0

گام ۵۸: اصلاح افکار چاق کننده برای لاغری

اصلاح افکار چاق کننده
اندازه متن

افکار چاق کننده مهمترین عامل چاق شدن افراد است. این افکار در ذهن ناخودآگاه شکل می گیرند و باعث ایجاد جسم چاق برای صاحب خود می شوند.

اینکه ما تصمیم نگرفته ایم افکار چاق کننده را در ذهن ناخودآگاه خود ایجاد کنیم کاملا منطقی و پذیرفته است اما بی خبری ما در نتیجه نهایی تاثیری ندارد.

ذهن ناخودآگاه و چاقی

ذهن ناخودآگاه انسان توجهی به منبع ایجاد کننده افکار چاق کننده در خود ندارد و به هر طریق یا هر دلیلی انسان مجموعه افکار چاق کننده را در ذهن خود ایجاد کرده باشد نتیجه نهایی برای او چاقی خواهد بود.

حتما با من هم عقیده هستید که وقتی با چالشی در زندگی مواجه شویم اگر علت و روند ایجاد شدن آن را بدانیم به شکل ساده تر و بهتری می توانیم از آن عبور کنیم.

اضافه وزن در زندگی ما چالشی است که باید با آن مواجه شویم.

فرار کردن از چاقی و ترس از روبرو شدن با آن سبب برطرف شدن آن نمی شود بلکه مواجه شدن با چاقی و به دنبال راهکار صحیح برای برخورد با این چالش بودن می تواند سبب رهایی ما از وضعیت فعلی و تغییر وضعیت جسم ما از چاق به لاغر شود.

وقتی ما از علت چاقی خود به ویژه تاثیر افکار چاق کننده در چاقی و چگونگی چاق شدن خود اطلاع پیدا کنیم خیلی بهتر و راحت تر می توانیم برای لاغر شدن اقدام کنیم.

انبوهی از اطلاعات درباره چاق شدن از طریق شنیده ها و دیده ها وارد ذهن انسان می شود. تکرار شدن ورودی های یکسان باعث ایجاد نگرش و انتظار در فرد می شود.

شکل گیری انتظار در انسان باعث فعال شدن ذهن ناخودآگاه برای هدایت فرد به سمت انتظارش می شود.

افکار چاق کننده

نحوه دریافت اطلاعات درباره چاقی

اطلاعات و آگاهی درباره چاقی از طریق مختلف می تواند وارد ذهن ما شود. دلیل اینکه بسیاری از افراد حتی پزشکان و محققان عقیده دارند چاقی ارثی است این است که افراد که در خانواده های چاق متولد میشوند در معرض دریافت آگاهی درباره چاقی هستند و دلیل چاق شدن آنها ایجاد نگرش و انتظار چاقی در ذهن به دلیل ورود اطلاعات است نه ارثی بودن چاقی بنابراین توجه به نحوه ورود اطلاعات به ذهن به درک بهتر چرایی چاق شدن کمک می کند.

اطلاعات از طریق مختلف وارد ذهن می شوند که برخی از آن به شرح زیر است:

  • زندگی کردن در خانواده ای که برخی از افراد آن چاق باشند سبب می شود به طور مداوم اطلاعات درباره چاقی شنیده و دیده شود. و از افکار چاق کننده ای که در ذهن آنها مرور می شود مطلع شویم.
  • دوستی با افرادی که اضافه وزن دارند سبب می شود اطلاعات درباره چاقی وارد ذهن شود و خیلی سریع نحوه مرور شدن افکار چاق کننده در ذهن را می آموزیم.
  • دریافت اگاهی از رسانه ها درباره چاقی و خطر ابتلا به چاقی یا عوارض آن یا بهر طریقی که توجه ما را سمت چاقی ببرد باعث ورود اطلاعات درباره چاقی به ذهن می شود.
  • شنیدن توصیه پزشک درباره خطر مبتلا شدن به چاقی به دلیل مصرف دارو یا مبتلاش شدن به بیماری مانند تیروئید و … باعث شکل گیری افکار چاق کننده در ذهن می شود.
  • دریافت اطلاعات درباره ضرورت مصرف برخی از مواد غذایی یا تاثیر مواد غذایی بر بدن و هر نوع اطلاعاتی که باعث ایجاد انتظار روبرو شدن با آن شرایط را در ذهن ما ایجاد کند.
  • دریافت اطلاعات درباره عملکرد سیستم بدن که سبب شود تصور کنید جز گروه خاصی هستید که در معرض چاق شدن می باشید.

دریافت اطلاعات از طریق های مختلف انجام می شود و در نهایت باعث ایجاد نگرش و انتظار چاق شدن در ذهن ناخودآگاه شده و پس از آن پروسه تغییر رفتار و تمایلات و نحوه فکر کردن شخص تغییر می کند و جسم به وضعیت چاق مبتلا می شود.

توجه به این نکته ضروری است که پس از ایجاد نگرش و انتظار تغییر در سطح افکار و سپس رفتار افراد ایجاد می شود.

وقتی انتظار چاقی در ما شکل بگیرد به مرور افکاری بر مبنای ترس از چاق شدن و یا حتی علاقه به چاق شدن برای افرادی که بخاطر وضعیت جسمانی خود سرزنش می شوند ایجاد می شود.

مرور افکار درباره ترس یا علاقه به چاقی به مرور باعث ایجاد رفتارهای جدید در فرد می شود و نتیجه تغییر افکار و رفتار تغییر جسم و تمام جنبه های زندگی خواهد بود.

آگاهی از چگونه چاق شدن

مسیر چاق شدن برای همه افراد مشابه هم است و شما به سادگی میتوانید منطبق بودن مسیر چاقی خود با طریق اعلام شده تایید کنید.

مسیر همه ما برای چاق شدن به شکل زیر است:

ورود افکار چاق کننده به ذهن = شکل گیری انتظار چاقی = مرور افکار چاق کننده = ایجاد رفتارهای چاق کننده = چاق شدن

افکار چاق کننده تبدیل می شود به انتظار، گفتار و احساس و سپس در جسم ما خودش را به شکل چاقی نشان می دهد.

این پروسه ای است که همه ما برای چاق شدن طی کرده ایم و جالب است که همه روش های لاغری در جهان برای لاغر شدن از قدم آخر شروعی می کنند که فشار وارد کردن به جسم چاق از طریق برنامه رژیمی و ورزش کردن است.

به این دلیل که پروسه چاق شدن از ایجاد افکار چاق کننده شروع شده و به چاقی ختم می شود پروسه لاغری هم باید از ایجاد افکار لاغر کننده شروع شده و با طی مراحل ذکر شده به لاغری جسم منتهی شود.

چاقی از جسم شروع نشده است که بتوان با فشار وارد کردن به جسم لاغر شد.

برای لاغر شدن باید همان مسیری که سبب چاق شدن ما شده است را طی کنیم و آن مسیر تغییر افکار چاق کننده به افکار لاغر کننده و سپس تغییر انتظار چاقی به لاغری و بعد از آن تبدیل گفتار چاق کننده به لاغر کننده و در ادامه تغییر رفتار و عادت های چاق کننده به لاغر کننده و در نهایت تغییر جسم از وضعیت چاق به لاغر است.

البته قسمت آخر به صورت خودبخودی صورت می گیرد و ما در این مرحله دخالتی نداریم.

خواندن نوشته مریم عزیز در بخش نظرات این فایل که به گسترش آگاهی در ذهن ما کمک می کند:

چگونه چاق شدن

تاثیر افکار چاق کننده بر جسم

“من هم مثل همه از طریق مرور افکار چاق کننده به چاقی خیلی فکر می کردم و همیشه فکر چاق شدن بیشتر بودم.

هر بار که روی ترازو می رفتم حتما عدد بالاتر از قبل رو می دیدم و غم و اندوه تمام وجودم رو می گرفت که حالا چیکار کنم بازم چاق تر شدم.

چرا اصلا من همت نمی کنم یه فکر اساسی برای خودم‌ بکنم با اینکه خیلی از کارها رو انجام دادم برای لاغر شدنم اما خوب این افکار بود که چرا کاری برای لاغر شدن انجام نمیدم.

  • هر بار بعد از غذا خوردن عذاب وجدان بود که به سراغم می اومد که: وای من دوباره نتونستم کم بخورم و حتما دوباره چاق میشم.
  • وای ته دیگ سر سفره خیلی چاق میکنه اما خوب ازش نمیشه گذشت می خوردم اما بازم فکر این رو می کردم که چاق تر میشم.
  • وقتی صبحها دیر از خواب پامیشدم میگفتم وای من چقدر کم‌ تحرکم حتما چاق تر میشم این کم تحرکی و خوابیدن منو چاق کرده.
  • هر بار وقتی می خواستم غذا بخورم با استرس که نکنه حالا کسی بهم بگه کمتر بخور یا رژیم بگیر با استرس کامل غذا رو در حد خفگی میخوردم.

و اینها همه و همه افکار چاق کننده من بود و بعد از آن صحبت کردن با بقیه دوستام یا فامیل که وای ما چقدر چاقیم، ما که چیزی نمی خوریم بعضی ها دوبرابر ما میخورن ماشانس نداریم، چاق شدن ما به خاطر تیروئیدمون هست، ما ژنتیکمون چاقیه، به خاطر اینه که تحرک نداریم، ورزش نمی کنیم.

درباره انواع افکار چاق کننده با همدیگه صحبت می کردیم.

هر کاری کردیم فایده نداره، رژیم گرفتیم فایده نداره، هیچ لباسی بهمون نمیخوره، لباس سایزمون گیر نمیاد، شانس نداریم بعضیها یه هیکلهای خوشکلی دارن و فلان لباس زیبا رو میپوشن و……

و همه این تجزیه تحلیل ها رو هر روز و هر روز با بقیه کارشناسی می کردیم و در موردش حرف میزدیم و حال خودمون رو خراب میکردم و نمی دونستیم که در حال تقویت افکار چاق کننده هستیم و هر بار هم با همه رژیمها و ورزشها و فشارهایی که به جسم خودم وارد میکردم چاق تر وچاق تر میشدیم.

به این نتیجه رسیده بودم که هیچ راهی ندارم جز پیکر تراشی و شدیدا دنبالش بودم تا اینکه با استاد روشن آشنا شدم.

صحبتهاش به دلم نشست، دیدم حرفهاش درسته و از دل برمیاد و به دل میشینه.

گفتم امتحانش می کنم و چند روز فایلهای رایگان رو گوش دادم تصمیم نهایی رو گرفتم و در دوره ورود به سرزمین لاغرها شرکت کردم.

اوایل فقط فایل گوش میکردم و مثل همیشه هم تا حد خفگی می خوردم با این تفاوت که دیگه الان ترس نداشتم.

همسرم بهم میگفت آخه مگه میشه تو انقدر میخوری چطوری میخوای لاغر شی مگه میشه!

من فقط ازش خواهش کردم بهش گفتم بهم استرس وارد نکن منو به حال خودم بگذار، کاری به کارم نداشته باش و اصلا در مورد چاقی و لاغری باهام حرف نزن و چند ماه بهم فرصت بده و خداروشکر که اون هم قبول کرد و خدایی تا همین الان که حدود ۸ ماه از دوره رو میگذرونم دیگه بهم حرفی نزد.

بعد از مدتی که به فایلها گوش دادم دیدم انگار رفتارم رو دوست ندارم، رفتارم با چیزهایی که دارم توی ذهنم ذخیره میکنم هماهنگ نیست، دچار دوگانگی شده بودم. به استاد پیام دادم گفتم استاد می فهمم لهم کمک کن و استاد به من گفت فقط ادامه بده و من ادامه دادم.

کم کم دیدم میلی به خوردن هله هوله ندارم.

چیزهایی که خوردنش قبلا به وجودم بسته بود رو دیگه میلی بهش نداشتم.

غذا خوردنم داشت تغییر می کرد دیگه الان خوردنم تا حد خفگی نبود سیری رو با فشار شکم حس نمی کردم. قبل از اینکه به فشار برسم یه پیامی رو از توی ذهنم می شنیدم که بهم دستور استپ میداد و کم کم روی این پیام کار کردم تا قوی و قویتر شد و خیلی خوب خوردنم تغییر کرد .

و من خیلی خیلی توی خوردنم تغییر ایجاد شد و خیلی امیدوار شدم به لاغری و شروع کردم با خودم در موردش حرف بزنم چون کسی نبود و اوایل هم من ار کاری میکردم نمی تونستم به خودم بقبولونم که توی سایت تمریناتم رو بنویسم اما نظرات بچه ها رو میخوندم.

تمرینهای خودم رو می نوشتم و برای خودم تکرار میکردم. تا اینکه دیدم وقتی راه میرم کفشم از پام داره در میاد.

موقع ظرف شستن انگشترم از دستم در میاد خوشحال بودم به استاد پیام دادم و گفتم من دارم نشانه ها رو در خودم میبینم و خوشحالم و استاد بهم تبریک گفت و برام نوشت تو الان نشانه نمی بینی تو در روند لاغری قرارگرفتی.

و من ادامه دادم و ادامه دادم و البته بارها در مسیر ناامید شدم اما نگذاشتم که طول بکشه و خیلی زود به مسیر بر می گشتم و یا از استاد کمک میگرفتم تا به مسیر برگردم.

و این روند رو ادامه دادم و تا الان خیلی عالی متناسب شده ام و از رفتار خودم و از تغییرات جسمم راضی و خوشحال هستم و وقتی افکار چاق کننده رو با فایلهای استاد عوض کردم، حرف زدنم عوض شد و در پس اون جسمم هم عوض شد و خیلی خوشحالم”

در توضیحات فایل آموزشی تبدیل افکار چاق کننده به چاقی به وضوح در این باره توضح داده شده است و ایمان دارم دوستانی که از این آگاهی استفاده کنند و متعهد باشند به آنچه در این فایل گفته شده عمل کنند مطمئنا نتایج عالی خواهند گرفت.

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای انجام عالی تمرین مربوط به جلسه آموزشی مرور افکار چاق کننده توصیه می شود محتوای نوشتاری را با دقت مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را با تمرکز بالا تماشا کنید و سپس به سوالات مطرح شده درباره شناسایی و اصلاح افکار چاق کننده در بخش نظرات به شکل انشایی پاسخ دهید.

  • نگرش شما درباره تاثیر افکار چاق کننده در وضعیت جسمی فعلی خود چیست؟

با توجه به توضیحات محتوای نوشتاری درباره چگونگی شکل گیری و تبدیل افکار چاق کننده به جسم چاق به سوالات زیر به شکل شرح انشایی پاسخ دهید.

  • نظر شما درباره در معرض افکار چاقی قرار گرفتن و ورود اطلاعات درباره چاقی در ذهنتان چیست؟
  • انتظار چاقی یا چاق تر شدن به چه شکل در شما ایجاد شده است؟ مراحل را شرح دهید.
  • پروسه چاق شدن خودتان را به شکل داستان شرح دهید که چه پروسه ای را طی کرده اید.
  • به نظر شما چرا استفاده از روش های مرسوم لاغری منجر به لاغر شدن همیشگی نمی شود؟
  • با آگاهی که از محتوای نوشتاری و ویدیوی آموزشی کسب کردید پروسه چاق شدن از به شکل مرحله به مرحله شرح دهید.
  • لاغری با ذهن چگونه به شما کمک می کند تا پروسه لاغر شدن ار از سطه افکار شروع کرده و تا سطح جسم ادامه دهید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.07 از 45 رای

https://tanasobefekri.net/?p=15253
برچسب ها:
95 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار فهیمه
      1402/07/26 08:27
      مدت عضویت: 281 روز
      امتیاز کاربر: 6315 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 368 کلمه

      به نام خدای هستی بخش

      گام۵۸: اصلاح افکار چاق کننده برای لاغری 

      استاد خیلی ازتون ممنونم که این بار با استفاده از قوانین آگاهی جدید به ما دادین. این یه قانونه و ما اینو یاد گرفتیم که انرژی از بین نمیره و از حالتی به حالت دیگه تبدیل میشه وپروسه چاقی ما این تبدیل انرژی های پی در پی بوده افکار در ما به جود اومدن بعد تبدیل به گفتار شدن و بعد از اون تبدیل به جسم ما شدن .پس اگر ما می‌خوایم لاغر بشیم باید از این قوانین در جهت لاغریمون استفاده کنیم چون همه  جهان هستی انرژی هستش و چیزی که همسو با جهان هستی باشه درست ترینه .حالا ما چطور میتونیم از انرژی برای لاغریمون استفاده کنیم ؟باید به پروسه چاقیمون دقت کنیم و همون راهی که برای چاقی رفتیم برای لاغری هم پیاده کنیم .وقتی یه روشی با دلیل و مدرک قانونی به ما اثبات میشه وقتی استاد با هزاران روش میتونن اینو برای ما اثبات کند که لاغری اصولی راهش چیه پس باید با تمام وجود باور کنیم که انتهای راه ما تناسب اندامه .‌‌‌‌‌‌من خودم هنوز نتیجه نگرفتم منظورم از نتیجه جسمی و ظاهریه ولی از لحاظ ترس از چاقی ،ترس از مواد غذایی و خوردن ،وآرامش داشتن و کم شدن حرص و ولع خیلی بهتر شدم و خودم حس میکنم دارم که رفتارم هرچند کوچیک تغییر کردن.من در ابتدا که با سایت آشنا شدم نمی‌تونستم توی بخش نظرات چیزی بنویسم و فقط تمرینات رو توی دفتر برای خودم می‌نوشتم ولی به مرور با اصرار استاد برای نوشتن من هم ترغیب شدم و شروع کردم به نوشتن در بخش نظرات .حالا میفهمم که استاد میخواستن که بخش دوم مرحله لاغری اجرا بشه و وقتی من اینجا در مورد لاغری با ذهن حرف میزنم  دارم با دیگران در مورد لاغری حرف میزنم چون دیگران و همچنین استاد نوشته های منو میخونن و همون جوری که میدونیم جهان سراسر انرژیه من انرژی خوانده شدن نوشته م رو دریافت میکنم و همون اثری که وقتی حضوری با کسی حرف میزنم رو میزاره .چون هیچ کس از اطرافیانم حتی شوهرم نمیدونه که من این روش رو شروع کردم پس کسی رو اطرافم ندارم که باهاش در این مورد حرف بزنم پس نوشتن در سایت بهترین راه هستش.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار zahrakasaeipour@gmail.com
      1401/03/21 09:53
      مدت عضویت: 820 روز
      امتیاز کاربر: 658 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 499 کلمه

      سلام و درود بر همه همسفران و سلام و درود بر  استاد گرامی

      واقعا این شیوایی ، سادگی و صمیمیت در آموزش شما جای تبریک فراوان داره اول به خاطر اینکه اینقدر عمیق موضوع رو درک کردید که میتونیم اینقدر ساده اش کنید و به این شیوایی و سادگی تبیین کنید برای ما.

      اما این فایل ارزشمندر چکیده ای از یک روش مناسب برای تحلیل و بررسی هر چیزی است که در زندگی ما وجود دارد یا دوست داریم وجود داشته باشه و تناسب اندام یکی از اونهاست.

      اینکه در دنیای ما که  زندگی می کنیم دنیایی بر اساس قوانین و حساب کتاب بسیار دقیق است یک اصل اطمینان بخش و زیبا ست که واقعا میتونیم بفهمیم که نهر قربانی هستیم نه رها شده و خود این موضوع به راحتی بسیاری از دغدغه ها رو میگیره و فقط میریم به سمت اموزش و قوی شدن در مهارت های مربوط به این قوانین.

      حالا قوانین از جنس بسیار لطیف انرژی که از اول یاد گرفتیم از بین نمیره و تنها از حالتی به حالت دیگه تبدیل میشه. و یاد گرفتیم که کلمات، افکار و احساسات ما از جنس انرژیها و قابلیت تبدیل داره و از بین نمیره.

      تو مسیر زیبای لاغری باذهن حتما هرقدر فکر کنیم یادمون نمیاد که اولین بار کلمات مربوط به چاقی رو از چه کسی و کجا شنیدیم چون مطمینا این باورها مربوط به خیلی سالهای پیش بوده و به خاطر تکرار و اینکه گوینده برامون تاثیرگذار بوده در ذهن ما جا خوش کرده و انرژی  این فکر بر اثر تکرار به کلمات تبدیل و باز هم  بر اثر تکرار به صورت طبیعی در زندگیمون به صورت جسم چاق خلق شده و این یعنی قدرت خلق که خداوند متعال در وجود جانشین خودش ودیعه گذاشته.

      حال استاد گرامی شما با مثال ساده مراحل تبدیل بخار آب به یخ این امر رو برامون تبیین کردید و جالبه که یخ هم میتونه به بخار آب تبدیل بشه اگر ما ه،ون مسیر را در جهت عکس براش پیاده سازی کنیم یعنی با باورهای جدید و درست از تراکم باورهای اشتباه در مورد تناسب اندام کم کنیم و بگذاریم یخ سفت چاقی، بی ارزش بودن، بی احترامی به خود ، غم ، ترس از چاقی بیشتر و…. آب بشه و به انرژی لطیف شفابخشی، تناسب، احترام ، زیبایی و خوشبختی تبدیل بشه.

      واقعا استاد اینکه ترس برادر مرگه و تو ضرب‌المثل ها هم همانند از هر چه بترسی سرت میاد خیلی درسته ، سالهایی که با ترس از غذا ، ترس از چاقی  ،حتی ترس از استراحت ، ترس از نگاه و قضاوت دیگران، ترس از سرزنش خانواده و… تمام واگویه ها با خودم و دوستان نزدیک شده بود چاقی چاقی چاقی نمی دونستم که چه بلایی دارم سر خودم میارم و این یخ فکری را دارم متراکم و سخت تر میکنم تا اینکه به لطف خداوند مهربان به این مسیر هدایت شدم تا علاوه بر تناسب اندام با قوانین الهی آشنا بشم و خلق کردن را با راحتترین شیوه در دسترس ترین شیوه و متد یاد بگیرم.

      استاد عزیزم بی نهایت سپاسگزارم. 

      خداوند مهربانم بی نهایت سپاسگزارم.  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب موفق
      1400/04/08 10:24
      مدت عضویت: 1168 روز
      امتیاز کاربر: 13709 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 626 کلمه

      گام ۵۸ تبدیل افکارچاق کننده به چاقی

      به نام خدا 💞💞

      ✅افکار چاق کننده مهمترین عامل چاق شدن افراد است این افکار در ذهن ناخودآگاه شکل می گیرد و باعث ایجاد جسم چاق میشود .

      ⛔ذهن ناخودآگاه توجهی به منبع ایجاد کننده افکار چاق کننده در خود ندارد به هر طریقی یا دلیلی افراد مجموعه این افکار را در ذهن خود ایجاد کرده باشند نتیجه نهایی برای آنها چاقی خواهد بود.

       اضافه وزن در در زندگی ما چالشی است که باید با آن مواجه شویم فرار کردن از چاقی و ترس از روبرو شدن با آن سبب برطرف شدن آن نمی شود بلکه مواجه شدن با آن و به دنبال راهکار صحیح برای برخورد با این چالش می تواند سبب رهایی ما از وضعیت فعلی و تغییر وضعیت جسم ما از چاق به لاغر شود.

      مسیر همه ما برای چاق شدن 

      افکارچاق کننده ⏪ گفتار چاق کننده⏪ جسم چاق 

      این پروسه است که همه ما برای چاق شدن طی کرده ایم برای لاغر شدن بخواهیم به جسم خود فشار وارد کنیم کار بیهوده و کسل کننده خواهد بود پروسه را داریم برعکس بر می گردیم چون چاقی از جسم ما شروع نشده است که بتوانیم با فشار وارد کردن به جسم خود از آن رها شویم .

      مسیر ما برای لاغر شدن .

      تغییرافکار چاق کننده به افکار لاغر کننده ⏪تغییر گفتار چاق کننده به گفتار لاغر کننده و⏪ در نهایت تغییر جسم که در این مرحله ما دخالتی نداریم خودش به صورت خود به خودی صورت می‌گیرد.

      پندار نیک گفتار نیک کردار نیک 

      همه افرادی که با اضافه وزن روبرو میشن فکر چاقی را به وجود می‌آورد یک عده دوست داشتن چاق بشن یک عده می ترسیدند چاق بشن هر دو مورد برای فکر یکسانه

       وقت این فکر ادامه داشته باشه این فکر انرژی و تبدیل به تصویر ذهنی میشه تبدیل به گفتار میشه .

      گفتار یک حالته دیگه ای از انرژیه و وقتی که این گفتار ادامه داشته باشه تبدیل به جسم میشه.

       فکر تحت فشار تبدیل میشه به کلام .

      کلام تحت فشار تبدیل به جسم میشه 

      🔴جسم نمایش دهنده اس فرستنده ومنبع تغذیه جای دیگه اس باید فرستنده رو عوض کنیم .

      ما با رژیم های سخت با نخوردن ها و ترسیدن ها ورزش های طولانی این جسم نمایش دهنده را تحت فشار قرار می دادیم ذهن که فرستنده این افکار است کار نداشتیم.

      دیروز دورهمی دعوت بودم اگر قبل از دوره بود شرکت نمی کردم مخصوصا که ۵ماه به عید حاصل رژیمی که گرفته بودم برباد رفت و وزنم برگشت .قبلش ازم میپرسیدند چکار کردی خیلی خوب لاغر شدی .فقط مواظب باش وزنت برنگرده منم میگفتم نه اصلااا نمیزارم برگرده همه لباسهای سایز بزرگمو رد کردم گه دیگه اصلا چاق نشم .

      بااین شرایط اصلا نگران قضاوت مردم نبودم باشلوار جین و بلوز مناسب رفتم و مثل همیشه خودمو از جمع پنهان نکردم و حتی توی پذیرایی کمک گردم و کسی اصلا از برگشت وزنم نپرسید .خداروشکر حس وحالم خوبه حتی حس یک انسان متناسب رو دارم 😅اصلا از هیکلم خجالت نکشیدم ..

      من همیشه از بالاتنه ام متنفر بودم حتی باسایه ایی که چربی های پشتم رو نمایش میداد شده بود ملکه عذابم دیگه تصور کنید آینه دیگه چی بود .

      هربار هم که رژیم می گرفتم شکم وکمر و پاهایم حسابی آب میشد ولی بالاتنه ام نافرم بود .سایز پایین تنه ام دوسایز از بالاتنه کوچکتره .

      ولی الان اصلا از بالاتنه متنفر نیستم وبه جاش دوستش دارم ودقت کردم چربی های بالاتنه ام درحال هموار شدنه .

      پس روند متناسب شدن من درحال تکمیل شدنه .

      افکار چاق من داره به افکارلاغر تبدیل میشه وگفتار من هم درمورد لاغری وتناسبه اگرهم درمورد چاقی صحبت به میان بیاد برق شادی درچشمان من دیده میشه واصلا نگران نیستم اگه میبینم لباس سایزم کمه می دونم به زودی لباسهای که سایزمه توی کمد منتظرمنه و از همه مهمتر لباسهای زیبا ورنگارنگ درفروشگاه ها هدیه منه که دارم تلاش میکنم افکار متناسب ومثبت داشته باشم .💞💞 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 18 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faridehhasani5455
      1400/02/11 12:36
      مدت عضویت: 1631 روز
      امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 855 کلمه

      گام ۵۸ ،،،تبدیل افکار چاق کننده به چاقی،،،،،سلام استاد و دوستان همراهم ،،،منشاء تمام اتفاقات زندگی ما افکار و باورهای ما هستند ،اینکه چه چیزهایی شنیدیم ،دیدیم و حس کردیم ،نتایج الان مارا ساخته ان ، اگر متناسب نیستیم، وضعیت مالی مناسبی نداریم، از سلامتیمون راضی نیستیم، روابط خوبی نداریم ،تماما به برنامه ریزی های دوران ۱ تا ۱۰ سالگی ما ربط داره ،،اگر مدام شنیده باشیم که ما ارثی چاقیم، ژنتیکمون چاقه، خدا مارو اینجوری آفریده ،خدا خواسته ووووو و اگر ما اون عقاید رو قبول کرده باشیم  الان دارای بدن متناسب نیستیم ، در تمام جنبه های زندگیمون به همین شکله ،با نگاهی به نتایج زندگی ،میتونیم متوجه بشیم که در کدوم قسمتها ،آلودگی های ذهنی بیشتری داریم ،،از ۱۰ سالگی که چاقیم بسیار مشهود شد و میفهمیدم که در مقابل دوستانم گنده ترم ،لباس هام تو تنم قشنگ نبودن ،وقتی تو مدرسه عکس میگرفتیم و من درشتر از بقیه بودم ،حس و حال بدی نسبت به خودم در من بوجود میومد ،حتما اون احساسات بد افکار بدی هم داشته و این پروسه سالها ادامه داشت و با بزرگتر شدن من اون افکار هم بزرگتر میشدن ،،یکی از رفتارهای بدی که داشتم و بیشتر افراد چاق هم دارن،صحبت کردن در مورد چاقیه ،مدام در درون خودم میجنگیدم،دنبال راه حل بودم ،همش در مورد عوارض چاقی با دیگران مشورت و درد دل میکردم،غر میزدم ،ناراحت بودم، از زندگیم لذتی نمیبردم ،مدام میخواستم به همه ثابت کنم که من مقصر نیستم ،،،،وقتی تمام وقت به افکار ناراحت کننده توجه میکردم ،نتایج زندگیم هم میشد شکل افکارم ،در آبمیوه گیری ذهنم ،پرتغال میریختم ،آب پرتغال هم دریافت میکردم، پرتغال بریزیم که آب سیب به ما نمیده ولی من دوست داشتم آب سیب میداد، با اونهمه انرژی منفی ،دوست داشتم جواب های مثبت و عالی دریافت کنم ،،انرژی ارسالی من ناسلامت بود معلومه انرژی های همتراز خودشو جذب میکرده ،،،ما از طریق افکار خود چاق شدیم ولی میخواستیم از طریق جسم درمان بشیم ،بهترین راه ،درمان از طریقه ذهنه ،،خدارو شکر از زمان ورودم به این دوره ها ،در ابتدا افکار و کلامم ،به  مسیر متفاوتی قدم گذاشت ،دیگه صحبتی در موردی چاقیو خودم نکردم،با افراد چاق هم صحبت نشدم ،وارد جمع هایی نشدم که مرتب از راهکارهای چاقی میگن ،مراقب افکار و نجواهای درونیم بودم و هستم،در سایت نوشتم و خوندم ،با دوستم مدام صحبت از راهکارهای ذهنی لاغری داشتیم ،، ،هر چقدر که تونستم مراقب خودم و افکارم باشم ،بذرهای تناسب افکار و اندام در من شکل گرفته ،باید در این راه صبور بود و انتظار بدن سالم و متناسب رو داشت که این حق طبیعی ماست ،،اولین قدم برای متناسب شدن ،شناسایی ،دلیل چاق بودن ماست ،که قبلا دلایل دیگه رو مقصر میدونستیم و با فشار آوردن به جسم سعی در رفع صورت مسئله داشتیم و مدام به بن بست خوردیم ،در این دوره ها یاد گرفتیم که اصل قضیه در درون ماست و اول باید سرچشمه مشکلو حل کنیم و شروع کردیم به کنکاش در ورودی های اولیه ذهن و شناسایی باورها و رفع موانع ذهنی ،،،،به هر آنچه که توجه کنیم ،آن چیز در زندگی ما وارد خواهد شد ،وقتی مدام به دیگران و در درون خودمون میترسیدیم که چاقتر بشیم ،دقیقا توجهمون به چاقتر شدن بوده، به زبان میگفتیم که دلمون نمیخواد چاق بشیم ولی دقیقا مدام به چاق شدن فکر میکردیم ،انرژی میفرستادیم ،انرژی چاقتر شدن ،چاق تر شدن بیشتر رو جذب میکنه ،انرژی چاقتر شدن که اصلا در مدار لاغر شدن نیست که بره لاغریو جذب کنه ،،اصلا اینها در ۲ دنیای مجزا و دور از هم هستن  ،در مسیر هم قرار نمیگیرن ،،مثلا ما دلمون میخواد بریم شمال برای تفریح ولی در سرچ گوگل زدیم مشهد ، گوگل حتما مارو به جاده مشهد خواهد برد ، در جاده مشهد خبری از سرسبزی جاده چالوس نیست ،اصلا راهشون متفاوته از هم ،در انتها به شمال نخواهیم رسید ،چونکه سرچ ما در مورد مشهد بوده ،اگر میخواییم به شمال برسیم باید جاده چالوسو سرچ کنیم ،در مورد این جاده اطلاعات جمع کنیم تا به مقصد مورد دلخواه برسیم  و الان در حال جمع اوری اطلاعات در مورد تناسب اندام هستم ،هر روز فایل گوش میکنم ،توجهم بر هدفمه ،گاهی با سخنان منفی بافم به بیراه های ناامیدی میرم ولی بسرعت به مسیرم برمیگردم و در این راه لذت های بیشماریو تجربه کردم ،،خدارو شکر ۱ سال و اندیست که در آرامشم ،در حال خوب هستم،در حال متناسبتر شدن هستم، اعتمادبنفسم بالاتر رفته ،لباسام بجای تنگتر شدن گشادتر میشن ،،هر آنچه دوست دارمو خوردم ،همین الان گرسنم شد ،یه دونه کیک کوچیک شکلاتی با یه کوچولو هندونه خوردم ،دیگه نگران نهار و شامم نیستم ،نگران مسافرت و غذاهاش نیستم، ۳شنبه داریم یه سفر طبیعت گردی تور مانندی میریم و من خوشحالم که میتونم با فرمان های جدید مغزیم بهترین انتخاب هارو داشته باشم ،قبلا در هر مسافرتی کلی میترسیدم و چاقتر میشدم ولی الان در مسافرت هام لاغرتر هم میشم 😊 و این مدل لاغر شدن که اصولی و صحیحه ،از طریق ذهنه ،ذهنمو دوباره و مجدد برنامه ریزی میکنم و با برنامه های جدید وارد ریل جدیدی از زندگیم خواهم شد ،،،   خوشحالم که به تمام خواسته هام با قدرت ذهنم دارم میرسم و خالق بودن خودمو نظاره گر هستم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 354 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 363 کلمه

      سلام به دوستای متناسبم 

      یادمه همیشه دوست داشتم کمی از وضعیتی که بودم پرتر بشم و یکم از استخونی بودن در بیام چون از بس لاغر بودم صورتم خیلی توی ذوق میزد 

      و بخاطر صورتم دوست داشتم چاقتر بشم و دقیقا یادمه توی کامپیوتری که داستیم یه خواننده ای داست میخوند تقریبا ۱۳یا ۱۴ سال پیش 

      و من همیشه خودم رو جای اون خواننده تصور میکردم اون شخص نه چاق بود و نه لاغر و نمیشه هم گفت لاغر 

      و همیشه اون کلیپ رو میاوردم و نگاه میکردم 

      باور کنین همین الان به این حرف استاد رسیدم که واقعا تصویر ذهنی چیه؟؟

      و چطور با تصویر ذهنی چاق شدم و چقدر میتونه در روند چاقی و لاغری تاثیر بذاره 

      قبلا که چند فایل که درباره تصویر ذهنی بود گوش دادم و اون رو فقط به حالت گذرا درک میکردم 

      اما با یادآوری این کلیپ فهمیدم تصویر چاقی من از کجا شروع شده و به این صورت ذهنم کم کم چاق شد .

      اما گفتار چاقی من از کی شروع شد …

      وقتی کوچکتر یودم یه بار با یکی دعوا کردم که اون شخص خیلی چاق بود جوری که قسمت شکمش روی هم افتاده بود و وقتی که دعوا کردم چون زورم بهش نمیرسید میخواستم اون رو کلامی تخریب کنم و بهش گفتم برو چاقالوی شکم گنده چند تیکه دقیقا همین حرف

      احساس کردم طرف خیلی ناراحت شد و بلافاصله خودمم از حرفم پشیمون شدم و قبل اینکه معذرت خواهی کنم بهم گفت خداکنه خودتم یروز چاق بشی و شکمت مثل من بشه …

      درسته اون موقع بچه بودیم و ایناهم حرفای بچه گونه ولی این حرفش همیشه توی ذهنم موند 

      و وقتی جسمم براساس اون تصویر اولیه شروع به چاق شدن کرد جوری که نمیتونستم جلوی چاقی خودم رو بگیرم و حرف اون شخص هم توی ذهنم و گتارم هی میومد و من بازگو میکردم نکنه شکمم مثل اون بشه و نفدینش منو بگیره 

      روزبروز وضعیت جسمی و روحی من بدتر میشد و من به همه راه ها میزدم تا چاق نشم و توی این مسیر هایی که میرفتم چه ضرر هایی که ندیدم 

      و حالا برای تغییر این وضعیتم اولا اون تصویر اولیه رو باید حذف کنم و بعدش فکرم رو از روی اون حرف دوستم بردارم و ان شاءالله جسمم هم بمرور زمان تغییر خواهد کرد. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار zohre.taheri.345
      1400/01/29 01:02
      مدت عضویت: 1593 روز
      امتیاز کاربر: 985 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 937 کلمه

      به نام خدای مهربانبا سلام و عرض ادب

      قبلا این سخن را از قول زرتشت پیامبر ایرانی شنیده بودم که:پندار نیک،گفتار نیک،کردار نیک الان که بار دیگه از زبان استاد شنیدم برام خیلی جالب بود که به چه سخن حکیمانه ای استاد اشاره کردن و از سه کلام گر چه فقط سه کلمه س ولی یک دنیا حرف داره….واقعا عالی بود دقیقا از ی زمانی که متوجه شدم نسبت به همکلاسی ها و یا هم سن و سال های خودم چاقتر هستم فکر چاقی و نگرانی از چاق شدن مثل خوره افتاد توی مغزم و تقریبا بیشتر وقتها بهش فکر میکردم مخصوصا وقتی که می خواستم چیزی بخورم علاوه بر نگرانی و استرس خودم تذکرات و تمسخرهای اطرافیان هم بیشتر اعصابم را خرد میکرد فکرم بیشتر و بیشتر مشغول موضوع چاقی میشد و بنابراین تقریبا همه ی ساعتهای شبانه روز فکر و ذهنم درگیر موضوع چاقی بود و داشتم بهش فکر میکردم و چون ما خونوادگی تقریبا همه چاق بودیم طبق معمول اصلی ترین موضوع گفتگو هامون چاقی بود همش بحث سر این بود که کدوم ماده ی غذایی چاق کننده س.. زیاد می خوری…تند تند غذا می خوری چاق میشی…اصلا چاقی ما ارثیه دست خودمون نیست…اصلا ما شانس نداریم آبم می خوریم چاق میشیم… حرصم که بخوریم چاق میشیم…اصلا خدا خواسته ما چاق باشیم و خلاصه هزار جور تجزیه و تحلیل دیگه که ذهن و فکرم را مشغول میکرد و نمیدونستم که اینهمه فکر کردن و حرف زدن در مورد چاقی گرچه از روی دلخوری و نگرانی بود ولی ذهنم همه ی اون افکار و حرف ها را در جسمم اعمال میکرد و من چاقتر میشدیم و استرس ها و دلهره ها روند چاقی مرا بیشتر میکرده و همه ی حس بد و نفرت از خود را در من ایجاد میکرد دوست نداشتم در آینه نگاه کنم و خودم را ببینم دوست نداشتم عکس بگیرم و اگر گاهی بی خبر از من عکسی گرفته میشد با دیدنش و توجه به چاقیم از خودم بدم می اومد و دوست نداشتم خودم را ببینم انگار از خودم و از چاقیم فرار میکردم در حالی که اینطوری نه تنها چاقیم از بین نمی رفت بلکه بخاطر حس بدی که در من ایجاد می شد در واقع روند چاقی من سریعتر و بیشتر میشد و من نسبت به این موضوع ناآگاه بودم و این عدم آگاهی مرا به سمت رنج و عذاب و چاقی بیشتر سوق میداد و از طرفی هر چقدر احساسم بدتر می شد عصبی تر می شدم و بیشتر غذا می خوردم . گاهی خودم را به بی خیالی می زدم که به من چه بی خیال…خدا می خواست منو چاق خلق نکنه خدا خودش می خواد که من چاق باشم اما توی دلم آشوب بود و پر از استرس و احساس بد…. همیشه غذا خوردنم همراه با استرس و احساس بد بود که نکنه چاقتر بشم… همیشه حضورم توی جمع ها همراه با نگرانی و استرس بود که نکنه کسی به چاقی من توجه کنه و چیزی بگه که خجالت بکشم… همیشه لباس خریدنم همراه با استرس بود که لباس سایز بزرگ پیدا نکنم یا فروشنده بد به من نگاه کنه و با اون حس بد بگه سایز شما نداریم….بنابراین زندگی ام همیشه پر از استرس و احساس بد بود و همین استرس و همین احساس بد دو عامل مهم چاقتر شدنم بودند.

      از یک زمانی تصمیم گرفتم لاغر بشم بنابراین رژیم های مختلف و سخت را امتحان کردم هر بار که رژیم می گرفتم با نخوردن ، کم خوردن ،طبق دستور و وزن مشخص غذا خوردن ، مصرف داروهای لاغری؛خوردن دمنوش های بدمزه و عذاب آور،پیاده روی های سخت و آزار دهنده و…خیلی کارهای سخت و عجیب دیگه که همشون هم همراه با احساس بد و حال بد بود و همین حال بد خودش عامل بازدارنده از لاغری بود. در همه ی این روش ها من مسیر را اشتباه میرفتم و در مسیر اشتباه هر چقدر هم که تلاش کنی و با سرعت بری نه تنها به هدف نمیرسیم بلکه از هدف دورتر میشیم پ فقط رنج و خستگی و کلافه گی نصیب مون میشه…همه ی روش‌های لاغری مسیر را اشتباه میرن .مثل اینکه بخوان از آخر به اول برن…چون چاقی ما از ذهن و فکر های چاق کننده مون شروع شده و افکار چاق کننده به حرف تبدیل شده و نتیجه ش در جسم ما به شکل چاقی و اضافه وزن مشخص شده…جسم ما همون صفحه ی تلویزیون هست که فیلم ها و عکس ها و برنامه ها را فقط نشون میده نمایشگره و اگر بخوایم فیلم یا برنامه را عوض کنیم باید کانال را عوض کنیم نه اینکه تلویزیون را عوض کنیم تا کانال عوض نشه هر نمایشگری بذاریم بازم همون فیلم را نشون میده…اگر بخوایم لاغر بشیم باید افکار چاق کننده را تغییر بدیم  و با افکار لاغر کننده جایگزین کنیم تا حرف هامون هم تغییر کنه و بعد تاثیر این تغییر در جسم مون به شکل لاغری نمایش داده بشه. اینطوری ما بدون تحمل هیچ سختی و رنجی با احساس و حال خوب لاغر میشیم و به تناسب اندام مورد نظرمون میرسیم بدون اینکه جسم مون را تحت فشار قرار داده باشیم و احساس و حالمون بد بشه و بالاخره هم خسته و ناامید شکست بخوریم و خودمون را در مقابل چاقی ناتوان و ضعیف کنیم…‌روش صحیح و عالی لاغری با ذهن هست که ما را از راه درست و بدون رنج  و سختی در آرامش کامل و احساس خوب و لذتبخش متناسب شدن به هدف می رسونه و آرامش و اعتماد به نفس از دست رفته مون را بهمون برمی گردنه.ما را به اهداف زیبا و رویایی مون میرسونه🙏باز هم خدا را شکر میکنم که مرا به این مسیر زیبا هدایت و حمایت کرد و به آرزوهای دیرینم رسوند..خدای مهربونم شکرت شکرت شکرت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سهیلا عظیمی ویشته
      1399/11/14 17:11
      مدت عضویت: 1724 روز
      امتیاز کاربر: 15798 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 706 کلمه

      نحوه تبدیل افکار چاق کننده به جسم چاق
      ۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
      اصل واساس قوانین کیهانی اکثرا از طریق پیامبران وکتب الهی بیان شده در اکثر کتب الهی قوانین به شکلی که برای مردم قابل درک وفهم باشه توضیح داده شده وبیشتر اندیشمندان در زمانهای مختلف از این کتابها بهره جستند یکی از پیامبران زرتشت پاک یکی از مهمترین قوانین کائنات وجهاان هستی را با زبانی ساده وفصیح بیان کرده پندار نیک _ گفتار نیک _ کردار نیک
      در کتاب اوستا ترتیب این سه جمله دقیقا به شکل بالا ست
      حالا اگر به ترتیب آن نگاه کنیم
      پندار = اندیشه یا همان فکر
      گفتار =صحبت و حرف
      کردار = عملکرد فکر و صحبت
      این مثال استاد کاملا هوشمندانه انتخاب شد تا ایشون بتوانند رابطه فکر و رفتار وعملکرد را درباره هرموضوعی وحتی چاقی نشان بدهند
      اول در ذهن افکار چاق کننده بوجود میاید حالا این افکار میتواند از طرق محیط والدین رسانه ها در ذهن شکل بگیرد وقتی حرفی را در باره چاقی مشنویم اگر به آن حرف ویا خبر توجه کنیم این توجه اول در ذهن ما خودش را به صورت فکر نشان میده وما در باره آن فکر کردیم بعدش اومدیم در باره فکرمون با اطرافیان صحبت کردیم واین فکرها و صحبت ها در وواقع توجه کردن به چاقی بوده وهمین افکار کم کم جسم ما را به سمت چاقی برده با تعقیر رفتارهامون وبرخوردمون با مواد غذایی وبه طور ناخودآگاه این پروسه تبدیل به چاقتر شدن جسم ما شده
      حالا این فکرها چه در افراد چاق وچه در افراد لاغر منجر به چاقتر شدن میشود افراد چاق وقتی افکار چاق کننده دارند از چاقتر شدن میترسند ومدام در باره اش حرف میزنند نکنه این غذا را بخورم چاق شوم ویا وقتی پرخوری میکنند انتظار چاقتر شدن را دارند دقت کنیم در این مورد این افراد انتظار چاقی را دارند از هرچه که برایشان حکم غذا وخوردنی باشه بعضی از افراد لاغر هم افکار چاقی دارند وتلاش میکنند که چاق شوند غذای بیشتری را میخورند ویا ورزش های مخصوص برای حجم کار میکنند تا بیشتر وزن اضافه کنند واین فکر به تصویر در ذهن تبدیل میشود واین تصویر ها تبدیل به گفتار میشه و خود گفتار به صورت رفتار خودشه نشون میده ودر نتیجه وفکار چاق کننده در جسم خودش را به صورت چاقی نشان میده واین چاقی در جسم باعث نگرانی ما میشود واز راههای متفاوت مثل رژیم و ورزش و قرص وجراحی میخواهیم جسم را لاغر کنیم در صورتیکه این چاقی از افکار ما شروع شده واگر میخواهیم لاغر شویم باز هم باید از افکارمون شروع کنیم یعنی اول میاییم فکر لاغری را در ذهن با آموزش های درست بوجود میاوریم و بعد در باره لاغری حرف میزنیم وبعدش این افکار جدید خودش را در جسم ما نشان میدهد وقتی این پروسه را درک کنیم متوجه میشویم که جسم فقط نمایشگر افکار ماست یعنی ما همان هستیم که فکر میکنیم چاق فکر کنیم چاق میشویم لاغر ی را فکر کنیم لاغر میشویم فکرمون درباره ثروت باشه ثروتمند هم میشویم فکرمون در باره رابطه خوب داشتن باشه رابطه هم خوب میشو د پس باید آموزش ها را با سعی وکوشش واستمرار دنبال کنیم تا افکار مون در مسیر درست هدایت شود و با حرف زدن ویا حتی نوشتن در باره این افکار آن ها را با تصاویر جدیدی که به ذهن دادیم تبدیل به رفتار درست کنیم تا جسم ما لاغر شدن را نمایش بدهد
      موفق باشید استاد عزیز

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم