0

زندگی با اراده خداوند (قسمت هفدهم)

زندگی با اراده خداوند
اندازه متن

در قسمت قبل درباره موانع درونی رسیدن به خواسته ها توضیح داده شد و گفتگوی درونی، سطح انرژی و ارزشمندی خود، بعنوان سه موضوع مهم درونی در ایجاد موانع برای رسیدن به خواسته ها عنوان شد.

درباره موضوع سطح انرژی که بسیار مهم و تاثیرگذار است توضیحات مفصل داده شد و توصیه می شود بارها آن را مطالعه کنید و سعی کنید آنچه گفته شده است را در زندگی روزمره خود به کار بگیرید تا به مرور شخصیت شما به شکل همسو با اراده خداوند تغییر پیدا کند.

در این قسمت درباره راهکارهایی ساده اما بسیار تاثیرگذار در افزایش سطح انرژی برای همسو شدن با قدرت اراده خداوند توضیح داده می شود.

1- مراقب افکار خود باشید

مهمترین و البته مخفی ترین موضوعی است که باید مورد توجه قرار بگیرد.

اگر عضوی از بدن شما مجروح شود از طریق دردی که احساس می کنید متوجه آن می شوید. اگر میزان آب بدن شما کم شده باشد از طریق احساس تشنگی متوجه آن خواهید شد و اگر بدن شما نیاز به استراحت داشته باشد از طریق احساس خواب آلودگی به نیاز خود پی می برید.

اما مرور افکار برای بسیاری از انسانها نشانه محسوب نمی شود.

تاثیر درد بر جسم به صورت آنی و در لحظه می باشد. اگر سوزنی به دست شما فرو رود بلافاصله از طریق درد شکل گرفته در سیستم عصبی خود متوجه آن می شوید. چون عامل (سوزن) و معلول (جسم) هر دو فیزیکی هستند.

اما در مورد افکار قضیه به این شکل نیست و از آنجایی که افکار غیرفیزیکی هستند به صورت آنی نتیجه آن را تجربه نمی کنیم به همین دلیل انسانها توجهی به افکار خود ندارند.

برخورد دست شما با وسیله ای که داغ است در کسری از ثانبه باعث واکنش سیستم عصبی و به صورت ناخودآگاه باعث دور کردن دست خود از منبع گرما می شود. اما برخورد یک فکر با ذهن شما و مرور آن به صورت لحظه ای باعث نتیجه مادی یا فیزیکی نمی شود به همین دلیل واکنش ناخودآگاه در ما ایجاد نمی کند.

از این رو باید آگاهانه مراقب افکار خود باشید و انقدر این مراقبت را ادامه دهید تا به صورت ناخودآگاه توسط ذهن شما صورت بپذیرد.

هر فکر یا اندیشه ای را که در ذهن مرور می کنید، بر شما تاثیر می گذارد. وقتی سعی می کنید مرور کردن یک فکر ضعیف کننده را متوقف کرده و به جای آن فکر تقویت کننده ای را مرور کنید، شما ارتعاش انرژی خود را افزایش داده اید.

این عمل نه تنها باعث بالارفتن انرژی درونی شما می شود بلکه بر محیط و افرادی که در پیرامون شما هستند تاثیر می گذارد. البته که هدف ما از بالابردن سطح انرژی خود تاثیر بر دیگران نیست ولی این امر به صورت خودبخودی شکل می گیرد.

از روزی که تصمیم گرفتم از طریق قدرت ذهن زندگی خودم را تغییر دهم به وضوح مشاهده کردم که احساس و انرژی من بر اطرافیانم تاثیر گذاشت و نتایج زندگی آنها تغییر کرد.

برای نمونه وقتی مشغول گفتن نکته ای به پسر یا دخترم بودم که سبب می شد او از رفتارش احساس شرمندگی کند، متوجه سطح انرژی پایین در گفتار و عملکرد خودم شدم و می دانستم که در محکوم کردن و احساس گناه دادن به دیگران هیچ نقطه امیدی برای بهبود و رشد شخصی وجود ندارد.

بنابراین گفتار خود را تغییر دادم و به این شکل سطح انرژی خودم افزایش پیدا کرد و به طبع آن مشاهده کردم که احساس بهتری در فرزندم شکل گرفت و او با خوشحالی و احساس قدرت سعی کرد رفتار بهتری در خود ایجاد کند.

نکته قابل توجه این است که همیشه تغییر از خودمان شروع می شود و هرگز نباید انتظار داشته باشیم دیگران زودتر از ما تغییر کنند تا سطح انرژی و احساس ما بهتر شود.

بر آنچه در ذهنتان مرور می شود تسلط داشته باشید و همچون استادی سخت گیر افکار صحیح برای مرور کردن در ذهن خود را انتخاب کنید.

شناسایی افکار مخرب کار بسیار ساده ای است هرچند بسیاری از انسانها از آن اطلاع و آگاهی ندارند.

افکار به دلیل غیرفیزیکی بودن نتیجه و تجربه لحظه ای و فیزیکی به همراه ندارند اما می توان از طریق کنترل احساس نتیجه افکار خود را پیش بینی کرد.

اگر فکری که در حال مرور کردن آن هستید احساس بد در شما ایجاد می کند یقین داشته باشید در آینده ای نه چندان دور آن فکر به شکلی در زندگی شما تجلی می شود که احساس بد این لحظه را به شکل عمیق تر وارد تجربه زندگی شما می کند.

به عنوان مثال اگر در حال فکر کردن به نوعی بیماری هستید که در شما احساس بد ایجاد می کند و بدون توجه به احساس خود به مرور کردن آن فکر ادامه دهید، به مرور آن فکر قدرت گرفته و به شکل بیماری در زندگی شما تجلی پیدا می کند و احساس بیمار بودن را به شکل عمیق تجربه خواهید کرد.

احساسی که از مرور افکار در شما ایجاد می شود نوع ضعیف شده احساسی است که نتیجه آن فکر در دنیای مادی و اقعیت برای شما به ارمغان خواهد آورد.

اگر افکاری در مورد چاقی را در ذهن خود مرور کنید، قطعا احساس بدی خواهید داشت، تکرار این افکار باعث تقویت آنها شده و چاقی در جسم شما نمایان می شود، در این صورت شما احساس بد عمیق تری به واسطه چاق شدن را تجربه خواهید کرد.

در مثالی دیگر اگر شما به خانه ای که دوست دارید داشته باشید فکر می کنید و در شما احساس خوب ایجاد می شود این فکر در صورت تکرار و تقویت شدن به واقعیت زندگی شما تبدیل می شود و شما احساس خوب خانه دار شدن را به صورت عمیق تر تجربه می کنید.

پس احساسی که به هنگام مرور هر فکر در ذهن خود در شما شکل می گیرد نوع ضعیف شده همان احساسی است که به صورت عمیق تر زمانی که فکر شما به واقعیت تبدیل شد تجربه خواهید کرد.

اکنون که این آگاهی را دارید از اینکه چرا عموم انسانها در وضعیت احساس بد و ناامیدی زندگی می کنند تعجب نمی کنید. آنها به راحتی اجازه می دهند هر فکری در ذهنشان مرور شود و بدون توجه به احساسی که از مرور آن فکر دارند بارها درباره آن موضوع صحبت کرده و به تحلیل یا محکوم کردن آن موضوع می پردازند.

نتیجه این عمل ویرانگر قرارگرفتن در شرایطی است که باعث ایجاد احساس بد در آنها می شود.

شاید خودتان از این دسته افراد باشید که هر روز موضوعی در زندگی تان رخ می دهد که باعث ناراحتی و احساس بد شما به طور عمیق می شود.

این فرایند به دلیل مرور افکاری است که سالهاست بدون توجه در ذهن شما جریان داشته است. افکاری که احساس ناخوشایند در شما ایجاد می کرده اند اما به آن توجه نداشته اید.

از امروز توجه با افکارتان را جدی بگیرید و بعنوان یک تمرین در زندگی روزمره همواره مراقب افکاری که در ذهتان مرور می شوند باشید. این افکار در نهایت سرنوشت و واقعیت زندگی شما را رقم می زنند.

2- هر روز مراقبه کنید

زمانی که به اهمیت مراقبه در افزایش سطح انرژی آگاهی پیدا کردم درک کردم که چرا در قرآن بارها به مراقبه اشاره شده است.

مراقبه در قرآن به صورت توجه کردن به خداوند (صَلاة) بیان شده است و در آموزه های دینی آن را نماز خواندن می نامند.

نماز خواندن یا مراقبه کردن یا توجه به خداوند همه برای رهایی از افکار منفی و رهایی از شر اراده شخصی و همسو شدن با اراده خداوند است. چیزی که در 35 سال زندگی آن را درک نکرده بودم.

من تصور میکردم باید برای رضای خداوند نماز بخوانم تا او از من راضی باشد و در آخرت مرا به واسطه نماز خواندن مورد بخشش قرار دهد.

تمرکز من برای نماز خواندن بر رعایت اصولی بود که هدف از اجرای آنها رضایت خداوند بود نه آرامش و همسو شدن من با اراده خداوند.

اینکه به چه صورت باید نماز بخوانم، چه زمانی نماز بخوانم یا در کجا نماز بخوانم و … همگی توجه به بخش فیزیکی اجرای عمل نماز است که هیچ تاثیری در همسو شدن با قدرت اراده خداوند ندارد.

هدف از نماز خواندن همسو شدن با قدرت اراده خداوند برای تجربه رشد و گسترش در زندگی مادی است نه جلب رضایت او برای عاقبت به خیر شدن در زندگی ابدی.

شاید تعجب کنید اگر بدانید خداوند در قرآن کریم بارها به موضوع (صَلاة) اشاره کرده است اما حتی یک بار به چگونگی انجام آن اشاره نشده است چون شکل اجرای آن باعث ایجاد همسو شدن با قدرت اراده خداوند نمی شود بلکه احساسی که در هنگام اجرای آن در فرد شکل میگیرد باعث افزایش سطح انرژی فرد می شود.

نماز به شکل رایج آن طریقی بوده است که حضرت محمد برای (صَلاة) کردن از آن استفاده می کرده است و این درصورتی است که در زمانی که هنور ایشان پیامبر خدا نبوده است نیز به همین شکل با خدا خلوت می کرده است.

بنابراین تمرکز بر شکل اجرای نماز باعث افزایش سطح انرژی فرد نمی شود بلکه تمرکز بر تاثیر نماز باعث افزایش سطح انرژی و همسو شدن با خداوند می شود.

در مورد مشابه استفاده از ذکر گفتن نیز برای همسو شدن با اراده خداوند در بین مومنان رایج شده است اما به مرور به جای تمرکز بر تاثیر آن به شیوه ای نمادین برای نمایش ایمان تبدیل شده است.

در گذشته وسیله ای خریده بودم که ذکرشمار بود، دکمه ای داشت که بعد از هربار ذکر گفتن آن را فشار می دادی و تعداد ذکرهای گفته شده را شمارش می کرد.

چرا به مرور زمان، مسلمانان به وسیله ای نیاز پیدا کردند تا تعداد ذکرهایشان را محاسبه کند؟

چون اهمیت تاثیر ذکر گفتن کمرنگ شده بود و به جای آن تعداد گفتن ذکر اهمیت پیدا کرده بود.

این تغییر نگرش به دلیل قرار گرفتن انسانها در رقابت برای جلب رضای خداوند ایجاد شده است.

بارها نیت می کردم هزار مرتبه صلوات بفرستم، نیت من برای جلب رضایت خداوند و دریافت نعمت یا حل مشکلاتم بود. هیچ توجهی به ذکر و احساسی که در من باید ایجاد می کرد نداشتم و فقط تلاش می کردم تعداد ذکر گفتن را به عدد هزار برسانم.

فکر می کردم وقتی هزاربار فلان ذکر را تکرار کنم از نظر خداوند بنده مومن و لایقی هستم.

همه ما کم و بیش نگرش و عملکرد مشابه یکدیگر داشته ایم و نتیجه آن را به خوبی می دانیم و نیاز به شرح بیشتر آن نیست.

در کنار هر نوع عبادت روزانه خود سعی کنید نوعی مراقبه را تمرین کنید که همان لحظه در شما احساس خوب ایجاد کند.

بعنوان مثال عبارت “من به خدا ایمان دارم” را تکرار کنید.

یک بار تکرار این عبارت کافی است، سپس سعی کنید آرامشی که ایمان و توکل به خداوند در شما ایجاد می کند را احساس کنید.

هربار که یادتان آمد این عبارت یا هر عبارتی که خودتان دوست دارید را بعنوان نوعی مراقبه عملی در زندگی روزمره تکرار کنید و به احساس خوبی که در شما ایجاد می کند توجه کنید.

زودتر از آنچه تصور می کنید، نتیجه این تمرین الهام بخش را تجربه خواهید کرد.

3- مواد دارای انرژی ضعیف مصرف نکنید

مصرف الکل، سیگار، قلیان، قرص های روان گردان و هر دارو یا ماده ای چه قانونی باشد چه نباشد، سطح انرژی بدن تان را پایین می آورند و شما را ضعیف می کنند.

مصرف این مواد شما را در زندگی در موقعیت هایی قرار می دهد که انرژی های ضعیف پیرامون خود را جذب کنید.

با مصرف موادی که انرژی ضعیف دارند به مرور افرادی وارد زندگی شما می شوند که دارای همان انرژی ضعیف هستند.

بارزترین تاثیر منفی مصرف مواد دارای انرژی ضعیف ایجاد وابستگی در شما برای مصرف مداوم و همیشگی آن هاست.

وابستگی یکی از انواع انرژی ضعیف است و تفاوتی ندارد شما وابسته به انسان باشید یا مصرف هر نوع مواد یا حتی وابسته به حیوان خانگی خود باشید. در هر صورت شما در حال تشدید انرژی ضعیف در خودتان هستید.

نگهداری از حیوانات خانگی به هر دلیلی و منطقی باشد باعث ایجاد وابستگی و شکل گیری انرزی ضعیف در افراد می شود و نتایج آن در سایر جنبه های زندگی تاثیر می گذارد.

در سفری که سال گذشته به ترکیه داشتم، خانمی همراه ما بود که سگ خانگی خود را به همسایه شان سپرده بود.

شدت وابستگی او به سگش به حدی بود که در تمام لحظات سفر به او فکر می کرد و نگران شرایط او بود.

بارها دیدم که کنار استخر آمده بود که شنا کند اما به جای شنا کردن درباره دلتنگی خود برای سگش با دیگران صحبت می کرد.

او جسم خود را عازم سفر کرده بود اما ذهن افکارش را در خانه و نزد سگش جا گذاشته بود.

انرژی تضعیف کننده وابسته بودن به حیوان خانگی تمام فرصت های لذتبخش سفر را از بین برد و در روز آخر خوشحال تر از همه مسافران بود چون می خواست به خانه و نزد سگش برگردد.

این قدرت وابستگی و تاثیر انرژی های ضعیف است که در نوشته های قبلی به آن اشاره شد.

مثال خارج کردن دوشاخه رشته لامپ الوان را به خاطر بیاورید.

انرژی ضعیف وابستگی باعث اختلال در ارتباط با قدرت اراده خداوند برای لذت بردن از فرصت زندگی کردن شده بود.

4- در انتخاب موسیقی دقت کنید

گوش دادن به شعر های حماسی و هیجانی که درباره نفرت، درد و رنج، خشم، ترس و خشونت می باشند به شدت سطح انرژی شما را کاهش می دهند. این اشعار دارای انرژی های ضعیفی هستند که پیام های ضعیف کننده به ضمیر ناخودآگاه شما ارسال می کنند و باعث جذب انرژی های ضعیف مشابه به زندگی شما می شوند.

اگر دقت کرده باشید برای سربازانی که عازم جنگ و نبرد هستند سرودهای حماسی تحت عناوین مختلف پخش می کنند. این موسیقی ها حاوی انرژِی خشم، نفرت، انتقال و … هستند و ضمیر ناخودآگاه افراد را برای قرار گرفتن در صحنه های نبرد آماده می کند.

اگر می خواهید در زندگی عشق و آرامش را تجربه کنید باید به موسیقی هایی گوش دهید که نوید عشق و آرامش را می دهد نه وعده خیانت و اندوه و جدایی را.

لازم به ذکر است که گوش دادن یک بار یا چند بار هر موزیکی اتفاقی در زندگی شما رقم نمی زند اما اگر عادت دارید همواره به موسیقی هایی گوش دهید که احساس بد در شما ایجاد می کند باید نسبت به تغییر علایق خود اقدام کنید.

برخی ها عقیده دارند من گوش دادن به آهنگ های غمگین را دوست دارم ولی توجهی به موضوع یا شعر آنها ندارم.

این خیالی باطل است که شما خوردن زهر را دوست داشته باشید بدون اینکه توجهی به عواقب آن داشته باشید.

گوش دادن و تکرار عبارت هایی که صحنه هایی از زندگی را توصیف می کنند که دوست ندارید آن را تجربه کنید باعث شکل گیری میدان انرژی تضعیف کننده در ضمیر ناخودآگاه شما می شود.

در این صورت اهمیتی ندارد شما فقط دوست دارید آهنگ های غمگین گوش دهید چون ضمیر ناخودآگاه شما تجربیاتی را وارد زندگی شما می کند که همسو با آن چیزی است که همواره در حال گوش دادن هستید.

5- به نظافت و نظم محیط اطراف خود اهیمت دهید

کثیف بودن و بهم ریختگی میدان انرژی ضعیفی دارند و افرادی که در میدان های ضعیف زندگی می کنند دارای سطح انرژی پایینی هستند.

اگر شما هر روز 8 ساعت خواب باشید پس 16 ساعت در حال زندگی در دنیای پیرامون خود هستید.

زندگی کردن در محیط های کثیف و بی نظم باعث کاهش سطح انرژی می شود. حتی خوابیدن در این اماکن به مراتب آرامش کمتری به همراه دارد.

به آفریده های خدا توجه کنید، هرگز بی نظمی در مخلوقات خداوند مشاهده نمی کنید.

سعی کنید به خود و محیط پیرامون تان توجه کنید و نظافت و نظم را گسترش دهید.

به آراستگی و نظافت شخصی خود توجه کنید.

شلخته و ژولیده بودن باعث کاهش شدید انرژی درونی شما می شود.

به نظافت و منظم بودن محیط زندگی و کار خود توجه کنید.

بی نظمی و بهم ریختگی محل زندگی و کار در کاهش سطح انرژی شما و افرادی که در آن حضور دارند تاثیر می گذارد.

از رنگ های شاد و انرژی بخش استفاده کنید و تصاویر زیبا و آرامش بخش را در محیط کار و زندگی خود نصب کنید.

در قسمت بعد به 5 راهکار دیگر برای افزایش سطح انرژی شرح داده می شود.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.23 از 31 رای

https://tanasobefekri.net/?p=30257
برچسب ها:
23 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار فریده حسنی
      1400/06/23 20:45
      مدت عضویت: 1632 روز
      امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,251 کلمه

      زندگی با اراده خداوند (قسمت ۱۷)

      سلام وقت بخیر دوستان و استاد گرامی

      خدارو شکر میکنم که در مسیر رشد و آگاهی هستم و خودم میتونم مسائل درونیمو حل کنم 

      سالها پیش که به تضادهای زیادی برخورد میکردم و مدام مجبور بودم برای بهبود حال و هوام راهکاری ، از یکی از همکلاسی های زبان انگلیسیم که داشت روانشناسی میخوند ،کمک بگیرم 

      چندین بار هم به مراکز روانشناسی رفته بودم تا بتونم با کمکشون  به بهتر شدن حال درونم  قدمی بردارم و از یه جایی به بعد که متوجه هم شده بودم که به این مسیرهای ذهنی علاقه دارم تصمیم گرفتم برم روانشناسیو دانشگاهی بخونم و بعد پشیمون شدم و تصمیم گرفتم کلاس هاییو شرکت کنم و هدایت شدم به دوره های گوناگون که گذروندن هر کدومشون قسمتی از ذهن منو ترمیم کرد

      زندگی ما بر اساس افکار و توجهات ما شکل میگیره ،شروع یک فکر منفی مثل گوله برفیه که مدتی بعد به بهمنی عظیم تبدیل میشه و این افکار هر روز چندین بار در ما اجرا میشن و هر بار حال مارو خراب میکنن

      این چند مدت که ذهنم درگیر مسئله ای بود و خودم هم متوجه نشدم که چقدر زیر پوستی منو مشغول خودش کرده بود و هر افکار منفی ، درون منو تخریب میکرده و امروز که کلاس رقص بودم و متوجه میشدم که حالم میزون نیست ،از خودم سئوال کردم فریده چته ؟ چرا انقدر درونت ملتهبه؟ البته دلیلشو میدونستم ولی راه حلی که منفی باف درونم بهم پیشنهاد داده بود خوشایند نبود و میفهمیدم از درون آشوبم

      خلاصه کلاس که تموم شد از اونجاییکه من عادت دارم با خودم زیاد صحبت میکنم ،شروع کردم به حرف زدن و متوجه شدم مسئله من کجاش گیره ،داشتم کندوکاو میکردم که دوستم باهام تماس گرفت و چونکه با دوستم زیاد در مورد قوانین صحبت میکنیم ،ندای درونم گفت مسئله امروزتو با دوستت درمیون بذار 

      منم شروع کردم به گفتن و توضیح دادن  تحقیقاتم ووو و جالبه در ادامه صحبت هام ایشون مسائلیو برای من عنوان کرد و در موردش حرف زد که دقیقا پاشنه آشیل من بود در همه اون تلاطم های منفی درونم

      انقدر از شنیدن استدلال هاش حالم خوب شد و بهش گفتم که من امروز از خودم پرسیده بودم فریده چته ناراحتی و الان جوابش از طرف خدا از کلام تو  بمن گفته شد ،خیلی خوشحال شدم ،از خدا سپاسگذاری کردم از اینکه اتقدر واضح با بنده هاش صحبت میکنه 

      از خودم تشکر کردم که تونستم انقدر قوی بشم که میتونم  خودم و افکارمو تحلیل  کنم و به نتیجه برسم و بخاطر داشتن دوست بسیار ارزشمندم که سالهاست مثل من در حال آموزش های ذهنی داره فعالیت میکنه هم شکر گذاری کردم

      آگاهانه زیستن یعنی  مراقب افکارمون باشیم ،تمام واکنش های ما از همون افکارمون نشاءت میگیرن و هر چقدر این افکار تمیز تر باشن ،حال و هوای ما بهتر خواهد بود

      من امشب چندین تا فکر ناراحت کننده و ضعیف کننده رو شناسایی و قطعشون کردم و به جای اونها چند فکر و باور تقویت کننده در خودم کاشتم که نتیجه اونها شد ،حال خوبم ،سطح انرژی بالام ، انرژی خوب من به اعضای خانواده هم اثر گذاشت و من تونستم رابطه بهتری باهاشون داشته باشم

      منم تجربیات این شکلی زیاد دارم که مثلا وقتی از دخترم میخوام کاری انجام بده و با کلام تندی بهش میگم اونم تند جواب میده و اون کارو انجام نمیده ولی وقتی همون خواسته انجام اون کارو با کلام زیبا و با نمکی به دخترم میگم که در کلامم تشویق و قربون صدقه هم هست ،با اشتیاق و خنده انجامش میده

      از این به بعد بیشتر مراقب افکارمون باشیم که زندگی مارو همین افکار خواهند ساخت 

      من هم در روز چند تا جمله رو تکرار میکنم و ازشون حس خوب میگیرم مثلا میگم تمام‌ ذرات جهان هستی در خدمت من هستند یا خدایا تنها تورو میپرستم و تنها از تو یاری میخواهم یا میگم از آسمون و زمین برای من خیر و برکت و شادی میباره و گفتن اینها حس خوبی بمن میده

      خدارو شکر که به سیگار و قلیون و هیچ نوع مواد اعتیاداوری عادت ندارم بجاش یه اعتیاد زیبا دارم اونم فایلهامو گوش کنم،مطالب درست حسابی مطالعه کنم،تو این سایت بچرخم و آگاهی کسب کنم، تمرینات ذهنیمو انجام بدم ،اعتیاد من متفاوته و عاشق این اعتیاد هستم

      قبلا  علاقه زیادی به آهنگ گوش کردن داشتم مخصوصا آهنگ های غمگین ،حالا که به دلیل داشتن اون  علاقم فکر میکنم میفهمم که متن و معنی اون شعرها خیلی شبیه باورهای درونی من بود و من دوست داشتم با شاعر اون آهنگ ها همزادپنداری کنم و درونم علاقه شدیدی داشت که منو ببره به خاطرات ناراحت کنندم 

      اون وقتا ذهن بسیار منفی و مسمومی داشتم خودم هم باورم نمیشه از اون فریده قربانی  ،این فریده جدید زایش شده باشه ،تمام تیترهای حوادث روزنامه همشهریو من حفظ بودم و از تعداد نصف شدگان شهر و کشورم اطلاع داشتم و مخبر خبرهای بد بودم 

      آهنگ های غمگین که صبح تا شب روشن بود و گاهی با گوش کردنشون و مرور خاطرات ناراحت کننده م در قبل یا پیش بینی های فاجعه انگیز آینده همراه با آهنگا گریه میکردم و یه عادت بدی که داشتم که اونم از باورهای ریشه ای درونم نشاءت میگرفت این بود که خودمو در بدترین شرایط تصور میکردم و دوست داشتم برای اون اتفاقات هنوز بوجود نیومده برای خودم دلسوزی و گریه کنم

      خدارو شکر الان خیلی تغییر کردم و درصد تصورات ناراحت کننده م کمتر شده هر چند هر روز منفی باف درونم مرگ خودم و عزیزانمو برام یادآوری میکنه و منو میترسونه از حال بد ولی من میدونم که این صداهای ضبط شده ناخوداگاه قبلیمه و نمیتونه روی من تاثیری بذاره ،پس تلاش میکنم بهش بی توجه باشم

      در حال حاضر آهنگ خاصی گوش نمیکنم ،یدونه کانال در تلگرام‌ دارم که فقط آهنگ های مثبت اندیشی میذاره که شاید چند ماه یکبار سری بهشون بزنم ولی به دلیل اینکه کلاس رقص میرم و اونجا مدام موزیک روشنه و چونکه نوع رقصی که ما آموزش میبینیم با آهنگ های بسیار آرامه و آهنگ های با ریتم آرام بیشترشون غمگین و متن های خوبی ندارن ،مجبورن در معرض گوش کردنشون قرار میگیرم ولی در کل وقتی برای گوش کردن آهنگ ندارم 

      قبلا زیاد منظم نبودم خیلی معمولی زندگی میکردم ولی از زمانیکه متوجه شدم موفقیت ربط مستقیمی با نظم درونی و بیرونی داره بیشتر مراقب هستم و چونکه من تایم زیادیو با دوستم میگذرونم و ایشون بسیار منظم هستن روی من هم اثر گذاشتن 

      ایشون حتی روی کوچکترین وسایلشون نظم دارن و هر کسی ۱ ساعت در کنارشون باشه متوجه میشه ، ایشون ماشین بسیار تمیز و منظمی داره ،منزل منظم ،دفتر کارشون که بسیار مدرن و شیک و منظمه ،باغ ویلاشون همینطور ،حتی سیم هایی که استفاده میکنه هم با نوارهای مخصوصی میبنده و همین کار کوچیکو من انجام دادم کلی خونم و اتاقم منظم شد ،الان سیم اتوی لباس هام منظم بسته شده است ،سیم سشوارم،سیم اتصال سرفیسم، شارژر هام و تمام سیم های توی کمدم بصورت منظم چیده شده و هر وقت نگاه میکنم لذت میبرم و در کل نظم ، حس خوبی به فضای زندگی میده 

      الان ۱ سال و نیمه که در دوره های عزت نفس شرکت کردم و توی تمریناتمون باید همیشه لباس های اتو کشیده بپوشیم و اتو و میز اتوی من همیشه آماده ست ،حتی لباس های توی خونه ای م هم اتو کشیده است و حس خوبی بهم میده 

      کشوی لباس هام و هر آنچه در اتاقم هست مرتبه و هر چند ماه یکبار کل اتاقمو اتاق تکونی میکنم که انرژی های جدید وارد اتاقم بشه 

      چند وقت یکبار در و پنجره ها رو میشورم  و در کل چندین ساله منظم تر از قبل زندگی میکنم و دارم به اطرافیانمم یاد میدم که فضای زندگی من باید منظم باشه 

      ممنونم برای این آگاهی های زیبا  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 19 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم