0

زندگی با اراده خداوند (قسمت هفدهم)

زندگی با اراده خداوند
اندازه متن

در قسمت قبل درباره موانع درونی رسیدن به خواسته ها توضیح داده شد و گفتگوی درونی، سطح انرژی و ارزشمندی خود، بعنوان سه موضوع مهم درونی در ایجاد موانع برای رسیدن به خواسته ها عنوان شد.

درباره موضوع سطح انرژی که بسیار مهم و تاثیرگذار است توضیحات مفصل داده شد و توصیه می شود بارها آن را مطالعه کنید و سعی کنید آنچه گفته شده است را در زندگی روزمره خود به کار بگیرید تا به مرور شخصیت شما به شکل همسو با اراده خداوند تغییر پیدا کند.

در این قسمت درباره راهکارهایی ساده اما بسیار تاثیرگذار در افزایش سطح انرژی برای همسو شدن با قدرت اراده خداوند توضیح داده می شود.

1- مراقب افکار خود باشید

مهمترین و البته مخفی ترین موضوعی است که باید مورد توجه قرار بگیرد.

اگر عضوی از بدن شما مجروح شود از طریق دردی که احساس می کنید متوجه آن می شوید. اگر میزان آب بدن شما کم شده باشد از طریق احساس تشنگی متوجه آن خواهید شد و اگر بدن شما نیاز به استراحت داشته باشد از طریق احساس خواب آلودگی به نیاز خود پی می برید.

اما مرور افکار برای بسیاری از انسانها نشانه محسوب نمی شود.

تاثیر درد بر جسم به صورت آنی و در لحظه می باشد. اگر سوزنی به دست شما فرو رود بلافاصله از طریق درد شکل گرفته در سیستم عصبی خود متوجه آن می شوید. چون عامل (سوزن) و معلول (جسم) هر دو فیزیکی هستند.

اما در مورد افکار قضیه به این شکل نیست و از آنجایی که افکار غیرفیزیکی هستند به صورت آنی نتیجه آن را تجربه نمی کنیم به همین دلیل انسانها توجهی به افکار خود ندارند.

برخورد دست شما با وسیله ای که داغ است در کسری از ثانبه باعث واکنش سیستم عصبی و به صورت ناخودآگاه باعث دور کردن دست خود از منبع گرما می شود. اما برخورد یک فکر با ذهن شما و مرور آن به صورت لحظه ای باعث نتیجه مادی یا فیزیکی نمی شود به همین دلیل واکنش ناخودآگاه در ما ایجاد نمی کند.

از این رو باید آگاهانه مراقب افکار خود باشید و انقدر این مراقبت را ادامه دهید تا به صورت ناخودآگاه توسط ذهن شما صورت بپذیرد.

هر فکر یا اندیشه ای را که در ذهن مرور می کنید، بر شما تاثیر می گذارد. وقتی سعی می کنید مرور کردن یک فکر ضعیف کننده را متوقف کرده و به جای آن فکر تقویت کننده ای را مرور کنید، شما ارتعاش انرژی خود را افزایش داده اید.

این عمل نه تنها باعث بالارفتن انرژی درونی شما می شود بلکه بر محیط و افرادی که در پیرامون شما هستند تاثیر می گذارد. البته که هدف ما از بالابردن سطح انرژی خود تاثیر بر دیگران نیست ولی این امر به صورت خودبخودی شکل می گیرد.

از روزی که تصمیم گرفتم از طریق قدرت ذهن زندگی خودم را تغییر دهم به وضوح مشاهده کردم که احساس و انرژی من بر اطرافیانم تاثیر گذاشت و نتایج زندگی آنها تغییر کرد.

برای نمونه وقتی مشغول گفتن نکته ای به پسر یا دخترم بودم که سبب می شد او از رفتارش احساس شرمندگی کند، متوجه سطح انرژی پایین در گفتار و عملکرد خودم شدم و می دانستم که در محکوم کردن و احساس گناه دادن به دیگران هیچ نقطه امیدی برای بهبود و رشد شخصی وجود ندارد.

بنابراین گفتار خود را تغییر دادم و به این شکل سطح انرژی خودم افزایش پیدا کرد و به طبع آن مشاهده کردم که احساس بهتری در فرزندم شکل گرفت و او با خوشحالی و احساس قدرت سعی کرد رفتار بهتری در خود ایجاد کند.

نکته قابل توجه این است که همیشه تغییر از خودمان شروع می شود و هرگز نباید انتظار داشته باشیم دیگران زودتر از ما تغییر کنند تا سطح انرژی و احساس ما بهتر شود.

بر آنچه در ذهنتان مرور می شود تسلط داشته باشید و همچون استادی سخت گیر افکار صحیح برای مرور کردن در ذهن خود را انتخاب کنید.

شناسایی افکار مخرب کار بسیار ساده ای است هرچند بسیاری از انسانها از آن اطلاع و آگاهی ندارند.

افکار به دلیل غیرفیزیکی بودن نتیجه و تجربه لحظه ای و فیزیکی به همراه ندارند اما می توان از طریق کنترل احساس نتیجه افکار خود را پیش بینی کرد.

اگر فکری که در حال مرور کردن آن هستید احساس بد در شما ایجاد می کند یقین داشته باشید در آینده ای نه چندان دور آن فکر به شکلی در زندگی شما تجلی می شود که احساس بد این لحظه را به شکل عمیق تر وارد تجربه زندگی شما می کند.

به عنوان مثال اگر در حال فکر کردن به نوعی بیماری هستید که در شما احساس بد ایجاد می کند و بدون توجه به احساس خود به مرور کردن آن فکر ادامه دهید، به مرور آن فکر قدرت گرفته و به شکل بیماری در زندگی شما تجلی پیدا می کند و احساس بیمار بودن را به شکل عمیق تجربه خواهید کرد.

احساسی که از مرور افکار در شما ایجاد می شود نوع ضعیف شده احساسی است که نتیجه آن فکر در دنیای مادی و اقعیت برای شما به ارمغان خواهد آورد.

اگر افکاری در مورد چاقی را در ذهن خود مرور کنید، قطعا احساس بدی خواهید داشت، تکرار این افکار باعث تقویت آنها شده و چاقی در جسم شما نمایان می شود، در این صورت شما احساس بد عمیق تری به واسطه چاق شدن را تجربه خواهید کرد.

در مثالی دیگر اگر شما به خانه ای که دوست دارید داشته باشید فکر می کنید و در شما احساس خوب ایجاد می شود این فکر در صورت تکرار و تقویت شدن به واقعیت زندگی شما تبدیل می شود و شما احساس خوب خانه دار شدن را به صورت عمیق تر تجربه می کنید.

پس احساسی که به هنگام مرور هر فکر در ذهن خود در شما شکل می گیرد نوع ضعیف شده همان احساسی است که به صورت عمیق تر زمانی که فکر شما به واقعیت تبدیل شد تجربه خواهید کرد.

اکنون که این آگاهی را دارید از اینکه چرا عموم انسانها در وضعیت احساس بد و ناامیدی زندگی می کنند تعجب نمی کنید. آنها به راحتی اجازه می دهند هر فکری در ذهنشان مرور شود و بدون توجه به احساسی که از مرور آن فکر دارند بارها درباره آن موضوع صحبت کرده و به تحلیل یا محکوم کردن آن موضوع می پردازند.

نتیجه این عمل ویرانگر قرارگرفتن در شرایطی است که باعث ایجاد احساس بد در آنها می شود.

شاید خودتان از این دسته افراد باشید که هر روز موضوعی در زندگی تان رخ می دهد که باعث ناراحتی و احساس بد شما به طور عمیق می شود.

این فرایند به دلیل مرور افکاری است که سالهاست بدون توجه در ذهن شما جریان داشته است. افکاری که احساس ناخوشایند در شما ایجاد می کرده اند اما به آن توجه نداشته اید.

از امروز توجه با افکارتان را جدی بگیرید و بعنوان یک تمرین در زندگی روزمره همواره مراقب افکاری که در ذهتان مرور می شوند باشید. این افکار در نهایت سرنوشت و واقعیت زندگی شما را رقم می زنند.

2- هر روز مراقبه کنید

زمانی که به اهمیت مراقبه در افزایش سطح انرژی آگاهی پیدا کردم درک کردم که چرا در قرآن بارها به مراقبه اشاره شده است.

مراقبه در قرآن به صورت توجه کردن به خداوند (صَلاة) بیان شده است و در آموزه های دینی آن را نماز خواندن می نامند.

نماز خواندن یا مراقبه کردن یا توجه به خداوند همه برای رهایی از افکار منفی و رهایی از شر اراده شخصی و همسو شدن با اراده خداوند است. چیزی که در 35 سال زندگی آن را درک نکرده بودم.

من تصور میکردم باید برای رضای خداوند نماز بخوانم تا او از من راضی باشد و در آخرت مرا به واسطه نماز خواندن مورد بخشش قرار دهد.

تمرکز من برای نماز خواندن بر رعایت اصولی بود که هدف از اجرای آنها رضایت خداوند بود نه آرامش و همسو شدن من با اراده خداوند.

اینکه به چه صورت باید نماز بخوانم، چه زمانی نماز بخوانم یا در کجا نماز بخوانم و … همگی توجه به بخش فیزیکی اجرای عمل نماز است که هیچ تاثیری در همسو شدن با قدرت اراده خداوند ندارد.

هدف از نماز خواندن همسو شدن با قدرت اراده خداوند برای تجربه رشد و گسترش در زندگی مادی است نه جلب رضایت او برای عاقبت به خیر شدن در زندگی ابدی.

شاید تعجب کنید اگر بدانید خداوند در قرآن کریم بارها به موضوع (صَلاة) اشاره کرده است اما حتی یک بار به چگونگی انجام آن اشاره نشده است چون شکل اجرای آن باعث ایجاد همسو شدن با قدرت اراده خداوند نمی شود بلکه احساسی که در هنگام اجرای آن در فرد شکل میگیرد باعث افزایش سطح انرژی فرد می شود.

نماز به شکل رایج آن طریقی بوده است که حضرت محمد برای (صَلاة) کردن از آن استفاده می کرده است و این درصورتی است که در زمانی که هنور ایشان پیامبر خدا نبوده است نیز به همین شکل با خدا خلوت می کرده است.

بنابراین تمرکز بر شکل اجرای نماز باعث افزایش سطح انرژی فرد نمی شود بلکه تمرکز بر تاثیر نماز باعث افزایش سطح انرژی و همسو شدن با خداوند می شود.

در مورد مشابه استفاده از ذکر گفتن نیز برای همسو شدن با اراده خداوند در بین مومنان رایج شده است اما به مرور به جای تمرکز بر تاثیر آن به شیوه ای نمادین برای نمایش ایمان تبدیل شده است.

در گذشته وسیله ای خریده بودم که ذکرشمار بود، دکمه ای داشت که بعد از هربار ذکر گفتن آن را فشار می دادی و تعداد ذکرهای گفته شده را شمارش می کرد.

چرا به مرور زمان، مسلمانان به وسیله ای نیاز پیدا کردند تا تعداد ذکرهایشان را محاسبه کند؟

چون اهمیت تاثیر ذکر گفتن کمرنگ شده بود و به جای آن تعداد گفتن ذکر اهمیت پیدا کرده بود.

این تغییر نگرش به دلیل قرار گرفتن انسانها در رقابت برای جلب رضای خداوند ایجاد شده است.

بارها نیت می کردم هزار مرتبه صلوات بفرستم، نیت من برای جلب رضایت خداوند و دریافت نعمت یا حل مشکلاتم بود. هیچ توجهی به ذکر و احساسی که در من باید ایجاد می کرد نداشتم و فقط تلاش می کردم تعداد ذکر گفتن را به عدد هزار برسانم.

فکر می کردم وقتی هزاربار فلان ذکر را تکرار کنم از نظر خداوند بنده مومن و لایقی هستم.

همه ما کم و بیش نگرش و عملکرد مشابه یکدیگر داشته ایم و نتیجه آن را به خوبی می دانیم و نیاز به شرح بیشتر آن نیست.

در کنار هر نوع عبادت روزانه خود سعی کنید نوعی مراقبه را تمرین کنید که همان لحظه در شما احساس خوب ایجاد کند.

بعنوان مثال عبارت “من به خدا ایمان دارم” را تکرار کنید.

یک بار تکرار این عبارت کافی است، سپس سعی کنید آرامشی که ایمان و توکل به خداوند در شما ایجاد می کند را احساس کنید.

هربار که یادتان آمد این عبارت یا هر عبارتی که خودتان دوست دارید را بعنوان نوعی مراقبه عملی در زندگی روزمره تکرار کنید و به احساس خوبی که در شما ایجاد می کند توجه کنید.

زودتر از آنچه تصور می کنید، نتیجه این تمرین الهام بخش را تجربه خواهید کرد.

3- مواد دارای انرژی ضعیف مصرف نکنید

مصرف الکل، سیگار، قلیان، قرص های روان گردان و هر دارو یا ماده ای چه قانونی باشد چه نباشد، سطح انرژی بدن تان را پایین می آورند و شما را ضعیف می کنند.

مصرف این مواد شما را در زندگی در موقعیت هایی قرار می دهد که انرژی های ضعیف پیرامون خود را جذب کنید.

با مصرف موادی که انرژی ضعیف دارند به مرور افرادی وارد زندگی شما می شوند که دارای همان انرژی ضعیف هستند.

بارزترین تاثیر منفی مصرف مواد دارای انرژی ضعیف ایجاد وابستگی در شما برای مصرف مداوم و همیشگی آن هاست.

وابستگی یکی از انواع انرژی ضعیف است و تفاوتی ندارد شما وابسته به انسان باشید یا مصرف هر نوع مواد یا حتی وابسته به حیوان خانگی خود باشید. در هر صورت شما در حال تشدید انرژی ضعیف در خودتان هستید.

نگهداری از حیوانات خانگی به هر دلیلی و منطقی باشد باعث ایجاد وابستگی و شکل گیری انرزی ضعیف در افراد می شود و نتایج آن در سایر جنبه های زندگی تاثیر می گذارد.

در سفری که سال گذشته به ترکیه داشتم، خانمی همراه ما بود که سگ خانگی خود را به همسایه شان سپرده بود.

شدت وابستگی او به سگش به حدی بود که در تمام لحظات سفر به او فکر می کرد و نگران شرایط او بود.

بارها دیدم که کنار استخر آمده بود که شنا کند اما به جای شنا کردن درباره دلتنگی خود برای سگش با دیگران صحبت می کرد.

او جسم خود را عازم سفر کرده بود اما ذهن افکارش را در خانه و نزد سگش جا گذاشته بود.

انرژی تضعیف کننده وابسته بودن به حیوان خانگی تمام فرصت های لذتبخش سفر را از بین برد و در روز آخر خوشحال تر از همه مسافران بود چون می خواست به خانه و نزد سگش برگردد.

این قدرت وابستگی و تاثیر انرژی های ضعیف است که در نوشته های قبلی به آن اشاره شد.

مثال خارج کردن دوشاخه رشته لامپ الوان را به خاطر بیاورید.

انرژی ضعیف وابستگی باعث اختلال در ارتباط با قدرت اراده خداوند برای لذت بردن از فرصت زندگی کردن شده بود.

4- در انتخاب موسیقی دقت کنید

گوش دادن به شعر های حماسی و هیجانی که درباره نفرت، درد و رنج، خشم، ترس و خشونت می باشند به شدت سطح انرژی شما را کاهش می دهند. این اشعار دارای انرژی های ضعیفی هستند که پیام های ضعیف کننده به ضمیر ناخودآگاه شما ارسال می کنند و باعث جذب انرژی های ضعیف مشابه به زندگی شما می شوند.

اگر دقت کرده باشید برای سربازانی که عازم جنگ و نبرد هستند سرودهای حماسی تحت عناوین مختلف پخش می کنند. این موسیقی ها حاوی انرژِی خشم، نفرت، انتقال و … هستند و ضمیر ناخودآگاه افراد را برای قرار گرفتن در صحنه های نبرد آماده می کند.

اگر می خواهید در زندگی عشق و آرامش را تجربه کنید باید به موسیقی هایی گوش دهید که نوید عشق و آرامش را می دهد نه وعده خیانت و اندوه و جدایی را.

لازم به ذکر است که گوش دادن یک بار یا چند بار هر موزیکی اتفاقی در زندگی شما رقم نمی زند اما اگر عادت دارید همواره به موسیقی هایی گوش دهید که احساس بد در شما ایجاد می کند باید نسبت به تغییر علایق خود اقدام کنید.

برخی ها عقیده دارند من گوش دادن به آهنگ های غمگین را دوست دارم ولی توجهی به موضوع یا شعر آنها ندارم.

این خیالی باطل است که شما خوردن زهر را دوست داشته باشید بدون اینکه توجهی به عواقب آن داشته باشید.

گوش دادن و تکرار عبارت هایی که صحنه هایی از زندگی را توصیف می کنند که دوست ندارید آن را تجربه کنید باعث شکل گیری میدان انرژی تضعیف کننده در ضمیر ناخودآگاه شما می شود.

در این صورت اهمیتی ندارد شما فقط دوست دارید آهنگ های غمگین گوش دهید چون ضمیر ناخودآگاه شما تجربیاتی را وارد زندگی شما می کند که همسو با آن چیزی است که همواره در حال گوش دادن هستید.

5- به نظافت و نظم محیط اطراف خود اهیمت دهید

کثیف بودن و بهم ریختگی میدان انرژی ضعیفی دارند و افرادی که در میدان های ضعیف زندگی می کنند دارای سطح انرژی پایینی هستند.

اگر شما هر روز 8 ساعت خواب باشید پس 16 ساعت در حال زندگی در دنیای پیرامون خود هستید.

زندگی کردن در محیط های کثیف و بی نظم باعث کاهش سطح انرژی می شود. حتی خوابیدن در این اماکن به مراتب آرامش کمتری به همراه دارد.

به آفریده های خدا توجه کنید، هرگز بی نظمی در مخلوقات خداوند مشاهده نمی کنید.

سعی کنید به خود و محیط پیرامون تان توجه کنید و نظافت و نظم را گسترش دهید.

به آراستگی و نظافت شخصی خود توجه کنید.

شلخته و ژولیده بودن باعث کاهش شدید انرژی درونی شما می شود.

به نظافت و منظم بودن محیط زندگی و کار خود توجه کنید.

بی نظمی و بهم ریختگی محل زندگی و کار در کاهش سطح انرژی شما و افرادی که در آن حضور دارند تاثیر می گذارد.

از رنگ های شاد و انرژی بخش استفاده کنید و تصاویر زیبا و آرامش بخش را در محیط کار و زندگی خود نصب کنید.

در قسمت بعد به 5 راهکار دیگر برای افزایش سطح انرژی شرح داده می شود.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.23 از 31 رای

https://tanasobefekri.net/?p=30257
برچسب ها:
23 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار فریبا فروغی
      1402/09/01 18:49
      مدت عضویت: 562 روز
      امتیاز کاربر: 15095 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 458 کلمه

      باسلام خدمت شما استاد عزیز

      امروز من یک روز عالی بود و از شروع روزم برام احساس خوبی شکل گرفت،

      من وقتی بیدارمیشم و کیبینم که تنم سالمه بازم زندم و تونستم یک روز دیگه توی این دنیا باشم حس خوبی دارم،

      وقتی میبینم هر روز فرصت پیدا میکنم برای شروع سک روز خوب دیگه و این فکر روز میکنم که پس این یک هدیه از سمت خداست و من باید از امروز خودم به نفع خودم لذت ببرم،

      دوست دارم که مراقب افکارم باشم و اتفاق های خوب رو بوجود بیارم،

      اینکه مراقب افکارم هستم که برای هدف‌های خودم ارزش قائلم و به رسیدن اون‌ها تلاش می‌کنم تا احساس خوبی رو داشته باشم،

      مراقب رفتار باشم مراقب افکارم باشم،

      مثلاً من یاد گرفتم که با انسان‌هایی که سطح انرژی پایینی دارند و مدام در حال مرور گذشته خود هستند من یاد گرفتم که خیلی با این انسان‌ها هم کلام نشم و باهاشون بحث نکنم،

      اینطوری می‌تونم مراقب افکارم باشم که به گذشته برنگرده و در زمان حال احساس خوبی داشته باشه،

      از خودم مراقبت کنم درباره افکار حرف‌ها و رفتار انسان‌های دور و ورم زیرا این ذهن منه که در مسیر قرار داره،

      من تغییر کردم و نگرش جدیدی در خودم بوجود اوردم پس من تصمیم گرفتم که همیشه انتظار خودم رو از انسان‌ها کم و  کمتر کنم،

      من یک مدتی میشه که برای بدن خودم و سلامتی جسمم ارزش بیشتری قائل می‌شم مثلاً هر روز صبحانه سالم و کاملی رو می‌خورم،

      تغذیه بهتری دارم و نرمش میکنم یعنی که مراقب جسم خودم در برابر انرژی‌های ضعیف هستم و دوست دارم انرژی بدنی من بالا باشه و توانایی انجام کارها رو در طول روز داشته باشم،

      حتی اگر در یک جایی که به من تعارف کنند تا برای مثال حالا که جمع دوستان هست توهم ی نخ سیگار بکشی چی میشه مگه ،

      من این کارو انجام نمیدم چون بدن خودم زو دوست دارم و این یک مثال بود که بگم من به سلامتی و سطح انرژی خودم اهمیت میدم ،

      شاید براتون جالب باشه اما من همیشه در محیط مرتبی و تمیزی زندگی میکنم زیرا باور من اینه که برای ارامش ذهنم محیط میتونه اگر شلوغ باشه تاثیر منفی روی ذهنم بزاره پس  سعی میکنم که همیشه در تمیز بودن و اراسته و مرتب بودن خودم یا محیط اطراف خودم دقت کنم و تلاش برای این که حال خوبی داشته باشم،

      و در آخر من امروز خیلی حالم خوبتر از دیروز بود و یک قدم و یک دل رو به جلو پیشرفت کردم و برای این پیشرفت خودم سپاسگزارم خدای مهربان که منو هدایت کردی و آگاهی بخشیدی،

      و هر روز که از خواب بیدار می‌شم و زنده هستم می‌خوام بهترین استفاده رو از یک روز جدید خودم داشته باشم،

      افکار جدیدی داشته باشم و همیشه مهربان‌تر و زیباتر ببینم و حال خوب خودم رو با بهبود افکارم کیفیت ببخشم و بهترین خودم باشم،

      باتشکرازشما 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1402/04/27 16:36
      مدت عضویت: 477 روز
      امتیاز کاربر: 35256 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 591 کلمه

      سلام بر خدایی مهربان‌که به من‌این هدیه داده که تواین مسیر باشم‌وادمه بدم‌تشکروسپاس 

      سلام براقای عطارروشن 

      اولین‌اقدام‌درمرو کردن افکار حسی هست که من با مرو کردن درخودم‌نیبینم‌اگه اون حس خوب وخشحال کننده باسه نشانه افکار خوب هست که مرو میشه کلی اگه زمانی اون افکارمن رو دچار ناامیدی نگرانی وحتی خشم وادر کنه  اون افکا رو همون مرحله اول فوری تغییرمیدم‌اویای این کاربرام ایون نبود انکارازقسمت منفیوادرقسپت مثب میشدم دوبا ه برگست میکردم به قسمت منفیولیبه سکرخدا اززمانی که این دوبخشجسمخودم رو تا حدودخوبیسناختمیدا گر م‌من بابخش مثبجسم یی ربطه دوستانه به وجود اوردم حتی بعضی زمان باهش درارتباطعیتم انکاریی دوست همیسه درکنارم هیت‌خیای باهش ارتباط برقرل میکنم‌ وفتی توذهنم افکاری منفی مرو میشه‌فوری وفتی متو جه میشم واربخش مثیت که میشم زمان طولانی دراینبخس هستم به شکرخدا

       درباره نگه داری ومراقبه کردن 

      نمازرو دوست دارم‌انکاریی وسیله ارتباط عالی با خداوند میدنم برامجالبهست وفتی که اکن به شکل که خودم درس احساس خوبی دارم میخوانم ا ن نماز من رو به خس خوبی میکسه ازاجباروبرای دیگران که دیر شده یا زود شده خوشم نمیاد 

      دلم میخواووفتی نمازمی خوانم تنهاباشم دوست ندارم توجمعنمازبخوانم نمازجماعترو دوست دارماگه مخصوص تو حرم امام رًضا باشه تومدینه یا مگه حس خیلی زیبایی رو دریافت کردم‌که هیچ جای دیگه اون حس روتجربه نکردم  روبروی خانه خدا لذت نمار ازدیدمن هزابرابرهست تامنزل خودم 

      موضوع گفتن ذکرو من هم فبول دارم اون ا اکه تعداشو رو اداجرا میکردم اخرش دوست داشتم تمام بشه ولی بعض زمام وفتیبه تعدا کم گفته میشه ا نحس بهتری روبه من میده نمی دونم‌ کی گفته هرچهتعدا بیشترباسه ثواببیستری رو به ما میرسه اگه منظور ارتباباط هست باید تعدادکم ولی با احساس   خوب گفته بس کیف بیشتری رو به ما میده 

      توموضوع نظافت چون من فبلاتواین مثله دفت لیشتررو بخ خرح میدا م‌زمانی که همهحاجمع تمیزمرتبهست خودم یبحس خوببازم این کاررو به سکل بهتری انجام‌میدم ی دو دارم وفتیمحیطدجار شلوغیودرهمب هم بشه اولین نگاهاحساس سلوغی یاد رو طدهنم‌هیت که دوستش ندارم‌تاحدودی بعضی روزها روشدقت دارم‌ولی سعی میکنم اون رو به همون تمیری کهفبلاانجام‌میدام انجام بدم  مادر خدا بیامز زن بسیاربانظم‌وترتیبی بود همیس همه زمان هروفت واردمنزل ماردنیشوم هیج درهم برهمی نبود تمیرپاکیزه بهداسنی رفنارمیکرد خواهرکوچکم‌درحاحاضر پاجای پای اون گزاشته مثل اون رفتارمیکنه 

      موسیقیغم گین اون احساس بدروبهمن میده وفتی متن اون موسیقیغم درکنش هست کل احساسم بد میشه درکل من‌ادم‌موسیق خیلی شادهستم‌ ازموسیفی اه  ناله تواهنک خوشم نمیادجون اون نوع موسیقی خسم  روبد کر ه انرژی  رو کاهش  میده تاافزایش وفتی موسبقی شادی رو گوش میدم خیلی فراوان احساسی دارم وحسم خیلی  خوب هست 

      موادریکه انرژی رو ضعیف میکنه نگهداری ازحیوانات خانکی ویکی دیگه گوش دادن به موسیقی هست که توش غم وقصه وهیجانی هست اینه انرژی رو ضعیف میکنه تاقویی 

      من‌ازوفتی ازواج‌کردم‌همسر کلی قناری ومرغ عشق خلاصه مرحله به مرحله ازاین حیوانات توقفس داشت از دیدن اون حیوان دورن فقس بودن دچارناراحتی بودم‌که ما اون حیوانی که‌باید ازدا باسه ودربین درختان درحال پروازباسه رو زندانی کردیم انقدرباهمسرصحبت کردم تاخلاصه درحال حاضر هبج حبوانی که اتاق حلوی جشم من توقفس باشه تومنزل مابه‌شکرخدا نیست

       ولی متاسفانه به مقدارفراروان کبوتر ردرپشت بام منرل ما هست من اصلا نمیتوانم باهشون ارتباط برقرارکنم حسم بعدی رو وفتی توقفش هستن به من میده بارها اطرافیان به  من‌گفتن  که بخاطر همسرت برم‌پشت بام‌کنارش باش کلی متاسفنه ازاین کاراصلا احساس خوبی ندارم‌همسر دوست داره من برم‌ولی من‌نمتوانم ابن عمل روانجام بدم چون به شکل واقعی حالم بد میشه  از صدای پروازشون توففس قبلم به درد میاد دلم مبخواد درفقس روبازکنم‌همه روبیرون کرده ازاد بشن 

      کاری روکه درونش حس بد داره روانجام نمدم چیزی که انرژی من‌روضعیف کنه رو به شکرخدا دوستندارم پس من دارم‌رکی مسبردرست قدم میرنم‌امیدارم‌که بتوانم روی خودم‌کارکنم تا به اونتبجه برسم 

      خدا پشت وپناهتون یا حق حق نگه دارتون 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 24732 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,747 کلمه

      با عرض سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گرامیم 

      من این موضوع تجربه کردم البته مت اون زمان یاد گرفته بودم که هر وقت فکر بدی اومد تو ذهن شما سریع باید قط کنید یه فکر خوب جایگزین کنید موصوف فکر تضعیف کننده فکر تقویت کننده رو نمیدونستم ولی الان بخوبی درک میکنم که وقتی یه فکر بد میاد تو ذهنم فورا فکر پول میکنم که وقتی آنقدر پول داشته باشی چجوری خرجش میکنی خیلی لذت بخش و شادی آفرین هیجان انگیزه منکه خیلی دوست دارم حالم خوب میشه شادی درون به وصوح تجربه میکنم طوریکه انگار واقعا اون پول دارم اون چیزهایی که نیاز دارم تهیه کردم خیلی لدت بخش خیلی خوبه میلیارد بودن تجربه کنیم خیلی حال دلم خوب میشه 

      استاد پن قبلنا وقتی میخواستم با دخترم حرف بزنم با عصبانیت حرف میزدم حرفه‌ای من سرشار از سرزنش تحقیر بود اما الان خداروشکر اونجوری نیستم با آرامش حرف میزنم چیز زیادی هم نمیگم در حد یک یا دوجمله طوریکه احساس شادی احساس پذیرش  احساس اینکه قبول دارم تو درست میگی و حتی در کلامش  هم  میگهبه وصوح میبینم  و درسته عملی در کار نیست ولی خوبیش به اینکه می‌پذیرم یه جایی یه روزی با همین حرفه‌ای من که از همین آگاهی‌ها کسب کردم خدا کمکش میکنه یاریش میکنه و مشکلش حل میکنه 

      من اینم تجربه کردم که مثلا بیمار بودم خوب شده بودم چند روز بوده که هیچ مشکلی نداشتم اما یهویی یه فکری تو سرم اومده ترسیدم که عه چند روزه سلامتم  همون لحظه یا چند دقیقه بعد دردی تجربه کردم و قبلنا یاد نگرفته بودم چکار کنم دوباره یه دوره دیگه چند ماهه بیماریم شروع میشد اما این دفعه دیگه باد گرفتم چکار کنم دیگه به بیماری توجه نکردم اصلا به هیج عنوان دردی که شدید هم میشد مسکن مصرف میکردم نپذیرفتم گفتم این فقط یه حسی که خانم فریبکار برام ایجاد کرده من به شفا رسیدم نمیشه که خدا به من شفا بده از طرفی هم بیمار باشم نپذیرفتم خدا روشکر الان در سلامتی کامل بسر میبرم خدایا شکرت خدایا ممنونم خدایا سپاسگزارم برای لحطه لحظه زندگیم که سلامتم آرامش خیال دارم حالم خوبه احساسم خوبه شادم حال دلم خوبه خدایا شکرت 

      بله خیلی لذت بخش وقتی به خونه رویایی فکر میکنم که همه چیز داره ولی هنوز نتونستم به ا ن حد برسم که دارم توی اون خونه زندگی میکنم با این حساب با مخملی احساسم تقویت میشه حالم خوب میشه به اون حد از درک هم میرسم 

      من فردی بودم که هر مسئله‌ای میشد سریع واکنش نشون می‌دادم از نوع بدش خیلی عصبانی میشدم اما الان تونستم یکم نسبت به موصوعات دیرتر واکنش بدم سعی میکنم واکنش ندم برای هر مسئله‌ای خودم ناراحت نکنم  

      پن چند وقتکه دارم روی افکارم کار میکنم چون به این درک رسیدم که همه مسائل من چه بد چه خوب ناشی از افکار من است همه مشکلات من همه سختی‌هایی ک تحمل میکردم  همه احساس بهایی که داشتم همه همه ناشی از افکار من ست که شرایط پیرامون مرا شکل می‌دهد من اون شرایط تجربه میکنم شاید لذت نمی‌برم و جهان هم پاسخ احساس مرا می‌دهد این روند ادامه دار خواهد شد من همیشه مشکلات و سختی‌ها را تجربه میکردم 

      اما دارم سعی میکنم مراقب افکارم باشم هر فکری اجازه ندم تو ذهنم مرور بشه چون باعث بدبختی من میشه  سعی میکنم همیشه افکار مثبت داشته باشم 

      خیلی مهارت کسب نکردم چون هنوز افراد خانواده  جامعه  اطرافیان و…در حال انتشار دادن افکار منفی هستند  دیدی دیدی ماشین اومده پایین دیدی فلان جا سیلی اومد اینجوری شده اونجوری شده  این نیست پیدا نمیشه میخواد گرونتر بشه و….و منم توجه نمیکنم اما کر که نیستم دور از جون شماها می‌شنوم دیگه ولی قبول ندارم چون من تو دنیای اونا زندگی نمیکنم دنیای من خیلی متفاوتر  

      من تو دنیایی زندگی میکنم که این مسائل معنی و مفهمومی نداره مهم نیستند دنیای من همه چیز فراوانی به وفکر یافت میشه هر کس به هر مقدار که بخواد استفاده میکنه دنیای من دورنی  دنیایی که خیلی لدت بخش شادی آفرین هیجان انگیز و خارق العاده است و‌ یه خدایی هم داره که همه جا هست در همه چیز هست  به هر چیزی نگاه کنم تجلی خداوند و من اون خدا رو در وجودم نهفته دارم پس چرا باید نگران چیزی باشم خدایی که بدون اینکه مت کاری انجام بدم نعمتهاشو به سمت من روان میکنه خدایی که میگه تو فقط از سرزمین جهل و نادانی  هجرت کن بیا به سرزمین امید و آرزو من با کلی هدایا منتطر تو هستم چه دلیلی داره نگران مرغ و گوشت نانم باشم خدای من همیشه مرافگقب من هست مرا هدایت حمایت میکنه 

      استاد من با نماز خواندن میانه خوبی ندارم ۴۵ سال از عمرم نماز خوندم با ترس از اینکه اگه نخونم خدا چکار میکنه چه عذابی میده که یه روایت هم شنیده و دیده بودم که اگه نمازتو سبک بشماری اینجوری میشه اونجوری میشه در نهایت هم  جهنم تجربه خواهی گرد

      اما الانمن دارم ذکر میگم من نمیدونستم که ذکر گفتن چجوری فکر میکردم روزی چند بار اونو باید تکرار کنم من این ذکرها رو تکرار میکردم با تسبیح خودم میگفتم 

      امروز اومدم هر ذکر یکبار گفتم سعی کردم بهشون فکر کنم راستش چیز زیادی به ذهنم نیومد اما مطمئنم که این عمل تکرار بشه چیزی که در ذکر گفتن نهفته بوده من متوجه نشدم درک میکنم متوجه اش میشم  

      من با خودم این دورها رو تکرار میکردم من به خدا ایمان دارم من به خدا اطمینان دارم من میخوام احساس خوبی داشته باشم  من به خداوند توکل کروم من به خداوند پیمان بستم و چند تا دیگه امروز هر کدام یک بار گفتم بجاش دربارش فکر کردم 

      من به خدا ایمان دارم 

      اینکه من به خدا ایمان دارم میدونم مطمئنم که یه خدایی درون پن هست مرا هدایت حمایت میکنه مهربان بزرگ بخشنده ست  مرا در هر لحطه راهنمایی میکنه که فلان کارو کن باعث پیشرفت من میشه باعث میشه من صفات خدا رو تجربه کنم باعث میشه من خدا رو بهتر بشناسم و…

      من میخوام احساس خوبی داشته باشم 

      برای داشتن احساس خوب باید چکار کنم  اول اینکه کارهایی انجام میدم که دوست داشته باشم حالم خوب باشه بعد اینکه مراقب افکارم باشم که هر فکری مرور نکنم که احساسم بد کنم چون هر زمان که احساسم بد باشه ارتباط ضعیف تری با خدا دارم دیگه نمیتونم الهامات دریافت تجربه کنم سپاسگزارش باشم 

      اینکه من با خدا پیمان بستم 

      واقعا با خدا پیمان بستم پن یه زمانی یه درخواستی از خدا کردم خدا ند هم مرا هدایت کرد به این سمت منو در اول راه قرار داد و گفت این گوی این میدان برو ببینم چکار میکنی  اولش که درکی نسبت به این مسائل نداشتم و خدا رو شکر همون اول شنیدم که این آگاهی‌ها رو بعنوان آگاهی جدید بپذیرید منم این کار و کردم والان در خدمت شما هستم 

      تازه با استادمم پیمان بستم که من دوره گام اول آغاز میکنم پیمان بستم در عرص ۶ ما آگاهی کسب کنم نتایج فراتر از انتظارم دریافت کنم 

      من اول فکر کردم منظور ا مراقبه همان مراقبتهای که میگن چشمامونو ببینی فکر کنید تو جنگل دارید راه مرید صدای پرنده و …تجسم سازی خیلی لدت بخشی من اینم دوست دارم حالم خوب میکنه 

      اما الان معنی مراقبه رو درک کردم که باید یه جمله رو انتخاب کنم بهش بیاندیشم دربارش فکر کنم به خدا ربطش بدم و اینم خیلی خیلی لدت بخش شادی آفرین چون الان که دارم میگم احساس شادی درون احساس میکنم چه برسه به اینکه دربارش فکر کنم خیلی عالی ممنونم استاد بابت تک تک کلماتی که به من اموزش دادید سپاسگزارم 

      اون روزا خیلی دکر میگفتم همش هم میگفتن آنقدر تند تند نگد فایده نداره که خودت متوجه میشی چی گفتی که خدا متوجه بشه راستش پنکه هیچ درکی نداشتم چون عربی نمی‌فهمم که ولی آبان خیلی درک میکنم چون دارم فارسی با خدای خودم صحبت میکنم به حرفش گوش میدم عمل میکنم باعث رشد و پیشرفت خودم و باعث گسترده شدن جهان میشم خدایا شکرت 

      اگر اشتباه نکرده باشم از نظر قانون جدب مراقبه به چیزی میگن که ما با فکر کردن به اون احساس خوبی در خودمون احساس کنیم پس در نتیجه به هر چیزی خوبی که دوست دارید فکر کنید در شما احساس خوبی ایجاد کنه نوعی مراقبه انجام دادید مثلا به خونه رویایی خودت فکر کنی به وسایل خونت که همه نو هستند باید از روی دفترچه راهنمای اونو راه انداری کنی فکر کنی هم نوعی مراقبه است خیلی لذت بخش خیلی حالم خوب میکنه این نوع مراقبه رو خیلی زیاد دوست دارم واقعا آرامش الهی تجربه میکنم 

      خدا روشکر در خانوادگی بزرگ شدم که اهل مصرف کردن انرژی تضعیف کننده نیستن 

      ولی عاشق حیوان خانگی هستم یعنی بودم از زمانیکه کوکو عزیز و مهربانم زیبای من بهشتی شد دیگه دیگه دیگه تصمیم گرفتم هیچ وقت حیوان خانگی نداشته باشم چون واقعا وابستگی شدیدی ایجاد میشه طوریکه ۱۰ماه پیش بهشتی شده هنوز وقتی سیب زمینی پوست میکنم احساس میکنم الان میاد روی دستم آرام آرام میاد پایین روی انگشتانم چند گازی از سیب زمینی خام میخوره تازه من اینو درک کردم که تو حال بد نیاید خودم نگه دارم  ولی خاطره ست دیگه مرور میشه و اینم یه جور الهام چون خاطره خوبه 

      من خوشبختانه موسیقی گوش نمیدم مگر موسیقی هایی که در دوره وجود دارن و گاهی موسیقی خانم هایده اینا که الان اونها رو هم گوش نمیدم 

      و اما نطافت محیط راستش من انسان خیلی تنبلی هستم خیلی به امور خانه رسیدگی نمیکنم اما الان دارم روی خودم کار میکنم چون یاد گرفتم که باور بی تحرکی بودن خودم باید تغییر بدم  تمرین انجام میدم تا این باور در من تغییر کنه 

      من همیشه به نطمی که خداوند در جهان ایجاد کرده توجه میکنم زمانیکه انار میخورم به خدا میگم خدایا این همه نطم این همه نطافت این همه سلیقه از این خصوصیات به منم بده خیلی لدت میبرم یا زمانیکه به باغ میرم زمانیکه درختان شکوفه دارن کم کم از دل یک گل گوچک میوه‌ای روییده می‌شود تا کم کم رسیده و شیرین شود طعم خاص خود را بدست آورد هم توجه میکنم 

      یا اینکه داروهای گیاهی  یا آویشن که در دل گوه روییده میشن و فصل خاص خودشونو دارن اینجوری نیست که تو هر وقت دوست داشتی بری بچینی اونا یه زمانی دارن بعدش گل میدن خشک میشن تموم میشن تا سال دیگه دوباره زنده بشن جوانه بزنند  من به این چیزها هم فکر میکنم و سعی میکنم انسان تنبلی نباشم  و دارم سعی میکنم انسان  منطقی باشم اینجوری هم نیست که تو کثافت زندگی کنم ولی تنبل هستم دارم روی خودم کار میکنم ایشالا به زودی این مشکلم حل میشه 

      استاد ممنونم که این نوشتها رو ایجاد کردید پن احساس میکنم درکی که باید داشته باشم ندارم ولی این درس احساس میکنم یکم بهتر درک کردم احساس کردم یکم ساده تر نوشته شده بود بینهایت سپاسگزارم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریبا فروغی
      1402/02/12 16:09
      مدت عضویت: 562 روز
      امتیاز کاربر: 15095 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 453 کلمه

      باسلام خدمت شما 

      انسان باید در همه شرایط به اتفاق های خوب و قشنگ فکر کنند تا در زندگی تجربیات خوبی رو کسب کند یا جذب خود کند وقتی که با حس بدی راجع به یک چیزی حرف میزنیم یا اتفاقات بد را مرور میکنیم سطح انرژی و توجه اما منفی میشود و یک اتفاق منفی رو تجربه میکنیم،

      وقتی میتونیم از افکار خودمان مراقبت کنیم و همسو با اراده خداوند حرکت کنیم چرا احساس خوب را به احساس بد تبدیل کنیم و در زندگی تجربه های بدی داشته باشیم مراقبت کردن از افکار خودمان یک نکته بسیار مهم است که در زندگی برای رسیدن به خواسته ها و همسو شدن با خداوند به کار میرود،

      همیشه باید از دیدگاه درستی به زندگی و رفتار خودمان و توجه به خواسته ها نگاه کنیم وقتی که دیدگاه ما و باور ما ایمان داشتن به خداوند باشد و سعی کنیم که در مسیر اراده حرکت کنیم جواب سریع ترین خواهیم گرفت زیرا که قدرت احساس خوب بالاتر است و در زندگی نتیجه های خوب و بهتری خواهیم گرفت،

       نباید همیشه ازذهن  خودتان درباره هر چیزی استفاده کنید بعضی وقتا نباید فکرتان را در گیره موضوعات روزمره نکنید و فقط با رد شدن از کنار اون آرامش خودتان را حفظ کنید،

      برای مثال هرکس به شیوه ی خودش خدا را عبادت می کنند و اینکه نماز خواندن یک نماد زیبا برای مومن است را فقط انسان ها گفته اند و به نظر من انسان میتواند با داشتن احساس خوب آرامش و توکل قلبی باور داشتن اراده خداوند به روش خودش خدا رو عبادت کند،

      نمیگم نماز اشتباه است من نظرم اینه که هر فردی به ایمان و باور خودش احساس خودش به روش و شیوه خودش خدارو عبادت میکند مثلا با انجام یک کار یا گفتن جمله ی خاصی ،

      محیط پیرامون ما هم می تونه در مراقبت از رفتار ما تاثیر داشته باشد وقتی که تصمیم می گیریم از افکارمان مراقبت کنیم تا در مسیر درستی از آن استفاده کنیم باید با توجه به محیط پیرامون رفتار کنیم و محیط پیرامون ما در افکار ما تاثیر دارد وقتی که خونه ما مرتب باشه میتونیم آرامش بیشتری و تمرکز بهتری روی مسیر و هدف مو نداشته باشیم و آرامش باعث میشه که فکر باز و درستی داشته باشیم،

      و من با خوندن این فایل خیلی از چیز های خوبی که با اراده ی خداوند همیشه همسو بوده برای خودم رو در زندگی پیدا کردم و فهمیدم چه ساده و بدون انجام کار خاصی میشه با قدرت اراده ی خداوند همسو شد و از زندگی لذت برد تنها با ایمان واقعی داشتن و مراقبت کردن از افکارمان میتونیم با توجه به زیبایی ها عشق و مهربانی صفات خوب و زیبای خدا رو درون روح خودمان گسترش بدیم و همیشه بهترین خودمان باشیم،

      با تشکر از شما

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار من میتونم تغییر کنم
      1400/11/08 17:04
      مدت عضویت: 1055 روز
      امتیاز کاربر: 1306 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 567 کلمه

      افکار
      افکاری ک در ذهنمان مرور میکنیم و توجه میکنیم در زندگی خودمان نمایان میشون
      اولین باری ک این حرفها رو شنیدم هنگ کردم ک یعنی چی ولی الان میبینم ک اره واقعیت داره واقعیتی ک هممون ازش نااگاه بودیم
      من در هر حالی باشم اون حال در من بیشتر و بیشتر میشه
      چرا
      چن توجه من ب اون مسائل بیشتره
      قبلا ی کسی ی حرفی میزد من یک ماه تو مخم اونو تکرار میکردم و نتیجش حال بد و غم غصه بود

      محکوم کردن و احساس گناه دادن ب دیگران هیچ نقطه امیدی بهبود و رشد شخصی وجود ندارد
      من همیشه ب همسرم احساس گناه میدادم ک چرا سیگار میکشی یا چرا تاحالا خونه نخریدی ولی از وقتی سایتم کاری بهش ندارم انتخاب خودش با گفتن من اون از کارش دست نمیکشه فقط تعداد دروغ هاش ب من زیاد میشه منم ک حرص میخورم
      وچقدر رابطمون خوب شده چقدر کمتر ازش دلگیر میشم
      تغییر باید از خودمان شروع کنیم ن انتظار تغییر از دیگران داشته باشیم تا سطح انرژی ما تغییر کند
      قبلا ناراحت بودم ک چرا فلانی با من این رفتار میکنه اون باید اینطوری کنه و فلان اما الان یاد گرفتم خودم خودمو تغییر بدم من هیچ وقت نمیتونم با انتظار توقع دعوا جرو بحث کسیو تغییر بدم
      بر آنچه در ذهنتان مرور میشود تسلط داشته باشید و همچون استادی سخت گیر افکار صحیح برای مرور کردن را در ذهن خود انتخاب کنید

      افکار ب دلیل غیر فیزیکی بودن نتیجه وتجربه لحظه ای و فیزیکی ب همراه ندارند اما میتوان از طریق کنترل احساس نتیجه افکار خود را پیش بینی کرد
      احساسی ک شما از مرور فکری در ذهن خود دارید نوع ضعیف شده احساسی است نتیجه ان فکر در دنیای مادی واقعیت برای شما ب ارمغان خواهد اورد
      همواره مراقب افکاری ک در ذهنتان مرور میکنید باشید چن ب واقعیت زندگی شما تبدیل میشوند

      مراقبه

      مراقبه در قرآن ب صورت توجه کردن ب خداوند بیان شده و در آموزه های دینی همون نماز خواندن است
      نماز خواندن یا مراقبه یا توجه ب خداوند همگی برای رهایی از افکار
      منفی و رهایی از شر اراده شخصی و همسو شدن با اراده خداوند است
      احساسی ک در حین اجرای نماز در فرد ایجاد میشود باعث افزایش سطح انرژی فرد میشود
      در کنار هر عبادت خودت سعی کنید نوعی مراقبه را تمرین کنید ک همون لحظه در شما احساس خوب ایجاد کند
      مثلا عبارت من ب خدا ایمان دارم را تکرار کنید وسعی کنید احساس وارامشی ک ایمان وتوکل ب خداوند در شما ایجاد میکند توجه کنید
      الان بیشتر کارهامو ب خدا میسپارم ارامشم بیشتر شده نگرانیم کمتر شده

      وابستگی
      یکی ار انواع انرژی های ضعیف است و تفاوتی ندارد شما وابسته ب انسان باشید یا حیوان خانگی با مصرف مواد
      درهرحال شما دارید انرژی ضعیف رو در خودتان تشدید میکنید
      نگهداری
      از حیوان خانگی باعث ایجاد
      وابستگی و شکلگیری انرژی ضعیف در افراد میشود

      انرژی ضعیف وابستگی باعث اختلال در ارتباط با قدرت اراده خداوند برای لذت بردن از زندگی میشود

      موسیقی
      اگر میخواهید در زندگی عشق و ارامش راتجربه کنید باید ب موسیقی و اهنگهایی گوش دهید ک ب شما عشق و ارامش میدهد ن وعده خیانت جدایی غم

      تمیز کردن خانه

      کثیف بودن و بهم ریختگی میدان انرژی ضعیفی دارند وافرادی ک در میدان های ضعیف زندگی میکنند دارای سطح انرژی پایینی هستند
      ب افریده های خداوند توجه کنید هرگز بی نظمی در مخلوقات خداوند مشاهده نمیکنید
      ب نظم و نظافت پیرامون خود توجه کنیدو گسترش دهید
      و ب آراستگی و نظافت شخصی خودتون هم توجه کنید
      شلختگی و ژولیده شدن انرژی شما رو کاهش میدهد

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریده حسنی
      1400/06/23 20:45
      مدت عضویت: 1632 روز
      امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,251 کلمه

      زندگی با اراده خداوند (قسمت ۱۷)

      سلام وقت بخیر دوستان و استاد گرامی

      خدارو شکر میکنم که در مسیر رشد و آگاهی هستم و خودم میتونم مسائل درونیمو حل کنم 

      سالها پیش که به تضادهای زیادی برخورد میکردم و مدام مجبور بودم برای بهبود حال و هوام راهکاری ، از یکی از همکلاسی های زبان انگلیسیم که داشت روانشناسی میخوند ،کمک بگیرم 

      چندین بار هم به مراکز روانشناسی رفته بودم تا بتونم با کمکشون  به بهتر شدن حال درونم  قدمی بردارم و از یه جایی به بعد که متوجه هم شده بودم که به این مسیرهای ذهنی علاقه دارم تصمیم گرفتم برم روانشناسیو دانشگاهی بخونم و بعد پشیمون شدم و تصمیم گرفتم کلاس هاییو شرکت کنم و هدایت شدم به دوره های گوناگون که گذروندن هر کدومشون قسمتی از ذهن منو ترمیم کرد

      زندگی ما بر اساس افکار و توجهات ما شکل میگیره ،شروع یک فکر منفی مثل گوله برفیه که مدتی بعد به بهمنی عظیم تبدیل میشه و این افکار هر روز چندین بار در ما اجرا میشن و هر بار حال مارو خراب میکنن

      این چند مدت که ذهنم درگیر مسئله ای بود و خودم هم متوجه نشدم که چقدر زیر پوستی منو مشغول خودش کرده بود و هر افکار منفی ، درون منو تخریب میکرده و امروز که کلاس رقص بودم و متوجه میشدم که حالم میزون نیست ،از خودم سئوال کردم فریده چته ؟ چرا انقدر درونت ملتهبه؟ البته دلیلشو میدونستم ولی راه حلی که منفی باف درونم بهم پیشنهاد داده بود خوشایند نبود و میفهمیدم از درون آشوبم

      خلاصه کلاس که تموم شد از اونجاییکه من عادت دارم با خودم زیاد صحبت میکنم ،شروع کردم به حرف زدن و متوجه شدم مسئله من کجاش گیره ،داشتم کندوکاو میکردم که دوستم باهام تماس گرفت و چونکه با دوستم زیاد در مورد قوانین صحبت میکنیم ،ندای درونم گفت مسئله امروزتو با دوستت درمیون بذار 

      منم شروع کردم به گفتن و توضیح دادن  تحقیقاتم ووو و جالبه در ادامه صحبت هام ایشون مسائلیو برای من عنوان کرد و در موردش حرف زد که دقیقا پاشنه آشیل من بود در همه اون تلاطم های منفی درونم

      انقدر از شنیدن استدلال هاش حالم خوب شد و بهش گفتم که من امروز از خودم پرسیده بودم فریده چته ناراحتی و الان جوابش از طرف خدا از کلام تو  بمن گفته شد ،خیلی خوشحال شدم ،از خدا سپاسگذاری کردم از اینکه اتقدر واضح با بنده هاش صحبت میکنه 

      از خودم تشکر کردم که تونستم انقدر قوی بشم که میتونم  خودم و افکارمو تحلیل  کنم و به نتیجه برسم و بخاطر داشتن دوست بسیار ارزشمندم که سالهاست مثل من در حال آموزش های ذهنی داره فعالیت میکنه هم شکر گذاری کردم

      آگاهانه زیستن یعنی  مراقب افکارمون باشیم ،تمام واکنش های ما از همون افکارمون نشاءت میگیرن و هر چقدر این افکار تمیز تر باشن ،حال و هوای ما بهتر خواهد بود

      من امشب چندین تا فکر ناراحت کننده و ضعیف کننده رو شناسایی و قطعشون کردم و به جای اونها چند فکر و باور تقویت کننده در خودم کاشتم که نتیجه اونها شد ،حال خوبم ،سطح انرژی بالام ، انرژی خوب من به اعضای خانواده هم اثر گذاشت و من تونستم رابطه بهتری باهاشون داشته باشم

      منم تجربیات این شکلی زیاد دارم که مثلا وقتی از دخترم میخوام کاری انجام بده و با کلام تندی بهش میگم اونم تند جواب میده و اون کارو انجام نمیده ولی وقتی همون خواسته انجام اون کارو با کلام زیبا و با نمکی به دخترم میگم که در کلامم تشویق و قربون صدقه هم هست ،با اشتیاق و خنده انجامش میده

      از این به بعد بیشتر مراقب افکارمون باشیم که زندگی مارو همین افکار خواهند ساخت 

      من هم در روز چند تا جمله رو تکرار میکنم و ازشون حس خوب میگیرم مثلا میگم تمام‌ ذرات جهان هستی در خدمت من هستند یا خدایا تنها تورو میپرستم و تنها از تو یاری میخواهم یا میگم از آسمون و زمین برای من خیر و برکت و شادی میباره و گفتن اینها حس خوبی بمن میده

      خدارو شکر که به سیگار و قلیون و هیچ نوع مواد اعتیاداوری عادت ندارم بجاش یه اعتیاد زیبا دارم اونم فایلهامو گوش کنم،مطالب درست حسابی مطالعه کنم،تو این سایت بچرخم و آگاهی کسب کنم، تمرینات ذهنیمو انجام بدم ،اعتیاد من متفاوته و عاشق این اعتیاد هستم

      قبلا  علاقه زیادی به آهنگ گوش کردن داشتم مخصوصا آهنگ های غمگین ،حالا که به دلیل داشتن اون  علاقم فکر میکنم میفهمم که متن و معنی اون شعرها خیلی شبیه باورهای درونی من بود و من دوست داشتم با شاعر اون آهنگ ها همزادپنداری کنم و درونم علاقه شدیدی داشت که منو ببره به خاطرات ناراحت کنندم 

      اون وقتا ذهن بسیار منفی و مسمومی داشتم خودم هم باورم نمیشه از اون فریده قربانی  ،این فریده جدید زایش شده باشه ،تمام تیترهای حوادث روزنامه همشهریو من حفظ بودم و از تعداد نصف شدگان شهر و کشورم اطلاع داشتم و مخبر خبرهای بد بودم 

      آهنگ های غمگین که صبح تا شب روشن بود و گاهی با گوش کردنشون و مرور خاطرات ناراحت کننده م در قبل یا پیش بینی های فاجعه انگیز آینده همراه با آهنگا گریه میکردم و یه عادت بدی که داشتم که اونم از باورهای ریشه ای درونم نشاءت میگرفت این بود که خودمو در بدترین شرایط تصور میکردم و دوست داشتم برای اون اتفاقات هنوز بوجود نیومده برای خودم دلسوزی و گریه کنم

      خدارو شکر الان خیلی تغییر کردم و درصد تصورات ناراحت کننده م کمتر شده هر چند هر روز منفی باف درونم مرگ خودم و عزیزانمو برام یادآوری میکنه و منو میترسونه از حال بد ولی من میدونم که این صداهای ضبط شده ناخوداگاه قبلیمه و نمیتونه روی من تاثیری بذاره ،پس تلاش میکنم بهش بی توجه باشم

      در حال حاضر آهنگ خاصی گوش نمیکنم ،یدونه کانال در تلگرام‌ دارم که فقط آهنگ های مثبت اندیشی میذاره که شاید چند ماه یکبار سری بهشون بزنم ولی به دلیل اینکه کلاس رقص میرم و اونجا مدام موزیک روشنه و چونکه نوع رقصی که ما آموزش میبینیم با آهنگ های بسیار آرامه و آهنگ های با ریتم آرام بیشترشون غمگین و متن های خوبی ندارن ،مجبورن در معرض گوش کردنشون قرار میگیرم ولی در کل وقتی برای گوش کردن آهنگ ندارم 

      قبلا زیاد منظم نبودم خیلی معمولی زندگی میکردم ولی از زمانیکه متوجه شدم موفقیت ربط مستقیمی با نظم درونی و بیرونی داره بیشتر مراقب هستم و چونکه من تایم زیادیو با دوستم میگذرونم و ایشون بسیار منظم هستن روی من هم اثر گذاشتن 

      ایشون حتی روی کوچکترین وسایلشون نظم دارن و هر کسی ۱ ساعت در کنارشون باشه متوجه میشه ، ایشون ماشین بسیار تمیز و منظمی داره ،منزل منظم ،دفتر کارشون که بسیار مدرن و شیک و منظمه ،باغ ویلاشون همینطور ،حتی سیم هایی که استفاده میکنه هم با نوارهای مخصوصی میبنده و همین کار کوچیکو من انجام دادم کلی خونم و اتاقم منظم شد ،الان سیم اتوی لباس هام منظم بسته شده است ،سیم سشوارم،سیم اتصال سرفیسم، شارژر هام و تمام سیم های توی کمدم بصورت منظم چیده شده و هر وقت نگاه میکنم لذت میبرم و در کل نظم ، حس خوبی به فضای زندگی میده 

      الان ۱ سال و نیمه که در دوره های عزت نفس شرکت کردم و توی تمریناتمون باید همیشه لباس های اتو کشیده بپوشیم و اتو و میز اتوی من همیشه آماده ست ،حتی لباس های توی خونه ای م هم اتو کشیده است و حس خوبی بهم میده 

      کشوی لباس هام و هر آنچه در اتاقم هست مرتبه و هر چند ماه یکبار کل اتاقمو اتاق تکونی میکنم که انرژی های جدید وارد اتاقم بشه 

      چند وقت یکبار در و پنجره ها رو میشورم  و در کل چندین ساله منظم تر از قبل زندگی میکنم و دارم به اطرافیانمم یاد میدم که فضای زندگی من باید منظم باشه 

      ممنونم برای این آگاهی های زیبا  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 19 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم