0

گام ۴۲: لاغری آسان با قدرت ذهن

لاغری آسان با قدرت ذهن
اندازه متن

تنها راه لاغری آسان لاغر شدن با قدرت ذهن است. این درحالی است که سال هاست انسان های چاق در سراسر جهان تلاش می کنند تا از طریق روش های مختلف لاغر شوند.

تلاشی سخت و رنج آور که در نهایت نتیجه ای در بر نداشته است.

چرا برای لاغری به سختی افتادیم

همه ما در طول عمر خود رویاهای زیادی داریم که به آنها نمی رسیم.

مهمترین دلیل نرسیدن به رویاها اینه که فکر می کنیم رسیدن به اون رویا خیلی سخته و یه جورایی انگار رسیدن به اون خواسته ارزش این همه سختی و رنج رو نداره.

چرا من لاغر نمی شم

وقتی رسیدن به رویا برای ذهن ما سخت و رنج آور باشه، ذهن تمام تلاش خودش رو میکنه که مانع حرکت ما به سمت رویامون بشه.

نکته جالب توجه اینه که در 100 درصد موارد هم موفق میشه.

افرادی که به رویاهای خود می رسند با افرادی که نمی رسند از نظر فیزیکی و شرایط پیرامون خود تفاوتی ندارند و فقط تفاوت آنها در نگرش آنها برای رسیدن به رویاست.

افرادی که به رویای خود می رسند در ذهنشان رسیدن به آن رویا کار ساده ای است، یا حداقل کار سخت و رنج آوری نیست.

لاغر شدن یکی از مهمترین رویاهای افرادی است که اضافه وزن دارند و برای رسیدن به خواسته خود هر اقدامی که لازم باشد را انجام می دهند. اما به دلیل عدم آگاهی از طریق صحیح لاغر شدن از روش هایی برای لاغر شدن اقدام کرده ایم که باعث ایجاد رنج و سختی در ذهن ما شده است.

نه تنها رنج و سختی اجرای روش لاغری مانع رسیدن ما به خواسته مان شده است بلکه رنج و ناراحتی شکست خوردن در لاغر شدن با استفاده از این روش ها باعث تشدید نگرش سخت بودن لاغری در ذهن ما شده است.

به قدری لاغر شدن در ذهن ما سخت و دشوار شده است که به صورت خودبخودی چاق بودن برای ما ساده و راحت شده است بنابراین بسیاری از افراد چاق پس از چندین بار تلاش برای لاغر شدن و نتیجه نگرفتن می پذیرند که لاغر شدن کار سختی است که آنها از عهده انجامش بر نمی آیند و ترجیح می دهند باقی عمر خود را با چاقی سپری کنند.

عامل دیگری که سختی رسیدن به رویا را به آسانی تبدیل میکند عشق است.

هرچقدر که عاشق رسیدن به رویای خود باشید به همان اندازه حرکت کردن و طی مسیر برای رسیدن به خواسته برای شما ساده تر و از طرفی جذاب تر خواهد بود.

بنابراین نگرش ما نسبت به رویایی که داریم نقش تعیین کننده در خلق آن رویا دارد.

رنج و سختی لاغر نشدن

رنج و سختی لاغر نشدن

35 سال از زندگی من با چاقی گذشت. سال هایی که سرشار از رنج و سختی بود.

سختی چاقی فقط شامل احساس بد درونی و صدماتی که چاقی به عزت نفس من وارد کرده بود نمی شد بلکه شنیدن حرف ها و نصیحت های دیگران فشار چاقی را صد چندان می کرد.

بارها از فشار چاقی تصمیم می گرفتم هرطور که شده لاغر شوم و از روش های مختلفی مانند رژیم گرفتن، ورزش کردن، دارو خوردن و … استفاده می کردم اما هرگز موفق به غلبه بر چاقی نشدم.

بارها شکست خوردن در استفاده از روش های مختلف باعث تخریب بیشتر روحیه و اعتماد به نفس من شده بود.

خودم را انسان بی اراده و ناتوانی دربرابر چاقی می دیدم.

از طرفی صحبت های خانواده که همیشه تاکید می کردند چاقی ما ارثی است و تلاش تو برای لاغر شدن بی فایده است، شدت یاس و ناامیدی از لاغر شدن را در من افزایش می داد.

اکنون که در این جایگاه هستم به خاطر می آورم هربار که تصمیم می گرفتم به هر طریقی شده لاغر شوم و نتیجه نمی گرفتم، بیشتر احساس می کردم در برابر چاقی ضعیف و ناتوان شده ام و چاره ای جز چاق بودن و با چاقی زندگی کردن ندارم.

خیلی دوست داشتم لاغر شوم اما لاغر شدن را کاری سخت و طاقت فرسا می دیدم که از توان و اراده من خارج بود.

خطر پذیرش چاقی

بسیاری از افرادی که اضافه وزن دارند رویای لاغر شدن دارند اما هیچوقت لاغر نمی شوند.

در ذهن آنها لاغر شدن کاری سخت و رنج آور است که نیاز به اراده بالایی دارد و از آنجایی که بارها از روش های مختلف برای لاغر شدن اقدام کرده و نتیجه نگرفته اند تصور می کنند آدم بی اراده ای هستند و به همین دلیل رویای لاغر شدن خود را خط می زنند.

توجه کردن به رنج و سختی لاغر شدن سبب می شود که شوق و انگیزه حرکت به سمت لاغری را نداشته باشند.

آنها شجاعت روبرو شدن با سختی و رنجی که به صورت توهم در ذهم خود ایجاد کرده اند را ندارند.

اگر رویای لاغر شدن دارید بسیار اهمیت دارد که در ذهن خود رسیدن به تناسب اندام را ساده و دست یافتنی کنید.

مهمترین دلیل اینکه لاغر شدن در ذهن شما سخت است مسیرهایی است که تاکنون برای لاغر شدن طی کرده اید. البته شنیدن گفته های دیگران درباره ارثی بودن چاقی یا در دلیلی که باعث منطقی شدن چاق بودن برای شما شده باشد نیز در این امر نقش اساسی دارد.

اولین نوید و شادباشی که برای شما دارم این است که مسیر لاغری با ذهن هیچ شباهتی به روش های قبلی که برای لاغر شدن استفاده کرده اید ندارد.

لاغری آسان با قدرت ذهن

لاغری آسان با قدرت ذهن

لاغری با ذهن مسیری نشاط آور و انگیزه بخش برای لاغری آسان است

هر روز که در مسیر لاغری با ذهن به حرکت خود ادامه دهید برای ادامه دادن مشتاق تر و باانگیزه تر می شوید.

هر روز که از حضور شما در مسیر لاغری با ذهن می گذرد تفاوت احساس، نگرش و اطمینان خود برای لاغر شدن را به نسب روزی که قدم در این مسیر گذاشته اید درک می کنید.

هر روز که می گذرد فاصله خود با تحقق رویای خود (لاغر شدن) را کمتر می بینید.

این تفاوت اساسی روش لاغری با ذهن با هر روشی است که برای لاغری ارائه شده است.

محتوای این فایل آموزشی درباره چگونگی تنظیم افکار خود برای تجربه لاغری آسان با قدرت ذهن است.

امیدوارم با استفاده از این محتوای ارزشمند تصمیم قاطع و البته شادی بخش خود برای لاغر شدن را بگیرید و همراه من در مسیر لاغری با ذهن به حرکت خود ادامه دهید تا آنچه در رویای خود دارید را در واقعیت زندگی خود تجربه کنید.

من و بسیاری از افرادی که قدم در مسیر لاغری با ذهن گذاشتند و در این مسیر استمرار داشتند و به آنچه گفته شده عمل کردند پس از مدتی رویای خود را به صورت واقعی، قابل لمس و درک تجربه کردند.

فاصله شما تا شگفتی ساز شدن فقط تغییر فرمول های چاقی ذهن است.

لاغر شدن را آسان کنید

من  از وقتی با لاغری با ذهن آشنا شدم کلا مسیر لاغری برام آسون شد. 

فقط یه فرمول  یکم منو اذیت می کنه و اونم نوشتن هست . 

من نوشتن رو خیلی دوست دارم ولی گاهی اذیتم می کنه. وقتی ذهنم جای دیگه است و بعد میخوام مثل زمان مدرسه بیارمش سمت آموزش دیدن. اولش یکم احساس سختی می کنم ولی چون هدف از نوشتنم رو میدونم و اونم اینکه مینویسم برای بهتر یاد گرفتن و مینویسم برای بهتر نفوذ کردن آگاهیها در ذهن خب مقاومتم رو با همین دو فرمول می شکنم و اتفاقا مطالبی به ذهنم میاد که هیچ برنامه ای از قبل برای نوشتنش نداشتم. 

نوشتن وقت زیادی ازم میگیره اینم یه فرمول ناصحیحه که من و در مسیر انجام ندادن تمرینات قرار میده ولی خب من دیدگاهم رو بهش تغییر میدم و میگم چه بهتر که وقتتو میگیره. به همین میزانی که تو وقت میزاری برای آموختن لاغری خب همین یعنی حرکت نکردن در مسیر چاقی. 

تو ساعتها به چاقی وقت دادی اون وقت حالا که میخوای به لاغری وقت بدی و یادش بگیری  بهانه میاری. به خودم می گم اتفاقا دقیقا در همین زمانه که من ذهن فرّار خودمو دارم با تغییر کانون توجه در مسیر لاغری هدایت می کنم و فقط کافیه دل به آموزشها بدم . چون همین که شروع می کنم به نوشتن دوباره کلی حس خوب میاد و اشتیاق من به فراگیری رو زیاد می کنه . 

از طرفی با خودم میگم اگه کم بنویسم مدال نمی گیرم و یکی از عواملی که باعث میشه نوشته هام مدال بگیره اینه که من براش وقت میزارم و این برای استاد ارزش داره. گرچه برای استاد فرقی نداره من کم بنویسم یا زیاد ولی استاد با مدال دادنش به من میگه با نوشتن داری به خودت کمک می کنی که مطالب بیشتر در ذهنت نفوذ کنند و هرچقدر بهتر یاد بگیری بهتر و راحتتر عمل می کنی. 

همه ی اینا رو گفتم که بگم یکی از راههای آسون کردن لاغر شدن یادگیری بهتره. 

لاغری آسان با قدرت ذهن

با تمرین و تکرار لاغری آسان می شود

من هر چقدر بیشتر تمرین و تکرار کنم بهتر یاد می گیرم عمیق تر یاد میگیرم و در نتیجه مهارتم بیشتر میشه. به قول معروف کار نیکو کردن از پر کردن است. 

اگه می خوایم کاری رو بهتر و بهتر انجام بدیم باید بهتر و بهتر یادش بگیریم. اونجوری اونقدر برای ذهن راحت میشه که ذهن برای انجام دادنش هیچ مانعی نمی تراشه و خیلی راحت و ناخوداگاه ما اون عمل رو انجام میدیم. 

به حواشی توجه نکنیم گرچه توجه به حواشی زمانی برای ما کار و سخت می کنه که ما با اصل واقعیت روبرو نشیم و اطلاعات غلط وارد ذهنمون کنیم. 

مثلا همه دکترا میگن چربی در بدن ذخیره می شه در حالیکه این واقعیت نیست. 

چربی در بدن ذخیره نمیشه و همش اکسید میشه و سلولهای چربی هم دقیقا مثل سایر سلولهای بدن همیشه در حال تعویض و بازسازی هستن. یا میگن تعداد سلولهای چربی همیشه رو به افزایشه یا ثابته و کم نمیشه و همین باور اشتباه روی عملکرد ما تاثیر میزاره و ترس رو در ما ایجاد می کنه. 

خیلی از این حواشی های غلط وارد زندگی ما شدن که من خودم برای خودم تا حدودی اونها رو حل و فصل کردم. 

  • مثلا بدنم رو انبار ذخیره چربی نمیدونم، کارخانه ی سوخت چربی می دونم. 

وقتی همین یه باور و تغییر دادم من با بدنم بیشتر به صلح رسیدم به آرامش بیشتری رسیدم و وقتی میخوام باهاش همسو حرکت کنم در آرامش باهاش حرکت کنم.

ولی وقتی باور اشتباه در مورد بدن رو بپذیرم وارد جنگ با بدن میشم و همین جنگ اون باور رو به ظهور میرسونه. 

چون من اعمالی انجام میدم که در جنگ با بدنم هست و همین اعمال فشارها و زورها منو چاقتر می کنه.

استاد شما واقعا راه رو برام روشن کردید و من خیلی خوب مطالب رو در حد خودم درک می کنم. 

تاثیر نگرش های اشتباه بر چاقی

ما نباید فکر کنیم پرخور هستیم وقتی باورمون این باشه من پرخورم از خودت ناراحت میشی و با خودت وارد جنگ میشی. در نتیجه برای به آرامش رسیدن باز بیشتر پرخوری می کنیم.

من باید باور کنم هر غذایی که می خورم  نیاز بدنم بوده و وقتی به زبان بدنم در خوردن توجه کنم خب اون غذا دیگه پرخوری نیست. پس من پرخور نیستم. من اندازه ی نیازم غذا مصرف می کنم.

وقتی این باور رو انتخاب می کنم خب من با صلح با خودم قرار می گیرم و همیشه حالم خوبه و خیلی عالی در مسیر هستم. 

پس باورهای غلط و به فرمایش شما در این جلسه به خودتان برچسب نزنید به راحتی میتونیم باورهای  صلح پذیری در مورد خودمون به کار ببریم و  لاغری رو برای خودمون راحت کنیم. 

پس اگه خواستیم به حواشی هم بپردازیم اینجوری باید بپردازیم که با واقعیت روبرو بشیم نه چیزی که دکترها گفتن.

عمر یه سلول نهایتا یک ماهه و ماه بعد چربی های امروز چربیهای ماه قبل نیستن تازه این فرایند مرحله به مرحله است و چربیهای جدید آروم آروم جایگزین چربیهای قدیمی میشن و بازسازی و تعمیر سلولها خیلی آروم صورت میگیره. 

مثلا یه باور دیگه اینه که ما با گذر زمان پیر میشیم. خب این یه باور غلطه در درس سلامتی با افزایش سن من آموختم گذر زمان و پیری فقط یه فرمول ذهنیه که سالها تکرارش کردیم و انتظارمون اینه که ما در حال پیر شدن هستیم. 

برای همین با خودمون وارد جنگ می شیم و دائما می خوایم کاری کنیم که جوان بمانیم و همین جنگیدن با خود باعث میشه بدن ما فرسوده بشه و همون چیزی که باهاش می جنگیدیم به سرمون بیاییم.

مثال این باور هم اینه که در درس قبل شما در مورد پدرتون فرمودید که چون باور داشتن بیماریهای قلبی در خانواده ارثیه همواره کارهایی انجام میدادن که خب در این مسیر حرکت نکنند و اتفاقا همون کارها باعث شد توجهشون بیشتر بره سمت مراقبت و دوری کردن از کارهای مرتبط با این موضوع ولی در نهایت همون عاملی که نگرانش بودن جذبشون شد. 

خب این نشون میده هیچ گونه توجهی نباید حتی به برطرف کردن چاقی کنیم.

به قول شما در درسی اصلا به چاقی کار نداشته باشیم فقط عادات جدید دیگه ای انتخاب کنیم. 

نخواهیم چاقی رو تغییر بدیم که حالت جنگ در ما ایجاد بشه. 

احساس صلح و آرامش و همینطور برگزیدن فرمولهای ذهنی در جهت تناسب  باعث میشه ما در حالت صلح و آرامش با خودمون قرار بگیریم و مسیر لاغریمون بدون گرد و خاک چاقی راحت و آسون برداشته بشه. 

(نوشته عطا عزیز در بخش نظرات)

✍️ تمرین آموزشی 📖

✍️ تمرین آموزشی 📖

پذیرش ساده بودن لاغر شدن یکی از مهمترین فرمول های ذهنی است که برای لاغر شدن باید در ذهن خود ایجاد و تثبیت کنیم.

اگر همزمان که از محتوای لاغری با ذهن استفاده میکنید این احساس که: تا کی باید فیلم ببینم، تا کی باید هر روز تمرین کنم و چطور ممکنه با این ویدیوها و تمرینات لاغر شوم یا هر فکر و نگرشی که نشان دهنده بی حوصله بودن شما برای دنبال کردن آموزشها باشد، ایجاد شود به شکل ناخواسته در حال تقویت نگرش لاغر شدن سخت و طاقت فرسا است هستید.

بنابراین آسان کردن لاغر شدن در ذهن فقط با نوشتن چند جمله یا تکرار چند بار عبارت لاغر شدن آسان ترین کار دنیاست تثبیت نمیشود بلکه ارتباط مستقیم با احساس و انگیزه شما هنگام استفاده از محتوای آموزشی دارد.

به همین منظور باید هر روز با احساس خوب سمت یادگیری لاغری با ذهن بیایید. سعی کنید در بهترین زمان و شرایط احساسی برای استفاده از آموزش های لاغری با ذهن اقدام کنید.

قبل از اینکه سمت آموزشها بیایید چند ثانیه با خودتان درباره شور و شعف اینکه دارم با استفاده از این محتوا لاغر می شم و گفتن جملاتی که در شما ذوق و شوق لاغر شدن ایجاد میکند صحبت کنید تا انگیزه و احساس شما در بهترین شرایط قرار بگیرد.

برای این جلسه ابتدا محتوای نوشتاری را مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده به صورت شرح انشایی در بخش نظرات پاسخ دهید.

  • تا قبل از وارد شدن به سرزمین لاغرها نگرش شما درباره لاغر شدن چه بوده است؟
  • چرا در ذهن ما لاغر شدن سخت و رنج آور ولی چاق شدن راحت و آسان است؟
  • استفاده از روش های مختلف برای لاغری چه تاثیری بر نگرش شما درباره لاغر شدن داشته است؟

اطمینان به روش لاغری با ذهن از اهمیت بالایی برای نتیجه گرفتن برخوردار است بنابراین باید برای خودتان منطقی کنید که این روش تنها روش لاغر شدن است. بنابراین لازم است به سوال زیر با دقت پاسخ دهید.

  • چرا لاغری با ذهن آسان ترین روش برای لاغر شدن همیشگی است؟ سعی کنید به شکل منطقی اثبات کنید.
  • درباره آنچه در ویدیوی آموزشی مطرح شد تجربه و دیدگاه خود را شرح دهید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.13 from 54 votes

https://tanasobefekri.net/?p=15044
برچسب ها:
53 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار من میتونم تغییر کنم
      1400/12/21 10:14
      مدت عضویت: 1044 روز
      امتیاز کاربر: 1306 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 273 کلمه

      لاغری با ذهن با رشهای قبل زمین تا اسمون فرق داشت
      آزادی ک توش هس انتخاب راحتی وهزاران حسنی ک باعث شده من وامثال من تو این مسیر بمونن
      من در لاغری با ذهن عشق یاد گرفتم عشق ب مواد غذایی خودم جسمم زندگی
      لاغری با ذهن میگه بابا لاغری راحته چیزی نیس اگه سخت بود این همه ادم لاغر نبودن لاغری دیگه خریدنی نیس بگیم اون خریده من ن پول ندارم ن
      این همه شگفتی سازهاتونستن لاغر شدن
      پس میبینیم ک سخت نیس
      اسونه خیلی
      فقط چن تا فرمول باید تغییر بدی عجله نکنی استمرار تکرار
      همین
      یادم میاد سالهای قبل ماه رمضون هر چی دوس داشتم میپختم و وقتی افطار میشد حمله
      یادمه همش در حال ترکیدن بودم تقریبا ی قوری چای میخوردم اصلا تو اون تایم نمیدونستم چیکار کنم
      شکمم درد میکرد
      یادمه یبار مهمون بودم کمتر خوردم و چقدر اون روز حس سبکی داشتم
      بیشتر و بیشتر چایی ومیخوردم خیلی زیاد
      یادمه سحری من اصلااشتها نداشتم اندازه سه قاشق برنج و یاهرچیزی اندازه چن قاشق میخوردم ک خورده باشم ضعف نکنم گشنم نشه
      قبل ماه رمصون میگفتم باید بامیه نخوری زولبیا نخوری باورم نمیشه چقدر بامیه ولع دارم و همیشه ام زیاد میخوردم فقط و فقط ب دلیل اصرار خودم حریص کردم و یجاحمله میکردم دوره اگاهی من از این سایت بعد ماه رمضان پارسال بود یکسال داره میشه ک من تو سایتم و چقد خوشحالم ک امسال ماه رمضان متفاوتی رو تجربه خواهم کرد و هدفم فقط خوردنه نیس بلکه لذت بردن از اون ماهه
      و اونم فقط و فقط باارامش و تغییر فرمول
      خیلی خشحالم خدارو شکر میکنم هزاران مرتبه ک هدایت کرد ب اینجا
      از استاد عزیز ممنون واقعافایل زیبا و پراز اگاهی بود

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عاطفه ریحانی
      1400/12/02 23:40
      مدت عضویت: 824 روز
      امتیاز کاربر: 5896 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 551 کلمه

      با درود بر همراهان عزیز تناسب فکری و خدا قوت بر استاد بزرگوار

      نمیتونم اون کیفیت حس خوب و نشاط رو در غالب نوشتار بیان کنم،روش لاغری با ذهن در بسیاری از ابعاد زندگیم تاثیر بسزایی گذاشته،اعتماد و عزت نفسم بیشتر شده،احترام گذاشتن به خودم بصورت خودکار فعال شده،همین افکار رو به رشد باعث میشه که هر کاری رو برای خودمون کار راحت و آسان تبدیل کنیم،ک لاغریکی از اون کارهاست،بشرطی ک افکار صحیح رو جایگزین فرمول های اشتباه کنیم چون وقتی فرمولهای ما اشتباه باشن تبدیل به رفتار میشن.وقتی در ذهن ما غذاها با هم فرق میکنه،از بعضی غذاها بیشتر لذت میبریم چون خوشمزه ترن و خاطره ی لذیذ و خوشمزه بودن در ذهن ما خیلی پررنگه پس بیشتر بخوریم، یا میگیم بیشتر بخوریم ک معلوم نیست دوباره کی این غذا رو بخوریم، ترس از دست دادن داریم، یا زمانیکه در جمع مهمونی و خانوادگی هستیم کنترل خوردن از دستمون خارجه،شادیم میخوریم،نارحتیم میخوریم،در تفریح میخوریم،نتیجه این فرمولهای اشتباه میشه رفتار چاقی و در نهایت اضافه وزن،فرمول صحیح میگه معده قابلیت تشخیص لذت رو نداره برای معده نیمرو با کباب فرقی نمیکنه،فرمول صحیح میگه معده انبار غذا نیست ک تو بخوای زیاد بخوری که دیر گشنت بشه،قراره غذا رو یا تبدلش کنه به انرژی و بسوزه یا دفعش کنه یا ذخیره کن،زیاد خوردن باعث فعال شدن هر سه حالت میشه پس چه خوبه ک به اندازه بخوریم تا بسوزه و دفع بشه و چیزی واسه ذخیره نمونه.وقتی در مسیر لذت بردن از لحظاتمون هستیم چرا توجهمون رو بسمت اینکه چجوری این چربیا آب میشن ببریم مگه ما تو روند چاق شدن بهش گفتم تو بیا تو ناحیه شکم حجیم تر شو یا مثلا در پهلوها این مقدار چربی تولید کن،بسپوریم به خود جسممون،خودش تصمیم بگیره چه بلایی سر چربیا بیاره،بزرگترین مزیت به اندازه خوردن اون آرامش بعد خوردن هستش که من غذایی رو ک دوست دارم رو به اندازه خوردم ،باید هدف لاغری برامون اهمیت بسزایی داشته باشه،بشه اولویت شماره یک زندگی تا بشیم شگفتی ساز،یکی مثل حضرت ابن سینا ک اسطوره ی علم هستش خواست در مسیر علم و دانایی قرار بگیره و یک نبوغ بی تکرار خلق شد،تمام چیزهایی ک ما میگیم زحمته قطعا برای حضرت ابن سینا لذت بوده اگر رنج بود ک نمیتونست ادامه بده،اون عشق بود ک فقط شبی ۲،۳ساعت میخوابید و بقیش یا در راه کسب علم اندوزی یا کتابت و آموزش دادن بودن،نهایت انسان مشخص نیست همینوطوری که من۸۷ کیلو شدم پس میتونم ۶۶ بشم،مهمترین فرمول اینکه لاغری رو آسونترین کار ممکن بدونیمباید ترس رو رو کنار بذاریم فلسفه ی ترس اینه ک هیجان و استرس رو در بدن به شدت بالا میبره و احساسات به طرز عجیبی بروز پیدا میکنه چون که بروز اون احساس خیلی قویه تر از حالت عادیه بخاطر همون ذهن با سرعت بیشتری میپذیره،ترس از درد از خود مواجه شدن با درد سخت تره، وقتی ترس از گرسنگی در ما ایجاد بشه و ما به این احساس گرسنگی شدت بدیم اون ما رو از پامیندازه،بهترین راه این هستش که باهاش مواجه بشیم و حس رو به سمت و سوی دیگه هدایت کرد

      با آموزش صحیح و ایجاد فرمولهای سازنده میشه فرمان های مغز رو به سمت لاغری و تناسب اندام هدایت کرد امیدوارم همه ی دوستان در مسیر شادی و متناسب شدن باشن،خدا رو بی نهایت سپاسگذارم ک من رو به این مسیر پر برکت هدایت کرد

      استاد بابت زحماتتون ازتون ممنونم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار پونه عدل تهرانی
      1400/09/09 01:21
      مدت عضویت: 1715 روز
      امتیاز کاربر: 15295 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 609 کلمه

      به نام خدا

      وقت بخیر عزیزان

      من هم مثل بقیه ذهنم چاقی و یاد گرفته بود و روی چاقی تنظیم شده بود با حرفای اطرافیان و چیزهایی که دیده بودیم . ولی اونهایی که متناسب بودن و متناسب موندن اینها ذهنشون چاق شدن و یاد نگرفته بوده روی همون فرمولهای لاغری که بوده دست نخورده باقی مونده . من هم از اول به این مسیر اطمینان کرده بودم اصلا مثل دیگران نیستم بخوام یه جایی برم یا یه کاری و شروع کنم مشورت کنم با کسی مثلا یادمه که سلمونی می خواستم برم اینجا اولین بار خودم گشتم یه سلمونی ایرانی پیدا کردم و خیلی هم خوب بود بعدا همه پرسیدن از من که کجاست اونها هم برن .همینطور این  مسیر هم همینطور انگار که یه چیزی بهم می گفت این راه درستشه شروع کن فقط به هیچیکی هم نگفتم حتی وقتی که فایلهای رایگان و گوش می دادم .

      اره واقعا ما همه چیزمون خوردنه ناراحتی ،شادی و خستگی من هم این چند روزه یه ذره رفتارهام فکر کنم پرخوری بود البته نه مثل قبل ولی حالا دورهمی می چسبه و از این چیزها زیاد میامد توی ذهنم چون چند روز تعطیل بود دور هم بودیم و دخترم اومده بود بعدش ولی دیگه فکر نکردم به این حرفا یه وقت میامد و می رفت ولی من به میزمان خوردنم توجه نمی کردم و قدرت نمی دادم به این فکرها .فکرم دیگه بیشتر الان متناسب شده .افکارم و بیشتر کنترل شده می بینم .

      و فکر کنم منم الان انتظارم لاغر شدنه .هر چی می خورم انتظارم لاغر شدنه .همه چی هم می خورم یه تارت کدو حلوایی درست کردم برای این چند روزه البته دو تا درست کرده بودم که هی به همه هم دادم ولی جاتون خالی خوشمزه شده بود خودم هم خیلی خوردم ولی تقسیم هم کردم ..

      این مسیله ماه رمضان هم قبلا همینطور بود برای من من خیلی همیشه دوست داشتم سحری بلند شم و صبحونه بخورم نان قندی و پنیر ولی این اواخر هی از بس مامانم می گفت سحری بلندشه خوابش نمی بره یواش یواش من هم بلند نشدم و بدون سحری روزه می گرفتیم منم همین فکر و داشتم چون مامانم هم می گفت بخور چون سحری نمی خوریم یه چیزی بخور نگاهت داره تا افطار خرما بخور  آخر شب اینو بخور اون و بخور حالا تا پارسال که من افطار می کردم دیگه ساعت ۸-۹ بعد تا ۱۰ هم می خوابیدم چون باید صبح زود می رفتم سرکار ولی خوب مامانم تا آخر شب بیدار بود و هی به من هم می گفت قبل از دوره ولی من دیگه بعد از دوره یاد گرفتم چه جوری فرمولهام عوض شده بود و انبار کردن و انداختم دور .زیاد خوردن دلیل بر گشنه نشدن نیست .والا معده یخچال نیست که ذخیره کنه. نباید بگی مثلا وقتی گرسنته حرف نزن این یاداوری خوبی بود هی من حرف زدم نباید تغذیه کنیم حرف نزنیم خودش تموم می شه مثلا من دشیب یه خورده غذا خوردم البته خیلی زود ساعت ۶-۷ اینطوری بود بعد هم بستنی خوردم هی انگار یه صدایی می گفت خوب گشنت می شه زود شام خوردی دیگه اعتنا نکردم زود هم رفتم بخوابم . موقع ماه رمضون هم همینطوره همش منتظر افطاریم که چی بخوریم .

      به این فکر نباید بکنیم که چند ساعت باید گرسنگی بکشم . معده هم یخچال نیست که غذا رو ذخیره کنه فقط هضم می کنه یا چربی یا انرژی .خیلی فایل خوبی بود نمی دونم فکر کنم من دفعه اولم بود اینو گوش دادم ولی خیلی مفید بود مرسی.

      همیشه به اندازه خودش بخوره آدم دیگه چی بخوره چی نخوره نیست .چی بخورم چی نخورم خوردن در ذهنمون درست نیست . رفتار درست اینکه از هرچیزی دوست دارم به اندازه نیازم بخورم. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 7 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار farkhondeshahrivar280
      1400/05/18 22:04
      مدت عضویت: 1393 روز
      امتیاز کاربر: 687 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,205 کلمه

      سلام گام چهل دوم در مسیر لاغری من 

      لاغرشدن باید اسان کنیم در ذهن مان تا متناسب بشیم و اسان شدن لاغری در ڋهن با فشار فیزیکی تجسم فکر رویاپردازی بدست نمی اید پس اینکه بخواهی بشینی فک کنی و زبانی بگی اره استاد گفته لاغرشدن اسان ترین کار دنیاست منم همین حرف تکرار کنم در ذهنم باورم اسان میشه اشتباه است 

      باید با شفاف سازی برداشتن موانع ذهنی باور ها صحیح وارد ذهن کردن و عمل کردن که خیلی مهمه عمل کنی که همه اینها خلاصه میشه در روش لاغری با ذهن وقتی ما گام به گام پیش بریم لاغر شدن در ذهن مان اسان میشه چون داریم موانع لاغر،شدن شناسایی میکنیم برمیداریم پس راه صحیح انتخاب روش صحیح است و بعد با تعهد کامل پیش رفتن است عاشق متناسب بودن است 

      وقتی عاشق هدفت باشی تمام دنیا جلوت وایسه کوتاه نمیایی ادامه میدی تا به هدفت برسی 

      پس الان مهم نیست در چه شرایطی چه وزنی باشی مهم اینه خداوند هدایتت کرده به مسیر صحیح یعنی این قدرت در تو دیده فقط کافیه خودت باور کنی ذهنت باور کنی که ذهنی که تونسته من به این شکل در بیاره و چاقم کنه میتونه متناسبمم کنه درصورتی خودم بپذیرم باور کنم که میتونم متناسب بشم 

      باتغییر ذهن مان میتوانیم جسم مان و شرایط پیرامون خود را در هر جنبه ای تغییر بدیم باید بپذیریم چون ما قبلا خیلی تلاش فیزیکی کردیم شرایط جسمی یا هر شرایط دیگ مون تغییر نکرده الانم برای ما سخت است که باور کنیم به همین اسانی میشه تغییر کرد 

      اسانی کار باعث شده ما باور نکنیم که به همین راحتی میشه از جسم چاق به لاغر تبدیل شد واسه همین برای خودمان سخته که باور کنیم همینم مانع لاغر شدن ما میشه پس باید باور کنیم که ذهن همیشه قابل تغییر است قابلیت یادگیری دارد هر چیزی بهش یاد بدی در ذهنت اسان کنی تجربه میکنی و تغییرات در شرایط زندگی خود مبینیم 

      ما انسان ها میگیم باید اول ببینیم تا بعد باور کنیم یعنی منتظریم اول لاغر بشیم تا باور کنیم که بله میشه متناسب شد میشه تغییر کرد ولی باید اول باور کنیم که میشه تغییر کرد بعد شرایط جسمی روحی مالی و هرچیز دیگه تغییر میکنه 

      اسانی کار مانع شده باور کنیم چون ما باور کردیم که باید سختی بکشیم تا به هدفی برسیم واسه همین باور نمیکنیم که بشه به همین راحتی لاغر،شد فقط با تغییر ذهن میشه لاغر شد میشه شرایط دیگه خودمان در جنبه ها مختلف تغییر داد 

      پس لاغر شدن اسان است راحته فقط باید محتوا ذهن تغییر بدیم بعد نتیجه شگفت زده مان میکنید کافیه باور کنیم و فردی که عاشق هدفش است عاشق متناسب شدن است خودش مشتاق است هر روز با اگاهانه قدم به قدم پیش میره محتوا باور ها ذهنش تغییر میده و اول احساسش بعد افکارش بعد رفتارش ودر اخر جسمش تغییر میکنه 

      ما که این همه تلاش کردیم هیچ تغییری نکردیم هر راهی هرکسی گفت انجام دادیم هیچی نشد جز،شکست حالا بیاییم امتحان کنیم اصلا بگیم حالا یه مدت دو ماه سه ماه شیش ماه میاییم از این روش استفاده کنیم بگیم این روشی است که خداوند هدایت مان کرده به این مسیر خداوندی که اگاه هست به همه چیز این توانایی در مادیده و ما هدایت شدیم حالا استاد بعد ۳۵سال چاقی با عشق بدون هیچ الگو راهنمایی شروع کرد طی یکسال متناسب شد این همه دوستان در این چه از دوره رایگان چه از دوره سرزمین شگفتی سازان متناسب شدن پس بیاییم خودمان گول نزنیم هرچی روش تبلیغات هست بزاریم کنار و یه مدت تمام وقت در این مسیر حرکت کنیم گوش کنیم ببینیم درک کنیم عمل کنیم و دیگه کاری به نتیجه نداشته باشیم یا اینکه چطور میشه لاغرشد این همه اضافه وزن کجا میره چی میشه کاری نداشته باشیم و وظیفه خودمان انجام بدیم در مسیر با شور اشتیاق تعهد کامل پیش بریم دیگه کاری به اینکه چی میشه لاغر شد نداشته باشیم و راحت اسان لاغر خواهیم شد و در همه جنبه ها زندگی ما تغییر ایجاد خواهد شد 

      تمام شرایطی که الان داریم در هر جنبه ای ما خودمان به ذهن مان یاد دادیم و تجربش کردیم و تمام اموزش هایی که بلدیم هنرهایی که بلدیم به ذهن مان اموزش دادیم و الان خیلی راحت انجام میدیم مث رانندگی ،اشپزی،خیاطی،چاقی ،لاغری ،فقر ،ثروت،و‌همه چیزهایی که الان بلدیم تجربه کردیم به ذهن مان یاد دادیم و داریم تجربه میکنیم 

      ما چاقی یاد گرفتیم چاق شدیم و رفتارها چاقی در ما افزایش پیدا کرده و چاق شدیم خیلی راحت 

      الانم باید متناسب شدن اموزش ببینیم یاد بگیریم عمل کنیم تا رفتار ما تغییر کنه ودرنهایت جسم تغییر کنه و متناسب بشیم همین چیز سخت پیچیده ای نیست خودمان برای خودمان سختش کردیم بخاطر مسیرها اشتباهی که رفتیم الانم مهم نیست چه وزنی داری وقتی فرمول ذهن تغییر بدی رفتار تغییر میکنه و در نهایت جسم تغییر میکنه به همین راحتی فقط کافیه باور کنی و متناسب شدن در ذهنت اسان کنی انتظارت از خودت لاغر شدن باشه و راحت با انجام تمرین و تعهد کامل پیش بری انتظارت از خودت تغییر میکنه و انتظار لاغر شدن داری از خودت و راحت متناسب میشی 

      چند نکته مهم 

      معده ما یخچال نیست محل ذخیره مواد غذایی نیست افراد چاق این دیدگاه دارند در مورد معده خودشان که هرچه بیشتر بخورند در طی روز سیر باقی میمونند مخصوصا در ماه رمضان میگن سحری زیاد بخوریم که تا شب افطار گرسنه نشیم و این فکر کاملا اشتباه است چون معده که انبار نیست هرچقدر بخوری یا هرچی که بخوری بعد نیم ساعت هضم میشه بعد دوسه ساعت تبدیل به انرژی میشه یا دفع میشه یا به انرژی چربی تبدیل میشه همین پس این اشتباه است 

      من خودم هم در ماه رمضان هم در ماه ها دیگه این دیدگاه داشتم که مثلا صبحونه زیاد بخورم که تا ساعت دو سه ظهر گشنم نشه درد گرسنگی نکشم یا شب زیاد بخورم سحری هم بخورم محکم چون میخوام روزه بگیرم تا گرسنه نشم و دیدم این بود معده مانند انبار هست که هر ساعتی من گشنه خواستم بشم بهم غذا میرسونه از مواد ذخیره در انبار معده و این کاملا اشتباه هست کار معده هضم مواد غذایی و تبدیل ان به انرژی است و دفع مواد غذایی .همین 

      چرا در مورد بقیه اعضای بدن این فکر نداریم که مثلا زیاد اب بخوریم که تشنه نشیم چرا این ترس نداریم چرا نمیگیم زیاد نفس بکشیم ممکنه کم بیاریم چرا نمیگیم زیاد پلک بزنیم در مورد هیچ چیزی هیچ نظریه فکری نداریم ولی در مورد معده خود خوردن این نظریه داریم چون اموزش چاقی دیدیم و همه افکار رفتارمان براساس چاق شدن است چاقی بیشتر و رفتار ها چاق کننده انجام میدیم ولی یک فرد متناسب چنین رفتاری اصلاندارد معده خود را محل ذخیره مواد غذایی نمیبینه حرص نمیزنه واسع بیشتر خوردن پس متناسب رفتار کنیم تا متناسب بشیم 

      هروقتی احساس گرسنگی کردیم در موردش حرف نزنیم فکر نکنیم نگیم هی گشنمون هست چون داریم این گرسنگی بیشتر میکنیم ارام باشیم حرفش نزنیم این درد از گرسنگی هی بیشتر میکنیم و ذهن واکنش نشان میدهد میترسه پس هر زمان گرسنه شدیم حرفش نزنیم نگیم این همه زمان غذا نخوردیم که بشه افطار که بخورم 

      پس نه زمان براش تعیین کنیم نه موقع گرسنگی هی بگیم گرسنه هستیم وای چی بخورم و یخچالم انبار نیست به حد نیاز بخوریم هر زمان که دوست داشتیم گشنه بودیم به حد نیاز بخوریم هرچی ددست داریم به حد نیاز بخوریم همین 

      شاد شاد شاد باشید 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار solmazmilan@gmail.com
      1400/04/10 20:58
      مدت عضویت: 1166 روز
      امتیاز کاربر: 10935 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 705 کلمه

      سلام به استاد و همه همراهان علاقه به متناسب شدن.

      گام۴۲لاغری با ذهن آسان است.

      این جمله و این روش برام اثبات شده که عمل کردن به این روش لاغری باذهن واقعا آسان و شیرینه و در طی این مدتی که در این مسیر هستم چندین بار خودم رو تست کردم جالبه که منم میخواستم یه موضوعی یا یه فایلی باشه در مورد ماه رمضون که من هم تغییرات خودم رو بگم منم این چند سالی که روزه میگرفتم همیشه نصفه نیمه رها میکردم بهونه میاوردم و نمیتونستم روزه بگیرم اما امسال یه حال و هوای دیگه ای داشت برام منم هرسال سحری در حد مرگ میخوردم البته بهم میگفتن بخور چون فردا روزه میگیری چندین ساعت گرسنه میمونی وجالب اینکه مامانم همیشه میگفت کلی چایی بخور که فراد تشنه نشی که بتونی دوام بیاری که روزه بگیری و تا ساعت ۱۲نمیشد من گرسنه میشدم وتشنه افطار هم انقدر ولع خوردن داشتم و خوب سند هم برای خوردن داشتم که این ۱۴ساعتی که چیزی نخوردم کلی انرژیم کم شده ویتامین بدنم کم شده و باید الان مثل باطری ماشین باید با خوردن زیاد شارژش کنم و خیلی هم اذیت میشدم چون فشار شکم داشتم و در حد ترکیدن میخوردم. البته همه خانواده اینجوری بود.ولی امسال خیلی روزه داری برام خوب و عالی بود یادمه اولاش توی یکی از فایلها گفته بودین که تو ماه رمضون انقدر میخوریم در حدخفگی بابا این معده که یخچال نیست بعدیکی دو ساعت معده اون غذا رو هضم میکنه واون حرف بهم یادآوری شد و منم اومدم امتحان کردم چند روز اول واقعا دیدم میشه این کار رو انجام داد وآخرای رمضون فهمیدم که غذام یک سوم غذایی هست که هرسال در ماه رمضان میخورم و کلی هم وزنم کم شد هرسال باخودم و همه دعوا میکردم که آقا من روزه میگیرم چاقتر میشم و بدم میومد از چاق شدنه نگو از فرمولها و رفتارهای چاق کننده من بوده که من چاق تر میشم ولی امسال یه حال معنوی خاصی برام داشت انگار اولین بار بود که تو عمرم دارم لذت روزه گرفتن رو میچشم.جالب داداشم هم چاق اونم مثل هرسال من نصفه نیمه روزه رو رها کرد و میگفت من با روزه چاق میشم منم لبخند میزدم که نه من اون آدم قبلی نیستم و کلی عوض شده رفتارهام .موقع سحری به اندازه همون وعده و نیاز بدنم میخوردم و مادرم اصرار میکرد که بخور فردا روزه میگیری منم میگفتم نمیتونم بیشتر از این بخورم میلم نمیکشه و جالب اینکه اصلا چایی هم میلم نمیکشیدو درطول روز با وجود کارهای زیادی که باوجود فارق شدن زن داداشم انجام میدادم اصلا خسته و گرسنه نمیشدم چرا بعضی وقتها گرسنه میشدم ولی اصلا درموردش زیاد فکر نمیکردم و بعد چند دقیقه میدیدم اون گرسنگی رفع شده و هرسال از شدت گرسنگی خوابم هم نمیومد ولی امسال تایک ساعت من میخوابیدم و اطرافیان میگفتن من به جای تو بودم اصلا باوجود گرسنگی خوابم نمیبرد منم میگفتم انقدر الان راحت میخوابم باوجود گرسنگی و جالب هرسال تو رمضون انقدر بی حال و خسته میشدم که نمیتونستم کار اضافی انجام بدم ولی امسال در عرض ۱۵روز باوجود کار زیاد تونستم قرآن رو هم تا عید ختم کنم خیلی حالم خوب بود و موقع عید انگار دنیا رو بهم دادن چون کمی لاغرشده بودم از گشادی لباسهام و میگفتم این امتحان کردنه ارزششو داشت اینم نتیجش.واقعا کار سختی نیست که بگین چجوری میشه با این روش لاغرشد اونی که عاشق هدفش باشه اگه تا لبه مرگ هم باش تمام تلاششو میکنه که اون کار رو انجام بده تا به هدفش که عاشقشه برسه حالا این راه آسون و شیرین که جای خود دارد.من واقعا خوشحالم که هدایت شدم به این سایت منم قبلا نگرشم این بود که اگه بخوام به یه هدفی برسم باید کلی سختی بکشم تازه اگه بهش برسم ولی از وقتی وارد این سایت شدم و دارم لاغر میشم به خودم میگم این لاغرشدن که قبلا برات غیرممکنم بود الان که لاغر شدی دیگه هدفهای دیگت برات عین آب خوردنه که به کمک خدا میخوام ازتمام دوره ها استفاده کنم برای تغییر جهانی زندگی خودم و شخصیت خودم.من به خودم و توانایی هام افتخار میکنم و به ذهن و جسمم آفرین میگم و از شما استاد دلبند هم بی نهایت سپاسگزارم که عاشقانه و صادقانه تجربیات تون رو در اختیار ما قرار میدین ممنونم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب موفق
      1400/03/16 17:46
      مدت عضویت: 1158 روز
      امتیاز کاربر: 13514 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 738 کلمه

      گام ۴۲ 🌺🌺🌺لاغری با ذهن آسان استبه نام خدا 💞لاغر شدن از مسیر لاغری با ذهن آسان است اما اگر شما عقیده داشته باشی لاغر شدن سخت است هرگز لاغر نخواهید شد .مهمترین دلیل نرسیدن به رویاها اینه که فکر می‌کنیم رسیدن به این رویا خیلی سخته و یه جورایی انگار ارزش این همه سختی و رنج رو ندارد.وقتی رویا سخت باشد ذهن با تمام تلاش خودش مانع حرکت ما به سمت رویا میشه .✳تفاوت افرادی که به رویای خودشان می رسند با افرادی که نمی رسند در نگرش آنها برای رسیدن به رویاستافرادی که به رویای خود می‌رسند در ذهنشان رسیدن به آن رویا کار ساده‌ای است یا حداقل کار سخت و رنج آوری نیست عامل دیگر که سختی رسیدن به رویا را به آسانی تبدیل می کند عشق است.هرچقدر عاشق رسیدن به رویای خود باشید به همان اندازه حرکت کردن و طی مسیر برای رسیدن به خواسته برای شما ساده تر و جذاب تر است. با امتحان رژیم های مختلف لاغر شدن را برای خودم کاری سخت و طاقت فرسا می دیدم که بتوان بر عهده ما خارج بود.بسیاری افرادی که اضافه وزن دارند و رویای لاغر شدن دارند و اما هیچ وقت لاغری  نمی‌شود.چون لاغر شدن در ذهن ایشان بسیار سخت و رنج آور است توجه کردن به رنج و سختی لاغر شدن سبب می شود که شوق و انگیزه، حرکت به سمت لاغری را نداشته باشندو اگر رویای لاغر شدن دارید بسیار اهمیت دارد در ذهن خود رسیدن به تناسب اندام را ساده و دست‌یافتنی کنیم .مهمترین دلیل اینکه لاغر شدن در ذهن ما سخت است ۱. مسیر هایی که تاکنون برای لاغر شدن طی کرده ایم ۲. شنیدن گفته های دیگران در مورد ارثی بودن چاقی یا هر دلیلی که باعث منطقی شدن چاق بودن برای ما شده است.لاغری با ذهن مسیری ساده، نشاط آور ،انگیزه بخش برای لاغر شدن است.تک تک ما انتخاب شده ی خداوند هستیم که به این سایت هدایت شدیم از زمانی که لاغری را شروع می‌کنیم باید تصمیم بگیریم به دنبال روشهای لاغری دیگر نرویم .فقط سه ماه با این روش پیش برویم و همه برنامه های دیگر لاغری را کنار بگذاریم .چند وقت پیش از طرف سایت رژیم ۲۱ روزه دکتر… برایم پیام آمد که نمی خواهید مثل گذشته به رژیم خود برگردید موفق شوید .گفتم.عمرا !روشی دارم که دیگر بمیرم دنبال شماها نمی آیم .این مطلبی که ازتون پرسیدم که چربی‌ها چه کار میشه ؟ برای من مانع  بود.خودم می فهمیدم. شنیده بودم که وقتی چربی ها ازبین میرن یا دفع میشه یا از طریق عرق بدن بیرون می آید همیشه با خودم می گفتم که من عرق نمی کنم و باعرض پوزش بیشتر مواقع یبوست هستم. پس چطور میشه که اینها از بدن من خارج بشه؟  مدتی که رژیم گرفتم این باور را داشتم و در ابتدای این مسیر هم این باور به سراغم آمد به خودم گفتم ببین اصلا بهش فکر نکن .سعی کردم که بهش فکر نکنم.تا فایل نکات طلایی که گفتین ما هر ساله هزار کیلو غذارا بدنمون میسوزونه و من فکر کردم دیدم روزی تقریباً ۳ کیلو  غذایی که میخوریم را می سوزونه .ناگهان چیزی برام روشن شد گفتم مگه این ۲یا۳ گیلو رو تو میدونی چطور بدنت می سوزونه .که نگران اضافه وزنت هستی  فهم مسئله برای من خیلی آسان شد.✳فکر کردن به روند چربی سوزی✳ فکرم به روند لاغری باعث میشه که کار سخت بشه پس باید تمرین را بنویسیم فایل  گوش بدیم بقیه رو بدن انجام می دهد.چاقی را از والدین از جامعه یاد گرفتیم چاق شدیم مثل خیلی از هنرهایی که یاد گرفتیم.✴ فرمان های مغز برای چاق تر شدن بود وقتی که آموزش ببینیم این فرمان ها تغییر می کند.لاغر شدن با ذهن چیز عجیب و غریبی نیست.وقتی در این مسیر حرکت می‌کنیم انتظار از خودمان تغییر میکنه انتظار می‌شه لاغری.

       امکان نداره فردی فعالیتش را خوب انجام بده فایل خوب گوش کنه لاغر نشه.

      🔴 به قدرت ذهن باید ایمان بیاوریم

       فرمول های ذهنی اشتباه باشه رفتار اشتباه میشه. همه آدمهای چاق تصور شون در مورد معده اشتباهه فکر می‌کنن معده یخچال است چون قرار  که روزه بگیریم پس بیشتر می خوریم تاشب ذخیره بشه .این فکر اشتباهه .معده محل ذخیره غذا نیست معده محل هضم غذاست . 

      ترس از درد خیلی سخت تراست با خوداون درد .ترس از درد اینقدر تورا درگیر میکنه که تسلط براوضاع رو از دستت درمی آره .

      دردرانباید تغذیه کرد .

      موقع افطار وسحر ماه مبارک نباید به غذا خیلی فکر کنیم تا جلوی واکنش به غذا رو بگیریم .و باور کنیم معده محل هضم غذاست .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار kaybod5772
      1400/03/09 19:03
      مدت عضویت: 1429 روز
      امتیاز کاربر: 12
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 548 کلمه

      بهانه های بدن تمام میشود بشرطی که بهانه های ذهن تمام شود.

      ترس از خوراکیها قبل از اینکه خورده شوند بوجود میآید.
      پس بنابراین ترس از چاقی هم قبل از اینکه چاق شویم بوجود میآید.

      هنگامی که به فریزر بستنی ها در سوپر مارکت نگاه میکنید ،اینها فقط تعدادی بستنی هستند که هنوز ما حتا یکی از آنها را نخورده ایم.
      اما به محض تماشای بستنیهایی که قرار است بقیه بخورند ترس تمام وجود ما را میگیرد.

      اگر بخرم…..اگر بخورم……اگر هوس کنم……اگر دل به دریا زنم…….اگر در هوای گرم بجانم بچسبد……خوب تمام این اگرها ترسی گنگ در وجودمان ایجاد میکند

      تا حدی بر ترس خویش غلبه کرده و در کشویی فریزر بستنی ها را با هزاران ترس و لرز باز نموده از بین آنها بستنیهایی مطابق سلیقه انتخاب میکنیم .

      تا زمانیکه نخورده ایم ،میتوانیم بر خود مسلط باشیم .اما به محض رسیدن به خانه که بستنی‌ها را به فریزر خانه خود روانه کردیم ،نگرانی صد چندان میشود که نخورم چطور…بخورم چطور….وترسی توام با نگرانی بسیار چیره میشود.

      قطعا میخوریمش….
      چراکه اگر آنقدر مصمم در نخوردنش بودیم برای خود لااقل نمیخریدیم …

      همانند روزی که از جلسه امتحان بیرون آمدیم و نمی‌رسیم پاسخ سوالی که شک داریم ….به میزان کالری بستنی نگاهکی هم نمی اندازیم و کاغذ و بسته جذابش را به زباله انداخته به مبلی لم داده و در آرامشی کوتاه مدت ،لذتی همراه با احساسی کودکانه تجربه میکنیم.

      هنوز چوبش را به زباله نینداخته و در حال لیسیدن هستیم که پشیمانی نرم نرم بسراغمان میآید که چرا خوردم…..نباید میخوردم…..ولی خوب خیلی چسبید …..یکی دیگه هم در فریزر هست که محال است بخورمش….اما در واقع محال اینست که نخوریمش.

      بستنی خودرا بی هوا به فردی متناسب و لاغر اندام تعارف کنید ،قطعا قبول میکند و میل میکند.
      میزان لذتش را بسیار دقیق جویا شوید .
      سپس با میزان لذت خود قیاس کنید.
      خواهید دید….
      به اندازه تفاوت لذتی که شما و او از خوردن یک بستنی مشابه کرده اید ،تفاوت وزن دارید.

      از طرفی ..
      یک بچه لاغراندام را در نظر بگیرید که بستنی بدست روبروی کارتون مورد علاقش نشسته است …بستنی در حال قطره قطره آب شدن و هدر رفتن است و او با انگشتان و مچی نوچ ،غرق در تماشای فیلم مورد دلخواهش است .

      از طرفی دیگر…
      بچه ایی چاق را در نظر بگیرید و به او یک بستنی بدهید …خواهی. دید با دقت و پاکیزگی تمام بستنی خودرا بدون قطره ایی هدر دادن میخورد و اگر بموقع نرسید،چوب یا قاشقش را هم خواهد بلعید .

      کم و زیاد کردن میزان عشق و علاقه بهر چیزی ،خصوصا خوراکیها کار ساده ایی نیست و درست بهمین دلیل است که کاهش وزن برای چاقها و افزایش وزن برای لاغرها کار ساده ایی نیست.

      تمام آنچه در ذهن انسان بعنوان میزان لذت و اندازه عشق برای خوراکیها تعریف شده ،تعیین کننده عدد وزن و وضعیت اندام می‌باشد.

      تا روزی که به یه خوراکی بیش ازاندازه یه خوراکی عشق و علاقه بورزید ،انتظار برای کاهش وزن ،انتظاری بیهوده و گزاف است.

      این میزان عشق و علاقه و اندازه آن در ذهن هر انسانی وجود دارد .
      پس حالا نقش ذهن در وزن انسان محرز است.

      اطمینان داشته باشید میزان علاقه ی انسانها به خوراکیها همانند. سایر موارد و ابعاد زندگی ،یکسان نیست و اگر چه یک بستنی در حدی نیست که افرادی به آن که مجموعه ایی از شیر وشکر است،عشق بورزند….اما این واقعیت وجود داشته و عاشقان دو آتشه خوراکیها در کره زمین وجود دارند و کسانی نیستند بجز افراد «چاق».

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 12 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار zary.ahmadi
      1400/03/07 13:33
      مدت عضویت: 1380 روز
      امتیاز کاربر: 10052 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 898 کلمه

      گام ۴۲ :لاغری با ذهن آسان است 

      نحوه تفکر ما نحوه زندگی گردن ما را تعیین می کند زیرا اکثر افراد به دلیل نحوه اشتباه خودشان محدود شده‌اند .چرا؟چون از قدرت ذهن غافل هستند.

      ما به گونه ای خلق شده ایم که قادر هستیم هر آنچه را می خواهیم به دست بیاوریم و زندگی پر رونق ،پیروز،سرشار از شادی داشته باشیم اما اگر ذهن ما نادرست برنامه ریزی شده باشد به جای دیدن فرصت ها ،تنها محدودیت ها را خواهیم دید.

      ما نمی توانیم افکار منفی داشته باشیم ودر عین حال زندگی مثبت داشته باشیم 

      لاغری با ذهن آسان است در صورتی که تفکر آن را داشته باشیم !چگونه؟با آموزش های استاد و همت و عشق و علاقه خودمون به تناسب اندام می توانیم تفکر آن را داشته باشیم.

      برای لاغری با ذهن باید استمرار داشته باشیم —عجله نکنیم—موانع خا  را شناسایی و درست کنیم—عادتهای بد را شناسایی و عادتهای خوب را جایگزین کنیم —استمرار باعث می شه که عادتهای خوب جزه شخصیت و رفتار ما بشوند و وقتی ذهن متناسب شد آن موقع جسم متناسب می شود.

      یکی از موانع متناسب شدن اینه که نباید انرا سخت و غیر ممکن بدانیم چون این افکار مانع بسیار قوی برای متناسب شدن می باشد پس باید اول یاد بگیریم که لاغر شدن سخت نیست بلکه آسان‌ترین کار دیناست.

      مثل وقتی که یک مسله ریاضی را می خواهیم حل کنیم و فرمول انرا می دانیم خیلی راحت و آسان حل می شود پس وقتی فرمولهای لاغری را یاد بگیریم و عمل کنیم لاغری با ذهن آسان شود .

      تمام یکماهی که در مسافرت بودم به دلایلی نمی تونستم فایل ها را گوش دهم ولی مطالب را می خواندم ،‌مطالب گذشته که از فبل بود چون جدید هیچی دریافت نمی کردم .و رفتار خودم را مرتب محک می زدم با دو سال قبل که ایران بودم و کلی متفاوت بود ،امسال اصلا خوردن غذا چی بخورم کی بخورم برای یک دفعه هم ذهن مرا درگیر نکرد .یک ابتباتهای خیلی خوشمزه که از دوران کودکی دوست داشتم هر وقت که می رفتم ایران اولین کاری که می کردم از آنها برای نوشبدن چایی می خریدم و کلی از خوردن چایی با آن آب نباتهای دلخواهم لذت می بردم و تمام روز کلی چایی با آن می خوردم می خوام بگم که این دفعه اصلا احساس قبلی را نداشتم و اصلا سراغ آن را نگرفتم و یک روز یکی از دادآشم یک نیم کیلویی برام آورد و کفت می دونم که دوست داری با این ها چایی بخوری تمام کردی حتمی بگی دوباره برات بگیرم و این اب نبات  حتمی باید تو فریز باشد تا اونون طعمی که من دوست دارم را داشته باشد چون اگر بیرون فریز. باشد اونون طعم مخصوص را از دست می دهد .مادرم در جواب برادرم گفت امسال اصلا خواهرت لب به چایی نمی زند !!!نمی دانم برای چی!!!و یک مقدار دل گیر  بود که چایی نمی خورم ..خلاصه آن آبنبآنها را بردم خونه گذاشتم فریز و گاه گاهی یک چایی با همسرم می خوردم واز آخر هم مقدار بیشترش باقی ماند که برای مادرم بردم در صورتی که قبلا در طی یکماه شاهد دو یا سه کباو مصرف داشتم ،در مورد غذا هم ساعت مشخصی نداشتیم هر ساعتی که گرسنه می شدیم غذا سفارش می دادیم .

      صبح که از خواب بلند می شدیم و یک قهوه می خوردیم من می رفتم خونه مادرم که با اونون وقت سپری کنم چون خودش بخاطر کهولت سن و مریضی هایی که دارد فقط رو تخت دراز کشیده می باشد .و در تمام مدتی که تا ساعت‌های ۲یا گاهی ۳ اونجا بودم و مرتب برام مهمان می آمد  و باز می رفتم خونه یک استراحت می کردم اگر گرسنه می شدیم یک غذا سفارش می دادیم و باز ساعت های ۵ یا ۶ دوباره می رفتم پیش مادرم و برادرهایم اکثرا شب می آمدن آنجا و هیچی میل به خوردن هیچی نداشتم و مادرم کلی تعجب کرده بود که چرا چیزی نمی خورم که بهش کفتم میل ندارم ،رفتارم  در برابر خوردن صد در صد تغییر کرده بود و خیلی هم حس خوب و عالی  داشتم بدون هیچ فشار روحی و……..و این نشون می ده که ذهن من تغییر کرد که واکنش متفاوتی نشون می ده —خدا را شکر —-ممنون استاد—-حس خوبی که داشتم که همه چی را می توانم بخورم و هیچگونه محدودیتی و محرومیتی در کار نیست —هیچ زور و اجباری نیست —رها و آزار —-

      برای شروع هیچ وقت دیر نیست به دلیل تراشی ها و بهانه های ذهنیتان توجه نکنید !!مثلا:اگر کمی جوان‌تر بودم —اگر زودتر می فهمیدم—دیگر از من گذشته —من به اندازه کافی جوان نیستم —به همه این بهانه ها بی توجه باشیم چون این ها همان زمزمه های ذهن استدلالی دشمن دشمن موفقیت و پیروزیمان آست در هر جایی که باشیم در هر حالی که باشیم می توانیم موفق شویم و به خواسته خود برسیم زمان معنایی ندارد فقط یک تعریف است .تنها یک حقیقت وجود دارد که ما قدرتمند و خالق لحظه ها بمون هستیم و همیشه می توانیم از نو شروع کنیم و اولین قدم قدمهای بعدی را به دنبال دارد و سپس قدم های بعدی دیگر و نگهان هدف در تیر رس ما قرار می گیرد —

      اولین قدم —عشق به لاغری 

      قدم بعدی —گوش کردن فایل ها و استمرار و انجام تمرین ها 

      قدم های بعدی —تغییر رفتار در عادتها که نحوه تفکر ما باعث تغییر در رفتار و عادتها می شود و بعد از همه اینها لاغری را در جسم خود مشاهده می کنیم لاغر ی با ذهن آسان است 🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 33 از 8 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Laleh
      1400/02/22 16:50
      مدت عضویت: 1371 روز
      امتیاز کاربر: 18502 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 922 کلمه

      فایل “گام چهل و دوم “:

      همسر من خیلی نظری درباره تغییر روحی یا جسمی من در طول شش ماهی که دوره ورود به سرزمین لاغرها را میگذراندم ،نمیداد.

      بعد که فایلهای پیاده روی موثر را همزمان با دوره پاکسازی چاقی ذهن در کنار دوره “مسیر لاغری من” شروع کردم و اشتیاقم برای یاد گیری ام خیلی بیشتر شد و تغییر زیادی در جسمم هم مشاهده شد، او به مشوق من تبدیل شد. 🌞

      من انتظار خودم از خودم لاغری است و حتی هفته پیش دایم از همسر و پسرم میپرسیدم که متوجه شدید که من 10 کیلو کم کرده ام.🌞

      چقدر این حرف جالب است برایم که “درد را نباید تغذیه کرد.” شاید یک جمله است ولی درونش هزار تا تفکر زیبا و جذاب وجود دارد.🌞

      اینکه به گرسنگی فکر نکنیم ، درباره اش حرف نزنیم. یادم میاد هر وقت سرم یا دلم درد میکرد، از عنوان کردنش به مادرم احساس خوبی میکردم.  چرا ؟

      چون مادرم وقتی مرا در حال نق زدن یا گریه کردن میدید سریع برای من کاری میکرد که من ساکت شوم.  مثلا مرا پیش دکتر میبرد چون خیلی عقیده داشت که انها همه چیز را ميدانند یا اینکه به من چای نبات میداد یا همدردی با دردم میکرد.

      من اون موقع متوجه نمیشدم که چرا از عکس العمل مادرم بسیار خوشحال میشدم.  تنها دلیلش توجه او به من بود ، یعنی این ابراز درد من باعث میشد که او به من توجه کند.

      من یک خواهر یکسال از خودم کوچکتر دارم که فقط و فقط و فقط به خاطر همین یکسال همواره سر هر چیزی پدر و مادر من به من به اشتباه و به خاطرنااگاهی و بیسوادی شان میگفتند که تو بزرگتری ، تو بیشتر میفهمی ، تو کوتاه بیا و چون من فرزند 4 ام خانواده بودم بیشتر هدف مادرم این بوده که من را به نحوی ساکت کند چون ديگه حوصله شنیدن دردهای من را نداشته.

      الان میفهمم که چرا زیاد مریض میشدم و از دردهای کوچک ناتواني زیاد میساختم چون فقط توجه مادرم را ميخواستم و به محبت او نیاز داشتم و او به این حرکت من جواب میداده و برای من وقت میگذاشت و توجه اش به من جلب میشد، انگار خلا درونی کودکی من با بیان احساس دردم توسط مادرم باتوجه کردن به من برطرف میشده.

      الان خیلی برام جالب بود که شنیدم درد را نباید تغذیه کرد.  این جمله همانطور که قبلا گفتم هزاران هزار معنای جذاب در درونش دارد.🌞

      اینکه راجع به چاقی حرف نزنیم ، تصویر نبینیم و به حرفهای افراد چاق توجه نکنیم. ما با حرف زدن یا تصویر ساز ی ذهنی یا تفکر از روی ذهن خود کپی میزنیم.

      دقيقاً مثل اینکه شما یک دستگاه کپی در جلوی خود دارید و هر بار که به ان فکر کنید یا حرف بزنید یاتصویر ببینید، انگار هر ثانیه اش از دستگاه کپی یک برگه کپی شده از روی ان فکر یا تصویر یا حرف خود زده اید.

      حالا فقط تصور کنید اگر یک ساعت ذهنتان درگیر شود 3600 بار ان درد را تغذیه کرده اید چون ذهن ما ثانیه ای قدرت میگیرد و یک ساعت 3600 ثانيه است.

      اگر یک روز درگیر باشيد میشود 24 ساعت ضربدر 3600 که عدد بسیار بزرگی میشود و همچنین ما بانااگاهی ان را بزرگ و بزرگتر میکنیم.  

      غافل از انکه نااگاه بودیم.خدا را شکر بعد از دیدن این فایل همه اگاهی لازم را به دست اورده ایم.  من با انکه دو تا شغل دارم و مسیولیت بیشتر کارهای خانه با من است وبا فایلهای پیاده روی هم، پیاده روی میکنم و خیلی فرد مشغولی هستم ومسیولیتم زیاد است واز 5:30 صبح تا 10 شب یکسره فعالیت دارم ،ولی با همه انچه گفته شد از اول این هفته 2 ساعت را به جای یک ساعت برای انجام تمرینها و فایل گوش دادن درسایت تناسب فکری در نظر گرفته ام.🌞

      اگر میتونستم به جای خوابیدن هم 7 تا 8 ساعت فایل گوش بدهم خوب بود ،ولی خوب ،بدن من به خواب نیاز دارد.🌞

      این را گفتم برای افرادی که میگویند فرصت ندارند ، دوستان فرصت را باید ساخت.  تناسب اندام راباید اموزش دید ، اگر از سریالهای ایرانی و یا ترکی و یا از غیبت کردن و یا گوش دادن به غیبت دیگران و یا حتی ظرف شستن برای یک شب ، ببخشيد قصد بی احترامی به هیچ فردی را ندارم، ولی کلا از وقت کشی دست برداریم و همه اخبار ديگران و حوادث را از زندگي خود حذف کنیم و فقط و فقط و فقط به خودمون بپردازیم، واقعاً احساس خوشبختی را حس میکنیم که مزه ان از همه غذاهایی که تا حالا خورده اید، خوشمزه تر است،زندگی ما میشه زندگی با طعم خدا.🌞  

      مثلا من امروز سر کارم موقع استراحتم ،به پیام خوش احساس خانم حبیبه گوش کردم. اینقدر صدای ایشان پر از انرژي عالی بود که فکر میکنم من از ایشان بیشتر خوشحال شدم که ایشان لباس مورد علاقه شان سایزشان شده است. 🌞

      به قول استاد از تمام دلایلی که بخواهيم خود را توجیه کنيم که من نمیتوانم متناسب بشوم، دست برداریم.  دوره هر روز در حال بازسازی است و به روز رسانی است و استاد هم دلسوزانه اماده کمک به ما هستند. 🌞

      ذهن ما از حرفهای ما خسته شده و منتظر عمل ماست. من از همین جا پیشاپیش متناسب شدنم را به خودم و همه کسانی که این نوشته را تا اینجا خواندند و همراهم بودند، تبریک میگویم.🌞

      تناسب اندام مورد دلخواهمان به همین راحتی و اسانی با باور ما ساخته میشود و با استمرار ما هر روز ابیاری شده و انقدر رشد میکند تاجسم و ذهن و روح ما هر سه در تعادل قرار گیرند.الان که این تمرین را اینجا میگذارم ساعت 5:20 صبح است. 🌞

      سپاس فراوان ازاستاد گرامی.😇

      روز چهارشنبه 22 اردیبهشت ماه سال 1400

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faridehhasani5455
      1400/01/21 20:08
      مدت عضویت: 1621 روز
      امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,017 کلمه

      گام ۴۲سلام‌ وقت بخیر لاغری با ذهن آسان استیکی از باورهای سفت و سخت من همین لاغر شدن دشوار و چاق شدن مثل آب خوردنه  بود ،من با این باور وارد دوره ها شدم ،ولی چونکه از اول ورودم ظاهرا تسلیم بودم ،یعنی ذهن خودآگاه من دلش میخواست که لاغر بشه ولی در ذهن ناخوداگاه من لاغر شدن خطرناک و ناامن تعریف شده بود ،یعنی من به ظاهر دوست داشتم لاغر بشم ولی در ریشه و اعماق وجودم ،لاغر شدن رو دوست نداشت ،و چونکه من  اشتیاق سوزانی برای لاغر شدن داشتم تونستم آرام آرام ذهن ناخوداگاه خودمو همسو کنم با خودآگاهمتا سن ۳۵ سالگی هر زمان اراده میکردم و حجم غذا و تایم ورزشمو بیشتر میکردم ،بدنم بسرعت ریزش سایز داشت ،و لاغر شدن با رنج و سختی با طی کردن ماها وقت گذاشتن ،بعد از گرسنگی های شدید ،امکان پذیر بود ،بعد از ۳۵ سالگی که حتی گرم گرم کم کردن هم برام انجام نشدنی بود، متوجه شدم که تا  قبل  از ۳۵ سالگی راحتر لاغر میشدم ، ،،با تحمل همون رژیم‌ و ورزش بلخره ۱۰ یا ۲۰ کیلویی کم میشدم ولی بعد از اون خیلی سختی میکشیدم و جالب بود برای کم کردن ۱ کیلو باید ۶ ماه زجر میکشیدم و لاغر شدن برام دور و دورتر میشد ،انقدر دور که دیگه به شکل یک آرزوی دست نیافتنی در میومد ،دیگه خجالت میکشیدم از بس حرف چاق و لاغر شدن زده بودم پیش دیگران ،یادمه یه بار که رفته بودم  پیش یه  دکتر جراح پلاستیک ،بهم گفت تو سعی کن لاغر نشی، انقدر چاق و لاغر شدی که گوشت و پوستت خیلی شل شده، همینجوری چاق و یکمی سفتر باشی بهتر از اینه که لاغرتر بشی و پوست و گوشتت انقدر زشت و آویزون بشه ،انگار سالهاست حرف اون دکتر تو مغزم میچرخه و میدونم یه مانعی که اذیتم میکنه همینه وقتی که در باتلاق  ناآگاهی باشی همه به عنوان نصیحت بهت راهکار میدن ،منم کم نمیوردم ،هر ایده و نصیحتیو اجرا میکردم ،مثل موش آزمایشگاهیو بعد از سختی های فراوان‌ ،هدایت شدن من به مسیر لاغری با ذهن خط بطلانی بود بر همه شکست هام ،،،،،انقدر مزه بودن در لاغری با ذهن و درک تناسب اندام و کم کردن سایزم در این راه زیاد بوده که هر روز با نشاط خاصی تمرینات را میخونم ،گوش میکنم و انجام میدم و هر روز تفاوت افکار ونگرش و حال و هوای خودمو متوجه میشم ،بودن در مسیر و اطمینان از عملکرد خودم و ذهن جدیدم ،فاصله منو به هدفم کم و کمتر میکنه مثال عوض کردن دکمه کولر ،مثال جالبی بود ،وقتی تابستونه و از دستگاهمون انتظار خنک کردن داریم دکمه اونو تغییر میدیدم روی حالت برف و بر عکس ،زمانیکه دستگاه روی گرمایشه ،اون فضارو گرم میکنه ،همه چیز نسبت به اون سیستم تهویه متغیر میشه ، و حالا که ما هم ،دکمه چاق بودنو عوض میکنیم به تناسب اندام ،همه چیز تغییر میکنه ،وقتی دکمه روی چاقی بود ،همه چیز طبق چاقی برنامه ریزی میشد ،حال و هوامون چاقی بود، چربی اضافه بود،حسمون ناراحت بود، حس خفگی داشتیم ،بد ریخت شده بودیم  ،اعتماد بنفس نداشتیم ،خودمونو دوست نداشتیم ووووو و وقتی اومدیم رو حالت تناسب فکر و اندام ،بازم تغییر کردیم روی این سیستم ،یعنی حالمون بهتر شد ،سرحالتر شدیم،سبک و فرز شدیم،عزت نفسه بالا رفت ،از خودمون خوشمون اومد،لباسامون تو تنمون قشنگ شد ،اعصاب و روانمون آرومتر شد ،به دیگران پرخاشگری نداشتیم،مهربانتر شدیم ، فرزندانمون هم خوشحالتر شدن، دیگه بجای خجالت از داشتن مادر چاق ،بهمون افتخار میکنن، پدر و مادرمون هم خیالشون راحتر شد ،سلامتیمون عالی شد، قیافه شهرمون هم زیبا تر شد چونکه من وقتی متناسبم لباس های رنگی میپوشم وشهر و محلم سر حالتر و خوشرنگتر میشه ولی وقتی چاقم مرتب سیاه میپوشم که فضای اطرافمو تاریک میکنه ،منکه لاغر باشم ،انرژی که به خانواده و اطرافم ساطع میکنم انرژی مثبتیه ولی وقتی چاق بودم حوصله هیچ کسیو نداشتم،پس انرژی مثبت من به دیگران که میخوره ،اونها هم حالشون خوب میشه و این چرخش انرژی به نفع مردمه ،وقتی متناسبم  آرامش درونیم بیشتر میشه و میتونم با خدای خودم ارتباط موثرتری برقرار کنم و همینجوری میتونم صفحه ها از فواید عوض کردن دکمه چاقی به لاغری بگم و بنویسم پس چه بهتر که انتخاب کنیم بریم به قسمت تناسب اندام تا لذت بیشتریو تجربه کنیم و هر روز باید برای خودمون و ذهنمون از فواید لاغر شدن بگیم و بنویسیم تا قانع بشه و از خر شیطون بیاد پایین و مارو همراهی کنهاز همون روزی که هدایت شدم به این مسیر ،بدون هیچ معطلی ،بعد از ۱ هفته ،که اونم بخاطر قطعی سراسری نت ،نتونستم دوره هارو تهیه کنم و با وصل شدن اینترنت،بسرعت وارد دوره ها شدم بدون هیچ گونه شکی،انقدر هیجان داشتم،انگار سالها ،این موضوعو ،گم کرده بودم و حالا پیداش کرده بودم،دوست داشتم فریادش بزنم ولی نمیتونستم و مجبورا خودم این مسیرو به تنهایی شروع کردم و میانه راه دوستمم به من پیوست و چه لذت هایی که میبریم،بیشتر  این ۱۴ ماهو ،ما در تفریح و مسافرت و رستوران گردی بودیم ،اگر قبلا بود که من حتما از ۱۰۰ کیلو بالاتر رفته بودم ولی تو این مدت نه تنها به ۱۰۰ نرسیدم بلکه چندین سایز هم کم کردم اونم با لذت ،با حال خوب ،این یعنی خوشبختی،خوشحالی یعنی هدایت ۱۰۰درصد خدا قویترین مانعی که تو ذهن من بود و هنوزم هست ،همین کلمه چجوریه ،میخواستم هر کاریو انجام بدم ،اول میپرسیدم آخه چجوری میشه که به نتیجه مورد دلخواهم برسم؟ و این مانع  بزرگی برای ذهنم بود و هنوزم هست ،ولی در لاغری با ذهن کم کم ،این سئوال در من کمرنگتر شدوقتیکه پدرم منو از شام خوردن محروم کرد ،ترس و ولع زیادی در وعده شام پیدا کرده بودم ،بهم گفته بود هر چقدر دوست داری نهار بخور ولی شام اصلا ،منم تا میتونستم با فشار در وعده نهار میخوردم که بتونه منو تا فردا صبح نگه داره ولی در انتها شب گرسنه میشدم ،وقتاییکه روزه هم میگرفتم این ایده رو داشتم که افطار انقدر میخوردم تا فردا افطار ،چونکه سحر هم چیزی نمیخوردم،تمام فشار روی افطار بود و دیگه نمیتونستم حتی راه برم ،انقدر که آبکی و غذا خورده بودم خدارو شکر اون بخور نخورها  ترس ها و غمگین بودنها تمام شده و جاشو داده به لذت و خیال راحت  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار saberizahra80
      1399/12/14 09:47
      مدت عضویت: 1606 روز
      امتیاز کاربر: 3426 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 767 کلمه

      (شرح عالی بر اساس محتوا، ذکر مثال برای درک بهتر)
      .
      سلام 🙂
      چقدر صحبتهای آخر فایل عالی بود حیف اخرش یهو تموم شد
      خوب بریم برای نوشتن درکمون از این فایل
      اینکه میایم به این فکر میکنیم که چربیها چطوری قراره در این روش از بین برن ما که کالری رو کم نکردیم یا سوخت و ساز رو بالا نبردیم
      باز هم دلایل مختلفی داره یکی اینکه ما هنوز باور داریم که کم کردن کالری یا افزایش سوخت و ساز هست که میتونه باعث لاغری بشه نه گوش دادن به فایلها و تغییر ذهن
      دوم اینکه هنوز به این روش ایمان و باور نداریم که ما با ذهنمون چاق شدیم اونم از طریق یادگیری که اتفاقا بیشتر ناخودآگاه بوده و باید و میتونیم که باز هم از طریق یادگیری (البته کاملا آگاهانه)لاغری رو به ذهنمون بدیم
      سوم اینکه ما به ذهن وجسممون باور نداریم که میتونه خودش رو به تناسب برسونه همینطور که تا حالا به چاقی رسونده چطوره که ضربان قلب گردش خون تنفس سلول سازی هورمون سازی هضم و جذب غذا کنترل قند وفشار خون و….همه این فرایندهای پیچیده در بدن ما انجام میشه و ما از هیچ کدومش هم خبر نداریم و خیلی عالی داره اتفاق میافته و در واقع همش رو ناخودآگاه مغز ما داره انجامش میده اونوقت نمیتونیم لاغری و تناسب اندام و فرم دهی بدن رو بهش بسپاریم و همش میخوایم دخالت کنیم در این کار
      با اینکه هر بار که دخالت کردیم و خواستیم دستی مقدار غذا و میزان متابولیسم رو تغییر بدیم بدترش کردیم🤨
      بهترین کاری که ما باید انجام بدیم فقط اینکه که از سر راه ذهن کنار بریم و اجازه بدیم که تناسب به زیبایی هم در افکار و هم در رفتار و بعد در جسم ما خودش رو نشون بده👌👌👌
      یه تجربه خیلی جالب و هیجان انگیز من داشتم این روزا که متوجه شدم استریا های (خطوط سفید رنگی که به خاطر چاقی روی پوست می افته)اطراف زانوهام از بین رفته 🤩🤩🤩🤩 با اینکه از نظر پزشکی و زیبایی برای این استریاهای سفید کاری نمیشه کرد و این اتفاق توسط خود جسم من به عالیترین شکل رخ داده فقط با آموزش ذهنی🤩🤩🤩 خدایا شکرت به خاطر خلق این سیستم فوق هوشمند🙏🙏🙏🙏
      نکته دومی که من یاد گرفتم این بود که وقتی مازاد بر نیازمون مصرف میکنیم بدن دو راه برای این انرژی داره یا تبدیل به انرژی بشه و صرف کارهای معمول بدن و فعالیت سلولها بشه یا به عنوان چربی در انبارهای بدن (شکم ،پهلوها،رانها ،بازوها و…)ذخیره کنه
      خوب پس دلیل اینکه در لاغری با ذهن یاد میگیریم به اندازه مصرف کنیم اینه که انرژی اضافه نداشته باشیم که تبدیل به چربی بشه
      در مورد خاطرات ماه رمضان چقدر برای من خاطرات آشنا بود سحری غذای سنگین بخوریم چون ساعتها گرسنه هستیم و افطاری باز هم غذای سنگین و درست حسابی بخوریم چون ساعتها گرسنه بودیم😶😶😶
      برای همین همیشه من دو کیلو اضافه میکردم ماه رمضان با اینکه خیلی از آدمهای متناسب و لاغر در این ماه لاغرتر میشن
      به قول استاد ما یه پکیجهایی در ذهنمون داریم که بایگانی هستن و در ایام خاص مثل ماه رمضان و ایام عید باز میشن و ما با اون فرمولهایی که الان در ذهنمون باز شدن رفتارهای چاق کننده رو انجام میدیم و برای همین چاقتر میشیم
      مثال یخچال و معده خیلی مثال خوب و کاربردی ای بود بله همه ما معده مونو به عنوان انبار ذخیره میدونیم و باز هم به خاطر دیده ها و شنیده هامون از اطرافیان بوده ….باز هم میرسیم به موضوع باور😁😁
      واقعا هدف ما از روزه داری و نماز خوندن چیه؟ در واقع هر کاری که حس ما رو خوب کنه کار درستیه و هر کاری که حس ما رو بد کنه نادرست این قانونه
      خوب آیا بعد از نماز خوندن حس ما خوبه و ما احساس ارامش پاکی و اتصال به خدا رو داریم آیا بعد از نناز ادم بهتری شدیم یا نماز رو به عنوان باری بر دوش یا تکلیفی که اجبار شده انجام میدی اینکه اصلا حسش خوب نیست 🤔باید در نماز خوندمون هم یه تجدید نظری بکنیم باید نمازی بخونیم که ما رو به خدا نزدیک کنه خداییکه سراسر عشقه عاشق ما است وقتی بهش از قلبمون وصل میشیم و همواره منتظر ما است که ازش درخواست کنیم که بلافاصله اجابت کنه نه خدایی که سراسر خشم و انتقامه و ما هم به خاطر ترس از این خدا داریم یه سری کارها رو بدون اینکه به عمق و مفهوم و اثرش توجه کنیم انجام میدیم
      یه جایی شنیدم روزه یعنی self control آیا ما بعد از روزه داری ادمی شدیم که افکار و حرفها و رفتارمونو کنترل کنیم و با حرفامون به کسی آسیب نزنیم دل کسی رو نشکنیم یا فقط گرسنگی و تشنگی کشیدیم ؟ بیشتر باید فکر کنیم 🙃

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار جاودانگی
      1399/12/14 02:23
      مدت عضویت: 1433 روز
      امتیاز کاربر: 490 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 642 کلمه

      (شرح بر اساس محتوا، ذکر مثال برای درک بهتر، منطقی کردن لاغر شدن)
      .
      سلام استاد عزیز و دوستان گلِ درمسیر لاغری 😍
      خدارو هزار مرتبه شکر میکنم که مثل باقی دوستان از هدایت شدگان مخصوص خدای بزرگم هستم نه فقط در زمینه ی لاغری که در همه ابعاد زندگیم دارم اینو حس میکنم .
      دیگه مثل بقیه فکر نمیکنم مثل بقیه حرف نمیزنم و …
      چون یاد گرفتم ذهنمو کنترل کنم و اون اطلاعاتی و که نتیجه دلخواهمو داره فقط به ذهنم بدم و چقدر لذت بخشه .
      هروزم با روز قبلی خیلی خیلی زیاد فرق داره و همین برای رسیدن به احساس فوق العاده کافیه .
      حالا که خدای مهربونم وظیفه ی خودش رو به نحو احسن انجام داده منم باید وظیفه ی خودمو به بهترین شکلش انجام بدم وگرنه کفرنعمت کردم . مگه نه اینکه ما عاشق لاغری هستیم پس اینجا باید نشون بدیم چند مرده حلاجیم نه فقط حرفای قشنگ بزنیم اما درعمل مثل اون چندین و چندسال قبل راه و اشتباه بریم و خودمون و خسته تر و ناامیدتر از قبل کنیم .فقط وظیفه مااینه درهرشرایطی ادامه بدیم اگه ادعای عاشق لاغری بودن داریم .
      این گفته ی شما رو با خودکار قرمز تو دفترم نوشتم که لاغری برام آسون و آسون تر بشه که اگه لاغری تو ذهنمون کار سختیه بخاطر روش های اشتباه قبلیه اما روش لاغری باذهن یه روش ساده همراه بانشاط و انگیزه بخشه . چقدر عالی !! حالا دررابطه با این مسئله که همه چی ذهنیه حتی چاقی این مثال و میشه زد
      .همه ما یا اکثر ماها روزای اولی که میخواستیم جدول ضرب یاد بگیریم تو ذهنمون این بود که من چجوری اینهمه ضرب و حفظ کنم ؟ اگه نتونم چی ؟ اما الان هم برامون سخته ؟یا بدون فکر کردن تند و تند جواب هر ضربی رو بلدیم ؟!!!این دلیلش چیه ؟
      انقدر تکرار کردیم توی کلاس توی خونه تا شده فرمول ذهنی و حک شده و دیگه به طور ناخودآگاه ما جواب همه ضربارو میگیم بدون مکث و فکر کردن. رانندگی هم همینطوره آشپزی و ….. چاقی و لاغری هم یه هنره عین تک تک اینا که مثال زدم . چاقی و استاد شدیم ازبس براخودمون تکرار کردیم غصه خوردیم نگران شدیم ترسیدیم از غذاها از سرزنش ها…..
      و نتیجه شده این مثل همون جدول ضرب بدون هیچ زحمتی هی وزنه اضافه شده حالا بیایم جهت فکریمون و تغییر بدیم اطلاعات جدید بدیم بهش اونوقت ببینیم که چه اتفاقای خوبی برامون میفته اونم چی !براحتی چون قراره به چیزی برسیم که طبیعتمونه مال خودمونه چیز جدید نمیخوایم بسازیم که فقط قراره این اضافیارو مثل گردو غباری که روی وسایله بزنیم کنار و اون اندام ایده آله خودشو نشون بده .فوق العاده بخودتون راحت بگیرید لاغری رو غول نکنید براخودتون فکر کنید قراره با تکرار این فایلا و تمرکز به خواستتون به لاغری هم مسلط بشید مثل بقیه چیزایی که براحتی یاد گرفتید آشپزی رو مگه با خون دل یاد گرفتیم ؟لاغری هم همینه بخدا ما سختش کردیم .
      یه چیز دیگه که خیلی عالی بود تواین فایل همین باور اینکه معده یخچال نیست که توش چیزی ذخیره کنیم معده فقط مسوول هضم غذاست نه ذخیره که مثلا سحری دوبشقاب غذا توش بریزیم که تاافطار سیر بمونیم اصلا ازاین خبرا نیست دوساعت دیگه همش هضم شده یا مصرف شده یا چربی شده و اضدفه شده به بدنمون پس بااین باور میتونیم بازم خیلی متناسب تر از قبل غذابخوریم . و نگران چندساعت بعدمون نباشیم .
      از درد گرسنگی و هر ترسی درهر زمینه ای نترسیم بزاریم باهاش مواجه بشیم میبینیم اصلا توهمی بیش نبوده ذهنمون بزرگش کرده بوده . آدم چیزیش نمیشه که با چندساعت گرسنگی کشیدن . خودمون مغز و اینجوری تربیت میکنیم بعد که واکنشی نشون میده ناراحت میشیم و عذاب وجدان میگیریم . استاد خیلی متشکرم انقدر امشب حالم خوب شد بااین فایل که دوست داشتم فقط بنویسم ببخشید اگه طولانی شد .💖🌸🌸🌸🌸😍😍

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار farkhondeshahrivar280
      1399/12/12 18:54
      مدت عضویت: 1393 روز
      امتیاز کاربر: 687 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 963 کلمه

      (شرح عالی بر اساس محتوا، ذکر مثال برای درک بهتر، اشتیاق و استمرار)
      .
      سلام سلام استاد معجزها و دوستان گلم گام 42لاغری با ذهن آسان است
      تا الان یاد گرفتیم که همچی ذهنی است و شرایط الان ما طبق فرمول های است که به ذهن آموزش دادیم طبق باور هامون است چه جسمی چه شرایط مالی روابطت سلامتی شادی ناراحتی کلا وضعیت ما در هر جنبه ای طبق فرمول هایی است که به ذهن آموزش دادیم و عمل کردیم بهش.
      حالا ما اموزش چاقی دیدیم و نتیجه شده چاقی و الان میخواهیم این شرایط تغییر بدیم خب قبلا میومدیم ورزش میکردیم دمنوش می‌خوردیم باشگاه رژیم ها سخت سرزنش خودمان میکردیم که نگاه فلانی نگاه تو چطوری خلاصه خیلی روش ها فیزیکی پیش رفتیم هرکسی در هر جایگاهی بود به ما هرچی گفت ما عمل کردیم و نتیجه هم داد ولی ماندگار نبود
      حالا ما بیاییم با خودمان صادق باشیم با کدام ورزشی رژیمی باشگاهی قرصی چاق شدیم که الان میخواهیم لاغر بشیم ما آموزش دیدیم هرچیزی که الان تو زندگیت بلدی انجام بدی آموزش دیدی مث نوشتن خواندن رانندگی آشپزی رقصیدن خیاطی کلا ما آموزش دیدیم چاقی رو هم آموزش دیدیم با فرمول ها اشتباه با ترس از خوردن با چاقی من ارثی است من فلان دکتر بهم گفته این قرص ها اشتها آور است من چاق کرده چاقی من بر اثر حاملگی است ازدواج چاقی میاره سن بالا چاقی میاره ورزش نکردن چاقی میاره خلاصه راه به راه طبیعی کردیم این چاقی واسه خودمان و چاق شدیم قبلا هم مسیر اشتباه رفتیم شکست خوردیم ایمانم رو از دست دادیم اعتماد بنفس مان اومد پایین ناامید افسرده حال بد مورد سرزنش خشمگین شدیم گوشه گیر شدیم و کلی ضرر های روحی مالی روابط سر همین چاقی خوردیم خب حالا خداوند این توانایی در ما دیده که ما رو به این مسیر هدایت کرده قبلا خودت انتخاب میکردی الان خداوند برات انتخاب کرده چه لذتی داره یکی راه نشانت بده که تمام قدرت هستی دست خودش است یکی که به توانایی ما آگاه است یکی که مطمعن ما میتونیم که مارو هدایت کرده به این مسیر رویایی که نه فقط تناسب اندام بلکه روی تمام جنبه ها زندگی اثر داره از صفر به هزار می‌رسی باور کن که تنها راه لاغری و ماندگار ترین راه لاغری مسیر لاغری با ذهن است و فقط کافیه محتوا ذهنت عوض کنی مدار ذهنت بزاری روی لاغری خود به خود لاغر میشی کار بعدش نداشته باش که چطور میشه چی میشه بابا من عمل جراحی کردم نشد یعنی گوش داد تمرین میخواد من لاغر کنه کار این ها نداشته باش مگه همین جسم با آموزش چاق نکردی مگه این وضعیت زندگی با ذهنت واسه خودت نساختی‌پس‌الانم‌با‌تغییر‌افکارت باورهات دنیات تغییر بده این وضعیت جسمی و شرایط زندگی تو واقعیت درون تو است نه واقعیت جهان پس این همه سال رنج چاقی کشیدی حالا بیا شروع کن یه مدت فایل گوش بده تمرین انجام بده هر چه استاد گفته انجام بده بعد تغییر ببین بزار تغییرات نشان بده که این مسیر بهترین مسیر دنیا است امتحانش که ضرر نداره زندگیت بساز وقتی باور کنی با ذهن میشه لاغر شد شگفت زده میشی وکلی برات شادی سلامتی خودباوری روابط عالی به همراه میاره کاری به اینکه چقدر اضافه وزن داری چندسالت نداشته باش وقتی تو این مسیر هستی یعنی خداوند این توانایی در تو دیده تو فقط آموزش ببین تمرین کن عمل کن دست از بقیه روش ها فیزیکی هم بردار سنگم بزارن تو این مسیر قدرت شنوایی داشته باشه لاغر میشه این همه افراد لاغر شدن شما توانایی لاغر شدن دارید چون خداوند این قدرت در شما دیده شما باید باور کنی که میشه با ذهن لاغر شد خیلی آسان است لاغری با ذهن مث بقیه آموزش ها است که دیدی مث آشپزی مث رانندگی اینم یاد میگیری اگه باور کنی که میشه
      ترس از درد سخت تر از مواجهه شدن با خود درد است چون وقتی در مورد حرف میزنی این ترس بیشتر تشدید می‌کنی در خودت نباید در مورد اون موضوع که باعث درد است حرف زد ذهن اصل از بدل تشخیص نمی‌ده وقتی در مورد حرف میزنی اون تشخیص نمی‌ده حرف است یا داری انجام میدی اون ترس بیشتر می‌کنه در ما پس در مورد ترس ها مون حرف نزنیم.
      هر موقع احساس گرسنگی کردی هی نگو گرسنه ام هی حالت بدتر نکن حرف نزن در موردش که ذهن هی بهت فشار بیاره هی تو بیشتر بگی حرف نزن تا آروم شی درماه رمضان
      اگر میخواه رفتارت عوض کنی در مورد خوردن هیچوقت به زمان گرسنگی فک نکن نگو سحری بخورم که این ده ساعتی که میخام گرسنگی بکشم بتونم بدنم بتونه تحمل کنه یا که افطار میشه چند ساعت دیگه مونده وای تموم نشد مردم از گرسنگی و وقتی افطار شد حمله میکنیم دیگه پرخوردی بعدش عذاب وجدان وچاقی بیشتر معده که یخچال نیست که بخواهیم انبار کنیم هرچیزی بخوریم نیم ساعت دیگه هضم میشه و تبدیل به انرژی میشه یا چربی و دفع میشه تمام پس پرخوری نکنیم در حد نیاز از هر نوع غذایی دوست داریم بخوریم لحظه شماری هم نکنیم و شکم به چشم یخچال نبینیم. در پناه حق

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 13 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ☺️s-moazamiy0🤗
      1399/12/12 15:11
      مدت عضویت: 1212 روز
      امتیاز کاربر: 734 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,453 کلمه

      (شرح عالی بر اساس محتوا، ذکر مثال برای درک بهتر، اشتیاق و استمرار)
      .
      سلاممم وقت همگی بخیرو خوشی😍😊 فایل ۴۲ از مسیر لاغری من(لاغری با ذهن آسان است )🤸👌😍💃😊
      خب درک من ازین فایل این بود ک اگ میخام لاغر شدن رو تجربه کنم باید اول ببینم چقدر ب باورم تو این مسیر باور دارم.یعنی چی ؟؟یعنی اینک ببینم من باور کردم ک میتونم ازین مسیر ب هدف م ک لاغر شدن هست برسم یا ن بعنوان ی رژیم مقطعی نگاش میکنم و ممکنه ک رهاش کنم خدای نکرده ،،
      خب من قبلا هر رژیم یا ورزشی میگرفتم همه ی سختی و مشکلات و اعصبانیتش رو ب جون میخریدم و آخرم با ی کلمه من نمیتوانم تمام اون سختیها و مشکلات رو برای خودم پوچ میکردم..چون من کارو انجام میدادم ولی باور نداشتم ک میتونم ازش نتیجه بگیرم ، باور نداشتم ب توانایی های خودم،
      اگ من مدتی قبل این جمله لاغر شدن آسان است رو تو جاهای مختلف میدیدم حتی تو ی خواب ،ب ذهنمم خطور نمیکرد ک لاغرشدن میتونه آسون باشه ،چون همیشه براش دویدم ،سختی کشیدم ،عرق ریختم ،عذاب کشیدم ، گریه کردم ،،،،و این افکار و باورها ی ک من آنها رو آموختم و ب ذهنم واردشون کرده بودم ک ورودی های منفی من بوده،،،و انقدر ذهنم پراز افکار منفی و محدود کننده بود ک جایی برای حتی یک جمله مثبت ک لاغر شدن آسان هست اونموقع نبوده.
      ووقتی ک من هدایت شدم ب مسیر لاغری با قدرت ذهن و تحت آموزش و یادگیری قرار گرفتم ک فرمول های افکار درست و صحیح رو جایگزین فرمول های اشتباه و محدود کننده کنم و همچنین باید در کنار این فرمول سازی و پاک سازی افکار چاق و منفی و محدود کننده موانع لاغر شدن رو هم بردارم..
      خب من میخام ذهنم رو تغییر بدم ک لاغر بشم..این جمله میتونه ب راحتی آب خوردن باشه گفتنش ،اما ازین گفته خودمون چقدر باور داریم بهش ؟؟؟؟
      این باور ممکنه ک برای بعضیا سخت باش ک چطور با ذهن لاغر بشم ، حالا اومدیم و پذیرفتنم ک بعله میشه با ذهن لاغر شد ….اما این تغییر ذهن کاره درعین حال ساده ولی سختیه😐
      تغییر ذهن ما برای چاق شدن یک شبه ، یک هفته ،یک ماهه ،و حتی یکسال نبوده ،،ب مرور بوده ، اضافهای ما گرم ب گرم و مسیر چاق شدن ما مثل حرکت یک لاک پشت بوده ن خرگوش،،پس الان برای تغییر ذهن برای لاغر شدن ما نمیتونیم فقط با گفتنش ک اره من میخام با ذهن لاغر بشم ،،واقعا لاغر شد.این کار نیاز ب آموزش اساسی و پایه داره ک ما همون جور ک مرحله ب مرحله چاقی رو یاد گرفتیم حالا مرحله ب مرحله لاغریمون رو ک پیش فرض ما بوده برای خودمون بوده رو بیاد بیاریم و لذتشو ببریم.انشالله🙏
      پس برای تغییر باورها و افکار بهتر اول مسیری رو ک قراره توش قدم برداریم و ب موفقیت برسیم رو اول باور کنیم تا خسته نشیم ،تا ب زور کاری و نخاییم براش انجام بدیم ،وتا حس تحمیل شدن بهمون وارد نشه،،و بهتره جلوی زبانمون رو بگیریم قبل ازینکع چیزی رو بگه ک دل هنوز باورش نکرده 🙏👌
      من وقتی ک هدایت شدم با قلب و تمام وجودم پذیرفتمش ،،خب اولش نمیدونستم ک هدایت شدم و این کاره خداست ولی مطمین بودم این مسیر تنها راه و روش صحیح و درست است ک میتونه منو ب هدفم لاغر شدن برسونه.دروغ چراا حتی اولشم نمیدونستم ک یعنی چی من با ذهنم چاق شدم .و خب روزها و گذشت و یاد گرفتم ومتوجه شدم ک من بر اثر ی سری دیده ها ، شنیده ها، باورها ،افکار ،ودر نهایت رفتارشبیه ب باورهام داشته ام ک هروز و هروز منو ب چاقتر شدن میکشونده و علاوه براین رفتارها ،کارهایی از قبیل رژیم گرفتن ، ورزش های سنگین و سخت برای یک خانم با سن کم ،دمنوش ها ،چربیسوزی ها ک همه رو برای خلاصی و رهایی انجام میدادم ،در ذهن من اوج لذت و آرامش بوده ،،و اینها همه دست در دست هم دادن و جسم الان من رو شکل دادن…و بعد متوجه شدم ک خدا همه جا هست
      و زمانی ک دست ب دامن خدا میشم ،
      چیزی آهسته درون من ، ب صدا درمی آید ک نترس!!..از باختن تا ساختن دوباره فاصله ای نیست…مثل حرفای شما استاد جان ک همیشه و همیشه تو فایلاتون میگید ک الان ک توی هر وزنی ک هستید تاایده آل تون فاصله ای نیست،،👌🙏
      من دیگ توجهی و ارزش و اهمیتی قایل نیستم برای هر رژیمی ، هر ورزشی ، هر قرص و دارویی ،چربیسوزی ،هیچی و هیچی ،،اصلا دنبال نمیکنم اصلا دیگ ب خوردن ، نخوردنهامم فکر نمیکنم سناریو نمیچینم، ی وقتایی هست ک اصلا یادم میره ک چیزی بخورم ،انقدر ک غرقم تو حال و هوای خوب …🤩😍و خدارو شکرر ازین تغییرات و حال خوبم.
      ی سری حرکات اتوماتیک توی بدن ما مثل ضربان قلب ،پلک زدن ، پمپاژخون،رشد مو ، رشد ناخن ،
      خب من قبلا گفتم ک ذهن من فرمانروایی جسم من است ،،ذهنی بااون قدرت و بینهایتی و میتونه حتی بیماریها رو خوب کنه..اما این ذهن ی قابلیت داره ک میشه دستماریش کردو سیستمش رو بهم ریخت..مثل ی گوشی موبایل ک کلی داخل عکس و خاطره‌ های هوب و خوش داریم براثر هواس پرتی ی گزینه ای رو میزنیم کل اون تصاویر، خاطره ها ، خوشی ها ، دونفره ها ،خانوادگیها همه و همه پاک میشن،،اما چون علم پیشرفت کرده میشه با بعضی از برنامه ها بعضی ازون عکسا و کلیپ و فیلم ها رو دوباره بدست اورد..خب ذهن ما هم مثل یک گوشی موبایل یا کامپیوتر هست..چون من عاشق گوشیم هستم و عاشق ذهنم دوست داشتم این دوتا مثال رو بزنم..ذهن ما هم مثل گوشی ک کلی تناسب اندام و لاغری توش بوده ، ی زمانی تو وزن ایده آلمون بودیم حتی یک روز ،ک ما براثر هواس پرتی و ندانسته اومدیم براثر دیده هامون ، شنیده هامون و باورکردن دیده و شنیدها ذهنمون رو دستکاری کردیم برخلاف پاک کردن جزییات گوشی مااومدیم خداروشکر فراموششون کردیم ،فراموشی ک باز امید هست ،راه هست ،یادگیری و آموزش هست ک ما بتونیم اونها رو باز بدست بیاریم بیاد بیاریم،،این امید بدست اوردن همون برنامه ای گوشی هست ک بعضی از تصاویر و دوباره بدست ما میرسونه….فقط باید صبر کنیم و استمرار داشته باشیم..و اشتیاقمون رو از دست ندیم….مگ کسی ک ی هدف داره از نوع بکر و عالی مگه میتونه ازش بگذره ،مگ میتونه از شور و شوق بدست اوردنش نامید بشه و از اشتیاق خدای نکرده بیفتع….و این آب شدن چربی هااا اصلا ب من مربوط نمیشه توی تخصص من نیست ک سر ازش دربیارم…من ورودی های ذهنم رو بروز میکنم ب ذهنم میدم ..آپدیت ک شد خودش اتوماتیک کاره خودش رو انجام میده ..مثل اون سلول سازی دستمون ک وقتی ک زخمی میشیم ما فقط ی چسب زخم میزنیم بقیه کارارو خوده سلول سازی دست انجام میده…پس من کاری بااتوماتیک کاری بدن.(جسم)عزیزم ندارم..همین ک منو هروز یک قدم ب هدفم میرسونه خیلی هم ازش ممنونم و کمال تشکر دارم ازش🌹😍🙏
      موضوع بعدی : معده ما یخچال نیست،،،حتی بعضی ازغذاها هم در معده فاسد میشن ،،،و مارو مسموم میکنن،و معده ما کارش هضم غذا.انرژی دادن روزه ما رو بعهده داره،..و اینک ترس از درد واقعا برای من ب شکل های مختلف پیش اومده،،یعنی پیشش اوردن و من باور کردم..یکیش ک برای زایمانم بود هر کی ی چیزی میگفت هر کی از ی درد میگفت جوری بود ک من بعداز زایمان ی باور و افکار اشتباه دارن ک افسردگی بعداززایمان من دوماه قبل اززایمانم همون حالات رو پیدا کرده بودم گریه و ترس و ناراحتی …و اصلا اونی نبود ک میگفتن آسون نبود.ولی تس ازون دردها ک بعدش چ مشکلاتی برای مادر پیش میاد هداروشکر برای من اتفاق نیوفتاد.و یکیشم واکنس زدن ۶ماهگی پسرم بود ک آی تب میکنه ، لرز میکنه ، تشنج میکنه ،شب نباید بخابی ،خیلی سخته و غیره ،،ووقتیکه من رفتم واکنس بچمو بزنم از ترس اون درد من ضعف کردم و فشارم افتاد ک الان پسرم از شدت درد این واکنس غش میکنه در حالی ک اصلا گریه آنچنانی هم نکرد خدا میدونه😐وازین بابت هم خدارو خیلی شکر میکنم…ومن یاد گرفتم ک بیماری یا عارضه ای ب اسم افسردگی نداریم و این گفته هایی است ک تو مغز ما میکنن و ماباورشون میکنیم ..در حالی ک من بااستفاده ازین آموزش ها یاد گرفتم ک هر افکاری رو تو ذهنم نکنم و قبلش تا جایی ممکن مراقبه ورودی های ذهنم باشم…وهر چیزی رو باور نکنم..ک رقم بزنه فردای زندگیمو..
      حرف آخر :اگ ما بتونیم فرمول صحیح و درست رو جایگزین فرمول های اشتباه و محدود کننده کنیم و مراقبه ورودی های ذهنمون باشیم و از معده مون بعنوان یخچال خونه استفاده نکنیم و ترس از دردها، ترس از خوردن ها ، ترس از چاق ترشدن ، ترس از مواد غذایی ،ترس از آینه ، رو کنار بگذاریم ن تنها لاغر شدن آسان است بلکه با کلی لذت و شادی همراه است.. انشاءالله 🙏
      ب امید و موفقیت همه ی دوستان همسیر😍🌹🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 13 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم