0

زندگی با اراده خداوند (قسمت دوازدهم)

زندگی با اراده خداوند
اندازه متن

به نام خداوندی که خلاق است و با مهربانی و عشق به زیبایی این جهان را گسترش داده است و نعمت ها را به صورت نامحدود در جهان گسترده است و درخواست بنده هایش را برای متصل شدن با او می پذیرد.

این عبارت برازنده شروع نوشته ای است که به ما کمک می کند تا به نیروی اراده خداوند متصل شویم و از ویژگی هایش برای گسترش و رشد زندگی خود استفاده کنیم.

نوشته ای قابل تامل ار “توماس ترووارد”:

قانون شناور شدن اشیاء، با تمرکز بر غرق شدن آنها کشف نشد بلکه با تمرکز به شناور شدن اجسامی که به طور طبیعی شناور می شوند و این پرسش که چرا چنین اتفاقی می افتد کشف شد.

در روزهای نخستین کشتی سازی کشتی ها را از چوب می ساختند به این دلیل که چوب روی آب شناور می ماند اما آهن در آب فرو می رفت.

از زمانی که انسان به شناور ماندن چوب و امکان ساختن وسیله ای که روی آب می ماند و می توانست وزن انسان را تحمل کند سال ها گذشت تا انسان با تمرکز بر قانون شناور ماندن چوب به این نتیجه رسید که آهن یا هر ماده دیگری می تواند روی آب شناور بماند.

این در حالی بود که در تمام آن سالها آهن همچنان در آب غرق می شد اما تمرکز بر چگونه شناور ماندن چوب باعث کشف قانون شناوری شد و از آن پس هر ماده ای قابلیت شناور ماندن روی آب را پیدا کرد.

قانون شناوری را به شکل ساده برای خودم تعریف کردم تا آن را درک کنم:

هرجسمی اگر سبک تر از توده ی آبی باشد که می خواهد جایگزینش شود می تواند روی آب شناور باقی بماند.

تصور کردم که یک آهنی بزرگ را به شکل یک کشتی ساخته اند، وقتی کشتی در آب قرار می گیرد مقداری از آب را جابجا کرده و به اطراف هل می دهد.

اگر حجم آبی که توسط کشتی به اطراف هل داده شده است سنگین تر از خود کشتی باشد، کشتی روی آب باقی می ماند.

به همین دلیل است که اگر کشتی سوراخ شود، به مرور که آب وارد کشتی می شود از میزان حجم آبی که جابجا کرده است کم شده و به وزن کشتی اضافه می شود و به مرور وزن کشتی با آب داخلش از حجم آبی که جابجا کرده است سنگین تر شده و در آب غرق می شود.

در واقع همان نیرویی که باعث غرق شدن کشتی شد می تواند باعث شناور ماندنش شود اگر تمرکز و خواست انسان شناور ماندن باشد.

ذکر این قضیه علمی به این دلیل بود که تصور نکنیم برای اتصال با قدرت اراده خداوند باید تغییر عجیب و غریبی در ما رخ دهد.

فقط کافی است تمرکز ما بر اتصال باشد. به همین راحتی اتصال قطع نخواهد شد.

مانند کشتی که فقط کافی است تمرکز ما بر شناور ماندن آن باشد و اگر سواخ یا مشکلی ایجاد شد در جهت ادامه شناور ماندن آن مشکل را برطرف کنیم.

بنابراین برای اتصال با قدرت اراده خداوند فقط کافی است تصمیم و تمرکز ما بر اتصال باشد در این صورت هر مساله یا مشکلی در زندگی ما پیش بیاید که احساس کنیم اتصال ما با اراده خداوند دچار اختلال شده است تنها کافی است به اتصال با خداوند تمرکز داشته باشیم.

عبارت هایی مانند “من با خداوند پیمان بسته ام” و “من به خداوند توکل می کنم” جمله هایی تاثیرگذار برای بهبود اتصال با اراده خداوند هستند که می توان در مواقع لزوم از آنها بهره برد.

با توجه به قانون شناوری باید برای گسترش و بهبود زندگی خود همواره تمرکز شما بر توانایی خود و امکانپذیر بودن رسیدن به خواسته ها و آرزوهایتان باشد.

اگر بر ناتوانی خود یا غیرممکن بودن تجلی خواسته ها و آرزوهایتان تمرکز کنید شما بر  قانون غرق شدن تمرکز کرده اید و ناگزیر غرق خواهید شد.

همه انسان ها این تجربه را دارند که در مسیر رسیدن به خواسته شان دچار یاس و ناامیدی شده اند. این حالت احساسی ممکن است به دلیل شنیدن صحبت های فردی باشد که در آن مسیر شکست خورده است یا شنیدن حرف و حدیث های اطرافیان درباره شرایط بد اقتصادی یا احتمال جنگ میان ایران و آمریکا در شما شکل بگیرد.

در آن لحظات احساس یاس و ناامیدی در شما تقویت و گسترش می یابد و اتصال به قدرت اراده خداوند دچار اختلال می شود و تصور میکنید به آخر خط رسیده اید.

اما ساعاتی بعد با شنیدن صحبت فرد دیگر یا دیدن نشانه ای برای موفقیت آمیز بودن مسیر حرکت خود به یک باره احساس خوب و انرژی بخشی در شما ایجاد می شود و اتصال شما با قدرت اراده خداوند برقرار می شود و امید رسیدن و تجربه خواسته تان در شما تقویت می شود.

این فرایندی است که همواره در زندگی با آن روبرو هستیم.

من از سال 93 که تصمیم گرفتم زندگی خودم را تغییر داده و از شرایط سخت زندگی رهایی پیدا کنم با خداوند پیمان بستم و به او توکل کردم که مرا در رسیدن به خواسته ها و آرزوهایم حمایت و هدایت می کند.

در این چند ساله صدها بار دچار یاس و ناامیدی شده ام و احساس کردم تلاش من بی فایده بوده و آرزوهای من قابل دستیابی نیستند اما همیشه با استفاده از عبارت های امیدبخش و امیدوار کننده اتصال خودم با قدرت اراده خداوند را برقرار کرده و اشتیاق و امید موفقیت را در خودم زنده نگه داشته ام.

نتیجه این استمرار در تمرکز بر توانایی های خودم و توکل به قدرت اراده خداوند ایجاد تغییرات گسترده در تمام جنبه های زندگی ام است.

اما این به آن معنا نیست که امروز من در شرایطی هستم که همواره در بهترین حالت برای متصل شدن با قدرت اراده خداوند قرار دارم بلکه همیشه مسائل و مشکلاتی در مسیر زندگی ایجاد می شود که اتصال با اراده خداوند را هدف قرار می دهد و هربار با تمرکز بر اتصال به خداوند (قانون شناوری) دوباره انرژی و انگیزه خود را ترمیم کرده و به مسیر حرکتم ادامه می دهم.

امکان اختلال در اتصال با نیروی اراده خداوند برای همه انسانها وجود دارد اما توانایی همه انسانها برای ترمیم اتصال و قدرت بخشیدن به آن یکسان نیست.

انسانهایی که تمرکز بیشتری بر قانون اتصال دارند به مرور مهارت بیشتری برای تمرکز نکردن بر عامل مختل کننده اتصال پیدا می کنند و زمان های بیشتری بر توانایی خود و توکل به نیروی اراده خداوند متمرکز هستند.

در آیه 260 سوره بقره می خوانیم:

“و آنگاه كه ابراهيم گفت‏: پروردگارا، به من نشان ده‏؛ چگونه مردگان را زنده مى ‏كنى‏؟

فرمود: مگر ايمان نياورده‏ اى‏؟ گفت‏: چرا، ولى تا دلم آرامش يابد.

فرمود: پس‏، چهار پرنده برگير، و آنها را پيش خود، ريز ريز گردان‏؛ سپس بر هر كوهى پاره‏ اى از آنها را قرار ده‏؛ آنگاه آنها را فرا خوان‏، شتابان به سوى تو مى ‏آيند، و بدان كه خداوند توانا و حكيم است‏. (۲۶۰)”

واضح است که پیامبران هم در معرض اختلال در اتصال به قدرت اراده خداوند بوده اند و هر بار به طریقی با تمرکز بر قانون اتصال در جهت رفع شک و تردیدها اقدام کرده اند.

اینکه تصور کنیم پیامبران انسان هایی خاص و ویژه بوده اند و از همان بدو تولد به منظور پیامبر شدن وارد این جهان مادی شده اند تصور اشتباهی است و این آیه و آیات مشابه بیان کننده اختلال در اتصال با قدرت اراده خداوند برای همه انسان ها دارد.

لازم به ذکر است توضیحی که درباره آیه 260 سوره بقره داده شد برداشت شخصی من می باشد و خواننده می تواند بر عقیده خودش درباره این آیه استوار باشید و این خللی در اصل و ماهیت نوشته های باورساز ایجاد نمی کند.

من در سال هایی که در مسیر تغییر کردن هستم به این درک رسیدم که تا وقتی بر دلایل جدا شدنم از خداوند به هزار و یک دلیل که دیگران برای من مشخص کرده اند تمرکز کنم هرگز نمی توانم به قدرت اراده خداوند متصل شوم.

تا زمانی که خودم را گناهکار، بی ایمان، سهل انگار در انجام واجبات و … می دانستم هرگز اتصال به اراده خداوند را تجربه نکردم.

برای متصل شدن به اراده خداوند نباید بر قوانینی که سعی دارند اثبات کنند ما از خداوند دور شده ایم تمرکز کنید.

قانون شناوری را به خاطر بیاورید. همانگونه که برای شناور ماندن باید همواره تمرکز بر قانون شناوری داشته باشید برای متصل شدن و متصل باقی ماندن با اراده خداوند باید همواره بر قانون پذیرش خود توسط خداوند برای برقراری اتصال متمرکز باشید.

حتما از زمانی که تصمیم گرفته اید با خداوند برای متصل شدن به او پیمان ببندید دچار افکار و رفتاری شده اید که از نظر قانونگذاران بندگی خداوند دچار لغزش (گناه) شده اید اما تمرکز بر لغزش مانند تمرکز بر غرق شدن است.

من از روزی که تصمیم گرفتم به جای استفاده از اراده شخصی از اراده خداوند برای رشد و گسترش زندگی استفاده کنم صدها بار دچار لغزش هایی شده ام که منشاء اراده شخصی داشته اند.

این طبیعی است که چند لحظه دچار احساس بد شده باشم یا حتی تصور کنم که من هنوز بنده خوبی و با ایمانی نشده ام اما همیشه با رعایت قانون تمرکز بر قانون اتصال خودم را از خطر غرق شدن نجات داده ام.

ذکر این نکات را ضرروی می دانم چون انسان همواره در معرض افکار و مسائلی است که موجب ایجاد شک و تردید در ایمان و توکل خود می شود.

برای تجربه رشد و گسترش زندگی با استفاده از قدرت اراده خداوند باید همواره بر توانایی خود در متجلی کردن خواسته ها و قدرت خداوند در حمایت و هدایت خود تمرکز داشته باشید.

رمز و راز متجلی کردن خواسته ها در اشتیاق و توانایی شما برای دوباره هماهنگ کردن خودتان با قدرت اراده خداوند است. به این ترتیب دنیای درونی تان در هماهنگی با قدرت اراده خداوند قرار می گیرد.

هر پیشرفتی که در دنیای مادی مشاهده می کنید با تمرکز انسان بر موضوعی که قصد متجلی کردنش را داشته است بوجود آمده است.

ساخت واکسن های مبارزه با کرونا به دلیل تمرکز بر نابودی ویرس کرونا امکان پذیر شد نه تمرکز بر گسترش ویروس کرونا.

به وضوح مشخص است که این فرایند مشابه فرایندی است که هزاران سال قبل توسط انسان برای ساخت اجسامی که بر روی آب شناور بمانند صورت گرفته است.

تمرکز بر غرق شدن باعث کشف شناور شدن نشده است و تمرکز بر گسترش ویروس باعث کشف واکسن نشده است.

بنابراین برای حفظ و تقویت اتصال با نیروی اراده خداوند نباید بر دلایل قطع اتصال تمرکز کنید.

  • برقرای ارتباط با اراده خداوند

برای متصل شدن به اراده خداوند و دستیابی به ویژگی های خداوند مستلزم این است که پیوسته خود را در شرایطی ببینید که آرزویش را دارید.

از آنجا که خودم مدت ها این تفکر اشتباه را داشتم ذکر این نکته را ضروری می دانم.

منظور از پیوسته به مفهوم هر لحظه از زندگی نیست بلکه همیشه بدانید که هدف و خواسته شما چیست.

ذکر این نکات را ضروری می دانم چون در بسیاری از کتاب های موفقیت به شکلی درباره تجسم و بودن در شرایط آرزوها توضیح داده شده است که خواننده تصور می کند اگر لحظاتی از آن فکر و خیال خارج شود قادر به تجربه خواسته هایش نیست.

همین که به قدرت نامحدود و متعالی اراده خداوند ایمان داشته باشید برای تجلی خواسته ها و رسیدن به آرزوهایتان کافی است.

این قدرت هما نیرویی است که قبلا درباره هفت ویژگی شاخص آن (خلاقیت، مهربانی، عشق، زیبایی، گسترش، فراوانی، پذیرش) توضیحات مفصل داده شده است.

این نیرو مسئول همه چیزهایی است که در کانون توجه ما قرار دارد. با توکل کردن به این قدرت و اعتماد کردن به این که چنین قدرتی به خواسته های ما جان می بخشد و شرایط متجلی کردن آن ها را فراهم می کند، رابطه ای با قدرت اراده خداوند برقرار می کنید که تا وقتی خودتان تمایل داشته باشید ادامه پیدا می کند.

برای ایجاد تغییر در زندگی باید همواره بر آنچه که می خواهید تجربه کنید تمرکز کنید نه بر آنچه نمی خواهید.

به جای متمرکز شدن به آنچه ندارید و تجربه احساس بد نداشتن به آنچه می خواهید داشته باید تمرکز کنید تا احساس خوب داشتن در شما ایجاد شود. بدین شکل به جای اینکه آرزوهای خود را غرق کنید به شناور کردن آرزوهای خود کمک خواهید کرد.

با ذکر مثال از تغییراتی که در زندگی خودم ایجاد کرده ام به گسترش و تایید این موضوع می پردازم.

من در سال 1393 تصمیم گرفتم برای تحقق آرزوی لاغری از قدرت ذهنم استفاده کنم. این تصمیم در صورتی اتخاذ شد که به شدت نیاز به لاغر شدن داشتم.

در آخرین مراجعه من به دکتر قلب متوجه شدم که دچار نارسایی قلبی شده ام و اگر اوضاع به همین شکل ادامه پیدا کند در سن کم مجبور به عمل جراحی قلب خواهم شد.

همه فریاد می زدند باید لاغر بشی در حالی که حداقل 20 سال از عمرم در حال تلاش کردن برای لاغری بودم اما هرگز نتیجه نگرفته بودم.

در مقابل اصرار و فریادهای دیگران برای لاغر شدنم، صدایی بلندتر از همه آنها در درونم فریاد می کشید که: تو نمی تونی لاغر بشی.

حق با او بود چون سالها برای لاغر شدن تلاش کرده بودم ولی لاغر نشده بودم.

بعد از اینکه قانون تمرکز بر خواسته را درک کردم شرایط خودم را بررسی کردم و متوجه شدم در تمام آن سالها که من برای لاغر شدن تلاش می کردم تمرکز من بر چاقی بوده است نه لاغری.

همیشه برای فرار از چاقی تلاش می کردم نه برای رسیدن به لاغری.

دست است که فرار از چاقی در نهایت منجر به رسیدن به لاغری می شود اما این نتیجه نهایی است درصورتی که من هر روز که در حالا رژیم گرفتن یا ورزش کردن بودم از چاق بودن خودم شرمسار بودم و اصلا امیدی برای لاغر شدن نداشتم چون تصور می کردم چاقی من ارثی است و خداوند برای من چاقی را درنظر گرفته است و من توانایی مقابله به خواست خداوند را ندارم.

از آن روز که به این آگاهی رسیدم تصمیم گرفتم بر لاغر شدن تمرکز کنم و از نشانه های موفقیت من این بود که بخاطر چاق بودنم احساس شرمساری نمی کردم.

درست است که چاق بودن همچنان رنج آور بود ولی همراه با احساس ناامیدی از لاغر شدن نبود بلکه همیشه با تکرار اینکه من می توانم لاغر شوم در خودم احساس خوب و اشتیاق برای ادامه دادن ایجاد می کردم. در واقع من به این شکل راهی برای متصل شدن به قدرت اراده خداوند برای خلق لاغری در زندگی ام ایجاد کردم و نتیجه این استمرار در تمرکز بر لاغر شدن بعد از چندین ماه تجلی نشانه های تغییر کردن در جسمم بود.

بعد از آن رویای من آموزش لاغر با ذهن بود.

همه شواهد و نشانه ها حاکی از این بود که این توانایی در من وجود ندارد چون هیچ سابقه یا تجربه ای در امر آموزش دادن نداشتم.

از نظر مدرک تحصیلی هم واجد شرایط آموزش لاغرشدن نبودم.

موارد زیادی وجود داشت که به من یادآوری می کردند که رویای من غرق شده است و امکان تحقق یافتن ندارد.

اما باز هم با اتکا به قانون شناوری توانستم آرزوی خود را از غرق شدن نجات داده و برای متصل شدن به اراده خداوند به توانایی خودم در لاغر شدن تمرکز کردم و پس از چند ماه نشانه های تاثیرگذار بودن طریق آموزش من واضح و مشخص شد.

بعد از آن نوبت به رویای داشتن سایت تناسب فکری برای آموزش لاغری با ذهن بود که باز هم نشانه ها حاکی از آن بود که امکان ندارد این آرزوی من محقق شود.

هیچ دانشی درباره حوزه اینترنت و فضای مجازی نداشتم و فقط بازی کردن با کامپیوتر و تایپ کردن با آن را بلد بودم.

توان مالی برای تاسیس سایت و راه اندازی آن را نداشتم و فردی که بتواند در این مسیر به من کمک کند تا رویای خودم را به واقعیت تبدیل کنم نمی شناختم.

در آن لحظه باز هم به خودم یادآوری کردم که وظیفه من توجه به قانون شناوری است نه قانون غرق شدن.

برای متصل شدن با اراده خداوند من تلاش کردم با تمرکز بر آنچه می خواهم داشته باشم و توکل به خداوند برای همراهی و حمایت من در جهت خلق آرزوهایم همواره اشتیاق و احساس خوب رسیدن به آرزویم را در خودم زنده نگه دارم.

این بار زودتر از چند ماه سایت تناسب فکری به شکل اول آن راه اندازی شد و از آن روز تا الان ده ها بار شرایطی پیش آمده که نوید شکست خوردن و عدم موفقیت را فریاد می زدند و بارها من دچار احساس بد و یاس و ناامیدی شده ام اما هربار با تمرکز بر آنچه می خواهم تجربه کنم و چشم پوشی از آنچه وجود داشت و مورد رضایت و خواسته من نبود توانستم آرزوی خود را از غرق شدن نجات دهم و به لطف خدا امروز سایت تناسب فکری اولین و بزرگترین سایت لاغری با قدرت ذهن در دنیاست.

اینها فقط چند نمونه از آرزوهایی بود که همه از نظر اراده شخصی من غرق شده بودند اما با تمرکز بر خواسته ها و اصرار بر اتصال با قدرت اراده خداوندی همه آنها نه تنها غرق نشدند بلکه به واقعیت تبدیل شدند و هر روز گسترده تر می شوند.

این قدرت تمرکز بر خواسته و توکل به اراده خداوند است.

در قسمت بعدی به موضوع خلق کردن هرآنچه دوست داریم در زندگی تجربه کنیم خواهیم پرداخت.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.50 from 28 votes

https://tanasobefekri.net/?p=29947
برچسب ها:
20 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار فریده حسنی
      1400/05/28 20:23
      مدت عضویت: 1617 روز
      امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,299 کلمه

      زندگی با اراده خداوند (قسمت ۱۲)

      سلام وقت بخیر 

      این چند مدت که در حال خوندن و نوشتن این مقاله ها هستم دریچه های زیادی برام باز شده و همچنین به خریدن دوره هایی هدایت شدم که مطالبشون مرتبط به شناخت خداست

      از کودکی تا چند سال پیش آموزه های مطلوبی از خداوند نشنیده بودم ،هر چی بود ترس بود و دلهره و خشم

      هیچ وقت فکر نمیکردم یه روزی خودم در مورد شناخت خدا جستجو کنم ،منیکه خدا رو عامل بدبیاری های خودم میدونستم

      من تمام باورهایی که در ذهنم شناسایی میکنم توی نت گوشیم یادداشت میکنم تا به موقعش روشون کار کنم 

      دیروز نتمو باز کردم و خواستم باورهای مخربمو بخونم و در موردشون فکر کنم ،دیدم توی اون نت نوشتم ** خداوند عامل بدبختی های من است **

      خوندن این باور منو خیلی به فکر برد ، همزمان داشتم به گلدون روی کمدم نگاه میکردم ، تصور  کردم اون گلدون،باور  بدبختی های منه و آبی درون اون هست که اسمش انرژی خداست،در واقع خداوندو میشه تشبیه کرد به آبی که در هر ظرفی ریخته بشه به شکل همون ظرف در میاد 

      احساس کردم هزاران سوراخ روی اون گلدون هست که باعث شده آب  گلدون با شدت از سوراخ ها بیرون بریزه

      به خودم گفتم هر کدوم از اون سوراخ ها و آبی که ازش ببرون میپاچه  ،یکی از بدبیاری ها و بدبختی هاتو داره حمل میکنه 

      مگه باور نداشتی خداوند عامل بدبختی هاته؟ داشتن همون باور کافی بوده که  زندگیت در تمام جنبه هاش داغون باشه،البته که خدارو شکر میکنم که الان با توجه بر آموزه هام  زندگی نرمال و راحتی دارم 

      همگی ما خداوند بزرگ و قدرتمندو باور داریم یعنی در اعماق ذهن ما این باور کاشته شده  حتی اگر الان نپذیریم این موضوعو

      وقتی قدرت مطلق عامل بدبختی من بوده که از دونه دونه سوراخ های اون گلدون(باور) مصیبت میریخته 

      خیلی ذهنمو درگیر کرده بود ،کلی با خودم صحبت کردم بعد که اون باور مخربو منقضی کردم ،رفتم روی همون گلدون با ماژیک نوشتم خداوند عامل خوشبختی های من است 

      اگر اون باورو ساختم و بیشتر طول عمرم در سختی گذشت ،خب حالا میام باور اصلیو استفاده میکنم،خدا بصورت اورژینالی عامل خوشبختی های ماست ولی من تونستم این باور بیس رو کنار بزنم و یک باور جدید بسازم که دقیقا مخالف جریان حرکت رودخانه فطرت ماست

      جریان رودخانه اصلی یعنی اینکه خداوند خلاقه،زیباست،مهربانه ووو ولی من سالها مخالف این باورو باور کردم و رنج بردم

      هم ناراحت شدم که سالها این باورو با خودم حمل کردم هم خوشحال شدم که این باورو شناسایی و رفعش کردم

      تقریبا ۵ سال پیش یه شب که حال درونیم بد بود و خسته بودم از بدبیاری های پشت سر همم ، عاجزانه بدون اینکه این خدارو بشناسم ،ازش خواستم بهم آرامش بده

      چند شب بعدش یه فایلی از یه استادی که بعدا ازش یه دوره پاکسازی خریدم ،بدستم رسید ،تو اون فایل که دقیقا یادم نمیاد چه چیزهایی گفته شد ،گفت از خدا خواسته هاتونو بخوایید ،بنویسید و کاغذشو بندازید تو آب روان

      اون شب تا صبح خوابم نبرد ، گریه کردم و نوشتم ،صبح کاغذمو توی آب روان انداختم،انگار سبک شده بودم،حس میکردم یه شخص قدرتمند نوشته هامو خونده ،انگار بهش امیدوار شدم

      بعد از اون هدایت شدم به دوره ها و آموزش ها ولی مدام از خدایی که حتی خوب نمیشناختمش ،میخواستم که خودشو بهم معرفی کنه و جالب بود که هر دفعه برام فایل یا کتابی میرسید و میفهمیدم که این قدم بعدیمه

      تو این مدت همچنان در مسیر یادگیری هستم و این مدت هم خیلی بهش گیر دادم که میخوام بدونم کی هستی؟ چجوری هستی ؟ خودتو بمن بیشتر بشناسون و باز هم هدایت میشم به فایلها ،مقاله ها و کتاب ها

      من خواستم که بهش توکل کنم ،در واقع داره اون باورهای مخرب از سر و روی درونم پاک میشه ،مثل اسباب هاییکه سالها در انباری بوده و پر از خاکه ،وقتی تمیز بشن ،تازه میشه قیافه اون اسباب و اثاثیه رو دید

      مهمترین کاری که انجام میدم دنبال کردن رد نشانه هاست ، مثلا دیروز داشتم در مورد مسئله ای با دخترم صحبت میکردم و در انتهای حرف هام ،گفتم من نمیتونم با این مقدار پول این چیز مورد نظرو بخرم ، دخترم تو چشمام نگاه کرد و گفت ،مامان تو میتونی ،حتما انجام میشه 

      دختر من اصلا اهل اینجور حرف زدن ها نیست ،وقتی خوب بهش فکر کردم احساس کردم اون صدای خدا بود که از طرف دخترم بهم نوید توانستن میداد که نگران نباش حتما کاری که دوست داری انجام میشه 

      عبارتی که خودم این چند وقت تکرار میکنم و حالم باهاش عالی میشه اینه  ** تمام ذرات جهان هستی در خدمت من هستند ،من روح پاک خداوند هستم **

      چند روز پیش یکمی نگران بودم ،اومدم تو سایت (همین قسمت )تو چندتا از کامنت های بچه ها جملاتیو خوندم که انگار خداوند داشت با من در قالب اون جملات حرف میزد ،بعد از خوندن اون کامنتها ،حالم بشدت عالی شد و نگرانی از وجودم رفت و بعدش به خرید می‌کنم ای هدایت شدم که تماما در مورد خداوند بود 

      خدارو شکر میکنم که اصلا tv نگاه نمیکنم ،فیلم و سریال که اصلا ،اخبار و اینجور مسائل که ابدا ولی در حین زندگی ،از اطرافیانم میشنوم که چه اتفاقاتی در حال رخ دادنه 

      حتی شنیدن همون یک ذره ها هم حالمو بد میکنه ،حالا اگر دنبال کننده بودم که فاجعه میشد 

      امروز داشتم فایلیو نگاه میکردم که در مورد نداشتن ایمان به خداوند میگفت و ریشه تمام ترس هارو همین ایمان نداشتن به خداوند  عنوان میکرد ،دقت کردم دیدم آره واقعا اینهمه ترس بخاطر اینه که ما خودمونو تنها بدون قدرت احساس میکنیم برای همین ترس انقدر بر ما غلبه کرده 

      بودن افرادی که الان در این قسمت از سایت هستن و این آگاهی هارو میخونن یا مینویسن ،نشان دهنده توجه اونها بر شناخت بیشتر از خداونده که یک روزی خواستند و جهان هم هدایت کننده است ،این مطالب برای همه نیست ،چرا اطرافیان من حتی روحشون هم از این اطلاعات خبر نداره ؟ چونکه نخواستن ،چونکه به نشانه ها توجه نمیکنن ،چونکه بیدار نیستن ،چرا من وقتیکه مطلبی میخونم یا فایلی گوش میکنم وقتیکه کدی در ذهنم باز میشه ،حالم انقدر خوبه ،انگار روی ابرها هستم ،انگار زنجیر دیگه ای از قلبم باز شده ،اگر همون لحظه برای کسی این حالمو توصیف کنم اصلا متوجه نمیشه

      چند روز پیش که یکی از مقاله های این قسمتو خونده بودم و انگار پرده ای از جلوی چشمام باز شده بود و بعدش هدایت شدم به اون فایلهاییکه در مورد خدا بود ،انگار مغزم داشت از فهم یسری مطالب متلاشی میشد ،میخواستم داد بزنم به همه بگم ولی دیدم کسی حال اون لحظه منو نمیفهمه 

      این روزها من دارم تمرین میکنم که حس خلاقیت درونمو بیدار کنم ،اینکه به اطرافم بیشتر عشق بدم تا نفرت ،مهربانتر باشم ،هر زمان به یاد میارم همون لحظه حتی به اونهاییکه دوست ندارم در کنارم باشن ،نگاهمو مهربانانه تر میکنم ،اینها یعنی ذره ذره تغییر کردن

      باید بتونیم به قدرت خداوند ایمان بیاریم و اعتماد کنیم تا این نیرو در خواسته های ما  جان ببخشه و متجلی بشه

      اینهمه سالها از همه چیز ناامید بودیم به کجا رسیدیم؟ اینهمه دنبال کننده اخبار و غم ها بودیم چی شد؟ غم ها کم شد؟ اخبار منفی کمتر شدن؟ نه تازه بیشتر هم شدن ،هر هفته خبری هست که غذای ذهن های منفی باشه ،بلخره ذهن برای خودش آذوقه جمع میکنه ،غذای ذهن منفی ،اتفاقات منفیه

      من به این نتیجه رسیدم که باید با حس ناتوانی درونی برای همیشه خداحافظی کنم، اون حس مدام از شکست ها منو میترسونه ،از بیماری منو میترسونه از همه چیز منو میترسونه و حس نشدن هارو برای من بزرگتر میکنه ، بجاش باید حس جنگجوی درونیمو بیدار کنم که حس قدرته ،حس شجاعته و بمن اطمینان میده بمن حس خوب و شدن هارو میده،هر وقت رفتم  به سمت  حس قربانی درونم   شکست خوردم 

      حس توانمندی وجود من بیشتر شبیه به خداونده ، پس از این به بعد میخوام که قدرت شجاعت درونمو بیدار کنم تا بتونم با اراده خداوند هماهنگتر باشم ،در اراده خداوند خبری از نشدن ها وجود ندارد ، خبری از ناامیدی نیست

      خدایا شکرت برای نوشتن امروزم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم