0

چه زود دیر شد!

چه زود دیر شد
اندازه متن
وضع ما در گردش دنیا چه فرقی می‌کند
زندگی یا مرگ، بعد از ما چه فرقی می‌کند
ماهیان روی خاک و ماهیان روی آب
وقت مردن، ساحل و دریا چه فرقی می‌کند
سهم ما از خاک وقتی مستطیلی بیش نیست
جای ما اینجاست یا آنجا چه فرقی می‌کند؟

زندگی مهمترین دارایی ماست که کمترین اهمیت و ارزش را برای آن قائل هستیم.

بسیاری از ما ارزش و اهمیتی که برای خانه، خودرو، سرمایه و … قائل هستیم را برای زندگی خود قائل نیستیم و این عامل اصلی مسائل و تجربه های ناخواسته در زندگی است.

مرگ، پایان زندگی است و زندگی تنها مسیری است که پایان آن مشخص نیست.

هر شروعی،‌پایانی دارد و می توان پایان آن را تعیین کرد اما زندگی تنها شروعی است که پایان آن مشخص نیست.

بی خبر به پایان می رسد.

در یک لحظه و بدون آمادگی دادن به پایان می رسد.

پس شایسته است توجه و اهمیت بیشتری برای مهمترین نعمت و دارایی خود قائل باشیم.

چه زود دیر شد! برای من، واقعیتی است که به لطف خدا هنوز رخ نداده است و این به همان مهلت دادن است.

من از طرف خداوند مهلت داده شده ام تا زندگی کنم.

مهمترین سپاسگزاری هر روز من باید مهلت داده شدن باشد.

به من مهلت زندگی داده شده است و چه چیزی مهمتر از این که بخاطرش از خداوند سپاسگزاری کنم.

خداوند در آیه ۳۴ سوره لقمان تأکید شده است که کسی نمی‌داند فردا چه خواهد شد و کسی نمی‌داند مرگش در چه نقطه‌ای از زمین فرا خواهد رسید.

مرگ، در ذهن بشر اتفاقی ناگوار و ناخوشایند تعریف شده است اما خداوند در سوره ص تعریف دیگری درباره مرگ دارد.

و بندگان ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب را یاد کن که دارای قوّت و بصیرت بودند. (۴۵) ما آنان را با خلوص ویژه‌ای که یادآور سرای قیامت بود، خالص کردیم. (۴۶) و آنان در پیشگاه ما از برگزیدگان و نیکانند. (۴۷)

در واقع یاد مرگ بودن، راهکار مناسبی برای پرهیزگار بودن معرفی شده است.

نفس عامل اصلی ترس، نگرانی و به بیراهه کشاندن انسان است و یاد مرگ موثرترین ابزار برای کنترل و مهار نفس می باشد.

فایل آموزشی چه زود دیر شد! درباره چگونگی استفاده از یاد مرگ برای کنترل ذهن و مهار افکار منفی است که پیش نیاز رسیدن به احساس خوب و تجربه خوشبختی و سعادت در دنیا و آخرت است.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 3.96 from 119 votes

https://tanasobefekri.net/?p=39275
برچسب ها:
25 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار فریبا
      1402/03/07 11:24
      مدت عضویت: 554 روز
      امتیاز کاربر: 4745 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 290 کلمه

      سلام 

      چقدر فایل تاثیر گذاری 

      فایلی ک میگه بسه چقدر فکر چقدر خیال چقدر نگرانی چقدر ترس 

      مگه چقدر با این حسها تو نستیم حل کنیم

      همیشه دلم میخواست خونه داشته باشم و توخونهخودم زندگی کنم بدون دستورات مادرشوهر بدون دخالت دیگران همیشه دلم میخواست همیشه امیدم ب خدا بوده اما گاهی میبنم ن تو زبون میگم امیدم خداست اما تا ی اتفاقی میافنه میبینم امیدم ب همسرم هس وهمسرم پولشونداره و ناامید میشم از همه جا میبرم میرم تو لاک خودم 

      اما دیروز اومددم مثال زدم گفتم فریبا ببین دایی علی از کجا ی کجا رسید ن پدر داشت ن سرمایه اما الان خدارو شکر ببین کجاست چرا از خدات ناامید میشی 

      واقعا ارامش ماونقدر ارزشمنده ک نباید لکه داشته باشه 

      اینو منی میدونم ک ارامش نداشتن تجربه کردم  

      همزمانی رو عجیب ب ااین فایل درک گردم الان در شرایطی هستم ک دقیقا حس کردم خدا داره بهم اینها رو میگه همیشه وقتی صداش میزنم یا ی جایی میلنگم ی جوری باهام حرف میزنه ک حس میکنم مثل بچه ای هستم ک تو اعوش مادرشه 

      واقعا از کحا میدونیم ی ثانیه بعد باشم یان 

      چرا انقدر درگیز چاقی ودیگران و باشم 

      من حتی الان حسرت دارم این تمرینم عالیه ک الان فک کنم ک اگه الان انروز بمیرم حسرت چیا رو میخورم 

      حسرت لبخند شادی بیخیالی ارامش بغل کردن دخترم راحت خوابیدن حس خوب وقت گذاشتن بزا بچم برا خودم  دیدن اسمون درختها با مادرم نشستن  همسرم بخشیدن صدای بلند خندیدن 

      بازی کردن 

      سعی میکنم تا زمانی ک عمر دارم این حسرتها رو ب چشیدن اونها برسونم 

      ماها زندگی رو اونقدر سخت کردیم ک گاهی حتی نمیدونیم زندگی چیه 

      گاهی ب شدت تو دلم جای خالی حس میکنم 

      درم واجحه با دیگران میگم ببینم فلانی چقدر دنیا رو جدی گرفته ی ذره ی خودش اهمیت نمیده وفلان 

       اما دچرا در تو خودم وقتی دچارش میشم نمیگم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار الهام خضرلو
      1402/03/04 08:40
      مدت عضویت: 1706 روز
      امتیاز کاربر: 18848 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 626 کلمه

      سلام استاد عزیزم 

      امیدوارم حالتون عالی باشه هم  درین دنیا وهم دراون  دنیا .من امروز این فایل رو دیدم وقتی عکس شما رو دیدم تپش قلب گرفتم وناراحت شدم ولی مغزم داشت تجزیه تحلیل میکرد که حتما فایل جدید استاده نگران نباش برو دانلود کن ولی یه کم هم ترس داشتم که نکنه واقعیت داشته باشه تادانلود بشه زود رفتم کامنتها رو خوندم دلم اروم شد بعد سر صبحی گوش دادم 

      منم استاد مدتهاست بعد آشنایی با قانون جذب خدا هی یادم میاره که این‌قدر خودتو الکی سر همه چیز ناراحت ومضطرب نکن معلوم نیست تا کی هستی شاید فردایی ديگه برات نباشه پس از هر روز زنده بودنت لذت ببر وقت خواب هست بیشترش وقتی زیادی به اهدافم به نرسیدنهام فکر میکنم وقتی میخوابم تو خواب خدا منو یاد مرگ خودم میندازه یاحتی وقتی از نزدیکان ناراحتم بازم مرگ اونها رو یادم مینداره که اگر شايد فردا نباشن باز ازشو دلخور ی تو خواب آگاهی هایی راجع به مرگ خودم وعزیزانم داده میشه ومن تا مدتی با یاد مرگ با حال خوب زندگي میکنم ولی به محض اینکه یادم میره بازم در خواب وبیداری منو یاد مرگ میفتم. 

      در اوایل عید امسال شوهر خواهر شوهرم به طرز باور نکردنی شب خوابید وصبح بیدار نشد واین دنیا رو با تمام آرزوهایی که داشت ترک کرد زن وپسراشو دیگه ندید ديگه مادرشو خواهرشو برادراشو. هم ندید ديگه نتونست بعد تعطیلات عید با خانواده برگرده تهران سرکارش  کارهاش نصف ونیمه موند سرمایه‌گذاری هایی که برای خرید خونه کرد رو نتونست نتیجه شو ببینه حق الارث زنشو هم نتونست از مادرشوهرم وپدر شوهرم بگیره نتونس  وکیل بگیره   از حق بیمه‌ای که  پرداخت کرده بود نتونست خودش استفاده کنه به ماشین شاسی بلندی که دوس داشت بهش برسه نتونست برسه همش حرص چیزهای نداشته رو خورد همش ناراحت رفتارهای دیگران با خودش وزن وبچهاش بود همش سر جنگ داشت با ادمها دنیا  دولت از حق هایی که ازش خورده شده بود .

      ولی یک شب خوابید حتی بهار امسال وسرسبزی بهار زیبا رو هم ندید وصب بیدار نشد اگر میدونست که فردا زنده نیس وخیلی زود در 42سالگی دنیا رو ترک میکنه اینقدر حرص نمیزد اینقدر تقلای بیهوده نمیکرد. 

      از وقتی اون از دنیا رفته واقعا من شاید همون ادم قبل نیستم همش مرگ رو بیخ گوش خودم می‌بینم همش با خودم میگم کی فکرشو میکرد علیرضا اینطوری اینقدر زود بمیره وقتی میخواد حالم بد میشه همش مرگ اون یادم میاد واروم میشم بیشتر قدر شوهرم وعزیزانم رو میدونم 

      خواهر شوهرم نمیدونه چه کار کنه الان جای خالی اونو احساس میکنه اونا رابطه خوبی نداشتن همش جنگ ودعوا بود همش ارزوی مرگ اونو میکرد ولی حالا همش گریه میکنه نمیدونه چطوری دو تا بچه رو تنهایی بزرگ کنه مستاصل هست 

      پس قدر زندگی مون قدر هر نفسی که میکشیم بدونیم من تازگی ها تمرکزی فقط شکر گزاریم بابت سالم بودن وزنده بودنم هست صبحها فقط به خاطر سلامتی وزنده بودنم  سپاس میگم خدارو هدفهای ديگه ی من اگر سالم وزنده باشم تیک میخوره اگر من سال و زنده نباشم همه اهدافم نابود میشه پس اصلی ترین ومهم ترین شکر گزاری باید برای سلامتی باشه 

      از وقتي علیرضا از دنیا رفت من قدر همسرم رو بیشتر میدونم خیلی سپاسگزار همسرم هستم صفحه گوشیم هم عبارت خدایا شکرت گذاشتم همش چشمم بهش میخوره ناخودآگاه در طول روز سپاسگزار تر هستم به حالتی عجیب تازگی‌ها همسرم ازم بابت کارهایی که براش میکنم تشکرمیکنه خودم ودخترم هم اینطور شدیم به هم همش میگیم دست درد نکنه  چند روز پیش واقعا اشکم ازین که اینقدر ناسپاس بودم درومد حالت عجیبی داشتم انگار داشتم  میمردم از اینکه ناشکر بودم تا حالا قلبم داشت  وایمیستاد تا حالا اینقدر تحت تاثیر قرار نگرفته بودم .

      خدایاشکرت که زنده ام 

      خدایا شکرت که استاد زنده هست 

      خدایا شکرت که امروز تونستم این فایل رو ببینم ویاد مرگ بیفتم 

      ممنونم استاد امیداورم طول عمر بابرکت وباکیفیت داشته باشيم همگي 

      خدا نگه دار

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 10415 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 572 کلمه

      سلام استاد عزیز و بزرگوارم 

      من مفمولا قبل از اینکه کار اداریم رو شروع کنم یک فایل گوش میدم و بعد شروع میکنم که امروز با دیدن عکس شما و توشتن انا لله الیه راجعون وحشت کردم  دقیقا نفسم بالا نمی اومد قلبن داشت به شدت می زد انگار یک سال طول کشید تا ویدئو باز شد وقتی صداتون  رو شنیدم خیالم راحت شد اما باز شک کردم و نوشته رو خوندم فکرهای عجیب و مختلفی تو ذهنم اومد  خیلی اذیت شدم استاد، برادر خوبم، دستان خدایم

      طوری بود که نتونستم کار  کنم خواستم  مرخصی بگیرم و برگردم  خونه اما به خودم اومدم ووگفتم الان وقت عمل کردن هست دیروز جاسه سوم رسیدن به آرزوها ۱رو مشاهده کردم ک دیدگاهم رو نوشتم و وقتی خواستم اون رو به اشتراک بگذارم اشنباها کل متن حذف شد  در کامنتم قول داده بودم که گله و شکایت نکنم   اما الان با این فایل قبل از اینکه بدونم چه اتفاقی افتاده سریع در ذهنم شروع کردم گلایه به خداوند چرا ؟  خدایا چرا  چرا د چرا؟ از اعماق وجودم از خداوند گلایه کردم  کمی که آرام شدم و از زنده بودن استاد  مطمئن شدم به خودم گفتم در کامنت دیروز  دیروز تصمیم گرفتی گله و شکایت نکنی؟ حتی دیروز که کامنتم حذف شد خیلی ناراحت شدم بلز هم الان که دقت میکنم میبینم دیروز هم گلایه داشتم چرا حذف شد در ذهنم اومد چرا من نزدیک دو ساعت وقت گذاستم اما یهو کامنتم حذف شد اما گذرا بود و حواسم به گلایه ناخودآگاه ذهنم نشدم .

      استاد من در طی ۵ سال ۲۵ نفر از فامیل نزدیک  از پیر و جوان و میان سال  فوت شدن اول که با تصادف یک تازه داماد شروع شد و بعد کل فامیل که داغون شده بودن و بسیار ناراحت و همگی تحت تاثیر  این غم بودن و با این دوره فهمیدم چرا اینقدر دوباره بعد از اون نصادف و فوت اولین نفر دوباره همین اتفاق یعنی تصادف و مرگ های دیگه به همراه داشت احساس بد و تگرانی به جهان منتقل میشد و اتفاق بد پشت سر هم .من طوری بودن که   کسی زنگ میزد برا هر کاری فکر میکردم خبر مرگ‌کسی رو بهم بده نه تنها من بلکه اکثر فامیل همین حالت رو داشتن یعنی کلا زندگی این دنیا نه تنها معنی نداشت بلکه من یکی میگفتم خدایا یک دفعه همه فامیل رو با خاک یکسان کن که دیگه همه راحت بشیم و اینقدر نگران ی و ترس از مرگ خود و یا تزدیکان رو نداشته باشیم تا اینکه یک شتر قربانی کردند و تقریبا آرامش برگشت خلاصه مرتب ترس و نگرانی از مرگ که چه موقع استو کاش من قبل از عزیزانم باشم 

      من با هدایت به این سایت متوجه شدم که تمام این اتفاقات تفکر و دیگاه و نوع صحبتهای فامیل با هم بوده که این همخ اتفاقات تلخ پشت سر هم پیش می اومد .

      و با هدایت به این سایت بعد از کلی تلاش و سختی توجه ام رو از مرگ سمت  زندگی کردم  متوجه شوم توجهم اصلا به این دنیا  و لذت بردن از آن نبوده و الان دارم با کمک این سایت به زندگی برگردم و اینقدر به مرگ فکر نکنم اخه همین یاد مرگ بودن رو هم طور دیگه ای یاد گرفته بودم هیچ وقت با یاد مرگ آرام نشدم و حالت عکس داشته پس الان یاد گرفتم به یه شگل دیگه به یاد مرگ باشم و زندگی ام را تغییر دهم .

      استاد عزیر ممونم زنده ووپایدار در پناه خدا باشید .

      سایه تون مستدام

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا احمدی
      1402/03/03 11:27
      مدت عضویت: 467 روز
      امتیاز کاربر: 14705 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 403 کلمه

      به نام پروردگاری که زندگی بخشید وانسان را آفرید 

      چنان در دنیا زندگی کن که گویی تا ابد خواهی ماند وچنان برای آخرت زندگی کن گویی از قدمی تا قدم دیگر مهلت نخواهی داشت 

      از فرمایشات علی علیه السلام 

      استاد گرامی اول اینکه خیلی شو که شدم وقتی تصویر شما رو درشروع  این فایل مشاهده کردم ومیدانم این یک شوخی بود 

      انشا الله سالهای طولانی همراه آیدای عزیز وهمسرتون وبقیه فرزندانتون زندگی سراسر امید خوشبختی وموفقیت داشته باشید ولذت ببرید 

      از در آغوش گرفتن فرزندان ونوه هایتان 

      استاد عزیز انشا الله انسانهایی چون شما روشنگر وروشن فکر تعدادشان هر روز بیشتر شود 

      زیرا که جهان به انسانهایی مانند شما خیلی احتیاج دارد 

      اگر آدم های خوب عمر نوح هم داشته باشند بازهم کم است 

      استاد عزیز بسیاری از ما میدانیم که دنیا کوتاه است هر چقدر هم عمرکنیم انگار دیروز بود ه که کودک بودیم ویا انگار دیروز بوده که ازدواج کردیم اگر همه خاطراتمان را جمع کنیم انگار همین دیروز بود که گذشت 

      چه بسیار عزیزانی را که همین دیروز در زندگی ما حضور داشتند والان سالهاست که رفته اند وما هر وقت از آنها یاد میکنیم میگوییم انگار همین دیروز بود که فلانی این کار را  کرد ویا فلانی خدا بیامرز این حرف  را  زد ویا انگار همین دیروز بود که……

      .ویک حسرت بزرگ در قلب ما میگذرد با یاد آوری هرآنچه که از عمر ما گذشته ودیگر تکرار نخواهد شد 

      زندگی همین گردش ایام است وشنیدن صدای عزیزان ودیدن وبزرگ شدن  فرزندانمان وتغییر وتحولات جهان هستی است 

      گرانی وارزانی چه سودی به حال مادارد 

      اگر تاریخ را مطالعه کنیم همیشه همین بوده وهست حال کمی بالاتر ویا پایین تر 

      یا سخت تر ویا راحت تر هرچه بوده ایام گذشته است  و  زندگی در جریان است 

      آنهایی که خود را مشغول خبرها  کرده اند وآنها که فکر میکنند زرنگ هستند  وآنها که فقط خودشان را فریب میدهندواز آب گل آلود ماهی میگیرند فقط دارند عمرشان را به هدر میدهند همانها که خیلی زرنگ هستند باخود  فکر میکنند که دیگران که به خیال آنها زرنگ نیستند عمرشان به هدر رفته است 

       آنها چه میدانند زندگی یعنی چه 

      چقدر دنیا خنده دار است مثل خاله بازیهای دوران کودکی می ماند وفقط مدلش یک کم واقعی تر شده 

      خدا را شکر میکنم که در جهانی زندگی میکنم که پایانی ندارد وحتی مرگ هم نمیتواند مرا از زندگانی که خدا به من بخشیده جدایم کند 

      از دیدگاه من مرگ وجود ندارد هرچه هست زندگی است 

      البته متذکر شوم اینها برداشت وطرز فکر بنده است وقصد قظاوت زندگی کسی را نداشته ام 

      موفق وپیروز وعمری طولانی داشته باشید 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فرشته مهربانF.s
      1402/03/03 11:03
      مدت عضویت: 1352 روز
      امتیاز کاربر: 7576 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 384 کلمه

      به نام خدای مهربان وبسیار بخشنده 

      سلام به همگی

      استاد جان من صبح که بیدار شدم واین فایل ودیدم چنان ترسیدم که یخ کردم ناخداگاه نشستم ووقتی یه لیوان آب خوردم یکم حالم جا اومد 

      راستش تا نصفه های ویدیو گریه کردم 

      خیلی غصه خوردم احساس کردم ازدستتون دادم وچقدر خودمو سرزنش کردم که هرروز ومصمم درکنار آموزه هاتون نبودم واقعا دلم تنگ شد 

      حتی وقتی که گفتین دیگه نیستم وآخرین ویدیومه بازم گریه کردم 

      خواهش میکنم این کارو باما نکنید وتا ابد زنده بمونید 

      من یکی تازه فهمیدم چقدر دوستتون دارم وچقدر بهتون وابسته شدم 

      تاحالا دوست خوبی مثل شما وراهنمای خوبی چون شما نداشتم 

      حتی الانم که دارم مینویسم اشک درچشمام حلقه زده وبه سختی میبینم 

      متوجه شدم که چقدر دوستتون دارم وچقدر بهتون احتیاج دارم که راهنمای زندگیم باشید 

      خدا بهتون به اندازه همه دنیا سلامتی وطول عمر بده 

      روزی که شما نباشید زندگی برای من وهمه شاگردانتون تیره وتار میشه

      از امروز هرچی بگین ویادم بدین گوش میکنم 

      قول میدم

      دیگه باکسی بحث نمیکنم 

      دیگه واکنش نشون نمیدم 

      دیگه پرخوری نمیکنم وخودمو دوست خواهم داشت 

      وهرچیزدیگه ای بگین روی چشمام میگذارم بی چون وچرا 

      وعمل میکنم بهش خواهش میکنم ترکمون نکنید 

      خیلی دردناکه وسخته روزی که شما نباشید 

      میدونم که میخوایید بهمون درس زندگی بدین اما من یکی طاقت نبودنتون ندارم 

      شما الان جزوی از خانواده من شدین 

      هرچند که حق باشماست 

      هربار که کسی بهم توهین میکنه ویا حرفی میزنه که ناراحتم میکنه فکر میکردم اگه جوابشو ندم میگن بیدست وپاست یا بیزبون

      ولی الان متوجه شدم که وقتی بمیرم دیگه چه اهمیتی داره همه اینا 

      واون احساس بد وباخودم میبرم وهمگیمونم خوب میدونیم که همه چیزای بد ومنفی حالا میخواد کار بد باشه میخواد احساس بد باشه یا فکر بد یا کلا بدی میره سمت بدی ها وخلاف خداوند که بهش میگن جهنم بهش میگن سمت شیطان 

      وهمه خوبی ها وآرامش ها سمت خداوند میره یعنی این دنیا ارزش ناراحتی واحساس بد منو نداره 

      پس از امروز جوری زندگی میکنم که لحظه مرگم حسرت هیچ چیز وهیچ کاری رو نخورم 

      چون اون دنیا دیگه نمیتونم توضیح بدم چرا این بدی هارو رودوشم میکشم 

      بلکه با سبکی وآرامش ونور برم میتونم پرواز کنم

      دراصل بدی ها منو سنگین میکنه ونمیتونم پرواز کنم وبه پرواز دربیام تا خداوبهشت ملکوت وخوبی ها وآرامش منو سبک بال ونورانی میکنه تا سبک بشم وپرواز کنم به سمت خدادبهشت ونوروجودم هم راه ونشونم بده

      ممنون استا دعزیز وگرانقدرم که هرروز برای من درس های بیشماری دارین دوستتون دارم وسایه تون مستدام برسرمن وهمه شاگران وخانواده عزیزتون

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 309 کلمه

      ب نام خداوند بی همتا

      سلام استاد خداروهزار مرتبه شکر ک سالمید و زنده

      گوشی رو ک باز کردم اون عکس اعلامیه شمارو دیدم شوکه شدم بغض همه وجودمو گرفت انقد حالم خراب شد ک جرات نمی‌کردم بزن روی لینک و بازش کنم یکم حدس میزدم ک خودتون این کارو کردید اما بازهم خیلی نگران بودم لینکو ک زدم باز عکس و دیدم نگرانیم بیشتر شد اشکم میخاست بریزه 😩😓 زیرش نوشته هارو ک میخوندم گفتم ن این جملات خوده استاده اما بازهم نگران بودم تااین ک فیلم رو باز کردم دیدم خداروشکر زنده اید،☹️

      استاد راه دیگه ای نبود برای فهموندن این موضوع ک قلب مارو نکنید؟؟؟😅

      البته فک کنم تاقلبمون کنده نمیشد ب خودمون نمیومدیم

      الهی ک سالهای زیادی زنده باشید و سرشار از شادی و سلامتی🙏🙏🙏

      استاد من هم مدتیه خداروشکر ازاین فکرت میکنم وخودمو بااین فکر اروم میکنم 

      مثلا قبلا پول گیرم میومد جم میکردم برای روز مبادا دلم نمیومد خرج کنم اما الان مدام ب خودم میگم آیا تو میدونی فردا زنده ای آیا مبادایی برای تو وجود داره؟؟,, و بعد خیییییلی راحت خرج میکنم 

      اما ب نظر من این هم باید ب موقع ازش استفاده کرد ….بعضیا هستن هیچ تلاشی نمیکنن و میگن ک چی بشه ما ک دوروز دیگه می‌میریم پس تلاش کنم برای چی…

      استاد یه نکته بهش اشاره کردید ک حرف کسی برامون مهم نباشه من رو این موضوع خیلی کار میکنم اما واقعا برام مهمه وقتی یکی ازم انتقادی می‌کنه زود بهم میریزم باید چیکار کنم ک واقعا از ته قلبم برام مهم نباشه و بگذرم؟؟؟,واقعا استاد این گذشتن از حرفای بقیه یا از رفتار بدشون یا راننده های بی فرهنگ ….خیلی عالیه اما در عمل خیلی سخته ک راحت از این افراد گذشت …میشه لطفا راهنمایی کنید

      و در آخر ممنونم استاد ک باعث شدید یکم بیخیالترو ریلکستر بشیم نسبت ب مساعل و مشکلاتمون …ب خودم قول میدم هروقت ناامید شدم این کلیپ رو نگاه کنم

      خدا یارو یاورتون🙏🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم