0

زندگی با طعم خدا (جلسه سیزدهم)

اندازه متن

به نام خدای مهربان

سلام دوستان و همراهان عزیز

به لطف خدا جلسه سیزدهم از دوره فوق العاده ( زندگی با طعم خدا ) را شروع می کنیم


دیدگاه راضیه عزیز در بخش نظرات این فایل

به نام خدای خوبم.
سام.
این فایل فوق العاده عالی بود استاد عزیز٬خیلی لذت بخش بود٬و پاسخ تمام سوالات من بود٬٬

فایل های ابتدایی رو که گوش میدادم چنان شعفی در من ایجاد میشد که لحظه شماری میکردم برای فایلهای بعدی٬اما بعد از مدتی تمام اون شعف خاموش شد ولی یک نیروی محکم یک حس خوب٬مانع از این میشد که این راه رو ترک کنم٬و فایلهارو گوش میدادم تمرینهارو انجام میدادم و نظرات دوستان رو میخوندم گاهی اشک میریختم نسبت به این همه شور و شوق به ویژه در نظرات سادات عزیز و گاهی به خودم رجوع میکردم و در خودم جستجو میکردم که چه چیزی جلوی دریافت این حس خوب رو در من گرفته٬

من بانهایت شور و شعف خواسته هام رو دنبال میکردم…مثلا یکی از اونها صاحب خونه شدن بود ٬جالب اینکه در مدت کوتاهی پیشنهادهای متنوع برای اجاره ی یک خونه بهتر و حتی فروش خونه به من و همسرم داده میشد٬

من خیلی ذوق زده بودم و خودم رو در آستانه رسیدم به ارزوم میدیم ٬هر بار که حرف قیمت میشد با یقین به همسرم اطمینان میدادم که ما تواناییش رو داریم و خدا هوامون رو داره..

اما انقدر اطرافیان هر بار که من رو میدین از نشدن و غیر قابل باور بودن خواستم حرف زدن تا نهیاتا یک روز خودم به همسرم گفتم انجام این کار برای ما خیلی سخته و مشکلات زیادی رو به دنبال داره بهتر اینه که رهاش کنیم و رهاش کردیم و انگار این جمله که من گفتم فقط بیان همین جمله کافی بود برای دور شدن من از مداری که بودم و از حال خوشم٬

و الان متوجه میشم کلام قدرت اعجاب آوری داره ٬همونطور که هر روز که از خواب بیدار میشم زیبایی٬جوانی و شادابیم رو تحسین میکنم و خدارو سپاسگزاری میکنم بخاطر این نعمتهاش

و امروز متوجه شدم چقدر پوستم شفافتر شده بدون استفاده از هیچ دارویی و..چقدر شادابترم ٬چقدر بیشتر لبخند میزنم ٬نمیدونم اما احساس میکنم اون یاس در اون لحظه باعث شد به چیز بزرگتری برسم ٬قدرت کلام٬یا شاید معجزه ی کلام و حالا که این فایل رو گوش دادم پاسخ دگرگونی حالم رو گرفتم٬

از شما بی نهایت ممنونم استاد عزیزم و به دوستان خوبم پیشنهاد میکنم٬قدرت کلامشون رو دست کم نکیرن که البته استاد هم در فایلهای گذشته متذکر شدن.امیدوارم همه در این مسیر پر از نعمت و احساس خوب باقی بمونیم و ازمسیر هدایت خارج نشیم و شاهد حضور خدا در هر لحظه ی زندگیمون باشیم.

 

دیدگاه سادات عزیز در بخش نظرات این فایل

سلام . این فایل شما رو یعنی هرچقدر گوش بدیم بازم کمه. چقدر انرژی بخشه . چه راهکارهای خوبی داره . چقدر عالی و راحت امیدوارمون میکنه . چقدر قویمون میکنه . بله ما حمایت خداوند رو داریم . حمایتی که نمیزاره دست هیچ شیطانی به ما برسه . یعنی خداوند عزیز ما اصلا نمیزاره شیطان دوباره مارو به خونه های قبلی ببره . خدا الان داره با ما صحبت میکنه . توی این خونه ی جدید ما صدای خدا رو میشنویم . وعده هاش رو میبینیم .

تازه خدا نوید بالاتری هم داده خداوند میفرماید اگر در این خونه های جدید بمونید من ده برابرسفارشی که دادید بهتون تحویل میدم . یعنی لطف خداوند تا کجا ادامه داره .در حالیکه خونه ی قبلی فقط عین همون سفارشی که دادیم نصیبمون میشد . چون خدا خودش گفته ما به انسان ظلم نمیکنیم . این خونه ی جدید روز به روز پر از احساسات خوب بیشتری میشه . یعنی طعمهای عالی بیشتر و بیشتر میاد سراغمون .

من که یقین دارم خداوند هرگز نمیزاره از این خونه برم بیرون چون خونه قبلی به جز رنج چیزی برام نداشت و خداوند روح های ما رو اونقدر لطیف آفریده که لااقل در مورد خودم میگم دیگه طاقت اون خونه رو ندارم . دوستش ندارم . من عاشق منزل جدید دلم هستم .

این خونه ی جدید انقدر خوبه و دوستش دارم و هرلحظه حالم خوبه و هرلحظه مائده های الهی داره به دستم میرسه که هیچ وقت ترکش نمیکنم . آقای عطار روشن ازتون خیلی ممنونم که ما رو با الفاظ آرام و ساده و مهربان خیلی راحت به سمت این خونه هدایت کردین . خدای من شکرت .

من که هرچی سپاس گزاری کنم کم کردم چون اونقدر حالم خوبه اونقدر انرژی مثبت دارم اونقدر سفارش خوب به دستم رسیده که نمیدونم چطور شکرش رو به جابیارم . من با تمام وجودم شادم . تازه چند روز دیگه یه سفارش جدید قراره به دستم برسه . فکر میکنم شنبه یا یکشنبه هفته ی دیگه خبرش رو بهتون بدم . سفارش خیلی بهم نزدیک شده . تازه فکر کنم اومده ولی ان شاء الله شنبه بهتون خبر میدم . تا اون زمان صبر میکنم .

خدا تو دلم داره نویدشو میده و خودش گفته شنبه خبر رو بگو . من تا اون زمان بازم تو منزل امید می مونم . خونه جدیدم رو آب و جارو میزنم . با انرژی ها و احساسات و کلمات و جملات مثبت تزیینش میکنم . شکر خدا رو به جا میارم . صدای خدا رو گوش میدم . پیامهاش رو رفتار میکنم .

اتفاقا همین چند روز پیش یکم فکر منفی اومد سراغم چند لحظه دیدم داره اذیتم میکنه سریع رفتم از خدا کمک خواستم و قرآن رو باز کردم. عین عباراتش یادم نیست اما خدا گفت افکار قبلی دوباره میخوان تو رو به سرزمین قبلت که ناامیدیه برگردونند . اما رحمت من شامل حال بندگانم هست . خودت باید انتخاب کنی که بری به سرزمین قبلی یا در این مکان بمونی .

اصلا خیلی راحت و ساده پیامش رو دریافت کردم که من پشتتم نترس نگران نباش . به من توکل کن . آرام باش . کارهات رو به من واگذار کن . چون قرار نیست تو انجام بدی . این منم که انجامش میدم . امیدوار باش . شاد باش . خدایا شکرت که تو رو پیدا کردم .

آقای عطار روشن نمیدونم چطور باید ازتون تشکر کنم . شما همه ی کسانی که صداتون رو میشنوندبا کلام خداوند عزیزمون آرام میکنید . خدا حفظتون کنه . در پناه خداوند عزیزمون باشید .

من که از این زندگی خیلی راضی هستم . از این نقل مکان خیلی راضی هستم . خداوند خیلی قشنگ خیلی زیبا توسط شما هدایتم کرد . خداوند چقدر زیبا آرومم کرد . خدایا شکرت . استاد خیلی خیلی ممنونم


دستور کار اجرای جلسه سیزدهم:

۱- تماشای فایل ویدیویی توضیحات جلسه سیزدهم

۲- تکرار ۵ مرتبه فایل این جلسه (تصویری یا صوتی) تا قبل از ارائه قسمت بعدی

۳- انجام تمرینات مربوط به این جلسه در قسمت نظرات

(مشتاق خواندن نظرات ارزشمند شما هستم)

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.50 from 38 votes

https://tanasobefekri.net/?p=12453
برچسب ها:
106 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار زهرا
      1402/03/30 07:55
      مدت عضویت: 385 روز
      امتیاز کاربر: 23780 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 383 کلمه

      سلام استاد عزیز صبح شما بخیر و شادی 

      من با گوش دادن به این فایل متوجه شدم که وقتی استاد گفتند شما از طرف خداوند برگزیده شده اید و سعی کنید دراین مسیر بمانید یعنی چه ؟  خداوند میخواهد آگاهیهای ما را بیشتر کند وطعمهای بسیار خوب خودش را در دنیا به ما بچشاند و به ما بفهماند که همه چیز به اختیار و انتخاب خودمان است .چقدر استاد با مثال رستوران و سفارش غذا و آدرس خانه این مسیر را قشنگ توضیح دادند من همیشه از خودم سوال میکردم که چه کاری کردم که چنان اتفاقی برای من افتاد و همیشه آن را به خدا نسبت میدادم که خداوند هوای من را ندارد و دلخور میشدم الان با این توضیحات استاد متوجه شدم که خودم این طعمها را سفارش دادم و دیگران و البته خداوند مقصر نبودند.

      من در محیط کارم رئیس یک قسمتی بودم  که خیلی کارها بر دوش من بود و بعد از اینکه این مدیر جدید آمد من را برکنار کرد خیلی ناراحت بودم و همیشه دیگران را مقصر میدانستم و از خودم سوال میکردم که چرا این اتفاق افتاد و من چه کاری انجام داده بودم در حالی که خیلی وقت میگذاشتم . الان بعد از 6 ماه که ازاین پست بیرون آمده ام میبینم که چقدر من به خانواده ام و فرزندانم ظلم کرده ام فقط به خاطر اینکه وقت زیادی را درگیر کار اداره بودم تا اینکه فقط مورد تایید مدیر باشم در حالی که اولین مسئولیت من مادر و همسر خوب بودن بود . دوم در این جایگاه خیلی به خودم استرس وارد میکردم که حقی از کسی ضایع نشود ولی باز نمیتوانستم از فرمان مدیر و معاون سرپیچی کنم و الان خیلی خوشحالم که استرس ندارم و با آرامش درمحل کارم هستم و از آخرتم بیمناک نیستم که باید جوابگو باشم  سوم کارم من خیلی استرس داشت و داشت به سلامتی من ضربه وارد میکرد  الان خیلی آرامش دارم و خیلی از خداوند سپاسگزارم که برگزیده شدم که با این سایت آشنا شوم و هم به خداوند نزدیکتر شوم و هم به تناسب اندام برسم و بدانم چگونه طعمهای خوب را به خداوند سفارش بدم و با احساس خیلی خوب در منزلم بمانم تا سفارش من تحویلم داده شود .

      از استاد ممنونم که اینقدر ساده و شفاف مطالب را بازگو میکنید . دست حق نگهدارتان  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 172 کلمه

      به نام آنکه روزی دهنده ی بی حساب است

      سلام استاد 

      چقدر حرفهای شما ب آدم انگیزه وامید و آرامش میده چقدر حال خوب کنن…

      من ک معتاد این سایت شدم خداروشکر انقد وسیعه ک تمومی نداره وبرای همیشه فایل هست ….خداکنه ما استفاده کن باشیم ،😀

      استاد خیلی ساده و روان حرف میزنن جوری ک صاف ب مغزو دل آدم میشینه ….واقعا ادم حس میکنه این حرفارو خدا با زبان استاد داره ب بنده هاش میگه…

      من شاید برای هر موضوع دیدگاه ننویسم واونم بخاطر نداشتن وقته وگرنه مرتب همه رو دنبال میکنم و استفاده میکنم وبرای همه موضوعات حرف دارم برای زدن منتها میندازم ب زمان بعد یا فراموش میکنم یا وقت نمیکنم….

      اره درسته ما تا توی خونمون نمونیم سفارش ب دستمون نمی‌رسه ….چ مثال زیبا و ساده ای آدم لذت می‌بره 

      الهی خدای خوبم استاد روشن و امثال ایشون رو برای ما نگه دار تا آگاهی درست ب ما برسه ک همه ما محتاج این اطلاعاتیم 🙏🙏

      خدای مهربونم دوستان خوبمم دراین راه زیبا حفظ کن وب همه ی طعم های خوشمزه زندگیشون برسون الهی آمین🙏🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهيمه
      1402/01/01 22:25
      مدت عضویت: 437 روز
      امتیاز کاربر: 6215 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 439 کلمه

      سلام خدمت استاد عطار روشن عزيز

       چقدر خداوند حال شيطان رو گرفته و گفته هر كاري ميخواهي بكني بكن اين بنده منه ، منو داره ، تو تسلطي بر مومنان من نداري…تو منو نداري …

      چقدر خداوند ما رو بلند كرده و از موجودات ديگر جدا كرده…خدا را هزاران بار شكر كه اين لياقت رو دارم

      ممنونم ازتون استاد عطار روشن عزيز كه انقدر اين آگاهي ها رو براي ما خوب باز ميكني كه به قلب ما بشينه

      چقدر عيدي هاي خوبي دارم از خدا ميگيرم از ديروز كه سال نو شده

      چه سالي بشه امسال الهي شكر

      خدا رو شكر كه در خانه هاي قبلي نيستم تا سفارشات بدي كه داده بودم رو ديگه دريافت نميكنم

      در خانه جديد خودم مي مانم و تعهد ميدم كه در خونه رو ببندم به روي مهمان هاي ناخوانده

      خونه رو تميز نگه ميدارم تا خداوند خودش رو در آينه زندگي من ببينه

      من از خداند هستم و خداوند از من هست…ميگردم ببينم چه چيزي اومده و بين ما جدايي انداخته !! اونا رو برميدارم …فاصله ها رو كوتاه ميكنم

      گرچه شيطان هم دست از تلاش برنميداره

      همين ديروز صب روز عيد 1402 بود نشستم كلي آرزوهام رو نوشتم و كلي حالم خوب…و شيطان ديدكه داره فاصله ميوفته بين خودش و من…بعد من زنگ زدم ايران كه تبريك عيد بگم..و با دايي صحبت كردم و اون كه شيطان در وجودش خانه كرده از زمان اين اتفاقات اخير ايران، شروع كرد به دادن انرژي منفي به من . به من گفت چرا ساكت نشستم و هيچ كاري نميكنم….و من در دلم گفتم “دايي جان ديكتاتور درونت رو بكش”

      و از ديروز سر اين مساله شيطان چندين بار وارد عمل شده و هي اين موضوع رو به نظرم مي آره

      ولي من متعهد هستم كه خانه رو تميز نگه دارم….شايد شيطان چيزهايي رو به نظرم بياره …و خوب كارش همينه …قسم خورده…اما من هم قسم خوردم كه فقط ياد خدا در دلم باشه

      امروز به شيطان گفتم كور خوندي من بزارم تو دوباره من رو ببري به خونه قبلي…من اينجا جام خوبه و همينجا خواهم ماند…

      من در اينجور مواقع سعي ميكنم مديتيشن كنم و به انرژي منبع وصل بشم تا سريع پاكسازي درونم اتفاق بيوفته و خيلي اين روش براي من جواب ميده

      من با نفس هام در مديتيش به خداوند كه مالك من و مالك اين جهان هست وصل ميشم و بهش ميگم من حتي اختيار اين نفس رو كه تو جاري ميكني در بدنم رو ندارم…درمانده آمده ام كه تو دستم رو بگيري …اون هم مثل يك پدر مهربان آغوشش برام بازه…ميگه دخترم نگران نباش…شيطان هر چي ميگه توهمه..باور نكن…

      منم نفس عميق و آرومي ميكشم ميگم خدايا شكرت كه خواب بود …توهم بود…

      و از خواب بد بيدار ميشم و با انرژي مثبت به زندگيم ادامه ميدم

      يا حق

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 2 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 23742 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 465 کلمه

      با سلام خدمت استاد عزیزم ودوستان گرامیم 

      استاد من خدا رو شکر میکنم که یاد گرفتم که خیلی تو حال بد نمونم اما بالاخره بعضی اوقات اتفاقاتی میافته که من حالم بد میشه گاهی چند ساعتی یه روزی تو حال بد هستم ولی در تمام اون روزم سعی میکنم از طریقهایی که یاد گرفتم حالم خوب کنم فایل گوش میدم تمرین مینویسم یا یه بهانه ای برای حال خوب شدنم پیدا کنم  میخوام ببینم که من تو این مدت خونم ترک کردم یا دارم پاسخ افکار قبلیم که قبلا سفارش دادم دریافت میکنم‌

      من خدارو شکر میکنم که با شرکت در این دوره خارق العاده خونه قبلیم که سفارشهایی که دوست نداشتم تجربه کنم‌ترک کردم وبه خونه جدیدم نقل مکان کردم ودیگه اون سفارشات دریافت نمیکنم‌خدایا شکرت خدایا ممنونم خدایا سپاسگزارم 

      وسعی میکنم که حالم خوب نگه دارم تا سفارشات جدیدی که دادم دریافت کنم خدایا شکرت بخاطر دریافت سفارشات جدیدم 

      استاد من امروز تونستم برم شهرستان مادروپدرم سر بزنم من خیلی وقت بود که تو این فکر بودم که چطور از نعمتهایی که خدا به من داده از طعم‌های خوب زندگیم سپاسگزاری کنم من وقتی میرم بیرون به نظر خودم خیلی خوب میتونم هواسم جمع کنم که هواست به طعم‌های خوب خدا در پیرامون زندگیم باشم هر ماشینی که خوشم بیادکه مدلهای مختلف من اسمشون هم بلد نیستم میبینم میگم خدایا شکرت که این طعم خوب هست انسانهای زیادی تجربش میکنن خدایا شکرت زندگی با طعم ثروت چه لذتی داره و…

      امروز تو ماشین بودم هر چیزی میدیم کوها رو ماشین‌ها خونه ها خدارو شکر میکردم میگفتم چقدر خوبه که هست وچقدر آدم ازشون استفاده میکنن خدایا شکرت که کوهای زیبا هست من میبینم و…بعد یهویی یه حسی به من گفت که همین طور که به چیزهای پیرامون زندگیت توجهمیکنی همین طور هم به طعم‌های خوب زندگیت توجه کن 

      یعنی همین طور که ماشین ۲۰۶ سفید میبینی میگی خداروشکر که هست وخیلی ها دارن ازش استفاده می‌کنند وخدا رو شکر کلی آدمها دارن ازش استفاده میکنن خدایا شد که این طعم هست 

      حالا با همین نگاه به مبل خونت نگاه کن خدایا شکرت که مبلم نو خدا رو شکر که مبلها باعث زیبایی خونم شدن خدا یا شکر که اگه نباشه مشکلاتی بوجود میاد خدایا شکرت بابت این طعم زیبا 

      استاد من از وقتی شنیدم که شیطان قسم خورده که نداره آب خوش از گلوب بندگان خدا پایین بره وشنیدم که خداوند فرموده که تو نمیتونی هیچ تسلطی بر بندهای من نداری خیلی شیطان دیگه باور ندارم میگم من خدا رو دارم وخدا پشتیبان منه اون نمیتونه هیچ تسلطی بر من داشته باشه

      ومن بینهایت از شما استاد عزیزم سپاسگزارم بابت اینکه این فایلهای بسیار عالی پرمحتوا ونمیدونم چه کلماتی استفاده کنم تا وصفش کنم رو برای ما تهیه کردین بی‌نظیر هستن حرف ندارن منکه عضو جایی نیستم ولی قبول دارم که تو هیچ کتابی هیچ دوره‌ای نمیتونم مثل اونا پیدا کنم 

      ممنون سپاسگزارم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آرانا
      1401/08/07 18:15
      مدت عضویت: 1024 روز
      امتیاز کاربر: 6412 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 471 کلمه

      سلام به همه دوستان همراه! ما دو سال هست از منزل قبلی نقل مکان کرده ایم و به محله جدیدی آمده ایم. من دیروز با اسنپ فود گوشت چرخی سفارش دادم و آدرس محل جدید را هم از همان دو سال پیش ثبت کرده ام ولی با اینکه گوشت را درب منزل جدید تحویل دادند ولی چون لوکیشن برنامه، روی خانه قبلی مان ثبت شده بود، راننده اسنپ نمی‌توانست پایان سفر بزند و مجبور شد به محل قبلی برود و من هم مجبور شدم کرایه بیشتری پرداخت کنم، گاهی حتی با وجود تغییر خانه هم به مکان قبلی مان تعلق خاطر داریم و هنوز هم می‌توانند برایمان مشکل ساز شوند، امروز در شهر ما تعطیل رسمی بود ولی من در یک شرکت خصوصی کار می کنم که تعطیل نبودیم، گرچه من با حس خوب لحظه ای که گوشی ام زنگ می‌خورد و رئیس می‌گوید تعطیل هستیم را از دیروز تصور می‌کردم و خیلی امیدوار بودم و حتی از خدا میخواستم این آرزوی ساده مرا برآورده کند فقط به این خاطر که برایم دلخوشی باشد که مسیر درست است و من نتیجه میگیرم و حتی تا صبح هم امیدوار بودم که پیام داده باشد، ولی این طوری نشد و اولش حالم گرفته شد، گرچه باعث دلسرد شدن من از این مسیر نشد و فکر کردم حتما حکمتی داشته است. حالا که این فایل را گوش دادم میدادنم تجربه سالها کار کردن برای شرکت های خصوصی و بودن در خانه قبلی که همیشه در این مواقع ما تعطیل نشدیم، نتیجه مرا در خانه جدید تحت تاثیر قرار داد چون من قلبا باور نداشتم و حتی منطقی هم نمی‌دانستم و به همین دلیل هم اتفاق نیفتاد. 

      امروز سرکار برایمان بار آمد و بعد رئیسمان به راننده انعام خوبی داد و همان موقع گفتم حتما رساندن روزی به این بنده خدا حکمت سرکار آمدن ما بوده است☺️

      کلا این مدت، هم زمانی های جالبی برایم اتفاق افتاده هست که اطلاعات مشابه و مکمل زیادی دارد به من می‌رسد. کتاب معجزه شکرگزاری را می‌خوانم و به تمرینات آن عمل می کنم. همکارم کتاب 4 اثر از فلورانس اسکاول شین را به من داد و فردای روزی که بخش اول کتاب را خواندم به طور اتفاقی در یکی از کانال‌های تلگرام معرفی کانال استاد عباس منش را دیدم و چون شنیده بودم استاد عزیز هم با ایشان کار کرده اند، آنجا هم عضو شدم و اطلاعات خوبی در جهت مشابه و درواقع در جهت هدایت به سمت آرزوهایم دارم دریافت می کنم. یکی از جمله های زیبایی که الان واقعا دلم می‌خواهد برایم اتفاق بیفتد این بود که دو نوع رزق داریم: یکی که ما برای به دست آوردنش تلاش می کنیم و دیگری رزقی هست که او به دنبال ما می آید و برای همگی مان رزقی پاک و حلال و راحت و زیاد آرزو می کنم که همه جا و در هر شرایطی ما را دنبال کند

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار من میتونم تغییر کنم
      1400/12/02 14:41
      مدت عضویت: 1044 روز
      امتیاز کاربر: 1306 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 349 کلمه

      سلام
      یک ماهه قبل دقیقا یادمه ک خواهر گف ک خواهرشوهرم رفته اندوسکوپی برای معدش تقریبا ۳ تومن خرج کرده
      من تا اینو شتیدم همون آن گفتم وای چ خبره ادم باید از درد بمیره نره ی همچین چیزی
      دقیقا از روز بعد من معدم درد گرفت و من رفتم دکتر اندوسکپی نوشت من قبول نکردم اومدم ی چن روزی خوب شدم ولی باز تا جایی رسید ک من خودم گفتم حاضرم برم اندوسکوپی دیگه از درد خسته شدم
      کلام من منو تا جایی رسوند ک جهان هستی بهم گف بیا ببین میری یا ن
      من پول از سلامتی برتر دونستم
      در حالی ک هیچی جای سلامتی نمیگیره
      من اشتباه حرف زدم و تاوانشو دارم میکشم
      واین درس عبرتی شد ک من ب کلامم بیشتر دقت کنم
      پول هم عزیزه سلامتی هم
      پولم نعمته سلامتی هم
      همه اینها درجای خودشون خیلی عزیزن ولی هیچ کدوم ب دیگری برتری نداره
      مثلاین میمونه ک بگی تو کلیه داری قلب نمیخواد داشته باشی
      در حالی هرکدوم از اینها در جای خودشون لازم و مهم و ضروری و عزیز هستن و نبود خلل هر کدومشن زندگی به میزنه
      واکثر موارد خودمو کنترل میکنم
      باز خدا بهم خیلی لطف داشت خیلی رحم کرد و الان بهترم
      من در منزل قبلی ی فرد ناآگاه غمگین وناراحت و افسرده و بریده از همه و همکس و همه جا بودم
      اما الان اون خونه رو ترک کردم
      در منزلی هستم ک اکثر احساسم خوب کنترل دارم رو خودم ب حواشی اطرافم توجهی ندارم وخیلی خیلی خودمو کنترل میکنم قشنگ خودم عوض شدن خونمو حس میکنم
      من خواسته هایی دارم ک ب همشون خواهم رسید نمیدونم ک چجوری اصلا نمیخوام ب چجوریش فک کنم فقط میدونم ک براورده خواهند شد
      من خیلی طعمهارو سفارش دادمو همشونو خواهم چشید
      به به چ شود
      چ روزهای خوبی در راه است
      قبلا نزدیک عید ک میشد افسرده بودم بخاطر لباس چاقیمو خونه
      اما الان ن بااینک سرما خوردم میگم عیب نداره تا جایی ک تونستی انجام میدی
      اصلا برام مهن نیس ک چاقم مهم نیس ک عید داره میاد و من هیچ کاری نکردم
      حس خوبی دارم
      خدارو دارم
      خداهم برام کافی است
      همه چی خوب پیش خواهد رف
      من ایمان دارم ک نعمتهایی زیاد ب من داده خواهد شد

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faribadeghani1371@gmail.com
      1400/05/22 15:41
      مدت عضویت: 1044 روز
      امتیاز کاربر: 1306 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 345 کلمه

      سلام
      من واقعا ب این فایل احتیاج داشتم واقعا این هفته تو مسیری قرار گرفتم ک نگو واقعا این فایل برا نن بود انگار ک سوالی ک از خدا داشتم جوابشو دادیدم
      واقعا ما باید برگردیم
      من برگشتم و سعی میکنم از تموم اتفاقاتم درس بگیرم
      من خدا رو دارم خدایی ک همیشه حواسش ب من هس از خدا ب هیچکس بدی نمیرسه این ما انسانهاییم ک در حق هم بدی میکنیم و خدا رو از جنس خودمون میدونیم من میخوام ب خودم فرصت بدم فرصت تغییر فرصت صبر
      اونقدر خودمو درک کنم ک بشم اونی ک خودم میخوام من هنوز در حال یادگیری عملی تئوری هستم و هنوز درسهام در حال آموختنه من تموم سعیم ب عمل کردنه تا یادش بگیرم تا کم کم بشه رفتارم
      من خیلی تغییر کردم من دانه ها رو تازه کاشتم و باید بهشون برسم اب بدم و صبور باشم در مسیرم باشم تا موقع رشد و جوانه زدن برسه نباید عجله کنم من عجله کردم و از مسیر خارج شدم ی ک هفته سخت پشت سر گذاستم ولی باز اینجام وشکر میکنم ک خدا همراهم بود لحظه ک رفتم بیمارستان تا جواب بگیرم تموم التماسم بخدا بود
      یک لحظه ب هر چی دارم و انقدر قدرشونو نمیدونیم فک کردم و دیدم ماها چقدر این دنیا رو جدی گرفتیم یک لحظه ب تموم ثروتی ک داشتم فک کردم سلامتی خوردن و جویدن ولبخند زیبایی
      من همه اینهارو داشتم ولی نمیدونستم خدایا برای همه ندیدنهام منو ببخش بر هر انچه ک دادی نمیبینم و درک نمیکنم منو ببخش
      از بچه ادم برا ادم عزیزتر چیزی و کسی نیس من اونقدر تو درد بودم ک بچم نمیدیم و بچه ای ک هرلحظه شاکرم ک دارمش از هر اداواصولش دلم گنج میره
      هیچی جلو چشمم نبود جز اینکه بتونم ی لقمه بدون درد و با لذت بخورم
      ما انسانها خیلی ناشکریم خیلی
      خدایا منو بخاطر همه چی ببخش شکر ک هستی شاید من سزاور ببخشش نباشم اما تو سزاوار بخشیدنی من ببخش اونطور ک شایسته بخشیدن خودتهر
      شکر ک هستم
      شکر ک هستی
      ممنون استاد عزیز واقعا فایل زیبایی بود واقعا از هر کلمش لذت بردم
      سپاسگزارم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صبا
      1400/03/28 18:56
      مدت عضویت: 1327 روز
      امتیاز کاربر: 12736 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,215 کلمه

      سلام 

      بار ها این فایل رو گوش دادم و لذت بردم.

      هزاران نکته توش وجود داشت . اولش باز هم از مهم ترین عامل خوشبختی و جذب چیز های خوب گفتید : احساس خوب .

      من وقتی بچه بودم پازل درست کردن رو دوست داشتم و برای خودم پازل درست میکردم. وقتی داشتید از احساس خوب داشتن صحبت میکردید یاد پازل افتادم. پازل درست کردن یه جور سرگرمیه ، اما مثلا میشه از کامل شدش به عنوان یه قاب عکس استفاده کرد. خاله ی من هم پازل خیلی دوست داشت و قبلنا پازل های 1000 تایی درست میکرد و بعد قابشون میگرفت و میزاشت به دیواری جایی. اما وقتی میخواستیم پازل 1000 تایی و زیاد درست کنیم که بعد هم موندگار باشه و بشه ازش به عنوان یه قاب استفاده کرد ، یه چیزی خیلی مهم بود؛ اینکه یه چوب به اندازه ی ابعاد پازل آماده میکردیم و پازل رو روی اون می چیدیم اگه همینطوری روی قالی یا سرامیک میچیدیمش نمیشد دیگه قابش گرفت چون هیچ زیر ساختی نداشت که بخوایم بزنیمش به دیوار و ازش استفاده کنیم و لذت ببریم. 

      حالا این مثال در رابطه با احساس خوب داشتن خیلی به من کمک کرد؛ احساس خوب داشتن مثل اون تکه چوبیه که پازل رو روی خودش نگه میداره و باعث میشه ما در نهایت به خواستمون برسیم و ازش استفاده کنیم. وگرنه ما هیچ پایه و نگه دارنده ای نداریم که خواسته هامون رو رو نگه داره و در نهایت هم نمیتونیم خواسته ی ماندگاری داشته باشیم ، مثلا اگه ما دلمون بخواد همیشه سالم و سلامت باشیم اما احساس خوبی نداشته باشیم یا فقط منتظر باشیم کسی بیاد که ما رو خوشحال کنه تا احساسمون خوب بشه، مثل وقتیه که ما بدون هیچ تخته ای پازل رو بچینیم . ممکنه یه تیکش گم بشه یا بقیه پا بزارن روش و در واقع انگار ما مسئولیتش رو قبول نکردیم ولی وقتی اون تخته چوب همیشه وجود داشته باشه بین قالی و پازلمون یه حد و مرزی به وجود میاد و دیگه کسی پازلمون رو نمیتونه لگد مال کنه چون ما برای اون پازل ارزش قائل شدیم و برای موندگار شدنش از یه تخته استفاده کردیم. برای خواسته هامون هم این طوریه که انگار ما مسئولیت خواستمون رو به عهده گرفیم برای همین سعی میکنیم ازش مراقیبت کنیم که مراقبت کردن ازش یعنی احساسمون رو خوب نگه داریم. 

      پس برای داشتن زندگی عالی و خوشبختی نیازه ما همیشه احساسمون عالی باشه وگرنه هر کس از راه رسید یه لگدی به خواستمون میزنه و از بین میبرتش.

      این از احساس خوب…

      یه موضوع دیگه ای که گفتید درباره این بود که با مثال های ساده درباره ی خدا صحبت میکنید. من اتفاقا یکی از دلایلی که عاشق آگاهی های شما هستم همینه. چون میاید چیزایی که دور و اطرافمون وجود داره و میتونه ما رو آگاه کنه انتخاب میکنید و خدا رو بهمون توی همون چیزا نشون میدید. این خیلی روش جذابیه که شما توی فایل هاتون از مثال های متفاوت استفاده میکنید و نشانه ی هوش بالای شماست. من از تمام حرفاتون بیشتر همین مثال ها یادم میمونه و با این مثال هم به خودم و هم به خیلی از اطرافیانم تا حالا کمک کردم و این عالیه! لطفا همین طور ادامه بدید. شما عالی هستید.

      بحث بعدی که موضوع اصلیه این فایل فوق العاده بود صبر کردن و موندن توی این مسیر بود. به روش های مختلفی تا حالا این موضوع رو با ما در میون گذاشتید که این جذاب ترینش بود. 

      شما گفتید وقتی ما یه سفارشی میدیم باید توی خونه های خودمون بمونیم. این همون عجله نکردنه. خونه های ما در واقع همون توجه ما هستن . من این رو از فایل دیافت کردم که شما میخواستید به ما یاد آوری کنید هر روز تمرینات قبلیمون که توجه به طعم های مورد علاقمون و دوری از طعم های بد مزه بود رو، ادامه بدیم. من هر روز این تمرین رو انجام میدم و هر روز درباره ی طعم های مورد علاقم سرچ میکنم مثل تناسب اندام و موفقیت در تحصیلات و… و کلی انرژی میگیرم. اما موضوع مهم اینه که ما نمیدونیم کی این سفارش به دستمون میرسه. البته نباید نا امید بشیم و بگیم اگه دیر برسه ، دیگه به دردم نمیخوره و من همین الان میخوامش چون اولا خدا هیچ وقت دیر نمیکنه و همه چیز رو در زمان کاملا معین و به موقع به ما میده که بتونیم بهترین استفاده رو ازش ببریم و نباید با منطقمون جلوی خدا رو بگیریم و بگیم من فقط همین الان خواستم رو میخوام چون ممکنه اگه در اون زمانی که خدا میخواد به خواستمون برسیم بیشتر به دردمون بخوره و به صلاحمون باشه و دوما چیزای خوب خیلی زود تر به دست ما میرسن . زمانی رو تصور کنید که هر روز روی مرگ یه نفر تمرکز میکنید چون ازش متنفرید و میخواید اون آدم بمیره ، بالاخره ممکنه به خاطر اینکه شما کاملا روی این موضوع توجه کردید یه بلایی سر اون آدم بیاد البته به سمت خودتون هم بر میگرده این انرژی منفی ولی خیلی بیشتر این اتفاق طول میکشه تا اینکه شما روی یه چیز خوب تمرکز کنید. مثلا هر روز برای سلامتی یه نفر دعا کنید و براش انرژی خوب بفرستید خیلی زود تر اون آدم خوب میشه چون ذات خداوند اینه که به دنبال خوبی ها برای ماست و اگه ما کار اشتباهی بکنیم صبر میکنه و ما رو به راه درست هدایت میکنه ، اما وقتی یه چیز خوب ازش بخوایم و احساسمون خوب باشه تمام کائنات رو به کار میگیره تا ما به اون چیز خوب برسیم.

      و چون توی این دوره کسی برای اینکه یه احساس بد رو تجربه کنه شرکت نمیکنه پس نباید نگران این باشیم که ممکنه سفارشی که داریم دیر به دستمون برسه. ما اگر به ربوبیت خداوند ایمان داشته باشمی میدونیم که خدا همه ی چیز های خوب رو در زمان درستش به ما میده و دیگه نگران نیستیم ، اینطوری تبدیل میشیم به همون صابرین که خدا بهشون وعده داده. یعنی ما صبر میکنیم چون میدونیم سفارشمون به دست خالق رسیده و فقط آماده کردنش مونده اما وقتی تحمل میکنیم یه چیزی رو به خاطر اینه که ما هنوز ایمان نداریم که سفارشمون به دست خالق رسیده و یا ایمان نداریم که خالق توانایی پختن اون طعم لذیذ رو داره. 

      ما همیشه وقتی میخوایم برای مهمون یه چیز خوب بگیریم به یه رستوران خیلی خوب غذا رو سفارش میدیم چون میدونیم هم سر وقت و هم یه غذای با کیفیت تحویل میگیریم اما وقتی به یه رستوران بد و بی کیفیت و کثیف غذا سفارش بدیم اون وقته که باید منتظر یه غذای سرد و بی مزه ای رو داشته باشیم که بوی زحم میده و بد مزست. اما خداوند شبیه کدوم یکی از رستوران هاست؟ وقتی ما به اینکه به طعم های خوب نمیرسیم فکر میکنیم یعنی انگار داریم به این فکر میکنیم که خدا شبیه رستوران دومه که یا غذا رو بهمون نمیده یا با کیفیت افتضاح بهمون میده که این کفره. خدا نه خسیسه نه ندار . وقتی ما به طعمایی که سفارش دادیم شک میکنیم یعنی داریم به قدرت خدا شک میکنیم چون اگه واقعا به این که خدا بهترین طعم رو برامون میاره شک نداشتیم ، خیلی راحت مینشستیم با مهمونامون گپ میزدیم تا غذا برسه.

      خداوند خیلی توانمد تر از اونه که رسوندن ما به خواستمون براش کاری داشته باشه ولی این انتخاب ماست که چطور به قدرتش ایمان داشته باشیم.

      خدایا شکرت 

      ممنون استاد عزیز

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 21 از 5 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سهیلا عظیمی ویشته
      1399/11/27 08:51
      مدت عضویت: 1714 روز
      امتیاز کاربر: 15378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 785 کلمه

      جلسه ۱۳زندگی با طعم خدا جلسه ۱۳ 

      در جلسات قبل یاد گرفتیم که اگر خواسته ایی داریم باید همواره در احساس خوب باقی بمانیم تا نتایج خوب بگیریم 
      وقتی میخواهیم با خدا ارتباط برقرار کنیم اولین قدم داشتن احساس خوب است چون خداوند خودش منشاء تمام خوبیهاست  واین ارتباط خوب از نتایجی که در ژندگی تا بحال بدست آوردیم مشخصه که چفدر به خداوند نزدیک یا دور هستیم وقتی به محیط پیرامون امون مینگریم میتواتنیم قدرت خداوند را ببینیم مثل طلوع وغروب خورشید مثل رشد گیاهان مثل تولد یک نوزاد ومثالهای بیشماری که در اطراف ما جاری است  وبرای سپاس گذاری از قدرت خداوند ونعمات آن باید حال خوب داشت وبا شوق وشعف از خداوند نعمتهایی را که دوست میداریم بخواهیم ما ممکنه فقط عبادت را در سه وعده با نماز خواندن انجام دهیم آن هم که در سر نماز به یاد همه چی هستیم جز توجه به اصل که همان خداوند است ودر باقی روز تا مشکلی پیش نیاد به یاد خدا هم نیافتیم  در صورتیکه خداوند در قرآن کریم به وضوح گفته به یاد من باش تا به یادت باشم  چطور وقتی ما به یاد خدا نباشیم خدابه یاد ما باشد  ولی هر بار که احساس کنیم خدایا من به لطف تو احتیاج دارم بلافاصله در قلب خود لطف خدا را احساس میکنیم انگار خدا خودش به ما میگه نگران نباش من هستم واین هم از لطف مروردگار مهربانه 
      وقتی ما به یاد خدا باشیم و توجه به خداوند میکنیم آن وقت انرژی خداوند را در زندگی امون حس میکنیم ونشانه های لطف خدا را در زندگی امون میبینیم   
       قوانین جهان هستی توسط خداوند طرح ریزی شده وباید یک سری از این قوانین را اجرا کنیم تا بتوانیم به خواسته عایی که سفارش به خداوند میدهیم را اجرا کنیم  
      در اینجا برای بهتر درک کردن این موضوع  استاد مثال سفارش غذا به رستوران نزدیک منزل را زدند که بارها خودمون این تجربه را داشتیم وسفارشی به رستولن برای غذا دادیم و ثبت شده و ما باید منتظر باشیم تا غذا به دستمون برسه دقیقا مثل خواسته های ما که سفارش به خدا میدهیم وبه خدا میگوییم خدایا من دوست دارم این طعم در زندگی ام را تجربه کنم واین سفارش مدت زمانی را باید بگذرونه تا به دست ما برسه واین مدت زمان همان رسیدن به فرکانس خواسته ما در آن مدار است  ما باید به مدار خواسته امون برسه ومدت زمانش مشخص نیست بستگی به فرکانس خوبی که ما میفرستیم دارد وما باید در احساس خوب باقی بمانیم تا به آن برسیم مثل همان سفارش غذا به رستوران است که باید در خانه بمانیم تا غذا به دستتمون برسه  واین احساس خوب همان خانه ماست که در آن باقی بمانیم تا مدار خواسته ما تعقییر کند تا خواسته ما اجابت شود   
      ما قبلا هم احساس خوب داشتیم ویا احساس بد هم داشتیم  آن زمان که یاد گرفیتم که چطور میتوانیم با احساس خوب به خواسته هامون برسیم وکمتر دچار احساس بد شویم  وکمتر به نجواهای شیطان گوش دهیم ونا امید نشویم  وصبر داشته باشیم صبر با ایمان نه صبر با تحمل  وخواسته های خود را در خانه احساس خوب مراقبت کنیم  خدا را شکر با شروع جلسات زندگی با طعم خدا یاد گرفتیم از خانه قبلی که احساسات خوب در آن نداشتیم و مرتب شیطان در گوش ما نجوا میکرد دیدی نشد  دیدی وضع خرابه دیدی نمیشه به خانه جدید ایمان و صبر نقل مکان کردیم شاید در این منزل جدید هم باز هم دچار آن احساسات منفی و شیطان بشویم و حالمون دوباره بد بشود ولی اینو باید بدونیم که شیطان تا آخر عمر با ماست وقسم خورده ما را از خونه جدیدمون دلزده کنه وما را ببره بیرون واین هوشیاری را خدا به ما داده که نگران نباش من با تو هستم  تو این خونه خوب بمون من هواتو دارم وقدرت من بالاترین قدرت هاست تو از روح خودمی پس تو هم این قدرت را داری شیطان که تنهاست من حمایتی ازش نمیکنم  پس نگران نباش  صبر با ایمان داشته باش همه چی درست میشه  
      واین ندای خداوند در قلب ما باعث شادی واحساس خوب در ما میشود  وبابد در این خانه بمانیم تا به خواسته امون برسیم والان که احساس ما خوب شده یعنی آدرس منزل ما عوض شده  ولطف خداوند شامل حالمون میشه و سفارشات قبلی که با احساس بد بوده  دیگه خدا نمیزاره به دستتمون برسه ولی بابد در این خانه جدید باشیم تا سفارشات جدید به دستتمون برسه  
      نکته مهم این فایل همین بود که باید خونه امون را جابجا کنیم ود ر احساس خوب قرار بگیریم اول به آرامش برسیم وبه زندگی امون با احساس خوب ادامه بدهیم ومنتظر دریافت خواسته امون با صبر با ایمان باشیم   
        
      من مطمعنم به خداوند که خدا من را بیشتر از خودم دوست داره واین صبری که من برای سفارش خواسته ام میکنم پاداشش رسیدن به همان خواسته ویا بهتر ازاون خواسته بهم میده  چون خداوند به لیاقت من واقفه وطبق اون لیاقت سفارش منو آماده میکنه وهرچه احساس من بهتر باشه لیاقت من هم بالاتر میره وخواسته من بهتر بسته بندی میشه وبا پیک ویژه فرستاده میشه 
      من از این فایل یاد گرفتم اولا برای خواسته ام احساس خوب داشته باشم وبعد در این احساس خوب باقی بمانم وبعدش صبر با ایمان داشته باشم تا به خواسته ام برسم 

      با تشکر از استاد عزیزم برای تهیه این فایل عالی

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم