احساس خوب مایه خوشبختی و سعادت در دنیا و آخرت است.
به عقیده من همانطور که آب مایه حیات است، احساس خوب مایه خوشبختی و آرامش است.
از روزی که با قوانین ذهن و تغییر زندگی آشنا شدم بارها خوانده و شنیده بودم که بودن در احساس خوب شرط مهم برای رسیدن به خواستهها و اهداف است.
مدت های زیاد به دنبال راهکارهای داشتن احساس خوب بودم، موزیک های شاد گوش دادم، به طبیعت میرفتم، ورزش کردم، کتاب های خوب خواندم و بسیاری کارهای دیگر انجام دادم تا به احساس خوب برسم اما این احساس پایدار و دائمی نبود.
هربار که در احساس بد قرار می گرفتم نگران می شدم که احساس خوب من چه شد؟ کجا رفت؟ و چگونه باید دوباره احساس خوبم را به دست بیارم؟
به دنبال احساس خوب بودن خیلی سخت تر از نگهداری احساس خوب است.
چرا که هربار به احساس بد میرسیدم سعی میکردم از طریق مختلف در احساس خوب قرار بگیرم چون بارها شنیده بودم که اگر احساس خوب نداشته باشم در مسیر رسیدن و تجربه خواستههایم نیستم.
شباهت لاغر شدن با احساس خوب داشتن
پس از مدتی که در تلاش برای به دست آوردن احساس خوب بودم و هربار با از دست دادن احساس خوب دچار ترس از خارج شدن از مسیر صحیح رسیدن به خواستهها میشدم به این نتیجه رسیدم که ماجرای احساس خوب داشتن مشابه داستان لاغری است.
همانطور که سالها برای لاغر شدن تلاش میکردم و هربار با سختی و رنج مقداری لاغر میشدم ولی بعد از مدنی دوباره به حال قبل بر میگشم اینبار در مورد احساس خوب این روند در حال تکرار شدن است.
من در سالهای زیادی از زندگی به دلایل مختلف دچار احساس بد شده بودم و از زمانی که در مسیر تغییر زندگی قرار گرفتم به دنبال این سوال مهم بودم:
چگونه احساس خوب داشته باشم؟
این سوال مشابه سوالی بود که سالهای زیادی ذهن مرا به خود اشغال کرده بود.
چگونه لاغر شوم؟
شباهت این دو سوال و نحوه عملکرد من برای دستیابی به احساس خوب همانند تلاش من برای رسیدن به لاغری سب شد تا به همان طریق که موفق به تجربه لاغری شدم برای تجربه داشتن احساس خوب عمل کنم.
برای رسیدن به احساس خوب پایدار سوالات زیر را در ذهنم ایجاد کردم.
۱- چرا باید احساس خوب داشته باشم؟ ضرورت احساس خوب داشتن چیست؟
۲- چگونه باید احساس خوب داشته باشم؟ از چه راه هایی احساس خوب در خودم ایجاد کنم؟
۳- موانع داشتن احساس خوب چیست؟
یافتن پاسخ برای این موارد سبب شد که پس از سال ها موفق به تجربه احساس خوب پایدار و همیشگی شوم.
البته این به معنای نداشتن احساس بد یا قرار نگرفتن در احساس بد نیست بلکه به این معنی است که در طول شبانه روز زمان های بیشتری در احساس خوب هستم و چنانچه به هر دلیلی در شرایط احساس بد قرار بگیرم توانایی تغییر نگاه و در نهایت تغییر شرایط احساسی خود را دارم.
اهمیت احساس خوب داشتن و نقش آن در هدایت ما به سمت خواسته ها و اهداف سبب شد تا توضیحات مفصلی درباره آن برای دوستانی که علاقمند به تجربه احساس خوب پایدار هستند آماده کنم.
اطمینان دارم درک کردن آگاهی که در این فایل آموزشی ارائه شده است و همچنین عمل کردن به آنچه گفته شده است سبب میشود در مدت زمانی کوتاهی شرایط احساس کاملا متفاوتی داشته باشید.
منتظر خواند نوشته های شما هستم.
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
Rating 4.64 from 28 votes
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
وقت شما بخیر!
اینو من واقعا به وضوح تجربه کردم هر وقت احساسم خوبه همه چی و خوب می بینم از همه چی لذت می برم حتی یه نفر عصبانی سر راهم قرار می گیره ناراحت نمی شم ولی وقتی حالم خوب نباشه بهترین چیزها جلوم باشه اصلا لذت نمی برم واقعا همینطور الان تازگی ها یاد گرفتم که نزارم کسی حالم و بد کنه بهتر شدم همش می گم نزار انرژیتو بگیره کسی یا چیزی ! واقعا احساس خوب داشتن منبع همه چیز هستش!
نیاید بزاریم شیطونه بیاد سراغمون و احساسمون و بد کنه! واقعا بعضی وقتها هم اصلا کسی قبل از اینکه حرف بزنه احساسش و انرژیش معلومه خیلی وقتا من می فهمم شاید خیلیها هم اینطور باشن!
نباید بزاریم حالمون بد بشه ! اگه بدونیم چه کاری حال آدم و بد می کنه آدم اون کار رو انجام نمی ده!
این اتفاقات و که من دوست ندارم دنبال نمی کنم ولی یه موقع ها کسایی چیزهایی تعریف می کنن اجباری آدم باید گوش بده و جدیدا من بعضی وقتها می گم نمی خوام بشنوم لطفا ادامه ندید!
ذهن فقط مال ما است من هم همینا رو می گم ولی بچه ها و بزرگ ها همه اینا و می بینن و هی هم تکرار می کنن ما که از دستمون کاری بر نمیاد شاید دخترم هم خودش متوجه بشه زودتر اینها و گوش نده ! نژاد پرستی و این برنامه ها رو
به قول شما هر روز یه داستانیه و من یه موقع اصلا می ترسیدم برم تو اینستا و فیس بوک !
هر جا هم برام پیام و ویدیو میدان اصلا باز نمی کنم پاک می کنم سریع ! منم همیشه می گم خدا می دونه علت دلیلها و ما که چیزی نمی دونیم خیلی چیزها و ما نمی تونیم دلیلش و بفهمیم ! واقعا هم همینطور هست داستان موسی که توی قرآن هست با یه نفر رفته بود که گفته بود اگه با من می خوای بیای هیچ چیزی نپرس چرا این چرا اون چون متوجه نمی شی بعد آخرش دید که هر کاری اون کرد دلیلی داشت برای خودش!
حالا من جزییاتش و یادم نمیاد باید دوباره بخونم ایشالله!
منم هیچ کی و نمی شناسم از اطرافم و حوصله ندارم از اول هم اینجوری نبودم اطلاعاتم کم بود همیشه از اخبار و جریانات!
به قول شما نمی شه به بچه هاش هم آدم اجبار کنه باید خودشون تجربه کنن ولی من گفتم بهش حتی از قرآن هم براش مثال زدم اونو خوشش اومد که گفتم همه ما از نسل آدم و حوا هستیم سفید و سیاه و…. به علت مکان هست که اونجا هستیم برا ی همین ما نشانمونه که مال کجا هستیم اولین نژاد پرست شیطان بوده که ساده نکرد به انسان و گفت من بهترم چون از آتش هستم آتش از گل بهتره
م خدا