0

تاثیر مغز در چاقی

تاثیر مغز در چاقی
اندازه متن

تاثیر مغز در چاقی به حدی است که یادگیری چگونه تغییر دادن آن می تواند نقش بسیار مهمی در فرایند لاغر شدن داشته باشد.

سال های زیادی  از عمرم را در چاقی سپری کردم و افکار، رفتارها، عادت ها و هر ویژگی مخصوص افراد چاق را به خوبی می دانم.

اعتقاد دارم مهمتر از مواردی که عنوان کردم، آشنایی داشتن با نحواهای ذهنی که سعی می کند افراد را از مسیر لاغری با ذهن خارج کند به من کمک کرده است تا در مسیر لاغری با ذهن راهنمای خوبی برای همراهانم باشم.

به خاطر دارم در تمام روش هایی که برای لاغر شدن استفاده می کردم، فردی که فروشنده داروهای لاغری بود، دکتری که برنامه رژیمی می نوشت، مربی باشگاه ورزشی یا هر فردی که او را بعنوان راهنمای لاغری انتخاب کرده بودم هیچ درکی نسبت به چاقی و مسائل آن نداشت.

تصور کنید به بهترین پزشک دنیا مراجعه می کنید و از او می خواهید برنامه رژیمی برای شما بنویسد. او بر اساس آنچه آموخته است که شامل اعداد و ارقام است برای شما برنامه غذایی تنظیم می کند.

آن پزشک از میل به خوردن، احساس حرص و ولع، ترس از خوردن، فکر کردن به خوردن و صدها فرمول که در ذهن افراد چاق وجود دارد هیچ اطلاع و درکی ندارد.

باید چاق باشی که حرف دل چاق ها را درک کنی.

تصور کنید به یک فرد متناسب بگوئید من نمی دانم کی سیر هستم. یا وقتی سیر باشم هم می توانم مثلا کیک با چای بخورم.

او درک نمی کند شما چی می گویید.

یکی از دوستانم فرد متناسبی است. چندین سال با هم در یک مکان کار می کردیم و اتفاقا در یک کانکس با هم زندگی می کردیم.

هربار که به او خوراکی تعارف می کردم و می گفت میل ندارم یا نمی تونم بخورم چون سیر هستم، من تعجب می کردم!

با تعجب می پرسیدم یعنی چی سیر هستم؟

حتی برای او توضیح می دادم خوب این کلوچه رو بگیر و با لیوانی چای مثل من بخور

اما او می گفت نمی تونم بخورم، از گلوم پایین نمی ره. و من تصور می کردم حتما مریض است والا چرا نباید بتونی کلوچه ای به این خوشمزگی را با چای بخوری!!

اینها مثال هایی از تفاوت ذهن یک فرد متناسب با یک فرد چاق است.

اگر من متناسب بودم و تلاش می کردم لاغری با ذهن را به دیگران آموزش دهم به هیچ وجه سایت تناسب فکری در مدت زمان کوتاه به این موفقیت و گسترش و البته دوستانم به نتایج عالی نمی رسیدند.

از آنجایی که من خودم 35 سال چاق بودم ام و از طریق عمل کردن به لاغری با ذهن به خوبی افکار، رفتار و عملکرد افراد چاق را می شناسم.

یادم میاد که هر وقت با غذا مواجه می شدم، تنها فکرم این بود که از اون غذا باید بخورم و تمام تلاشم این بود که تاجایی که ممکن بود از اون غذا بخورم و جالبه که هربار دلیل قانع کننده ای برای این رفتارم داشتم.

یکبار دلیلم این بود که پولش رو دادم باید همش رو بخورم، اصراف میشه.

بار دیگر بخاطر مهمانی رفتن بود و با خودم می گفتم هر شب که مهمانی نداریم.

مرتبه بعد چون سوغات شهر دیگه ای بود و هر روز که از اینها در دسترسم نیست که بخوام بخورم

و هر بار بهانه ای برای تکرار پرخوری داشتم

تصور کنید این عادت ها را به فردی که متناسب است بگوئید، چه فکری درباره شما می کند؟

وقتی اضافه وزنم بیشتر شد و به بحرانی بودن شرایط پی برده بودم به فکر لاغر شدن افتادم و تنها راهی که سراغ داشتم رژیم گرفتن بود.

چون علت چاقی را پرخوری می دانستم و البته ژنتیک که نقش مهمی در ذهن من بعنوان دلیل چاقی داشت.

بارها برنامه های رژیمی مختلفی را تهیه می کردم و با انگیزه و اشتیاق شروع به اجرای آن برنامه می کردم و معمولا دو سه روز اول خیلی عالی و با اشتیاق ادامه می دادم ولی به مرور انگیزه و اشتیاقم کم می شد و دیگه ادامه دادن رژیم سخت و طاقت فرسا می شد  و در نهایت رژیم رو رها می کردم و به خوردن و سبک زندگی قبلی خودم بر می گشتم.

در مدت 35 سال چاقی بارها این مراحل را تکرار کرده ام، از چاقی به ستوه آمده ام، برنامه رژیمی تهیه کرده ام، با اشتیاق و تصمیم قاطع شروع کرده ام و پس از چند روز تصمیم قاطع من به بهانه های مختلف پوچ و بی اثر می شد و برنامه رژیمی را رها می کردم.

نکته جالب اینکه برای رها کردن برنامه رژیمی هم بهانه های مختلفی داشتم.

اگر یک روز نمی توانستم طبق برنامه رژیمی عمل کنم به خودم می گفتم خوب این هفته خراب شد و دیگه فایده نداره از شنبه دوباره شروع می کنم.

اگر چند روز به شکل عالی برنامه رژیمی را دنبال می کردم و یک وعده به هر دلیلی پرخوری می کردم به قدری از خودم ناراحت و عصبانی می شدم که کلا برنامه رژیمی رو رها می کردم.

یعنی در مدت رژیم گرفتن هم همیشه به دنبال بهانه و دلیلی برای رها کردن آن بودم چون کار سخت و زجرآوری بود.

نکته دیگری که به وفور در من وجود داشت و مطمئن هستم همه افراد چاق درگیر آن هستند احساس عذاب وجدان بعد از خوردن غذا بود.

احساسی که هیچ فرد لاغری آن را تجربه نکرده است و اگر به آنها بگویی بخاطر غذا خوردن عذاب وجدان گرفته ام به شما می خندن که آخه چرا باید بخاطر غذا خوردن عذاب جدان بگیری؟

اگر بگویی چون زیاده روی کردم که بیشتر مورد تمسخر قرار خواهید گرفت که چرا زیاده روی کردی که بعدش عذاب وجدان بگیری.

اینها به دلیل عدم درک و آگاهی افراد متناسب از شرایط فکری و عملکرد ذهنی افراد چاق است.

خیلی وقت ها پیش می آمد که با اینکه تازه غذا خورده بودم و سیر بودم ولی به محض مواجه شدن با مواد غذایی شروع به خوردن می کردم و بعد از خوردن احساس عذاب وجدان پرخوری مرا اذیت می کرد.

همیشه برام جای تعجب بود که چرا بعد از خوردن غذاب وجدان می گیرم و با خودم می گفتم اگه قبل از خوردن این عذاب وجدان ایجاد می شد خیلی عالی بود و دیگه من پرخوری نمی کردم و هر بار که پرخوری می کردم بعد از کلی سرزنش کردن خودم تصمیم می گرفتم که دیگه درست رفتار کرده و پرخوری نکنم.

اما این تصمیم حتی به مرحله بعدی هم نمی رسید و در حد همون تصمیم سالها باقی ماند و من هربار که با مواد غذایی مواجه می شدم حتما پرخوری می کردم.

همیشه عدم توانایی در کنترل خوردن را به دلیل بی عرضه بودن یا ژنتیکی بودن چاقی و دلایل دیگه می دانستم و هیچوقت به تاثیر مغز در چاقی فکر نکرده بودم و اینکه شاید مغز من در این فرایند نقشی داشته باشد.

به لطف خدا وقتی با موضوع لاغری با ذهن آشنا شدم و تصمیم گرفتم از این طریق به جسم ایده آل خودم برسم آگاهی فوق العاده ای به من داده شد و موضوع چاقی به شکل کاملا واضح برایم روشن شد.

به لطف خدا نتایج عالی کسب کردم و لذت این طریق لاغر شدن به حدی بود که تصمیم گرفتم به هر کسی که رویای لاغری داره طریق لاغری از طریق جسم را آموزش دهم و به لطف خدا دوره فوق العاده ورود به سرزمین لاغرها آماده شد.

در این فایل فوق العاده تاثیر مغز در چاقی درباره نقش مغز در واکنش های رفتاری توضیح داده ام و راهکار ایجاد تغییر در نقش مغز را با شما دوستان خوبم به اشتراک گذاشته ایم

امیدوارم با استفاده از محتوای آموزشی به درک بهتری نسبت به تاثیر مغز در چاقی برسید و قاطع برای حرکت در مسیر لاغری با ذهن بگیرید و رویای لاغری خود را خلق کنید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 3.81 from 47 votes

https://tanasobefekri.net/?p=14917
برچسب ها:
111 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار saberizahra80
      1399/03/12 10:50
      مدت عضویت: 1607 روز
      امتیاز کاربر: 3426 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 619 کلمه

      سلام استاد عالی بود این فایل مثل همیشه
      جمله طلایی اخرش؛به دنبال یادگیری لاغری باشید نه به چنگ اوردن لاغری
      لاغری با ذهن یک روش اموزشی است و اینکه چقدر زمان میبره تا به نتیجه برسه بستگی به تعداد فرمولهای اشتباه، باور انسانها به این روش،اعتماد به این روش و اعتماد به استاد ،میزان انگیزه و اشتیاق و …داره و چون تمام اینها در افراد مختلف با اضافه وزن متقاوته زمان رسیدن به نتیجه لاغری هم متفاوته،هر زمانی که یک فایل گوش میدیم یک نکته رو یاد میگیریم،یک مانع رو میشناسیم و روش رفع اون مانع رو هم میشناسیم و کم کم این یادگیری فرا گرفته میشه و این یک پروسه است و خبر خوب اینه که انتهای این مسیر لاغری منتظر ماست و به قول استاد پاداش ما در حال اماده شدنه 😊
      واقعا منم مثل همه افراد دارای اضافه وزن رفتارهای اشتباه زیادی داشتم ،برخوردم با انواع شیرینیها ،کیکها،دسرها،غذاهای جدید خیلی حریصانه بود و هنوزم هست گاهی،وقتی توی یک مهمانی مدلهای مختلف غذاهای جدید سرو میشد چشم من وقتی میدید مغزم فرمان میداد از همش باید امتحان کنیا،واقعا خیلیهاش با مزاق من جور نبود ولی میخوردم جااب اینجاست یه تکه هم برنمیداشتم اول ببینم اصلا دوس دارم یا نه بعد بیشتر امتحان کنم چند تاتکه همون اول برمیداشتم یا حرص من از اینکه نکنه تموم بشه اون مدلی که مغزم دستور داده من بخورم و به من نرسه سعی میکردم زودتر دست به کار بشم،یادمه یه مهمونی چند روزه خونه دایی همسرم دعوت بودیم با اقوام دیگه و ایشون تاجر هستن و اوضاع مالی خیلی خوبی دارن و گوشه کنار خونه ردی همه میز عسلی ها و میز ناهاخوری و ….انواع مختلف اجیل،شیرینی،شکلات ،گز و سوهان و…. خلاصه همه چی بود و من میخواستم از همه مدلها امتحان کرده باشم یه بار یه چیزی رو برداشتم به عنوان شکلات که خیلی بسته بندی شکیلی هم داشت ولی به قدری بدمزه و شور وتلخ و…. اصلا یه چیز عجیبی 😶
      ولی من امتحان کرده بودم،توی تمام افرادی که اونجا بودیم حدود۳۰ نفر من تپلترین بودم و چه حس بدی داشتم از نگاه کردن به خودم در اینه(با اینکه از نظر زیبایی چهره زیباترین بودم) و از تعویض لباس در حضور بقیه،وموقع غذاخوردن از اینکه بقیه فکر کنن به خاطر پرخوری هست که من چاقم کم برمیداشتم ولی نگاهم روی بشقاب بقیه بود که ببین بیشتر هم میخورن ولی چاق نیستن و…..هزاران خاطرات با احساس بد که ما همگی داریم
      والان بعضی اوقات از رفتار خودم با خودم یا با برخورد با مواد غذایی متعجب میشم قبلا توی مطب وقتی میخواستم عصرانه بخورم بیسکوییت یا ویفر ،شکلات و.. ای که توی بشقاب کنار چایی با دمنوش بود رو حتما چند تا میزدم داخل استکان چایی و میخوردم ومسلما تعدادش کم نبود ولی الان یا اصلا میل ندارم یا یه دونه رو تکه تکه میخورم البته هنوزم گاهی خیییلی اشتباه میکنم ولی میدونم که طبیعیه و با تکرار درست میشه و خودم رو سرزنش نمیکنم وعذاب وجدان نمیگیرم😊 ،نسبت به قبل سعی میکنم وقتی گرسنه هستم بخورم و اصراری به ساعت مشخص ندارم😊،دیروز عصر برنامه اشپزی داشت نشون میداد یه لحظه چشمم خورد به تلویزیون انواع کیک و کلوچه ودسرهایی که با اون ظرف مورد نظر میشه پخت رو نشون میداد دیدم اونقدرها هم میلم نمیکشه 😊،سعی میکنم پیام سیری رو دریافت کنم و نمیخورم در حد خفگی😊از وقتی شنیدم که دیدن تصویر خودت دراینه بعنی ارسال یه عکس دیگه از خودت به ناخود اگاه خیلی کم به نافرمیهای بدنم در اینه توجه میکنم چون میدونم کار خطرناکیه و جالبه حسم هم بد نبست چون قبلا هم به زور میخواستم توجه نکنم ولی ناراحت بودم و اخرش مغلوب میشدم،و….مجموع اینها در نهایت نتیجه رو رقم میزنه،بسیار لذت میبرم از بودن در این مسیر وسپاسگزارم استاد بابت اموزشهای روان و ساده و پر از اگاهیهای ناب🙏🙏🙏🙏🤩🤩🤩🤩

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار saberizahra80
      1399/12/09 12:40
      مدت عضویت: 1607 روز
      امتیاز کاربر: 3426 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 595 کلمه

      سلام🙂
      عجب سرعتی خدای من
      الان درک میکنم که چرا ما نمیتونیم به طور ارادی جلو خودنهامون رو بگیریم
      دربرابر این سرعت ما اصلا کی میتونیم تصمیم بگیریم که بخوریم یا نخوریم وثتی فرمان خوردن به این سرعت صادر شده و به چشم بینی و دستها وغدد بزاقی رسیده
      برای همینه که متعجبیم که ما که گرسنه نبستیم و تازه ناهار خوردیم چرا با دیدن شیرینی نون خامه ای شکلات و….بلافاصله میریم برمیداریم میخوریم
      همیشه برام عجیب بود که میدیدم آدمهای لاغر اصلا میلی به خوردن این خوراکیهایی که از نظر ما خیلی جذابه ندارن بعد از غذا خوردن که اصلا👌👌👌
      ولی ما تازه تا مرز خفگی خوردیم به محض اینکه از سر میز یا سفره بلند میشیم چشممون به شکلات یا شیرینی میخوره برمیداریم میخوریم حتی وقتهایی که به خاطر سرزنش بقیه یا خجالت خودمون نمیخوریم حالمون بده چون فرمان خوردنش صادر شده و ما داریم سرپیچی میکنیم
      اگه از همه اینا بگذریم و بخوریم هم که یه داستان دیگه شروع میشه در مغز ما که اسمش عذاب وجدانه و ما شروع میکنیم به سرزنش خودمون که چرا خوردی چرا نمیتونی جلوی شکمت رو بگیری چطور میخوای لاغر کنی پس کو اراده ای که ازش حرف میزدی این روش هم فایده نداره تو بی عرضه ای بقیه رو ببین نمیخورن توی فکرشم نیستن و…..😶😶😶😶
      خوب حالا با این آگاهی ببین کدوم روش صحیحه برای لاغر شدن
      وقتی مغز این قدر قدرتمنده و اینقدر پر سرعته تنها روش صحیح لاغر شدن اونی هست که همزمان موافقت مغز و ذهن هم جلب بشه یعنی مقاومتی در برابر فرمان مغزی نباشه یعنی تو به زور نخوای جلوی خوردنت رو بگیری
      هر وقت میلت بود بخوری هر قدر نیازت بود بخوری از هر غذاو خوراکی و نوشیدنی و میوه و آجیل بخوری فقط درست وبه اندازه بخوری اندازه رو هم باز مغزت برات تعیین کنه نه خودت طبق برنامه ای که دیگران برات نوشتن و هیچ اطلاعی از فرمولهای مغزی تو ندارن
      من با اینکه ۱۳ ماهه در این مسیرم هنوز گاهی اوقات نمیتونم جلوی خوردن شیرینی و نون خامه ای رو بگیرم و میدونم که قرار هست فرمولهای قبلی با من باشن و هر از گاهی بالا بیان و مغز هم طبق اون فرمولها دستور بده و من طبق یادگیری صحیح پیش نرم ولی حداقل عذاب وجدانه کمتر شده و میدونم که با تکرار و استمرار به مرور این رفتارها کمتر و کمرنگتر میشه چون به قول استاد عذاب وجدان و سرزنش هم باز توجه به چاقی حساب میشه و منو از مسیر خارج میکنه
      اینکه بارها در طی این مسیر به این فکر میافتیم که رها کنیم و فایده ای نداره این روش هم یا اینکه تصمیم میگیریم روش دیگه ای رو هم کنار این روش امتحان کنیم به این دلیله که هنوز این روش رو به عنوان روش درست و اصولی لاغری باور نکردیم یا به خاطر فرمولهای عجله کردن( که خیلی اش به خاطر حرف دیگرانه و نیاز ما به تایید شدن توسط بقیه )و سرعت کاهش وزن وسایز در این روش کمتر از سایر روشهاست میخوایم روشهای دیگه رو هم امتحان کنیم
      چرا باور نمیکنیم میشه با لذت و شادی و بدون رنج و عرق کشیدن و محرومیت از خوردن با آزادی با لذت با شادی با ارامش در حالت دراز کشیده با گوش دادن به فایلها و نوشتن درکمون از موضوع و خوندن نظرات دوستان لاغر شد به خدا که خیلی راحته کافیه روزی یکی دوساعت برای خودمون وقت بذاریم از کارای بی فایده مون کم کنیم و اونوقت نه تنها لاغر میشیم در سایر جنبه های زندگی هم تغییرات عالی میکنیم چون ذهنیت و شخصیت ما تغییر میکنه و ما ادم دیگه ای میشیم😎😎😎

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار saberizahra80
      1400/04/26 09:20
      مدت عضویت: 1607 روز
      امتیاز کاربر: 3426 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 693 کلمه

      سلام🙂

      افراد چاق به واسطه رفتارها و عادتهایی که بخصوص در رابطه با مواد غذایی دارن چاق شدن و همه ما به این رفتارها آگاهیم مثل پرخوری در مهمانی و دور همیها ،مثل حرص و ولع خوردن با دیدن غذاها و شیرینیهای مورد علاقه،مثل همواره خوردن در سفر،مثل عصبانی شدن و پرخاشگر شدن در هنگام گرسنگی،مثل خوردن شیرینی بعد از خوردن غذا،مثل عذاب وجدان بعد از خوردن ….و از دست رفتارها

      وقتی میدونیم علت چاقی این رفتارهاس میایم با اراده خودمون و با پیروی از یه برنامه غذایی مخصوص که حجم و تعداد وعده ها و نوع غذا رو مشخص کرده میخوایم جلوی این رفتارها رو بگیریم  و با رویای اینکه با این کارا لاغر میشیم با شور و اشتیاق شروع میکنیم ولی از اونجایی که علت این رفتارها مغزه و سرعت پیام مغزی تا اندامهای مربوط به خوردن بسیار زیاده ما حریف این مغز نمیشیم و بعد از مدتی از شروع رژیم جنگ اعصاب رخ میده و پرخاشگر و بداخلاق میشیم و بعد از مدتی هم اونو رها میکنیم و به قول شما فحش و بد و بیراه میگیم به هر چی رژیم و دکتر و نخوری و آدمهای لاغر …و اینا و با یه حرص و ولعی که هممون میشناسیم شروع میکنیم به خوردن و خوردن  و اونوقت یه جورایی ریلکس و آروم میشیم که آخیششششش خوردم راحت شدم داشتم میمردم چون دیگه بر اساس فرمان مغز رفتار کردیم و دیگه مقاومتی در برابر این فرمان سریع و قدرتمند نکردیم و این آرامش میاره چون مغز خیالش راحت میشه که ما فرمانش رو عمل کردیم😬

      وقتی نحوه عملکرد مغز رو بدونیم و نحوه ایجاد تصاویر ذهنی و باورها و فرمولهای ذهنی رو متوجه میشیم که اصلا چرا مغز یه آدم چاق فرمان متفاوتی از یه مغز ادم متناسب میده وگرنه ساختار مغز که در همه آدمها مثل همه ولی اینقدر فرمانهای متفاوت صادر میشه

      و تنها جایی که این رو متوجه میشیم سایت تناسب فکریه جایی که فردی داره آموزش میده که خودش چاق بوده و تمام رفتارها و افکار آدمهای چاق رو میشناسه و نجواهای ذهنی و کلکهای ذهن چاق رو میدونه و خودش هم با همین آموزشها متناسب شده و خودش نمونه عملی کسی هست که به آموزشهاش عمل کرده

      نه دکتر و متخصص تغذیه یا یه آدم لاغر که همگی متناسب هستن و همیشه هم متناسب بودن و خبری از ذهن و فرمولهای ذهنی و پیامهای پرخوری مغز افراد چاق ندارن و فقط با اندازه گیری قد و وزن و دور مچ و…. یه برنامه نوشته شده از قبل رو برای همه آدمهای چاق پرینت میگیرن و انتظار دارن که با این رعایت غذایی لاغر بشن و اگه هم جواب مورد انتظار رو نگیریم ما رو مقصر میدونن به عمل نکردن درست و اصولی برنامه و احساس شکست و نا امیدی و حقارت رو رو در ما تشدید میکنن😑😑😑🤨🤨🤨

      در موضوعات موفقیت همیشه میشنویم که میگن به کسی گوش کن که خودش نتیجه گرفته و دستاورد داره از انچه که داره آموزش میده و در موضوع لاغری با ذهن چه کسی لایقتر از استاد عطار روشن که خودش با همین آموزشها متناسب شده و چم وخم های این مسیر رو کاملا میشناسه و خودش ازشون عبور کرده👌👌👌👌

      هر وقت در مسیر لاغری با ذهن من به خاطر توجه کردنهام به چاقی نا امید میشم و به قول شما لیز میخورم دیدن شما با وجود اینهمه کار سایت و…و ادامه دادنهاتون به خودم میام و دوباره بلند میشم و ادامه میدم و جالبه به محض اینکه دوباره فایل گوش میدم و تمرین مینویسم نجواهای ذهن منفی خاموش میشه و فقط تمرکزم میره روی نوشتن تمرین و درک من از هر فایل🙂🙂🙂🙂

      واقعا الان که چند وقتی هست مرتب تمرینها رو مینویسم و متعهدم به نوشتن تمرین درک میکنم که چقدر نوشتن تمرین مهمه باور کنید خیلی مهمتر از گوش دادن و دریافت آگاهی هست چون نوشتن یعنی اجبار کردن خودت به تحلیل آنچه دریافت کردی…. و این خیلی کمک میکنه به شبکه سازی سیناپسی مسیر لاغری در مغز

      اینجاست که کاملا درک میکنم وقتی شما میگین اگه کسی برای بار دوم و بیشتر داره فایلها رو گوش میده و میگه استاد لازمه من تمرینهامم دوباره بنویسم؟   ….یعنی  هنوز درکی از لاغری با ذهن نداره و به قدرت و اثری که نوشتن و تحلیل آگاهی داره پی نبرده👌👌

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم