0

گامی موثر برای لاغر شدن

چگونه لاغر شوم؟
اندازه متن

چگونه لاغر شوم؟ مهمترین سوالی بود که در 35 سال چاقی ذهن من را به خود مشغول کرده بود.

خیلی غم انگیز است وقتی نمی دانی چگونه چاق شده ای در کل زندگی به دنبال چگونه لاغر شدن باشی.

خیلی دردناک است که نخواسته باشی چاق بشی و به راحتی چاق شده باشی و بخواهی لاغر شوی و با رنج و سختی نتوانی لاغر شوی.

چقدر حسرت برانگیز است وقتی به هر دری می زنی که لاغر شوی و فایده ای ندارد اما می بینی بسیاری از انسانها خودبخود لاغر هستند.

آنها هیچ رژیم خاصی را رعایت نمی کنند، هیچ ورزش سنگینی انجام نمی دهند، نگران چاق تر شدن نیستند و حسرت برانگیزتر از همه: نسب به لاغر بودن هیچ احساس خاصی ندارند.

آن را طبیعی می دانند.

پس چگونه است که من با این همه اشتیاقی که برای لاغر شدن داشتم و آن همه تلاشی که انجام می دادم هیچوقت نمی توانستم لاغر شوم و در معدود مواردی که واقعا پشتکار داشتم و چند کیلویی کاهش وزن پیدا می کردم بعد از چند هفته دوباره به شرایط قبل بر می گشتم.

من چه می خوردم که آنها نمی خورند؟

من چقدر می خورم که آنها نمی خوردند؟

من چه گناهی مرتکب شده بودم که باید همیشه نگران چاق تر شدن باشم ولی آنها با خیالی آسوده و بدون ترس از چاق شدن زندگی می کردند.

هر بار که بخاطر چاق بودن مسخره می شدم، هر بار که از تلاش برای لاغر شدن نتیجه نمی گرفتم، هر بار که مرا نصیحت می کردند که: به فکر خودت باش، کمتر بخور، یه کم ورزش کن، مملو از خشم و شکایت به خدا می شدم و ذهنم پر می شد از این سوال های بی جواب.

چاقی زبانی است که فقط یک فرد چاق آن را می فهمد.

با هر زبانی به دیگران می گفتم سعی می کنم لاغر شوم اما نمی شود، آنها نمی فهمیدند.

به هر شکلی به دیگران نشان می دادم آدم با اراده ای هستم و تلاش می کنم که لاغر شوم اما فایده ای ندارد، آنها نمی فهمیدند.

هرچه به دیگران توضیح می دادم که شب ها شام نمی خورم، صبحانه فقط چند لقمه می خورم، بیشتر ناهار من سالاد است، نوشابه نمی خورم، فست فود نمی خورم، هرکجا باید بروم پیاده می روم و صدها کار دیگر انجام می دهم اما لاغر نمی شوم کسی حرف مرا نمی فهمید.

سال های زیادی از عمرم به این شکل گذشت و من همچنان به دنبال جواب سوالم بودم که چگونه لاغر شوم؟

به لطف خدا در سن 35 سالگی به این نتیجه رسیدم که لاغری با قدرت ذهن را تجربه کنم.

تصمیمی که برخلاف روش های قبلی هیچ منبع و راهنمایی نداشت، هیچ برنامه غذایی و ورزشی برای آن نوشته نشده بود و هیچ زمانی برای لاغر شدن با آن مشخص نشده بود.

تک و تنها قدم در مسیری گذاشتم که هیچ راهنما و خط و نشانی برای حرکت کردن نداشت.

هیچ امیدی به لاغر شدن با ذهن نداشتم اما احساس درونی من در جستجوی سوال: چگونه لاغر شوم؟ بسیار قدرت گرفته بود که می شود با ذهن لاغر شد.

به لطف خدا در این مسیر حرکت کردم و برای اولین بار در زندگی تصمیم قاطع گرفتن را تجربه کردم.

تصمیمی که همچنان بر آن متعهد هستم و در مسیر لاغری با ذهن قدم بر می دارم.

اولین موضوعی که در لاغری با ذهن درک کردم این بود که ما چاق شدن را آموخته ایم، پس برای لاغر شدن باید لاغری را بیاموزیم.

هر آموزشی از بخش های مختلفی تشکیل شده است که به مرور آنها را یاد می گیریم و در نهایت ما آن موضوع را به صورت کامل یادگرفته ود ر زندگی خود اعمال می کنیم.

ما چگونه چاقی را یاد گرفته ایم؟

گام به گام در هر مرحله از زندگی آموزش های جدیدی برای چاق تر شدن دیده ایم و سبب شده است که رفتار ما به گونه ای تغییر کند که در نهایت باعث اضافه شدن وزن و سایز ما شود.

لاغر شدن مانند چاق شدن نیاز به آموزش دارد و اگر تصمیم گرفته اید از چاقی رها شوید و روزهای خوش زندگی را در جسمی متناسب ادامه دهید باید همت کنید و لاغر شدن را یاد بگیرید.

لاغر شدن هنری است که باید آن را آموخت.

درست است که بعضی از افراد به طور خودبخودی این هنر را بلد هستند و برای آموختن آن سختی متحمل نشده اند اما فراموش نکنید که افرادی که اضافه وزن دارند نیز هنر چاق شدن را بدون هیچ رنج و سختی آموخته اند.

پس در پاسخ به سوال: چگونه لاغر شوم؟ باید به خودت تاکید کنی که من هم می توانیم لاغر شدن را یاد بگیریم و با بکارگیری آموزش های خود در زندگی متناسب شویم و برای همیشه لاغر بمانیم.

نکته جالب توجه و امیدوار کننده برای یادگیری لاغری با ذهن این است که ما لاغر شدن را به صورت خودبخودی بلد هستیم اما به خاطر یادگیری چاقی و استفاده مکرر از فرمول های چاق کننده، لاغری را فراموش کرده ایم.

ما در روش لاغری با ذهن، لاغر بودن خود را به یاد می آوریم.

لاغری حالت طبیعی و پیش فرض جسم ما می باشد و این دستور خداوند است که به شکل کدهای دستوری در سلول های ما نهفته است.

مانند سرسبزی که حالت طبیعی یک درخت است.

اگر درختی می بینید که سبز و زیباست تعجب نمی کنید اما اگر درختی ببینید که زرد و پژمرده یا خشک شده است تعجب می کنید که چرا این درخت خشک شده است.

بنابراین در پاسخ دادن به سوال: چگونه لاغر شوم؟ در ذهن خود بدانید که لاغر بودن حالت طبیعی و پیش فرض جسم ما می باشد که به هر دلیل آن را تغییر داده ایم.

اما این به آن معنا نیست که ما دیگر نمی توانیم به حالت اولیه خود برگردیم.

همه افراد چاق توانایی برگشتن به حالت طبیعی و پیش فرض خود را دارند چون آنچه برای ما مقدر شده است نابود نمی شود بلکه فقط می تواند تغییر کند.

ما می توانیم شرایط جسمی خود را از حالت ایده آل خارج کنیم که بارها این کار را به طریق مختلف انجام داده ایم مثل زخمی کردن خود به طریق مختلف، اما جسم ما به سرعت فرایند ترمیم را آغاز کرده است و پس از مدت کوتاهی جای زخم به کلی از بین رفته است.

چاقی، خارج شدن جسم از حالت طبیعی و متناسب است و این برای جسم بعنوان یک ناهماهنگی تلقی می شود.

جسم ما به شدت در تلاش برای تغییر وضعیت ما از چاقی به لاغری است.

این تمایل جسم خود را بارها در هر روشی که برای لاغری در پیش گرفته اید تجربه کرده اید.

اما از آنجایی که عملکرد ما می تواند در جهت مخالف عملکرد جسم باشد، در تمام مواردی که از سعی و تلاش خود برای لاغر شدن نتیجه نگرفته ایم، قدرت عملکرد ما در چاق شدن بیشتر از قدرت جسم ما برای لاغر شدن بوده است.

نتیجه نهایی در این شرایط چاق ماندن یا چاق تر شدن است.

عملکرد ما تحت تاثیر برنامه ای است که در ذهن ایجاد می شود.

وقتی ذهن ما برای چاقی برنامه ریزی شده باشد، عملکرد ما در جهت چاق شدن خواهد بود.

در این شرایط جسم ما قدرت مقابله با عملکرد ما را ندارد.

چون سرعت ترمیم جسم به مراتب کندتر از سرعت تخریبی است که ما از طریق عملکرد خود به جسم وارد می کنیم.

بنابراین برای کاهش سرعت تخریب باید ابتدا برنامه ریزی ذهن را از چاقی به لاغری تغییر دهیم.

در این شرایط عملکرد ما بر اساس محتوای جدیدی که در ذهن ما ایجاد شده است تغییر خواهد کرد و به مرور سرعت عملکرد ما در چاق شدن کم و کمتر می شود.

در این شرایط ابتدا روند چاق تر شدن ما کند شده و سپس متوقف می شود.

در ادامه با برنامه ریزی بیشتر و بهتر ذهن، فرمول های لاغری ذهن ما بیشتر می شوند و در مقابل عملکرد ما باز هم بهتر می شود و سرعت چاق شدن ما کمتر از قبل می شود تا جایی که سرعت عملکرد چاق شدن ما کمتر از سرعت عملکرد لاغر کننده جسم ما می شود و این شروع لاغری در جسم است.

این پروسه نیاز به زمان، استمرار و عمل کردن به آموزشها دارد و برای هر فرد متفاوت خواهد بود.

درک این پروسه به ما کمک می کند تا روند لاغر شدن با ذهن را درک کنیم و در هر مرحله بدانیم در چه مسیری در حال حرکت هستیم.

من بعنوان مدرس دوره های تناسب ذهنی همواره در تلاش برای کشف رازهای متناسب شدن هستم.

رازهایی که در رفتار افراد متناسب نهفته است و با کشف و بکارگیری آنها می توان به راحتی لاغر شد و تا ابد لاغر باقی ماند.

چون فرمولی که در ذهن افراد متناسب وجود دارد که باعث آن رفتار شده است در ذهن همه افراد چاق نیز وجود دارد ولی به دلیل بی استفاده شده به خاطر ایجاد فرمول های چاق کننده، آن فرمول را گم کرده ایم و رفتار مربوط به آن فرمول را فراموش کرده ایم.

لاغری با ذهن صحیح ترین روش لاغر شدن است که ما را به پاسخ سوال: چگونه لاغر شوم؟ می رساند، چرا که همانطور که ما با یادگیری چاقی می توانیم تا آخر عمر چاق باقی بمانیم با یادگیری لاغری هم می توانیم تا آخر عمر لاغر بمانیم.

چاقی و لاغری در محتوا با هم تفاوتی ندارند، تنها اختلاف آنها در فرمول های آنهاست که در ذهن ما ذخیره شده اند و مغز ما با استفاده از این فرمولها سبب تغییر رفتارهای غذایی و واکنش ما نسبت به مواد غذایی میشود و در نهایت باعث چاق شدن یا متناسب شدن ما می شود.

بنابراین برای لاغر شدن لازم است که همواره در جستجوی فرمولهای لاغر کننده باشیم، همانطور که سالها در جستجوی فرمولهای چاق تر شدن بوده ایم.

در فایل آموزشی که برای دوستانم آماده کرده ام به تشریح و تاثیرگذاری فرمولی پرداخته ام که به شدت در چاق شدن ما نقش داشته است و به همین دلیل اگر ما بتوانیم در این فرمول چاق کننده تغییراتی ایجاد کنیم میتوانیم گام مهمی در مسیر لاغر شدن برداریم.

امیدوارم که با استفاده از این فایل صوتی توانایی تغییر رفتاری که سبب چاقی شما شده است را پیدا کرده و به مرور رفتار خود را تغییر دهید.

ضمنا توصیه می کنم بعد از خواندن هر نوشته یا استفاده از محتوای آموزشی، نگاهی به تصاویر شگفتی سازان لاغری با ذهن بیندازید تا بیشتر برای شما باورپذیر شود که لاغر شدن با قدرت ذهن میسر است و این توانایی همانگونه که در دیگر افراد چاق وجود داشته است در شما نیز وجود دارد.

مشتاقانه نظرات ارزشمند شما را پیگیری می کنم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 3.98 from 57 votes

https://tanasobefekri.net/?p=10187
برچسب ها:
189 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار asmagazban
      1399/11/12 16:16
      مدت عضویت: 1308 روز
      امتیاز کاربر: 6149 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 668 کلمه

      «بنام خدا» گام نهم:درتمام عمرم این احساس رو خوب درک کردم و باهاش زندگی کردم به اندازه ای که من بزرگشدم وسن گرفتم این احساس بزرگ شده اختلاف من بابک فردمتناسب درعادتیه که من دارم و اون نداره دراحساسیه که من تجربه میکنم واون تجربه نمیکنه مثل همین حس سیری وسبکی بعدازغذاکه اون اونودرک می‌کنه امامن درک نمیکنم اون به صدای درونش گوش میده که کافیه جسمش سیرشده چشماش گوشهاش وبینیش سیرشده درواقع بابوی غذاوتصویرغذاتحریک نمیشه هیچ وقت. وکاملاسیره امامن برعکس عمل میکنم😔 بااینکه بدنم آلارم سیری روا سال کرده ویاحتی ارسال هم نکرده ول خودم میدونم کافیه حتی اگر هم امامیدونم کافیه ونبایداینطوررفتارکنم امابازم ادامه میدم وتاخفگی وفشارشکم می‌رسونم خودم ازغذا ولی یک فردمتناسب به این شکل نیست من غذاروبخش عمده واصلی زندگیم می‌دونم بهش به عنوان زندگیم نگاه میکنم که خیلی بزرگه اماافرادمتناسب غذاخوردن لابلای زندگیشونه وبراش اون اندازه ای که تو ذهن من نقش داره ومهمه وترسناکه نیست من بخش اصلی زندگیمو برای غذاوتفریحوشکلای مختلف از استفاده کردن غذامیزارم در حالیکه یه فردمتناسب به این شکل نیس درسته لاغری اونها طبیعیه چون غذاخوردن توذهن اونها طبیعیه زمان گرسنگی غذاخوردن طبیعیه امابرای من اینطور نبوده فرق بین منوفردمتناسب تواینه که اون سیرمبشه امامن توسیری غذامیخوردم وبعدبه خفگی میرسم امااون گرسنه میشه وبعدسیرمیشه اون وقتی گرسنه میشه غذامیخوره امامن وقتی سیرمیشم غذامیخوردم اون به راحتی می‌تونه بگه که من میل ندارم وسیرم کافیه امامن بلد نیستم که بگم میل ندارم وهربارهم گفتم به خاطر ترس ازچاقترشدن بوده به خاطر ترس از شنیدن سرزنش هاونصیحت هابوده که میگفتم اماعمالابلدنبودم که بگم چون هیچ وقت معنی میل ندارم وسیرم رورودرک نکردم هیچوقت درک نکردم و اصلا معناشودرک نکردم اون احساس رو نداشتم بلکه همیشه میخواستم چیزی بخورم می‌خوردم چون حیف بودمیخوردم چون از خیلی وقت بود نخورده بودم چون خاطر ه های زیادی روا زمان زنده بودن مادربزرگم وجمع شدن ودورهمی هابرام داشت می‌خوردم ومبخوردم اماهیچ وقت نگفتم سیرم لذت این کلمه رو احساس نکردم درسته لاغری با ذهن یه هنره هماهنگ شدن با درون برای داشتن جسم زیبابرای داشتن افکار خوب و مثبت الان که فکرمی‌کنم بهش بیست و چهار سال از عمرم رو فقط خوردم و هیچ وقت نگفتم سیرم چون یادنگرفتم که بگم سیرم ومتاسف شدم برای خودم وقتی بهش فکرمی‌کنم توتمام زندگیم یک بارهم به درونم پاسخ مثبت ندادم وبارهایی که درفشارقرارمیگرفتم بهش جواب میدادم درسته رژیم گرفتن ورزش کردن ربطی به چاقی و لاغری نداره این ذهنه که بایدیادبگیره لاغرشدنویادبگیره چطوررفتارکنه من چاق شدم چون عادت کردم به این رفتارها اضافه خوردن های متعدد وبی دلیل وبادلیل وبرای لذت وتفریح غذاخوردن هیچ وقت برای اینکه گرسنمه غذانخوردم بلکه طبق عادت غذاخوردم چاقی من عادتیه ارثی نیست فشار شکم من ارثی نیست بلکه به خاطرتکرارمکرراته واعتیادبه این احساس هست الان دیگه برام مبهم نیست که چراچاقم وهمهری شک هام نسبت به چاقی ازبین رفته و یقین پیداکردم مقصر اصلی اضافه وزنم خودمم چاقی من انعکاس باورهامه انعکاس ترس هام ازغذاس از موانعی که تو ذهنم چیدم فشار شکم و چاقی هردوباهمن واینهاواکنش جسم به ذهنه همونطورواکنش احساس هست که بعدبه جسم منتقل میشه چاقی من راحت بودبه خاطر این رفتارها ی من ولی حالا عادی نیست و طبیعی نیس غذاخوردن بایدبخش کوچیکه وعادی زندگی باشه و همین بخش کوچیک می‌تونه نقش بسیار مهمی توجنبه های زندگی داشته باشه و اینهم یادگرفتم اینکه من سالهای اساس چاقی واحساس چاقی افکار چاقی رفتارچاقی روانجام دادم که حالادراین وضعیتم وحالاکه می‌خوام لاغربشم باید عمل کنم به احساس وافکارم درجهت لاغری وله زندگیم جهت بدم مزیت بزرگی که داشت زندگی باچاقی این بود که من میتونم دوباره از نوزندگیموبسازم وازغذاترس نداشته باشم وشخصیتموبسازم وبامطالب این سایت آشنا بشم تازه دارم خودموبهترمیشناسم وازاین به و بعدقبل از اینکه احساس فیزیکی درجسمم به خاطر خوردن غذادرمن به وجود بیاد ازخوردن دست میکشم وله این مسیر ادامه میدم چون هیچ چیزی وهیچ کسی مهمترازمن و سلامتی من نیست لاغری روباتماوجودم می‌خوام که تجربه کنم اوایل نیازشدیدبه لاغری داشتم ولی حالا هم تجربه هم هنره هم زندگیه پس قدم برمیدارم برای زندگی کردن خواسته‌هام وزندگیشون میکنم نه به عنوان خیال ورویابلکه به عنوان واقعیت زندگیم😍😎

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار asmagazban
      1400/02/11 13:16
      مدت عضویت: 1308 روز
      امتیاز کاربر: 6149 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 556 کلمه

      بنام خدا⁦❤️⁩

      فشارشکم :درطی تمام مسیر زندگی ازبچگی تابه زمانیکه رشدکردم وبزرگ شدم کلمه ی سیر ی ومیل نداشتن به غذابرام تعریف نشده بودوهمه چیزروطبیعی وعادی می دیدم ومیدونستم درطی تمام مدت من برای سیرشدن دنبال اون احساس فیزیکی بودم به دنبال اون احساس که باورکنم که سیرشدم وبرام داشتن اون احساس طبیعی بودازاونجایی که تمام فعالیت های. درونی بدن اتوماتیک وطبیعی شکل میگیرن خب طبیعتاً احساس گرسنگی وغذاخوردن طبیعی هست امااینکه چرابعدازخوردن بهم فشار میاد این طبیعی نیست چون غذاخوردن یعنی رفع نیازبدن وتامین انرژی بدن همون طور که ازنفس کشیدن بهم فشار بیادطبیعی نیست فشار اومدن به من ازطریق  خوردن غذاهم طبیعی نیست . غذاخوردن برای بدن بایدمثل تمام فعالیتهای زندگیم باشه پس اگه نیست طبیعی نیست . طبق قانون طبیعی بدن . طبیعت بدن این  هست که به اندازه‌ی نیازبخورم طوری که اون احساس گرسنگی ازبین بره وبه جسمم به خاطر گرسنگی فشارنیادوطوری هم غذابخورم که به خاطرزیادخوردن بهم فشار نیادیعنی درواقع تعادل در بدن واین نشون میده که ذهن وجسم حتما بایددرتعادل باشند فشارشکم وسنگینی به خاطر درک نکردن من هست اینکه چقدربخورم وبه چه اندازه چون درذهن من تعریف درستی نداره درذهن من تعریف خوردن این بود .:که هرچقدر غذابیشترباشه یعنی میشه بهترسیرشدواگرغذاکم بودحتمابایدیک مقداربیشتردروعده ی بعدجبران کردمثلاوقتی برنج  کم بود مادرم بهم میگفت که نون بخورتاسیرشی  درواقع هرچه بیشتر میخوردم بیشترسیرمیشدم  وهمیشه باورم این بود که رسیدن به سیری بایدهمراه بافشارشکم ودردوسنگینی باشه وبعدازاون تکمیل کنند ش خوابه وزمانیکه به این سایت هدایت شدم فهمیدم که سیری ذهنی وپیغام به صورت درونی و کاملا اتومات وبدون احساس بددریافت میشه حتی گرسنگی هم به همین شکل امامن ازقبل چیز دیگه ای یادگرفته بودم .چاقی من به خاطر طبیعی دونستن چیزی بود که طبیعی نبودفشارشکم ودردازغذاخوردن   وطبیعی دونستن چاقی درحالیکه وقتی جسمم رومی بینم میگم این طبیعی نیست چون غذاخوردن من طبیعی نیست چون غذاخوردن من ازحالت طبیعی خارج میشه من غذامیخورم واون احساس گرسنگی برطرف میشه واون احساس نیازجسمی برطرف میشه اما مشکلی که هست اون حس نیازذهنی برای بیشترخوردن باعث میشه که من با باتوجه به آگاه بودن خودم ازنداشتن نیازبه غذا دوباره به  غذاخوردن ادامه بدم و تابه حدی بخورم که اون احساس فیزیکی رودوباره تجربه میکنم دوباره بعدازگذشت زمان کوتاهی دروعده ی دیگری شروع به خوردن دوباره حس فیزیکی ناشی اززیاده روی کردن درخیلی ازمواقع خودم می‌دونم  که سیرم امااگاهانه برمیدار م ومیخورم  واین نشون دهنده ی این هست که مشکل ازجسم من نیست  بلکه ازذهن من هست  من برای لاغرشدن  نیازنیست به جسمم لاغرشدن  رویادبدم  چون جسم من خودبه خودلاغرشدن وترمیم کردن خودشوبلده وتنهاجاییکه نیازبه تعلیم و اموزشوتربیت  داره ذهنه درطی تمام روشهای قبل من فقط به جسمم داشتم یادمیدادم که لاغربشم  وخب اون. هم به من توانایی خودشو درلاغرشدن به من. نشون میداد اماتنهاموضوع این بود که جسم من نیازبه هماهنگی با ذهن داشت تاهمه چیز به صورت طبیعی شکل بگیره به خاطر همین هم کسانیکه بارژیم وورزش  به صورت تهاجمی لاغرمیشن دچارشل شدن پوست وافتادگی پوست وکلی عوار ض  میشن چون ذهن هیچ برنامه ریزی برای آن نکرده وهمه ی اون ازطریق فشاربه جسم صورت گرفته وجسم هم کارخودشوانحام داده امابرای ذهن طبیعی نیست و بعدازمدتی دوباره به وزن قبلی یاشایدبیشترازاون برمیگرده وچاق میشن .فشارشکم وسنگینی به خاطر رفتاری هست که سالها یادگرفتم که طبیعیه درصورتیکه کاملابدیهی بودومن  تمرین میکنم که از طبیعی بودن چاقی بیام بیرون وبه طبیعت واقعی و خدادادی خودم لاغری هست برسم 🌹به امیدالله مهربان نمازروزتون قبول درگاه حق یاعلی 🙏🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار asmagazban
      1400/02/11 14:00
      مدت عضویت: 1308 روز
      امتیاز کاربر: 6149 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 74 کلمه

      باسلام خدمت خانم سادا ت عزیز ،😍من ازخوندن نظرات شماواقعالذت میبرم وازاونهاچیزهای زیادی یادمیگیرم هم شماوهم خانم سلیمه ی عزیزواقعاافتخارمیکنم خوشحالم که باکسایی هم صحبت میشم ونظراتشونومیخونم که اونهاهم مثل منن وخیلی خوشحالم که درکنارشماهستم وازشماکه  اینقدرعالی  مطلب رودرک مبکنین وبه اشتراک  میذارین که ماهم لذت ببریم ممنونم . وازاستادکه باعث شدن مادرکنارهم باشیم بسیارسپاسگزار م  ومشتاقانه نظرات شماودوستان رودنبال میکنم ازشماسپاسگزارم وارخداوندبزرگی که همه ی مارودریک مسیرقراردادبی نهایت سپاسگزارم 🙏😍🙏⁦❤️⁩⁦❤️⁩

      قربان شما .اسما هستم⁦❤️⁩⁦❤️⁩

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم