0

من به تحقق آرزوهایم ایمان دارم (قدم ۸)

تحقق آرزوها
اندازه متن

انسان در طول زندگی آرزوهای زیادی در وجودش شکل می گیرد اما فقط تعداد ناچیزی از آنها محقق می شود.

تنها دلیل نرسیدن به خواسته ها ایمان نداشتن به تحقق آرزوها توسط خداوند است.

اخطاریه

درخواست از خداوند

از کودکی بارها شنیده بودم نباید درخواست های زیادی از خداوند داشته باشیم.

اگر خداوند به ما سلامتی داده است کافی است و گناه دارد اگر درخواست های بیشتری از او داشته باشیم.

اگر صاحب اولاد هستی دیگر نباید از خداوند درخواست های بیشتری داشته باشی.

اگر دستت جلوی مردم کشیده نسیت این از لطف خداوند است و دیگر نباید درخواست های بیشتری داشته باشی.

به شکل های مختلفی در ذهن ما این نگرش شکل گرفته است که اگر می خواهی خداوند تو را دوست داشته باشد نباید از خداوند درخواست کنی. او هرآنچه صلاح بداند به تو می دهد و هرآنچه به تو نداده است حتما صلاح تو نبوده.

بارها شنیده بودم که مومن واقعی اگر در تنگنا و سختی قرار می گیرد باید قناعت کند چون خداوند برای او این شرایط را خواسته و حتما به صلاحش است.

قناعت کردن در ذهن بسیاری از انسانها به مفهوم درخواست نکردن از خداوند است.

بسیاری از ما عقیده داریم که هرآنچه خداوند صلاح بداند به ما عطا می کند بنابراین نباید از خداوند آنچه نداریم یا دوست داریم داشته باشیم را درخواست کنم. چون خداوند خودش بهتر از ما می داند چه چیزی به صلاح ما هست و چه چیزی به صلاح ما نیست.

باور نداشتن به تحقق آرزوها توسط خداوند مهمترین دلیل برآورده نشدن آرزوهاست، چرا که فرد به سادگی از خواسته ها و تحقق آرزوهای خود دست بر می دارد و از آنجا که در اطراف ما پر است از آدم هایی که تحقق آرزوهای خود را تجربه نکرده اند و برآورده شدن آرزوها را امری محال می دانند. به سادگی می تواند این نگرش در ذهن ما نیز شکل گرفته است که تحقق آرزوها غیرممکن و محال است.

نزدیک به صد در صد انسانها زمانی که می خواهند به خواسته ها و تحقق آرزوهای خود فکر کنند چون به چگونگی برآورده شدن یا سختی های احتمالی در مسیر رسیدن به آرزوی خود فکر می کنند و همانجا متقاعد می شوند که امکان ندارد آرزوی آنها برآورده شود و به راحتی رویای خود را فراموش می کنند.

تحقق آرزو

تحقق آرزوها

برای رسیدن به آرزوها اولین قدم تغییر نگرش درباره تحقق آرزوهاست.

باید این نگرش که تحقق آرزوها محال است یا شتر در خواب بیند پنبه دانه را به طور کلی از وجود خود پاک کنید.

بهترین روش برای تغییر نگرش درباره تحقق آرزوها این است که انجام مراحل آن را به خداوند واگذار کنید.

این نگرش را در وجود خود قرار دهید:

من ایمان دارم که آرزوهایم توسط خداوند در شرف تحقق است.

هیچ انسانی نمی تواند در برابر اراده خداوند برای تحقق آرزوهای من ایستادگی کند.

هیچ یاس و ناامیدی در وجود من نمی تواند جلوی تحقق آرزوهایم توسط خداوند را بگیرد.

خداوند برای هر مشکل یا مانعی که در مسیر تحقق آرزوهایم با آن مواجه شوم راه حل مناسبی دارد.

افراد شایسته ای در مسیر زندگی من قرار می گیرند که دستان خداوند برای کمک به تحقق آرزوهای من هستند.

در مسیر زندگی ام همزمانی های مختلف به شکل اتفاقات و شرایط گوناگون رخ می دهند که همه در جهت تحقق آرزوهای من هستند.

من سرنوشتم را به کمک خداوند به بهترین نحو می سازم و تجربه ای لذت بخش در زندگی خواهم داشت.

تحقق آرزوها

تحقق آرزوهای من

لاغر شدن آرزوی بود که تحقق آن را محال ممکن می دانستم. سالها چاق بودن و بارها تلاش کردن برای لاغر شدن و نتیجه نگرفتن باعث شده بود که باور کنم هرگز لاغر نخواهم شد.

صحبت های اطرافیان درباره اینکه چاقی در خانواده ما ارثی است و من به خاطر تنبل بودن و اراده نداشتن هرگز لاغر نخواهم شد.

آرزوی من لاغر شدن بود اما تحقق آن را غیرممکن می دانستم.

اما زمانی که به لطف خدای مهربان ایده لاغری با ذهن به من الهام شد نور امیدی بر قلب من تابیدن گرفت.

با اینکه فکر کردن به لاغر شدن هم خنده دار بود و انبوه افکار منفی در ذهنم شکل می گرفت که من هرگز لاغر نخواهم شد اما نوری که از سوی خداوند به قلب من تابیده شده بود باعث شد تا بر انبوه افکار منفی غلبه کنم و قدم در مسیر لاغری با ذهن بگذارم.

طولی نکشید که اطمینان پیدا کردم توسط خداوند در مسیر لاغری با ذهن در حال هدایت شدن هستم.

من عادت داشتم هربار که می خواستم برای لاغر شدن اقدام کنم از چند روز قبل به همه اعلام می کردم که تصمیم گرفتم لاغر بشم و این بار تا آخر ادامه خواهم داد. صحبت کردن درباره تصمیم به لاغر شدن باعث حرف و حدیث های زیادی در اطرافیانم می شد که مرا مسخره می کردند که بی خودی تلاش نکن. اگر لاغر بشو بودی تا حالا لاغر می شدی.

اما به شکل عجیبی از وقتی تصمیم گرفتم از قدرت ذهن برای لاغر شدن استفاده کنم به کسی در اینباره چیزی نگفتم. گویی فراموش کرده بودم با دیگران درباره تصمیم خودم صحبت کنم.

بعد از چند روز متوجه شدم که من برای اولین بار به کسی نگفتم که قصد لاغر شدن دارم و همین موضوع باعث شد که باور کنم واقعا توسط خداوند در حال هدایت در مسیر لاغر شدن هستم.

تحقق آرزو

از همان اول این نگرش را در خودم ایجاد کردم که اینبار قرار است توسط خداوند لاغر شوم.

ناگفته نماند که قبل از شکل گیری ایده لاغری با ذهن آرزوی پرداخت بدهکاری های من برآورده شده بود و چون ایمان داشتم تحقق این آرزو فقط توسط خداند صورت گرفت است چون من ده سال بود برای پرداخت بدهکاری هایم تلاش می کردم اما هر سال بدهکارتر می شدم.

همان شرایطی که سالها برای لاغر شدن تجربه کرده بودم که هر سال بارها رژیم می گرفتم اما هر سال چاق تر می شدم در مورد بدهکاری هایم نیز تجربه کرده بودم. هر سال تلاش می کردم بدهکاری هایم را پرداخت کنم اما هر سال بدهکارتر می شدم.

از آنجا که بعد از درخواست از خداوند برای پرداخت بدهکاری ها توانستم در کمتر از یک سال تمام بدهی های ده ساله را پرداخت کنم ایمان داشتم که این معجزه ای در زندگی من بوده است که فقط از عهده خداوند بر می آید.

به همین دلیل وقتی ایده لاغری با ذهن در وجود من شکل گرفت با اینکه از نظر خودم لاغر شدن محال بود اما به خودم گفتم سال قبل من یک آرزوی محال کردم و خداوند در کمتر از یک سال آن را برآورده کرد حالا که خود خداوند آرزوی لاغر شدن را در قلب من قرار داده است پس حتما این آرزو هم برآورده خواهد شد.

ماه ها گذشت و من هر روز در حال مطالعه و تحقق درباره قدرت ذهن و تاثیر آن بر جسم و چگونگی استفاده از قدرت ذهن برای تغییر جسم بودم و هیچ نشانه ای از لاغر شدن در خودم نمی دیدم اما ذره ای از ایمان من نسبت به تحقق آرزوی لاغر شدن در وجودم کاسته نشده بود.

هر روز با اشتیاق و انگیزه برای کشف تازه های دیگری درباره قدرت ذهن از خواب بیدار می شدم و تلاش می کردم تمام وقت های آزاد و بیکاری در مغازه را مشغول تحقیق و یادگیری کنم و به لطف خداوند نشانه های تحقق آرزوی لاغری بعد از حدود ۱۵ ماه نمایان شد.

من در این مدت هیچ فعالیت ورزشی برای لاغر شدن انجام نداده بودم و از هیچ برنامه رژیمی برای لاغری استفاده نکرده بودم اما جسم من مقداری لاغر شده بود به شکلی که اطرافیان به من می گفتند که نسبت به ماه یا هفته قبل لاغر شدی.

شنیدن نشانه های تحقق آرزوی لاغری اشتیاق و انگیزه من را برای ادامه دادن و واضح تر کردن معجزه خداوند در وجودم بیشتر شد.

آنچه باعث غلبه بر انواع افکار منفی در وجودم شد که همیشه مرا برای لاغر شدن مورد تمسخر قرار می داد این بود که من مسئولیت تحقق آرزوی لاغر شدن را به عهده خداوند گذاشته بودم.

تحقق آرزوها

از آنجا که برای اولین بار در زندگی بود که بدون رژیم و ورزش و از طریق انجام تمرینات ذهنی در حال تلاش برای لاغر شدن بودم، خودم را در تحقق آرزوی لاغری هیچ کاره می دانستم و باور داشتم که این بار قرار است توسط خداوند رویای لاغری من محقق شود.

به همین دلیل هر بار که درک جدیدی از چگونگی لاغری با ذهن در وجود من شکل می گرفت ایمان داشتم که این هدایتی از سوی خداوند است که دارد مرا در مسیر لاغری با ذهن هدایت می کند.

نکته جالب توجه اینکه نه تنها تحقق رویای لاغر شدنم را به خداوند سپرده بودم بلکه بعد از واضح شدن نشانه های لاغری و هدایت شدنم به مسیر آموزش لاغری با ذهن تحقق رویای گسترش روش لاغری با ذهن در جهان را نیز به عهده خداوند قرار دادم و من در این سالها فقط ایده های الهی که در شرایط و به شکل های مختلف به من الهام شده است را اجرا کرده ام و به لطف خدای مهربان در طی چند سال نتایج گسترش لاغری با ذهن شگفت انگیز بوده است.

اگر به نحوه آشنایی خود با سایت تناسب فکری فکر کنید متوجه خواهید شد که خداوند چگونه آرزوی من را از طریق هدایت شما به سایت تناسب فکری برآورده کرده است بدون اینکه من هیچ اقدامی برای پیدا کردن شما یا قانع کردن شما برای استفاده از محتوای‌ سایت تناسب فکری کرده باشم.

من هیچ اقدامی برای پیدا کردن علاقمندان به لاغری با ذهن انجام نداده ام و خداوند مهربان به بی نهایت شکل افرادی که آرزوی لاغر شدن داشته اند را به سمت من و سایت تناسب فکری هدایت کرده است.

اطمینان دارم هر فردی که این نوشته را می خواند با داستان لاغر شدن و گسترش لاغری با ذهن مواجه شده است به خاطر می آورد که در فلان سال به شکلی مشابه که از نظر او معجزه بوده است فلان آرزویش برآورده شده است.

حتما به خاطر می آورید که دوست داشتید فلان خانه را بخرید یا در فلان شرکت مشغول کار شوید و یا حتی با فردی دوست شوید یا وسیله ای را داشته باشید اما از نظر منطقی امکانپذیر نبوده است و امیدی به برآورده شدن خواسته خود نداشته اید ولی بعد از مدتی که معمولا این موضوع را فراموش کرده اید در موقعیتی قرار گرفتید که دقیقا خواسته شما برآورده شده است.

همه ما در زندگی موارد مشابهی را تجربه کرده ایم که خواسته های ما برآورده شده است به شکلی که اطمینان داشتیم این یک معجزه بوده که من در آن شرایط به خواسته ام رسیده ام.

تحقق آرزوها

خداوند می تواند بی نهایت اتفاق را رقم بزند تا شما به خواسته خود برسید درحالی که به دیگران آسیب وارد نشود.

فردی تصمیم به نقل مکان می گیرد و جا برای استخدام شما باز می شود.

صاحب خانه ای که دوست دارد با قیمتی پایین تر از عرف بازار خانه را به شما بفروشد یا اجاره دهد.

فردی که با تمام کم و کاستی ها دوست دارد از شما خرید کند و خیر و برکت وارد زندگی شما می شود.

همزمانی های مختلفی در زندگی همه ما رقم خورده است که باعث تحقق آرزوهایمان شده است که وقتی برای دیگران شرح داده ایم باعث حیرت و تعجب آنها شده است. این موارد همان خواست و اراده خداوند برای تحقق آرزوهایی است که به اشکال مختلف در وجود ما ایجاد شده اند.

نکته حائز اهمیت اینکه در زندگی همه انسانها نشانه های مختلف از عملکرد خداوند در تحقق آرزوهای افراد وجود دارد اما همواره نسبت به تحقق آرزوهای خود شک و تردید داریم چرا که هیچوقت روی خدا حساب نمی کنیم و هربار که به رویاهای خود فکر می کنیم این نگرش که چطور و چگونه باید به خواسته ام برسم باعث می شود که از تحقق آرزوهای خود ناامید شویم.

باید از آنچه خداوند تاکنون در زندگی ما انجام داده است برای تقویت ایمان و اشتیاق تحقق آرزوهایمان استفاده کنیم.

باید زمان هایی که کارها به شکل معجزه وار انجام شده است و در حالی که تصورش هم برای ما سخت بوده است آرزوی ما برآورده شده است را به خاطر بیاوریم تا ایمان و توکل ما به خداوند برای تحقق آرزوهایمان بیشتر شود.

باید با یادآوری کارهایی که خداوند در زندگی ما انجام داده است این نگرش که انجام امور مربوط به تحقق آرزوها را باید به خداوند واگذار کرد را در وجود خود تقویت کنیم.

فقط خداوند می داند چگونه اوضاع و شرایط را مطابق با تحقق آرزوهای ما تغییر دهد.

زمانی که افراد متوجه لاغری من شدند و درباره چگونه لاغر شدنم سوال می کردند برنامه یا ایده ای برای آموزش لاغری به دیگران نداشتم چون اولا هنوز به شرایط ایده آل نرسیده بودم و ثانیا در خودم لیاقت یا توانایی آموزش دادن نمی دیدم.

اکنون که به گذشته نگاه می کنم برای من واضح می شود که قرار گرفتن در مسیر آموزش لاغری به دیگران برنامه ای بود که توسط خداوند در مسیر زندگی من ایجاد شد تا تمرکز و مهارت من در لاغری با ذهن بیشتر شود.

تحقق آرزوها

چه بسا اگر سوال کردن ها و درخواست های علاقمندان نبود من به این شکل موضوع لاغری با ذهن را دنبال نمی کردم و آنچه آموخته بودم فقط مورد استفاده خودم یا چند نفر از اطرافیانم محدود می شد.

اما خداوند به شیوه خود که از قدرت تفکر انسان فراتر است طی یک شب که از نظر من یک معجزه الهی بود عده زیادی را دور من جمع کرد و آنها را مشتاق یادگیری لاغری با ذهن قرار کرد و به این طریق من را در مسیر آموزش و گسترش لاغری با ذهن قرار داد.

چه بسا اگر اصرار و اشتیاق آنها نبود من هرگز فکر ضبط کردن فایل های صوتی درباره لاغری با ذهن در وجود من شکل نمی گرفت. خداوند قبل از تولید محتوا و آموزش، شنونده ها و افراد مشتاق را دور من جمع کرد.

اگر احساس شور و شعف استفاده کنندگان از محتوای‌ آموزشی را نمی دیدم شاید هرگز فکر آموزش لاغری با ذهن در وجود من شکل نمی گرفت.

اگر نتایج عالی و شگفتی ساز شدن شرکت کننده ها نبود هرگز انگیزه و اشتیاقی برای تولید محتوای‌ لاغری با ذهن نداشتم.

به وضوح مشخص است که رد پای خداوند در تمام این اتفاقات و همزمانی ها وجود دارد.

چگونه من می توانستم افرادی که هرگز ندیده و نمی شناختم را از سراسر ایران و بعدا جهان عضو گروه لاغری با ذهن کنم بدون اینکه تبلیغات یا کار خاصی انجام داده باشم.

چگونه می توانستم بر عملکرد شرکت کننده ها نظارت داشته باشم درصورتی که هر کدام در شهر و خانه خود مشغول استفاده از این محتوا بودند.

هیچ کاری از من ساخته نبود و همه آنچه رقم خورد فقط از عهده خداوند بر می آید.

اینکه افراد مشتاق و آماده را به شکل های مختلف با من و گروه لاغری با ذهن آشنا کرد.

اینکه اطمینان و ایمان قلبی در آنها ایجاد کرد تا با اشتیاق در مسیر لاغری با ذهن قدم بردارند و نتایج عالی کسب کنند. به قدری اشتیاق و انگیزه این دوستان زیاد بود که خیلی زودتر از من که این روش را آموزش می دادم نتایج عالی گرفتند.

چگونه می شود من که هرگز سابقه فعالیت آموزشی نداشتم بدون استفاده از کلاس های آموزشی یا دوره های خاص برای آموزش و فن بیان به آن شکل عالی و مسلط به امر آموزش درباره لاغری با ذهن ساعت ها فایل صوتی ضبط کردم؟!

چه اتفاقی رخ داد که افراد بدون اینکه من را بشناسند یا از محل زندگی من اطلاع داشته باشند و فقط به واسطه آشنایی با من در تلگرام به من و این روش اعتماد کنند و بهای استفاده از دوره های آموزشی را پرداخت می کردند تا در لیست افراد شرکت کننده ماه های بعد قرار گیرند.

تحقق آرزوها

اینها فقط برخی از نشانه های واضح ردپای خداوند در تحقق آرزوهای من بود که فقط در جنبه کسب و کار و سلامتی رخ داد.

در جنبه های مختلف به همین صورت رد پای خداوند را در شکل دهی همزمانی های موثر در تحقق آرزوهایم دیدم و تجربه کردم.

این اتفاقات و همزمانی هایی که برای من رخ داده است فقط مختص به من نیست.

من هیچ تفاوتی با شما و هر انسان دیگری ندارم.

هیچ سابقه مذهنی درخشانی ندارم که شاید با خود تصور کنید به این دلیل مورد لطف خداوند قرار گرفته ام.

هیچ سابقه تحصیلات دانشگاهی و اخذ مدارک مختلف برای آموزش لاغری با ذهن کسب نکردم چون اصلا همچین رشته تحصیلی هنوز که هنوزه وجود نداره و باور اینکه می شود با قدرت ذهن و بدون داشتن برنامه های رژیمی و ورزشی شد برای بسیاری از انسانها در سراسر جهان غیرقابل باور است.

توجه به این موضوع که فاصله بین زندگی در شرایط قبلی از هر نظر و زندگی در شرایط جدید در جنبه های مختلف فقط دو سال بود.

قطعا در دو سال هیچ فردی نمی تواند تغییرات گسترده در جنبه های مختلف وجود خویش ایجاد کند تا بتواند به این شکل گسترده زندگی خود را تغییر دهد.

بنابراین تنها عاملی که موجب تغییر گسترده در زندگی من شد تفاوت در نگرش من به خداوند در تحقق آرزوهایم بود.

من مسئولیت برنامه ریزی و مدیریت تحقق آرزوهایم را به خداوند واگذار کردم و اکنون که در این شرایط هستم به شما اطمینان می دهم که او مدیری مدبر برای هدایت شما به سمت خوشبختی و تحقق آرزوهایتان است.

فقط کافی است ابتدا تصمیم بگیرید که برنامه ریزی تحقق آرزوهای خود را به خداوند واگذار کنید.

سپس سعی کنید فکر کردن به چگونه برآورده شدن آرزوهای خود را متوقف کنید و فقط به اینکه خداوند به عهد خود وفا می کند فکر کنید.

تحقق آرزوها

هر زمان فکری در ذهن شما مرور شد که چطور و چگونه می خواهید به خواسته هایتان برسید فقط مرور نگرش هایی مانند اینکه:

  • من به معجزات الهی ایمان دارم.
  • من به وفاداری خداوند ایمان دارم.
  • من به برنامه ریزی خداوند ایمان دارم.
  • من برای آنچه از خداوند در زندگی ام هدیه گرفته ام سپاسگزارم

مرور کردن این جملات و مشابه آن به شکل واضح از فشار افکار منفی درباره تحقق نیافتن آرزوها کم خواهد کرد.

در نهایت با آرامش و احساس خوب زندگی کنید و هر قدمی که می توانید به سمت تحقق خواسته هایتان بردارید را حتما به اجرا بگذارید.

خداوند از طریق ایده هایی ساده که با شرایط فعلی شما سازگار است تحقق آرزوهایتان را برنامه ریزی می کند.

ممکن است این سوال در ذهن شما ایجاد شود که:

من نمی دانم الهامات الهی چگونه هستند یا به چه صورت به من الهام می شوند.

لازم به توضیح است که الهامات الهی چیزی جدا از وجود شما نیست. یعنی نه به شکل صدایی عجیب به شما گفته خواهد شد نه به صورت تصویری در پیش چشمانتان ظاهر خواهد شد که شگفت زده شوید که خداوند با شما صحبت کرده است.

بلکه به شکل عادی و دقیقا منطبق با شرایط فعلی تان به صورت شکل گیری تمایل و ترغیب به شما گفته می شود.

مثلا خواسته شما خریدن خانه یا خریدن ماشین است.

در وجود خود ترغیب می شوید که درباره خانه و ماشین مورد علاقه خود فیلم یا تصویر یا … ببینید. یا ترغیب می شوید که به فلان بنگاه معاملات مسکن مراجعه کنید و درباره خواسته خود سوال کنید.

در مثالی دیگر ممکن است خواسته شما داشتن شغل خاص یا کسب و کار اینترنتی باشد.

این ترغیب در وجود شما شکل می گیرد که درباره شغل مورد علاقه خود تحقیق کنید. به دنبال مکان ها یا موقعیت هایی که شغل مورد نظر شما در آنجا جاری است بگردید. حتی ممکن است ترغیب شوید به یکی از این شرکت ها رفته و بازدیدی از محل کار مورد علاقه خود داشته باشید.

آنچه مهم است اینکه همیشه الهامات الهی در مسیر تحقق آرزوهایتان به شکل تمایل و ترغیب در شما شکل می گیرد.

فقط کافی است به همین ایده های کوچک و به ظاهر بی فایده عمل کنید و به آنچه در وجودتان نسبت به انجام آن ترغیب شده اید اهمیت قائل شوید و قدم بردارید و آنچه به انجامش ترغیب شده اید را تجربه کنید.

با انجام این کار تاثیرات عمیق و متنوعی بر ذهن ناخودآگاه خود خواهید گذاشت که با هیچ کتاب و دوره آموزشی نمی توانید تا این حل بر ذهن خود تاثیرگذار باشید.

با انجام ایده ها شما در حال تصویرسازی درباره خواسته خود در ذهن ناخودآگاه هستید. در حال جمع آوری کردن اطلاعات در مغز خود درباره موضوع مورد علاقه تان هستید.

این کارهای به ظاهر ساده محرک های قوی دنیای مادی هستند که بر نیروی خلاق و بی نهایت خداوند تاثیر گذاشته و برنامه تحقق آرزوهایتان طرح ریزی و قدم به قدم اجرا می گردد.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

اخطار
با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.58 از 50 رای

https://tanasobefekri.net/?p=42385
برچسب ها:
43 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار آزیتا
      1402/12/04 12:10
      مدت عضویت: 1702 روز
      امتیاز کاربر: 6648 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 443 کلمه

      با یاد و نام خدای مهربان

      من به تحقق آرزوهایم ایمان دارم

      الان که ابن جمله رو نوشتم ته دلم یه ترس و استرس هست از نرسیدن ها این نشون میده که من باید خیلی بیشتر روی باورهام کار کنم. تقصیر خودمم نیست از قدیم ما رو ترسوندن از این که زیاد آرزو کنیم و زیاد از خدا بخواهیم یه نوع گناهه و به زوری نباید از خدا چیزی بخوای شاید حکمتی داره که بهت نمیده…

      همیشه به ما می گفتن به هرچی خدا بهت داده راضی و قانع باش و من فکر می کردم خواستن از خدا یعنی گستاخی در برابر او…

      درحالی که نمی دونستم هرچی بیشتر از خدا بخوام یعنی داشتن ایمان قوی تر،یعنی اینکه خدای مهربونم من می دونم که همه کارها به فرمان توست می دونم که تموم قسمت های زندگیم به دست تو می چرخه.

      هرجا به آرزویی رسیدم ردپای خدا اونجا بوده و بدون وجود اون ،بدون راهنمایی اون هیچکدومش امکان پذیر نبوده.

      هدایتم به این سایت،لاغر شدنم و ثابت موندن وزنم تو این چند سال روی وزن ایده آلم، خریدن خونه، خرید ماشین و بچه دار شدنم همه و همه با کمک خدا بوده که دونه دونه آرزوهامو براورده کرده و اگه اون نبود به هیچکدومش نمی رسیدم.

      یادمه وقتی واسه مرخصی زایمان رفتم مدرسه ای که نزدیکم بود را از دست دادم نگران بودم که با سابقه کم و پر شدن مدارس باید به مدرسه دورتری برم و با داشتن بچه کوچک برام سخت بود اما وقتی مرخصیم تموم شد تونستم دوباره تو مدرسه نزدیک کلاس بگیرم چون یکی از همکاران هم رشته واسه مرخصی رفت و جاش خالی شد اینم لطف خدا بود و همزمانی که واسم اتفاق افتاد.

      خداهمیشه  حواسش  به بنده هاشه  این ماییم که حواس مون به خدا نیست و مشغول روزمرگی هامون میشیم و میخوایم کارامونو خودمون با عقل و منطق خودمون انجام بدیم و معمولا هم نتیجه نمی‌گیریم.

      برای رسیدن به آرزوها  قدم اول تغییر نگرش خودمون درباره تحقق آرزوهامونه باید نگرش تحقق آرزوهای محال رااز ذهنمون پاک کنیم.

      باید به خداوند ایمان و باور داشته باشم و بدونم که تموم خواسته ها و آرزوهام توسط خدا برآورده میشن چون هیچی نمی تونه جلوی اراده خداوندو بگیره.

      من فقط باید باورامو درست کنم،ایمانمو قوی کنم و فقط با کلام نباشه بلکه یه باور قلبی باشه ویادم بمونه که

      هیچ یاس و ناامیدی در وجود من نمی تونه جلوی تحقق آرزوهایم توسط خداوندرا بگیره.

      خداوند برای تموم مشکلات و موانعی که ممکنه پیش بیاد راه حل مناسبی دارد. به وقتش ادمایی رو در مسیر من قرار میده که به تحقق آرزوها و خواسته هام کمک می کنن.

      خدایا من به هر خیری که از جانب تو باشه سخت نیازمندم و با آغوش باز می پذیرم امیدوارم که تحقق آرزوهامو به زودی جشن بگیرم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Maahsaaa
      1402/12/02 13:22
      مدت عضویت: 193 روز
      امتیاز کاربر: 7730 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 731 کلمه

      مهمترین مانع من برای تحقق اهداف و خواسته هام باور نداشتن امکان تحقق اونهاست. دقیقا هر خواسته ای که فکرمیکردم قابل دستیابی هست و واسش کاری انجام دادم رو براحتی حتی بیشتر ازون رودریافت کردم. 

      در زمان بیماریم وقتی نظرات دکترها و نتایج آزمایشات رومیدیدم و میشنیدم این باور در ذهن من شکل گرفت که راه سختی در پیش دارم و احتمال داره هرگز درست نشه. این رو مرتب از کادر پزشکی شنیدم و با اینکه سعی میکردم قبول نکنم حرفشون رو ولی ناخوداگاه تو بخشی از ذهنم رفت که ازش اگاه نبودم . 

      به همین دلیل همیشه با حس بد و ناامیدی در حال انجام امور مربوط به درمان بودم و هیچ نتیجه ای نمیگرفتم تازه بدتر هم میشد. ولی به خودم قول دادم این بیماری رو نپذیرم که با من باشه و به هر طریق ممکن یا ناممکن حتی با معجزه باید خوب بشه. 

      تا اینکه توسط فرشته درونم به این سایت هدایت شدم.  میدونم که در مسیر درست هستم و بیشتر باید روی خودم کار کنم. میدونم که خداوند در حال برنامه ریزی برای تحقق شفای بیماری من هست و منتظر میمونم تا راههای شفا رو برای من روشن کنه و با هدایتش قدم بردارم در این مسیر. میدونم اخر این مسیر خدا ایستاده منتظرم هست که بهش برسم.خدایا شکرت بخاطر این امید که در دلم روشن کردی 

      دیگه با حس بد دنبال درمان نمیرم. تو همین مدت چند تا بیماری گرفتم که درمان شدن. من قبلا همیشه حواسم به مشکل بود نه شفا. ولی این مدت بیماری هایی که میگرفتم خدا میگفت باید صبر داشته باشی تا دوره درمان طی بشه. یه بار بهم الهام شد دیدی تا اینجاش خوب شد باقیش هم خوب میشه و با رها کردنش کامل خوب شد. 

      “همه چیز خوب میشه” این یه باور قوی هست که از جایی اتفاقی به گوشم خورد و یه جور الهام بود که الان باور من شده. 

      همه چیزها خوب میشن. هیچ چیزی همونجور باقی نمیمونه حتی اگه بدتر هم بشه بلاخره یه روز خوب میشه .

      این قانون مهربانی خداست نسبت به آفرینش خلقت

      اشکالی که در خودم پیدا کردم اینه که موقع بیماری اگه فورا خوب نشه ذهنم میگه : دیگه خوب نمیشه . نکنه هیچ وقت خوب نشه و احساس نگرانی و ناامیدی میاد سراغم. یه جور ترس مخفی نسبت به بیماری که از قبل هم تا حدودی بهش اگاه بودم ولی نمیدونستم چکار باید کرد.یعنی وقتی خوب میشدم فوق العاده خوشحال میشدم انگار که یه سوپرایز واسم اتفاق افتاده.

      الان به لطف خدا روند بهبودم پیشرفت خیلی خوبی داشته و میدونم خدا پشت همه این درمان ها ایستاده یعنی معجزه. وقتی تو بخوای و من اراده کنم همه چیز میشه.

      نا گفته نماند این تکیه کلامم بود در گذشته که دکترها هیچی بلد نیستن ، دکترها هیچی بیماری رو خوب نمیکنن فقط با دارو جلوی بدتر شدنش رو میگیرن و بیماری همیشه با ادم میمونه . نمونش اطرافیان که انواع بیماری های فشارخون دیابت چربی و غیره دارن و سال هاست تحت نظرن ولی نهایتا با دارو کنترل میشه.

      یعنی اعتقادی به پزشکان نداشتم. برای هر بیماری تهران میرفتم ولی الان مدتی در شهر خودم بهترین درمان ها رو دارم میگیرم به لطف خدا. واقعا دست پزشکان درد نکنه که این همه سال زحمت کشیدن درس خوندن سختی تحمل کردن تا دستان خداوند باشند برای شفای بیماریها و نجات انسان ها. واقعا فرشتگان زمینی و دستان شفابخش پروردگار هستن.

      الان که دارم دیدگاه مینویسم متوجه شدم هنوز هم بخشی از ذهنم بی اعتماد هست به پزشکان که باید روش کار کنم. نوشته هایی که حاکی از بی اعتمادی بود با گرفتن حس بد بهم الهام شد و پاکشون کردم.

      فکرمیکردم از پزشکا کاری ساخته نیست و خدا باید خودش بیاد وسط ولی بهم الهام شد خدا هر کاری بخواد بکنه توسط دستانش که علم رو از خدا گرفتن انجام میده. خدایا شکرت بخاطر این الهامات

      منتظر طرح و برنامه الهی هستم برای درمان کامل صورتم 

      بدنم خودش هوشمند ترین و بهترین و داناترین پزشک و متخصص هست که میتونه به بهترین شکل ممکن خودش رو ترمیم و درمان کنه. چرا که تمام اطلاعات بیماری و شفا در درونش قرار داره و بهتر از هر پزشکی به نقاط ضعف و قوت خودش اگاه هست. 

      بخشی مهمی از روند درمانم به عهده بدن هوشمندم هست که به بهترین و اگاهانه ترین شکل ممکن داره کارش رو انجام میده و اگه من اجازه بدم در مسیر درست قرار میگیره و ادامه میده.فقط باید با حس خوب و افکار و باورهای درست کمک کنم که مسر درمان راحتتر و سریعتر طی بشه.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Reza
      1402/12/01 16:00
      مدت عضویت: 433 روز
      امتیاز کاربر: 17856 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,007 کلمه

      من این باور را که خدا،خدای مشکلات هست را اینطور در خودم حل میکنم که بخاطر کمبود و فقر و ترس و میتونم بگم ترس از عذاب را اینقدر در ما پررنگ کردند که بزرگتر از خدا نیست و برای منع کردن تحت کنترل دراوردن این باور را در مادایجاد کردند.در صورتی که هر وقت من با خودم در صلح بودم هر وقت آروم بودم هر چه خواستم بدست اوردمولی هر کجا دویدم، ترسیدم، زور زدم، التماس کردم، بیشتر و بیشتر از دست دادم و از خدا دور شدم

      بخاطر اینکه خانواده و اطرافیان ما آگاهی نداشتند و طبق اون چیزی که میدونستند به ما آموزش دادند پس ما هم همان طور یاد گرفتیم 

      به من هم زیاد گفته بودند چون خدا دوستمون داره کاری میکنه که در سختی باشم که مدام صداش کنم پدر و مادر وقتی بینند فرزندشون در سختی هست به هر طریقی باشد کمکش میکند که به آسایش برسد وقتی ازشون خواسته بشه هر کاری میکنند تا فرزندشون به ارامش برسه و در کارش موفق بشه چطور خدایی که خالق من هست اجازه میدهد من در سختی باشم  

      یکی از دلایل من برای نرسیدن به خواسته هام اینه که هر چقدر روی ذهنم‌ کار کنم به هر حال عوامل بیرونی هم یکم دخالت دارند و تا خودم یک کار فیزیکی انجام ندهم نمیشوداونهم‌ بخاطر ورودی هام هست که هر چقدر ورودی های درونی ام را از گذشته هست و در ذهنم‌مرور میشه را خنثی کنم و دلایلم برای استفاده از ذهنم را برای خواسته هام روشن کنم‌ دستیابی ام به خواسته هام روان تر و اسون تر و سریع تر میشه

      مانع بعدیم اینه که هنوز از خدایم میترسم و در گفتگوهام باهاش رسمی حرف میزنم و خواسته هایم را باب دلم بهش نمیگم یعنی یه جوری دارم درخواست میدم که خدا از من ناراحت نشه و خودم را محدود به یک راه حل میدونم و فکر میکنم فقط همینه و بهتر از این نمیشه و هر راهی دیگه مثال برای پول دراوردن باشه سختر از اینه و دارم درخواسته هام را میسنجم که ایا از عهده خدا برمیاد برام انجام بدهد یا نه و یا میاد میگه حواست باشه ها دیگه پررو نشواین‌فکرم‌ مرور میشه که درسته فرکانست خیلی بالا رفته ولی اگه خطا کنی و یا درخواست بی مورد داشته باشی ضربه برات سنگین تره چون اینطور شنیده بودم که هرچقدر به خدا نزدیکتر عذاب هم بیشتر و وای به حال کسانی که مقرب درگاه خداوند هستند و اگر اشتباهی حتی در حد یک سر سوزن انجام بدهند دیگه تمام و مثل شیطان از درگاه خداوند طرد میشوند و مغذوب خداوند هستند و با داستان های پیامبران که چطور مغذوب خداوند شده اند مرا همیشه میترساندند بدون اینکه دلایلی بدانم و برای اینکه حتی به اجبار به عمل خطایی دست نزنم این داستانها را تعریف و یا از اطراف با این دیده گاهای افراطی دریافت میکردم

      اول از خدایم شاکرم که چنین هدایتی به من کرد و اینقدر ظرف وجودیم افزایش یافت که این باگ و این ترس های ذهنی مخفی را پیدا کردم و چقدر میتونم با تلاش و اگاهی بیشتری حرکت کنم اینکه اسودگی کاملتری برایم ایجاد میشه اگر قرار به عذاب و مغذوب شدن بود تا الان باید نیست و نابود میشدم اگر قرار به بازگشت نبود و خدا،خدای نابودی بود تعریف نمیشد که راه برگشت وجود دارد ،اگر خدا،خدای عذاب دهنده بود خودش راهکار نمیداد و راه را برایم هموار نمیکرد مثل تمام هدایت هایش مثل الان که بهم الهام کرد که چطوری بهش نزدیکتر بشوم چطوری راحت تر ازش درخواست کنم و اینکه همه چیز اماده هست خودم کنار بروم و با اگاهی همه چیز اماده هست 

      وقتی خدایم برای کاری که نباید انجام دهم مرا آگاه میکند و بهم نشانه را میفرستد و هدایتم میکند حتی با اینکه متوجه نمیشدم باز هم فرستاد باز هم تاکید کرد باز هم بهم گفت انجام نده اما در چه شرایطی در اسونی در راحتی با عشق خدایی که کاری که نباید انجام دهم اینقدر با عشق مرا منع میکند،

       در خواسته هایم ایا تمام وجودش را به من نمیدهداین خدا ،خدای عشق هستاین خدا اجازه نمیده به من آسیبی برسهاین خدا مرا همیشه هدایت کرده من به دنبال شناخت این خدا هستمخدایی که در هر موقعیت در هر لحظه مرا شکوفا میکنه هدایتم میکنه آگاهم میکنه 

      و به من می بخشاید

      پس خدایم به هر طریقی با راحتی و عشق مرا به خواسته هایم‌ میرساند

      خواسته هایم

      می خواهم در کارم مستقل باشم هر وقت خواستم در هر زمانی کار کنم اختیارم دست خودم باشهخونه ویلایی خودم را ساکن بشم ماشین خودم را سوار بشممی خوام یکسال فقط در گردش و تفریح و مسافرت باشم میخواهم ۵ تا هدیه دریافت کنم

       گوشی s24 ultraکفش آل استار سفید رنگزنجیر و دستبند طلاست کامل کلاه در رنگ های متنوعست لباس اسپورت خونگی و گردشی

      میخواهم فرصتی برام پیش بیاد که حدود دو هفته در یک کلبه جنگلی برای خودم تنها و با خدای خودم باشم و از این موهبت نهایت استفاده را ببرم

      در ادامه داشتم کامنتها را میخوندم که باز به این جمله برخوردم اگر به صلاحم باشد و یا نباشدو زنگی در مغزم به صدا دراومد این جمله معادل جملاتی هست که در کودکی بهمون میگفتن موقعی به فروشگاهی میرفتیم و چیزی میخواستیم که البته الان هم هنوز گفته میشهکه وقتی چیزی میخواستیم پدر و مادرمون بهمون میگفتن این فروشی نیست و یا نگاهی به فروشنده که بگه فروشی نیست و از این رفتارها

      این جمله اگر به صلاحم هست یا نیست که از کی شنیدیم چطوری باور کردیماین هم یک باور هست اگر اینطور بود پس چه اختیاری چه قدرتی بود که خدا ما را اشرف مخلوقات قرار دادهاین جمله یکی از قویترین باورهای اشتباه برای ما بوده که ما را از خواسته هامون و آرزوهامون از درخواست هامون منصرف کنند و به قول استاد به یک چیزی هم ربطش میدادند که برای مثال الان ماه صفر هست و حواسمون باشه این ماه ،ماه خشم خدا هست این ماه نحس هستو ما هم باور کردیمچقدر راحت از خواسته هامون دور میشیموقتی خواسته ای در وجودم شکل میگیره خودش در من تشکیل داده خودش بهم هدایت کرده پس چطور میتونه به صلاحم باشد و یا نباشد و یا برای بدست اوردنش باید سختی بکشم

      خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم

      ۱۴۰۲.۱۲.۰۱

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 39645 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 693 کلمه

      به نام خالق هستی بخش 

      سلام استاد عزیز و دوستان هم مسیر 

      قدم هشتم :

      ✓ من به تحقق آرزوهایم ایمان دارم ✓

      من همیشه در خونه ی پدرم با قناعت کردن مشکل داشتم ،واقعا این کلمه رو درست متوجه نشده بودم ، الان درک کردم که همین شکرگذاری من برای نعمت هایی که دارم یعنی قناعت ،دیگه دلیل نمیشه درخواست بیشتر کردنش و بدست آوردن نعمتهای دیگه رو نداشته باشم .

      « ایمان داشتن به تحقق آرزوهایم مهمترین قدم است »

      ✓من ایمان دارم کن آرزوهایم توسط خداوند در شرف تحقق است . 

      ✓هیچ انسانی نمی تواند در برابر اراده ی خداوند برای تحقق آرزوهای من ایستادگی کند . 

      ✓هیچ یاس و ناامیدی در وجود من نمی تواند جلو تحقق آرزوهایم توسط خداوند را بگیرد . 

      ✓خداوند برای هر مشکل یا مانعی که در مسیر تحقق آرزوهایم با آن مواجه شوم ،راه حل مناسبی دارد . 

      ✓✓افراد شایسته ای در مسیر زندگی من قرار می گیرند که دستان خداوند برای کمک به تحقق آرزوهای من هستند . 

      ✓در مسیر زندگیم هم زمانی های مختلف به شکل اتفاقات و شرایط گوناگون رخ می دهند که همه در جهت تحقق آرزوهای من هستند . 

      ✓من سرنوشتم را به کمک خداوند به بهترین نحو می سازم و تجربه ای لذت بخش در زندگی خواهم داشت .

      / من مسئولیت تحقق آرزوی لاغر شدنم را برعهده ی خداوند می گذارم /

      «اینبار قرار است توسط خداوند رویای لاغری من محقق شود»

      {خداوند می تواند بی نهایت اتفاق را رقم بزند تا من به خواسته ام برسم در حالی که به هیچ کس آسیبی نرسد .}

      [فقط خداوند می داند چگونه اوضاع و شرایط را مطابق با تحقق آرزوهای من تغییر دهد .]

      ✓ خداوند مدیری مدبر برای هدایت من به سمت خوشبختی و تحقق آرزوهایم است .✓

      ((من به معجزات ، وفاداری و برنامه ریزی خداوند ایمان دارم ،من برای آنچه از خداوند در زندگیم  هدیه گرفته ام سپاسگذارم .))

      ✓امروز برام بسیار متفاوت بود و خیلی خیلی لذت بردم ،استاد عزیزم خیلی ممنونم برای هدایتتون  و همچنین سپاسگذارم از دوست عزیزمون خانم السا که با نوشتشون بسیار حس و حال عالی به من دادند .✓

      در زندگی م بسیار اتفاقات لذت بخشی افتاده ، به خیلی از آرزوهام رسیدم و مطمئنم هیچکس جز خداوند این آرزوهام رو برآورده نکرده و ایمان واقعی من به خدای متعال در اون لحظات باعث شده اون اتفاق به بهترین شکل رخ بده .یه زمانی بود آرزو داشتم برم دانشگاه و رشته ی تربیت بدنی بخونم چون داداشم معلم ورزش بود و خیلی از دانشگاهشون که شهید بهشتی تهران بود ،از رشته شون تعریف میکرد ، منم عاشق این رشته شدم .قبول شدم ،آرزو داشتم مربیگری قبول بشم در چندین رشته قبول شدم ، در اوج مشکلات بودیم  اما من خیلی عالی پیش رفتم ،چون به خدا ایمان داشتم  و موفقیت های زیادی در مسابقات کسب کردم ، مربی شدم ، تو دانشگاه تدریس کردم ،قبلا هم گفتم یه زمانی آرزوی بودن در خونه ای رو داشتم که  الان سالهاست خونه ی خودمه ، یه سری رفتار و اخلاق رو که همیشه مد نظرم بود ، برام مهمتر از چیزهای دیگه بود و آرزو داشتم همسر آینده م داشته باشه ، الان با شخصی زندگی میکنم که دقیقا اون خصوصیات رو داره و به همه اینها میگن تحقق آرزوها ،خیلی جاها هم ترسیدم و خودم بعضی چیزها رو نخواستم ، ولی الان دیگه تغییر کردم هر چیزی که برام مهمه ،با ارزشه ،از خدا طلبش می کنم و دیگه کاری به این ندارم که چجوری برآورده ش میکنه ، من فقط ایمانم رو قوی تر میکنم ، حالم رو خوب نگه میدارم ، نمیزارم هیچ فکر منفی روم تاثیر بگذاره و به آرزوهام فکر میکنم ،تجسمشون می کنم ، با بودنشون زندگی میکنم .

      آرزوهایی که دارم :

      اول لاغری و تجربه ی وزن ۶۵کیلوگرم .دوم سلامتی کامل جسمم .سوم درآمدی ماهانه .چهارم خریدن هرچی که احساس میکنم باید داشته باشم تو خونه .پنجم صبر بیشتر برای تربیت بهتر فرزندم .ششم هر چه بهتر شدن شخصیت دخترم .هفتم قدرت کامل داشته باشم روی ذهنم و هیچ کسی و هیچ چیزی نتونه روی من اثر بذاره .فعلا این آرزوها رو دارم .

      خدای عزیزم سپاسگذارم برای تمام لحظات خوبی که بهم دادی ، خیلی هم از خودم تشکر میکنم که امروز بسیار عالی وقت گذاشتم و تمریناتم رو انجام دادم .

      « استاد گرامیم سپاسگذارم »

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار محمدرضا
      1402/11/28 19:38
      مدت عضویت: 452 روز
      امتیاز کاربر: 3010 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 254 کلمه

      سلام

      بی نهایت سپاسگزارم از متن فوق العاده و آگاهی بخشی که نوشتید و وجود ما رو از آگاهیهای نابی که خداوند به قلب مهربونتون تابانیده نورانی تر کردید

      من فقط میخواستم نظر خودم رو در مورد اون مطالبی که اول فایل نوشتید بگم

      من هم مثل همه شما از کودکی این حرفها رو زیاد میشنیدم که نباید از خدا چیزی بخواهیم و باید قانع باشیم ولی موضوعی که وجود داره اینه که این حرف یه جورایی کاملا درسته چون همه ما وقتی از خدا چیزی میخواستیم این خواسته مون رو به شکل یک نیاز و به صورت زبانی از خداوند درخواست میکردیم و این روش درخواست کردن از خدا کاملا اشتباهه و به قول همونا اصلا نباید اینجوری از خدا درخواست کنیم

      درخواست از خدا وقتی به همراه احساس نیاز باشه فقط نیازمندی رو بیشتر میکنه

      راه درخواست کردن از خدا قدم برداستن با احساس خوب و به قول شما انجام دادن هر ایده و الهامی که به ذهنمون میاد هست و اگر این موضوع رو از کودکی متوجه میشدیم میفهمیدیم چرا نباید از خدا درخواست داشته باشیم

      به هر حال خدارو صدهزار مرتبه شکر میکنم که باز هم تونستم حداقل الان که ۵۲ سالمه این موضوع رو درک کنم و انشالله به لطف خودش بتونم درخواستهام رو به روش صحیح از خدا داشته باشم چون هنوز هم خیلی باید روی خودم کار کنم که بتونم این هنر درخواست کردن از خدارو درست اجرا کنم

      باز هم تشکر میکنم از لطف و زحمات عاشقانه شما استاد بزرگوار و با محبت و برای هممون بهترینها رو از درگاه خداوند آرزو میکنم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1402/11/28 18:23
      مدت عضویت: 471 روز
      امتیاز کاربر: 34791 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,139 کلمه

      سلام بخالقی بی‌همتای من 

      سلام براستاد مسیر رهایی منیت وتوجه نکردن وزبه بخش که ازرخودم هست ورنگاه عمیق به بخش که ازآن خداوند هست ونگاه جدید به جهان درخودم ایجاد کنم بینم‌رکه خداوند درجهان هرانسان چه کنجی رونهفته داده و چطوراون وانسان فقط با باور اون گنج به شکل ظاهری نه  بلکه ازته  قلب جه. امکانی براش ایجاد میکنه 

      اما  برسیم‌ به نگاه خداوند. زمانی که از عمق  وجود درپی شناخت خداوند بودم  نه برای خداوند نه سواد اهمیت داره نه سن ودنه توان جسمی و حرکتی که این سه مورد در من هم هستم که اول خداوند رو بهش شناخت کامل پیدا کنم‌ اون‌ توان اندازه توانی درک خودم نه هیچ فرد دیگه ای تغییر تو بعضی بخش مسیر بتوانم بدم مسیر های دیگه رو بهش دست پیدا کنم 

       به اینده دست آور برای آینده دلگرم باشم و بودنم‌ که ابن‌ مسیر برای همه  یی جای کاره داره برای من که خانم خانه دارا هستم یی جای کاره  این‌ نقطه تو نگاه اون اهپیت خواستی بر خودر است های جون من با تغییر خودم شاید هیج زمان کاره گروهای دیگه رونتوانم انجام بوم‌ ولی تو بخش خودم سنم توانی جسمی خود م دارم تو بهترین شکل انجام میدم پس کارم‌زتوبخش اهمیت خودش هست نه نکران هستم‌که دارم مثل دیگران کارم‌ انجام‌ نمشه ونه احساسم بدهست پس توجای خودم وافکارم‌ تو بخش خوبش داره به پیش میره شاید زمان‌ نیاز داشنه باشه که به اون همه برسم‌ ولی تو دید م‌ دارم کلی تغییرعالی روپایی ریزی میکنم اول برای خودم‌ونسل اینده خودم واین روشاید دیگران نداشته باشند شاید به این شکل به افرادهم سنم‌ بگم‌ میشه اره میشه که به این‌ گناه هم دید 

      وفتی به دریافتی دوستانی که تو این بخس هستن‌ نگاه میکنم‌ متوجه میشم‌ اگه فردی به شکلی این دریافتی حالا تودهربخش که هست بهش میرسه اون‌ زمانهای  فبلی من‌ که به شکل راه کار می کشتم‌ برای نجات از  چاقی مشکلش اون فرد تو بخش بهتری بوده چون درخواست بهتری  رو فرستاده و دست آورده  بالاتری رو داره از  زمانش به شکل بهتری سود معنوی میره واین زمان‌ من بسیار خوشحال هستم‌که این حس رو دارم که با ادامه داد من‌ تو بخش خودم از خیلی افرد که هم‌ اکنون  تو همون شرایط ،سال فبل من دادن زندگی میکنن م هیچ عطر طمعی ازبوددن تواین مسبر بهشون نمیرسه تازه  اگه تشویقی از طرف من صورت بگیره اصلا بهش هیچ  توجه ندارن 

       پس من‌ دارم‌ دست اورد عالتری رو  زمان و.  سال دیگه به  خودم‌ میدم‌ نگاهم به شکل خوبی داره تغییر. میکنه پس در آینده اون دست. اوردم وهم حتما بیشتر به شکل خیلی بیستر از من‌ و ارده  من‌ و منیت من خواهد بود امروز  با خودم یی عهد تازه بستم‌ وفتی این جمله شما رو. دیدم‌ که واین مسب تو بخش لاغری رو. قرار خداوند انجام بده تا امروز من‌ این  گذاشته بودم  به  حساب ذهنم‌ که  تغییر کرده ولی نه این درسن نبود باید بگم‌راین ذهنم‌  روهم‌. خداوند تغییر داده  من‌،تو این ،میان‌رفقط ،کسی بودم  که واگاهی درست رواول کسب کرده بعد تحلیل کردم‌ توبخش تغییر اون کاره خداوند بود پس اول خداود بخش اصلی و فرماندهی جسم رو تغییردادن که من اول اون بخش رو بهبود بخشدم در اثر بهبودتان بخش دست آورده آینده به شکل کامتری به من میرسه 

      حتی ایده‌ای در راه هست من روشون دارم خوب کاره می کنم  باوره رو بسیار قویی دارم میکنم‌ میدونم که حتی ودری بهتری رو به افکارم درام‌ میدم  هم زمانی خوبی برای من ایجاد شده

       دست پیدا کرن به اگاهی دوستان و هم‌ جنین اگاهی من برای دیگران  این سیستم یی چرخه هست که من جزویی از این‌ کل هستم  هستم‌ پس تو بخش خودم دارم‌ اون سیتمی بودن رو به شکل کم‌ نقص دارم انجام میدم  من‌ مانع نیستم بلکه من هم جزوه همین جرخه هستم‌ که داره  تو  بخش این مسیر  هم به شکل درست کاراش انجام میده پس برای همین درک هم از خداوند تشکر وسپاس بیکران دارم بودن بی علت نبوده باید این زمان من هم هستم توابن بخش باید حتمابابد من‌باشم  میشد و این کاره همه برنانه ریزی خداوند هست همزمانی هر فرد رو تو این‌ مسبر فبلا چیدمان کرده که با جه گروهی حنی باشه جه زمانی تو کودم بخش وارد بشه چه دست بیاره از تلاش همون فرد از کودم‌ در خواست  که داشته بهر ببره اگه نگاه من‌ فقط تویی بخش هست توجه به هیچ بخش دیگه نداشتم حالا اگه حتی به اجبار و سختی خودم وارد ابن مسیر جدید میگردم به نظرم هیچ چیزی ازش دست کیرم‌  نمی شد اگه حالا هم تو دیگاه جیزی رو مینویسم که اول خودم اون درک‌ کردم و اون متوجه شدم هم بازم اون از خداوند هست که با هر در خواستم تو جندین بخش اون پروش بدم مراحل  رو طی کنم‌

      تومسیرهای تازه نو قرا بگیرم  اون تو سن من که هیچ بهانه نداشته بشام‌ که نشد نتواستم افرادی که در کنارم بودم آنچنان  موفق نبودن این ربهانه از من گرفته پس تلاشم رو به اندازه یی جوان دارم‌. تو این‌ مسیر  میزارم کلی زمانی که شاید بیهوده طی می‌شد شده کلی آگاهی دانش توانی درک اون‌توسن من که تونگاه حداوند اصلا سن اون اهیمت رو نداره  ولی تازه متوجه شدم برای من آن هم‌اهمیت داره که باید بهش یی خط باطل بکشم که اون دیگه نداشته باشم  زاویه  به نگاه یی جوان بهش نگاه کنم نه فردی مسن بازم  به ارده شخصی توجه نکنم این باید باروه داشته باشم زمان من موفق مسیر هستم‌ که این بخش رو واقع بهش احاطه داشته باشم ولی با این زمان وقت بازم موفق بودم خیلی بهتر شده ا ین بخش رو هم دارم این حزویی از من هست  انکارش نمتوانم بکنم ولی می‌توان  بهش  کمتر اهمیت بدم که کارم به شکل  بهتری به پیش بره 

      دست اودرم تواین زمان مسیرهای چیده شده  که دارم اونها رو به شکلی که فابل قبول اول خدایی خودم باشه ودر مرحله بعد خودم هم راضی باشم که دارم به شکلی خوب انجام‌ میدم کم‌ کرسی هم داشتم  ولی با استمرار دارم‌ بهش شکل کامتری انجام‌ میدم 

      چندین ترس که داشتم کم رنکش کردم به شکل بهتری در برخورد  با اون عمل می کنم کلی باوره اشتباه رو کم  رنک کردم باورها بهتری جاگزین اون‌ کردم و در مراحل اولیه داره خوب جواب میده با هرعمل خوب من یی پله هم به دریافتی من اضافه میشه ایده‌ای خوبی به ذهنم می رسه که اگه باوره  ایجاد کرده باشم اون وایده کار ساز خواهد بود چون آسون هست نباید به چشم‌ نشدن بهش نگاه اگه ایده ساده یعنی شدنی اگه پیچیده بود اون‌ نشون از نشدت هست چون توان من و  امکانات من دورنش نیوده و این ایده از  من بوده ار بخش منفی بوده  که امکان انجامش برای من اصلا نیست.اگر بشه حتما با شکست یا بخش ارده شخصی خودم بود که من تمام سعی خودم دارم تو این بخش می زارم‌ که اون کم‌ رنکش کنم انشالله که موفق بشن اون کم  کنم انشالله 

      خدا پشت وپنا هتون یا حق. نگه دارتون 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار تینا.عالی
      1402/11/28 12:03
      مدت عضویت: 145 روز
      امتیاز کاربر: 11953 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 424 کلمه

      بنام الله یکتا و تنهاترین قدرتمندرین مالکترین و حامیترین و همیشه حاضرترین خواهان عاشقترین پیشرفت ما،

      پیشرفت ما یعنی تسلیم خدا بشیم فقطعشق و خال کنیم باهاش یکجاهایی صفحه های نور را که برنامه های پیشرفت ما هستم میزاره جلمون میگه یک اثر انگشت بزن که قول میدی به من اعتماد داری هنوز و حالتو شاد نگه می‌داری و دوباره بهمون میگه برو برای خودت برقص شادی کن غمت نباشه من هستم خداوند همه اینها و کارها و بهاطره عشقی که به ما داره برای حال خوب ما انجام میده خوب من برای چنین خدایی نمیرم دورش نگردم رقصو پایکوبی با قلبم براشانجام ندم از خوشحالی و جیغ و دست و سوت و فریاد واااای الان از قسمت باورسازی زندگی با اراده خداوند اومدم این فایلو خوندم 

      ادغام و ترکیبی در وجودم از قدرت خدا راه افتاده که هیدر درونم دارم میرقصم ،

      استاد سلام و درود رحمت خدا و هر چه خیرو نیکی و اسایشو ارامشو برکتو سلامتی عشق خداست هر لحظه فزاینده به زندگی شما استاد ارجمندو گرامی جاری باش الهی امین ،

      استاد خدا روزتون را بسازد که روزهای مارا آنقدر به اراده خداوند و خواست خدا دارید می‌سازید انشاالله خداوند همیشه عشق و هر آنچه که از خودش میخواهید حال خوب و آزادی را نثار شما کند،

      پیشرفت کعنیویشرفتو الان دارم کمی تازه کمی میفهمم کو تا من بفهمم ک ه تا انوموقع از خوشحالی زنده بمانم انشاالله،ههههههههه،

      استاد پیشرفت یعنی قدم به قدم به خدا در راه خدا رفتن و مسیر را با لذت درک‌کردن حالا،

      با لذت درک‌کردن یعنی چی؟یعنی اینکه  خداییداریم که به من میگه تو ففطمنو انتخاب کن از من بخواه بقیشو برو برای خودت شادی کن و اطمینان کن به من دیگه هداذاز این بهتر جایی هست نه والله ،

      من الان تو ابرهام از اون فایل باور سار زندگی به کمک اراده خداوند اومدم زندگی با کمک خدا همینطوری شادم به اراده خداوند و دارم لذت میبرم پیشرفت میکنم 

      و آنقدر رسیدن به خواسته هام برام استان و دست یافتنی در نظرم آمده الان به خودم گفتم چت بوده تا حالا فقط عجله واسه چی داشتی ؟میخواستی چاق نشی تا این درسها رو یادنگیری ؟وایچه با حال چاق شدم تا پیشرفت کنم همه جوره خدایااااا شکرت المندالله 

      استاد از خداوند بینهایت سپاسگزارم از شما هم سپاسگزارم تا بینهایت هووووراااااا خدایا ممنونم خدایا .

      واقعا نمی‌دونم چطوری از چه بخشهایی که خدا میخواد دارم از تو فایلها ید در میارم هر چی هست خدایا اراده اوست خدایا شکرت استاد خیلی ممنونم عالیانوزشمیدهسد با قلبتون خداوند انشاالله جاری به هر لحظه از قلبتان خدا یادتون کنه که مارو شاد میکنید یا قدرت خداوند ممنونیم .یوهووووووو واقعا .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهیمه حیاتی
      1402/11/28 10:32
      مدت عضویت: 275 روز
      امتیاز کاربر: 6080 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 288 کلمه

      به نام خدای هستی بخش

      ما فقط آرزو کنیم و براورده کردنش با خدا !!!!!!

      چیزی که من از متن نوشتاری زیبا دریافت کردم اینکه که ما بدون هیچ ترسی و عذاب وجدانی فقط آرزو کنیم .چرا میگم عذاب وجدان چون به قول استاد همیشه به ما گفتن همین که سلامتی باید خداروشکر کنی ، همین که سقفی بالای سرته باید سپاسگزار خداوند باشی ، همین که نونی سر سفره ت هست باید خدارو شکر کنی و …… بنظر من این باورها به طور اشتباه به ما یاد داده شدن . توجه به داشته هامون باید باعث رضایتمندی مون از زندگی بشه باید باعث توجه مون به داشته هامون بشه نه باعث عذاب وجدان مون بشه که رومون نشه چیز بیشتری از خدا بخوایم و خواستن آرزو بیشتر رو غیر معقول بدونیم . پس خداوند این جهان رو برای کی آفریده ؟ غیر از اینکه خداوند گفته من این جهان رو برای انسان ها به وجود آوردم ؟اگه انسان زیاده خواه نبود اگر به دنبال آرزوهاش نمیرفت چطور این جهان به این حد از پیشرفت میرسید و قرار بعد از اینهم برسه؟خداوند میخواد که ما خواسته و آرزو داشته باشیم تا بتونیم رسالتی که خداوند بر دوش مون گذاشته رو انجام بدیم . داشتن خواسته و آرزو از خداوند عین ایمان و توکل داشتن خواسته و آرزو جز ناگسستنی زندگی ما انسان هاست چه خوبه اون خواسته و آرزومونو از خدای خالق آسمان و زمین بخوایم و اصلا به نحوه ی برآورده شدنش فکر نکنیم و اونو تمام و کمال به دست خداوند بسپاریم تا خیلی قشنگ و زیبا و حساب شده منطبق با زندگی ما مسیر رسیدن به اون خواسته رو برامون بچینه فقط خداست که به نهان و آشکار ما آگاه حتی بهتر از خودمون مارو میشناسه . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم