوردن یه قاشق غدا از هروعده میتونه خیلی احساس قدرت و انتخاب و توانایی در خوردن پیدا کنیم .

      در چاقها مواد غذایی هستن که اونها رو مدیریت میکنن یعنی اونها رو تحریک میکنن به خوردن .
      که بعضیها فکر میکنن واکنشهای روحی اونها باعث خوردن اونها میشن مثلا خستگی و عصبی بودن و هیجانی شدن و …باعث پرخوری افراد میشه .
      چاقها در موقعیتهای مختلف و اکنش ذهنی متفاوتی رو در مقابل خوردن به نسبت متناسبها ارایه میدهند که خیلی از چاق ها فکر میکنن به خاطر مشکل ژنتیک یا ارث یا … هست اما به این خاطر الگوهایی و فرمولهایی هستن که خودمون به ذهن دادیم و همینها باعث میشه ما رفتار غذایی اشتباهی داشته باشیم .
      ما باید این فرمولها رو شناسایی و کشف کنیم و به جای اونها فرمولهای صحیح رو جایگزین کنیم .
      ما انسان هستیم عقل داریم و اراده داریم و یه فردی که بارها برای لاغری اقدام کرده خیلی قوی هست
      افرادی که بارها برای لاغری اقدام کرده ولی نتیجه نگرفته بسیار آدم توانمندی هست فقط راهش غلط بوده.
      چقدر ما قبلا با استمرار رژیم میگرفتیم و ورزش میکردیم چقدر ما ورزش رو سنگینتر میکردیم چقدر از دکتر تغدیه در خواست رژیم سختتر میکردیم نتیجه میداد ولی مقطعی و چقدر من قبلا استمرار داشتم و این نشان ار توانایی من بوده
      و حالا اگر من همون توانایی رو وارد این مسیر کنم بی نهایت موفق میشم حتی در حد ده درصد رو وارد دورها کنم خیلی عالی نتیجه میگیریم .
      ما قبلا چون شکست میخوردیم فکر میکردیم ما مشکل داریم و خوب عمل نکردیم در حالی که راه های ما غلط بوده .
      ولی با این روش هر چقدر من جلوتر میروم من مشتاقترم و حالم بهتر میشه و خودم رو بیشتر میپدیرم و حالم بهتر شده و همینا باعث شده که من بپذیرم این روش صحیح هست و در این روش خیلی به راحتی من نتیجه میگیریم داخل خونه ی خودت با گوش دادن به فایل ها و نوشتن و خوندن اونها و عمل کردن ما نتیجه میگیریم اینقدر راحت هست ‌نه ورزش خاصی نه رژیم خاصی داره
      و خدا رو شکر که من به این راه هدایت شدم و نتیجه گرفتم .
      یکی از موضوعاتی که خیلی تاثیر گذار هست اینه که من چاقی رو نپذیریم و در چاقی نمونم
      تمام دوستانی که اضافه وزن دارن باید به سمت تناسب حرکت کنن و این طعم لدید تناسب رو بچشن و تمام مزیتهای اون رو درک کنن مثل سلامتی و سبکی و ازادی و ….
      و هر کس اقدا م کرده مطمعن باشه لایق لاغر شدن هست .
      چرا ما از فشار شکمی باید بفهمیم ‌که سیر هستیم ؟ و در حد خفگی غدا میخوریم ؟طوری که لقمه های اخر رو به زور وارد جسممون کردیم
      ولی متتاسببها اصلا همچین رفتاری ندارن البته منطور ما با اون متناسبهایی هست که رفتار صحیح غذاایی دارن
      چه اختلافی بین ما و اونها هست که اونها به راحتی احساس سیری رو درک میکنن ولی ما به سختی و با فشار شکمی میفهمیم .؟
      بدن ما هر وقت دچار عارضه ای بشه واکنش نشون میده مثلا سرما بخوریم آبریزش و گلو درد داریم یا وقتی چیزی به بدن ما برخورد کنه درد در بدن ما به وجود میاد .
      پس هر وقت در بدن ما یه حالتی به وجود میاد مثلا خفه شدن ضربان قلب بالا رفتن و به نفس نفس افتادن همه ی اینها واکنش جسم چاقها هست برای سیر شدن و چاقها با این حالت متوجه سیر شدن میشن ولی متناسبها به هیچ وجه به این حالت نمیرسن و برای او نها مثل پلک زدن و نفس کشیدن بدنش هست و اتوماتیک انجام میشه ولی برای عدا خوردن چاقها به یه فشاری میرسین و بعد متو جه سیری میشین و اصلا نباید ما به این تو جه کنیم که چون در فلان رستورانم و یا در فلان هتلم و مهمانی هستم و یا پولش رو دادم من باید تا اخرش رو بخورم و این غلط هست و این چه دیدگاه غلطی هست که ما داریم و کلا ما از غداها به بهانه های مختلف استفاده میکنیم مثلا برای سود کردن میخوریم برای قوی شدن عدا میخوریم برای صربه زدن به کسی عدا میخوریم چرا ؟؟
      ما باید اینقدر این حس پرخوری رو زشت و زننده بدونیم که ما اصلا به این حالت نرسیم و اگر به این حالت رسیدیم باید خودمون رو سرزنش و تنبیه کنیم و بگیم به خودمون چرا این کار رو کردیم ؟باید برای پرخوری خودت حدی قرار بدی که اگر از اون بیشتر شد خودت رو نهیب بزن به خودت بگو داخل طبیعت حتی درنده ترین حیوانات و قتی سیر باشن دیگه غذا نمیخورن و اگر سیر باشن به کسی حمله نمیکنن مگر به خاطر دفاع از خودشون باشه چرا من اینطورم چرا هر چی عدا بمونه من باید بخورم؟ چرا هر چی غدا در اطراف من هست من میخورم ؟.
      من باید این حالت سنگینی رو از خودم دور کنم .
      و هر وقت به اندازه خوردم و زیاده روی نکردم باید خودم رو تشویق کنم .
      رفتار ما باید انسانی باشه و در شان یه انسان رفتار کنیم .
      اجازه ندید غذاها برای شما حد و مرز مصرف تعیین کنن و اجازه نده شرکتها و کارخونه ها برای شما تعیین کنن چه مقدار بخورین چرا یه فرد متناسب کاری به حد و مرزی که رستورانها و کارخونه ها انتخاب میکنن اهمیت نمیده و به اندازه نیازش میخوره و لی چاقها میزارن بقیه براشون حد و مرز تعیین کنن و این خیلی زشت هست ‌
      ما باید از زندگی صحیح لدت ببریم و رفتار صحیح داشته باشیم .
      ما باید به واکنش بدنمون بعد از غدا توجه کنیم اگر سنگین بودیم و فشار شکمی داشتیم باید حواسمون باسه برطرفش کنیم هیچ دارویی نداره فقط خودمون باید برطرفش کنیم
      من هر روز باید بهتر باشم و به سمت متناسب شدن حرکت کنم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1399/11/11 18:53
      مدت عضویت: 1651 روز
      امتیاز کاربر: 28111 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 2,164 کلمه

      یکی از مشکلات ما چاقها این هست مدیریتی در خوردن مواد غذایی نداریم و مواد غذایی هستن که خوردن ما رو مدیریت میکنن و ما یه چیزها یی رو دوست داریم بیشتر میخوریم و به چیزاهایی رو دوست نداریم کمتر میخوریم .مثلا من قبلا خودم بارها میگفتم اهل شیرینی و دسر نیستم بیشتر دوست دارم غدا های خوشمزه رو بخورم و اینقدر میخوردم تا شکم درد و حالت تهوع میگرفتم و من بارها داشتم حتی عذر میخوام بالا میوردم فقط به خاطر اینکه من این غدا رو دوست دارم با این دید شروع میکردم به خوردن و اینقدر میخوردم تا حالم بد میشد و باید چایی با لیمو امانی میخوردم و یا چند ساعتی صبر میکردم تا سنگینی من بعد از غدا از بین بره و اگر فست فود بودکه دیگه واویلا بی حد و اندازه میخوردم و حالا میفهمم غذا ها من رو مدیریت میکردن و نه من غذاها رو مدیریت کنم.
      حالا واکنشهای روحی هم خیلی در خوردن چاقها تاثیر داره مثل خستگی و عصبی و یا ناراحتی و ….باعث خوردن این افراد میشه و منم میتونم بگم وقتی خوشحالم و هیجان زده هستم دوست دارم بخورم و حالا خیلی بهانه های دیگه هم داشتم برای خوردن که خودم نمیدونستم و فکر میکردم اشتهام زیاده و نمیشه کاری کرد مثلا من لدت بردن و تفریح کردن و خوش گدشتن با افراد و دورهمی و رفتن به طبیعت و فضا سبز و مهمانی رفتن و سفر ر فتن و … رو همیشه در خوردن زیاد میدانستم.بماند کلی بهانه ی جور واجور دیگه هم داشتم همیشه مثلا بخور دیگه گیرت نمیاد بخور فقط یه امشبه بخور پولش رو دادی بخور اصراف نشه بخور برای بدنت مفید بخور باعثقوی شدن بدن میشه و هزارتا دلیل دیگه که داشتم و اما هیچ وقت ایکها ر علت چاقی نمیدونستم .
      تفاوت ما با متناسبها این هست که فرمولهای ذهنی ما با هم متفاوت هست و همین تفاوت رفتارها را به وجود میاره و خیلیها فکر میکنن نه ژنتیک و ارت و اشتها و … باعث این کار میشه اما ذهن ما مثل یه نوار خالی هست که با چاقی اگر پر شده باشه به ما دستور میده چطور رفتار کنیم
      مثلا ممکنه سیر باشیم اما دستور خوردن صادر بشه و منم قبلا همیشه میگفتم بدن من و متناسبها خیلی با هم فرق داره و من هر کاری میکنم نمیتونم لاعر بشم و لاعر بمانم و این تقصیر غدا خور دنم و یا فعالیتم و یا قرصهایی که میخورم و یا اشتهایی که دارم هست و اما حالا میدونم فقط تفاوت در فرمولهای ذهنی ما هست که باعث میشه رفتارهای متفاوتی رو داشته باشیم و در نهایت جسم متفاوت از هم داریم ما چاقیم و اونها متناسب هستن .
      پس اگر فرمولها تغییر کنه خود به خود رفتارها هم تغییر میکنه و به ورزش،و محدودیت نیست چون انسانینم و عقل داریم اما بارها گفتیم نه ما ناتوانم و نه ضعیفیم در صورتی که کسی برای لاغری بارها اقدام کرده و شکست خورده ضعیف نیست اون شحاع هست چون که بارها رژیم گرفته و روشهای مختلف رو رفته اما نتیحه نگرفته این فرد توانمند هست فقط راهش رو غلط رفته منم سالها با تعهد در باشگاه و رژیم سخت بودم حتی در دوران شیردهی ام واقعا برای من سخت بود حتی فرزند شیر خوارم رو مبزاشتم و باشگاه میرفتم خیلی سخت بود اما انجامش میدادم در حالی که نتیجه هیچ وقت ماندگار نبود و فقط برای مقطعی بود و لی من کوتاه نمیومدم و دوباره ورزش سنگینتر و رژیم سختتر رو میگرفتم حالا که نگاه میکنم میبینم چقدر تعهد و استمرار داشتم و حالا اگر کمی از اون تعهد رو بیارم داخل این روش همه چیز فوق العاده میشه و داره هم میشه و فوق العاده میشه چون من خیلی توانایی دارم من بارها در زمانهای مختلف وزن کم کردم اونم در در حد ۲۰ و یا ۳۵ کیلو ولی هیچ وقت برام نمونده و همیشه فکر میکردم چقدر ناتوانم در لاعری ولی حالا به خوبی متوجه میشم که راهم اشتباه بوده و
      وراهم ناتوان بوده که نمیتونسته من رو برای همیشه لاعر نگه داره نه من و همین یه نتیجه که از راه تناسب فکری به دست اوردم مانع بزرگی رو از سر راه من برای لاغری برداشت و من خودم رو بسیار قدرتمند و توانا در رسیدن به هدفم میدونم و با این روش هر چقدر من جلوتر میریم نتایج بهتری دریافت میکنم و آرامشم و روحیه ام و رفتارهام عالیتر میشن و حرص و ولع خوردنم کمتر میشه .
      و من همیشه به خودم میگم با این روش خیلی به راحتی میتونم نتیحه بگیریم خیلی راحت و ساده بدون هیچ تلاش خاصی و یا هیچ سختی من دارم نتیجه میگیرم و غذا خوردن من مثل سایر فعالیتهای جسم من هست برای زنده بودن من هست نه برای چاق شدن من و اصلا طبیعی نیست که من چاق باشم و نیاز بدن من به غدا هست که باعث میشه من غدا بخورم و عدا برای انسان مثل سوخت ماشین برای حرکت ماشین هست و غدا برای من به عنوان یه ماده برای رفع نیاز جسم من هست نه هیچ چیز دیگه . .
      من همیشه به دنبال تفاوت افکار چاقها و لاغرها هستم و من میدونم همین افکار چاقی تونسته من رو از حالت طبیعی خارج کنه و به من ضربه بزنه و چاقی صدها برابر جسم به روحیه ی ما فشار میاره و اگر من لاغر بشم دنیایی رو تجربه میکنم که فوق العاده هست احساس سبکی و سلامتی و ارامش و .. رو تجربه میکنیم همین الان من با این سایزو وزنم که عالیه ولی دوست دارم عالیتر بشه کلی تجربه ی خرید لباسهای رنگ شاد و به روز و زیبا رو دارم که خیلی لدت میبرم
      و هم تجربه ی آزادی در خرید کردن و سبک پوشیدنم و در فعالیتهام و حتی در نوع کفش پوشیدنم و خیلی چیزای دیگه رو دارم و اینکه خودم انتخاب میکنم چه مقدار غذا در چه زمانی بخورم خیلی این تجربه رو دوست دارم و لذت میبرم و کلی تجربه های عالی دیگه مثلا سایز من نزدیک سایز دخترم شده و خیلی وقتها هم اون از من لباس میپوشه و هم من از اون لباس میپوشم و این برای من یه حس بینطیر ی هست و خوشحالم که تجربه اش میکنم و اما هنوزم باید جمع و جور بشم و سایزم کمتر بشه و من با عمل کردن به اموزشها به سایز و وزن دلخواهم میرسم .
      چرا افرادی که اضافه وزن دارن باید اینقدر بخورن که از فشار جسمی متوجه بشن که سیر هستن مثلا اینقدر میخوردیم که شکم ما درد بگیره و یا در گلوی ما انگار تا اخرش غذا بود و دل درد پیدا میکردیم و معده درد پیدا میکردیم و در کل چرا به زور غذا رو وارد دهان خودمون میکردیم چرا ؟و تازه بعدش هم به دنبال خوردن چیزی بودیم که بخوریم و اوضاع ما رو سبک کنه .
      پس چه اختلافی بین ما و متناسبها هست که اونها به راحتی سیر میشن و دست میکشن و اما ما از فشار شکمی متوجه میشیم .
      ما کی درد رو در بدنمون احساس میکنیم ؟زمانی که بدن ما ضربه ای بخوره و یا زمانی که سرما بخوریم ممکنه آبریزش و گلو درد داشته باشیم یعنی هر وقت بدن ما واکنش میده بدن یه مشکلی داره حتی شاید فردی که گرسنه باشه بدنش واکنش نشون بده مثل سر و صدا و پیچش شکم و که متناسبها اینطور هستن و بعد غدا میخورن پس اگر هروقت ما مشکلی دربدن داشتیم مثل ضربان قلب بالابره و یا فشار شکم باشه باید بدونیم اشتباه رفتار کردیم در چاقها سیری یعنی واکنش بدن و این خیلی خطر ناکه و یه فرد چاق وقتی غذا میخوره باید یه واکنش جسمی رو درک کنه که بگه سیر شده اما یه فرد متناسب به هیچ وجه اینطور نیست و مثل سایر اعما ل بدنش هست مثل نفس کشیدن و مثل ضربان قلیش وپلک زدن و … خوردنش هم اتوماتیک هست.
      ما اشتباها فکر میکنیم سیری یعنی فشار آوردن به یه قسمتی از بدن و لی اگر ما به اندازه ای بخوریم که به بدنمون فشار نیاد و یا اینکه بدون اینکه نگاه کنیم چه غدایی هست و یا در چه مکانی هستیم بخوریم اون وقت رفتار درستی داشته ایم .غذا به عنوان یه ماده هست که نیاز بدن رو تامین میکنه و به این دید و مفهوم باید به غدا نگاه کنیم من الان با همین دید تونستم ترس از خوردن رو برای خودم بسیار کم کنم هر وقت گرسنه بودم با خیال راحت و با توجه بر نیاز بدنم به مقداری که اون نیازم برطرف بشه دارم میخورم و حسم عالیه پس بسیار این دید ارزشمند هست و جز فرمولهای ذهنی هست که باید در ذهن چاقها تغییر کنه مثلا عذا خوردن ما رو چاق میکنه چون من قبلا خودم همچین فکری رو داشتم .
      ما قبلا از غذا به بهانه های مختلف استفاده میکردیم و چاقها همیشه با همین افکار غدا میخوردن که بخورم چون پول غذا رو دادم چون لذت ببرم چون .. اینها به ما ضربه میزنه و حالا اگر داخل یه هتل بریم چرا فکر می کنیم چون پولش رو دادیم باید خیلی بخورم؟ چرا بیشتر تنفس نمیکنیم چرا بیشتر نمیخوابیم یا حمام نمیکنیم چرا از خوردن خیلی استفاده ی اشتباه میکنیم مثلا چون اسراف نشه چون دور نریزیم چون دیگه گیر نمیاد چون یه امشب هست چون پولش رو دادیم و یا برای تفریح کردن و بر ای لذت بردن و برای سود کردن و برای ضررر کردن ما باید غذا بخوریم و این نگاه کردن برای ما مشکل به وحود میاره و همش تمرکز ما روی خودن هست و فکر میکنیم چون زیاد پول دادیم باید زیاد بخورنم که بهشون ضرر بزنیم و این چه دیدگاهی هست که ما چاقها داریم؟ .
      و هر وقت زیاد غدا خوردین به خودتون یه عناوینی بدین که دیگه تکرار نشه و این یه جور تنبیه هست و سرزنش نیست که دیگه تکرار نشه چون چندین سال هست که ذهن داره پرخوری میکنه و ما رو چاق کرده پس اگر از یه حدی بیشتر خوردیم باید خودمون رو سرزنش کنیم .
      کدوم حیوان رو دیدین که پرخوری کنه درنده ترین حیوانات هم وقتی سیرن به کسی حمله نمیکنن شاید برای دفاع از خودشون باشه ولی برای خوردن نیست اما چرا من هر چی بود باید بخورم هر چی سفره رنگینتر من هم بیشتر میخوردم چرا ؟برای این عادت زشت پرخوری باید خودت رو تنبیه کنی و بلعکس اگر به اندازه خوردی باید خودت رو تشویق کنی و انگیزه بگیری برای خوردن اما رفتار ما باید انسانی باشه و در شان یه انسان رفتار کنیم و اجازه ندین غذاها برای شما حد و مرز خوردن انتخاب کنن و بسته بندی کارخانه ها برای شما حد و مرز تعیین کنن و مثلا یه پیترا یه نفره به این مقدار هست و یا یه نوشابه به اندازه یه قوطی ۲۰۰ سی سی هست و لی یه متتاسب اصلا به این اندازه اا توحه نداره و به سلف سرویس توجه نداره و هر چقدر میتونه میخوره و من بارها با متناسب به فست فودی رفتم و من با چنان حرص ولعی میخوردم و هر چه بیشتر سفارش میدادیم من بیشتر میخوردم اما اون متناسب میگفت من فلان چیز رو به تنهایی نمیخورم یکی برای دو نفر اندازه هست و یا من همه ی این خوراکی رو نمیخورم چون زیاده و من تعجب میکردم چرا چطور نمیخوره و حالا میبینم که ذهن چقدر اسیر فرمولهای چاق کننده بود و تا میتونستم مبخوردم وحتی یادم این اواخر به جای
      پیتزا یه نفره در خواست پیتزاهای سایز بزرگ برای خودم به تنهایی میکردم و بعدش هم هر چه میموند از بچها و همسرم خودم میخور د م ولی حالا به هیچ وجه اینطور نیستم و دیگه نمیتونم مثل گذشته بخورم و خودم با این رفتارم ذوق میکنم و اصلا برام مهم نیست الان چه اندامی دارم و کی به اندام دلخواهم میرسم چون شخصیت من در حال تغییر هست و بسیار این برای من ارزشمند هست و من شبیه خیلی از متناسبهای حمع و اطرافم دارم رفتار میکنم و بی نهایت خوشحالم و میدونم چه بخوام چه نخوام من لاعر میشم و از زندگی جدیدم با شخصیت جدیدم دارم بینهایت لدت میبرم و همیشه حواسم به خوردنم هست که بعد از غدا دچار سنگینی و درد معده و شکم نشم و فقط برای رفع نیاز جسمم بخورم واگر هم اتفاق افتاد حالا یه وقتایی میدونم تاثیر همون فرمولهای چاقی گدشته هست و باید برطرفش کنم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم