0

تاثیر مغز در چاقی

تاثیر مغز در چاقی
اندازه متن

تاثیر مغز در چاقی به حدی است که یادگیری چگونه تغییر دادن آن می تواند نقش بسیار مهمی در فرایند لاغر شدن داشته باشد.

سال های زیادی  از عمرم را در چاقی سپری کردم و افکار، رفتارها، عادت ها و هر ویژگی مخصوص افراد چاق را به خوبی می دانم.

اعتقاد دارم مهمتر از مواردی که عنوان کردم، آشنایی داشتن با نحواهای ذهنی که سعی می کند افراد را از مسیر لاغری با ذهن خارج کند به من کمک کرده است تا در مسیر لاغری با ذهن راهنمای خوبی برای همراهانم باشم.

به خاطر دارم در تمام روش هایی که برای لاغر شدن استفاده می کردم، فردی که فروشنده داروهای لاغری بود، دکتری که برنامه رژیمی می نوشت، مربی باشگاه ورزشی یا هر فردی که او را بعنوان راهنمای لاغری انتخاب کرده بودم هیچ درکی نسبت به چاقی و مسائل آن نداشت.

تصور کنید به بهترین پزشک دنیا مراجعه می کنید و از او می خواهید برنامه رژیمی برای شما بنویسد. او بر اساس آنچه آموخته است که شامل اعداد و ارقام است برای شما برنامه غذایی تنظیم می کند.

آن پزشک از میل به خوردن، احساس حرص و ولع، ترس از خوردن، فکر کردن به خوردن و صدها فرمول که در ذهن افراد چاق وجود دارد هیچ اطلاع و درکی ندارد.

باید چاق باشی که حرف دل چاق ها را درک کنی.

تصور کنید به یک فرد متناسب بگوئید من نمی دانم کی سیر هستم. یا وقتی سیر باشم هم می توانم مثلا کیک با چای بخورم.

او درک نمی کند شما چی می گویید.

یکی از دوستانم فرد متناسبی است. چندین سال با هم در یک مکان کار می کردیم و اتفاقا در یک کانکس با هم زندگی می کردیم.

هربار که به او خوراکی تعارف می کردم و می گفت میل ندارم یا نمی تونم بخورم چون سیر هستم، من تعجب می کردم!

با تعجب می پرسیدم یعنی چی سیر هستم؟

حتی برای او توضیح می دادم خوب این کلوچه رو بگیر و با لیوانی چای مثل من بخور

اما او می گفت نمی تونم بخورم، از گلوم پایین نمی ره. و من تصور می کردم حتما مریض است والا چرا نباید بتونی کلوچه ای به این خوشمزگی را با چای بخوری!!

اینها مثال هایی از تفاوت ذهن یک فرد متناسب با یک فرد چاق است.

اگر من متناسب بودم و تلاش می کردم لاغری با ذهن را به دیگران آموزش دهم به هیچ وجه سایت تناسب فکری در مدت زمان کوتاه به این موفقیت و گسترش و البته دوستانم به نتایج عالی نمی رسیدند.

از آنجایی که من خودم 35 سال چاق بودم ام و از طریق عمل کردن به لاغری با ذهن به خوبی افکار، رفتار و عملکرد افراد چاق را می شناسم.

یادم میاد که هر وقت با غذا مواجه می شدم، تنها فکرم این بود که از اون غذا باید بخورم و تمام تلاشم این بود که تاجایی که ممکن بود از اون غذا بخورم و جالبه که هربار دلیل قانع کننده ای برای این رفتارم داشتم.

یکبار دلیلم این بود که پولش رو دادم باید همش رو بخورم، اصراف میشه.

بار دیگر بخاطر مهمانی رفتن بود و با خودم می گفتم هر شب که مهمانی نداریم.

مرتبه بعد چون سوغات شهر دیگه ای بود و هر روز که از اینها در دسترسم نیست که بخوام بخورم

و هر بار بهانه ای برای تکرار پرخوری داشتم

تصور کنید این عادت ها را به فردی که متناسب است بگوئید، چه فکری درباره شما می کند؟

وقتی اضافه وزنم بیشتر شد و به بحرانی بودن شرایط پی برده بودم به فکر لاغر شدن افتادم و تنها راهی که سراغ داشتم رژیم گرفتن بود.

چون علت چاقی را پرخوری می دانستم و البته ژنتیک که نقش مهمی در ذهن من بعنوان دلیل چاقی داشت.

بارها برنامه های رژیمی مختلفی را تهیه می کردم و با انگیزه و اشتیاق شروع به اجرای آن برنامه می کردم و معمولا دو سه روز اول خیلی عالی و با اشتیاق ادامه می دادم ولی به مرور انگیزه و اشتیاقم کم می شد و دیگه ادامه دادن رژیم سخت و طاقت فرسا می شد  و در نهایت رژیم رو رها می کردم و به خوردن و سبک زندگی قبلی خودم بر می گشتم.

در مدت 35 سال چاقی بارها این مراحل را تکرار کرده ام، از چاقی به ستوه آمده ام، برنامه رژیمی تهیه کرده ام، با اشتیاق و تصمیم قاطع شروع کرده ام و پس از چند روز تصمیم قاطع من به بهانه های مختلف پوچ و بی اثر می شد و برنامه رژیمی را رها می کردم.

نکته جالب اینکه برای رها کردن برنامه رژیمی هم بهانه های مختلفی داشتم.

اگر یک روز نمی توانستم طبق برنامه رژیمی عمل کنم به خودم می گفتم خوب این هفته خراب شد و دیگه فایده نداره از شنبه دوباره شروع می کنم.

اگر چند روز به شکل عالی برنامه رژیمی را دنبال می کردم و یک وعده به هر دلیلی پرخوری می کردم به قدری از خودم ناراحت و عصبانی می شدم که کلا برنامه رژیمی رو رها می کردم.

یعنی در مدت رژیم گرفتن هم همیشه به دنبال بهانه و دلیلی برای رها کردن آن بودم چون کار سخت و زجرآوری بود.

نکته دیگری که به وفور در من وجود داشت و مطمئن هستم همه افراد چاق درگیر آن هستند احساس عذاب وجدان بعد از خوردن غذا بود.

احساسی که هیچ فرد لاغری آن را تجربه نکرده است و اگر به آنها بگویی بخاطر غذا خوردن عذاب وجدان گرفته ام به شما می خندن که آخه چرا باید بخاطر غذا خوردن عذاب جدان بگیری؟

اگر بگویی چون زیاده روی کردم که بیشتر مورد تمسخر قرار خواهید گرفت که چرا زیاده روی کردی که بعدش عذاب وجدان بگیری.

اینها به دلیل عدم درک و آگاهی افراد متناسب از شرایط فکری و عملکرد ذهنی افراد چاق است.

خیلی وقت ها پیش می آمد که با اینکه تازه غذا خورده بودم و سیر بودم ولی به محض مواجه شدن با مواد غذایی شروع به خوردن می کردم و بعد از خوردن احساس عذاب وجدان پرخوری مرا اذیت می کرد.

همیشه برام جای تعجب بود که چرا بعد از خوردن غذاب وجدان می گیرم و با خودم می گفتم اگه قبل از خوردن این عذاب وجدان ایجاد می شد خیلی عالی بود و دیگه من پرخوری نمی کردم و هر بار که پرخوری می کردم بعد از کلی سرزنش کردن خودم تصمیم می گرفتم که دیگه درست رفتار کرده و پرخوری نکنم.

اما این تصمیم حتی به مرحله بعدی هم نمی رسید و در حد همون تصمیم سالها باقی ماند و من هربار که با مواد غذایی مواجه می شدم حتما پرخوری می کردم.

همیشه عدم توانایی در کنترل خوردن را به دلیل بی عرضه بودن یا ژنتیکی بودن چاقی و دلایل دیگه می دانستم و هیچوقت به تاثیر مغز در چاقی فکر نکرده بودم و اینکه شاید مغز من در این فرایند نقشی داشته باشد.

به لطف خدا وقتی با موضوع لاغری با ذهن آشنا شدم و تصمیم گرفتم از این طریق به جسم ایده آل خودم برسم آگاهی فوق العاده ای به من داده شد و موضوع چاقی به شکل کاملا واضح برایم روشن شد.

به لطف خدا نتایج عالی کسب کردم و لذت این طریق لاغر شدن به حدی بود که تصمیم گرفتم به هر کسی که رویای لاغری داره طریق لاغری از طریق جسم را آموزش دهم و به لطف خدا دوره فوق العاده ورود به سرزمین لاغرها آماده شد.

در این فایل فوق العاده تاثیر مغز در چاقی درباره نقش مغز در واکنش های رفتاری توضیح داده ام و راهکار ایجاد تغییر در نقش مغز را با شما دوستان خوبم به اشتراک گذاشته ایم

امیدوارم با استفاده از محتوای آموزشی به درک بهتری نسبت به تاثیر مغز در چاقی برسید و قاطع برای حرکت در مسیر لاغری با ذهن بگیرید و رویای لاغری خود را خلق کنید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 3.81 from 47 votes

https://tanasobefekri.net/?p=14917
برچسب ها:
111 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار zary.ahmadi
      1400/01/31 11:17
      مدت عضویت: 1381 روز
      امتیاز کاربر: 10052 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 907 کلمه

      با سلام گام ۳۷ تاثیر مغز در چاقی و راهکار تغییر آن 

      بزرگترین تفاوت انسان با سایر موجودات این است که انسان دارای اراده و اندیشه است و با اراده آزاد خود می تواند افکارش را انتخاب کند و دینای خود را به کمک اندیشه های خوبش خلق کند و ذهن چاق و جسم چاق ما بستگی به افکاری دارد که انتخاب کرده ایم و دینا هم افکار ما را خلق می کند .کلمات همه جا هستند —ما با آنها سخن می گوییم—-آنها را می خوانیم -/با آنها فکر می کنیم و با آنها احساس داریم—آنها را می بینیم  یا آن ‌ها را تایپ می کنیم و آنها را در ذهن خود می شنویم —مهم آست که بدانیم تمام کلماتی که بر زبان یا ذهن می آوریم امواجی را با خود حمل می کنند که ممکن آست مثبت یا منفی ؛و معمولا نا خودآگاه بر زبان جاری می شوند 

      قبل از آشنایی با این دوره —ترس از خوردن بطور ناخودآگاه وظیفه خود را انجام می داد —یا بطور نا خودآگاه هر روز خودم را وزن می کردم و اگر شماره وزنه عدد ی بود که دوستش نداشتم  تمام روزم  خراب می بود و افکارم پریشان و مرتب با خود شکایت و گله می کردم که چرا به اونون وزن ایده الم نمی رسم—و همه این افکار ذهن چاق را پرورش می داد —-شکایت و نگرانی بیانی منفی هستند هر بار از چیزی گله می کنیم توجه خودمون را به چیزی می دهیم که دوستش نداریم .

      چرا از خوردن ترس داشتم ؟چون تاثیر مغز من بود چون ذهن من به سمت چاقی بود چون نگران چاقی بودم چاقی که دوستش نداشتم البته جسم من هرگز چاق نبوده بلکه ذهن من چاق بوده و هنوزم هم باید خیلی خیلی تمرین کنم جسم من همیشه در حال رژیم و ورزش بود و خودم را از خوردن خیلی خوراکی‌ها محروم و محدود کرده بودم همه این ها تاثیر مغز به سمت چاقی بود ولی اکنون از هیچ خوراکی محروم نیستم هر موقع احساس کنم که بایدچبزی بخورم خیلی با آرامش و حس خوب می خورم در این مدت آشنایی با این دوره خیلی از عادتهای من تغییر کرده مثلا همین امروز صبح که قهوه خوردم تا بعد از وظهر ساعت ۶ غذا خوردم و اصلا یادم نبود که چیزی نخوردم در صورتی که قبلا قهوه که می خوردم حتما باید صبحانه می خوردم طبق عادت ،منظورم این  نیست که نباید غذا خورد منطورم تغییر عادت در خوردن ،وقتی گرسنه نیستی خیلی راحت بدون اینکه متوجه بشی ساعت‌ها چیزی نمی خوردی !!!چرا!!؟؟چون گرسنه نبودم و اونون عادت بد از بین رفته و به جاش عادتی جایگزین شده که فقط زمانی که گرسنه شدی به یاد غذا می آفتی .و همه تاثیر افکار من بر روی تغییراتی آست که توسط تمرین ها و تکرارها و گوش دادن فایل که همه فرمول های جدید وارد مغز شده‌اند و عادتهای جدید در من در حال رشد و شکوفایی آست .

      باید بدانیم هر بار که از چاقی گله و شکایت می کنیم توجه خودمون را به آن چیزی می دهیم که اصلا دوستش نداریم و حتی نگران آن هستیم و دنبال راهکار برای درمان آن می رویم مثل رژیم —ورزش—دمنوش —و…… که هیچکدوم به نتیجه نمی رسید و بد جوری نگران می شدیم و به آن توجه می کردیم و وقتی نگران آینده باشیم بیشتر به انچه خواهانش نیستیم توجه می کنیم -هر چه بیشتر از حرف هایی که بر زبان می آوریم و از اهمیت ارتعاشاتمان آگاه باشیم بیشتر می توانیم جلوی زبانمان را بگیریم تا عبارات منفی را به کار نبریم 

      انسان «معتقد » مدام فراموش می کند که همواره در معرض درنده ترین دشمن خود بعنی شک قرار دارد چون وقتی اعتقاد داشته باشید شک همیشه در کمین آست .جرا؟زیرا در جایی که «اعتقاد»حاکم است شک همیشه در کمین است 

      مثلا وقتی من «اعتقاد»دارم که بهترین روش —روش لاغری با ذهن آست و به آن «ایمان و باور»دارم و هر روز راه کارها را دنبال می کنم باید مواظب باشم که شیطان پر من نفوذ نکند یعنی شک نکنم و گول شک را نخورم یعنی به  نجواهای منفی ذهنم توجه نکنم

      بر عکس برای انسانی که می اندیشه شک حضوری خوشایند است زیرا برای وی گامی باارزش به سوی شناختی بهتر است 

      تاثیر مغز نه تنها در چاقی بلکه در همه جنبه های زندگی تاثیر دارد تاثیر مغز  در چاقی برای ماها کاملا مشخص و روشن آست همه ما آن را تجربه کرده ایم چون فکر نمی کردیم که چاقی در ذهن ماست که با تکرار و به مرور جسم ما را چاق کرده و اکنون با آموزشهای  استاد و عملکرد خود می توانیم تاثیر مغز در 

      لاغری را پرورش دهیم همانطور که که تا حالا موفق شده ایم و کلی تغییرات در ما ایجاد شده —چون ما انسان‌ها دارای اراده و اندیشه هستیم و با اراده و اندیشه خود می توانیم تاثیر مغز در لاغری را پرورش دهیم و نتیجه آن را در جسم خود مشاهده کنیم 

      باید صبور باشیم و تمام آموزش ها را انجام دهیم اعتقاد و باور داشتهباشبم به نجوا های  شیطان گوش ندهیم و به مقدار نیاز بخوریم وزن نکنیم با آرامش و حس خوب غذا بخوریم —خودمون انتخاب کنیم غذا برای ما انتخاب نکند مرحله سیری و گرسنگی را دریافت کنیم  عادتهای بد را شناسایی کنیم و عادتهای خوب را جایگزین کنیم وقتی ابن تمرین ها را مرتب و همراه با عشق و علاقه انجام دهیم و استمرار داشته باشیم تاثیر مغز در لاغری را دریافت خواهیم کرد .

      من فردا مسافر ایران هستم برای یک ماه و دیدگاه بعدی را انشالا تو ایران خواهم نوشت 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم