0

گام ۹۶: برای کنترل اشتهای خود چه کنم؟

کنترل اشتها برای لاغر شدن
اندازه متن

همه افراد چاق برای وضحیت جسمی خود دلایلی دارند که برخی از آنها منشأ بیرونی مانند ژنتیک، والدین و … می باشد و برخی دلایل آنها منشأ درونی مانند کنترل اشتها، سوخت و ساز، طبع بدن و … می باشد. از این رو سعی می کنند با اصلاح این عوامل برای لاغر شدن اقدام کنند.

از میان دلایل مختلف درونی موضوع “کنترل اشتها” از اهمیت زیادی برخوردار است.

اشتها چیست؟

در ذهن ما اشتها حالتی بود که من به شدت تمایل به خوردن غذا داشتم و در اون وضعیت هیچ کنترلی بر رفتار خودم نداشتم.

در واقع تصور می کردم اشتها نیرویی است که کنترل من را در اختیار می گیرد و من قادر به مقابله یا سرپیچی از دستورات آن نیرو برای پرخوری کردن نیستم.

البته شنیدن صحبت های دیگران درباره زیاد بودن اشتهای من سبب تقویت افکار اشتباه من در این باره شده بود.

تصور من این بود که باید اشتها را باید کنترل کرد. به این صورت که خودم را از اشتها جدا می دیدم و سعی میکردم برای رهایی از شر آن به طریق مختلف او را کنترل کنم.

داروهای گیاهی مختلفی از عطاری برای کنترل اشتها تهیه می کردم.

هر روز صبح قبل از صبحانه 20 قطره افشرده لیمو که بسیار تلخ بود را در یک لیوان آب سرد حل کرده و به هر زحمتی بود می خوردم تا اشتهای من کنترل شود.

نکته جالب در اون روزها این بود که برخلاف انتظاری که از عملکرد دارو برای کنترل اشتها داشتم میزان خوردن من اضافه می شد چون تصورم این بود که حتما اون دارو اشتهای من را کاهش داده و اگر الان من تمایل به خوردن دارم این نیاز واقعی بدن من است و مربوط به کنترل اشتها نیست.

کنترل اشتها

کنترل اشتها

تا زمانی که اشتها را از خودم جدا می دانستم قادر به اصلاح یا کنترل اشتها نبودم.

به لطف خدا از زمانی که در مسیر لاغری با ذهن قرار گرفتم بسیاری از افکار اشتباه درباره چاقی را اصلاح کردم و در نتیجه رفتار من تغییر کرد و در نهایت جسم من به سمت تناسب اندام حرکت کرد.

من پذیرفتم که اشتها بر من تسلطی ندارد بلکه این من هستم که آن را ایجاد و مدیریت می کنم.

هربار که من پرخوری می کردم و از رفتار خودم رضایت نداشتم عامل آن را زیاد بودن اشتها می دانستم و زمانی که بهتر عمل می کردم تصورم این بود که خدا رو شکر اشتهای من کمتر شده.

من برای چاق تر شدن پرخوری می کردم و برای توجیه رفتار خودم که ثابت کنم من دوست ندارم چاق تر شوم می گفتم اشتهای من زیاد است.

از این رو همیشه به دنبال راهکاری برای کنترل اشتهای خودم بودم.

این فرمول اشتباه در ذهن افراد چاق سبب شده که افراد زیادی از این فرصت برای فروش بیشتر محصولات خود استفاده کنند.

آنها ادعا می کنند که با مصرف این دارو، دمنوش یا … اشتهای شما کمتر می شود و به راحتی لاغر می شوید و از آنجایی که افراد چاق همه کس و همه چیز را مقصر چاقی خود می دانند الا خودشان را به راحتی گول تبلیغات را خورده و آن محصول برای کنترل اشتهای خود و لاغر شدن تهیه می کنند.

اما بعد از چند روز استفاده از آن دارو به این نتیجه می رسند که این دارو هم بر کنترل اشتهای آنها تاثیری نداشته است و مصرف آن را ادامه نمی دهند.

تاثیر مغز بر کاهش اشتها

ارتباط اشتها با چاقی

اشتهای شما میزان علاقه و تصمیم شما برای چاق تر شدن را مشخص می کند.

شاید در سطح فکر همه ما دوست نداشته باشیم چاق تر شویم اما میزان علاقه ما به چاقی بر اساس افکار سطحی یا گفتگوهای ما با دیگران تعیین نمی شود بلکه بر اساس میزان فرمول های چاق کننده ذخیره شده در ناخودآگاه تعیین می شود.

شما به ازای فرمول های چاق کننده ذهن خود به چاق تر شدن علاقه دارید و علاقه خود به چاقی را با میزان اشتها نمایش می دهید.

بنابراین اگر تصور می کنید برای لاغر شدن باید به طریقی اشتهای خود را کاهش دهید کاملا در اشتباه هستید.

شما نمی توانید اشتهارا تغییر دهید در حالی که خودتان تغییر نکرده باشید.

تغییر خودتان تنها از طریق دادن آگاهی جدید و صحیح درباره لاغریبه ذهن صورت می گیرد.

زمانی که شما تصمیم می گیرید از طریق یادگیری لاغری با ذهن در مسیر لاغر شدن قرار بگیرید و از محتوای آموزشی سایت تناسب فکری استفاده می کنید به مرور آگاهی جدید درباره لاغر شدن به ذهن خود می دهید.

استمرار در این مسیر باعث ایجاد فرمول های جدید درباره لاغر شدن در ذهن ناخودآگاه شما می شود.

به میزانی که فرمول های جدید در ذهن شما ایجاد می شود تمایل شما برای نمایش دادن اشتها تغییر می کند بدون اینکه شما تصمیم گرفته باشید از چه روزی تلاش کنید کمتر بخورید یا اشتهای خود را کنترل کنید.

لاغری با ذهن و کنترل اشتها

زمانی که فرمول های لاغر کننده در ذهن شما ایجاد شود انتظار شما از وضعیت خودتان تغییر می کند.

شما دیگر از خودتان انتظار چاق تر شدن نخواهید داشت بلکه مطمئن می شوید حتما لاغر خواهید شد.

میزان اطمینان شما به گفته های شما نیست. بلکه احساس شما مشخص کننده میزان اطمینان شما از لاغر شدن است.

به اندازه ای که احساس خوب داشته باشید، اطمینان به لاغر شدن خود دارید.

اگر همچنان در طول روز بارها به چاقی فعلی خود توجه می کنید و احساس بدی پیدا می کنید شما به توانایی خود برای لاغر شدن اطمینان ندارید.

اگر با اینکه هر روز از محتوای آموزشی استفاده می کنید اما تمایلی به انجام تمرینات آن ندارید یا تصور می کنید به خوبی فایل آموزشی را گوش داده و نیازی به انجام تمرینات ندارید شما به اطمینان لازم برای لاغر شدن خود نرسیده اید.

زمانی که هر روز با اشتیاق مطالب آموزشی را دنبال می کنید، تمرینات را انجام داده و می نویسید و به اندازه ای که فرصت دارید از نوشته های دیگران درباره لاغری برای ایجاد تمرکز بیشتر بر موضوع لاغری استفاده می کنید و در این کار استمرار دارید شما به اطمینان لازم برای توانایی خود در لاغر شدن رسیده اید.

در نتیجه این اطمینان صد در صد تغییر وضعیت اشتهای شما خواهد بود.

این طریق صحیح کنترل اشتها می باشد.

شما ازاین طریق ابتدا محتوای منبع ایجاد کننده اشتها را با آگاهی جدید درباره لاغری تحت تاثیر قرار داده اید و سپس فرمول های جدید ایجاد شده تصاویر جدید درباره خودتان در ذهن ایجاد می کنند و بر اساس تصاویر و الگوهای جدید رفتار شما که همان اشتها است تغییر می کند.

اهمیت موضوع اشتها در ذهن افراد چاق سبب شد تا آگاهی که باعث تغییر اشتهای خودم شد را با شما دوستان خوبم به اشتراک بگذارم.

کاهش اشتها

کنترل اشتها در لاغری با ذهن

برای کنترل اشتهای خود چه کنم؟!

همه افراد چاق یک دلیل دیگر خود را اشتهای زیاد خود می دانند و به همین دلیل سعی دارندبا دارو و دمنوش و رژیم و روشهای بیرونی و غیره مشکل عدم کنترل اشتها را حل کنند.

در ذهن افراد چاق اشتها حالتی تعریف میشه که فرد تمایل زیادی به خوردن داره یعنی بیشتر از نیازش و کنترلی هم روی رفتار خودش نمی تونه داشته باشه!

یعنی اشتها را یک نیرویی میدونستیم که اختیار کنترل بر آن نداشتیم و ما را مجبور به خوردن می کرده!

دلیلش هم آموزش ذهنی چاق ما بوده بارها شنیدیم:

  • فلانی اشتهاش زیاده دست خودش نیست.
  • مریض شده اشتهاش کم شده
  • معده اش گشاد شده به خاطر همین اشتها داره
  • باید اشتهاشو کنترل کنه
  • فلان قرص اشتها آوره

و این فرمول های ذهنی مخرب در ذهنمون ایجاد شده.

البته خیلی از مقالات علمی هم به این موضوع پرداختند و مثل همیشه دلیل های منطقی ذهنی پیدا کردند که موضوع اشتها بر چاقی تأثیرگذاره و به خاطر اختلال ذهنیه و هیچی دیگه اگر این حرفها را هم باور می کردیم الآن تو تیمارستان بستری بودیم 👌😄

اشتها نیرویی جدا از ما نیست

اشتها قدرت انتخاب ماست که از محتویات ذهن چاق ما دستور میگیره.

ما همیشه پرخوری می کردیم و بعد به خاطر اینکه رفتار خودمون را توجیه کنیم می گفتیم اشتهامون زیاده یعنی فرافکنی می کردیم.

درواقع میزان علاقه من به چاقی که مربوط به محتویات ذهنی چاق ذخیره شده در مغزم هست اشتها و یا قدرت انتخاب در نوع و حجم خوردنم را رقم میزنه.

همین موضوع کنترل اشتها که در ذهن عوام اژدها فرض میشه باعث شده که محصولاتی به عنوان کم کننده اشتها در قالب دارو و دمنوش و افشرده برای افراد چاق تولید بشه و باعث درآمدزایی رسانه و افراد سودجو بشه و باز هم چاق ها گول می خورند و می خرند و جالبه وقتی استفاده می کنند به طور معمول بیشتر از قبل غذا مصرف می کنند چون خیالشون راحته که اشتها کنترل شده و این حتما نیاز بدنشون هست.

من هم زمانی از افشرده لیمو و زیره که خیلی تلخ بودند استفاده می کردند باید چندنفس عمیق می کشیدم و بعد بینیمو میگرفتم و یک جا اون استکان حاوی افشرده که بسیار تلخ بود را سر می کشیدم و جالبه فکر می کردم هر چی تلخ ترباشه بیشتر مؤثره.

بعد مدتی دیدم هیچ تغییری حاصل نشد و بعد از چند سال اینبار دمنوش  خیلی ترشی خریدم و همین که می خوردم دلم ضعف می رفت از گرسنگی بعد میگفتم آخ جون دارم لاغر میشم و جلو خودمو کمی گرفتم چیزی نخورم بعد از مدتی بدنم شروع به لرزیدن می کرد و میرفتم تلافیشو در می آوردم. البته یه فرمول زیر لایه های زیرین ذهنم هست ترشی لاغر می کنه!

باز تغییری حاصل نشد و رها کردم و اما این اواخر قبل از آشناییم با سایت تناسب فکری به صورت ناشتا قهوه تلخ می خوردم چون کارشناس تغذیه گفته بود چربی سوزه اما در طول روز مدام فکر چاقی بودم و احساسم از رفتارم رضایت بخش نبود و معده و اعصابم دچار مشکل شد و این را هم رها کردم از اون روزها که حدود یک سال می گذره شیشه قهوه در منزل ما دست نخورده مونده!

آرزوی لاغر شدن

همه افراد چاق در سطح افکار و ذهنشون دوست دارند لاغر باشند اما میزان علاقه ما به چاقی را فرمولهای ذهنی چاق تعیین می کنه.

وقتی توی ذهنمون انبوه افکار و فرمولهای چاق کننده هست تصویر ذهنی ما از خودمون چاق میشه و خیلی همزمانی هایی پیش میاد که ما تحریک میشیم به خوردن و انگار از چپ و راست فرمولها قد علم می کنند تا ما به خواستمون که چاقی بوده برسیم.

همه افراد چاق اشتها را مربوط به معده می دونند یعنی برای فرد چاق درد شکم و ورم معده میشه سیری و وقتی در نهایت به احساس بد میرسیم به عذاب وجدان و خودسرزنشی و جنگ و جدال ،،،،،،، میگیم اشتهامون زیاد بوده !…

و به همین خاطر وقتی ما رژیم می گرفتیم و محدودیت و منع غذایی داشتیم فکر می کردیم کنترل اشتهای ما زیاد شده و به همین دلیل خوردن ما کم شده در واقع ما تمایل به خوردن داشتیم ولی مبارزه می کردیم اما چون بخشهای وجودیمون هماهنگ نبودند در این جدال هرروز درمانده تر می شدیم و درنهایت مسیر را رها کرده با ولع و حرص بیشتری می خوردیم و تلافیشو در می آوردیم.

لاغری آسان با قدرت ذهن

چگونگی لاغری با ذهن

در مسیر آموزش های ذهنی برای لاغری اول منبع ایجاد کننده افکار را از طریق دریافت آگاهی ها اصلاح می کنیم و به مرور با تکرار و تمرین و نوشتار این محتوا را بیشتر می کنیم و بعد تمایلات ما تغییر میکنه چرا !؟

چون توجه و تمرکز و علاقه مندیمون اینبار لاغری شده بنابراین تصمیمات بهتری میگیریم نه به زور و فشار به صورت خودبه خودی در اقتدار کامل و هر چی رفتار ما درست تر  میشه در نتیجه رضایتمون از رفتار خودمون بیشتر میشه و این هماهنگی بین بخشهای وجودیمون روح و ذهن و جسم باعث تقویت فرمولهای ذهنی لاغری در ذهنمون میشه و تغییر فیزیکی به سمت طبیعی شدن شکل میگیره.

هزاران بار شکر خدا که هر روز در هر گام متوجه تغییرات بینشم نسبت به موضوعات میشم که چقدر تفکرم تغییر کرده امروز موضوع کنترل اشتها برام حلاجی شده به نظر اومد البته دوره چالش من اینو نخوردم هدیه ای از طرف خداوند به واسطه حضور استاد عطارروشن باعث شد متوجه بشم که من پرخوری انجام می دم و بعد یقه خودم را می گیرم.

خیلی این دوره را با حسن توجه گذروندم شاید حدود ۴۵ روز برام زمان برد و بعد از اون کتاب نیمه تاریک وجود خانم دبی فورد عزیز که کم نظیر بود باعث پذیرش بیشترم شد تا جایی که امروز بهتر درک می کنم که من انتخاب می کنم و قدرت منم و می پذیرم هر چه کردم خودم کردم ناآگاهانه بود و ناخواسته ولی از جایی که من خالق زندگی خودم هستم خودم هم درستش می کنم.

برای نداشتن کنترل اشتها هرگز خودمو سرزنش نمی کنم خودمو همینطوری دوست دارم، باید تجربه می کردم همانطور که در کودکی بارها خوردم زمین و اشتباه کردم تا راه رفتن را بیاموزم می دونم که این پذیرش مطلق نیست و هربار در هر تولد آگاهانه باید به خود حقیقی ام نزدیکتر بشم.

توکلم به خداست همون خدای عشقی که منو انتخاب کرد و هدایتم کرد تا جلوه اقتدار و عزت و شکوه و حضورش بشم و من می خواهم هر چه او بخواهد هر چه در اعماق قلبم به من حس آرامش و عزت و شوق و اقتدار میده خواست خداست برای من و می توانم چون توانم از جریان حضور اوست و می شود چرا که او به هر چه بگوید بشو در آن واحد موجود می شود و من از روح پاک او هستم جزئی از کل 

خدایا شکرت عااااشقتم❤️

عشق و صلح و آگاهی /شادی های بی دلیل و آرامش محض الهی و پول و ثروت و فراوانی نثار تن واحده (همه انسانها که بودند و هستند و خواهند بود)

و ما شمارا از یک تن آفریدیم (نفس واحد)

عشق به عالم و آدم ♾❤️

(نوشته ملکه عشق عزیز در بخش نظرات)

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای انجام عالی تمرین جلسه آموزشی برای کنترل اشتهای خود چه کنم توصیه می شود ابتدا توضیحات نوشتاری آموزشی را با دقت مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را با تمرکز تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده در بخش نظرات به صورت شرح انشایی پاسخ دهید.

  • نگرش شما درباره کنترل اشتها چیست؟‌ آن را موضوعی درونی می دانستید یا بیرونی؟!
  • زمانی که تحت تاثیر مواد غذایی قرار می گرفتید چگونه اشتهای شما که در درونتان است فعال میشد؟
  • چرا در تمام کشورها برای کنترل اشتها از قرص، دارو و یا دمنوش های کنترل اشتها استفاده می کنند؟
  • تجربه خود در استفاده از هر روشی برای کنترل اشتها را بنویسید؟
  • قبل از آشنایی با سایت تناسب فکری اشتهای شما چگونه بود و چه نگرشی درباره ارتباط بین اشتها و چاقی داشتید؟ شرح دهید.
  • بعد از استفاده از محتوای آموزشی چه تغییری در نگرش شما درباره کنترل اشتها ایجاد شده است؟ شرح دهید.
  • آموزش های لاغری با ذهن چگونه به شما کمک میکند تا اشتهای خود را اصلاح و کنترل کنید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 3.63 from 40 votes

https://tanasobefekri.net/?p=22895
برچسب ها:
80 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار حیرت انگیز
      1402/08/27 18:31
      مدت عضویت: 332 روز
      امتیاز کاربر: 706 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 843 کلمه

      به نام خداوند بزرگم 

      سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام 

      کنترل اشتها در افراد چاق 

      برای اینکه بدانیم چطور می‌توانیم اشتهایمان را کنترل کنیم ابتدا باید بدانیم اشتها به چه معناست .

      اشتها یعنی چه؟

      اشتها یعنی میل به غذا خوردن 

      آیا اشتها همان گرسنگی است ؟!!

      جواب این سوال منفی است اشتها با گرسنگی فرق دارد 

      گرسنگی پاسخ بدن به کمبود مواد غذایی است و دارای نشانه هایی مثل ضعف و صدای شکم و غیره است .

      اما اشتها فقط میل به خوردن است و در مواقعی هم که کاملا سیر باشیم باز هم در ما جولان می‌دهد. 

      برای اینکه ما بتوانیم رفتار غذایی صحیحی داشته باشیم باید بتوانیم اشتها را از گرسنگی واقعی تشخیص دهیم .تا با عملکرد آگاهانه جلوی بروز رفتارهای چاق کننده را تا حدودی بگیریم تا دچار احساس بد نشویم .

      تفاوت‌های گرسنگی و اشتها 

      اشتها در مغز رخ می‌دهد اما گرسنگی در بدن رخ می‌دهد 

      یعنی اشتها یک میل و نیاز مغزی است ولی گرسنگی یک میل و نیاز جسمی 

      اشتها و خوردن بر اساس آن جنبه سرگرمی دارد و ضروری نیست . اما گرسنگی برای تامین انرژی مورد نیاز بدن است و کاملا ضروری است .

      اشتها و خوردن آن فقط مخصوص یک سری خوراکی هاست و حالت انتخابی دارد.که این حالت انتخابی آن هم بدلیل فرمول تجربی لذت خوردن بوجود آمده است .اما گرسنگی نیاز بدن است و همیشه شنیده ایم که آدم گرسنه ینگ را هم می‌خورد. و فرمول تجربی لذت برایش ملاک انتخاب نیست .و فقط به فکر رفع نیاز بدنش است. 

      اشتها به صورت ناگهانی اتفاق می افتد و حتی ممکن است کاملا سیر باشیم .اما گرسنگی بصورت تدریجی افزایش پیدا می‌کند و تا جایی پیش می‌رود که ما با فشار معده کاملا آن را حس میکنیم .

      اشتها نیاز به یک محرک خارجی دارد مثل دیدن یا بوییدن یا لمس کردن یا شنیدن یا فکر کردن به خوراکی .اما گرسنگی بصورت خودکار اتفاق می افتد و یک نیاز جسمی است .

      پس با دانستن تفاوت های اشتها و گرسنگی ما می‌توانیم آگاهانه تر عمل کنیم .

      اشتها در اصل یک میل درونی است که پاسخ جسم به برنامه ریزی های ذهنی ماست .

      زمانی که ما در ذهنمان کلی باور و فرمول اشتباه داریم که با تکرار آنها تجربیاتی لذت بخش از خوردن در ذهنمان ثبت کرده ایم این عوامل باعث می‌شود در برابر خوراکی هایی که از آنها تجربیات لذت بخش داریم نتوانیم مقاومت کنیم و با رفتار پرخوری مواجه می‌شویم .

      و اکثر اوقات هم می‌گوییم:” که اصلا دست خودم نبود نمیخواستم اینطور رفتار کنم  و این همه پرخوری کنم .نمی‌دانم چرا اینقدر اشتهایم زیاد است .”

      واقعا هم افراد چاق درست می‌گویند، این رفتار دست خودشان نیست چون بدلیل بارها تکرار شدن این تجربیات و عادات در ذهن ناخودآگاه آنها دیدن یا فکر کردن یا بوییدن یا لمس کردن یا شنیدن  یا حتی فکر کردن درباره آن خوراکی مساوی است با پرخوری و انجام رفتار اشتباه در آنها .

      به زبان ساده تر :”اشتها رفتار جسمی است که بر اساس فرمول‌های ذهنی اتفاق می افتد .”

      اگر می‌خواهیم اشتهای خودمان را تغییر بدهیم نیاز به هیچ ابزار بیرونی نیست .

      نیاز به هیچ دارو و دمنوش و غیره ای نیست .

      فقط کافی است که محتوای ذهنیمان را با افکار و باورهای صحیح پر کنیم ،تا رفتارهای غذایی ما به صورت خود به خودی تغییر کند .

      من هم در گذشته گمان میکردم اشتها به عوامل خارجی بستگی دارد و تلاش میکردم تا با خوردن دارو و دمنوش و …..اشتهایم را کنترل کنم .

      و اولین مانع پرخوری نکردن خودم را داشتن اشتهای سیری ناپذیر می‌دانستم. 

      مدام در حال هوس کردن و برنامه ریزی کردن برای خوردن بودم .

      و انتظار داشتم با این همه اشتباهات ذهنی با یک دارو اشتهایم کم شود .

      خداوندا از تو سپاسگزارم که بینش من را تغییر دادی .

      بعد از آموزش‌های سایت متوجه شدم اشتها در درون خودم است .

      اشتها از مغز من می آید و راه حل رفع کردن آن بوسیله یادگیری اصول ذهنی اتفاق می افتد .

      بعد از گذشت مدتی از حضورم در سایت آرام آرام شاهد تغییرات خودم بودم و به وضوح میدیدم میل و اشتهای من به خوردن چقدر تغییر کرده است .حالا دیگر هوس نمیکردم .برنامه ریزی و نقشه ذهنی برای خوردن نمی‌کشیدم. 

      و کم کم با آگاهی هایی که کسب میکردم رفتار و عملکرد من دچار تغییرات عالی شدند .

      من هر آنچه اکنون هستم بخاطر هدایت الهی ام و همراهی خداوند بزرگم در این مسیر و آموزش‌های استاد روشن بزرگوار است و البته تلاش‌ها و استمرار خودم در مسیر زیبای تناسب فکری است .

      اینجا من زندگی را زندگی میکنم .الهی شکرت 

      خدای خوبم از تو سپاسگزارم که من را به این مسیر خوشبختی هدایت کردی 

      استاد سپاسگزارم برای آموزش های خوب شما و تشکر ویژه دارم از آیدای شیرین و دوست داشتنی که آموزش این گام را با ما همراه بودند و با دیدنش حس زندگی در من بیشتر جریان پیدا کرد.

      آیدا جان برایت از خالق بی همتا سلامت و شادی و آرامش می‌خواهم ای عزیز دوست داشتنی .

      واقعا باید شکر گزار خداوند باشیم بخاطر وجود موجودات کوچک و با مزه و انرژی بخشی که حس زندگی را در کالبد ما به جریان می اندازند .

      استاد بزرگوارم الهی خیر و خوشی فرزندانتان را ببینید و در کنار آنها روزگار بسیار خوش و شادی را بگذرانید .

      الهی به امید تو 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حیرت انگیز
      1402/08/27 08:59
      مدت عضویت: 332 روز
      امتیاز کاربر: 706 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 691 کلمه

      به نام خداوند آرامش دهنده ام 

      سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام 

      حل تمرینات کنترل اشتها در افراد چاق 

      • نگرش شما درباره کنترل اشتها چیست؟‌ آن را موضوعی درونی می دانستید یا بیرونی؟!
      • در گذشته من گمان میکردم که اشتها یعنی من یک اختلالی در بدنم دارم که مجبورم بخاطر آن اختلال بیشتر بخورم و فکر میکردم من تافته ای جدا بافته هستم و اصلا توجهی به این نداشتم که اشتها از درون من است یا بیرون من .
      • فقط یاد گرفته بودم برای کم کردن این اشتهایی که من در وجود یا نبود آن دخالتی ندارم یک سری رفتارهای خوردن و نخوردن داشته باشم .
      • مثلا فلان دارو یا دمنوش یا ادویه اشتها را کم می‌کند 
      • یا مثلا فلان مواد غذایی اشتها را کم می‌کند 
      • یا آرام خوردن باعث می‌شود اشتهایم کم شود 
      • جالب اینجاست من اکثر این روش‌ها را انجام داده بودم اما این اشتهای لعنتی هنوز سرجایش بود .
      • زمانی که تحت تاثیر مواد غذایی قرار می گرفتید چگونه اشتهای شما که در درونتان است فعال میشد؟
      • من به محض اینکه در گذشته مواد غذایی را می‌دیدم به سرعت و بدون فکر شروه میکردم به خوردن و آنقدر به این خوردن ادامه میدادم تا حالت تهوع و فشار شکمی باعث توقف خوردن من شود .و اصلا معنای سیری یا نیاز بدن یا حتی گرسنگی را نمی‌دانستم. 
      • دیدن برای من مساوی بود با خوردن و خوردن تا نهایت حلق مساوی بود با سیر شدن .
      • و مدام هوس میکردم که این را بخورم یا آن را بخورم .و میل خوردن لحظه ای در من فروکش نمی‌کرد. چون من لذت زندگی ام را فقط در خوردن میدیدم و واقعا از خوردن لذت میبردم .
      • چرا در تمام کشورها برای کنترل اشتها از قرص، دارو و یا دمنوش های کنترل اشتها استفاده می کنند؟
      • چون آنها اشتها را به عوامل بیرونی نسبت می‌دهند و گمان می‌کنند با دارو و ابزارهای بیرونی می‌توان این میل درونی را سرکوب کرد .
      • تجربه خود در استفاده از هر روشی برای کنترل اشتها را بنویسید؟
      • من در گذشته  برای کنترل اشتها خوب خیلی ترفندها به کار برده ام مثلا صبح ناشتا یک ترکیب سمی از ادویه ها میخوردم که بسیار بد مزه و تهوع آور بود و تا ساعتها معده ام درد می‌گرفت ترکیبی که فکرش هم الان حالم را بد می‌کند. 
      • خدایی ببینید ترکیب را (زیره سبز و سیاه،رازیانه،قهوه ،قهوه سبز،دارچین،فلفل،زنجبیل،چای سبز،آویشن،زردچوبه )
      • خدایی موهای تنم سیخ میشد وقتی این را میخوردم آن هم فقط به امید کاهش اشتها 
      • قبل از آشنایی با سایت تناسب فکری اشتهای شما چگونه بود و چه نگرشی درباره ارتباط بین اشتها و چاقی داشتید؟ شرح دهید.
      • قبل از آشنایی با سایت تناسب فکری من باور قوی داشتم که دارای اشتهای زیادی هستم و نمی‌توانم این اشتها را کنترل کنم برای همین به انواع و اقسام روش‌های بیرونی روی می آوردم تا بتوانم کمی فقط کمی این اشتها را سرکوب کنم .
      • و دلیل اصلی چاقی خودم را اشتهای زیادم می‌دانستم که باعث پرخوری من می‌شود و یا علت قاطی خوری ها و هرزه خوری ها و هوسهای خودم را هم در همین اشتهای زیاد میدیدم .
      • بعد از استفاده از محتوای آموزشی چه تغییری در نگرش شما درباره کنترل اشتها ایجاد شده است؟ شرح دهید.
      • بعد از استفاده از آموزش‌های ذهنی سایت من متوجه شدم که این اشتهایی که سالها از آن شنیده بودم و صحبت کرده بودم یک چیز بیرونی نیست بلکه در اثر باورهای من بوجود آمده است و با اصلاح باورهایم می‌توانم این میل درونی را ریشه کن کنم .انشالله.
      • آموزش های لاغری با ذهن چگونه به شما کمک میکند تا اشتهای خود را اصلاح و کنترل کنید.
      • آموزش‌های لاغری با ذهن با تغییر دادن محتوای ذهنی ما و اصلاح باورهای اشتباه و رفع موانع ذهنی به ما کمک می‌کند تا به مرور زمان رفتارهای جسمیمان را تغییر دهیم .
      • هر چقدر مخزن ذهن خودمان را از آگاهی های صحیح پر کنیم ما رفتارهای اشتباه چاق کننده کمتری انجام می‌دهیم. 
      • و به مرور زمان و به شکل خود به خودی ما چه بخواهیم چه نخواهیم لاغر می‌شویم. 
      • خدای متعالم از تو سپاسگزارم که امروز هم زنده ام و سلامتی و شادم و امور زندگی ام منظم است و من توانستم گامی دیگر در جهت رشد خودم بردارم الهی شکرت 
      • استاد سپاسگزارم برای وقتی که به ما اختصاص دادید با وجود آیدا جون خیلی این درس شیرینتر شد خداوند حفظش کنه انشالله 
      • الهی به امید تو 
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1402/07/03 13:04
      مدت عضویت: 381 روز
      امتیاز کاربر: 23510 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 733 کلمه

      سلام استاد 

      خدایا شکرت که توانستم در تاریخ 1402/06/03 گام 96 برای کنترل اشتها چه کا رکنیم را گوش بدهم 

      استاد چقدر ما به خاطر این کلمه اشتها خودمان را سرزنش کردیم که چرا من اراده ندارم که اشتهای خودم را کمتر کنم که چاق تر نشوم و اصلا باور نداشتم که اشتها یک فرمول ذهنی است که ما سالیان سال طول کشیده تا آن را خوب یاد گرفتیم و به عنوان موانع لاغری از آن استفاده میکنیم و به یک تجربه برای ما تبدیل شده است .و فکر میکردم اصلا من دربرابر اشتها هیچ قدرتی ندارم و نمیتوانم مقاومت کنم ووقتی اشتها من را به سوی غذایی سوق دهد باید حتما ان را بخورم و نمیتوانم ازاین دستور سرپیچی کنم و چقدر خوشحالم که توانستم یک باور بسیار مخرب را شناسایی کرده و برای لاغری تلاش بیشتری انجام دهیم .

      اشتها چیست ؟ واکنش جسم شما به برنامه ریزی ذهن شماست 

      وقتی که برنامه ریزی ذهن شما این باشد که شما هرروز چاق ترمیشوی پس از طریق فرمول ذهنی مخرب اشتها ،به معده دستور میدهد تند تند گرسنه شویم تا پرخوری کنیم و چاق تر شویم و چون این باور درذهن ما وجود دارد اصلا هیچگونه مقاومتی دربرابر این فرمان نداریم و چون تجربه هم درذهن ما است این کاراجرایی میشود .

      اشتها فرمول ذهنی است که درذهن ما ایجاد شده از طریق آموزش از خانواده ، جامعه، اطرافیان و چون خیلی در اجرا کردن این فرمول تجربه داریم به راحتی ان را میپذیرم و اصلا حق انتخاب به خودمان نمیدهیم و از فرمان اشتها پیروی میکنیم 

      چقدر خوشحالم که فهمیدم اشتها یک فرمول درونی است و هیچ عاملی به غیر از خودم نمیتواند آن را مهار کند 

      • نگرش شما درباره کنترل اشتها چیست؟‌ آن را موضوعی درونی می دانستید یا بیرونی؟! نگرش قبلی من این بود که کنترل اشتها بستگی به اراده فرد دارد افرادیکه با اراده هستند موقعی که اشتها به خوردن غذایی دارند ان را نمیخورند و افراد بی اراده میخورند و بعد خود را سرزنش میکنند و این افراد اعتماد به نفس پایینی دارند قبلا هم درونی می دانستم چون خودم باعث ان بودم نه دیگران 
      • زمانی که تحت تاثیر مواد غذایی قرار می گرفتید چگونه اشتهای شما که در درونتان است فعال میشد؟ از طریق دیدن غذا – بوی غذا – شکل و نوع پخت غذا – فکر کردن به مزه غذا  از قبل خوردن با توجه به تجربیات خوردن از قبل – و چگونه اشتها فعال میشد دقیقا نمیدانم فقط خیلی دلم میخواست بخورم و میخوردم تا احساس لذت کنم 
      • چرا در تمام کشورها برای کنترل اشتها از قرص، دارو و یا دمنوش های کنترل اشتها استفاده می کنند؟ چون به هم تفهیم کردند اشتها یک عامل بیرونی است و با اینگونه مواد قرص- دمنوش – نخوردن – رژیم سخت میخواستند به ما بگند فقط از این روشها میتوانید ان را کنترل کنید و دست خودتان نیست مربوط به معده شما است بیچاره این معده ما که مثل موش آزمایشگاهی شده برای ما و هرگونه چیزی را اول روی معده امتحان میکردیم حالا با خوردن یا نخوردن 
      • تجربه خود در استفاده از هر روشی برای کنترل اشتها را بنویسید؟ مثلا قبلا میگفتند وقتی اشتها داری خیلی کم بخوربه اندازه ایکه فقط مزه ان را بچشی و دیگر نخور این درحالی بود که وقتی مزه را میچشیدی تمایل خوردن درما بیشتر میشد 
      • قبل از آشنایی با سایت تناسب فکری اشتهای شما چگونه بود و چه نگرشی درباره ارتباط بین اشتها و چاقی داشتید؟ شرح دهید.قبل از اشنایی من اشتهای من نسبت به خوردن مواد شیرینی زیاد بود و تا موقعی که درد شکم را احساس نمیکردم میخوردم ولی الان خدا را شکر هیچکدام از اینها را ندارم 
      • بعد از استفاده از محتوای آموزشی چه تغییری در نگرش شما درباره کنترل اشتها ایجاد شده است؟ شرح دهید.دانستم که کنترل اشتها یک فرمول ذهنی است که وقتی اموزش کنترل اشتها را یاد گرفتم خود به خود این اشتها ازبین خواهد رفت 
      • آموزش های لاغری با ذهن چگونه به شما کمک میکند تا اشتهای خود را اصلاح و کنترل کنید.وقتی که فرمول ذهنی ما درمورد اشتها اصلاح شود و ما یاد بگیریم حق انتخاب خوردن ونخوردن با من است و خودم کنترل اشتها را دردست دارم نه اشتها کنترل من را ب زودی درمسیر تناسب اندام قرار میگیرم 
      • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید. اشتها یک فرمول مخرب ذهنی است که مانع بزرگی برای لاغری است ووقتی ان را یاد بگیریم مسیر لاغری با ذهن را خیلی سریعتر طی میکنیم 
      •  
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1402/03/12 11:24
      مدت عضویت: 483 روز
      امتیاز کاربر: 11065 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 784 کلمه

      سلام و درود .

      چقدر این فایل و متن عالی و لذتبخش بودن . 

      اشتها میزان  توجه ما به چاقیه . 

      هر چقدر بیشتر حس و حال چاقی تو وجودمون باشه . بیشتر بترسیم بیشتر عذاب وجدان بگیریم بیشتر به جسم چاقمون نگاه کنیم بیشتر سرزنش کنیم خودمون رو بیشتر از خودمون متنفر باشیم خودمون رو محدودتر کنیم  و این طور حس و حالها قطعا درخواست غذایی ما بالاتر میره . یعنی خود به خود ایجاد میشه . 

      استاد من خیلی خوشحالم که انقدر عالی تونستم دوره رو درک کنم و اتفاقا در قدمهای آخر خیلی بیشتر فهمیدم که هر چی بیشتر در حس و حال لاغری باشم چقدر میل من حالت طبیعی به خودش گرفته . 

      چون مصرف مواد غذایی انتخاب منه .  من اگه میلم بیاد بخورم خب میخورم اگرم نیاد خب نمیخورم .  ما درس تمرینات چالش من اینو نخوردم فرمول اشتها رو تبدیل کردیم به این که نمیگیم من به این ماده غذایی اشتها دارم میگید من انتخابم این ماده ی غذاییه . 

      نمیگیم اشتها ندارم میگیم انتخابم نیست . 

      خب من وقتی در حس و حال لاغری ام اصلا یادم میره که غذا بخورم . خوردن و نخوردنم کاملا عادی و طبیعیه 

      چون حس و حال لاغری در وجودمه چون خودمو ذهنمو تمام و کمال پذیرفتم . 

      من نیازهام رو به دو دسته تقسیم کردم .

      نیاز جسمی 

      نیاز ذهنی . 

      اینجوری انتخاب کردم . 

      من هم به خاطر نیازهای جسمیم میخورم هم به خاطر نیازهای ذهنیم . هیچ کدوم رو سرکوب نمی کنم 

      حالا این پذیرشی که داشتم باعث چه واکنشهایی در من شده ؟ 

      باعث شده من لذت نخوردن رو درک کنم  و اونم جزء نیازهای خودم قرار بدم. 

      من همونجور که به خوردن نیاز دارم به نخوردنم نیاز دارم . اما چه زمانیه زمانیه که من نیاز جسم و ذهنم برطرف شده حالا یه زمانهایی خالی می مونه و من نیاز به نخوردن پیدا می کنه . نمیدونم اسمشو چی بزارم بزارم نیاز بزارم میل بزارم انتخاب یا چیز دیگه به هر حال  بعد از اون دو طبقه بندی نیاز من به نخوردن شکل میگیره و من تازه میفهمم وقتی نیاز جسم و ذهنم رو راضی می کنم یه نیاز دیگه پیدا میشه که اونم میخوام راضی کنم . 

      نیاز به نخوردن رو حس می کنم . از نخوردنم لذت میبرم . غذا رو پس میزنم . استاد خیلی کیف داره . من اشتهای نخوردن پیدا می کنم . من انتخاب نخوردن پیدا می کنم .  این مرحله سومه . و من با نخوردنم و کیف کردن از نخوردنم اجازه میدم ذهنم وارد مرحله ی جدیدی بشه .

      از اینجا به بعد غذا برام میشه مثل دیوار . دیگه نه تنها باهام حرف نمیزنه روم و ازش برمیگردونم . نمیخوامش . به همین راحتی . 

      نمیخوامش . 

      استاد نوشتن این کلمه اگه واقعا حسش نکرده باشی خیلی سخته . 

      ولی من به اینجا رسیدم . 

      به طبقه ی سوم ذهنم . 

      اول برطرف کردن نیاز جسم با غذا 

      دوم برطرف کردن نیاز ذهن با غذا 

      سوم پدید  اومدن حس نیاز به نخوردن و لذت بردن از نخوردن . 

      تمام مراحل برای من شیرینه و انتخاب خودمه . 

      من در مسیر لاغریم با لدت حرکت می کنم نه با رنج و سختی . 

      من از نخوردنم رنج نمیکشم . به زور جلوی خوردنمو نمیگیرم . نگرشم به نخوردن تغییر کرده چون ابزار نخوردن ابزار دست اربابان رژیم بود که  شلاقی کرده بودنش و به تن بردگان چاقی میزدن . 

      وای صحنه وحشتناکی بود . بله ابزار نخوردن برای ما در زمان چاقی تازیانه و شلاق بود . خب با وجود این نگرش ،  ذهن ما به نخوردن چه حالی پیدا می کنه ؟ 

      آیا با وجود این نگرش از نخوردن لذت میبره ؟ 

      استاد نخوردن در ذهن چاق تا این حد زجر آوره مگر کسانی که به بردگی عادت کرده باشن . 

      اما من روحم آزاده و بردگی رو نمیپذیره . 

      من این نگرش رو تغییر دادم . 

      من تازیانه رو تبدیل به ریحان کردم . 

      من تازیانه نخوردن رو تبدیل به ریحانه ی نخوردن کردم و این کار خدا بود برای من . 

      همونجور که برای ایوب ریاحین فرستاد برای منم فرستاد  و روح منم آزاده . 

      چاقی انتخاب ماست لاغری هم انتخاب ماست .

      من در مسیر لاغری من ابزار نخوردن رو از اربابان رژیم گرفتم و اون رو برای خودم تبدیل به ریحانه ای کردم که سایه اش روح منو آروم می کنه . 

      من زمان نخوردن رو پیدا کردم . 

      زمان نخوردن دقیقا مرحله سوم هست و این زمان هست که من با نخوردنم به صلح میرسم . 

      من راهمو انتخاب کردم و از مسیری که میرم خیلی لذت میبرم . چون هم خوردنم برام لذتبخشه هم نخوردنم و انتخابام تغییر کرده . 

      میل و رغبتم تغییر کرده . اشتهام تبدیل به انتخاب شده  . به آرامش رسیدم . اعتماد به نفس پیدا کردم و کلی اتفاق خوب دیگه . زانو دردمم خوب شده . پاهام سبک شدن فعال شدم .  فرز شدم .  همش خسته یه گوشه بیفتم نیستم . انرژی دارم و …

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم
      1402/02/23 11:52
      مدت عضویت: 538 روز
      امتیاز کاربر: 4810 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 466 کلمه

               “ به نام و یاد خداوند مهربان و یکتا ”

      درود به همگی ؛

      گام نود و ششم : چگونه اشتهای خود را کنترل کنم ؟!

      پروردگار خوب و مهربانم ، از تو سپاسگزارم که مرا امروز ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ یاری دادی تا بتوانم گام نود و ششم را بردارم، خدایا شکرت.

      اشتها چیست و چگونه می توانم آن را کنترل کنم ؟! به نظر من همه ی افراد چاق و دارای اضافه وزن بیشترین و مهم ترین دلیل چاقی خود را داشتن اشتهای زیاد و فراوان خود می دانند و فکر می کنند که اشتها به معده ی آنها ربط دارد نه چیز دیگر. همان طور که خود من هم قبلا فکر می کردم چاقی من به دلیل اشتهای زیاد و میل فراوان به خوردن است و فکر می کردم چون معده ی من بزرگ شده است و گنجایش آن زیاد شده است پس در نتیجه اشتهای من هم زیاد شده است و به همین دلیل یا با نخوردن و یا با خوردن چیزهای مختلف سعی در کوچک کردن حجم معده یا کاهش اشتهای خود می کردم غافل از اینکه اشتها چیزی نیست که ما بتوانیم با عوامل بیرونی آن را کنترل کنیم یا تغییر دهیم یا اصلاحش کنیم .

      نکته : تا زمانی که اشتها را از خود جدا بدانیم ، قادر به اصلاح یا کنترل آن نخواهیم بود .

      توجه : ما باید بپذیریم که اشتها بر ما تسلطی ندارد بلکه این خود ما هستیم که آن را ایجاد و مدیریت می کنیم .

      اشتها در واقع واکنش جسم ما به برنامه ریزی ذهن ماست.وقتی ذهن ما پر و مملو از افکار چاق کننده است، وقتی انتظار ما از خودمان چاق تر شدن است ، این خیلی طبیعی است که جسم ما واکنش اش به این شکل است که بیشتر ما ترغیب شویم به خوردن .

      توجه : ما برای چاق تر شدن پر خوری می کنیم و برای توجیه رفتار خود که ثابت کنیم من دوست ندارم چاق تر شوم می گوییم اشتهای من زیاد است .

      اشتهای ما میزان علاقه و تصمیم ما برای چاق تر شدن را مشخص می کند. ما نمی توانیم اشتهای خود را تغییر دهیم در حالی که خود ما تغییر نکرده باشیم .تغییر خود تنها از طریق دادن آگاهی جدید و صحیح درباره ی لاغری به ذهن صورت می گیرد .

      نکته : ما برای تغییر اشتهای خود باید منبع و منشاء آن را تغییر بدهیم یعنی محتوای مربوط به لاغری با ذهن را دنبال کنیم و آگاهی های جدید به ذهن خود بدهیم .

      اولین نشانه های استفاده از آگاهی های لاغری با ذهن این است که به شکل خیلی خود به خودی تمایل ما نسبت به غذاها تغییر می کند و این نشان می دهد که این روش صحیح است. پس ما باید همچنان به راه خود ادامه دهیم که تغییرات بیشتر در طول مسیر اتفاق خواهد افتاد.

      “ یا حق ” 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1402/01/16 18:04
      مدت عضویت: 463 روز
      امتیاز کاربر: 50585 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 685 کلمه

       سلام براستادعطار روشن همسیران تویی این سایت 

      کلمه اشتها بارم ادم یاد جیزی میندازه که بیرونی هست جز وجود من نیست برای کسی دیگه هست باید ازبین برمش ولی این کامل اشتباه هست این از اون دسته فرمولهایاشتباه 

      انباشته شده ذهن افراد چاق هست که باگذشت این فابلهای خودمن تعحب مبکنم از داشتن ابن همه موانع لاغری در  ذهنم کل این موانع مارو از پیش برد پوژه لاغری اگه میخواد اتفاق بفته باید بررسی شناسایی وبر طرف بشه تا ما از این مسبر نتیجه بگیریم

      اشتهارو با دیدن شنیدن در اطراف ورسانه در ماشکل پیدا کرده یی دلیل به دلیهای چاقی اضافه میشه 

      افرادسود جویا با در نظر گرفتن این مسئله با استفاده از این مانع بزگ برای افراد چاق یاروش فروش محصولات خودشون برای کم کردن اشتها  تبعلیق میکنن 

      افرادچاق هم برای ی بر طرف کردن این مانع خرید کرده واستفاده میکنن ولی بازم یی گول خوردن دیگه هست 

      افرادچاق علامت سیری یی ورم کردن تو ناحیه شکم رو علامت سیری میدونن ولی این یی پرخوری که از علامت سیری رعد شده اول شروع غذا خوردن ما اخر تمام شدن افرادمتناسب هست 

      اشتها عامل بیرونی نیست تا اصلاح وتغییر کنه که برطرف بشه یک اختلال هرومنی نست یا سرعت خوردن کم ویا جویدن زیاد کنیم از بین ببریم 

      با خوردن دارو یا فشار اوردن از بین ببریم 

      اشتها واکنش جسم ما به برانامه  ریزی ذهنمون هست 

      وفتی ذهن من پراز افکار چاقی هست انتظار خودمون چاقتر شدن جسم من همراهی  داره برای خوردن بیشتر داره 

      ماباقرا رگرفتن تو محیط باعث خوردن بی برنامه میشه ونبازی به خوردن نداریم 

      هم زمانهای اتفاق میفته ما شروع به خودرن است 

      حتی بارژیم گرفتنیی رفتار جسمی نمتونیم تغییرش بدیم 

      رفتار جسمی ما است براساس فرمولهای ذهنی اول بایدیاد گیری درست داشته باشیم  اموزش ببینیم بعد فرمولهای ذهنی تغییر کنه 

      به شکل خودبه خودتمایل ما تغییر میکنه نشانه درست شدن اشتها 

      تمایل ما تغییر بدیم به صورت اتوماتیک تغییر میکنه 

      با شروع این مسیر من اول میخواستم کنترش کنم وباره از اینکه چرا موفق به کنترل نمیشه عصبانی میشدم وتو ذهنم درگیر بوجود میومد من که تو مسیر هستم پس چرا نمتونم درست انجام بدم ولی حالا شاید ساعتهای زیادی درمن جیز به عنوان اشتهار خودشو نشون نمی ده باره خرید از بیرون کردن اودن تو منزل به من پشنهاد خوردن دادن به راحتی گفتم نمتونم بخورم باشه وفتی گرسنه ام شد نیخورم بعد چندین ساعت با احساس گرسنگی اول با غذااون احساس رفع کردم اگه اونم اگه دلم خواست اون خرید جدید امتحان مبکنم سابق بر این چیزی به عنوان حالا بعدن تو ذهنم اصلا وجود خارجی نداشت تعارف یا بی تعارف  مساوی با خوردن

      بعدن میخورم حالا گرسنم نیست هیچ یگ از اینها وجود نداشت با دیدن مساوی خوردن اون اشتها میدوستم بعضی مکان برای اینگه در مورد فکر نکن شاید میگفتم نمخورم ولی تو ذهنم ودر جسمم به خودم اعتراض میکردم چرا نخوردی خالا سفره پهم میکنن میگم  شما بخورید من بعدن میخورم شایدنیم ساعت  یی ساعت بعضی زمان چند ساعت بعد بستکی به گرسنگی خودم داده اون زمان غذا رو مصرف میکنم 

      امروز کامل تمام حرفهای که توی این مسیر به ما میگفتید اگه کسی تسلیم نشده باشد این مسیررو درگ نکرده وارد شه  به صبحت شما واکنش نشان خواهد داد خودم دستگیرم شد هرچه تلاش  کردم این روش به اون فرد توضیح بدم هی  میگفت اصل مسلئه بگو خندم گرفته بودولی نمیخندیدم جدی داشتم کامل توضیح این مرحله که یاد گیری  داشتم واقعا براش توضیح میدادم  اون فرد به قدری عصبانی شد به خودم قول دادم اگه عهدی باخدا بستی باید اون فرو روبرو از تو بخواد وتوتوضیح بدی امروز درس بزرگ دیگه رو تو بودن در مسیرتناسب فکری گرفتم تمام کمال حرف شما رو پذیرفتم تو قسمت یاد گیری فرقی نمی کنه یاید طرف روبرو اماده وتسلیم باشه تا یاد بگیره با تکرا کردن فقط فرد روبروی عصبانی میشه وبا گفتن اصل مطلب برام تعجب بیشتر میشد 

      مبخواستم بهش بفهمونم که تو مسبر لاغری با ذهن قرار بگیر تا لاغر بشه 

      تو این صد گام شما بارهااین مسله گفته بودی من پیش خودم میگفتم مگه میشه با توضیح طرف متوجه میشه امروز دیدم متوجه که نمشه تازه  عصبانی هم میشه پس یاراهنمایی کردن کار سختی هست  دادن کارمن نیست تمام هنون بچسبمبه یاد گیری خودم تسلیم 

      خدا پشت وپناهتون خق نگه دارتون درپناه حق باشید 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ملکه عشق
      1400/11/25 22:46
      مدت عضویت: 1230 روز
      امتیاز کاربر: 10303 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,158 کلمه

      سلام و درود بر هم مسیری های متعهد و پرانرژی 

      چگونه اشتهای خود را کنترل کنیم ؟!

      همه افراد چاق یک دلیل دیگر خود را اشتهای زیاد خود می دانند و به همین دلیل سعی دارند این مشکل را با دارو و دمنوش و رژیم و روشهای بیرونی و غیره حل کنند .

      در ذهن افراد چاق اشتها حالتی تعریف میشه که فرد تمایل زیادی به خوردن داره یعنی بیشتر از نیازش و کنترلی هم روی رفتار خودش نمی تونه داشته باشه !…

      یعنی اشتها را یک نیرویی میدونستیم که اختیار کنترل بر آن نداشتیم و ما را مجبور به خوردن می کرده !.،.

      و دلیلش هم آموزش ذهنی چاق ما بوده بارها شنیدیم فلانی اشتهاش زیاده دست خودش نیست !..مریض شده اشتهاش کم شده !…معده اش گشاد شده به خاطر همین اشتها داره ..،،باید اشتهاشو کنترل کنه !…فلان قرص اشتهاآوره و این فرمول ذهنی مخرب در ذهنمون ایجاد شده !..

      و البته خیلی از مقالات علمی هم به این موضوع پرداختند و مثل همیشه دلیلهای استدلال گرانه ذهنی پیدا کردند که موضوع اشتها تأثیر گزاره و به خاطر اختلال ذهنیه و ووووووو🙄هیچی دیگه اگر این حرفها را هم باور می کردیم الآن تو تیمارستان بستری بودیم 👌😄

      اشتها نیرویی جدا از ما نیست اشتها قدرت انتخاب ماست که از محتویات ذهن چاق ما دستور میگیره !…

      ما همیشه پرخوری می کردیم و بعد به خاطر اینکه رفتار خودمون را توجیه کنیم می گفتیم اشتهامون زیاده یعنی فرافکنی می کردیم .

      درواقع میزان علاقه من به چاقی که مربوط به محتویات ذهنی  چاق ذخیره شده در مغزم هست اشتها و یا قدرت انتخاب در نوع و حجم خوردنم را رقم میزنه .،

      همین موضوع اصلاح اشتها که در ذهن عوام اژدها فرض میشه باعث شده که محصولاتی به عنوان کم کننده اشتها در قالب دارو و دمنوش و افشرده برای افراد چاق تولید بشه و باعث درآمد زایی رسانه و افراد سودجو بشه و باز هم چاق ها گول می خورند و می خرند و جالبه وقتی استفاده می کنند به طور معمول بیشتر از قبل غذا مصرف می کنند چون خیالشون راحته که اشتها کنترل شده و این حتما نیاز بدنشون هست .

      من هم زمانی از افشرده لیمو و زیره که خیلی تلخ بودند استفاده می کردند باید چندنفس عمیق می کشیدم و بعد بینیمو میگرفتم و یک جا اون استکان حاوی افشرده که بسیار تلخ بود را سر می کشیدم و جالبه فکر می کردم هر چی تلخ ترباشه بیشتر مؤثره !…

      بعد مدتی دیدم هیچ تغییری حاصل نشد و بعد از چند سال اینبار دمنوش  خیلی ترشی خریدم و همین که می خوردم دلم ضعف می رفت از گرسنگی بعد میگفتم آخ جون دارم لاغر میشم و جلو خودمو کمی گرفتم چیزی نخورم بعد از مدتی بدنم شروع به لرزیدن می کرد و میرفتم تلافیشو در می آوردم !…(البته یه فرمول زیر لایه های زیرین ذهنم هست ترشی لاغر می کنه !)

      باز تغییری حاصل نشد و رها کردم و اما این اواخر قبل از آشناییم با سایت تناسب فکری به صورت ناشتا قهوه تلخ می خوردم چون کارشناس تغذیه گفته بود چربی سوزه اما در طول روز مدام فکر چاقی بودم و احساسم از رفتارم رضایت بخش نبود و معده و اعصابم دچار مشکل شد و این را هم رها کردم از اون روزها که حدود یک سال می گذره شیشه قهوه در منزل ما دست نخورده مونده!…. 

      همه افراد چاق در سطح افکار و ذهنشون دوست دارند لاغر باشند اما میزان علاقه ما به چاقی را فرمولهای ذهنی چاق تعیین می کنه .

      وقتی توی ذهنمون انبوه افکار و فرمولهای چاق کننده هست تصویر ذهنی ما از خودمون چاق میشه و خیلی همزمانی هایی پیش میاد که ما تحریک میشیم به خوردن و انگار از چپ و راست فرمولها قد الم می کنند تا ما به خواستمون که چاقی بوده برسیم .

      همه افراد چاق اشتها را مربوط به معده می دونند یعنی برای فرد چاق درد شکم و ورم معده میشه سیری و وقتی در نهایت به احساس بد میرسیم به عذاب وجدان و خودسرزنشی و جنگ و جدال ،،،،،،،میگیم اشتهامون زیاد بوده !…

      و به همین خاطر وقتی ما رژیم می گرفتیم و محدودیت و منع غذایی داشتیم فکر می کردیم اشتهامون کم شده در واقع ما تمایل به خوردن داشتیم ولی مبارزه می کردیم اما چون بخشهای وجودیمون هماهنگ نبودند در این جدال هرروز درمانده تر می شدیم و درنهایت مسیر را رها کرده با ولع و حرص بیشتری می خوردیم و تلافیشو در می آوردیم .

      در مسیر آموزش های ذهنی برای لاغری اول منبع ایجاد کننده افکار را از طریق دریافت آگاهی ها اصلاح می کنیم و به مرور با تکرار و تمرین و نوشتار این محتوا را بیشتر می کنیم و بعد تمایلات ما تغییر میکنه چرا !؟چون توجه و تمرکز و علاقه مندیمون اینبار لاغری شده بنابراین تصمیمات بهتری میگیریم نه به زور و فشار به صورت خودبه خودی در اقتدار کامل و هر چی رفتار ما درست تر  میشه در نتیجه رضایتمون از رفتار خودمون بیشتر میشه و این هماهنگی بین بخشهای وجودیمون روح و ذهن و جسم باعث تقویت فرمولهای ذهنی لاغری در ذهنمون میشه و تغییر فیزیکی به سمت طبیعی شدن شکل میگیره !…

      هزاران بار شکر خدا که هر روز در هر گام متوجه تغییرات بینشم نسبت به موضوعات میشم که چقدر تفکرم تغییر کرده امروز موضوع اشتها برام حلاجی شده به نظر اومد البته دوره چالش من اینو نخوردم هدیه ای از طرف خداوند به واسطه حضور استاد عطار باعث شد متوجه بشم که من انجام می دم و بعد یقه خودم را می گیرم خیلی این دوره را با حسن توجه گذروندم شاید حدود ۴۵روز برام زمان برد و بعد از اون کتاب نیمه تاریک وجود خانم دبی فورد عزیز که کم نظیر بود باعث پذیرش بیشترم شد تا جایی که امروز بهتر درک می کنم که من انتخاب می کنم و قدرت منم و می پذیرم هر چه کردم خودم کردم ناآگاهانه بود و ناخواسته ولی از جایی که من خالق زندگی خودم هستم خودم هم درستش می کنم .

      هرگز خودمو سرزنش نمی کنم خودمو همینطوری دوست دارم باید تجربه می کردم همانطور که در کودکی بارها خوردم زمین و اشتباه کردم تا راه رفتن را بیاموزم می دونم که این پذیرش مطلق نیست و هربار در هر تولد آگاهانه باید به خود حقیقی ام نزدیکتر بشم و اما توکلم به خداست همون خدای عشقی که منو انتخاب کرد و هدایتم کرد تا جلوه اقتدار و عزت و شکوه و حضورش بشم و من می خواهم هر چه او بخواهد هر چه در اعماق قلبم به من حس آرامش و عزت و شوق و اقتدار میده خواست خداست برای من و می توانم چون توانم از جریان حضور اوست و می شود چرا که او به هر چه بگوید بشو در آن واحد موجود می شود و من از روح پاک او هستم جزئی از کل 

      خدایا شکرت عااااشقتم❤️

      عشق و صلح و آگاهی /شادی های بی دلیل و آرامش محض الهی و پول و ثروت و فراوانی نثار تن واحده (همه انسانها که بودند و هستند و خواهند بود)

      و ما شمارا از یک تن آفریدیم (نفس واحد)

      روز عشق❤️مبارک 

      عشق به عالم و آدم ♾❤️

      همواره عاشق و دل آرام باشید 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار pooldarjazzab@yahoo.com
      1400/10/13 19:46
      مدت عضویت: 879 روز
      امتیاز کاربر: 549 سطح ۲: کاربر متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,953 کلمه

      سلام این فایلتون رو خیلی دوست داشتم . 

      شما گفتید اگه میخواین رفتارتون تغییر کنه باید منبع اون رفتار رو تغییر بدید اون وقت رفتار تغییر می کنه . 

      مثلا من تا اینجایی که تونستم در عمل انجام بدم این بوده  که خب وقتی توی ذهنم خودمو ملامت کنم  این یعنی اطلاعات چاق کننده این عمل من عکس العمل ولع رو برای من ایجاد می کنه . 

      شاید کسی دیگه وقتی خودشو فحش بده ملامت کنه عکس العملش بشه کار متناسب ولی من شخصا میفهمم وقتی عملم رو مثبت کنم عکس العملم خواه ناخواه مثبته . 

      من تا اونجایی که فهمیدم چاقی جسم و چاقی رفتار و چاقی در حس  عکس العمله ولی چاقی ذهن عمل هست . 

      یعنی من با مرور یک سری افکار دارم عمل لاغری یا چاقی انجام میدم که این عملها سبب بروز عکس العمل چاقی یا لاغری میشه . 

      من فکر میکنم ما باید خودمون رو بشناسیم ببینیم چه عملی (ذهنی ) اجرا کنیم تا عکس العمل ما ( احساسی رفتاری  و جسمی ) بشه لاغری . 

      خب من تا الان  هر روز دارم امتحان می کنم ببینم چه حرفایی به خودم بزنم واکنش من میشه لاغری . 

      من وقتی به خودم میگم : ((( عزیزم  تو محدود نیستی تو آزادی این غذا برای تو آفریده شده تا تو رو سیرت کنه . اصلا لزومی نداره براش حریص باشی همیشه در اختیار تو هست و میتونی ازش استفاده کنی . )))

      من وقتی این عمل رو انجام میدم (گفتگوی داخل سه پرانتز ) خودم میبینم که عکس العمل من (احساسی ، رفتاری ، جسمی ) چقدر عالی میشه . 

      حتی توی جسمم میبینم . 

      من وقتی عمل بالا رو انجام میدم عکس العملهای زیر در من ایجاد میشه . 

       احساس من به جای ولع بی توجه شدن به غذا میشه . 

      به جای حالت سیری ناپذیری زود سیر میشم و آرومم . 

      گفتگوهای درونی من به جای بخور بخور میگه نه سیر شدم . 

      رفتار من به جای زیاد خوردن و ناخونک زدن و یا جلوی خود گرفتن و یا ریزه خواری کردن میشه متناسب خوردن و احساس سیر شدن 

      نگاه من به جای اینکه نگاه به قسمتهای چاق باشه نگاه لاغر شدن به خودم میشه . یعنی خودم رو لاغر میبینم . 

      فقط با همون گفتگوهای داخل سه پرانتز . من این همه واکنش مثبت از خودم میبینم . 

      این رو تازه فهمیدم . 

      وقتی مثلا تو خیابون راه میرم چشمم به مغازه های سوپری میفته به جای اینکه به خودم بگم نه حق نداری بهشون فکر کنیا و باعث ایجاد واکنش ولع بیشتر در خودم بشم به خودم میگم (((تو میتونی خوراکی بخری و بخوری . این خوراکی در جهت سلامت و تناسب و لذت توست . هر وقت خواستی میتونی ازش استفاده کنی )))

      بعد واکنش من میشه نخریدن و با خودم میگم نه حس نمیکنم که خیلی رغبتی برای خوردنش داشته باشم . 

      نمیدونم اینجور صحبت کردن در دیگران چه واکنشی ایجاد می کنه . شاید بعضی ها اگه اینجوری به خودش بگن واکنششون بشه رفتن و چند تا چیپس و پفک خریدن و نشستن و دلی از عزا در اوردن ولی واکنش من حتی اگه اینم بشه باز وقتی به خودم بگم اشکالی نداره تو میتونی از اینا بخوری به خدا آروم میشم . 

      من اینو میدونم ذهن من ولع رو دوست نداره گرفتارش میشه . من یه کاری می کنم اون ولع دار میشه . 

      ذهن من دوست نداره پرخوری کنه من با حرفایی که به خودم میزنم میل و اشتهای کاذب در خودم ایجاد می کنم . 

      وقتی من با خودم بخشنده و مهربان باشم اصلا میفهمم که میل من خیلی متناسب میشه . 

      خب وقتی میتونم اینجوری عمل کنم گفتگوهای داخل پرانتز و میبینم واکنشهام عالی هست و  هم من از خودم راضی هستم و هم اون از من راضی چرا از صفت رضایت طرفین استفاده نکنم . 

      مگه غیر از اینه که دنیای تناسب یعنی دنیای رضایت و حال خوب . 

      وقتی به همین راحتی حس رضایت طرفین  رو میشه به دست آورد چرا انجام ندم . 

      یه جمله تون رو خیلی دوست داشتم . گفتین ما ایجاد کننده ی اشتها در خودمون هستیم . 

      منبع اشتها در ذهن ماست . ما با مرور آگاهیهای چاق کننده احساس و رفتار و جسممون رو چاق می کنیم . 

      من امروز حس میکنم  استخونهای سر شونه ام زده بیرون . 

      یعنی کاملا حس می کنم وقتی در مدار لاغری هستم حس لاغر بودن دارم . 

      به خودم میگم (((ما عجله ای برای لاغری نداریم )))

      وقتی این جمله رو به خودم میگم حس رها شدن می کنم . حس می کنم مغزم بهتر کار می کنه . حس میکنم استرسم کم میشه . قرار نیست به جایی برسم مهم اینه بتونم در سرزمین لاغری زندگی کنم . 

      جسم من لاغر میشه . کاملا ایمان دارم و برام مثل روز روشنه و شرط اون فقط اینه بتونم عملم رو طوری انجام بدم که عکس العملم بشه لاغری . 

      به نظر من این همه انسانی که اینجان اگه راهشون رو پیدا کردن هیچ  اما اگر با اینکه مدتهای زیادی دارن کار می کنند هنوز اصل موضوع رو درک نکردن به این خاطره که خود درونی یا همون ذهنشون رو نشناختن که ببینند واکنشهاش (احساسی رفتاری جسمی ) چگونه تغییر میکنه . نمیدونند باید چه عملی انجام بدن (کارهای داخل سه پرانتز ) که عکس العمل لاغری برای خودشون ایجاد کنند . 

      من وقتی حالم بد میشه نباید واکنشام رو محکوم کنم . باید عمل یا همون کنش یا همون داخل سه پرانتز رو تغییر بدم . 

      وقتی اونا رو تغییر بدم خواه ناخواه واکنشام تغییر می کنند . 

      من تنها راه لاغری رو لاغری با ذهن میدونم و معتقدم جلوی خود گرفتن نمیتونه راه حل چاقی باشه . جلوی خود گرفتن یعنی جلوی واکنش رو گرفتن اصلا جواب نمیده . 

      من تنها راهی که دارم تغییر کنش هست . 

      چیکار کردم چی به خودم گفتم که واکنشم شده چاقی ؟  

      مثلا زیاد از غذا حرف زدم . پس خیلی ازش حرف نمیزنم این راحته میتونم انجام بدم . 

      زیاد خاطرات چاقی مرور کردم . خب مرور نکنم . به جاش خاطرات لاغری بسازم . خاطرات لذت لاغری . 

      من راه رفتن رو خیلی دوست دارم اما بستگی داره در کدوم مدار باشم . مداری که راه رفتن رو به خودم تحمیل کنم یا مداری که عشق راه رفتن خودبخود در من ایجاد بشه و من عاشقانه بلند بشم تا خاطرات لاغری برای خودم بسازم . 

      تب من این واکنش رو دوست دارم . پس نباید راه رفتن رو به خودم تحمیل کنم . هیچ اجباری در راه رفتن نیست . راه رفتن فقط لذت بردنه . به قول دوستمون که در یه قسمتی یه حرف قشنگ گفتن به جایی میرسی که از نخوردن رنج نمیبری . من وقتی منبع رو تغییر داده باشه از نخوردن رنج نمیکشم بلکه نخوردن دستور ذهنی من میشه . 

      همون کسی که به من میگه بخور بعد از تغییر عبارات یا حالات  داخل سه پرانتز میگه نخور . سیرم . میل ندارم . 

      من این دنیا رو دوست دارم پس باید کشف کنم خودمو . 

      نه اشخاص دیگه رو . 

      من نمیدونم اشخاص دیگه چه واکنشی نشون میدن حتی نمیدونم خودم در زمانهای مختلف چه واکنشی دارم . 

      اما میدونم من باید خودم رو همه جوره دوست داشته باشم . وقتی به خودم بگم (((تو همینجوری که هستی عالی هستی . اصلا نیازی به تغییر نداری . همین الان خیلی خوبی . من تو رو همینجوری که هستی دوستت دارم )))واکنش من میشه تغییر درونی . اون دلش میخواد تغییر کنه . اون من درونی . وقتی من نخوام لاغر بشم اون رو آزادش میکنم رهاش میکنم اون خوش میشه و آنچه در نهاد داره اشکار می کنه .  من بهش اعتماد دارم . اون همیشه به من راست میگه . اون خیلی پاکه . اون صادقه . اون شیطان نیست اون خداست .

       ((( وقتی من اون رو خدا ببینم و تاییدش کنم همینجوری که هست )))

      اون واکنشش میشه خدا شدن و رسوندن خودش به بهترین خدایی که در خودش شناخته . 

      او خودش طالب تغییر میشه . منظورم از او یعنی تمایلم . یعنی رفتارها یعنی واکنشام . یعنی وجه دیگر خودم . 

      خلاصه که من دارم تغییر می کنم  امروز حالم خوب بود و مهم اینه حالم خوب باشه . برام مهم نیست دیگران چی میگن چون من دارم با خودپ زندگی می کنم . مهم اینه خودم چی میگم . 

      من  منتظر تایید دیگران نیستم . من خودم خودم رو تایید می کنم . گرچه دوست دارم دیگرانم تاییدم کنند ولی دیگران وظیفه ندارن منو تایید کنند اونا وظیفه دارن خودشون ر تایید کنند . 

      پس یکی دیگر از کارهای سه پرانتز من تایید خودمه . 

      ((( من خودم رو تایید می کنم . همه جوره . چه مثبت چه منفی . هر طور که هستم خودم رو تایید می کنم عاشق خ دم هستم و اگه دیگران هم تایید کنند یا نکنند اونها روی من اثری نمیزارن چون اونا با گفته هاشون دارن خودشون رو تایید می کنند . پس وقتی همه دارن خودشون رو تایید می کنند چرا من تایید نکنم . 

      البته این تایید کردن نه برای دیگرانه . برای خودمه نه برای دیگران . نمیخوام به کسی نشون بدم که خودمو تایید می کنم چون فکر می کنند غرور دارم یا اشتباه میرم فقط میخوام خودم خودم و در داخل خودم تایید کنم . البته اگه اینجا مینویسم برای انجام تمرین نوشتاری هست وگرنه حتی اینجا هم نمی نوشتم . 

      چون مهم خودمم . )))

      حالا واکنشهای من بعد از این عملها . 

      حالا ببینم واکنشای من چیه . 

      اول گفتگوهای درونیم بعد از تایید خودم . 

      واکنشهام رو هم با علامت سه ستاره نشون میدم .

       *** خیلی ازت راضی هستم . من تو رو دوست دارم . تو مهربونی . من عاشقتم . من دوست دارم لاعرت کنم . من لاغرت می کنم . چون عاشقتم . منم تو رو تایید می کنم . حالا که تو منو تایید می کنی منم تو رو تایید می کنم . منم دوست دارم در مسیر لاغری باشم . لاغری برام خیلی راحتتره . 

      لاعری کاری نداره برام . لاغر شدنت برای من سه سوته . تو میخوای لاغر بشی منم میخوام لاغر بشم . تو میخوای من لاغر بشم منم میخوام تو لاغر بشی . 

      هرجور با من رفتار کنی همون پاسخ رو میشنوی . من اهل کلک نیستم . دروغ معنایی نداره . بین ما صداقت و راستیه . دوسم داری چند برابر  دوستت دارم . ازم متنفر باشی سعی میکنم تنفرت رو کم کنم اما در نهایت به اندازه ی نفرتت بهت برمیگردونم . شاید زیادترش نکنم اما وقتی ادامه بدی زیادترم میشه طوری که تو از شدت نفرت دوست داری بمیری . چون جهان در حال گسترده شدنه . ولی سرعت گسترش خوبیها خیلی بیشتره . دوسم داشته باشی هزار برابر بهت بر میگردونم مهربونم . باهام مهربون باشی بهت مهربونی رو بر میگردونم . پس از ماربونی بگو . از لذت ها بگو . از بخشش . تو منو ببخشی بخشش در من جاری میشه و منم بخشش بیشتری در وجود تو میارم . من آیینه ی تو هستم . تو خودتو در من میبینی . 

      خویش را در خویش پیدا کن کمال اینست و بس . 

      وقتی من اینجوری بهت میگم بینمون آرامش برقراره هر چقدر بیشتر با هم دوست و رفیق باشیم واکنشای بعدی بهتر و بهتر میشه . ما با هم حرکت میکنیم . ***

      حالا نوبت واکنش بعدیه . احساس من 

      ***حس من الان عالیه . حس من خیلی خوبه . در وجودم رها هستم . رهاگونه مینویسم . یکم خسته شدم چون زیاد نوشتم  اما درونم ارومه . درونم راحته .

      ((( میخوای به نوشتن ادامه بدی اگه خسته دی همینجا تمومش کنیم استراحت کن اصلا ایرادی نداره عزیزم )))

       ***دوست دارم بنویسم . اینو میدونم ولی دستام خسته شده بهتره فعلا ادامه ندیم تا دفعه ی بعد که شروع کردیم به نوشتن دیرتر خسته بشم . 

      ما با هم دوستیم . از هم راضی هستیم . به هم عشق میورزیم . همدیگه رو خسته نمیکنیم . همدیگه رو تایید می کنیم .  دوست دارم خوشگل من . ممنون که انقدر به فکر منی تا منو زیبا کنی . من خیلی زیبا هستم . زیباییم رو بهت نشون میدم .امروز خیلی حسم خوب بود عالی بودم . ازت ممنونم . ***

      خدانگهدار 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 35 از 7 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/09/08 21:10
      مدت عضویت: 1651 روز
      امتیاز کاربر: 28111 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,930 کلمه

      سلام خدمت استاد گرامی و دوستان عالی خودم 

      اشتها کلمه ای آشنایی برای من  هست که من  سالها گول اون رو خوردم و چاقتر شدم من در گذشته یکی از دلایل اصلیم برای  چاقیم این بود که اشتهام زیاد هست و همیشه اشتها رو یه چیزی به قول استاد بیرون از خودم فرض میکردم که میخواد من رو وادار به خوردن کنه  مثلا  من نمیخوام  بخورم اما به زور اون باید بخورم و همیشه به دنبال راهی برای کنترل کردن اون بودم همیشه میگفتم من باید با مواد کم کالری اون  اشتهام رو کنترل کنم مثل سالاد و میوه و عدای پخته و سوپ خالی و خورشت خالی و ….که جا خیلی برای غدا نداشته باشم و کمتر بخورم و چقدر خیلی از چیزها رو به اشتها ربط میدادم که وای من اگر قرص،اهن و یا تقویتی بخورم اشتهام  زیاد میشه و جرات خوردن  اونها رو نداشتم اما میدیدم من و خواهر متناسبم با هم یه مدل قرص تقویتی میخوریم و من همش،میگفتم الان اشتهام زیاد میشه چاق میشم وواقعا هم چاق  میشدم و اما خواهرم  مثل من قرص میخورد اما هیچ تغییری در جسمش  نمیکرد چون از این حرفها نمیزد و از این افکار نداشت و یا  اینکه یادم میاد در مسافرتها از ترس اینکه مبادا داخل جاده  خیلی گرسنه بشم و غذا نباشه و تا موقع  غدا من  مجبور بشم که  زیاد بخورم کلی مواد خوراکی کم کالری تهییه میکردم داخل سبد که هر وقت خواستم سریع بخوزم  .

       اما من با آموزشها متوجه شدم اشتها در ذهن من لونه داشت نه در جسم من و همین  اشتهای من که  این اواخر حسابی ازش میترسیدم  نمیدونم تا قبل از ازدواجم که کاملا لاغر بودم کجا بوده ؟؟ حتی یک بار از خودم نمیپرسیدم پس این اشتها از کی در من به وجود اومده ؟؟بعد از ازدواج ؟؟قبلش چرا نبوده ؟؟ اما به این چیزها فکر نمیکردم و اصلا اگاه نبودم فقط از بقیه این حرفها رو  شنیده بودم و منم  چون بعد از ازدواجم به خاطر باورهای اشتباهم  چاق شده بودم کور کورانه میگفتم اره این کار اشتهای من هست که باعث چاقی من شده .و مسولیت چاقی خودم رو نمیپذیرفتم و  یادم میاد در گذشته بارها به خواهر متناسب خودم میگفتم خوش به حالت که تو اشتها ند اری  من اشتهام خیلی زیاده  هر چیزی رو که جلوی ما میزاشتن من دو برابز خواهرم میخوزدم و خواهرم اصلا نمیتونست که زیاد بخوره و من همیشه بهش میگفتم چرا تو اینطوری خوب بخور ولی اون هیچ وقت پرخوری نمیکرد .

      من یادم میاد همیشه به خاطر همین باور غلط که اشتهام زیاده میگفتم نباید بزارم خیلی گرسنه بشم و گرنه نا جور عدا میخورم و پرخوری میکنم و همیشه از گرسنه ماندن خودم ترس داشتم و سعیم این بود که هیچ وقت  خیلی گرسنه نشم .چون باورم این بود که  در این حالت ناجور  زیاد میخوردم و از کنترل خارج میشم  و در خوردن  زیاده روی میکنم .

      اتفاقا اینقدر این  باورم قوی بود که اشتهای زیاد باعث چاقی من شده و من رو مجبور به خوردن میکنه که این اواخر در باشگاه به دنبال خریدن  دمنوشی بودم که میگفتن  اشتها رو به شدت کم میکنه و از طرف افرادی که در باشگاه خریده  بودن و خورده بودند  میشنیدم که واقعا اشتها رو کم میکنه و در طول روز خیلی کم میخوری  و تو میل به خوردن نداری و اتفاقا یکی از اون افراد  در باشگاه که خورده بود تونسته بود  وزن بسیار زیادی رو  کم کنه و من با حسرت بهش،نگاه میکردم که خوش به حالش منم خوبه بخرم و چون مدیریت باشگاه هم اونها رو تایید میکرد من راغب شده بودم بخرم در حالی که ته دلم ترس داشتم که نکنه برای بدن ضرر داشته باشن و  به من اسیب بزنن و در همین افکار بودم  که با سایت آشنا شدم و وارد دوره ها شدم .

      ولی وقتی وارد  سایت شدم متوجه شدم مشکل در ذهن من هست که پر از افکار و باورهای چاقی هست و اصلا در بدن من هیچ اندام و غد ای و آنزیمی به این نام وجود نداره و متوجه شدم که من باید به جای اینکه بگم  اشتها دارم باید بگم  قدرت انتخاب دارم و اشتهایی نیست که به من چیزی تحمیل کنه و من رو وادار به خوردن کنه و خدا شاهده چنان با دوره های استاد  رفتار غذاییم تغییر کرده که بارها خودم میگم پس کجاس اون اشتها که سالها میگفتم باعث چاقیه من ؟؟ چرا الان ندارمش کجا رفته؟؟؟ یه رفتارهایی دارم که خودم باورم نمیشه اصلا وقتی من سیرم  و میرم خونه مادرم و یا بیرون هر چی باشه من اصلا نمیخورم میلم نمیکشه چون سیرم  و اصلا انگار نمیبینمشون که بخوام بخورم بعدا که اومدم خونه یادم میاد اه دیدی چه رفتاری داشتم همین پریشب خونه مادرم برای شام  که گرسنه بودم در حد چند قاشق کوچیک بر نج و خورشت خوردم و بعدش هر چقدر خرما بود بیسکوییت بود سیب زمینی سرخ شده از پسرم بود نخوردم خواهرم کیک خونگی اورد گفت بخورین من لب نزدم اصلا میدیدمشون  حالم بد میشد  و اخر شب فهمیدم چقدر قشنگ رفتار کردم و یا اینکه چند روز  هست همسرم دو جعبه شیرینی قنادی گرفته یه بسته رولت برای پسرم که  یه مقدار دوست داره یه بسته هم مخصوص ما برای صبحانه اصلا یادم میره که اونها در یخچال هستن و سمتشون نمیرم که بخورم کلی کاکاییو عالی مغز دار داریم که برامون هدیه اورده ان من که اصلا  تمایل ندارم حتی یک دونه بخورم یادم میره بسته ی اونها روی یخچال هست فقط روز اول یه نصف ی کوچک امتحان کردم همین و دیگه نخوررم و یا اینکه امرور برای ناهار پیتزا درست کردم تا الان که ساعت ۸ شبه من در حد یک سوم اون رو خوردم و نتوستم یه عدد کامل بخورم حالا اگر گرسنه شدم دوباره میخورم نشدم که دیگه نمیخورم  و بسیار در هر وعده  غذای از خودم راضی هستم و به اندازه میخورم خرما که مدتها هست همسرم خریده اصلا هوس نمیکنم که بخورم  برخلاف گذشته ی خودم و خلاصه اینکه من یه ورژن جدید از خودم دارم میبینم  که در گذشته اینطور نبودم الان از گرسنگی ترسی ندارم تازه عاشق  تجربه کردن این حالتم و دوست دارم در این حالت غدا بخورم چون واقعا بهتر غذا  بهم میچسبه .اتفاقا همین امروز من در مدرسه ی پسرم بودم متتطر اوردن اون از کلاس حضوریش بودم که یکی از مادران همکلاسی پسرم اومد پیش من  و سر صحبت باز شد و گفت من ترس از خوردن قرص تقویتی دارم چون واقعا اشتهام زیاد میشه و چاق میشم و گفت با اسید فولیک که وا ویلا اصلا جرات نمیکنم چون خیلی اشتهام بیشتر میشه و به من گفت شما میخورین ؟؟اینطور نیستین ؟؟؟اشتهاتون زیاد نمیشه ؟؟؟و من در دلم نمیدونستم به این حرفها چی بگم بخندم و یا اینکه خوشحال باشم که دیگه از این افکار ندارم چون یاد اون دوران خودم افتادم که منم دقیقا جرات خوردنشون رو نداشتم چون با همین باورها وقتی میخوردم چاق میشدم ولی به لطف خدا و استاد سالها هست که دیگه فراموش کرده بودم و از این افکار نداشتم و فقط،و فقط انتطارم از خودم لاغری هست و هر وقت بخوام قرص اهن و یا اسید فولیک در روز مصرف میکنم و اتفاقا همین خانم عزیز  که خودش تپل بود و پسرش هم اتفاقا تپل بود بارها میگفت چقدر شما متناسب هستین چقدر اندامتون خوبه و من در دلم خوشحال شدم که دارم نتایج کار کردن روی خودم رو میبینم   و اتفاقا خواهر  بزرگ خود من نمونه کسی هست که این باورم رو نقض میکنه چون ایشون هم همیشه به خاطر رشد موها شون و سلامتی و پوستش کلی قرص ویتامینه میخوره و بسیار لاغر هست و اینها همش  حرف و بهانه و توجیحه   چاقی هست کل مقصر چاقی خودم در گذشته خودم   بودم من خودم رو با رفتارها و باورهای  غلطم چاق کردم حالا دوباره با اموزشهای استاد با انجام دادن رفتارهای صحیح و باورهای صحیح دوباره لاغر  ۵۹ کیلویی  خواهم  شد   .

      و من عاشق این اگاهی ها هستم  و خدا رو بارها شکر میکنم که درراین مسیرم و این اگاهی ها رو دارم و واقعا از سطح بسیار بالایی دارم به این مقوله ی چاقی و لاغری نگاه میکنم و  با وارد شدن به سایت  تمام  باورهای غلط  من در ذهن  یکی یکی  نقض شدن خصوصا بزرگترین و پر رنگترین  باور اشتباه من در خصوص چاقی  مقوله ی اشتها بود که به لطف خدا واقعا دیگه همچین افکار غلطی مثل گذشته ی خودم ندارم و بسیار آگاه تر و دانا  تر  دارم با این مساله ی چاقی و لاغری برخورد میکنم .

      من خودم الان به جایی رسیدم که اصلا بدون هیچ کنترلی و یا محدودیتی و یا جمع کردن حواسم تمایل من به صورت خود به خودی نسبت به مواد غدایی  کمتر شده  چون دارم روی ذهن خودم کار میکنم و حالا دیگه اگر همون کارها رو که در گذشته میکردم مثلا کلی سالاد و یا سوپ و یا خورشت خالی بخورم و یا میوه های زیاد بخورم اصلا نمیتونم غدا بخورم و جا برای خوردن ناهار نمیمونه که بخوام بخورم چون محتوای ذهنیم رو دارم تغییر میدم و اگاهی جدید به ذهنم دادم و اصلا من خیلی وقتها مواد خوراکی رو نمیبینم یادم میره که بخورم یا اصلا میلم نمیکشه که بخوام بخورم و راحت میگم نمیخوام و نمیخورش و واقعا تجربه ی لذت بخشی هست و جیزی هست که سالها ارزوش رو  داشتم و حسرت میخوردم به افراد لاغر اطرافم که چطور  اینطورن و همش میگن جا نداریم نمیتونیم بخوریم و حتی گاهی به اونها مثل همسرم عصبانی میشدم که یعنی چی جا ندارم نمیتونم خوب بخور و میگفتمش اصلا تو  بلد نیستی که بخوری  بابا اینها رو قاطی کن با هم بخور و چقدر ا اگر دخترم میگفت نمیخوام عصبانی میشدم و باهاش دعوا میکردم و به زور میریختم حلقش و یا اونم عصبانی میشد که ولم کنم خب حا ندارم بخورم و بحث و دعوا میشد ولی حالا خودم عین اون متناسبهای اطرافم شدم و درکشون میکنم و هیچ وقت دیگه هیچ کس رو وادار به خوردن نمیکنم حتی در مهمانی که داشته باشم مهمانم رو راحت تر از قبل  میزارم  اگر تعارف کردم و گفت نمیخوام میگم حتمااگر بخوره  ادیت میشه پس بزارمش راحت و اصرار به خوردن نمیکنم خلاصه یه فروغ جدید شدم که به خاطر رفتارهای جدیدم روابط عالیتری با فرزندانم پیدا کردم چون دیگه سر خوردن باهاشون بحث و دعوا نمیکنم و میگم  خب هر وقت گرسنش بود حتما میخوره حتما جا نداره و یا حتما  اینقدر میتونسته  بخوره  و هم حال خودم بهتر هست  هم اونها خدا رو شکر با رفتن چاقی از جسمم خیلی از مشکلات هم در زندگی من دارن کمتر میشن و همه چیز عالیتر میشه اصلا بارها میگم خدا رو شکر که من در گذشته این مشکل چاقی رو داشتم که وارد این مسیرها بشم و کلی زندگی جدیدتری رو تجربه کنم از روابطم از اعتماد به نفسم  از حال خوبم از آرامشم از خود باوری جدیدی که پیدا کردم از ازادی که در خوردن و زندگیم  دارم و اینها بسیار برای من ارزشمند هستن حتی من به واسطه این دوره ها خدای خودم رو بهتر شناختم و توحیدی تر دارم زندگی میکنم که چقدر لدت بخش هست خلاصه همه چیز برای من فوق العاده هست من نگران هیچ چیز نیستم 

      این رو هم بگم امروز در مدرسه هر کس من رو میدید میگفت همین یه بچه رو داری و باورشون نمیشد که دختری درراین سن داشته باشم  و میگفتن  اصلا بهت نمیاد  که من تمام اینها رو ربط میدم به لاغری چون لاغری با این روش زیبایی و حوانی  به همراه میاره  اصلا لاغری سن ادم رو کمتر نشون میده  چون  ریزه میزه تر میشی و جمع و حورتر میشی و  جونتر دیده میشی 

      عاشق لاغر شدن و تجربه کردن زندگی جدید هستم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 45 از 9 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار saberizahra80
      1400/07/10 10:42
      مدت عضویت: 1602 روز
      امتیاز کاربر: 3426 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 551 کلمه

      سلام🙂

      در فایل تاثیر خوردن در چاقی و لاغری شما فرمول اصلی ذهن افراد چاق رو بررسی کردین و باز در اینجا بحث اشتها مطرح شده که من فکر میکنم زیر مجموعه ای از همون فرمول خوردن هست

      جالبه که به قول شما افراد لاغر طبق همون باورهای اولیه ای که دارن در مورد خوردن به عنوان رفتاری برای رفع نیاز بدن ،تعریفی از کلمه اشتها هم ندارن

      یعنی حتی اونایی که رفتار غذاییشون از نظر ما پرخوری هم حساب میشه نمیگن ما اشتهامون زیاده…ولی افراد چاق که اونا هم همه شون رفتار پرخوری ندارن و اتفاقا یا رفتار غذاییشون نرماله یا حتی کمتر از حد هست نظرشون اینه که اشتهاشون زیاده و همیشه دنبال راهی هستن که این اشتها رو کم کنن حالا قرص و دوایی باشه دمنوش و افشره باشه یا چیزای دیگه

      چون به قول شما ما اشتها رو جدا از خودمون میدونیم و قدرتش رو هم خیلی بالاتر از قدرت کنترل خودمون بر مقدار خوردن میدونیم برای همین تحت نظارت ما نیست و اونه که دستور میده چقدر بخوریم و ما هم فقط امرش رو فرمان میبریم تا جایی که از فشار شکم ودرد شکم متوجه میشیم که دیگه جا نداریم…وگرنه اشتها همچنان داره فرمان خوردن میده….

      در صورتیکه اشتها بیرون از ما نیست 

      همون واکنش رفتارهای ما به محتویات ذهنیمون درباره چاقیه…

      و هرچه محتویات ذهنی ما درباره چاقی بیشتر باشه اشتهای ما هم بیشتره…

      پس کاملا در کنترل ما است

      اونم نه با رژیم و محدودیت غذایی نه…‌اتفاقا هممون تجربه داریم از رژیمها که بعد از مدتی از رژیم چقدر حرص و ولع ما به خوردن اون ماده غذایی خاص یا حتی حجم غذامون زیاد میشد که دقیقا برمیگشتیم به همون حالتهای قبل از رژیم و دوباره تا حد خفگی و فشار شکم میخوردیم و اونوقت دوباره عذاب وجدان داشتیم و داستانهای بعدیش…

      یعنی اگه حتی یه بار رفتار غذایی پرخورانه بعد از یه رژیم داری یعنی این رژیم هیچ کاری برای کنترل اشتهای تو نکرده و کلا بیفایده است….

      تنها راه صحیح برای تغییر این اشتها دادن اگاهی صحیح از طریق آموزش و تکرار آموزشهای لاغری با ذهنه که به تدریج محتویات جدیدی درباره لاغری رو به ذهنت میده و ذهنت کم کم تغییر میکنه و چون بیشتر تکرار میشه مغز هم شبکه سیناپسی جدید رو مستحکمتر میکنه و این میشه که رفتار غذاییت تغییر میکنه و این تغییر رفتار براساس دستورات مغز به خوردن هست تا قبل از اون فقط دستور خوردن بیشتر صادر میشده تا حدی که با فشار شکم روبه رو میشدیم و به ناچار دست از خوردن میکشیدیم ولی بعد از اون متوجه پیغام سیری میشی و کاملا اگاهانه و به موقع و بدون هیچ زور و جبر و احساس نیازی خوردن رو تمام میکنیم حتی اگه غذامون ته ظرف مونده باشه…

      و همین تغییرات ظریف به مرور بیشتر و بیشتر میشه و متوجه میشی که مدتهاست که فشار شکم نداشتی مدتهاست که عذاب وجدان بعد از خوردن نداشتی مدتهاست از هر ماده غذایی که میل داری به میزانی که میلت میکشه داری میخوری و این میشه که انتظار لاغرشدن داری از خودت…و تجربه این احساسات خوب یعنی تو در مسیر صحیح هستی پس ادامه بده…هر چقدر هم زمان ببره اهمیتی نداره چون حال و احساست خوبه هیچ رنج و عذابی هم درکار نیست با آرامش داری فایلهات رو گوش میدی تمریناتت رو انجام میدی و خیلی راحت و آروم و روان مسیر برگشت به ایستگاه مورد علاقه ات رو طی میکنی

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Vafraze12
      1400/06/26 15:30
      مدت عضویت: 1490 روز
      امتیاز کاربر: 10776 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,017 کلمه

      سلام خدای مهربانم و سلام به شما استاد گرامی و دوستان عزیز در دوره تناسب فکری .

      این فایل خیلی زیبا بود به خصوص حضور آیدا عزیز و دوست داشتنی آن را زیباتر و لدت بخش تر کرده بودقبل از هر چیز از استاد عزیزم به خاطر این همه استمرار و دادن آگاهی های لازم به ما آن هم بلافاصله در هر موقعیت زمانی و مکانی تشکر می کنم استاد به شما تبریک می گویم بخاطر این همه استمرار و علاقه ای که در مسیر لاغری دارید.

      اشتها اولین چیزی که افراد چاق آن را مسبب چاقی خود می دانند در صورتی خود افراد چاق به چاقی علاقه دارند و اشتها را بهانه ای برای رفتار خود می دانند.  اشتها یک عامل درونی هست و باید برای اصلاح آن از عوامل درونی کمک بگیریم اشتها از ما جدا نیست برخلاف چیزی که ما فکر می کنیم و آن را جدا از خود می دانیم و برای اصلاح آن به عوامل بیرونی پرداختیم.سلام خدای مهربانم و سلام به شما استاد گرامی و دوستان عزیز در دوره تناسب فکری .

      این فایل خیلی زیبا بود به خصوص حضور آیدا عزیز و دوست داشتنی آن را زیباتر و لدت بخش تر کرده بودقبل از هر چیز از استاد عزیزم به خاطر این همه استمرار و دادن آگاهی های لازم به ما آن هم بلافاصله در هر موقعیت زمانی و مکانی تشکر می کنم استاد به شما تبریک می گویم بخاطر این همه استمرار و علاقه ای که در مسیر لاغری دارید.

      اشتها اولین چیزی که افراد چاق آن را مسبب چاقی خود می دانند در صورتی خود افراد چاق به چاقی علاقه دارند و اشتها را بهانه ای برای رفتار خود می دانند.  اشتها یک عامل درونی هست و باید برای اصلاح آن از عوامل درونی کمک بگیریم اشتها از ما جدا نیست برخلاف چیزی که ما فکر می کنیم و آن را جدا از خود می دانیم و برای اصلاح آن به عوامل بیرونی پرداختیم.

       سلام خدای مهربانم و سلام به شما استاد گرامی و دوستان عزیز در دوره تناسب فکری .

      این فایل خیلی زیبا بود به خصوص حضور آیدا عزیز و دوست داشتنی آن را زیباتر و لدت بخش تر کرده بودقبل از هر چیز از استاد عزیزم به خاطر این همه استمرار و دادن آگاهی های لازم به ما آن هم بلافاصله در هر موقعیت زمانی و مکانی تشکر می کنم استاد به شما تبریک می گویم بخاطر این همه استمرار و علاقه ای که در مسیر لاغری دارید.

      اشتها اولین چیزی که افراد چاق آن را مسبب چاقی خود می دانند در صورتی خود افراد چاق به چاقی علاقه دارند و اشتها را بهانه ای برای رفتار خود می دانند.  اشتها یک عامل درونی هست و باید برای اصلاح آن از عوامل درونی کمک بگیریم اشتها از ما جدا نیست برخلاف چیزی که ما فکر می کنیم و آن را جدا از خود می دانیم و برای اصلاح آن به عوامل بیرونی پرداختیم.سلام خدای مهربانم و سلام به شما استاد گرامی و دوستان عزیز در دوره تناسب فکری .

      این فایل خیلی زیبا بود به خصوص حضور آیدا عزیز و دوست داشتنی آن را زیباتر و لدت بخش تر کرده بودقبل از هر چیز از استاد عزیزم به خاطر این همه استمرار و دادن آگاهی های لازم به ما آن هم بلافاصله در هر موقعیت زمانی و مکانی تشکر می کنم استاد به شما تبریک می گویم بخاطر این همه استمرار و علاقه ای که در مسیر لاغری دارید.

      اشتها اولین چیزی که افراد چاق آن را مسبب چاقی خود می دانند در صورتی خود افراد چاق به چاقی علاقه دارند و اشتها را بهانه ای برای رفتار خود می دانند.  اشتها یک عامل درونی هست و باید برای اصلاح آن از عوامل درونی کمک بگیریم اشتها از ما جدا نیست برخلاف چیزی که ما فکر می کنیم و آن را جدا از خود می دانیم و برای اصلاح آن به عوامل بیرونی پرداختیم.

      ما برای رفع اصلاح اشتهاء خود به دم نوشها و مواد دیگر پناه می بریم چون فکر می کنیم با این روشها اصلاح می شود و اراد و موسسه های زیادی هم براین مساله دامن زدند استاد شما فرمودید که از معجون آبلیمو با آب سرد که یک معجون تلخ هست برای رفع اشتهاء خود استفاده می کردید . من یک معجون وحشتناک تر داشتم یک معجون که از یک لیوان سرکه سیب و یک لیوان عسل و یک لیوان عرق نعناع . و باید نصف استکان صبح و شب می خوردم اوایل خوب بود ولی بعدش اینقدر ضجر اور بود که حد نداشت و بعد از خوردنش دهانم مثل کف ظرفشویی کف می داد و همش دهانم پر از اب می شد و مجبور بودم آب دهانم را قورت بدهم و حالم بد می شد و وقتی آب دهان را بیرون نی انداختم خود بخود بعد چند بار از اول دهانم تا انتها گلویم خشک خشک می شد و گلوم درد می گرفت واییی چقدر وحشتناک بود.واییییی  خوب چون آن زمان آگاهی از روش درست را نداشتیم و وقتی فرد اگاهی نداره چطور می تونه تغییر کنه من به جای اینکه سراغ درونم بروم سراغ بیرونم می رفتم و خبر نداشتم که دارم بیشتر و بیشتر چاقی را سمت خودم می کشانم بتید منبع تیجاد کنند اشتها را که در درونم هست را اصلاح می کردم که به لطف خدای مهربان با این دوره شگفت انگیز آسنا شدم واقعا شگفت انگیزه هر روز برای من زیباتر از دیروز می شود خدایا شکرت . با سرکت در دوره و استمرار در تمرین ها و نوشتنمطالب دوستان و دادن فرمولهای جدید لاغری در ما سکل می گیرد و ایجاد آگاهی جدید لاغری را تحت تاثیر قرار می دهد باور و انتطار ما از خودمان می شود لاغری. استاد خیلی ممنونم خیلی خوب می شه که در فایلها دیگر هم از آیدای عزیز استفاده کنید باور کنید امروز من بیشتر متوجه حرفاتون شدم چون آیدا عزیز فضا را خیلی لذت بخش کرده بود برای من خیلی لذت داشت بخصوص که اونجا دست شما را به جای غذا گرفته بود خیلی عالی بود . از خدا می خوام دختر قشنگتون را برایتان نگه دارد و شما شاهد خوشبختی و رشدش به سمت جهت های درست و زیبا باشید خدا حفظش کنه . ممنونم استاد

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار shahrbanou1346
      1400/06/05 22:41
      مدت عضویت: 1391 روز
      امتیاز کاربر: 22276 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,372 کلمه

          سلام و عرض ادب محظر دوستان گرامی 

      مصاحبه فرضی شماره ۵ با جناب استاد عطار روشن :

      سلام  استادجان  ،وقت شما بخیر  

      خیلی متشکرم که وقتتونو به من دادید تا در مورد مقاله چگونه اشتهای خود را کنترل کنیم  سوالاتی از محظرتون بپرسم .

      استاد لطفا بفرمایید افراد چاق چه دلایلی برای وضعیت جسمی خود دارن و‌مهمترین دلیل را به چه عاملی مرتبط می دونن ؟

      استاد عطار روشن :    بله خواهش می کنم .من خوشحال میشم که هر از گاه  اطلاعات مهمی از طریق همین مصاحبه ها به سمع و نظر هنرجویان عزیز رسونده بشه .از شما خانم شهربانو هم خیلی متشکرم .     و اما پاسخ به سوال شما :

      همه افراد چاق برای وضعیت جسمی خود دلایلی دارند که برخی از آنها بیرونی (ژنتیک، والدین و …) و برخی دلایل درونی ( کنترل اشتها ، سوخت و ساز، طبع بدن و … ) است. از این رو سعی می کنند با اصلاح این عوامل برای لاغر شدن اقدام کنند.از میان دلایل مختلف درونی موضوع “اشتها” از اهمیت زیادی برخوردار است.

      لطفا در مورد موضوع اشتها توضیح بیشتری بیان بفرمایید .اصلا اشتها چیه و چرا تغییر دیدگاه نسبت به اون اهمیت ویژه داره ؟

      بله خواهش می کنم .حتما… .ببینید دوستان :

      در ذهن ما اشتها حالتیست که  به شدت تمایل به خوردن غذا داریم و در این وضعیت هیچ کنترلی بر رفتار خود نداریم.در واقع تصور می کنیم‌ اشتها نیرویی است که کنترل مارو  در اختیار می گیره و ما قادر به مقابله یا سرپیچی از دستورات آن نیرو برای پرخوری کردن نیستیم.البته شنیدن صحبت های دیگران درباره زیاد بودن اشتهای ما سبب تقویت افکار اشتباه  در این باره شده . من زمانی که‌چاق بودم‌تصورم این بود که باید اشتها را کنترل کرد. به این صورت که خودم را از اشتها جدا می دیدم و سعی میکردم برای رهایی از شر آن به طریق مختلف او را کنترل کنم.داروهای گیاهی مختلفی از عطاری برای کاهش اشتها تهیه می کردم.هر روز صبح قبل از صبحانه 20 قطره افشرده لیمو که بسیار تلخ بود را در یک لیوان آب سرد حل کرده و به هر زحمتی بود می خوردم تا اشتهای من کمتر شود.نکته جالب در اون روزها این بود که برخلاف انتظاری که از عملکرد دارو برای کاهش اشتها داشتم میزان خوردن من اضافه می شد چون تصورم این بود که حتما اون دارو اشتهای من را کاهش داده و اگر الان من تمایل به خوردن دارم این نیاز واقعی بدن من است و مربوط به اشتها نیست.

      استاد ممنون از توضیحتون .شما چطور تونستین حالت اشتها و تمایل زیادتون به خوردن رو کم کنید و به این ترتیب گامهای بلندی در جهت تناسب اندامتون برداشتید ؟؟

      خواهش می کنم  میگم خدمتتون :

      تا زمانی که اشتها را از خودم جدا می دانستم قادر به اصلاح یا کنترل آن نبودم.

      به لطف خدا از زمانی که در مسیر لاغری با ذهن قرار گرفتم بسیاری از افکار اشتباه درباره چاقی را اصلاح کردم و در نتیجه رفتار من تغییر کرد و در نهایت جسم من به سمت تناسب اندام حرکت کرد.

      من پذیرفتم که اشتها بر من تسلطی ندارد بلکه این من هستم که آن را ایجاد و مدیریت می کنم.

      بسیار عالی .

      استاد بفرمایید آیا هر بار که پرخوری می کردید از رفتار خودتون رضایت داشتید یا خیر ؟

      خیر رضایت نداشتم .هربار که من پرخوری می کردم و از رفتار خودم رضایت نداشتم عامل آن را زیاد بودن اشتها می دانستم و زمانی که بهتر عمل می کردم تصورم این بود که خدا رو شکر اشتهای من کمتر شده.

      من برای چاق تر شدن پرخوری می کردم و برای توجیه رفتار خودم که ثابت کنم من دوست ندارم چاق تر شوم می گفتم اشتهای من زیاد است.

      از این رو همیشه به دنبال راهکاری برای کاهش اشتهای خودم بودم.

      استاد اینکه چاقها همیشه به دنبال راهکاری برای کاهش اشتهای خود هستن چه نتایجی براشون داشته ؟

      استاد :خوب این کارشون نشان از یک فرمول اشتباه در ذهنشونه .که  سبب شده که افراد زیادی از این فرصت برای فروش بیشتر محصولات خود استفاده کنند.آنها ادعا می کنند که با مصرف این دارو، دمنوش یا … اشتهای شما کمتر می شود و به راحتی لاغر می شوید و از آنجایی که افراد چاق همه کس و همه چیز را مقصر چاقی خود می دانند الا خودشان را به راحتی گول تبلیغات را خورده و آن محصول برای کاهش اشتهای خود و لاغر شدن تهیه می کنند.اما بعد از چند روز استفاده از آن دارو به این نتیجه می رسند که این دارو هم بر کنترل اشتهای آنها تاثیری نداشته است و مصرف آن را ادامه نمی دهند.

      سوال بعدی که از محظرتون‌می پرسم اینه :      آیا صحیحه که بگیم اشتهای زیاد نشان دهنده ی علاقه و تصمیم ما برای چاقتر شدنه ؟

      استاد :     بله  درسته .اشتهای شما میزان علاقه و تصمیم شما برای چاق تر شدن را مشخص می کند.

      شاید در سطح فکر همه ما دوست نداشته باشیم چاق تر شویم اما میزان علاقه ما به چاقی بر اساس افکار سطحی یا گفتگوهای ما با دیگران تعیین نمی شود بلکه بر اساس میزان فرمول های چاق کننده ذخیره شده در ناخودآگاه تعیین می شود.شما به ازای فرمول های چاق کننده ذهن خود به چاق تر شدن علاقه دارید و علاقه خود به چاقی را با میزان اشتها نمایش می دهید.

       استاد شما در جایی فرمودید  وقتی  تصور می کنیم برای لاغر شدن باید به طریقی اشتهای خود را کاهش دهیم کاملا در اشتباهیم‌ . لطفا دلیلشو بفرمایید .؟

       بله حتما

      شما نمی تونید اشتهارا تغییر دهید در حالی که خودتون تغییر نکرده باشید.تغییر خودتون تنها از طریق دادن آگاهی جدید و صحیح درباره لاغری به ذهن صورت می گیره.

      زمانی که شما تصمیم می گیرید از طریق یادگیری لاغری با ذهن در مسیر لاغر شدن قرار بگیرید و از محتوای آموزشی سایت تناسب فکری استفاده می کنید به مرور آگاهی جدید درباره لاغر شدن به ذهن خود می دید.استمرار در این مسیر باعث ایجاد فرمول های جدید درباره لاغر شدن در ذهن ناخودآگاه شما می شه.

      استاد ممنون میشم بفرمایید چه وقت تمایل ما برای نمایش دادن اشتها تغییر می کنه ؟

      به میزانی که فرمول های جدید در ذهن شما ایجاد می شود تمایل شما برای نمایش دادن اشتها تغییر می کند بدون اینکه شما تصمیم گرفته باشید از چه روزی تلاش کنید کمتر بخورید یا اشتهای خود را کنترل کنید.

      لطفا بفرمایید ما هنر جویان‌ لاغری با ذهن ،چه وقت می تونیم‌نسبت به لاغر شدنمون به اطمینان خاطر برسیم و شک و شبهه ارو کنار بگذاریم و با خاطری آسوده به راهمون ادامه بدیم ؟

      زمانی که فرمول های لاغر کننده در ذهن شما ایجاد بشه انتظار شما از وضعیت خودتون تغییر می کنه.شما دیگه از خودتون انتظار چاق تر شدن نخواهید داشت بلکه مطمئن می شید حتما لاغر خواهید شد.میزان اطمینان شما به گفته های شما نیست. بلکه احساس شما مشخص کننده میزان اطمینان شما از لاغر شدنهبه اندازه ای که احساس خوب داشته باشید، اطمینان به لاغر شدن خود دارید.

      استاد میشه بفرمایید عدم اطمینان به لاغر شدن‌چه نشانه هایی داره ؟

      بله حتما .  

      اگر همچنان در طول روز بارها به چاقی فعلی خود توجه می کنید و احساس بدی پیدا می کنید شما به توانایی خود برای لاغر شدن اطمینان ندارید.اگر با اینکه هر روز از محتوای آموزشی استفاده می کنید اما تمایلی به انجام تمرینات آن ندارید یا تصور می کنید به خوبی فایل آموزشی را گوش داده و نیازی به انجام تمرینات ندارید شما به اطمینان لازم برای لاغر شدن خود نرسیده اید.

      استاد سوال آخر :

      بفرمایید طریق صحیح اصلاح اشتها چی می تونه باشه ؟

      دوستان عزیز :    زمانی که هر روز با اشتیاق مطالب آموزشی را دنبال می کنید، تمرینات را انجام داده و می نویسید و به اندازه ای که فرصت دارید از نوشته های دیگران درباره لاغری برای ایجاد تمرکز بیشتر بر موضوع لاغری استفاده می کنید و در این کار استمرار دارید شما به اطمینان لازم برای توانایی خود در لاغر شدن رسیده اید.در نتیجه این اطمینان صد در صد تغییر وضعیت اشتهای شما خواهد بود.این طریق صحیح اصلاح اشتها می باشد.شما ازاین طریق ابتدا محتوای منبع ایجاد کننده اشتها را با آگاهی جدید درباره لاغری تحت تاثیر قرار داده اید و سپس فرمول های جدید ایجاد شده تصاویر جدید درباره خودتان در ذهن ایجاد می کنند و بر اساس تصاویر و الگوهای جدید رفتار شما که همان اشتها است تغییر می کند.

      استاد عزیز ،یک‌دنیا تشکر از توضیحات ارزنده اتون درباره مبحث اشتها که جایگاه مهمی در بین افراد دارای اضافه وزن داره .شمارو تا مصاحبه بعدی به خدا می سپارم .روزخوش

      استاد عطار روشن :    من هم از شما متشکرم در جهت نشر آموزه های لاغری با سایت تناسب فکری همکاری و همراهی می کنید .شما خودتونم هنرجوی لاغری هستید .و اینکار شما واقعا جالبه .

      بله استاد هنوز اوایل راهم .من از طریق این مصاحبه ها هم به خودم کمک می کنم هم به دوستانم تا مفاهیم لاغر کننده  بیشتر در ذهنمون جا بیفته و بزودی به تناسب اندامی که شما رسیدید ما هم برسیم .

      استاد :  به لطف خدا با پشتکار و اشتیاقی که در شما می بینم شما حتما موفق خواهید شد .

      شهربانو :

      خیلی ممنونم .انشا الله

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faridehhasani5455
      1400/03/27 00:19
      مدت عضویت: 1617 روز
      امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,043 کلمه

      گام ۹۶ 

      چگونه اشتهای خود را کنترل کنیم ؟

      سلام دوستان وقتتون بخیر 

      ***اشتها***  کلمه ای که سالها درگیرش بودم و باور کرده بودم که اشتهای من زیاده ، واقعا هم نمیدونستم سر چشمه اشتها در وجود من کجاست ، اولین بار که پرسیده بودم چرا من اینهمه غذا میخورم بهم گفته بودن چونکه اشتهات زیاده ،منم پذیرفتم و با قبول کردن دلیل پرخوریم ،خوردن های من افزایش پیدا کرد ،دیگه برای خودم دلیل داشتم و خودمو راحت و بی مسئولیت کرده بودم 

      سالها دلم خواست که بتونم اشتهای خودمو کنترل کنم ولی هر چقدر بیشتر خواستم کنترل کنم بیشتر نتونستم و عصبی تر میشدم ، انقدر اطرافیانم بهم میگفتن که ما اشتهامون زیاده ،دست خودمون نیست که زیاد میخوریم‌ 😒

      به تجویز متخصصین تغذیه برای کنترل اشتها ،قبل از غذا مجبور بودم ۱ بشقاب بزرگ سالاد بخورم که جایی برای غذام نداشته باشم ،با وجود اینکه معده م ورم میکرد ولی با فشار غذامو روی اونهمه سالاد میخوردم و خوشحال بودم که کار صحیحو انجام میدم ،این متد خوردن من بود  تقریبا از ۱۸ سالگیم تا ۴۰ سالگی 

      از سالاد متنفر شده بودم  ، از غذا خوردن هیچ لذتی نمیبردم ولی همچنان اعتقاد داشتم که اشتهام زیاده ،یجورایی عقده ای شده بودم ،با خودم ، غذاها ، آدم های لاغر ،خانواده و خدا میجنگیدم 

      چقدر جالب که الان در خودم هیچ اشتهایی به اون شکل نمیبینم ، چقدر نرم و آروم ،تغییرات در من شکل گرفته ،اصلا حواسم به اشتهام  نبود ، انگار این کلمه رو فراموش کردم ، کلمه ای که ۴۰ سال ازش صحبت کردم و یکی از قویترین  مقصرهای چاقی های من بود و الان نیست 😊

      همیشه به اطرافیانم میگفتم دوست دارم یه روزی از خواب بیدار شم و ببینم که هیچ اشتهایی به غذا ندارم و الان همون روزه که دارم تجربه ش میکنم

      در واقع در من ولع خوردن ها بوده که اشتهای حمله به غذاهارو داشتم وقتی ولع من ناپدید شد ،اشتهای منهم رفت و برای این رفتن ،سالها رنج کشیدم و الان بدون اینکه من بفهمم رفته ،خدایا شکرت برای دیدن این روزهای قشنگ😊

      در طول اون دوران به مراتب قرص های لاغری هم مصرف میکردم یکی از قرص های لاغری که چینی بود و چندتا دونه شو مصرف کردم که باعث میشد چند روز نخوابم و شب تا صبح هم بیدار بودم و هیچی نمیتونستم بخورم ،حالت تهوع میگرفتم ،مثلا تو ۳ روز من فقط تونسته بودم ۱ دونه کتلت به زور بخورم ،  با هشداری که دیگران بهم دادن که ممکنه مواد اعتیاد آور در این قرص ها باشه ،دیگه ادامه ندادم😱 و من برای لاغر شدن ، چه راه های زیادی که  رفتم و به نتیجه نرسیدم 

        👈  اشتهای شما میزان علاقه و تصمیم شما برای چاق تر شدن را مشخص میکند 👉   خوشحالم که دیگه اشتهایی در خودم احساس نمیکنم ،یعنی میزان علاقه و تصمیم من برای چاق شدن کمتر شده و بسمت لاغری رفته🙃

      خوشحالم که در مسیر ساختن فرمول های لاغری هستم ،چه حس خوبیه که من انتخاب کردم در این مسیر باشم ، مسیری که کسانی  حتی باور هم نمیکنن ، خواهر کوچیک من به تازگی اومده تو سایت ، از وقتیکه فهمید من از این راه سایز کم کردم و تغییرات زیادی داشتم‌ ترغیب شده ، چند روز پیش که مسافرتی داشته پیش دوستانش و انگار از لاغری با ذهن یکمی توضیح داده ، دوستاش مسخره ش کردن و گفتن مگه میشه اینجوری لاغر شد ؟ کلی اذیتش کرده بودن ،با اینکه بعضی از  همون دوستاش منو دیدن که لاغر شدم ولی در مدار شنیدن و بودن این آگاهی ها نیستن ،به خواهرم گفتم دیگه برای کسی توضیح نده ،تو که هنوز خیلی آشنا نیستی با این متد ،باورهای خودتم خراب میکنن ، بهش گفتم اون افرادی که وقتشونه و باید بیان ،هدایت میشن و من مطمئنم یه روزی همه آدم ها به این نتیجه میرسن که تنها راهش همینه و باید بیان و آموزش ببینن ،هر چقدر بیشتر مقاومت کنن ،به تضادهای ناراحت کننده  بیشتری برخورد میکنن و ما چقدر آگاه و خوشبختیم که‌زودتر از همه وارد این راه شدیم‌ 

      اوایل دوره که تازه شروع کرده بودم و دوست داشتم خیلی زود همه چیزو یاد بگیرم ، متوجه نمیشدم که چجوری این تغییرات در  ذهن و بدن من بوجود  میاد وقتی استاد مثل الان توضیح میدادن که همه چیز خودبخودی صورت میگیره ، تعجب میکردم😯 آخه چجوری 😒   من فقط و فقط ادامه دادم ، درون من که تغییر کرد ،جهان بیرون منهم عوض شد ، وقتی استاد تاکید داشتن که فرمان های مغز شما متفاوت میشه ، شگفت زده میشدم ولی بعدش برای خودم اتفاق افتاد ،جوری که من نفهمیدم ، واقعا واقعا من متوجه نشدم چجوری شکلات از روی میز خونه جمع شد و من دیگه دلم نخواست ،اگر پیش بیاد  الان بخرم ،حتما میخورم ولی ولعی ندارم ،  وقتی سیر میشم که نمیتونم حتی نصف لیوان آب هم بخورم، متوجه میشم که فرمان های مغزم جابجا شده 

      هر وقت میرفتیم‌ مسافرت های دورهمی ، یکی از گفتگوهای همه ما در مورد ، اشتهای زیاد در سفر بود ، پذیرفته بودیم که اشتهای ما در مسافرت بیشتر میشه ، شاید هم چونکه تنوع و تفاوت غذایی ایجاد میشد، یا تو اون شهر و کشور جدید ،خوراکی های جدیدی بود که دوست داشتیم امتحان کنیم ،باور کرده بودیم که اشتهامون زیاده ، انگار زیاد خوردن همسفرهامون روی ما هم اثر میذاشت یجورایی فکر میکردیم تو مسابقه هستیم و باید از هم پیشی بگیریم 

      یکی از لقب هاییکه به من داده بودن این بود که میگفتن فریده خوش اشتهاس ،همه چیز میخوره ، بد غذا نیست ، مثل بچه های دیگه نیست که برای خوردن نق میزنن ،دست رد به هیچ غذایی نمیزنه ، خوش خوراکه ، چیزیو تو غذا جدا نمیکنه مثل بچه های دیگه که پیاز یا لوبیای غذارو نمیخوردن ووووو و زیاد از محسنات غذا خوردن من میگفتن و منهم لذت میبردم که دلچسب خانواده هستم و تاییدم میکنن 

      در انتها اینهمه گشتیم‌ و راه های بیراهه رفتیم تا رسیدیم‌ به لاغری با ذهن که مارو میبره به مقصد ،به همونجاییکه سالها دنبالش بودیم‌ ، لاغری با ذهن میگه ،فرمانها رو تصحیح کنیم تا اجرائیات صحیح بشن ،نه اینکه اجرائیاتو درست کنی و فرمانها ،اشتباه باقی بمونن ، فرمان وقتی پرخوری باشه ،اجرا میشه اشتهای زیاد و حالا در حال جابجایی هستیم بسمت ،تغییر فرمانها که باعث میشه عملکرد ما  خودبخود تصحیح بشه و جسم هم راهی نداره بجز اطاعت از ذهن 

      سپاسگذار خداوند هستم که مارو شنید  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 50 از 10 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/02/20 19:18
      مدت عضویت: 1651 روز
      امتیاز کاربر: 28111 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,395 کلمه

      ما یه سری فرمولهای ذهنی داریم که دیگران اونها رو در ما به وجود آوردن و ما  در دوره ها تلاش میکنیم اونها رو بر طرف کنیم .مثلا این موضوع اشتها از کجا در ذهن شما به وجود اومده ؟؟؟

      من قبلا هیچ چیز از اشتها نمیدونستم و تعریفی نداشتم و اما  در دوران چاقی خودم  اگر از من  می پرسیدن  اشتها چی هست  ؟؟؟ بهتون  میگفتم  چی هست و چه بلایی به سر من  آورده (من یکی از بزرگترین باورهای غلطم در زمان چاقیم  این بود که اشتهام زیاده و اصلا خوردنم دست خودم نیست حتی در ۱۲ جلسه رایگان استاد من اونجا هم اشتها رو جز دلایل  مهم چاقی خودم کنار خوردن قرصها و وکم کاری تیرویید میدونستم و اما با آموزش استاد متوحه شدم همچین چیزی نیست و نقضش کردم و گرنه قبلا بارها به خودم و بقیه میگفتم من اشتهام زیاده  و همیشه با حسرت به خواهر متناسبم که به اندازه میخورد و حرص،و ولع نداشت میگفتم خوش به حالت که تو اشتها نداری خوب بخور ولی خواهرم میگفت نمیتونم  جا ندارم و اگر بخورم حالم بد میشه اما من همیشه جا داشتم و میل به خوردن داشتم و برای همین در دوران رژیمم با مواد کم کالری که دم دستم بود میخواستم اون رو کنترل کنم و همیشه شام سبک رزیمی رو باید میخوردم که  اگر رفتم بیرون و بقیه خوردن و مواد عدایی پر کالری بود  بود من سیر باشم و بتونم از اونها بگدرم و نخورم و اما این کار من باعث شده بود  اکثر مواقع  هم شام رژیمی خودم رو بخورم هم اگر چیزی جلوی من میزاشتن یا میرفتم بیرون  و میدیدم میخوردم و کار رو بدتر میکرد و یا خیلی وقتها که میخواستم تا ظهر که همسرم میاد خونه  با هم غذا بخوریم من چند کاسه سوپ یا خورشت خالی میخوردم یا یه عالمه ریزه خواری میکردم مثل ته دیگ خوردن و بیسکوییت خوردن به بهانه ی اینکه اشتهام زیاده تا موقع ناهار بشه و دوباره با همسرم غدا بخورم ولی از وقتی که وارد آموزشها شدم اولین تغییرم در کنار آرامش و تغییر احساسم این بود که حرص،و ولع ندارم انگار پرخوری نمیکنم و بینهایت لدت بخش هست برای من این تغییرات )

      حالا ما این  اشتها رو از اطرافیان و خانواده و رسانه و …. کسب کردیم و اشتها رو عامل رو چاقی خودمون می دونستیم 

      حتی خیلی از مواد لاغری  در بازار رو برای کنترل اشتها به چاقها  میفروشن (من خودم در این اواخر که اذیت بودم از نتیجه ی  ضعیفم در مقابل اون همه تلاش شدید که  برای لاغری داشتم به سمت دمنوشی که در باشگاه ما شخصی بازار یاب میورد و تبلیع میکرد میرفتم چون یکی دو نفر از بچه ها هم استفاده کردن و عالی نتیجه گرفته بودن و میگفتن اصلا در تمام روز ما اشتهای غذا خوردن نداریم و گرسنه نمیشیم و همیشه میگفتم چطور یک دمنوش این کار رو بکنه  و تا کی من باید بخورم که اشتهام قطع بشه و اگر ولش کنم چی و …؟؟؟اما چون عاشق لاعری بودم دوست داشتم بخورم ولی به خاطر اینکه پزشک د ر خانواده داریم و همیشه تو صیه میکنه از این چیزهای غیر پزشکی و عطاری سر خود نخورین جون عوارض دارن و من هم دارو استفاده میکردم میترسیدم بخورم و دقیقا درراین افکار بودم که  دیگه تهییه کنم ولی با سایت تناسب فکری آشنا شدم و دیگه به صورت اصولی لاغر شدم )

      در ذهن افراد چاق اشتها مربوط معدشون هست .

      علامت سیری در ذهن افراد چاق فشار شکم هست در صورتی که اشتها یک اختلال  درونی  و بیرونی نبست  که با فشار آوردن  به جسم و  برنامه ی غدا خوردن و …. کمش کنیم و یا کنترلش کنیم (منم قبلا  سیری رو طور دیگه درک کرده بودم در حد فشار شکم اما به خاطر رژیم که سالهای زیادی داشتم یه مقدار عادت من تغییر کرده بود و  به حجم کمتر غذا عادت داشتم و نمیتونستم یک دفعه مقدار زیادی بخورم اما خیلی وقتا به خاطر اون حرص،و ولع و محدودیت رژیم که من رو حریص در خوردن کرده بود یه رفتارهای غذایی رو نشون میدادم و اینقدر زیاد میخوردم که بعدش از درد شکم و سنگینی تا مدتی به خودم میپیچیدم یا گلاب به روتون میوردم بالا چون  خیلی زیاد خورده بودم  و یا به شدت به دنبال یه چیز تلخ و ترش مثل ابلیمو و سرکه سیب و یا لیمو با چایی بودم که شاید کمی سبکتر بشم و احساس بهتری پیدا کنم و در کل سیری برام تعریف دیگه داشت حتی خوردن حتی اشتها حتی لدت حتی مواد عدایی و …… اما الان ۱۸ ماه هست که در سایتم خودم به تنهایی دارم به کمک اموزشهای استاد بسیار عالی رفتار میکنم و  غذا میخورم و سیر میشم که خودم لذت میبرم و من عاشق این سبک خوردن هستم  )

      اشتها واکنش جسم شما به برنامه ریزی ذهن هست وقتی انتطار شما از خودتون چاق شدن هست این طبیعی  هست که  من بیستر ترغیب میشم به خوردن و اصلا همزمانی اتفاق میفته برای خوردن بیشتر  و اصلا ممکنه در حالی که سیر باشی و قصد خوردن نداشته باشی  یه فرد از اطرافیانت   بیاد و بگه من شیرینی  آوردم با هم بخوریم و  تو هم شروع کنی  باهاش بخوری اگر این انتظار ما باشه در شرایطی قرار میگیریم که بیشتر بخوریم ( من انتظارم از خودم لاغری هست در وزن دوران مجردیم که ۵۹ کیلو بود  من این وزن رو تا چند سال پیش هم با رزین به دست اوردم اما چون راهم غلط بود از دستش دادم و من به دنبال اون وزن هستم که  هیچ باور غلطی نداشتم در مورد خوردن و جسمم و من الانم هیچ باور غلطی ندارم و هیچ مانعی بر سر راه جسمم نمیبینم و اون خیلی راحت من رو به هدفم میرسونه اگر که افکارم و اعمالم با باورهام همسو باشه به جسمم فرصت ترمیم میدم من انتظارم این هست  که هر چیزی که میخورم باعث سلامتی و زیبایی و تامین انرزی جسمم میشود و من رو متناسب و شاداب میکنه ) 

      و ما فکر میکنیم اشتها یک عامل بیرونی هست که نمیشه اون رو کنترل کرد ولی یک واکنش جسمی هست (ما اصلا   عضوی  درون جسممون به نام اشتها نداریم و همچین چیزی   نیست نه غده ای نه انزیمی نه هیچ چیز دیگه پس این از کجا اومده ؟؟؟؟اصلا وقتی میگیم اشتها داریم انگار کسی به زور غذا رو وارد دهان ما میکنه و ما هیچ کاره هستیم اما این طور نیست  قدرت دست ما هست من به حای اینکه بگم  اشتها دارم میگم قدرت دارم خودم انتخاب کنم چه غذایی رو در چه زمانی به چه مقدار بخورم و این درست هست پس نگو اشتها دارم بگو قدرت انتخاب دارم )

      اول باید بپدیرید اشتها یک چیز بیرونی نیست یک رفتار جسمی من هست بر اساس فرمولهای ذهنی اگر میخواییم اشتها رو تغییر بدیم باید منبع اون رو که ذهن هست  تغییر بدیم  پس باید محتوای ذهن رو تغییر بدیم و اولین نشانه ی استفاده از این دوره ها  این هست  که اشتها تغییر میکنه و به  صورت خود به خودی تمایل ما به خوردن کم میشه و اگر منبع رو که ذهن هست  بخوای تغییر بدی  اشتها هم  تغییر میکنه و با فشار آوردن نیست  مثل رژیم و ورزش و  …نیست که ما اشتها رو کم کنیم .(اول باید تغییرات رو از دهن شروع کنیم خود به خود رفتار و عادتهای ما درست میشن و در نهایت جسم ما هم درست میشه اول باید دهن رو لاعر کنیم با فرمولهای لاعر کننده  مثلا لاعر شدن آسانترین کار دنیا هست  و یا اینکه هر چقدر اصافه وزن دارم مهم نیست بدن من به راحتی اون رو دفع میکنه و از بین میبره و …..)

      بدون اینکه ما بخواییم جلوی خودمون رو بگیریم تمایل ما به خوردن کم میشه و زمانی که رژیم داریم چون منبعش رو تغییر ندادیم تمایل ما تغییر نکرده 

      به جای تغییر محتوای بیرونی  اگاهی مناسب به ذهنتون بدید و بعد میبینید تمایلتون تغییر میکنید .( خوردن الان من هیچ ربطی به یک سال پیش من نداره و افکار و باورهای من هم همینطور و من کلا تغییرات داشتم و دارم حتی جسمم هم همین طور چون وارد دوره ها شدم و دارم هر روز روی خودم کار میکنم و دارم تغییر رو از ذهن شروع میکنم  بر عکس گدشته ی خودم که میخواستم تغییر  چاقی به لاعری رو از جسم  شروع کنم و نتیجه میگرفتم چون عاشق لاغری بودم اما  هیچ وقتم  ماندگار نبوده برای من و من همیشه در حال رفت و آمد بین چاقی و لاغری بودم )

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سهیلا عظیمی ویشته
      1400/01/20 13:38
      مدت عضویت: 1710 روز
      امتیاز کاربر: 15258 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,071 کلمه

      چگونه اشتهای خود را کنترل کنم ؟تمام افراد چاق برای چاقی خودشان دلایلی را دارند این دلایل به دو بخش بیرونی ودرونی تقسیم میشود دلایل بیرونی مانند  مانند ژنتیک  والدین   الگو برداری از اطرافیان     پذیرفتن نظریه دیگران   دیدن خوردن دیگران  دلایل درونی مانند کم بودن سوخت وساز بدن    زیاد بودن اشتها   افسردگی      نوع طبع بدن    نگرانی های بی مورد وعصبی  وغیره …..این دلایل  به همراه هم  باعث کم کردن مسولیت خود فرد چاق میگردد و فرد چاق  با فکر این دلایل  برای خود  به آرامش کاذب میرسد ولی پس از مدتی دوباره همان نگرانی ها به سراغش میاید واولین دلیل  پرخوری خود را در زیاد بودن اشتها پیدا میکند اشتها چیست ؟اشتها  یک فرض ذهنی است که در ذهن افراد چاق به شکل تمایل زیاد به خوردن  نشان داده میشود و فرد چاق اظهار میدارد که کنترلی براین نیرو ندارد  ونمیتواند نخورد  وفرد چاق فکر میکند که این نیرو اجازه نمیدهد  که غذا نخورد  وکنترل غذا خوردن خود را  در اختیار این نیرو میداند وقادر نیست که با آن نیرو مقابله کند  ومجبور به پرخوری میگردداین افکار اشتباه یا فرمول اشتباه ( اشتهای من زیاده )   در ذهن افراد چاق  هست وبا گفتگوی دیگران در باره اشتها واشتهای زیادتر این فرمول تقویت میشود  وقتی ما تصور کنیم که اشتها از ما جداست ویا عامل بیرونی است که باعث تحریک اشتها در ما میشود  مثل دیدن غذای مورد علاقه ویا بوی غذای مورد علاقه که تحریک اشتها را زیادتر کند  وما اشتها را جدا از خودمان بدانیم وسعی کنیم از طرق مختلف آن را کم ویا سرکوب کنیم  صد در صد در این امر شکست میخوریم بارها برای کم کردن اشتها به روشهای متفاوت تلاش کردیم قرص ضد اشتها دمنوش ضد اشتها   وداروهای دیگر را تهیه کردیم و خوردیم گذشته از عوراض آن داروها نه تنها برای همیشه اشتهای ما کم نشد  بلکه پس از مدتی کم شدن اولیه اشتها  بدن ما که خودش بسیار هوشمندتر از این داروها است   دوباره وضعیت اشتهای مارا به قبل از خوردن دارو برگردانند  چرا این اتفاق میافتاد  ؟ چون ما فکر میکردیم اشتها عامل بیرونی از ماست ومیخواستیم با انواع داروها آن را کنترل کنیم   شاید مدتی به خاطر خوردن دارو اشتها کمتر میشد واین به این دلیل بود که داروی جدید وارد معده و بدن خود میکردیم  وتا بدن این دارو را شناسایی کند و بتواند خود را طبق آن سازگار کند مدتی اشتها تغییر میکرد  ولی گفتم بدن ما هوشمندتر از این داروها است  چون  تمام فرمولهای چاقی در ذهن ما انباشته بوده  و ما فقط میخواستیم از طریق دارو  خوردن را کم کنیم در صورتیکه باید  فرمول های ذهنی خود را اصلاح میکردیم تا رفتار غذایی ما خود به خود تغییر میکرد وما نرمال غذا  میخوردیم  اشتها به میزان فرمولهایی که در ذهن امان انباشته داریم  مربوط استاشتهای ما میزان علاقه وتصمیم مارا برای چاقتر شدن مشخص میکنداین جمله بالا  را اگر فرد چاقی بشنود  با تعجب میگوید  من تصمیم ندارم چاق شوم   وبه چاقتر شدن علاقه ندارم در سطح فکر وگفتگو با دیگران این فرد درست میگوید  اما چاق وچاقتر شدن  به فکر وگفتگو نیست بلکه به فرمولهای چاقی است که در ذهن فرد انباشته شده   حالا هر چقدر این فرد بگوید من چاقی را دوست ندارم تا فرمولهای چاقی ذهن اش تغییر نکند همچنان به چاقتر شدن ادامه میدهدبنابراین نمیشود اشتها را تغییر داد تا خودمان تغییر نکنیم یعنی فرمولهای  چاقی ذهن را به فرمولهای صحیح لاغری با آموزش ذهنی  تغییر ندهیم  نمیشود اشتها را بقول معروف کم کردوقتی آموزش ذهنی را دنبال میکنیم ودر این کار تکرار واستمرار داریم کم کم این فرمولهای اشتباه کمرنگ میشود وبه جایش فرمولهای درست جایگزین میشود  ودستورات مغزی برای خوردن تغییر میکند ورفتار وعادت خوردن هم تغییر میکند وبه طور نرمال  میشود  فقط در این صورت میتوان بر خوردن کنترل داشتزمانی که فرمولهای لاغر کننده در ذهن زیادتر میشود انتظار ما از خودمان لاغر شدن میگردد  دیگر از خودمان انتظار چاقی نداریم بلکه مطمعن هستیم لاغر میشویم ولاغر هم میمانیممیزان این اطمینان به حرف نیست  بلکه به احساس خوب داشتن است این که باور داشته باشیم که لاغر میشویم وهرچقدر احساس خوبتر داشته باشیم اطمینان امان به لاغر شدن بیشتر میشوداگر بارها به چاقی فعلی که داریم توجه کنیم مرتب جلوی آینه خودمان راچک کنیم  یعنی به لاغر شدن امان اطمینان نداریم به همین منظور باید این چک کردن را رها کرد وبه چاقی توجه نشان نداد وچاقی را در ذهن خود بزرگ نکرد  وبه جایش به لاغر ی توجه کنیم ودر فضای لاغری باشیم فایل گوش کنیم وتمرینات را با دقت انجام دهیم نظرات دوستان را بخوانیم وتکرار واستمرار آموزش ذهنی را جدی بگیریم  تا ذهن ما از فرمولهای لاغری پر شود ودستورات مغز تغییر کند ورفتار های غذایی ما هم تغییر کند تا جسممان لاغر شودافراد متناسب نسبت به کلمه اشتها واکنش خاصی ندارند چون هیچ وقت به آن فکر نمیکنند به دلیل فرمولهای صحیح ذهنی  که دارند غذای خود را طبق آن میخورند وهیچ گاه واکنش پرخوری ندارند   ولی افراد چاق  گاهی  کم وگاهی زیاد میخورند وهمیشه در حال کنترل اشتهایشان هستند اولین چیزی که باعث این کنترل کردن اشتها در افراد چاق میشود ترس از چاقتر شدن است  وفرمول های اشتباه چاقی که در ذهن خود سالها انباشته کردنداشتها را در ذهن ما بوجود آوردند از طرق رسانه ها   جامعه و  اطرافیان  و  شرکت هایی که در زمینه لاغر شدن کار میکنند با تبلیغات روی نقطه ضعف افراد چاق که دلیل چاقی آنها را  زیاد بودن اشتها  ذکر میکنند   ومیگویند به دلیل اشتهای زیاد شما چاقید باید از این دارو استفاده کنید تا اشتهاتون کم شود ولاغر شویددر صورتیکه اشتها بیرون از ما نیست اشتها واکنشی است که ما به برنامه ریزی که در ذهن داریم بستگی دارد  وحتی گاهی این برنامه ریزی ذهنی همزمانی هایی را بوجود میاورد که ما بیشتر بخوریم      اگر میخواهیم اشتها تغییر کند باید بپذیریم اشتها بیرون از ما نیست که بل دارو از بین برود بلکه باید منبع  وفرمولها را بل آگاهی های درست ذهنی تغییر کند  تا رفتار غذایی ما تغییر کند واولین نشانه آن این است که میل به خوردن در ما خود به خود کم میشود   وبا ادامه آموزش وتکرار  رفتار غذایی بدون دخالت ما تغییر میکند وزمانی متوجه میشویم که میل به خوردن خیلی در ما کمتر میشود  واین پروسه به صورت اتوماتیک رخ میدهد  وهیچ رژیم ومحدوییت و قرص و دمنوش نمیتواند بطور اتوماتیک  رفتار غذایی ما را تغییر دهد الا تغییر فرمولهای ذهنی وآموزش ذهنی   والسلام  با تشکر از استاد ارجمندم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1399/09/08 00:04
      مدت عضویت: 1651 روز
      امتیاز کاربر: 28111 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,020 کلمه

      من امروز این فایل رو به صورت رندوم انتخاب کردم ودوباره گوش دادم
      (اشتها )تمام چاقی من زیر سر همین کلمه هست که من اشتها دارم یعنی بارها گفتم و دوباره هم میگم اصلی ترین دلیل چاقی خودم رو همیشه نه ارثی نه ژنتیک نه هیچ مورد خاصی دونستم و اتفاقا خواهرم که لاعر بود و من چاق بودم همیشه علتش رو این دونستم که خواهرم اشتها نداره و من اشتها دارم و بارها به خودش هم گفتم که چقدر کم میخوری وچون اشتها نداری از این لاعر هستی
      پس برای همین بارها گفتم اشتهام زیاده و این اواخر که اوضاع جسمی من خرابتر شده بود چون توجه ام به چاقی زیاد بود دو مورد دیگه رو هم دخیل دونستم اونم کم کاری تیرویید بود که سوخت و ساز بدنم رو کم کرده بود و دوم خوردن یه داروی دیگه بود که عوارضش چاقی بود به گفته ی دکتر ها ولی همیشه پیش خودم میکفتم یعنی این قرص چیکار میکنه که من چاق بشم و قبول داشتم اگه میخوام چاق بشم باید زیاد بخورم و اگه میخوام لاغر بشم باید کم بخورم و در غیر از این هیچ راه دیگه ای نیست حتی این اواخر از ورزش هم ایراد میگرفتم که هر چقدر ورزش کنم فایده برا لاغری نداره مگر در کنارش غذام رو کم کنم که بتونم نتیجه بگیرم و به همه میگفتم و قبول داشتم که رژیم بگیریم و کم بخوریم و در کنارش هم ورزش کنیم که لاغر بشیم و گرنه ورزش به تنهایی ما رو لاغر نمیکنه و همیشه به دنبال راهی بودم برای کم کردن اشتهام و همیشه ته ذهنم این حرفا مرور میشد که نه ایراد از قرصها هم نیست اشتهای من زیاده و کنترل کردنش سخته ً و دیگه در آخرین روزهای قبل از آشنایی با این دورهای ذهنی داشتم میرفتم به سمت خرید کردن دمنوش لاغری که به شدت در باشگاه ما رواج پیدا کرده بود و میگفتن بچها که وقتی بخوری اشتهات رو خیلی کم میکنه و تو دیگه همیشه سیری و غدا نمیخوری و من باز هم نمیتونستم قبول کنم که چطور یه دمنوش بتونه من رو سیر کنه و من غذا نخورم و یا اینکه تا کی بخورم اگه قطعش کنم دوباره اشتهام برمیگرده ؟و یا اینکه چه اسیبهایی به بدن من وارد میکنه چون محتویاات اونها رو من نمیدونم چی هستن و در کل خیلی علاقه مند بودم به خریدش ولی یه چیزی درونم میگفت نه اینم راهش نیست و خلاصه همیشه با اشتهام مشکل داشتم حتی زمانی که پیش متخصص تغذیه میرفتم گله میکردم که کی دیگه رژیمهای من تموم میشه و من ایده آل میشم که راحت بخورم (هر چند
      نمیدونستم راحتی برام هیچ وقت نداره ) و دکتر هم میگفت مگر معده ی تو جمع نشده و تو اشتهات کمتر نشده ؟و منم با ناراحتی میگفتم نه دلم میخواد بخورم مثل بقیه بخورم در واقع حرص و ولع پیدا کرده بودم به غذاهای غیر رژیمی و دکتر هم با تعجب نگاه میکرد
      خلاصه من همیشه به شوهرم و بقیه میگفتم من اشتهام زیاده و میخوام با مواد کم کالری اون رو کنترل کنم مثلا قبل از غدا یه کاسه سوپ یا خورشت خالی میخوردم یا سالاد میخوردم که ته دلم رو بگیره یا حتما سر ساعت قبل از نهار و شام میوه میخوردم که ناهار خیلی نخورم یا قبل از بیرون رفتن شام سبک میخوردم که اگه رفتم بیرون و خوردنی بود بتونم خودم رو کنترل کنم و نخورم و داخل مسافرت کلی میوه و چیزهای کم کالری تهییه میکردم دم دستم که هر وقت گرسنه شدم یکم بخورم و سراغ هله هوله نرم و خودم رو کنترل کنم و خلاصه همیشه فکر میکردم چاقها و لاعرها خیلی متفاوت هستن و در لاغرها چیزی به نام اشتها و جود نداره و من که کمی چاقترم در من چیزی به نام اشتها هست که من رو وادار به خوردن میکنه و دیگه نمیشه کاری کرد و هر کس یه طوری هست و پدیرفته بودم این قضیه رو که منم اینطورم اشتهای زیادی دارم
      پس احساس میکردم که چیزی درون بدن من هست به نام اشتها که باعث میشه من غذا رو به زور وارد بدنم کنم

      و اما اگاهی های که الان دارم از این دورها در رابطه با اشتها این هست که :
      اشتها وجود خارجی نداره و
      اصلا چیزی در بدن ما به نام اشتها وجود نداره نه غده ای نه اندامی نه هیچ عضوی به این نام نداریم و این خودمون هستیم که به زور عذا رو وارد دهان خودمون میکنیم البته با پذیرفتن این موضوع که اشتهام زیاده خودمون رو در معرض چاقی قرار میدیم و اشتها یه باور غلط و ریشه دار در آدم های چاق
      و در واقع من به جای اینکه بگم اشتها دارم باید بگم حق انتخاب دارم که چه مقداری غذا از چه غذایی در چه زمانی بخورم و چقدر این جمله قدرتمند میکنه ما رو در مقابل عذاها و دیگه من هیچ ضعفی در مقابل غذاها ندارم و انگار دیگه اسیر و برده ی غذاها نیستم که هر چی بود باید بخورم و تسلیم باشم در مقابل عذاها نه کلی با کار کردن روی این جمله در مورد اشتها تونستم در این مسیر قویتر بشم و بهتر عمل کنم و خیلی کمک دهنده بوده برای من و لی هنوزم بعصی وقتها میخوام این کلمه رو به کار ببرم که فلانی لاعر چون اشتهایی نداره ولی سریع تا به زبون نیوردم تصحیحش میکنم که نه چیزی به نام اشتها وجود خارجی نداره و این باور و افکار ما هستن که ما رو چاق یا لاعر میکنن پس میفهمم چقدر این باور ریشه دار هست و چقدر باید کار کنم تا متوجه بشم چیزی به نام اشتها وجود خارجی نداره و الکی خودم رو گول نزنم با همین یه جمله که اشتها دارم و کلی عدا بخورم و حالم بد بشه نه من اشتها ندارم من حق انتخاب دارم من قدرتمندم من توانمندم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم