0

گام ۲۶: موانع ذهنی لاغر شدن چیست؟

ورزش و موانع ذهنی لاغری
اندازه متن

موانع ذهنی لاغر شدن مهمترین عامل شکست ما در تلاش هایمان برای لاغر شدن از هر روشی است.

اگر سال هاست برای لاغر شدن تلاش می کنید اما نتیجه نمی گیرید فقط به دو دلیل است:

۱- حرکت در مسیر اشتباه

۲- داشتن موانع ذهنی لاغر شدن

چگونه لاغر شوم؟

بسیاری از افراد چاق آرزوی لاغر شدن دارند اما زمانی که به لاغری فکر میکنند انبوهی از افکار درباره چطور و چگونه لاغر شدن در ذهن آنها مرور می شود و از آنجا که قادر به مرتب کردن و سروسامان دادن به افکار پریشان ذهن خود درباره لاغری نیستند تصور می کنند لاغر شدن کار سخت و پیچیده ای است که احتمالا از پس انجام آن بر نمی آیند.

هدفگذاری لاغر شدن

لاغر شدن را در ذهن خود به یک هدف تبدیل کنید و رسیدن به آن هدف را مانند رسیدن به خیلی از اهداف در زندگی خود ساده و دست یافتنی کنید.

تا الان در زندگی به اهداف زیادی دست پیدا کرده اید.

هدف می تواند موفقیت در قبولی در رشته مورد علاقه باشد.

هدف می تواند یادگیری مهارت مورد علاقه تان باشد.

هدف می تواند خرید یک وسیله یا هر موضوعی که در زندگی شما وجود ندارد و دوست دارید آن را تجربه کنید باشد.

نکته حائز اهمیت اینکه برای هر هدفی، مسیری وجود دارد و هر انسانی می تواند با حرکت در آن مسیر به هدف خود برسید.

تفاوتی ندارد که آن هدف مکان باشد یا موقعیت یا هر موضوع دیگری مهم این است که شما بدانید دوست دارید به چه هدفی در زندگی دست پیدا کنید و مسیر صحیح برای رسیدن به آن هدف را انتخاب کنید.

تصور کنید علاقه به ادامه تحصیل دارید. این فقط یک هدف است و مسیر رسیده به این هدف می تواند از شرکت در کلاس کنکور، برنامه ریزی برای مطالعه کردن و بسیاری موارد دیگر تشکیل شود اما همه این گزینه ها در مسیری است که شما را به سمت تجربه قبول شدن در رشته مورد علاقه تان هدایت می کند.

اهداف می توانند کوتاه مدت باشند مانند چند روز مسافرت رفتن به شهر مورد علاقه تان.

برای رسیدن به یک شهر حداقل یک مسیر عالی وجود دارد، شاید مسیر های دیگری هم وجود داشته باشد اما یک مسیر از هر نظر عالی تر و صحیح تر است.

حرکت از سرزمین چاقی به سمت لاغری

لاغر شدن را در ذهن خود مانند سفر کردن تصور کنید. همانطور که قبل از سفر شما از وجود مقصد مطمئن هستید برای لاغر شدن هم از همین الان از وجود امکان لاغر شدن تان مطمئن باشید.

همانطور که برای سفر رفتن می دانید که مدتی در مسیر خواهید بود و باید موارد زیادی را رعایت کنید تا به سلامت به مقصد برسید اکنون بدانید که لاغر شدن نیاز به زمان مورد نیاز خودش را دارد و باید در مسیر موارد زیادی را رعایت کنید تا از حرکت در مسیر لاغری با ذهن لذت ببرید.

همه افرادی که در مسیر لاغری با ذهن قرار می گیرند می دانند که می خواهند از چاقی حرکت خود را شروع کنند و از مسیر لاغری با ذهن به مقصد خود که لاغری است برسند.

برای رسیدن به موفقیت در هر جنبه از زندگی مسیرهای متعددی وجود دارد اما یک مسیر کامل تر، ساده تر و آسان تر است و افراد موفق آن مسیر را برای حرکت انتخاب می کنند.

برای لاغر شدن نیز مسیرهای زیادی ایجاد شده است که هر فرد چاقی به قصد لاغر شدن تعدادی از آنها را طی کرده است اما به هدف خود که لاغری است نرسیده است.

راه را از بیراهه تشخیص دهید

سی و پنج سال از زندگی من در چاقی گذشت و در این مدت مسیرهای پیشنهادی زیادی را به امید لاغر شدن طی کردم که هیچ کدام به نتیجه نرسید، البته در برخی مسیرها موفقیت نسبی به دست می آمد اما به سختی و از آن سخت تر رنج از دست دادن نتیجه زودگذر آن بود.

یعنی با آن همه تلاشی که برای لاغر شدن متحمل می شدم نتیجه ای که به دست می آمد به آن مقدار پایدار نبود و هنوز خستگی مسیر را از تن بیرون نکرده بودم که نتیجه به مرور از دست می رفت.

در همه مسیرهایی که طی کرده بودم با سختی و رنج چند قدم به نتیجه نزدیک می شدم اما به راحتی نتیجه چندین متر از من دور می شد.

به لطف خدا از روزی که قدم در مسیر لاغری با ذهن گذاشتم آسانی، لذت، شادی، سرعت و ماندگاری این مسیر مرا شیفته خود کرد.

  • مسیری که هر روز عاشق حرکت در آن هستم.
  • مسیری که مسافر را به سمت هدف فرا می خواند، ذوق و شوق ادامه دادن ایجاد می کند.
  • مسیری که هر روز انگیزه لاغر شدن را افزایش می دهد چون لاغر شدن را باورپذیرتر می کند.

لاغری با ذهن زیباترین و اصولی ترین روشی است که تا به حال برای لاغر شدن تحربه کرده ام.

در این مسیر با توجه به محتویات ذهن افراد موانعی ایجاد می شود که با آموزش های لاغری با ذهن، چگونگی برداشتن آن موانع آموزش داده می شود.

موانعی که برای افراد مختلف متفاوت است چرا که زائیده ذهن آنهاست و چون محتویات ذهن افراد با هم متفاوت است موانع ذهنی آنها با یکدیگر تفاوت دارد.

از شگفتی های این دوره آن است که با یک آموزش مشترک افراد می توانند هر مانعی را که در مسیر حرکت شان ایجاد می شود از مسیر موفقیت خود بردارند و علت آن آموزش اصول مواجه شدن با موانع است.

در مسیر لاغری با ذهن شما به مهارت شناسایی و رفع موانع ذهنی لاغری دست پیدا می کنید.

این مهارت نه تنها باعث بهبود روند لاغر شدن شما می شود بلکه به شما کمک می کند تا بعد از لاغر شدن برای همیشه در وضعیت ایده آل خود بمانید. به همین دلیل لاغری با ذهن را تنها روش ماندگار برای لاغر شدن و لاغر ماندن معرفی کرده ام.

چگونگی رفع موانع ذهنی

پس از شناسایی موانع لاغر شدن حالا نوبت به حذف کردن آن موانع برای ساده کردن حرکت به سمت لاغری است.

یادگیری چگونگی حذف موانع به شما کمک می کند تا موانع ذهنی که بر اساس شنیده های قبلی در ذهن شما ایجاد شده است را به سادگی از طریق جایگزین کردن با فرمول های صحیح که از طریق محتوای آموزشی درک کرده اید و همچنین منطقی کردن آنچه دریافت کرده اید با انجام تمرینات از سر راه لاغر شدن خود بر می دارید.

وقتی دستورات حذف موانع را یاد بگیرید دیگر تفاوتی ندارد چه مانعی در مسیر موفقیت شما ایجاد شود، شما اصول برخورد و گذشتن از آن مانع را آموخته اید و به سادگی از آن مانع ذهنی عبور می کنید و به سمت لاغری مسیر خود را ادامه می دهید.

موانع ذهنی همان باورهای اشتباهی است که از گذشته تا به امروز به وفور در ذهن افراد چاق ثبت شده است، از طریق خانواده، جامعه، رسانه و سایر منابعی که از نظر ما قابل اعتماد هستند.

به دلیل مشابه بودن نحوه آموزش ذهن ما برای چاق شدن و به دلیل زندگی در محیط های مشابه، بسیاری از موانع ذهنی افراد چاق مشابه یکدیگر هستند و به همین دلیل با تحقیق و بررسی که طی این سالها برای بهتر کردن محتوای دوره آموزشی صورت گرفته، بسیاری از موانع ذهنی افراد چاق شناسایی و راهکارهای برخورد و حذف آن موانع در دوره لاغری با ذهن آموزش داده شده است.

از بین همه موانع، بعضی از آنها بسیار شایع و البته تاثیرگذار تر هستند، که در این فایل آموزشی به دو تا از موانع بسیار شایع و تاثیرگذار که مانع لاغر شدن بسیاری از افراد چاق می شود اشاره شده است.

و همچنین فرصت مناسبی فراهم شده است تا عزیزانی که تمایل به برطرف کردن این موانع ذهنی دارند، سوالات خود درباره چگونه برخورد کردن بهتر با این موانع را مطرح کرده و پاسخ خود را طی جلسات بعدی این مجموعه ارزشمند دریافت کنند.

ایمان دارم که با استفاده از این محتوای آموزشی چگونگی برطرف کردن موانع ذهنی قدرتمند خود را یاد گرفته و به راحتی در مسیر متناسب شدن به سمت خلق رویای لاغری خود حرکت خواهید کرد.

تجربه هنرجوی لاغری با ذهن:

من ابتدای دوره خیلی با این موضوع درگیر بودم چون سالها ورزش سخت وحرفه ای کرده بودم و باورهای غلط زیادی داشتم.

باور داشتم باید ورزش کنی و عرق بریزی و ضربان قلبت بالا بره وگرنه که لاغر نمیشی

از بس ورزش کرده بودم فکر میکردم روزمره زندگی من که فعالیت به حساب نمیاد و بدن من انرژی صرف نمیکنه

مثلا چقدر مگه نشستن و خوابیدن و ایستادن انرژی مصرف میکنه

حتی یه کار خنده دار و احمقانه دیگه هم میکردم اونم کالری شماری فعالیت هام بود حتما حسابی بهم میخندین شاید شما هم از این کارا کرده باشید اما وسواس گرفته بودم یه مدت مثلا می گفتم یک ساعت نشستن اینقدر کالری میسوزنه و براساس اون غذا میخوردم خیلی دوران بدی بود چاقی

الان که متناسب شدم و در مسیر تناسب اندام همیشگی خودم هستم می فهمم که چقدر کارم اشتباه بود

من یک بار حتی اونقدر خانم منفی بافم سرزنشم کرد که تو که پیاده روی نمیری هر روز یا هفته ای چند روز و تفننی میری ورزش و تو انتظار لاغر شدن نداشته باش

اونقدر حالمو بد کرده بود که به استاد پیام دادم و ازشون درمورد ورزش سوال کردم

استاد دوره برنامه ریزی ذهن برای ورزش کردن را پیشنهاد دادن

درهمین گیر دار بودم که فرشته مهربانم به دادم رسید وگفت با خودت چی کار میکنی مگه استاد نگفتن ورزش لاغر نمیکنه مگه نگفتن حتی خوابیدنم فعالیت و هر کاری انجام بدی فعالیت پس بیخیال حرف خانم منفی باف ولش کن و عجله نکن

من یک چیزی رو خیلی خوب متوجه شدم اونم اینکه من درمسیر درستم و ورزش کردن و زیبایی اندام و شنا و کوهنوردی حرفه ای و ورقص حرفه ای همه چیزایی که بهمون گفتن برای لاغری مزخرف اصلا میدونید چرا لاغرمون نمیکنه چون تمرکز مارو از تناسب اندام برمیداره میشه دوتا هدف همزمان و بعضی وقتا هم اونقدر به ورزش بها میدیم که تناسب اندام رها میکنیم

اینو من در خودم زمانی که میخواستم موفقیت و تناسب اندام هردو رو باهم پیش ببرم فهمیدم

من متناسب شدنم فعلا برام از همه چیز مهم تره بیخیال ورزش بشین

دوستانم خودتون به هیچ وجه مجبور به ورزش کردن نکنید و به خودتون آزار نرسونید در طول روز

اونقدر فعالیت وجود داره که هر روز خواسته و ناخواسته انجامش میدین که همون بسه برای قدرت ترمیمتون

خودتونم بکشید بدنتون اگه قرار باشه روزی دوگرم چربی دور بریزه سه گرم دور نمیریزه حتی با ورزش های سخت ورزش اگه دوست دارید فقط برای بالا بردن روحیه خودتون واحساس شادابی خودتون انجام بدین و گرنه نتیجه عکس می گیرید.

✍️ تمرین آموزشی 📖

تنها دلیل لاغر نشدن وجود موانع ذهنی برای لاغر شدن است. به اندازه ای که موانع ذهن خود را شناسایی و اصلاج کنید روند لاغر شدن شما به صورت خودبخودی انجام خواهد شد.

برای شناسایی موانع ذهنی باید از طریق نوشتن اقدام کنید تا ابتدا موانع را شناسایی و سپس نسبت به اصلاح آنها اقدام کنید.

ابتدا محتوای نوشتاری را مطالعه کنید، ویدیوی تصویری را تماشا کنید و سپس به سوالات مطرح شده به صورت شرح انشایی پاسخ دهید.

  • با توجه به روشهایی که قبلا برای لاغر شدن استفاده کرده اید موانع ذهنی خود برای لاغر شدن را شرح دهید.
  • با خودتان فکر کنید و مهمترین دلایل لاغر نشدنتان را نام برده و هر کدام را شرح دهید.
  • برای موانع ذهنی لاغر نشدن خود دلیل منطقی پیدا کنید که لاغر شدن ارتباطی با آنچه تصور می کردید ندارد.
  • به نظر شما ورزش کردن چه تاثیری در روند لاغر شدن دارد؟
  • تا کنون از ورزش کردن برای لاغر شدن استفاده کرده اید؟ تجربه خود را بنویسید.
  • اگر از ورزش کردن برای لاغر شدن استفاده کردید چه نتیجه ای کسب کردید و نتیجه شما چه مدت دوام داشته است؟
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.09 from 54 votes

https://tanasobefekri.net/?p=14044
برچسب ها:
168 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار مهلا
      1402/12/02 09:06
      مدت عضویت: 240 روز
      امتیاز کاربر: 6380 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 558 کلمه
      •  

      باسلام 

      امروز خیلی بی انگیزه بودم استاد. 

      دیشب رفتیم مغازه یکی از آشناهامون که حدودا یک ماه پیش عمل اسلیو معده انجام دادن اونم با روش سرپایی،یعنی بلافاصله بعد عمل خودشون با پای خودشون از اتاق عمل بیرون اومدن!

      ای آقا خیلی راضی بودن و ۱۷کیلو وزن کم کرده بودن 

      ،ینی آنقدر خوشحال بود که وزن کم کرده ،سبک شده، و همش از خوبیای لاغری می گفت و خواهرم رو تشویق می‌کرد که حتما بره انجام بده .چون دکتر پسر خالش هم هستن و از همشهری هامونن  میگفت خودم زنگ میزنم سفارش می کنم.خلاصه خیلی سرحال و راضی صحبت می کرد.

      حالا حرفهای اونو که شنیدم رضایتش رو دیدم  و نتیجه ش رو دیدم که  چقدر وزن کم کرده، بی پرده بگم یه کم ناامید شدم . 

      اما صحبتاش در مورد سبک شدن و لاغر شدنش جالب بود،یاد شما افتادم .

      می‌گفت اصن یه دوره جدیدی از زندگی برات باز میشه،رو به سلامتی،بدون درد زانو،فشار خون و قند و فلان و بهمان 

      تازه فقط ۱۷کیلو وزن کم کرده بود و آنقدر با اشتیاق از تغییرات زندگیش می گفت.

      خیلی براشون خوشحال شدم.و برای خودم ناراحت که نمیتونم با همین سرعت به وزن دلخواه و برسم.

      دیروز حرف لیز خوردن بود ،من دیشب لیز خوردم و جالبه امروز که حس ناامیدی دارم اومدم دیدم مطلب درباره موانع ذهنی هست!

      میدونم این بالا پایین ها در هر مسیری هست ،اما من مسیر برنمی‌گردم و می مونم تا دوباره از طریق شما و مطالب سایت حس امید و انگیزه  که الان کم شده دوباره بیاد سراغم.

      (این بگم که من هیچ وقت دست به این قبیل کارها نمیزنم که با عمل خودم رو زیباتر کنم. نه پولشو دارم نه اعتقادی دارم به عملهای جراحی این شکلی)

      • با توجه به روشهایی که قبلا برای لاغر شدن استفاده کرده اید موانع ذهنی خود برای لاغر شدن را شرح دهید.

      خب بزرگترین مانع ذهنی من برا لاغری اینه که تقریبا اون پذیرفتم ،قبول کردم که بله مادر و خواهرم چاقن،منم که الان یه سنی ازم گذشته و مادر دوتا بچه هستم پس یه مقدار افزایش وزن برام طبیعیه. تو این چند سال چاقیم دلیل لاغر نشدنم رو هم همین موارد می دونستم،اینکه از یه سنی به خورده اضافه وزن برای کسی که بقیه اعضای خانواده درشت هستن خب طبیعیه،و دیگه امید و انگیزه ای برای لاغری نداشتم تا قبل از سایت تناسب فکری 

      در این سایت و در این فایلها متوجه شدم که تمام اینها اشتباهات ذهن من هستن و باورهای غلطی که خودم برای خودم بوجود آوردم.

      اتفاقا برعکس دلیلی برای چاقی نباید وجود داشته باشه چون جسم ما ذاتا متناسبه، مثه تمام جاندارهای دیگه روی زمین.

      راستش من علاقه ای به ورزش کردن نداشتم و ندارم،به همین خاطر زیاد ورزش نکردم برای لاغری .

      باشگاه رفتم زیر نظر مربی هم بودم ،اما چون علاقه ای نداشتم به ورزش ،زود گذاشتم کنار.

      خیلی وقتا با خودم تصمیم گرفتم بخاطر بهبود وضعیت مغزیم و برای سلامتی و جلوگیری از آسیب های مریضیم برم باشگاه و ورزش کنم،اما هیچ وقت ،هیچ انگیزه ای که منو بکشونه سمت باشگاه نداشتم .

      روزی که با سایت آشنا شدم و گفتین برای لاغری لازم نیست ورزش کنیم و رژیم بگیریم خیلی خوشحال شدم،و یکی از دلایلی که جذب سایت شدم هم همین بود.

      اگر پیاده روی رو ورزش حساب کنیم ،این تنها ورزشی هست که من بهش علاقه دارم اونم برای لاغری انجام نمی دم و برای حس و حال خوبی که بهم میده گاهی اوقات انجامش میدم.و هیچ وقت حس نمیکنم که ازین طریق بشه وزن کم کرد.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار تینا.عالی
      1402/10/23 20:01
      مدت عضویت: 134 روز
      امتیاز کاربر: 11948 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 706 کلمه

      به نام قدرتمند اصلی خداوند مهربانم،و درود بر استاد ارجمند و گرامی :

      دوست عزیز فقط و فقط ذهنت را که از وجود خداست کافی و شفا دهنده و عالی و برتر و قدرت مطلق ببین، خودت را فقط در رأس و  قدرتمند و خیر و عالی و کافی و لازم ببین و ایمانت را به تنها قدرت اصلی خدا قوی کن وشکرگزار توانایی ذهن خالقت باش،  و اعتماد کامل به ذهنت کن و او را کافی و قدرتمند و مطلق و هدیه عالی و عطا شده از سوی خداوند بدان،

      و برای خلق خواسته هایت بعد از خدا ذهن قدرتمند مطلق کافی تو همان چوب جادوییت کافی هست

      و تمام عوامل بیرون بی قدرت و بی تاثیر  و پوچ و  هیچ هستن ولی کاملا در خدمت ذهن تو هستن و تو فقط از درون ذهن قدرتمندت میتوانی بر طبق قوانین الهی خدا  و  باور درست و قویتر به خدا و شکرگزاری و تسلیم شدن در برابر خدا و استفاده درست از ذهن خوب قدرتمندت به آرزوهایت و دلخواهی هایت از طریق ذهنت برسی و بیرونتو و عوامل بیرونی را خلق کنی و از عوامل بیرونی طبق خواسته های درونیت استفاده درست کنی،

      اول پذیرش و تسلیم شدن مطلق از ته دل خالصانه در برابر قدرت و خالق مطلق و اصلی در برابر پرودگار مهربانمون،

      دوم اعتماد به هدیه عطا شده از طرف خدا به ما همان ذهن خالقمون همان چوب جادویی آفرینش هر چه که دوست داریم ،

      و سوم  یادگیری طرز استفاده درست از آن چوب جادویی همان ذهن قدرتمندمانهمان که هیچی را مانع نمی‌داند و عوامل بیرونی برایش معنا ندارن و فقط خودش را بعد از خدا طبق قوانین الهی قدرتمند مطلق  و خالق همه چی میداند وشفا دهنده اصلی و همیشگی و ابدیست و شرایط و عوامل بیرونش را خلق می‌کند و عوامل بیرون را طبق خواسته های درونی خودش رقم می‌زند و بکار میگرد و آنها همان عوامل بیرونی را قدرت یا مانع یا علت نمی بیند ،

      و نکته ای که باید به آن توجه کرد: عوامل بیرونی به قول معروف تقلبها ‌ و کمکهای اضافه خدا به ما هستن که باز در هماهنگی و در خدمت کامل و کمک دهنده های اضافی برای  ذهن خالق ما هستن که طبق خواسته ما می‌توانند کمک کننده  در خدمت ما باشند  و اگر هم نباشند اصلا ملالی نیست.

      نکاتشکرگزار باشیم خود را بعد خدا تنها از درون خالق بیرونیمون بدانیم و  و فقط خود را  قدرت مطلق و شفا دهنده  همه چیز حتی سلامتی زیبایی اندام لاغری و میزان ثروت و شرایط زندگیمون  بدانیمو مهم این که بعد ایمان به خود خدا امیدوارم و جسور فقط ادامه دهیمو حال خوب و شادی خودش میاد و حتما نتایج ظاهر میشه و فقط با مراقبت و با ادامه دادن ما تا آخر عمرمون این نتیجه می ماند و پیشرفتمان بالاتر با کیفتتر و بهتر میشه و می مونه و مسیر لذت بخش تر ، و هر چیزی در این دنیا سیر تکاملی داره و استقامت میخواد طی‌کردن این تکامل اما سرعت طی کردن این پله های تکامل به دست اعتماد ما به قدرت  خلق خدا و اعتماد ما به هدیه عطا شده از سوی او به ما همان ذهن قدرتمند و خالق خودمون هست.(چوب جادویی)

      • با توجه به روشهایی که قبلا برای لاغر شدن استفاده کرده اید موانع ذهنی خود برای لاغر شدن را شرح دهید. کلا ذهن ضعیفم مانع بود و عوامل بیرونی را متاسفانه قدرت و عامل اصلی می‌دانست .
      • با خودتان فکر کنید و مهمترین دلایل لاغر نشدنتان را نام برده و هر کدام را شرح دهید.باور اینم داشتم که چاق شدم دیگه نمیتوانم لاغر کنم ما خانوادگی نمی‌توانیم .
      • برای موانع ذهنی لاغر نشدن خود دلیل منطقی پیدا کنید که لاغر شدن ارتباطی با آنچه تصور می کردید ندارد.فمر میکردم ورزش کنم لاغل میشوم در صورتی که اینطوری نبود 
      • به نظر شما ورزش کردن چه تاثیری در روند لاغر شدن دارد؟هیچی 
      • تا کنون از ورزش کردن برای لاغر شدن استفاده کرده اید؟ تجربه خود را بنویسید.بله مربی هستم خبری از لاغر شدن با ورزش نیست 
      • اگر از ورزش کردن برای لاغر شدن استفاده کردید چه نتیجه ای کسب کردید و نتیجه شما چه مدت دوام داشته است؟هیچی اگر ذهنت نخواد تازه تو بیشتر میخوری و ترغیب به خوردن بیشتر میشی با ذهنیت فاطمه ورزش اشتها آور هست .
      • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.مرور و تکرار نکات.
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سارا پوراشرف
      1402/08/08 12:00
      مدت عضویت: 447 روز
      امتیاز کاربر: 3140 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 848 کلمه

      به نام ارام کننده دلها

      ردپای من در گام 26 مسیر لاغری من

      با درک و منطقی کردن انچه در محتوای اموزشی می شنوید فرمولهای صحیح جایگزین فرمولهای نادرست میشوند و باهرگام لاغری اسان و اسان و اسانتر میشود حتی از اب خوردن هم ساده تر  چرا؟

      چون برای اب خوردن نیاز به بلند شدن و برداشتن لیوان و پرکردنش از اب هست تا تشنگیمون رفع شه در صورتیکه تناسب اندام حالت پیش فرض بدن ماست و اگر ما فرمول های ذهنمون دستکاری نشده باشه متناسب بودن برامون حتی اسونتر از اب خوردن شکل میگیره 

      وقتی در مسیر لاغری هستیم و هرروز  چیزای جدید یادمیگیریم و با درک و منطقمون هم جور درمیاد در ذهنمون لاغری اسونتر از روز قبل میشه 

      یک نکته مهم که باید در نظر بگیریم و اون رو معیار خودمون بدونیم 

      وزن بدن نیست!

      وزن افکار ماست    ممکنه 5 کیلو در جسممون اضافه وزن باشه ولی توی سرمون 10 برابرش احساس بد و فرمولهای منفی داشته باشیم 

      ما با وزن گرفتن افکارمون میفهمیم کجای کاریم*

      ممکنه یه نفر با 5 کیلو اضافه وزن کلی توی ذهنش نجوای منفی داشته باشه ولی یه نفر که تازه 10 کیلو کاهش وزن داشته و الان یه مقدار دیگه ام هنوز مونده که وزن کم کنه خیلی حالش بهتر از نفر اولی باشه

      وقتی پا به این مسیر گذاشتم وزن افکارم اونقدر سنگین بود که فایلهای استاد رو روزنه امید میدیدم و ادامه میدادم و نجواها  اون سنگینی ای که تجربه میکردم  اون کوله بار چاقی پشتم بود اما حالا بعد گذروندن این مدتی که اینجام ارامش گرفتم 

      دیدم کسی رو که با دو سه کیلو اضافه وزن کلی خودخوری داره ولی منی که جسمم داره ارام ارام روند حذف زائده ها رو پیش میگیره همونطور که قبلا انجام میداد ولی الان بدون فشار فرمولهای گذشته (بدن همیشه و هر لحظه در حال حذف زائده هاست و فقط برای ما موانع نمیذارن به ثبات برسه) کاملا ارومم 

      ارامش دارم  با خودم اشتی کردم  فهمیدم مشکلی نداشتم من    یعنی چیزی نبوده که قابل حل نباشه چیزی نبوده که بگیم ارثی بوده چیزی نبوده که بگیم همینه که هست و بدن در همین حالت میمونه و من مجبورم با این بدن تا ابد زندگی کنم با همین شرایطی که داره  نه!

      جسم من روح من در بهترین حالت پیش فرض خودشه 

      حتی قدرت این نیرو سریعتر هم به وجود میاد و روندش رو طی میکنه 

      از کجا اینو میگم؟؟

      خیلی از شگفتی سازان از جمله خود استاد سالهای طولانی ذهنشون با کلییییییییی تلاش سعی کرده چاق بشه  چون تناسب اندام حالت پیش فرض بدنه باید برای چیزی که برای بدن نیست خیلی تلاش کرد  یا مثلا خودم که 10 سال با فرمولهای چاقی بدنم زور زده تا این اضافه وزن رو جمع کنه 

      اما الان که دارم فقط   موانع رو برمیدارم    جسمم خیلی سریعتر از اون تلاشی که برای چاقی کرد برای لاغری به نتیجه میرسه     چرا؟؟

      چون استاد توی دوسال  اون بار چندین ساله از دوشش برداشته شد

      من توی مدت زمان کوتاهی 5 کیلو کاهش اضافه وزن داشتم 

      یکی از خانوم های شگفتی ساز توی 8 ماه 60 کیلو کاهش وزن داشتن و خیلی دیگه از دوستانی که تو این مسیر بودن لاغری رو از اب خوردن اسانتر تجربه کردن که حتی خیلیا رو هم ما بنابه دلایل شخصیشون توی این البوم نمیبینیم 

      ولی همه داریم نتیجه میگیریم  چون موانع دارن کمرنگ میشن وفرمولهای پیش فرض ذهنمون دارن توی جسممون نمود پیدا میکنن 

      من یه عبارت تاکیدی به ذهنم اومد وقتی به درک این موضوع رسیدم

      اینکه : عملکرد اندام داخلی جسم مدام در حال حذف زائده های بدن هستند 

      اینکه بخوایم بدون درک کردنش بدون لمس کردنش و بدون حس کردنش در زندگی افراد متناسب و تجربه هایی که دیگران داشتن به عنوان الگو تکرارش کنیم فقط ما رو به بیراهه میکشونه  و این میشه که ما فکر کنیم با رژیم که یه عامل بیرونی هست این عبارات تاکیدی هم مثل بقیه عوامل بیرونی ما رو لاغر  و متناسب میکنه    باید حواسمون باشه لیز نخوریم 

      حقیقت بدن اینه ک تموم اندام داخلی بدن با پیش فرض متناسب بودن همراهه     بچه ها ورزش نمیکنن و غذای خاصی رو از لیست روزانه اشون حذف نمیکنن و متناسبن  خیلی از اشناهامون هستن که زندگی روزانه اشون از خیلی جنبه مثل نوع مواد غذایی که میخورن اعمالی که انجام میدن و… شبیه ما هستن ولی متناسبن 

      گاهی حتی اون چیزایی که به نظر ما دلیل چاقی هستن در اونها هست ولی چاق نیستن چون فشار چاقی اصلا درشون وجود نداره و افکارشون وزن سنگین ندارن      اگه به متناسب ها توجه کنیم ارام هستن  حداقل در مسئله تناسب اندام و رفتار های غذایی و افکار و فرمولهای ذهنی از چاقی مبرا هستن  و با خودشون یکی ب  دو ندارن  اولین شاخصه قدم گذاشتن در مسیر لاغری  ارامشه   که از اطلاعات درست میاد 

      ما هر چقدرم بخوایم ادای اروم بودن رو در بیاریم یه جایی کم میاریم ولی اگه به جای ادا در اوردن با اموزش ها پیش بریم و موانع ذهنمون کم رنگ شه ارامش میشه یکی از مهمترین  نتایج تغییر ما

      وپشت اون تغییرات دیگه ای هم رقم میخوره اینها همه از سبک شدن افکار ما میاد 

      خداروشکر بابت همه چیز خدارئوشکر بابت همه چیز

      استاد ازتون خیلی ممنونم بابت فایلهای عالیتون که نکات مهمی رو برامون قرار دادین

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حیرت انگیز
      1402/08/05 19:15
      مدت عضویت: 329 روز
      امتیاز کاربر: 706 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 617 کلمه

      به نام خداوند عظیمم 

      سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام 

      حل تمرینات شناسایی موانع ذهنی 

      • با توجه به روشهایی که قبلا برای لاغر شدن استفاده کرده اید موانع ذهنی خود برای لاغر شدن را شرح دهید.
      • در گذشته که از روش‌های مختلف برای لاغری استفاده کرده ام
      • با خودتان فکر کنید و مهمترین دلایل لاغر نشدنتان را نام برده و هر کدام را شرح دهید.
      • مهمترین دلایل لاغر نشدن خودم را در گذشته اینها میدیدم :
      • وراثت و ژنتیک
      • پایین بودن متابولیسم و سوخت و ساز بدنم
      • بیماری گواتر و تیروئید
      • پرخوری و کم تحرکی ام
      • خوراکی های دست کاری شده توسط بشر و هورمونی شدن خوراکی ها و خارج شدن خوراکی ها از روند رشد طبیعی شان و دست کاری انسانی آنها
      • سرنوشتی که خدا به من داده و مجبورم تحمل کنم
      • و…….
      • برای موانع ذهنی لاغر نشدن خود دلیل منطقی پیدا کنید که لاغر شدن ارتباطی با آنچه تصور می کردید ندارد.
      • خوب من کاملا مبحث ژنتیک و وراثت در ذهنم مردود شد و از بین رفت چون اگر چاقی ارثی بود باید بقیه افراد خانواده و فامیل من هم چاق می‌بودند ،در حالی که برادران من حتی کمبود وزن شدید دارند
      • فهمیدم متابولیسم و سوخت و ساز در بدن همه انسانها یک‌جور است و این منطق اشتباه است
      • فهمیدم تیروئید تاثیر چشمگیری بر چاقی ندارد
      • فهمیدم افراد لاغر هم همین چیزهایی را می‌خورند که من میخورم پس تغییرات ژنتیک خوراکی ها هم تاثیر آنچنانی بر چاقی من ندارد
      • فهمیدم خداوند با من خصومت نداشته و من را هم متناسب و لاغر و سلامت خلق کرده و من الان هر چه هستم مقصر آن خودم هستم
      • متوجه شدم خوردن ربطی به چاقی ندارد چون خیلی لاغرها هستن که از من بیشتر می‌خورند ولی لاغر هستند
      • متوجه شدم ورزش هیچ تاثیری بر لاغری ندارد
      • و خیلی پرده ها از جلوی چشمانم کنار رفته الهی شکرت
      • به نظر شما ورزش کردن چه تاثیری در روند لاغر شدن دارد؟
      • ورزش کردن هیچ تاثیری بر لاغری ندارد ،و فقط باعث سلامتی و اگر بصورت حرفه ای ورزشی را دنبال کنیم باعث تناسب اندام میشود و تاثیری در چربی سوزی و لاغری ندارد
      • دوستانی که دچار سوالات زیادی درباره ورزش هستند پیشنهاد می‌دهم دوره ورزش را تهیه کنند چون خیلی اصولی و زیبا به منطق بی تاثیری ورزش بر لاغری می‌رسید
      • تا کنون از ورزش کردن برای لاغر شدن استفاده کرده اید؟ تجربه خود را بنویسید.
      • من در گذشته همیشه ورزش میکردم تا لاغر شوم و کلی ورزش های مختلف و سنگین انجام می‌دادم تا لاغر شوم اما اصلا انگار ورزش روی من تاثیر نداشت و نتیجه لاغری از آن همه فشار و رنج بدست نمی آوردم تازه بعد ورزش کلی پرخوری هم میکردم .
      • اگر از ورزش کردن برای لاغر شدن استفاده کردید چه نتیجه ای کسب کردید و نتیجه شما چه مدت دوام داشته است؟
      • من از ورزش کردن تنها نتیجه لاغری تا به حال بدست نیاورده ام فقط وقتی ورزش خاص پایینه تنه را به مدت طولانی تکرار کردم متناسبتر شدم اما لاغر نشدم
      • زمانهایی که به همراه رژیم ورزش میکردم نتایج کوتاه مدتی بدست می آوردم اما این نتایج مدت زیادی دوام نمی‌آورد و به محض قطع دوره در عرض چند هفته یا چند ماه چاقتر هم میشدم
      • مثلا من سه ماه ورزش تیاریکس را سه روز در هفته به مدت هر بار سه ساعت با شدت بالا انجام می‌دادم و رژیم محدود هم داشتم و در این سه ماه کلی کاهش سایز داشتم از سایز ۵۰ به سایز ۴۴ رسیدم و وزنم از ۹۹ کیلو به ۸۵کیلو رسید
      • اما وقتی بخاطر تغییر شرایط زندگی ام نتوانستم باشگاه بروم و رژیم را هم رها کردم در کمتر از یکماه وزنم و سایزم شروع کرد به برگشتن و دوباره شدم ۹۹/۸۰۰و سایز هم شد ۴۸ و اصلا آن همه تلاش و رنج ماندگار نبود .
      • خداوندا کمکم کن تا بتوانم در مسیر تناسب فکری درست عمل کنم
      • خداوندا سپاسگزارم که مرا در مسیر تناسب فکری قرار دادی
      • الهی به امید تو 
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حیرت انگیز
      1402/08/05 19:14
      مدت عضویت: 329 روز
      امتیاز کاربر: 706 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 617 کلمه

      به نام خداوند عظیمم 

      سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام 

      حل تمرینات شناسایی موانع ذهنی 

      • با توجه به روشهایی که قبلا برای لاغر شدن استفاده کرده اید موانع ذهنی خود برای لاغر شدن را شرح دهید.
      • در گذشته که از روش‌های مختلف برای لاغری استفاده کرده ام 
      • با خودتان فکر کنید و مهمترین دلایل لاغر نشدنتان را نام برده و هر کدام را شرح دهید.
      • مهمترین دلایل لاغر نشدن خودم را در گذشته اینها میدیدم :
      • وراثت و ژنتیک 
      • پایین بودن متابولیسم و سوخت و ساز بدنم
      • بیماری گواتر و تیروئید 
      • پرخوری و کم تحرکی ام
      • خوراکی های دست کاری شده توسط بشر و هورمونی شدن خوراکی ها و خارج شدن خوراکی ها از روند رشد طبیعی شان و دست کاری انسانی آنها
      • سرنوشتی که خدا به من داده و مجبورم تحمل کنم 
      • و…….
      • برای موانع ذهنی لاغر نشدن خود دلیل منطقی پیدا کنید که لاغر شدن ارتباطی با آنچه تصور می کردید ندارد.
      • خوب من کاملا مبحث ژنتیک و وراثت در ذهنم مردود شد و از بین رفت چون اگر چاقی ارثی بود باید بقیه افراد خانواده و فامیل من هم چاق می‌بودند ،در حالی که برادران من حتی کمبود وزن شدید دارند 
      • فهمیدم متابولیسم و سوخت و ساز در بدن همه انسانها یک‌جور است و این منطق اشتباه است 
      • فهمیدم تیروئید تاثیر چشمگیری بر چاقی ندارد 
      • فهمیدم افراد لاغر هم همین چیزهایی را می‌خورند که من میخورم پس تغییرات ژنتیک خوراکی ها هم تاثیر آنچنانی بر چاقی من ندارد 
      • فهمیدم خداوند با من خصومت نداشته و من را هم متناسب و لاغر و سلامت خلق کرده و من الان هر چه هستم مقصر آن خودم هستم 
      • متوجه شدم خوردن ربطی به چاقی ندارد چون خیلی لاغرها هستن که از من بیشتر می‌خورند ولی لاغر هستند 
      • متوجه شدم ورزش هیچ تاثیری بر لاغری ندارد 
      • و خیلی پرده ها از جلوی چشمانم کنار رفته الهی شکرت 
      • به نظر شما ورزش کردن چه تاثیری در روند لاغر شدن دارد؟
      • ورزش کردن هیچ تاثیری بر لاغری ندارد ،و فقط باعث سلامتی و اگر بصورت حرفه ای ورزشی را دنبال کنیم باعث تناسب اندام میشود و تاثیری در چربی سوزی و لاغری ندارد 
      • دوستانی که دچار سوالات زیادی درباره ورزش هستند پیشنهاد می‌دهم دوره ورزش را تهیه کنند چون خیلی اصولی و زیبا به منطق بی تاثیری ورزش بر لاغری می‌رسید 
      • تا کنون از ورزش کردن برای لاغر شدن استفاده کرده اید؟ تجربه خود را بنویسید.
      • من در گذشته همیشه ورزش میکردم تا لاغر شوم و کلی ورزش های مختلف و سنگین انجام می‌دادم تا لاغر شوم اما اصلا انگار ورزش روی من تاثیر نداشت و نتیجه لاغری از آن همه فشار و رنج بدست نمی آوردم تازه بعد ورزش کلی پرخوری هم میکردم .
      • اگر از ورزش کردن برای لاغر شدن استفاده کردید چه نتیجه ای کسب کردید و نتیجه شما چه مدت دوام داشته است؟
      • من از ورزش کردن تنها نتیجه لاغری تا به حال بدست نیاورده ام فقط وقتی ورزش خاص پایینه تنه را به مدت طولانی تکرار کردم متناسبتر شدم اما لاغر نشدم 
      • زمانهایی که به همراه رژیم ورزش میکردم نتایج کوتاه مدتی بدست می آوردم اما این نتایج مدت زیادی دوام نمی‌آورد و به محض قطع دوره در عرض چند هفته یا چند ماه چاقتر هم میشدم 
      • مثلا من سه ماه ورزش تیاریکس را سه روز در هفته به مدت هر بار سه ساعت با شدت بالا انجام می‌دادم و رژیم محدود هم داشتم و در این سه ماه کلی کاهش سایز داشتم از سایز ۵۰ به سایز ۴۴ رسیدم و وزنم از ۹۹ کیلو به ۸۵کیلو رسید 
      • اما وقتی بخاطر تغییر شرایط زندگی ام نتوانستم باشگاه بروم و رژیم را هم رها کردم در کمتر از یکماه وزنم و سایزم شروع کرد به برگشتن و دوباره شدم ۹۹/۸۰۰و سایز هم شد ۴۸ و اصلا آن همه تلاش و رنج ماندگار نبود .
      • خداوندا کمکم کن تا بتوانم در مسیر تناسب فکری درست عمل کنم 
      • خداوندا سپاسگزارم که مرا در مسیر تناسب فکری قرار دادی 
      • الهی به امید تو 
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهیمه
      1402/06/21 13:49
      مدت عضویت: 265 روز
      امتیاز کاربر: 5690 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 387 کلمه

      به نام خدای هستی بخش

      سلام خدمت استاد عزیر و همراهان گرامی 

      گام 26: موانع ذهنی لاغری چیست ؟

      من همه مثل همه افراد چاق یکی از راه حل هایی که برای رسیدن به لاغری به ذهنم خطور میکرد ورزش کردن بود و ورزش کردن رو عامل لاغری میدونستم و هروقت رژیمم رو شروع میکردم اعتقاد داشتم که باید در کنارش هم ورزش بکنم که نتیجه خوبی بگیرم پس خودم ویدئو ورزشی دانلود میکردم و توی خونه ورزش انجام میدادم بماند که چقدر با انجام  اشتباه اون ورزش ها به خودم آسیب زدم ولی این باور رو داشتم که حتما برای لاغر شدن باید ورزش بکنم و من هم مثل اون دوست عزیزی که تو بخش نظرات گفته بودن کارهای روزمره رو تحرک نمیدونستم و میگفتم که هیچ کدوم از این کارا چربی از من نمیسوزونه یا  یه مدتی میومدم کالری مصرفی انواع فعالیت ها رو در اینترنت سرچ میکردم که ببینم هر کدومشون چقدر انرژی و کالری میسوزونه مثلا شنیده بودم که جارو برقی کشیدن بیشتر کالری میسوزونه پس همیشه برای انجام جارو کشیدن پیش قدم بودم با این باور که چربی هامو آب میکنه . طی این سال ها که برای لاغری تلاش میکردم همیشه تحرک و ورزش جز برنامه ثابت من بود که باید اونو انجام میدادم یا توی خونه یا میرفتم باشگاه حالا بماند که چقدر برام سخت بود باشگاه رفتن و همش به ساعت نگا میکردم که کی اون زمان ورزشم تموم میشه که برم خونه در طول ورزش برای چربی سوزی بیشتر به خودم روغن لاغری که تبلیغ شو توی یه پیج دیده بودم که در زمان تحرک اونو به جایی که میخواین لاغر بشه بمالید و معجزه شورو ببینید ،میمالیدم و پلاستیک میبستم که بیشتر چربی بسوزونم ، در حین ورزش کردن خیلی عرق میکردم و هرکسی منو میدید میگفت خوش بحالت خیلی سریع وزن کم میکنی ولی من خودم این عقیده رو نداشتم و میگفتم درسته خیلی عرق میکنم ولی خیلی سخت وزنم پایین میادو چقدر خودم رو عذاب میدادم و چون این باور رو داشتم هرگز لاغر نشدم . از وقتی با سایت تناسب فکری آشنا شدم و استاد گفتن که هیچ عامل بیرونی باعث لاغری نمیشه سعی کردم که ورزش و پیاده رویی رو به نیت لاغری انجام ندم یا اصلاً انجام ندادم مگر اینکه باورم در موردش تغییر کنه و بتونم اونو با علاقه و اشتیاق انجام بدم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1402/06/11 15:32
      مدت عضویت: 1438 روز
      امتیاز کاربر: 6727 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 398 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز و دوستان همراه

      یادم اومد که من بار اولی که باشگاه ثبت نام کردم  و مقدار کمی اضافه وزن داشتم وقتی وارد سالن میشدم  خانمهایی رو میدیدم که درحالیکه با رنج و سختی روی تشک در حال دراز نشست زدن هستند و عده ای به من میگفتند تو که اسنایلت خوبه تو برای چی اومدی باشگاه؟

      وشاید به خاطر دیدن همون صحنه ها بود که بااینکه من هنوز زیاد اضافه وزن نداشتم لاغرشدن در ذهنم سخت شد خیلی سخت .

      و بعد چندسال که چاق شدم و اضافه وزنم به چشم می اومد وخیلی بد چاق میشدم از ناحیه کمر به پایین . و دوستام تو باشگاه بهم میگفتن لباس گشادتر بپوش حسم خیلی بد میشد خیلی .

      وتازه کلی از خانمهایی که اونجا بودن عده ای رو میدیدم که با مربی بحث میکردن که پس چرا ما لاغر نشدیم اینهمه تمرین کردیم و میدیدم واقعا مربی هم جوابی نداشت .

      تازه یه چیز جالب تر که متوجه شدم این بود که یه مربی گروه دیگه یه مدت نبود بعدش که اومد بچه ها دلیلش رو پرسیدن گفتش چربی سوزی کردم برام جالب بود من همش تا اون روز فکر میکردم مربی ها به خاطر ورزش همیشگی لاغرند .

      البته بعدش دیگه باشگاه نرفتم ببینم که مربیش واقعن اون استایل رو هنوز داره یا نه .

      اگرچه هفته ای سه بار باشگاه میرفتم وخیلی عرق میکردم و بعدش میرفتم پیاده روی . وقتی میرسیدم خونه آنقدر گرسنه ام میشد که کنترلی روی غذاخوردنم نداشنم وآنقدر خسته میشدم که میافتادم و دیگه نمیتونستم کاری انجام بدم . و یه خرده کاهش وزنی که ایجاد میشد درعرض چندماه بر می گشت .

      این چرخه بارها برام تکرار شد و بالاخره آخرش زانوهام درد گرفت و رها کردم . 

      وقتی به اون روزها و دردسرهایی که برای لاغرشدنم فکر میکنم درمقایسه با الان که لاغرشدن رو با تغییر افکارم دارم تجربه میکنم انگار از یک جهنم وارد یک بهشت شدم .

      نه درد و رنجی هست نه ضعف وگرسنگی و نه این خیابون و اون خیابون رفتن برای پیاده روی که دوستی آشنایی منو ببینن و نه اتلاف وقت باارزشم برای لاغرشدنم که آخرش سودی نداره و نه داروهای مزخرف که آخرش صدتا بیماری بهم بچسبه . و کلی عوارض ریزش مو و جوش و کهیر و….

      واقعا خدا رو شکر میکنم بابت هدایت به این مسیر راحت و همینطور از استاد عزیز بابت انتشار این آگاهیهای فوق العاده که باعث میشه زندگی کردن برامون راحت بشه .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حیرت انگیز
      1402/05/14 01:03
      مدت عضویت: 329 روز
      امتیاز کاربر: 706 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 920 کلمه

      به نام خدای آرامش بخشم

      سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام 

      شناسایی موانع ذهنی تناسب اندام

      همانطور که بارها امتحان کرده ایم و از راه‌های مختلف برای کسب نتیجه لاغری اقدام کرده ایم هیچ راهی به طور قطعی لاغری همیشگی برای ما به همراه نداشته برای همین است که همگی ما الان اینجاییم و بعضی ها در حال امتحان این مسیر مانند سایر روش‌ها هستند بعضی ها هم مثل خودم یقین به نتیجه بخش بودن این مسیر و تناسب همیشگی دارند 

      من خیلی خوب میدونم که تناسب رو باید زندگی کرد با لذت و پر انرژی ؛

      همونجور که با لذت چاق شدیم همونطور که بدون تلاش روز به روز اضافه وزن پیدا کردیم الان هم باید راحت ،شیرین،بدون رنج و سختی متناسب بشیم این همون روش درست و اصولی هستش که سالها ازش خبر نداشتیم ؛

      خوب که دقت کنیم می‌بینیم همه اعتقاد دارند باید ورودی غذاها رو کم کرد و با ورزش خروجی رو افزایش داد تا لاغر شد خوب این حرف تا جایی درست به نظر میرسه اما من باورش ندارم ،اگر این نگرش درست بود طی زمانهایی که رژیم‌های بسیار کم کالری میگرفتم و بیشتر از سه ساعت ورزش‌های سنگین انجام می‌دادم باید در کمترین زمان بیشترین کاهش وزن و به دست می آوردم اما همیشه تا یه عدد خاصی کاهش داشتم و بعد به یک چسبندگی وزنی می رسیدم و حالا هر چی بیشتر از قبل ورزش میکردم و کمتر هم میخوردم استاپ وزنی ام شکسته نمیشد ؛

      همینطور اگر  از زمان‌های قدیم دقت کنیم روز به روز تکنولوژی پیشرفته تر شد و تحرک انسانها کمتر شد و باید با این پیشرفت تکنولوژی و کم تحرکی انسانها الان باید همه چاق باشن !!!ولی هنوز افراد زیادی توی جامعه هستن که چاق نیستن و متناسب اند با اینکه تحرک بسیار کمی دارند  و خیلی آدمهای پر تحرک دیدیم که چاق هستن؛ مثلا خود من فعالیت روزانه ام بسیار زیاد بوده ولی چاق بودم آیا خنده دار نیست که منی که سی کیلو اضافه وزن دارم و این همه فعالیت دارم بگم حتما باید ورزش کنم تا لاغر بشم ؟من در طی تک تک فعالیت‌های روزانه ام دارم یه وزنه سی کیلویی و اجباری جابه جا میکنم و انگار دارم زورکی ورزش وزنه برداری میکنم ولی کو لاغری؟

      من معتقدم 

      ورزش اثر ناچیزی در کاهش وزن داره و به نظر من بیشتر باعث سرخوشی و شادی و تناسب اندام میشه چه بسا افراد چاقی مثل خودم که ورزش میکنن و چاقیشون زشت نیست و بدن متناسبی دارند و اضافه وزنشون در تمام قسمتهای بدنشون بصورت متناسب پخش شده  و چه بسا افراد لاغری که ورزش نمی‌کنند و اندام زشتی دارند و اندام متناسبی ندارند و یا حتی چاقی موضعی مثل چاقی شکمی دارند ؛

       من خودم به شخصه ورزش را برای تناسب اندام و حس شادی بخش بعدش دوست دارم و میدونم تاثیر آنچنانی در کاهش وزن نداره چون بارها امتحانش کردم ،همسر من هر روز دهها هزار قدم راه میره بخاطر شغلش، اما لاغر لاغر هم نشده اگر پیاده روی لاغر می‌کرد الان باید اون خیلی لاغر میشد ؛

      اگر ورزش کردن لاغر می‌کرد این همه وزنه بردار و ورزشکار چاق نداشتیم ؛

      خیلی دلایل هست که ثابت کنه ورزش لاغر نمیکنه بلکه فقط در حفظ سلامت و تناسب اندام نقش داره ؛

      بعضی ها میان رژیم کربوهیدرات و گیاهخواری میگیرن بعضی رژیم کتو ژنتیک میگیرن هر کس مدلی رژیم میگیره اما دقت کنید هیچ کدوم از این خوراکی ها ما رو چاق نکردن اگر کربوهیدرات چاق کننده بود چطور گیاه خواران کاهش وزن پیدا میکنن اگر پروتئین چاق کننده است چربی چاق کننده است چطور رژیم کتوژنیک لاغر میکنه؟

      همه ی اینها کار ذهنه وقتی رژیم می‌گیریم حالا هر مدل رژیمی فرق نداره چون انتظار ما لاغریه چون ذهن ما لاغری و میخواد بهش میرسه نقش باور ما خیلی پر رنگ تر از تلاش ماست 

      ورزش کردن هم همینه وقتی ورزش میکنم چون انتظار ما لاغریه پس به دستش میاریم ؛

      هر چیزی رو باور کنیم چیزی که کسب میکنیم حاصل اون باوره ؛

      فلان پزشک بگه فلان دارو چاق میکنه چون باور میکنیم واقعا چاق میشیم ؛

      در روش تناسب فکری ما باید روی باورهامون کار کنیم و وقتی باورهامون تغییر کنه آروم آروم تناسب در ما شکل میگیره من یقین دارم بهترین و آسان‌ترین روش تناسب اندام روش ذهنیه چون در این روش آرامش حرف اول و میزنه در حال زندگی کردن به آرزوهات میرسی عجله ای نیست در آرامش تمام زندگیت به بهترین شکل تغییر میکنه دارم قشنگ حس میکنم چقدر ذهنم باز شده چقدر آرامش دارم در همه جنبه های زندگیم مشخصه این احساسات

      از وقتی افکار منفی و ذهنیت چاق و دارم اصلاح میکنم تازه دارم متوجه میشم چقدر چاقی و ذهن چاق حالم و بد کرده بود با اینکه توی این چند وقت فشار عصبی روم زیاد بوده ولی بودنم در این مسیر داره کمکم میکنه بتونم دوباره تلاش کنم و بلند شم و زندگی شاد قبلم و شارژ کنم مطمئنم این حس‌های بد درونی ام که اطرافیانم بوجود آوردن بزودی از بین میره الان خیلی دختر کوچولوی ذهنم و اذیت نمیکنم داریم با همدیگه این بحران و رد میکنیم و میدونم دختر کوچولوی ذهنم خیلی زود حالش خوب میشه انگار سرما خورده باشه دارم کمکش میکنم زودتر رو پا بشه و با عشق به سفر تناسب فکریمون برسیم و لذت ببریم 

      خدایا کمکم کن دختر کوچولوی ذهنم حالش زود خوب بشه خدایا کمکم کن این بحران روحی و به سلامت رد کنم خدایا کمکم کن حالم خوب بشه خدایا تنهام نزار من زورم به دردام نمیرسه تنهایی، پس تنهام نزار ؛

      خدایا عاشقتم میخوام دوباره با عشق و حال خوب زندگی کنم ،برقصم،شاد باشم ،نفس بکشم خدایا به دادم برس اعصابم و آروم کن الهی به امید تو 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 466 کلمه

      ب نام خدای قادرو توانا

      سلام خدمت استاد و دوستان گلم

      من از وقتی خودمو شناختم عاشق ورزش بودم و خیلی علاقه داشتم مخصوصا ورزش های گروهی مثل والیبال وایروبیک….

      نمیدونم این علاقم بخاطره چیه شاید چون خیلی حال روحیم خوب میشه یا اینکه از بچگی شنیده بودم ورزش باعث لاغری میشه و من ب امید لاغری رفتمو کم کم بهش عادت کردمو شده جزعی از زندگیم…

      اما هیچوقت از ورزش نتیجه لاغری نگرفتم البته ن اینکه اصلا کم نکنم چرا کم میکردم ولی اونجور ک ذهنیتم ب کم کردن بود نه کم نمی‌کردم و ب محض اینکه رهاش میکردم باز اضافه میکردم و حتی بیشتر اضافه میکردم ‌..‌.

      و این رو هم شنیده بودم ک اگه ورزشو رها کنی بیشتر چاق میشی شاید دلیلش همین باوره بوده ….

      ب هرحال من چندین ساله ک باشگاه میرم ولی نتیجه ای ندیدم و همه اطرافیان بهم میگن توالان باید اسکلت شده باشی بااین استمراری ک داری اما چرا تغییری نمیکنی ومن هم در جواب میگفتم بدنم عادت کرده یا کلا بخاطره روحیه میرم

      واقعا استاد خیلی علاقه دارم خیلی وابسته هستم ب ورزش و مخصوصا پیاده روی ک عالیههههههههه

      مخصوصا از وقتی دوره پیاده روی موثر رو گرفتم دلم میخاد کلا تو پیاده روی باشم حسن فوق العاده عالی میشه و بیانش اصلا نمیشه کرد ک چقد این پیاده روی همراه باگوش دادن فایل پیاده روی موثر بهم حال عجیبی میده…

      استاد من از وقتی توی دوره متوجه شدم ک ورزش منو لاغر نمیکنه البته تا ذهنم بابدنم هماهنگ نشه ….دلیل باشگاه رفتنم نود درصد دیدن دوستامو علاقه زیادم بهشه و نیاز جسمم و روحم ب ورزشه وگرنه واقعا مثل قبل اصلا از ورزش انتظار لاغری ندارم تا وقتی ک ذهنم دستورشو بهم نده و مطمعنم باکمک شما ب اون نقطه هم میرسم ک ذهنم یاریم کنه تا از ورزش هم نتیجه بگیرم 

      البته من اینروزا دیدم بهش عوض شده مثلا توی باشگاه ب خودم میگم چ خوبه ک خودمو توی آینه میبینم و یجورایی با دوستام توی خوش اندام شدن رقابت میکنم از دیدن خودم لذت میبرم خیلی با دوستام می‌خندیم وهمون یکی دوساعت از همه دغدغه های زندگی دوریم همین واسم کافیه ….

      درسته ک اینروزا ب هیچ وجه از باشگاه رفتنم ب دید چربی سوزوندن نگاه نمیکنم البته ن اینکه صددرصد دیدم بهش کم کردن نباشه چون ناخودآگاه وقتی داری ورزش میکنی تپش قلبت ک بالا می‌ره حس خوب میگیری نمیدونم این حس خوب دلیلش کیف کردن از عرق کردن در جهت لاغریه یا دفع سموم بدنه….اینو گفتم ک کاملا صادقانه باشه حرفام….اما مطمعنم ب زودی با کمک استاد یاد میگیرم ک چجورذهنمو با بدنم در جهت نتیجه گرفتن از ورزش ب سمت لاغری همسو کنم….

      من یاد گرفتم شاد باشم و با حال خوب و نشاط ب سمت لاغری برم …یکی از راههای شادیم رفتن ب پیاده روی و ورزشه ک شدیداً عاشقشونم چون حسم بهش خوبه فک میکنم بیراهه نمیرم …

      ب امید موفقیت همگیمون🙏❤️

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1401/11/17 12:24
      مدت عضویت: 480 روز
      امتیاز کاربر: 11065 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,100 کلمه

      سلام و درود .

      خدای من چقدر این متنها و فایلها خوبه و جالبش اینه من دقیقا مطابق مشکلی که برام پیش میاد فایل مربوط به همون مشکل که اینجا فهمیدم اسمش مانع ذهنیه . 

      در نوشته دوست عزیز و هنرجوی لاغری با ذهن نکات عالی در مورد ورزش پیدا کردم که دقیقا در خود منم دغدغه ایجاد کرده بود .

      یعنی با اینکه واقعا حالم خوبه و دور دوم ترک عادت رو شروع کردم  حس می کردم اون تمرکز  دور اول  رو ندارم . علتشو نمیفهمیدم . حس می کردم دوباره صدای سگه بلند شده نمیتونم و سخته و حالا این لقمه رو هم بخورم و …. 

      با خودم می گفتم من که دارم تمریناتم رو انجام میدم چه اشکالی پیش اومده که صدای سگه دوباره بلند شده و من صدای شیر رو کمتر میشنوم . 

      خب اول اینکه میگفتم انتخاب خودمه . به گردن کسی نمینداختم . بعد میدیدم اون انگیزه دور اول ترک عادت رو ندارم . خب در جلسه قبل یاد گرفتم نگران نباشم چاقی اونقدر فشار میاره که انگیزه بر میگرده . 

      حتی با کمال میل و اشتیاق شروع به پیاده روی کردم ولی باز یه جای کار احساسم بد میشد . 

      در متن استاد  فهمیدم اول اینکه مانعی بر سر راهم ایجاد کردم . دوم اینکه این مانع رو هنوز شناسایی و حذف نکردم .

      در نوشته ی هنرجوی محترم  مانعم رو شناسایی کردم و اونم این بود که من از  دور دوم چالش تغییر عادت میخوام دو تا هدف رو با هم  دنبال کنم . 

      برای همین تمرکزم روی رفتارم کم شده و در نتیجه صدای آقا سگه دوباره بلند شده .

      خب مشکلم رو شناسایی کردم . این دوستمون چقدر خوب گفتن گفتن ورزش خیلی خوب هست ولی تمرکز رو از روی تناسب اندام برمیداره  و واقعا من همین طور شده بودم .

      خیلی برام جالبه که هر چی بیشتر می گذره بیشتر به حرف زنعموم میرسم که سوال نپرس . به سوالات پاسخ داده میشه . من واقعا هر سوالی که در ذهنم ایجاد میشده دقیقا با متن یا فایلی روبرو میشم که پاسخ سوالم توی همون متن یا فایله . 

      من الان مانعم رو شناسایی کردم . 

      گرچه مانع من مانع منفی نیست . چون حالم خوبه ولی فقط تمرکزم کم شده اونم به خاطر این که دو تا هدف رو میخوام دنبال کنم . 

      میدونید از بس که اموزشهاتون جذابه آدم دوست داره همه عاداتشو یهو با هم تغییر بده . یعنی اشتیاق دارم واقعا . ولی خب به نظرم باید آهسته حرکت کنم . نخوام هیجان زده بشم و یهو عاداتم رو تغییر بدم . من عادت خوردن موقع گرسنگی و نخوردن موقع سیری رو عالی تونستم در خودم ایجاد کنم . ولی این شاخه هنوز ضعیفه . نیاز به مراقبت داره . وقتی میرم سراغ ورزش حس می کنم اون انرژی که باید روی این عادت بزارم کم میشه  و عادت قبلی یعنی خوردن بر اساس فرمولهای ذهنی هنوز زورش بیشتره . البته اون زوری نداره خودم بهش قدرت میدم . اما چرا بهش قدرت میدم و انتخابش میکنم چون میبینم اونا راحتترن . حواس جمع نمیخوان . 

       پس کاری که من باید انجام بدم اینه که اول پیاده روی رو به عنوان یه برنامه واسه خودم نزارم . خیلی کار خوبی کردمش که بردمش مغازه حسم بهش خوبه ولی به عنوان هدف دیگه بهش نگاه نمی کنم . چون هنوز فرمولهای ذهنیم نسبت بهش خوب نشده .  تمرکزمو میزارم روی تمرینات هر درس و اینکه بتونم اونا رو در عملکرد روزانه ام بیشتر به کار ببرم . 

      البته این که چرا انسانهای چاق به ورزش علاقمند میشن به نظرم بازم ریشه داره در باور اینکه ورزش رو دلیل لاغری خودشون می دونند . 

      مگر اینکه اونها کاملا لاغر شده باشند تا دیگه این عامل به عنوان عاملی برای لاغر شدن در ذهنشون نیاد البته اون زمانم میخوان  ورزش کنند تا چاق نشن . یعنی به نظر من الگوهای ذهن چاق برای ورزش اینه . ورزش می کنم که لاغر بشم . ورزش می کنم که چاق نشم . 

      خب پس وقتی من میدونم این فرمولها در ذهنم هست به نظرم میاد فعلا ورزش نکنم بهتر باشه . فقط تمرکزم رو بزارم روی فایلها . گوش بدم تمرین بنویسم تا فرمولهای ذهنیم درست بشه . 

      درکم بهتر بشه . 

      موانع لاغری من : 

      ترس از پرخوری 

      ترس از چاقی 

      توجه به چاقی علی الخصوص چاقی شکمی 

      نفرت از خود 

      نفرت از غذا 

      نگران بودن 

      کاهش توجه به نقطه سیری و گرسنگی 

      خوردن بر اساس فرمولهای ذهن چاق

      گوش ندادن به صدای بدن . 

      شنیدن صدای غذاها 

      دلسوزی برای خود 

      ناامیدی 

      منفی بافی (بیا اینم نشد ) 

      من همین حالا هم دوست دارم پیاده روی کنم ولی با انجامش تمرکزم از روی این همه فرمول از بین میره . 

      تفاوتی که الان مسیر لاغری و مسیر چاقی برای من داره اینه که مسیر چاقی برام راحتتر از مسیر لاغریه . چون مسیر چاقی رو  بیشتر تکرار کردم  ولی مسیر لاغری رو کمتر . 

      وقتی یه فرمول از مسیر چاقی رو انتخاب می کنم بقیه ی فرمولها رو هم  خودبه خود احساس می کنم ولی  وقتی یه فرمول از مسیر لاغری رو انتخاب می کنم بقیه فرمولها رو احساس نمیکنم . البته میدونم که تنها راه برای اینکه من در راه لاغری درست مثل چاقی ماهر بشم استمرار در مسیر لاغریه . 

      یعنی فقط باید تمرکزم رو بزارم روی امتداد مسیر . قدم های کوچک اما مستمر . 

      باید ببینم امروز برای لاغریم چه تغییرات کوچکی ایجاد کردم . اونها رو برای خودم پررنگ کنم . مثلا امروز فایل گوش دادم . متن خوندم . دارم دیدگاهم می نویسم . کامنتم میخونم .  سوهان نخوردم . ساعت ۸ نخوردم ساعت ۹ نخوردم ساعت ۱۰ نخوردم ساعت ۱۲ هم نخوردم . 

      به جای دیدن فیلم اومدم فایل گوش دادم  و همین کارای کوچیک یعنی من در مسیر لاغری بودم . پس امیدوار میشم به همین تغییرات و وقتی امید بیاد تمایل من به انجام رفتار متناسب کننده بیشتر میشه . 

      من دوست دارم شخصیت لاغرم در وجودم صحبت کنه . دوست دارم شیر وجودم صحبت کنه . دلم میخواد صدای اون رو واضح بشنوم . پس یه کار دیگه امروز برای شیر لاغریم انجام میدم . من به حرف سگ چاقی گوش نمیدم . انجامش نمیدم تا صداش دوباره خاموش بشه . وقتی حرفشو عمل می کنم صداش بلندتر میشه و علت اینکه در این ۱ ماه خاموش شده بود چون به حرفش گوش نمیکردم و بر عکس به حرف شیر درونم گوش میکردم . زبان بدنم . 

      من اینجوری عمل کردم و کاملا هم راضی بودم . پس تمرکزم رو فقط باید بزارم روی این کار تا صدای تناسب در من جاری بشه . 

      تنها تمرکز من باید روی این باشه که من در این لحظه به صدای شیر گوش بدم و اون رو انجام بدم و به صدای سگ بی توجهی کنم و بهش عمل نکنم تا کم کم دوباره صدای غرش شیر در وجودم رو به راحتی بشنوم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 759 کلمه

      به نام خالق زیبا آفرین سلام . خداوندا بر قلم جاری ساز آنچه را که به من آموختی تا خود درک بهتری داشته باشم و بر ایمانم بیافزاید و هم با هممسیرانم این آگاهی ناب را به اشتراک گذاشته باشم و در جهت گسترش جهان نقشی کوچک ایفا کرده باشم . چاقی یه نوع بیماری که خود ما به وجودش آوردم با خارج کردن ژن هامون از حالت طبیعی یعنی کارخانه و پیش فرضش که خداجونم درست کرده حالا میگید چه جوری وقتی ما به نا به ورودی هامون فکر می‌کنیم درواقع داریم ورودی هامون تحلیل میکنیم که همون گفت و گوهای ذهنی ما هستند جسم عزیزمان به نا به این گفت و گو ها مواد شیمیایی ترشح میکنه که ما بهش میگیم احساس و این مواد شیمیایی در خون ما جریان پیدا میکنه و به سلول های ما میرسه بسته به نوع ماده شیمیایی بر روی سلول های ما ژن هایی فعال میشند ک پروتئین هایی تولید می‌کنند. به یاد داشته باشید که پوست ما از کلاژن و الاستین و عضلات از اکتین و میوزین هستند و همه پروتئین تا این جارو داشته باشید .خوب حالا در ذهنمون افکاری رو مرور می‌کنیم که به ما احساس سمی خشم یا اضطراب و افسردگی در کل احساس بد میده این مواد شیمیایی در خون جریان می‌کنند و به سلول های ما می‌رسند و بدن به نا به نوع ماده شیمیایی اومده یک ژن جدید برخلاف حالت طبیعیش فعال کرده اون ژنم به طور اتوماتیک پروتئین خودش تولید میکنه وظیفه ژن تولید پروتئین هست . حالا شما فکر کنید به مدت طولانی در وجود ما احساس های بد به واسطه افکار ماتولید شده و سلول مجبور شده برخلاف حالت طبیعیش  اون ژن مرتبت یا بهتر بگم اون جایگاه مرتبت به سیگنال شیمیایی یا ماده شیمیایی فعال کنه نه اون جایگاه ژنی اصلی رو .

      نتیجه چی میشه نتیجه این میشه سلول از تکرار این فرمان های اشتباه خسته میشه و ژن ها پروتئین های ضعیف تری رو تولید می‌کنند به خاطر همین که وقتی میخوایم از طریق فشار آوردن به جسم که در ما احساس خشم و اضطراب و…. تولید میکنه وزن کم کنیم جسممون ضعیف میشه سیستم ایمنی افت میکنه موها ریزش میکنه و پوست شل میشه .چاقی و فشار خون و تمام بیماری هایی که در ما به وجود میاد حتی بیماری هایی که به طول عمر ربط دادیم که هیچ ربطی به این که ما چقدر عمر کردیم نداره و تنها به خاطر ورودی هایی که ما به ذهنمون دادیم و به واسطه اون ورودی ها افکار ی رو در ذهنمون تولید کردیم که وقتی بدنمون تحلیل کرد دید خشم و استرس و ….. و مطابق آن چیزی که شرح دادم در بالا خودمون با دست خودمون سلول از تنظیمش خارج کردیم ( اختلال در ساز و کار تنظیم فیزیولوژیکی ) و آخر جسم ما نشان داد نتیجه عملکرد مارو . حالا استاد علت ورزش کردن درک میکنم وقتی ورزش می‌کنیم احساس شادی می‌کنیم و این احساس شادی و سرزندگی همون مواد شیمیایی تولید میکنه که هماهنگ هست با ساز و کار تنظیم فیزیولوژیکی یعنی اون چیزی که خداوند در وجود ما قرار داده که خود این باعث میشه پروتئین های قوی‌تر و بهتر و بهتر تولید بشه در نتیجه دیگه خبری از بیماری چاقی و هر بیماری دیگه نیست و ما روز به روز سالم تر و سالم تر میشیم . واقعا خیلی مهم که قبل هر کاری ببینیم لون کار برای چی میخوایم انجام بدیم و ببینیم در ما چه احساسی ایجاد میکنه خوب یا بد اونوقت بیایم اصلاح کنیم افکارمون اون موقع که می‌توانیم با استفاده از افکاری که در ما احساس خوب ایجاد میکنه که همسو با عمل ما دست به انجام کاربزنیم و شگفت زده بشیم . استاد الان به خوبی درک میکنم متناسب شدن یعنی همون سالم بودن و برگشتن به اصل خودمون و اتصال به رب و تنها و تنها و تنها تنههههههههههههههههههههههها از طریق ذهن امکان داره و نه هیچ راه دیگه مثل رژیم و انجام دادن ورزش های سخت با طرز فکر این که علت چاقی بی تحرکی . راستی دوستان وقتی موقع ورزش عرق می‌کنیم درواقع الکترولیت که از بدنمون خارج میشه هیچ ربطی به آب شدن چربی ها نداره .  خداجونم متشکرم متشکرم برای این که برام بازگو کردی اسرار شگفت انگیز این جسم رو و به حقيقت که تو عادلی و من در حق خود ظلم کردم . خدایا شکرت شکر برای تما لحظاتی که شاد بودم خندیم برای تک تک لحظه هایی که از روی عشق و حال خوب ورزش کردم و روزم به شب رسوندم متشکرم متشکرم متشکرم یا حکیم یا رزاق .

      هرجاهستید در پناه الله شاد و پیروز و سلامت باشید.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم
      1401/11/07 13:08
      مدت عضویت: 535 روز
      امتیاز کاربر: 4810 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 911 کلمه

          “به نام خداوندی که بهترین حامی و راهنماست”

      سلام دوستان عزیز و استاد گرامی؛

      گام بیست و ششم : موانع ذهنی لاغر شدن چیست؟

      امروز جمعه ۷ بهمن ۱۴۰۱ به لطف خدای مهربانم توانستم گام بیست و ششم را بردارم.من کلاس پنجم ابتدایی بودم که با ورزش هندبال آشنا شدم و برای تیم هندبال مدرسه انتخاب شدم و چندین سال این ورزش دوست داشتنی را ادامه دادم البته نه برای لاغر شدن بلکه به دلیل علاقه به ورزش و کار تیمی و همچنین بودن با دوستان خوب و باحال.همیشه با شور و شوق و اشتیاق به ورزش می رفتم هر چند چاقی و اضافه وزن من کم کم از کلاس پنجم و یا هفتم به بعد شروع شد اما من به هیچ وجه برای لاغر شدن به ورزش نمی رفتم بلکه برای حال خوب و احساس خوبی که در حین ورزش داشتم و وقتی را که با دوستانم سپری می کردم به سراغ ورزش کردن می رفتم.حالا که فکر می کنم تقریبا از دبیرستان به بعد من به حرف های اطرافیان درباره ی اینکه ورزش کردن تاثیر زیادی در لاغر شدن و تناسب اندام دارد توجه کردم و گاهی اوقات به همین خاطر شروع به پیاده روی های طولانی و کوهنوردی می کردم که البته نتیجه ای جز خستگی و کم کم بیزار شدن از ورزش به دلیل لاغر شدن ، نتیجه ی دیگری نداشت چون واقعا من هر نوع ورزشی را فقط برای خود ورزش کردن و حال خوبی که با انجام دادن آن به انسان دست می دهد را دوست داشتم و دارم و اگر هر وقت هدف از ورزش کردن لاغری و کاهش وزن قرار می  دادم از آن لذت نمی بردم و برای انجام دادن آن تنبلی می کردم و سعی می کردم از ورزش زورکی شانه خالی کنم.من همیشه از خدا می خواستم که با راه یا روشی آشنا بشوم که بدون زجر نخوردن و ورزش های سخت و کارهای طاقت فرسا بتوانم به راحتی وزن کم کنم و لاغر بشوم نمیدانم چرا ولی شاید از اعماق وجودم حس می کردم که همچین روشی یا راهی وجود دارد پس از یک زمان به بعد در این اواخر واقعا دست به هر کاری برای لاغری نمیزدم شاید درحد یک دمنوش خوردن نه بیشتر از آن.تا اینکه به لطف خدا با روش لاغری با ذهن آشنا شدم و خوشحال از وجود چنین روشی برای لاغر شدن.البته اوایل که با دوازدهم گام شروع کردم خوب درک نمی کردم اما به مرور و کم کم درک و آگاهی من بیشتر شد و همچنین اعتماد و ایمانم به این روش زیادتر شد و دیگر نمی توانم از هیچ روشی برای لاغر شدن و کاهش وزن استفاده کنم حتی اگر روش لاغری با ذهن را انجام ندهم که البته من با اطمینان و بدون هیچ عجله ای در این مسیر طی طریق می کنم تا با کمک و یاری خداوند و استمرار خودم به نتیجه برسم.انسان هر کاری را که بخواهد شروع کند به طور حتم در ذهن و باورهای او موانعی برای جلوگیری از انجام آن کار وجود دارد که این موانع ذهنی باعث می شوند که ما از ادامه ی راه نا امید شویم و آن را به پایان نرسانیم.اما اگر ما با اصول و روش برخورد با این موانع آشنا شویم و سعی در برطرف کردن آنها کنیم به راحتی به هر هدفی که بخواهیم می رسیم.در مسیر لاغری با ذهن هم صد در صد موانعی وجود دارد که اگر ما آگاه نباشیم خیلی راحت از ادامه ی راه دلسرد می شویم و آن را ادامه نمی دهیم.با توجه به این بیست و شش گامی که بر داشته ام و هر آنچه را که از این گام ها درک کرده ام این است که به بعضی از این موانع ذهنی مشترک در افراد چاق در مسیر لاغری با ذهن می توانم اشاره کنم که شامل : ۱) چاقی ارثی است.۲) چاقی ژنتیکی است.۳) چاقی ناشی از سوخت وساز پایین بدن است.۴) خوابیدن زیاد باعث چاقی می شود.۵) ورزش کردن باعث لاغری می شود.۶) برای لاغر شدن باید رژیم های سخت غذایی بگیریم.۷) چاقی به نوع مزاج ما بستگی دارد.۸) چاقی طبیعی است.۹) چاقی نشان دهنده ی سلامت فرد است.۱۰) فرد چاق خوش آب و رنگ است و به بیان دیگر زیباتر است.۱۱) ازدواج کردن باعث چاق و چاق تر شدن می شود.۱۲) بارداری و شیردهی باعث چاقی فرد می شود.۱۳) با پا گذاشتن به سن بالا(که برای هر فردی یک سنی به بعد نشان دهنده ی بالا رفتن سن است) فرد دچار چاقی می شود.۱۴) خوردن داروی به خصوصی (مانند داروی تیروئید،قرص جلوگیری و …)موجب چاقی می شود.۱۵) خوردن انواع فست فود،نوشیدنی های گاز دار،انواع شیرینی،انواع شکلات،غذای چرب،غذای سرخ کردنی به سرعت باعث اضافه وزن و چاقی می شود.۱۶) کار پشت میز نشینی باعث چاقی و اضافه وزن می شود.۱۷) خوردن برنج،نان،ماکارونی به شدت چاق کننده است.۱۸) با رفتن به مراسم به خصوصی مانند عروسی،تولد،مهمانی شام،گردش در طبیعت به سرعت باور نکردنی چاق می شویم.۱۹) بعضی از ایام به خصوص مانند عید نوروز،ماه رمضان،شب یلدا و …با سرعتی بالایی موجب چاقی افراد می شود.۲۰) بعضی از بیماری ها و جراحی ها موجب چاقی و اضافه وزن می شوند.همه ی این موارد تقریبا در همه ی افراد چاق به صورت مشترک و همگانی جزوه موانع ذهنی برای لاغر شدن محسوب می شوند که ما از طریق لاغری با ذهن به خوبی با آنها آشنا شده ایم و سعی در برطرف کردن آنها از ذهن و باور خود داریم.پس لاغری با ذهن بهترین و راحت ترین روش لاغری و تناسب اندام ماندگار می باشد.                “یا حق”

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صبا
      1400/09/06 14:02
      مدت عضویت: 1320 روز
      امتیاز کاربر: 12556 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 945 کلمه

      سلااام

      این فایل به من یاد داد که به خود باوری بیشتری درباره ی توانایی های خودم برسم و نقش باور های خودم رو در زندگیم بیشتر درک کنم.

      من هم خیلی خیلی تلاش کردم که لاغر شم ، نخوردن و بالا بردن فعالیت بدنی که اصلش همون عرق کردن بود ، خیلی کیف میکردم وقتی خیس عرق میشدم و تا یک ساعت بعد ورزش چیزی نمیخوردم و منتظر بودم فرداش که میرم رو ترازو چند گرمی لاغر تر نشونم بده ولی به قول شما تا اینجا توی مغذمو تغییر ندادم ، هیچ کدوم این روش ها برام فایده ای نداشتن . قبل ازینکه بیام دیدگاه بنویسم مامانم اومد توی اتاق و دید که همین فایل این صفحه روی صفحست و دارم در حین تمیز کردم اتاقم گوش میدم و می بینمش ، گفت که اقای عطار روشن لاغر تر شده. من نمیدونم این فایل مال چه سالیه ولی مامانم فکر کردن مال الاناست و این حرفو زدن منم بهشون گفتم بعله ، تازه توی ذهنم گفتم الان لاغرتر هم شدن حتی . بعد مامانم گفت: چرا لاغر تر شدن؟ منم از بس جوابش ساده بود یه لحظه نتونستم هیچ جوابی بهشون بدم و شما همون لحظه توی فیلم اشاره کردین به سرتون و گفتین: اینجا تغییر کرده!! من و مامانم یه لحظه به هم نگاه کردیم و زدیم زیر خنده ، مامانمم گفت آها جوابمو گرفتم. 

      خیلی بامزه بود و واقعا هم جواب همینه. مثل همون جمله ای هست که همیشه میگید: کلی راه برای شکست خوردن وجود داره ولی تنها یک راهه که ما رو به مقصد میرسونه. در تمام این سال ها آرزوی هممون یه چیز بوده ولی راه های مختلفی رو رفتیم که این نشون دهنده ی توانایی ماست و عشق ما به لاغری اما الان هممون اینجاییم و این نشون میده هیچ کدوم ازون روش ها جواب ندادن و به نظر من کسایی هم که هنوز به این مسیر هدایت نشدن به خاطر اینه که دارن میرن راه های مختلفو امتحان میکنن که وقتی به مسیر لاغری با ذهن رسیدن دیگه پله ی آخرشون باشه ، مثل همه ی ما و با تمام وجود به این باور رسیده باشن که دیگه راهی نیست که در توانم بوده و من نرفته باشم سمتش. یه روز این روش جهانی میشه و استاد عطار روشن سرتاسر جهان سمینار های لاغری با ذهن برگزار میکنن ، من اینو همیشه تو رویاهام میبینم و اینطوری افراد بیشتری با این روش آشنا میشن چون این عصر عصره آگاهیه و همه ی ما چه بخوایم چه نخوایم در مسیر پیشرفت هستیم و چه پیشرفتی بیشتر از اینکه ما به سلامتی خودمون اهمیت بدیم و جسم سالمی داشته باشیم ، اونم بدون هیچ عامل بیرونی ای . 

      یه قسمتی از حرف هاتون درباره ی اعتماد به نفس بعد از لاغری صحبت کردید که من اونو به شکل خیلی قشنگی تجربه کردم . نیاز نیست که حتما چاق باشی و لاغر بشی و بعد اعتماد به نفس پیدا کنی مثلا خیلی از آدمای متناسب اعتماد به نفس بالایی دارن و خودشونو دوست دارن اما طعم اعتماد به نفسی که یه آدم چاق بعد از متناسب شدنش میچشه رو هیچ وقت یه آدم از اول متناسب نمیتونه تجربش کنه ، دقیقا مثل یه تولد دوباره ست. انگار آدم یه دور زندگی کرده و توی همون زندگیش کلی اشتباه کرده، همه ی راه ها رو رفته ، چیزای مختلف رو تجربه کرده و بعدش مرده و دوباره در همون جسم زنده شده و الان میخواد با آگاهی هایی که توی اولین زندگیش به دست اورده یه مسیر جدید رو بره . من با لاغری با ذهن دوباره زندگی کردم و این یه موهبته بزرگه برای من . هر روز هم قراره بهتر بشم و یاد بگیرم چون من ایمان دارم.

      توضیحاتی هم که درباره ورزش کردن دادید کاملا درسته ، منم چند سال پیش یه فیلم دیدم که توش دخترای خوش هیکل و جذاب داشتن میرقصیدن و من همون لحظه با خودم گفتم باید از همین امروز تلاش کنم لاغر شم ، حدود دوماه میرفتم توی یوتیوب ورزش های چربی سوزی رو سرچ میزدم و دیوانه وار ورزش میکردن حدود دو سه ساعت در روز ، خیس عرق میشدم و اتاقو بوی گند عرق برمیداشت جوری که مامانم حتی نمیومد در اتاقم که بخواد باهام حرف بزنه بعدشم گرسنم میشد و دلم میخواست به غذاها حمله کنم ولی به زور میرفتم خودمو مشغول میکردم و یا دوش بعد از ورزشمو خیلی طول میدادم که بتونم دووم بیارم و بعد ورزشم غذا نخورم ولی کو نتیجش؟ حتی یک کیلو هم کم نکردم ، انقدر اعصابم خورد شد که با این همه زحمت لاغر نشدم و بعد ازون بود که دیگه بدون هیچ منطقی دنبال روش های مختلف گشتم دمنوش خوردم ، روزه گرفتم و… همش به خاطر این بود که اون دوماه نتیجه ی دلخواهمو نگرفتم و اگه گرفته بودم انقدر حالم بد نمیشد پس این نشون میده ورزش کردن برای بدن مفید هست اما برای من حداقل وقتی اسم ورزش کردن به هوای لاغری میاد میدونم که هیچ نتیجه ی موندگاری نداره ورزش کرن حتی مثل رژیم هم نیست که خیلی زود بشه باهاش لاغر شد و من نمیدونم روی چه حسابی داشتم به خاطر لاغری ورزش میکردم ، فقط به خاطر حرف دیگران و اعتماد نداشتن به بدنم خودم بوده ، من تا حالا کسی رو از نزدیکانم ندیدم که با ورزش لاغر شده باشه ولی همه اصرار دارن که عرق ریختن سوخت و سازو میبره بالا و آدم لاغر میشه ولی خب حتی اگه اینم درست باشه آدمای چاق به خاطر اینکه فرمول های اشتباه دارن ، انقدری بیش از نیازشون میخورن که همون مقداری که سوخته دوباره بر میگرده و این خیلی ناخودآگاه اتفاق میوفته .

      خب پس تنها روش و آسون ترین روش و زیبا ترین روش ، لاغری با ذهنه.

      خدایا شکرت 

      ممنونم استاد

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ملکه عشق
      1400/09/04 22:12
      مدت عضویت: 1227 روز
      امتیاز کاربر: 10303 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,248 کلمه

      به نام تنها قادر مطلق و تنها هدایتگرم 

      سلام و درود پاینده باشید 

      موانع ذهنی لاغر شدن مانع از لاغر شدن می شوند 

      یعنی چی ؟یعنی هر راه و روشی که من فکر کنم لاغرم می کنه و غیر از روش لاغری با ذهن باشه یک سرعت گیر محسوب میشه که آلارم میده بیا ورزش کن بیا رژیم بگیر بیا دارو بخور و غیره …و نمیزاره تمرکز کافی برای ادامه دادن مسیر لاغری با ذهن داشته باشم .

      برای رسیدن به هدف که میتونه مکان باشه یا شرایط یا موضوعی در زندگی راه های بسیاری وجود دارد ولی همیشه یک راه کاملترین و ساده ترین و بهترین راه است که انسانهای موفق همیشه اینطور راهها را انتخاب می کنند سالهای بسیاری را با اضافه وزن گذراندیم مراحل رژیم گرفتن و ورزش کردن که بسیار سخت و رنج آور بود را با رها ادامه می دادیم چون فکر می کردیم راه دیگری نداریم …

      در مسیر لاغری با ذهن موانع ذهنی شناسایی می شوند و شگفتی این راه اینه که آموزش شناسایی موانع ذهنی و اصلاح آنها و جایگزینی فرمول صحیح برای ذهن همه افراد مشترک است و این در صورتی است که هر فردی نسبت به ذهن و افکار خودش یک سری موانع ذهنی شخصی دارند  و البته در افراد چاق یک سری موانع ذهنی مشترک هست مثل ترس از خوردن یا ترس از چاق شدن یا ورزش باعث لاغری میشه و رژیم باعث تناسب میشه ❌

      شگفتی دیگر مسیر آموزش ذهنی این هست که ما در تمام جنبه های زندگی می توانیم ازاین آموزشها استفاده کنیم و به موفقیت برسیم و نکته مهم دیگر این هست که وقتی فرد مهارت شناسایی فرمولهای ذهنی و موانع رسیدن به خواسته را یاد می گیره میتونه به آسونی متناسب بشه و لاغری ماندگار داشته باشه و این در صورتی هست که ما در تمام سالها و انتخاب تمام روشهای لاغری شاید یک نتیجه ای کوچک هم می گرفتیم ولی ماندگار نبوده است .

      من هم مثل دیگرافراد چاق از پزشک و خانواده و ورزشکاران شنیده بودم که تحرک و ورزش لازمه داشتن تناسب اندامه و حداقل باید روزی نیم ساعت ورزش کرد و در تمام مدت ورزش شیب دستگاه را زیاد می کردم دقیقه می شمردم بعد کالری و ضربان قلب و خلاصه تمام توجهم روی این بود که بیشتر سختی بکشم و عرق کنم که لاغر بشم و البته اوایل با انگیزه و شوق شروع می کردم ولی نتیجه می شد پادرد و خستگی و تاولهای انگشتان پا که بسیار دردناک بودند احساس ضعف برای خوردن بیشتر و چند روز که می گذشت از صبح بهونه می تراشیدم که نرم و ادامه ندهم دوست نداشتم سعی می کردم با دیدن سریال و تلوزیون و عکس گالری گوشی خودم رو سرگرم کنم تا زمان زود بگذره ولی هر چنددقیقه نگاه می کردم خودم را به زور می کشیدم و پاهامو محکم می کوبیدم تا خشم خود را خالی کنم همین نیومده پایین از تردمیل پرخاشگر بودم و سرگیجه می گرفتم و خلاصه متعهد میشدم هرروز برم و بعد یکی دوهفته می افتاد تو سرم که حالا برم وزن کنم ببینم چه خبره و عذاب اصلی شروع می شد که وسواسی می شدم و خلاصه با اون طرز فکر هیچ نتیجه ماندگاری نداشتم .و در تمام این لحظه ها من داشتم به چاقی توجه می کردم 

      وقتی با این سایت آشنا شدم دقیقا تو شروع همین دوره استاد گفتند ورزش و رژیم و ترازو و سایز کردن ممنوع و من هم خیلی خوشحال شدم که راحت شدم هم ترسیدم که واای اگر وزنم بره بالاتر چی ؟ولی ریسک کردم گفتم بزار مطمئن بشم که اگر لاغر شدم از روش ذهنی بوده و اطرافیانم هم میبیننند که من ورزش نمی کنم و دیگه باور می کنند و حرف گوش کردم در مسیر هر گام به تضادهایی هم می رسیدم چرا استاد تردمیل میزنه ؟چرا انسانهای موفق ورزش می کنند؟چرا همه می گویند مراقب بدنت باش و ورزش کن !؟یا اینکه خب واقعا عرق می کردم حتما کالری می سوخته ولی از پارسال به هیچ عنوان از تردمیل استفاده نکردم و خیلی روی باورهام کار کردم که ذهنم مانع نشه و بگه اگر ورزش نکنی نتیجه نمی گیری?!.. و این باور را به وجود آوردم که اگر یک زمانی ورزش کنم برای اینکه پرانرژی می شوم و سرحال می شوم و برای اینکه احساس ارزشمندی می کنم که برای خودم وقت می زارم و مثل مطالعه کتاب میمونه باید شخصیت سازی بشه و اگر میخوام هم فرکانس انسانهای موفق باشم ورزش هم نقطه اشتراک خوبی هست (به قول یکی از اساتید تو با پولدار ها شنا کن پولدار می شی ؟!🤔)و اینکه دوروزه پیش دلم خواست برم تردمیل بزنم کلی فکر کردم که چرا می خوام اینکارا بکنم و دیدم که  احساس لذتی درش هست و متفاوت با قبل هست گفتم خودمو تست کنم و فایل آموزشی را با هندزفذی گزاشتم گوشم و رفتم اصلا خیلی متفاوت عمل کردم سرعت روی کم بود و من اصلا توجهی به شیب و سرعت و کالری و اینها نداشتم هیچ تعهدی هم نداشتم که باید طی این مدت و اینقدر ساعت با فلان سرعت باید برم کاملا آزاد و تفریحی بود من قدم میزدم و رفته بودم تو عمق فایل بعد هم اصلا ندیدم چقدر شد و کی گذشت و واقعا متفاوت بود احساسم و رفتارم .

      درواقع ما سالها در بیراهه ها در دره و کویر پر خار و خاشاک به دنبال لاغری بودیم و بر خلاف جهت قوانین جهان هستی بوده و هر بار که بیشتر تلاش می کردیم کار سخت تر می شد و از رویامون دورتر می شدیم من مدتی هست دارم فکر می کنم خداوند در سوره حمد وعده داده است که راه مستقیم است و پرنعمت خب نعمت چیه حال خوب شادی سلامتی تناسب ثروت آگاهی عزت صلح و ….ولی چرا همیشه راه خدا را گفتند سخته و یا اصلا چرا ما قبول کردیم همین چند مدت شنیدم از بزرگانی که رسیدن به خدا راه سختی هست ولی اصلا دوست نداشتم بپذیرم چرا باید بپذیرم !؟…من انتخاب می کنم تمام عمر در تمام جنبه های زندگی سختی کشیدم ولی دیگه بی اعتبار می کنم هرروز با خود تکرار می کنم وعده خدا حق است …من راهشو بلد نبودم ولی حالا که خداوند راه و روش رو نشونم داده با آغوش باز میپذیرم و می خوام باور کنم زندگی کردن آسونه لذت بخشه پول درآوردن هم همینطور اصلا برای چی باید سخت باشه ؟!…چقدر فوق العاده بود که حتی عکس کودکی استاد هم چاق بود و تمام عاملها می گفتند باید چاق باشی و طبیعی هست ولی استاد عزیز  غیر طبیعی کرد چاقیشو راهشو پیدا کرد یعنی انگار یک فردی شب را روز کنه و درود بر استاد هیچ روزنه ای نبود ولی استاد ایجاد کرد روزنه ها را این قدرت ذهن ماست که ازش بیخبریم قوانین جهان همان ملائک و کارگزارن الهی هستند که روز ازل بر ما سجده کردند چقدر دلیل های زیبا و توحیدی هست برای اینکه موانع ذهنی را اصلاح کنیم خدایکتاست پس نمیتونه هم غم باشه هم  شادی پس هر چی احساس خوبه در مدار الهی است واقعا کدوم فرد چاقی از چاقی خودش لذت میبره و فقط خودشو گول میزنه یا فقیرمیشه راضی باشه !؟..

      تمام موانع های ذهنی ما آموزه هایی هستند از خانواده و جامعه و دوستان و هموشون افکاری هستند که ما خواستیم قبول کنیم و با اون باورها زندگی کردیم یک عمر ولی دیگه تموم شد….همین که به لطف خداوند هدایت شدیم و استارت زدیم دیگه در مسیر مستقیم هستیم و پیچ زندگی دست ماست امید و شوق و ایمان به همون خدایی که تا آخرش با ما هست باعث تغییر مقدس در زندگی ما میشه خدایا شکرت خدایا عاشقتم ❤️

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریده حسنی
      1400/09/04 00:09
      مدت عضویت: 1615 روز
      امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,081 کلمه

      روز ۴۹ تکرار 

      سلام وقت بخیر دوستان و استاد عطارروشن

      موانع ذهنی لاغر شدن چیست ؟

      خدارو سپاسگذارم که همه چیز عالیه ،مسیر درست ،تمرینات صحیح ،نقشه های ذهنی در حال ساخت ،خدایا ممنونم از هدایتم به مسیر رشد و آگاهی 

      سپاسگذار خداوند هستم که بعد سالها راه های اشتباه،  بلخره منو به جای اصلیم هدایت کرد ،اگر در تمام روش های قبلی به نتیجه ماندگار و جایگاه آرامش نمیرسیدیم چونکه  اون جایگاه ، جایگاه ما نبود ،جای ما یه جای امنه ،جای آرامش،همون آپشن هاییکه از بدو تولد در ما گذاشته شد  ولی ما با اونهمه ابزار ناآشنا بودیم ،ما ذهنو نشناختیم و تاوان ناآگاهیمونو پرداخت کردیم

      ما خودمونو نشناختیم،قدرت های خدادای مونو نشناختیم ،سر در گم بودیم ،مثل پیچی که اگر تو جای درست خودش قرار نگیره ،پیچ نمیشه ،ما هم پیچ نشده بودیم ،انقدر چرخیدیم تا بلخره افتادیم تو جای درستمون 

      حالا راه صحیح هست ،لیدر و راهنما هست،خدا هست ،خودمون و توانایی هامون هم هستیم ،بریم به امید خدای مهربان ،در مسیر لاغری با ذهنو ،کولاک کنیم یعنی یکمی بیشتر قبولش کنیم ،اعتماد کنیم و بدونیم راه همینه و بعد از لاغری با ذهن هنوز چیز بالاتری کشف نشده 

      تا ذهن تغییر نکنه، تا کانون توجهات عوض نشه ،تا فرمول ها جابجا نشه ،هیچ اتفاقی رخ نمیده ،هر چقدر هم که رژیم بگیریم به محض رها کردن همه چیز برمیگرده به تنطیمات ذهن قدیم

      این چند وقتیکه درگیر مسائل خوبی نبودم ،کاملا متوجه بودم که کانون توجهم روی ناخواسته ها و نگرانی هاست،از زمانیکه آگاه شدم و کانون توجهمو گذاشتم روی خواسته ها و تصمیم گرفتم برای تغییر توجهات و فرکانسم یه سفر کوتاه یه روزه برم و امروز هم داشتیم با دوستم در مورد سفر صحبت میکردیم ،۲ تا تلفن بهمون شد برای ۲ تا سفر 

      یعنی گوش این ذهن انگار جلوی دهان ماست ،فقط منتظره ببینه ما چی میگیم ما چه حال و هوایی داریم ،باید خیلی مراقب حس های منفی مون باشیم و مدام کانون توجهامونو ببریم روی خواسته ها ، باید بتونیم ذهنمونو کنترل کنیم تا مارو ببره تو مسیر خواسته 

      خدارو شکر میکنم که این اطلاعاتو یاد گرفتم و میتونم سریع متوجه بشم‌ که دارم انحراف میرم 

      منم خوشحالم که قدم در جاده لاغری با ذهن گذاشتم که همه این ۲ سال برکت بوده و حال خوب و همیشه از خدا سپاسگذارم که راه و رویایی رو  به قلب و دل  استاد عزیز انداختن و مسیرهارو هم براشون هموار کردن که اول بتونن خودشون لذت جسم و روح زیباترو ببرن و بعد به جهان اطرافشون هم کمک کردن که شادتر زندگی کنن ،مشخصا اینهمه انرژی خوبی که در سطح جهان ایجاد کردن به زندگی خودشون بصورت برکت و شادی وارد میشه 

      امروز دوستم بهم گفت لاغر شدم ،بهش گفتم آره میدونم و متوجه میشم که داره سایزت میریزه ،این دوستم از اون افرادی بود که اصلا باور نداشت که میتونه لاغر بشه و مدام جنگ درونی داشت ولی چند وقتیه میگه درونم داره باور میکنه که منم میتونم لاغر بشم 

      با اینکه‌ این دوستم چند ماه پیش که خودشو وزن کرده بود ۲۳ کیلو کم کرده بوده و الان حتما بیشتر هم شده ولی ذهنش بهش اجازه نمیداده که قبول کنه داره لاغر میشه ولی خدارو شکر الان از گشاد شدن لباس هاش دیگه داره مطمئن میشه 

      بنظر من هر آدمی اگر با  کارایی ذهن آشنا بشه و خوب تمرینش کنه  خودش میتونه برای خودش و اطرافیانش یه مشاور و همراه عالی باشه که تو هر مسئله ای باشه میتونه خودشو سریعتر به منطقه امن میرسونه 

      ما افرادی که در حال آموزش هستیم انگار داریم مجهز به ابزار قدرتمندی میشیم که هر زمان هر جایی به هر چیزی نیاز داشته باشیم از یکی از ابزارهامون برای کمک به خودمون استفاده میکنیم 

      الان داریم مجهز میشیم به ابزارهای دانش و سواد لاغری ،ما دیگه‌ به بن بست نمیخوریم ،دیگه رنج گرسنگی نداریم ،دیگه ترس چاق شدن نداریم،دیگه ترس از رستوران رفتن نداریم  دیگه ترس از مهمانی رفتن نداریم

      من اعتراف میکنم یکی از هنرجوهای استاد عطارروشن هستم که بشدت از خوردن ترس داشتم،بشدت از مسافرت رفتن و چاق شدنش ترس داشتم ،از رستوران رفتن ترس داشتم ولی فکر میکنم تنها هنرجوش هستم که تو این ۲ سال بودن در دوره هام میتونم بگم ۱ سال و نیمشو رستوران نهار یا شام و گاهی به ندرت  صبحانه خوردم 

      اونم منیکه بشدت از رستوران رفتن ترس داشتم و اگر یک شب رستوران میرفتم تا ۱ ماه باید تاوان میدادم ،خدارو شکر چاق که نشدم هیچ دارم جمع تر هم میشم ،اینها یعنی موفقیت ،موفقیت صرفا خریدن یک ماشین گرون یا خونه نیست 

      موفقیت یعنی من با خیال راحت مثل افراد نرمال غذا  بخورم ،همین یک کار بظاهر کوچیکو من ۳۵ سال نمیتونستم انجام بدم و مدام جنگ درونی و روانی داشتم ،اصلا حق خودم نمیدونستم ،خودمو لایق این مدل زندگی نمیدونستم ،حتی فکر کردن به شام خوردن تنمو میلرزوند ولی من الان ۲ ساله شام میخورم تازه هر وقتی که گرسنه بشم

      مثلا دیشب که شام خوردم ،مجدد ساعت ۱ و ربع شب هم گرسنه شدم ولی حال نداشتم غذا گرم کنم ترجیح دادم یه نوع شیرینی خرمایی که داشتمو بخورم ،اندازه هاشم کوچیکه ،۳ تا دونه خوردم ،انگار آخریشو نباید میخوردم ولی دیگه خورده بودم ،اتفاقا خوردمو خوابیدم با خیال راحت

      خدارو شکر ۲ ساله تجربه ای به اسم احساس گرسنگی ندارم، تجربه ترس از غذاها و خوردن ندارم ،غم چی بخورم چی نخورم ندارم ،انگار شخصیت چاق  قبلیم داره ازم دور و دورتر میشه ،گاهی فکر میکنم میگم نکنه اون روزها فقط یک توهمی بیش نبوده 

      اگر بخوام تغییرات خودمو بنویسم خیلی زیاده و من خوشحالم از تصمیمی که گرفتم و هدایتی که خداوند برام رقم زد ،خدا جونم مرسی تو بینظیر هدایت میکنی 

      یکی از قویترین موانع لاغری در من ، پذیرفتن ارثی بودن چاقیم بود و از اونجاییکه بمن زیاد گفته بودن که فریده دختر حرف گوش کنیه ،منم واقعا دختر مطیعی بودم و هر آنچه اطرافیانم میگفتن‌،چشم بسته قبول میکردم 

      تمام سلول های من پذیرفته بودن که چاقی من ارثیه و علنا تسلیم چاقی شده بودم ،با این حال تلاشم برای لاغر شدن کم نمیشد و همچنان در جستجوی پیدا کردن راهی بودم که حداقل چند مدتی بتونم لاغر بودنو تجربه کنم 

      ورزش و تحرک که جزء ملزومات زندگی من بود و بدون استثنا باید هر روز چند ساعتی بصورت فشرده و سخت ورزش میکردم و یجورایی انجامش برام وسواس گونه شده بود که اگر یک روزی نمیتونستم ورزش کنم  ،حالم بد میشد و فکر میکردم دارم چاقتر میشم ،ولی افراد زیادیو میدیدم که ورزش نمیکردن  ولی متناسب بودن 

      آگاهی در من باعث شد که فرمول های لاغر کننده با چاق کننده تعویض بشن ،باورهای مخرب با ترمیم کننده عوض بشه و‌در انتها جسم هم بسمت لاغر شدن حرکت کنه

      خوشحالم که در مسیر لاغر شدن هشتم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شقایق
      1400/07/24 18:48
      مدت عضویت: 1140 روز
      امتیاز کاربر: 495 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,033 کلمه

      برداشت من از گام ۲۶

      با سلام

      گام ۲۶ ، شناخت موانع ذهنی

      من در این مسیر اموختم همه چیز از ذهن من آغاز میشود هرگاه بخواهم تغییری در سبک زندگیم ایجاد کنم ابتدا باید باورها و اعتقاداتی  که نسبت به آن مورد  در ذهن ، در افکار و در کلام و رفتارم دارم  را  مورد بررسی قرار دهم

      مثلا من. میخواهم لاغر شوم خب سالها به من گفته شد که تنها عامل لاغری ورزش و رژیم است این اعتقاد دیرینه ی من بود اما چرا با اینکه این دو کار را سالهای زیادی از عمرم انجام دادم باز هم نتیجه فقط حسرت لاغری بود ،

      خب کاملا واضح است برای اینکه در   ذهن نا خودآگاه من ، ورزش و رژیم دو کار بسیار سخت و دشوار  و عذاب اور ترجمه شده است هر چند اعتقاد تمام دکتران و متخصصان و اطرافیان من و حتی خود من این بود که ورزش یا رژیم و تحریم غذایی لاغر کننده  است ، اما این اعتقاد فقط در حد یک باور ضعیف بود و آن چیزی که در ذهن نا خودآگاه من تثبیت شده بود رنج و عذاب ورزش و رژیم بود بخاطر همین باور عمیق  که در عمق ذهن ناخودآگاه من وجود داشت من هرگز و هرگز نتوانستم با این عمل فیزیکی لاغر شوم

      و میگویم هر چند تنها راه لاغری را ان وقتها فقط این دوراه میدانستم

      اما از سال ۹۷ که با قوانین جهان هستی اشنا شدم و سعی کردم خودم را کم کم همسو با این قوانین بکنم

      فهمیدم که  یکی از مهمترین این قوانین آرامش و راحتیست و هر چیزی خلاف این قانون هرگز به سرانجام نخواهد رسید وقتی ورزش برای من کاری بسیار سخت و طاقت فرسا ست هرگز نمیتوانم با آن لاغر شوم چون خلاف قوانین است خب بالطبع وقتی لاغر شدن را به این دو عامل  نسبت میدادم قطعا لاغری هم برایم سخت و دشوار میشد و کلا در عمق ضمیر ناخودآگاهم لاغری مساوی با رنج و عذاب معنا میشد و کاری دقیقا خلاف جهت قوانین آفرینش

      این بود تمام علتهای لاغر نشدن من  در طی سالهای زیاد عمرم

      و حالا که با لطف خدای قادر متعالم ، به این مسیر سرشار از اگاهی هدایت شدم درک کردم که  اگر میخواهم لاغر شوم باید مسیر و روشی را انتخاب کنم که همسو با قوانین الهی باشد یعنی لاغری  در کمال راحتی و آرامش  

      خب رژیم و ورزش که در ضمیر ناخوداگاه من سخت و جانفرسا بوده و هست پس  اصلا این دو روش برای من کارساز نخواهد بود  ،

      پس باید بدنبال روشی باشم که مرا براحتی و آسانی دقیقا همانجوری که چاق شدم  و همسو با قوانین الهی پیدا کنم

      و چه روشی بهتر از روش ذهنی ، روشی که با آن چاق شدم

      در این روش بدنبال عوامل لاغر نشدنم میگردم و انها را در ذهنم راحت و آسان میکنم چون راحتی و اسانی از فرمولها و کدهای بسیار صحیح و پیش فرض ذهن من است

      کدهای  اشتباه در ذهنم را جستجو میکنم اولین باورم را می نویسم

      من سالهای زیادی چاق بودم پس بدن من قابلیت لاغر کردن مرا ندارد ✖️این اولین باور غلط  من بود درست است که من سالها چاق بودم چون راه صحیح لاغر کردن خود را بلد نبودم یعنی حالا که با ورزش و رژیم لاغر نشدم دلیل نمیشود بدن من برای لاغری ایراد داشته باشد نه سیستم بدن من بسیار کار درست است پس ایراد از جای دیگریست و ان واکنشهای کدهای غلط به روشهای غلط لاغر شدن بود

      من حتی اگر سالها پیش ورزش و رژیم را برای خودم  لذتبخش ترجمه کرده بودم و کد  ورزش و رژیم مساوی با لذت را به ذهنم داده بودم قطعا میتوانستم با این دو عامل لاغر شوم

      چون بارها ادمهایی را هر چند اندک در اطرافم دیده بودم که سالهاست با عشق و لذت ورزش میکنند و لاغر میشوند چون فرمول ذهنیشان ورزش = لذت پس لاغری = لذت و اینجا بود که این فرمول لاغری = ورزش برایشان جواب میداد

      بخاطر همین موضوع بود که استاد گفتند ورزش لاغر نمیکند ولی در لاغر شدن نقش دارد و صد البته الان به این درک رسیدم که ورزش برای چه کسانی تاثیر دارد انهایی که کدهای ورزش = لذت را در ذهن دارند نه منی که همیشه ورزش در ذهنم سخت و عذاب اور بود

      باید بدنبال کدهای صحیح و بدنبالش راحت کردن و اسان کردن آن فرمولها باشم امروز به این درک رسیدم که حتی اگر الان با وجود اینکه چند ماه از ورودم به دوره ی گامها میگذرد و با اینکه بسیاری از باورهای اشتباهم را یافته ام انچنان تغییر چشمگیری در خود نمی بینم

      ایرادم را یافتم مانند جرقه ای در ذهنم روشن شد

      من کدهای غلط را پیدا میکردم و کدهای صحیح را هم جایگزین میکردم اما هیچ کدام از این باورای صحیح را برای خودم آسان و راحت و قابل دسترس جلوه نمیدادم و باز هم در ناخوداگاهم حتی این فرمولها سخت و دشوار میدیدم

      مثلا گفتم بدن من قابلیت لاغری مرا هم دارد و میتواند مرا لاغر کند اما هنوز حس میکنم به این کد جدید حس راحتی ندارم

      من باید تا میتوانم کدهای صحیحم را اسان کنم

      و باز بر میگردم به جمله ی معروف. «« لاغر شدن اسانترین کار دنیاست »»

      تا وقتی این جمله در ذهنم اسان نشود ، تا وقتی برای ذهنم قابل قبول نشود تا وقتی باورش نداشته باشم

      لاغری من در جسمم نمایان نمیشود

      و دلیل همه ی سخت بودن لاغری برای من بازتاب همان رژیمهای غلط است که لاغری را برای من سخت و دشوار کرد و چه کدهای محکمی را در ذهن من تولید کرد

      پس فرمولهای جدیدی که  ساخته ام را از نو مرور میکنم و چاشنی راحتی و اسانی را با آنها در می امیزم البته قبل از آن باید خود این روش را به عنوان راحت ترین و اسانترین و شیرین ترین روش برای لاغری قبول کنم

      یعنی باید به ذهنم بقبولانم که عزیزم این روش دیگر ورزش و رژیم نیست ، این روش میتواند تو را براحتی لاغر کند  چون کاری ورای زندگی روز مره ی تو نیستتو میتوانی خیلی راحت در حالیکه به زندگی عادیت می پردازی لاغر شوی خب بعد از این فرمول اولیه به سراغ کدها و باورهای غلط دیگرم میروم  و کدهای صحیح را جایگزین میکنم تا آنها هم  به راحتی در ذهنم شروع به ساختن شوند و براحتی در رگ و پی من جاری شوند و براحتی در جسم من به شکل لاغری نمایان گردند

      متشکرم استاد که در لابلای جملات شما  دلیل و کلید اصلی را یافتم و ایمان دارم من میتوانم  لاغر شوم آن هم براحتی و آسانی

      ««« لاغر شدن با روش ذهنی برای من آسانترین  روش است»»

      شکرت ای معبودم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/06/08 17:04
      مدت عضویت: 1648 روز
      امتیاز کاربر: 28021 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,852 کلمه

      سلام خمت استاد عزیز و دوستان خوبم 

       ببینید نقش باور خیلی پررنگ تر از نقش تلاش در لاغری  هست .

      من سالها باور کرده بودم که چاقی من به خاطر اشتهای زیاد من هست که در جسم  من وجود داره که  من رو وادار به خوردن میکنه و کاری هم  از دست من بر نمیاد و دیگه اینم سرنوشت من هست که باید همیشه با این اشتها در بدنم  کنار بیام  و اون رو  با مواد کم کالری کنترل کنم که من رو حد اقل از این بیشتر چاق نکنه و یا شاید با کلی تلاش و زحر و سختی  یکم بتونم لاغرتر بشم  که اونم ماندگار نیست  چون باور داشتم اشتها در من وجود داره و من از پسش برنمیام  و کاری از دستم ساخته نیست  چقدر من از سبزیجات و میوه غداهای آب پز و سالاد و …برای این کنترل اشتهام استفاده میکردم اما نتیجه چاقی بیشتر بود . در کل من همیشه رزیم داشتم اما فایده نداشت . 

      ولی از وقتی که  در این مسیر هستم و دارم روی باورهام کار میکنم و  دارم روی افکارم مسلط میشم میبینم که از  وقتی باورهام تغییر کرده  اصلا این اشتها انگار در جسم من  وجود نداره و  اصلا نیستش و بارها به خودم میگم پس کجا س اون اشتها که همیشه فکر میکردم این باعث چاقی من هست؟؟؟.. و همیشه به خودم میگفتم  بدن من و متناسب با هم به خاطر همین اشتها  با هم تفاوت داره و  من همیشه حسرت متناسبها رو میخوردم که میل به خوردن نداشتن و نمیتونستن غذا بخورن و من همیشه گرسنه بودم  و میل به خوردن داشتم که حالا متوجه میشم تمامش  به خاطر همین باور غلطم بوده  که من اشتها دارم اما اون متناسب نداره و برای همین من  همیشه من در حال خوردن بودم و نتیحه هم چاقی بود برای من  ولی الان که مدتها هست در این مسیرم  همچین چیزی در من  نیست و وجود نداره و این نشون میده اشتها در ذهن من بوده نه در جسم من و اگر همین حالا تمام پزشکان دنیا بیان بگن اشتها وجود داره من باور نمیکنم چون من کسی هستم که با تغییر افکار و باورهام دیگه اون شرایط قبلی رو ندارم و به جاش میگم من قدرت انتخاب دارم و این جایگرینی برای من عالی هست .و شاید الان  من از نظر اطرافیانم در حد یه بچه ی کوچیک غذا  میخورم ولی واقعا در اون حد میتونم بخورم و با اون مقدار سیر هستم و نمیتونم بیشتر بخورم دقیقا برعکس گذشته ی خودم  مثلا :

      همین امروز ظهر  ناهار قورمه سبزی بو که دوست دارم   و من موقع ناهار  چند قاشق خوردم ولی دقیقا به اندازه نیازم  بدون زیاده روی و بسیار از خودم راضی بودم ولی همزمان  با خوردنم کلی  افکار اومد بابا تو که  دوست داری  هنوز بخور کم خوردی  و یا دوباره بکش و  بخورو …. اما من  خیلی راحت  به این صدای درون مغزم جواب دادم و بهش گفتم نه الان به اندازه نیاز خوردم  و سیرم و هر وقت دوباره گرسنه شدم  زیاد هست قابلمه  زیاد داره من دوباره میکشم  و میخورم  و به راحتی زیاده روی  و یا پرخوری نکردم بدون هیچ سختی چیزی که قبلا آرزوش  رو داشتم  و به دستش نمیوردم حالا دارم  چون  وقتی  من یاد اون حالت پرخوری و فشار شکمی و سنگینی  میفتادم بدم میومد که دوباره بخورم  و دیگه ادامه به خوردن نمیدادم که به اون حالت سنگینی و فشار شکمی نرسم و اون حالت برای من یعنی رفتن به سمت چاقی و به جسمم فرصت ندادن که خودش رو ترمیم کنه و  کلی چیز دیگه ……  خلاصه این نشان از قدرت انتخاب من هست و این نشان از  این هست که من برده ی غذاها نیستم  و برعکس  من امیر اونها هستم و اونها برده ی من هستن و …..و اما  اگر در گذشته بود که هنوز لاغری رو  آموزش ندیده بودم اینقدر میخوردم که شکمم درد بگیره و بعد هم میگفتم  چی کار کنم خوب  من اشتها دارم  و دست خودم نیست و کار  خودم رو توجیه میکردم و بعدش عداب وجدان و ناراحتی و حال بد و استرس و …  داشتم . واقعا خدا رو سپاسگزارم که در این مسیر زیبا هستم و خدا  خیلی عالی دست من رو گرفته و داره هدایتم میکنه که هر چه سریعتر به تناسب دلخواهم برسم  و دیگه خبری از اون  رنج و سختی و عداب وجدان و بی اعتمادی و استرس و ترس و نگرانی و سنگینی   و محدودیت و ….  خبری نیست و  به جای تمام اونها   لذت و آزادی و اعتماد به نفس،و ارامش  و سبکی و … جاشون  رو  گرفته . من در این مدت که  در این سایتم و به  تناسبم   خیلی نزدیک شدم انصافا  احساس قدرت و توانمندی و اعتناد به نفس بالایی پیدا کردم طوری که دارم روی بقیه ی جنبه های زندگیم هم کار میکنم که به لطف الله اونها رو هم به سطح بسیار خوبی برسونم  و من در این مدت بهترین لباسها با بهترین مدلها و رنگهای شاد  رو پوشیدم هر چی که خواستم خوردم هر چیزی که یه عمر جرات خوردنش رو نداشتم حالا میخورم همین دیشب  که گرسنه بودم دوتا تخم مرع سرخ شده در روغن دلخواهم که فراوان هم  بود خوردم و لذتش رو بردم  چون یه عمر من به خاطر رژیم  تخم مرغ بدون روعن بد مزه  و یا آبپز خوردم ….  به خدا دارم روز به روز متناسب تر میشم حتی بستنی من یه عمر گفتم بستنی  دوست ندارم چون جرات نکردم بخورم چون شنیدم چاق کننده هست من نخوردم و به اون بی علاقه شده بودم حالا  از وقتی در سایتم میخورم به اندازه نیاز میخورم همین چند شب پیش با همسرم رفتیم و من فقط یه اسکوپ بستنی قهوه  به اندازه نیازم خوردم و چقدر از طعمش لذت بردم و حالا متوجه میشم چقدر خوشمزه هست و من از چه نعمتهایی در این مدت  محروم بودم به خا طر کالری و رژیم و ترس از خوردن و …..که بارها به ماگفتن نخورین چون چاق میشین 

      من الان خیلی از گذشته ی خودم جمع تر شدم و لاغرتر  و افکار بهتر و مرتب تری دارم و بدن سالمتری دارم و حال و احوالم بسیار عالی هست و من چقدر از گوش دادن به فایلها  لدت میبرم و خوشحال میشم و هر روز من در این مسیرم و یک قدم برمیدارم و هر روز بر آگاهی های من اضافه میشه و من متناسبتر میشم .و به هدفم نزدیکتر میشم .

      و یکی دیگه از باورهای قوی که مانع متناسب شدن من میشد این بود که فکر میکردم من هر روز باید ورزش کنم و فعالیت کنم تا لاغر بشم و اگر فعالیتی نداشته باشم خیلی راحت چاق میشم و به خاطر این باور مخربی که داشتم  من سالها ورزش و رژیم رو در کنار هم داشتم و واقعا ترس از کنار گذاشتن ورزش داشتم که اگر ورزش نکنم به خاطر کم تحرکی خیلی چاق میشم و من سالها در هر شرایطی و در هر حالتی به زور ورزش میکردم که فقط جلوی چاقی بیشتر رو بگیرم ولی انکار تاثیری نداشت چون این اواخر دوتا باور غلط دیگه هم به باورهام اضافه شده بود که من هر روز چه بخوام و چه  نخوام چاقتر میشم چون فلان دارو و قرص رو میخورم و هر چقدر سخت  تر ورزش میکردم و کمتر غدا میخوردم لاغری از من دورتر میشد و چاقی به من نزدیکتر میشد و من به خاطر فرار از چاقی  ورزش رو هی سخت تر میکردم تا جایی که به کمر و زانوی خودم آسیب زده بودم ولی چاره ای نداشتم فکر میکردم همین راه درسته و باید این کار ها  رو بکنم که چاق نشم و برای همین با تعهد و پشتکار و ترس از چاقی من یک روز درمیون  سر ساعت در باشگاه حاضر بودم که ورزش کنم و بسیار مهارت  در ورزش ایروبیک پیدا کرده بودم  ولی واقعا ته دلم دوست نداشتم ورزش کنم  فقط اون اوایل  خوشحال بودم که دارم برای جلوگیری از چاقی خودم کاری میکنم که این اواخر هم چون نتیجه نمیدیدم و وزنم اصلا ثابت نبود و هر ماه اضافه میکردم  میگفتم چرا اینطوریه  چرا بدنم اینطور شده و ناراحت بودم و میگفتم خدایا چیکار کنم ؟؟دیگه چه کاری باید بکنم که نکردم ؟؟ و همش میگفتم دیگه کاری از دست من برنمیاد ؟؟ خدایا خودت کمکم کن تا به این راه هدایت شدم .

      وای چقدر این جمله ی استاد عالی هست و واقعا باهاش موافق هستم که میگه ورزش دلیل تناسب اندام هیچ شخصی نیست چون خودم نمونه ی واضح همین حرف هستم  فقط باید افکار و باور و فرمولها ی ذهنی رو درست کنی و بعد نتیجه برای تو متفاوت میشه حتی بعد از درست کردن افکار تو میتونی ورزش کنی و نتیجه ی خوب ببینی ولی این کار  با افکار و باورهای درست امکان پذیر هست  یعنی اول باید خط فکری تو برای ورزش کردن درست بشه و بعد میبینی چقدر جسم تو عالی تغییر میکنه .

       من وقتی تازه وارد سایت شده بودم و  این حرف استاد رو فهمیدم که برای لاغر شدن نیاز به ورزش کردن نیست بال دراوردم و بینهایت خوشحال شدم چون یه جورایی با سختی به باشگاه  میرفتم باید کلی زمان میزاشتم و در موقعی  برم که همسرم خونه باشه پیش بچه ها و اون موقع اوج گرمای دزفول بود  وقتی میومدم خونه دیر بود  و به خیلی از کارهای بعد از ظهرم نمیرسیدم  چون بعدش باید کلی میشستم و دوش میگرفتم و خسته بودم و … خلاصه بر خلاف اون همه تعهد که داشتم  دیگه کلافه شده بودم و دوست داشتم در محدودیت زمانی نباشم در قید و بند شدید ورزش کردن نباشم منم مثل تمام متناسبهای اطرافم که خود به خود و بدون سختی لاغر هستن من هم اینطور لاعر باشم و وقتی از استاد شنیدم همون موقع تعلل نکردم و دیگه ورزش رو کنار گذاشتم و یادم میاد چقدر مربی و مدیریت باشگاه و دوستان نگران شدن و سراغ من رو گرفتن که چی شده چرا نمیایی ؟؟ چون میدونستن من هر روز در هر شرایطی  حتی باد و خاک و بارون و عید  و رمضون و محرم و … میام باشگاه و ورزش رو رها نمیکنم و برای همین نگران بودن ولی من روی تعهدم به آموزشها موندم و تا به الان حتی یک پیاده روی ساده رو هم نرفتم که نرفتم و بسیار از هر زمان و لحظه ی  خودم دارم لذت میبرم و متناسب ترم .

      و من اگز بخوام یک زمانی دوباره به ورزش برم اونم نه هر ورزشی یه ورزش مفرح و شاد رو انتخاب میکنم فقط برای لدت بیشتر از زمانم و از زندگی خودم و فقط برای داشتن روحیه ی بهتر و فقط به خاطر اینکه یک کار مفرح و لذت بخش کرده باشم برای خودم به سمت ورزش میرم نه برای  لاغری نه  برای سلامتی ، هیچ کدوم هدف من از ورزش کردن نیست  چون باور دارم هر فرد مومنی باید خود به خود در سلامتی کامل اندام به همراه تناسب باشه و این یک چیز طبیعی  برای اون فرد مومن هست  و  سلامتی و تناسب هیچ ربطی به هیچ عامل   بیرونی ندارن تا جایی که من خودم میخواستم چند ماه پیش کلاس رقص ایرانی برم ولی چون این بیماری هنوز ریشه کن نشده تصمیم گرفتم فعلا نرم تا در آینده .

      به امید موفقیت ببشتر برای استاد گرامی و  تمام دوستان هم مسیرم ❤

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 29 از 6 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار darya.69.ft
      1400/06/01 00:44
      مدت عضویت: 1516 روز
      امتیاز کاربر: 713 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,128 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز و دوستان گرامی

      موانع ذهنی لاغری مهمترین عامل شکست ما در لاغر شدن است.

      برای لاغر شدن هیچ فرقی بین افراد با شرایط مختلف وجود ندارد

      هر کس با هر شرایطی میتونه به لاغری برسه .

       همه ی افراد مثل هم نیستن  یکی با سی کیلو اضافه وزن و هزار تا مریضی هست و یکی با پنج کیلو اضافه وزن و سلامتی نسبتا متعادل.

      یکی همه ی روشهای لاغری از قرص و دم نوش و ورزش و رژیم طاقت فرسا و عمل انجام داده تا لاغر بشه و یکی مثل من چون باور کرده بودم که ارث و عدم تحرک باعث چاقی من شده و برای لاغر شدن باید تحرک داشته باشم فقط  دنبال کارهای پر تحرک بودم و این رژیم هایی که دوستان گرفتند رو انجام ندادم.

      توی این همه مدت  با تحرک چند کیلو کم می کردم و با عدم تحرک دوباره اضافه وزن می آمد سراغم ‌.

      خیلی از ما ها هزار تا راه رفتیم سال ها به خودمون سختی دادیم تا بلکه چند کیلو از وزنمون کم بشه  و لاغر بشیم اما چون از قبل تحت آموزش بزرگان و اطرافیانمون باور کرده بودیم  که ارث و ژنتیک و کم کاری تیروئید و …. باعث چاقی ما شده برای همین همه تلاش های  ما بیهوده و بی ثمر شد و نتیجه ی قابل قبولی برامون به ارمغان نیاورد.

      فشار چاقی بیشتر در روح و روان ما هست و باعث شد  استعدادهامون  کور بشه و اعتماد به نفسمون نابود شد تا  خیلی از کارها مثل عضو تیم ورزشی بودن و کوهنوردی رفتن و شنا کردن و مهمونی رفتن و سخنرانی کردن و…انجام ندهیم و خودمون رو لایق خیلی از خواسته هامون مثل شغل خوب و ازدواج موفق و  بچه داشتن و…  نمی دونستیم  و به جاش کمردرد و قند خون و فشار خون و … رو برای خودمون رقم زدیم.

       

      نقش باورهای ذهنیمون خیلی  قوی تر بود تا تلاشمون برای لاغری .

      اما الان که با قدرت بی نظیر ذهن آشنا شدیم می فهمیم چقدر  نقش باورها در زندگی روزمره ما  قوی هست و چقدر با اصلاح باورها میشه  نتیجه مختلف گرفت .

      خیلی راحت با عوض کردن باور های چاقی و جایگزین کردن باورهای صحیح لاغری  در مسیر متناسب  شدن با آرامش گام بر می داریم .

      ده بیست سال تلاش کردیم و هیچی نصیبمون نشد و اما الان با طرز فکر درست و باورهای صحیح لاغری اعتماد به نفسم بالا رفت و آرامش روح و روان گرفتم . انگیزه گرفتم برای انجام فعالیت های بیشتر و رسیدن به تمام خواسته هام که تا قبل از آشنایی با سایت خودم رو لایق  رسیدن به اون ها نمی دونستم.  شور و نشاط زندگیم بالا رفت و خیلی بیشتر از قبل  بر رفتار هام چه غذایی باشه و چه در مسائل اجتماعی و در برخورد با اطرافیانم تسلط دارم . احساس سبکی و شادی در سراسر وجودم موج می زنه. خیلی موفقیت های ریز و درشتی نصیبم شده که هنوز خیلی هاش کشف نکردم و خیلی های دیگه قراره برام اتفاق بیافته و این حال خوب رو با لاغری با ذهن کسب کردم و خواهم کرد .مسیری که سراسر لذته .

      لاغر که بشیم خیلی چیزها نصیبمون میشه

      از شر خیلی مریضی ها مثل کبد چرب و فشار خون و قند و تیروئید دیسک کمرو… رها میشیم .شیرین ترین صدا از نظر من صدای خنده بچه ها هست که با تناسب اندام به این لذت می رسیم و دنیای جدید برای خودمون می سازیم .

      من یه مدت به عنوان مربی کامپیوتر توی آموزشگاه کار میکردم و شاگرد های متنوعی داشتم هر کی یه جور بود از بچه بگیر تا معلم های مدارس  .کار کردن با هر کدام  لذت خاص خودش رو داشت . گاهی ساعت ها توی کلاس بودم اما وقتی  شاگردهام یه مطلبی رو خوب  یاد میگرفتن و کار میکردند  روحم شاد می شد و جلسه بعد رو با ذوق و شوق بیشتری تدریس میکردم .

      امشب واقعاً حال استاد رو درک کردم‌  چون تمام خواسته های استاد اینه که شاگردهاش به بهترین نتیجه برسند و توی زندگی موفق بشوند .

      هر کسی توی هر شغلی دوست داره که مشکل  طرف مقابلش بشه و حالش خوب بشه .دکتر دوس داره مریضش سلامت بشه .معلم دوس داره شاگردش توی بهترین رشته ها قبول بشن .منشی دوست داره کار ارباب رجوعش انجام بشه .جراح دوس داره جراحیش ثمر بخش باشه .قاضی دوس داره منصفانه ترین حکم رو صادر بکنه .شورا دوس داره بهترین و مثمر ترین کارها رو توی شهر انجام بدهند.

      اما نکته جالب اینه که هر کدوم از این افراد فقط در یک جنبه  از زندگی ما  قادر به برطرف کردن  مشکل هستن و  با بقیه جنبه های زندگی  ما کاری ندارند .قاضی حکمش میده کاری به روح و روان ما نداره . دکتر معده ما رو کوچیک میکنه کاری به حال و روز ما نداره و…

       

       

      اما استاد با آموزه هاشون کل جنبه های زندگی ما رو تحت و شعاع قرار دادند . با یادگیری و به کار بردن آموزه ها چقدر حال ما خوب میشه و زندگیمون زیر و رو میشه و اثر بخشی ماندگاری داره . کاری که هیچ کس براش مهم نبود و برای ما انجام نداد .واقعاً کار استاد لذت بخشه .

      این همه حال خوبمون مدیون استاد هستیم و از برکات آموزش ذهنی و لاغریشون  که ما قادر شدیم  بر افکار و باورهامون مسلط  بشویم.

      ورزش آدم رو لاغر میکنه مانعی قوی  ذهنی بود که اکثرا داشتیم  

      عدم تحرک باعث چاقی میشه عاملی بود که ذهن رو سوق میداد که  من باید ورزش کنم تا لاغر بشم چون نمیتونم ورزش کنم و تحرک داشته باشم  پس لاغر نمیشم .

      کلی ورزش کردیم چون همیشه ورزش کردنمون از سر  اجبار بو به نیت لاغری بود روی جسممون  خیلی تاثیری نداشت و در جدال با ذهن راحت طلبمون که مخالف ورزش بود  همیشه دنبال نرفتن بودیم

       کاری که اجبار توش باشه ذهن مقاومت می کرد و در نهایت ورزش رو کنار می گذاشتیم

      چقدر ورزش شروع کردیم و رها کردیم و دوباره اعصاب خردی و ناراحتی از وضع موجود و باز شروع رشته  ورزشی  دیگر و این روند سال ها ادامه دادیم. اما غافل از اینکه

      ورزش عامل تاثیر گذار در روند لاغر شدن هست نه علت لاغر شدن هست .

      ورزش کردن به هیچ وجه دلیل لاغر شدن نیست

      تا وقتی باورمون در مورد لاغری درست نشه به هیچ وجه نتیجه دلخواه از ورزش نصیبمون نمیشه

      باید فرمول و باور ها در مورد ورزش عوض بشه اونوقت انگیزه مون از ورزش عوض میشه و به صورت خیلی عالی روی زندگیمون اثر میگذاره.

      و من الان از روی عشق و علاقه دنبال رشته ورزشی مورد علاقه ام میروم و ورزش کردن رو دنبال میکنم نه به خاطر اجبار و لاغری.

      ذهنم یاد گرفته که در مسیر لاغری با ذهن توی هیچ جنبه ای اجبار وجود نداره و مسیر سراسر لذت هست و عشق و علاقه.

      از وقتی که دیگه به چاقیم توجه نمیکنم خیلی کارها رو با لذت انجام میدم و قشنگ متوجه تغییر سایزم و لاغر شدنم میشم.

      خیلی لذت بخشه  تغییر آهسته و پیوسته و بدون سختی.

       

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار shahrbanou1346
      1400/04/16 10:52
      مدت عضویت: 1388 روز
      امتیاز کاربر: 22276 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,532 کلمه

             سلام 🙂🙏🧡

      سلام به دوستان همراه و استاد گرامی ام‌🙏🙂

      مقاله موانع ذهنی لاغر شدن

      برگرفته از صحبتای  دوست عزیز فاطمه سادات

      به نظر من اگر قرار باشه به اندازه ی نیاز غذا مصرف بشه شاید با مقدار خیلی کم سیر بشیم  .

      (  به نظرم  این حرف کاملا درسته .من امتحان کردم  که آیا واقعا  امکان داره ما با مقدار خیلی کم هم سیر بشیم یانه ؟به حس سیری که واقعا آرامبخش باشه و از صمیم دل به کم خوردن اکتفا کنیم .یک بار چند قاشق برنج روبا کباب و گوجه  ریختم روی یه تیکه نون لواش اندازه کف دست و با اشتها و میل خوردم .خیلی هم گرسنه ام بود  نصف فنجونم دوغ سرکشیدم  و از سفره کنار رفتم .لحظه ای که می خواستم علیرغم‌میلم از سفره جداشم دقیقا احساسی رو داشتم که یک آهن ربای قوی   رو می خواستم‌از در یخچال جدا کنم .همون آهن ربایی که روی یادداشتهام می ذارم برای ثابت موندن روی در یخچال .یعنی یه حس کشش به سفره داشتم ولی خودمو  کندم و رفتم کنار .اما برای اینکه به جواب سوالم برسم باید توجهمو از غذا خوردن  به چیز مورد علاقه ای می بردم ،رفتم سراغ  خوندن دیدگاههای دوستان درباره  یکی از مقالات مورد علاقه ام در سایت.بعدشم رفتم سر ظرفشویی ،مشغول شستن شدم .بعد از ۲۰ دقیقه یا نیم ساعت  دیگه اصلا گرسنه ام نبود .  برگشتم توی اتاق ،سفره هنوز پهن بود .به خودم گفتم  می بینی ؟ تو با مقدار کمی غذا هم کاملا سیر میشی و از خوشی این فکر خندیدم .  همسرم گفت به چی می خندی .؟کجا گذاشتی رفتی ؟،غذات یخ کرد .بعد دوباره چند قاشق از همون غذای یخ کرده با بی میلی خوردم  گفتم  بقیه اشو عصر می خورم . اینو در جهت تایید  نظر خانم سادات نوشتم .من خیلی دلم می خواد با تمرین و تکرار به جایی برسم که  با مقدار کمی غذا  کاملا سیر بشم    و پیوند عشق و لذت از خوردن زیاد در من گسسته بشه .جوری بشه از کم خوردن لذت ببرم نه از زیاد خوردن .🌹☘   استاد شما خیلی روی به اندازه خوردن تاکید می کنید و اونو یکی از  رموز  متناسب شدن می دونید  .درست هم می فرمایید ولی اگر ما بتونیم با همت و تمرین و تکرار، خودمونو به کم خوردن عادت بدیم  می تونیم خییلی راحت تر و سریعتر لاغر تر بشیم و سپس به تناسب برسیم ☘🌹.البته به شرط اینکه  از کمتر خوردن لذت ببریم نه اینکه باعث رنج و نا امیدیمون بشه و دنیا پیش چشممون تیره و تار بشه . ☘🌹 قطعا اگر بخواهیم این عادت جدید رو استارت بزنیم با مقاومت ذهنی شدید مواجه میشیم ☘🌹.چون در ذهن ما حتی به اندازه خوردن تعریف نشده چه برسه به کمتر خوردن. ☘🌹 اما خودتون فرمودید اگر یک عملی به عادت تبدیل بشه  مثلا تا ۲۱ روز انجامش بدیم‌ ،دیگه ذهن مقاومتی برای انجامش نداره و خنثی عمل می کنه . پس برای تربیت ذهن و آموزش این عادت جدید  باید با اراده  باشیم و جا نزنیم 🌹☘.ایجاد عادات صحیح ،کار سختیه  اما نشد نداره .امکانپذیره .🌹☘حقیقت اینه ما در پروسه چاق شدنمون به زیاد خوردن عادت داریم ،  و ذهن به شدت به دنبال حفظ این روش و انجام این عادته .🌹☘درست مثل سیگاری هاو یا معتادان به مواد مخدر ، ترک عادت کار سختیه اما ناممکن نیست 🌹☘.بستگی داره که ما چقدر در رسیدن به یک عادت جدید و صحیح ،عزممون جزم شده باشه 🌹☘.  به هر صورت من  سعی می کنم کم کم این عادت جدیدو در خودم بوجود بیارم ….با این آگاهی که  بدن من به غذای کمی برای رفع و رجوع  اعمال حیاتی  ویا روزمره نیاز داره….. چرااااااا ؟ ☘🌹

      چون غذاها و خوراکی ها انرژی زیادی دارن و ما بیشتر مواقع بخاطر لذت جویی از اونها مصرف می کنیم نه نیاز بدن ،☘🌹

       ولی من عادتش دادم به اینکه  زیاد  بخوره  تا جون داشته باشه. وگرنه از عهده ی کارهاش بر نمی آد . 🌹☘ یعنی با این طرز فکر عادتش دادم به پرخوری کردن ……من اصلا دنبال ایجاد مقاومت همراه با رنج نیستم که  در صورت بروز گرسنگی  که آلارم نیاز به انرژی در بدنه  مقاومت کنیم  و به بهانه اینکه می خوایم کم بخوریم به خود رنج گرسنگی رو وارد کنیم نه اصلا ☘🌹 حرف من اینه  با یک ترفندهایی  میشه ذهن رو به سمتی برد که با دریافت مقدار کمتر از غذاها و نوشیدنی ها سیر بشه ☘🌹،ذهن زودتر سیر بشه و اعلام سیری بده تا اعضای بدن دست از خوردن بکشن .🌹☘دست به سمت غذا نره و دهان قصد باز شدن نکنه .  منظور من اینه .   اما برای ایجاد عادت جدید باید اراده و تصمیم محکم داشته باشیم ….درسته  استاد  ؟  )   حالا بقیه مقاله ارو می خونیم .

      اصلا چرا باید تناسب اندام به خوردن ربط داشته باشه؟ .به طور کلی این یک مانع در ذهن است.☘🌹 باید پیوندهای  چی خوردن و چی نخوردن و چه زمان خوردن و چه زمان نخوردن و یا پیوندهای بین خوردن و چاق شدن را در ذهن از هم جدا کنیم .☘🌹اگر من بخواهم ذهنیتی همانند افراد متناسب داشته باشم باید بتونم این پیوندها را از هم در ذهنم جدا کنم .

      🌹☘☘🌹☘🌹☘

      ( باز اینجا من نظری دارم .به دلیل اینکه صحبت از آدمای متناسب شد .افرادی که به شکل طبیعی متناسبن و درمعرض خطر چاقی نیستن اونایی هستن که کم می خورن و کم خوردن شیوه ی معمول اوناس ..وگرنه ،متناسبهای پرخور هم داریم و دیدیم . ولی این گروه در خطر چاق شدن هستن کافیه در باورهای فعلیشون نسبت به غذاها شک و تردیدی ایجاد بشه  )🌹☘🔰🔰 از موانع لاغری ، رنج لاغری است . هر کاری که در راه لاغری انجام میدم باید لاغری رو برای خودم لذتبخش کنم . ساده ترش کنم . راحتترش کنم . پیوند لاغر شدن رو برای خودم از خوردن و چگونه خوردن جدا کنم و پیوند اون رو با گوش دادن فایلها و نوشتن و درک کردن و عمل به اونها در زندگی روزمره قرار بدم .

      لاغر شدن ما لاغری با ذهن است نه لاغر شدن با چگونه خوردن .ما در راه لاغریمون فقط فایل داریم و متن و روش درک کردن و نوشتن و استفاده از آگاهیها در زندگی روزمره .

      ما باید سایر روشهای لاغری رو فراموش کنیم ☘🌹. تمام روشهای لاغری دیگه همه پیوندشون با خوردن هست و مانع لاغری .☘🌹 شیوه ی لاغری ما لاغری با ذهن است .☘🌹 ذهن هم یعنی درون و روان و کار کردن روی انشعابات روانی که در ذهنمون وجود داره و اجازه میده جسم، راه لاغر شدن خودبخودی خودشو طی کنه .🌹☘

      ما در لاغری با ذهن می آموزیملاغرشدن ساده وخودبخودیست .🌹☘

      پس هرجا که دیدیم داریم در راه لاغری رنج می کشیم باید بدونیم داریم اشتباه عمل می کنیم دست از اون عمل برداریم و ابتدا ریشه ی اون رو در ذهن اصلاح کنیم.☘🌹حتی نوشتن و تمرین فایلها هم باید با لذت همراه باشه وگرنه باز رنج لاغر شدن نمیزاره ما به مسیر ادامه بدیم ….

      🔰🔰🔰یکی دیگه از موانع لاغری  ترس از خوردن و  چگونه خوردنه .🌹☘ترسیدن از لاغر شدن و یا لاغر نشدن و یا ترس از چاقی اینا همه موانع لاغریست  و تا اونجایی که یاد گرفتم بهترین راه رها شدن از تمام این موانع اینه که خودمون رهاشون کنیم .☘🌹اینها خودبخود برطرف میشن وقتی بهشون توجه نکنیم کم کم در ذهن کمرنگ میشن و دیگه در سطح آگاهی نمیان که ازشون رنج بکشیم ☘🌹.اینها مواردی هستن که لاغر شدن رو برامون سخت و غیر ممکن و رنج آفرین می کنند . ☘🌹پس بهترین راه این هست که ابتدا ذهن رو متقاعد کنیم که کنارشون بزاره اگه دیدیم ذهن قانع نشد باید اون ها رو تجزیه و تحلیل کرد و ذهن رو متقاعد کرد که پرداختن به این ترسها و رنجها فقط منو از مسیر دورتر می کنه و ساده بودن لاغری رو برام سخت می کنه.🌹☘

      🔰🔰🔰یکی دیگه از موانع لاغر شدن در ذهن  خسته شدنه . ما با خستگی چاق نشدیم پس نباید از لاغر شدن خسته بشیم 🌹☘. اگه خسته بشیم یعنی داریم اشتباه عمل می کنیم .🌹☘ پس طوری عمل کنیم که لاغر شدن رو برابر با خستگی و کسالت همراه نکنیم .🌹☘بهتره یه مثالی رو در اینجا استفاده کنیم شمع به کبریت گفت من ازتو میترسم تو قاتل منی کبریت گفت از من نترس از اون نخی بترس که در درون توست . شعله ی من به سنگ میگیره به دیوار میگیره به آجر می گیره هیچ کاری نمیتونه بکنه از اون نخی بترس که درون خود توئه اون تو رو میسوزونه و نابود میکنه . 🌹☘بگردیم ببینیم این نخها در کجای ذهن‌ و  وجود ما هستن و چرا ایجاد شدن .☘🌹

      شناخت این نخها باعث میشه ما به جای اینکه چاقی و لاغری رو امری خارج از خود بدونیم از درون خود بدونیم و لاغری با ذهن دقیقا داره همین راه رو به ما یاد میده . 🌹☘

      شناخت نخهای درونی که باعث سوختن و نابودی و ناراحتی ما میشن و راه برطرف کردنشون هم اینه که اونقدر تجزیه و تحلیلشون کنیم تا این نخها که حتی به صورت گلوله های کور شده از هم باز بشن و لاغر شدن برای ما راحتتر و ساده تر بشه .☘🌹

      چیزی که روشنه اینه هرچقدر  بیشتر رانندگی با ذهن رو  یاد بگیریم و تمرین کنیم لاغر شدن برامون راحتتر و لذتبخشتر میشه☘🌹 و به جای حس ترس و خستگی و بی حوصلگی ، بیشتر ازش لذت میبریم .    پایان

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار saberizahra80
      1400/04/15 10:17
      مدت عضویت: 1599 روز
      امتیاز کاربر: 3426 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 771 کلمه

      سلام🙂

      باره در فایلهای مختلف از شما شنیدم که چاقی حاصل یکسری موانع ذهنی(فرمولها ،باورها)هست که با برداشتن اون موانع تناسب به راحتی و سادگی در جسم بوجود میاد چون ذات و اصل و طبیعت ما تناسب هست .

      در نوشته های ابتدای فایل یاد میگیریم که نحوه رفع موانع ذهنی گوش دادن به فایلهای آموزشی و انجام تمرین ها و تکرار اونهاست 👌👌👌

      و با وجودیکه موانع در افراد مختلف با هم متفاوته چون در اینجا اصول شناسایی موانع و نحوه رفع اونها رو یاد میگیریم میتونیم موانع مختلف و حتی شخصی خودمون رو بشناسیم و اونا رو با باورهای صحیح جایگزین کنیم و به همین ترتیب تناسب رو ابتدا در ذهن و سپس در جسممون تجربه کنیم👌👌👌🙂

      دلیل ماندگاری لاغری با ذهن هم همینه و این ادعای شما برای ماندگار بودن لاغری از اینجا میاد که ما یاد میگیریم چه باوری رو بصورت ناخودآگاه ذخیره کردیم و چطور میتونیم اونو با باور صحیح جایگزین کنیم👌👌👌👌🙂

      واقعا هم فرقی نمیکنه چند کیلو اضافه وزن داشته باشیم چون فشار چاقی بر ذهن هزاران برابر این فشار بر جسمه  و افراد زیادی رو میشناسیم که با اضافه وزنهای زیاد هم باز فعالیتهای روزانه شون رو انجام میدن و مشکل چندانی هم ندارن👌

      دو تا باور و فرمول ذهنی چاق و مهم و تاثیر گزار که تقریبا در تمام افراد چاق مشترکه باور ارثی بودن چاقی و سوخت و ساز پایین بدن هست😶

      و علت ریشه دار بودن این باورها هم اینه که از بچگی بارها و بارها از خانواده  از فامیل از رسانه ها و از پزشکان و متخصصین تغذیه و ورزش شنیدیم که چاقی زمینه ژنتیکی داره  و متابولیسم افراد چاق پایینه و این دو تا علت مهمترین علتهای چاقی در افراد محسوب میشه وقتی باور کنیم چاقی ما ژنتیک هست دیگه یه جورایی خودمون رو ناتوان میبینیم دربرابر ژنهامون که از والدین به ارث بردیم و واقعا چه کسی میتونه با ارث مقابله کنه؟؟؟؟؟؟🤨

      همین باور هست که باعث میشه رژیمها و ورزشهای سخت هم روی ما جواب نده چون هر چقدر هم کم بخوریم و عرق بریزیم باز هم ژن که تغییر نمیکنه و ما دوباره یه آدم چاق هستیم😑

      در صورتیکه اگه چاقی ارثیه پس چرا در یه خانواده چاق یه بچه لاغر وجود داره ؟؟؟ چرا در یه فامیل چاق بعضی ادمها متناسبن؟؟؟؟؟ چرا خیلی از بچه ها از ابتدای تولد متناسبن ولی بعد ها چاق میشن؟؟؟؟؟ 

      با پیشرفت علم الان میدونیم که فقط ژنها نیستن که سرنوشت و جسم ما رو میسازن تاثیر محیط الان کمتر از تاثیر ژنها نیست بلکه بیشتر هم هست علم جدید اپی ژنتیک ثابت کرده که محیط میتونه بعضی ژنها ی خاموش رو روشن و بعضی ژنهای روشن رو خاموش کنه و محیط چیزی جز شنیده های ما از اطرافیان نیست👌👌👌👌😏 حرفهایی که شنیدیم و در ما احساس بد بوجود آورده و همین احساسات باعث تولید و انتقال پیامهای عصبی شده که نهایتا منجر به ساخت پروتئینهایی شده که جسم چاق ما رو شکل دادن و این روند با احساس بد بیشتر در ما تشدید شده😶😶😶

      در مورد باور متابولیسم پایین هم که علت چاقی میدونن باز فکر کنیم چرا اینهمه آدم لاغر و متناسب هستن که هیچ فعالیت ورزشی ندارن و سالهاست متناسبن؟؟؟؟ حتی دیدیم که فعالیت روزانه شون هم خیلی کمتر از افراد چاقه ولی باز هم متناسبن دلیلش چیه؟؟؟؟؟

      اصلا متابولیسم ناشی از فعالیتهای درونی بدن واست و ربطی به فعالیتهای بیرونی نداره….😮

      متابولیسم حاصل مصرف انرژی توسط سلولهای بدن هست که منجر به سلامتی و زنده بودن ما میشه و با فعالیتهای بیرونی مثل پیاده روی و ورزش تغییری نمیکنه👌👌👌😏

      من یه مدتی موقع گوش دادن فایلها دراز نشست میزدم و از نظر خودم علاقمند شده بودم به ورزش کردن بعد از گوش دادن به فایلها، ولی ته ذهنم میخواستم این روند لاغر شدن رو سرعت بدم 😏😁 

      یتا ابنکه در یه فایلی شما گفتین وقتی کاری انجام میدین از خودتون بپرسین” اگه من الان متتاسب بودم هم باز این کار رو انجام میدادم”

      و اگه جواب منفی هست یعنی این فعالیت از باور مخفی ای که در ذهن شما است ناشی میشه که الان به شکل دیگه ای داره خودش رو نشون میده و من با شنیدن این جمله دیگه دراز نشست رو کنار گذاشتم

      واقعا چقدر لذت بخشه لاغری ای که بدون محدودیت در غذا خوردن و بدون ذره ای عرق ریختن  بدست بیاد اصلا لذتش در اینه👌👌👌

      لاغری با ذهن یعنی ابتدا باور کنیم که این ذهن ما است که چاقه و جسم ما رو هم چاق کرده پس ابتدا ذهن باید تغییر کنه تا جسم هم لاغر بشه👌👌👌

      و به قول استاد ما همگی میتونیم لاغر بشیم 🙂🙂🙂 مثل استاد و مثل همه افرادی که با این روش شگفتی ساز شدن چون تفاوتی در استعداد آدمها نیست فقط یادگیریه که در هر فردی که مشتاق باشه و ادامه بده تاثیر خودشو میذاره👌👌👌👌

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه سادات
      1400/01/03 13:16
      مدت عضویت: 1695 روز
      امتیاز کاربر: 3766 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,567 کلمه

      گام ۲۶
      موانع ذهنی لاغر شدن چیست ؟
      با سلام و عرض ادب خدمت شما استاد بزرگوار ضمن عرض تبریک سال نو خدمت شما و خانواده ی محترم به همه ی دوستان نیز ورود به سال و قرن جدید رو تبریک میگم و امیدوارم همه ی دوستان لذت درک زمان رو حس کنند و بدونند این سالها و ماهها و قرنها تنها و تنها ریشه در ذهن بشر داره و در آفرینش الهی گذر زمان اصلا معنا و مفهومی نداره .
      در آفرینش الهی زمان ثابته و هر لحظه آفرینش نو را نوید می دهد .
      حتی تکرار کردن نیز در بعد ذهنی ماست وگرنه در بعد الهی هر لحظه در حال خلق آفرینش نو هستیم و ازل و ابد به هم پیوسته در یک نقطه هستند . همه چیز در یک نقطه است و متاسفانه چون ذهن بشری قادر به درک خلق این آفرینش نیست هزاران هزار قانون برای خود خلق کرده تا زمان و خلق کردن برایش قابل فهم و درک باشد .

      به هرحال شروع قرن جدید ذهنی برای تمامی ساکنان این سرزمین مبارک .

      گام ۲۶ :
      موانع ذهنی لاغر شدن چیست ؟
      موانع ذهنی لاغر شدن همان عوامل ذهنی چاق شدن هستند .

      🔰🔰🔰بزرگترین مانع لاغر شدن من
      تصور کم خوردن هست . تصور کم خوردن ارادی برای لاغر شدن در ذهن من مانعیست که در ذهن من برابر با رنج و محرومیت از یک لذت تعریف شده است .
      هرجا که لاغر شدن را اینگونه تصور کنم اتفاقا به سمت چاقی بیشتر حرکت می کنم .
      از طرف دیگر تصور آزادانه خوردن هم در ذهن من با چاقی تعریف شده .

      به اندازه ی نیاز خوردن هم در ذهن من خیلی استفاده نشده است . چون نیاز ، زمانی ایجاد میشود که رنجی در جسم پدید می آید و خیلی کم اتفاق می افتد که من آنقدر گرسنه شوم که به رنج بیفتم چون معمولا در چنین مواقعی با یک چیز کوچک آن رنج برطرف میشود .
      به نظر من اگر قرار باشد به اندازه ی نیاز غذا مصرف شود شاید با مقدار خیلی کم سیر شویم .

      🔰🔰🔰یکی دیگر از موانع لاغر شدن من پیوند و ربط بین تناسب اندام و خوردن هست .‌
      اصلا چرا باید تناسب اندام به خوردن ربط داشته باشد .
      به طور کلی این یک مانع در ذهن من است که باید پیوندهای بین خوردن و تناسب اندام یا نخوردن و تناسب اندام و یا چی خوردن و چی نخوردن و چه زمان خوردن و چه زمان نخوردن و یا پیوندهای بین خوردن و چاق شدن را در ذهنم از هم جدا کنم .

      اگر من بخواهم ذهنیتی همانند افراد متناسب داشته باشم باید بتوانم این پیوندها را از هم در ذهنم جدا کنم .
      🔰🔰🔰یکی دیگر از موانع لاغری من علم تغذیه هست که فقط روی تغذیه کار می کند و عوامل بیرونی را به چاقی و لاغری ما ربط می دهد شاید کمی سخت باشد که چنین علمی را کنار زد اما حداقل میتوان گفت که راه حل موارد نادلخواه ما تنها در علم پزشکی نیست . پزشک خدا نیست . شاید یکی از دستان خدا باشد اما تمام دستان خدا نیست و خداوند بی نهایت راه میتونه برای ما ایجاد کنه . اما ما به وفور دیدیم این علم نه تنها به خیلی ها کمک نکرده که لاغر بشن بلکه بر عکس اونها رو بیشتر به سمت چاق شدن هدایت کرده و واقعا اشخاصی که از این راه نتیجه گرفتن یا خودشون از درون باورهاشون رو تغییر دادن یا به زور و به اجبار و یا به خاطر رسیدن به موقعیتی خاص این رنج رو به خودشون متحمل شدن که قطعا بعد از رها کردن دستوری که علم تغذیه داده مسلما بر میگرده تازه بدتر هم بر میگرده ‌. شاهدشم بازیگری هست به نام آقای مهران غفوریان که ۵۴ کیلو کاهش وزن داشته میگه من همیشه گرسنه هستم و همین حالا هم گرسنه هستم . خب ایشون در ذهنشون لاغری رو با گرسنگی همراه کردن . نکته ای که میشه در راه لاغری آقای غفوریان در نظر گرفت این هست که شاید باورها و عادات گذشته ی ایشون در طی سه سال لاغری اصلاح شدن وگرنه که واقعا چطور میشه سه سال در رژیم و رنج رژیم بود و لاغر موند .

      🔰🔰🔰 یکی دیگه از موانع لاغری من انجام ورزش برای لاغر شدن هست که البته این مورد برای من تا حدود زیادی حل شده . پیاده روی یا راه رفتن رو اصلا برای لاغری انجام نمیدم و روزهایی که دلم بخواد و انجام بدم فقط برای لذت بردن انجام میدم . یعنی انقدر موقع راه رفتن لذت میبرم که کلا فراموش کردم که زمانی که پیاده روی رو برای لاغری انجام میدادم چه زجری می کشیدم .

      فرمولهای غذا خوردن رو هم سعی کردم کلا انچه در ذهن من در مورد خوردن وجود دارد کنار بزارم یعنی فراموششون کنم و سعی کنم اصلا بهشون فکر نکنم و تمرکزم رو از روش بردارم و خوردن رو با چاقی و لاغری پیوند ندم .
      رفتار غذایی هم دقیقا به نوعی نشان از
      ادب باشه مثل سایر رفتارها که چطور ما مراقب اعمالمون هستیم که همیشه عمل خوب ازمون سر بزنه اینجا هم دقیقا رفتار غذایی برای من تنها برای ادب هست نه چاقی یا لاغری .

      🔰🔰🔰یکی دیگه از موانع لاغری من رنج لاغری هست . هر کاری که در راه لاغری انجام میدم باید لاغری رو برای خودم لذتبخش کنم . ساده ترش کنم . راحتترش کنم . پیوند لاغر شدن رو برای خودم از خوردن و چگونه خوردن جدا کنم و پیوند اون رو با گوش دادن فایلها و نوشتن و درک کردن و عمل به اونها در زندگی روزمره قرار بدم .

      لاغر شدن ما لاغری با ذهن است نه لاغر شدن با چگونه خوردن .
      ما در راه لاغریمون فقط فایل داریم و متن و روش درک کردن و نوشتن و استفاده از آگاهیها در زندگی روزمره .

      ما باید سایر روشهای لاغری رو فراموش کنیم . تمام روشهای لاغری دیگه همه پیوندشون با خوردن هست و مانع لاغری ما هستند چون علت چاقی و لاغری رو با موارد بیرونی دارن میسنجن . در حالیکه شیوه ی لاغری ما لاغری با ذهن است . ذهن هم یعنی درون و روان و کار کردن روی انشعابات روانی که در ذهنمون وجود داره و اجازه نمیده جسم، راه لاغر شدن خودبخودی خودشو طی کنه .

      ما در لاغری با ذهن می آموزیم
      لاغر شدن ما ساده و خودبخودیست .
      پس هرجا که دیدیم داریم در راه لاغری رنج می کشیم باید بدونیم داریم اشتباه عمل می کنیم دست از اون عمل برداریم و ابتدا ریشه ی اون رو در ذهن اصلاح کنیم
      و بعد عملی که از این ریشه ی جدید خلق می کنیم با عملی که از ریشه ی قبلی خلق می کنیم زمین تا آسمون متفاوته .

      حتی نوشتن و تمرین فایلها هم باید با لذت همراه باشه وگرنه باز رنج لاغر شدن نمیزاره ما به مسیر ادامه بدیم .

      🔰🔰🔰یکی دیگه از موانع لاغری من ترس از خوردن چگونه خوردن هست .
      ترسیدن از لاغر شدن و یا لاغر نشدن و یا ترس از چاقی اینا همه موانع لاغری منه و تا اونجایی که یاد گرفتم بهترین راه رها شدن از تمام این موانع این هست که خودمون رهاشون کنیم .
      اینها خودبخود برطرف میشن وقتی بهشون توجه نکنیم کم کم در ذهن کمرنگ میشن و دیگه در سطح آگاهی نمیان که ازشون رنج بکشیم .
      اینها مواردی هستن که لاغر شدن رو برامون سخت و غیر ممکن و رنج آفرین می کنند . پس بهترین راه این هست که ابتدا ذهن رو متقاعد کنیم که کنارشون بزاریم اگه دیدیم ذهن قانع نشد باید اون ها رو تجزیه و تحلیل کرد و ذهن رو متقاعد کرد که پرداختن به این ترسها و رنجها فقط منو از مسیر دورتر می کنه و ساده بودن لاغری رو برام سخت می کنه .

      🔰🔰🔰یکی دیگه از موانع لاغر شدن در ذهن من خسته شدن هست . ما با خستگی چاق نشدیم پس نباید از لاغر شدن خسته بشیم . اگه خسته بشیم یعنی داریم اشتباه عمل می کنیم . پس طوری عمل کنیم که لاغر شدن رو برابر با خستگی و کسالت همراه نکنیم .
      بهتره یه مثالی رو در اینجا استفاده کنیم شمع به کبریت گفت من ازتو میترسم تو قاتل منی کبریت گفت از من نترس از اون نخی بترس که در درون توست . شعله ی من به سنگ میگیره به دیوار میگیره به آجر می گیره هیچ کاری نمیتونه بکنه از اون نخی بترس که درون خود توئه اون تو رو میسوزونه و نابود میکنه . بگردیم ببینیم این نخها در کجای وجود ما هستن و چرا ایجاد شدن .
      شناخت این نخها باعث میشه ما به جای اینکه چاقی و لاغریمون رو امری خارج از خودمون بدونیم از درون خودمون بدونیم و لاغری با ذهن دقیقا داره همین راه رو به ما یاد میده . شناخت نخهای درونی که باعث سوختن و نابودی و ناراحتی ما میشن و راه برطرف کردنشون هم این هست که اونقدر تجزیه و تحلیلشون کنیم تا این نخها که حتی به صورت گلوله های کور شده از هم باز بشن و لاغر شدن برای ما راحتتر و ساده تر بشه .

      چیزی که روشنه اینه هرچقدر ما بیشتر رانندگی با ذهن رو بیشتر یاد بگیریم و تمرین کنیم لاغر شدن برامون راحتتر و لذتبخشتر میشه و به جای حس ترس و خستگی و بی حوصلگی ما بیشتر لذت میبریم ‌

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1399/12/01 23:43
      مدت عضویت: 1648 روز
      امتیاز کاربر: 28021 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,601 کلمه

      من سالها فکر میکردم چاقی من طبیعی هست (البته بعد از ازداجم از این افکار و باورهای غلط داشتم )چون زیاد میخورم و اشتهای زیادی دارم چاقم ویا چون ازدواج کردم چاقم و یا چون دو زایمان داشتم چاقم و یا چون قرص تیرویید استفاده میکنم چاقم و یا چون قرص هورمونی استفاده میکنم چاقم و این طبیعی هست که چاق باشم هر چند که سالها تلاش میکردم و ورزش و رژیم داشتم اما نتیجه ی ماندگار نمیداد ولی مقطعی همیشه نتیجه ی عالی می گرفتم هرچند که مسیر لاغرشدنم همیشه سخت بوده و همیشه تنها راه لاغر شدن رو رژیم و ورزش در کنار هم میدونستم ( باور قوی و غلط در من )

      و هر جا هر کس لاغر میشد میرفتم میپرسیدیم که تو چی کار کردی منم میخوام انجام بدم و همیشه به دنبال راهی بودم برای لاغری و خودم رو ناتوان در مقابل لاغری همیشگی میدیدم و میگفتم خوش به حال فلانی که هر چی میخواد میخوره و اما لاغر هم هست .و حتی این اواخر در باشگاه به دنبال خرید دمنوش هم رفتم ولی خدا رو شکر نخریدم و استفاده نکردم چون بارها از زبان مدیریت باشگاه که به بچها رژیم میداد میشنیدم که این دمنو شها عالیه و اشتهای شما رو کامل قطع میکنه و شما در طول روز سیر هستین و غذا نمیخورین و لاِ غر میشین و چندتا هم استفاده کردن و کلی لاغر شده بودن وخیلی دوست داشتم بخرم اما همیشه میگفتم یعنی تا کی دمنوش بخورم ؟؟و اگر قطع کنم دوباره چاق میشم؟؟ و حس میکردم اینم راهش نیست و از طرفی هم میدونستم برای بدن ضررهایی دارن غیر قابل جبران و چون من قرص استفاده میکردم میترسیدم تداخل دارویی ایجاد بشه و نمیخواستم استفاده کنم ولی اشتیاق به لاغری از یه طرف که دوست داشتم لاغر بشم و اون حس درونیم که میگفت نخور اینم راهش نیست از طرف دیگه تا بلخره لطف خدا شامل حالم شدو با این راه آشنا شدم .

      ووقتی من نگاه به عکسهای گذشته ام میکنم میبینم من تا دوران قبل از ازدواجم بسیار متناسب بودم زیر ۶۰ کیلو بودم و بعد از ازدواج چاق شدم و حتی در هر دو بارداریهام من وزن ۱۰۰ کیلو رو هم تجربه کرده بودم وحالا با این آگاهی ها فهمیدم چقدر باورها قدرت دارن و من رو چاق کردن من باور ازدواج =چاقی رو داشتم اما خودم خبر نداشتم و کلی باورهای اشتباه دیگه مثل اشتهای زیاد =چاقی رژیم و ورزش با هم =تنها راه لاغری و تیرویید کم کار =چاقی و مصرف قرص هورمونی = چاقی و خوردن بیشتر غذا ها =چاقی و …که همه رو با دلیل و برهان در جلسه های پیش نقص کردم و دیگه نمیپزیرم و الان هیچ مانعی رو برای لاغر شدن خودم ندارم و به جسمم فرصت ترمیم میدم که من رو دوباره لاغر و متناسب کنه و اگر کل دنیا فریاد بزنن فلان چیز باعث چاقی تو میشه من قبول ندارم و میگم روند جسم من به سمت متناسب شدن هست و اگر به جسمم فرصت بدم و ذهن و جسم در هماهنگی کامل باشن قطعا لاغر میشیم همانطور که تا حالا تونستم .

      و اما من با این همه باور اشتباه که داشتم در ذهنم هر چقدر تلاش میکردم نتیجه ی ماندگار نمیداد برای یه مدت چرا نتیجه میگرفتم ولی هیچ وقت برای همیشه نتیجه نمیداد تا وارد این مسیر لاغری با ذهن شدم و من از آبان ۹۸ وارد سایت شدم ولی از چند ماه قبلش هم از طریق اینستا حرفهای استاد رو دنبال میکردم و خلاصه متوجه شدم در این مدت که در سایت هستم با راحتی و لذت و احساس خوب من دارم لاغر میشم و کلی آزادی و اعتماد به نفس و …. من پیدا کردم و توکلم و ایمانم بهتر شده و سبک شدم و شاد شدم چرا ؟؟؟چون سالها تحت فشار چاقی بودم و چاقی به من فشار آورده بود و وقتی افکار و باورها م عوض شد با این دوره خیلی اتفاقهای عالی برای من رقم خورد و دیگه لاغری برای من طبیعی شده و اون رو حق خودم میدونم و انگار هر روز از روز قبل دارم متناسبتر میشم و انتظارم از خودم این هست که لاغر تر بشم

      و من هر روز با عشق و علاقه وارد سایت میشم و دیدگاهم رو مینویسم و همین باعث شده که هیچ چیز بیرونی به اندازه این کار به من لذت نده و بینهایت من از این کار لذت میبرم و در این مدت که وارد سایت شدم من هر روز در این مسیر بودم و نوشتم و خوندم .و این نشان از اشتیاق و تعهد و استمرار من داره که من رو قطعا موفق میکنه و تنها راه موفق شدن همین هست .

      و وقتی من کلی باورهای غلط رو رد کردم که مانع چاقی من نیستن و نتیجه گرفتم که باورهای غلط من زیاد بودن مثلا اینکه چاقی من به خاطر خوررن قرص هورمونی و کم کاری تیرویید هست و یا چاقی من به خاطر اشتهای زیادم هست و یا اینکه مهمترینشون این بود که من باید ورزش کنم و رژیم بگیریم که لاغر بشم و اگر رژیم و ورزش نداشته باشم حتما چاق میشیم و من قبل از این مسیر لاغری با ذهن بارها به دنبال رژیم و ورزش بودم و ابن ۷ سال آخر به صورت مداوم ورزش میکردم ولی اصلا انگار فایده نداشت و حتی من چاقتر هم میشدم و کلی اضافه کرده بودم و من به شخصه بارها به اطرافیان میگفتم اگر رژیم نگیریم ورزش به تنهایی فایده نداره و خیلیا میگفتن باید ورزشت رو سنگین تر کنی چون بدنت به ورزش عادت کرده چاق شدی و منم با شدت بیشتری ورزشهای دیگه رو دنبال میکردم که جز کمر درد و زانو درد و چاقی بیشتر هیچی برام نداشت و هر جا که وزنم نرمال میشد در حین اینکه همیشه ورزش میکردم ولی دیگه رژیم نداشتم و اون رو یکم ول میکردم دوباره ریزه خواری و پرخوری من شدید میشد و دوباره چاق میشدم و این اواخر کلافه میشدم و هر وقت کمی ورزشم سبک بود و آرام بو د سریع مدیریت باشگاه رو اطلاع میدادم که این چه مربی هست چرا خوب ورزش نمیده چرا سبک ورزش میده من که اصلا عرق نکردم و ضربان قلبم بالا نرفت که و اصلا ورزشهای فلان مربی خوب نیست و همیشه درخواست ورزش سنگین و سخت میکردم ولی هیچ وقت هم نتیجه نمیگر فتم و حتی یادم هست این اواخر با ضربه هایی که بدنم زده بودم نمیتونستم حرکات سخت رو برم و به جاش کار سبک میکردم که مربی میگفت تو باید دیگه بری پیلاتس چون نمیتونی با درد کمر و زانو خوب ورزش کنی و من ناراحت میشدم که نه من باید ورزش سنگین کنم و این رو هم بگم خیلی با تعهد ورزش رو دنبال میکردم هر چند که دوست نداشتم برم ولی ترس از چاقی من رو مجبور میکرد که برم تا اینکه از استاد عزیز پرسیدم و گفت ورزش هیچ تاثیری در لاغری تو نداره و چون این مسیر و حرفهاش رو قبول داشتم دیگه یه هویی بعد از ۷ سال اون رو کنار گذاشتم و سراغش نرفتم حتی یه پیاده روی ساده هم نرفتم و خیلی هم عالی دارم متناسب میشم .

      ولی حالا خوب میدونم که ورزش کردن علت متناسب شدن ما نیست فقط برای شادی ما هست و حتی باعث چاقی بیشتر من هم شده بود چون باور داشتم اشتهام زیاده و روزی که ورزش میکردم خیلی گرسنه تر میشم و هنوز نیومده خونه دوش میگرفتم و کلی شام سبک و رژیمی میخوردم و اگر اخرشب هم جایی میرفتم چیزی میدیدم و یا خونه مادرم هم شام بود اونجا هم ناخواسته میخوردم و همیشه میشد دوشام برای من و چاقی بیشتر رو تجربه میکردم .
      ورزش کردن به هیچ وجه دلیل متناسب شدن ما نیست حالا هر چقدر بگی فلانی گفته پرفسور گفته و دکتر فلانی گفته هیچ فایده نداره و من خودم به شخصه به هیچ عنوان قبول نمیکنم و تنها راه لاعر شدن رو اموزش لاعری از طریق ذهن میدونم چون خوردن هم یه فرمان هست مثل سایر فرمانهای جسم ما که از طریق مغز ما صادر میشه و باید اونجا رو درست کنیم و ذهنمون رو لاغر کنیم نه فشار به جسم خودمون بیاریم و بخواییم جسم رو لاغر کنیم در حالی که ذهنمون پر از فرمولهای چاقی هست .

      پس اول باید فرمولها و باورها رو درست کنی و بعد نتیجه می گیری
      لاغر شدن باید آسانتر و آسانتر و آسانتر بشه در ذهن ما من میگم لاغر شدن برای من شده مثل تنفسم
      لاغر شدن برای من شده مثل پلک زدنم
      لاغر شدن برای من شده مثل گردش خودنم
      لاغر شدن برای من شده مثل سلولسازی بدنم
      هم اینقدر طبیعی هم اینقدر راحت و آسون هم اینقدر اتوماتیک و هم اینقدر حق من برای زنده بودنم و هیچ وقت برای انجام هیچکدوم از این فعالیتها جسمم سختی و زجر نکشیده و آسان آسان آسان بوده .

      لاغر شدن آسانترین کار دنیا هست .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم