0

رسیدن به آرزوها با قدرت ذهن (قسمت دوم)

اندازه متن

هر انسانی در زندگی خود آروزهای زیادی دارد که به برخی از آنها می رسد، به برخی دیگر مقداری می رسد اما به تعدادی از آرزوهای خود هیچ وقت دست پیدا نمی کند.

تا چند سال قبل روند زندگی من به شکلی بود که به تعدادی از آرزوهای خود رسیده بودم، آرزوهایی مانند داشتن دوچرخه، کامپیوتر، ست شلوار و گرمکن مورد علاقه ام و برخی آرزوهای از این دست که البته بسیاری از آنها را پدرم در زمانی که در قید حیات بود برای من تهیه کرده بود.

به برخی آرزوهای خود رسیده بودم اما به صورت بسیار اندک و ناچیز.

یکی از آروزهای من داشتن مغازه بود که بعد از چند سال کار کردن در شرکت دولتی و چند سال شاگرد نجاری کردن بالاخره به رویای دوران کودکی ام رسیده بودم و مغازه ابزار و یراق داشتم اما نتیجه آن بسیار ناچیز بود.

یادم میاد هر وقت به مغازه های دیگر که ابزار و یراق بودند می رفتند خیلی احساس حقارت و ناامیدی می کردم و اصلا دوست نداشتم که کسی متوجه شود من هم مغازه دار هستم و اتقاقا در کار ابزار و یراق فعالیت می کنم.

هربار که فردی از دوستان یا آشنایان به مغازه من می آمد، در تمام مدتی که جضور داشت از اینکه مشتری نداشتم احساس بدی پیدا می کردم.

زمانی که فردی درباره کسب و کار من صحبت می کرد و به من دلداری می داد که اوضاع خوب میشه همون احساس بدی که وقتی درباره چاقی من صحبت می کردند در من ایجاد می شد.

دوست نداشتم هیچ فردی از دوستان یا آشنایان به مغازه من مراجعه کند.

مغازه داشتن یکی از آرزوهای من بود و اتفاقا آن آرزو به واقعیت تبدیل شده بود اما به آن شکلی که مرا راضی کند.

همیشه احساس می کردم آرزوی من قطره قطره وارد زندگی ام می شود.

در مورد بیشتر آرزوهایم نتیجه به همین شکل بود، یعنی آروزی من محقق شده بود اما به صورت ناقص به واقعیت تبدیل شده بود.

و در مورد بخش سوم این دسته بندی، آرزوهای زیادی داشتم که هیچ نشانی از محقق شدن آنها در زندگی ام نبود و البته امیدی هم به واقعیت تبدیل شدن آنها نداشتم.

مثل لاغری، داشتن ماشین خوب، خونه خوب، سفر خارجی رفتن، بدهکار نبودن، لب تاب داشتن و خیلی موارد ریز و درشت دیگر .

من تصور می کنم برای همه انسانها روند رسیدن به آرزوهایشان به همین شکل است.

به برخی از آرزوهای خود رسیده اند که اتفاقا جز آرزوهای کوچک آنها بوده است.

برخی از آرزوهای آنها که مقداری بزرگتر بوده اند به شکل ناقص یا نصفه و نیمه به واقعیت تبدیل شده اند.

و برخی از آرزوها که به نظر خودشان خیلی بزرگ هستند اصلا به واقعیت تبدیل نمی شوند.

به لطف خدا از زمانی که در مسیر خلق رویای لاغری با قدرت ذهن قرار گرفتم به شک و تردید زیاد قدم در این مسیر گذاشتم و تقریبا بدون اینکه تصور کنم نتیجه ای خواهد داشت فقط به این دلیل که احساس خوبی به من می داد هر روز زمان زیادی را صرف نوشتن و انجام تمرینات ذهنی برای لاغری می کردم.

بعد از چندین ماه وقتی اولین نشانه های تغییر کردن جسمم را تجربه کردم، انگیزه من برای رسیدن به رویای لاغری با قدرت ذهن بیشتر شد و با اشتیاق و انگیزه بیشتری مسیر را ادامه دادم تا به لطف خدا به بیشتر آنچه درباره لاغری در رویای خودم داشتم رسیدم.

بعد از تجربه لاغری، اعتماد به نفس من برای خلق رویاهای دیگر با قدرت ذهن بیشتر شد و تصمیم گرفتم تغییر شرایط کسب و کار را به عنوان رویای بعدی با قدرت ذهنم خلق کنم که نتیجه آن را بعد از چند سال به صورت سایت تناسب فکری مشاهده می کنید.

در مورد خلق خانه رویایی با قدرت ذهن در فایل رسیدن به آرزوها با قدرت ذهن (قسمت اول) توضیح دادم.

هرچه آرزوهای بیشتری را با قدرت ذهن به واقعیت تبدیل می کردم انگیزه و اشتیاق من برای خلق رویایی دیگر بیشتر می شد تا جایی که تصمیم گرفتم در شرایطی که همه شواهد نشان از باردار نشدن همسرم می داد با قدرت ذهن فرزند سوم را به زندگی ام دعوت کنم.

رویایی که از نظر منطق و ذهن خودآگاه من با دیگر رویاها تفاوت داشت و موانع ذهنی بسیاری برای خلق آن داشتم.

تا قبل از این همه موفقیت های من در زمینه کسب و کار و خانه و ماشین و … بود. اما این بار می خواستم انسانی را در تجربه زندگی ام خلق کنم.

شرایط از نظر ذهن من کاملا متفاوت بود اما با اشتیاق و انگیزه قدم در مسیر خلق تجربه پدر شدن برای مرتبه سوم گذاشتم اما به شکلی متفاوت.

تصمیم داشتم جنسیت، رنگ چشم و برخی مشخصات دیگر را در فرزند سوم از طریق قدرت ذهن حلق کنم.

توجه داشته باشید تصمیم به خلق آرزویی داشتم که در وجود من شکل نمی گرفت و اتفاقا همسرم به دلیل چند سال که از بارداری دوم گذشته بود باور کرده بود که دیگر نمی تواند باردار شود و حتی به چند پزشک هم مراجعه کرده بود و نتیجه نگرفته بود.

در این شرایط کار سخت تر خواهد بود چرا که موضوع فقط خودم نبودم که بتوانم هر طور شده قدرت ذهنم را روی موضوع دلخواه متمرکز کنم بلکه همسرم در این خلق رویا نقش اصلی را داشت که اتفاقا عقیده ای به این موضوعات مورد علاقه من نداشت.

مشخصات رویای خود را تعیین کردم و تصمیم گرفتم با استفاده از قدرت ذهن رویای خود را به واقعیت تبدیل کنم.

نتیجه این تصمیم و تلاش برای حلق رویا، دخترم آیدا است که امروز 10 ماه است در جمع خانواده ما و در تجربه زندگی من است.

چندین ماه قبل از باردار شدن همسرم، لباس دخترانه ای خریدم و چند روز بعد از آن یک جفت النگو تهیه کردم و تا قبل از بارداری همسرم که چند ماه بعد از شروع مسیر خلق رویای من بود مقدار زیادی لباس و اسباب بازی دخترانه خریده بودیم بدون اینکه هنوز نشانه واقعی شدن رویای خود را دیده باشیم.

اما نتیجه همان شد که من می خواستم تجربه کنم و امروز 10 ماه است که مشغول لذت بردن از رویای خود هستم.

اینها فقط چند مثال واقعی از رسیدن به آرزوها با قدرت ذهن است که البته درباره برخی از آنها در فایل های مختلف توضیح داده ام.

هرچه بیشتر در این مسیر حرکت می کنم بیشتر به این واقعیت پی می برم که آرزوها از نظر ما با هم تفاوت دارند درحالی که از نظر خداوند هیچ خواسته ای رویا نیست بلکه واقعیتی است که از نظرها پنهان است.

و تنها راه ظاهر کردن آنچه پنهان است خلق رویای خود از طریق قدرت ذهن است.

اهمیت درک قدرت ذهن در رسیدن به خواسته ها سبب شد تا آنچه در این مسیر درک کرده ام را با دوستانم از طریق فایل های آموزشی رایگان و محصولات آموزشی به اشتراک بگذارم تا آنان که شجاعت و اشتیاق تجربه کردن به واقعیت تبدیل کردن آرزوهای خود را دارند فرصتی برای تجربه کردن آرزوهای خود داشته باشند.

تصمیم دارم آنچه در این چند سال آشنایی با قدرت ذهن درک و در زندگی ام به کار گرفته ام و نتایج واقعی استفاده از قدرت ذهن در خلق آرزوها را تجربه کرده ام از طریق دوره های آموزشی ” رسیدن به آرزوها با قدرت ذهن” با دوستانی که علاقمند به درک و به کارگیری این قوانین هستند به اشتراک بگذارم.

برای تهیه بخش اول و قدم گذاشتن در این مسیر رویایی دوره آموزشی – عملی “رسیدن به آرزوها با قدرت ذهن – بخش اول” را تهیه کنید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.59 from 27 votes

https://tanasobefekri.net/?p=23769
برچسب ها:
24 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      امتیاز کاربر: 39365 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 606 کلمه

      به نام خدا

      سلام استاد عزیز و دوستان هم مسیر

      خیلی وقته دلم میخواد این دو فایل خلق آرزو رو گوش بدم .شکر خدا امروز فرصت شد .

      بسیار عالی بود .

      چقدر برام جالب و عجیب بود رسیدن به آرزوی استاد ،مبارکتون باشه خونه ی زیباتون ،هرچند خیلی گذشته اما خوشحالم که به همچین رویای خوبی دست یافتید .

      از فایلها یاد گرفتم که مطالعه کردن ، تحقیق کردن ، تلاش کردن برای پیشرفت و فکر کردن  پاداش داره .اینکه من وقتم رو هدر نمیدم ، همینجوری وقت تلف نمیکنم با وب گردی و اخبار و حال بد کردن … قطعا من پاداش میگیرم .چقدر خوبه که ما به دنبال شناخت خدا و شناخت قوانین الهی هستیم و به دنبال راهی که حال خودمون و دیگران رو خوب کنیم .و ایمان دارم خداوند جواب این کارهای خوب ما رو میده ،من هم مثل شما استاد آرامش دارم که مسیرمون خیلی باارزشه و قطعا لایق پاداش گرفتن هستیم .

      بسیار نکته ی مهمی بود :{اگر قرار باشه خداوند به ما پاداش نده پس به کی پاداش میده }

      ما داریم جهاد میکنیم ، ما داریم در مقابل چاقی و بیماری ، نارحتی ، مشکلات و هر چیزی که ما رو از تناسب و سلامتی دور میکنه میایستیم .

      مثال شیر آب خیلی جالب بود .نعمت آب ، ثروت ، سلامتی و… هیچ کدومشون از طرف خدا ، با هم فرقی ندارند ، اگر ما نعمتی رو دریافت نمیکنیم احتمالا یه جایی بسته شده ، یه مشکلی در آخر وجود داره مثل اون شیر آب که استاد در موردش گفتند .که شیر آب در اینجا میشه افکار اشتباه ما .

      [افکار اشتباهی که ۹۹درصد در رابطه با خداوند و فکریست که ما در مورد خداوند داریم .وقتی این جمله رو شنیدم یاد پدرم خدا بیامرزدش، افتادم ،پدرم همیشه احساس میکرد ثروت آدم رو از خدا دور میکنه ،یعنی خدا شاهده اگر این فکر اشتباه رو نداشت زندگی ما کلا یه جور دیگه میشد ، اون زمان که پدرم شغل آزاد داشت و در کارش موفق بود و اکثر افراد دوستش داشتن و ازش خرید میکردند اگر مقاومت نمیکرد برای ثروتمند نشدن ، خیلی ثروتمند میشدیم .همیشه از ثروتمند شدن میترسید ، همش میگفت قناعت و فقط در فکر اون روز بود یعنی در حال زندگی میکرد ،کاملا مخالف وام گرفتن و پول جمع کردن بود ، خدا رحمتش کنه خصوصیات مثبت بسیار زیادی داشت اما این فکر اشتباه رو هم داشت و در افکار فرزندانش هم خیلی تاثیر گذاشت .«بابام شیر پولش رو بسته بود »یعنی یکی نبود بگه تو که این همه عاشق خیر رسوندن به افراد نیازمندی و فکر و ذکرت شده مردم و کمک بهشون به صورت مادی و معنوی ، حالا بیا ثروتمند شو و نترس ، در اون حالت میتونی کمک بیشتری بکنی ]

      باور کردم هر جایی در زندگی احساس کمبود داریم ، نعمتش بیخ گوشمونه و باید اون رو درست کنیم .

      چقدر این جمله مهم و عالیه :✓خداوند با تمام نعمتهاش از رگ گردن به ما نزدیک تره ، نه فقط خودش ✓

      فشار خداوند در نعمت سلامتی ، ثروت ، خوشبختی ،عشق و … ته نداره .هرقدر ما شیر ها رو عوض کنیم (افکارمون رو درست کنیم)بیشتر میشه نعمتها .

      «چقدر لذت بردم از حرفاتون استاد ، خدا خیرتون بده ،با اون مثال رنالدو و مسی در مورد فشار نعمتهای خدا خیلی خوب درک کردم 🙂 »

      هر شغلی داشته باشیم میتونیم ثروتمند بشیم ، شغل داشتن راه ورود ثروت است .

      «پس نعمتها با فشار بی نهایت بیخ گوش ما هستند و کافیه ما شیرش رو عوض کنیم و افکارمون رو درست کنیم،یعنی با شناسایی افکار نادرست در مورد خداوند و شناخت بهتر خداوند ما میتونیم به بهترین نعمتها برسیم »

      خدایا شکرت که اینجا هستم ، ممنونم ازت .

      استاد گرامیم سپاسگذارم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم