انتظار لاغری داشتن مهمترین موضوع در روش لاغری با ذهن است که باید مورد توجه قرار بگیرد.
ایجاد انتظار برای رسیدن به هر مقصدی از طریق فعالیت فیزیکی انجام نمی شود بلکه با ایجاد نگرش صحیح درباره لاغر شدن می توان انتظار لاغری را در خود ایجاد کنیم.
اهمیت انتظار لاغری
سالهای زیادی از زندگی را با اضافه وزن زیاد زندگی کردم و در همه این سالها علاقه شدیدی به لاغر شدن داشتم.
با تمام تلاشی که برای لاغر شدن انجام میدادم اما هر بار نتیجه مشابه قبل می شد.
یا هیچ نتیجه ای نمی گرفتم و یا همان مقداری که با زحمت کم کرده بودم به راحتی به وزن من اضافه میشد.
این مساله خیلی ذهن مرا درگیر کرده بود که چرا وزنی را که به سختی کم میکنم به راحتی دوباره اضافه می کنم.
به لطف خدای مهربان از وقتی که با موضوع قدرت ذهن آشنا شدم و تصمیم گرفتم ادعای اساتید مطرح جهان درباره قدرت ذهن را در کاهش وزن و لاغری به مرحله آزمایش قرار دهم دنیای جدیدی پیش روی من قرار گرفت.
همانطور که با انجام تمرینات ذهنی و یادگیری تمرکز ذهنی برای لاغری به مرور از سایز و وزن من کاسته میشد آگاهی و دانشی نانوشته در هیچ کتابی به من داده می شد. انگار خداوند قصد کرده بود روش صحیح لاغری را به من آموزش دهد و آن لاغری با ذهن بود.
در این سال ها به این نتیجه رسیدم که برای لاغر شدن برخلاف سی و چند سال تحمل رنج و سختی روش های مختلف فقط کافی است موانع لاغر شدن را از ذهن خود پاک کنم.
به همین علت تمرکزم بر پیدا کردن موانع ذهنی لاغر شدن بیشتر شد و به مرور باورها و عادت های اشتباهی که مانع لاغر شدن می شوند یکی بعد از دیگری برای من واضح شد و به لطف خدا با برطرف کردن این موانع امروز در بهترین شرایط جسمی و روحی زندگی خود هستم.
موانع ذهنی لاغر شدن
موانع مختلف لاغر شدن را در دوره های آموزشی و از طریق فابل های نکات طلایی مطرح کرده ام اما امروز می خواهم یکی از تاثیرگذارترین آنها را با شما به اشتراک بگذارم.
یکی از مهمترین موانع لاغری در ذهن ما نداشتن انتظار لاغری از خودمان است.
مانعی که به راحتی توانسته است تمام تلاش ما برای لاغر شدن در طی سالهای قبل را به شکست منجر کند.
مانعی که به راحتی توانسته آن میزان وزن و سایزی را که به زحمت کم کرده ایم را به راحتی دوباره به دست بیاوریم.
نقطه مقابل باور مخرب نداشتن انتظار لاغری، داشتن باور مخرب انتظار چاقی است.
مانع انتظار چاقی در ذهن ما یکی از مهمترین موانع ذهنی در لاغر شدن است و چنانچه تصمیم گرفته اید لاغر شوید باید بتوانید از این مانع بلند و تاثیرگذار عبور کنید و این کار جز با تمرین و استمرار امکانپذیر نخواهد بود.
در فایل آموزشی که برای شما آماده کرده ام به طور مفصل و واضح درباره این مانع و چگونگی تاثیر آن بر چاق شدن و البته ساده ترین راهکار ممکن برای برطرف کردن آن را توضیح داده ام.
بسیاری از افرادی که اضافه وزن دارند با این مشکل مواجه هستند، آنها در ناخودآگاهشان انتظار لاغری از خودشان را ندارند. در واقع انتظار آنها از خود چاق ماندن یا چاق تر شدن است.
این انتظار مخرب طی سالهایی که اضافه وزن داشته اند و بارها تلاش کرده اند از هر طریقی متناسب شوند و موفق نشده اند در آنها شکل گرفته است.
تقریبا همه افرادی که اضافه وزن دارند دوست دارند متناسب باشند، اما این دوست داشتن با انتظار آنها از خودشان بسیار متفاوت است.
در آموزش های لاغری با ذهن با انجام تمرینات ساده و تاثیرگذار انتظار ذهن خود را از چاق ماندن یا چاق تر شدن به متناسب شدن و متناسب ماندن تغییر می دهیم و از این طریق رویای متناسب شدن خود را خلق می کنیم.
این پروسه نیاز به آموزش و تمرین دارد که همه فنون آن در دوره های آموزشی برای علاقمندان آماده شده است.
انتظار لاغری در خود ایجاد کنید
مشکلی که در لاغر شدن های قبلی داشتیم این بود که ما تمام مراحل لاغر شدنو انجام میدادیم ولی در اول و آخر، انتظار لاغری نداشتیم و انتظارمون چاق شدن بود یا لاغر شدن موقتی اونم نه تناسب اندام ایده آل.
انقدر اعتماد بنفسمون کم بود که انتظار داشتیم فقط در حدی وزن کم کنیم که بهمون نگن چاق، مثلا من خودمو در وزن ۷۵ کیلو پسندیده بودم و راضی بودم، همینکه ۹۸ کیلو نبودم خودش جای شکرش باقی بود.
این راضی بودن برمیگشت به احساس ناتوانی در لاغر شدن، پذیرفتن شکست و پایین بودن عزت نفس که من خودمونو لایق بدن متناسب مثلا وزن ۶۰ کیلو نمیدیدم، همین که مقداری کم می کردیم از سرمونم زیاد بود و ناخودآگاه انتظار لاغری ما متوقف می شد.
حالا اگر من دلم میخواست بتونم لاغر باشم که مثلا دامن کوتاه بپوشم، مایو دو تیکه بپوشم و … دیگه فکر میکردم خیلی زیاده خواهیه، پرو میشم و خودم خودمو تخریب میکردم.
به خودم اجازه خواستنشو نمیدادم، از درون فریادش میزدم ولی خودمو ساکت می کردم که ول کن، حالا واجب نیست لباسای جیگوله بپوشی، اصلا تورو چه به این قرتی بازیا و مدام خودمو سرکوب میکردم و قبول کرده بودم من نمیتونم لذتی از بدنم و زیبایی هاش ببرم.
الان که به دوستانم تو کلاس رقص نگاه میکنم که همگی سنین پایین دارن و از بدن های متناسبشون با لباس های رقص زیبا، لذت میبرن، من با خودم فکر می کنم که تو چرا هیچ وقت خودتو لایق داشتن این تجربیات شیرین و طبیعی ندونستی؟
حتی نمیتونستم بهشون فکر کنم، چرا که قبلا برای من همه راه ها رو مسدود اعلام کرده بودن و هیچ وقت انتظار لاغری در من ایجاد و اجرا نشده بود.
بجای انتظار لاغری داشتن من انتظار داشتم:
- با رژیم گرفتن مقدار کمی وزن کم کنم.
- انتظار شل شدن پوست بدنم رو داشتم.
- انتظار سلولیت بدنم رو داشتم.
- انتظار ریزش موهام رو داشتم.
- انتظار زرد شدن پوستم رو داشتم.
- انتظار کبودی دور چشمم رو داشتم.
- انتظار عصبی شدن بخاطر رژیم گرفتن و لاغر شدن رو داشتم
- انتظار چروک شدن صورتم، لاغر شدن صورتم و چاق تر شدن رو داشتم.
از قبل فرمان ها صادر شده بود و پذیرش ها انجام شده بود، من در دسته آدم های بی انتظار به سر میبردم و خودمو برگی در دست باد میدیدم و تو هیچ جنبه ای انتظار یک شرایط خاصو نداشتم و با خودم تصور میکردم من که هیچ وقت انتخاب نخواهم شد، پس بهتره بهشون فکر نکنم که بعدا سرخورده بشم.
بعد از اونهمه سرکوب شدن ها، انتظار لاغری برای من باقی نمی موند و لاغر شدن هم رفت تو دسته رویاهای دست نیافتنی.
الان که مدت هاست در حال استفاده از آموزش های لاغری با ذهن هستم هنوزم گوشه های درونم، در انتظار لاغری نیست، جدیدا که به خودم نگاه می کنم که صبح تا شب دارم تمرینات مختلف ذهنیو برای جنبه های مختلف زندگیم و همینطور لاغری، انجام میدم، از خودم میپرسم، داری واسه چی تمرین انجام میدی؟ برای رفع تکلیف؟ برای اینکه بگی منم دارم کاری انجام میدم؟
آیا آگاه هستی؟ آیا از خودت انتظاراتت عوض شده؟ یا هنوزم فکر میکنی باید باهات مثل قبل برخورد بشه، یکم بیدارتر شو، تمرین ها رو جوری انجام بده که در تو انتظار لاغری بوجود بیارن، انتظارم بعد از بودن اینهمه مدت در دوره ها، نتایج عالیه
خواب نباش لطفا فریده جان، به خودت نگاه کن، تغییراتتو ببین، خودتو تشویق و تحسین کن و محکم به خودت بگو، من انتظار لاغری از خودم دارم، چرا که من در حال پر کردن مخزن ذهنم از آگاهی درباره لاغری است.
وقتی داریم یک بشکه رو پر از آب یا نفت می کنیم، انتظارمون اینه که اون بشکه پر بشه و نتیجشو ببینیم، تو هم داری پر میشی، پس نتایجتو ببین، هوشیارتر باش.
اگر تو جاده اصفهان هستیم بالاخره به اصفهان میرسیم، انتظارمون رسیدن به اصفهانه، پس چرا الان که در جاده لاغری هستی انتظار لاغری نداری؟ ذهنت بهت چی میگه؟
ذهنت میگه حالا دیگه بسه همین قدر لاغر شدی؟ میگه بخواب فریده بیدار نشو؟ میگه توجه نکن به تغییراتت؟ میگه تو از اولشم چیزی نمیشدی؟ میگه بدن تو نمی تونه مثل بقیه لاغر بشه چون تو یه نقصی داری؟ میگه خلقت بدنت چاقیه؟
ذهنت این چیزها رو میگه که خوابت کنه، رامت کنه و ازت سوء استفاده کنه، بلند شو، گوشتو نبندو فایلها رو گوش کن، تو خواب کامنت ننویس، بیدار شو، از تک تک نوشته هات و فایلها، نکته در بیار، مثل قبل با خودت حرف بزن، با افکار قدیم و جدیدت حرف بزن تا انتظار لاغری درتو ایجاد بشه.
فقط برای رفع تکلیف ننویس، گوش نکن، با درک متفاوتی پای آموزشات بشین، اگر فقط یک خط میخونی و مینویسی، با درایت انجام بده، اصلا مسابقه ای در کار نیست، شاگرد اول کلاس، آخر کلاس نداریم، بهترینه خودت باش، اونوقت بهترین جهان هم میشی
پس با آموزشا رابطه مجددی برقرار کن، از اینهمه در مسیر بودن، انتظار لاغری داشته باش، خودتو لایق تناسب اندام درست حسابی بدون، نه نصفه نیمه، خودتو توانمند ببین، تغییراتتو درک کن، تلاش های درونتو ببین و تحسین کن، ادامه بده، به وضعیت کنونی ات عادت نکن، بخواه که لاغرتر از این بشی، وضعیت الانتو ناراحت کننده تعریف کن، تا یه شوک اساسی به درون خوابت بدی.
نتیجه انتظار لاغری داشتن
انتظار لاغری داشتن فقط به این نیست که دوست داشته باشم لاغر شوم بلکه باید در افکار و رفتار من انتظار لاغری داشتن تاثیرگذار باشد.
اگر از بودنم در مسیر لاغری، انتظار لاغری دارم پس چرا مدام نگرانم؟
اگر انتظار لاغری دارم چرا میپرسم پس کی لاغرتر میشم؟ چرا میترسم نکنه چاقتر بشم؟
چرا خودمو تو آینه چک میکنم؟ و چراهای دیگه
هر چقدر اطمینان و انتظار لاغری در خودمون ایجاد کنیم، ترس های ما کمتر میشه و نتایج بصورت پی در پی اتفاق میفته
خدارو شکر به روش های دیگه اصلا فکر هم نمی کنم و فقط تمرکزم روی دوره های لاغری با ذهن است، موفقیت های بیشماری از قبل در جنبه های مختلف زندگی داشتم، در کل من به پشتکارم در هر کاری معروفم، مثلا ۳ سال و نیمه که هر هفته میرم کلاس رقص، حتی همون اولی که این ویروس وارد دنیا شد هم فقط کلاس ما ۳ ماه تعطیل بود و ما ادامه دادیم.
یا ۱ سال و نیمه کلاس انعطاف میرم و موفق هستم، رانندگی که سالها پیش یاد گرفتم و مهارتم بیشتر شد، خیلی از ورزش هارو یاد گرفتم و انجام میدادم، اینهمه مهارت در خانه داری، آشپزی، دوره های آموزشی چه در مورد ذهن، چه مهارت های عملی که خیلی زیادن و قبلا همشونو نوشتم.
اینکه من بالای ۲ ساله هر روز فایلهای این دوره هامو گوش میکنم و مینویسم و میخونم، کار بزرگی انجام میدم، خیلی ها حتی نمیتونن ۱ هفته مرتب فایل گوش کنن، همینطور دوره های ذهنی دیگه ایی هم هست که ۴ ساله دارم مرتب تمرین میکنم.
خیلی کارها انجام دادم که خودم میدونم کار هر کسی نبوده، دیگه لاغر شدن که چیزی نیست، اینکه بیس بدن ماست، بقول یکی از دوستان که تو کامنتش نوشته بود، شخصیت متناسب درون ما لحظه شماری میکنه که آزاد بشه از درونمون، پس لاغر بودن، جزء تنطیمات کارخانه ماست، از قبل کد هاش نوشته شده بود، برنامه هاش در ما آپلود شده ست و دست یابی به لاغری کار بسیار راحتیه که باید انتظارش در ما که دقیقا برعکس این نوشته هارو باور داشتیم، ساخته بشه.
ساخته شدن انتظار لاغری و کلا هر انتظار خوبی که دوست داریم تجربه کنیم، قدرت درونیه مارو بیدار میکنه و شجاعتمون بالاتر میره، اونوقت خودمونو لایق رسیدن به جایگاه های بالا میدونیم و اون وقته که میگیم ما هم باید ثروتمند و محترم باشیم، تازه انگار میفتیم تو جایگاه اصلی خودمون.
کوچیک کردن خواسته ها، یعنی لاغر شدن که خواسته بزرگی نیست، مگه اینهمه آدم لاغر داریم کار سختی انجام میدن؟ نه
اونا لذتشونو میبرن ولی لاغرن، ما تو ذهنمون لاغریو بزرگ کردیم وگرنه بیس بدن ما لاغریه، اگر اینو درک کنیم دیگه انقدر کلنجار نمیریم برای تناسب اندام، خودخواهانه میگیم آره من باید لاغر باشم.
وای که چقدر نیاز دارم بیشتر با خدا آشنا بشم، بیشتر بهش ایمان بیارم، بیشتر بهش اعتماد کنم و ازش هدایت بخوام که احساس قدرت و گرمی درونی بگیرم.
سپاسگذاری کنم برای تمام داشته و نعمت هاییکه برای من خلق شد تا ابزاری باشه برای لذت بردن و ادامه حیاط ما، مثل غذاها که قبلا باعث ترس و استرس ما بودن و الان مطمئن شدیم که باعث انرژی زایی و لذت ما هستن و همه چیز برمیگرده به افکار و باورهای ما .
پس از این به بعد از خودمون، زندگیمون، بدنمون، حالمون و جهانمون، فقط انتظار خیر، برکت، سلامتی، عشق، حال خوب، ثروت، پول، تناسب اندام زیبا، شادی، خوشحالی و موفقیت خواهیم داشت خدایا شکرت که امروز از اول صبح آگاهی بمن رسیده تا همین الان که ۱۲ شبه. (نوشته فریده حسنی عزیز در بخش نظرات)
✍️ تمرین آموزشی 📖
برای انجام عالی این جلسه ابتدا محتوای نوشتاری را مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده به شکل شرح انشایی در بخش نظرات پاسخ دهید.
- درک و نگرش شما درباره انتظار لاغری و تاثیر آن بر کسب نتیجه چیست؟
- در گذشته که از روش های مختلف برای لاغری استفاده کردید چقدر انتظار لاغری در شما ایجاد می کردند؟
- با توجه به اطلاعات خود درباره لاغری در چه صورت انتظار لاغری در شما ایجاد می شد؟
- چرا بعد از هر بار لاغر شدن با استفاده از هر روش لاغری دوباره چاق می شدیم؟
- با توجه به توضیحات ویدیوی آموزشی اطمینان ذهنی شما درباره لاغر شدن چگونه است؟
- نشانه های داشتن انتظار لاغری در مسیر لاغری با ذهن چیست و آیا این نشانه ها را در خودتان مشاهده می کنید؟
- لاغری با ذهن چگونه به شما کمک میکند تا انتظار لاغری را در خودتان ایجاد کنید.
- درک و برداشت خود از محتوای نوشتاری و ویدیوی آموزشی را بنویسید.
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.33 از 63 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
نشان های دریافت شده
سلام گام ۵۴
انتظار لاغری در خود ایجاد کنیم .
هر فایل و هر متنی و هر قدمی که ما داریم برای یادگیری لاغری بر میداریم انتظار لاغر شدن رو در ما ایجاد می کنه .
ما تا الان کلی چیز در مسیر لاغری یاد گرفتیم .
نقطه ی شروع : وزن نادلخواه
نقطه ی پایان : وزن دلخواه
مسیر حرکت : سایت تناسب فکری :
آموختن ، تمرین کردن ، استمرار
وسیله ی حرکت : ذهن
هدف در هر مرحله : تغییر محتوای ذهنی ، تغییر باور ، تغییر رفتار ، تغییر عادت
هدف نهایی : تغییر در جسم و رسیدن به وزن ایده آل
مهارتها : یادگیری رانندگی با ذهن ، بنزین زدن به ماشین ذهن ، مراقبت از این وسیله برای اینکه مارا به مقصد برساند ، شناخت معایب و برطرف کردن موانعی که جلوی حرکت ما را میگیرد . تعویض و جایگزین کردن قطعاتی که کارایی ماشین را نسبت به قبل در مسیر دلخواه بهتر حرکت می دهد .
هدف از این سفر : لذت بردن و کسب تجربه ی بهتر زندگی کردن . تجربه ی زندگی در لاغری بهتر از تجربه ی زندگی در چاقیست . نه این که با چاقی مخالف باشیم ولی دوست داریم تجربه ی جدیدتر و تازه تری داشته باشیم و مقیم در سرزمین لاغری شویم . شاید در ابتدا عادت کردن به زندگی در سرزمین چاقی دوباره تمایل مارا به سمت چاقی ببرد ولی زندگی در سرزمین لاغری دیدنیهای بیشتری دارد . رفاه بیشتری دارد . زندگی در سرزمین لاغری راحتتر است . سبکتر است . کارهای زیادتری را میتوانیم در سرزمین لاغری انجام دهیم .
مثلا کسی که چاق است خیلی سخت میتواند پاراگلایدر سوار شود اما شخص لاغر خیلی راحتتر میتواند این تجربه را داشته باشد و لذتش هم بیشتر است . یک فرد چاق سخت میتواند جت اسکی سوار شود ولی یک فرد لاغر به راحتی میتواند چنین تجربه ای کند .
ما به خاطر دلبستگی به سرزمین چاقی تنها تجربه ی مان خوردن و نشستن و خوابیدن بود اما در سرزمین لاغری علاوه بر اینکه چنین تجاربی را هم داریم تجارب جدیدتری نیز میتوانیم انجام دهیم . درست مثل سرزمین ثروت . کسی که ثروتمند است تحارب و لذتهایربیشتری را زندگی میکند . در حالیکه زندگی در سرزمین فقر تجارب خوشایندی ندارد .
سرزمین فقر و نبودن هر نعمتی رنج انسان را زیاد میکند . نبودن تناسب برای انسان رنج آور است . درست است که ما توانستیم مدتها در نبود چنین آپشنهایی که حق مسلم ماست زندگی کنیم اما ما انسان آفریده شده ایم و بهره مندی از هر ثروت و نعمتی حق مسلم ماست و این حق بدون هیچ زحمتی به ما تعلق دارد . برای به دست اوردن این حق لازم نیست کار خاصی انجام دهیم . تمام کارهایی که داریم انجام فقط برای اینست که باور کنیم بودن در سرزمین لاغری هیچ زحمتی برای ما ندارد . هیچ ترسی ندارد . سرزمین امنی است . ما تنها برای اینکه این باورها را در خود تثبیت کنیم نیاز به تکرار و تمرین داریم .
چون ما عادت به ترس داریم
عادت به ایجاد محدودیت داریم
عادت به احساس نبودن غذا و در نتیجه زیاده روی کردن در مصرف مواد غذایی داریم .
عادت داریم که خوردنهای خود را پرخوری بدانیم و خودمان را سرزنش کنیم .
عادت به وابستگی به غذا داریم طوری که تنها لذت را خوردن می دانیم .
عادت داریم به اینکه چاقی را برای خود طبیعی بدانیم . عادت داریم به اینکه انتظار چاق شدن را برای خود طبیعی بدانیم .
عادت داریم به اینکه برای لاغر شدن حتما باید خود را عذاب دهیم
عادت داریم که برای لاغر شدن رنج بکشیم اما چاقی را به سادگی به دست بیاوریم .
عادت داریم چاقی را حق خود بدانیم .
عادت داریم سرزمین اصلی خود را چاقی بدانیم و بگوییم برگشت کردیم به همونی که بودم .
اینها همه قطعاتیست که باید تغییر کنند . قطعاتیست که حتی بعد از گذر چندین سال شاید کمرنگ تر از گذشته باشند اما هنوز هم در ما و ذهن ما هست و عادات جدیمان هنوز نیاز به استمرار بیشتری دارند .
زمان میبرد که ما عادت کنیم که انتظار لاغرشدن در ما طبیعیست .
زمان میبرد که ما باور کنیم که عادت به ترس از چاقی نداشته باشیم .
زمان میبرد که ما در سرزمین لاغری احساس امنیت کنیم .
زمان میبرد که ایجاد محدودیت را در خود متوقف کنیم و آزادی را جایگزین کنیم .
زمان میبرد که عادت به احساس نبودن غذا و در نتیجه زیاده روی کردن در مصرف مواد غذایی را متوقف کنیم و فراوانی را بپذیریم و از اندازه ی نیاز مصرف کردن لذت ببریم .
زمان میبرد که عادت کنیم که خوردنهای خود را پرخوری ندانیم و خودمان را سرزنش نکنیم . برعکس خودمان را دوست داشته باشیم و دوست داشتن خود را طبیعی بدانیم .
زمان میبرد ما به اینگونه بودن عادت کنیم .
زمان میبرد تا ما عادت وابستگی به غذا را رها کنیم و به غذا تنها برای برطرف کردن نیاز جسم توجه کنیم نه تنها لذت در زندگی .
زمان میبرد تا ما به سایر علاقه های خود توجه کنیم و بدانیم که دنیا فقط خوردن نیست و خوردن فقط چاق شدن نیست .
زمان میبرد که عادت کنیم به اینکه لاغری را برای خود طبیعی بدانیم .
زمان میبرد به اینکه عادت کنیم که از خود انتظار لاغر شدن داشته باشیم و انتظار لاغر شدن را برای خود طبیعی بدانیم .
زمان میبرد که عادت کنیم به اینکه برای لاغر شدن نیاز به هیچ گونه عذابی نیست . لاغر بودن درست مثل چاق شدن و فراتر از آن یک تجربه ی بسیار راحت و لذتبخش است .
زمان میبرد که عادت کنیم که برای لاغر شدن نیاز به هیچ گونه رنجی نیست و میتوانیم آن را به سادگی به دست بیاوریم .
زمان میبرد که عادت کنیم که لاغر شدن و لاغر بودن را حق خود بدانیم .
زمان میبرد کهدعادت کنییم سرزمین اصلی ما سرزمین لاغریست و بگوییم ما در حال برگشت به سرزمین اصلی هستیم .
در تمام این جمله ها توجهم به یک باور شد . عجله کردن .
زمان میبرد که ما عجله کردن برای لاغر شدن و لاغر بودن را از خود پاک کنیم
و تمامی اینها نیاز به تکرار دارد .
ما در تمامی این تمرینها فقط داریم تکرار می کنیم که نگرش جدید ملکه ی ذهنمان شود که محتوای جدید ذهنی ملکه ی ذهنمان شود .
ما باید تکرار کنیم تا ماهر شویم .
باید استمرار بورزیم تا عادت کنیم در سرزمین لاغری با ذهن به راحتی از دهنمان استفاده کنیم و در این سرزمین از هر تجربه ای که خواستیم به وسیله ی دهنمان بهره ببریم .
انتظار لاغری را در خود ایجاد کنیم و به آن عادت کنیم . طبیعیست که من با این همه تمرین لاغر شدن را تجربه کنم .
طبیعیست که من با یاد گرفتن لاغری لاغر شدن و لاغر بودن را تجربه کنم .
طبیعیست که من وزن کمتر را برای خود انتخاب کنم و رسیدن به آن را حق مسلم خود بدانم .
طبیعیست که من شایستگی لاغر شدن و لاغر بودن را داشته باشم .
طبیعیست من به سمت لاغر شدن حرکت کنم .
لاغر شدن ترس ندارد . سرزمین اصلی من لاغریست .
من در حال برگشت به خانه هستم . رسیدن به وزن ۶۰ یا ۵۰ اصلا کاری ندارد .
اصلا ترسی ندارد . پس ترمز نکن . پایت را همزمان روی ترمز و گاز نگذار نترس . حرکت به سرزمین لاغری چیز ناآشنایی نیست فاطمه . تو سالهاست که داری حرکت میکنی . پایت را از روی ترمزها بردار . اجازه بده ماشین ذهنت حرکت کند تا انتظار لاغر شدن خودبه خود در تو پدید آید .
تو همین حالا هم خیلی خوبی
با نوشتن انتظار لاغری در تو بیشتر شکل میگیرد
پس بنویس که نوشتن تصاویر ذهنت را تغییر میدهد .
استاد بابت این فایل آموزشی ازتون ممنونم
فاطمه ازت ممنونم .خدایا سپاسگزارم