بسیاری از افراد چاق عقیده دارند که به دلیل نداشتن انگیزه برای لاغری نمی توانند لاغر شوند درحالی که در زمان هایی که انگیزه عالی برای لاغر شدن داشتند هم نتوانستند لاغر شوند.
انگیزه برای لاغری داشتن
همه ما دوست داریم لاغر شویم و می دانیم که اشتیاق داشت برای لاغری یکی از ارکان مهم موفقیت در تحقق رویای لاغری است اما به اندازه کافی انگیزه برای لاغری نداریم.
داشتن انگیزه برای لاغری از مهمترین اصول کاهش وزن و تجربه تناسب اندام دلخواه است اما باید بدانید که به راحتی می تواند مانع موفقیت شما در رسیدن به هدفتان شود.
در لاغری با ذهن هدف فقط لاغر شدن نیست بلکه یادگیری اصول عملکرد ذهن برای خلق شرایط دلخواه در زندگی است.
دآگاهی از آنچه در مسیر لاغری با ذهن به دست می آوریم باعث ایجاد انگیزه برای لاغری می شود.
لاغر شدن فقط یک هدف از ده ها هدفی است که می توان در زندگی تعیین کرد و به آن ها رسید.
البته لازم به ذکر است که بسیاری از افرادی که اضافه وزن دارند به بیشتر اهداف خود نمی رسند چرا که آنها موفق به عبور از مانع چاقی و رسیدن به هدف لاغری خود نمی شوند. نداشتن انگیزه برای لاغری سبب می شود که انگیزه برای رسیدن به خواسته های دیگر خود را نداشته باشند.
در تمام سال هایی که اضافه وزن داشتم در مقطع های سنی مختلف بخاطر چاق بودن رسیدن به خواسته هایی که دوست داشتم تجربه کنم برایم بی اهمیت میشد.
موفیت های هنری، موفقیت های تحصیلی و … برایم اهمیت نداشتند چون به دلیل چاق بودن خودم را لایق موفق شدن نمی دانستم چون عقیده داشتم من عرضه ندارم چون نتوانستم لاغر شوم و نداشتن انگیزه برای لاغری سبب شده بود که تصور کنم من در هیچ زمینه ای نمی توانم موفق شوم.
تا وقتی چاق بودم هیچ هدف و انگیزه درست و حسابی برای زندگی کردن نداشتم.
البته ناگفته نماند که اصلا نمی دانستم هدف چیست و اشتیاق داشتن در زندگی چه اهمیتی دارد.
سالها بود هر روز فقط زندگی می کردم و تلاش می کردم مسائل و مشکلاتی که برایم ایجاد می شود را حل و فصل کنم.
اکنون که در شرایط بسیار متفاوتی زندگی می کنم تصور می کنم در آن روزها من فقط تلاش می کردم که زنده بمانم و هیچ تجربه ای درباره زندگی کردن نداشتم.
زنده ماندن با زندگی کردن بسیار متفاوت است.
هدف از لاغر شدن
فردی که می خواهد فقط زنده بماند تمایلی به داشتن هدف در زندگی ندارد. به همین دلیل است که افراد چاق وقتی انگیزه برای لاغری را از دست می دهند به یقین می رسند که نمی توانند لاغر شوند و تمام انگیزه و اشتیاق خود برای زندگی کردن را از دست می دهند.
آنها دیگر انگیزه برای لاغری ندارند چون مهمترین هدف انسان زندگی کردن و لذت بردن از لحظات زندگی است اما فردی که اضافه وزن دارد به این دلیل که از شرایط خود و زندگی لذت نمی برد انگیزه اش را برای همه جنبه های زندگی از دست می دهد.
او ترجیح می دهد به هر شکلی شده مسائل روزمره خود را حل کند و روزها رو به پایان برساند و بر سال های عمر خود اضافه کند.
اما فردی که می خواهد زندگی کند از حل کردن مسائل روزمره خود برای رسیدن به هدف هایی که خودش تعیین کرده است استفاده می کند.
خیلی تفاوت دارد شما هر روز برای حل مسائل همان روز زندگی کنید و منتظر مسائل فردا باشید یا اینکه هر روز به شکلی زندگی کنید که اگر مساله ای حل می کنید برای حرکت به سمت هدفی باشد که برای تجربه کردن انتخاب کرده اید.
در لاغری با ذهن هدف من ایجاد انگیزه و اشتیاق زندگی کردن به واسطه ایجاد انگیزه برای لاغری در دوستانم است نه فقط زنده ماندن.
چرا که با چاقی هم می توان به هرشکلی که شده زنده ماند و روزها را سپری کرد. اما فردی که هدف لاغری را انتخاب می کند تصمیم گرفته است هر روز در عین حالی که چاق است و درگیر مسائل چاقی است اما یک قدم برای تغییر خود بردارد.
او چاقی را بعنوان سرنوشت خود قبول نکرده است و می خواهد با عبور از این مانع به ظاهر بزرگ در ذهنش به خواسته های زیادی که سال هاست دوست داشته است تجربه کند دست پیدا کند.
بنابراین لازم است برای رسیدن به هدف لاغری و سپس دیگر اهداف خود در زندگی از اصول عملکرد ذهن به خوبی آگاهی داشته باشیم تا مسیری که برای خلق رویاهای خود طی می کنیم ضمن کوتاه تر شده ساده تر و لذت بخش تر باشد.
هدف لاغری سخت تعیین نکنید
شاید از زبان اساتید زیادی شنیده باشید یا در کتاب های موفقیت خوانده باشید که برای رشد و پیشرفت باید هدف های بزرگ تعیین کنید.
داشتن هدف های بزرگ به انسان اشتیاق و انگیزه حرکت کرد می دهد. داشتن هدف بزرگ نشانه شجاعت و توانمندی افراد عنوان می شود.
به لطف خدا از زمانی که با قدرت ذهن آشنا شدم و تصمیم قاطع گرفتم باید زندگی خودم را تغییر بدهم کتاب های زیادی درباره اصول موفقیت، قدرت ذهن و قانون جذب مطالعه کردم و سعی کردم به آنچه در این کتاب ها گفته می شود عمل کنم.
بنابراین از آنجا که در بسیاری از این کتابها تعیین اهداف بزرگ و دور از دسترس را نشانه شجاعت و اشتیاق فرد برای تغییر کردن عنوان کرده بودند من هم اهداف بزرگی را برای ادامه زندگی ام تعیین کرده بودم و تصور می کردم به این شکل من آدم قوی و توانمندی خواهم بود و جهان به این تصمیم شجاعانه من پاسخ خواهد داد.
اما هرچه در زمینه درک اصول عملکرد ذهن آگاهی بیشتری کسب کردم و مخصوصا از زمانی که توانستم با استفاده از قدرت ذهن به تناسب اندامی که سال ها در رویای من هم نبود دست پیدا کنم به وضوح برایم مشخص شد که داشتن هدف بزرگ به راحتی می تواند مانع حرکت کردن افراد برای تغییر کردن باشد.
هدف های لاغری کوچک تعیین کنید
زمانی که در مسیر تغییر کردن چندین مرحله انگیزه ام را برای ادامه مسیر موفقیت از دست دادم بیشتر مطمئن شدم که برای حرکت کردن و مخصوصا استمرار داشتن برای تغییر کردن نباید اهداف بزرگ و دور از دسترس تعیین کرد چون هر کاری که انجام آن برای ذهن ما سخت و دشوار باشد از با مقاومت شدید ذهن ناخودآگاه برای انجام دادنش مواجه می شویم.
اگر به زندگی خود توجه کنید موارد بسیاری پیدا خواهید کرد که شما تصمیم به انجام کاری داشته اید اما وقتی درباره مسائلی که در مسیر رسیدن به خواسته خود از زبان دیگران شنیده اید و یا تجربه های سخت دیگران در این مسیر را شنیده اید باعث شده است که شوق و اشتیاق خود برای حرکت کردن به سمت خواسته تان را از دست داده و رویای خود را فراموش کنید.
دلیل این رویداد دادن اطلاعات درباره مسائل و مشکلاتی است که در مسیر رسیدن به آن هدف به ذهن خود داده اید.
هرگونه اطلاعات و آگاهی درباره سختی ها، مشکلات و مسائل رسیدن به هر هدفی را در ذهن خود مرور کنید سبب می شود که ذهن ناخودآگاه شما به راحتی ابتدا شوق و اشتیاق شما را نسبت به خلق آن هدف کاهش داده و سپس شما را از اجرای آن تصمیم منصرف می کند.
این طریق عملکرد ذهن درباره لاغر شدن نیز صدق می کند و به همین دلیل است که افراد زیادی که اضافه وزن دارند بارها تصمیم به لاغر شدن گرفته اند اما پس از مدت کوتاهی از تصمیم خود منصرف شده و چاق بودن را بر انگیزه برای لاغری داشتن ترجیح داده اند.
مسیر لاغری من
به لطف خدای مهربان تصمیم من جهت استفاده از قدرت ذهن برای لاغر شدن بعد از کسب آگاهی نسبی درباره چگونگی عملکرد ذهن ناخودآگاه بود به همین دلیل هیچوقت برای لاغر شدن از همان روزهای اول هدف بزرگ تعیین نکرده ام و به همین دلیل توانسته ام با ایجاد انگیزه برای لاغری در خودم چندین سال است به آرامی ولی به صورت پیوسته در مسیر لاغری با ذهن ادامه دهم.
همچنین درباره دیگر جنبه های زندگی همین شیوه را به کار گرفته ام و اطمینان دارم دلیل استمرار و حفظ شور و اشتیاق من برای تغییر کردن و خلق شرایط جدید و دلخواه در زندگی ام رعایت این اصل مهم بوده است که من هیچ وقت هدف های بزرگ و دور از دسترس انتخاب نکرده ام.
اهمیت ایجاد صحیح انگیزه برای لاغری در رسیدن به تناسب اندام ایده آل و دائمی به قدری مهم است که درصورت عدم اطلاع از آن به راحتی می تواند باعث شکست یا دلسردی شما برای خلق شرایط رویایی تان شود.
از این رو لازم می دانم درباره این موضوع مهم (انگیزه برای لاغری) آنچه درک کرده ام و به من کمک کرده است تا جنبه های مختلف زندگی ام را تغییر دهم با شما دوستان خوبم به اشتراک قرار دهم.
اطمینان دارم درک این آگاهی و عمل کردن به آن باعث تحولی عظیم در بهبود احساس شما برای رسیدن به هدف های مورد نظرتان دارد.
از این رو توصیه می کنم با دقت به محتوای ارائه شده توجه کنید و به آنچه درک می کنید به بهترین شکل عمل کنید.
✍️ تمرین آموزشی 📖
با انجام تمرینات در مسیر یادگیری لاغری با ذهن اشتیاق و انگیزه برای لاغری را در خودتان افزایش دهید.
ابتدا محتوای نوشتاری انگیزه برای لاغری را مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را تماشا کنید و سپس به سوالات مطرح شده به صورت انشایی پاسخ دهید.
- به نظر شما برای لاغر شدن باید اهداف بزرگ تعیین کرد یا هدف ها کوچک؟ چرا؟
- در گذشته برای لاغر شدن چگونه هدف گذاری می کردید و نتیجه آن چه بوده است؟
- آیا تاکنون برای چاق شدن هدف تعیین کرده اید؟ شرح دهید چگونه چاق تر شدید؟
- به نظر شما هدف تعیین کردن برای لاغر شدن باعث لاغری می شود یا مانع آن؟
- در مسیر لاغری با ذهن چگونه برای لاغر شدن باید هدف گذاری کنید و انگیزه برای لاغری را در خود ایجاد کنید؟
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.56 از 45 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
با سلام
خب مطمئنا برای برای لاغر شدن از اهداف کوچکتر شروع کنیم بهتر نتیجه میگیریم ،
برای کم کردن بیست کیلو زمان و انرژی زیادی باید بذاریم و این زمان زیاد ممکنه حوصله ما رو سر ببره و وسط کار ازش دست بکشیم و از هدفون دور بشیم، اما کم کردن دو کیلو نه زمان زیادی میخواد نه انرژی زیادی میبره و ممکنه حتی قبل از زمانی که براش در نظر گرفتیم به انجام برسه و این امید و انگیزه ما رو بیشتر میکنه برای انجام هدف بعدی…
قبلا هدف من فقط لاغر شدن بود و اینه بگم چند کیلو وزن کم بکنم در کار نبود،تا زمانی که با یه اپلیکشن کالری آشنا شدم و نصبش کردم،خداییش بهم انگیزه میداد.
توی همین برنامه هدف گذاری کردم برای اینکه سه کیلو در سه ماه کم کنم ،اوایل خیلی خوب بود و من تونستم در یک ماه سه کیلو کم کنم ،اما این ماهی که برنامه برام درنظر گرفته بود آزمایشی بود و تکوینی برای یه هدف سه چهارماهه ومن وقتی دیدم تونستم انجامش بدم خوشحال و راضی از خودم دیگه عجله ای برای ثبت ادامه راه نداشتم انگار که فقط می خواستم خودم رو محک بزنم که ببینم می توانم یا نه!
و وقتی به نتیجه رسیدم عجله و ذوق و شوق تموم شد و انقد فاصله افتاد بین ثبت هدف اصلی و هدف فرعی من که دوباره سه کیلو به حالت اول برگشت ،
البته با اطلاعاتی که الان از طریق شما بدست آوردم اگرر هم ادامه میدادم و به وزن دلخواهم می رسیدم دوباره برگشت میکرد،چون ذهنم به اندازه کافی چاق شده بود.
من برای چاقی هدفی تعیین نکردم اما همین که اعتقاد داشتم زنان بعد از یه سنی بلاخره از حالت تناسب اندام خارج میشن ،مثل هدفی بود برای ذهنم که با رسیدن به اون سن و شرایط من رو آماده رسیدن به هدف چاقی کرد،
بنظرم ظاهراً برای چاقی هدف و برنامه ای نداشتم اما ضمیر ناخودآگاه من و ذهنم با توجه به اطلاعاتی که من واردش کرده بودم به این نتیجه رسیده بود که من هدف چاقی دارم و تمام تلاشش رو کرد تا من رو به هدفم برسونه و موفق هم شد!
هدف تعیین کردن برای لاغری هم بنظر من مثل تعیین هدف برای چاقی هست .
اگر ما برای لاغری هدف تعیین کنیم و در راه رسیدن به اون تلاش کنیم قطعا نتیجه میگیریم ،اما اصل کار ذهن و ضمیر ناخودآگاه هست که باید درست بشه .
اگر در فکر ما حرف ما و عمل ما لاغری باشه اما ذهن و ناخودآگاه ما چاق ،متاسفانه رسیدن به هدف لاغری کوتاه مدت خواهد بود.
در مسیر لاغری با ذهن هدفی که من تعیین کردم برای خودم لاغر کردن ذهنم هست ،که این کار با تغییر عادتها و تغییر سبک زندگی میسره و در انتها تغییر جسم !(که البته خیلی مشتاق هستم ،اما عجله ای برای رسیدن به آن ندارم)
و در صورتی که با برنامه و درست پیش برم خودم نقشی در لاغری جسمم نخواهم داشت ،ذهن و عادتهای جدیدم برام انجامش میدن!😍
در حال حاضر هدف من هیچ ربطی به جسمم نداره،با بودن در سایت فقط میخوام به آرامش ذهنی و جمع آوری اطلاعات و تغییر نگرش برسم تا ذهنم لاغر بشه و بعد از همه اینها انتظار لاغری جسم رو داشته باشم.
سلام
خدارا شاکرم که درتاریخ 1402/10/17 توانستم این فایل مهم را گوش دهم
درلاغری با ذهن هدف لاغرشدن نیست بلکه یادگیری اصول عملکرد ذهن برای خلق شرایط دلخواه زندگی است .
داشتن هدف بزرگ به راحتی میتواند مانع حرکت کردن افراد درتغییر کردن باشد . درمورد رسیدن به هدف نباید از مشکلات و سختیهای آن اطلاعات بدست بیاورید چون سبب میشود شوق و ذوق خود را ازدست بدهید و شما را ازانجام دادن آن هدف منصرف میکند .
اگر ما موانع لاغری را برطرف کنیم بدن ما خود به خود لاغر خواهد شد . اگر فکر میکنی لاغری درشما متوقف شده است نباید تلاش بیشتری بکنی بلکه باید موانع لاغری را برطرف کنی
ما باید ابتدا موانع لاغری را ازبین ببریم تا کیفیت کار درما بهتر شود
موانع لاغری دودسته هستند 1- موانعی که ما ازآنها خبر داریم مثل چاقی ارثی است – سوخت و ساز و کم تحرکی درمن کم است و…2- موانعی که قابل شناسایی نیستند آنها خواسته های من هستند و جالبه که نمیدانیم داشتن خواسته مانع لاغری دربدن من است مثلا خواسته من این است که من باید 20کیلو کم کنم
انچه را شما درافکار و ذهن خود داری اگر بتوانی براصول ذهن ناخودآگاه خود تنظیم کنی بسیار خوبه و به آن خواهی رسید ولی اگر نا هماهنگی درذهن شما اتفاق بیفتد این افکار یک مانع برای لاغری درذهن شما بوجود میآورد
تنظیم ذهن ناخودآگاه : وقتی ما میخواهیم کار بزرگی را انجام دهیم ذهن دربرابر انجام آن کار مقاومت میکند . یعین وقتی من به ذهن بگویم من میخواهم 30کیلو کم کنم چون این اضافه وزن یک دفعه اضاف نشده و کم کردن یک دفعه ای هم برای ذهن دوراز انتظار است پس مقاومت میکند و این فکر مانع برای لاغری است .
باید ابتدا هدف خود را کوچک کنید تا احساس شما نسبت به تغییرات تفاوت کند . نباید اول هدف خود را بزرگ تشخیص دهید .
درکتابها و مقالات برای پیشرفت ابتدا میگویند هدفهای بزرگ را انتخاب کنید ولی وقتی با افراد موفق صحبت میشود هیچکدام چشم اندازی از آینده برای خود مشخص نکرده بودند و این نشان میدهد موفقیت درهر کاری پله پله انجام میشود .
من استاد الان متوجه شدم بعد از 8 ماه من 3 سایز کم کردم ولی وزن من یک کیلو هم جالبه کم نشده است و من زیاد توجه به وزنم کردم و هر بار با ذهنم تکرار میکردم من 30کیلو باید کم کنم که الان متوجه شدم چون از قبل درذهن من انتظار چاقی یک چیز کاملا منطقی و طبیعی بود این یک مانع لاغری برای من است و من به هیچ وجه وزن کم نمیکنم تا این مانع ذهنی من برطرف شود .من باید ابتدا به ذهنم بگویم من دراین ماه حداقل یک کیلو کم میکنم تا بعد از ان یک کیلو یک کیلو کم شوم . مثل پیاده روی اگر الان بگن 2 کیلومتر باید بروی اصلا حوصله ووقت نداری ولی وقتی حرکت کردی و خودت را به کاری مشغول کردی و به قولی ذهن ناخودآگاه را به دنبال نخود سیاه بفرستی خیلی بیشتر از 2 کیلومترهم پیاده رفتی .
به نام خداوند نورانی ام
سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام
حل تمرینات انگیزه برای لاغری
به نام خدا
راستش سوال اخر رو دوس داشتم از زبون خودتون بشنوم. هدفگذاری برای من خیلی مبهمه و سوال های مختلفی براش دارم. مثلا ایا باید تاریخ مشخص کرد یا نه؟
یه جا تو فایل شنیدم نباید تاریخ مشخص کنیم. باز از یک طرف وقتی یک تاریخ مشخص رو انتخاب نمی کنم و بر اساس اون هدف رو ریز نمی کنم، احساس می کنم سرعت رشدم از دستم در میره. یعنی دقیقا نمی دونم دارم فشار میارم به خودم یا نه خیلی اهسته پیش میرم. حتی چطور در روز برامه ریزی کنم…
چیزی که فعلا به ذهنم می رسه اینکه 2 ساعت یا بیشتر در روز زمان بذارم برای تناسب. اینکه کی لاغر میشم رو هم میسپارم به خدا. اگه می خوام سرعتش بیشتر بشه هم بیشتر زمان بذارم. البته 2 الی 3 ساعت در روز طبق تجربیاتم فوق العاده سریع متناسب می کنه. اولاش سخت بود برام 3ساعت اما کم کم چون مقاومتم به مطالب کمتر شد و نوشتن و خوندن هم که اونقدر جذابه یادت می ره چند ساعت گذشته، خلاصه برام خوبه.
در کل اینم بگم عجله کردن و ایده ال گرا بودنم هست که باعث میشه تکامل رو نادیده بگیرم و سعی کنم فشرده تر عمل کنم. یعنی در کنارش اینم در من هست. یکی از پاشنه اشیلامه.
جواب سوالا:
اینم بگم نمیدونم هدفگذاری برای لاغری منظور چی هست. فقط میزان تمرین کردن به ذهنم میرسه.
دنبال این نبودم وزن اضافه کنم یا بصورت منطقی و اگاهانه اصراری برای اضافه کردن وزن نداشتم. تنها چیزی که بسیار متعهد بودم براش استمرار و زمان گذاشتن برای فکر کردن به چاقیبود! یعنی تا جایی که یادم میاد هر روز به چاقی فکر می کردم از طرق مختلف. مثلا حتی فیلم نگاه می کردم یه خانم که اندامش خوب بود حسادت و حس بد پیدا می کردم…اره این حس یادمه خیلی استمرار داشت.
خب چاقی هم هی بیشتر می شد خودبخود.
میدونین استاد انگار من یه برنامه ی روزانه رو بدون ناراحتی و حتی بدون اشتیاق انجام میدادم(فکر کردن به چاقی) و اصلا به نتیجه فکر نمی کردم. بنابراین چاقی با یک مسیر خیلی اسون رقم می خورد.
اگه این هدف مثلا تعیین کردن این باشه که تا فلان تاریخ اینقدر شده باشم…به نظرم خوب نیست. برای من بیشتر تمرکزمو می بره روی انتظار کشیدن. یعنی یه ذوق بدون عمل. یعنی یادم میره تمرینات اگر انجام بشن اون هدف سر موقع تیک می خوره.
تنها کاری که می کنم اینه بیشتر به خودم بقبولونم یا عادت بدم خودمو(بدون فکر کردن به لاغری) که هر روز این تمرینات رو باید انجام بدی تا اخر عمر. اصلا سبک زندگیته. برای اینکه یه سری نعمتا همچنان جریان داشته باشه باید این کاراو بکنی هر روز. این مقاومت ذهنمو کمتر می کنه.
سلام براستاد عزیز و دوستان همراه
منم وقتی که دوره رو شروع کردم فکر کردن به اینکه متناسب بشم برام سخت بود و نیتم این بود حداقل این وضعیت نابسامان جسمانیم یه خرده هم بهتربشه خدا رو شکر میکنم
چونکه مرتب درحال افزایش وزن بودم و این خواسته هم برام آرزوی بزرگی بود .
و بعد مدتی که احساس کردم رفتارغذاییم یه مقدار تغییرکرده کلی خوشحال شدم و بعد چند ماه یه خرده لباسهام از حالت چسبون درآمده امید بیشتری گرفتم برای ادامه دادن مسیر .
من خودم به خاطر برداشت نامناسبی که از قانون جذب داشتم و روی این قانون حساب باز میکردم بارها دچار مشکلات ورنج های زیادی شدم .
یه همکاری داشتم که تعریف میکرد که میخاستم مرغداری بزنم و روی این حرفه کارکنم و یک سوله وشرکت بزرگی تاسبس کنم و روی این کار سرمایه گذاری کنم ایشون برای مشورت پیش باجناقش رفت و باجناق درخصوص تصمیمش بهش گفت بهتره اول یک مکان کوچکی رو اجاره بکنی و مدتی مشغول باشی و چالشهای این کار رو ببینی اگه خوشت اومد حالا سرمایه گذاری کن روی این کار.
ایشون گفتند به حرف باحناقش گوش دادند و یک مکانی رواجاره کردند و تعدادی جوجه و مرغ آوردند و مواد غذایی وکارگر و…
بعد مدتی میگفت تصمیم گرفتم که جمعش کنم و منصرف شدم ازش دلیلش رو پرسیدم گفتش مرغ موجود زنده ای هست وخیلی چالشهای زیادی داره که اکه حواست نباشه کلی ضرر میکنی .
مثلا یکی اش اینه مرغی مریض باشه و تو حواست نباشه چون مرغها به پشت هم نوک میزنن این مرغ مریض این بیماری رو به باقی مرغها منتقل میکنه و باقی مرغها هم بیمار میشوند .
یا یه شب برق بره و تومتوجه نباشی و تهویه خاموش باشع و..
و این کار با روحیه ایشون سازگار نبود واونجا کلی از باجناقش تشکر کرد که این راهکار رو بهش معرفی کرد .
و وارد حرفه موردعلاقش در شهرداری شد والان میگه بااینکه دوشیفت کلرمیکنه ولی چون گل وگیاه رو دوست داره خیلی راضیه
یانمونه های اینچنینی .
سلام استاد .
ابتدا باید به شما استاد عزیز خسته نباشید بگوییم بابت زحماتی که برای این سایت میکشید من دیروز این سایت را خواندم و نتوانستم نظرم را بنویسم الان امروز امدم دیدم عسکهای سایت عوض شدند و تمرین هم برایمان گذاشتید بازم ممنون
چقدر واضح درمورد موانع ذهنی شما صحبت میکنید این در حالی است که همه افراد این موانع را نمیبینند و حتی برای رسیدن به لاغری ان را لازم میدانند و ممنون از شما چون من هم همیشه به خودم میگفتم میخواهم برسم به وزن 70کیلو یعنی با 30کیلو کاهش و در گوشه ای از ذهنم میگفت نمیتوانی و خیلی سخته ؟ و الان جواب سوالم را گرفتم که باید وزن را خرد خرد کرده تا به ان برسیم مثل وزنی که ما به بدنمان اضافه کردیم من 30کیلو را یکبار اضافه نکردم در طی 40 سال پس باید کمکم و بدون عجله و خرخرد آن را از بدنم کم کنم و جواب سوالات
سلام استاد گرامی و دوستان هم مسیر
واقعا موضوع مهمی بود
نمیدونم چرا باید اینجوری باشه ولی در طول زندگیم هر چیزی که ذوق و اشتیاقم خیلی زیاده براش، نتیجه خوبی نداشته.
حتی غذا ، وقتی یه جاییم و میبینم غذای مورد علاقه ی من رو درست کردن میگم وااااای من عاشق این غذام، یه دفعه میبینم که مو توش هستش :((
مثلا ازدواج اولم احساس میکردم از این انتخاب بهتر امکان نداره ، در حالی که بدترین انتخاب بود به عنوان شریک زندگی .
یه مثال دیگه هم یادم اومد،
من ۸سال پیش از یه کوچه ای عبور کردم گفتم چقدر خوبه آدم خونش اینجا باشه به هر جایی دسترسی داره،
اون جوری نبود که حسرت داشته باشم و بیش از حد باشه،
فقط میخواستم،
بعد یه سال یه پسر که خونشون همون کوچه بود ازم خواستگاری کرد و الان ۷ساله که اونجا زندگی میکنیم 🙂
یعنی کلا اگه هیجانم بیش از حد نباشه واسه هر چیزی، خیلی خوب و عالی میشه،
همین دیروز که رفتیم باغ یکی از آشناهامون
ون انتظار خاصی نداشتم، میگفتم یه دیدار خوبی شاید بشه ، خیلی بهم خوش گذشت، همش شاد بودم و میخندیدم .
مثلا کارهای خونه رو وقتی بگم امروز باید تموم کارها رو انجام بدم خیلی برام سخته،
اما وقتی شروع میکنم به جارو کردن، وقتی تموم شدم میبینم هنوز انرژی دارم واسه شستن ظرف،
و خیلی وقتا بوده بعد اون انرژی داشتم واسه تمیز کردن سرویس بهداشتی،
اما اگه تمرکز کنم رو کل کارها، خیلی سخته واسه ذهن ناخودآگاهم و دوست ندارم انجامش بدم .
حالا یاد گرفتم هدفم رو خورد کنم ،خواستم رو کوچیک کنم، من که میخوام ۱۰کیلو کم کنم باید از این به بعد بگم من یک کیلو میخوام کم کنم،
واسه ذهنم کار رو راحت کنم .
استاد ممنونم از فرمایشات با ارزشتون
با سلام. وقتی عنوان فایل رو خوندم هم خیلی خوشحال شدم به خاطر فایل جدید و هم تعجب کردم که یعنی چی اشتیاق مانع لاغری میشود؟ 🤔😳
متن رو کامل خوندم و کمی واضح تر شد برام که جریان چیه و وقتی فایل رو گوش کردم متوجه شدم موضوعی هست که خیلی در زندگیم اتفاق میوفته و هیچ وقت فکر نمیکردم همین مانع منه..
مثلا در موضوع لاغری :
صد بار به دوستم گفتم که من باید 20 کیلو وزن کم کنم و دوست دارم که 54 کیلو بشم و اونم همیشه گفته نمیتونی 😬..
به خودم بارها گفتم که 20 کیلو کم کنم فلان میشه و بهمان میشه و در سطح خودآگاه کلی ذوق کردم و به قولی انگیزه و اشتیاق گرفتم، اما متوجه نشدم، اون عقب های ذهنم، اون مسئول تنبل، ترسیده و گفته یااا خدا 😱 20 کیلو؟؟!!
سراغ نداریم از این اصلا که بتونه 😂 و خط زده این خواسته رو… من ادامه دادم و ادامه دادم و هرروز اشتیاق داشتم ولی نتیجه ای نگرفتم و حیران ماندم که خوب نتیجه کو؟؟ کجاست؟؟
یا در مورد تحصیلات، خیلی از استادها شنیدم که باید بی شمار کتاب بخونید، بی نهایت تمرین حل کنید تا به موفقیت برسید و این بار از ترس زیاد بودن انجام ندادم.. همیشه دوتا انتخاب داشتم :1: کاری طاقت فرسا با ساعت طولانی در روز انجام دادن (در موضوعات مختلف) و
2: استراحت کردن
که فکر میکنم بدونید من کدوم رو انتخاب میکردم..
خوب کمی هم به خودم حق میدم که در انبوهی از حرف هایی که شنیدم برای موفقیت همیشه سعی و تلاش و مشقت کشیدن بسیار لازم بوده و منم انتخاب میکردم که شاید بعدا بخوام موفق بشم و به استراحت خودم میرسیدم. 😂😂
این ایده رو خیلی دوست دارم و میخوام اجرا کنم که من کلا میخوام 2 کیلو کم کنم. اولا آرامش میده به من، دوما لازم نیست از استراحتم بزنم چون واقعا 2 کیلو کم کردن چیز خاصی نیست هم برای خودم و هم برای ذهنم…
میخوام انتخاب کنم که امروز من یک مبحث درسی میخوام یاد بگیرم فقط یکی نه کل درس رو..
مثل قطعات پازل.. من روزی یک قطعه سرجاش میذارم و بالاخره این پازل ساحته میشه مهم نیست چه زمانی ولی در نهایت پازل به پایان میرسه و میتونم هدف و پازل جدیدی برای ساختن انتخاب کنم.
در مورد انجام دادن تکالیف منم مثل آقا پسر استاد، حجم تکالیف زیاد هم استرس به من میداد و هم نمیتونستم انجام بدم و کلی غر میزدم تا تموم بشه 😂.
کوچیک کردن و تیکه تیکه کردن هدف یا خواسته، تکنیک فوق العاده عاااالی هستش که از امروز به لیست تمریناتم و سپس عمل بهش در زندگیم اضافه میشه.
خدایا شکرت برای درک، یادگیری و عبور از این مانع. 💎❤️🌹💚