برنامه ریزی ذهن چگونه در زندگی ما تاثیر میگذارد
همه ما در زندگی برای موضوعات مختلف بارها برنامه ریزی کرده ایم.
برای سفر رفتن، برای مهمانی برگزار کردن، برای قبولی در دانشگاه و بسیاری موارد دیگر در زندگی برنامه ریزی کرده ایم و با این موضوع آشنایی کامل داریم.
همه این موارد در واقع برنامه ریزی ذهن برای حرکت کردن بر اساس نقشه ذهنی است که به وسیله اطلاعاتی که از پیرامون خود درباره موضوع موردنظر کسب کرده ایم شکل می گیرد.
بعنوان مثال شاید برای مسافرت رفتن برنامه ریزی کرده باشید. برای این کار نیاز است بر اساس علایق خود اطلاعات لازم درباره مقصد خود برای سفر را جمع آوری کنید.
اطلاع از مکان های تفریحی، تاریخی،محل های اسکان و هر موضوعی که برای تجربه سفری لذت بخش نیاز است از آن آگاهی و اطلاع داشته باشید.
همانطور که ما برای موضوعات مختلف در زندگی که جزئیات زندگی محسوب می شوند برنامه ریزی می کنیم می توانیم برای کلیات زندگی خود برنامه ریزی ذهن را انجام دهیم.
به این صورت که درباره شرایطی که در زندگی میخواهیم تجربه کنیم اطلاعات و آگاهی لازم را جمعآوری میکنیم.
این اطلاعات در ذهن ما پرداش شده و تصاویر ذهنی ایجاد میکند و در واقع تصاویر ذهنی ایجاد شده نقشههای ذهنی ما برای حرکت کردن در بینهایت مسیر موجود در جهان هستی برای زندگی کردن است.
تفاوت بین برنامهریزیهای ما برای موضوعات جزئی زندگی با برنامهریزی های کلی زندگی است که ما میدانیم برای جزئیات میتوان برنامه ریزی کرد ولی نمیدانیم برای موضوعات کلی زندگی نیز باید این کار را آگاهانه انجام دهیم.
به همین دلیل برنامه ریزی ذهن ما برای موضوعات کلی زندگی به صورت ناآگاهانه و از زمان کودکی ما شروع میشود بدون اینکه ما اطلاع داشته باشیم.
یکی از نمونه های واضح آن تبدیل شدن افکار چاق به جسم شدن است.
این برنامه ریزی از طریق حواس پنجگانه ما و از پیرامون ما انجام میشود.
آموزشهای دوران کودکی از کودکستان تا دانشگاه در برنامه ریزی ذهن ما برای نتایج کلی زندگی تاثیر قابل توجهی دارند.
بایدها و نبایدهایی که از طریق خانواده تحت عنوان تعلیم و تربیت نسبت به ما اعمال میشود در شکل گیری الگوهای ذهنی ما بسیار موثر است.
رسانهها نقش تاثیرگذاری در این فرایند ایفا میکنند و در نهایت دوستان و اطرافیان ما در ایجاد الگوهای رفتاری ما برای کلیات زندگی نقش دارند.
کلیات زندگی شامل موارد زیر می شود:
- سلامت جسمی: دیدگاه شما درباره سلامت جسمی را شامل میشود.
- چگونگی روابط خانوادگی و اجتماعی: عقیده شما درباره روابط با همسر، فرزندان و اطرافیان را شکل می دهد.
- وضعیت مالی: میزان دارایی و موفیت شما در کسب ثروت را مشخص می کند.
- شیوه و سبک زندگی: علاقه شما به چگونه زندگی کردن و استفاده از چه امکاناتی در زندگی را تعین میکند.
- ارتباط با خداوند: تعیین کننده میزان نزدیکی و دوستی میان شما و خداوند است.
برای هر کدام از موارد ذکر شده ما تحت آموزش مداوم قرار گرفتهایم. توسط والدین، مربیان، جامعه، رسانه و دوستان و اطرافیان.
نکته جالب توجه این است که وقتی برنامه ریزی ذهن برای کلیات زندگی صورت میگیرد، جزئیات زندگی ما به شدت تحت تاثیر کلیات قرار میگیرد و شما خودبخود برای برنامهریزی موضوعات جزئی زندگی خود بر اساس دادههایی که در ذهن شما برای کلیات زندگی ذخیزه شده است استفاده میکنید.
بعنوان مثال وقتی ما در مورد موضوع ثروت، تحت برنامه ریزی ذهن قرار میگیریم وضعیت زندگی ما از لحاظ مالی تحت تاثیر آن آموزشها خواهد بود. اگر در وضعیت مناسب مالی باشیم تصمیمات ما درباره موضوعات جزئی تحت تاثیر وضعیت مالی ما خواهد بود و انتخابهایی با کیفیت تری خواهیم داشت، و اگر در وضعیت مالی مناسبی نباشیم انتخابهای جزئی ما کیفیت پایینتری خواهد داشت.
برنامه ریزی ذهن برای شکل دهی کلیات زندگی ما به این صورت انجام می شود:
- وارد شدن اطلاعات در ذهن ما از طریق شنیدن، دیدن، تجربه کردن و تبادل نظر با دیگران.
- تجزیه و تحلیل داده های وارد شده در ذهن و ایجاد تصاویر ذهنی
- شکل گیری نقشه ذهنی برای تجربه و به واقعیت تبدیل شدن تصاویر ذهنی
- شکل گیری همزمانی ها در جهان هستی و تجربه کردن انچه در ذهن ما شکل گرفته است
هر کدام از این مراحل در هر فردی میتواند متفاوت از فرد دیگر باشد اما در تقسیم بندیهای اجتماعی برنامه ریزی ذهن شباهتهای زیادی دارد.
به همین دلیل دیدگاه و عقاید و در نهایت شکل زندگی افراد یک خانواده شباهت زیادی به یکدیگر دارد.
مردم یک محله، منطقه، شهرستان، استان، کشور و به همین ترتیب دسته بندی های اجتماعی در شباهت های فکری و رفتاری در موضوعات مختلف شکل میگیرد.
اهمیت موضوع برنامه ریزی ذهن در شکل گیری سبک زندگی ما سبب شد که با طرح یک سوال و ارائه توضیحات بیشتر درباره تاثبر آن در شکل گیری کلیات زندگی و آنچه باعث تغییر نگاه من و تغییر زندگیم شده است را با شما دوستانم به اشتراک بگذارم.
منتظر خواندن نظرات ارزشمند شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
Rating 4.18 from 11 votes
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام استاد ودوستان گرامی برنامه ریزی دهن قانون جدب میگه به هر چیزی فکر کنی در زندگیت بوجود میاد ویا افکار تبدیل میشن به اجساموچطور این اتفاق میافته قبل از اینکه افکاری در دهن ما بوجود بیاد درباره هر موصوعی دهنتو برنامه ریزی میشه وانتطار شما از زندگی بر اساس اون برنامه ریزی شکل میگیره ومرحله بعد افکار در ذهن ما بوجود میاد وبعد افکار تبدیل میشه به واقعیت ودر مورد چاقیم همین طوره قبل از اینکه ما چاق بشیم وهیچ فکر چاق کنندهای هم در دهن ما نداشتیم شروع شده به صحبتها که بعصی ها میگن چاقیمون ارثیه بعصی ها میگن ازدواج کنی چاق میشی بعصی ها میگن بارداربشی چاق میشی یا بر عکس ادمهای لاعر مردنی همیشه مریصن مردنی رو میذاریم کنار لاعریروقتی کلمه لاعر مردنی در دهن شما حک شده باشه وتصویر درباره اون در دهنتونوایجاد میشه ادمهایی که مریصند رنگشون زرده زیبا نسیتند استخونی هستند اینا تو دهنتون شکل گرفتهدشما اصلا نمیتونی لاعر بشی فکرتون دوست داشتن لاغریه اما باورتون اینکه ادمها لاعر مردنی هستند دوست داشتنی نیستند ودهن نمیداره با برسی از خودت متنفر بشی چرا در مورد چاقی اینجوری نیست چون قبل از اینکه چاق بشی فکری تو دهنت نبوده که چاقها مشکل دارن بیمار میشن اعتماد به نفس ندارن پس چطور ما چاق شدیم ی سری حرف شنیدیم از دوستان معلم خانواده که چاقی ارثیه باردار بشی چاق میشی وما به مسیر هدایت شدیم پس دهنمون برنامه ریزی شده انتظارمون میشه چاق شدن وفرمولهای چاقی ایجاد میشه وما به مسیر هدایت میشیم واکنش نشون میدیم ونتیجه اش چاق شدنه ومثال دیگه به هم برای چاقها هم برای لاعرهاست ی سوال چطور از کودکی دهن ما شروع شده به برنامه ریزی شدن کدام از ویژگیهای عید های مسلمانان نیست شاد کردن فقیران کمک به مستمندان خوندن نماز عید وپوشیدن لباس گران قیمت در واقع گزینه ۴ درسته که چطور دهن ما برنامه ریزی شده اما جواب این سوال فقط در مورد این سوال نیست خیلی زمینه سازی شده که ما به سمت ثروت وپول نریم برای اینکه ثروت با معنویت وخداوند تصاد ایجاد میکنه اگر بجای نیست هست میاورد موصوع فرق میکرد از ۴ گزینه سه تاش اشتباه بود یکیش درست اما حالا با کلمه هست جمله کلا معنیش عوص میشه وجواب فقط ی کزینه علط داره سه تاش درسته شاد کرون فقیران کار درستیه اما اصل نیست در قران دکسیکه که نیازشو علنی نکنه عابروی خدا رو نمیبره نمیگه من هیچی ندارم اما در این سوال اومده که شاد کردن فقیران یکی از واجباته وکمک به مستمندانم مشابه همون کزینه اوله وگزینه چهارم پوشیدن لبلسهای گران قیمت چه کسی لباسهای گران میپوشه اونهاییکه ثروتمند هستند برای خودشون ارزش قایل میشن وچرا ما نباید به خودمون اهمیت بدیم باید به دیگران اهمیت بدیم ومتاسفانه ما هم یاد گرفتیم که اصلا به خودمون اهمیت ندیم فقط برای دیگران زندگی کنیم خوب میمردیم بهتر بود یعنی ما بخاطر دیگران بدنیا اومدیم واین داره دهن ما رو برنامه ریزی میکنه وفکر میکنیم منکه نباید برای خودم کاری کنم باید برای دیگران کار کنم این مقدسه این ارزشمند پیش خدا یعنی که تو نباید برای خودت ارزش قاثل بشی لباس گران بخری اما باید به دیگران کمک کنی چطور میشه فردی ثروتمند نباشه به دیگران کمک کنه وخیلی از کمک کردن ما از ترس چون روی صندوق صدقات میبینیم که صدقه ۷۰ نوع بلا دور میکنه وما میگیم اگر اینکار نکم چه بلاها که بسرم میادودر قران حرف بلا نیومده که خدا بده اگرهم اومده میگه این نتیجه اعمال شماست نه اینکه خدا برای شما در نطر گرفتهواینا همه برنامه ریزی دهنی وبه این سادگی دهنمون برنامه ریزی میشه حالا در هر زمینه ای یعنی در عید مسلمانان ثرتممند شدن کار درستی نیست وانهاییکه ثروتمند هستند ادم خوبی نیستند وباید لباس گران نپوشن وباید به مستمندان فقیران کمک کنن اونوقت ادم خوبی میشن وبه سمت روت نرن ووقتی خانواده هم این موصوع تاییود میکنن چون خودشونم در اون شرایط هستند وخدارو شکر میکنن که دستمون به دهنمون میرسه وخودشونو با ادمهای فقیر تر مقایسه میکنن ونگاه کردن به بالاتر از خودشون که نگو وما در زندگی در شرایطی قرار میگیریم که دهنمون برای اون موصوع برنامه ریزی شده کافکار تبدیل میشن که اجسامیکه تو زندگیمونه ما دوستشون نداریم وقتیکه دهنت برنامه ریزی شده برای فقر شما چیزی رو تجربه میکنی که دوستش نداری وارامش نداری واینها همه برنامه ریزی دهنیه وقتی میبینیم که فردی ثرمتمند ومقداری از پولشو میبخشه اونوقت میگیم چقدر ادم خوبیه چطور مبشه پولی که دست من باشه باعث دوری از خدا میشه واگر اونو ببخشم باعث خوبی میشه