0

از زندگی کردن لذت ببرید

تغییر زندگی
اندازه متن

نمی‌توانید هدفی مقدس تر از تغییر کردن را در زندگی‌ تان جستجو نمایید!

 

سالهای زیادی از زندگیم را با مشکلات و مسائل مختلفی سپری کردم، 33 سال از 37 سال عمرم را با ذهنی مملو از افکار و باورهای محدود کننده سپری کردم.

اما به لطف خدای مهربان روزی از روزهای خدا در مسیری قرار گرفتم که زندگی من را دستخوش تغییرات بی شماری کرد، مسیری که قدم به قدم با شادی و آرامش و آگاهی بیشتر همراه بود.

نکته بسیار مهمی که در زندگی من تغییرات زیادی ایجاد کرد تغییر نگاه به زندگی کردن بود، از زمانی که یاد گرفتم چگونه در زندگی روزمره با مسائلی که برایم رخ میدهد برخورد کنم به مرور تغییرات زیادی در زندگی من رخ داد و امروز میخوام درباره این موضوع بسیار مهم برای شما دوستان خوبم توضیج بدهم.

استفاده و بکار گیری این تکنیک فوق العاده میتواند شما را در مسیر تغییر زندگی بسیار توانمند کند، مسلما این تکنیک نیاز به تمرین و تکرار دارد و یک روز نمی توان در بکارگیری آن به درجه استادی رسید، اما به شما اطمینان می دهم اگر بیاموزید بر اساس توضیحات این فایل آموزشی عمل کنید به وضوح تغییرات زیادی را در زندگی خود مشاهده میکنید. به طوری که زندگی الان شما هیچ شباهتی با زندگی که در انتظار شماست نخواهد داشت.

طریقه برخورد ما با مسائل در زندگی تاثیر زیادی در شکل گیری لحظات آینده زندگی ما دارد، تاثیری که از مسائل زندگی در افکار و احساس ما ایجاد میشود شکل دهنده آینده ماست و ما میتوانیم با یادگیری چگونگی برخورد با مسائل زندگی تاثیر فوق العاده ای در شکل گیری آینده خود داشته باشیم.

شاید شما هم از آن دسته افرادی باشید که اعتقاد دارند سرنوشت آدمها در زندگی مشخص شده و راهی برای گریز یا تغییر آن نیست اما با تماشای این فایل توضیحی فوق العاده برای شما روشن خواهد شد که چنانچه بخواهید زندگی خود را تغییر دهید، مطمئنا قادر به انجام آن خواهید بود.

کاری که من با زندگی خودم انجام دادم و به لطف خدا در این چند ساله به دوستان زیادی که از دوره خدا هرگز دیر نمیکند استفاده کردند روش ساختن سرنوشت خود را آموزش دادم و نتایج عالی در زندگی خود کسب کردند.

به شما دوست خوبم پیشنهاد میکنم با دقت و به دفعات از این فایل فوق العاده استفاده کنید. هر بار که حرفهای گفته شده در این فایل را میشنوید برداشت شما از آن متفاوت و کامل از مرتبه قبل خواهد بود.

 

منتظر نظرات ارزشمند شما دوستان و همراهان خوبم هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.22 from 18 votes

https://tanasobefekri.net/?p=11255
برچسب ها:
68 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار سپیده منیعی
      1398/12/14 18:15
      مدت عضویت: 1691 روز
      امتیاز کاربر: 11269 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 761 کلمه

      و بازهم فایلی که گره کور افکار امروز منو باز کرد ?بعد از دوره در امتداد مسیر من هرروز به صورت تصادفی ی روزو انتخاب میکنم و گوش میدم امروز ی چندتا رو باز کردم تا در نهایت به این فایل رسیدم و واقعا جواب گره ذهنیم بود حالا قضیه این بود که: من بعد از فوت پدرم چون فرزند آخر بودم و ی جورایی تحت عشق و حمایت پدرم وقتی پدرم فوت شد خانواده که مادرم هم سر دستشونه شروع کردن به آزار و اذیت و ندادن سهم من از ارث پدر و منم مجبور به شکایت و وکیل و دادگاه شدم چون مادرم و برادرم دست به یکی کردن و سند سازی که تمام اموال پدر متعلق به این دو نفره و خواهرام هم چون ازدواج کرده بودن و شرایط مالی خوبی داشتن و از ترس مادر و آبرو و خانواده شوهر سکوت کردن ولی من در مضیقه بودم و مادرم مثل ی طفیلی با من برخورد میکرد که من با اینکه تحصیلکرده و عاقل بودم ولی تو خونه مثل ی موجود بی ارزش باهام برخورد می‌شد و وقتی که من از شرایط خسته شدم و خواستم به حقم برسم مادرم منو از خونه بیرون کرد و دقیقا من با تنها لباس توخونه ایی که تنم بود منو بیرون کرد و گفت هیچ حقی نداری دیگه به این خونه برگردی تو نه حقی داری نه اصلا بچه ی منی ،تو ابروی ماروبردی ‌وکاشکی جای پدرت تو مرده بودی .خیلی داستان تراژیکه ولی واقعیت داره من دست خالی و با تنها پس اندازی کم و کمک دوستام و بعد از چندماه سرگردونی تونستم در اطراف شهر خونه ایی برای خودم دست و پا کنم که حتی مادرم اجازه بردن وسایل اتاقمو بهم نداد و فقط لباسامو خواهرم برام آوردن و من خودم به تنهایی با کار و تلاش زندگیمو از زیر صفر شروع کردم .حدود ۹سال از اون روز میگذره من الان شرایط زندگیم اگه از بقیه خانوادم بهتر نباشه بدتر نیست و همرو مدیون قدرت ذهنم هستم در این مدت من ۳تا وکیل گرفتم تا تونستم جز جز سهممو به وسیله قانون از مادرم و برادرم بگیرم ولی هنوز این قصه ادامه داره و حرفاشون از طریق یکی از خواهرام به گوشم میرسه دیروز چون نامه جدید از دادگاه رفته بود و حرفا و کارهای جدید اونا شروع شده و به گوش من رسید واقعا خیلی اذیتم کرد و همش داشتم فکر میکردم که بابا من واقعا مستحق اینقدر ناراحتی نیستم و اصلا چرا من باید ی همچین مادرو برادر ی داشته باشم که حتی از کوچکترین حق آدم‌ها که کانون گرم خانوادس برخوردار نباشم درسته این چالش ها و سختی ها منو تبدیل به ی آدم خودساخته و مستقل و حتی موفق کرد ولی خب دیگه منم دوست داشتم خانواده ایی داشتم که نشد و دقیقا همون حرفی که استاد میزنه که ذهن همیشه به سمت بیشتر و بیشتر حرکت میکنه من دقیقا آگاهآنها ذهنم هی گذشته تلخو و رفتارهای ناعادلانه ی اونارو هی واکاوی میکرد و فقط حال منو بدتر میکرد و با اینکه میدونستم باید قطعش کنم ولی موریانه ذهنم داشت کار خودشو میکرد تا اینکه این فایل پلی شد و دوبار گوشش دادم و اصلا انگاری تاحالا این فایلو نشنیده بودم با اینکه من مطمئنم قبلا هم این فایلو گوش دادم ولی خلاصه خیلی کمکم کرد که برای همین امروز و همین لحظه بال و پر این کبوتر منفی خیالمو ببرم و از آرامشی که دارم لذت ببرم اصلا اومدم به بعد مثبت قضیه نگاه کردم که اگه این داستان‌ها و چالشها پیش نیومده بود من اصلا استعدادها و خلاقیتهای خودمو نمیشناختم و مثل خیلی ها دنبال هیچ پیشرفت خاصی نبودم چون شرایط خانه پدری و دارایی ها در حدی بود که خوب بود و نیازهای معمولیو برطرف میکرد ولی من با گذر از اون مرحله قابلیت حتی بیشتر خواستن و داشتنو و تجربه کردنو پیدا کردم که در هیچ کدام از ادمهای اطرافم نمیبینم .میخوام بگم که همونطوری که چاقی باعث پیداکردن این راه و استاد و واقعا نقطه عطف روحی من شد ،نداری و بی کسی و تحقیر من هم در گذشته باعث رشد و موفقیت مالی من شد که بعد از دیدن این فایل تو ذهنم جرقه خورد که الان به جای تمام آدم‌ها و احساسات نداشته گذشتم منی که از خودم و زندگیم متنفر بودم ولی الان یاد گرفتم که میتونم خودمو دوست داشته باشم و بهش توجه کنم و مراقبش باشم از دیدنش تو آیینه حالم بد نشه و با خودم مهربانتر باشم محبت و توجهی که ندیدمو خودم نثار خودم کنم چون واقعا گذشته در گذشته و منم نمیتونم چیزیو عوض کنم الا خودم ???و بازهم استاد سپاسگذارتم ??

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم