0

گام ۲۴: عادت های افراد چاق (ثوابشو بخر!)

اندازه متن

عادت های افراد چاق در زبان چاقی مانند تکه کلام های رایج در هر زبان گفتاری است.

چاقی یک زبان رفتاری است و برخی افراد با یادگیری این زبان و رفتار کردن بر اساس قواعد و اصول آن باعث تغییر وضعیت جسمانی خود می شوند.

اگر چاق هستید حتما زبان چاقی را یادگرفته اید و مدت هاست از آن برای انجام رفتارهای روزمره خود استفاده می کنید.

زبان چاقی چیست

همانطور که هر زبان گفتاری شامل حروف الفبا، قواعد و گرامر مخصوص به خود است زبان چاقی هم دارای حروف الفبا و قواعد مخصوص به خود است که البته این موارد به صورت رفتاری هستند.

زبان های گفتاری برای ارتباط برقرار کردن با دیگران مورد استفاده قرار می گیرند و زبان چاقی برای ارتباط بین انسان و مواد غذایی ایجاد شده است.

عادت های چاق کننده

در زبان های گفتاری شما می توانید صحبت های افراد همزبان خود را بشنوید و پاسخ دهید. در زبان چاقی شما می توانید صحبت های مواد غذایی را بشنوید و با آنها ارتباط برقرار کنید.

حتما برای شما پیش آمده است که وقتی خوراکی مورد علاقه تان را در خانه دارید بارها در حین انجام کارهای مختلف صدای آن خوراکی را در ذهن خود میشنوید که شما را صدا می زند و از شما می خواد تا به سمت او بروید و از طریق خوردن مقداری از آن ماده خوراکی با او ارتباط برقرار کنید.

اگر درباره این تجربه با یک فرد متناسب صحبت کنید که آیا او هم صدای مواد غذایی را در ذهن خود می شنود؟ با تعجب به شما نگاه خواهد کرد و هیچ پاسخی برای سوال شما ندارد.

این شاهکار زبان چاقی است که برای اولین بار در جهان در سایت تناسب فکری کشف و به آن پرداخته شده است.

اگر اضافه وزن دارید شما مجهز به یک زبان دیگر علاوه بر زبان های گفتاری خود هستید که مسئولیت رفتارهای شما را برعهده دارد در واقع شما از طریق این زبان رفتارهای خود را اجرا می کنید.

زبان چاقی، زبانی با ویژگی های رفتاری و افکاری می باشد. به این معنی که هم در رفتارها و واکنش های روزمره خود در برابر مواد غذایی از آن استفاده می کنید و هم بسیاری از افکاری که درباره خود و چاقی و مسائل مربوط به آن را در ذهن خود مرور می کنید همه با استفاده از زبان چاقی صورت می پذیرد.

عادت های افراد چاق

عادت های افراد چاق

از زمانی که در مسیر لاغری با ذهن قرار گرفتم، متوجه شدم که آنچه در ذهن من بعنوان فرمول های چاقی ثبت شده است در ذهن همه افرادی که اضافه وزن دارند وجود دارد. در واقع عادت های افراد چاق خیلی شبیه به هم هستند.

با مشاهده واکنش افرادی که از آموزش های لاغری با ذهن استفاده می کردند متوجه شدم که طرز فکر و عملکرد همه افراد چاق مانند یکدیگر است.

اگر با افرادی که اضافه وزن دارند صحبت کرده باشید حتما متوجه شده اید که خیلی از حرف های ما شبیه همدیگر است.

زمانی که اضافه وزن داشتم و درباره موضوعات مربوط به چاقی با افرادی که اضافه وزن داشتند صحبت می کردم متوجه شدم که:

  • همه ما از لاغر نشدن گله و شکایت داریم.
  • از اینکه هرچه تلاش می کنم لاغر شویم فایده ای ندارد.
  • از اینکه با رنج و سختی لاغر می شودم اما به آسانی دوباره چاق می شوم.
  • از اینکه هرچه می خورم چاق می شودم.
  • از اینکه نمی توانم جلوی پرخوری کردن خودم را بگیرم.

خیلی از مشکلات من با چاقی را دیگران هم داشتند و از این رو صحبت کردن درباره چاقی با دیگران به من احساس خوبی می داد چون عادت های افراد چاق شبیه یکدیگر است.

از اینکه مشاهده می کردم دیگران مشکلات شبیه من دارند خیالم راحت می شد که من تنها نیستم که نمی توانم لاغر شوم.

خیالم راحت می شد که همه افرادی که چاق هستند مشکلات من را دارند.

زمانی که در مسیر لاغری با ذهن قرار گرفتم و با تغییر فرمول های ذهنی از طریق انجام تمرینات آشنا شدم تازه متوجه شدم چرا آنچه در ذهن من درباره چاقی می گذرد در ذهن همه افرادی که اضافه وزن دارد مرور می شود. چون همه ما از زبان چاقی برای فکر کردن و رفتار کردن استفاده می کنیم و زبان چاقی باعث ایجاد عادت های افراد چاق می شود.

به همین دلیل مطمئن شدم روشی که من برای لاغر شدن استفاده کردم می تواند به همه افرادی که اضافه وزن دارند کمک کند تا لاغر شوند.

چون وقتی من با آن همه فرمول ذهنی چاق بعد از سی و چند سال چاقی توانسته ام بیش از ۵۰ کیلو کاهش وزن داشته باشم پس هر فردی که اضافه وزن دارد با استفاده از آموزش های دوره های لاغری با ذهن می توانند به تناسب اندام رویایی خود برسند.

همانطور که عادت های افراد چاق در حال حاظر شبیه عادت های چاقی من بوده است بنابراین اگر اکنون عادت های خود را شبیه عادت های امروز من کنید حتما شگفتی ساز خواهید شد.

چرا چاق شدم؟!

چاقی نتیجه مجموعه ای از افکار چاق کننده است.

افکار چاق کننده وقتی تقویت شوند به رفتارهای ما تبدیل می شوند و رفتارها، عادت های افراد چاق را تشکیل می دهند.

قطعا یک فکر اشتباه و یک عادت اشتباه باعث چاقی نمی شود.

مجموعه از افکار اشتباه به همراه تکرار سالها رفتارهای اشتباه باعث چاقی می شود.

از آنجا که چاق شدن حرکت جسم در جهت منفی و نابود شدن است بنابراین سرعت چاق شدن جسم به شدت پایین است.

تصور کنید من با انبوهی از افکار چاق کننده و مجموعه ای از رفتارهای اشتباه که سی و چند سال تکرار شده بودند به وزن ۱۳۷ کیلوگرم رسیده بودم.

با قرار گرفتن در مسیر لاغری با ذهن و انجام تمرینات آن در طی کمتر از سه سال به وزن کمتر از ۹۰ کیلو رسیدم.

من با استفاده از این روش مقدار حدود ۵۰ کیلوگرم در طی چند سال کاهش وزن پیدا کردم.

  • در این چند سال حتی یک ساعت گرسنگی را تحمل نکردم.
  • چند سالی که هرگز از خوردن غذایی بخاطر ترس از چاق شدن خودداری نکردم.
  • در این مدت هرگز بخاطر لاغر شدن، ورزش های برنامه ریزی شده انجام ندادم.

مقدار وزنی که در طی ۳۰ سال به من اضافه شده بود، در طی کمتر از ۵ سال از من کاسته شد.

این مقایسه اثبات می کند که سرعت چاق شدن جسم بسیار کندتر از لاغر شدن است و این در حالی است که همه افراد چاق عقیده دارند سرعت چاق شدن سریعتر از هر خودرویی است که تا کنون ساخته شده است.

نگرش اشتباه درباره لاغر شدن

از جمله عادت های افراد چاق داشتن نگرش اشتباه درباره لاغر شدن است که سبب شده با توجه به اینکه تلاش بسیاری برای لاغر شدن می کنند اما همچنان چاق هستند.

یکی از عادت های افراد چاق این است که عقیده دارند لاغر شدن سخت است، آنها هر چقدر برای لاغر شدن تلاش می کنند باز تصورشان این است که لاغر شدن از این همه سختی که متحمل شده این باز هم سخت تر است.

بنابراین با اینکه سختی و رنج بسیاری را متحمل می شوند اما همچنان چاق باقی می مانند.

چون ذهن انسان نامحدود است و تا بی نهایت می تواند موضوعی را گسترش دهد.

تصور کنید شما اگر چند روز رژیم سخت به همراه ورزش سنگین انجام دهید جسم شما به قدری تحت فشار قرار می گیرد که خستگی را با تمام وجود احساس می کنید.

جسم بیشتر از حد خاصی نمی تواند فشار و سختی را تحمل کند اما ذهن این محدودیت را ندارد و سختی و رنج را تا بی نهایت می تواند گسترش دهد.

بنابراین اگر در ذهن تان، لاغر شدن سخت باشد به مرور سخت بودن لاغر شدن سخت و سخت تر می شود.

به همین دلیل است که هرچه از سن چاقی افراد می گذرد تصور می کنند که لاغر شدن سخت تر است.

این در حالی است که برای جسم آنها لاغر شدن از سال گذشته تا امسال تفاوتی نکرده است اما در ذهنشان لاغر شدن در امسال سخت تر از سال گذشته است.

این تفاوت در نگرش درباره لاغر شدن بخاطر خاصیت ذهن است که نامحدود است و موضوعات را گسترش می دهد.

زمانی که من تصمیم گرفتم از روش لاغری با ذهن به تناسب اندام دست پیدا کنم نمی دانستم آیا نتیجه می گیرم یا نه.

دلیل اینکه 15 ماه بدون کسب نتیجه این مسیر را ادامه دادم پشت کار یا استمرار من نبود بلکه به این دلیل بود که هنوز از این روش ناامید نشده بودم.

تصور کنید من بارها رژیم گرفته بودم و لاغر نشده بودم. بنابراین به محض شنیدن اسم رژیم برای لاغر شدن مطمئن بودم که نتیجه نخواهد داد.

اما درباره نتیجه لاغری با ذهن چیزی نشنیده بودم بنابراین مطمئن نبودم که این روش نتیجه نخواهد داد بنابراین ادامه دادم.

زمانی که اولین نشانه های تغییر جسمی من ظاهر شد مقداری اطمینان من به این روش بیشتر شد و هرچه نتیجه من بیشتر شد اطمینان من هم افزایش پیدا کرد.

در این شرایط، ذهن من مانند دوران چاقی عمل می کند.

همانطور که قبلا ترس از لاغر نشدن را گسترش می داد و اینکه لاغر شدن سخت است. بعد از کسب اولین نشانه های لاغر شدن شروع به گسترش “لاغر شدن آسان است” کرد و به مرور من بیشتر اطمینان پیدا کردم که لاغر شدن کار آسانی است.

به همین دلیل بعد از اینکه تا حدود زیادی از مسیر لاغری با ذهن نتیجه گرفته بودم و برای آموزش این روش فوق العاده اقدام به تهیه فایل های آموزشی کردم از همان ابتدا عبارت “لاغر شدن آسان ترین کار دنیاست” را بارها در فایل های آموزشی تکرار کردم.

در واقع این باور و عقیده من بعد از ده ها کیلو کاهش وزن از طریق قدرت ذهن بود و این درحالی بود که هر فردی که اضافه وزن داشت و این عبارت را می شنید ابتدا تعجب می کرد اما به سرعت احساس خوبی در او شکل می گرفت و با خود تصور می کرد چقدر عالی می شود اگه واقعا لاغر شدن آسانترین کار دنیا بود.

لاغری آسان

لاغر شدن آسانترین کار دنیاست

آنهایی که این عبارت به دلشان نشست و وسوسه شدن آسان بودن لاغر شدن را تجربه کنند قدم در مسیر یادگیری لاغری با ذهن گذاشتند و خیلی زود متوجه شدند که واقعا لاغر شدن به روش لاغری با ذهن آسان ترین کار دنیاست.

این طریق لاغر شدن را در ذهن خود تصور کنید و آن را با روش های قبلی که برای لاغر شدن انجام داده اید مقایسه کنید.

  • شما بدون حضور در کلاس درس یا مکان خاصی لاغر شدن را در خانه و از طریق اینترنت و با استفاده از موبایل یا کامپیوتر خود می آموزید.
  • زمان استفاد از آموزش ها بستگی به برنامه ریزی زندگی شما دارد و هر زمان تمایل داشتید از محتوای آموزشی استفاده می کنید.
  • آموزشها به زبان ساده و قابل درک برای همه افراد در هر سن و شرایطی آماده شده است.
  • شما به راحتی تمرینات خود را در جزوه آموزشی می نویسید و در واقع کتاب لاغری خود را می نویسید.
  • هر شغل یا فعالیتی داشته باشید باز هم می توانید در زمان مناسب یادگیری لاغری با ذهن را دنبال کنید.
  • نوشته های خود را در بخش تمرینات سایت به اشتراک می گذارید و می توانید نوشته هم مسیرهای خود را مطالعه کنید و به این شکل به گسترده ترین کتاب لاغری با ذهن در جهان دسترسی دارید.
  • در این روش برخلاف همه روش های دیگر شما مجبور به تحمل گرسنگی نیستید.
  • نیاز نیست ساعت ها ورزش های سخت و طاقت فرسا انجام دهید.
  • لازم نیست هر روز دارو یا دمنوش های مختلف بخورید.
  • هرکاری که در روش های قبلی برای لاغر شدن انجام می دادید را لازم نیست در روش لاغری با ذهن انجام دهید.

این تنها بخشی از سادگی های روش لاغری با ذهن است.

با مقایسه آنچه در مسیر لاغری با ذهن تجربه خواهید کرد با سایر روش های لاغری به وضوح به ساده بودن لاغر شدن با این روش پی خواهید برد.

همانطور که در زندگی روزمره به مرور فرمول های چاقی در ذهن ما ایجاد شده اند و باعث چاقی ما شده اند اکنون به مرور فرمول های لاغری را در ذهن خود ذخیره می کنیم و به مرور تناسب اندام را در جسم خود ایجاد می کنیم.

این روند ساده و لذت بخش لاغر شدن با قدرت ذهن است.

مقایسه نتایج هنرجویان دوره های لاغری با ذهن با استفاده کنندگان از روش های دیگر هم بیشتر اثبات می کند که لاغری با ذهن آسانترین روش لاغری در دنیاست.

دوستانی که از آموزش های لاغری با ذهن استفاده می کنند دیدگاه خود درباره ساده و آسان بودن این روش در مقایسه با روش های دیگر را در بخش نظرات این جلسه ثبت کنند.

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای انجام عالی تمرین جلسه آموزشی عادت های افراد چاق ابتدا محتوای نوشتاری را مطالعه کنید و سپس ویدیوی آموزشی را مشاهده کرده و سپس به سوالات مطرح شده به شکل انشایی پاسخ دهید.

  • دیدگاه خود درباره عادت های افراد چاق را بنویسید و نمونه هایی از شباهت رفتار خود با دیگران بنویسید.
  • در گذشته آیا درباره رفتارهای چاقی خود با دیگران صحبت کرده اید؟ هدف از انجام این کار چه بوده است؟
  • درباره عبارت (ثوابشو بخر)‌ چه دیدگاهی دارید؟ آیا از این عبارت استفاده می کنید؟
  • مواردی از عادت هایی که در خانواده خود مشاهده می کنید که منجر به خوردن بیش از حد نیاز می شود را نام برده و درباره آن شرح دهید.
  • نگرش خود درباره آسان بودن لاغری با ذهن را بنویسید. چرا این روش آسان است؟
  • روش لاغری با ذهن چگونه به شما کمک می کند تا فرمول های چاقی و عادت های افراد چاق را شناسایی و اصلاح کنید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 3.90 from 30 votes

https://tanasobefekri.net/?p=30154
برچسب ها:
58 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار سارا پوراشرف
      1402/08/04 23:21
      مدت عضویت: 454 روز
      امتیاز کاربر: 3140 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 656 کلمه

      به نام آرام کننده دلها

      رد پای من درگام ۲۴ مسیر لاغری من 

      حالا میفهمم این حد از همدلی و درکمون از هم دیگه درمورد مسئله چاقی توی بیشتر دیدگاه دوستان مشترکه ما بدون اینکه تلاشی برای چاقی بکنیم زبانش رو یاد گرفتیم   وقتی حرف از صدای غذاها شد دقیقا یادم اومد وقتی سرماخورده شده بودم و حسابی گلوم گرفته بود چیپس فلفلی توی کمد صدام می‌کرد برم برش دارم و کارشو یه سره کنم

      یا یه کلیپ از طرز تهیه غذا داشتم که هربار گالری رو باز میکردم بهم چشمک میزد ک منو درست کن   

      یا بعضی وقتا نمیشه موقع غذا خوردن ذهنم تند تند صحبت میکنه درمورد نحوه برخورد با غذا و … و من کاملا صدا ها رو حس میکنم توی سرم که به بهانه لاغری داره باهام از ترس ها و نگرانی ها از قدرت دادن به غذا صحبت میکنه    یه فایل درمورد اینکه با خرس های چاقی مبارزه نکنید گذاشتین که هر بار من این صداها رو می‌شنوم میفهمم دوباره این خرس ها از خواب بیدار شدن و دارن جولون میدن واسه همون جلوی خودمو نمیگیرم که بیشتر اون خرس چاقی رو جری کنم و طبق اون راه حل خوبی که دادین بعد از اینکه اون خرس ها خوابیدن میام و خودم رو احساسم رو بررسی میکنم و با دریافت آگاهی های لاغری از سایتتون آرام آرام موانع لاغری رو رفع میکنم      من متوجه نشدم تو این مدتی که باهاتون همراه هستم لاغرتر شدم ولی امروز هم مادرم هم عمه ام ابن موضوع رو تصدیق کردن حتی دیشب ناخودآگاه یه تصویر از لاغری خودم رو دیدم که با یه تاب آبی کاربری و شلوار مشکی بودم  خیلی خیلی خوشحال شدم از این اتفاقی که برام افتاد   از وقتی توی این مسیر استمرار دارم و دارم کار میکنم  آدمهای متناسب خیلییییییییییییییی زیادی به چشمم میان هر جا که میرم آدمهای متناسب بیشتری رو میبینم و بیشتر باورم میشه متناسب بودن طبیعت ما انسانهاست

      و واقعا از آگاهی بی نظیر فایل این گام لذت بردم من واقعا معتقد بودم یه دونه برنج نباید دور ریخته بشه یه دونه انار نباید از دستت بیوفته رو زمین چون یه دونه از دونه هاش بهشتی و باید همه رو کامل بخوری تا از نعمت بهشتی بهره ببری من خیلی خیلی واسه خوردن غذاها و اضافه اومدنش نگران میشم مثلا امروز میخواستم یه نارنگی و یه نصفه سیب بخورم ولینگتون اضافه اومدن سیبه بودم و نخوردم یا واسه غذا کشیدن خیلی به خودم سخت میگرفتم و وقتی سه قاشق اضافه میومد میگفتم وای خدا من چه اشتباه بدی مرتکب شدم که این غذا اضافه مونده و حالا من نمیخوام بخورم ولی نباید  دور ریخته بشه چقدر به جای اینکه یه کار درست کرده باشم به خودم ضرر زدم    ما اینجا این اصطلاح ثوابش بخر رو نداریم ولی  همون فرمول توی ذهنمون پیاده شده بود که بخور و گرنه گناه میکنی   واقعا من چرا به خودم سخت گرفتم اینقدر درصورتی که بدنم لازم نداشته و در هر  صورت قرار بوده به طبیعت برگرده  دیگه وقتی غذایی رو نمیخوام نمی‌خورم عاقلانه تر با اون چیزی که برام بهتره عمل میکنم غذاها برای انرژی داشتن هستن   غذا اضافه اومده؟ بریز دور    یعنی بخورم؟ نه    بریزش توی سطل زباله     من مگه اندازه انرژی ای که لازم دارم با مقدار غذایی که باید استفاده کنم  و میتونم دقیق دقیق تخمین بزنم؟  اگه این موضوعات توی ذهنمون بچرخه فقط کار رو برای خودمون سخت میکنیم  درصورتیکه لاغری اسونترین کار دنیاست   و خیلی راحت میتونی هر چی خواستی  بخوری بقیه اشو بریز دور  

      لازم نیست بریم کلاس عزت نفس با احترام گذاشتن به بدنمون این احساس در ما شکل میگیره   

      و این میتونه یه قدم موثر  باشه 

      استاد من خیلی خوشحال شدم که با این عملکرد خوبتون در برخورد با غذایی که بچه هاتون استفاده میکنن بهشون آزادی ذهنی رو میدید و احساس خوبی رو کسب میکنن منم میتونم با رفع این فرمول این حس آزادی و آرامش خیال رو کسب کنم 

      ممنونم ازتون بابت فایل خوبتون

      خداروشکر

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار نگین
      1402/07/13 19:24
      مدت عضویت: 315 روز
      امتیاز کاربر: 9557 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 329 کلمه

      بنام خدا سلام خدمت دوستان و استاد عزیز

      درباره اینکه خوراکی ها با آدم های چاق حرف میزنن تجربه های زیادی دارم😄من و داداشم هرشبی که مامانم باقی پیتزاش و توی یخچال میذاشت ما خواب درستی نداشتیم یا بیدار میموندیم که آخر شب بخوریمش یا دم صبح اگه یکم لای چشممون باز میشد سریع یادمون میومد یه چیزی توی یخچال منتظره و تا اون یکی نخوردتش میرفتیم سراغش😆🤦‍♀️خلاصه هر زمانی که خوراکی مورد علاقمون توی خونه بود امکان نداشت فراموشش کنیم تا بخوریمش

      در گذشته با کسایی که مثل خودم اضافه وزن داشتن زیاد درباره عادت هامون صحبت میکردیم و چقدر میخندیدیم و کِیف میکردیم که ما تنها نیستیم🫣

      بعد از توضیحات استاد متوجه شدم که عبارت ثوابشو بخر مربوط به خوزستانی هاس چون ما ساکن اهواز هستیم و اصالتا شوشتری هستیم و از این عبارت زیاد استفاده کردیم و همچنان استفاده میکنیم حالا خیلی تعصب نداریم که حتما ثوابش باید خریده بشه ولی پدر شوهرم همیشه هر چقدر از یه غذایی بمونه میگه دیگه ثوابشو بخرید نره تو یخچال دیگه🤣

      توی خانواده ما مادرم و برخی از خانم های فامیل وقتی مهمان دارن به شدت روی میزان خوردن مهمانها حساسن و حواسشون هست که همه برنج زیاد بکشن ،مرغ بردارن وخلاصه اصرار دارن که چیزی نخوردی  ناراحت میشم باید بخوری و خونه ما باید رژیم و کنار بذاری و ….. و یه اصطلاحی که مامانم به کار میبره اینه که مواخذه ای(که با لهجه شوشتری گفته باید بشه😆) اگه تعارف کنی یعنی گردنته اگه تعارف کنی و گناه میبری و ….

      ساده بودن لاغری با ذهن به این علته که ما محدود نمیشیم وقتی که در رژیم های غذایی محدود میشیم در ابتدا رژیم رو رعایت میکنیم اما بعد از مدتی به خوردن بیشتر حریص میشویم

      در این روش ما عادت های اشتباه همدیگه رو شناسایی میکنیم و سعی میکنیم عادت های جدید رو جایگزین آنها کنیم اینجوری کم کم فرمولهای چاقی کمرنگ میشوند و فرمولهای لاغری جای آنها رو میگیرند و افکار ما  و سپس  رفتار ما و در آخر جسم ماتغییر میکند 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار negarmalekzade2377@gmail.com
      1402/06/09 09:08
      مدت عضویت: 1034 روز
      امتیاز کاربر: 3627 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 2,117 کلمه

      به نام خدای مهربان🦋

       سلام به استاد عزیز و همراهان گرامی در سایت تناسب فکری💖

      گام ۲۴ ، عادت‌های افراد چاق (ثوابشو بخر)،🌾

      عادت‌های افراد چاق در زبان چاقی مانند تکه کلام‌های رایج در هر زبان گفتاریه،

      چاقی یک زبان رفتاریه و برخی افراد با یادگیری این زبان و رفتار کردن بر اساس قواعد و اصول اون باعث تغییر وضعیت جسمانی خودشون میشن،پس اگه چاقم حتماً زبان چاقی رو یاد گرفتم و مدت‌هاست از اون برای انجام رفتارهای روزمره خودم استفاده کردم.

      همونطور که هر زبان گفتاری شامل حروف الفبا، قواعد و گرامر مخصوص به خودشه،زبان چاقی هم دارای حروف الفبا و قواعد مخصوص به خودشه که این موارد به صورت رفتاری هستن،در زبان‌های گفتاری من می‌تونم صحبت‌های افراد هم زبان خودم رو بشنوم و پاسخ بدم،در زبان چاقی می‌تونم صحبت‌های مواد غذایی رو بشنوم و باهاشون ارتباط برقرار کنم.

      مثلاً وقتی خوراکی مورد علاقم رو در خونه دارم بارها در حین انجام کارهای مختلف صدای اون خوراکی رو در ذهنم می‌شنوم که منو صدا میزنه و از من میخواد تا به سمت اون برم و از طریق خوردن مقداری از اون ماده خوراکی باهاش ارتباط برقرار کنم،

      اگه درباره این تجربه با یک فرد متناسب صحبت کنم که آیا اونم صدای مواد غذایی رو در ذهنش می‌شنوه، با تعجب بهم نگاه می‌کنه و هیچ پاسخی برای سوالم نداره،

      پس اگه الان اضافه وزن دارم مجهز به یک زبان دیگه علاوه بر زبان‌های گفتاری خودم هستم که مسئولیت رفتارهای من رو به عهده داره،در واقع من از طریق این زبان رفتارهای خودم رو اجرا می‌کنم.

      زبان چاقی زبانی با ویژگی‌های رفتاری و افکاریه،به این معنی که هم در رفتارها و واکنش‌های روزمره خودم در برابر مواد غذایی از اون استفاده می‌کنم،و هم بسیاری از افکاری که درباره خودم و چاقی و مسائل مربوط به اون رو در ذهنم مرور می‌کنم،همه اینها با استفاده از زبان چاقی صورت می‌گیره.

      اونچه که در ذهن من به عنوان فرمول‌های چاقی ثبت شده در ذهن همه افرادی که اضافه وزن دارن هم وجود داره،در واقع عادت‌های افراد چاق خیلی شبیه به هم هستن،طرز فکر و عملکرد همه افراد چاق مثل همدیگه است و اگه با افرادی که اضافه وزن دارن صحبت کنم، حتماً متوجه میشم که خیلی از حرف‌های ما شبیه همدیگه است.

      مثلاً همه ما از لاغر نشدن گله و شکایت داریم،از اینکه هر چقدر تلاش می‌کنیم لاغر بشیم فایده‌ای نداره،از اینکه با رنج و سختی لاغر می‌شیم اما به آسونی دوباره چاق می‌شیم،از اینکه هرچی می‌خوریم چاق می‌شیم،از اینکه نمی‌تونیم جلوی پرخوری کردن خودمون رو بگیریم،پس تموم عادت‌های افراد چاق شبیه همدیگه است.

      پس اونچه که در ذهنم درباره چاقی میگذره، در ذهن همه افرادی که اضافه وزن دارن هم مرور میشه،چون همه ما از زبان چاقی برای فکر کردن و رفتار کردن استفاده می‌کنیم و زبان چاقی باعث ایجاد عادت‌های افراد چاق میشه.

      چرا چاق شدم؟؟چاقی نتیجه مجموعه‌ای از افکار چاق کننده است،افکار  چاق کننده وقتی تقویت بشن به رفتارهای من تبدیل می‌شن و رفتارها عادت‌های منو تشکیل میدن،قطعا یک فکر اشتباه و یک عادت اشتباه باعث چاقی نمی‌شه،مجموعه‌ای از افکار اشتباه، به همراه تکرار سال‌ها رفتارهای اشتباه باعث چاقی میشه،از اونجایی که چاق شدن حرکت جسم در جهت منفی و نابود شدنه،بنابراین سرعت چاق شدن جسم به شدت پایینه،

      یکی از عادت‌های افراد چاق داشتن نگرش اشتباه درباره لاغر شدنه که باعث شده با توجه به اینکه تلاش زیادی برای لاغر شدن می‌کنن، اما همچنان چاق بمونن،

      یکی از عادت‌های افراد چاق اینه که عقیده دارن لاغر شدن سخته،اونا هر چقدر برای لاغر شدن تلاش می‌کنن باز تصورشون اینه که لاغر شدن از این همه سختی که متحمل شدن بازم سخت‌تره،و با اینکه سختی و رنج بسیار زیادی رو متحمل میشن، اما همچنان چاق باقی میمونن،چون ذهن انسان نامحدوده و تا بی‌نهایت می‌تونه موضوعی رو گسترش بده.

      مثلاً اگه چند روز رژیم سخت به همراه ورزش سنگین انجام بدم،جسمم به قدری تحت فشار قرار می‌گیره که خستگی رو با تمام وجود احساس می‌کنم،جسم بیشتر از یه حد خاصی نمی‌تونه فشار و سختی رو تحمل کنه،اما ذهن این محدودیت رو نداره و سختی و رنج رو تا بی‌نهایت می‌تونه گسترش بده،

      پس اگه در ذهنم لاغر شدن سخت باشه به مرور سخت بودنِ لاغر شدن،سخت و سخت‌تر میشه،برای همینه که هر چقدر از سن چاقی افراد می‌گذره فکر می‌کنن که لاغر شدن سخت‌تره.

      و این در حالیه که برای جسم اون‌ها لاغر شدن از سال گذشته تا امسال تفاوتی نکرده، اما در ذهنشون لاغر شدن در امسال سخت‌تر از سال گذشته است،

      این تفاوت در نگرش درباره لاغر شدن به خاطر خاصیت ذهنه که نامحدوده و موضوعات رو گسترش میده.

      وقتی در مسیر لاغری با ذهن حرکت کنم و به این مسیر اطمینان داشته باشم که به نتیجه می‌رسم و اولین نشانه‌های لاغر شدن در من ظاهر بشه،در این شرایط ذهن مانند دوران چاقی عمل می‌کنه،همونطور که قبلاً ترس از لاغر نشدن رو گسترش می‌داد و اینکه لاغر شدن سخته،

      ولی این دفعه دیگه بعد از کسب نشانه‌های لاغر شدن شروع به گسترش لاغر شدن آسونه می‌کنه،و کم کم اطمینانم به این مسیر بیشتر میشه که لاغر شدن کار آسونیه.

      لاغر شدن به روش لاغری با ذهن آسان‌ترین کار دنیاست،پس این طریق لاغر شدن رو در ذهن خودم تصور کنم و اونو با روش‌های قبلی که برای لاغر شدن انجام دادم مقایسه کنم،الان بدون حضور در کلاس درس یا مکان خاصی لاغر شدن رو در خونه و از طریق اینترنت و با استفاده از موبایلم یاد می‌گیرم.

      زمان استفاده از آموزش‌ها بستگی به برنامه‌ریزی زندگیم داره و هر وقت که تمایل داشته باشم از محتوای آموزشی استفاده می‌کنم،آموزش‌ها به زبان ساده و قابل درک برای همه افراد در هر سن و شرایطی آماده شده،هر شغل و فعالیتی هم که داشته باشم بازم می‌تونم در زمان مناسب، یادگیری لاغری با ذهن رو دنبال کنم،در این روش برخلاف روش‌های دیگه مجبور به تحمل گرسنگی نیستم،نیاز نیست ساعت‌ها ورزش‌های سخت و طاقت فرسا انجام بدم،لازم نیست هر روز دارو یا دمنوش‌های مختلف بخورم،هر کاری که در روش‌های قبلی برای لاغر شدن انجام می‌دادم رو لازم نیست در روش لاغری با ذهن انجام بدم.

      همونطور که در زندگی روزمره به مرور فرمول‌های چاقی در ذهنم ایجاد شدن و باعث چاقی من شدن،الان به مرور فرمول‌های لاغری رو در ذهنم ذخیره می‌کنم و به مرور تناسب اندام رو در جسمم ایجاد می‌کنم،این روند ساده و لذت بخش لاغر شدن با قدرت ذهنه.

      چاقی یک زبان مشترک بین افرادیه که اضافه وزن دارن و حتی افرادی هم که در کشورهای دیگه زندگی می‌کنن همین جور دارن فکر می‌کنن.

      ممکنه نتونیم حرف همدیگه رو بفهمیم مثلاً اگه با یک آلمانی درباره چاقی صحبت کنیم، ممکنه حرف همدیگه رو نفهمیم، اما اگه یه مدت با هم زندگی کنیم خیلی از جاها شبیه همدیگه رفتار می‌کنیم، واکنش‌هامون مثل همدیگه است.

      یک عبارتی هست که در خیلی از خانواده‌ها کاربرد داره و می‌تونه روی ذهن اون‌ها برای چاق شدن تاثیر بذاره و اون هم عبارت ثوابشو بخر هست،خیلی از خانواده‌ها هستن که وقتی سر سفره میشینن، وقتی یه غذای اضافه‌ای میموند اگه مقداری بود که می‌تونستن اونو بردارن یا نگه دارن برای وعده‌های دیگه، خب اونو برمی‌داشتن،اما اگر اون مقدار کمتر بود به خاطر اینکه اون غذا رو دور نریزن میگفتن یکی ثواب اینو بخره،و منطق و دلیلش هم این بود که این غذا حیفه ما اینو دور بریزیم،گناه داره،زشته، برکت خداست، حیفه که دور ریخته بشه، یکی بیاد ثوابش رو بخره و اینو بخوره.

      یا حتی توی مهمونی‌ها وقتی چیزی میموند و دیگه کسی نمیخورد و همه غذاشون رو خورده بودن و می‌خواستن سفره رو جمع کنن،وقتی غذایی توی ظرفی میموند به همدیگه میگفتن کی ثواب اینو میخره؟ یکی ثواب اینو بخره،این عقیدشون بود،و به صرف شوخی نبود،عقیده داشتن که دور ریختن غذا خیلی کار زشتیه،خیلی گناه داره،اما خوردنش که گناهی نداره که،میخوری و استفاده میشه، تازه ثواب هم داره که تو نذاشتی غذا دور ریخته بشه،و همین فرمول  باعث میشه که به هیچ وجه خیلی از افراد از اون غذا نگذرن،یعنی نذارن غذایی دور ریخته بشه و هیچ چیزی باقی نمونه،و اون‌ها این کارو انجام می‌دادن، چون توی ذهنشون این بود که در نهایت نباید چیزی باقی بمونه.

      و این کارها باعث میشه که یه سری فرمول‌های ذهنی در ذهن این افراد ذخیره بشه و هی تکرار بشه و این فرمول‌ها باعث یک سری عملکردها در اون‌ها بشه،

      پس عملکردهای ما اتفاقی نیست،اینا هر کدومش یه سری فرمول پشتشه، یه سری داستان داره.

      این فرمول‌ها در ذهن باعث میشه که افراد حتی به رستوران‌ها هم که میرن باعث بشه که حتی یک لقمه از غذای خودشون یا غذای دیگران باقی نمونه و همه رو می‌خوردن، یا میاوردن خونه که بعداً بخورن،برای اینکه دیگه این عقیده در اون‌ها به وجود اومده بود که گناه داره غذا رو دور بریزیم، گناه داره که غذا بمونه، حالا این همه خوردی اینم بخور ثوابشو بخر.

      و اگه دقت کنیم این نگرش در خیلی از اطرافیان و دوستان و از خانواده‌های نزدیکمون هم هست، که به جای اینکه غذا رو دور بریزن، غذای اضافه رو به جای اینکه دور بریزن، تصور می‌کنن که خوردنش ثواب داره و دور ریختن اون گناه داره و چه حس خوبی هم بهشون میده که نذاشتن این غذا هدر بشه.

      و اگر یه زمانی خواستم این کارو انجام بدم فکر کنم که چرا من نگران این هستم که این غذا اگه دور ریخته بشه گناه داره، ولی نگران خودم نیستم که اگه این غذا اضافه وارد بدنم بشه من گناه دارم،چرا من باید غذای اضافه بخورم؟؟چرا من باید چیزی که مورد استفاده نیست رو باید بخورم؟؟چرا باید مثلاً غذای باقیمانده دیگران رو بخورم؟؟چرا هیچ وقتی نمیذارم یک غذایی دور ریخته بشه؟؟حتی زمانی که سفره رو جمع می‌کنم اگه یه چیزی بود که بازم قابل خوردن بود چرا اونو میخوام بخورم و   نمیذارم مواد غذایی دور ریخته بشه؟؟باید سعی کنم یواش یواش این عادت رو ترک کنم که بخوام حتماً همه غذاها رو بخورم و چیزی دور ریخته نشه، و اصلاً باید روی ذهنم کار کنم که با دور ریختن غذا راحت باشم.

      نه اینکه عملاً بخوام دور بریزم،ولی اگه به هر دلیلی غذای اضافه اومد به جای اینکه بخوام مثلا به زور اونو بخورم، اون غذا رو دور بریزم و اصلاً هم به این فکر نکنم که گناه داره و خدا رو خوش نمیاد و برای خودم منطقی کنم که چرا فکر می‌کنم گناه داره،چرا فکر می‌کنم مثلاً این کار زشت و ناپسندیه،اینکه من یک چیزی رو اضافه بخورم بعد شکم درد بگیرم، از فشار شکم اعصابم به هم بریزه، عذاب وجدان بگیرم که خیلی گناهش بیشتره ،تا اینکه بخوام به خودم ظلم کنم، بخوام چند قاشق بیشتر یه چیزی رو بخورم، اصلاً چه اشکالی داره که بخوام دور بریزم،؟؟ مگه اون هدر میره؟؟ دوباره به طبیعت برمی‌گرده،مگه این غذاهایی که توی این چندین سال خوردم کجا رفته؟؟خب یا به انرژی تبدیل شده، یا به چربی تبدیل شده توی بدنم ذخیره شده، یا دفع می‌شه دوباره وارد طبیعت می‌شه،در نهایت هر چیزی تولید میشه دوباره به طبیعت برمی‌گرده، حالا به شکل‌های مختلف یا دفع میشه از بدن، یا به چربی تبدیل میشه یا اصلاً دور می‌ریزیم و به طبیعت برمی‌گرده،پس این کار ارزشمندتریه که این غذا رو قبل از اینکه بخورم اضافه‌اش رو دور بریزم سریع‌تر و راحت‌تر هم به طبیعت برمی‌گرده تا اینکه بخوام توی بدنم ذخیره‌اش کنم و به چربی تبدیل بشه.

      پس سعی کنم به هیچ وجه نخوام ثواب یک غذای دور ریختنی رو من بخوام بخرم و اونو بخورم.

      پس یه چیزایی هم هست که ممکنه مربوط به فرهنگ  یک منطقه باشه، مربوط به یک خانواده باشه، یک عادت، یک طرز نگرش، یک طرز فکر، که باعث اضافه خوردن میشه، باعث بی‌خودی خوردن بشه،باعث بشه که آدم توجهش به غذا بیشتر از توجهش به خودش باشه.

      سعی کنم این فکر اشتباه و این رفتار اشتباه از طریق من به دیگران منتقل نشه و به هیچ وجه به خانواده‌ام اصرار نکنم که حتماً باید تمام غذات رو تا آخر بخوری و بزارم با این موضوع راحت باشن که دور ریختن غذا هیچ اشکالی نداره، هیچ استرسی به اون‌ها وارد نکنم که از همون اول باید دقیقاً به اندازه غذا بکشی و اگه فرزندم یه غذایی توی ظرفش کشید و وسط کار فهمید که دیگه دوست نداره بخوره و میلش نیست، هیچ اصراری برای خوردن اون نداشته باشم.

      و اصلاً تاکید نکنم که همون اول کمتر بکش، به اندازه بکش،این توصیه اشتباهه که من بخوام بهش بگم که کمتر غذا بکش،چون اون وقت توجهش رو می‌برم روی مقدار غذا و اون یواش یواش براش این فرمول توی ذهنش ایجاد میشه که خودش نمی‌تونه به اندازه مصرف کنه باید مقدارش رو از قبل تعیین کنن.

      و بزارم در انتخاب غذا و مقداری که میکشه آزاد باشه، در مقداری که می‌خوره آزاد باشه و هر چقدر هم از غذاش باقی موند اصلاً اشکالی نداره.

      و این عبارت ثوابش رو بخر می‌تونه یک رفتار اشتباه و مخرب رو در ما نهادینه کنه به بهانه ثواب کردن،خیلی از رفتارهای ما در زندگی مخربه برای خودمون،ولی برای دیگران خوبه،خیلی از رفتارهای ما، یه عادت‌هایی داریم، کارهایی رو انجام میدیم هم برای خودمون مخربه هم برای دیگران مخربه، اما چون پشتوانه اش وصله به ثواب و کار خیر و خداپسندانه،با خیال راحت اونو انجام میدیم.

      سپاس بینهایت از شما استاد عزیزو گرامی.

      در پناه الله یکتا شاد، سالم، سلامت و ثروتمند باشید.🙏🙏🌺🌺🌹🌹🌼🌼🦋🦋

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 407 کلمه

      ب نام خدای مهربان

      سلام خدمت استاد و همراهان.

      من هم بارها اینو شنیدم ک ظرف غذا باید کامل خورده بشه واصراف نشه …از بچگی همیشه شاهد این صحبت‌ها بودم ک ای وای چرااصراف میکنی چرا اینهمه برنج و نون وبرکت خدارو خراب میکنی …آدم هایی ک اصراف میکنن کم روزی هستن یا کافرن….و خیلی صحبت های دیگه ک همه باعث شده این باور غلط در ذهن ما شکل بگیره ک غذا باید تا ته خورده بشه و این برامون جا افتاده بود ک این ظرف غذای من باید کامل خالی بشه اگه نشه خیلی بی احترامیه ب خدا و سفره و ….و من هیچ وقت ب سیر شدنم دقت نمیکردم ب غذایی توجه میکردم ک کی تموم میشه ….

      و همین باعث ایجاد پرخوری شد

      الانم خیلی برام سخته ک باقی مانده غذا رو دور بریزم یه حس خیلی بدی دارم وقتی میخام دونه های برنج یا نون خشک رو بریزم توی سطل اشغال همش حس میکنم دارم گناه میکنم و میدونم همش بخاطر حرفهای پدرومادرمه ک این باور رو درونم محکم کردن…

      برای اینکه مجبور نباشم بجای سطل اشغال معدمو انتخاب کنم …کم غذا میکشم یا باقی مونده رو اگه دست نخورده باشه نگه میدارم برای وعده بعد یا مقدار غذا رو کمتر میپزم تا زیادی نمونه ….

      واقعا وقتی فک میکنم ک‌ یا باید سطل اشغال رو انتخاب کنم یا معدمو از خودم خجالت میکشم ک ب این راحتی این دو رو باهم یکی میبینم و حاضرم بخاطر عقاید غلط قدیمیا ب سلامتی خودم صدمه بزنم 

      من قبلا نون خشکه هارو نگه میداشتم واینکه بیرون بریزمشون وحشت داشتم چون مادرم برام داستان هایی تعریف میکرد از نتیجه بی احترامی افرادی ک ب برکت خدا بی حرمتی میکنن و ب عاقبت بد دچار میشن و من واقعا باورشون کرده بودم و از دور ریختنشون وحشت داشتم…تااینکه یه کلیپ دیدم ک خواهش میکرد نون خشکه ها رو نگه ندارید بعد بدید ب اینایی ک میخرن چون نونا کپک میزنه وهمینارو میدن ب دام ….فک کنید دام کپک میخوره و بعد ما خیلی راحت گوشت دام رو میخوریم و انواع مریضیارو میگیریم ….از اونروز بخودم گفتم چرا ب ذهن خودم نمی‌رسید چرا ما خودمون داریم همه جوره ب بدنمون آسیب می‌زنیم و دیگه این کارو نکردم یا میریزم بیرون یا میریزم برای گنجشکا …

      واقعا اگه یکم ب رفتارهای غلطمون فک کنیم و فقط سعی کنیم انجامشون ندیم تمام مشکلاتمون حل میشه 

      از این ببعد اگه خاستم بخاطر اصراف نکردن بیشتر بخورم حتی یه قاشق سریع ب خودم میگم پس معدت سطل زبالست ….

      خدا پشت وپناهتون🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 261 کلمه

      سلام و صد سلام خدمت استاد عزیزم

      همون مثالی ک زدین دقیقا تو خانواده ما رواج داشت مادرم خیلی اصرار میکرد که اصراف نشه غذارو تا آخر. بخوریم و از قبلم تو کتاب های درسی دینی تو ذهنم کد شده بود ک اصراف حرام است و ادامه این سیب رو بخورید و نصفه رهاش نکنید 

      موند تا چند سال بعد فک میکنم از دهن یه دکتر شنیدم که اصراف یعنی ضرر حالا ک اغلب مادر های قدیم اضافه غذاهای بچه هاشونم میخوردن ک یه وقت اصراف نشه اونا در اصل به بدن خودشون ضرر میزدن و دقیقا همینطور هم بود 

      من خونه مادرم یا مادرشوهرم ک برم غذامو کم میکنم چون زیادتر از وعده غذایی من میریزن بعدم مثلا میگن همون دو س قاشق فقط اضافه بود من میگم آره چون بیشتر وقتا مقدار برنجی ک میخورم همیشه مشخص و تو این بشقاب های خورشت خوری میخورم ک حجم کمتری دارن بعد رژیمم فک کنم این اتفاق افتاد قبل اون همیشه باپلو خوری میخوردم همون زمانی ک نسبت ب خوردنم آگاهی نداشتم 

      همیشه مادرم برنجو زیاد میکشید و من میگفتم مامان چه خبره کوه درست کردی 

      خداروشکر میکنم بابت این سایت و تبدیل کردن آرزوی لاغری به واقعیت منم از خدامه مثل شما سایز لارج بپوشم و چون شما تونستی منم میتونم 😍

      لاغری آسان ترین کار دنیاست 😍😍😍

      و یه خبر خوب دیگه اینکه همسرم در جریان فایل های شما قرار گرفته‌حتی فایل قبلی رو باهم گوش دادیم و این سری دیگه مقاومتی نکرد نگف انجام بده نگفتم انجام نده .حتی بحث باشگاهم رو هم پیش کشیدم ک بدون ورزش من قراره‌لاغرتر بشم 

      دیگه انگار نمیگه برو نرو

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 39460 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 191 کلمه

      سلام استاد گرامی خسته نباشید

      روزه،طاعات و عباداتتون قبول باشه ان شالله

      ما هم دقیقا این فرهنگ رو داریم که میگیم غذات رو سنت(سونه تیکه) کن،
      یعنی نباید چیزی روی بشقابت بمونه وگرنه گناه داره.
      من بعد آشنایی با سایت شما و یادگیری مطالبتون چند وقته شکر خدا میتونم غذای اضافه رو که مناسب یخچال هم نیست ، دور بریزم،
      واقعا علت اصلی اضافه وزن من همین سختی و احساس گناه دور ریختن غذای اضافه بوده که از بچگی این فرمول اشتباه رو وارد ذهنمون کردن.
      خوشحالم که برام راحتتر شده و این فایل باارزشتون خیلی کمک کننده بود که هیچ فرقی نمیکنه آخرش این مقدار اضافه به طبیعت باز میگرده ، چ از طریق آشغال باشه ،چ از طریق دفع،چ از طریق مردن و به حاک تبدیل شدن چربی بدن .
      بازم هر روز باید به خودمون یادآوری کنیم که ❤💚لاغر شدن آسانترین کار دنیاست💚❤

      یادمون باشه سرعت چاق شدن جسم بسیار کندتر از لاغر شدن هستش.

      همچنین ممنونم استاد که کمکم کردید به بچه م سخت نگیرم اگه نخواست غذا بخوره ،خب نخوره،
      قبلا خیلی تلاش میکردم ، یعنی داشتم با زوور اون مقداری که باهاش سیر میشه رو اضافه میکردم ، الان میدوم اشتباهه.

      امیدوارم روز خوبی داشته باشید.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1401/01/22 21:38
      مدت عضویت: 1445 روز
      امتیاز کاربر: 6727 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 268 کلمه

      با سلام

      منم یادم میاد که در کودکیمون اینطور نبود که خودمون برای خودمون غذا بکشیم . معمولا تو خونه ما مادرم برامون غذا میکشید و ما هم بایستی تا ته بشقاب رو خالی بکنیم . واگر غذایی باقی میموند میگفتن مردم ندارن بخورن شما ناشکری میکنین . وهمین ناشکری باعث میشع این روزی هم قطع بشه .

      منم از ترس حروم شدن غذا میخوردمش  وگاهی اوقات یواشکی دوراز چشم دیگران اون رو دور میریختم .

      این باور مخرب مذهبی مثل باور مخرب ثروتمند شدن که میگه ثروتمند شدن انسان را از خدا دور میکنه . دور ریختن غذای اضافه هم انسان رو از خدا دور میکنه و روزی آدم قطع میشه .

      البته با اینکه ما تو خونه کلی مرغ و خروس داریم و غذای اضافی رو میدیم به مرغ و خروس . بازم این جنس حرفها بود . و بعدها که چاق شدیم از طرف همین خانواده مورد سرزنش قرار گرفتیم که کمتر بخور . مراقب خوردنت باش و ….

      تا حالا اینجوری به موضوع نگاه نکردم که چه من این غذای اضافه رو دوربریزم وارد دامن طبیعت میشه و چه به زور بخورمش وارد دامن طبیعت میشه البته پس از پروسه هظم و گردش در بدن .

      البته هیچ اختیاری در زندگی نداشتیم نه لباس پوشیدن . نه غذا خوردن . نه معاشرت با افراد دلخواهمون . و… . فقط بع دنیا اومدیم که برده خانواده باشیم و طبق میل اونها رفتار کنیم . اینجوری میشیم بچه مثبت و فهمیده .

      ولی الانا که بچه های این دوره رو میبینم علیرغم اینکه اصلا موردتایید خانوادمون نیستند و نسل های امروزی رو سرکش میدونن که راه خودشون رو میرن خیلی لذت میبرم .

      .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 7 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار amirali2020110@gmail.com
      1401/01/09 16:12
      مدت عضویت: 1185 روز
      امتیاز کاربر: 10683 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 273 کلمه

      با سلام خدمت شما دوستان و استاد روشن 

      فایل ثوابشو بخر 

      چقدر این کلمه آشنا بود برام چقدر اتفاق می افتاد البته نه برای خودم چون من خیلی کم پیش می آمد که باقی غذای بچه ام را بخورم اما گاهی غذای خودم را که می کشیدم ازش می ماند به زور میخوردم هم خوش مزه بود وهم گناه داره بریزی دور عقیده من این بود بعضی نون خالی سر سفره ندارن حالا من اینقدر اسراف کنم خدا ناراحت میشه و کلی از این افکار اشتباه و به قول استاد خونه مادرم که میریم همش مامان میگه که بچه ها غذا ها را گذاشتن گاهی بنده خدا خودش به زور می‌خورد به من میگفتن که غذای بچه ات را بخور من قبلا میخوردم اما الان چند وقتی است که تو سایت هستم این فرمول را دیگه برا خودم تکرار نکردم اما به بچه هام میگم که به اندازه بکش غذای نمونه اما از این پس دیگه به بچه ها هم نمیگم که اونا هم،این فرمول اشتباه را یاد نگیرن واقعا ما اگه به اندازه نیاز بدن غذا بخوریم و سعی نکنیم ته مانده و یا باقی مانده غذای دیگران و خودمان را بخوریم هرگز چاق نمیشویم اضافی غذا را دور بریزیم زودتر به طبیعت بر میگرده تا بره تو معده ی ما و تبدیل به چربی بشه دور ریختن مواد غذایی گناه نیست اما به زور خوردن آنها گناه است چون به جسم خودمان صدمه میزنیم با عوارضی که بعد از خوردن مواد اضافی هست پس به فکر جسم خودمان باشیم و مواد غذایی اضافه نخوریم .

      با رعایت این فرمول ها ما لاغر می‌توانیم به راحتی به تناسب اندام برسیم .لاغر شدن اسانترین کار دنیاست 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 7 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mohannaf1396@gmail.com
      1400/08/18 23:45
      مدت عضویت: 914 روز
      امتیاز کاربر: 57
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 667 کلمه

      سلام

      من نمیدونم کی و کجا 

      ولی منم همش ذهنم میگه حیفه بخور گناهه بخور پیدا نمیشه بخور نخوری از دس دادی نخوری دیگه برا تو نمیمونه بخور پول دادی بخور عروسیه بخور نزریه بخورشب چلس  بخور تولده بخور عیده 

      یک عمر اینها رو گفتم و هنوزم در ذهنم پررنگ هستن بخصوص بخور گناهه بخور حیفه

      من از وقتی وارد سایت شدم اصلا با بچم طوری رفتار میکنم اموزشش ندم و ب خودم افتخار میکنم 

      و شکر میکنم مادری هستم ک باعث نابودی بچم نمیشم

      ولی مامان من اصلا اینطور نبود ک بگه بخور حیفه من خودم اینجوریم نمیدونم چرا

      و خسته از این رفتار 

      مادرشوهر من خودش بشقاب ی جور تمیز میکنه ک نگم روغن هایی ک ته رشقاب باشه رو حتی میخوره

      چقدر استاد با این فایلتون ارامش گرفتم چقد پیش خودم خجالت کشیدم ک چنین رفتارهایی داشتم و دارم

      از فردا بیشتر و بیشتر دقت میکنم و بخودم ن میگم 

      هربار ک اضافه میخورم در حد دوقاشق اینا 

      میگم فریبا جان ب خودت احترام بزار اون دولقمه رو احتیاج نداشتی عزیزم

      سعی میکنم سرزنش نکنم مثل مادری باشم برا بچم ک تشویقش کنم و با تشویق و تذکر باعث شم این رفتارها درست شن

      الان ک ب گذشتم نگا میکنم مببینم چ روزها ب اسم نزری اونقدر خوردم تا یه روز مریض شدم کارم ب سرم اینا کشیده چقدر خودمو زجر دادم هنوزم فرمولها کمرنگ نشدن ولی میدونم ک من مسئول لاغرس خودم هستم و هرروز با تلاش و استمرار خودم باعث میشم همه این فرمول ها کمرنگ بشن اونقدر ک دیگه دیده نشن

      امروز خسته بودم خیلی بدنم درد میکرد و پرخوری کردم ک شکمم درد کرد و الان میبینم ک این فرمول ک اعصابم خرابه میخورم یا بدنم درد میکنه میخورم داره خودشو نشون میده ولی من همینجا میگم ک من بر این فرمولهایی خودم کاشتم و ابیاریشون کردم و نابود میکنم 

      اگه من موفق نمیشم پس کی میشه این منم ک دارم هروز اگاهی میدم این فرمولها کم کمش ۱۵ سالی در من تکرار شدن پس باید فرصت بدم تا محو شن من پیروز این میدانم چن میخوام ک بشم من مبتونم لاغر شم خیلی راحت خیلی اسون بدون اینک سختی بکشم بدون اینک خودمو محروم کنم از نعمتهای خدا بدون اینک گرسنگی بکشم بدون اینک روحمو خسته و نابود کنم 

      من خیلی راحت چاق شدم خیلی راحتم لاغر میشم اولش میگفتم ک من خیلی راحت چاق میشم و خیلی سخت لاغر ولی الان مسیرو پیدا کردم و میدونم ک راحت لاغر میشم خیلب راحتر از اونی ک فک میکنم 

      درسته ب نظرم راحت چاق شدم ولی خیلی برام سخت بوده گرم ب گرمش برام زجر و سختی بوده تنفر بوده حقارت بوده 

      در نتیجه من برای چاقی خیلی بها دادم من خودم دادم خودمو نابود کردم خودم خودمو کشتم هربار ک رفتم رو ترازو من خودم خودمو نابود کردم 

      هربار رژیم گرفتم و ول کردم هربار ناامید شدم از خودم 

      ولی الان تو این مسیر تو مسیر حال خوب مسیری ک پراز احساس و حال خوب چن از عشق ب خوده پر از لذت بودن اجبار بدون زور من راحت لاغر نیشم چن هر چی دوس دارم میخورم بدون درد بدون عذاب 

      فقط ذهنم باید قبول کنه عوض شه ک میشه چن من میخوام من سوار قطاری شدم ک هر ایستگاهش پراز نعمته 

      نعمت عشق ب خود 

      عشق ب خدا

      حال خوب احساس خوب

      خوشحالی 

      زندگی 

      من یک ب یک دارم ایستگاه ها رو طی میکنم و ایستگاه کاهش وزن رو هم میرسم میدونم ک تا ایستگاه رو یک ب یک طی نکنم ب مرز اتمام اضافه وزن و بهبود و لاغری نمیرسم

      من دارم از مسیرم لذت میبرم 

       چه برای بقیه لذت بخش نیس 

      مامانم و همسرم و بقیه 

      ولی ب خودم گفتم بسه استپ من میرم ب سمت لاغری فقط فقط خودم مهمم ن بقیه 

      استاد من ۱۵۰ روزی میشه تومسیرم عجله ندارم فقط میخوام مطمین بشم ک تو مسیرم 

      وزنم افزایش داشته از لباسهام اینطور فهمیدم تغییر احساس دارم پرخوری هام خیلی کم شده ولع حرص اینام خیلی خیلی کم شده توجه ب غذام اینا کم شده  ولی افزایش داشتم میخواستم بدونم ک ایرادی نداره من ک ادامه میدم صد در صد  فقط میخواستم بدونم ک تو مسیر هستم یا ن والا خودم خیلی تغییر کردم ولی از لحاظ جسمی ن 

      ممنونم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سهیلا عظیمی ویشته
      1400/06/04 18:02
      مدت عضویت: 1714 روز
      امتیاز کاربر: 15378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 278 کلمه

      سلام استاد عزیز 

      منم تا بحال این جمله را در مورد غذا نشنینده بودم یادمه  تا زمانی که خونه پدری بودم. هیچ  وقت کسی بهمون نگفت تا آخر غذات را باید بخوری  الان که فکر میکردم. ما چهارتا خئاهر وبرادر بودیم. وهیج کدام هم چاق نبودیم همه امون متناسب بودیم.  چون سر میز غذا  هیچ اصراری به خوردن به ما نمیشد. من که از سن ۱۳ سالگی به خاطر بیماری روماتیسم. مجبور به مصرف کورتون شدم وباور  حرف دکتر که این قرص باعث چاقی میشه  را باور کردم وچاق شدم   ولی خواهر وبرادرام تا زمان ازدواج اشون کاملا متناسب بودند. منم که بعد چاقی با ورزش و رژیم دوباره متناسب شده بودم. اما خانواده همسرم  بخصوص پدر شوهرم بشدت با دئر ریختن غذا مخالف بود چون خودش هم ریشه مذهبی اش بشدت قوی بود.  همش میکفت غذاا تا آخر بخور گناهه دور بریزی   نعمت خداست خدا قعرش میگیره.  ومن که اصلا عادت نداشتم این حرفها را سر سفره بشنوم. اوایل ناراحت میشدم. اما کم کم  به طور ناخودآکاه  این فرمول به ذهن ام رسوخ کرد   وعادت کرده بودم حتما تا آخر غذا را بخورم.  ویا چیزی را دور نریزم.  همسرم هم  که این فرمول از بچگی در ذهن اش بود از ترس این که غذا تو بشقابش نمونه. همیشه ۷ قاشق میکشید   تا یک وقت غذای اضافه نخوره.  اما من بخاطر این عادت. ته مانده غذای بچه هام را میخوردم که گناه نباشه.  بله استاد شما درست میگین حیف خود ما هستیم که این غذای اضافه را تبدیل به چربی های اضافه میکنیم وهزار یک مشکل برای خودمون ذرست میکنیم. از بیماری کرفته تا آرزوی لباس خولپب پوشیدن 

      با تشکر از فایل زیبای آموزشیتون استاد عزیزم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار هانیه
      1400/05/28 15:11
      مدت عضویت: 1119 روز
      امتیاز کاربر: 12738 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 337 کلمه

      به نام خدایی که راه رو به من نشون میده

      سلام به استاد عزیز و دوستان همراه

      این سوال رو که توی پیج پرسیدین برای منم تازگی داشت و چیزی درباره “ثوابشو بخر” نشنیده بودم اما الان دیگه متوجه شدم این مفهوم توی اکثر خونه ها و خونواده ها به شکلی مطرح بوده…ما هم بهمون می گفتن: “حیفه، آدم بشقابش رو تمیز می کنه..برکت خدا رو دور نمی ریزن” بابام که کلا جو احساسی میداد که: “ می دونی اگه توی کل دنیا هر نفر سه چهار دونه برنج توی بشقابش زیاد بیاره (سه چهار دونه، نه حتی قاشق!) میشه چقدر؟ میشه هزاران تن برنج که باهاش کلی آدم و بچه سیر میشن و ….” خلاصه چنان عذاب وجدانی می گرفتم که انگار وظیفه سیر کردن همه گرسنه های آفریگا و بوگاندا و هرجای دنیا به عهده من و رو دوش منه که باید تا آخر غذام رو بخورم و همین هم شده بود افتخارم که بشقاب من رو می تونین بعد از خوردنم بذارین توی کابینت و همین رو هم من سر بچه هام پیاده کردم و بهشون یاد می دادم که ظرفتون رو تمیز کنین و غذا رو باید تا آخر بخورین و خدا رو شکر می کنم که بالاخره متوجه این مساله شدم که بدن ما سطل آشغال نیست و گناه آسیب زدن به بدن که امانت و تنها سرمایه زندگی مونه بیشتر از گناه دور ریختن مواد غذایی و نخوردنشه…اما یه نکته هم از صحبت هاتون یاد گرفتم..چون من علیرغم اینکه اون عادت بد رو کنار گذاشتم اما وقتی می دیدم محصوصا دخترم حجم زیادی غذا می ریزه و بعدم خیلی توی بشقابش اضافه میاد، اینو بهش می گم که: درسته که هرقدر دلتون بخواد می تونین بخورین و لازم نیست تا ته بشقابتون رو تمیز کنین اما دیگه اینقدر زیاد نریزین که نتونین بخورین..کم بریزین و اگه باز هم خواستین هست، دوباره بریزین…الان حس کردم و از حرف هاتون متوجه شدم که اینم اشتباهه و هنوز ذهنم نپذیرفته و ریشه ای این باور رفع نشده

      مرسی که هربار یه درسی توی حرف هاتون هست استاد

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار afsaneh5700@gmail.com
      1400/05/25 08:37
      مدت عضویت: 1114 روز
      امتیاز کاربر: 2005 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 312 کلمه

      بنام خداوند هدایتگر وهاب 

      سلام به دوستان زیبانگرشم

      منم وقتی گفتین ثوابشو بخر متوجه نشدم اما برای خودم یه حدسهای زدم وقتی توضیح دادین کاملا برام روشن شد و واضح که اطراف و فرهنگ ما هم هست من از سیستان وبلوچستانم اما به ما این جمله رو نگفتن بجاش میگفتن اگه غذات بمونه گناه میکنی و خدا قهرش میاد که اسراف کنی و یا غذاتو دور بریزی خدا روزیتو میگیره میگه بنده اسراف کاری دارم واز این جملات اما بازم برمیگرده به حرف شما استاد شاید زبانها فرق کنند یا کلمات فرق کنند اما معنیش اول و اخر همون میشه 

      چندشب پیش خونه داداشم دعوت بودیم سرسفره دیدم زن داداشم به زور تو دهن برادرزاده ام غذاشو میریزه تو دهنش که اعتقادش این بود ک من دوست ندارم تو بشقابشون غذای بمونه و باید تااخرشو ب زورم شده بخورن تا گناه و اسراف نکنند اتفاقا خانواده داداشم همشونم چاقن و الان که توجه میکنم بیشتر از اینکه بگیم ارثی بودن نقش داره بلکه همش ذهنیت و باورهای خودمونه و متوجه نمیشیم این باورها چه بلاهای سرمون در میاره و چقدر خوبه تو این سایت بینظیر متوجه این باورها درباره ذهن و چاقی میشم من خودم بااینکه تازه چندوقته اومدم تو سایت بصورت جدی فعالیت میکنم و کامنتهای دوستانو میخونم و تمرین انجام میدم خودبخود اشتهام خیلی کم شده و دیگه دوست ندارم همش در حال خوردن باشم وچقدر این طرز رفتارم برام لذت بخشه و خیلی شگفت زده ام اینقدر این سایت رو رفتار و باورهام تاثیر عالی گذاشته 

      و یه چی دیگهم من خودم چند ماهه جوحه و اردک نگه میدارم هرموقع ازغذاها بمونه میبرم بهشون میدم و کلیم خوشحالم ک دیگه اسراف نمیکنم و الان با حرف شما که ما به زور غذا وارد بدنمون کنیم در اصل داریم گناه میکنیم چون ب بدنمون سختی میدیم و رو معده مون فشار بیشتری برای هضمش میاد پس همون بهتر سریع به طبیعت برشون گردونیم 

      در پناحق

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شقایق
      1400/05/17 02:41
      مدت عضویت: 1147 روز
      امتیاز کاربر: 495 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 417 کلمه

      با سلام و عرض ادب 

      من تا به حال این جمله ی ثوابشو بخر  ررو نشنیده بودم اما 

      همیشه از اطرافیان  می شنیدم که اسراف نکنید ، غذایی را دور نریزید ، یا حتما تا  ته ظرف غذاتون بخورید که از ادب به دور هست 

      همین نگاه های مذهبی داشتن حتی به غذا در ما یکسری عادتها ی بد و رفتارای چاق کننده ایجاد کرد ، غذای نذریست  بخور ثواب داره ،

      در  محله ی ما هرسال در ماه محرم غذا و نذورات زیادی داده میشد البته تا قبل از کرونا 

      و همین قیمه ها ی نذری کلی عادت و رفتارای بد چاقی در من ایجاد کرد چرا که همیشه در طول سال منتظره ماه محرم بودم و قیمه های نذری 

      و علاوه بر اینکه باور داشتیم بخوریم تبرک ثواب داره 

      یه باور دیگه هم بود که غذا و پلوی امام حسین سالی یکباره و دیگه نصیبمون نمیشه 

      ای بابا بخور همین ده روزه اول محرمه بعدش رژیم بگیر ، اینم یه باور غلط دیگه 

      و اگر از این غذا ها اضافه ای میموند  مادرم هرگز نمیگذاشت یک لقمه ش هدر بره چون مرتب میگفت گناه داره 

      حالا هر چی میگفتی مامان جان پرنده ها هم حق دارن از پلوی امام حسین بخورن 😄

      اما فایده ای نداشت 

      خلاصه که بعد از هدایت شدن به این مسیر دریافتم که هیچ چیز بیشتر از بدن خودم ارزشمندتر نیست حتی همان غذاهای اضافه ای که  برای بدنم هیچ نیازی نیست جز چربی شدن یا با کلی انرژی سوزاندن و دفع شدن 

      پس بهتره همین مازاد را از اول  به دست طبیعت و مورچه ها و پرندها بسپاریم که اتفاقا این ثوابش خیلی خیلی بالاتره 

      البته اینجا جا داره معنی اصلی ثواب رو هم  بیان کنم ، ثواب یعنی پاداش ، یعنی جزای یک کار خوب که قطعا با حال خوب همراهه

      خب چه کار خوبی از این بالاتر که با نخوردن لقمه های اضافه در ما ایجاد میشه و چه پاداشی از این بالاتر 

       من الان بر این باورم که حتی  یک لقمه ی اضافی   برای من حرام است و نخوردن همان یک لقمه اتفاقا کلی ثواب و حال خوب  برایم بدنبال داره 

      پس با این باور کلی از اصافه خوریهایم خیلی خیلی  کم شده 

      ««و در اخر و نتیجه گیری از  صحبتهام »»

      من از نخوردن غذاهای اضافی کلی لذت می برم و  ههمین امر  کلی ثواب و حال خوب برایم به ارمغان داره 

      علاوه بر اون با بخشیدن این اضافه ها هم به طبیعت  این ثواب برایم چند برابر می شود 

      خدایا سپاسگزارم

       برای این همه تغییر نگاه به غذا  ، به خوردن و به تجدید نظر در یکسری از عادتها و رفتارهایم 

      و ممنون از شما استاد گرانقدر 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 19 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار maryam1398rahimi
      1400/05/16 15:55
      مدت عضویت: 1529 روز
      امتیاز کاربر: 10834 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 663 کلمه

      به نام حق 

      باسلام به دوستان متناسب و استاد گرامی و عزیز 

      لاغری از طریق ذهن: 

      اول از هر چیز میخام در مورد مزایای لاغری در این دوره های عالی که شرکت کردم بگم 

      من در دوره ی لاغری با ذهن و در دوره ی لاغری در دوران بارداری و در دوره ی لاغری و ارامش در رمضان شرکت کردم و تمام این روشها نتیجه ی خوب و عالی کسب کردم 

      من این دوره ها رو نمیتونم با بقیه دوره ها مقایسه کنم 

      اصلا کجا به کجا در این دوره ها عشق هس عشقققققققققق

      با عشق غذا میخوری به اندازه میخوری پیغام سیری دریافت میکنی 

      احساس خوب داری به خودت 

      ترس از وجودت میره 

      بدون ترس غذا میخوری 

      حالت خوبه خوبه خوبه ولی در دوره های دیگه همش عصبی هستی حالت خوب نیس همش چشمت دنبال خوراکیه 

      گرسنه ای ولی نمیتونی چیزی بخوری محدودیت داری در غذاها

      و زجر میکشی شب گرسنه سرت و زمین میزاری حق نداری دیگه ساعت۹شب به بعد چیزی بخوری 

      باید تحرک داشته باشی تا خیلی عرق کنی 

      استراحت کردن ممنوعه 

       خسته میشی از این روش و بعد از مدتی رها میکنی و وزنت به دوبرابر از قبل برمیگرده 

      خلاصه در دوره های لاغری با ذهن اولین و اخرین روشیه که برای لاغری وجود داره و نهایت لذتش و ببر 😍

      ثوابش و بخر :

      استاد اولین باره که این اصطلاح رو میشنوم 

      در منطقه ی ما این طرز فکر رو‌داریم که اگه غذای باقی بمونه باید یه نفر اون و بخوره و الا گناه داره و خدا خوشش نمیاد ولی این اصطلاح رو به کار نمیبردیم که بخور تا ثوابش و بخری 

      هر موقع سر سفره یاشیم باقی مانده ی غذای بچه هام یا همسرم رو میخوردم و‌می گفتم حالا این چقدره 

      گناهه دور بریزم پول دادیم حیفه حروم بشه 

      خودم بخورم بهتره 

      یا به زور بچه هام و مجبور میکردم که گناهه باید تمومش کنی 

      اونم با راضی کردنش با یه اسباب بازی جیزی 

      که اگه بخوری همش عصر برات یه جی میخرم  البته این طرز فکرا قبل از اشنایی با این دوره ها بوده و خدا به دادمون رسیده خدا رو شکر که خیلی وقته با این دوره ها هستم و بجه هام رو بیشتر از این با افکارهای اشتباه و غلط پرورش ندادم 

      همیشه وقتی غذای چیزی زیاد می اومد امکان نداشت بیرون بریزیم و چند ساعت بعد از ناهار دوباره میرفتم و میخوردم 

      و اونقدر هم گرسنه نبودم و چون غذا بود و ذهنم میگفت حیفه گناهه برو بخور الان که دیگه چند ساعت گذشته برو بقیه غذای ظهر هم بخور 

      و وقتی جایی میرفتیم رستورانی یا عروسی چون بچه هام غذا نمیخوردن یه ظرفی میبردم براشون و غذا رو داخل ظرف میریختم و می اوردم خونه 

      خونه هم که میاوردم  نمیخوردند و‌مجبور میشدم خودم بخورم 

      میگفتم گناهه حیفه دور بریزم 

      و شاید سیر هم بود و بخاطر اینکه حیف نشه و بیرون نریزم 

      وارد بدن خودم میکردم 

      😭😭😭و بدنم سطل اشغال این و اون بود 

      و هر کی هر جیزی نمیخاست وارد معده من میشد 

      چه فکرهای اشتباهی داشتیم خدای مهربونم ممنونم ازت که منو هدایت کردی 

      قبلا چون  چاق بودم  میرفتم  پیش افرادی که چاق بودند اخه حرفهای همدیکه رو میفهمیدیم و در کنار اونا احساس ارامش میکردم  چون مثل هم  بودیم  

      و‌از بودن در کنار افراد لاغر خیلی بدم میاومد چون حسادت میکردم به اون تناسبی که داشتن و کم غذا میخوردن و منم که همیشه گرسنه بودم و همه جی و دوست داشتم ولی اونا نه وقتی گرسنه میشدن غذا میخوردن و همه چی و دوست ندارن  

      بودن در کنارشون احساس خوبی نداشتم چون خیلی باهم تفااوت داشتیم 

      و همیشه خودم رو با یکی که از خودم چاقتر بود مقایسه میکردم می گفتم خوبه خدا رو شکر من دیگه اندازه ی اون نیستم

      ودر کنار افراد چاق لذت میبردم چون مثل خودم بودند و حرف همدیکه رو میفهمیدم و همش از خوردن بود

      و با ارامش و به خیال اینکه طرف از تو چاقتره و من لاغرتر 

       می نشستم سیر تا حالت خفگی همه جی میخوردم و خیالم راحت بود که من لاغرتر از اونم 

      ومن کجا و اون کجا 

      خدایا ممنون بابت این اگاهی های عالی که روز به روز اگاهی های عالی و بهتری به دستمون میرسه 

      ممنون استاد خوبم بابت این همه اگاهی که در اختیار ما دوستان قرار میدی 🌹🌹🌹🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آرمیتا صدیقی
      1400/05/16 09:57
      مدت عضویت: 1021 روز
      امتیاز کاربر: 192 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 270 کلمه
      •                      به نام خدای هادی   

      سلام خدمت استاد گرامی و دوستان عزیزم.

      این فایل هم مثل بقیه فایل ها باعث اگاهی بیشتر شد..

      به نظرم شاید این جمله ثوابش رو ببر توی دزفول بیشتر گفته بشه اما در مناطق دیگه به صورت های دیگه همین متظور رو میرسونن

      مثلا در خانواده ما اینجوریه که میگن حیفه بخور! حالا اون دو لقمه چیه که میزاری بمونه؟ رژیمی که نمیخوری؟!

      و..

      در اخر توسط همه مسخره میشیم که چرا نخوردیم و لوس بازی در اوردیم.

      اما به قول شما اگر قراره گناه کنیم که ضرر زدن به بدن خودمون اولین گناهه.چون باید از جسممون خوب مراقبت کنیم.

      باز هم با این حرفا گول خوردیم.مثل رژیم و ورزش و دمنوش گول خوردیم 

      که اگه همه غذامونو نخوریم قوی نمیشیم بزرگ نمیشیم و لاغر و مردنی میشیم..

      اما باید دیگه گول نخوریم تا بشه یک کاری کرد..

      حالا جدا از اینا ! دیروز حرف جالبی از مامانم شنیدم 

      داشت میگفت خربزه باعث میشه حساسیتم زیادتر بشه اما بازم میخورم.

      یک لحظه با خودم گفتم چرا؟ یک آدم متناسب هم بود همین کار رو میکرد؟ معلومه که نه.هر چیزی رو به هر قیمتی نمیخورد..

      واقعا ما داریم با جسم خودمون چیکار میکنیم؟ اینو اول به خودم میگم، چون همین امروز صبح خونه تنها بودم با یک جعبه شیرینی و به مقدار زیاد خوردم.چرا؟ چون تنها بودم.چرا؟ چون هنوز ذهنیتم چاقه.با اینکه میدونم ممکنه خوردن اون شیرینی باعث بشه پوستم خراب بشه اما بازم میخورم..

      ولی میدونم فرمان ها از مغزم میاد 

      و ذهن من هنوز پر از فرمول چاقیه..بهش سخت نمیگیرم و میزارم خود به خود رفتارهاش رو کمرنگ تر کنه.

      استاد ممنونم.سپاسگزارم بابت این صحبت های عالی 

      مثل همیشه فوق العاده بود

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب موفق
      1400/05/15 08:11
      مدت عضویت: 1158 روز
      امتیاز کاربر: 13514 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 227 کلمه

      باسلام 

      این عقیده ایی که شما ازش نام بردید در منطقه ما هم هست مخصوصا ته دیس یا بشقابی که روغن زیادی ازش مونده بود و کلی ضرر داره میگن یک نون تهش بکشید که فرشته ها براتون دعا کنند و ثوابش مال شما بشه

       .جالبه هم میگن ثواب ببرید هم تبلیغ میکنن وااای ته غذا میدونید چقدر خوشمزه اس .همه ی مواد مقوی غذا همین ته غذا جمع شده .خلاصه اینقدر میگن تا یکی پیدا بشه .

      حاضر هستیم که مواد غذایی رو برای جلوگیری از دور ربختن بخوریم و به بدن خودمان آسیب برسانیم .درصورتی که اگه خیلی نگران اسراف هستیم میتوانیم برای حیوانات اطراف استفاده کنیم .

      من خودم هیچ وقت غذا زیاد توی ظرفها نمی کشم .یادمه قبلا میگفتم باید تا ته بخورید .ولی الان به لطف باورهای درستی که آموزش دیدم میگم هرچی دوست دارید بخورید .نهایت اضافه اشو به پرنده ها و گربه های گرسنه میدم.

      وقتی شما اینو گفتید یکدفعه یادم آمد ما هم باورهای غلط چاق،کننده زیادی داریم که در مراسم سوگواری ها میگن اگه میخواهی فرد متوفی به خوابت بیاد حتما باید حلواشو بخوری .یادمه چند وقت پیش توی یک مراسم دختر خاله من که خیلی چاقه .و دیابت شدید داره وقتی سینی حلوا رو دور میدادند حلوا برداشت تا بتونه باباشو در خواب ببینه .

      این باور وخرافات نمی دونم چطور وارد زندگی ما شده که با تناسب وسلامتی ما سرجنگ دارند .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 12 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم