تنها راه لاغری آسان لاغر شدن با قدرت ذهن است. این درحالی است که سال هاست انسان های چاق در سراسر جهان تلاش می کنند تا از طریق روش های مختلف لاغر شوند.
تلاشی سخت و رنج آور که در نهایت نتیجه ای در بر نداشته است.
چرا برای لاغری به سختی افتادیم
همه ما در طول عمر خود رویاهای زیادی داریم که به آنها نمی رسیم.
مهمترین دلیل نرسیدن به رویاها اینه که فکر می کنیم رسیدن به اون رویا خیلی سخته و یه جورایی انگار رسیدن به اون خواسته ارزش این همه سختی و رنج رو نداره.
وقتی رسیدن به رویا برای ذهن ما سخت و رنج آور باشه، ذهن تمام تلاش خودش رو میکنه که مانع حرکت ما به سمت رویامون بشه.
نکته جالب توجه اینه که در 100 درصد موارد هم موفق میشه.
افرادی که به رویاهای خود می رسند با افرادی که نمی رسند از نظر فیزیکی و شرایط پیرامون خود تفاوتی ندارند و فقط تفاوت آنها در نگرش آنها برای رسیدن به رویاست.
افرادی که به رویای خود می رسند در ذهنشان رسیدن به آن رویا کار ساده ای است، یا حداقل کار سخت و رنج آوری نیست.
لاغر شدن یکی از مهمترین رویاهای افرادی است که اضافه وزن دارند و برای رسیدن به خواسته خود هر اقدامی که لازم باشد را انجام می دهند. اما به دلیل عدم آگاهی از طریق صحیح لاغر شدن از روش هایی برای لاغر شدن اقدام کرده ایم که باعث ایجاد رنج و سختی در ذهن ما شده است.
نه تنها رنج و سختی اجرای روش لاغری مانع رسیدن ما به خواسته مان شده است بلکه رنج و ناراحتی شکست خوردن در لاغر شدن با استفاده از این روش ها باعث تشدید نگرش سخت بودن لاغری در ذهن ما شده است.
به قدری لاغر شدن در ذهن ما سخت و دشوار شده است که به صورت خودبخودی چاق بودن برای ما ساده و راحت شده است بنابراین بسیاری از افراد چاق پس از چندین بار تلاش برای لاغر شدن و نتیجه نگرفتن می پذیرند که لاغر شدن کار سختی است که آنها از عهده انجامش بر نمی آیند و ترجیح می دهند باقی عمر خود را با چاقی سپری کنند.
عامل دیگری که سختی رسیدن به رویا را به آسانی تبدیل میکند عشق است.
هرچقدر که عاشق رسیدن به رویای خود باشید به همان اندازه حرکت کردن و طی مسیر برای رسیدن به خواسته برای شما ساده تر و از طرفی جذاب تر خواهد بود.
بنابراین نگرش ما نسبت به رویایی که داریم نقش تعیین کننده در خلق آن رویا دارد.
رنج و سختی لاغر نشدن
35 سال از زندگی من با چاقی گذشت. سال هایی که سرشار از رنج و سختی بود.
سختی چاقی فقط شامل احساس بد درونی و صدماتی که چاقی به عزت نفس من وارد کرده بود نمی شد بلکه شنیدن حرف ها و نصیحت های دیگران فشار چاقی را صد چندان می کرد.
بارها از فشار چاقی تصمیم می گرفتم هرطور که شده لاغر شوم و از روش های مختلفی مانند رژیم گرفتن، ورزش کردن، دارو خوردن و … استفاده می کردم اما هرگز موفق به غلبه بر چاقی نشدم.
بارها شکست خوردن در استفاده از روش های مختلف باعث تخریب بیشتر روحیه و اعتماد به نفس من شده بود.
خودم را انسان بی اراده و ناتوانی دربرابر چاقی می دیدم.
از طرفی صحبت های خانواده که همیشه تاکید می کردند چاقی ما ارثی است و تلاش تو برای لاغر شدن بی فایده است، شدت یاس و ناامیدی از لاغر شدن را در من افزایش می داد.
اکنون که در این جایگاه هستم به خاطر می آورم هربار که تصمیم می گرفتم به هر طریقی شده لاغر شوم و نتیجه نمی گرفتم، بیشتر احساس می کردم در برابر چاقی ضعیف و ناتوان شده ام و چاره ای جز چاق بودن و با چاقی زندگی کردن ندارم.
خیلی دوست داشتم لاغر شوم اما لاغر شدن را کاری سخت و طاقت فرسا می دیدم که از توان و اراده من خارج بود.
خطر پذیرش چاقی
بسیاری از افرادی که اضافه وزن دارند رویای لاغر شدن دارند اما هیچوقت لاغر نمی شوند.
در ذهن آنها لاغر شدن کاری سخت و رنج آور است که نیاز به اراده بالایی دارد و از آنجایی که بارها از روش های مختلف برای لاغر شدن اقدام کرده و نتیجه نگرفته اند تصور می کنند آدم بی اراده ای هستند و به همین دلیل رویای لاغر شدن خود را خط می زنند.
توجه کردن به رنج و سختی لاغر شدن سبب می شود که شوق و انگیزه حرکت به سمت لاغری را نداشته باشند.
آنها شجاعت روبرو شدن با سختی و رنجی که به صورت توهم در ذهم خود ایجاد کرده اند را ندارند.
اگر رویای لاغر شدن دارید بسیار اهمیت دارد که در ذهن خود رسیدن به تناسب اندام را ساده و دست یافتنی کنید.
مهمترین دلیل اینکه لاغر شدن در ذهن شما سخت است مسیرهایی است که تاکنون برای لاغر شدن طی کرده اید. البته شنیدن گفته های دیگران درباره ارثی بودن چاقی یا در دلیلی که باعث منطقی شدن چاق بودن برای شما شده باشد نیز در این امر نقش اساسی دارد.
اولین نوید و شادباشی که برای شما دارم این است که مسیر لاغری با ذهن هیچ شباهتی به روش های قبلی که برای لاغر شدن استفاده کرده اید ندارد.
لاغری آسان با قدرت ذهن
لاغری با ذهن مسیری نشاط آور و انگیزه بخش برای لاغری آسان است
هر روز که در مسیر لاغری با ذهن به حرکت خود ادامه دهید برای ادامه دادن مشتاق تر و باانگیزه تر می شوید.
هر روز که از حضور شما در مسیر لاغری با ذهن می گذرد تفاوت احساس، نگرش و اطمینان خود برای لاغر شدن را به نسب روزی که قدم در این مسیر گذاشته اید درک می کنید.
هر روز که می گذرد فاصله خود با تحقق رویای خود (لاغر شدن) را کمتر می بینید.
این تفاوت اساسی روش لاغری با ذهن با هر روشی است که برای لاغری ارائه شده است.
محتوای این فایل آموزشی درباره چگونگی تنظیم افکار خود برای تجربه لاغری آسان با قدرت ذهن است.
امیدوارم با استفاده از این محتوای ارزشمند تصمیم قاطع و البته شادی بخش خود برای لاغر شدن را بگیرید و همراه من در مسیر لاغری با ذهن به حرکت خود ادامه دهید تا آنچه در رویای خود دارید را در واقعیت زندگی خود تجربه کنید.
من و بسیاری از افرادی که قدم در مسیر لاغری با ذهن گذاشتند و در این مسیر استمرار داشتند و به آنچه گفته شده عمل کردند پس از مدتی رویای خود را به صورت واقعی، قابل لمس و درک تجربه کردند.
فاصله شما تا شگفتی ساز شدن فقط تغییر فرمول های چاقی ذهن است.
لاغر شدن را آسان کنید
من از وقتی با لاغری با ذهن آشنا شدم کلا مسیر لاغری برام آسون شد.
فقط یه فرمول یکم منو اذیت می کنه و اونم نوشتن هست .
من نوشتن رو خیلی دوست دارم ولی گاهی اذیتم می کنه. وقتی ذهنم جای دیگه است و بعد میخوام مثل زمان مدرسه بیارمش سمت آموزش دیدن. اولش یکم احساس سختی می کنم ولی چون هدف از نوشتنم رو میدونم و اونم اینکه مینویسم برای بهتر یاد گرفتن و مینویسم برای بهتر نفوذ کردن آگاهیها در ذهن خب مقاومتم رو با همین دو فرمول می شکنم و اتفاقا مطالبی به ذهنم میاد که هیچ برنامه ای از قبل برای نوشتنش نداشتم.
نوشتن وقت زیادی ازم میگیره اینم یه فرمول ناصحیحه که من و در مسیر انجام ندادن تمرینات قرار میده ولی خب من دیدگاهم رو بهش تغییر میدم و میگم چه بهتر که وقتتو میگیره. به همین میزانی که تو وقت میزاری برای آموختن لاغری خب همین یعنی حرکت نکردن در مسیر چاقی.
تو ساعتها به چاقی وقت دادی اون وقت حالا که میخوای به لاغری وقت بدی و یادش بگیری بهانه میاری. به خودم می گم اتفاقا دقیقا در همین زمانه که من ذهن فرّار خودمو دارم با تغییر کانون توجه در مسیر لاغری هدایت می کنم و فقط کافیه دل به آموزشها بدم . چون همین که شروع می کنم به نوشتن دوباره کلی حس خوب میاد و اشتیاق من به فراگیری رو زیاد می کنه .
از طرفی با خودم میگم اگه کم بنویسم مدال نمی گیرم و یکی از عواملی که باعث میشه نوشته هام مدال بگیره اینه که من براش وقت میزارم و این برای استاد ارزش داره. گرچه برای استاد فرقی نداره من کم بنویسم یا زیاد ولی استاد با مدال دادنش به من میگه با نوشتن داری به خودت کمک می کنی که مطالب بیشتر در ذهنت نفوذ کنند و هرچقدر بهتر یاد بگیری بهتر و راحتتر عمل می کنی.
همه ی اینا رو گفتم که بگم یکی از راههای آسون کردن لاغر شدن یادگیری بهتره.
با تمرین و تکرار لاغری آسان می شود
من هر چقدر بیشتر تمرین و تکرار کنم بهتر یاد می گیرم عمیق تر یاد میگیرم و در نتیجه مهارتم بیشتر میشه. به قول معروف کار نیکو کردن از پر کردن است.
اگه می خوایم کاری رو بهتر و بهتر انجام بدیم باید بهتر و بهتر یادش بگیریم. اونجوری اونقدر برای ذهن راحت میشه که ذهن برای انجام دادنش هیچ مانعی نمی تراشه و خیلی راحت و ناخوداگاه ما اون عمل رو انجام میدیم.
به حواشی توجه نکنیم گرچه توجه به حواشی زمانی برای ما کار و سخت می کنه که ما با اصل واقعیت روبرو نشیم و اطلاعات غلط وارد ذهنمون کنیم.
مثلا همه دکترا میگن چربی در بدن ذخیره می شه در حالیکه این واقعیت نیست.
چربی در بدن ذخیره نمیشه و همش اکسید میشه و سلولهای چربی هم دقیقا مثل سایر سلولهای بدن همیشه در حال تعویض و بازسازی هستن. یا میگن تعداد سلولهای چربی همیشه رو به افزایشه یا ثابته و کم نمیشه و همین باور اشتباه روی عملکرد ما تاثیر میزاره و ترس رو در ما ایجاد می کنه.
خیلی از این حواشی های غلط وارد زندگی ما شدن که من خودم برای خودم تا حدودی اونها رو حل و فصل کردم.
- مثلا بدنم رو انبار ذخیره چربی نمیدونم، کارخانه ی سوخت چربی می دونم.
وقتی همین یه باور و تغییر دادم من با بدنم بیشتر به صلح رسیدم به آرامش بیشتری رسیدم و وقتی میخوام باهاش همسو حرکت کنم در آرامش باهاش حرکت کنم.
ولی وقتی باور اشتباه در مورد بدن رو بپذیرم وارد جنگ با بدن میشم و همین جنگ اون باور رو به ظهور میرسونه.
چون من اعمالی انجام میدم که در جنگ با بدنم هست و همین اعمال فشارها و زورها منو چاقتر می کنه.
استاد شما واقعا راه رو برام روشن کردید و من خیلی خوب مطالب رو در حد خودم درک می کنم.
تاثیر نگرش های اشتباه بر چاقی
ما نباید فکر کنیم پرخور هستیم وقتی باورمون این باشه من پرخورم از خودت ناراحت میشی و با خودت وارد جنگ میشی. در نتیجه برای به آرامش رسیدن باز بیشتر پرخوری می کنیم.
من باید باور کنم هر غذایی که می خورم نیاز بدنم بوده و وقتی به زبان بدنم در خوردن توجه کنم خب اون غذا دیگه پرخوری نیست. پس من پرخور نیستم. من اندازه ی نیازم غذا مصرف می کنم.
وقتی این باور رو انتخاب می کنم خب من با صلح با خودم قرار می گیرم و همیشه حالم خوبه و خیلی عالی در مسیر هستم.
پس باورهای غلط و به فرمایش شما در این جلسه به خودتان برچسب نزنید به راحتی میتونیم باورهای صلح پذیری در مورد خودمون به کار ببریم و لاغری رو برای خودمون راحت کنیم.
پس اگه خواستیم به حواشی هم بپردازیم اینجوری باید بپردازیم که با واقعیت روبرو بشیم نه چیزی که دکترها گفتن.
عمر یه سلول نهایتا یک ماهه و ماه بعد چربی های امروز چربیهای ماه قبل نیستن تازه این فرایند مرحله به مرحله است و چربیهای جدید آروم آروم جایگزین چربیهای قدیمی میشن و بازسازی و تعمیر سلولها خیلی آروم صورت میگیره.
مثلا یه باور دیگه اینه که ما با گذر زمان پیر میشیم. خب این یه باور غلطه در درس سلامتی با افزایش سن من آموختم گذر زمان و پیری فقط یه فرمول ذهنیه که سالها تکرارش کردیم و انتظارمون اینه که ما در حال پیر شدن هستیم.
برای همین با خودمون وارد جنگ می شیم و دائما می خوایم کاری کنیم که جوان بمانیم و همین جنگیدن با خود باعث میشه بدن ما فرسوده بشه و همون چیزی که باهاش می جنگیدیم به سرمون بیاییم.
مثال این باور هم اینه که در درس قبل شما در مورد پدرتون فرمودید که چون باور داشتن بیماریهای قلبی در خانواده ارثیه همواره کارهایی انجام میدادن که خب در این مسیر حرکت نکنند و اتفاقا همون کارها باعث شد توجهشون بیشتر بره سمت مراقبت و دوری کردن از کارهای مرتبط با این موضوع ولی در نهایت همون عاملی که نگرانش بودن جذبشون شد.
خب این نشون میده هیچ گونه توجهی نباید حتی به برطرف کردن چاقی کنیم.
به قول شما در درسی اصلا به چاقی کار نداشته باشیم فقط عادات جدید دیگه ای انتخاب کنیم.
نخواهیم چاقی رو تغییر بدیم که حالت جنگ در ما ایجاد بشه.
احساس صلح و آرامش و همینطور برگزیدن فرمولهای ذهنی در جهت تناسب باعث میشه ما در حالت صلح و آرامش با خودمون قرار بگیریم و مسیر لاغریمون بدون گرد و خاک چاقی راحت و آسون برداشته بشه.
(نوشته عطا عزیز در بخش نظرات)
✍️ تمرین آموزشی 📖
پذیرش ساده بودن لاغر شدن یکی از مهمترین فرمول های ذهنی است که برای لاغر شدن باید در ذهن خود ایجاد و تثبیت کنیم.
اگر همزمان که از محتوای لاغری با ذهن استفاده میکنید این احساس که: تا کی باید فیلم ببینم، تا کی باید هر روز تمرین کنم و چطور ممکنه با این ویدیوها و تمرینات لاغر شوم یا هر فکر و نگرشی که نشان دهنده بی حوصله بودن شما برای دنبال کردن آموزشها باشد، ایجاد شود به شکل ناخواسته در حال تقویت نگرش لاغر شدن سخت و طاقت فرسا است هستید.
بنابراین آسان کردن لاغر شدن در ذهن فقط با نوشتن چند جمله یا تکرار چند بار عبارت لاغر شدن آسان ترین کار دنیاست تثبیت نمیشود بلکه ارتباط مستقیم با احساس و انگیزه شما هنگام استفاده از محتوای آموزشی دارد.
به همین منظور باید هر روز با احساس خوب سمت یادگیری لاغری با ذهن بیایید. سعی کنید در بهترین زمان و شرایط احساسی برای استفاده از آموزش های لاغری با ذهن اقدام کنید.
قبل از اینکه سمت آموزشها بیایید چند ثانیه با خودتان درباره شور و شعف اینکه دارم با استفاده از این محتوا لاغر می شم و گفتن جملاتی که در شما ذوق و شوق لاغر شدن ایجاد میکند صحبت کنید تا انگیزه و احساس شما در بهترین شرایط قرار بگیرد.
برای این جلسه ابتدا محتوای نوشتاری را مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده به صورت شرح انشایی در بخش نظرات پاسخ دهید.
- تا قبل از وارد شدن به سرزمین لاغرها نگرش شما درباره لاغر شدن چه بوده است؟
- چرا در ذهن ما لاغر شدن سخت و رنج آور ولی چاق شدن راحت و آسان است؟
- استفاده از روش های مختلف برای لاغری چه تاثیری بر نگرش شما درباره لاغر شدن داشته است؟
اطمینان به روش لاغری با ذهن از اهمیت بالایی برای نتیجه گرفتن برخوردار است بنابراین باید برای خودتان منطقی کنید که این روش تنها روش لاغر شدن است. بنابراین لازم است به سوال زیر با دقت پاسخ دهید.
- چرا لاغری با ذهن آسان ترین روش برای لاغر شدن همیشگی است؟ سعی کنید به شکل منطقی اثبات کنید.
- درباره آنچه در ویدیوی آموزشی مطرح شد تجربه و دیدگاه خود را شرح دهید.
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.19 از 69 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
آنها شجاعت روبرو شدن با سختی و رنجی که به صورت توهم در ذهن خود ایجاد کرده اند را ندارند.
عجب جمله ای. واقعا بیشتر رنج ها و سختی هایی که توی ذهنمون داریم و خیلی کارها رو شروع نمی کنیم، یک توهم ذهنیه. چطوری این بهم ثابت شده؟ اینطوری که همین که اقدام به انجام کاری کردم دیدم اصلا اون سختی ها و اون ترس ها رو نداشت و واقعا اونها توهمی بیش نبودند.
گام ۴۲ : لاغری آسان با قدرت ذهن
سلام بر استاد روشن کسی که جهان رو جای بهتری برای زندگی انسانها کرده و فهمیدم هنوز آدمای خوب هستند و دنیا چه جای قشنگیه و منم میتونم خوب باشم و خیر برسونم
استاد من دیگه بعد ۶۳ روز تو این بهشت زندگی کردن نود درصد شبیه متناسب ها رفتار میکنم
اول که اومدم دیدم حال دلم داره کم کم خوب میشه و بعد چند روز دیدم چه مسیر آسونیه لاغری با ذهن
از قبلیا ساده تره و حس خوب و نشاط داره و چقدر روز به روز اعتماد بنفس و عزت نفسم با حضور در اینجا بیشتر شد
چرا میگم آسونه چون فشار فیزیکی برام دیگه نداره من دیگه باشگاه نمیرم
ترازو و وزنکشی نداره و اعصاب خوردی بعد هر بار وزنکشی نداره
برای غذا خوردن زمان و مقدار تعیین نکردند هر چی دوست دارم به اندازه ی نیازم میخورم
اینجا میام حالم خوبه چون یاد گرفتم اگه یه وقتی ام زیاد خوردم بگم ببین لابد نیاز بدنت بوده و اینجوری با بدنم به صلح رسیدم واسه همین همیشه حالم خوبه و خیلی عالی در مسیر هستم و کلی وزن و سایز کم کردم
اینجا آدم جوونتر میشه من میبینم که انگار روز به روز سنم داره کمتر میشه بچه تر میشم صورتم و جسمم داره جوانتر و شاداب تر میشه و چشمام عمیقأ میخنده
تو این مسیر من آزادی و حق انتخاب دارم رئیس و پادشاه خودمم کسی از بیرون بمن دستور نمیده
یک کار لذت بخش داره این مسیر اونم نوشتنه که من عاشق این قسمتم احساساتم رو هر روز مینویسم
دوستام اینجا تشویقم میکنند و استادم هم بهم مدال میده پس معلومه براش ارزشمنده
این نوشتن بهترین قسمت این مسیره کیف میکنم و خیلی ازش لذت میبرم مثل رواندرمانی میمونه
با نوشتن مطالب بهتر تو ذهنم میره و نفوذ میکنه و اینجوری بهتر یاد میگیرم و راحتتر عمل میکنم و عملم به ناخودآگاه تبدیل میشه دیگه فکر نکرده ناخودآگاه عمل میکنم
من تو زندگیم هیچ وقت به حواشی مسیر توجه نکردم اعتقاد دارم حواشی منو از توجه به اصل باز میداره پس در مورد این قسمت صحبتی نمیکنم اینکه چربی بدن من چطور دفع میشه بمن مربوط نیست اصلا برام دونستنش جذاب نیست
من با رویای لاغری به اینجا هدایت شدم و این رویا رو تو ذهنم با عشق دارم دنبال میکنم و اینطوری اونو تبدیل به کار ساده و جذابی کردم و با این نگرش با عشق رویامو دارم خلق میکنم
لاغر شدن هیچ اراده ای نمیخواد فرمولهای صحیح ذهنیم رو دارم جایگزین فرمولهای غلط قبلیم میکنم همین
و لاغری خود به خود بوجود میاد
و تا الان که این مسیر آسان و نشاط آور و پر از انگیزه و شور و نشاط برام بوده بقیه شم قطعا پرشورتره
از وقتی لاغر شدم رسیدن به هدفهای دیگه تو ذهنم آسونتر شده انگار شاخ غول رو شکست دادم
دیگه میزان و علاقه م به هله هوله خوری از بین رفته و اصلا عشق و لذتی از خوردنشون نمیبرم
ذهنم داره منو به تناسب میرسونه همون طوری که قبلا منو چاق کرده بود بدونه اینکه بفهمم چطوری این اتفاق داره میوفته و من دارم لاغر میشم
فقط من اجازه دادم تناسب به زیبایی در افکار و بعد در رفتار و بعد در جسمم خودش رو نشون بده همین
مژگان ۱۶ آبان ۱۴۰۳
سلام استاد خیلی از خدای خوبم متشکرم که مرا با این سایت آشنا کرد وهمچنین از شما سپاسگزارم که چراغ راه ما شدید من بالاخره یاد گرفتم آرام آرام فرمولهای غلط ذهن سرکشم را چطور شناسایی کنم وبتونم کنترلشون کنم گرچه هنوز در اول راهم ولی خیلی ازاین موضوع خوشحالم اینرا مدیون شما ودیدگاههای خوب دوستان هستم خیلی موثر هست البته تمرینات شبانه ورزانه هم بی نظیره هرچند گاهی بعلت مشغله ممکنه نتونم انجام بدم ولی تمام سعی وتلاشمو می کنم مستمر ادامه بدهم تا به هدفم برسم شناخت فرمولهای غلط وتصحیح آنها حس ناب وغیر فابل وصفی به انسان میده تا هر هنگام عمر یاری کند دراین مسیر و این سایت باقی خواهم ماند
باسلام
لاغر شدن اسانترین کار دنیاست
استاد باور کردن لاغری از طریق ذهن برای من هم کمی دشوار بود و من ۱ سال بعد از اشنایی با شما و وقتی ک به عینه دیدم ک مادر لدون هبچ رژیم و کار سختی لاغر شده با اعماق وجودم پذیرفتم باور کردم و نتیجه هم گرفتم و الان ابنجام تا شگفتب ساز بشم
من از سال ۹۸ اشنایی دارک با ابن روش و ب خاطر نتایجی ک خودم و خانوادم گرفتیم مدام درحال این مسئله ک بقیه رمز و کلید رو از ما بپرسن میشدیم و ما هم اوایل توضیح میدادیم و بحث میشدو اخرشم اونا ب هیچ نتیجیه اب نمیرسیدن و ما انرژی الکی صرف کرده بودیم
کم کم یادگرفتیم ک نباید این مسئله رو برای همه بازگو کرد و همه رو در جریان قرار داد چون لقیه باور نمیکنن و ابنشکلی استمرار و ایمان به دوره خیلی بهتر و قوی تر و نتیجه گرفتنشم عالیه چون با نمرکز و با توجه ب دوره جلو میری بدون اینک درگیر نظر افکار و حرف های دیگران باشی.
و خدایی که در این نزدیکیست.
امروز آگاهی جدیدی که یاد گرفتم این بود که من باید تمام روشهای لاغری رو برای همیشه بذارم کنار و فقط توی این سایت بمونم و استمرار داشته باشم تا بتونم به وزن دلخواهم برسم.تمام روشهای قبلی که طی کردم همگی خسته کننده و موقت بودن ولی این روش با وجود اینکه تنها چند ماهه کع دارم ادامه ش میدم بسیار نتایج خوبی ازش گرفتم که بهترینش حال دل خوبم بوده و همچنین کاهش وزنی که داشتم.چاق شدن ی جاده ی یک طرفه نیست هرچقدر که انسان بتونه چاق بشه به همون مقدار هم دوباره میتونه با تغییر نگرش و باورش و جایگزین کردن افکار مناسب دوباره وزن کم کنه و ایده آل بشه.من میتونم.من توانایی شو دارم.من تا قبل از این موضوع ۴کر میکردم که راه چاره ای ندارم حز اینکه خودمو با رژیم و ورزش عذاب بدم ولی به لطف خدا با منطقی کردن و دلیل هر روزه آوردن تونستم به خودم ثابت کنم که من میتونم متناسب باشم.الهی شکر
یا حق
سلام استاد وقت بخیر
یکی از راههای اطمینان به لاغری با ذهن این هست که تبلیغ یا دعوتی برای آن صورت نگرفته است و همه از جمله خود من توسط خداوند به این روش هدایت شدیم.. وقتی این روش را انتخاب کردی نباید به دنبال روش دیگری باشید چون این روش با همه روشها متفاوت است.در مسیر لاغری با ذهن در کنار به دست آوردن لاغری به دستاوردهای خوب دیگر هم می رسید.
یکی از موانع لاغری با ذهن باور نکردن لاغری با قدرت ذهن هست.من چاقی را یاد گرفتم و نتیجه آن شده رفتار چاق کننده داشته باشم که همه توسط مغز صادر میشود.لاغری را هم یاد بگیرم تا مغز من دستور رفتار متناسب کننده را صادر کند.اگردستورها لاغر کننده باشد تو از خودت انتظار لاغری داری.
راستش امروز کمی سر خوردم موقع غذا خوردن زبان بدنم را دریافت نکردم و دچار فشار شکمی شدم و خیلی خیلی حالم بد شد اصلأ حوصله هیچ چیز را نداشتم و به خودم گفتم چرا اینطوری شد ؟تااینکه برای دیدن فایل روزانه خودم سراغ سایت اومدم من باور دارم که برای من لاغر شدن فقط با قدرت ذهن اتفاق می افتد من فایل ها را که میبینم به همشون اطمینان کامل دارم تمرینات را هم در دفتر می نویسم هم در سایت ولی هنوز روند لاغری من شروع نشده است.امروز با توجه به این فایل گفتم شاید باید تمرکزم را بیشتر کنم شاید هنوز جایی باور اشتباهی هست که اونو پیدا نکردم از شما ممنون میشم اگه میشه راهنمایی کنید.
من در مسیر لاغری با ذهن چربی خونم که بالا بود پایین آمد روابطم با اطرافیانم خیلی بهتر شده واین مزیت لاغری با ذهن هست.
سلام و درود
در لاغری با ذهن همیشه توجه ات به بهبود هایی باشه که در خودت و عملکردت می بینی
اگه روزهای زیادی از عملکرد خودت راضی بودی حالا یه روز به هر دلیل راضی نبودی اصلا مهم نیست
اشتباهی رخ نداده
البته شاید اشتباهی که رخ داده این بوده که خیلی موضوع رو بزرگ کردی و حال خودت رو بد کردی
این همه روز عالی بودی حالا چیزی نشده که
با اطمینان ادامه بده و همیشه توجهت به رضایت از عملکردت باشه
اگه امروز راضی نبودی اشکال نداره تصمیم بگیر فردا راضی باشی و ادامه بده.
به نام خدا
خداوند را شاکرم که من را در مسیر لاغری با ذهن قرار داد تا با یادگیری آن به سمت متناسب شدن دائم گام بردارم……
ناخودآگاه انسان طوری هست هر چی بگی قبول می کنه. تلقین کردن بسیار تاثیر گذاره. ما وقتی اینجا میبینیم و میخونیم و می نویسم کلا همه چی در مورد غذا، خوردن و سوخت و ساز تغییر می کنه. همون چیزی میشه که ما می خواهیم. برای مثال من از همون اول صبح می گم که چقد تو اندازه غذا میخوری. خیلی خوبه که هر خوراکی مفیدی رو میخوری. خیلی خوبه به بدنت احترام میزاری. قحطی که نیومده مگه فقط باید بخوری. اول صبح که میگم تا شب تاثیر گذاره و خیلی خیلی کم میخورم. اگه یه مدت کم بخوری، به مرور زمان یه عادت غذایی خوب پیدا می کنی…..
دیشب که مهمونی بودیم، همه متوجه شدن من کم خور شدم. چیزی نگفتم. بلافاصله با دیدنم همه گفتن چقد خوب شدی مدام رفتارهای منو زیر نظر می گرفتن. البته برادرم هم وزن کم کرده. منتها با کم خوردن. غذاش کلا کم شده ۵ ماه حدود ۱۷ کیلو کم کرده. یک ماهی هم هست که همه چی میخوره ولی کم میخوره. خودش میگه معدم کوچیک شده. خیلی گفتم بیا لاغری با ذهن گفت من وقتشو ندارم……
ولی دیشب من از داداشم هم کمتر خوردم. پس رفتارهای من ثبات بیشتری در گذر زمان خواهد داشت. مثلا شیرینی یه دونه خوردم چند قاشق برنج و یه مقداری خورش. نوشابه نخوردم سالاد نخوردم بعد غذا میوه نخوردم. ولی برادرم نسبت به من بیشتر خورد با اینکه میگه من کم خور شدم. اگه زیاد تعارف میکردن حتما برمیداشت، ولی من می گفتم ممنونم و میل ندارم
بعد شام همه متوجه شدن کلا من کم خور شدم. اولین نفر سیر شدم. دل درد هم نگرفتم. واقعا لذت بردم از مهمونی دیشب و تا امروز ساعت ده صبح هم چیزی نخوردم و سیر بودم. می خوام بگم لاغری با ذهن کمکت می کنه رفتارهای درستی پیدا کنی، بدون اینکه به خودت فشار بیاری، به اندازه نیاز بدنت بخوری. از زمانی که با این سایت آشنا شدم اصلا کاری ندارم چربی کدوم قسمت بدنم کم میشه و چطور. مطمئنم وقتی استاد تونستن پس ما هم می تونیم. ما از استاد هم زودتر نتیجه گرفتیم(استاد حسودیتون نیاد :)) ). حدود ۷ کیلو وزن کم کردم در همین مدت کم. این مسیر رو دوست دارم. مهمتر از همه اینکه دلم هوس هر میوه و خوراکی و فست فودی رو نداره. با همون یه وعده سیرم و کاری به شکمم ندارم و غصه شکمم رو ندارم. (می خوام خودمو وزن نکنم ولی برای هدفم مجبورم وزن کنم. هدف کوچیک که تعیین می کنم خیلی زود نتیجه میگیرم)
دوستانی که وارد این مسیر شدن باید بدونن هیچ وقت سخت نگیرن. بدن کار خودشو انجام میده. با تکرار کردن، رفتارهای درستی جایگزین رفتار و عادت غذایی نادرست میشه. همیشه باید آسون گرفت. من از همین فایل های رایگان استفاده می کنم و نتیجه خوب گرفتم. پس شماها هم می تونید….
ممنونم از استاد محترم
با سلام ودرود خدمت استاد عزیز وهمراهانگرامی
با دیدن این فایل متوجه شدم ..که توجه من تو این مدت با استفاده از ذهنم .بر روی چاقی وچاقتر شدن..
اینکه من به راحتی آب خوردن چاق میشم ..با یکی دولقمه اضافه خوردن من پرخورم وچاق میشم دیگه وذهن براش منطقی شدهکه راحت چاق میشم .مسافرت برم..غدای سرخ کردنی..تحرک کم..سوخت وساز کم ..
اینا منو چاق میکنه پس تمرکزم رو چاق شدن بوده.. آنا برعکسش گفتم وای ِلاغری چقدر سخته ..تمرکزم روی سختی این مسیر بوده واصلا فکر نکردم چرا من دارم به ضرر خودم فکر میکنم ..به خیال خودم دارم از چاقی دور میشم ولی برعکس لاغر نمیشدم ودور تر ودورتر شدم
نمیدونم چرا این شکلی من لا ذهنم چاقی رو راحت یاد گرفتم ..وجسم نازنینم راحت واون اضافه وزن پیدا کرد..من از مسیر اصلی دور دورتر شدم ..با تصویر ذهنی چاقی خودم جسمم رو چاقتر کردم..با ترس ونگرانی ومرکز وحرف زدن وشاهد جمع کردن ومنطقی کردن اون برای خودم که دیگه که طبیعیه که چاق بشم ..الان میخام برعکس فکر کنم که
لاغری راحته
غذاها چاق کننده نیستن
من پرخور نیستم
ورزش وخوردن باعث ِلاغر ی نمیشه
رژیم فایده نداره
درون من یه من ِلاغر هست
من تو یه دوره ای تو بهترین وزن خودم بودم
من با اردهام
من با لیاقتم
بهترین روش همین روشه تا هر وقت که یاد بگیرم
نا امید نمیشم
تعهد دارم
ادامه میدم
جا نمیزنم
تا نتیجه بگیرم ..خدایا سپاس
ممنون از استاد عزیز
لاغر شدن برای من سخت بود اونو یه کار محال می دیدم ،کلا از لاغری ناامید شده بودم و داشتم با این کنار نیومده که تا آخر عمر یا همینجوری می مونم یا چاق تر میشم در دوران پیری،تا اینکه با سایت آشنا شدم و نور امید در من پدیدار شد .
با توجه به فرمولهای چاقی که داریم میگم.وقتی پرخوری برای ما لذت محسوب میشه معلومه دیگه یه کاری رو داریم با لذت انجام میدم و ازون طرف هم اعتقاد داریم این پرخوری ما رو چاق میکنه و مسلما چاق میشیم.
اما برای لاغری همیشه ورزش و نخوردن یا کم خوردن بوده یعنی عرق ریختن و عدم لذت و خب مسلمه که کاری که برای ما لذت ندارن و باعث خستگی ما میشه بنظرمپن سخته ،و این توی ذهن ما جا افتاده که لاغری سخته و فرقی نمیکنه از چه روشی بریم توی ذهن لاغری سخته!
این که لاغر شدن به این آسونیا هم نیست و
ما همیشه همه جا خوندیم و شنیدیم که برای رسیدن به هدف و موفقیت باید تلاش کرد،زحمت کشید،از خودگذشتگی کرد، این همه تلاش و زحمت کار رو سخت میکنه و چون لاغری هم یه هدف و موفقیت بحساب میاد ،پس توی ناخودآگاه مون باید برای رسیدن به اون زحمت کشید،تلاش کرد وگرنه محقق نمیشه. و این هم خودش یه باور ذهنی و فرمول میشه که بله لاغری سخت و طاقت فرساست.
چون در لاغری با ذهن ما عادت هامون رو دستکاری میکنیم به مقدار خوردن کاری نداریم،وقتی عادتها اصلاح بشه مقدار غذایی که وارد بدن میشه هم تغییر میکنه.
در لاغری با ذهن از باشگاه رفتن و عرق ریختن خبری نیست،برای باشگاه رفتن ما موظفیم سر ساعت مقرر لباس بپوشیم از خونه بریم بیرون و در باشگاه عرق بریزیم و دوباره همه اینا رو همیشه تکرار کنیم،
اما در لاغری با ذهن شما حتی نیازی نیست از خونه بری بیرون ،
فقط لازمه با تمرکزمون و تفکرمون رو بذاریم روی لاغری به به همین سادگی ،لاغری اتفاق میوفته،
به نام خداوند مهربان همیشه حاضر و عاشق پیشرفت ما،
و درود و رحمت عزت برکت سلامت هدایت ثروت نعمت لذت سعادت ارامش آسایش آگاهی رشد نور خداوند هر لحظه جاری به زندگی شما استاد ارجمند و گرامی، چون شما هم از طرف خداوند برای ما نور هدایت آگاهی و رشد شدید ممنونم از خدا و شما ،
استاد اوایل سئوال داشتم اما گفتم بزار صبوری کن و الان با دیدن هر فایل جوابهام اومدن و گرفتم و دارم حتی باز بهتر و کاملتر از خیلی مالملتر و شگفت انگیز تر از قبل جوابمو میگیرم هر چقدر بیشتر پیش میرم پر اشتیاقتر عاشقتر اصلا از صبح تا شب من سایت تناسب فکری شوهر گلم دیگه میاد خودش گوشی دستش حالا ولی تا میاد میگه تو دیگه گوشی دست نباش چون این علاقه منو میبینه منو هر چقدر بعضی وقتها صدا میزنه میبینه حواسم اصلا نیست دیگه طفلی سوت و دست میزنه میگه بسته،
اما در کل میخواستم اینو بگم وقتی اینهمه دلیل حق و گواه در اثبات موضوعی و کاملا قلبی از اعماق وجودمون حس میکنیم و میبینم میشنویم لمس میکنیم ندای درونمون میگه راه درست و منطبق با آفرینش و قوانین خلق تو همینه بمون در این راه آرام باش صبوری کن پیشرفت کن برو جلو،
اخه چرا میایم با عجله هی شک به دل خودمون میندازیم؟؟؟هی ترمز درست میکنیم برای خودمون هی بهانه هی حرفهای عجیب غریب …
اولا استاد نگفتن کلا فقط فکر کن تا لاغر بشی،
این فکر کن تا لاغر بشی فقط تنها بخشی از آموزش ایشون
استاد درک من از آموزشها این شده :
اواول استاد فرمودن ترمزها و عادتهای چاقیتو بشناس
بپذیرشون با آنها در صلح برو ،
بعد بیا با ایجاد فرمول لاغری و تکرار آن از طریق در فضا بودن مداوم در سایت و نوشتن و خواندن و دیدن و ایجاد فایل جدید یادگیری زبان لاغری رو شروع کن
بعد اونموقع ذهن وقتی ببینه حال قلب تو خوبه و واقعا باور داری و مسیر رو آسان میبینی و خوشحالی و مدام داری بهش این انرژی خوب را میدی
میاد به مغز میگه حالا فکر کن حالا بیا در این مرحله فکر لاغری کن اونموقع با اجازه از ذهن مغز میاد تولید فکرت لاغر میکنه و
حالا بعد میل و اشتیاق شدید و عاشقی برات ایجاد میشه و بعد ناخودآگاه ذهن رفتارتم رو مثل لاغرها میکنه، میاد نگاه میکنه کدوم عادت و رفتار افراد متناسب رو باید بهتر و بیشتر یاد بگیره دیگه میفتی روی غلتک و بسم الله خودش میره و با تکرار اون رفتار پیروزی همان لاغری حاصل میشه ،
بقیه و بعضی مسائل هم حاشیه هست
هر موقع هم خواستی جواب سئوالتو بدونی هم درون خودت هست صبر کنی و کمی تفکر بهش میرسی
خودت اصلا دیگه مسائلتو حل میکنی رفع میکنی به خودت آرامش میدی
اگر نریم دنبال عجله کردن که بعدشم ذهن میبینم باور قلبی نداری حالت خوب نیست میبره تورو طرف سئوالتی که حاشیه هستن ،
خدایا شکرت
و استاد خیلی ممنونم .
به نام خداوند مهربان همیشه حاضر و عاشق پیشرفت ما،
و درود و رحمت عزت برکت سلامت هدایت ثروت نعمت لذت سعادت ارامش آسایش آگاهی رشد نور خداوند هر لحظه جاری به زندگی شما استاد ارجمند و گرامی، چون شما هم از طرف خداوند برای ما نور هدایت آگاهی و رشد شدید ممنونم از خدا و شما ،
استاد اوایل سئوال داشتم اما گفتم بزار صبوری کن و الان با دیدن هر فایل جوابهام اومدن و گرفتم و دارم حتی باز بهتر و کاملتر از خیلی مالملتر و شگفت انگیز تر از قبل جوابمو میگیرم هر چقدر بیشتر پیش میرم پر اشتیاقتر عاشقتر اصلا از صبح تا شب من سایت تناسب فکری شوهر گلم دیگه میاد خودش گوشی دستش حالا ولی تا میاد میگه تو دیگه گوشی دست نباش چون این علاقه منو میبینه منو هر چقدر بعضی وقتها صدا میزنه میبینه حواسم اصلا نیست دیگه طفلی سوت و دست میزنه میگه بسته،
اما در کل میخواستم اینو بگم وقتی اینهمه دلیل حق و گواه در اثبات موضوعی و کاملا قلبی از اعماق وجودمون حس میکنیم و میبینم میشنویم لمس میکنیم ندای درونمون میگه راه درست و منطبق با آفرینش و قوانین خلق تو همینه بمون در این راه آرام باش صبوری کن پیشرفت کن برو جلو،
اخه چرا میایم با عجله هی شک به دل خودمون میندازیم؟؟؟هی ترمز درست میکنیم برای خودمون هی بهانه هی حرفهای عجیب غریب …
اولا استاد نگفتن کلا فقط فکر کن تا لاغر بشی،
این فکر کن تا لاغر بشی فقط تنها بخشی از آموزش ایشون
استاد درک من از آموزشها این شده :
اول استاد فرمودن ترمزها و عادتهای چاقیتو بشناس
بپذیرشون با آنها در صلح برو ،
بعد بیا با ایجاد فرمول لاغری و تکرار آن از طریق در فضا بودن مداوم در سایت و نوشتن و خواندن و دیدن و ایجاد فایل جدید یادگیری زبان لاغری رو شروع کن و پررنگ و قوی کن،
بعد اونموقع ذهن وقتی ببینه حال قلب تو خوبه و واقعا باور داری و مسیر رو آسان میبینی و خوشحالی و مدام داری بهش این انرژی خوب را میدی اشتیاق واقعا داری عاشقی ،
حالا ذهن میاد به مغز میگه اجاره داری فکر کنی حالا بیا در این مرحله فکر لاغری کن و تولید فکر لاغری میکنه و
حالا میل و اشتیاق و عشق بیشتر و بعد رفتار صحیح و د بگه مثل لاغرها رفتار میکنی متناسب و به اندازه انتخاب میکنی و دیگه میفتی روی غلتک و بسم الله با سرعت خودش میره و با تکرار اون رفتار پیروزی همان لاغری حاصل میشه فقط هول دادن غلتک برای همه سخته زور بیشتری میخواد اما تو اگر جا نزنی با کمک تکرار و حس واقعی خوبت ذهنت قویتر میشه میاد کمکت و راه میندازی غلتک خوشبختیتو،در ابتدای راه هم کل جهان هستی میان که مقاومت کنند در مقابلت چون داری جهتتو عوض میکنی اما اگر قویتر بشی حتما فرمان تورو اجرا میکنن و همون جهان هستی مطیع تو میشه،
تو کاری نداشته باش چطوری به قول استاد البته تذکر به خودم میدم :من فقط یک دکمه رو بزنم و صبوری کنم نرم برای زدن یک دکمه به آسانی که با یک انگشتت کار راه میفته ،برم سختش کنم بخاطره عجله ام و اگاهی کمم چکش و تبر بیارم ،
و کلا اصلمطلب ذ هن و همون لاغری با ذهن وقتی به قول استاد :ذهنت لاغر بشه خود ب خود بخوای نخواب لاغر میشی بقیه و بعضی مسائل همش حاشیه هست و ترمز و عجله کردن،
هر موقع هم خواستی جواب سئوالتو بدونی اون هم درون خودت هست صبر کنی و کمی تفکر بهش میرسی
خودت اصلا دیگه مسائلتو حل میکنی رفع میکنی به خودت آرامش میدی،
البته اگر نریم دنبال عجله کردن که بعدشم ذهن میبینه باور قلبی نداری حالت خوب نیست میبره تورو طرف سئوالتی که حاشیه هستن ،
انشالله همه ما توفیق لاغری داریم ،
خدایا شکرت
و استاد خیلی ممنونم .
به نام خداوند قوی ام
سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام
حل تمرینات لاغری آسان با قدرت ذهن
استفاده از روشها مختلف برای لاغری باعث شد نگرشهای من نسبت به لاغر شدن تغییر کنه و اونو برام تبدیل کنه به یک آرزوی دور و دراز و دست نیافتنی
اما از یه نقطه نظراتی هم به دردم خورد فهمیدم چقدر توانمندم و چقدر انسان جسور و با پشت کاری هستم که تونستم اون روشها رو انجام بدم برای اینکه به خواسته ام و آرزوم برسم و به تواناییهای خودم ایمان آوردم
سلام بر استاد عزیز و دوستان همراه
امروز ناهار کدو پلو با شامی داشتیم و من برای خودم برنج ریختم و دوتا شامی برداشتم تا یکی دوقاشق خوردم بلافاصله یه شامی رو گذاشتم کنار ومقداری برنج هم از ظرفم کم کردم .
وبا همون مقدار غذا کاملا سیر شدم . وبه مادرم گفتم کدو انگار مثل کره هست ودل آدم رو میزنه و من نمیتونم همه غذاهایی که ریختم و بخورم .
اونها تعجب کردن واصلا حرف منو تایید نکردن ومثل قبل غداشون رو خوردند .
خواهرزادم هم ناهار خونه ما بود اونم متناسب هست اونم نصف خورشت وغذاش رو نخورد و پدر ومادرم خیلی بهش اصرار کردن که بخور اونم گفت سیرشدم .
مادرم بهش گفت بخور تپولو بشی من بچه توپولو رو دوست دارم گفتش به من چه ؟ و روبه پدرم کرد وگفت تو مثل من فرز هستی نه . تو مثل من میتونی بدویی نه .
وبعد تعریف کرد که اون دفعه با دوستاش داشت بازی میکرد یک سگ داخل خیابون بود و خاست اون رو دنبال کنه و اون تونست سریع بره بالای تیر برق . و خودش رونجات بده .
بعد به پدرم گفت تو میتونی .؟
پدرم گفتش نه من نمیتونم ( پدرم چاقه).
ومن بهشون گفتم اینم مزایای لاغری .
وهمه سکوت کردن ودیگه هیچی بهش نگفتند .
بااینکه خواهرم کلی شربت های تقویتی بهش میده یه کم چاق بشه . اصلا تکون نمیخوره .
چون فرمولهای ذهنی اش رو تونسته خوب ازش مراقبت کنه
درمورد نحوه آب شدن چربی از بدن من همیشه اینو به خودم میگم که وقتی من با گوشی تلفن چندتاعدد رومیگیرم و طرف اون سر دنیا جواب میده من مگه میام بگم چطوری ؟ یا کنترل تلویزیون رو برمیدارم دکمه هاشو میزنم وکانال ها عوض میشه میگم چطوری؟ من فقط دارم از امکانات استفاده میکنم ولذتشو میبرم .پس چرا میخام در مورد آب شدن چربی ها اینقدر حساس باشم و به فرعیات بچسبم وتمرکزم رو از روی خواسته بردارم .
یا اتفاقی که یه مدت به واسطه لاغر شدن برام افتاد اینه که این مدت همش غدا درست میکنم برای خانواده اتوماتیک وار کمتر درست میکنم ومجبورم خودم شام یا ناهار یه چیز دیگه بخورم چون جریمه ام باشه کم درست نکنم .
چون ته ذهنم فکر میکنم همه اندازه من غدا میخورن ولی خونه ما یک عده چاق هستند و دوبرابر من غذا میخورند و برای من شده چالش .
مثلا بدای امشب ماکارونی درست کردم قابلمه پرنشد اما مادرم درست میکنه در قابلمه رو به زور میتونی بزاری و بازم کم درست کردم فکر کنم امشب بازم جریمه بشم .
اصلاخودبه خود دستم کم میره نه اینکه بخام کم درست کنم .
اما مادرم درست میکنه به اندازه دوسه نفر بیشتر درست میکنه .
ویه چالش دیگه که با تغییرافکارم به سمت لاغری اتفاق افتاد این که من موقع صرف میوه یک عدد نهایت دوتا بیشتر نمیتونم بخورم واون سری عمو خونه ما بود واون خیلی چاقه .
من داخل ظرف سه تا میوه گذاشتم بعد یهو یادم اومد که اون که افکار لاغری منو نداره اون چاقه . بعد چندتا میوه دیگه هم براش اضافه کردم و بردم پیشش .
بعد متوجه بودم ببینم ذهن چاق عموی نازنیم چطور عمل میکنه دیدم همشو خورد فقط یه خیار باقی گذاشت وخندم گرفت .
چون من باشم عمرا نمیتونم اینهمه میوه رو یکجا بخورم .
یا بعضی وقتها برای پدرم که چاقه برنج میکشم یه کفگیر میریزم بعد یکدفعه یادم میاد که اون چاقه و رفتارش چاق کنندست بعد بشقابش رو پر میکنم و میزارم پیشش .
وگرنه فکرمیکنه غذا کم درست کردم یاغذا نیست .
و گاها اونها به من اعتراض میکنن که شبیه بچه ها غذات کمه همین قدر درحد یک کفگیر . وواقعا نمیتونم بخورم .
یا قبلنا بعد خوردن میوه یه ربع بعدش کلی غذا میخوردم الان میوه برام حکم وعده غذایی رو داره . و ناهاریا شام رو اگه بخام بخورم یه دوساعت بعدش میخورم .یا سیرم.
واینجور رفتارها که قبل وبعد دوره آموزشی برام اتفاق افتاد والان چندتایی یادم اومد ونوشتم .
به امید کامنت بعدی درگام بعدی .
به نام خداوند آسان گیرم
سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام
خداوند در تمام زندگی ام هیچ گاه برایم سختی نخواسته و اگر چیزی از نظر دیگران یا حتی خودم تا قبل از وارد شدن به آن مطلب از دور سخت و طاقت فرسا به نظر میرسید وقتی با آن مطلب روبرو میشدم و به قولی در دل کار قرار میگرفتم میدیدم به به خداوند همه چیز رو آسون کرده و فقط از دور سخت بود انگار وقتی تصمیمی میگیریم و شروع میکنیم به تلاش برای هدفی به محض استارت کار خداوند خودش همه چیز و ردیف میکنه
خداوند آسانگیره مثلا نماز مسافر شکسته است یا شخص معلول از جهاد معافیت داره و هزاران مثال دیگه که نشون میده خداوند آسانگیره و به هیچ کس بیشتر از توانی که به او داده تکلیفی نگذاشته
پس اگر الان خداوند من و به مسیر تناسب فکری هدایت کرده حتما توانایی ویژه ای در من دیده ،و میدونه که این آسونترین راه رسیدن من به آرزوی لاغریمه ،از دید دیگران شاید غیر ممکن باشه با ذهن بشه لاغر شد و از دور کار سختیه و غیر ممکنه ،اما وقتی توی دل کار قرار بگیری میبینی نه سخته نه غیر ممکنه و وقتی خداوند هدایتگر کسی باشه قطعا خداوند کار عبث و بیهوده انجام نمیده
من زمانی که سه قلوهایم متولد شدند کسانی که از بیرون شاهد تلاش من برای پرورش بچه هام بودند همگی شاخ در میاوردن از این حجم خستگی ناپذیری من ولی واقعا اونطور که اونا فکر میکردن و میدیدن برام نبود،
همش لذت بود اون زمان و اصلا عسرت و سختی حس نمیکردم سرشار از عشق مادری بودم اما الان که به گذشته فکر میکنم میبینم واقعا خداوند بود که من و همراهی میکرد و همه چیز و برام آسان و قابل پذیرش میکرد و اون موقع چون من پذیرفته بودم که باید خودم به تنهایی از پس بزرگ کردن بچه هام بر بیام و من میتونم و با عشق مادری میکنم واقعا برام راحت بود و پر لذت و مطمئن بودم خداوند بهترین همراه و کمک کار منه و واقعا هم معجزاتش و حضورش و حس میکردم و اصلا نمیترسیدم
الانم در مسیر تناسب فکری وقتی میدونم من چه پروردگاری دارم آیا باید از ناملایمات زندگی حراس داشته باشم ؟
آیا باید به مسیرم شک کنم ؟
خدایی که هر چیزی داده بر اساس توان من بوده و اگر چیزی نداده حتما صلاح من بوده وقتی ایمان دارم که زمانبندی خداوند کاملا درسته، پس ترس و عجله برای کسب آرزوهام و خواسته هام کاملا برام بی مورده
خداوند من و چاق نکرد بلکه خودم با رفتارهای اشتباه چاقی و برای خودم به ارمغان آوردم من در گذشته قبل ورود به سایت همیشه از چاقیم متنفر بودم و اونو دلیل انجام ندادن خیلی از کارهای مورد علاقه ام میدونستم و همیشه این چاقی رو ظلمی از آفرینش ناقصم حس میکردم و همه و همه در این چاقی من مقصر بودند جز خودم
در حالی که هیچ کس مقصر نبود جز خودم
وقتی تحت آموزش قرار گرفتم به شکرانه پروردگار بی همتای هدایتگرم متوجه شدم این چاقی حکمتهای زیادی در زندگی من و خانواده ام داشته و داره و واقعا برای اولین بار برای چاقیم از خداوند شکرگزاری کردم و خوشحال شدم
شاید کنجکاو شوید که چرا شکرگزاری و شادی ؟
آن هم بابت چاقی و رنج نفرت آورش؟
من همیشه بخاطر اینکه چاقتر نشوم هر روز ورزش میکردم و در دوران کرونا تصمیم گرفتم با دخترانم از روی اپلیکیشن ورزشی هر روز با هم مثل باشگاه ورزش گروهی کنیم و گوشی و وصل میکردم به تلویزیون و آهنگ میگذاشتم لباس ورزشی و کفش میپوشیدیم و با عشق ورزش میکردیم و همین ورزش کردنها باعث شد به کل مسیر زندگی و آینده دخترانم تغییر کنه.
تا قبل این دختران من هیچ علاقه ای به ورزش نداشتند اما به شکرانه خدای بی نظیرم اونها عاشق ورزش شدند و سر ذوق اومدن و آنقدر انعطاف جسمی و آمادگی جسمی بالایی خدا رو شکر بدست آوردند که الان جزو اسطوره های باشگاه و رشته ورزشی خودشون شدند ؛
و حتی دخترم میگفت مامان اگر تو چاق نبودی و با ما ورزش نمیکردی ما هیچ وقت شاید ورزش نمی رفتیم و به این موفقیتها نمیرسیدیم .
این فقط یکی از دلایل شکرگزاری من بابت چاقیمه.
من الان به لطف خدای بی همتایم در مسیر صحیح قرار دارم و دیگر از رنج رژیمها و ورزشها و سختی های لاغر شدن به لطف خداوند رها شده ام
قبلا چون همیشه مسیر چند کیلو کاهش وزن یعنی تحمل یک جهان سختی و مصیبت ،همیشه دیدگاه و نگرشم این بود که اگر رژیمی آسون باشه به درد نمیخوره و می رفتم سراغ رژیمهای سخت ،چون تصورم این بود لاغری مساوی سختی و همیشه ترجیحم رژیمهای تک خوری بود چون خیلی رژیمهای سختی بودند و انجام آنها کار هر کسی نبود ولی من با قدرت انجامشون میدادم اما نتیجه نمیگرفتم نهایت کمی لاغرتر میشدم و همش فکر میکردم بدن من از بس رژیم گرفتم خل شده و قاطی کرده کافی بود تنها چند روز مثل آدمهای عادی زندگی کنم به شدت و سرعت نور چاقتر میشدم
نگرشم این بود هر چقدر بیشتر عرق بریزم بیشتر لاغر میشم هر چقدر کمتر بخورم بیشتر لاغر میشم
خلاصه کلی زور زدم و نشد که نشد که نشد
اما بگم براتون از مسیر تناسب فکریم
من قبلا انواع قرصها و دمنوشها رو میخوردم تا اشتهام کم بشه ولی فقط مریضی به همراه داشت الان شکر خدای عزیزم و آموزشهای ناب استاد روشن ضمیرم چیزی به نام اشتها در من وجود نداره
ترس از خوردن خیلی از خوراکیها داشتم ولی الان ندارم و راحت از تمام نعمات خداوندم بهره میبرم
ولع و هوس و ویار بی حد و اندازه داشتم و مدام در حال خوردن بودم ولی الان خدا رو شکر خیلی کم پیش میاد هوس کنم اونم تا کمی بخورم رفع میشه دیگه اون ولع وحشتناک و ندارم
این تغییرات مهمه یا چند کیلو لاغری؟
معلومه این تغیرات الان آرامش دارم الان شادم سبکم
ولی در گذشته همش فکر میکردم جهان و خلقت اصلا برای چی بوده؟و زندگی برایم پوچ بود و میگفتم حالا که چی
و زندگی برام بی معنا بود و آرامش نداشتم
احساس سنگینی و کسالت زیادی داشتم که فهمیدم بدن بیچاره من برای اینکه اون همه خوراکی و بتونه هضم کنه لحظه ای استراحت نداشته خوب معلومه خسته میشده، بی حال میشده، اصلا برای همینه که چاقها تنبل و بی حال هستند چون این بدن همش در حال فعالیت برای هضم و جذب و ذخیره است و اصلا ریلکسیشن نداره
وقتی چیزی میخوریم تا وقتی دفع بشه تقریبا ۷۳ ساعت طول میکشه و در تمام این تایم بدن در حال فعالیته
مدت زمان عادی گوارش غذا به این صورته : تخلیه معده (۲ تا ۵ ساعت)، انتقال به روده کوچک (۲ تا ۶ ساعت)، انتقال به روده بزرگ (۱۰ تا ۵۹ ساعت) و کل زمان عبور از مسیر گوارشی (۱۰ تا ۷۳ ساعت).تازه این تایم بستگی به نوع ماده غذایی متفاوته
افراد چاق مدام در حال خوردنن، با یک حساب سرانگشتی میشه متوجه شد که چقدر ما داریم با پرخوری و قاطی خوری به بدنمون آسیب میزنیم و طفلک جسم ما عملا فرصت استراحت نداره پس سنگینی و کسالت و بی حالی طبیعی جسم چاقیه که هر لحظه در حال جون کندن برای هضم و جذب و ذخیره مواد غذاییه
من وقتی اومدم تو مسیر بقیه راهها رو کامل رها کردم حتی بازیهایی که داشتم همه بازی آشپزی بود همه رو پاک کردم اینستام و پاک کردم ،از هیچ جا بجز سایت تناسب فکری مطلب و اطلاعات وارد ذهنم نمیکنم دنبال روشهای عجیب و غریب نیستم و کاملا خودم و در مسیر یادگیری درست قرار دادم و خدا رو شکر در حال کسب نتایج بی نظیری هستم
امروز مریض بودم ولی چون تعهد داشتم برای برداشتن گامم با عشق اومدم و یاد گرفتم و از بی نهایت عشق سرشار شدم من توی کار ذهنم اختلال ایجاد نمیکنم ورودی منفی و حذف
کردم و اصلا به این فکر نمیکنم که چطور قراره لاغر بشم
به من چه ؟!!!!؟
لاغری با ذهن آسانترین کار دنیاست
استاد بزرگوارم سپاسگزارم برای آگاهی امروز ،خداوند بهترینهای هستی را در مدار شما سرشار کند
الهی به امید تو
سلام ودرود
آخ جون من تا مرحله ۴۶ پیش رفتم یعنی پنجاه تا فایل دیگه مونده
البته ک من گام هارو باید دوره کنم اون سرجای خودش
من خیلی خیلی به لاغری نزدیک شدم چون هر موقع ک از فایل ها استفاده میکنم دلیل جدیدی در مورد اینکه لاغری چقدر آسان است و بدن من چاره ای جز لاغر شدن ندارد اضافه میشهسوال اول تا قبل از اینکه وارد مسیر لاغری با ذهن بشم لاغری خیلی خیلی دور از دسترس بود و همیشه حسرت کسانی ک کمرهای لاغر و باریک دارن رو میخوردم لاغر شدن سخت بود یاد سوزش معدم وقتی ک غذاهای رژیمی بی مزه و بد مزه یاد اینکه باید از خوابم میزدم و میرفتم باشگاه مخصوصا صبح ها و اینکه اگه نرم حتما شوهرم میگه نگا پول میده نمیره این تنبل فلانه سوال دوم دلیلش خیلی واضح چون برای لاغر شدن موانع زیادی برای لاغری وجود داره ولی چاقی ک زحمت نمیخواد کافیه هیچ کاری نکنی اون خودش میاد سراغت در صورتی ک این روال باید برعکس اتفاق بیوفته و اینجوری ک در لاغری هم نیازی به تلاش آنچنانی نیست فقط عوض کردن موانع ذهنی با ذهنیت مثبت و البته درست و انجام تمرین ها خیلی راحت به لاغری دست پیدا میکنیم و البته که ما بغیر از تغییرات ظاهری ارتباط خیلی عالی عاشقانه و شگفت انگیزی با بدنی دوست داشتنی برقرار میکنیم این بدن هوشمند این بدن کار بلد که کارخانه چربی سوزیه این بدن ک تمام اعمالش هاش از رو حساب کتاب خدای مهربونه همون خدایی ک باربی ها رو آفرید تا زیبایی رو به تصویر بکشه البته که خدا چاق هارو نیافرید از اول که ما چاق نبودیم ما متناسب بودیم ولی متاسفانه گرفتار موانع ذهنی لاغری شدیمسوال سوم مشخص ک نگرش ما رو منفی کردم گاه امیدوار و بیشتر ناامید ولی هرچی هست دائمی نبود و همچنان سخت باشگاه های گرون یا باشگاهم میرفتی باید خداد تون میدادی رژیم بگیری و چون توانایی مالی پایین بود خب معلومه ک لاغری هم خیلی دور بود یا استفاده مکمل های پودری لاغری چون پول نبود لاغری هم نبود .خب لاغری با ذهن به این دلیل تنها روش لاغری دائمی ک پول نمیخواد تلاش آنچنانی نمیخواد احساستو بد نمیکنه برعکس بهترم میکنه احساس توانمندی میکنی احساس سبکی میکنی از خودت در برابر خودت خجالت زده نمیکنه بلکه عاشق این بدن میشی ک بدون نیاز به هیچ چیزی و فقط با رعایت اصول لاغری ذهنی خیلی راحت مارو به آرزومون ک لاغری میرسونه من خیلی جالب بود حرفای استاد عزیزم در این فایلکه میگف کار نداشته باش این چربی ها چجوری میخواد بره واقعا وقتی از لحاظ ذهنی موانع برن بدن چاره ای جز لاغری نداره نمیشه انتظار دیگه ای از بدن داشت جز لاغری مثلا من خودمو میگم هرچی بیشتر دقت میکنم به خوردو خوراکم میبینم ای بابا منکه همش دارم آب میخورم پس دلیلی نداره برای چاقی خب انتظار من فقط لاغریهواقعا ما نمیدونیم چاقی چیشد چجوری این راهو اومدیم پس به آب شدن چربی هام فکر نمیکنیم.هرچی فکر نکنیم مغزم نمیره برعکسشو انجام بده که حالا ب چجور لاغر شدن فک نکن همون اصطلاح سوخت و ساز بدنت مثل لاغرها به سرعت بسیار زیادی بالا میره کافیه ک ذهنمون رو درگیر چگونگی اب شدن چربی ها نکنیممورد بعدی نگو ک احساس گشنگی داری راجبش حرف نزن چون بدتر میشه واقعا همینجوریه نکته بعدی اینکه به زمان گرسنگی فک نکنیم و این نکته کاملا کلیدی مخصوصا برای منی ک خیلی حساب کتاب میکنم من خیلی مطالب مفیدی راجب روزه و افطار یاد گرفتم دقیقا همینجوریه ک استاد میگه ها ساعت هارو میشمردیم کیه که این همهههه ساعت ۱۵ساعت چیزی نخوره یا خدا 😂😂و اینکه همیشه مادرم مارو تشویق میکرد بخور زیاد بخور ک دیگه نمیتونی گشنه بمونیا و منی ک تا مرض ترکیدن و احساس سنگینی زیاد از دنیا سیر میشدم حالا از اون ور افطار از آب شروع میکردیم اینورم انقد حس ترکیدن حالا + افطاری ما اون زمان یادمه خوراکی هم میخوردیم وقت تنگ این ساعت فقط حق خوردن داریم درسته ک الان چند سالی روزه نمیگیرم بیشتر به خاطر معده دردم ک شکر خدا الان وضعم بهتره ولی معدمو خالی بزارم باز حالم بد میشه باز احساس سیری و گشنگی رو گم میکنم و این اصلا برای بدنم خوب نیست
سلام استاد صبح شما بخیر
خیلی خوشحالم که دراین مسیر هستم و توانستم گام ۴۲ را گوش بدهم . استاد واقعا درست می گید که ما نباید کاری به چگونگی لاغری خود داشته باشیم چون همین موضوع مانع لاغری ما خواهد شد من اصلا به این موضوع فکر نمی کنم که بدن من چگونه چربیهای من را کم می کند
تا قبل از وارد شدن به سرزمین لاغرها نگرش شما درباره لاغر شدن چه بوده است؟ من فکر می کردم فقط از طریق رعایت رژیم وورزش کردن لاغر می شویم و اگر این کارها را انجام ندهیم روز به روز چاق تر خواهیم شد
چرا در ذهن ما لاغر شدن سخت و رنج آور ولی چاق شدن راحت و آسان است؟ چون ما بدون برنامه چاق شدیم ولی برای لاغری باید رژیم بگیریم و سختی بکشیم تا به وزن ایده آل خود برسیم
استفاده از روش های مختلف برای لاغری چه تاثیری بر نگرش شما درباره لاغر شدن داشته است؟ ما را خسته میکنه چون نمی توانیم طبق برنامه رژیم عمل کنیم و شاید شرایط فراهم کردن بعضی از غذاها را نداریم مثلا در مسافرت
چرا لاغری با ذهن آسان ترین روش برای لاغر شدن همیشگی است؟ سعی کنید به شکل منطقی اثبات کنید.درباره آنچه در ویدیوی آموزشی مطرح شد تجربه و دیدگاه خود را شرح دهید.چون در این روش ترس از چاقی نداریم ، می توانیم از همه غذاها استفاده کنیم و منع غذایی نداریم ، ساعت و زمان و مقدار برای ما مشخص نشده است ، باشگاه رفتن و پیاده روی وورزش نیست ، فرمولهای اشتباه که چاقی من ارثی ، کم تحرکی ، تیرویید ، سوخت و ساز پایین بدن ، پرخوری ، خوردن برنج و نان ، و خیلی از اینها را رد می کنند و چقدر فشار از ذهن ما برداشته میشود و با احساس خوب و با شادی و به اندازه غذای مورد نیازمان را می خوریم
سلام .
گام ۴۲
لاغری رو برای خودمون آسان کنیم .
۱- بخش اول آسان کردن لاغری
۲- بخش دوم فرمولهای صحیح در زمان سحری و افطاری
من از وقتی با لاغری با ذهن آشنا شدم کلا مسیر لاغری برام آسون شد .
فقط یه فرمول یکم منو اذیت می کنه و اونم نوشتن هست .
من نوشتن رو خیلی دوست دارم ولی گاهی اذیتم می کنه . وقتی ذهنم جای دیگه است و بعد میخوام مثل زمان مدرسه بیارمش سمت آموزش دیدن . اولش یکم احساس سختی می کنم ولی چون هدف از نوشتنم رو میدونم و اونم اینکه مینویسم برای بهتر یاد گرفتن و مینویسم برای بهتر نفوذ کردن آگاهیها در ذهن خب مقاومتم رو با همین دو فرمول میشکنم و اتفاقا مطالبی به ذهنم میاد که هیچ برنامه ای از قبل برای نوشتنش نداشتم .
نوشتن وقت زیادی ازم میگیره اینم یه فرمول ناصحیحه که من و در مسیر انجام ندادن تمرینات قرار میده ولی خب من دیدگاهم رو بهش تغییر میدم و میگم چه بهتر که وقتتو میگیره . به همین میزانی که تو وقت میزاری برای آموختن لاغری خب همین یعنی حرکت نکردن در مسیر چاقی .
تو ساعتها به چاقی وقت دادی اون وقت حالا که میخوای به لاغری وقت بدی و یادش بگیری بهانه میاری . به خودم می گم اتفاقا دقیقا در همین زمانه که من ذهن فرّار خودمو دارم با تغییر کانون توجه در مسیر لاغری هدایت می کنم و فقط کافیه دل به آموزشها بدم . چون همین که شروع می کنم به نوشتن دوباره کلی حس خوب میاد و اشتیاق من به فراگیری رو زیاد می کنه .
از طرفی با خودم میگم اگه کم بنویسم مدال نمیگیرم و یکی از عواملی که باعث میشه نوشته هام مدال بگیره اینه که من براش وقت میزارم و این برای استاد ارزش داره . گرچه برای استاد فرقی نداره من کم بنویسم یا زیاد ولی استاد با مدال دادنش به من میگه با نوشتن داری به خودت کمک می کنی که مطالب بیشتر در ذهنت نفوذ کنند و هرچقدر بهتر یاد بگیری بهتر و راحتتر عمل می کنی .
همه ی اینا رو گفتم که بگم یکی از راههای آسون کردن لاغر شدن یادگیری بهتره .
من هر چقدر بیشتر تمرین و تکرار کنم بهتر یاد میگیرم عمیقتر یاد میگیرم و در نتیجه مهارتم بیشتر میشه . به قول معروف کار نیکو کردن از پر کردن است .
اگه میخوایم کاری رو بهتر و بهتر انجام بدیم باید بهتر و بهتر یادش بگیریم . اونجوری اونقدر برای ذهن راحت میشه که ذهن برای انجام دادنش هیچ مانعی نمیتراشه و خیلی راحت و ناخوداگاه ما اون عمل رو انجام میدیم .
به حواشی توجه نکنیم گرچه توجه به حواشی زمانی برای ما کار و سخت می کنه که ما با اصل واقعیت روبرو نشیم و اطلاعات غلط وارد ذهنمون کنیم .
مثلا همه دکترا میگن چربی در بدن ذخیره میشه در حالیکه این واقعیت نیست .
چربی در بدن ذخیره نمیشه و همش اکسید میشه و سلولهای چربی هم دقیقا مثل سایر سلولهای بدن همیشه در حال تعویض و بازسازی هستن . یا میگن تعداد سلولهای چربی همیشه رو به افزایشه یا ثابته و کم نمیشه و همین باور اشتباه روی عملکرد ما تاثیر میزاره و ترس رو در ما ایجاد می کنه .
خیلی از این حواشی های غلط وارد زندگی ما شدن که من خودم برای خودم تا حدودی اونها رو حل و فصل کردم .
مثلا بدنم رو انبار ذخیره چربی نمیدونم ، کارخانه ی سوخت چربی می دونم .
وقتی همین یه باور و تغییر دادم من با بدنم بیشتر به صلح رسیدم به آرامش بیشتری رسیدم و وقتی میخوام باهاش همسو حرکت کنم در آرامش باهاش حرکت کنم .
ولی وقتی باور اشتباه در مورد بدن رو بپذیرم وارد جنگ با بدن میشم و همین جنگ اون باور رو به ظهور میرسونه .
چون من اعمالی انجام میدم که در جنگ با بدنم هست و همین اعمال فشارها و زورها منو چاقتر می کنه .
استاد شما واقعا راه رو برام روشن کردید و من خیلی خوب مطالب رو در حد خودم درک می کنم .
ما نباید فکر کنیم پرخور هستیم وقتی باورمون این باشه من پرخورم از خودت ناراحت میشی و با خودت وارد جنگ میشی . در نتیجه برای به آرامش رسیدن باز بیشتر پرخوری می کنیم .
من باید باور کنم هر غذایی که میخورم نیاز بدنم بوده و وقتی به زبان بدنم در خوردن توجه کنم خب اون غذا دیگه پرخوری نیست . پس من پرخور نیستم . من اندازه ی نیازم غذا مصرف می کنم .
وقتی این باور رو انتخاب می کنم خب من با صلح با خودم قرار می گیرم و همیشه حالم خوبه و خیلی عالی در مسیر هستم .
پس باورهای غلط و به فرمایش شما در درس به خودتان برچسب نزنید به راحتی میتونیم باورهای صلح پذیری در مورد خودمون به کار ببریم و لاغری رو برای خودمون راحت کنیم .
پس اگه خواستیم به حواشی هم بپردازیم اینجوری باید بپردازیم که با واقعیت روبرو بشیم نه چیزی که دکترها گفتن . عمر یه سلول نهایتا یک ماهه و ماه بعد چربی های امروز چربیهای ماه قبل نیستن تازه این فرایند مرحله به مرحله است و چربیهای جدید آروم آروم جایگزین چربیهای قدیمی میشن و بازسازی و تعمیر سلولها خیلی آروم صورت میگیره .
مثلا یه باور دیگه اینه که ما با گذر زمان پیر میشیم . خب این یه باور غلطه در درس سلامتی با افزایش سن من آموختم گذر زمان و پیری فقط یه فرمول ذهنیه که سالها تکرارش کردیم و انتظارمون اینه که ما در حال پیر شدن هستیم .
برای همین با خودمون وارد جنگ میشیم و دائما میخوایم کاری کنیم که جوان بمانیم و همین جنگیدن با خود باعث میشه بدن ما فرسوده بشه و همون چیزی که باهاش میجنگیدیم به سرمون بیاییم و مثال این باور هم اینه که در درس قبل شما در مورد پدرتون فرمودید که چون باور داشتن بیماریهای قلبی در خانواده ارثیه همواره کارهایی انجام میدادن که خب در این مسیر حرکت نکنند و اتفاقا همون کارها باعث شد توجهشون بیشتر بره سمت مراقبت و دوری کردن از کارهای مرتبط با این موضوع ولی در نهایت همون عاملی که نگرانش بودن جذبشون شد .
خب این نشون میده هیچ گونه توجهی نباید حتی به برطرف کردن چاقی کنیم .
به قول شما در درسی اصلا به چاقی کار نداشته باشیم فقط عادات جدید دیگه ای انتخاب کنیم .
نخواهیم چاقی رو تغییر بدیم که حالت جنگ در ما ایجاد بشه .
احساس صلح و آرامش و همینطور برگزیدن فرمولهای ذهنی در جهت تناسب باعث میشه ما در حالت صلح و آرامش با خودمون قرار بگیریم و مسیر لاغریمون بدون گرد و خاک چاقی راحت و آسون برداشته بشه .
سلام صبح اسفندماهتون به خیر وشادی
بخش اول
مادر این دروه اولین چیزی که یاد میکیریم توجه نکردن به موضاتی که به کار مانمیان هستش وبعد یاد گیری موضاتی که مارو به نتیجه بهتر ازدروه می رسونن .
کسی که به حاشیه این دروه بیشتر اهمیت بده به نظر من داره از مسیر خارج میشه ولی خودش خبر نداره حاشیه ابن مسیر کاری به اموزش نداره فقط خارج شدنه از مسیره.
وفتی اموزش ما دراه درست پیش میره ما چکارداریم چربی چی میشه چطور اب میشه لایه اب میشه بخارمیشه دفع میشه اون زمانی که ما چاق شدیم تو فکرمون این بود چطورچربی درس کنم کجا چربی درست شده رو انبارکنم مباد چربی درست شده از دست بدم حالابه فکراب شدن چربی باشیم . اگه ما به حاشیه بها بدیم اختلاید اموزش به وجود اوردیم وکارسختر میشه ودرکا ذهن اختلال ایجاد کردیم .
وفتی ما دراین دروه اصولی اموزش ببینیم ودقت ووقت خودمون بزاریم برای عملی انجام دادن این اموزشهادرنهایت
به نتیجه لاغریی میوه سالم بدون مشکل واسان زیبا رو از درخت میچینیم میشه لاغریی جسممون.
مافکرمون این باید باشه این مهمان ناخونده چطور از بدن بیرون کنبم تا جسم ما درارامش باشه از مزاهمت این مهمان ناخونده.
قبل از ورد تویی این دوره شاد بودیم خسته بودی استرس داشتیم همه همه در خور دن خلاصه میشد.
حالا با یا گیری درست در ذهن وتصویر ساریازخودمون ادن به ارزوش یعنی لاغریی میرسونیم
بدن ما تا بی نهایت می تونه رشت چاقی داشته باشه .
تا۵۰۰ یا۶۰۰ کلیو هم برسه من خودم یی فبلمی ا زخانمی دیدم باچاقی زیادفضای اتاق پر شده بود از بدن این خانم چربها روی زمین مثل فرش ولو شده بود حس وحشناکی هستش ولی شده بود حتی نمتونست حمام کنه شخصی مسوال حمام او شده بود حمام چه عرض کنم فقط دستمال مرطوب کشی .
همین بدن هم میشه ۶۰ یا ۷۰ کیلو هم برسه اگه روی ذهنش کار بشه
فقط امید انتظار وباور که میشه به نظرمن حتماحتما میشه کار نشود نداره .
ذهن اگه روی جاقی تنظیم بشه چاقی اتفاق میفته اگه روی لاغریی نتظیم بشه لاغریی اتفاق میفته فقط تمرکز فرق داره.
بخش دوم
ماه رمضان وای خدایی من تافیل از مریضی من عاشق ماه رمضان بودم وحالا هم هستم ولی دیکه نمی تونم بخاطر درد پا روزه بگیرم تمام سالهی که من مهمان خداوند بودم حتما کم کردن وزن داشتم چون نمبتونستم سحری بخورم فقط یاچای یا اب افطار هم سنگین نمی خوردم بخاط همین من وزن گم میکردم بخاطر همین مریضی ونگرفتن روزه این کم کردونه وزن ازدست دادم و وزنم تویی ابن ۸ سال شدید تر شده وچاقی بیشتری رو به بدنم تحمیل کردم التماس دعا دارم از کسانی که روزه میگیرن امسال خوشابه حالشون نمی دونن مثل من مریض چه حسی در افطار وسحر داره درست مثل افراد لاغر که حس ماافراد چاق رو نمی فهمنن .
افرادفکر میکنن معده اونه در ماه رمضان باید تاحای میشه پرس کنن این افراد معده بایخجال اشتباه گرفتم کا ر معده انبار کردن نیست کارش هزم غذاست فکر ه وترس وگفتنه چیزی که باعث اذیت ما باشه بیشتر از اون موضوع هستش ترس از درد بیشتر از خوده درد هستش ترس از گرسنگی وگفتنش بیشتر از خود گرسنی هستش با مطرح کردن این موضوع من ازیی ترس بزگ که داشتم واون تا نگفته بودم بهتر کنترل میکردم اززمانی که چندی بارتکرارکردم مشکل ترسم شدتش بیشتر شده حالافهمیدم چرا شدیدترشده شمامیگفتید این اموزشهای درجای دیگر ی هم کاربرد داره حالا به خودمن ثابت شد علت ترس که بیشترشده رو متوجه شدم.تشکر
. نما خواندن اافراد به د گروه هستش بیعده عشق عبادت هستوبا عشق وعلاقه نمازمیخونن ولی گروه دوم از ترس غذاباون دنیاهستش که نمازمیخوننن
درست مثل روزه گرفتن ماگروهی عاشق عبادت وروز جزویی ازاین عبا ت هستش عمل گرده وبا اشتیاق روزه می گیرین اگه کرسنه شدن محل نمیدن وترساز گرسنگی ندارن ولی گروه دکم چون بخاطر غذاب اون دنیا شامل حالشون نشه روزه میگیرن ود افطار سخر بی اندازه میخورن تا مبادا در طی روزکرسنه بشن وترس از گرسنگی دارن این ترس اونهارو بهخوردن بیشترتشویق میکنه.
“به نام خداوند بخشنده ی مهربان”
درود به شما هم مسیران و استاد گرامی ؛
گام چهل و دوم : لاغری آسان با ذهن ؛
امروز ۲۶ بهمن ۱۴۰۱ به لطف و یاری پروردگارم “الله” توانستم گام چهل و دوم را بردارم ، خدایا شکرت. این گام شامل دو بخش مجزا و در عین حال مرتبط به هم بود : بخش اول درباره ی باور ما نسبت به مسیر لاغری ذهن و لاغر شدن آسان می باشد و بخش دوم درباره ی ماه رمضان و چگونه رفتار کردن در زمان سحری و افطار می باشد.
بخش اول : زمانی که من با روش لاغری با ذهن آشنا شدم تقریبا نزدیک به یکسال می باشد و از همان ابتدا به شدت با این روش و مسیر ارتباط برقرار کردم و به آن ایمان و باور پیدا کردم چون من سالیان سال از خداوند مهربان می خواستم که راه و روشی را پیدا کنم که بتوانم به راحتی و کاملا اصولی و بدون زجر و رنج فراوان لاغر و متناسب شوم و به محض آشناییم با این روش به آن باور پیدا کردم و با دیدن چند فایل رایگان از استاد گرامی به خود استاد و همچنین توانایی خودم برای راحت لاغر شدن ایمان و باور عجیبی به دست آوردم و از ۲۵ آذر ۱۴۰۱ یعنی دقیقا دو ماه قبل که به طور جدی در دوره ی رایگان مسیر لاغری من (۱۰۰ گام)شرکت کردم با تمام وجودم و با شور و اشتیاق فراوان هر روز یک گام را بر می دارم و به راحتی و آسانی خود را هر چه بیشتر و بهتر در مسیر لاغری و تناسب اندام قرار میدهم و مطمئنم با همین جدیت و استمرار و لذت بردن از مسیر زیبا و شگفت انگیز لاغری با ذهن بالاخره خود لاغری و تناسب اندام را نیز در آغوش خواهم گرفت و از آن نیز لذت خواهم برد.نکته ی قابل توجه ای که باید همه ی افراد چاق به آن توجه و دقت داشته باشند این است که ، ذهن ما همیشه خواستار و طرفدار راحتی و سادگی است و هر کاری که راحت و ساده باشد به بهترین نحو انجام میدهد و مشکل اصلی همین جاست که ما افراد چاق البته قبل از آشنایی با لاغری با ذهن ،لاغر شدن را برای خود سخت می کردیم چون این باور را داشتیم که چاق شدن آسان است اما لاغر شدن سخت و همین باور به فرمول ذهنی قوی در ذهن ما تبدیل شده بود .و البته چون ما افراد چاق همیشه برای اینکه به لاغری برسیم از رژیم های سخت ،ورزش های سنگین و کارهای پیچیده و سخت استفاده می کردیم در واقع لاغر شدن را خیلی خیلی برای خود سخت و دست نیافتنی می کردیم و همین باعث لاغر نشدن ما و یک فرمول ذهنی چاق کننده تبدیل شده بود .من و شما دوستان هم مسیر عزیز به خوبی به این درک و باور رسیده ایم که روش لاغری با ذهن بهترین و مناسب ترین روش لاغری است چون بدون سختی و رنج فراوان و با شور و اشتیاق در حال دادن اطلاعات جدید به ذهن خود هستیم تا اطلاعات قبلی خود که همگی چاق کننده بودند را کناری گذاشته و از اطلاعات جدید و صحیح لاغر کننده استفاده کند ، به همین راحتی و آسانی.من از خدای مهربانم تشکر می کنم که مرا هدایت کرد به این مسیر و با آشنا شدن با آن از تمامی کارهای بیهوده و نامناسب برای لاغر شدن کاملا خلاص شده ام و از هیچ نوعی از آنها به هیچ طریقی استفاده نمی کنم در واقع دیگر به کارآمدی آنها باور ندارم و بابت آن خیلی خیلی خوشحال و آسوده هستم .پس با این توضیحات به این نتیجه میرسم که من کاملا به توانایی خودم و مناسب بودن روش و مسیری که انتخاب کرده ام و همچنین به استاد و راهنمای خود بسیار بسیار باور و ایمان دارم و قطعا موفق خواهم شد ،این موفقیت مانند روز برایم روشن و واضح است.
بخش دوم : در این بخش استاد به خوبی توضیح دادند که با رسیدن ماه رمضان ما باید چگونه ذهن خود را در زمان سحری خوردن و افطار کردن به راحتی کنترل کنیم.من هم مثل خیلی از شما دوستان در ماه رمضان این فکر را داشتم که باید تا جایی که می توانم از هر چیزی بخورم تا در طول روز احساس گرسنگی به من فشار وارد نکند و بتوانم خود را راحت به افطار برسانم اما این طرز فکر کاملا اشتباه و نادرست است چون مگر معده ی ما انبار یا یخچال است که هر چیزی وارد آن شود ذخیره شود و نگهداری کند و در وقت تعیین شده از آن ها استفاده کند؟!در اصل ما از عملکرد معده آگاه نبودیم یا فراموش کرده بودیم که معده ی ما عضوی از بدن است که وظیفه ی آن آسیاب و تجزیه کردن موادی است که به آن وارد می شوند و این مواد را باید به انرژی مورد نیاز بدن تبدیل کند و یا آنها را برای تامین انرژی می سوزاند و اضافه های آن را دفع می کند و یا به صورت چربی ذخیره می کند پس به جز این کارها کار دیگری انجام نمی دهد و ما هر چقدر هم خوراکی و مواد خوردنی با حجم زیاد هم وارد آن کنیم به هر حال طی یک فرآیند ثابت و همیشگی این مراحل را طی می کند و چیزی در خود ذخیره یا انبار نمی کند پس با آگاه شدن از این مسئله ما به راحتی می توانیم در زمان سحری یا افطار به اندازه ی نیاز بدنمان به انرژی از هر چیزی که وجود دارد استفاده کنیم بدون فشار آوردن به خود و در نتیجه چاق تر شدن خود.زمانی که در هر شرایطی و در هر مناسبتی شروع به پرخوری می کنیم و از حد خود بیشتر می خوریم مانند ماه رمضان نشان از آن دارد که در ذهن ما ترس از گرسنگی در حالی که روزه هستیم وجود دارد و به همین خاطر با یک رفتار اشتباه در واقع می خواهیم از ترس خود دوری کنیم ولی وقتی که با ترس خود رو به رو می شویم به این حقیقت دست پیدا می کنیم که این چیزی که باعث ترس من و احساس وحشت در درون ذهن من می شد آنچنان هم ترسناک نیست بلکه این خود ما هستیم که با تزریق احساس فوق العاده به هر چیزی به ذهن القا می کنیم که بسیار وحشتناک و ترسناک است مثلا بعضی از انسان ها به شدت از آمپول زدن می ترسند در صورتی که وقتی با آن مواجه می شوند به این درک می رسند که آنچنان که برای خود ترسناک جلوه داده بودند نیست بلکه در حد یک درد خیلی کمی در ناحیه ی مورد نظر می باشد نه بیشتر و این کار ذهن ماست که با دخالت احساسات ما به هر چیزی قدرتی باور نکردنی می دهد و در واقع ما را فریب می دهد.ما می توانیم از این توانایی ذهن برای لاغر شدن راحت و آسان استفاده کنیم یعنی با تزریق احساسات فوق العاده و خوب به مسیری که در آن هستیم و حس خوبی که به ما می دهد به ذهن هم بقبولانیم که لاغر شدن آسان و ساده و لذت بخش است و با همین کار به راحتی به لاغری و تناسب اندام خواهیم رسید.
“یا حق”
بنام خدا:لاغری آسان از طریق ذهن
لاغری با ذهن روشی برای تغییر افکار و رفتار هست روشی که باعث میشه مسیر زندگی وشخصیت ماتغییر کنه . در واقع باتغییر ذهن همه چیز دستخوش تغییرات میشه وقتی تصمیم بگیریم از روش ذهنی برای لاغرشدن استفاده کنیم این یعنی یک تغییر بزرگ چون ماازروشی داریم استفاده می کنیم که روشهای دیگه را رد میکنه و اینکه خودش به شکلی تمرینات ومحتواش در اختیار ما قرار می گیره که وقتی کسیکه اطلاعی از این موضوع ندارن ودر مدار تجربه ی این افکار نیست اصلا نمیتونه بپذیرم که همچین چیزی امکان پذیر ه پس به همین خاطر لاغری با ذهن تنها روشی هست که با بقیه ی روشها فرق میکنه وتاثیر بسزایی در تغییر جنبه های زندگی ما داره اموزش های ما وقتی تغییر کنه ذهن ماتغییر میکنه و هرچقدر که بیشتر مداومت داشته باشه مغز فرمان هایی صادر میکنه که ما در سایر مسائل زندگی هم تغییر ایجاد بشه و رفتار درست تری انجام بدیم مثل درر وابط ودر کسب و کار .واز جمله ی اون در غذاخوردن وثتی میخوریم به اندازه ای میخوریم که حالمون خوب بشه نه اینکه دل درد وفشار شکم بلکه موقع گرسنگی برای رفع نیاز غذامیخوریم ودر زمان رفع نیاز دست می کشیم وبه این شکل هم وقتی مداومت در تکرارو پیگیری باشیم مغز هم دوباره فرمانهایی صادر میکنه در جهت ترمیم جسم و رسوندن اون از حالت چاق به لاغر وله این شکل همه چیز تغییر میکنه درمورد عملکرد معده در غذاخوردن .:یک سری از آدمها ی چاق عقیده دارن که معدشون گشادشده از جمله خودمن وفکر میکردم که تنها راه لاغرشدن بعداز روشهای دیگه این هست که عمل بای پس ویاکوتاه کردن معده شکل بگیره که اینطور میشه لاغرشد ومن همیشه فکر میکردم معدم گشاده. وقتی بچه بودم شاید تقریبا شش یا هفت سالگی بود وقتی تلویزیون رونگاه میکردم یک فرد کاملا چاقی روکه به سختی نفس میکشید وبه سختی افتاده بود به خاطر اضافه وزن دیدم که باتصویری کامپیوتری ومتحرک به شکلیکه هنوز یادمه چطور نشون میداد که معده چطور گشاد میشد از خوردن .وخیلی چیزای دیگه واینم نشون میداد که بعداز مدتی چقدر چاقترشده و معده گشادتر وتا به الان این در ذهنم بوده پس تصویری که از بچگی در ذهنم به وجود اومده رونمیتونم بایک شب ویادوروز ازبین ببریم وبنابراین باید بیشتر تمرین کنیم ومتضاداون رو پیداکنیم ودر این راه ما نیاز به توجه کردن دیدن وشنیدن وفکر کردن داریم اما نیاز به حامی نداریم ما به یک راهنمانیاز داریم راهنما به ما مسیر رونشون میده اما بقیه ی اون مسیررو ماباید بریم وعمل کنیم
در رابطه با ترس از درد . : ترس از درد در ذهن از خود مواجه شدن با درد هم ترسناک تر ودردناکتره . مثل ترس از درد آمپول ترس از ازدست دادن یک نتیجه یک فرد ویک سری چیزهای دیگه اکثر ترسهاییکه مرور میشه درواقع توهمات ذهنی هستندکه باعث میشن مااز انجام یک کاری دست بکشیم یا انجام بدیم اما وقتی انجام میدیم در ما یک حس بدایجادمیکنه ترس از خوردن در آدمهای چاق وترس از چاق شدن وچاقتر شدن به خاطر خوردن فلان ماده ب غذایی با این. اسم مشخص ترس از روبه روشدن با یک فرد با نظر دیگران در رابطه باخودمون .و… همه ی اینها در ذهن هست . ترس از زخوردن در ذهن شکل میگیره وزمانی خوردن و بعد از خوردن ووترس واحساس عذاب وجدان همگی به خاطر ترس از مواجه شدن با چاقیه وله همین خاطر هست که ما چاق میشیم یاچاق میمونیم . .وبرای ذهن ترس ولذت باهم فرقی ندارن شادی واحساب خوب . در واقع اون احساس رو تبدیل به یک فرمان مغزی میکنه وقتی بریک حس پایدار قرار بگیره براساس اون. احساسات مغز فرمان صادر میکنه مثل ناراحت بود ن از چاقی ویاترس از چاقی ونفرت از افراد متناسب تنفر از چاقی یالاغری در جسم واکنشهایی رومیده که باعث چاقی یالاغری میشه یاچاق موندن ترس ازدرد . در خیلی از بخشهای زندگی مثل شرایط اقتصادی و…هم تاثیر داره مثل وثلا ترس از کم شدن روغن یانبودن روغن ترس از گرون شدن مرغ و تخم مرغ وچیزای دیگه . مبشه این روکاملا باهاش روبه روشد ومثال کاملاواضحی هستش پس در جسم ما هم همینطور تاثیر میگذاره مثل زمانهایی که رژیم میگرفتیم یانمیخوردیم ویاورزش میکردیم در مسیر چاقتر شد ن بودیم چون این ترس در ذهن ما بود ترس از درد گرسنگی ترس از قحطی زده شدن بدن ونبود مواد غذایی برای تامین نیاز بدن وبه همین خاطر هم بعداز رژیم واچاقتر میشدیم .ومواد مصرف شده در بدن ما یابه انرژی تبدیل میشد یادفع میشد یا به چربی ودلیل چاقی مادر بعداز ماه رمضان ویاعید نوروز ویادر مراسمات مختلف و برای تجربه ی لذت با ترس از ایام نوروز هم به همین شکله چون ذهن تفاوت بین لذت و درد رو نمیدونه وهمه رو لذت میدونه چیزی که باعث تکرار شدن یک چیز در ذهن میشه تکراره واون براساس یک لذت قبلیه واین هم در خیلی چیزها زیاد دیده میشه.
باتشکر...
به نام خدا
اینکه بارها وبارها برای لاغر شدن تلاش کردیم و لاغر نشدیم و چون رنج و زحمت زیادی رو در این مسیر رژیم و ورزش و… متقبل شدیم و هربار با باور من نمیتونم متناسب بشم اما برای دل خودم که منم برای هدفم کاری کرده باشم اون راههای سخت رو انجام میدادم و ته کار نامید شدم و کنار کشیدم و رها کردم و عطای لاغری رو به لقایش بخشیدم .
اما این بار با روشی کاملا متفاوت از روشهای قبل و با روش ذهنی جهت متناسب شدن اقدام کردم .
باید برای ذهنم توجیه کنم که این روش برعکس روشهای قبلی هست وبه راحتی و درکمال آرامش وبدون رنج و سختی متناسب میشیم و نمونه های شگفت انگیز رو به اون نشون بدیم که تناسب دایمی وماندگار رو به جسمشون هدیه دادن مثل استاد عزیز و دیگر دوستان .
حتمن باید برای ذهنمون این موضوع رو توجیه کنیم و بهش بفهمونیم که گام به گام که با این مسیر پیش میرم آرامش عالی دارم وانتظار متناسب شدن دارم . حالم خوبه رژیم ندارم .
اگر نتونم موافقت ذهن ناخودآگاه رو بگیرم و بداش باورپذیر کنم بعد مدتی رها میکنم و حتی ممکنه متناسب هم نشم .
واین موضوع خودش سنگ ومانع بزرگی درمسیر متناسب شدن هست .
من خودم به شخصه بااینکه تقریبا متناسب شدم اما آنچنان از بودن در این مسیر لذت میبرم و با اشتیاق فایل ها رو گوش میدم وتمرینات رو انجام میدم چون مطمننم علاوه بر متناسب شدنم سلامتی رو بهم هدیه میده . و گاها باورهای مخفی در گوشه های ذهنم پیدا میکنم که آرامش بیشتری رو بهم میده و خودم رو در موضوعات ذهنی توانمند تر میبینم .
دوم اینکه معده ما یخچال نیست که غذاها رو انبارکنه چون اگر اینجوری بود علیرغم اینهمه چربی و اضافه وزن باز چرا آنقدر گشنمون میشد وچرا از چربی های ذخیره بدنمان استفاده نمیشد و ما متناسب نمیشدیم . ما که بیشتر از متناسب ها به خودمان در خوردن سختی دادیم و متحمل رنج وسختی شدیم .
پس گام به گام تلاش میکنم با آموزشها پیش برم و بااین آموزشهای ذهنی برای ذهنم اثبات پذیرتر کنم که حل موضوعات زندگی با روش ذهنی بسیار راحت و عالی و بی دردسر هست .
وهدف خداوند این نبوده که ما برای رسیدن به هدفمون ولذتهای زندگی سختی بکشیم بلکه ما رو به نیروی خارق العاده ذهن مجهز کرده که ازش در زندگی بهره ببریم و با کمک اهرم احساس که قطب نمای ماست با لذت بیشتری زندگی کنیم وجهان رو هم جای بهتری ب ای زندگی کردن دیگران بکنیم .
سلام
چقدر توضیحات اول فایل ایمانم رو به خدا بیشتر کرد اینکه موقعی که خودتان تصمیم گرفتید باعمل فیزیکی این آگاهیها رو منتشر کنید و درتالارها ترویج لاغری با ذهن دادید ونتایج اندکی داشت و زمانی که این کار رو به خدا سپردید وخداوند براتون دست به کارشد و ازسراسر دنیا افرادی که درمدار آگاهی بودن فرستاد .
منم درمورد موضوعی خیلی مشکل داشتم والان دو روزه به سبک شما عمل کردم و موضوعی که میخاستم با تلاش خودم به انجام برسونم سپردمش به خدا .
وچقدر باور محدود کننده خودم روشناختم باوری که سالها دنبالش بودم .
حالا موضوع لاغری با ذهن نیست که با ذهن هست استاد برای اینکه این روش رو از روشهای دیگه متمایز کنه این اسم رو گذاشته وگرنه من میتونم بگم رانندگی با ذهن . آموزش زبان انگلیسی باذهن . حسابداری با ذهن . آشپزی با ذهن . تربیت فرزند با ذهن و… .
چون اسمش اینطوری شناخته شده برام عجیب واوایل سخت بود که این دیگه چه روش عجیبی هست وچون تاحالا نشنیدن احتمالن چالشهای زیادی رو باید تجربه کنم .
ولی الان که موضوع رو گرفتم خندم میگیره از نگرشم به این روش .
من از کودکی تا الان دارم کارهامو با ذهن انجام میدم. ولی چون پسوند ذهن دنباله کارم نبود مثل خیاطی برام تو ذهنم یادگیریش راحت بود و مقاومتی نداشتم . ولی استادم اگه میگفت خیاطی با ذهن شاید همون جلسه اول لفت میدادم ورهاش میکردم .
من با ذهنم چاقی رو یادگرفتم با یک سری باورهای مخرب که ناشی از توجهات مخرب بود . حالا میام دلیل های که برای چاقی دارم رو یه دونه یه دونه شناساییش میکنم و با الهام از محیط پیرامونم ردش میکنم .
وقتی من اوایل دوره قدم اول رو برای شناسایی باورهام برداشتم در قدم های بعدی ذهنم زوم میشد به گذشته به ۳۰ سال پیش و یک سری باورها اونجا پیدا میکردم مثل این مورد که ۷ سالم بود ودختر تپل وسفیدی بودم وروزی نمره ۲۰ گرفتم وخانم معلم مهر صدآفرین رو به صورتم زد ومن وقتی اومدم خونه وقتی منو دیدن خیلی ذوق زده شدن وتا سالها تعریف میکردن و….
یا یادم اومد ماه رمضان افطاری مهمان داشتیم و موقع افطاری جعبه زولبیا وبامیا رو باز کردیم تا به مهمان تعارف کنیم دیدیم فقط چندتا دوته توش هست وخواهربزرگترم اون موقع شاید ۱۲ یا ۱۱ سالش بود .ازصبح تاغروب اونا رو خورد . وبعد اینکه مهمان رفتند مادرم تامدتها اون رو سرزنش میکرد .
من این خاطرات رو فراموش کرده بودم ولی بعد مدتی که درلاغری با ذهن بودم کلی خاطرات کودکی ونوجوانی برام زنده شد .
درست میگفت استاد که ما با لذت چاق شدیم و داشتیم با رنج وسختی خودمان رو لاغر میکردیم .
لاغری با ذهن همون مسیر چاقی هست منتها بالعکس و هرسری که اون فرمولهای چاقی رو شناساییش میکنیم و با ذهن ومنطق ردش میکنیم احساسمون بهتر میشه وترسهامون کمتر ومسیر لذت بخش تر میشع . وامید به متناسب شدن بیشتر و درنهایت متناسب میشیم .
دیگه برام این روش روش طبیعی لاغرشدن هست وروشهای قبلی که با رنج وسختی بود برام بی معنی هستش.
و من با اشتیاق تمام این آگاهیهای ناب رو دریافت میکنم تا هم متناسب شوم و هم آگاهانه درجنبه های دیگر زندگیم استفاده کنم
لاغری با ذهن با رشهای قبل زمین تا اسمون فرق داشت
آزادی ک توش هس انتخاب راحتی وهزاران حسنی ک باعث شده من وامثال من تو این مسیر بمونن
من در لاغری با ذهن عشق یاد گرفتم عشق ب مواد غذایی خودم جسمم زندگی
لاغری با ذهن میگه بابا لاغری راحته چیزی نیس اگه سخت بود این همه ادم لاغر نبودن لاغری دیگه خریدنی نیس بگیم اون خریده من ن پول ندارم ن
این همه شگفتی سازهاتونستن لاغر شدن
پس میبینیم ک سخت نیس
اسونه خیلی
فقط چن تا فرمول باید تغییر بدی عجله نکنی استمرار تکرار
همین
یادم میاد سالهای قبل ماه رمضون هر چی دوس داشتم میپختم و وقتی افطار میشد حمله
یادمه همش در حال ترکیدن بودم تقریبا ی قوری چای میخوردم اصلا تو اون تایم نمیدونستم چیکار کنم
شکمم درد میکرد
یادمه یبار مهمون بودم کمتر خوردم و چقدر اون روز حس سبکی داشتم
بیشتر و بیشتر چایی ومیخوردم خیلی زیاد
یادمه سحری من اصلااشتها نداشتم اندازه سه قاشق برنج و یاهرچیزی اندازه چن قاشق میخوردم ک خورده باشم ضعف نکنم گشنم نشه
قبل ماه رمصون میگفتم باید بامیه نخوری زولبیا نخوری باورم نمیشه چقدر بامیه ولع دارم و همیشه ام زیاد میخوردم فقط و فقط ب دلیل اصرار خودم حریص کردم و یجاحمله میکردم دوره اگاهی من از این سایت بعد ماه رمضان پارسال بود یکسال داره میشه ک من تو سایتم و چقد خوشحالم ک امسال ماه رمضان متفاوتی رو تجربه خواهم کرد و هدفم فقط خوردنه نیس بلکه لذت بردن از اون ماهه
و اونم فقط و فقط باارامش و تغییر فرمول
خیلی خشحالم خدارو شکر میکنم هزاران مرتبه ک هدایت کرد ب اینجا
از استاد عزیز ممنون واقعافایل زیبا و پراز اگاهی بود
با درود بر همراهان عزیز تناسب فکری و خدا قوت بر استاد بزرگوار
نمیتونم اون کیفیت حس خوب و نشاط رو در غالب نوشتار بیان کنم،روش لاغری با ذهن در بسیاری از ابعاد زندگیم تاثیر بسزایی گذاشته،اعتماد و عزت نفسم بیشتر شده،احترام گذاشتن به خودم بصورت خودکار فعال شده،همین افکار رو به رشد باعث میشه که هر کاری رو برای خودمون کار راحت و آسان تبدیل کنیم،ک لاغریکی از اون کارهاست،بشرطی ک افکار صحیح رو جایگزین فرمول های اشتباه کنیم چون وقتی فرمولهای ما اشتباه باشن تبدیل به رفتار میشن.وقتی در ذهن ما غذاها با هم فرق میکنه،از بعضی غذاها بیشتر لذت میبریم چون خوشمزه ترن و خاطره ی لذیذ و خوشمزه بودن در ذهن ما خیلی پررنگه پس بیشتر بخوریم، یا میگیم بیشتر بخوریم ک معلوم نیست دوباره کی این غذا رو بخوریم، ترس از دست دادن داریم، یا زمانیکه در جمع مهمونی و خانوادگی هستیم کنترل خوردن از دستمون خارجه،شادیم میخوریم،نارحتیم میخوریم،در تفریح میخوریم،نتیجه این فرمولهای اشتباه میشه رفتار چاقی و در نهایت اضافه وزن،فرمول صحیح میگه معده قابلیت تشخیص لذت رو نداره برای معده نیمرو با کباب فرقی نمیکنه،فرمول صحیح میگه معده انبار غذا نیست ک تو بخوای زیاد بخوری که دیر گشنت بشه،قراره غذا رو یا تبدلش کنه به انرژی و بسوزه یا دفعش کنه یا ذخیره کن،زیاد خوردن باعث فعال شدن هر سه حالت میشه پس چه خوبه ک به اندازه بخوریم تا بسوزه و دفع بشه و چیزی واسه ذخیره نمونه.وقتی در مسیر لذت بردن از لحظاتمون هستیم چرا توجهمون رو بسمت اینکه چجوری این چربیا آب میشن ببریم مگه ما تو روند چاق شدن بهش گفتم تو بیا تو ناحیه شکم حجیم تر شو یا مثلا در پهلوها این مقدار چربی تولید کن،بسپوریم به خود جسممون،خودش تصمیم بگیره چه بلایی سر چربیا بیاره،بزرگترین مزیت به اندازه خوردن اون آرامش بعد خوردن هستش که من غذایی رو ک دوست دارم رو به اندازه خوردم ،باید هدف لاغری برامون اهمیت بسزایی داشته باشه،بشه اولویت شماره یک زندگی تا بشیم شگفتی ساز،یکی مثل حضرت ابن سینا ک اسطوره ی علم هستش خواست در مسیر علم و دانایی قرار بگیره و یک نبوغ بی تکرار خلق شد،تمام چیزهایی ک ما میگیم زحمته قطعا برای حضرت ابن سینا لذت بوده اگر رنج بود ک نمیتونست ادامه بده،اون عشق بود ک فقط شبی ۲،۳ساعت میخوابید و بقیش یا در راه کسب علم اندوزی یا کتابت و آموزش دادن بودن،نهایت انسان مشخص نیست همینوطوری که من۸۷ کیلو شدم پس میتونم ۶۶ بشم،مهمترین فرمول اینکه لاغری رو آسونترین کار ممکن بدونیمباید ترس رو رو کنار بذاریم فلسفه ی ترس اینه ک هیجان و استرس رو در بدن به شدت بالا میبره و احساسات به طرز عجیبی بروز پیدا میکنه چون که بروز اون احساس خیلی قویه تر از حالت عادیه بخاطر همون ذهن با سرعت بیشتری میپذیره،ترس از درد از خود مواجه شدن با درد سخت تره، وقتی ترس از گرسنگی در ما ایجاد بشه و ما به این احساس گرسنگی شدت بدیم اون ما رو از پامیندازه،بهترین راه این هستش که باهاش مواجه بشیم و حس رو به سمت و سوی دیگه هدایت کرد
با آموزش صحیح و ایجاد فرمولهای سازنده میشه فرمان های مغز رو به سمت لاغری و تناسب اندام هدایت کرد امیدوارم همه ی دوستان در مسیر شادی و متناسب شدن باشن،خدا رو بی نهایت سپاسگذارم ک من رو به این مسیر پر برکت هدایت کرد
استاد بابت زحماتتون ازتون ممنونم
سلام
واقعا دیدگاهی ک نوشتید خیلی عالی پر از اگاهی بودمن خیلی ازش یاد گرفتم ممنون
موفق باشید
سلام به همه
استاد چقدر حرفاتون طلاست آخه، اصلا هرکی برای لاغری فقط گوششون میده سخخخخت در اشتباهه، لاغری آخرین هدف باید باشه از بس که آگاهی های زیبایی راجع به زندگی درست میده، همه قبول داریم که ترس از شیطانه؟؟ منبعش فقط و فقط شیطانه؟؟ وقتی چیزی که وجود نداره به شدت مارو از مواجه شدن باهاش میترسونه و اون اتفاق رو جوری جلوه میده که انگار اخر زندگیه و ترس عجیبی رو در دلمون میندازه، ولی خیلی وقت ها شده با اتفاقی مواجه شدیم و از پسش بر اومدیم و دیدیم انقدرم ترسناک نبود، حالا سوال، آیا باید حتما با اتفاقات مواجه بشیم؟؟ یا حتما میشیم؟؟؟ جوابش نه هست، اگه جلوی نجواهای شیطان رو از همون اول بگیریم دیگه اتفاق بدی خلق نمیشه که بخوایم باهاش مواجه بشیم
درس مهمی که من از این فایل گرفتم این بود
سلام و درود همواره مسیرتون مستقیم و هموار و پرنعمت🌱
لاغر شدن با ذهن آسااااان است ولی اگر به طور کلی لاغر شدن برای شما سخت باشد این فرمول مانع از لاغری شما می شود ✨
همه افراد در زندگی خود رویا هایی دارند ولی فقط یک سری از افراد به رویاهای خود می رسند و اون افرادی هستند که مسیر رسیدن به رویاشون براشون کار ساده ای است و از طرفی با عشقی که به هدفشون دارند از مسیر رسیدن به خواستشون لذت می برند و البته ذهن برای کاری ساده که با عشق وعلاقه انجام می شود بسیار راهها می گشاید ولی اون دسته از افراد که مسیر رسیدن به رویاهاشون را پر از سختی و درد و رنج میبینند در واقع بیخیال خواسته خود می شوند .چون ذهن برای انجام کارهای سخت همکاری نمی کنه .
همانطور که امروزه در زندگی با وسایلی کار می کنیم که با یک سوئیچ تغییر حالت می دهند مثل اسپیلت که حالت سرمایشی داره و البته حالت گرمایشی در ذهن ماه هم سوئیچ های مختلفی وجود داره که تنظیمش دست خودمونه یعنی دو سویه هست اگر روی چاقی تنظیم باشه در مسیر چاق شدن قرار می گیریم و اگر روی لاغری(تناسب )تنظیم شده باشه در مسیر لاغری قرار می گیریم پس همانطور که سوئیچ چاقی داره لاغری هم داره و همینطور سلامتی و بیماری یا فقر و ثروتمندی .اما اگر ما قصد سفر به مشهد را داشته باشیم در مسیرمون با یک سری شهر ها و فرهنگ و رسومات و منظره ها و حتی شرایط آب و هوایی و لهجه ها روبرو میشیم و اگر بار دیگر مقصد سفر ما تبریز باشه همه چیز در مسیر تغییر پیدا می کنه و دقیقا ذهن ما هم همینطوره در مسیر آموزش ذهنی چه لاغری باشه یا عزت نفس و ..،کلا منظره دید ما از زندگی متفاوت میشه و تجربه جدیدی از زندگی دریافت می کنیم .
اما آیا با فکر کردن میشه لاغر شد ؟!یعنی تلقین ؟!🤔
نه هرگز ..روند آموزش ذهنی پروسه ای داره که باید یاد گرفته بشه که از اراده کردن برای تغییر کردن شروع میشه و شناسایی فرمولهای غیر صحیح و جایگزین کردن فرمولهای صحیح و تکرار و تمرین و استمرار و در نهایت خلق شرایط جدید .
همه افرادی که درکی از آموزشهای ذهنی پیدا می کنند مثل زندانیانی هستند که طعم آزادی را تجربه می کنند و از شوق خود می خواهند افراد دیگری را هم با این روش آشنا کنند اما در واقع هر فردی مسیر تکامل خودش را داره و برای بعضی افراد هنوز زمانش نرسیده یعنی هنوز به دنبال تجربه های ذهنی خود هستند هنوز به نقطه تسلیم نرسیدندو هیچ درکی از موضوع روش ذهنی ندارند و غالبا برای فردی که آگاهی هاشو به اشتراک گذاشته دست و پا گیر می شوند و اما حافظ نیز می گوید .عرض خود میبری و زحمت ما می داری 🍃🌸
بنابراین هر فردی که طالب باشه و عاشق موضوعی باشه و شوق خلق رویاهاشو داشته باشه از هر کجای دنیا هدایت میشه و خودش را به مسیر درست می رسونه.
منم بارها شنیدم که فلان دکتر تیم داره و پشتیبانی می کنه که خانم رژیم لاغری را استفاده می کنید و پیگیر هستند و افراد چاق این موضوع را خیلی دوست دارند و نوعی حمایت می خواهند و دلیلش احساس ضعف و ناتوانی هست چون بارها در مسیرهای گوناگون لاغر
ی شکست خوردند و فکر می کنند فردی دیگر باید این اضافه وزن را براشون حمل کنه و یه جایی رسیدند تحویل بده و تمام ..و من خودم دیدم مادرم در یک تیم پزشکی پشتیبانی می شد و در نهایت کلی هزینه و سختی و محدودیت مسیر را رها کرد و هم اکنون اضافه وزن زیادی دارد و اما اگر فرد مشتاق باشد خودش به تنهایی و با شوق و عشقی که به هدفش دارد مسیر لاغری را طی می کند.
روش لاغری با ذهن کاملا متفاوت است از تمام روشهای قبلی لاغری و به اندازه ای که تمام روشهای قبلی را فراموش کنی یعنی جستجو و تحقیق و مطالعه در مورد مقالات علمی و پزشکی را کاملا حذف کنی و باور کنی که تنها راه ایمن و آسون فقط روش لاغری با ذهن است نتیجه ماندگار لاغری می گیری ✨
ذهن افراد چاق انبوه از فرمولهای ذهنی چاق هست که مانع از لاغری می شوند یکی از فرمولها و موانع لاغر شدن فکر کردن به اینه که این چربیها چطوری قراره بسوزند یا آب بشوند و یا دفع بشوند ؟یعنی افرادی که زیاد علم پزشکی را دنبال می کردند الآن هم می خواهند طبق اعداد و ارقام یک فرمول بسازند و از منطقشون استفاده کنند و همچنان به دنبال دلایل هستند ولی باید به این فکر کرد که بدن ما کاملا هوشمند است یعنی سلولهای بدن ما شعور دارند و حافظه سلولی دارند حتی سلولی که در قلب کار می کنه با سلولی که مربوط به ناخنه فرق می کنه و خودشون کارشون را خوب بلدند و این چیزی نیست که بهشون بگیم چیکار کنند و باید فقط به هوشمندی اعتماد کنیم و رها باشیم و اصلا ما اطلاعی از روش تجمع چربیها در مدت چاقی نداشتیم که مثلا سلول تکثیر میشه و چه روندی داره که الآن نیاز به اطلاعاتی در مورد روند چربی سوزی در لاغری داشته باشیم .
ما هرروز بی نهایت بار داریم از ذهنمون استفاده می کنیم و یک سری کارها در بدن ما به صورت اتوماتیک انجام میشه مثل ضربان قلب یا پلک زدن یا تنفس و …و تمام فرمانها از مغز داره صادر میشه و بارها شنیدیم فردی در کما هست تمام اندامها سالمه ولی توانایی هیچ کاری را نداره !…و اما
قابلیت دیگر مغز ما این هست که میتونه یادبگیره مثل رانندگی خیاطی و آرایشگری و ..و هیچ تفاوتی بین انسانها در استعداد نیست بلکه یک انسان موفق فقط در مسیر خلق رویاهاش استمرار داشته بنابراین مسیر رسیدن را ساده در نظر گرفته و هرروز مشتاقانه و با عشق به سمت هدفش حرکت کرده است .
اما فرمان مغزی برای افراد متفاوته چون آموخته های آنها متفاوته مثلا افرادی چاقی را یادگرفتند و بارها تکرار کردند و رفتارشون شده چاق کننده مثلا شاد هستند می خورند در عزاداری یا به وقت گریه یا عصبانیت یا بیکاری یا دوست داشتن می خورند و تمام اینها فرمان مغز هست که از آموزشهای چاقی داره صادر میشه .(بارها شنیدیم که می گویند دست خودم نیست )!…
ماه رمضان افراد چاق!..،
افراد چاق در سحری بسیار پرخوری می کنند چون تفکرشون اینه که برای زمانی طولانی نمی توانند غذا بخورند و دچار درد و رنج می شوند و می خواهند از معده خود به عنوان انبار مواد غذایی استفاده کنند و فکر می کنند هر چه بیشتر بخورند یا بنوشند می توانند از ذخیره خود استفاده کنند و این در صورتی هست که معده به هیچ عنوان ذخیره سازی نداره و همین که خوراکی واردش میشه از طریق آنزیمها پروسه هضم و جذب و دفع انجام میشه و بعد از یک مدت کوتاه معده خالی شده و اما آنچه ما خورده ایم یا تبدیل به انرژی میشه یا دفع میشه و یا چربی میشه ..
فکر مواجه شدن با درد خیلی سخت تر از مواجه شدن با خود درد هست .
ترس از گرسنگی باعث پرخوری در افراد چاق میشه ولی اگر چندبار با این گرسنگی واقعی مواجه بشیم میبینیم که انقدر هم دردناک نبوده و بارها شده من خودم خیلی احساس گرسنگی داشتم ولی غذا نخوردم و احساس رفع شده به همین سادگی
اگر به ترس از درد ها توجه کنیم و یا در موردش صحبت کنیم بسیار تشدید می شوند ✨
وقتی گرسنه میشیم اگر دائم تکرار کنیم مردم از گرسنگی کی افطار میشه ؟یا مردم از گرما تو تابستون یا مردم از تشنگی و تکرار و توجه به اینطور موارد باعث تشدید شدن اون احساس میشه و باید دردو رنج عمیق تری تجربه کنیم !..و دقیقا افطار هم برای خیلی از افراد جامعه اینطور تعریف شده که بابا از صبح هیچی نخوردیم و کار هم کردیم و گرم هم بوده و سحری هم باب میلم نبوده و یا خواب موندیم و دیگه افراد دقیقه شماری می کنند که فقط صدای الله اکبر بیاد و حمله کنند به سفره چون انقدر شرایط درد را در خودشون تشدید کردند که می خواهند به لذت خوردن برسند .
بعضی از دوستان هنوز روش آموزش ذهنی را درک نکردند و به دنبال عوامل بیرونی هستند و می پرسند افطاری چی بخوریم؟!.. اما شعار ما در لاغری آسون و ماندگار با روش ذهنی اینه که شما هرچیزی که میل داری میتونی بخوری ولی به اندازه نیاز بدنت✨/یعنی در نهایت فشار و درد روی معده نباشه و یا به تهوع نرسه.
ما در این مسیر یاد میگیریم که همه غذا ها و مواد خوراکی در یک سطح هستند یعنی هیچ تفاوتی با هم ندارند و البته هیچ قدرتی برای چاق کردن ما ندارند و این افکار و بینش ما هست که قبل از مصرف از مغز ما دستور صادر میکنه که مثلا این شیرینی هست و از اطلاعات پیشین که ذخیره داره باید چاق کنه و باور این موضوع که شیرینی چاق کننده است حتی اگر نخوری و یا بخوری و حتی کم بخوری و یا حتی به دلخواه و در نهایت با عذاب وجدانی که میگیری چاقت می کنه و هیچ فرقی نمیکنه !…
🦋✨🦋✨🦋
لاغری با ذهن بسیار آسونه و فقط مراحل یادگیری ذهن هست و البته تنظیم فرمانهای مغزی و با تکرار و تمرین و استمرار در مسیر خودبه خودی لاغری ماندگار خلق می شود.
تندرست باشید و لحظه هاتون به کام💪💪😇
به نام خدا
وقت بخیر عزیزان
من هم مثل بقیه ذهنم چاقی و یاد گرفته بود و روی چاقی تنظیم شده بود با حرفای اطرافیان و چیزهایی که دیده بودیم . ولی اونهایی که متناسب بودن و متناسب موندن اینها ذهنشون چاق شدن و یاد نگرفته بوده روی همون فرمولهای لاغری که بوده دست نخورده باقی مونده . من هم از اول به این مسیر اطمینان کرده بودم اصلا مثل دیگران نیستم بخوام یه جایی برم یا یه کاری و شروع کنم مشورت کنم با کسی مثلا یادمه که سلمونی می خواستم برم اینجا اولین بار خودم گشتم یه سلمونی ایرانی پیدا کردم و خیلی هم خوب بود بعدا همه پرسیدن از من که کجاست اونها هم برن .همینطور این مسیر هم همینطور انگار که یه چیزی بهم می گفت این راه درستشه شروع کن فقط به هیچیکی هم نگفتم حتی وقتی که فایلهای رایگان و گوش می دادم .
اره واقعا ما همه چیزمون خوردنه ناراحتی ،شادی و خستگی من هم این چند روزه یه ذره رفتارهام فکر کنم پرخوری بود البته نه مثل قبل ولی حالا دورهمی می چسبه و از این چیزها زیاد میامد توی ذهنم چون چند روز تعطیل بود دور هم بودیم و دخترم اومده بود بعدش ولی دیگه فکر نکردم به این حرفا یه وقت میامد و می رفت ولی من به میزمان خوردنم توجه نمی کردم و قدرت نمی دادم به این فکرها .فکرم دیگه بیشتر الان متناسب شده .افکارم و بیشتر کنترل شده می بینم .
و فکر کنم منم الان انتظارم لاغر شدنه .هر چی می خورم انتظارم لاغر شدنه .همه چی هم می خورم یه تارت کدو حلوایی درست کردم برای این چند روزه البته دو تا درست کرده بودم که هی به همه هم دادم ولی جاتون خالی خوشمزه شده بود خودم هم خیلی خوردم ولی تقسیم هم کردم ..
این مسیله ماه رمضان هم قبلا همینطور بود برای من من خیلی همیشه دوست داشتم سحری بلند شم و صبحونه بخورم نان قندی و پنیر ولی این اواخر هی از بس مامانم می گفت سحری بلندشه خوابش نمی بره یواش یواش من هم بلند نشدم و بدون سحری روزه می گرفتیم منم همین فکر و داشتم چون مامانم هم می گفت بخور چون سحری نمی خوریم یه چیزی بخور نگاهت داره تا افطار خرما بخور آخر شب اینو بخور اون و بخور حالا تا پارسال که من افطار می کردم دیگه ساعت ۸-۹ بعد تا ۱۰ هم می خوابیدم چون باید صبح زود می رفتم سرکار ولی خوب مامانم تا آخر شب بیدار بود و هی به من هم می گفت قبل از دوره ولی من دیگه بعد از دوره یاد گرفتم چه جوری فرمولهام عوض شده بود و انبار کردن و انداختم دور .زیاد خوردن دلیل بر گشنه نشدن نیست .والا معده یخچال نیست که ذخیره کنه. نباید بگی مثلا وقتی گرسنته حرف نزن این یاداوری خوبی بود هی من حرف زدم نباید تغذیه کنیم حرف نزنیم خودش تموم می شه مثلا من دشیب یه خورده غذا خوردم البته خیلی زود ساعت ۶-۷ اینطوری بود بعد هم بستنی خوردم هی انگار یه صدایی می گفت خوب گشنت می شه زود شام خوردی دیگه اعتنا نکردم زود هم رفتم بخوابم . موقع ماه رمضون هم همینطوره همش منتظر افطاریم که چی بخوریم .
به این فکر نباید بکنیم که چند ساعت باید گرسنگی بکشم . معده هم یخچال نیست که غذا رو ذخیره کنه فقط هضم می کنه یا چربی یا انرژی .خیلی فایل خوبی بود نمی دونم فکر کنم من دفعه اولم بود اینو گوش دادم ولی خیلی مفید بود مرسی.
همیشه به اندازه خودش بخوره آدم دیگه چی بخوره چی نخوره نیست .چی بخورم چی نخورم خوردن در ذهنمون درست نیست . رفتار درست اینکه از هرچیزی دوست دارم به اندازه نیازم بخورم.
به نام خدا
وقتی ذهنت رو تغییر بدی کل زندگیت تغییر میکنه .تغییر ذهن یعنی اطلاعات جدید و آگاهی های جدید بهش میدیم .قبل از اینکه به مقصد برسیم کلی تغییر ایجاد میشه. انسان بی نهایت و هر کاری رو میتونه بکنه. من الان مطمئنم و ایمان دارم که لاغر شدن خیلی راحت و ساده است. درسته که خیلی دیر مطلب رو متوجه شدم ولی خیلی الان بهش اطمینان دارم حالا فهمیدم که خیلی چیز پیچیده و سختی نیست قدرت ذهن رو دست کم گرفته بودم .الان از رفتارهای خودم خیلی تعجب می کنم بدون توجه بدون هیچ کاری خودکار آرومتر غذا میخورم خیلی کمتر غذا میخورم زود هم گرسنم نمیشم. یه وقتایی هم به اندازه نیازم مثل انسانهای عادی غذا میخورم .خیلی دارم شبیه آدم های متناسب میشم و این خیلی خوشحالم میکنه .خیلی خوشحالم که صدگام رو شروع کردم.فوق العاده فوق العاده زیاد برای من آگاهی بخش بود
سلام خدمت استاد عزیز و دوستان گرامی
لاغری با ذهن آسان است و چیز عجیبی نیست
ما یک مدت طولانی ذهنمون روی چاقی تنظیم شده بود به خاطر همین تمام اعمال و رفتار در مسیر چاقی حرکت می کرد و نتیجه ای جز چاقی برای ما نداشت.
مثلا ناراحت بودیم برای اینکه از اون حس و حال در بیاییم متوسل به خوراکی می شدیم یا خوشحال بودیم برای اینکه دیگرانم سهیم شادی مون کنیم اونا رو به غذا دعوت و بخور بخور راه می انداختیم .یا می خواستیم برویم گشت و گذار تمام فکر و ذهنمون این بود چی با چی برداریم که حسابی بهمون خوش بگذره . یا توی مهمونی و عروسی ها تمام ذهنمون درگیر این بود که کجا بنشینیم تا زودتر غذا بهمون برسه و بعدشم انگار قحطی زدگان تا مرز خفگی می خوردیم و هی به خودمون می گفتیم پولش دادم باید حسابی بخورم و… تمام این رفتارها نتیجه ای جز چاق تر شدن ما برامون نداشت .
باور کنیم که سال ها بر اساس باورهای اشتباه حرکت کردیم و ما لیاقت و توانایی لاغر شدن رو داریم .
الانم باید ذهنمون رو روی لاغری تنظیم کنیم تا تمام رفتار ما به سمت و سوی لاغری حرکت کنه و به اندام دلخواهمون برسیم .
ما از هیچ غذایی محروم نیستیم همه چی به اندازه نیازمون می توانیم بخوریم اینجوری دیگه حرص و وله خوردن نداریم و پر خوری نمی کنیم و خیلی راحت در مسیر لاغری گام بر می داریم
وقتی ذهن رو تغییر بدهیم نتیجه های مختلفی کسب می کنیم
همان طوری که وقتی در مسیر چاقی حرکت می کردیم مدام اعصاب خردی از تنگ شدن لباس ها و طعنه های اطرافیان و محروم بودن از خوردن خوراکی ها و ناراحتی و نداشتن اعتماد به نفس و خجالت کشیدن از حضور در جمع و بیماری های گوارشی و کر درد و معده درد و پا درد و نگرانی و استرس و…داشتیم .
وقتی هم در مسیر لاغری گام بر داریم لحظه به لحظه آرامش و آسایش از کم شدن سایز مون و اعتماد به نفس و روحیه قوی و حال خوش و… نصیبمون می شه .
بخواهیم کلی حساب کنیم هر کاری که شروع کنیم و در مسیرش گام برداریم یک سری آثار و تبعاتی دارد
ما به سمت لاغری با ذهن هدایت شده ایم
وقتی که ما قراره یک زبان جدید مثل انگلیسی یاد بگیریم دیگه باید کل تمرکز مون روی اون زبان باشه و تا وقتی هم در کلاس هستیم باید با اون زبان صحبت کنیم تا بتوانیم بر اون زبان مسلط بشیم .
توی مسیر لاغری با ذهن هم همین طوره وقتی وارد این مسیر می شویم باید کل تمرکزمون روی این مسیر باشه و کل روشهای لاغری رو فراموش کنیم تا بتوانیم بهترین نتیجه رو بگیریم و به تناسب اندام دلخواهمون برسیم .
وقتی ما در مسیر چاقی بودیم اصلا متوجه نشدیم چطور چاق شدیم الانم در مسیر لاغری با ذهن نباید به نحوه لاغر شدن مون فکر کنیم
وقتی به چگونگی لاغر شدن مون فکر کنیم فقط روند لاغر شدن مون کند میشه .
همون طور که سال ها زندگی کردیم و اصلا به نحوه ی نفس کشیدن مون و دیدن مون و چشیدن مون و… توجه نکردیم و این جسم قدرت قدرتمند ما بوده که به صورت اتوماتیک و منظم عمل کردن و به خوبی و خوشی زندگی کردیم
الانم این جسم ما هست که به صورت خیلی اتوماتیک و به راحتی تونسته و میتونه ما رو به تناسب اندام دلخواهمون برسونه.
مغز ما فرماندهی کل بدنمون هست و ما سال ها به مغزمون یاد دادیم که رفتارهای چاق شونده داشته باشه از اونجایی که ذهن تا مرز بی نهایت پیش میرود ما هم رفتارهای چاقی رو تا مرز خفگی پیش می بردیم و دیگه نای حرکت کردن رو نداشتیم
الانم خیلی راحت می توانیم رفتارهای لاغری رو جایگزین باورهای اشتباه گذشته مون کنیم و به تناسب اندام دلخواه مون برسیم
توی هر مسیری که حرکت کنیم باید استمرار داشته باشیم
این استمرار هست که ما رو به سرانجام می رسونه .
وقتی هدفت مشخص باشه و قدم در مسیر هدفت بگذاریم و استمرار داشته باشی به نتیجه می رسی ولی وقتی استمرار نداشته باشی نباید انتظار نتیجه دلخواه داشتی
یکی با استمرار میشه استاد خوانندگی و یکی میشه اسطوره فوتبال و یکی میشه قهرمان ملی و… ولی استمرار که نداشته باشیم میشه هزار تا خواسته داشته و حسرت نرسیده به دنیای آرزوها ت .
یکی دیگه از باورهای اشتباهی که ما نسبت به معده مون داریم اینه که فکر میکنیم معده مون انبار هست و ما می توانیم هر وقت بخواهیم از اون غذا برداریم .
درصورتی که کار معده هضم غذا هست و سال ها این کار رو برای ما انجام داده و حدود ۳۰ تن مواد خوراکی رو هضم کرده . اصولا هر وقت ما غذا میخوریم بعد از مدت زمان کمی معده شروع به هضم غذا می کنه .
بدن انسان اصولا به یک سری ویتامین ها نیاز داره که در اولین نوبت این ویتامین ها رو جذب میکنه و بعد یک کمی برای نیازش ذخیره میکنه و بقیه غذا رو نه برای جذب لازم داره نه برای انرژی .برای همین به صورت چربی ذخیره میکنه .و این همه چربی های اضافه ناشی از زیاده خوری هایی هست که ما داشتیم .که به تبع اون کلی درد و مرض هم برای ما به ارمغان می آورد.
همیشه باید به اندازه نیازمون بخوریم تا همیشه سلامت باشیم.
ما نباید توی زندگی مون ترس از درد داشته باشیم .بلکه باید با مشکلات روبرو شویم .
فکر یک درد خیلی سخت تر از خود درد هست
واقعا هم همین طوره یه همکاری دارم خیلی ترس از واکسن کرونا داشت تا قبل از اینکه به رده سنی خودش برسه همه اش ترس داشت .تا اینکه نوبت به اون رسید و قرار بود مثلا هفته دیگه بریم بزنیم .از طرفی هی به خودش تلقین میکرد که من یکم کرونا گرفتم .در صورتی که سالم بود و هیچی اش نبود .فقط ترس از واکسن داشت .اینقدر این ترس توی وجودش بود که با تلقین های زیادی که به خودش کرد راضی بود که کرونا بگیره ولی واکسن نخاد بزنه آخرشم همین طور شد و کرونا گرفت . ولی ما نه هیچ ترسی نداشتیم با وجود اینکه بیشتر ساعت شبانه روز پیش هم بودیم حتی به عیادت ش رفتیم ولی اصلا کرونا نگرفتیم .
همینه ترس از درد از خود درد بدتر هست .
تا زمانی که وارد یه مسیری نشدیم همه اش سختی و مشکلاتش رو می بینیم ولی وقتی وارد می شیم می بینیم چقدر همه چی راحت طی می شه و به مقصد می رسیم.
دقیقا مثل لاغری که الان خیلی خوب و عالی به سمت لاغری حرکت میکنیم بدون اینکه بفهمیم چطور لاغر شدیم.
لاغری با ذهن مسیری ساده، نشاط آور و انگیزه بخش برای لاغر شدن است.
سلام به همه دوستان همراه! در مسیر لاغری با ذهن همزمان که مشغول فرمول سازی برای ذهن هستیم باید موانع ذهنی را هم شناسایی و برطرف کنیم، وگرنه به نتیجه درخشانی نخواهیم رسید. باید لاغر شدن را برای ذهنمان آسان کنیم. اگر باور داشته باشیم لاغر شدن سخت است. هرگز لاغر نخواهیم شد.
نه فقط لاغری بلکه هر آرزویی را اگر برای ذهن خودمان سخت جلوه بدهیم، قطعاً اجازه به دست آوردنش را به ما نخواهد داد. کسانی موفق می شوند به خواستههایشان برسند که اولاً آن را به ذهنشان کار ساده ای نشان بدهند و به او اطمینان بدهند که هیچ رنج و سختی ای نیاز نیست تحمل کند و دوم اینکه عاشق خواسته هایشان باشند.
همه ما تجربه بارها و بارها رژیم گرفتن، ورزش های سخت، خوردن قرص ها و دمنوش های بدمزه و حرف شنیدن از دیگران را داریم و هر بار مایوس تر شدیم و اعتماد به نفس بیشتری را از دست دادیم و خودمان را بی اراده تر و نالایق تر دانستیم و دسترسی به رویاهایمان سخت تر و حتی محال شد. وقتی به این همه رنج و سختی فکر کنیم و لاغری برایمان این همه رنج و مشقت داشته باشد، دیگر انگیزهای برای ادامه دادن نخواهیم داشت و به همین دلیل لاغر شدن الان در ذهن ما بسیار سخت شده است. البته باورهای غلط دیگر مثل ارثی بودن چاقی، عوارض چاق کننده داروها، چاق شدن بعد از ازدواج و زایمان و… در چاق شدن ما نقش داشته اند. بنابراین باید اول به ذهنمان اطمینان بدهیم که روش لاغری با ذهن هیچ کدام از سختیهای روشهای قبلی را ندارد، بلکه یک مسیر ساده نشاطآور و انگیزه بخش برای لاغر شدن است.
در این مسیر هر روز اطمینان و انگیزه بیشتری داریم و رسیدن به آرزوی لاغری را به خودمان نزدیکتر می بینیم. برعکس روشهای قبلی که برای پایان دوره لحظه شماری می کردیم در این روش هر روز اشتیاق برای آموزش مطالب جدید و تمرین های جدید داریم. فقط کافی است استمرار داشته باشیم و فرمولهای ذهنی مان را تغییر بدهیم.
یکی از موانع ذهنی ما این است که مگر میشود با فکر کردن به لاغری تغییر کرد و لاغر شد. همین یک مانع را اگر بتوانیم از سر راه برداریم به راحتی مابقی موانع قابل حذف کردن می شوند.
باید این طور فکر کنیم که ذهن ما تا الان روی چاقی تنظیم بوده است و به راحتی عوض کردن دکمه کانال تلویزیون می توانیم تنظیم ذهن مان را هم عوض کنیم و از کانال چاقی به کانال لاغری برویم و هرچقدر تاکنون به خاطر چاقی اذیت شده ایم با لاغر شدن میتوانیم چندین برابر لذت ببریم و دنیای متفاوتی را تجربه کنیم.
این را باور کنیم که برای طی کردن این مسیر انتخاب شده ایم و خدا این توانایی را درون ما دیده که بتوانیم از پس موانع ذهنی مان برآییم و خودش ما را به این مسیر هدایت کرده است. بنابراین دیگر نیازی نیست که بخواهیم چگونگی لاغر شدن بدنمان را تجزیه و تحلیل کنیم و به خودمان بگوییم اگر قرار است هر چیزی بخوریم و نیازی هم به فعالیت بدنی نداریم، چطور ممکن است لاغر شویم؟ مگر وقتی بدنمان آسیب می بیند و خودش خوب می شود ما به چگونگی آن فکر می کنیم؟ بدن خودش شرایط ترمیم و اصلاح خودش را بلد است و ما نباید در کار آن اختلال ایجاد کنیم. ما نباید با فکر کردن به روند چگونه اتفاق افتادن و تصور اینکه خیلی کار عجیب و غریبی است، در کار بازسازی بدن مانع تراشی کنیم. مغز ما قابلیت یادگیری دارد و قادر به انجام هر کاری است به همین دلیل انسان ها تا بی نهایت می تواند پیشرفت کند. پس باید آموزش های جدیدی به آن بدهیم و از جمله این فرمول های جدید باید این باشد که از خودمان انتظار لاغری داشته باشیم همانطور که تاکنون منتظر چاقی بودیم و بدون هیچ تلاشی چاق تر می شدیم باید انتظاراتمان را تغییر بدهیم و رفتارهای مان را عوض کنیم.
مثلاً وقتی گرسنه هستیم دائماً در مورد گرسنگی حرف نزنیم و با این کار ولع خودمان به خوردن را بیشتر نکنیم. از هر غذایی که دوست داریم به اندازه نیازمان می توانیم بخوریم. بنابراین از مواد غذایی ترس نداشته باشیم.
مواد غذایی به خودی خود چاق کننده نیستند، نحوه رفتار ما با آنها تا کنون باعث چاقی ما شده است.
باید بدانیم که معده ما یخچال بدن ما نیست که خوراکی ها را برایمان ذخیره کند و اگر زیادتر بخوریم، دیرتر گرسنه نمی شویم. معده هر میزان غذایی که واردش شود را هضم می کند و فقط با ورود حجم زیادی از مواد غذایی، به معده مان آسیب می زنیم، چون باید فعالیت بیشتری انجام بدهد.
از گرسنگی ترس نداشته باشیم در اکثر مواقع ترس از یک موضوع از مواجه شدن با خود موضوع دردناک تر است. نگرانی برای گرسنه شدن از خود گرسنگی واقعی، فشار بیشتری به ذهن ما وارد میکند و باعث تحریک بیشتر ما برای خوردن می شود.
ذهن ما میخواهد از محدودیت و قحطی اجتناب کند، بنابراین وقتی نگران نبودن غذا باشد حجم بیشتری چربی برای خودش ذخیره می کند، پس روند به مغزمان را دستکاری نکنیم.
سلام خدمت استاد گرامی و دوستان خوبم .
لاغر شدن با ذهن رو باید خیلی آسان بدونید اصلا با قدرت ذهن خیلی راحت به تمام هدفهای زندگی میشه رسید و حالا داریم با این قدرت ذهن به لاغری میرسیم .
ذهن ما اینطور هست که وقتی اطلاعات جدید و متفاوت بهش بدیم نتیجه هم جدید و متفاوت میشه.
من هم الان دارم به ذهنم اطلاعات جدید لاعری میدم و نتیجه ی جدید لاغری رو دارم در جسمم میبینم .
به به بازم استاد تاکید میکنن که ما افراد این ساین هدایت شده ی خداوند هستیم پس قطعا اگر در این راه قدم بردارم نتیجه های عالی به ما داده میشه چون خدادر ما توانایی رسیدن به اون هدف رو دیده که ما را وارد این مسیر کرده
من مدتها هست در مورد هیچ روش لاغری تحقیق نمیکنم و دنبال هیچ پیج و کانال لاغری نیستم و فقط و فقط در این سایت هستم و با آموزشهای استاد دارم نتیجه ی عالی میگیریم و بقیه روشها رو تعطیل کردم واقعا تعطیل کردم ها دیگه هر دکتری هر کارشناس تغذیه ای بگه با این کار با این نوع خوردن چاق و یا لاغر میشید من اصلا باور نمیکنم همین چند روز پیش جایی بودم که پزشک عزیزی داشت میگفت که فلان چیز بخورین چون کالریش کمه و یا فلان چیز رو نخورین چون کالریش زیاده و توصیه های دیگه هم کرد که باعث لاغری ما یعنی میشد ولی من در دلم فقط میخندیدم که این حرفها چیه من قبول ندارم فقط لاغری با قدرت ذهن درست و اصولی هست و باید در این مسیر باشی تا به راحتی و یدون سختیو محدودیت لاغری بشی حتی حرف از تیرویید دراومد ایشون از عوارض کم کاری تیرویید کلی چیز گفتن و چاقی رو هم جز عارضه هاش گذاشتن ولی من بازم قبول نکردم چون خودم با وجود این این مشکل هیچ کدوم ار عارضه هاش رو نداشتم و تازه تونستم کلی وزن هم کنم پس هنوزم میتونم متناسب تر بشم و من واقعا این روش رو باور دارم و هر روز در این مسیر حرکت میکنم تا به وزن دلخواهم برسم .
من در گدشته اول چاقی رو یاد گرفتم و رفتارهام چاق کننده شد و بعد جسمم چاق شد مثلا چاقها در مهمانیها و عروسیها و و تولدها و شادیها و عزاها تفریحشون با خوردن هست و اگر چاقها ناراحت باشن میخورن و یا خوشحال باشن میخورن خسته باشن میخورن و …. اینها میشه فرمانهای مغز وقتی مغزمون چاقی رو یاد بگیره اینطوره در همه حالت فرمان خوردن میده اما اگر ذهن رو برای لاغری تربیت کنم دیگه مغز مفرمانهای متفاوت میده و رفتار متفاوت از قبل میشه و در نهایت جسم ما متفاوت از قبل میشه .
من خودم با مدتها بودن در سایت مغزم فرمانهای متفاوت تری صادر میکنه و من شدم اینی که الان هستم و کلی لاغر تر شدم مثلا : در موقع جمع کردن سفره دوست ندارم باقی مانده ی غدای بچه ها یا همسرم رو بخورم و یا موقع درست کردن غدا دوست ندارم کلی از غذا رو پای گاز بخورم و یا خونه مادرم که برم حرص وولع عدای اونجا رو ندارم و ….. .
من واقعا در قلبم امیدوارم که میتونم در وزن ۵۹ کیلو قرار بگیریم و انتظارم از خودم لاغر ترشدن هست که واقعا برای من رخ داده و میدونم این کم چیزی نیست برای فردی که درست تمرینهاش رو انجام بده و هر روز در مسیر باشه امکانش هشت که همچین چیزی رو به دست میاره .
و اما چندین نکته ی مفید :
*افراد چاق تصورشون در مورد معده اشتباه هست فکر میکنن معده یخچال هست و مثلا اگر قراره تا شب چیزی نخورن و یا روزه باشن پس سحری رو بیشتر می خورن این یک فکر اشتباه هست ما در معده نمیتونیم چیزی رو ذخیره کنیم بنا براین هر چقدر بیشتر بخوریم تمام اون طی پروسه هضم میشه و تبدیل به انرژی میشه که یا مصرف میشه یا ذخیره میشه یا دفع میشه ولی غذا در معده فریز که نمیشه پس پرخوری کار بسیار اشتباهی هست که هرگز نباید انجام بدیم .
*فکر مواجه شدن با یک درد و یا موضوع خیلی سخت تر از برخورد با اون موضوع و یا درد هست در واقع ترس از درد خیلی سخت تر از مواجه شدن با خود اون درد هست .پس ترس مواجه شدن با گرسنگی خیلی بیشتر از خود اون گرسنگی هست پس از ترس در یک وعده هایی مثل سحری زیادتر میخوریم که مبادا تا شب گرسنه بشیم اما به خودت بگو نترس از گرسنگی نمی میری و فقط مواجه شو با گرسنگی هیچ چیز خاصی نیست نمی میری .بعضیا حتی ترس از درد آمپول و یا واکسن و …. داشتن ولی دیدن که هیچ چیز خاصی نیست خودشون در ذهنشون اون درد رو بزرگ کردن. پس ترس از درد و یا گرسنگی نداشته باش و گرنه ذهن پدرت رو در میاره هر وقت گرسنه هستی در مورد گرسنگی خودت هی حرف نزن هی بازگو نکن و گرنه کارت سخت تر میشه .
این ذهن ما یه جورایی خنگه و نمیدونه این ترسها و نگرانیها از درد و گرسنگی چیه چون فقط تو ترس و نگرانی داری و جیغ میزنی و داد و بیداد میکنی اونم این حرفها رو پذیرفته .
پس هیچ وقت از ترس نبودن غدا زیادتر عدا نخور .
فکر نکن معده یخچال هست که در زمانهای مختلف به تو غدا بده پس پرخوری نکن و هر لحظه به اندازه نیازت غدا بخور .
*غذا ها هیچ فرقی با هم ندارن که بگی من چی بخورم که چاق نشم ؟همه چیز به اندازه نیاز بخور و اگر این سوال رو بکنی معلومه خوردن در ذهنت درست نیست و غذاها در ذهنت تعریف متفاوت دارن و چاقی خودت رو گردن غذاها میندازی و این غلطه
رفتار درست این هست که از هر غذایی که دوست دارم به اندازه نیازم بخورم .
سلام
لاغر شدن اسانترین وار دنیاست
ب ما از کوچکی یاد دادن قبل از اینک ی کاری انجام بدیم اونو برا خودمون سخت کنیم
پیش داوری کنیم تو دل کار نرفتیم ولی از سختیش میگیم
اگه تو مسیر باشیم و بریم تو دلش
میبینیم سختی نیس و ما اگه عشقمون اون کاره باشه سختیش برامون خیلی شیرین میشه
باید عاشق بود
تا تو این مسیر تو پستی وبلندی ایمانت باشه و ادامه بدی
من واقعا تو ماه رمضان اینطوریم ک میگید مثل چی حمله میکنم حتما سحری رو بدون اینو اشتها داشته باشم میخورم کم میخورم ولی چن اشتها ندارم باعث میشه معدم درد بگیره و نتوانم بخوابم تو افطاری اونقدر حمله میکنم ب غذا ک حالم بهم مبخوره تا چندین ساعت ورم میکنه معدم و مصیبتها داریم
واقعا من خودم اعتقادم ب این بود ک بزار سحری بخورم نخورم گرسنم میشه
یا بزار افطاری زیاد بخورم چن از صبح هیچی نخوردم
اصلا مسئله اینک ب اندازه نیازم بخورم نمیدیم
و واقعا خیلی این فایل ب من اگاهی داد
من باور دارم ک لاغری و رسیدن بهش صددرصد برا من و برا بقیه امکان پذیره
دیدید همه میگن هرچقدر پول بدی همون قدر اش میخوری
الان همینه هرچ قدر باور داشته باشیم ک میشه همون قدر نتیچه رو لمس میکنم
تو دل این مسیر بودن خیلب چیزا ب من داده شاید لاغری هنوز نیس ولی خیلی چیزا هس ک از خود لاغریه مهمتره
خدایا شکرت ک تو مسیرم
سلام گام چهل دوم در مسیر لاغری من
لاغرشدن باید اسان کنیم در ذهن مان تا متناسب بشیم و اسان شدن لاغری در ڋهن با فشار فیزیکی تجسم فکر رویاپردازی بدست نمی اید پس اینکه بخواهی بشینی فک کنی و زبانی بگی اره استاد گفته لاغرشدن اسان ترین کار دنیاست منم همین حرف تکرار کنم در ذهنم باورم اسان میشه اشتباه است
باید با شفاف سازی برداشتن موانع ذهنی باور ها صحیح وارد ذهن کردن و عمل کردن که خیلی مهمه عمل کنی که همه اینها خلاصه میشه در روش لاغری با ذهن وقتی ما گام به گام پیش بریم لاغر شدن در ذهن مان اسان میشه چون داریم موانع لاغر،شدن شناسایی میکنیم برمیداریم پس راه صحیح انتخاب روش صحیح است و بعد با تعهد کامل پیش رفتن است عاشق متناسب بودن است
وقتی عاشق هدفت باشی تمام دنیا جلوت وایسه کوتاه نمیایی ادامه میدی تا به هدفت برسی
پس الان مهم نیست در چه شرایطی چه وزنی باشی مهم اینه خداوند هدایتت کرده به مسیر صحیح یعنی این قدرت در تو دیده فقط کافیه خودت باور کنی ذهنت باور کنی که ذهنی که تونسته من به این شکل در بیاره و چاقم کنه میتونه متناسبمم کنه درصورتی خودم بپذیرم باور کنم که میتونم متناسب بشم
باتغییر ذهن مان میتوانیم جسم مان و شرایط پیرامون خود را در هر جنبه ای تغییر بدیم باید بپذیریم چون ما قبلا خیلی تلاش فیزیکی کردیم شرایط جسمی یا هر شرایط دیگ مون تغییر نکرده الانم برای ما سخت است که باور کنیم به همین اسانی میشه تغییر کرد
اسانی کار باعث شده ما باور نکنیم که به همین راحتی میشه از جسم چاق به لاغر تبدیل شد واسه همین برای خودمان سخته که باور کنیم همینم مانع لاغر شدن ما میشه پس باید باور کنیم که ذهن همیشه قابل تغییر است قابلیت یادگیری دارد هر چیزی بهش یاد بدی در ذهنت اسان کنی تجربه میکنی و تغییرات در شرایط زندگی خود مبینیم
ما انسان ها میگیم باید اول ببینیم تا بعد باور کنیم یعنی منتظریم اول لاغر بشیم تا باور کنیم که بله میشه متناسب شد میشه تغییر کرد ولی باید اول باور کنیم که میشه تغییر کرد بعد شرایط جسمی روحی مالی و هرچیز دیگه تغییر میکنه
اسانی کار مانع شده باور کنیم چون ما باور کردیم که باید سختی بکشیم تا به هدفی برسیم واسه همین باور نمیکنیم که بشه به همین راحتی لاغر،شد فقط با تغییر ذهن میشه لاغر شد میشه شرایط دیگه خودمان در جنبه ها مختلف تغییر داد
پس لاغر شدن اسان است راحته فقط باید محتوا ذهن تغییر بدیم بعد نتیجه شگفت زده مان میکنید کافیه باور کنیم و فردی که عاشق هدفش است عاشق متناسب شدن است خودش مشتاق است هر روز با اگاهانه قدم به قدم پیش میره محتوا باور ها ذهنش تغییر میده و اول احساسش بعد افکارش بعد رفتارش ودر اخر جسمش تغییر میکنه
ما که این همه تلاش کردیم هیچ تغییری نکردیم هر راهی هرکسی گفت انجام دادیم هیچی نشد جز،شکست حالا بیاییم امتحان کنیم اصلا بگیم حالا یه مدت دو ماه سه ماه شیش ماه میاییم از این روش استفاده کنیم بگیم این روشی است که خداوند هدایت مان کرده به این مسیر خداوندی که اگاه هست به همه چیز این توانایی در مادیده و ما هدایت شدیم حالا استاد بعد ۳۵سال چاقی با عشق بدون هیچ الگو راهنمایی شروع کرد طی یکسال متناسب شد این همه دوستان در این چه از دوره رایگان چه از دوره سرزمین شگفتی سازان متناسب شدن پس بیاییم خودمان گول نزنیم هرچی روش تبلیغات هست بزاریم کنار و یه مدت تمام وقت در این مسیر حرکت کنیم گوش کنیم ببینیم درک کنیم عمل کنیم و دیگه کاری به نتیجه نداشته باشیم یا اینکه چطور میشه لاغرشد این همه اضافه وزن کجا میره چی میشه کاری نداشته باشیم و وظیفه خودمان انجام بدیم در مسیر با شور اشتیاق تعهد کامل پیش بریم دیگه کاری به اینکه چی میشه لاغر شد نداشته باشیم و راحت اسان لاغر خواهیم شد و در همه جنبه ها زندگی ما تغییر ایجاد خواهد شد
تمام شرایطی که الان داریم در هر جنبه ای ما خودمان به ذهن مان یاد دادیم و تجربش کردیم و تمام اموزش هایی که بلدیم هنرهایی که بلدیم به ذهن مان اموزش دادیم و الان خیلی راحت انجام میدیم مث رانندگی ،اشپزی،خیاطی،چاقی ،لاغری ،فقر ،ثروت،وهمه چیزهایی که الان بلدیم تجربه کردیم به ذهن مان یاد دادیم و داریم تجربه میکنیم
ما چاقی یاد گرفتیم چاق شدیم و رفتارها چاقی در ما افزایش پیدا کرده و چاق شدیم خیلی راحت
الانم باید متناسب شدن اموزش ببینیم یاد بگیریم عمل کنیم تا رفتار ما تغییر کنه ودرنهایت جسم تغییر کنه و متناسب بشیم همین چیز سخت پیچیده ای نیست خودمان برای خودمان سختش کردیم بخاطر مسیرها اشتباهی که رفتیم الانم مهم نیست چه وزنی داری وقتی فرمول ذهن تغییر بدی رفتار تغییر میکنه و در نهایت جسم تغییر میکنه به همین راحتی فقط کافیه باور کنی و متناسب شدن در ذهنت اسان کنی انتظارت از خودت لاغر شدن باشه و راحت با انجام تمرین و تعهد کامل پیش بری انتظارت از خودت تغییر میکنه و انتظار لاغر شدن داری از خودت و راحت متناسب میشی
چند نکته مهم
معده ما یخچال نیست محل ذخیره مواد غذایی نیست افراد چاق این دیدگاه دارند در مورد معده خودشان که هرچه بیشتر بخورند در طی روز سیر باقی میمونند مخصوصا در ماه رمضان میگن سحری زیاد بخوریم که تا شب افطار گرسنه نشیم و این فکر کاملا اشتباه است چون معده که انبار نیست هرچقدر بخوری یا هرچی که بخوری بعد نیم ساعت هضم میشه بعد دوسه ساعت تبدیل به انرژی میشه یا دفع میشه یا به انرژی چربی تبدیل میشه همین پس این اشتباه است
من خودم هم در ماه رمضان هم در ماه ها دیگه این دیدگاه داشتم که مثلا صبحونه زیاد بخورم که تا ساعت دو سه ظهر گشنم نشه درد گرسنگی نکشم یا شب زیاد بخورم سحری هم بخورم محکم چون میخوام روزه بگیرم تا گرسنه نشم و دیدم این بود معده مانند انبار هست که هر ساعتی من گشنه خواستم بشم بهم غذا میرسونه از مواد ذخیره در انبار معده و این کاملا اشتباه هست کار معده هضم مواد غذایی و تبدیل ان به انرژی است و دفع مواد غذایی .همین
چرا در مورد بقیه اعضای بدن این فکر نداریم که مثلا زیاد اب بخوریم که تشنه نشیم چرا این ترس نداریم چرا نمیگیم زیاد نفس بکشیم ممکنه کم بیاریم چرا نمیگیم زیاد پلک بزنیم در مورد هیچ چیزی هیچ نظریه فکری نداریم ولی در مورد معده خود خوردن این نظریه داریم چون اموزش چاقی دیدیم و همه افکار رفتارمان براساس چاق شدن است چاقی بیشتر و رفتار ها چاق کننده انجام میدیم ولی یک فرد متناسب چنین رفتاری اصلاندارد معده خود را محل ذخیره مواد غذایی نمیبینه حرص نمیزنه واسع بیشتر خوردن پس متناسب رفتار کنیم تا متناسب بشیم
هروقتی احساس گرسنگی کردیم در موردش حرف نزنیم فکر نکنیم نگیم هی گشنمون هست چون داریم این گرسنگی بیشتر میکنیم ارام باشیم حرفش نزنیم این درد از گرسنگی هی بیشتر میکنیم و ذهن واکنش نشان میدهد میترسه پس هر زمان گرسنه شدیم حرفش نزنیم نگیم این همه زمان غذا نخوردیم که بشه افطار که بخورم
پس نه زمان براش تعیین کنیم نه موقع گرسنگی هی بگیم گرسنه هستیم وای چی بخورم و یخچالم انبار نیست به حد نیاز بخوریم هر زمان که دوست داشتیم گشنه بودیم به حد نیاز بخوریم هرچی ددست داریم به حد نیاز بخوریم همین
شاد شاد شاد باشید
سلام همگی دوستان
گام چهل و دوم لاغری با ذهن آسان است:
لاغری با ذهن یک موضوع عجیب و پیچیده نیست بلکه یک موضوع ساده است مثل کولرهای گازی که انتظار سرما ازش داریم هوای گرم هم میده بیرون و فقط با یک دکمه قابل تغییره به همین راحتی!!
وقتی ذهن روی چاقی تنظیم شده باشه اتفاقات و رفتارها و نتایج جوریه که نتیجش میشه چاقتر شدن وقتی ذهن را تغییر بدی به حالت تناسب نتیجش میشه تناسب اندام به همین راحتی!! و در تمام جنبه های زندگی هم همینطوره!!
وقتی مسیرت به سمت مشهده شهر و روستاهایی رو میبینی ولی اگه مقصد رو عوض کنی به سمت تبریز و شهر و روستاهای متفاوتی رو میبینی اما فقط مقصد را عوض کردی اما کل مسیر و فرهنگ و آداب و همه چی عوض میشه، ذهن هم همینجوره وقتی ذهنتو تغییر بدی برا لاغر شدن با اموزشات و اطلاعات و آگاهی جدید بهش بدی نتیجه متفاوت میشه نه تنها در مقصد قبل از اینکه به مقصد برسی خیلی چیزا عوض میشه: سلامتی روابط احساس !!
وقتی لاغری با ذهن را شروع کردی همه پیجای رژیم و لاغری و همه روش ها را کنار بذار و فقط همین دوره را انجام بده و نباید اینو انجام بدی ولی چشمت دنبال یه روش دیگه باشه!!!
چربی ها رو بذار به حال خودش تو چیکار داری که چجور آب میشن، فقط مهم اینه که خارج میشن و میره!!! وقتی به روند چربی سوزی فکر میکنی کارو سخت میکنی و در کار ذهن اختلال ایجاد میکنی!!
لاغری با ذهن ساده است و فقط باید به حرفای استاد گوش و تمرینها رو انجام بدیم!! یه سری رفتارهای ما اتوماتیکه مثل ضربان قلب، هضم غذا و مغزه که این کار ها رو مدیریت میکنه، مغز قابلیت یادگیری داره و همه چیزایی که در زندگی یاد گرفتیم رو به مغز یاد دادیم خیاطی اشپزی و ریاضی و … با استمرار و تمرین!! وقتی مغز فرمان درست نده بازیکن فوتبال درست نمیتونه فرمان بده چون اموخته هاش فرق میکنه!!
ما چاقی را یاد گرفتیم و نتیجش این شده که رفتارهامون چاق کننده شده در میهمانی ها عروسی ها و در خانه شادیمون با خوردنه عزامون با خوردنه تفریحمون با خوردنه گریه کردنمون با خوردنه اینا میشه فرمان های مغز که برای چاقتر شدنه در همه حال میگه بخور!!! حالا وقتی این مغز را اموزش بدی برای لاغری فرمان های متفاوتی صادر میکنه چیز عجیب و غریبی نیست که بگی من نمیتونم!!! میزان اضافه وزنت هم اصلا مهم نیست!! و اگر فایلها رو تا الان درست گوش داده باشی دیگه الان باید از خودت انتظار لاغری داشته باشی!!
برای ماه رمضان همه آدم های چاااق تصورشون درباره معدشون اشتباهه اونا فکر میکنن معدشون یخچاله!!! چون قراره تا شب گشنه باشم پس سحری بیشتر بخورم دیگه اوکیه و ذخیره میشه!!! معده ما جای ذخیره غذا نیست جای آسیاب و هضم غذاست به همین دلیل اگه شما اول صبح ده برابر نیازت هم غذا بخوری تمام اون طی پروسه هضم تموم میشه، غذا یا باید به انرژی تبدیل بشه یا دفع بشه یا چربی بشه و از این سه حالت خارج نیست!!
فکر ترس از درد خیلی سخت تر از مواجه شدن با اون موضوعه، ترس از روزه هم خیلی سخت تر از مواجه شدن با اونه!!
زیاد خوردن دلیل بر گشنه نشدن نیست و کلا با این موضوع مواجه شو، از درد ها نترسید!! درد آمپول یک نمونشه که خیلی افراد میترسن ولی وقتی میزنن میبینن انقدر ها هم ترس و درد نداشته!!
وقتی تشنه باشی و اب نباشه هی که بگی آب بدن واکنش بیشتری نشون میده و ضعیف تر میشه و این هم نمونه ای از ترسه که نباید بگی چون ذهن پدرت رو در میاره، هر بار که بگی گشنته سروصدای شکمت در میاد و … ولی وقتی نگی تموم میشه!!
اگه میخوای رفتارت رو در سحر تغییر بدی هیچ وقت به زمان گرسنگی فکر نکن بر اساس زمانی که گشنه هستی شروع نکن به سحری خوردن که بخوای بهم بریزی و زیاد بخوری و عذاب وجدان بیاد بعد میبینی ماه رمضون میگذره و میبینی رفتار های اشتباه تو ده برابر شده و چاقترم شدی، برای افطار هم خیلیا همین فکر را میکنن از یکساعت دو ساعت قبل از افطار میگن این همه ساعته گشنه شدیم کی بشه افطار بشه کی بشه اذانو بگن و …. وقتی افطار بشه حمله میکنن!!
پس معده یخچال نیست و دو سه ساعته همه را تمام میکنه!! هر لحظه به اندازه نیازت بخور و به بعدش فکر نکن تا آرامش داشته باشی!!
لاغری با ذهن اسونترین کار دنیاست فقط کافیه که آموزش ها رو یادبگیریم و بذاریم ذهن کار خودشو بکنه!!
مه تاب متناسب و در حال آموزش ذهن و مغز😊✌️
سلام🙂
همیشه شما در فایلها تاکید دارین که موانع ذهنی رو که شناسایی کنیم و برداریم لاغری خود به خود اتفاق می افته
یکی از مهمترین باورها اینه که لاغر شدن سخته
اینم به خاطر حرفهای بقیه است و بی نتیجه بودن تلاشهای خودمون و اطرافیان که از روشهای مختلف امتحان کردیم و با رنج و سختی و محدودیت و عرق ریختن و نخوری چند کیلو کم کردیم ولی به راحتی برگشته
یا باورمون اینه که چاقی ما ژنتیکی هست و نحوه خلقتمون اینه پس نمیتونیم ژنتیک یا خلقت رو عوض کنیم😶
به همین دلیل وقتی با لاغری با ذهن هم آشنا میشیم واز شما میشنویم که این روش نه رژیم داره نه ورزش داره نه دمنوش و نه دارو ….و ذهنیت قبلیمون هم اینه که فقط با سختی کشیدن هست که میشه لاغر شد باورمون ضعیفه به توانایی ذهنمون و چون عجله داریم که زودتر هم لاغر بشیم و ذهن هم که کاری به عجله ما نداره و سرعتش ربطی به عوامل بیرونی نداره ما فکر میکنیم اگه کنار این روش رژیم بگیریم یا ورزش کنیم میتونیم سرعت تغییر جسم رو بیشتر کنیم و باز هم این فریب ذهنه که میگه حالا فایل هاتو گوش کن رژیمت رو هم بگیر فایلات رو گوش کن پیاده روی هم برو… اینجوری هم ذهنت تغییر میکنه هم زودتر لاغر میشی …😁
در صورتیکه به قول شما کسی که این دو تا رو در کنار هم انجام میده یا برداشتش از فایلها کم خوری ومحدودیت هست یعنی لاغری با ذهن رو هنوز درک نکرده
کسی که این روش رو باور میکنه به قول شما مثل اسب مسابقه چشمش رو روی سایر مسیر ها باید ببنده و تمرکزش رو بذاره فقط روی این روش👌👌
و یکی از بهترین راهکارهای شما اینه که
برو چرخ هاتو بزن برو همه روشهای دیگه رو امتحان کن اگه نتیجه گرفتی که خیلی هم عالی اگه نگرفتی دوباره برگرد که اینبار مطمئنتر از دفعات قبلی لاغری با ذهن رو ادامه میدی🙂
برای باور پذیر تر شدن لاغری با ذهن اول باید بپذیریم که ما چاقی رو یاد گرفتیم که ناخودآگاه بوده مثل خیلی از مهارتهایی که یاد گرفتیم و الان به خوبی و بدون فکر کردن انجامش میدیم
پس لاغری رو هم میتونیم یاد بگیریم مثل بقیه مهارتها
در کتابی میخوندم که ذهن همون عملکرد مغزه و ما برای چیزهای مختلفی که یاد گرفتیم ذهن جداگانه داریم و وقتی اینهمه تکرار کردیم بدن ما خودش اون رو به صورت اتوماتیک انجام میده و در واقع بدن تبدیل به ذهن میشه و ما برای انجام اون کار نیاز به فکر کردن نداریم
مثل رانندگی….که اوایل باید فکر میکردیم چه دنده ای اینجا مناسبه کجا باید ترمز رو با کلاج بگیریم کجا بدون کلاچ و….. ولی الان که سالهاست رانندگی میکنیم همزمان با رانندگی با تلفن صحبت میکنیم ،با بغل دستیمون حرف میزنیم ،چیزی میخوریم و خیلی خوب و به موقع هم دنده عوض میکنیم و ترمز میزنیم و…..یعنی اینقدر تکرار شده که بدن ما خودش اتوماتیک انجامش میده
در مورد چاقی هم همینطوره اینقدر خوب یاد گرفتیم که بدن خیلی عالی چربیها رو ذخیره میکنه و به همین دلیله که به راحتی چاق میشیم
خوب اگه لاغری رو هم یاد بگیریم و انقدر تکرار کنیم که شبکه سیناپسی مغزی اون قوی بشه اونوقت بدنمون به راحتی انجامش میده و رفتارهای ما در جهت تناسب قرار میگیره و خیلی ساده و عادی ما عادتهای قبلی رو دیگه تکرار نمیکنیم خیلی عادی پیغام سیری رو درک میکنیم و خیلی طبیعی موقع گرسنگی غذا میخوریم نه هر وقتی که چشممون به خوراکی خورد…. و به این ترتیب ما لاغر میشیم
بدون اینکه لازم باشه فکر کنیم چطوری قراره چربیها دفع بشن😏
ما فقط لازمه که باور کنیم لاغری با ذهن رو و با اشتیاق و انگیزه هر روز یه قدم برداریم بقیه کارها رو بدن خودش به بهترین شکل انجامش میده چطور و چگونه اش به ما مربوط نیست و با فکر کردن به چطور کار رو برای خودمون سخت نکنیم👌👌🙂
یه موضوع جالب در مورد شغل من و فرمول ذهنی بگم که من با اینکه پزشک هستم و ساز و کار معده رو هم آموزش دیدم و میدونم که هر غذایی که مصرف کنیم نیم ساعت بعد با مخلوط شدن با شیره معده شروع به ورود به روده ها میکنه و ۲ساعت بعد چیزی از غذای مصرفی در معده نیست باز هم طبق فرمولهای ذهنیم در وعده سحر زیاده روی میکردم و منم معده ام رو یخچال میدونستم گه برای ۱۵ ،۱۶ ساعت گرسنگی باید ذخیره داشته باشم😬😬
یعنی اینقدر فرمولهای چاق کننده قوی هستن که با وجود آگاهی من درباره عملکرد معده رفتار من با اون فرمولها تطابق داشت که به لطف خدا با آموزشهای این سایت الان خیلی درست تر رفتار میکنم و مدتهاست که فشار شکم و درد و ناراحتی شکم رو بعد از غذا تجربه نکردم😊
سلام به استاد و همه همراهان علاقه به متناسب شدن.
گام۴۲لاغری با ذهن آسان است.
این جمله و این روش برام اثبات شده که عمل کردن به این روش لاغری باذهن واقعا آسان و شیرینه و در طی این مدتی که در این مسیر هستم چندین بار خودم رو تست کردم جالبه که منم میخواستم یه موضوعی یا یه فایلی باشه در مورد ماه رمضون که من هم تغییرات خودم رو بگم منم این چند سالی که روزه میگرفتم همیشه نصفه نیمه رها میکردم بهونه میاوردم و نمیتونستم روزه بگیرم اما امسال یه حال و هوای دیگه ای داشت برام منم هرسال سحری در حد مرگ میخوردم البته بهم میگفتن بخور چون فردا روزه میگیری چندین ساعت گرسنه میمونی وجالب اینکه مامانم همیشه میگفت کلی چایی بخور که فراد تشنه نشی که بتونی دوام بیاری که روزه بگیری و تا ساعت ۱۲نمیشد من گرسنه میشدم وتشنه افطار هم انقدر ولع خوردن داشتم و خوب سند هم برای خوردن داشتم که این ۱۴ساعتی که چیزی نخوردم کلی انرژیم کم شده ویتامین بدنم کم شده و باید الان مثل باطری ماشین باید با خوردن زیاد شارژش کنم و خیلی هم اذیت میشدم چون فشار شکم داشتم و در حد ترکیدن میخوردم. البته همه خانواده اینجوری بود.ولی امسال خیلی روزه داری برام خوب و عالی بود یادمه اولاش توی یکی از فایلها گفته بودین که تو ماه رمضون انقدر میخوریم در حدخفگی بابا این معده که یخچال نیست بعدیکی دو ساعت معده اون غذا رو هضم میکنه واون حرف بهم یادآوری شد و منم اومدم امتحان کردم چند روز اول واقعا دیدم میشه این کار رو انجام داد وآخرای رمضون فهمیدم که غذام یک سوم غذایی هست که هرسال در ماه رمضان میخورم و کلی هم وزنم کم شد هرسال باخودم و همه دعوا میکردم که آقا من روزه میگیرم چاقتر میشم و بدم میومد از چاق شدنه نگو از فرمولها و رفتارهای چاق کننده من بوده که من چاق تر میشم ولی امسال یه حال معنوی خاصی برام داشت انگار اولین بار بود که تو عمرم دارم لذت روزه گرفتن رو میچشم.جالب داداشم هم چاق اونم مثل هرسال من نصفه نیمه روزه رو رها کرد و میگفت من با روزه چاق میشم منم لبخند میزدم که نه من اون آدم قبلی نیستم و کلی عوض شده رفتارهام .موقع سحری به اندازه همون وعده و نیاز بدنم میخوردم و مادرم اصرار میکرد که بخور فردا روزه میگیری منم میگفتم نمیتونم بیشتر از این بخورم میلم نمیکشه و جالب اینکه اصلا چایی هم میلم نمیکشیدو درطول روز با وجود کارهای زیادی که باوجود فارق شدن زن داداشم انجام میدادم اصلا خسته و گرسنه نمیشدم چرا بعضی وقتها گرسنه میشدم ولی اصلا درموردش زیاد فکر نمیکردم و بعد چند دقیقه میدیدم اون گرسنگی رفع شده و هرسال از شدت گرسنگی خوابم هم نمیومد ولی امسال تایک ساعت من میخوابیدم و اطرافیان میگفتن من به جای تو بودم اصلا باوجود گرسنگی خوابم نمیبرد منم میگفتم انقدر الان راحت میخوابم باوجود گرسنگی و جالب هرسال تو رمضون انقدر بی حال و خسته میشدم که نمیتونستم کار اضافی انجام بدم ولی امسال در عرض ۱۵روز باوجود کار زیاد تونستم قرآن رو هم تا عید ختم کنم خیلی حالم خوب بود و موقع عید انگار دنیا رو بهم دادن چون کمی لاغرشده بودم از گشادی لباسهام و میگفتم این امتحان کردنه ارزششو داشت اینم نتیجش.واقعا کار سختی نیست که بگین چجوری میشه با این روش لاغرشد اونی که عاشق هدفش باشه اگه تا لبه مرگ هم باش تمام تلاششو میکنه که اون کار رو انجام بده تا به هدفش که عاشقشه برسه حالا این راه آسون و شیرین که جای خود دارد.من واقعا خوشحالم که هدایت شدم به این سایت منم قبلا نگرشم این بود که اگه بخوام به یه هدفی برسم باید کلی سختی بکشم تازه اگه بهش برسم ولی از وقتی وارد این سایت شدم و دارم لاغر میشم به خودم میگم این لاغرشدن که قبلا برات غیرممکنم بود الان که لاغر شدی دیگه هدفهای دیگت برات عین آب خوردنه که به کمک خدا میخوام ازتمام دوره ها استفاده کنم برای تغییر جهانی زندگی خودم و شخصیت خودم.من به خودم و توانایی هام افتخار میکنم و به ذهن و جسمم آفرین میگم و از شما استاد دلبند هم بی نهایت سپاسگزارم که عاشقانه و صادقانه تجربیات تون رو در اختیار ما قرار میدین ممنونم.
سلام برمشتاقان تناسب اندام
لاغری با ذهن آسان است .
الان که یادم میاد موقعی که بار اول در مدرسه ثبت نام کردیم اینقدر از مزیت های درس خوندن و باسواد شدن برامون می گفتند ما حاضرمیشدیم هر صبح زود پاشیم و بریم مدرسه و حتی یادم میاد وقتی کلاس مثلا دوم بودیم میرم صف کلاس سوم و عشق میورزیدیم علیرغم تمامی مشکلاتی که داشت .
و الان هم همینطوره بیایم لاغری با ذهن رو تو ذهنمان ساده کنیم و فقط به مزیتهای لاغر شدن فکر کنیم تا برای ذهن ما هم ساده بشه .و هم تو این مسیر عشق بورزیم چون خواسته خودمون هست که به این مسیر اومدیم و کسی ما را مجبور نکرد .البته تو این مسیر هم نشونه هایی میبینیم که هر سری مسیر برامون مسرت بخش تر میشه و آرامشمون بیشتر.
وقتی وارد این دوره لاغری با ذهن شدیم بایستی پیمونه ذهنمون رو از تمامی اطلاعات و روشهای قبلی پاک کنیم مثل بچه مدرسه ای که تازه میخواد بره مدرسه و ذهنش کاملا خالیه .
به چگونگی ازبین رفتن چربی ها هم فکر نکنیم یا تبدیل به انرژی میشه یا لاغرمیشم یا دفع میشه یا … بدن پروسه خودشو بلد طی کنه فقط ما با ذهنمان براش مشکل ایجاد نکنیم کافیه و ازمون ممنون میشه .
درموقع سحری به خودمون میگم من چندساعت باید گرسنگی بکشم چندساعته تشنگی . وقتی به اینا فکر میکنیم درحقیقت داریم حس ترس و نگرانی وقحطی رو به سیستم بدنمان منتقل میکنه و همه اینها باعث میشه که مغز فرمان خوردن صادر کنه و چاقتر شویم درحالیکه معده ما یخچال نیست که غذاها رو فریزر کنه ودر خودش نگه داره یا تبدیل به انرژی میکنه یا دفع میکنه یا چربی ایجاد میشه .
وقتی در هر موقعیت که هستی حتی ترس حتی درد حتی گرسنگی و… آرامش خودتو بتونی حفظ کنی و احساسات خوب نگه داری فکرهای خوب میاد سرت و همون رو انجام میدی و همون بهترین تصمیم هست .
بنام خداوند بخشنده ومهربان
🎊🎊🎊🎊گام 42🎊🎊🎊🎊
♦️لاغری با ذهن آسان است♦️
با سلام خدمت استاد بی نظیر ودوستان هم مسیرم
در مسیر لاغري با ذهن علاوه بر توجه برای ایجاد فرمول های صحیح باید به موانع لاغر شدن هم توجه کنیم
🌹اگر در ساختن فرمول های لاغر کننده عالی عمل کنیم اما به موانع لاغری توجهی نکنیم نمی توانیم شگفتی ساز شویم🌹
🌷کسب مهارت در شناسایی موانع لاغری بسیار مهم است
در این گام به یکی از موانع لاغر شدن می پردازیم
⛔یکی از موانع لاغری این است که لاغر شدن در ذهن ما همراه با سختی وتحمل گرسنگی وفشار بر جسم تعریف شده است
🥀لاغر شدن در مسیر لاغري با ذهن آسان است اما اگر شما عقیده داشته باشید سخت است هرگز لاغر نمی شوید 🥀
🧚♀️رویا 🧚♂️
همه ما در طول زندگی رویاهایی در سر داریم اما به خیلی از رویاهامون نمی رسیم چون رسیدن به آن رویا برای ما سخت ودور از دسترس است
⛔ وقتی یک رویا برای ذهن سخت ورنج آور باشد ذهن تمام تلاش خود را می کند تا مانع حرکت ما به سمت رویامون شود ⛔
🎉نکته جالب این است که در 100%مواقع ذهن موفق می شود وما را از حرکت به سمت رویامون منصرف کند
اما افرادی هم هستند که به رویاهای خود می رسند چون رسیدن به آن رویا وخواسته از نظر آنها آسان ودست یافتنی است
❣️ نکته دیگری که در راه رسیدن به رویا را آسان و هموار می کند عشق است ❣️
هرچقدر عاشق رسیدن رسیدن به روایات باشی راه برات آسان تر وهموارتر می شود
💕 نگرش ما نسبت به رویایی که داریم نقش تعیین کننده در خلق آن رویا دارد
سختی چاقی فقط شامل احساس بد درونی وصدماتی که چاقی به عزت نفس وارد می کند نمی شود بلکه شنیدن حرف ها ونصیحت های دیگران فشار چاقی را صد چندان می کند برای همین سالها تلاش می کنیم هر طور شده فشار این سختی هارا بر خود بر داریم رژیم گرفته ایم. دارو خورده ایم. ورزش سنگین انجام دادیم. وبعد از مدتی نتونستیم ادامه بدیم ورها کردیم این باعث شده اعتماد به نفس ما از بین بره باعث شده فکر کنیم اراده نداریم. باعث شده فکر کنیم ناتوان هستیم علاوه بر این موارد وقتی خانواده واطرافیان ودکتر ها به ما می گویند چاقی ما بخاطر مریضی یا ژنتیک است باعث می شود این باور راهم پیدا کنیم که باید با چاقی بسازیم وسرنوشت ما چاقی است وهر راهی را امتحان کنیم لاغر نمی شویم برای همین لاغر شدن در نظر ما سخت ورنج آوراست
💖 توجه کردن به رنج وسختی لاغر شدن سبب می شودکه شوق وانگیزه حرکت به سمت لاغری را نداشته باشیم💖
🎉 اولین دلیل دست نیافتنی بودن لاغری استفاده از روش های قبلی برای لاغری شدن است
🎊خبر خوشحال کننده ونقطه امن برای ما لاغری با ذهن است زیرا صد درصد با روش های قبلی لاغری فرق دارد
🌷 لاغری با ذهن مسیری ساده نشاط آور وانگیزه بخش برای لاغری است
یکی از تفاوت هایی که روش لاغری با ذهن با سایر روش های لاغری دارد این است که ما در لاغری با ذهن خسته وکسل نمی شویم هر روزی که می گذرد برای شنیدن فایل های جدید وآگاهی جدید مشتاق تر می شویم. متوجه گذر زمان نمی شویم وروز شماری نمی کنیم
💓توضیح فایل تصویری
به لاغری با ذهن به چشم یک روش سخت وعجیب وغریب ودور از تصور فکر نکنید این مسیر بسیار ساده وخیلی راحت است
اگر ذهن را وسیله ای بدانیم که به دو صورت می شود از آن استفاده کردهمان طور که سالهاست در جهت چاقی از آن استفاده کردیم حالا می توانیم در جهت لاغری از آن استفاده کنیم تنها کافی است جهت را عوض کنیم مانند مثال کولر کافیست دگمه گرمایش را خاموش وسرمایش را روش کنیم
💓 وقتی ذهن را برای لاغری تغییر دهیم زندگی ما در تمام جهات تغییر می کند
وقتی در مسیر رفتن به یک شهر حرکت می کنیم همین طور که مسافت طی می کنیم وبه مقصد نزدیک تر می شویم آب وهوا، طبیعت، زبان مردم وهمه چیز به نسبت گذشتن ما تغییر می کند
خود ما وقتی از خوزستان به سمت کرمانشاه حرکت می کنیم هرچه جلو تر می رویم هوا خنک تر می شود رفته رفته کولر ماشین را خاموش می کنیم کم کم شکل درخت ها تغییر می کند نزدیک تر که می رویم مسعول پمپ بنزین به جای عربی یافارسی کردی صحبت می کنه ووقتی به کرمانشاه رسیدیم هیچ چیزی شبیه خوزستان نیست همه چیز متفاوت است
❣️ وقتی به ذهن اطلاعات جدید آگاهی جدید حرف های جدید بدهیم نتیجه تغییر می کند
دلیل اینکه کسانی که برای لاغری به سایت تناسب فکری میآیند تمام جنبه های زندگی آنها تغییر می کند
💕 تغییر محتویات ذهن برابر است با تغییر کل زندگی
🌹 به هر اندازه که لاغری با ذهن را باور کرده ایم باید روش های قبلی برای لاغری را کنار بگذاریم
اگر بخواهید در کنار لاغری با ذهن از روش دیگری هم استفاده کنید نه در این روش موفق می شوید نه آن
باید هرچقدر یقین دارید این روش صحیح ودرست است ایمان داشته باشید روش های دیگر اشتباه است وراه قطعی برای لاغری نیست
♦️ در لاغری با ذهن مسعولیت انتخاب خود را به عهده بگیرید منتظر حامی وساپرت کسی نباشید
در لاغری با ذهن به روند چگونگی چربی سوزی فکر نکنید
با فکر کردن به اینکه چربی های بدن چطوری از بین می رن کار لاغری را سخت می کنید ودر روند پیشروی آن اختلال ایجاد می کنید
ما در طول روز بی شمار از مغزمون استفاده می کنیم مغز به عنوان فرمانده کل بدن بر روی تمام فعالیت های ما تاثیر دارد برای حرف زدن راه رفتن خوردن خوابیدن نیاز به فرمان مغز داریم
حالا همین مغز می تواند آموزش ببیند. ما می توانیم مغز را تحت آموزش وتمرین قرار دهیم وتوانایی هایی همچون خیاطی آشپزی رانندگی وخیلی چیزهای دیگر به آن یاد بدهیم. دلیل اینکه بعضی از افراد در یک رشته نسبت به بقیه بیشتر پیشرفت می کنند تفاوت در کارآیی مغز اونها نیست. در واقع این افراد بیشتر تمرین داشتن بیشتر آموزش دیدن در نتیجه بهتر عمل می کنند
مغز افراد چاق چاقی را آموخته وبارها وبارها این آموخته ها را تکرار وتمرین کرده. حالا توسط خانواده یا محیط یا رسانه ها این چاقی را یاد گرفته است مانند خیلی دیگر از آموزش ها
💕 افراد متناسب چاقی را یاد نگرفته اند چیزهای دیگه ای یاد گرفتن😍
وقتی چاقی را یاد گرفته باشی مغز شما دستوراتی برای چاق تر شدن صادر می کند در هر شرایطی دستورات چاقی را صادر می کند
خسته ای دستور خوردن. نگرانی دستور خوردن. خوشحالی دستور خوردن. در هر حالتی دستور خوردن می دهد
حالا با آموزش دادن لاغری مغز دستورات جدیدی صادر می کند هیچ کار عجیب وغریبی نیست بعد از یادگیری لاغری مغز دیگه دستوراتش رو برمبنای لاغری صادر می کنه
فرقی نمی کند چند کیلو اضافه وزن داری هر چه قدر اضافه داری وقتی ذهن آموزش ببیند مغز تعقیر می کند تصویر شما از خودتان تغییر می کند افکار شما تغییر می کند ودر نهایت جسم شما هم تغییر می کند
💕 ماه رمضان💕
اگر فرمول های ذهنی اشتباه باشند رفتار های اشتباه صادر می کنند
یکی از افکار اشتباه افراد چاق راجب تعریفی است که از معده خود دارند
افراد چاق در ماه رمضان بخصوص سعی می کنند در وعده سحر یا افطار از معده خود به عنوان یخچالی برای زخیره مواد غذایی استفاده کنند. آنها تا می توانند پرخوری می کنند تا مبادا در طول روز داری که غذا نمی خورند گرسنه شوند. اما معده جایی برای زخیره غذا نیست بلکه عضوی از بدن است برای هضم غذا وبلا فاصله بعد از خوردن شروع به هضم می کند وچند ساعت بعد دوباره خالی است وگرنه می شویم البته افراد چاق نمی گذارند این عملیات تمام شود خیلی زود دوباره می خورند 😆
با پرخوری هیچ غذایی زخیره نمی شود که در ساعات خاصی بخشی از آن مصرف شود پرخوری در درجه اول حجم معده را زیادتر می کند واین غذایی مصرف شده تبدیل به انرژی می شود واین انرژی یا دفع می شود یا تبدیل به چربی می شود وبخشی هم مصرف سایر بخش ها می شود فقط راه دیگری ندارد
⛔فرمول ترس از درد
فکر مواجه شدن با درد خیلی سخت تر از خود درد است
این ترس از گرسنه شدن است که باعث می شود ما در عده سحر یا افطار یا خارج از ماه رمضان تا می توانیم پرخوری می کنیم
💓 از گرسنه شدن نترسید بگذارید با این درد مواجه شوید هیچ اتفاقی نمی افتد😆
نباید ترس از دردرا تشدید کرد نباید درد گرسنگی را جار بزنید نباید بگویید گرسنه ام نباید گرسنگی را با تکرار کردن فکر گرسنگی تشدید کرد
وقتی به طول روزه داری فکر می کنید وفکر نخوردن وگرسنه موندن رو یادآوری می کنید ذهن که یه جورای خنگ تشریف دارن واصل را از بدل تشخیص نمی دهند اوضاع را شلوغ می کند ومدام احساس گرسنگی را تشدید می کند اونقدر گرسنگی را بزرگ می کند ومنتظر اذان می مانیم که موقع افطار اصلا متوجه نمی شیم چی خوردیم در صورتی که شاید ما هنوز واقعا گرسنه هم نشده باشیم فقط این ذهن ماست که گرسنه است
وقتی فکر می کنید چی بخورم چه مقدار بخورم وچه زمان بخورم یعنی فرمول خوردن در ذهن مشکل دارد هنوز درست نشده است
💖به اندازه خوردن در زمان نیاز جسم پاسخ به تمام سوالات راجب خوردن است
⛔افراد متناسب هرچی دوست داری بخور را از هرچیزی به اندازه نیاز برای رفع نیاز بدن تعبیر می کنند
⛔افراد چاق هرچی دوست داری بخور را خوردن همه غذاهایی موجود بر سر سفره تعبیر می کنند
ممنونم که حوصله کردین
ممنونم استاد عزیز بابت فرصتی که ایجاد کردین برای نوشتن ما که مبتدی وتازه کاریم 😍😍😍
سلام دوست عزیز
از خوندن نوشته شما و اینکه انقدر عالی در مسیر صحیح در حال حرکت هستی لذت می برم
این طریق صحیح شگفتی ساز شدن است و به خوبی داری این مسیر رو طی میکنی
سلام استاد عزیزم ممنونم خدا می دونه همین تشویق شما کافیه تا دیگه هرگز لیز نخورم وتا آخر برم خیلی خیلی خیلی ممنونم💓💓💓💓
گام ۴۲ 🌺🌺🌺لاغری با ذهن آسان استبه نام خدا 💞لاغر شدن از مسیر لاغری با ذهن آسان است اما اگر شما عقیده داشته باشی لاغر شدن سخت است هرگز لاغر نخواهید شد .مهمترین دلیل نرسیدن به رویاها اینه که فکر میکنیم رسیدن به این رویا خیلی سخته و یه جورایی انگار ارزش این همه سختی و رنج رو ندارد.وقتی رویا سخت باشد ذهن با تمام تلاش خودش مانع حرکت ما به سمت رویا میشه .✳تفاوت افرادی که به رویای خودشان می رسند با افرادی که نمی رسند در نگرش آنها برای رسیدن به رویاستافرادی که به رویای خود میرسند در ذهنشان رسیدن به آن رویا کار سادهای است یا حداقل کار سخت و رنج آوری نیست عامل دیگر که سختی رسیدن به رویا را به آسانی تبدیل می کند عشق است.هرچقدر عاشق رسیدن به رویای خود باشید به همان اندازه حرکت کردن و طی مسیر برای رسیدن به خواسته برای شما ساده تر و جذاب تر است. با امتحان رژیم های مختلف لاغر شدن را برای خودم کاری سخت و طاقت فرسا می دیدم که بتوان بر عهده ما خارج بود.بسیاری افرادی که اضافه وزن دارند و رویای لاغر شدن دارند و اما هیچ وقت لاغری نمیشود.چون لاغر شدن در ذهن ایشان بسیار سخت و رنج آور است توجه کردن به رنج و سختی لاغر شدن سبب می شود که شوق و انگیزه، حرکت به سمت لاغری را نداشته باشندو اگر رویای لاغر شدن دارید بسیار اهمیت دارد در ذهن خود رسیدن به تناسب اندام را ساده و دستیافتنی کنیم .مهمترین دلیل اینکه لاغر شدن در ذهن ما سخت است ۱. مسیر هایی که تاکنون برای لاغر شدن طی کرده ایم ۲. شنیدن گفته های دیگران در مورد ارثی بودن چاقی یا هر دلیلی که باعث منطقی شدن چاق بودن برای ما شده است.لاغری با ذهن مسیری ساده، نشاط آور ،انگیزه بخش برای لاغر شدن است.تک تک ما انتخاب شده ی خداوند هستیم که به این سایت هدایت شدیم از زمانی که لاغری را شروع میکنیم باید تصمیم بگیریم به دنبال روشهای لاغری دیگر نرویم .فقط سه ماه با این روش پیش برویم و همه برنامه های دیگر لاغری را کنار بگذاریم .چند وقت پیش از طرف سایت رژیم ۲۱ روزه دکتر… برایم پیام آمد که نمی خواهید مثل گذشته به رژیم خود برگردید موفق شوید .گفتم.عمرا !روشی دارم که دیگر بمیرم دنبال شماها نمی آیم .این مطلبی که ازتون پرسیدم که چربیها چه کار میشه ؟ برای من مانع بود.خودم می فهمیدم. شنیده بودم که وقتی چربی ها ازبین میرن یا دفع میشه یا از طریق عرق بدن بیرون می آید همیشه با خودم می گفتم که من عرق نمی کنم و باعرض پوزش بیشتر مواقع یبوست هستم. پس چطور میشه که اینها از بدن من خارج بشه؟ مدتی که رژیم گرفتم این باور را داشتم و در ابتدای این مسیر هم این باور به سراغم آمد به خودم گفتم ببین اصلا بهش فکر نکن .سعی کردم که بهش فکر نکنم.تا فایل نکات طلایی که گفتین ما هر ساله هزار کیلو غذارا بدنمون میسوزونه و من فکر کردم دیدم روزی تقریباً ۳ کیلو غذایی که میخوریم را می سوزونه .ناگهان چیزی برام روشن شد گفتم مگه این ۲یا۳ گیلو رو تو میدونی چطور بدنت می سوزونه .که نگران اضافه وزنت هستی فهم مسئله برای من خیلی آسان شد.✳فکر کردن به روند چربی سوزی✳ فکرم به روند لاغری باعث میشه که کار سخت بشه پس باید تمرین را بنویسیم فایل گوش بدیم بقیه رو بدن انجام می دهد.چاقی را از والدین از جامعه یاد گرفتیم چاق شدیم مثل خیلی از هنرهایی که یاد گرفتیم.✴ فرمان های مغز برای چاق تر شدن بود وقتی که آموزش ببینیم این فرمان ها تغییر می کند.لاغر شدن با ذهن چیز عجیب و غریبی نیست.وقتی در این مسیر حرکت میکنیم انتظار از خودمان تغییر میکنه انتظار میشه لاغری.
امکان نداره فردی فعالیتش را خوب انجام بده فایل خوب گوش کنه لاغر نشه.
🔴 به قدرت ذهن باید ایمان بیاوریم
فرمول های ذهنی اشتباه باشه رفتار اشتباه میشه. همه آدمهای چاق تصور شون در مورد معده اشتباهه فکر میکنن معده یخچال است چون قرار که روزه بگیریم پس بیشتر می خوریم تاشب ذخیره بشه .این فکر اشتباهه .معده محل ذخیره غذا نیست معده محل هضم غذاست .
ترس از درد خیلی سخت تراست با خوداون درد .ترس از درد اینقدر تورا درگیر میکنه که تسلط براوضاع رو از دستت درمی آره .
موقع افطار وسحر ماه مبارک نباید به غذا خیلی فکر کنیم تا جلوی واکنش به غذا رو بگیریم .و باور کنیم معده محل هضم غذاست .
بنام خداوند بخشنده مهربان سلام ب استاد عزیز و ب همه دوستان نازنینم گام ۴۲ لاغر شدن آسان است من چند روزیه ک بد جوری لیز خوردام واقعا حرفایی خانم حسنی عزیز خیلی بهمانرژی دادممنون از استاد و خانم حسنی . اول متن این گام نوشته بود ک اگر شما عقیده دارید ک لاغر شدن سخت است هرگز لاغر نمی شوید ،اینو خوندم یاد یه داستانی افتادم چند سال پیش ی معلم ریاضی چند دقیقه اخر کلاس ب دانش آموزا میگه ک چندتا مسئله سخت براتون می نویسم روی تخته فردا مسئله ها رو حل کنید و بیارید با خودتون ،روز بعدش معلم از دانش آموزا می خواد ک جواب مسئله ها رو بگن معلم میبینه ک فقط ی نفر از دانش آموزا تونسته اون مسئله ها رو حل کنه معلم وقتی پرس و جو میکنه ک چطوره ک بقیه نتونستن و فقط اون دانش آموز تونسته ازشون میپرسه ،میگن چون ک سوالات خیلی سخت بوده ولی اون یکی ک تونسته حل کنه میگه من ب راحتی ی کم روشون فک کردم جواب رو ب دست آوردم با یه کم پرس وجو معلم متوجه میشه دیروز ک مسئله ها رو نوشته رو تخته و از سختیشون گفته اون دانش آموزی ک تونسته مسائل رو حل کنه خوابش میبره سر کلاس و جمله معلم رو نمیشنوه در مورد سختی اون مسئله ها و ب راحتی تونسته مسئله ها رو حل کنه ،حالا برای ذهن منم هم لاغر شدن کار سختیه ک هنوز باهام خوب همراهی نمیکنه باید لاغر شدن رو آسون کنم برای ذهنم اشتیاق نداره و نوشتن تو سایت برام مشکله ،من این بار لیز بدی خوردام ان شاالله پرانرژی دوباره شروع کنم .
بهانه های بدن تمام میشود بشرطی که بهانه های ذهن تمام شود.
ترس از خوراکیها قبل از اینکه خورده شوند بوجود میآید.
پس بنابراین ترس از چاقی هم قبل از اینکه چاق شویم بوجود میآید.
هنگامی که به فریزر بستنی ها در سوپر مارکت نگاه میکنید ،اینها فقط تعدادی بستنی هستند که هنوز ما حتا یکی از آنها را نخورده ایم.
اما به محض تماشای بستنیهایی که قرار است بقیه بخورند ترس تمام وجود ما را میگیرد.
اگر بخرم…..اگر بخورم……اگر هوس کنم……اگر دل به دریا زنم…….اگر در هوای گرم بجانم بچسبد……خوب تمام این اگرها ترسی گنگ در وجودمان ایجاد میکند
تا حدی بر ترس خویش غلبه کرده و در کشویی فریزر بستنی ها را با هزاران ترس و لرز باز نموده از بین آنها بستنیهایی مطابق سلیقه انتخاب میکنیم .
تا زمانیکه نخورده ایم ،میتوانیم بر خود مسلط باشیم .اما به محض رسیدن به خانه که بستنیها را به فریزر خانه خود روانه کردیم ،نگرانی صد چندان میشود که نخورم چطور…بخورم چطور….وترسی توام با نگرانی بسیار چیره میشود.
قطعا میخوریمش….
چراکه اگر آنقدر مصمم در نخوردنش بودیم برای خود لااقل نمیخریدیم …
همانند روزی که از جلسه امتحان بیرون آمدیم و نمیرسیم پاسخ سوالی که شک داریم ….به میزان کالری بستنی نگاهکی هم نمی اندازیم و کاغذ و بسته جذابش را به زباله انداخته به مبلی لم داده و در آرامشی کوتاه مدت ،لذتی همراه با احساسی کودکانه تجربه میکنیم.
هنوز چوبش را به زباله نینداخته و در حال لیسیدن هستیم که پشیمانی نرم نرم بسراغمان میآید که چرا خوردم…..نباید میخوردم…..ولی خوب خیلی چسبید …..یکی دیگه هم در فریزر هست که محال است بخورمش….اما در واقع محال اینست که نخوریمش.
بستنی خودرا بی هوا به فردی متناسب و لاغر اندام تعارف کنید ،قطعا قبول میکند و میل میکند.
میزان لذتش را بسیار دقیق جویا شوید .
سپس با میزان لذت خود قیاس کنید.
خواهید دید….
به اندازه تفاوت لذتی که شما و او از خوردن یک بستنی مشابه کرده اید ،تفاوت وزن دارید.
از طرفی ..
یک بچه لاغراندام را در نظر بگیرید که بستنی بدست روبروی کارتون مورد علاقش نشسته است …بستنی در حال قطره قطره آب شدن و هدر رفتن است و او با انگشتان و مچی نوچ ،غرق در تماشای فیلم مورد دلخواهش است .
از طرفی دیگر…
بچه ایی چاق را در نظر بگیرید و به او یک بستنی بدهید …خواهی. دید با دقت و پاکیزگی تمام بستنی خودرا بدون قطره ایی هدر دادن میخورد و اگر بموقع نرسید،چوب یا قاشقش را هم خواهد بلعید .
کم و زیاد کردن میزان عشق و علاقه بهر چیزی ،خصوصا خوراکیها کار ساده ایی نیست و درست بهمین دلیل است که کاهش وزن برای چاقها و افزایش وزن برای لاغرها کار ساده ایی نیست.
تمام آنچه در ذهن انسان بعنوان میزان لذت و اندازه عشق برای خوراکیها تعریف شده ،تعیین کننده عدد وزن و وضعیت اندام میباشد.
تا روزی که به یه خوراکی بیش ازاندازه یه خوراکی عشق و علاقه بورزید ،انتظار برای کاهش وزن ،انتظاری بیهوده و گزاف است.
این میزان عشق و علاقه و اندازه آن در ذهن هر انسانی وجود دارد .
پس حالا نقش ذهن در وزن انسان محرز است.
اطمینان داشته باشید میزان علاقه ی انسانها به خوراکیها همانند. سایر موارد و ابعاد زندگی ،یکسان نیست و اگر چه یک بستنی در حدی نیست که افرادی به آن که مجموعه ایی از شیر وشکر است،عشق بورزند….اما این واقعیت وجود داشته و عاشقان دو آتشه خوراکیها در کره زمین وجود دارند و کسانی نیستند بجز افراد «چاق».
گام ۴۲ :لاغری با ذهن آسان است
نحوه تفکر ما نحوه زندگی گردن ما را تعیین می کند زیرا اکثر افراد به دلیل نحوه اشتباه خودشان محدود شدهاند .چرا؟چون از قدرت ذهن غافل هستند.
ما به گونه ای خلق شده ایم که قادر هستیم هر آنچه را می خواهیم به دست بیاوریم و زندگی پر رونق ،پیروز،سرشار از شادی داشته باشیم اما اگر ذهن ما نادرست برنامه ریزی شده باشد به جای دیدن فرصت ها ،تنها محدودیت ها را خواهیم دید.
ما نمی توانیم افکار منفی داشته باشیم ودر عین حال زندگی مثبت داشته باشیم
لاغری با ذهن آسان است در صورتی که تفکر آن را داشته باشیم !چگونه؟با آموزش های استاد و همت و عشق و علاقه خودمون به تناسب اندام می توانیم تفکر آن را داشته باشیم.
برای لاغری با ذهن باید استمرار داشته باشیم —عجله نکنیم—موانع خا را شناسایی و درست کنیم—عادتهای بد را شناسایی و عادتهای خوب را جایگزین کنیم —استمرار باعث می شه که عادتهای خوب جزه شخصیت و رفتار ما بشوند و وقتی ذهن متناسب شد آن موقع جسم متناسب می شود.
یکی از موانع متناسب شدن اینه که نباید انرا سخت و غیر ممکن بدانیم چون این افکار مانع بسیار قوی برای متناسب شدن می باشد پس باید اول یاد بگیریم که لاغر شدن سخت نیست بلکه آسانترین کار دیناست.
مثل وقتی که یک مسله ریاضی را می خواهیم حل کنیم و فرمول انرا می دانیم خیلی راحت و آسان حل می شود پس وقتی فرمولهای لاغری را یاد بگیریم و عمل کنیم لاغری با ذهن آسان شود .
تمام یکماهی که در مسافرت بودم به دلایلی نمی تونستم فایل ها را گوش دهم ولی مطالب را می خواندم ،مطالب گذشته که از فبل بود چون جدید هیچی دریافت نمی کردم .و رفتار خودم را مرتب محک می زدم با دو سال قبل که ایران بودم و کلی متفاوت بود ،امسال اصلا خوردن غذا چی بخورم کی بخورم برای یک دفعه هم ذهن مرا درگیر نکرد .یک ابتباتهای خیلی خوشمزه که از دوران کودکی دوست داشتم هر وقت که می رفتم ایران اولین کاری که می کردم از آنها برای نوشبدن چایی می خریدم و کلی از خوردن چایی با آن آب نباتهای دلخواهم لذت می بردم و تمام روز کلی چایی با آن می خوردم می خوام بگم که این دفعه اصلا احساس قبلی را نداشتم و اصلا سراغ آن را نگرفتم و یک روز یکی از دادآشم یک نیم کیلویی برام آورد و کفت می دونم که دوست داری با این ها چایی بخوری تمام کردی حتمی بگی دوباره برات بگیرم و این اب نبات حتمی باید تو فریز باشد تا اونون طعمی که من دوست دارم را داشته باشد چون اگر بیرون فریز. باشد اونون طعم مخصوص را از دست می دهد .مادرم در جواب برادرم گفت امسال اصلا خواهرت لب به چایی نمی زند !!!نمی دانم برای چی!!!و یک مقدار دل گیر بود که چایی نمی خورم ..خلاصه آن آبنبآنها را بردم خونه گذاشتم فریز و گاه گاهی یک چایی با همسرم می خوردم واز آخر هم مقدار بیشترش باقی ماند که برای مادرم بردم در صورتی که قبلا در طی یکماه شاهد دو یا سه کباو مصرف داشتم ،در مورد غذا هم ساعت مشخصی نداشتیم هر ساعتی که گرسنه می شدیم غذا سفارش می دادیم .
صبح که از خواب بلند می شدیم و یک قهوه می خوردیم من می رفتم خونه مادرم که با اونون وقت سپری کنم چون خودش بخاطر کهولت سن و مریضی هایی که دارد فقط رو تخت دراز کشیده می باشد .و در تمام مدتی که تا ساعتهای ۲یا گاهی ۳ اونجا بودم و مرتب برام مهمان می آمد و باز می رفتم خونه یک استراحت می کردم اگر گرسنه می شدیم یک غذا سفارش می دادیم و باز ساعت های ۵ یا ۶ دوباره می رفتم پیش مادرم و برادرهایم اکثرا شب می آمدن آنجا و هیچی میل به خوردن هیچی نداشتم و مادرم کلی تعجب کرده بود که چرا چیزی نمی خورم که بهش کفتم میل ندارم ،رفتارم در برابر خوردن صد در صد تغییر کرده بود و خیلی هم حس خوب و عالی داشتم بدون هیچ فشار روحی و……..و این نشون می ده که ذهن من تغییر کرد که واکنش متفاوتی نشون می ده —خدا را شکر —-ممنون استاد—-حس خوبی که داشتم که همه چی را می توانم بخورم و هیچگونه محدودیتی و محرومیتی در کار نیست —هیچ زور و اجباری نیست —رها و آزار —-
برای شروع هیچ وقت دیر نیست به دلیل تراشی ها و بهانه های ذهنیتان توجه نکنید !!مثلا:اگر کمی جوانتر بودم —اگر زودتر می فهمیدم—دیگر از من گذشته —من به اندازه کافی جوان نیستم —به همه این بهانه ها بی توجه باشیم چون این ها همان زمزمه های ذهن استدلالی دشمن دشمن موفقیت و پیروزیمان آست در هر جایی که باشیم در هر حالی که باشیم می توانیم موفق شویم و به خواسته خود برسیم زمان معنایی ندارد فقط یک تعریف است .تنها یک حقیقت وجود دارد که ما قدرتمند و خالق لحظه ها بمون هستیم و همیشه می توانیم از نو شروع کنیم و اولین قدم قدمهای بعدی را به دنبال دارد و سپس قدم های بعدی دیگر و نگهان هدف در تیر رس ما قرار می گیرد —
اولین قدم —عشق به لاغری
قدم بعدی —گوش کردن فایل ها و استمرار و انجام تمرین ها
قدم های بعدی —تغییر رفتار در عادتها که نحوه تفکر ما باعث تغییر در رفتار و عادتها می شود و بعد از همه اینها لاغری را در جسم خود مشاهده می کنیم لاغر ی با ذهن آسان است 🙏
فایل “گام چهل و دوم “:
همسر من خیلی نظری درباره تغییر روحی یا جسمی من در طول شش ماهی که دوره ورود به سرزمین لاغرها را میگذراندم ،نمیداد.
بعد که فایلهای پیاده روی موثر را همزمان با دوره پاکسازی چاقی ذهن در کنار دوره “مسیر لاغری من” شروع کردم و اشتیاقم برای یاد گیری ام خیلی بیشتر شد و تغییر زیادی در جسمم هم مشاهده شد، او به مشوق من تبدیل شد. 🌞
من انتظار خودم از خودم لاغری است و حتی هفته پیش دایم از همسر و پسرم میپرسیدم که متوجه شدید که من 10 کیلو کم کرده ام.🌞
چقدر این حرف جالب است برایم که “درد را نباید تغذیه کرد.” شاید یک جمله است ولی درونش هزار تا تفکر زیبا و جذاب وجود دارد.🌞
اینکه به گرسنگی فکر نکنیم ، درباره اش حرف نزنیم. یادم میاد هر وقت سرم یا دلم درد میکرد، از عنوان کردنش به مادرم احساس خوبی میکردم. چرا ؟
چون مادرم وقتی مرا در حال نق زدن یا گریه کردن میدید سریع برای من کاری میکرد که من ساکت شوم. مثلا مرا پیش دکتر میبرد چون خیلی عقیده داشت که انها همه چیز را ميدانند یا اینکه به من چای نبات میداد یا همدردی با دردم میکرد.
من اون موقع متوجه نمیشدم که چرا از عکس العمل مادرم بسیار خوشحال میشدم. تنها دلیلش توجه او به من بود ، یعنی این ابراز درد من باعث میشد که او به من توجه کند.
من یک خواهر یکسال از خودم کوچکتر دارم که فقط و فقط و فقط به خاطر همین یکسال همواره سر هر چیزی پدر و مادر من به من به اشتباه و به خاطرنااگاهی و بیسوادی شان میگفتند که تو بزرگتری ، تو بیشتر میفهمی ، تو کوتاه بیا و چون من فرزند 4 ام خانواده بودم بیشتر هدف مادرم این بوده که من را به نحوی ساکت کند چون ديگه حوصله شنیدن دردهای من را نداشته.
الان میفهمم که چرا زیاد مریض میشدم و از دردهای کوچک ناتواني زیاد میساختم چون فقط توجه مادرم را ميخواستم و به محبت او نیاز داشتم و او به این حرکت من جواب میداده و برای من وقت میگذاشت و توجه اش به من جلب میشد، انگار خلا درونی کودکی من با بیان احساس دردم توسط مادرم باتوجه کردن به من برطرف میشده.
الان خیلی برام جالب بود که شنیدم درد را نباید تغذیه کرد. این جمله همانطور که قبلا گفتم هزاران هزار معنای جذاب در درونش دارد.🌞
اینکه راجع به چاقی حرف نزنیم ، تصویر نبینیم و به حرفهای افراد چاق توجه نکنیم. ما با حرف زدن یا تصویر ساز ی ذهنی یا تفکر از روی ذهن خود کپی میزنیم.
دقيقاً مثل اینکه شما یک دستگاه کپی در جلوی خود دارید و هر بار که به ان فکر کنید یا حرف بزنید یاتصویر ببینید، انگار هر ثانیه اش از دستگاه کپی یک برگه کپی شده از روی ان فکر یا تصویر یا حرف خود زده اید.
حالا فقط تصور کنید اگر یک ساعت ذهنتان درگیر شود 3600 بار ان درد را تغذیه کرده اید چون ذهن ما ثانیه ای قدرت میگیرد و یک ساعت 3600 ثانيه است.
اگر یک روز درگیر باشيد میشود 24 ساعت ضربدر 3600 که عدد بسیار بزرگی میشود و همچنین ما بانااگاهی ان را بزرگ و بزرگتر میکنیم.
غافل از انکه نااگاه بودیم.خدا را شکر بعد از دیدن این فایل همه اگاهی لازم را به دست اورده ایم. من با انکه دو تا شغل دارم و مسیولیت بیشتر کارهای خانه با من است وبا فایلهای پیاده روی هم، پیاده روی میکنم و خیلی فرد مشغولی هستم ومسیولیتم زیاد است واز 5:30 صبح تا 10 شب یکسره فعالیت دارم ،ولی با همه انچه گفته شد از اول این هفته 2 ساعت را به جای یک ساعت برای انجام تمرینها و فایل گوش دادن درسایت تناسب فکری در نظر گرفته ام.🌞
اگر میتونستم به جای خوابیدن هم 7 تا 8 ساعت فایل گوش بدهم خوب بود ،ولی خوب ،بدن من به خواب نیاز دارد.🌞
این را گفتم برای افرادی که میگویند فرصت ندارند ، دوستان فرصت را باید ساخت. تناسب اندام راباید اموزش دید ، اگر از سریالهای ایرانی و یا ترکی و یا از غیبت کردن و یا گوش دادن به غیبت دیگران و یا حتی ظرف شستن برای یک شب ، ببخشيد قصد بی احترامی به هیچ فردی را ندارم، ولی کلا از وقت کشی دست برداریم و همه اخبار ديگران و حوادث را از زندگي خود حذف کنیم و فقط و فقط و فقط به خودمون بپردازیم، واقعاً احساس خوشبختی را حس میکنیم که مزه ان از همه غذاهایی که تا حالا خورده اید، خوشمزه تر است،زندگی ما میشه زندگی با طعم خدا.🌞
مثلا من امروز سر کارم موقع استراحتم ،به پیام خوش احساس خانم حبیبه گوش کردم. اینقدر صدای ایشان پر از انرژي عالی بود که فکر میکنم من از ایشان بیشتر خوشحال شدم که ایشان لباس مورد علاقه شان سایزشان شده است. 🌞
به قول استاد از تمام دلایلی که بخواهيم خود را توجیه کنيم که من نمیتوانم متناسب بشوم، دست برداریم. دوره هر روز در حال بازسازی است و به روز رسانی است و استاد هم دلسوزانه اماده کمک به ما هستند. 🌞
ذهن ما از حرفهای ما خسته شده و منتظر عمل ماست. من از همین جا پیشاپیش متناسب شدنم را به خودم و همه کسانی که این نوشته را تا اینجا خواندند و همراهم بودند، تبریک میگویم.🌞
سپاس فراوان ازاستاد گرامی.😇
روز چهارشنبه 22 اردیبهشت ماه سال 1400
سلام سلام 😍😍
برای نتیجه گرفتن در لاغری با ذهن باید از دو عامل هم زمان بهره برد یعنی علاوه بر ایجاد باورهای صحیح و متناسب کننده باید موانع لاغری هم شناسایی شده و از بین بروند تا تاثیرگذاری باورهای بنیادین و صحیح به بهترین شکل آن صورت پذیرد🌸
خوب به نظرم قرار است که امروز یکی از موانع مسیر متناسب شدن را شناسایی و بی اثر کنیم.پس با اشتیاق بریم که گام امروز را خیلی مطمئن و با اشتیاق برداریم🏃🏻♀️
لاغری با ذهن آسان است.
قبل از شروع این نکته را بگویم.
صبح بعد از نماز که میخواستم استراحت کنم موضوعی توجه من را جلب کرد.
این جمله در ذهن من مرور شد :
اگر ادامه بدهی، همیشه به روز هستی و با تغییرات و پیشرفت ها همسو هستی و میتوانی از آن ها استفاده کرده و لذت ببری.من داشتم به این فکر می کردم که چرا مادربزرگم در سن ۷۴-۷۵ سالگی به تازگی کار با یک گوشی نه چندان پیشرفته را یادگرفته آن هم در حد برقراری و قطع تماس و شخص دیگری هم سن و سال او به روز ترین گوشی اپل را دارد و استفاده می کند؟!
وقتی به این موضوع فکر کردم ادامه دادن و همسو شدن با پیشرفت ها برای من برجسته شد .
یکی از موانع متناسب شدن و فرمولی برای چاق شدن این است که لاغر شدن را از خود دور و غیرقابل دسترس دیده ایم..خوب به خاطر بارها و سال ها تلاش برای رسیدن به رویای خود و ناکام ماندن ما نسبت به این موضوع ،شرطی شده ایم و باورهای بسیار قوی و محکم برای شکست این موانع لازم است.مثل باوری که در فایل “چاقی هیچ چیز نیست آموخته ایم” که متوجه شده ایم بدن ما قدرت دفع بی نهایت بالایی دارد و این مقدار که سال ها کم کردنش برای ما شده یک آرزو برای جسم عددی نیست و به قول معروف اصلا به چشم نمی آید…
باور قدرتمند دیگر این است ؛ به خود بقبولانیم که تناسب اندام حق ما، حالت پیشفرض بدن ما، انتخاب خداوند برای جسم ما و طبیعی ترین نوع زندگی کردن برای ماست.
باور قوی و متناسب کننده ی بعدی این است که حق انتخاب در هر شرایطی با ماست همانگونه که به خاطر انبوه فرمول های چاقی، چاقی را انتخاب کردیم این بار هم انتخاب می کنیم که متناسب بشویم اما با این تفاوت که این انتخاب را آگاهانه انجام می دهیم و میخواهیم شرایط جسمی خود را خودمان انتخاب کنیم ..
فایل تصویری💻🎧📖✏:
✅تغییر ذهن به راحتی تغییر تنظیمات اسپیلت است که از گرما به سرما با یک دکمه شرایط تغییر می کند.
✅من فکر می کنم که اگر من قدرت کنترل اعمال درونی بدنم را داشتم خداوند آنها را به عهده ی خودم میگذاشت وقتی از ضربان قلب، پلک زدن، تنفس،گوارش و هضم غذا،سلول سازی،تقسیم سلولی،سیستم ایمنی بدن،مبارزه با عوامل بیگانه،ترمیم،رشد مو و ناخن، سلامت دندان ها،خون رسانی و اکسیژن رسانی به اندام ها ،تنظیم ضربان قلب و تنفس با توجه به شرایط مثل دویدن، خوابیدن یا استراحت کردن،ترشح بزاق دهان، ترشح اسید معده، حرکت های دودی روده، تنظیم PH خون، تنظیم دمای بدن، تنظیم تعادل بدن، حفظ سلامت عمومی بدن و بی نهایت کاری که در بدن به صورت ناخودآگاه انجام می شود و من هیچ اطلاعی از شروع ، نحوه و پایان آنها ندارم و همگی خیلی عالی و بدون نقص انجام می شوند پس روند و نحوه ی چربی سوزی هم به راحتی در این دسته قرار می گیرد. و من اصلا نمی توانم کاری برای آن انجام بدهم چون کاری غیرارادی و خودکار است …تنها کمک من به بدن این است که ذهن چاق را متناسب کنم تا جلوی قدرت دفع اضافات جسم ایستادگی نکند..همین.. همه ی کارها خود به خود انجام می شوند و انجام خواهند شد .
✅تو نباید در کار ذهنت اختلال ایجاد کنی…
شما بچسب به دوره…باقی اش را بسپار به جسمت…
سخت نکن کار را برای خودت…
تمرین کن تکرار کن نتیجه ی عالی میگیری …لاغری با ذهن ساده است…
✅همه ی حرکات ما بوسیله ی مغز ما کنترل می شود …
مغز ، قابلیت یادگیری دارد.. همه ی چیزهایی که بلد هستی خودت با استمرار به مغزت یاد دادی😎😎 خودت یاد دادی ..تفاوت در آموخته ها باعث تفاوت در نتایج ما می شود.
ما چاقی را یاد گرفته ایم در نتیجه رفتارهایمان چاق کننده شده است…افراد متناسب چاق شدن را یاد نگرفته اند آنها چیزهای دیگری یاد گرفته اند…
هرچه قدر اضافه وزن داری میزان یادگیری چاقی شما را نشان می دهد…
✅موضوع ماه رمضان :
چه خوب که در ماه رمضان به این گام و به این فایل رسیدم.خدایا شکرت برای این هدایت 🌹.
تصور افراد چاق درباره ی معده:
فکر می کنند معده شان یخچال است 😂😂
این تفکر هم دقیقا به خاطر باور ترس از درد در ما بوجود آمده چون از گرسنگی در طول روزه داری می ترسیم که باعث میشه در وعده ی سحری زیاده روی کنیم، در طول روز با خوابیدن و هیچ کاری نکردن سعی می کنیم که گرسنه نشیم و در آخر هم همه ی این افکار و انتظار کشیدن برای اذان باعث می شود که در افطار هم زیاده روی کنیم و نتوانیم رفتار درستی از خودمان نشان بدهیم.
اگر به این موضوع فکر کنیم که بدن ما بسیار کم مصرف است و با مصرف کم تر تازه می تواند عملکرد بهتری هم داشته باشد آرامش پیدا می کنیم و می توانیم کنترل اوضاع را به دست بگیریم.
هربار احساس گرسنگی کردی ، نگو … درباره ی گرسنگی حرف نزن… این ترس از درد است… ترس را تغذیه نکن…
هیچ وقت به زمان گرسنگی فکر نکن…
چه سحری چه افطاری به زمان گرسنگی اهمیت ندهید.
👌🏻هر لحظه به اندازه ی نیازت بخور.. به بعدش فکر نکن که آرامش داشته باشی…
فکر کردن به چی بخورم یعنی هنوز با موضوع خوردن مشکل داری هنوز و این باید درست بشه…
نشان های دریافت شده
سلام .
گام ۴۲
لاغر شدن آسان است .
به نظر من ما اصلا قرار نیست لاغر بشیم . قراره یه تناسب دیگه از خودمون رو به نمایش بزاریم .
ما همین حالا هم متناسب هستیم اما دوست داریم تناسب زیباتری رو هم از وجود خودمون تجربه کنیم .
لاغری با ذهن زور و اجبار نیست .
لاغری با ذهن محرومیت و محدودیت نیست .
وقتی ما همین دو تا عادت رو تکرار نکنیم اصلا متوجه نمیشیم چطور داریم لاغر میشیم .
ذهن زمانی در مقابل لاغر شدن مقاومت می کنه که اون هدف رو دور از دسترس و دور از انتظار بدونه . اون رو سخت بدونه .
باورتون میشه الان که ماه رمضانه من اصلا فکر نمیکنم چی بخورم چی نخورم . اونقدر فراوانی هست اصلا نیازی نیست که به فکر کمبود باشیم .
اتفاقا من الان دارم کیف میکنم مخصوصا در طول روز اونقدر آرومم و حالم خوبه چون اصلا وسوسه ی ذهنی ندارم ولی شب که میشه میبینم کلی غذاهست من کدوم و بخورم . یادم میره اصلا بخورم . ترجیح میدم بخوابم . چون واقعا افطار آدم با یه لقمه نون و پنیر سیره . اصلا نیازی به شام و سحری نیست . توی روز هم حالم خیلی خوبه سبکم و اصلا احساس گرسنگی ندارم چون میدونم اگه گرسنه بشم خب چند ساعت دیگه میخورم دیگه چیز عجیبی نیست که .
پرخوری کردن در ماه رمضان یه عادت شایع هست که آدمای چاق انجام میدن . حتی اگه پرخوری نکنند حس ولع دارند . به هر حال چه رفتار پرخوری و چه احساس ولع هردو واکنش ذهن هست که از یک فرمول ذهنی ایجاد شده احساس ضعف ، افکار کمبود ، فرمولهای نیازمند بودن به مصرف غذایی بیشتر . احساس محدودیت که در طول روز به خودمون می دادیم . یا نخوردن رو واسه خودمون یه کار خلاف طبیعت میدونستیم .
این فرمولها باعث میشه ذهن ما دستور به پرخوری بده و چون پرخوری برابر با چاقی تعریف شده چاقی بعد از ایام ماه مبارک برامون طبیعی و عادی بود .
اتفاقا من چند سالی که وارد تناسب فکری شدم در ایام مبارک لاغرتر میشم . چون ساعات زیادی از روز ذهنم راحته بعد از افطارم اونقدر زود سیر میشم که اصلا حالم به هم میخوره به غذا نگاه کنم . البته من الان دارم الگوی کم خوردن مساوی کاهش وزن رو به ذهنم میدم . این الگوهم اشتباه . من اصلا کم نمیخورم . من به قدری که دلم میخواد میخورم . و واقعا هم دیگه دلم نمیخواد . در ضمن ما فرمول خوردن برابر با چاق شدن و حتی پرخوری برابر با چاق شدن رو هم پاکسازی کردیم و کلا خوردن رو از فرایند چاقی و لاغری حذف کردیم . خوردن فقط یه تجربه است . یه ورودیه . مثل دیدن شنیدن لامسه
خوردن هم یه ورودی برای جسمه که یه تجربه ایه برای لذت بردن . به نظر من خوردن فقط یه لذته . مثل وقتی که یه تصویر زیبا میبینیم . یه آهنگ قشنگ میشنویم . یه گل زیبا رو بو می کنیم . دستهای کوچولوی یه نوزاد رو لمس می کنیم و غذای خوشمزه رو هم می چشیم .
به نظر من اسم خوردن باید تغییر کنه به چشیدن . این حس چشایی ماست که غذاها رو حس می کنه و فقط این حسه که تجربه اش باعث لذت میشه . مابقی فرمولهای خوردن فقط رنجه . چون اولش واسه ذهن جدیده بعد کم کم عادی میشه و بعد کم کم تبدیل به رنج میشه .
حالا اگه بوییدن گل باعث چاقی میشه خوردن غذاهم باعث چاقی میشه . اگه زیاد بو کردن گل باعث چاقی میشه زیاد خوردن و چشیدن غذا هم باعث چاقی میشه .
اگه ضربان قلب باعث چاقی میشه کارکرد مری و معده و روده ها هم باعث چاقی میشن .
تمام این دلایل نشون میده خوردن رو باید از مقوله ی چاقی جدا کنیم هر چقدر بتونیم به این مورد بیشتر فکر کنیم که تجربه ی تناسب جدیدی از خودمون ربطی به خوردن نداره تناسب جدیدمون راحتتر برامون ایجاد میشه . ما با زیاده خوردن به بدنمون رنج وارد می کنیم . به ذهنمون رنج وارد می کنیم . شکم سیر شدن و تا خرخره خوردن خیلی حس بدیه تا چند ساعت باید بخوابیم تا بدن این اضافه بار رو هضم کنه . باز هم یه فرمول دیگه حتی در ذهن ما همین رنج هم باز باعث چاقی ماست . دقیقا در چنین زمانهایی بدن ما داره غذا رو میسوزنه . اون اصلا به ما کاری نداره . واکنشهاش رو مطابق ورودیها تنظیم میکنه .
ذهن به هر ورودی که چه از طریق فکر کردن و چه از طریق حواس پنجگانه و چه از طریق احساسات بر ما وارد میشه واکنش نشون میده .
هرچقدر که ما در مسیر لاغر شدن آرومتر حرکت کنیم و بیشتر بیندیشیم تا درکمون بالاتر بره این نشون میده داریم ورودیهامون رو تجزیه و تحلیل می کنیم و چیزی که میخوایم به ذهنمون بدیم یه چیز ساده است . ما باید لاغر شدن رو حتی از چاق شدن برای خودمون راحتتر کنیم . چاق شدن خیلی سخت بود . اما ما فقط با تغییر نگرش خودمون چقدر راحت بهش رسیدیم . حالا هم هرچقدر فایل و متن بیشتر گوش بدیم نگرشمون بیشتر تغییر می کنه یعنی زمانهایی از روز رو که ما داریم ورودی تناسب به خودمون میدیم یعنی به همون میزان توجه ما از روی چاقی برداشته شده . یعنی به همون میزان ورودی چاق کننده به خودمون نمیدیم و برعکس ورودی لاغر کننده به خودمون میدیم و ذهن وقتی این ورودیهای جدید رو تجزیه و تحلیل می کنه میبینه چقدر متناسب با خواست درونشه . میبینه چقدر راحت و لذتبخشه .
حتی فعالیت بیشتر رو هم باید از لاغر شدن حذف کرد چون فعالیت بیشتر پای افزار پاره کردنه . بدن ما خودش میتونه فعالیتهاش رو با سایز و با مواد غذایی تنظیم کنه . ما فقط باید احساس لاغری کنیم و این مسیر آسان رو باور کنیم تا واکنشهایی هم که از ما به نمایش میرسه همه در جهت لاغر کردن ماست . در حقیقت لاغری برای ذهن ما امری عادی و طبیعیست . چاقی بیماریست سنگینیست و ذهن هر لحظه در حال برطرف کردن آن است . ذهن ما دوست دارد به تناسب اولیه ی خود بازگردد . ذهن ما همراه ماست . اصلا نیازی به مبارزه نیست . چون ذهن ما دشمن ما نیست . او همراه و همسو با ماست و وقتی فرمولهای چاقی را پاک کنیم و به فرمولهای لاغری توجه و تمرکز کنیم او خودبخود دستور لاغری آسان را میدهد . هر چقدر رهاتر و آرامتر باشیم و دیدگاهمان را تغییر دهیم تا همسو با تناسب آسان باشد ذهن و متعاقب او جسم زودتر با تناسب اولیه باز می گردد .
تناسب ذاتی آسانترین کار دنیاست .
تناسب حق من است .
تناسب حق طبیعی جسم من است .
من کلی ابزار در این مسیر دارم که خیلی قشنگ دارن بهم خدمت می کنند . من فقط در کسب آگاهی گام برمیدارم و به آنها تفکر می کنم تا ورودیهای ذهن من اصلاح باشند . من از روی احساسم کاملا متوجه میشم الان در مسیر هستم یا نه . تمام اینها ابزار دست منه برای اینکه راه رو به من نشون میده .
ورودیهای متناسب = ذهن متناسب = واکنشهای ذهنی و جسمی متناسب
پاک کردن ورودیهای چاقی = گسترش ورودیهای متناسب = تغییر ذهنیت و نگرش = متناسب شدن کانون توجه = واکنشهای ذهنی و جسمی متناسب
گام ۴۲سلام وقت بخیر لاغری با ذهن آسان استیکی از باورهای سفت و سخت من همین لاغر شدن دشوار و چاق شدن مثل آب خوردنه بود ،من با این باور وارد دوره ها شدم ،ولی چونکه از اول ورودم ظاهرا تسلیم بودم ،یعنی ذهن خودآگاه من دلش میخواست که لاغر بشه ولی در ذهن ناخوداگاه من لاغر شدن خطرناک و ناامن تعریف شده بود ،یعنی من به ظاهر دوست داشتم لاغر بشم ولی در ریشه و اعماق وجودم ،لاغر شدن رو دوست نداشت ،و چونکه من اشتیاق سوزانی برای لاغر شدن داشتم تونستم آرام آرام ذهن ناخوداگاه خودمو همسو کنم با خودآگاهمتا سن ۳۵ سالگی هر زمان اراده میکردم و حجم غذا و تایم ورزشمو بیشتر میکردم ،بدنم بسرعت ریزش سایز داشت ،و لاغر شدن با رنج و سختی با طی کردن ماها وقت گذاشتن ،بعد از گرسنگی های شدید ،امکان پذیر بود ،بعد از ۳۵ سالگی که حتی گرم گرم کم کردن هم برام انجام نشدنی بود، متوجه شدم که تا قبل از ۳۵ سالگی راحتر لاغر میشدم ، ،،با تحمل همون رژیم و ورزش بلخره ۱۰ یا ۲۰ کیلویی کم میشدم ولی بعد از اون خیلی سختی میکشیدم و جالب بود برای کم کردن ۱ کیلو باید ۶ ماه زجر میکشیدم و لاغر شدن برام دور و دورتر میشد ،انقدر دور که دیگه به شکل یک آرزوی دست نیافتنی در میومد ،دیگه خجالت میکشیدم از بس حرف چاق و لاغر شدن زده بودم پیش دیگران ،یادمه یه بار که رفته بودم پیش یه دکتر جراح پلاستیک ،بهم گفت تو سعی کن لاغر نشی، انقدر چاق و لاغر شدی که گوشت و پوستت خیلی شل شده، همینجوری چاق و یکمی سفتر باشی بهتر از اینه که لاغرتر بشی و پوست و گوشتت انقدر زشت و آویزون بشه ،انگار سالهاست حرف اون دکتر تو مغزم میچرخه و میدونم یه مانعی که اذیتم میکنه همینه وقتی که در باتلاق ناآگاهی باشی همه به عنوان نصیحت بهت راهکار میدن ،منم کم نمیوردم ،هر ایده و نصیحتیو اجرا میکردم ،مثل موش آزمایشگاهیو بعد از سختی های فراوان ،هدایت شدن من به مسیر لاغری با ذهن خط بطلانی بود بر همه شکست هام ،،،،،انقدر مزه بودن در لاغری با ذهن و درک تناسب اندام و کم کردن سایزم در این راه زیاد بوده که هر روز با نشاط خاصی تمرینات را میخونم ،گوش میکنم و انجام میدم و هر روز تفاوت افکار ونگرش و حال و هوای خودمو متوجه میشم ،بودن در مسیر و اطمینان از عملکرد خودم و ذهن جدیدم ،فاصله منو به هدفم کم و کمتر میکنه مثال عوض کردن دکمه کولر ،مثال جالبی بود ،وقتی تابستونه و از دستگاهمون انتظار خنک کردن داریم دکمه اونو تغییر میدیدم روی حالت برف و بر عکس ،زمانیکه دستگاه روی گرمایشه ،اون فضارو گرم میکنه ،همه چیز نسبت به اون سیستم تهویه متغیر میشه ، و حالا که ما هم ،دکمه چاق بودنو عوض میکنیم به تناسب اندام ،همه چیز تغییر میکنه ،وقتی دکمه روی چاقی بود ،همه چیز طبق چاقی برنامه ریزی میشد ،حال و هوامون چاقی بود، چربی اضافه بود،حسمون ناراحت بود، حس خفگی داشتیم ،بد ریخت شده بودیم ،اعتماد بنفس نداشتیم ،خودمونو دوست نداشتیم ووووو و وقتی اومدیم رو حالت تناسب فکر و اندام ،بازم تغییر کردیم روی این سیستم ،یعنی حالمون بهتر شد ،سرحالتر شدیم،سبک و فرز شدیم،عزت نفسه بالا رفت ،از خودمون خوشمون اومد،لباسامون تو تنمون قشنگ شد ،اعصاب و روانمون آرومتر شد ،به دیگران پرخاشگری نداشتیم،مهربانتر شدیم ، فرزندانمون هم خوشحالتر شدن، دیگه بجای خجالت از داشتن مادر چاق ،بهمون افتخار میکنن، پدر و مادرمون هم خیالشون راحتر شد ،سلامتیمون عالی شد، قیافه شهرمون هم زیبا تر شد چونکه من وقتی متناسبم لباس های رنگی میپوشم وشهر و محلم سر حالتر و خوشرنگتر میشه ولی وقتی چاقم مرتب سیاه میپوشم که فضای اطرافمو تاریک میکنه ،منکه لاغر باشم ،انرژی که به خانواده و اطرافم ساطع میکنم انرژی مثبتیه ولی وقتی چاق بودم حوصله هیچ کسیو نداشتم،پس انرژی مثبت من به دیگران که میخوره ،اونها هم حالشون خوب میشه و این چرخش انرژی به نفع مردمه ،وقتی متناسبم آرامش درونیم بیشتر میشه و میتونم با خدای خودم ارتباط موثرتری برقرار کنم و همینجوری میتونم صفحه ها از فواید عوض کردن دکمه چاقی به لاغری بگم و بنویسم پس چه بهتر که انتخاب کنیم بریم به قسمت تناسب اندام تا لذت بیشتریو تجربه کنیم و هر روز باید برای خودمون و ذهنمون از فواید لاغر شدن بگیم و بنویسیم تا قانع بشه و از خر شیطون بیاد پایین و مارو همراهی کنهاز همون روزی که هدایت شدم به این مسیر ،بدون هیچ معطلی ،بعد از ۱ هفته ،که اونم بخاطر قطعی سراسری نت ،نتونستم دوره هارو تهیه کنم و با وصل شدن اینترنت،بسرعت وارد دوره ها شدم بدون هیچ گونه شکی،انقدر هیجان داشتم،انگار سالها ،این موضوعو ،گم کرده بودم و حالا پیداش کرده بودم،دوست داشتم فریادش بزنم ولی نمیتونستم و مجبورا خودم این مسیرو به تنهایی شروع کردم و میانه راه دوستمم به من پیوست و چه لذت هایی که میبریم،بیشتر این ۱۴ ماهو ،ما در تفریح و مسافرت و رستوران گردی بودیم ،اگر قبلا بود که من حتما از ۱۰۰ کیلو بالاتر رفته بودم ولی تو این مدت نه تنها به ۱۰۰ نرسیدم بلکه چندین سایز هم کم کردم اونم با لذت ،با حال خوب ،این یعنی خوشبختی،خوشحالی یعنی هدایت ۱۰۰درصد خدا قویترین مانعی که تو ذهن من بود و هنوزم هست ،همین کلمه چجوریه ،میخواستم هر کاریو انجام بدم ،اول میپرسیدم آخه چجوری میشه که به نتیجه مورد دلخواهم برسم؟ و این مانع بزرگی برای ذهنم بود و هنوزم هست ،ولی در لاغری با ذهن کم کم ،این سئوال در من کمرنگتر شدوقتیکه پدرم منو از شام خوردن محروم کرد ،ترس و ولع زیادی در وعده شام پیدا کرده بودم ،بهم گفته بود هر چقدر دوست داری نهار بخور ولی شام اصلا ،منم تا میتونستم با فشار در وعده نهار میخوردم که بتونه منو تا فردا صبح نگه داره ولی در انتها شب گرسنه میشدم ،وقتاییکه روزه هم میگرفتم این ایده رو داشتم که افطار انقدر میخوردم تا فردا افطار ،چونکه سحر هم چیزی نمیخوردم،تمام فشار روی افطار بود و دیگه نمیتونستم حتی راه برم ،انقدر که آبکی و غذا خورده بودم خدارو شکر اون بخور نخورها ترس ها و غمگین بودنها تمام شده و جاشو داده به لذت و خیال راحت
سلام فریده عزیز
واقعا از خوندن نوشته هاتون لذت میبرم.
خیلی از دلایلی که برای متناسب شدنتون آوردید خوشم اومد مخصوصا پوشیدن لباسهای رنگی برای اینکه خیابون…محله وشهرمون هم رنگ آرامش و شادی ونشاط بگیره.
به امید رسیدن به تناسب اندام دلخواه🙏
سلام دوست عزیز
ممنونم از انرژی خوبتون ، به هر حال رنگ های شاد زیبا هستند و هر فضایی رو زیباتر میکنن ،ما هم لباس های رنگی بپوشیم خیلی زیباتر از لباس سیاهه 😊
موفقتر باشید دوست همراهم🌹
سلام دوستان واستاد گرامی
گام ۴۲چقد خوشحالم که خدا منو انتخاب کرده ودر این مسیر قرار داده تا هر روز یک چیزی یاد بگیرم هم اگاهیم بیشتر میشه وهم به تناسب اندام ایده الم میرسم واقعا از صمیم قلبم از شما استاد گرامی بابت تهیه این فایلهای اموزش وخداوند مهربانم سپاسگژارم
لاغری با ذهن یک موضوع بسیار ساده ای است وچیز عجیب وغریب وباور نکردنی نیست وقتی ذهنمونو تغییر میدیم هم جسممون تغییر میکنه وهم از جهات دیگه تغییر میکنیم مثل ازجهات سلامتی وارامش احساس خوب ثروت خداشناسی با خدا بودن وزندگی کردن چقد لذت داره عاشق اینم که بتونم خدای مهربونمو بیشتر وبیشتر بشناسم
وقتی ذهنو تغییر میدیم نتیجه هم خودش تغییر میکنه در تمام جهات ولذتش قابل وصف نیست باید به اونجا برسیم تا درک کنیم این لذتو البته منم هنوز به اونجا نرسیدم فقط ی نفر بهم گفته یکم لاغر شدی هی این جمله رو تکرار میکنم انگیزه میگیره وشوقم بیشتر میشهو مثلا وقتی تصمیم میگیری از کرج بری به شمال کشور خوب در طول مسیر از جاده چالوس میری جاده بسیار زیبا ودیدنی وسرسبز بعد به روستاهای هم جوار میرسی که تقریبا ی نوع گویش دارن با کمی تفاوت هر چه بالاتر بری به سمت شمال چون اونجا سردتره میوه هاش دیرتر میرسه ونوبرانه حسآب میشه وگرونم هستن منکه نمیخرم ولی باید اینجوری باشه وقتی هم میرسی شمال ی هوای بسیار گرم وشرجی داره که تحملش برای من سخته
اما لذت بخشه واز این طرف تصمیم میگیری مقصدتو عوض کنی وبری قم خیلی جای زیبایی مقبره حضرت معصومه اونجاست وبسیار شلوغ واما در طول مسیر اتوبان داره خیلی گرمه هیچ مغازه وروستایی در بغضی از قسمتهاش نمیبینی فقط بیابان وگرما تا برسی به مقصد ما فقط مقصدمان را عوض کردیم ّببینیم چقدر تفاوت را هم احساس کردیم ذهن هم همینطورهوقتی ذهنتو تغییر میدی واطلاعات جدید بهش میدی اگه هایهای جدید بهش بدی در نهایت نتیجه هم تغییر چشمگیری داره
وقتی مقصدتو عوض میکنی کلا همه چیز عوص میشه امید از این بیشتر وقتی خدا ما رو انتخاب کرده وهدایت کرده تا در مسیر لاغری با ذهن قرار بگیریم باور کردنش سخته اگه چنین باشه ما ایمان نداریم اولش سخته ولی پای خدا که در میون باشه اسونترین کار دنیا میشه واینو میگم برای دوستی که گفته هر روز بمن بگو که فایلتو گوش دادی و…
چند وقت پیش تو تلوزیون ی تبلیعی دیدم که یک پکیج اموزشی رو تبلیغ میکرد که هر کس تهیه کنه سی دی داره واموزش گام به گام داره واز همه مهمتر ی پشتیبان داره که دائم با اون خانم یا اقاییکه اینو تهیه کرده در ارتباطه البته این برای بچه هاست گفتم شاید این دوستمونم این یا برای خودش یا لچه هاش تهیه کرده حالا طبق عادت این سوالم پرسیده ومن وقتی با سایت اشنا شدم اولین فایلی که انتخاب کردم لاغری با ذهن بود وهمزمان با اون با اختلاف یکی دوفایل زندگی با طعم خدا رو انتخاب کردم وتو این فایلها لاغری ی فایل داشتیم همون اوایل فایل که تمام روشهای لاغری رو با دلیل رد کردیم وفهمیدیم که هیچ که هیچ روشی وتنها روشی که میتونه ما رو لاغر کنه ولاغر بمونیم لاغری با ذهنهکه من شخصا اطمینان کامل دارم به این گفته وقتی خدا بهترینها رو انتخاب کرده ود این مسیر قرار داده یعنی چی یعنی منم جز بهترینها هسنم چون خدا منو هم انتخاب کرده وپشتیبان از این قدرتمند تر مگه سراع داریم پیش بسوی لاغر شدن
من فقط فایلهای رایگان گوش دادم دلیلش این نیست که میخوام اطمینانم بیشتر بشه ومیخوام باور کنم که میشه با گوش دادن به فایلم لاغر شد فقط دلیلش اینکه اگه بتونم یک لحظه هم درغ نمیکنم واولین فایلی که تهیه میکنم خدا هرگز دیر نمیکند با فایلی که درباره ورزش کردن بود تهیه میکنم نه بخاطر لاغر شدن چون لاغری رو که از این فایل صد جلسه بدست میارم فقط بخاطر اصولی تغییر دادن ذهنم در تلوزیون وبشتر در اینستا
اِلبته اون موقعا که من زیاد میرفتم تو اینستا فایلهای میدیدم مثل رژیم شیر با ورزش شکمتو تخت کن وپشت رونها رو لاغر کن دمنوش لاغری قرص لاغری بساز و…از این چیزا خیلی باور میکردم سریع این فایل ذخیره میکردم وهیچ وقتم سراغشون نرفتم ونتیجه اون رژیمها که گرفتیم واون سختیها که کشیدیم اون رنجها که بردیم اون نخوردنها که نخوردیم چیشد هیچی چیزیکه الان اینجا در خدمت استاد عزیز هستیم ومن اصلا کاری ندارم که چربیهای بدنم چجوری هستن روی هم چیده شدن یا گلوله گلوله هستند واصلانم کاری ندارم چطور میخوان برن حالا دفع بشن یا…
هر جوری که عشقشون میکشه فقط برن وشرشونو از بدن من زندگی من دور کنن تا منم با اطمینان خاطر بقیه عمرم زندگی کنم با اعتماد بنفس بالا سلامتی وشفا گرفتن دور از بیماری درد ورنج باشمدیگه خسته شدم وحالا نوبت ارامش داشتن مثل اینکه زمستون با اون سرما وسوز برف ویخبندان که اونروزا داشتیم میره وبهار با اون لطافت وزیبایش میاد وما لذت میبریم وما نباید در کار ذهنمون اختلال ایجاد کنیم با فکرهای بیخودی که حالا چربیها چجوری میخوان برن وچی میشه حالا لاغر میشیم یا نه بجای این فکرها که همشون اضطراب اور هستند فقط فایل گوش بده به حرفهای استاد گوش کن وصبر کن تا نتیجه خودش کم کم نمایان بشه وامیدو در دل ما زنده کنه به امید اون روز وبعضی از رفتارهای ما اتوماتیک وار انجام میشن مثل نفس کشیدن پلک زدن حرکت دست وپا ضربان قلب حرف زدن وهمه اینها رو مغز کنترل میکنه ومغز همه بدن مارو کنترل میکنه وی قابلیتم داره که بعصی از حیوانات وپرنده هم دارن واون قدرت یادگیریه هر چیزی که بلد هستیم وخودمون ی روزی به مغزمون یاد دادیم ودلیل اینکه دو نفر در یک رشته تحصیلی درس میخونن ویکی شاگرد ممتاز میشه اون یکی شاگرد ضیف این که تفاوت در از نظر فیزکی وشرایط پیرامون نیست فقط از نظر نگرش اونهاست یکی فرمولهای صحیح به مغزش داده اونیکی فرمولهای اشتباه وقتی ما مغزمونو اموزش میدیم برای لاغری بعد فرمولها تغییر میکنم رفتارها تغییر میکنه وما کم کم لاغر میشیم وانسان بینهایته هر کاری رو که اراده کنه رو میتونه انجام بده همین طور که چاق شدیم لاعر هم میتونیم بشیم باید در قلبمون امید داشنه باشیم وانتطارمون از خودمون لاغر شدن باشه باید فکر کنیم که هیچ راهی وجود نداره چه بخوای چه نخوای همه ما که ور دوره شرکت کرویم وقتی فایل صدم گوش دادیم تمرین حل کردیم دیگه به وزن ایده المون رسیدیم که هیچ از همه جهاتم تغییر کرویم وبه ارزوی دیرینه خودمون رسیدیم واما ماه رمضان تمام مشکلات ما از همین فرمولهای اشتباهیکه تو مغزمون داریم تا حالا اینجوری فکر نکرده بودم همش فکر میکردم که سحر بخورم تا شب چیزی نمیتونم بخورم اون روزا ۱۷ ساعت روزه میگرفتیم والان چند سالیه که نمیتونم روزه بگیرم سحرو میخوردیم فکر میکرویم تا شب نگه میداره فکر میکردیم معده ما یخچال خونمونه عذارو نگه میداره وچند ساعت یکبار یکمی بهمون میده واصلا فکر نکرده بودم که وقتی غذا میخوری تموم میشه بلافاصله فرایند حضم سروع میشه ونهایتا چند ساعت طول بکشه تا حضم تموم شه بعدش انرژی میشه وباید استفاده بشه اگه نشهطبعا به چربی تبدیل میشه والان میگم چه کار اشتباهی میکردم اونم یک عمر اینکارو کردم واز امروز به بعد نمیکنم اشتباهمو تکرار نمیکنم برای همین که ادمها در سحر وافطار پر خوری میکنن وزیاد خوردن دلیل بر گشنه نشدن نیست واین فکرها نشانه ترس از گرسنه شدنه وترس از گرسنه شدن ترس از بیماری بی پولی و..از روبرو شدن با اون سختره ما چقد ترس داریم تو زندگیمون ترس از امپول با این سنم در حد مرگ از امپول میترسم چرا اینجوریه چون از بچگی مارو از دکتر وامپول ترسوندن اگه شیطونی کنی دکتر امپولت میزنه وترس از درد خیلی بده وقتی من سرگیجه میگرفتم نصفش بخاطر ترس از سرگیجه بود ومن شنیده بودم بارها کهوقتی عصبی میشی سردر میگیری و سرگیجه میگیری این همه دکتر رفتم نتونستن معالجه ام کنن ومن میخوام با قدرت دهنم خودمو معالجه کنم وحتی سرطانمو معالجه کنم ومن میتونم وچاقیم همین طوره دترس از درد دردو تشدید میکنه وترس از چاقی چاقی رو تشدید میکنه پس هر وقت گشنمون شد هی نگیم اخ گشنم چی بخورم دلم ضعف رفت گشنمه گشنمه نگیمودرباره گرسنگی حرفی نزنیم یکم صبر کنیم اون شدت کاهش پیدا میکنه وما به اندازه غذا مصرف میکنیم واگر رفتارتو تغییر بدی هیچ وقت به گرسنگی فکر نکنیم ووقتی روزه هستی از صب به افطار فکر نکن وموقع افطارم بیتابی نکن چقد مونده به افطار واز این لحظه به سحری وافطاری فکر نکن که چند ساعت باید گشنگی بکشم واین با ور رو در خودمون اصلاح کنیم که معده ما یخچال خونمون نیست هر چیزی بخوری وقتی تموم شد فرایند حضم شروع میشه واین نیست که برات نگه داره ی قسمتشو ساعت ۱۰ بده وی قسمتشم ساعت ۴بعد از ظهر تا گشنه نمونیم ماه رمضان یعنی اینکه گرسنگی بکشی تا درک کنی اونهاییکه غذا ندارن بخورن چی میکشن واینم بما مربوط نیست چون هر شخص که میبینیم در بهترین حال ممکن خودشه
میخوام به موضوع لاغری با ذهن به عنوان یه چیز عجیب و غریب و پیچیده نگاه نکنید لاغری خیلی ساده و راحت هست و از اون به عنوان یک کار نشاط آور و شاد یادکنید (من به شخصه الان با این روش لاغری با دهن دارم به عنوان یک کار ساده و نشاط اور نگاه میکنم خیلی از کارها که قبلا برام تفریح بود و علاقه داشتم و شادم میکرد الان دیگه اونطور شادم نمیکنن و لدت نمیبرم و احساس میکنم داره وقتم تلف میشه داره زمانم هدر میره و به خودم میگم کاش خونه بودم و الان در سایت فایلی گوش میدادم و اگر برام بشه و مقدور باشه که از اون جمع جدا بشم زود میام خونه یا اون تلفن رو نزنم نمیزنم و یا تو اون دورهمی شرکت نکنم نمیرم و یا به فضای مجازی نرم نمیرم و یا تلویزیون نگاه نکنم نمیکنم و یا خیلی از کارهای دیگه من رو شاد و خوشحال نمیکنه و فعالیت در سایت لاعری با ذهن بسیار به من انگیزه و انرژی میده برای زنده بودنم و همیشه میگم از این ساده تر که نه گرسنگی داره نه فعالیت خاصی داره پس چقدر این روش آسون هست ) .
در واقع به چاقی و لاغری به عنوان دو جنبه ی متفاوت نگاه کنید .وقتی ذهن رو بخواید تغییر بدید به حالت تناسب خیلی راحت اتفاق میفته در واقع وقتی ذهن روی چاقی تنظیم باشه ما جسم چاق داریم و اگر روی لاغری تنظیم باشه نتیجه ی جسم لاغری میشه (ما گفتیم همه چیز در جهان دو سوی هست هم چاقی هست هم لاِغری هست اگر این ذهن ما قدرت یادگرفتن چاقی رو داشته که وزن ما رو بالا ببره حالا هم قدرت یاد گرفتن لاغری رو داره که وزن ما رو میتونه پایین بیاره فقط باید ذهن یاد بگیره و اموزش ببینه مثلا من امروز غذای مورد علاقه ام رو پختم و زیاد نجوا میاد که برو بخور تو این رو دوست داری ولی صدایی محکمتر میگه نه وقتی سیری اصلا همچین کاری نکن هست هنوز کلی داخل قابلمه هست پس اروم باش هر وقت گرسنه شدی بخور و از اموزشها دارم استفاده میکنم و اگر قبلا بود که فقط میخوردم و بعد عداب وجدان و پشیمانی میگرفتم ولی حالا دارم به خودم بهتر مسلط میشم و لذت میبرم )
مثل کولر دوتیکه ها هستن که یه کلید دارن که دو حالت داره یه حالت داره بزنی باد گرم میده و یه حالت دیگه داره بزنی باد سرد میده بیرون به همین راحتی کولر دو نوع باد گرم و سرد به فضا میده فقط با تغییر حالت دکمه و یا مثل آدم ها که وقتی ذهنت رو تغییر بدی نه اینکه ذهن الانت رو دربیاری و بندازی دور نه خیر بهش آگاهی و اطلاعات جدید بدیم اون وقت نتیجه عوض میشه ( ذهن یه ویژگی داره که همیشه میتونه آموزش ببینه و به اون اطلاعات جدید بدیم و نتیجه ی جدید بگیریم پس هیچ وقت ناامید نشیم که دیر هست یا از ما گذشته و یا اینکه من یاد نمیگیریم و یا من توانایی یادگیریم کم هست و یا و حافظه ام ضعیف هست اینها همه برچسب بیخود هست که به خودمون میزنیم ما در هر جنبه ی زندگی مثل سلامتی و لاغری و یا روابط و یا ثروت و …تا بینهایت میتونیم پیشرفت و یا پسرفت کنیم و این قدرت اختیار و انتخاب دست ما هست که به کدوم سمت بریم فقط از طریق قدرت ذهن که خداوند به عنوان یه ویژگی خاص به ما انسانها داده و هر انسان به خاطر همین ذهنش زندگی کاملا متفاوت با انسان دیگه رو داره حتی اگر در یک خونه باشن .)
برای همین هر کس این مسیر رو شروع میکنه هدفش لاغر شدن هست ولی قبل از اینکه متناسب بشه خیلی از اتفاقها مثل روابط و سلامتی و اعتماد به نفس بالا به دست میاره چون مسیرشون تغییر کرده (چقدر مسیر لاعری قشنگ و راحتتر از مسیر چاقی هست من که در این مسیر لبریز از ارامش و آزادی و اعتماد به نفس و سلامتی و …. شدم و چقدر شاکرم که در این مسیرم و دقیقا بر عکس مسیر چاقی که همش چاقی و محدودیت و حال بد روحی و استرس و نگرانی و سنگین شدن و بیماری جسمی هست پس واقعا لاغری از چاقی به این روش سراسر لذت و آسانی هست و من عاشق این احساس آزادی در تمام جتبها و رها و سبک بودن خودم هستم و از خوش لباسی خودم و لباس رنگ شاد بر تن داشتنم لدت میبرم و چقدر شادی درونی دارم بدون هیچ عامل بیرونی من به خاطر در صلح بودن با خودم در بهترین حالت روحی و جسمی خودم هستم از درون و بیرون بازم سپاسگزارم از خدای خوبم و استاد عزیز ).
من خیلی عاشق لاغری هستم و به خودم و استاد و دورهاشون خیلی اعتماد دارم و من جز افرادی بودم که مطمعن بودم در دورهای رایگان و پولی استاد شرکت کردم و خودم هر روز دارم یک گام برمیدارم و تمرینها رو انجام میدم بدون اینکه کسی بخواد به من بگه فلانی انجام دادی ؟خودم مشتاق هستم و احساس مسولیت میکنم
من با تمام وجودم از دورها دارم استفاده میکنم و لذت میبرم حتی در کمترین زمان ممکنه من میشینم فایل گوش میدم اگر شده از خوابم میزنم و یا بیرون نمیریم ولی تمرین هر روزم رو دارم انحام میدم و اگر انجام ندم اذیت و ناراحت میشم و با انجام دادن تمرینها بسیار احساس لذت و شادی میکنم .
من روشهای قبلی رو اصلا فراموش کردم و دیگه هیچ جستجو و تحقیقی در مورد روشهای لاغری ندارم و تمام کانالها و پیجهای لاغری رو پاک کردم و فقط در این سایتم و با فایلها دارم زندگی میکنم و تغییراتی در من به وجود اومده که نشان میده این دوره بسیار صحیح هست و من اصلا کاری ندارم اطرافیانم چه رژیمی دارن و چیکار میکنن که دارن لاغر میشن و برام مهم نیست و تازه هر کس رژیم خاص و یا کار خاصی میکنه برای لاغری من در دلم تاسف میخورم و ناراحتم که چقدر در مسیر غلط هست و چقدر به خودش داره ضربه میزنه .(من همین چند روز پیش هوس کردم تخم مرغ بخورم که پسرم گفت مامان برای منم سرخ کن و اول برای پسرم دو دونه تخم مرغ درست کردم خورد و حدود یک سومش رو گذاشت و اگر قبلا بود که رژیم داشتم میگفتم نه من غدای پسرم نمیخورم باید جدا سرخ کنم که اندازه دستم باشه که چقدر خوردم و یا اینکه میگفتم نه با این سیر نمیشم این مقدار خیلی کمه ولی حالا با این آگاهی های جدید گفتم بابا میخورم سیر بودم که دیگه هیچ چه بهتر اگر هم سیر نشدم دوباره سرخ میکنم و به ذهنم گفتم نترس و باهاش حرف زدم و شروع به خوردن کردم و دقیقا به اون احساس خوب سیری رسیدم و سرخ نکردم و گفتم ببین ترس نداشت که این کمه من سیر نمیشم و در موقع خوردن به خودم گفتم آرام باش و لذت ببر مطمعن باش اگر هنوز سیر نبودم یکی دیگه سرخ میکنم و همین حرف زدنها و شکست دادن منفی باف برای من خیلی ارزش داشت )
بعضی وقتها(خیلی کم چون دیگه دست منفی باف برام رو شده و منم بهش توجه نمیکنم ) از طرف منفی باف برام فکر میاد من که هیچ کار خاصی نمیکنم و همه چیز میخورم پس چطور لاغر میشم ؟؟؟ولی به خودم میگم بابا به بدنت اعتماد کن و کاری نداشته باش که چطور بدنم میخواد این چربیها رو آب بکنه و از بین ببره و یا میخواد دفع بشه یا آب میشه یا گلوله میشه به من چه ربطی داره چطور آب میشه من فقط باید ذهنم رو متناسب کنم (آخه باید به خودم بگم دست من زخم میشه من شده تا حالا نگران بشم ؟؟ که چطور میخواد زخمم رو این بدن خوب کنه و یا جوش بخوره نه والا چنان با اطمینان میگم خودش خوب میشه که یا چسبی بزنم یا نزنم و به بدنم اعتماد میکنم و لاغری هم همین هست من غدام رو با لدت به اندازه نیازم میخورم خودش هر طور که صلاح میدونه من رو لاغر میکنه و به ذهنم میگم این مقدار خوردن برای زنده بودنم نیاز هست و جسم من به اون نیاز داره چرا نخورم اینقدر نترس پس فقط با لذت و بدون ترس بخور و هیچ کار دیگه ای نکن خدای لاغری من کارهام رو انجام میده و جسم من رو در بهترین حالت نگه میداره فقط ایمان داشته باش )
پس کاری به روند چربی سوزی نداشته باش همین فکر کافیه که در روند لاغری من اختلال ایحاد بشه( پس من کاری ندارم به این حرفها من فقط فایل گوش میدم تمرینها رو انجام میدم و بقیه اش رو به بدنم می سپار م حالا برای سلولسازی مگه من فکر میکنم)
پس به چطورش فکر نکن که چربیها چی میشه ؟؟؟به این فکر نکن فقط بزار این چربیها بره میخواد قطره قطره بره میخواد ماشین بگیره بره به ما چه ربطی داره بزار بره (خیلی این جمله عالیه که به ما چه ربطی چطور میخواد چربیها برن هر طور میخوان برن برن من فقط باید تمرکزم روی فایلها و تمرینات باشه اون وقت جسمم چه بخوام چه نخوام لاعر میشه )
لاغری با ذهن خیلی ساده هست مثل خیلی ار کارهای جسم ما مثل تنفس مثل پلک زدن و … همه رو کی داره مدیریت میکنه مغز ما و این حرف رو که همه قبول دارید
پس همه ی فعالیتهای این جسم ما تحت کنترل مغز ما هست که اگر فلج بشه این جسم هیچ کاری نمیتوته بکنه
و این مغز قابلیت یادگیری داره مثل خیلی از چیزها که یاد گرفتیم مثل رانندکی کار با موبایل و کامپیوتر و یا ارایشگری و آشپزی و ….
پس آموزشها ها با هم فرق میکنه من چاقی رو یاد گرفتم از خانواده و جامعه و دوستان و رسانه هاو … ولی لاغرها چاقی رو یاد نگرفتن و نتیجه چی میشه ما که چاقی رو یاد گرفتیم همه ی تفریحها و لدتها و عزاهای ما با خوردن همراه هست ولی لاغرها به هیچ عنوان (من خودم قبلا تفریح و سفر و خوش گدروندن و خوشحال بودن و رفع بیکاری و خستگی برام در خوردن خلاصه میشد و خیلی از چیزهای دیگه و اما الان شاید به نسبت قبل خیلی بهتر فکر کنم چون توجه می کنم به نیاز جسمم و هر چقدر نیاز داشتم میخورم فارغ از مکان و زمان و نوع غدا و …و خودم خیلی جاها متحیر میشم ولی میگم به این میگن آموزش و بلعکس هر جا دیدیم سیرم ولی ذهنم دستور خوردن داد چون اگاهم سر مچش رو میگیریم که تو الان داری از ترس تموم شدن و نبودن اون غدا میگی بخور و یا از ترس اسراف شدن میگی بخور و یا اینکه چون پولش رو دادی میگی بخور و یا چون دیگه گیرت نمیاد میگی بخور و … تا دیدیم میخوام راهم رو اشتباه برم سریع برمیگردم به راه درست و دست از خوردن میکشم و ادامه نمیدم تا دوباره گرسنه بشم )
پس فرمانهای مغز در چاقها همه با خوردن هست که خوشحالی میگه بخور خسته ای میگه بخور استرس داری میگه بخور و حالا بیا لاغری با ذهن رو یاد بگیریم که فرمانهای متفاوت از ذهن بگیریم و دیگه ذهنت همش نمیگه بخور (باید اموزشها رو یاد بگیریم و به عمل تبدیل کنیم و گرنه فقط فایل گوش کنیم هیچ فایده ای نداره این نیست که فایل گوش بدیم و دستمون فلج بشه و دهنمون قفل بشه نتونیم غذا برداریم و نخوریم نه اصلا اینطور نیست تا عمل نکنیم نتیجه نمیبینیم )
حالا اگر ذهنت رو روی لاغری تنطیم کنی فرمانهای متفاوت میده و اصلا چیز سختی نیست خیلی هم ساده هست
انسان تا بینهایت وصل هست و هر کاری میتونه بکنه و همینطور که ما میتونیم وزنمون رو تا ۵۰۰ کیلو بریم بالا پس تا ۵۰۰ کیلو هم میشه وزن کم کنیم و فقط یک طرفه نیست که بگی نه من فقط چاق میشم و هر کس این حرفها رو باور کرد حتما لاغر میشه .
اولین چیزی که در من تغییر کرد انتطارم از خودم تغییر کرد و شد لاغر شدن و اگر برای کسی رخ نداده چون تمرینهاش رو درست انجام نداده (من هر روز که یک قدم برمیدارم میخوام به ذهنم فرمولهای درست بدم و دستورهای درست بگیرم و نتیجه هم خود به خود درست میشه پس طبق این کاری که انجام میدم انتظارم لاغری هست و دقیقا من منتظرم به حق طبیعی خودم که لاغری ۵۹ کیلو هست برسم )
چند نکته برای ماه رمضان :
در ماه رمضان چطور بخوریم ؟؟؟خیلی از افراد چاق تصورشون درباره معدشون اشتباه هست و فکر میکنن که معدشون یخچال هست و مثلا چون قراره تا شب چیزی نخورن میگن پس سحری رو بیشتر بخورم و غذای سنگین بخورم که تا شب گرسنه نشم و فکر میکنن غدا در معده ذخیره میشه این اشتباه هست معده جای ذخیره غذا نیست جای هضم و آسیاب غذا هست و اگر بیشتر بخوری این غذا تبدیل به انرژی میشه و یا دفع میشه کاری دیگه که نمیتونه بکنه (من قبلا اینطور فکر میکردم و همیشه در ماه رمضان کلی چاق میشدم و کلی هم ناراحت میشدم ا ما متناسبهای اطراف من تکون نمیخوردن و میگفتم چرا ؟؟؟وحالا متوجه میشم چقدر افکار اشتباه داشتم چقدر ترس از گرسنگی داشتم چقدر زیاد میخوردم چون ذهنم مملو بود از افکار چاقی و ذهنم چاق بود و فقط دستورهای چاقی میداد ).
و همیشه فکر مواجه شدن با گرسنگی خیلی دردناکتر از خود گرسنگی هست در ما و به خاطر همین افراد در سحری خیلی با حرص و ولع میخورن چون به فکرن که چند ساعت نباید بخورن و لی چند ساعت بعد دوباره گرسنه میشی چون معده که ذخیره نمیکنه نه غدا رو هضم میکنه و تبدیل به چربی میکنه یا مصرفش میکنه
پس زیاد خوردن دلیل بر گرسنگی نیست پس تو نترس اگر نخوردی بابا مواجه شو با این موضوع بلایی سرت نمیاد ( من قبلا حتی از ترس اینکه رفتم ورزش و کلی کالری سوزندم و گرسنه هستم تا از باشگاه میومدم کلی شام سبک و سالاد و میوه میخوردم که نکنه خیلی گرسنه بشم و یا برم بیرون و یا خونه مادرم و یا جایی و غذا نباشه پس میخوردم یا حتی قبلا در سفرها هم میترسیدیم که نکنه تا جایگاه بعدی که میخواییم بمونیم من گرسنه بشم و غدا نباشه و همین افکار باعث میشد من خیلی بیشتر از نیازم بخورم بماند کلی افکار چاقی دیگه هم داشتم که سفر یعنی رهایی از رژیم و اومدم خوش باشم پس هر چیزی که میخوام باید بخورم و یکی از لدتهای سفرم رفتن به رستورانها و فست فودی ها اون شهر بود ولی با عداب وحدان و استرس اون خوردنها همراه بودن و هیچ وقت لذت کامل رو نبردم …)
ترس از درد و یا ترس از گرسنگی یا ترس از تنهایی یا ترس از تاریکی و … اینها ما رو برانگیخته میکنن که اوضاع رو از دست ما در میارن مثلا بگی من تشنم و آب نیست من مرد از بی آبی این غلطه و نباید بگی وگرنه درد بی آبی رو تشدید میکنه و پدرت رو در میاده و بهت غلبه میکنه .
هر وقت گرسنه ات بود همش نگو و حرفی نزن و گرنه پدرت در میاد و شکمت سرو صدا میکنه و حالت رو بد میکنه پس حرف نزن بعد از یه مدت این حس گرسنگی تو آروم میشه اینها همه ترس از درد هست ترس از گرسنگی هست و اینها کاز ذهن هست و دست خودت هم نیست( منم قبلا چه در ماه رمضان چه در سفر و یا تفریحی یا جایی که میرفتم اولین هدفم خوردن بود و منتطر بودم و کمی که دیر میشد میگفتم وای چقدر گرسنه شدم بریم اول چیزی بخوریم و همش از خوردن میگفتم ولی حالا تا گرسنه نباشم نمیگم و اگر واقعا گرسنه شدم حتما درخواست خوردن میدم و اگر گرسنه نبودم که تقریبا انجام نمیدم )
برا ساس زمان که بهت غذا نمیرسه تو نخوره اشتباه بخوری و زیاد بخوری و چاق بشی کاری به زمانها و مکانها و ایام ها نداشته باش و تو به اندازه نیازت بخور
یا مثلا در موقع افطار آدمها هی میگن من گرسنه هستم این اشتباه هست و واکنشها ی ما رو به خوردن خراب میکنه و ذهن نا آرام میشه
پس چه سحری جه افطاری به مدت گشنگی خودت فکر نکن مثلا ۱۴ ساعت غدا نیست اینطور فکر نکن چون با این افکار ذهن میترسه و معز فرمان میده بخور و توجه داشته باش که معده یخچال نبست که غدا رو به تو در ساعتهای مختلف بده (من به مدت زمان گشنگی فکر نمیکنم و من به خودم میگم معدم یخچال نیست که غدا داخل اون ذخیره کنم )
هر لحظه به اندازه نیازت بخور و به بعدش فکر نکن که آرامش داشته باشی و بخوری .
و اصلا غدا ها هیچ فرقی با هم ندارن و این ذهن چاق ما هست که براش فرق دارن اگر ذهن ما پر از فرمولهای درست باشه از هر چیزی به اندازه نیازت بخور و دیگه نمیگی من چی بخورم و غذا ها رو تفکیک نمیکنی ؟؟؟وقتی بگم چی بخورم هنوز خوردنت در ذهنت درست نیست و غذااها باهم متفاوت هستن که یه عده غذاها من رو چاق میکنن و یه عده لاغر میکنن(این همون کالری شماری و توجه به چاقی هست و برچسب زدن به عذاها هست و چون پشت این فکر که چی بخورم این هست که چی بخورم که چاق نشم و یا حدااقل چاقتر نشم و این افکار یعنی توجه به چاقی و چاقی بیشتر به همراه داره پس کار اشتباهی هست )
و رفتار درست این نیست که از غذاها هر چیزی روی سفره هست بخورن نه به اندازه نیازت از هر غدایی بخور این درسته .
اشتیاقمون کم شده چرا ؟؟چون هدفتون براتون مهم نیست (من هر وقت خو استم پر خوری کنم این فکر برام میاد که مگر هدفت برات مهم نیست ؟؟اگر مهم هست پس به اندازه نیازت بخور و پر خوری نکن )
(شرح عالی بر اساس محتوا، ذکر مثال برای درک بهتر)
.
سلام 🙂
چقدر صحبتهای آخر فایل عالی بود حیف اخرش یهو تموم شد
خوب بریم برای نوشتن درکمون از این فایل
اینکه میایم به این فکر میکنیم که چربیها چطوری قراره در این روش از بین برن ما که کالری رو کم نکردیم یا سوخت و ساز رو بالا نبردیم
باز هم دلایل مختلفی داره یکی اینکه ما هنوز باور داریم که کم کردن کالری یا افزایش سوخت و ساز هست که میتونه باعث لاغری بشه نه گوش دادن به فایلها و تغییر ذهن
دوم اینکه هنوز به این روش ایمان و باور نداریم که ما با ذهنمون چاق شدیم اونم از طریق یادگیری که اتفاقا بیشتر ناخودآگاه بوده و باید و میتونیم که باز هم از طریق یادگیری (البته کاملا آگاهانه)لاغری رو به ذهنمون بدیم
سوم اینکه ما به ذهن وجسممون باور نداریم که میتونه خودش رو به تناسب برسونه همینطور که تا حالا به چاقی رسونده چطوره که ضربان قلب گردش خون تنفس سلول سازی هورمون سازی هضم و جذب غذا کنترل قند وفشار خون و….همه این فرایندهای پیچیده در بدن ما انجام میشه و ما از هیچ کدومش هم خبر نداریم و خیلی عالی داره اتفاق میافته و در واقع همش رو ناخودآگاه مغز ما داره انجامش میده اونوقت نمیتونیم لاغری و تناسب اندام و فرم دهی بدن رو بهش بسپاریم و همش میخوایم دخالت کنیم در این کار
با اینکه هر بار که دخالت کردیم و خواستیم دستی مقدار غذا و میزان متابولیسم رو تغییر بدیم بدترش کردیم🤨
بهترین کاری که ما باید انجام بدیم فقط اینکه که از سر راه ذهن کنار بریم و اجازه بدیم که تناسب به زیبایی هم در افکار و هم در رفتار و بعد در جسم ما خودش رو نشون بده👌👌👌
یه تجربه خیلی جالب و هیجان انگیز من داشتم این روزا که متوجه شدم استریا های (خطوط سفید رنگی که به خاطر چاقی روی پوست می افته)اطراف زانوهام از بین رفته 🤩🤩🤩🤩 با اینکه از نظر پزشکی و زیبایی برای این استریاهای سفید کاری نمیشه کرد و این اتفاق توسط خود جسم من به عالیترین شکل رخ داده فقط با آموزش ذهنی🤩🤩🤩 خدایا شکرت به خاطر خلق این سیستم فوق هوشمند🙏🙏🙏🙏
نکته دومی که من یاد گرفتم این بود که وقتی مازاد بر نیازمون مصرف میکنیم بدن دو راه برای این انرژی داره یا تبدیل به انرژی بشه و صرف کارهای معمول بدن و فعالیت سلولها بشه یا به عنوان چربی در انبارهای بدن (شکم ،پهلوها،رانها ،بازوها و…)ذخیره کنه
خوب پس دلیل اینکه در لاغری با ذهن یاد میگیریم به اندازه مصرف کنیم اینه که انرژی اضافه نداشته باشیم که تبدیل به چربی بشه
در مورد خاطرات ماه رمضان چقدر برای من خاطرات آشنا بود سحری غذای سنگین بخوریم چون ساعتها گرسنه هستیم و افطاری باز هم غذای سنگین و درست حسابی بخوریم چون ساعتها گرسنه بودیم😶😶😶
برای همین همیشه من دو کیلو اضافه میکردم ماه رمضان با اینکه خیلی از آدمهای متناسب و لاغر در این ماه لاغرتر میشن
به قول استاد ما یه پکیجهایی در ذهنمون داریم که بایگانی هستن و در ایام خاص مثل ماه رمضان و ایام عید باز میشن و ما با اون فرمولهایی که الان در ذهنمون باز شدن رفتارهای چاق کننده رو انجام میدیم و برای همین چاقتر میشیم
مثال یخچال و معده خیلی مثال خوب و کاربردی ای بود بله همه ما معده مونو به عنوان انبار ذخیره میدونیم و باز هم به خاطر دیده ها و شنیده هامون از اطرافیان بوده ….باز هم میرسیم به موضوع باور😁😁
واقعا هدف ما از روزه داری و نماز خوندن چیه؟ در واقع هر کاری که حس ما رو خوب کنه کار درستیه و هر کاری که حس ما رو بد کنه نادرست این قانونه
خوب آیا بعد از نماز خوندن حس ما خوبه و ما احساس ارامش پاکی و اتصال به خدا رو داریم آیا بعد از نناز ادم بهتری شدیم یا نماز رو به عنوان باری بر دوش یا تکلیفی که اجبار شده انجام میدی اینکه اصلا حسش خوب نیست 🤔باید در نماز خوندمون هم یه تجدید نظری بکنیم باید نمازی بخونیم که ما رو به خدا نزدیک کنه خداییکه سراسر عشقه عاشق ما است وقتی بهش از قلبمون وصل میشیم و همواره منتظر ما است که ازش درخواست کنیم که بلافاصله اجابت کنه نه خدایی که سراسر خشم و انتقامه و ما هم به خاطر ترس از این خدا داریم یه سری کارها رو بدون اینکه به عمق و مفهوم و اثرش توجه کنیم انجام میدیم
یه جایی شنیدم روزه یعنی self control آیا ما بعد از روزه داری ادمی شدیم که افکار و حرفها و رفتارمونو کنترل کنیم و با حرفامون به کسی آسیب نزنیم دل کسی رو نشکنیم یا فقط گرسنگی و تشنگی کشیدیم ؟ بیشتر باید فکر کنیم 🙃
(شرح بر اساس محتوا، ذکر مثال برای درک بهتر، منطقی کردن لاغر شدن)
.
سلام استاد عزیز و دوستان گلِ درمسیر لاغری 😍
خدارو هزار مرتبه شکر میکنم که مثل باقی دوستان از هدایت شدگان مخصوص خدای بزرگم هستم نه فقط در زمینه ی لاغری که در همه ابعاد زندگیم دارم اینو حس میکنم .
دیگه مثل بقیه فکر نمیکنم مثل بقیه حرف نمیزنم و …
چون یاد گرفتم ذهنمو کنترل کنم و اون اطلاعاتی و که نتیجه دلخواهمو داره فقط به ذهنم بدم و چقدر لذت بخشه .
هروزم با روز قبلی خیلی خیلی زیاد فرق داره و همین برای رسیدن به احساس فوق العاده کافیه .
حالا که خدای مهربونم وظیفه ی خودش رو به نحو احسن انجام داده منم باید وظیفه ی خودمو به بهترین شکلش انجام بدم وگرنه کفرنعمت کردم . مگه نه اینکه ما عاشق لاغری هستیم پس اینجا باید نشون بدیم چند مرده حلاجیم نه فقط حرفای قشنگ بزنیم اما درعمل مثل اون چندین و چندسال قبل راه و اشتباه بریم و خودمون و خسته تر و ناامیدتر از قبل کنیم .فقط وظیفه مااینه درهرشرایطی ادامه بدیم اگه ادعای عاشق لاغری بودن داریم .
این گفته ی شما رو با خودکار قرمز تو دفترم نوشتم که لاغری برام آسون و آسون تر بشه که اگه لاغری تو ذهنمون کار سختیه بخاطر روش های اشتباه قبلیه اما روش لاغری باذهن یه روش ساده همراه بانشاط و انگیزه بخشه . چقدر عالی !! حالا دررابطه با این مسئله که همه چی ذهنیه حتی چاقی این مثال و میشه زد
.همه ما یا اکثر ماها روزای اولی که میخواستیم جدول ضرب یاد بگیریم تو ذهنمون این بود که من چجوری اینهمه ضرب و حفظ کنم ؟ اگه نتونم چی ؟ اما الان هم برامون سخته ؟یا بدون فکر کردن تند و تند جواب هر ضربی رو بلدیم ؟!!!این دلیلش چیه ؟
انقدر تکرار کردیم توی کلاس توی خونه تا شده فرمول ذهنی و حک شده و دیگه به طور ناخودآگاه ما جواب همه ضربارو میگیم بدون مکث و فکر کردن. رانندگی هم همینطوره آشپزی و ….. چاقی و لاغری هم یه هنره عین تک تک اینا که مثال زدم . چاقی و استاد شدیم ازبس براخودمون تکرار کردیم غصه خوردیم نگران شدیم ترسیدیم از غذاها از سرزنش ها…..
و نتیجه شده این مثل همون جدول ضرب بدون هیچ زحمتی هی وزنه اضافه شده حالا بیایم جهت فکریمون و تغییر بدیم اطلاعات جدید بدیم بهش اونوقت ببینیم که چه اتفاقای خوبی برامون میفته اونم چی !براحتی چون قراره به چیزی برسیم که طبیعتمونه مال خودمونه چیز جدید نمیخوایم بسازیم که فقط قراره این اضافیارو مثل گردو غباری که روی وسایله بزنیم کنار و اون اندام ایده آله خودشو نشون بده .فوق العاده بخودتون راحت بگیرید لاغری رو غول نکنید براخودتون فکر کنید قراره با تکرار این فایلا و تمرکز به خواستتون به لاغری هم مسلط بشید مثل بقیه چیزایی که براحتی یاد گرفتید آشپزی رو مگه با خون دل یاد گرفتیم ؟لاغری هم همینه بخدا ما سختش کردیم .
یه چیز دیگه که خیلی عالی بود تواین فایل همین باور اینکه معده یخچال نیست که توش چیزی ذخیره کنیم معده فقط مسوول هضم غذاست نه ذخیره که مثلا سحری دوبشقاب غذا توش بریزیم که تاافطار سیر بمونیم اصلا ازاین خبرا نیست دوساعت دیگه همش هضم شده یا مصرف شده یا چربی شده و اضدفه شده به بدنمون پس بااین باور میتونیم بازم خیلی متناسب تر از قبل غذابخوریم . و نگران چندساعت بعدمون نباشیم .
از درد گرسنگی و هر ترسی درهر زمینه ای نترسیم بزاریم باهاش مواجه بشیم میبینیم اصلا توهمی بیش نبوده ذهنمون بزرگش کرده بوده . آدم چیزیش نمیشه که با چندساعت گرسنگی کشیدن . خودمون مغز و اینجوری تربیت میکنیم بعد که واکنشی نشون میده ناراحت میشیم و عذاب وجدان میگیریم . استاد خیلی متشکرم انقدر امشب حالم خوب شد بااین فایل که دوست داشتم فقط بنویسم ببخشید اگه طولانی شد .💖🌸🌸🌸🌸😍😍
(شرح عالی بر اساس محتوا، ذکر مثال برای درک بهتر، اشتیاق و استمرار)
.
سلام سلام استاد معجزها و دوستان گلم گام 42لاغری با ذهن آسان است
تا الان یاد گرفتیم که همچی ذهنی است و شرایط الان ما طبق فرمول های است که به ذهن آموزش دادیم طبق باور هامون است چه جسمی چه شرایط مالی روابطت سلامتی شادی ناراحتی کلا وضعیت ما در هر جنبه ای طبق فرمول هایی است که به ذهن آموزش دادیم و عمل کردیم بهش.
حالا ما اموزش چاقی دیدیم و نتیجه شده چاقی و الان میخواهیم این شرایط تغییر بدیم خب قبلا میومدیم ورزش میکردیم دمنوش میخوردیم باشگاه رژیم ها سخت سرزنش خودمان میکردیم که نگاه فلانی نگاه تو چطوری خلاصه خیلی روش ها فیزیکی پیش رفتیم هرکسی در هر جایگاهی بود به ما هرچی گفت ما عمل کردیم و نتیجه هم داد ولی ماندگار نبود
حالا ما بیاییم با خودمان صادق باشیم با کدام ورزشی رژیمی باشگاهی قرصی چاق شدیم که الان میخواهیم لاغر بشیم ما آموزش دیدیم هرچیزی که الان تو زندگیت بلدی انجام بدی آموزش دیدی مث نوشتن خواندن رانندگی آشپزی رقصیدن خیاطی کلا ما آموزش دیدیم چاقی رو هم آموزش دیدیم با فرمول ها اشتباه با ترس از خوردن با چاقی من ارثی است من فلان دکتر بهم گفته این قرص ها اشتها آور است من چاق کرده چاقی من بر اثر حاملگی است ازدواج چاقی میاره سن بالا چاقی میاره ورزش نکردن چاقی میاره خلاصه راه به راه طبیعی کردیم این چاقی واسه خودمان و چاق شدیم قبلا هم مسیر اشتباه رفتیم شکست خوردیم ایمانم رو از دست دادیم اعتماد بنفس مان اومد پایین ناامید افسرده حال بد مورد سرزنش خشمگین شدیم گوشه گیر شدیم و کلی ضرر های روحی مالی روابط سر همین چاقی خوردیم خب حالا خداوند این توانایی در ما دیده که ما رو به این مسیر هدایت کرده قبلا خودت انتخاب میکردی الان خداوند برات انتخاب کرده چه لذتی داره یکی راه نشانت بده که تمام قدرت هستی دست خودش است یکی که به توانایی ما آگاه است یکی که مطمعن ما میتونیم که مارو هدایت کرده به این مسیر رویایی که نه فقط تناسب اندام بلکه روی تمام جنبه ها زندگی اثر داره از صفر به هزار میرسی باور کن که تنها راه لاغری و ماندگار ترین راه لاغری مسیر لاغری با ذهن است و فقط کافیه محتوا ذهنت عوض کنی مدار ذهنت بزاری روی لاغری خود به خود لاغر میشی کار بعدش نداشته باش که چطور میشه چی میشه بابا من عمل جراحی کردم نشد یعنی گوش داد تمرین میخواد من لاغر کنه کار این ها نداشته باش مگه همین جسم با آموزش چاق نکردی مگه این وضعیت زندگی با ذهنت واسه خودت نساختیپسالانمباتغییرافکارت باورهات دنیات تغییر بده این وضعیت جسمی و شرایط زندگی تو واقعیت درون تو است نه واقعیت جهان پس این همه سال رنج چاقی کشیدی حالا بیا شروع کن یه مدت فایل گوش بده تمرین انجام بده هر چه استاد گفته انجام بده بعد تغییر ببین بزار تغییرات نشان بده که این مسیر بهترین مسیر دنیا است امتحانش که ضرر نداره زندگیت بساز وقتی باور کنی با ذهن میشه لاغر شد شگفت زده میشی وکلی برات شادی سلامتی خودباوری روابط عالی به همراه میاره کاری به اینکه چقدر اضافه وزن داری چندسالت نداشته باش وقتی تو این مسیر هستی یعنی خداوند این توانایی در تو دیده تو فقط آموزش ببین تمرین کن عمل کن دست از بقیه روش ها فیزیکی هم بردار سنگم بزارن تو این مسیر قدرت شنوایی داشته باشه لاغر میشه این همه افراد لاغر شدن شما توانایی لاغر شدن دارید چون خداوند این قدرت در شما دیده شما باید باور کنی که میشه با ذهن لاغر شد خیلی آسان است لاغری با ذهن مث بقیه آموزش ها است که دیدی مث آشپزی مث رانندگی اینم یاد میگیری اگه باور کنی که میشه
ترس از درد سخت تر از مواجهه شدن با خود درد است چون وقتی در مورد حرف میزنی این ترس بیشتر تشدید میکنی در خودت نباید در مورد اون موضوع که باعث درد است حرف زد ذهن اصل از بدل تشخیص نمیده وقتی در مورد حرف میزنی اون تشخیص نمیده حرف است یا داری انجام میدی اون ترس بیشتر میکنه در ما پس در مورد ترس ها مون حرف نزنیم.
هر موقع احساس گرسنگی کردی هی نگو گرسنه ام هی حالت بدتر نکن حرف نزن در موردش که ذهن هی بهت فشار بیاره هی تو بیشتر بگی حرف نزن تا آروم شی درماه رمضان
اگر میخواه رفتارت عوض کنی در مورد خوردن هیچوقت به زمان گرسنگی فک نکن نگو سحری بخورم که این ده ساعتی که میخام گرسنگی بکشم بتونم بدنم بتونه تحمل کنه یا که افطار میشه چند ساعت دیگه مونده وای تموم نشد مردم از گرسنگی و وقتی افطار شد حمله میکنیم دیگه پرخوردی بعدش عذاب وجدان وچاقی بیشتر معده که یخچال نیست که بخواهیم انبار کنیم هرچیزی بخوریم نیم ساعت دیگه هضم میشه و تبدیل به انرژی میشه یا چربی و دفع میشه تمام پس پرخوری نکنیم در حد نیاز از هر نوع غذایی دوست داریم بخوریم لحظه شماری هم نکنیم و شکم به چشم یخچال نبینیم. در پناه حق
(شرح عالی بر اساس محتوا، ذکر مثال برای درک بهتر، اشتیاق و استمرار)
.
سلاممم وقت همگی بخیرو خوشی😍😊 فایل ۴۲ از مسیر لاغری من(لاغری با ذهن آسان است )🤸👌😍💃😊
خب درک من ازین فایل این بود ک اگ میخام لاغر شدن رو تجربه کنم باید اول ببینم چقدر ب باورم تو این مسیر باور دارم.یعنی چی ؟؟یعنی اینک ببینم من باور کردم ک میتونم ازین مسیر ب هدف م ک لاغر شدن هست برسم یا ن بعنوان ی رژیم مقطعی نگاش میکنم و ممکنه ک رهاش کنم خدای نکرده ،،
خب من قبلا هر رژیم یا ورزشی میگرفتم همه ی سختی و مشکلات و اعصبانیتش رو ب جون میخریدم و آخرم با ی کلمه من نمیتوانم تمام اون سختیها و مشکلات رو برای خودم پوچ میکردم..چون من کارو انجام میدادم ولی باور نداشتم ک میتونم ازش نتیجه بگیرم ، باور نداشتم ب توانایی های خودم،
اگ من مدتی قبل این جمله لاغر شدن آسان است رو تو جاهای مختلف میدیدم حتی تو ی خواب ،ب ذهنمم خطور نمیکرد ک لاغرشدن میتونه آسون باشه ،چون همیشه براش دویدم ،سختی کشیدم ،عرق ریختم ،عذاب کشیدم ، گریه کردم ،،،،و این افکار و باورها ی ک من آنها رو آموختم و ب ذهنم واردشون کرده بودم ک ورودی های منفی من بوده،،،و انقدر ذهنم پراز افکار منفی و محدود کننده بود ک جایی برای حتی یک جمله مثبت ک لاغر شدن آسان هست اونموقع نبوده.
ووقتی ک من هدایت شدم ب مسیر لاغری با قدرت ذهن و تحت آموزش و یادگیری قرار گرفتم ک فرمول های افکار درست و صحیح رو جایگزین فرمول های اشتباه و محدود کننده کنم و همچنین باید در کنار این فرمول سازی و پاک سازی افکار چاق و منفی و محدود کننده موانع لاغر شدن رو هم بردارم..
خب من میخام ذهنم رو تغییر بدم ک لاغر بشم..این جمله میتونه ب راحتی آب خوردن باشه گفتنش ،اما ازین گفته خودمون چقدر باور داریم بهش ؟؟؟؟
این باور ممکنه ک برای بعضیا سخت باش ک چطور با ذهن لاغر بشم ، حالا اومدیم و پذیرفتنم ک بعله میشه با ذهن لاغر شد ….اما این تغییر ذهن کاره درعین حال ساده ولی سختیه😐
تغییر ذهن ما برای چاق شدن یک شبه ، یک هفته ،یک ماهه ،و حتی یکسال نبوده ،،ب مرور بوده ، اضافهای ما گرم ب گرم و مسیر چاق شدن ما مثل حرکت یک لاک پشت بوده ن خرگوش،،پس الان برای تغییر ذهن برای لاغر شدن ما نمیتونیم فقط با گفتنش ک اره من میخام با ذهن لاغر بشم ،،واقعا لاغر شد.این کار نیاز ب آموزش اساسی و پایه داره ک ما همون جور ک مرحله ب مرحله چاقی رو یاد گرفتیم حالا مرحله ب مرحله لاغریمون رو ک پیش فرض ما بوده برای خودمون بوده رو بیاد بیاریم و لذتشو ببریم.انشالله🙏
پس برای تغییر باورها و افکار بهتر اول مسیری رو ک قراره توش قدم برداریم و ب موفقیت برسیم رو اول باور کنیم تا خسته نشیم ،تا ب زور کاری و نخاییم براش انجام بدیم ،وتا حس تحمیل شدن بهمون وارد نشه،،و بهتره جلوی زبانمون رو بگیریم قبل ازینکع چیزی رو بگه ک دل هنوز باورش نکرده 🙏👌
من وقتی ک هدایت شدم با قلب و تمام وجودم پذیرفتمش ،،خب اولش نمیدونستم ک هدایت شدم و این کاره خداست ولی مطمین بودم این مسیر تنها راه و روش صحیح و درست است ک میتونه منو ب هدفم لاغر شدن برسونه.دروغ چراا حتی اولشم نمیدونستم ک یعنی چی من با ذهنم چاق شدم .و خب روزها و گذشت و یاد گرفتم ومتوجه شدم ک من بر اثر ی سری دیده ها ، شنیده ها، باورها ،افکار ،ودر نهایت رفتارشبیه ب باورهام داشته ام ک هروز و هروز منو ب چاقتر شدن میکشونده و علاوه براین رفتارها ،کارهایی از قبیل رژیم گرفتن ، ورزش های سنگین و سخت برای یک خانم با سن کم ،دمنوش ها ،چربیسوزی ها ک همه رو برای خلاصی و رهایی انجام میدادم ،در ذهن من اوج لذت و آرامش بوده ،،و اینها همه دست در دست هم دادن و جسم الان من رو شکل دادن…و بعد متوجه شدم ک خدا همه جا هست
و زمانی ک دست ب دامن خدا میشم ،
چیزی آهسته درون من ، ب صدا درمی آید ک نترس!!..از باختن تا ساختن دوباره فاصله ای نیست…مثل حرفای شما استاد جان ک همیشه و همیشه تو فایلاتون میگید ک الان ک توی هر وزنی ک هستید تاایده آل تون فاصله ای نیست،،👌🙏
من دیگ توجهی و ارزش و اهمیتی قایل نیستم برای هر رژیمی ، هر ورزشی ، هر قرص و دارویی ،چربیسوزی ،هیچی و هیچی ،،اصلا دنبال نمیکنم اصلا دیگ ب خوردن ، نخوردنهامم فکر نمیکنم سناریو نمیچینم، ی وقتایی هست ک اصلا یادم میره ک چیزی بخورم ،انقدر ک غرقم تو حال و هوای خوب …🤩😍و خدارو شکرر ازین تغییرات و حال خوبم.
ی سری حرکات اتوماتیک توی بدن ما مثل ضربان قلب ،پلک زدن ، پمپاژخون،رشد مو ، رشد ناخن ،
خب من قبلا گفتم ک ذهن من فرمانروایی جسم من است ،،ذهنی بااون قدرت و بینهایتی و میتونه حتی بیماریها رو خوب کنه..اما این ذهن ی قابلیت داره ک میشه دستماریش کردو سیستمش رو بهم ریخت..مثل ی گوشی موبایل ک کلی داخل عکس و خاطره های هوب و خوش داریم براثر هواس پرتی ی گزینه ای رو میزنیم کل اون تصاویر، خاطره ها ، خوشی ها ، دونفره ها ،خانوادگیها همه و همه پاک میشن،،اما چون علم پیشرفت کرده میشه با بعضی از برنامه ها بعضی ازون عکسا و کلیپ و فیلم ها رو دوباره بدست اورد..خب ذهن ما هم مثل یک گوشی موبایل یا کامپیوتر هست..چون من عاشق گوشیم هستم و عاشق ذهنم دوست داشتم این دوتا مثال رو بزنم..ذهن ما هم مثل گوشی ک کلی تناسب اندام و لاغری توش بوده ، ی زمانی تو وزن ایده آلمون بودیم حتی یک روز ،ک ما براثر هواس پرتی و ندانسته اومدیم براثر دیده هامون ، شنیده هامون و باورکردن دیده و شنیدها ذهنمون رو دستکاری کردیم برخلاف پاک کردن جزییات گوشی مااومدیم خداروشکر فراموششون کردیم ،فراموشی ک باز امید هست ،راه هست ،یادگیری و آموزش هست ک ما بتونیم اونها رو باز بدست بیاریم بیاد بیاریم،،این امید بدست اوردن همون برنامه ای گوشی هست ک بعضی از تصاویر و دوباره بدست ما میرسونه….فقط باید صبر کنیم و استمرار داشته باشیم..و اشتیاقمون رو از دست ندیم….مگ کسی ک ی هدف داره از نوع بکر و عالی مگه میتونه ازش بگذره ،مگ میتونه از شور و شوق بدست اوردنش نامید بشه و از اشتیاق خدای نکرده بیفتع….و این آب شدن چربی هااا اصلا ب من مربوط نمیشه توی تخصص من نیست ک سر ازش دربیارم…من ورودی های ذهنم رو بروز میکنم ب ذهنم میدم ..آپدیت ک شد خودش اتوماتیک کاره خودش رو انجام میده ..مثل اون سلول سازی دستمون ک وقتی ک زخمی میشیم ما فقط ی چسب زخم میزنیم بقیه کارارو خوده سلول سازی دست انجام میده…پس من کاری بااتوماتیک کاری بدن.(جسم)عزیزم ندارم..همین ک منو هروز یک قدم ب هدفم میرسونه خیلی هم ازش ممنونم و کمال تشکر دارم ازش🌹😍🙏
موضوع بعدی : معده ما یخچال نیست،،،حتی بعضی ازغذاها هم در معده فاسد میشن ،،،و مارو مسموم میکنن،و معده ما کارش هضم غذا.انرژی دادن روزه ما رو بعهده داره،..و اینک ترس از درد واقعا برای من ب شکل های مختلف پیش اومده،،یعنی پیشش اوردن و من باور کردم..یکیش ک برای زایمانم بود هر کی ی چیزی میگفت هر کی از ی درد میگفت جوری بود ک من بعداز زایمان ی باور و افکار اشتباه دارن ک افسردگی بعداززایمان من دوماه قبل اززایمانم همون حالات رو پیدا کرده بودم گریه و ترس و ناراحتی …و اصلا اونی نبود ک میگفتن آسون نبود.ولی تس ازون دردها ک بعدش چ مشکلاتی برای مادر پیش میاد هداروشکر برای من اتفاق نیوفتاد.و یکیشم واکنس زدن ۶ماهگی پسرم بود ک آی تب میکنه ، لرز میکنه ، تشنج میکنه ،شب نباید بخابی ،خیلی سخته و غیره ،،ووقتیکه من رفتم واکنس بچمو بزنم از ترس اون درد من ضعف کردم و فشارم افتاد ک الان پسرم از شدت درد این واکنس غش میکنه در حالی ک اصلا گریه آنچنانی هم نکرد خدا میدونه😐وازین بابت هم خدارو خیلی شکر میکنم…ومن یاد گرفتم ک بیماری یا عارضه ای ب اسم افسردگی نداریم و این گفته هایی است ک تو مغز ما میکنن و ماباورشون میکنیم ..در حالی ک من بااستفاده ازین آموزش ها یاد گرفتم ک هر افکاری رو تو ذهنم نکنم و قبلش تا جایی ممکن مراقبه ورودی های ذهنم باشم…وهر چیزی رو باور نکنم..ک رقم بزنه فردای زندگیمو..
حرف آخر :اگ ما بتونیم فرمول صحیح و درست رو جایگزین فرمول های اشتباه و محدود کننده کنیم و مراقبه ورودی های ذهنمون باشیم و از معده مون بعنوان یخچال خونه استفاده نکنیم و ترس از دردها، ترس از خوردن ها ، ترس از چاق ترشدن ، ترس از مواد غذایی ،ترس از آینه ، رو کنار بگذاریم ن تنها لاغر شدن آسان است بلکه با کلی لذت و شادی همراه است.. انشاءالله 🙏
ب امید و موفقیت همه ی دوستان همسیر😍🌹🙏
من تا حالا از ذهنم از یک روش و راه استفاده کردم که نتیجه رو هم در جسمم از همون روش میدیدم ولی حالا اگه راه استفاده از ذهنم رو تغییر بدم نتیجه در جسمم هم تعییر پیدا میکنه
پس باید راه استفاده از ذهنت رو تغییر بدی تا نتیجه رو تغییر بدی
من میخوام ذهنم رو تغییر بدم تا لاغر بشم ولی همین باور سختی هست و مانع لاغری ما بشه و من باید روی این باور خیلی کارکنم تا بیشتر بپذیرم که لاغری به همین راحتی هست با تغییر ذهن هست خیلی آسون و راحت هست لاغر شدن
منم با تمام وجودم وارد این مسیر شدم و تمام روشهای قبلی رو کنار گداشتم واصلا دیگه بقیه روشها رو دنبال نکردم و فقط با این روش دارم جلو میرم چون پذیرفتم تنها راه و مسیر درست برای لاِغر شدن همین لاغری با ذهن هست .
و من نباید کار داشته باشم با این روش ذهنی چطور چربیهای من آب میشه ؟منکه فعالیتی ندارم و رژیمی ندارم در واقع همین فکر روند من رو کند میکنه و نمیزاره کار من درست جلو بره پس به چطور به اون کار نداشته باشم هر طور که میخواد چربیهای من رو ببره ببره به من هیچ ارتباطی نداره پس کار رو سخت نکن لاغری با ذهن ساده هست
یه سری کارها در بدن ما اتوماتیک انجام میشه مثل سلولسازی پلک زدن و گردش خون و تنفس و … که همه رو مغز کنترل میکنه در واقع اگر مغز ما سالم نباشه با وجود داشتن تمام اندام ها مثل دست چشم و دهان ولی هیچ فعالیتی رو نمیتونیم انجام بدیم
پس یه سری فعالیتهای دیگه هستن که خودم با استمرار و تمرین به مغزم یاد دادم مثل شناگر خوبی بودن یا نقاش بودن یا راننده بودن یا فوتبالیست خوبی بودن و … اینجا هست که ما به مغزمون یاد دادیم و چاقی رو مثل خیلی از چیزای دیگه به مغزمون یاد دادیم که تفریح و شادی و عزا و عروسی و استرس و خستگی و سفر و یا ماه رمضون و…. با خوردن هست و وقتی ما لاغری رو یاد بگریم فرمانها متفاوت میشه و تصویرهای ذهنی از خودمون تغبییر میکنه
پس همانطور که ما چاق شدیم همانطور هم لاعر میشیم همین رو بپذریم کلی راه رو اسون کردیم اصلا باید انتظار رو از خودمون تغییر بدیم باید انتظارم از خودم لاغری باشه
اگه بگی من نمیتونم لاغر بشم به قدرت درونت ایمانت نداری و اون رو فبول نداری .
همه ی ادمهای چاق تصورشون در مورد معدشون اشتباه هست که در وعده ی غذایی با خودشون بد رفتاری میکنن و زیاد میخورن در واقع چاقها غذا رو در معده ذخیره میکنن و زیاد میخورن که اگر در وعده بعدی نباشه اونها غدا ذخیره کرده باشن ولی غلطه چون معده جای هضم غدا هست نه ذخیره ی غذا یعنی بعد از یه مدت که از خوردن غذا بگذره اون تبدیل به انرژی میشه که یا مصرف میشه یا تبدیل به چربی میشه
پس حرص و ولع نداشته باشیمو از ترس نبودن غذا در وعده ی بعدی و معده محل ذخیره ی عدا نیست بلکه هضم و آسیاب غذا هست .
زیاد خوردن دلیل بر گرسنه نشدن نیست نباید من از ترس نبودن غدا زیاد بخورم
در واقع ترس از غذا نبودن تو رو خیلی برانگیخته میکنه که بخور چون نیست چون غذا نیست در واقع باعث میشه تو حرص و ولع داشته باشی پس هر وقت گرسنه بودی حرف نزن در مورد گرسنگی چون اوضاع خیلی بدتر میشه و صدای شکمت در میاد و حالت بد میشه و … پس حرف نزن که رفتارهای اشتباهات بیشتر میشه
پس همیشه ذهن رو اروم کن و هیچ وقت حرف از گرسنگی برای ذهنت نزن و گرنه اونم میگه بخور
معده جای دخیره ی غدا نیست بلکه غذا رو هضم میکنه و تبدیل به انرژی میکنه و یا چربی
پس هر لحظه به اندازه نیازت بخور که ارامش داشته باشی
و هر وقت فکر میکنی غذا برای وعده ی غذاییم چی بخورم که چاق نشم هنوز ذهن تو راهش اشتباه هست و روی چاق شدن هست چون براش غداها فرق میکنن و یکی رو چاق کننده میدونه و یکی رو لاغر کننده میدونه واین مثل این هست که بگم چقدر امروز نفس بکشم که زنده بمونم یا چقدر امروز پلک بزنم و یا چقدر امروز سلولسازی کنم پس همانطور که این سوالها رو نمیکنیم برای خوردن هم نباید اینقدر فکر کنیم و باید تمام غداها رو برای خودمون یه وسیله برای رفع نیاز جسممون بدونیم و از هم دیگه اونها رو تفکیک نکنیم
سلام استاد چقدر فوق العاده بود این فایل حیف که قسمت نهایی ناکامل موند چقدر صحبتها عالی به موقع است یعنی کم کم جواب تک تک سوالهای ذهن توی فایلها به تدریج داده میشه سپاسگزارم بابت اینکه این اگاهیهای فوق العاده رو به شکل کاملا ساده و روان با ما به اشتراک میذارین🙏🙏🙏
نکاتی از فایل که برای من خیلی جذاب بود؛
منی که در این دوره هستم انتخاب شده خداوند هستم و از طرف او هدایت شدم 😏😏😏 چون بارها و بارها برای فرار از رنج چاقی و رسیدن به تناسب موندگار از خدا خواسته بودم خود اگاه یا ناخوداگاه که مسیری باشه که بدون سختی،بدون رنج،بدون رژیم و محدودیت هاش،بدون ورزش وعرق ریختن و زنان گذاشتن برای باشگاه رفتن وسالاد خوردن و…….لاغر بشم از طرفی هم استاد عطار روشن از خدا خواسته بودن کسانی رو وارد این مسیر کنه که خودشون اشتیلق داشته باشن و دنبال همچین روشی باشن و این قانونه که این دو تا کنار هم قرار میگیرن🤩
با تغییر ذهن همه چیز تغییر میکنه نه فقط جسم👌
من مسئولیت چاقیم رو به عهده میگیرم،پس مئولیت گوش دادن به فایلها وانجام تمرینات رو هم به عهده میگیرم💪
اگر این روش رو برای لاغری انتخاب کردی بعد از کلی چرخیدن و امتحان کردن بقیه روشها و ایمان اوردی که تنها ردش صحیح و ماندگار تناسب اندام روش لاغری با ذهنه دیگه بقیه روشها رو رها کن،من مطمئنم که این روش بهترین،درست ترین،عالیترین،اسانترین وماندگارترین روش برای لاغری هست و من متعهد هستم که هر روز یک فایل کنم با دقت و تمرینات رو انجام بدم واموزشها رو در زندگیم عملی کنم👌👌
من فقط وظیفه ام اینه که فایل گوش بدم و تمرینات رو انجام بدم دیگه اینکه چربیها چطوری از بدن من میرن به من مربوط نیست هر طوری میخوان برن میخوان ماشین بگیرن برن🤣🤣🤣میخوان دفع بشن،میخوان با تنفس خارج بشن،…..
مغز ما یکسری قابلیت اتوماتیک داره مثل گوارش،تنفس سوخت و ساز ،سلول سازی و….یکسری هم قابلیت یادگیری داره مثل رانندگی،اشپزی و….چاقی هم جزئ مهارتهایی هست که ما یاد گرفتیم و تنیجه اش رفتارهای چاق کننده شده که مثلا ما وقتی استرس داریم میخوریم،وقتی شادیم میخوریم،وقتی خسته ایم میخوریم ،وقتی ناراحتیم میخوریم….همین رفتارها باعث چاق شدن جسم ما شده پس چاقی ابتدا در ذهن ما شروع شده
مقدار اضافه وزن اصلا مهم نیست وقتی ذهن تغییر کنه،تصویرهای ذهنی عوض میشه،فرمانهای مغز عوض میشه و نتیجه خود به خود در جسم به شکل تناسب اندام ظاهر میشه
باور اینکه میشه لاغر شد و من میتونم لاغر بشم امیدت رو بالا میبره و انتظارت از خودت لاغر شدنه و این خودش کلی کار رو جلو میبره👌😍😊
امکان نداره تاکید میکنم امکان نداره کسی فایلها رو گوش بده و تمرینات رو انجام بده و لاغر نشه👆👆👆
افراد چاق که در وعده سحری زیاد میخورن این فکر اشتباه رو دارن که معده شون انبار مواد غذایی هست که براشون غذا ها رو نگه میداره ودر طول تایم روزه خورد خورد ازاد میکنه انرژی مواد غذایی رو در صورتیکه هر چقدر هم غذا بخوریم از نیم ساعت بعد فرایند هضم و بعد جذب شروع میشه و کل اون ماده مصرف میشه حالا این مقدار انرژی مقدار مورد نیازش مصرف میشه و بقیه تبدیل به چربی میشه 😶😶و این بلایی هست که ما برسر جسممون اوردیم
ترس مواجه شدن با گرسنگی از خود گرسنگی خیلی سخت تره و همین ترسه که رفتارهای اشتباه ما رو در مواجهه با مواد غذایی موجب میشه👌
در هر وعده به این فکر نکن که قراره چند ساعت کرسنگی بکشی فقط به اندازه نیازت مصرف کن که ارامش داشته باشی👏👏👏👏
اگر ذهنت درست باشه و به اندازه بخوری اصلا مهم نیست که چی داری میخوری،نوع غذاها تفاوتی با هم نداره،هر چی دوس داری بخور😋
جمله هر چی دوس داری بخور توی ذهن چاق اینطور تفسیر میشه ؛ حجم زیاد بخور🤨و توی ذهن متناسب اینطوری؛چیزی رو که مورد علاقه ات هست بخور🙂
کم شدن اشتیاق به این معنیه که هدفت برات مهم نیست اگه لاغرشدن برات مهمه پس اشتیاق ات همچنان زیاده و حتی روز به روز بیشتر هم میشه😍😍
نشان های دریافت شده
سلام خدمت استاد مهربانیها ???خوشحالم که روز به روز بیشتر به هدفم می رسم تقریبا همیشه تو سایت هستم گوش میدم میخونم وعزم جزم تر میشه هر جا که میرم رفتار مردم رو نگاه میکنم افراد متناسب افراد نامتناسب میبینم که تمام کارای اشتباهی رو که انجام میدن همه رو استاد بخوبی توضیح داده ویک واقعیت انکار ناپذیره فایلایی رو که گوش دادم به عینه میبینم ?خوشحال که چن سال هس که با این روش آشنا شدم ولی سوق وذوقی که دارم کم نشده در مسیر سبز تناسب اندامم امیدوارم که شما هم دوست عزیز بیای و این روش و تجربه کنی ??سپاس استاد ???
نشان های دریافت شده
سلام .
مرحله ی جدید تکامل درخت لاغری در ذهنم
امروز از ضمیر ناخوداگاهم چیزی بهم رسید که فهمیدم یه مرحله دیگه از تکامل رو پشت سر گذاشتم .
زمانی ذهن من فقط فرمول سازی میکرد و ریشه های فکری درخت لاغریم رو گسترش میداد . میگفت و میگفت و در سطح فکر گسترش پیدا میکرد . شاید شما بعضی از فرمولها رو نمیپذیرفتید اما ذهنم میگفت تو کار نداشته باش بزار ساخته بشه و درختت ریشه هاش وسیع بشه .
زمانی ذهن من وارد رفتار شد . رفتار همانند ساقه فقط یک مسیر مشخص بود . یعنی ناخوداگاه کم خوردن رو انتخاب میکردم و ناخوداگاه راه بیشتر رو انتخاب میکردم .
و حالا مرحله ی جدید تکامل من در سرشاخه زدن اومده و ذهن من شروع کرده به تمرین ساختن . تمرینات مختلف که من واقعا لذت میبرم از انجام دادنش . مرغ روحم از این شاخه به اون شاخه میپره و کیف میکنه .
تازه یه چیز جدیدم بهم رسیده .
لاغری برای همیشه چه زمانی برای انسان حاصل میشود ؟
زمانی که چاقی برای همیشه ترک شود .
و ترک چاقی یعنی استفاده از اهرم رنج و لذت برایم چه آسان شده . چاقی و واکنشهای آن برای من رنج شده و ذهنم ناخوداگاه مرا به دوری از ان دعوت میکند و لاغری و واکنشهای آن برایم لذتبخش شده و ذهنم مرا به ان دعوت می کند .
احساس من فوق العاده است و من واقعا خوشحالم که در این مسیر لذتبخش گام برداشته ام و انرزی الهی وجودم در جهت ساختن درخت لاغری اینچنین قوی و نیرومند مرا به سمت هدفم نزدیک میکند .
راستی یه خبر خوب دوره ۱۱۰ روزه ام به پایان رسید و من دوره ی یکساله را شروع کردم . ۸ روز از آن میگذرد و همه چیز عالی پیش میرود .
دوره ی ترک عادت چاقی . ۱۲ گام که از ۱۲ گام ترک اعتیاد استفاده میکنم و تمارینی در راستای ترک چاقی ذهن ترتیب می دهم و به ضمیر ناخوداگاهم احساس ان را نشان میدهد . خودم که لذت میبرم .
راستی دوتا موفقیت دیگه هم در راهه . هروقت بهش رسیدم اعلام میکنم .
بچه هایی که دارید با لاغری با ذهن آشنا میشید بدونید در مسیری قدم گذاشتید که اگه طالب باشید هر روز با شگفتیهای زیادی از ضمیر ناخوداگاهتون آشنا میشید . شگفتیهایی که هر کدوم شما رو به وجد میارن و هرکدوم شما رو یک گام به پرورش عادتهای عالی هدایت میکنند .
وای که چقدر این مسیر شیرینه و انسان از طی کردنش سیر نمیشه .
روزها می آیند و میروند ولی این احساس شیرین روز به روز ثمر بیشتری می دهد و وجودم را سرشار از شکر بی پایان الهی میکند .
خدایا سپاسگزارم . استاد از شما هم بسیار ممنونم که مرا با خودم این دنیای زیبا آشنا کردید .