0

برخورد با مواد غذایی (هشتم)

فرمول های چاقی ذهن
اندازه متن

چاقی ما واکنش جسم به فرمول های چاقی ذهن است.

اما چه عاملی باعث تبدیل شدن فرمول های چاقی ذهن به اضافه وزن می شود؟

افراد چاق عوامل زیادی مانند ارث، پایین بودن سوخت و ساز، کم تحرکی، خواب زیاد، طبع سرد یا گرم داشتن و … را باعث و بانی چاقی خود می دانند.

آنچه واقعیت دارد این است که تنها یک عامل در تبدیل فرمول های چاقی ذهن به اضافه وزن تاثیرگذار است و آن عامل “خودمان “ هستیم.

شاید باورش سخت باشد که چطور می شود از طرفی خودمان باعث چاقی مان شده باشیم و از طرفی سال ها برای رهایی از چاقی سعی و تلاش  می کنیم؟!

برای اثبات این موضوع کافی است به  چرایی لاغر نشدن افراد چاق فکر کنید.

چرا افراد چاق با تمام سعی و تلاشی که برای لاغر شدن می کنند نمی توانند برای همیشه لاغر شوند؟

تنها به این دلیل که آنها به دنبال برطرف کردن چاقی هستند که خودشان به وجود آورنده آن هستند.

از آنجا که بدون تحمل سختی و رنج مدت هاست در مسیر چاقی حرکت می کنند میزان چاق شدن آنها بیشتر از تلاش سخت و طاقت فرسای آنها در مسیر لاغر شدن است.

مانند این است که شما مدتی است هر روز 100 متر به سمت چاقی حرکت می کنید و در این مدت چند مرتبه تصمیم قاطع گرفته اید که به سمت لاغری حرکت کنید و برای چند روز هر روز 50 متر به سمت لاغری برگشته اید.

نتیجه نهایی برای شما چاق تر شدن است. چون حرکت شما به سمت چاقی با سرعت یکنواخت و برای مدت طولانی صورت گرفته است اما تلاش شما برای لاغر شدن مقطعی و کوتاه بوده است.

چرا در ذهن ما چاق شدن آسان تر است

مهمترین دلیل اینکه حرکت ما به سمت چاقی مستمر و به شکل راحت انجام می شود جایگزین شدن تصاویر چاق به جای تصاویر متناسب از خودمان در ذهن و ترسیم نقشه ذهنی برای تغییر وضعیت جسم از حالت متناسب به چاق است.

تنها دلیل لاغر نشدن افراد چاق تلاش آنها برای استفاده از روش هایی است که منشاء ذهنی (لاغری با ذهن) ندارند و به صورت فشار های جسمی (رژیم  گرفتن، ورزش کردن، عمل جراحی و …) انجام می شوند.

از آنجایی که جسم قدرت مفابله با ذهن را ندارد، هرچه قدر تلاش جسمی برای لاغر شدن انجام دهیم قادر به شکست دادن قدرت چاقی ذهن خود نخواهیم بود و نتجه نهایی همیشه چاق تر شدن خواهد بود.

دلیل اینکه در چالش من اینو نخوردم به شکل ساده و بدون فشار عصبی موفق به ایجاد تغییر در عادت مورد نظر خود شده اید تغییر دادن فرمول های چاقی ذهن بر اساس آموزش های لاغری با ذهن است.

شما بدون وارد کردن فشار عصبی برای تغییر دادن رفتار فیزیکی به خود از طریق آموزش ذهنی ابتدا فرمول اصلی تکرار کننده عادت خود را در ذهن شناسایی و با ایجاد تغییرات ساده در آن موفق به تجربه تغییر عادت رفتاری خود شده اید.

اتفاقی که شاید بارها تصمیم به عملی کردن آن داشته اید اما موفق نشده اید.

بنابراین اگر به دنبال رسیدن به تناسب اندام ایده آل خود هستید باید برای مدت بیشتری آموزش های لاغری با ذهن را دنبال کنید.

در این صورت به همین شکل ساده که یک رفتار شما تغییر کرده است و احساس شما نسبت به خودتان بهتر شده است، رفتارهای بیشتری به همین سادگی تغییر خواهد کر.

با تغییر عملکرد شما بعنوان عامل تبدیل کننده فرمول های چاقی ذهن به وضعیت جسمی هستید به مرور روند چاق تر شدن در شما متوقف و روند شگفت انگیز و لذت بخش لاغر شدن شما آغاز می شود.

چگونه مسیر لاغری با ذهن را بهتر طی کنیم

برای بهبود عملکرد خود در مسیر لاغری با ذهن لازم است آگاهی و درک خود از نحوه عملکرد ذهن و تاثیر افکار و باورها بر واقعیت زندگی را افزایش دهید.

این کار نه تنها باعث بهبود روند لاغر شدن شما خواهد شد بلکه به شکل شگفت انگیزی در جنبه های مختلف زندگی مانند احساس شادی و آرامش درونی، سلامتی، روابط، اعتماد به نفس و … بسیار تاثیرگذار خواهد بود.

یکی از ویژگی های ذهن ما توانایی تعمیم دادن فرمول های ایجاد شده در جنبه های مختلف زندگی است.

به این معنی که اگر شما در موضوعی کاملا بی ارتباط به چاق شدن با تکرار یک فکر باعث ایجاد فرمولی در ذهن خود شوید آن فرمول به بی نهایت شکل در جنبه های مختلف زندگی شما تاثیر می گذارد.

با یک مثال واضح در زندگی روزمره این موضوع را دنبال می کنیم.

به جرات می توان گفت که همه انسانها به دلیل ورودی های اشتباه ذهنی دچار حالت ترس از آینده هستند. ترس از اینکه چی میخواد بشه!

این ترس به دلیل بارها شنیدن و دیدن اتفاقاتی که برای دیگران رح داده است در ذهن ما ایجاد می شود. و از آنجا که حفظ بقاء جزء وظایف ذهن است “نگران آینده بودن” به شکل یک فرمول در ذهن ما ایجاد شده است.

  • اگر نگران اوضاع زندگی خود در آینده هستید نشان دهنده ایجاد فرمول “نگران آینده بودن” در ذهن شما می باشد.
  • نگران وضعیت سلامتی خود بودن در حالی که در سلامتی کامل هستید.
  • نگران آینده مالی یا کسب و کار خود بود در حالی که در شرایط خوب مالی و شغلی هستید.
  • نگران آینده فرزند خود بودن در حالی که شرایط فعلی مساعد است.

این مثال ها و بسیاری از نگرانی دیگر نشان از ایجاد و تثبیت فرمول “نگران آینده بودن” در ذهن ما دارد.

نکته جالب توجه این است که فرمول “نگران آینده بودن” به واسطه موضوعاتی کاملا بی ارتباط به چاقی در ذهن ما تشکیل شده است اما به وفور در رفتارهای چاق کننده ما تاثیرگذار است.

  • اگر نگران وعده غذای بعدی خود هستید.
  • اگر برای انجام کاری قرار است چند ساعت بیرون از خانه باشید و نگران گرسنه شدن خود هستید.
  • اگر به واسطه کارهایی که قرار است امروز انجام دهید نگران کم شدن میزان انرژی و توانایی خود هستید.
  • اگر در وعده هایی غذایی به بهانه اینکه شاید تا چند ساعت بعد موقعیت غذا خوردن نداشته باشید بیشتر از حالت پرخوری همیشگی غذا می خورد.
  • اگر در موقعیت های مختلف نگران گرسنه شدن یا تهیه غذا و موراد مشابه هستید شما تحت تاثیر فرمول “نگران آینده بودن” قرار گرفته اید.

نکته جالب توجه اینکه این نوع نگرانی ها در ذهن افراد متناسب وجود ندارد.

  • فرد متناسب نگران کاهش یافتن انرژی خود نیست.
  • فرد متناسب نگران اینکه اگه فلان جا رفتیم غذا گیر نیومد نیست.
  • فرد متناسب نگران ذخیره کردن غذا یا حمل غذا با خود برای مواقع گرسنه شدن نیست.
  • و بسیاری موارد دیگر که افراد متناسب نگران گرسنه شدن،‌ غذا نبودن، ضعف کردن و … نیستند.

نگران نبودن افراد متناسب در مورد خوردن به این معنی نیست که فرمول “نگران آینده بودن” در ذهن آنها وجود ندارد بلکه به دلیل اینکه ذهن آنها مملو از فرمول های چاق کننده نیست ار این فرمول ذهنی برای چاق تر شدن استفاده نمی کنند.

تاثیر فرمول “نگران آینده بودن” در سایر جنبه های زندگی آنها مشهود است.

این توضیحات به این منظور است که از نحوه عملکرد ذهن خود اطلاع بیشتری داشته باید و بدانید که چاق شدن ما هیچ ارتباطی با مواد غذایی ندارد بلکه نحوه استفاده ما از مواد غذایی می تواند باعث به خطر انداختن وضعیت سلامتی ما شود.

موضوعی که در جنبه های مختلف زندگی به وضوح مشخص است.

ماشین داشتن یا رانندگی کردن باعث به خطر افتادن جان ما نمی شود اما چگونه رانندگی کردن با ماشین ارتباط مستقیم با جان ما دارد.

چاقو به نوبه خود سعی و تلاشی برای زخمی کردن ما نمی کند اما نحوه استفاده ما از چاقو وضعیت سلامتی یا جراحت وارد شده به ما را تعین می کند.

هرچه بیشتر مسئولیت عملکرد خودمان را بپذیریم به شکل بهتری می توانیم زندگی خود را آنگونه که می خواهیم خلق کنیم.

محتوای گام هشتم از چالش من اینو نخوردم شامل توضیحات مفصل و تاثیرگذاری درباره واکنش ما نسبت به مواد غذایی است. توصیه می کنم با دقت به آنچه گفته شده توجه کرده و سعی کنید با عمل کرده به آموزش های این جلسه گام مهمی در بهبود روند متناسب شدن خود بردارید.

منتظر خواندن نظرات شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.57 from 28 votes

https://tanasobefekri.net/?p=22798
برچسب ها:
67 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار زهرا
      1402/08/24 08:16
      مدت عضویت: 383 روز
      امتیاز کاربر: 23540 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 410 کلمه

      سلام استاد 

      خداراشاکرم که امروز 1402/08/24 توانستم فایل مواجه شدن با مواد غذایی را گوش بدهم 

      هرکاری وقتی درآن تکرار باشد آن کاربرای ما ساده خواهد شد .مثل زیاد خوردن و یکی از موضوعات خیلی مهم نحوه رفتارو برخورد ما هنگام مواجه شدن با مواد غذایی است ما نباید برای زیاد خوردن خودمان تعریف داشته باشیم 

      من خوردم چون خیلی خوشمزه بود 

      من خوردم چون نوبرانه بود 

      من خوردم چون باید ساعتهای طولانی غذا نخورم 

      من سحر زیاد میخورم چون تا افطار نمیتوانم چیزی بخورم 

      من خوردم چون خیلی گرسنه بودم 

      من خوردم چون نمیدانم چه ساعتی دوباره میتوانم غذا بخورم 

      من خوردم چون مادرم درست کرده بود 

      من خوردم چون اسراف نشه و زیاد نمونه 

      من خوردم چون همیشه بیشتر از دیگران میخورم 

      من خوردم چون نذری بود و ثواب داشت 

      من خوردم چون موقع خوردن ناهار بود 

      من خوردم چون این غذا را خیلی دوست دارم 

      من خوردم چون بدنم بیشتر انرژی لازم داره 

      من خوردم چون به من تعارف شد و خجالت کشیدم بگم من سیرم 

      من خوردم چون درجمع من هم باید همراهی میکردم 

      من خوردم چون خودم خریده بودم و زشت بود خودم نخورم و……

      موضوع دیگر که معده ما یخچال و فریزر نیست که آن را برای ما نگه دارد و ذخیره کند که چند ساعت بعد دوباره از آن استفاده شود شما هرچقدر غذا وارد معده خود کنید آن مراحل هضم غذا را انجام داده و گاهی اوقات شده شما بیشتر خوردی که بعدا گرسنه نشوید درحالی که زودتر از روزهای دیگر گرسنه شدید پس اصلا نگران خوردن غذا نباشید چون اگر این افکاررا داشته باشی شما بیشتر پرخوری خواهی کرد که یکی از عادتهای افراد چاق پرخوری و یا ریزه خواری زیاد است .

      باید این فرمول جدید را جایگزین فرمول چاقی کنیم .

      نیاز نیست من زیادتر بخورم که آن را دربدن ذخیره کنم باید این فرمول را تکرار و عملی کنیم که واکنش بدن نسبت به زیادتر خوردن تغییر کند .

      اگر دربعضی از مواقع پرخوری کردید اصلا ناراحت نباشید و خود را سرزنش نکنید چون ذهن هنوز از فرمولهای چاقی استفاده میکند مهم این است که رفتار ما صحیح باشد پس برای خوردن هرنوع مواد غذایی هیچ وقت تعریف برای آن نداشته باشیم بلکه مثل افراد متناسب به اندازه بخوریم و بدون افکار چاقی درحین غذا خوردن و بعد از خوردن غذا با احساس خوب و با آرامش به خاطر اینکه اگر من گرسنه شدم درهرمکان و جایی غذا برای خوردن پیدا خواهد شد پس اضافه تر نخورم تا شکم من درد نگیرد و احساس بد نداشته باشم و از موقعیت مکانی و زمانی الانم بیشترین استفاده و لذت را ببرم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1400/11/07 10:21
      مدت عضویت: 1443 روز
      امتیاز کاربر: 6727 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 346 کلمه

      سلام براستاد عزیز و دوستان همراه

      ما کلا شیوه زندگیمون اینجوریه که اکثر اوقات روزهای تعطیل ناهارمون رو میبردیم دل طبیعت و اونجا صرف میکردیم .

      من خودم هم جزو افرادی بودم که صبح بعد از خوردن صبونه تدارک رفتن به بیرون رو میچیدیم .

      وآنقدر داخل ماشین بار میزدیم که گاها ماشین درصندوقش بسته نمیشد .

      مثلا ساعت ۱۰ میرسیدیم اولش یه میان وعده برای رفع گرسنگی میخوردیم یه چایی با نون وپنیر و خیار وگوجه و مربا  میزاشتیم روی سفره وهرکسی هرچی دوست داشت میخورد.

      ساعت ۱ دوباره ناهار مرغ با کلی مخلفات و برنج وماست میخوردیم .

      ساعت ۴ دوباره کلی میوه و آجیل .

      بعدش نوبت به کباب کردن گوشت میرسید وآقایان چون دراین کار مهارت خوبی داشتند این کار رو عهده دار میشدند.

       بعضی وقتها یه آش ترش هم داشتیم .

      بعدها متوجه شدم که من لذتم از بیرون رفتن درسته که دورهمی ولذت بردن از طبیعته . اما یه صبح تا غروب داریم میخوریم وچقدر عجیب که واقعا گرسنه هم میشدیم .

      کم کم تصمیم گرفتم که اصلا بیرون نرم . ودرخونه بمونم . چون درخونه اصلا تحریک آنچنانی برای خوردن نمیشدم .

      چون در ذهن من هدف از بیرون رفتن برخورداری از لذت بود و ذهن من برای اینکه منو به هدفم برسونه میل منو به خوردن موادغذایی بیشتر میکرد تا منو به تجربه لذت برسونه .

      وگفتم تا زمانی که این فرمول رو تغییر ندم تفریح نمیرم .

      فرمول که تفریح و دورهمی  درسته که لذت داره اما خوردن لذتی نداره بلکه دردشکم و چاقی و عذاب وجدان رو به همراه داره .

      اگه برای خودم ارزش قایل باشم لذت رو دراون میبنم که درست رفتارکنم . درست زندگی کنم . راحت زندگی کنم.

      خوردن زیاد نه تنها لذت نداره بلکه رنج داره .

       رنج نداشتن جسم متناسب که همش بایستی همراهمون باشه .

       رنج نداشتن حس خوب از جسمی که خداوند آکبند وتمیز بهمون داده ومن با رفتارم خرابش کردم .

      رنج نداشتن اختیار روی رفتارم که برده غذاهام بشم .

      وکلی رنج های دیگه که ما آدمهای چاق یه طومار میتونیم بنویسیم .

      پس تا زمانی که این فرمول ذهنی ام رو درست نکردم ترجیح میدم گردش نرم تا رنجی بر رنج های قبلیم اضافه نکنم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار laleh_rhmn
      1400/04/21 07:31
      مدت عضویت: 1338 روز
      امتیاز کاربر: 583 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 540 کلمه

      به نام خداوند هستی بخش آگاهی دهندهسلامآگاهی هشتم  از چالش من اینو نخوردم درباره برخورد ما با مواد غذایی هست، فرمول اشتباه ذهنی ما این است که معده محل انبار مواد غذایی است و انبار میکنیم تا یک موقع در موقعیتی گرسنه نشیم در حالی که همین گرسنگی و حس سبکی حال خوبی رو ایجاد میکنه و حس لاغری بیشتر رو میده ولی از گرسنه شدن هامون ترس داریم، اصلا وقتی میخوایم رژیم بگیریم و یا روزه بگیریم از اینکه نکنه گرسنه بشیم  نگرانیم، اگه گرسنه بشیم چیکار کنیم، دیگه چیزی نیست بخوریم پس الان در حد خفه شدن میخوریم 😬 و بی حال میشیم، بعد شم از ترس گرسنگی بی حال میشیم 😁اصلا یک اوضایی میشه که تصور کردن اش هم دشواره،و مقصر همین ترس و نگرانی است که تمام وجودمون رو گرفتهاگه فقط به اون حس خوبه فکر کنیم، مثلا با غذا خوردن بیش از حد سیری، فشاری ایجاد میشه که بسیار ناخوشایند هست و لذتی به همراه نداره پس نباید اون لقمه اضافه گذاشته بشه چون حس بدی میده و از حس گرسنگی هم استقبال بشه که حس خوبی هستش وحس تناسب بیشتر یه حس جدید و متفاوت هست که بهتره اون حس رو هم تجربه کنیم و شاید بخواهیم کمی هم بیشتر باهاش در صلح باشیم اینکه نگرانی از بابت مواد غذایی نداشته باشیم رو زمانی که رژیم لاغری میگرفتم و استپ میکردم زیاد شنیده بودم که زنگ خطری برای ذهن است و در برابر کمبود مواد غذایی جبهه میگیره و هر مواد غذایی که وارد بدن میشه به صورت چربی ذخیره میشه و از اون به بعده که با مصرف کم مواد باز هم چاق میشوید چون ذهن در حالت بحرانی و نگرانی از کمبود مواد غذایی قرار دارد  و این آرامش را خودمان باید ایجاد کنیم یا اینکه بگوییم من سیرم /من بهترین انتخاب رو انجام می‌دهم /هر وقت بخواهم میتوانم بخورم/همیشه هر غذایی را میتوانم سفارش دهم /کمبودی وجود نداره

      اگر نگران اوضاع زندگی خود در آینده باشیم نشان دهنده ایجاد فرمول “نگران آینده بودن” در ذهن مون رو داره

      • نگران وضعیت سلامتی خود بودن در حالی که در سلامتی کامل هستیم.
      • نگران آینده مالی یا کسب و کار خود بودن در حالی که در شرایط خوب مالی و شغلی هستیم
      • نگران آینده فرزند خود بودن در حالی که شرایط فعلی مساعد است.

      و بسیاری از نگرانی دیگر نشان از ایجاد و تثبیت فرمول “نگران آینده بودن” در ذهن ما را داره

       که همین فرمول “نگران آینده بودن” به واسطه موضوعاتی کاملا بی ارتباط به چاقی در ذهن ما تشکیل شده است، اما به وفور در رفتارهای چاق کننده ما تاثیرگذار است.

      چاق شدن ما هیچ ارتباطی با مواد غذایی ندارد بلکه نحوه استفاده ما از مواد غذایی و نگرانی ما می تواند باعث به خطر انداختن وضعیت سلامتی ما شود.

       دیروز پسرم کوکو سرخ می‌کرد و بهم یه تیکه تعارف کرد بخورم ، من گفتم نه تا ناهار چیزی نمونده الان هم گرسنه نیستم دلیلی نداره ریزه خواری کنم حتی این مقدار کم رو  

      و یا حتی الان دیگه اصرار ندارم که بچه هام غذایی که دوست ندارن رو به زور بخورن

       و یا یک ظرف دربدار کنار سفره میارم و هر کس به هر مقدار نخورد رو داخل ظرف دربدار میریزم و برای یک وعده دیگه که کسی گرسنه باشه بخوره، یا این روش از اون مقدار کم ولی اضافه خلاص میشم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 580 کلمه

      سلام به دوستان تناسب💥💥💥💥

      بعد از گوش کردن به این فایل بسیار ارزنده داشتم فکر میکردم که واقعا بچه های ما با الگوهای کاملا متناسب به دنیا میان و این ما هستیم که این الگوها رو در ذهن اونا خراب میکنیم یکی از ویژگی های انسانهای متناسب غذا نخوردن در وقت وساعت معین هست من این ویژگی رو در فرزندانم مبیبنم هر چند که تمایل زیادی به کنترل ساعت خوردنشون داشتم ولی الان دست از این رفتار کنترل گرم برداشتم امروز صبح پسرم ساعت ۹ صبحانه اش رو خورد و ساعت یک و نیم هم ناهار ولی دخترم دیر بیدارشد و صبحانه رو دیر خورد موقع ناهار میلی به خوردن داشت ومن برخلاف قبل اصلا مجبورش نکردم که بخور گشنه میمونی بزرگ نمیشی کوتاه میمونی و از این حرفها .

      ساعت ۴ که همسرم برگشت دخترم گفت منم غدا میخوام و من غذاش رو اماده کردم و جالب بود که پسرم گفت مامان میشه مربای آلبالو با  نون بخورم منم گفتم آره یعنی دیگه نگفتم نه مربا مال صبحه الان نمیشه و این حرفها.

      این نشون میده بچه های من برخلاف من فکر نمیکنن که باید صبحانه رو اول روز بخورن تا انرژی داشته باشن یا کامل بخورن که تا وعده بعدی گرسنه نباشن من خودم خیلی وقتها از روی اجبار میخوردم .

      یادمه یه رژیمی بود به نام ۱۶ به ۸ یعنی باید از ساعت ۸ شب تا فردا ۱۲ ظهر چیزی نمی‌خورد و فقط ۸ ساعت وقتت خوردن داشتی و من تو اون ۸ ساعت سعی میکردم تمام نیازهای تغذیه ای بدنم رو رفع کنم😀😀😀 الان فهمیدم دلیل شکست من در اون رژیم ترس من از گرسنه بودن بود و اگه این ترس رو نداشتم چه بسا لاغر میشدم مثال دیگه ای که از این الگو برای من تداعی شد دوتا خانمی بودند که برای نظافت راه پله ساختمون میومدن با تمام احترامی که برای کارشون قائل هستم باید بگم عدم دسترسی به مواد غذایی به هر دلیلی نمیتونه سبب لاغری باشه چون این خانمها با وضع مالی تقریبا یکسان یکیشون چاق بود یکی لاغر و با اینکه دوتا بچه داشت کاملا متناسب بود من گاهی اوقات ازشون میخوام برای ناهار پیش من بیان یادمه یه روز اون خانم متناسب عجله داشت و من برنجم خوب دم نکشیده بود اون میخواست برای کاری تا غروب جایی بره و کارش هم سخت بود یعنی شستن فرش وقتی شروع کرد به خوردن بلافاصله عذرخواهی کرد و حجم زیادی از برنجش رو برگردوند و گفت دم نکشیده من اصرار کردم مرغش رو بخوره ولی قبول نکرد و گفت همین کافیه بهش گفتم اخه اینجوری که نمیشه میخوای بری سرکار و گرسنه ات میشه این برداشت من از ذهن چاقم بود ولی رفتار اون برداشت فکری اش از ذهن متناسبش بود اون برام تعریف کرد که اصلا غذا درست کردن سر ساعت و خوردنش براش اهمیتی نداره و هر وقت پیش اومد یه چیزی درست میکنه و میخوره در صورتی که من همیشه از روز قبل   میدونم فردا باید جی بپزم و چی بخورم تحلیل رفتارهای این خانم برام بسیار جالب بود کاملا برخلاف من فکر می‌کرد 

      اونحا بود که فهمیدم این هنر نیست که به بچه هام یاد بدم من یه مادر نمونه ام که همیشه برای خوردن شما چیزی تو یخچال هست حتی خیلی وقتها برخلاف مادرهای دیگه که از خوردن زیاد بجه هاشون خوشحال  میشن،  به پسرم تذکر میدم از روی هوس چیزی نخوره مثل  بستنی بعد از غذا درسته الان لاغر و متناسبه ولی میدونم تکرار این رفتار اشتباه بذر  چاقی رو در وجودش میکاره و کم کم اثراتش رو مشخص میکنه.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Labkhande zemestan
      1399/11/23 10:21
      مدت عضویت: 1246 روز
      امتیاز کاربر: 11372 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 445 کلمه

      سلام روز بخیر
      در مورد نگرانی از این ک وعده بعدی من غذا برا خوردن ندارم یا نمیشه خورد در ماه رمضان بیشتر پیش میومد ک بیش از نیاز بدنم مصرف کنم چون بقیه میکفتن ک تا غروب قراره چیزی نخوریم و بالاخره زیاد خوردن در وعده های افطار و مخصوصا سحری باعث میشه در طول روز ضعف نکنیم و بدن کم نیاره و از این حرفا،در حالی ک من هر وق وعده سحری رو بیشتر میخوردم اونروز حالم خوب نمیشد و حس خوبی نداشتم ☹️ و مورد دیگه اینکه مامانم همیشه وقتی جایی دعوت بودیم عصر همیشه میگف بیایین ی چیزی بخورین شاید شامو دیر دادن و‌گشنتون شد و اینها باعث میشد ک ما بدون نیاز در موقعی ک لازم نداریم و فقط بخاطر ی باور ک شاید غذا دیر برسه و گشنمون بشه و ضعف کنیم میخوردیم ،و‌گذاشتن شکلات ویا بیسکوییت کوچیک توی کیف دستیمون ک شاید بیرون یهو گشنمون شد و خواستیم بخوریم ک همه ی اینها باعث وسوسه شدن و خوردن بی جا میشد چون دلیلی نداره ک من فکر چن ساعت دیگه باشم ،اصلا ب فرض ک من بیرون گرسنم بشه خب همون موقع ی چیزی تهیه میکنم و میخورم خب همینی ک از خونه هم میخوام بردارم براش پول دادم ب جای اینکه از قبل برا خودم نقشه خوردن بکشم و در ذهن پیش بینی گرسنگی بکنم صبر میکنم و ب خودم میگم هر وق هرجا نیاز ب خوردن داشتی همه چی هست و میشه تهیه کرد و اینجوری ذهنم آرامش میگیره ، ماها عادت کردیم ک و تمام عمر با این باورها جلو رفتیم مثلا میخواییم بریم سفر قبلش فکر خوردن و گرسنگی تو ماشین و این چیزا میشیم لقمه برمیداریم کلی خوراکی تهیه میکنیم و همینا باعث میشه بدون نیاز بخوریم در حالی امروزه توی مسیر همه جا مغازه هست و میشه همون خوراکیارو هر وق ک نیاز داشتیم نگه داریم و ب مقدار نیاز خریداری کنیم اینجوری هم اصراف نمیشه هم ب اندازه مصرف میگیریم و جا گیر نمیشه برامون و هم نیاز بدنمونو وقتی ک لازم داره برطرف میکنیم ن بی مورد ومصرف و خوردن بی جاو اضافه 🙄🙄🙄 من نصف فایلو گوش داده بود و اومدم اینجا چیزایی ک ذهنم مرور میشدو نوشتم و بعد رفتم ادامه فایلو ببینم ک دیدم استاد شما هم از نگرانی هایی ک همه برای پیدا نکردن غذاتوی مسافرت گفتین و برام خیلی حالب بود ک همونها در ذهن منم مرور میشد حتی قبل گوش دادن فایل 😊 و الانم برم شکلاتای ک تو کیفم گذاشتم ک اگه بیرون ضعف کردم یافشارم افتادبخورمو در ببارم از کیفم و نگران بعد نباشم چون هر وق هر جا لازم داشتم کلی مغازه و فروشگاه هست و میتونم تهیه کنم 🙈

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم