0

روان شناس لاغری خود باشید

روان شناس لاغری
اندازه متن

روان شناس لاغری خود باشید تا نه تنها به راحتی لاغر شوید بلکه تا ابد لاغر بمانید.

در سال هایی که چاق بودم همیشه دنبال راه حل لاغری از طریق روش های مختلف بودم. روش هایی که دیگران برای من تعیین کنند چگونه باید لاغر شوم.

همین طریق عملکرد را درباره جنبه های مختلف زندگی داشتم.

برای حل مشکلات خانوادگی به روان شناس مسائل خانواده مراجعه می کردم.

برای حل مشکلات شغلی از افراد با تجربه تر سوال می کردم و خلاصه برای هر موضوعی به دنبال راه حل آن نزد دیگران بودم.

از زمانی که با موضوعات ذهنی آشنا شدم و قدم در مسیر لاغری با ذهن گذاشتم به این نتیجه رسیدم که منشاء تمام مشکلاتم خودم هستم.

تا قبل از آن تصور می کردم عوامل بیرونی مسبب مشکلات من هستند.

برای چاق بودنم والدینم را مقصر می دانستم.

برای شرایط شغلی، مسئولین حکومتی را مقصر می دانستم.

مقصر مشکلات عاطفی در روابطم را همسرم می دانستم و برای هر جنبه از زندگی فرد یا افرادی را مقصر آن شرایط می دانستم.

اولین چالشی که در مسیر تغییر کردن با آن مواجه شدم “پذیرفتن صد در صد” شرایطم در زندگی بود.

نمی توانستم قبول کنم که مقصر شرایطم در تمام جنبه های زندگی خودم هستم.

سالها با دلیل و برهان دیگران را مقصر زندگی ام می دانستم حالا چطور می توانسم قبول کنم که همه آن حرف ها و افکار بی خودی بوده اند و مقصر همه شرایط زندگی ام خودم هستم.

به این نتیجه رسیدم که نمی توانم این مسئولیت را به عهده بگیرم. بنابراین تصمیم گرفتم جهت تست کردن مسئولیت یک بخش از زندگی را به عهده بگیرم و برای اولین قدم، مسئولیت احساس خوب داشتن را به عهده گرفتم.

هر روز سعی می کردم مقداری از عصبانیت ها و ناراحتی هایم را کمتر کنم و به موضوعاتی که باعث ایجاد احساس بد در من می شود کمتر توجه کنم.

در طی یک ماه به این نتیجه رسیدم که به میزان قابل توجهی عصبانی شدن های من کمتر شده است و به طرز عجیبی تمایل به گله و شکایت کردن ندارم.

برای قدم دوم تصمیم گرفتم مسئولیت روابط با همسرم را به عهده بگیرم.

برای عمل کردن به این تصمیم سعی می کردم به صورت آگاهانه نسبت به رفتارهایی که باعث ناراحتی من می شود واکنش نشان ندهم.

کار بسیار سختی بود اما به هرشکلی بود سعی می کردم واکنش به رفتار و گفته های همسرم را کنترل کنم.

به مرور مشاهده کردم که رفتارهایی که باعث به هم خوردم اعصاب و روان من می شد از طرف همسرم کمتر تکرار می شد و این را نشانه خوبی دیدم.

به همین طریق یکی بعد از دیگری مسئولیت جنبه های مختلف زندگی را به عهده گرفتم و آرام آرام شرایط من در زندگی تغییر کرد.

تغییراتی که به نسبت شرایط موجود اصلا قابل ملاحظه نبود ولی نشانه ای برای انگیزه گرفتن و ادامه دادن من بود.

تصمیم بعدی من که با کلی شک و تردید اتخاذ شد، پذیرفتن مسئولیت چاقی بود.

موضوعی که حتی زمانی که می خواستم مقصر بودن خودم را بپذیرم و مسئولیت چاقی خودم را به عهده بگیرم نمی دانستم بعد از پذیرش مسئولیت باید چه اقدامی انجام بدهم.

در موارد قبلی می دانستم که مثلا باید با دنبال نکردن رسانه ها و … تمرکزم بر موضوعات ناخواسته را کمتر کنم.

در مورد پذیرش مسئولیت ارتباط با همسر هم توانسته بودم تصمیماتی اتخاذ کنم و نتایج قابل قبولی گرفته بودم.

اما در مورد لاغر شدن واقعا نمی دانستم باید چه تصمیمی بگیرم.

در ابتدا تصور می کردم خوب الان که من مسئولیت چاقی خودم را به عهده گرفتم باید با انگیزه و استمرار عالی برنامه رژیمی جدیدی را شروع کنم یا با اشتیاق هر روز ساعاتی را ورزش کنم.

فکر کردن به دوباره رژیم گرفتن و ورزش کردن احساس خوبی به من نمی داد و متوجه شدم این طریق صحیح پذیرش چاقی نیست.

به این نتیجه رسیدم چون پذیرش مسئولیت چاقی در زندگی من کاملا جدید است باید طریق عملکردن برای لاغر شدن هم متفاوت از روش های قبلی باشد و اینجا بود که متوجه شدم باید از طریق تغییر فرمول های ذهنی برای لاغر شدن اقدام کنم.

این شرح خلاصه ای از تصمیمات کوچک من برای تغییر شرایط زندگی ام بود.

هرچه بیشتر در این مسیر پیش رفتم بیشتر مطمئن شدم که باید مسئولیت تمام شرایط زندگی ام را به عهده بگیرم و هر موضوعی که باعث ناراحتی من می شود را اول با پذیرش و سپس با تغییر فرمول های ذهنی مربوط به آن واکنش آزار دهنده تغییر دهم.

در طی این مدت به مرور تبدیل شدم به فردی که می تواند افکار، رفتار و واکنش های خودش را شناسایی، تحلیل و تغییر دهد.

من به روان شناس شخصی خودم تبدیل شدم و این مهارت به من کمک کرد تا زندگی ام را زیرنظر گرفته و هر جا نیاز به تعمییر یا ساخت و ساز جدید است با ایجاد فرمول های ذهنی جدید اقدام کنم.

از آنجا که هدف من در آموزش های لاغری با ذهن ارتقاء سطح تفکر و نگرش به زندگی است بنابراین تبدیل شدن به روان شناس لاغری خود در زندگی امری کاملا بدیهی و تاثیرگذار است.

به این شکل شما نه تنها در زمینه شناسایی واکنش های احساسی و رفتاری خود به مهارت می رسید بلکه در تحلیل فرمول ایجاد کننده آن رفتار و چگونگی تغییر فرمول ذهنی توانایی قابل ملاحظه ای کسب می کنید.

روان شناس لاغری خود باشید شروعی است برای تغییر همه جنبه های زندگی

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.42 from 12 votes

https://tanasobefekri.net/?p=27484
برچسب ها:
14 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار صالحه
      1402/10/17 11:34
      مدت عضویت: 464 روز
      امتیاز کاربر: 50625 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 879 کلمه

      سلام برخدایی بخشنده ومهربان 

      سلام براستاد وهمه عاشقان دامایی جدید 

      من اگاهی این فایل رو چند روز بودکه درپی اون بودم‌ به شکر خدفایل 

      هرچقدرچاقی باشی هیچی نیست 

       امروز تو این فابل حال خوب کن قرار  داشت 

      من‌ آموزش دیدم‌ که حواسم  بدم  به اطرافم‌  که محبت دریافت کنم  من یاد گرفتم که محبت بی اندازه  رو  به دیگران بدم. من یاد گرفتم که خودم خیلی اهمیت ندارم این‌  تو ذهنم جا شد  چون در پی بودن  با دیگران برای رضایت دیگران بارها وبارها از خودم‌ گذشتم از عشق که آرایشگری بود گذاشتم‌ که به مهمانی که گاه بی وفت تو منزل من آمد شد داشتن و هیچ براشون  زمان  اهمیت نداشت که شاید اون طرف این زمان امکان پذیری  رو نداره آمدن شد این افراد باعث از دست دادن‌ها من  شد وکم کم این به عادت شدن شرایط موندم خودم روکناری کشیدم انتظاربی ثمره رو به خودم  هدیه دادم‌ گفتم بیاد امکان برام  ایجاد بشه یعنی من تبدیل شد که من  نه لایقت ندارم  و که شرایط برام‌ ایجاد خواهد  شد منتظر موندم‌ ولی هیچ  اتفاقی سازنده‌ای  نیافتاد ومن  روز به روز به عفب تر رفتم پیش رفتم نه جلوتر رفتن با این کاره من‌ تو این همه سال اون  پیش رفت که دوست  داشتم نتواستم بهش برسم حتی امکان مقایسه  خودم  رو با دیگران هم گرفتم چون تو نگاه این کاره رو هم‌گناه می دیدم که دارم‌ کنکاش تو زندگی دیگران  دارم واین گناه هست  پس چه پشرفت رو ازکجاد قرار بود وارد زندگی من بشه هیچ توجه به افرادمتناسب نداشتم  این  اشکال داشت نباید نگاه به خوردن دیگران داشتم جون با این کاره اون طرف دچار ناراحتی خواهد شد پس تو جه به فرد متناسب. روهم‌ نداشتم هرچی دارم به عفب برکشت میکنم پیبنم که چقدرعمیق اشتباهات عمیق بزرگ بود چاله‌ای کنده بودم که هیج راه فراری ازش نداشتم وبرای رهایش رژیهای پشت رژیم انکار درخونه هم خراب کردم که اگه بشه ازاون طرف به بیرن برم خوب من موندم چاه هیچ راهی زمانیکه خودم پیدا کردم چون به قدری فشار به من واردشده عمق مشکلات خودش نشون داد حتی به جای فرار شروع کردم به خوردن بی‌ اندازه که این‌ مشکل کم رنکش کنم یا باهش خودم رو ارام کنم یی چندسالی هم تواین شرایط قرار گرفتم‌که  بخور شاید احساست بهتر بشه بخور شاید کمک کننده باشه ولی نبودعمق  مشکلات رو بیشتر می کردم  وشد سال فبل یی ۱۱ ماهی بازم تو یی رژیم با پوشش ذهن قرار گرفتم تو افکارم که تومسیر درست هستم ولی اون اشتباه بود 

      درمانده نگران و با کلی احساس پاشیده از هم  رو  به خداوند کردم از خودش خواستم‌ که نجاتم  بوده که و ارامش بهم بده و هدایت شامل حالم شد  چندروز بود که داشتم دنبال  یی  راهکار می کشتم برای حل یی مسئله ولی از روز گذشته کل مسیر وهدفم رو به شکل خوب تو هر تمرین انجام دادم کلی زمان برای کل  تمرین گذاشتم  یی لایه‌ای از مشکلات رو  کشف کردم‌ که تونگاه داشتم بازم‌ همون کمک رو انجام میدادن اما بازم به شکلی دیگه دریافتم‌که چون نیاز به این‌ کمک رو ددارم چرا  دوست دارم‌ به دیگران کمک کنم شاید تو نگاه اول  شاید خوب هست ولی اگه بشه فرا ازوخودم وتوجه نکردن به خودم اون کلایی مشکل  هست که بهش  رسیدم که من دارم  خودم‌ کلی زمان می زارم‌ کلی وفت برای تحیلی میزارم ولی با توجه به اطرافم برای هل مشکلاتشون همه کار کرده رو کم رنگ  می کنم وداون نتیجه رو برام‌ به عفب می‌ اندازه من دریافتم هیچ توجه نباید تو بخش مشکل داشته باشم جون به این شکل من ذهنم‌  ترمیم  شده خودن رو در اختیار دیگران قرارمیدم بجای نجات خودم باید همه  ابعاد مسیر رو شناسایی کنم‌ روان شناسی  رو بلد باشم‌ که بتوانم‌  به خودم‌ کمک کنم  همین  که  یاد گرفتم‌ چطور چه زمان  میشه با  چه کاری مشکل این زمان رو  حل کنه خودش شاهکار هست 

      یی مشکلی برام اینجا شد که تونگاه کمی داشت مراحل به بالا میرفتم‌ومن‌کل هواسم ازاون بخش بیرون کشیدم سریع امدم‌ دفتردسپاگزاریم  را بیرون اوردم شروع به سپا گزاریی نه از سر اجباراز سر تشکر که همه زمان تو این شرایط نیستم به شکل عجبی سکوت خوبی تو محیط ایجاد شد وآرامش از دست رفته به شکلی خیلی ارم به منزلم برکشت کرد وخودم‌ تو نگاه گفتم دو تا بخش منفی رو فرد داشت به اوج میرسبد با  ورد سپاگزاری از خداوند قدرت و  انرژی خداوند تو منزل  حاکم شد چون از انرژ ی بسیار قویتر از  بخش متقیر بود چنان  سکوت ور چنان قدرت رو  به کمک گرفتم‌ که دوبخش منفی هیج  کاری ارزش ساخته نبود این تمرین رو برای باره اول بود که با ایده رو به اجرا گذاشتم ابن‌ مسیر فقط کمکش لاغر شدن‌ تنها نیست این‌ مسیر یی روشتاسی که خودم برای خودم  روان شناسی میکنم هر زمان دیگه نیاز نداره بره پیش روان شناس که از اون فرد کمک دریافت کنم  در اثر یاد گیری وتحلیل واستمرار داشتن دردمن که توانی زیادی رو  رقم زده بخاطر همین  خیلی بازم  امروز از  اون  روزهای  بااحساس عالی هست که دلم همین حس رو برای همه روزهاداشته باشم  شادی زیادی  با احساس خوب هستم دارم‌ ولی بعضی  روزها  مقدارش کم‌ میشه که اون  روز درپی علت هستم که چرا کم شده و با برگشت  حس خوبم ارامش رو به بهتر شدن پیش میره که تو  مسیر هستم  

      خدا پشت و پنا هتون  یا  حق  حق نگه  دارتون 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم