0

من سپاسگزار نعمت های الهی ام هستم (قدم ۵)

نعمت های الهی
اندازه متن

سپاسگزاری نزدیک ترین و قوی ترین فرکانس به خداوند است. این نزدیکی به معنای فاصله مکانی نیست بلکه باعث ایجاد احساس آرامش عمیق درونی می شود.

استفاده از عبارت «سپاسگزارم» می تواند کلام ما را به سمت توجه و نزدیکی به خداوند هدایت کند اما شکرگزار بودن در قلب و ذهن است که سبب تجربه درجات عالی در زندگی می شود.

اخطاریه

سپاسگزاری در قرآن

ریشه کلمه سپاسگزاری یا شکرگزاری در قرآن عبارت «شکر» می باشد که ۷۵ بار در قرآن استفاده شده است و نشان از اهمیت این موضوع در هدایت انسان دارد.

برخی از کاربردهای «شکر» به شرح زیر است:

  • پس از آن بر شما بخشودیم، باشد که شکرگزاری کنید.
  • پس مرا یاد کنید، [تا] شما را یاد کنم؛ و شکرانه‌ام را به جای آرید؛ و با من ناسپاسی نکنید.
  • اگر سپاس بدارید و ایمان آورید، خدا می‌خواهد با عذاب شما چه کند؟ و خدا همواره حق‌شناس‌ داناست.
  • و قطعاً شما را در زمین قدرت عمل دادیم، و برای شما در آن، وسایل معیشت نهادیم، [اما] چه کم سپاسگزاری می‌کنید.
  • و آنگاه که پروردگارتان اِعلام کرد که اگر واقعاً سپاسگزاری کنید، [نعمت‌] شما را افزون خواهم کرد، و اگر ناسپاسی نمایید، قطعاً عذاب من سخت خواهد بود.» 
  • و اوست آن کس که برای شما گوش و چشم و دل پدید آورد. چه اندک سپاسگزارید.
  • و راستی پروردگارت بر [این‌] مردم دارای بخشش است، ولی بیشترشان سپاس نمی‌دارند.
  • آیا آبی را که می‌نوشید دیده‌اید؟ آیا شما آن را از [دل‌] ابر سپید فرود آورده‌اید، یا ما فرودآورنده‌ایم؟ اگر بخواهیم آن را تلخ می‌گردانیم، پس چرا سپاس نمی‌دارید؟ 

آنچه واضح است همواره خداوند انسان را به شکرگزار نعمت های الهی بودن دعوت کرده است.

شکرگزاری را یکی از راه های موثر در بخشیده شدن توسط خداوند معرفی کرده است.

شکرگزاری را راهی برای رهایی از عذاب الهی معرفی کرده است.

شکرگزاری را راهی برای دریافت نعمت های بیشتر قرار داده است.

همچنین انسان را دعوت به شکرگزاری برای نعمت های الهی مانند باران، اندام بدن و … کرده است.

بنابراین سپاسگزاری و قدردان نعمت های الهی بودن مزایای بی شماری دارد که قابل شمارش و بررسی کردن نیست.

نعمت های الهی

سپاسگزار نعمت های خود بودن

نکته جالب توجه درباره سپاسگزاری این است که هرگز در قرآن به این موضوع اشاره نشده است که برای نعمت های الهی دیگران سپاسگزاری کنید یا قدردان آنچه دیگران دارند باشید.

اتفاقا از این کار انسان را منع کرده است:

«و زنهار چشم مدوز به آنچه از زينت زندگى دنيا به گروهى از آنان داده‌ايم، تا آنها را در آن امتحان كنيم، و روزى پروردگار تو بهتر و پايدارتر است.»

بدینوسیله خداوند به پیامبر توصیه می کند چشم به نعمت های دیگران نداشته باش و به روزی خودت از پروردگار دلخوش باش که بهتر و پایدارتر است.

نکته بسیار مهمی است که باید مورد توجه و عمل قرار داده شود.

زمانی که ما به آنچه دیگران دارند توجه می کنیم احساس کمبود و نقص در زندگی خود می کنیم و حسرت می خوریم یا حسادت می کنیم و این نوعی از ناسپاسی است.

حتی اگر با دیدن نعمت های دیگران خوشحال شویم به آنها تبریک بگوییم و آن نعمت را هدیه از سوی خداوند به آنها بدانیم احتمال اینکه با خود بیاندیشیم که چرا خداوند از این هدایا و نعمت ها وارد زندگی من نمی کند بسیار زیاد است.

بنابراین باید نسبت به توجه کردن به نعمت های دیگران هوشیار و مراقب باشیم چون عمل قدرتمندی است که باعث ایجاد احساس کمبود، حسرت و ناسپاسی در انسان می شود.

با گسترش روز افزون شبکه های مجازی افراد به سادگی بهترین حالت ها و شرایط زندگی خود را منتشر می کنند.

دیدن امکانات زندگی دیگران یا شرایطی که در حال تجربه کردن هستند به سادگی می تواند باعث ایجاد احساس حسرت و ناامیدی در بیننده شود.

شاید تا کنون این جمله را با خود تکرار کرده باشید یا حتی به دیگران گفته باشید که اگر اینها زندگی می کنند پس ما دقیقا داریم چه کاری انجام می دهیم؟!

نعمت های الهی

توجه کردن به نعمت های الهی دیگران به سرعت باعث بی ارزش شدن داشته ها و شرایط خودتان می شود.

بنابراین همواره به این موضوع دقت داشته باشید که به آنچه دیگران دارند توجه نکنید، درباره آنچه دیگران دارند صحبت نکنید.

متاسفانه صحبت کردن درباره شرایط دیگران در گفتگوهای افراد امری عادی و البته از سوی شیطان بسیار جذاب جلوه داده شده است.

در گذشته بارها درباره شرایط دیگران با دوستان و اطرافیانم صحبت می کردم و همیشه ابراز تعجب می کردم که چطور و چگونه این فرد در این شرایط قرار گرفته است یا این همه ثروت و دارایی دارد.

این نگرش سبب شده بود که همیشه نسبت به شرایط و نعمت های الهی خودم ناراضی باشم و احساس نارضایتی همان ناسپاسی کردن نسبت به نعمت های خداوند است.

یکی از مهمترین نتایج ناسپاسی، تشدید احساس دور شدن از خداوند است.

هرچقدر در زندگی به خاطر نعمت های الهی دیگران یا شرایط آنها احساس حسادت و ناامیدی کنید در حال ناسپاسی کردن هستید و احساس دور شدن از خداوند و بی ارزش بودن خواهید کرد.

اگر شرایط و نعمت های الهی خود را با دیگران مقایسه کنید نه تنها از شرایط زندگی خود ناراضی خواهید شد بلکه نسبت به خودتان و حتی همسرتان احساس بی ارزشی می کنید.

تصور میکند که انسان ارزشمندی نیستید یا فردی که با او زندگی می کنید آدم ارزشمند و به دردبخوری نیست که شرایط زندگی شما مانند دیگران نیست.

ارتباط توجه کردن به نعمت های الهی دیگران با احساس ناسپاسی و شک کردن به خداوند به حدی شدید و جدی است که خداوند به پیامبر نسبت به این حربه شیطان هشدار داده است.

نعمت های الهی

آگاه نبودن نسبت به زندگی

آنچه باعث انحراف انسان از سپاسگزار بودن به خاطر نعمت های الهی اش می شود این است که نسبت به قوانین جهان هستی آگاهی ندارد.

همانطور که هر گونه از گیاهان در منطقه ای از کره زمین قادر به رشد و تکامل است هر نعمت متعلق به شرایط خاص خودش می باشد.

همانطور که اگر درخت موز را در مکانی نامناسب کشت کنید هرگز نتیجه مطلوب نخواهد داد اگر نعمت هایی که در زندگی دیگران وجود دارد را بدون فراهم شدن شرایط و موقعیت فرد وارد زندگی دیگری کنید هزگر نتیجه مطلوب در زندگی او نخواهد گذاشت.

این موضوع را به وضوح می توانید در زندگی خود و دیگران مشاهده کنید.

در جهان هستی انسانها از نظر چگونگی برخورداری از نعمت های الهی به دو گروه تقسیم می شوند.

گروه اول: عده ای هستند که به شکل عالی به زندگی خود ادامه می دهند و توجهی به نعمت های الهی و شرایط دیگران ندارند و در روند عالی زندگی با احساس خوب زندگی می کنند و نعمت های متفاوت وارد زندگی آنها می شود.

گروه دوم: عده ای هستند که در زندگی چشم به نعمت های الهی دیگران دارند و برای داشتن آنچه دیگران دارند از مسیر عادی زندگی خارج می شوند و تلاش می کنند به هر شکل ممکن مانند آنچه دیگران دارند را داشته باشند. در این حالت آنچه به دست می آورند تاثیر و نتیجه لذتبخشی که در زندگی گروه اول داشته است را در زندگی آنان ندارد و در بسیاری از موارد باعث رنج و ناراحتی آنها می شود.

اثبات این فرضیه نیاز به فکر کردن زیاد ندارد و با اندکی فکر کردن به آنچه تاکنون وارد زندگی خودتان و اطرافیانتان شده است به راحتی می توانید به درست بودن آن پی ببرید.

نعمت های زیادی هستند که به شکل عادی در روند زندگی وارد زندگی شما شده است و برای مدت طولانی از آنها استفاده کرده و لذت برده اید.

اما مواردی هم وجود دارد که به دلایل مختلف که معمولا حسادت یا روکم کنی بوده است تلاش کرده اید تا به هر شکل که شده آن را به دست بیاورید اما آن تاثیری که آن نعمت در زندگی فردی که مورد توجه و حسادت شما بوده است گذاشته است در زندگی شما نذاشته است و باعث رنج و ناراحتی شما شده است.

برای لذت بردن از زندگی باید سپاسگزار بودن از نعمت های الهی را به عادت در خود تبدیل کنیم.

نعمت های الهی

سپاسگزار بودن نه به این معنی که به خاطر داشته باشیم در طی روز بارها عبارت «سپاسگزارم» یا «خدایا شکرت»‌ را بر زبان جاری کنیم بلکه به این معنی که احساس رضایت عمیق درونی از شرایط و امکانات زندگی خود داشته باشیم.

باید این موضوع را درک کنیم که شرایط زندگی من و دارایی های من دقیقا منطبق بر احساس،‌ افکار و نگرش من به زندگی و مطابق با لیاقت من در جهان مادی است.

درک این عبارت و زندگی بر مبنای آن کار ساده ای نیست اما تلاش برای نهادینه کردن این نگرش دروازه های جدیدی از آرامش و نعمت های بی پایان را به زندگی شما باز خواهد کرد.

من همواره سعی می کنم بر مبنای این نگرش فکر و عمل کنم.

هرآنچه لایقش باشم به شکل ساده و آسان وارد زندگی من خواهد شد.

هرآنچه نیاز من برای زندگی و لذت بردن از زندگی باشد به راحتی در شرایط فعلی من قابل تهیه کردن باید باشد.

اگر من فکر می کنم که داشتن خانه بزرگتر باعث آرامش و لذت بیشتر من از زندگی خواهد شد و شرایط خرید آن را ندارم نگرش من درباره زندگی و آنچه دارم اشتباه‌ است و باید اصلاح شود.

در گذشته به این صورت عمل نمی کردم بلکه هرآنچه دیگران داشتند و من نداشتم باعث ایجاد حسرت در من می شد و فکر می کردم که اگر من هم فلان گوشی، موتور، ماشین،‌خانه یا …. را داشته باشم چقدر احساس خوشبختی بیشتری خواهم داشت.

بنابراین تلاش می کردم تا به هر شکل ممکن از طریق وام گرفتن، قسطی خریدن، قرض کردن و … صاحب آن وسیله یا شرایط شوم اما باز هم تاثیری پایدار و همیشگی در وجود من ایجاد نمی شد و باید به فکر تهیه کمبود بعدی می بودم.

اما به لطف خدا از زمانی که در مسیر تغییر زندگی قرار گرفتم و از خداوند درخواست پرداخت بدهی ها و اقساط بانکی را کردم تا احساس آزادی و رهایی در زندگی را تجربه کنم زودتر از آنچه خودم تصور می کردم این خواسته من برآورده شد و من تمام اقساط و بدهی های خودم را تسویه کردم.

من به این نتیجه رسیدم فقط در صورتی می توانم در زندگی لذت ببرم و احساس خوشبختی کنم که آرامش ذهنی داشته باشم. بنابراین رهایی از بند قرض و وام چنان آرامشی در من ایجاد کرد که الان بعد از ده سال به هیچ عنوان حاظر نیستم برای رسیدن به شرایط یا نعمتی از وام یا قرض گرفتن استفاده کنم و آرامش خودم را برهم بزنم.

هرآنچه برای شما نباشد و از طریق وام یا قرض گرفتن وارد زندگی خود کنید توانایی مقابله کردن با استرس و نگرانی که قرض و وام و بدهکاری در وجود شما ایجاد خواهد کرد را ندارد و هرگز نمی تواند موجب آرامش و بهبود احساس خوشبختی شما شود.

تاکید می کنم این نگرش من در زندگی شخصی ام است و انتظار ندارم شما یا دیگران با آن موافق یه کورکورانه به آن عمل کنید.

نعمت های الهی

نتایج رهایی از نارضایتی

خداوند در قرآن می فرماید اگر سپاسگزار باشید شما را می افزایم. این وعده خداست و خداوند نسبت به تحقق وعده های خود وفادار است.

در سال ۱۳۹۳ زمانی که تازه با موضوع جذب آشنا شده بودم بعد از ده سال کار کردن توانسته بودم ماشین مدل ۸۳ بخرم.

همیشه از داشتن این ماشین ناراضی بودم و هر وقت افرادی را می دیدم که ماشین بهتر از من دارند حسادت می کردم و گله و شکایت می کردم که خداوند چرا به من این شانس را نداده است که ماشین بهتر داشته باشم.

تقریبا ۵ سال بود که آن ماشین را داشتم و از نظر ظاهر بیرونی و داخلی در شرایط نامناسبی بود اما توانایی تعویض یا بهبود شرایط ماشین خودم را نداشتم.

زمانی که با موضوع سپاسگزاری آشنا شدم به این فکر کردم که چه چیزی در زندگی من وجود دارد که بخواهم بخاطر آن سپاسگزار باشم.

با خودم گفتم قطعا این ماشین گزینه مناسب یا لایقی برای سپاسگزاری کردن نیست. شرایط مالی مناسبی هم نداشتم که بخواهم برای آن سپاسگزاری کنم.

از نظر روابط عاطفی هم در شرایط مناسبی نبودم و اوضاع و احوال سلامتی ام که به شدت تحت تاثیر چاقی و برخی بیماری های دیگر بود.

بنابراین نمی توانستم خودم را راضی کنم که برای شرایط کنونی ام باید هرطور که شده سپاسگزاری کنم چون اصلا مورد رضایت من نبود.

از طرفی در همه کتاب های موفقیت و حتی در قرآن بر سپاسگزاری بر نعمت های الهی تاکید شده بود اما نمی توانستم خودم را راضی کنم که باید بخاطر آن شرایط سپاسگزار باشم.

احساس می کردم دارم خودم را گول می زنم و از طرفی می گفتم خداوند بر نهان و آشکار من مسلط است و قطعا متوجه فیلم بازی کردن و الکی سپاسگزاری کردن من خواهد شد.

بنابراین به این موضوع فکر کردم که چطور باید در آن شرایط به احساس خوب و رضایت از زندگی دست پیدا کنم و تنها راهی که به نظرم رسید که البته الهام و ایده خداوند بود متوقف کردن گله و شکایت کردن درباره شرایط موجود بود.

با خودم گفتم درست است که نمی توانم به زور برای شرایط فعلی سپاسگزار باشم ولی می توانم درباره این شرایط گله و شکایت نکنم.

این به نظرم منطقی می آمد که اگر از شرایط فعی راضی نیستی نباید درباره آن صحبت کنی ولی اینکه بخواهم از شرایطی که ناراضی هستم احساس تشکر و سپاسگزاری داشته باشم اصلا به نظرم منطقی نبود.

بنابراین تصمیم گرفتم راه ساده تر و منطقی تر را در پیش بگیرم و سعی کردم گله و شکایت کردن درباره شرایط زندگی را متوقف کنم.

نعمت های الهی

کار ساده ای نبود و بارها به خودم می آمدم و متوجه می شدم که در حال گله و شکایت کردن هستم. ولی ناامید نمی شدم و هرکجا متوجه کلام خودم می شدم سعی می کردم گله و شکایت کردن را متوقف کنم.

بعد از آن متوجه شدم که تقریبا می توانم گله و شکایت کردن خودم به صورت کلامی را کنترل کنم ولی پیوسته در ذهنم در حال مقایسه کردن شرایط خودم با دیگرات و گله و شکایت هستم.

به این نتیجه رسیدم که گله و شکایت نکردن کلامی مرحله اول رهایی از گله و شکایت است و مرحله بعدی گله و شکایت نکردن های ذهنی است.

اینجا بود که متوجه شدم برای متوقف کردن گفتگوهای ذهنی باید توجهم را از نعمت های الهی دیگران بردارم.

چون متوجه شدم وقتی به نعمت های الهی یا داشته های دیگران توجه می کنم به شدت ترغیب به گله و شکایت می شوم و به همین دلیل همیشه درباره شرایط نامساعد خودم یا شرایط مساعد دیگران با اطرافیانم صحبت می کردم.

از وقتی هم که تصمیم گرفته بودم با دیگران درباره مسائل و مشکلات گله و شکایت نکنم خیلی خوب عمل کرده بودم ولی همچنان در ذهنم مشغول این کار بودم.

بنابراین تصمیم گرفتم به نعمت های الهی دیگران توجه نکنم تا بتوانم گفتگوهای ذهنی ام را کنترل کنم.

در روزهای اول به محض مشاهده ماشین های بهتر متوجه شروع گفتگوهای ذهنی ام درباره بدبختی های خودم می شدم و سعی می کردم این گفتگوی ذهنی را ادامه ندهم و به چیز دیگری توجه می کردم.

به مرور در انجام این کار مهارت و تسلط بیشتری پیدا کردم و متوجه شدم به نسبت گذشته به میزان قابل توجهی گله و شکایت های زبانی و ذهنی من نسبت به نعمت های الهی دیگران کمتر شده است.

من سالها بود نسبت به داشتن آن ماشین گله و شکایت می کردم و همیشه به همسرم می گفتم خدا کنه بتونم یک وام ۵ میلیونی دیگه بگیرم و ماشین یکی دو مدل بالاتر بخرم که شرایط بهتری داشته باشه.

اما از وقتی نسبت به نداشتن ماشین خوب در زندگی خودم و داشتن ماشین خوب دیگران گله و شکایت نمی کردم به مرور احساس بهتری نسبت به همان ماشینی که همیشه ازش ناراضی بودن داشتم.

همان ماشینی که هیچ علاقه ای به تمیز کردنش نداشتم را هفته ای یک بار تمیز می کردم.

با هزینه اندک روکش نو برای همان ماشین خریدم و شکل و شمایل بهتری پیدا کرد.

براش دور فرمان خریدم، خوشبو کننده خریدم و به هر شکلی که می توانستم از همان وسیله نقلیه که تا قبل از آن احساس می کردم بی ارزش و آبروی مرا می برد استفاده بهتری می کردم.

احساسم نسبت به آن ماشین تغییر کرد و تا حدود زیادی نارضایتی من از اینکه چرا ماشین مدل بالاتر ندارم کمتر شد.

نعمت های الهی

دریافت نعمت های الهی

رها شدن من از احساس نارضایتی که ناآگاهانه هر روز شعله های آن را در وجودم بلندتر می کردم باعث شد احساس رضایت و آرامش نسبت به شرایط فعلی خودم داشته باشم.

این طریقی که من به صورت ناآگاهانه در پیش گرفته بودم دقیقا منطبق بر آیات خداوند در قرآن بود که به پیامبر توصیه کرده بود نگاه خود را از دارایی های دیگران بردار و به آنچه خودت داری توجه کن.

همین کار ساده باعث شد تا به شکل قابل توجهی از احساس نارضایتی من کاسته شود. این درحالی است که شاید کار خاصی برای بالابردن احساس سپاسگزاری انجام نداده بودم چون هنوز به نظرم تغییری در زندگی من ایجاد نشده بود. و چیزی بعنوان نعمت های الهی وارد زندگی من نشده بود.

اما کم کردن میزان نارضایتی خودبخود باعث بهبود شرایط احساسی و گسترش آرامش در وجود انسان می شود.

همین کافی بود تا رابطه احساسی من با خداوند بهتر و بهتر شود و در نتیجه انتظار من از خداوند برای دریافت نعمت های الهی تغییر کرد.

من در گذشته هیچ انتظاری از خداوند برای دریافت نعمت های الهی نداشتم و تازه انتظار داشتم همواره مرا مورد عذاب و امتحان الهی قرار دهد چود خودم را بنده ناسپاس و گناهکاری می دیدم که از درگاه خداوند رانده شده است.

اما با تغییر نگرشی که نسبت به نعمت های الهی و شرایطم در زندگی ایجاد کردم بعد از به صلح رسیدن با خودم گویی با خداوند هم در صلح قرار گرفتم و انتظارم از خداوند تغییر پیدا کرد و به جای اینکه منتظر مشکلات و گرفتاری ها باشم منتظر دریافت نعمت های الهی بودم.

دیگر مثل قبل احساس دور افتادن یا رها شدگی نمی کردم. احساس نمی کردم که خداوند به همه نعمت های الهی بیشمار داده است و فقط حواسش به زندگی من نیست.

علاوه بر اینها بهبود شرایط موجود که در مورد مثال ماشین نظافت کردن و بهبود هرآنچه که با شرایط آن روزگار من متناسب بود سبب شد تا احساس بهتری نسبت به نعمت های الهی خودم پیدا کنم.

همین روند ساده باعث شد که کمتر از دو سال بعد از شروع این روند شرایط خرید ماشین جدید برای من فراهم شد آن هم نه دو سه مدل بالاتر بلکه در حد صفر کیلومتر.

و به لطف خداوند یک سال بعد توانستم ماشین به مراتب بهتر و در حد صفر بخرم.

جالب توجه اینکه من چندین سال بود آن ماشین را داشتم و همیشه از داشتن آن احساس نارضایتی و شرمندگی می کردم و هرچه تلاش می کردم شاید بتوانم با ماشین دو سه مدل بالاتر آن را تعویض کنم موفق نمی شدم.

اما وقتی در روند نگرش و عملکرد خودم تغییر ایجاد کردم در کمتر از سه سال توانستم دو بار ماشین بهتر خریداری کنم آن هم نه چند مدل بالاتر بلکه ده ها مدل بالاتر از نظر کیفیت و مدل و قیمت.

این از شگفتی های رهایی از نارضایتی بخاطر داشته های خود و توجه به نعمت های الهی دیگران بود که منجر به دریافت نعمت های الهی فراتر از انتظارم شد.

اگر به نعمت های الهی دیگران توجه کنیم به سادگی داشته های خودمان در نظر ما بی ارزش می شوند.

اگر به داشته های دیگران توجه کنیم به طرز فزاینده ای احساس می کنم نداشته های زیادی هستند که از نبود آنها در زندگی مان احساس بدبختی خواهیم کرد.

بنابراین سپاسگزار بودن به خاطر نعمت های الهی که در همین شرایط در زندگی ما جریان دارند راه حل بهبود شرایط و دریافت نعمت های بیشتر و بهتر است.

نعمت های الهی

نکته مهم برای موفقیت در این مسیر پذیرش این نگرش است که هرانسانی به اندازه لیاقتش از طرف خداوند نعمت های الهی دریافت می کند.

پذیرش این نگرش کار ساده ای نیست چون می توانید هزاران دلیل و نمونه پیدا کنید که اثبات می کند فلانی نعمت ها و دارایی هایش فراتر از لیاقتش است.

به این دو نکته توجه داشته باشید:

اول: نعمت های الهی شامل دارایی هایی که افراد به شکل های مختلف از طریق وام یا قرض و … وارد زندگی خود کرده اند نباید ملاک دارایی و داشته های آنها باشد چون این نعمت های الهی به شکل عادی وارد روند زندگی آنها نشده است و موجب رضایت و شادی درونی آنها نمی شود.

دوم: معیار سنجش لیاقت و ارزشمندی انسانها برای ورود نعمت های الهی از نظر خداوند با معیارهای انسانی بسیار متفاوت است. شاید از نظر ما فردی لایق نباشد اما نظر ما معیار خداوند و جهان هستی برای ورود نعمت ها نیست.

بنابراین اگر می خواهید شرایط فعلی زندگی خود را تغییر دهید و از نعمت های الهی بیشتری برخوردار شوید راه و چاره ای جز پذیرش آن ندارید. باید با پذیرش شرایط فعلی خود به احساس آرامش دست پیدا کنید تا بتوانیم قدم زنان در مسیر زندگی فعلی به حرکت خود ادامه دهید تا به سرزمین مجاور که شرایط متفاوت با شرایط فعلی شما دارد وارد شوید.

برای اینکه بتوانید شرایط فعلی خود را بپذیرید بهترین راهکار این است که این نگرش را هرطور که شده برای خودتان منطقی کنید.

«هر انسانی به اندازه لیاقتش در دنیای مادی صاحب اموال و شرایط خاص خود می شود»

این نگرش به این معنی است که هرکس در هر شرایطی است دقیقا همان جایی است که باید باشد.

این نگرش به این معنی است که من در حال حاظر در هر شرایطی هستم دقیقا در جای درست خودم در دنیای مادی قرار دارم.

شرایط بهتر نیاز به لیاقت بیشتر دارد و لیاقت بیشتر در گرو داشتن افکار و نگرشی متفاوت است.

به اندازه ای که افکار و نگرش شما درباره خودتان، زندگی و خداوند در جهت صحیح و همسو با قوانین جهان هستی تغییر پیدا کند شما لایق تجربه شرایط بهتر در دنیای مادی خواهید شد.

اخطار

تمرین:

۱- با توجه به توضیحات ارائه شده درباره اهمیت توجه به نعمت های خود و دوری کردن از حسادت ورزیدن نسبت به داشته های دیگران شرح دهید که تا کنون نگرش و عملکرد شما در اینباره چگونه بوده است. آیا همیشه به داشته های خود توجه داشته اید یا در برخی موارد مشاهده داشته ها و شرایط دیگران باعث ایجاد حسرت در شما شده است.

۲- در اطرافیان خود افرادی را پیدا کنید که همواره در زندگی توجهی به داشته های دیگران ندارند یا درباره آنچه دیگران دارند صحبت نمی کنند. درباره میزان آرامش و شرایط آنها در زندگی شرح دهید.

۳- درباره نعمت هایی که به شکل ساده و خودبخودی وارد زندگی شما شده اند و باعث ایجاد آرامش و راحتی در زندگی شما شده اند شرح دهید.

۴- درباره نعمت هایی که فقط بخاطر اینکه از دیگران عقب نمانید یا مانند آنها باشید با تقلا وارد زندگی خود کرده اید اما نتیجه نهایی رضایت بخشی به همراه نداشته است شرح دهید.

۵- نگرش خود درباره عبارت «هر انسانی به اندازه لیاقتش در دنیای مادی صاحب اموال و شرایط خاص خود می شود» را شرح دهید. چقدر با این موضوع موافق هستید. برای اثبات آن از زندگی خود و دیگران مثال پیدا کنید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.44 از 61 رای

https://tanasobefekri.net/?p=42322
برچسب ها:
54 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار یاسمن
      1403/02/03 15:30
      مدت عضویت: 812 روز
      امتیاز کاربر: 11053 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 375 کلمه

      به نام خدا

      من سپاسگزار نعمتهای خداوند هستم

      شکر نعمت نعمتت افزون کند!!

      سپاسگزاری از خداوند به معنای قدردان داشته ها و احساس خوب از داشتن چیزهایی است که ما داریم و گر نه که خالق بزرگ نیازی به تشکر ما ندارد او دوست دارد به بنده هایش ببخشد و احساس خوب ما باعث انتقال درخواست ما و گرفتن جواب میباشد.خدا رو شکر ما از بچگی ادم شاکری بار اومدیم و من همیشه قدردان نعمات و شرایطی که در آن قرار گرفتم  بوده ام و ذوق کردم.البته شاید گاها پیش امده باشد که با دیدن فیلم زندگی دیگران یا مسافرت رفتن لاکچری و.. برا چند لحظه در دلم غبطه خورده باشم ولی همون چند لحظه بوده و بعد به زندگی خودم برگشتم و ارامش داشته ام و خدا هم همیشه بهترینش رو بهم داده.توجه نداشتن به زندگی دیگران و اینکه سرمون توی زندگی خودمون باشه باعث میشه خیلی راحتتر باشیم  و احساس ارامش بیشتر کنیم.دختر خاله م از بچگی همچین شخصیتی داشت و هیچوقت چشمش دنبال لباس و نوشت افزار و وسایل بقیه نبود و خیلی شاد بود.خودم هم همچین شخصیتی دارم کلا ما خواهر برادرها این‌جوری هستیم و فکر من یه حسن باشه.

      من بعد از تولد دخترم باید سر کار برمی گشتم و این برا من و همسرم که در شهر غریب بودیم و هیچ کس رو نداشتیم که کمک مون کنه و بچه م زیر یکسال بود یه فاجعه بود نمیدونستم چی کار باید بکنیم کوچکتر از اونی بود که پرستار بیاریم تو خونه مون که کسی نبود یا مهد بزاریمش.چند ماه خواهر مجردم اومد کمک مون ولی باز روز از نو…ولی در اون شرایط خدا جوری به دادمان رسید که فقط می‌تونه یه معجزه باشه تصویب یه قانون که باعث میشد هم کار و حقوقم رو داشته باشم هم بالا سر بچه م باشم.یا برا تعویض ماشین بدون قرعه کشی یه ماشین خوب تونستیم بگیریم و بعد این شرایط برداشته شد و…‌ یادم نمیاد تا به حال به خاطر چشم و هم چشمی کاری کرده باشم ولی خواهرم زیاد به نظر دیگران اهمیت میده گاها بارها چیزی رو عوض می‌کنند هیچوقت هم از خریدشان لذت نمیبره.واینکه هر انسانی به اندازه لیاقتش در دنیای مادی صاحب اموال میشود را نمیتونم نظری بدم.امیدوارم لایق بهترین نعمات خداوند باشیم و خدا همواره همراه را همون باشه.    

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار fatima
      1402/12/13 21:28
      مدت عضویت: 332 روز
      امتیاز کاربر: 3155 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 504 کلمه

      سلام استاد عزیزم

      من دقیقا اینو با پوست و گوشتم حس کردم

      از اونجا که من در مساله کار به تضاد خوردم زمانی که میبینم فردی داره به علایقش میپردازه به شدت احساسم بد میشد! اصلا دوست ندارم ببینم! هی به خودم میگم پس خودت چی؟ پس خودت کی؟ و هی احساس میکنم بدون دستاورد بودن میکنم! احساس میکنم هیچکار ینکردم و در واقع میفتم تو  مقایسه و حسم بد میشد وقتی میدیدم این افرادو! و اینکه چون من همیشه نگاهم به اون خواسته بزرگامه این پیشرفت های کوچک زندگیم و نعمت هام رو یه جورایی کلا ندید میگیرم! مثل اونی که ماشین نداره! همیشه دلش شاسی بلند میخواد و اگر بهش یه پراید صفر بدی چندان خوشحال نمیشه! چون اون شتسی بلند میخواد! درست قبل اون همین پرایوم نداشته ها؛ ولی چونمیخواد شتسی بلند داشته باشه، داشتن همین پراید دیگه با چشمش نمیاد

      درباره تمرین دوم میتونم بگم که همچین فردی رو خاطرم نمیاد ولی خواهرم از زمانی که داره روی خودش کتر میکنه این اتفاق درش خیلی زیاد شده. این که چشمش به زندگی خودشه و دیگه خودشو و روندشو خیلی خیلی کمتر مقایسه میکنه و خب خیلی روند زندگیش عوض شده و متمرکز تر شده. 

      درباره تمرین سوم خیلی مثال دارم! سوم و چهارم رو باهم مینویسم. از اونجا که تمرکز من بیشتر روی مبحث روابط هست در حال حاظر، موقعیتی بوده که من به شدت اصرار داشتم که با یک فرد خاصی باشم. خیلی تقلا میکردم، تقلا و تلاش. نتیجه اون که اون ارتباط ایجاد شد ولی اصلا شبیه اون چیزی نبود که من میخواستم و طوری بود که من خودم دیگه نخواستم توی اون رابطه باشم!!! در عوض بعد اون قضیه رابطه ای در مسیر من قرار گرفت که باب آشنایی من و اون شخص خیلی اتفاقی بود! ولی رابطه ی دوست داشتنی ای بود. یا زمانی که برای تدریس یک کلاس ۴۰ نفره بهم دادند و از نظر من همه چی عادی بود! بعد همکارا مدام بهم میگفتن برو بگو کلاستو نصف کنن! شاید باورتون نشه ولی بازرس که اومد خودش بحث کلاس منو پیش کشید! و کلاس من به سادگی هرچه نمام تر نصف شد و شاگردهایی در کلاس من موندن که من میخواستم اینا بمونن! 

      درباره تمرین ۵

      بنظرم این میتونه عادلانه ترین و استقلال مندانه ترین حالت زندگی توی جهان باشه. فلان چیزو میخوای؟ باشه!لایقش شو و اون میشه مال تو!چطوری و از کجاش با جهان!تو فقط لیاقتش رو کسب کن!خبر خوب اینکه این لیاقت کسب کردنه به اسم و سن و خانواده و شرایطت ربطی نداره! همش ربط داره به حس و حالت، به افکارت.پس اگر الان فلان شرایطی ک دلخواهته نداری عیبی نداره. فقط کافیه رو خودت کار کنی و لیاقتش رو کسب کنی اون “خود به خود”  وارد زندگیت میشه

      من وقتی این قضیه باور ها رو فهمیدم وقتی میبینم کسی فلان ماشین گرون رو سواره یا مثلا در شرایطیه که از نظر من مناسبه،میگم آفرین! تو لایقش بودی. تحسینت میکنم که این لیاقته رو تو خودت ایجاد کردی. 

      خداوندگارم از تو هدایت میطلبم که من رو هدایت کنی برای لایق شدن بیشتر و بیشتر. برای لایق نعمات تو شدن🙏🏻🎆

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سکینه
      1402/11/25 23:58
      مدت عضویت: 257 روز
      امتیاز کاربر: 4355 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 403 کلمه

      بنام خداوندبزرگ وقدرتمند

      سلام وعرض ادب خدمت استاد وتمام هم دوره ای های گلم

      من سپاسگزار نعمت های الهی ام هستم

      خداوند هدایتگرم را از صمیم قلبم بابت ورودم به این سایت سپاسگزارم

      چقد این آگاهی ها قلبم را آرام کرد خدایا شکرت 

      من بارها از خداوند خواستم که لذت وعشق سپاسگزاری واقعی را در دلم قرار دهد واین متن استاد عزیزم خیلی برام لذت بخش بود  وهمین جا از استاد عزیز م سپاسگزاری میکنم واز خداوند میخوام که سپاسگزاری را در درونم نهادینه کنه  خدایا شکرت

      نکاتی که من از این متن درک کردم

      نارصایتی از زندگی وشرایط وامکاناتش نوعی ناسپاسی هست ،توجه به داشته های دیگران چون احساس کمبود وبی ارزشی در ما ایجاد میکنه باز نوعی ناسپاسی هست وویکی از راههای که‌میتوان از شرایط فعلی خود احساس رضایت داشته باشیم متوقف کردن گله وشکایت از زندگی هست ،ومن تصمیم دارم که به لطف خداوند زیپ دهنم را بببندم وقتی میخوام از وضعیت زندگیم گله وشکایت کنم،واینکه هر کسی به اندازه لیاقتش در دنیای مادی از نعمت های خداوند برخوردار هست واین لیاقت نتیجه افکار ونگرش واحساسات‌ماهست که خودمون را لایق زندگی بهتر بدانیم یا نه وخداوند طبق قوانینش عمل میکنه وما باید هماهنگ باآن باشیم تا نعمتها به راحتی وارد زندگی مان شود اگه نمیشود پس باید در آن زمینه نگرشمون را تغییر دهیم واگر بازور وتقلا نعمتی را وارد زندگیمون بکنیم آن نعمت باعث رصایت وآرامش همیشگی ما نمیشود، خداوندا بایت این آگاهی از این نکات مهم در زندگیم سپاسگزارتم، من در کل در زندگیم زیاد اهل مقایسه کردن زندگیم با دیگران نیستم ولی هر جا که به ندرت به داشته های دیگران توجه کردم طبق گفته شما استاد عزیزم برا م حس بی ارزشی وحال بد همراه داشته که همین جا قول میدهم که این اندک مقایسه ها را هم از بین ببرم چون برام با دلیل ثابت کردین استاد عزیزم که این کار یک جور نارضایتی وناسپاسی را برام ایجاد میکند که باعث دور شدن از نعمت ها در زندگیم میشود بازهم سپاس استاد از آگاهیهاتون

      من تاقبل از آشنایم با این مباحث فکر میکرم لیاقت ربطی به دریافت نعمت نداره وخیلی کسا قیاقتشون کمتر از دارایشون هست وخیلی کسا لیاقتشون بیشتر از دارای وشرایط زندگیشون هست چون طبق گفته استاد من داشتن لیاقت را چیزای میدونستم که با معیارهای خداوند کاملا فرق داشت ولی الان فهمیدم که لیاقت هر کسی درونی هست وربطی به بیرون اون شخص نداره ،خداوندا کمکمان کن تا لیاقتمان را برای دریافت نعمتات بیشتر وبیشتر  کنیم

      برای همگی آرزوی موفقیت دارم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Maahsaaa
      1402/11/24 22:57
      مدت عضویت: 196 روز
      امتیاز کاربر: 7800 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 574 کلمه

      خدایا چقدددر سپاسگزاری بهت بدهکار هستم .من هیچ وقت سپاس نعمت های که بهم دادی رو بجا نیاوردم همیشه اون نمیه خالی لیوان رو‌دیدم و تمرکزم روی مشکلات بود .میدونم اتو همه جتبه های زندگیم نیازمند سپاسگزاری هستم.

      جسم خانواده علم دارایی سلامتی و هزاران مورد دیگه که اصلا به چشم نمیاد.

      اول باید دست از ناسپاسی با زوم‌کرذن روی مشکلات بردارم .من کمتر با کسی در مورد مشکلات حرف میزنم اما تو ذهنم مدام مرور می‌کنم چرا فلان چیز رو‌ندارم چرا شرایطم اینطور هست که نمیخوام چرا و‌جراهای فراوان.

      راستش من سال هاست که سعی می‌کنم سپاسگزاری انجام بدم ولی چون مقدماتی انجام نمیدادم نتیجه عکس میکرفتم چون با حس بد به زور میخواستم سپاسگزاری کنم و ارتعاش مثبت بدم در کمال تعجب میدیدم در مورد هرچی سپاسگزاری می کنم یه اتفاق بد تو همون زمینه میوفته.

      مثلا در مورد  وسایل خونه مثل کولر سپاسگزاری میکردم چند روز بعدش کولر خراب می‌شد یادمه ادامه دادم و کولر ماشین هم خراب شد در مورد لوستر سپاسگزاری میکردم لامپ‌میسوخت. 

      با استاد درمیون گذاشتم گفتن اتفاقی هست ‌مربوط به همزمانی پدیده ها

      ولی من خودم فکر می کنم یکدفعه از حال بد نمیشه رفت رو فرکانس شکرگذاری و حتما باید مقدمااش طبق فرموده استاد که دست برداشتن از نارضایتی در زیان و ذهن هست رو انجام داد تا ذهن آماده سپاسگزاری باشه

      من همزمان با فرکانس سپاس فرکانس نارضایتی قویتر میفرستادم

      راستش با اینکه خدا از انواع نعمت ها بهترینش رو‌نسبت به دیگران به من داده ولی من یادم نمیاد زمانی راضی و سپاسگزار بوده باشم و همیشه نعمت ها به چشمم نمیومد. شاید من بنده بد خدا باشم ولی از حالا به بعد میخوام طبق فرموده های خداوند با راهنمایی استاد عمل کنم و تبدیل به چیزی بشم که خداوند دوست داره

      اول اینکه بی نهایت از خداوند سپاسگزارم که علیرغم ناسپاسی همچنان نعمت میداد و اگر سپاسگزار بودم الان در چه شرایطی بودم ؟!!!

      خداپند شمرگذارم بخاطر عفو و بخشندگیت و فقط خودت‌میدونی چه سپاس ها که بهت مدیون و بدهکارم .من هیچ وقت حق نعمت رو اونطور مه باید و شاید بجا نیاوردم و‌او هر بار تلنگر زدی و‌یلداوری کردی که سپاسگزاری کنم تا بیشترش کنی.

      خدایا من راه سپاسگزاری رو بلد نبودم تو بواسطه استاد عزیز بهم یاد دادی ازت بی نهایت ممنونم اکه کمکم کردی سپاست رو بجا بیارم .چون سپاسگزاری هم اجازه و‌ توفیق می‌خواد.

      من همیشه حس بد به هیکلم و صورتم داشتم در حالیکه همه میگفتن زیبایی 

      همین الان با اینکه اضافه وزن زیادی دارم ولی خیلی ها دوست داشتن هیکل منو‌داشتن و در کمال تعجب میبینم بعضی ها میگفتن فقط هیکل فلانی خوبه؟!!!!

      خدایا تو ‌از هرچیزی بیشترینش رو بهم دادی قد بلندتر عضله و‌جربی بیشتر همین جای سپاس داره بعضی ها در حسرت همین هستن 

      میشه افراد چاق اینجوری حسشون رو خوب کنن نسبت به جسمشون و واقعا هر چی خدا داده جایزسپاسگزاری داره.

      من همیشه دوست داشتم و‌دارم یه خونه نوساز با شیک ترین لوازم رو‌داشته باشم الان از خونم راضی نیستم با اینکه رایگان توش نشستم و‌دستی به سرورش کشیدم و ظاهر مرتبی داره هر بار به هوای خونه نو اناسپاسی می کنم در موردش .مرتب تو ذهنم که این چه خونیه 

      فکر می کنم هر آرزویی داریم باید اپل یه قدم واسش برداریم در حالیکه من به امید خدا نشستم که یه اتفاقی بیوفته و اوضاع یجوری پیش بره که من صاحب یه خونه کلید اپل بشم با تمام امکانات.

      مطمئنم با سپاسگزاری درهای ایده ها و‌نعمت های الهی به روم باز میشه و همیشه این خودم بودم که با گله و شکایت و تمرکز روی مشکلات درها رو بروم بستم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار اکبر
      1402/11/24 01:13
      مدت عضویت: 275 روز
      امتیاز کاربر: 1245 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 174 کلمه

      تمرین گام  پنجم 

      خدایا سالهای بسیاری از عمرم را با حسرت ونگاه مایوسانه سپری کردم وخیلی اززمانها به نعمتهای دیگران توجه میکردم وحال واحساسم بطرز وحشتناکی بد میشد البته دردوسال اخیر بسیار کمتر شده حالا یاد گرفته ام به هیچ وجه اینکار رانکنم نه کلامی نه ذهنی حتی ازاین بابت که این نعمتها هست ومن هم میتوانم داشته باشم بهرحال یک افسوسی سراغ انسان میآید 

      همسرم ویکی از برادرانم بسیار بسیار کم به نعمتهای دیگرام توجه حسرت گونه میکنند

      ۷ سال پیش خیلی طولانی دنبال خریدوتعویض خانه بودم چندماهی طول کشید اما بطور شگفت انگیزی محله ایی را که اصلا فکرش را نمیکردم وبه آن نزدیک هم نمیشدم برای خرید خداوند نصیب من کرد 

      چه تقلاها و سختی هایی کشیدیم برای تهیه بعضی از چیزها که با مکافات جورشد اما سبب آرامش نشد اما این صفت را خیلی خیلی کم تر داشتم ولی بهرحال اتفاق افتاده 

      پذیرش این جمله که هر کس به اندازه لیاقتش از نعمتها بهره میبرد بسیار غیر قابل هضم است 

      اما بتدریج با این آگاهی کنار آمدم 

      خدایا لیاقت دریافت  نعمتهایت را نصیبم کن وسپس نعماتت را 

      آمین 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زینب ندرلو
      1402/11/23 20:14
      مدت عضویت: 344 روز
      امتیاز کاربر: 5110 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 606 کلمه

      به نام خدای مهربان  

      سلام به استاد عزیزم وودوستان گلم  

      از وقتی فهمیدم سپاسگزاری چقدر  اهمیت داره هر روز پا میشدم و ده تا از نعمت هامو می‌نوشتم و شکر گزاری میکردم بابتشون 

      ولی اون حس خویی که ازش تعریف میکردن خبری نبود 

      هی به مرور فهمیدم شکر گزاری به زبان نیست با قلبی باشه 

      ولی بازم من نمیتونستم این حس قلبی رو داشته باشم  

      و جرات  اینم نداشتم که بپرسم یعنی میگفتم با خودم میگن یه شکر گزاری رو هم بلد نیست این یعتی ولی عمیقا دوست داشتم  این حس رو تجربه کتم از شرایط مالی زندگیمون اصلا راضی نبودم و برام مسخره بود

      میگفتم آخه چرا خدا کار به این سختی میخادیا وقتی مریص میشوم اینکه بخام برای اعضای سالمم سپاسگزاری کتم به نظرم کار سختی بود 

      تمام تمرکزم میرفت رو اینکه آخه چرا خدا باید مریضی باشه

      چی میشد این مریضی نبود

      ولی نکته امروز انگار دریچه ای روشن و امید بخش بود برام 

      کفتم کار من در قدم اول اینه که غر نزنم به صورت کلامی 

      خوب برای خودم بارها اومده بودم تمرین برای غیبت نکردن گداشته بودم که اگر با فلانی حرف زدم خیلی مراقب حزف زدنم میشم و وقتی تو اون مکان قرار میگرفتم همه جی فراموش میشد

      ولی الان که دقت کردم دیدم هر وقت که نیت این کار رو میکردم یه صدایی درونم میگفت ادامه نده ولی من بهش گوش نمیکردم 

      بعدم میگفتم ای بابا آدم یادش نمیمونه ناخودآگاه این کارو میکنه  

      و همین حرف رو ذهنم بهم گفت یعنی گفت بابا تو میگی غر نمیخای بزنی ولی مگه یادت میمونه 

      و با یاداوری اینکه موقع غیبت کردن هم وقتایی. که اراده میکردم این کار رو نکنم یه صدایی تو گوشم یاداوری می‌کرد

      پس اینم مثل مهارت های دیگه است با تکرار من میتونم توش بهتر بشم و برم مرحله بعدی امتحانش میارزه

      از دیروز که تصمیم به این کار گرفتم یه جاهایی به خودم اومدم دیدم گلایه کردم ولی به خودم یاد اوری کردم که من مثل یه آدم تازه کارم به مرور حرفه ای میشم فقط ادامه بده زینب  

      من ماها دنبال این بودم چطوری شکرگزار واقعی باشم   و حالا که به جواب رسیدم باید ادامه بدم و تعهدم رو نشون بدم 

      مرسی استاد بابت این آگاهی ها 

      هرآنچه لایقش باشم به شکل ساده و آسان وارد زندگی من خواهد شد. 

      هرآنچه نیاز من برای زندگی و لذت بردن از زندگی باشد به راحتی در شرایط فعلی من قابل تهیه کردن باید باشد 

      وقتی مرور کردم به زندگیم دیدم بیشتر چیزایی که خواستم خیلی راحت و ساده وارد زندگیم شدن 

      یه موردی که اخیراباهاش برخوردم والان میفهمم چرا اذیتم میکنه 

      ما ماشینمون چندین سال پراید. بود و آرزوی اینو داشتیم که عوضش کنیم خوب با حساب و کتاب خودمون نمیشد تا پارسال که تصمیم گرفتیم عوض کنیم من بیشتر مواقع سعی میکنم با توجه به بودجه ای که دارم خرید کنم و همیشه از این کار راضی بودم ب ای ماشین اطرافیان گفتن حالا که می‌خواهید عوض کنید مدل بالا بگیرید پول ما خیلی کم بودخب باورهای ما ایراد داشت وفک میکردیم جز وام گرفتن راهی نداریم 

      وام گرفتیم و باقی پول رو دوستی گفت که بهمون قرض میده و ما ماشین که دوست داشتیم رو گرفتیم ولی امان از آسترس قرض

      چون من فک میکردم به زودی پرداخت می‌کنیم و امید بسته بودم به یه پولی و جور نشد

      من عجله داشتم برای رسیدن به این خواسته و شاید اجاره ندادم آماده باشموقتی با وام و قرض گرفتم روزها خودم رو بخاطر  این کار سرزنش کردم 

      ولی دقت کردم به وسایلی که خیلی راحت رفتم تهیه کردم و چقدر لذت بردم از داشتنشون 

      حالا درسی که این موصوع برام داشت این بود که هرچیزی که من لایقش باشم راحت وارد زندگیم میشه عجله نکنم خدا دز زمان درستش وارد زندگیم میکنهحالا بهتر درک میکنم اینکه میگید بدون وام و قرض چیزی رو بگیری

       یعنی من‌آماده دریافت اون نعمت هستم خدا زمانبدی درستی داره 

      خدایا شکرت بخاطر هدایتم به این دوره

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مهين
      1402/11/22 12:24
      مدت عضویت: 467 روز
      امتیاز کاربر: 3110 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 448 کلمه

      سلام به دوستان خوبم واستاد عزيز

      مبحث سپاسگزاري عالي بود

      من قبلا همينجوري ورد زبونم بود سپاسگزاري ميكردم وبا شخصي در هواپيما هم صحبت شدم. ايشون كشيش كليسا در امريكا بود مسلط به زبان فارسي 

      من اب خوردم وگفتم خداجون شكر

      بعد ايشون گفت چقدر به حرفت ايمان داري

      من متعجب شدم گفتم خيلي 

      گفت;مثلا خيلي چقدره توضيح بده من وافعا مونده بودم چه توضيحي بدم من ياد گرفته بودم فقط بگم شكر وفكر ميكردم چقدر كارم درسته

      وبعد بهشون گفتم بر حسب عادت

      بعد براي من توضيح داد به اب چه جوري نگاه ميكني اگه خداوند اين اب درست نكرده بود ايا انسان اوليه قادر بودند اب درست كنند من در جواب گفتم نه  اياميدوني اب چقدر مولكول داره اكسيژن داره واتم داره

      ايا ميدوني چند درصد اب در كره زمين هست .

      ميدوني چند درصد بدنت از اب تشكيل شده

      خلاصه كلي حرف زد بهم گفت وقتي شكر گزاري ميكني بايد از خالق خود سپاسگزاري كني شرايطشو براي تو مهيا كرده است ونگرشت تو به پرودگار عوض كن بايد از ته وجود از خدا تشكر كني ويه لذت خاصي در وجود شما ايجاد شود كه قابل مقايسه به هيچ چيز ديگه اي نباشه ومن واقعا متوجه شدم كه سپاسگزاري واقعي قلبي بايد باشه نه كلامي واز انروز به بعد حتي چايي ميخورم از خالق خودم 

      سپاسگزارم.

       وبعدبراي افرينش اون محصول بعد براي كشاورز ش وبعد براي كارخانه دار وبعد براي تاجر خلاصه از همه  كساني كه زحمت كشيدن تشكر ميكنم وطلب بركت براي تمام اون افرادي كه زحمت كشيدن تا اين چايي دست من برسه ومن از خوردنش لذت ببرم واز اون به بعد ارامش خاصي در وجود من ساكن شد واز همه لحظه هاي زندگيم لذت ميبرم

      ازاينكه خداوند بهم فرصتي داده من از زندگيم لذت ببرم 

      ولي شما هم خيلي قشنك توضيح داديد

      وتجربه هاي قشنگي پيدا كرديد

      واين تغيير نگرشتون چقدر اتفاقاي قشنگي براي زندگيتون افتاده 

      منم تصميم گرفتم نگرشمو در مورد چاقي وپول ثروت تغيير بدهم واز راهكارهاي شما به نحوء احسن استفاده ميكنم 

      در مورد سوال هاي كه مطرح كرديد

      من از موقعه اي كه تصميم گرفتم سپاسگزاري 

      قلبي داشته باشم خيلي اتفاقات قشنگي برايم افتاد .

      واحساس ارامش زياد وشادي  دارم هميشه لبخندي روي لبم هست واون حس ارامشي به ديگران ميدم وهمه بهم ميگن ما خيلي از تو ارامش ميگيريم 

      به نظرم اين بزرك ترين و قشنك ترين اتفاق زندگيم هست 

      من اعتقاد دارم اگه ادما اگاهي داشته باشند ميتونم اين جمله رو بگيم

      (هر انساني به اندازه لياقتش در دنيا مادي صاحب اموال وشرايط خاص ميشود)

      واقعا يه ادم نا اگاه محكوم به نااگاهي ميشود زندگي خودشو واطرافيانش را بد خط خطي ميكند

      واميدوارم همه ادماي كره زمين از وجود خداوند در زندگيشون لذت ببرند وارامش خداوندي در وجودشون لبريز بشود زندگيشون پر شوداز اگاهي ناب وخالص

      بازم از شما متشكرم تجربيات زيباتون به رايگان در اختيار من وديگران ميگذاريد 

      اميدوارم تونسته باشم احساس خوبم منتقل كنم

      💫🌟🌺

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1402/11/21 13:37
      مدت عضویت: 474 روز
      امتیاز کاربر: 35061 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,013 کلمه

      سلام برخاق بی مانند من خدایا پرستش ستایش تو را سزاست که خاقل این جهان هستی تشکر و سپاس بی دپکران برای آفرینش هستی که من‌ جزو این آفرینش هستم خدایا برای داشت چقدر دلشاد هستم‌ خدایا برای هدایتی که من دورنش قرار دادی دارم‌ به کل و جودم‌ کمک‌ رسانی خودت رو  انجام‌ میدم حسم  تو  بهترین زمانش هست حال دلم بسیار خوب هست افکار  تو بهترین مکان داره دور میزنه گفتار رو بایددقت کنم‌ که اون همسو بشه من دارم بخش های وجودی خودم رو ترمیم میکنم برای دانشی که تو این مسبر دریافت کردم‌ از خودت بسیار سپاس گزارهستم 

      خدایا نگه داره انسانهای باشم‌که و جودش کمک کننده هست  برای نجات بشریت انسانهای مثل استادم آقای عطار روشن که به زندگی افردی مثل من‌ نور و روشنایی بخشیده من به زندگی برکشتم با وجود ایشون بود برای داشتن استادی مثل ایشون  افتخار میکنم 

      سلام براستاد عطار روشن وفتی این مسبر جدید رو هروز دارم‌ با راهنمایی شما طی میکنم از خدایی خودم‌ هر جی سپاسگزار باشم‌کم‌هست هم زمانی عالی رو برای من رقم زده کم‌ کارترین زمان وهست برای داشتن این مسیرتازه ونو که هروز. دورنش دارم‌ پرواز میکنم‌ انتظار می شکم‌کی فایل جدید بیاد من‌ یی پرواز دیگه رو تجربه  کنم 

      خدایا چقدر دوست دارم خدایا دلم بعضی زمان با این‌ مسیر با این‌ موسیقی میره برای رها  کردن  این رها کرن تونگاه  با گذستن یادگرفت اگاهی درست کسب کردن  برای من نشد ایجادشد و به غیر این بود شاید می کفتم راه کردن ولی نه واقعا رهانکرده بودم تو ذهنم‌ بود تومرو بود توگفتم بود شاید یی بخش میتواستنم کنترال کنم‌ولی به شکل واقعی راهاشدنی نبود فقط کنترال بود این شده اصلا زمان فبل رها هرچی مشکل تو زندگیم داشتم برای من رها  کردن رو بسیار  راسون راحت کردی چقدر رها کردن و  پرواز کردن در اثر سبک شدم دلنشین هست با همراه کردن انکار هیجی  وزن ندارم‌ آسون راحت ساده اوج  می گیرم که پروازم دلنشن تر بشه 

      من حدود ۵ ماهی هست که و این سپاسگزاری رو هرروز تودفترم دارم انکارتازه جشم ازعبار ندیدن بیرون آمده تازه به نگاهی دست پیدا کردم‌ که درک‌ درستی از هستی اون درحد همین زمان همین کار کردم به من میده امروز تو بخش آب تولید این‌ ماده حیاتی با نگاه به آیه ومعنی اون تو همین فایل بهش رسیدم که می‌شد نباشه ولی به شکر خداوند هست تو بهترین طمع و مزه هست برای بر طرف کردن تشنگی که وفتی به سراغم‌ میاد هیچ ماده و هیچ نوشیدنی به هیچ عنوان جاکزین این ماده نخواهد بود و در یافت از خداوند امروز تو همین فایل برای من‌ بخش ،سپاسگرای  امروزم  رو تو این بخش قرار داد تو هر بخش تا امروز بودن به غیر از آب توخیلی از بخشهای رقتم اتفاق مثبتی که انتظار رو داشتم‌ تو دفتر نداشتم که برام‌ اتفاق بیفته همین درد کتاب وحیانی که ازش تو کل جهانی هست اگه نباشه جهانی نیست هستی  دچار اشکال خواهد شد شاید کل هستی از هم پاشیده  بشه پس درک  این‌ ماده حیاتی چقد در زندگی کل جهان از اهمیت عالی برخوردهای  ولی من هنوز  موفق  به تشکر وسپاس برای داشتن این ماده زندگی بخش نبودم  تو نگاه دارم‌  پله به پله سپاسگزارم  هم رشد میدم

       این از خالقم  دارم‌ نه خودم چون اون در من این توان رو ایجاد کرده که ازخلقتش تشکر کنم بعضی روزها هی باید بگردم جستجو کنم که کودم بخش قسمت من بشه برای سپاسگرازی امرورز با این فایل بخش بزرگی رو به من‌ نشون دادکه هنور 

       بعد از ۵ ماه من اراین داشته الهی که تو منرلم به راحتی با بازکردن شیر آب و ریختی اون تو لیوان نوشبدش تو نگاه خیلی آسون راحت بود ولی به درک ایحاد شده این‌ ماده که چطور به چه سیستمی و قوانین تولید شده و وارد  زندگی خونه من‌میشه دست پیدا کرده بودم برای درک آگاهی امروز باید شکار سپاسگزار باشم 

      سالهای زیادی هی می گفتم خدایا تشکر خدایا سپاس انکار داشنم این سپاسگزرای رو تو هوا انجام مبداد حس داشت ولی هیج  زمان‌ به ابن‌ قویی نبود اگه بود توزمان خیل کوتاه زود کم رنک میشد موقع حج واجب که حدود ۱۹ سال فبل خداوند قسمت کرد این حس دلشتن چند ماهی اون قویی بود ولی وفتی به زندگی معمولی خودم  برکشت کردم‌ اون‌کم کم‌ کم رنکترشد چرا چون من به زندگی معمولی خودم  برکشتم  همون قالب  همون کاره همیشه تحول ایجاد شده توفضایی ایردار و اخباره مشکل داره صحبت با افراد که‌ کلی دلیل برای مشکل دارن‌ و هم صحبتی باداین افراد نور این تحول رو کم رنک کرد  من اون زمان تغییر نکررم‌که اون تحوال بزرک تو وجودم به همون شکل همون قوت باقی باشه حسش هست بعضی زمان دلم هوای اون حس روداشت  ولی تو این مسبر داره هررو به شعله اون اضافه میشه به شکر خدا  اون حس به من برکشت‌ کرده  برای داشتن  این حس هم از  خداوند تشکر دارم  چون دارم با خودش همراه میشم برای دریافت کمک که اون تومسبر برام‌ در نظر داره پس حسش مثل زمان حج برام‌ شده من هر روز دارم چون نگاهم رو تغییر دادم با خدایی خودم بهتر بشردوستی  دارم‌ کلی ترس این بخش رو کم رنک‌ کردم‌ تو  نگاه دوست واقعی من خدایی مهربان  هست امروز داشتم درس زبان کار. می کردم معلم زبان به وانگلیسی سوال کرد گفت شما بهترین دوستان کی هستش من اول گفتم تو حال حاضر  مسیر تناسب فکری، بهترین دوست من هست ولی حالا اون اصلاح می کنم  خدای  این مسبر بهترین دوست من هست جون و این مسبر هم ازخدایی مهربان دارم‌ پس  دوست واقعی من  خدایی خودم هست دوستی که از هربخش وجودم اطلاع داشت جای من فرستاد که اگه میخوام باهاش   باشم  دوستی بهتری رو داشته باشم‌ اون  همه  بخش مشکل دارم.رو ترمیم‌. کنم‌  که منز با خودش توز بهترین  شرایطر این دوستی شکل بگیره نه  اضافه  وزنی  باشه  نه مشکل سسلامتی  باشه هیج‌ اشکال تو هرجنبه  که داشتم رو برطرف کنم‌  تو کسب کاره باشه استقال مالی باشه اول فرستادم این‌ مسبر که اول هدفم واقعی ر رو شناسای کنم برطرف کنم مشکل و جودم رو  که دوستی میان من و خدای عزیز بی هیج اشکالی صورت بگیره 

      خدا پشت و پنا هتون یا حق. حق نگه دارتون 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهیمه حیاتی
      1402/11/21 11:24
      مدت عضویت: 278 روز
      امتیاز کاربر: 6210 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 282 کلمه

      به نام خدای هستی بخش 

      جهان کارزار لیاقت هاست . عمیق ترین جمله ای که از خوندن این متن دریافت کردم که اگر واقعا اونو درک کنیم دیگه دست از خیلی از گله و شکایت هامون برمیداریم اینکه متوجه بشیم در هرجایی که قرار داریم درست ترین جا برای ماست و لیاقت ما بودن در همون جایگاه ست دیگه جایی برای گله و شکایت نمیمونه اینکه خواسته خودمون بوده که در اون جایگاه باشیم چه بطور خود آگاه چه ناخودآگاه که اکثر ما به صورت ناخودآگاه شرایط نامطلوبی رو برای خودمون رقم میزنم چرا میگم ناخودآگاه ؟چون فک میکنیم که متوجه کارهامون هستیم و برای تغییر شرایط مون تلاش میکنیم و تغییر شرایط از دست ما خارج ولی درواقع خودمون با ناسپاسی کردن از نعمت هایی که داریم و توجه کردن به نعمت های زندگی دیگران باعث به وجود آوردن شرایط موجود شدیم به طور ناخودآگاه . شاید در ابتدا که متوجه بشیم که شرایط زندگی مون  اندازه لیاقت مونه باعث ناراحتی مون بشه ولی این یه حقیقت باید اونو بپذیریم و برای بالا بردن سطح لیاقت مون تلاش کنیم تا بتونم شرایط بهتری از این دنیا رو تجربه کنیم .لیاقت نداشتن شخصیت و ذات مارو زیر سوال نمیبره بلکه نگرش و افکار ما رو هدف قرار میده ذات همه انسان ها یکسان فقط افکار و نگرش ما باهم فرق میکنه که اون هم توسط اطرافیان ایجاد میشه و البته اجازه دادن خودمون و براساس اون زندگی ما رقم میخوره.پس دست از سرزنش کردن خودمون و خدا برداریم مشکل ناعادل بودن خداوند در تقسیم نعمت ها نیست مشکل لیاقت ماست که اون به دست آوردینه و خداوند فرمولش رو بهمون داده شکر نعمت نعمتت افزون کند کفر نعمت از کفت بیرون کند

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم