0

توجه کردن به لاغری (شانزدهم)

توجه کردن به لاغری
اندازه متن

شاید سخت ترین مرحله لاغری با ذهن توجه کردن به لاغری است. چیزی که الان نیست.

یعنی توجه کردن به لاغری در حالی که ما در شرایط لاغری نیستیم.

هرچه بیشتر در مسیر لاغری با ذهن ادامه می دهم اهمیت این موضوع برایم واضح تر می شود.

در تمام سالهایی که ما در مسیر چاق شدن بوده ایم بارها به چاقی خود توجه کرده ایم.

از طریق وزن کردن خود

از طریق سایز کردن لباس های خود

با دیدن خود در آینه به افزایش سایز و وزن خود توجه کرده ایم.

هربار که دیگران درباره چاقی ما صحبت کرده اند باعث توجه ما به چاقی شده است.

در واقع فرصت های توجه کردن به چاقی بسیار زیاد بوده است و به همین دلیل شاید در روز چندین بار توجه ما به چاقی خودمان جلب شده باشد.

خلق رویای لاغری

در مسیر لاغری با ذهن هستیم می خواهیم آنچه در رویای خود داریم را خلق کنیم.

چیزی که اکنون نیست و باید با توجه کردن به آن و حرکت در مسیر یادگیری چگونه بوجود آوردنش آن را خلق کنیم.

توجه کردن به لاغری (توجه به چیزی که نیست) به نظر من چالش برانگیزترین مرحله یادگیری و خلق لاغری با ذهن است.

تاکید من بر توجه به نشانه های تغییر کردن به همین منظور است که توجه کردن به لاغری را از نشانه های آن آغاز کنیم.

هر تغییری که در احساس و افکار شما ایجاد می شود نشانه ای از حرکت در مسیر لاغر شدن است.

هر تغییری که در رفتار و واکنش های غذایی شما ایجاد می شود نشانه ای از حرکت در مسیر لاغر شدن است.

اشتیاق شما برای هر روز دنبال کردن فایل های آموزشی نشانه ای برای جلب موافقت ذهن ناخودآگاه شما برای لاغر شدن است.

لاغر شدن همان چاق شدن است

بارها در آموزش های لاغری با ذهن تاکید کرده ام که لاغر شدن همان چاق شدن است که باید تغییر کند.

به همین دلیل اطمینان دارم تمام روش های لاغری که تا کنون درباره آنها شنیده ام نمی تواند به لاغر شدن ما کمک کنند چرا که ما برای چاق شدن از آن روش ها استفاده نکرده ایم.

در مورد توجه کردن به لاغری لازم به ذکر است در چاق شدن نیز ما همین مسیر را طی کرده ایم اما به خاطر نداریم.

همه ما قبل از اینکه از لحاظ جسمی چاق شویم در ذهن خود احساس چاق شدن را داشته ایم.

ترس از چاق شدن را داشته ایم و مطمئن بوده ایم که چاق خواهیم شد چون چاق شدن به هر دلیل برای ما منطقی شده بود.

اینها مراحل ذهنی توجه به چاق شدن بوده است و از زمانی که تغییر وضعیت جسمی در ما ایجاد شده است نشانه های چاقی واضح شده و برای همه قابل دیدن بوده است.

دیدن خود و شنیدن حرف های دیگران درباره چاق شدنمان همه توجه کردن به چاقی بوده است که باعث تقویت فرمول های چاقی ذهن و وضوح بیشتر تصاویر چاقی در ذهن ما شده است.

برای فردی که رویای لاغری دارد و به مسیر لاغری با ذهن هدایت شده است هیچ نشانه ای از لاغری در جسم او نمایان نیست که بخواهد با توجه کردن به آن اشتیاق و انگیزه لاغر شدن خود را تقویت کند.

بنابراین لازم است که این کار را به صورت ذهنی و با توجه کردن به لاغری آغاز کنیم همانطور که در چاق شدن این کار را به خوبی انجام داده است.

همه ما چگونه توجه کردن به چاقی را می دانیم.

تفاوت توجه به چاقی در شروع چاق شدن با توجه به لاغری در شروع لاغر شدن این است که زمانی که ما به نشانه های چاقی ذهن خو د توجه می کردیم هنوز نشانه چاقی جسمی در ما ایجاد نشده بود و توجه ما به چاقی به صورت حدس و گمان و ترس از چاق شدن بود.

اما اکنون که در وضعیت چاق هستیم و می خواهیم به لاغری توجه کنیم همه نشانه های چاقی در ما وجود دارد و در این شرایط باید بتوانیم به لاغری در ذهن خود توجه کنیم.

ارائه این توضیحات را لازم می دانم به دلیل اینکه بسیاری از افرادی که در مسیر لاغری با ذهن قرار می گیرند قادر به مدیریت صحیح این بخش از مسیر لاغری با ذهن نیستند.

اهمیت توجه کردن به لاغری

آگاهی از موضوع چگونه توجه کردن به لاغری در شرایطی که نشانه های لاغری در جسم ما وجود ندارد به دوستانم کمک می کند تا طریق توجه ذهنی به نشانه های لاغری را یاد گرفته و در مسیر لاغری با ذهن خود از آن استفاده کنند.

فکر کردن به اینکه اگر لاغر شوم چه می شود؟

از ساده ترین و موثرترین روش های هدایت ذهن به سمت لاغری است.

شما با فکر کردن به لاغر شدن در واقع در حال تصویر سازی شرایط آینده خود هستید.

با نوشتن درباره اینکه اگر لاغر شوم چه می شود؟ شما در حال نوشتن سرنوشت خود هستید.

اگر خوب دقت کنید در مسیر چاق شدن بارها این کار را انجام داده ایم.

با صحبت کردن درباره ترس از چاق تر شدن شما به همین پرسش پاسخ داده اید.

اگر چاق تر شوم چه خواهد شد؟

سعی می کنم همواره با مثال زدن از طریق عملکرد ما در چاق شدن از طریق ذهن به وضوح درک شما از چگونه لاغر شدن از طریق ذهن کمک کنم.

شاید برای شما حتی فکر کردن به اینکه اگر لاغر شوم چگونه خواهم بود کار ساده ای نباشد چون سال ها است در وضعیت چاقی و اضافه وزن هستید.

برای ساده تر کردن فکر کردن به لاغری کافی است مقداری به مشکلات فعلی خود با چاقی فکر کنید.

هر مشکلی با چاقی دارید اگر لاغر شوید آن مشکل را نخواهید داشت.

به همین راحتی با توجه کردن به مشکلات خود با چاقی می توان به وضوح مزایای لاغر شدن پی برد و سپس درباره آنها نوشت و تصاویر ذهنی لاغری را در ذهن خود گسترش داد.

توضیحات این قسمت از چالش من اینو نخورم اهمیت فوق العاده ای دارد و پیشنهاد می کنم با دقت و تمرکز بالا چندین بار این قسمت را مشاهده کنید و درباره سوالات مطرح شده تا می توانید بنویسد.

نوشتن به وضوح ذهن شما درباره چگونه خلق کردن رویای لاغری خود کمک می کند.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.44 از 16 رای

https://tanasobefekri.net/?p=23558
برچسب ها:
51 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار زهرا
      1402/09/04 09:28
      مدت عضویت: 389 روز
      امتیاز کاربر: 24120 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,306 کلمه

      سلام استاد 

      خداراشاکرم درتاریخ 1402/08/4 توانستم فایل توجه به لاغری را گوش دهم 

      بله درسته من تا الان با وزن کردن – خود را درآیینه دیدن و سرزنش کردن قسمتهای چاق بدن – دیدن عکس های دسته جمعی – سایز کردن از طریق لباسها – توجه به نگاه مردم درجمع – حساس بودن به خوردن خودم درجمع – ترس ازخوردن خیلی از غذاها زیاد به جاقی خودم توجه میکردم درحالی که اصلا آگاه نبودم که با توجه کردن به چاقی روزبه روزمن چاق تر میشوم و خدا را شکر با آگاهیها این سایت و تمرینات خیلی از سایز من کم شده است و حالا باید یاد بگیرم برای لاغرشدن باید چکار کنم .

      1- اصلا با تکرار مراحل بالا به چاقی خودم توجه نکنم 

      2- با تمرینات لاغری و تصویر لاغری خود را به سمت لاغری سوق دهم 

      3- با فکر کردن درمورد لاغری که من اگر لاغر شوم چه کارهایی را میتوانم با شادی و نشاط انجام دهم هرروز در این مسیر با اشتیاق بمانم

      4- تصویر سازی لاغری با ذهن را روزبه روزدرذهنم تقویت کنم 

      5- با سوال کردن زیاد از خودم که اگر من لاغر شوم چه کارهایی میتوانم انجام دهم ذهن را به چالش بیشتر بکشانم و با این کار ذهن را مشتاق تر کنم که به سمت لاغری حرکت کند و خیلی از کارهایی که در زمان چاقی انجام می دادم را متوقف کنم

      من وقتی لاغر شوم ؟ میتوانم به راحتی و بدون نفس نفس زدن راه بروم و از پله و جاهای شیب دار بالا بروم واین چقدر لذت بخش است 

      من وقتی لاغر شوم ؟ میتوانم به راحتی هر لباسی که دوست دارم را انتخاب و بپوشم 

      من وقتی لاغر شوم ؟ از دیدن خودم درآیینه ناراحت نمیشوم 

      من وقتی لاغر شوم ؟ بوی بد به خاطر عرق کردن نمیدهم 

      من وقتی لاغر شوم ؟ از هرغذایی که دوست داشتم میتوانم بخورم 

      من وقتی لاغر شوم ؟ به راحتی پیاده روی میکنم و از طبیعت و محیط اطرافم لذت میبرم 

      من وقتی لاغر شوم ؟ وقتی به ده میروم بیشتر درطبیعت هستم تا یکجا بنشینم 

      من وقتی لاغر شوم ؟ خیلی زیباتر و جوان تر میشوم 

      من وقتی لاغر شوم ؟ از خیلی از بیماریها راحت میشوم مثل دیابت -چربی 

      من وقتی لاغر شوم ؟ وقت کمتری درمطب پزشکان هستم 

      من وقتی لاغر شوم ؟ پول بیشتری را برای خرید میدهم و پول کمتری را برای خرید داروها 

      من وقتی لاغر شوم ؟ اعتماد به نفس بیشتری را بدست میآورم 

      من وقتی لاغر شوم ؟ به راحتی و بدن خستگی کارهایم را انجام میدهم کمتر مینشینم و بیشتر راه میروم و با شادی کارهایم را انجام میدهم 

      من وقتی لاغر شوم ؟ کمتر گله مند هستم از خودم و اطرافیانم و البته خداوند بزرگوار 

      ن وقتی لاغر شوم ؟ اصلا کاری به تاییدشدن و نظر دیگران ندارم و نظر دیگران اصلا برایم مهم نیست 

      من وقتی لاغر شوم ؟ خودم را بیشتر از دیگران دوست دارم و برای خودم ارزش قائلم

      من وقتی لاغر شوم ؟ بدون نیاز به کمک دیگران دکوراسیون منزل را تغییر میدهم 

      من وقتی لاغر شوم ؟ شوق نگهداری گیاهان درمن زیادتر میشود به طوری که در یکسال گذشته من یک گلدان درمنزل نداشتم و الان بالای 20گلدان دارم و با لذت به آنها رسیدگی میکنم 

      من وقتی لاغر شوم ؟ با اعتماد به نفس بیشتری درجلسات شرکت میکنم و میتوانم نظر بدهم و صحبت کنم 

      من وقتی لاغر شوم ؟ با روحیه شاد در مهمانی ها شرکت میکنم 

      من وقتی لاغر شوم ؟ روابط خیلی بهتری با اطرافیانم دارم 

      من وقتی لاغر شوم ؟ درجمع دوستان کمتر از خوردن غذاها و چاقی صحبت میکنند و با انتخاب صحیح غذا میخورم بدون ترس از خوردن غذا و نگاه دیگران 

      من وقتی لاغر شوم ؟ درجمع دوستان متناسب بیشتر قرار میگیرم چون صحبت درمورد خوردن و چاقی اصلا وجود ندارد 

      من وقتی لاغرشوم ؟ دیگر فکر خوردن غذاها و نوع و میزان آنها در مهمانیها – مسافرت  – دورهمی ها نیستم 

      من وقتی لاغر شوم ؟ به راحتی ورزشهایی که دوست داشتم و نمیتوانستم انجام دهم انجام میدهم مثل والیبال – فوتبال – بارفیکس

      من وقتی لاغر شوم ؟ به راحتی لباسهاو مانتوهای مورد علاقه ام را میخرم و میپوشم 

      من وقتی لاغرتر شوم ؟ لباسها و سایز کفشم از سایز بزرگ به متوسط و کوچک تر تغییر خواهد کرد 

      من وقتی لاغر تر شوم ؟ خیلی جوان ترا زسنم نظر میآیم 

      من وقتی لاغرتر شوم ؟ روابطم با همسر و فرزندانم بهتر میشود 

      من وقتی لاغرتر شوم ؟ از لاغرتر شدن خودم ترسی ندارم و خیلی خوشحالم چون به آرزوی چندین سالم رسیدم

      من وقتی لاغرترشوم ؟ چقدر مورد تحسین اطرافیان قرار میگیرم که اراده داشتم و این بار لاغرشدم 

      من وقتی لاغرتر شوم ؟ وقت بیشتری با همسر و فرزندانم هستم 

      من وقتی لاغرتر شوم ؟ از پوشیدن رنگهای تیره خوداری و رنگهای روشن و شاد میپوشم و کمد لباسهایم از رنگ تیره خالی شده است 

      من وقتی لاغرتر شوم ؟ وقت کمتری را برای گشتن و خرید کردن لباس و مانتو سایز بزرگ میگذارم 

      من وقتی لاغرتر شوم ؟ هزینه کمتری برای خرید پارچه و هزینه به خیاط ووقت گرفتن برای پرو میگذارم و دربازار ارزانتر و شیک تر انتخاب میکنم 

      من وقتی لاغرتر شوم ؟ وقتی در مغازه وارد میشوم از مغازه دار نمیپرسم ببخشید شما مثلا بلوزو مانتو سایز بزرگ هم دارید و با نه گفتن مغازه دار ناراحت و سرخورده نمیشوم

      من وقتی لاغرتر شوم ؟ درموقع خرید کمتر با کلمه نه سایز شمارا نداریم مواجه میشوم و با تنوع خرید از سوی مغازه دار خوشحال میشوم

      من وقتی لاغرتر شوم ؟ درتاکسی و وسایل عمومی جای کمتری را اشغال میکنم 

      من وقتی لاغرتر شوم ؟ احترام بیشتری را برای خودم قائلم و هرنوع انتخابی را به سرعت قبول نمیکنم 

      من وقتی لاغرتر شوم ؟ ترس از خوردن و چاقی درمن از بین میرود 

      من وقتی لاغرتر شوم ؟ یاد میگیرم که فکر کردن به چاقی درهنگام خوردن خیلی تاثیر بیشتری دارد تا خوردن آن چیز 

      من وقتی لاغرتر شوم ؟ یاد گرفتم غذاها به خودی خود قدرت چاق تر شدن را ندارند و ما با فکر کردن این قدرت را درآنها به وجود اوردیم 

      من وقتی لاغرتر شوم ؟ صورتم خیلی خوشکلتر شده و گونه هایم کوچکتر شده 

      من وقتی لاغرتر شوم ؟ انتخاب را به جای کلمه ی اشتهای من زیاد است به کار می برم و قبل از خوردن سعی میکنم بهترین انتخاب را داشته باشم 

      من وقتی لاغرتر شوم؟ از آدمهای سمی در زندگی دورتر میشوم 

      من وقتی لاغرتر شوم ؟ امید به زندگی و شادی و ارامش درزندگیم خیلی بهتر میشود

      من وقتی لاغرتر شوم ؟ نشخوار ذهنی کمتری دارم و ذهن نفی باف من آرام تر است 

      من وقتی لاغرتر شوم ؟ هنگام خواب و استراحت اصلا نجوای ذهنی ندارم و بیخواب نمیشوم 

      من وقتی لاغرتر شوم ؟ دشمنان و بدگویان اطراف من خیلی کمتر میشوند

      من وقتی لاغرتر شوم ؟ و با سایت تناسب ذهن آشنا شدم شناخت خداوند درمن خیلی بیشتر شده است و حضور خداوند را بیشتردرزندگی حس میکنم 

      من وقتی لاغرتر شوم؟ یاد گرفتم من خودم مسئول چاقی خودم بودم وفقط خودم مسئول لاغری خودم هستم 

      من وقتی لاغرترشوم؟ یاد گرفتم افکار من سرنوشت من را میسازد و دیگران دراین امر دخالتی ندارند 

      من وقتی لاغرتر شوم؟ یاد گرفتم با فشار برجسم من لاغرنخواهم شد 

      من وقتی لاغرتر شوم؟ یاد گرفتم چاقی من ژنتیکی نیست و با تیروئید من چاق تر نمیشوم و من فقط با فکر چاقی چاق شدم 

      من وقتی لاغرتر شوم ؟ یاد گرفتم تنها راه رسیدن به متناسب شدن برای همیشه استفاده از فایلها و انجام تمرینات سایت تناسب ذهن است 

      من وقتی لاغرتر شوم ؟ یاد گرفتم درهر حالی ناراحتی – خوشحالی – بیماری دراین مسیر لاغری بمانم تا نتیجه لاغری را ببینم 

      من وقتی لاغرتر شوم ؟ یاد گرفتم با ورزشهای سخت و رژیم من هرگز لاغر نخواهم شد

      من وقتی لاغرتر شوم؟ یاد گرفتم وقتی من متناسب شوم خیلی شادتر و راحت از چاقی زندگی خواهم کرد 

      من وقتی لاغرتر شوم ؟ یاد گرفتم خداوند درکنار من همیشه بوده و هست و من را به این سایت هدایت کرده . هزار مرتبه شکر 

      من وقتی لاغرتر شوم ؟ چقدر درمقابل فرزندان و دوستان محبوب تر شدم 

      از شما استاد عزیز ممنونم که با این تمرینات تصویر لاغر شدن درذهن ما را ترسیم و تقویت میکنید . خداوند نگهدار شما باشد 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1402/06/27 19:07
      مدت عضویت: 1659 روز
      امتیاز کاربر: 28291 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,104 کلمه

      به نام خدای مهربان که هر لحظه هادی و حامی من هست .

      سلام و درود 

      فایل انروز :

      یکی از دلایل  قوی چاقتر شدن ما  توجه به چاقی هست یعنی با توجه به چاقی ذهن فکر میکنه من دوست دارم چاقتر بشم و رفتارهایی ازش سر میزنه که من چاقتر بشم .همینجا باید بگم من کاری به اندام های چاق  خودم نباید داشته باشم  و کاری به سایز کردن و وزن کردن خودم نداشته باشم و یا  کاری به تنگی و گشادی لباسهام در تنم نداشته باشم  یعنی خیلی رها و راحت  باید زندگی کنم .تا چاقی از جسم من بیرون بره .و اتفاقا برعکس باید یادبگیرم توجه کنم به لاغری و واقعا توجه به چیزی که هنوز در ما  نیست یکم سخته چون در حال حاضر در لباسها در راه رفتن ما داریم چاقی رو لمس میکنیم و در این شرایط به لاغری توجه کردن کار ساده ای نیست  البته نشد نیست اما ساده  هم نیست 

      همیشه فکر کردن به اینکه اگر من لاغر بشم چی میشه ذهن ما رو مشتاق  برای لاغری میکنه 

       ما همیشه شاهد هستیم اگر ما هر مشکلی داشته باشیم که اذیتمون کنه دوست داریم اون رو برطرف کنیم مثلا اگر کفشم اذیتم کنه دوست دارم کفشم رو تغییر بدم و یا اگر گرمم بشه ددست دارم برم جای خنک این پیش فرض ذهن هست که دوست داره از شرایط بد به شرایط خوب تغییر کنه و اگر الان ذهن دوست داره از چاقی به لاغری حرکت کنه این نشانه خوبی هست فقط،یکم انگیزه باید بهش بدی  چون اون دوست داره لاغر بشه و  خودش رو تغییر بده چون چاقی سراسر مشکلات هست 

      من باید بارها به این موضوع فکر کنم که  لاغر بشم چه،شرایطی خواهم داشت و یا   جه لباسی خواهم داشت  و  یا چه روحیه ای خواهم داشت یا چه اعتماد به نفسی خواهم داشت یا  چه روابطی خواهم داشت و…. من میتونم کلی سوال طرح کنم و به تک تک اونها جواب بدم .

      من لاغر بشم چه خواهد شد ؟؟؟

      من جواب به این سوال اصلا برام مشکل نیست چون من شخصی هستم که از اون زماتی که یادم هست چاق نبودم و من  بعد از ازدواج چاق شدم و در اون شرایط هم چاقی رو تحمل نکردم بلکه  بارها رژیم گرفتم و بسیار هم موفق میشدم اما هیچ وقت  نتیجه برام ماندگار نبود و اما من کوتاه نمیومدم و  دوباره بعد از کمی استراحت رژیم میگرفتم و هیچ وقت نراشتم خیلی چاق بشم مگر در دوران بارداری که اون هم به محض اتمام بارداری رژیم های،سنگین گرفتم و سریع خودم رو لاغر کردم و از همه مهمتر همین دو ماه پیش این حدودا بود که به خاطر قضیه ای که براش ناراحت بودم  وزن بسیار زیادی کم کردم که تمام لباسهام گشاد گشاد بودن و  چون خیلی حواسم به کم کردن وزن و این چیزا نبود  وقتی میخواستم هر لباسی رو بپوشم به خودم  میگفتم کاش لباس ها رو تنگ تر میخریدم  که اینقدر به تنم لبلسها زار نزنه بعداکه همه اطرافیان بهم گفتن  متوجه شدم که انگار من لاغرتر شدم وگرنه لباسهام که همون لباسهای همیشگی هست  باید بگم در اون شرایط که خیلی لاغر  شده بودم من به راحتی شلوار اسکینی رنگ روشن با بلویز  سبز روشن به صورت جلو باز پوشیدم و رفتم بیرون چون هیچ اندام چاقی نداشتم و بسیار از،سایز و وزن خودم در لباس راصی بودم من با اعتماد به نفس تر در همه جا حتی در جمع دوستانه  با لباس دلخواهم شرکت کردم چون اونجا دیگه متوجه شده بودم خیلی لاغر تر شدم من خیلی،سبک و جمع و جور شده بودم طوری که پرستاران میگفتن به خاطر اینکه وزنت پایین هست میتونی در این شرایط خاص که  در بیمارستان  هستی داخل تخت بچه هم بخوابی و برعکس پسرم داخل تخت بزرگسال که برای من بود بخوابه من چون خیلی لاعر شده بودم و بسیار حس،سبکی داشتم در انجام کارها  برای مراقبت از پسرم بسیار سریع بودم من چون لاغر بودم روابط بسیار زیبا تری  با خودم داشتم یادم بعد از کلی مدت که از اون قضیه رها شدم رفتم داخل اینه و از دیدن خودم داخل لباس خونگی  کیف کردم و من با اون لاغری چقدر حس سلامتی بیشتر در تک تک اندام هام میکردم و من چقدر خوشحال بودم چون به راحتی لباسهای سایز کوچک دخترم رو که همیشه دوست داشتم یک بار در تنم امتحان کنم پوشیدم و به تنم رفت و از فرم اون لباسها با اون اندام جدیدم کلی کیف کردم من با لاغری که داشتم بسیار جوانتر و کم سن تر دیده میشدم طوری که هر شخص غریبه که من رو در اون مدت که در کنار پسرم در بیمارستان بودم میدید میگفت  همین یک بچه رو داری وباورشون نمیشد من یک دختر بزرگتر دارم من با اون اندام لاغرم در یک ماه پیش که خیلی متناسب شده بودم خیلی حس  خوب شادی و ارامش،روحی رو داشتم و با عشق و لدت بیشتر عداها رو به اندازه نیازم میخوردم من در تناسب اندام کامل چند ماه پیشم انگشترم و دستبندم خیلی برام گشاد شده بودن و حس خوب لاغری رو با تمام وجودم درک کردم تناسب اندامم باعث،شده بود من فقط در موقع نیاز به مقدار رفع گرسنگی در حد چند لقمه برای رفع گرسنگی در طول روز غدا بخورم که کاملا برای بدنم اندازه بود و در اون زمان هیچ فرمول چاقی  چونکه تحت استرس و نگرانی بودم نداشتم و فقط اب زیاد میخوردم ونهایت میوه در حد یک عدد و  یکم غدا که بتونم سرپا بمونم و حالا میفهمم چقدر بدنم به مواد عدایی کم نیاز داره و بارها و بارها در بیمارستان من غذای خودم رو و همراهم رو به نیازمندان  میبخشیدم و کلی اونها  برام دعای خیر میکردن چون در اون شرایط زیاده روی در خوردن نداشتم و به همون چند لقمه کم در  طول روز کفایت میکردم .پس للعری معنوی ترین کار دنیا هست و باعث میشه ما طعم بخشندگی رو هم بچشیم 

      من  باید بگمدر طول عمری که تا به الان از خدا گرفتم  بارها و بارها تونستم لاغر کنم و طعم شیرین لاعری رو بچشم و این مزه ی لاعری بسیار بسیار لذت بخش هست و من جر افرادی هستم که عاشق لاعری هستم ومدتها بود که قبل از اشنایی با،سایت  به دنبال راهی بودم که نتیجه ی لاغری رو برای من ماندگار کنه و این راه تونست این کار رو بکنه و اما اخرین بار که لاغر شدم همین دوماه پیش چون با ذهنم لاعر نشده بودم از طریق کم خوراکی بود یکم فرمولهای گدشته در وجودم پررنگ شدن و یکم ادامه ی راه برام دشوار تر از قبل شده اما اینقدر ادامه میدم تا به هدفم برسم که لآغری با ذهن اسانترین کار دنیا هست.،،و بارها به خودم میگم  من توانمندم و خیلی راحت بدون هیچ دردسری لآغر میشم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1401/12/23 12:45
      مدت عضویت: 471 روز
      امتیاز کاربر: 51200 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 753 کلمه

                       سلام روز خوش 

      یادی اوری  میکنم که فایل این قسمت برای من باز نشد هم شب گذشته وهم امرروز من فقط از من برای دیگاه استفاده کردم نصفه یاد گرفتم حسم میگه تویی فایل یی مطلب مهم بود که من نتوستم اون دریافت کنم با تلاش زیاد تنوستم فایل صوتی رو باز کنم 

      حالاجیزی که دریافت کردم 

      سخت ترین مر حله تویی این قسمت توجه با چیزی که نیست واون لاغری است

      توجه به چاقی  میشه چاقی د جسم 

      توحه کردن به لاغریی میشه لاغریی درجسم 

      سلام اقای روشن  امروز بعدا ز دوسال که من لا غرم شدم خواست شما رو باخبر کنم که اولین کارم برای رور گذشته چی بود من صبح زود ازخواب بلند شدم می خوام برم زیارت حرم عبدالعبظیم حق همسایگی رو بجا بیارم من در شهر ری تهران زندگی میکنه یادم رفته بهتون بگم انقدر درگیر این دوره بدم  وتما م حواسم پی اموزش بودم اگاهیمو زیاد کنم   چطور افکارمو به رفتارو رفتارم به عمل تندیل کنم   وفراموش کردم 

      بعد از بیدار شدن صبحونه خوبی  خوردم امروز ازشناسم کاری برای همسر پیش امدبه من گفت فردا بریم گفتم قسمت تنها رفتن دفعه بعدیب باتو میرم 

      رفتم جلوی اینه وای وای چقدر لاغر شدم چقدر خوش فرم شدم این منم خودم تراش دادم ابن همون اینه هست که توش نگاه نمیکردم تا تصویر ذهنی لاغریی  واضختر بشه واین من تازه لاغر شده چقدر تویی اینه به خودم بالیدم هی یی پهلو میشدم پشت به اینه نگاه میکردم تصویر لاغریی که دوسال پیس ساختم درست درست حالا توجسم نشته اولش تویی ذهنم بود حالا دارم لمسش میکنم خود خودمم فقط تصویر ذهنی نیست واقعی واقعی  رفتم طرف کمد لباس از چوب رختی کمد لباسمو براداستم سابق با براداشتن لباس پام درد میگرفت ولی امروز از اون درد خبری نبود من لاغر شدم اون سلامتی که ازبین برده بودمش برگشته لباسمو که پوشیدم رفتم جلوی دروردی همیشه دست کرفتن عصای ایسناده بودولی امروزکاربش ندارم بهش احتیاج ندارم 

      ماشین امده جلوی در من رفتم پاین جلویی در گوچه ما یی پلته بلند هست سابق براین باید کسی کمک میکرد تابتونم ازش پایین بیام ولی امروزراحت مثل اب خوردون ازش پایین امدم رفتم سوار شدم هر وفت سوار میشدم بخاطر معطل شده راننده غذاب وجدان میگرفت اولین چیزی که میگفتم غذارخوای ازراننده بود ولی امروز اصلا وفقط سلام وتمام اعتماد به نفسم بلایمیدا کردم این ازدوره شما دارم .

      این لاغریی چقدر تومن تاثیر داشته تویی همه زمینه خوب داره کار میکنه به راننده گفتم از دره قدیم میخوام برم حرم چون میخوام خاطرات کذشه دوباره زنده کنم به رسیدن به میدان حرم روحمسبک شد بهخودم گفتم یادباشه پدر کمار اقای استاد فراموس نکنی امروز  از اون ودورش داری داستم پیاد میشدم ترس ار برخورد عابر پباده رو هم نداشتم که به  من بخوره من بیفتم تازه اون بیچاره ناراحت بشه اون که خبرنداشت مشکل پا چقدر هست این ترس از بین رفته تا اینجا جندین تغییر داشتم رفتم حرم زیارت مفصلی کردم زمام طولانی حرم بود یاد پدرومادرتون بیقه رفتگان  دعا وزیارت ونماز خودم  موقع برگشتن جلوی یی مغازه بی لباس من به طرف خودش کشید رفت وبه فرشنده گفتم اون بلوز رنک شاد روشن برام بیاره یی شلور لیی اون رنک روشن  بده امتحانش کنم رفتم اناق امتحان پوشیدم خیلی شیک بود تواینه که نگاه میکردم کمی سر شونش وپاین ازاد بود  ازاد بود به فرسنده گفتم یی سایز کوچکتر بیاره فرشنده گفت میخواستم بگم بزگه ولی گفتم شاید لباس ازاد دوست دارید این سایز جدید دیگه عالی بود دوتا از ارزوهام به دست اوا ده بودم یی پیراهن برای همسرم خریدم اخه اون بنده خدا بخاطرمشکل من حتی ازمسافرت هم چشم کرده بود باید یی سفر طولانی چندروزه برای مشهد در نظر بگریم چندین ساله حرم اقامون نرفتم  برای بقیه بچه ونوه خریدکردم اعتماد به نفس در حد بالی  بلااست به خونه برگشتم همسرم وبچه بخاطر اینگه زیارت به دلم بشینه زنگ نزدن چطور شدی رسیدی مشکلی برات پیش نیومد از این حرفهای دیگه خبری نبود  با دیدن همه برق شادی تو چشمشون میدرخشید خود کفاشدم با دیدن خریداین دفعه خنده بود که شروع شد بارک الله زرنک شدی خرید کردی

      اول خرید همسرم وبعد خرید بچه ونوهام دادم نوه میگفت مامان جون برام خرید کردی من بهش گفتم جیگر طلا عسلم قربوت  برم اره خوسجال شد رفت طرف مادرش تا خریدم نشونش بده با دیدن خرید خودم دخترا میخواست امتحان کنن بیین چطوره اخه اینم یی حسرتی بود که بجه هام داستن میگفتن لاغر شی لباستو میپوشیم اون به ارزوشون رسیدن 

      خواستم ازشادی خودم خانوادام شمارو نیز خو شحال کنم

      ۲۳ /۱۲/۱۰۳     به امید اون روز 

      خدا پشت وپناهتونب باشه یاحق 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1401/12/22 01:45
      مدت عضویت: 490 روز
      امتیاز کاربر: 11065 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 330 کلمه

      سلام و درود 

      معیار کاهش وزن برای ما یک معیار کاملا ذهنیست و سوالی که در ابتدای متن درس قبلم پرسیدم در این فایل پاسخش رو گرفتم . 

      معیار سنجش لاغری و چاقی 

      درونیه نه بیرونی 

      و اونم کانون توجه ماست . 

      توجه ما به لاغری تا چه حد شده به همون میزان ما لاغریم . 

      توجه ما از چاقی تا چه حد برداشته شده به همون میزان کاهش وزن داشتیم . 

      توجه ما از غذاها و مخصوصا چاق کنندگی غذاها تا چه حد برداشته شده به همون میزان کاهش وزن داشتیم . 

      توجه ما از نگرانی و بدبینی در مورد رفتارمون و جسممون تا چه حدی برداشته شده به همون اندازه کاهش وزن داشتیم . 

      توجه ما نسبت به  اطمینان قلبی و واقع بینی و یا خوشبینی به رفتارمون تا چه حدی زیاد شده به همون اندازه کاهش وزن داشتیم .

      رفتارها و برخوردهای نامناسب و تحمیل کننده بر جسممون تا چه اندازه کم شده به همون اندازه لاغر شدیم .

      نگرش ما نسبت به واقعیت جسممون و طبیعت جسممون تا چه حد تغییر کرده به همون میزان لاغر شدیم ‌ 

      احساس چاقی تا چه حد جای خودشو به احساس لاغری داده به همون اندازه لاغر شدیم .

      احساس نا کفایتی و نالایق بودن تا چه حدی جای خودشو به احساس شایستگی و رضایت خاطر داده به همون اندازه لاغر شدیم .

      سوالهای ذهن چاقمون تا چه حد کمتر شده به همون میزان لاغر شدیم . 

      در مجموع شخصیت لاغرمون رو تا چه حد فعال کردیم  و کارایی  شخصیت چاقمون رو تا چه حد غیر فعال کردیم به همون اندازه کاهش وزن داشتیم 

       میزان سنجش چاقی و لاغری ما کاملا ذهنی و درونی و شخصیتی هست و هیچ ربطی به ترازو نداره . 

      هر چقدر بیشتر تکرار و تمرین کنیم تا نگرشمون در مورد چاقی و لاغری بهبود پیدا کنه و حسمون نسبت به هردو یه حس خنثی باشه یعنی نه از لاغری خیلی هیجان زده بشیم و نه از چاقی خیلی متنفر و رنجدیده در این صورت هردو برای ما در یه سطح خواهند بود و ما خالق هردو و انتخاب کننده هستیم . .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1401/11/12 23:28
      مدت عضویت: 490 روز
      امتیاز کاربر: 11065 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 356 کلمه

      سلام . 

      تمرین چالش من اینو نخوردم .

      من از ساعت ۱ تا ۸ صبح چیزی نخوردم چون خواب بودم . 

      ساعت ۹ نخوردم میل نداشتم .

      ۱۰ نخوردم چون گرسنه ام نبود چون سیر بودم 

      ۱۱ نخوردم چون سیر بودم .

      ۱۲ نخوردم چون سیر بودم .

      ۱ تا ۳ هم نخوردم چون سیر بودم .

      ۳ قند با چای نخوردم . نون نخوردم  

      شلغم ۲-۳ تا نخوردم .

      ساعت ۴ نخوردم 

      ساعت ۵ نخوردم 

      ساعت ۶ نصف پرتغال نخوردم . یک چارم سیب نخوردم . ۲-۳قند با چای نخوردم . 

      ساعت ۷ نخوردم 

      ساعت ۸ شام نصف برنج نخوردم . 

      قند نخوردم . 

      ساعت ۹ نخوردم 

      ۱۰ نخوردم 

      ۱۱ نخوردم 

      دیگه تا بخوابمم چیزی نمیخورم چون وقت خوابمه . 

      امشب مامانم گفت منم دیگه نمیخوام بخورم . دیدی امشب نصف برنجمو خالی کردم ؟ چیه آدم زیاد میخوره سنگین میشه نمیتونه خوب بخوابه کابوس میبینه . 

      نمیخورم چون کابوس میبینم . 😐😃

      مامان منم نگاه به ما میکنه اونم داره خودبه خود غذاشو به اندازه نیازش میخوره . جالبه وقتی خواهراش رژیم می گرفتن از اینکه اونا رژیم داشتن حرص میخورد خودش میخورد . اوایل با منم همینجور بود . فکر میکرد منم میخوام رژیم بگیرم . در حالیکه   من اندازه نیازم میخوردم و اصلا قصد رژیم گرفتن نداشتم و نخواهم داشت . اوایل  اون اضافه هامو میخورد ولی حالا خودشم با من همراهی می کنه و اندازه نیازش میخوره و بدون اینکه بدونه برای خودش فرمول سازی می کنه 😃😃 . 

      امروز من یه توجه به چاقی در خودم پیدا کردم . برانداز کردن سایه ام تو خیابون  من همیشه عادت داشتم سایه مو تو خیابون میدیدم و چاقیم و بررسی می کردم . امروز که میخواستم اینکارو کنم یهو یاد تمرین دیروز افتادم و نگاهم و برداشتم . 

      امروز این راه و در مسیر لاغریم اضافه کردم . 

      خیلی لذتبخش بود . فقط با همین تمرین ساده حس کردم چاقی رو انتخاب نکردم . 

      امروز یه  فرمول دیگه هم در خودم پیدا کردم  . خب ما یاد گرفتیم که انسان متناسب اندازه نیازش میخوره . پس اگه نیاز بدن رو پیدا کنیم و مطابق اون غذا بخوریم پس خوردن و نخوردن در این راه نشان از متناسب بودن ماست . 

      اندازه نیازمون نمیخوریم  که لاغر بشیم بلکه فرمول صحیح اینه  چون متناسبیم اندازه ی نیازمون میخوریم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1401/11/12 14:03
      مدت عضویت: 490 روز
      امتیاز کاربر: 11065 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,898 کلمه

      سلام و درود .

      تمرین این بخش هم فوق العاده بود و باز هم از اون حیرتهایی که دیگه در این مسیر برام طبیعی شده . 

      راستش دیروز که داشتم تمرینات رو انجام میدادم و فرمودید اولین راه تصویرسازی لاغری اینه که تصویر چاقی رو پاک کنیم اونم با وزن نکردن و برانداز نکردن چاقی . بعد در ذهنم این سوال شکل گرفت  که خب حالا چطور تصویر سازی لاغری کنیم ؟ 

       که در این فایل و متن خیلی عالی به سوال من پاسخ داده شد. 

      یعنی مسیر لاغری با ذهن پر از شگفتیه . شگفتی ساختن در مسیر لاغری با ذهن طبیعیه . 

      باورم شده که این مسیر پر از شگفتیه و جالبترش اینه که شگفتیهای این مسیر برام طبیعی شده و خلاف انتظارم نیست . 

      این مسیر با همه ی مسیرها فرق داره و برای همینم هست در این مدت من با این همه حیرت و شگفتی مواجه شدم و خودمم تونستم کلی تغییر کنم . 

      خب دو تا مطلب عالی از این متن و فایل  یاد گرفتم اول اینکه برای تجسم لاغری  به مشکلات فعلی خودم با چاقی توجه کنم و بگم  خب اگه لاغر بشم این مشکلات رو نخواهم داشت . این تصویر سازی رو خیلی عالی میتونم انجام بدم و قدم بعدی اینه که طرح سوال کنم که اگه لاغر بشم چه تاثیری در زندگیم داره احساسم چجوری میشه سلامتیم چجوری میشه روابطم چجوری میشه و … 

      این دو رو خیلی راحت میتونم تصویرسازی کنم و به جای احساس ترس در خودم احساس شور و نشاط و خوشحالی از لاغری ایجاد کنم . 

      من دارم اساس کار با ذهن رو یاد میگیرم . 

      اول ذکر مشکلات چاقی و بعد ذکر نبودن مشکلات چاقی در لاغری و بعد ذکر مزایای لاغری . 

      خب حالا تمرین رو انجام میدم ببینم چیا به ذهنم میاد . شاید همه رو در هم جواب بدم که نخوام مطلب رو قطع کنم . نمیدونم شایدم به ترتیب انجام بدم باید ببینم چی پیش میاد . 

      خب مشکلات فعلی من با چاقی : 

      من از چاقی رنج کشیدم . تحقیر شدم از احساس ناتوان بودن ، احساس شکست ، احساس شرم ، بی عرضگی ، وای خدا حالم داره بد میشه . من خیلی عذاب کشیدم . وقتی میدیدم همه لاغرن و من به خاطر چاقیم مسخره میشدم تو مسافرتها همه لاغر بودن و هر کاری میخواستن میکردن و من گوشه گیر ه جایی مینشستم  . حرف مردم چقدر منو زجر داد . احساس بدم بعد از پرخوریها و بازم ملامت خودم و بقیه و تنها کسی که از من در چاقی حمایت میکرد مادرم بود . تنها دلیل من برای چاق موندن مادرم بود که همیشه از چاقیم دفاع میکرد و حالا هم بزرگترین مانعم مادرمه که نمیزاره به آرزوم برسم . 

      اون از چاقی من به خاطر خودش حمایت کرد ولی میدونم همونجور که بزرگترین حامیم در دوران چاقیم بود بزرگترین حامی در دوران لاغریمم خواهد بود . مادرم دوست داره من سربلند بشم . دوست داره دیگران تشویقم کنند . دوست داره من زندگی راحتی داشته باشم . مادرم دوست داره من انقدر عذاب نکشم . مادرم دوست داره من لاغر بشم . پس اولین چیزی که من در لاغریم به دست میارم خوشحالی مادرمه . آخ مامان جان عاشقتم ای همه ی زندگیم . من شاید مامانمو بیشتر از خودم دوست داشته باشم . دلم میخواد سربلندش کنم . و دیگه نمیخوام به خاطر چاقیم ازم حمایت کنه میخوام بهم افتخار کنه  . من در لاغر شدن دیگه تحقیر نمیشم . همون شب که عموم برگشت اونجوری بهم گفت اگه مامانم بود خیلی ناراحت بود و دفاع میکرد ازم ولی شاید خدا به خاطر دعاهای مادرمه که منو توی این راه هدایت کرد ‌. اونم از چاقیم خیلی رنج میکشید ولی چاره ای نداشت . نمیدونست چیکار کنه . ولی خدا منو هدایت کرد تا خودم با لاغر شدنم حالشو خوب کنم و سرافرازش کنم . چه زمانایی بود که تو مسافرت با دوستام به خاطر چاقیم مسخره شدم ولی در لاغری دیگه کسی مسخره ام نمی کنه . شاید روابطم با دیگران خوب بشه . چون به خاطر چاقیم از خیلیها بریدم ولی وقتی متناسب باشم دیگه خجالت نمیکشم دیگه از حرف مردم نمیترسم . روابطم با همه خوب میشه . احساسم به دوستام بهتر میشه و اونا با من مثل آدم رفتار می کنند . استاد اشکم توی این تمرین در اومد من وقتی لاغر بشم دیگه هیچ کدوم از این مشکلات رو ندارم . حالا در حوزه روابط بود . اشکم به این خاطر بود که در حوزه روابط به خاطر چاقی خیلی دلم شکست و حالا وقتی لاغر بشم دیگه به خاطر چاقی کسی دلم و نمیشکنه .  در حوزه سلامتی خب من کبد چرب دارم چربی خون قندمم مراقبت نکنم بالا میره ولی در لاغری کبد چربم خوب میشه چربی خونم خوب میشه . دیابت نمیگیرم و بدنم سالم میشه . وقتی لاغر بشم فکرمم بهتر کار میکنه و در کارهام موفقترم . زانوهام دیگه درد نمیگیره . دلم درد نمیگیره سنگین نمیشم سبکم . سرحالم . معده ام خوب میشه زانوهام سالم میشن . من در لاغری حالم خوبه این مهمترین تصویر من از لاغریه . مشغولیت ذهنی و درگیری ذهنیم از بین میره من در لاغری ذهنم باز میشه . راحت میشم از سوالایی که کل آفرینش رو زیر سوال میبره که چرا من ؟ در جواب این سوال الان میگم چون من لایق لاغری بودم و خدا  دلش نمیخواست من در رنج چاقی باقی بمونم  میخواست یادم بده راه درست رو . میخواست منو به این راه هدایت کنه تا لذت لاغری رو خودم پیدا کنم خودم تجربه کنم . خودم بفهمم که چقدر لاغر شدن راحته . 

      آه خدایا شکرت . خدایا شکرت که منو به این مسیر عالی هدایت کردی . من همین که اینجام شادم . لاغری با ذهن سرزمین شادیه . سرزمین امیده سرزمین ایمانه .  دلم میخواد از احساس خودم بنویسم . من در سرزمین لاغری حالم خوبه . دیگه چیزی ناراحتم نمی کنه . چیزی بهم فشار نمیاره . میتونم به اهداف دیگم فکر کنم . میتونم کارامو خودم انجام بدم . میتونم خیلی چیزا رو در لاغری تجربه کنم . میتونم  ازدواج کنم . میتونم پدر بشم .  دیگه خجالتی در کار نیست . من در لاغر شدن دیگه زود زود بدنم بوی بد نمیگیره . خوشبو میشم . چهره ام قشنگتر میشه . فرزتر میشم . حالم خوب میشه . دیگه مجبور نیستم هر بار با ۳۰ کیلو اضافه وزن از جا بلند بشم . سبک میشم . تند میتونم کارامو انجام بدم . از تنبلی و رخوت و سستی در میام . سالمتر میشم .  بچه ها بیشتر دوسم دارن . با دوستا بهتر میتونم لذت ببرم . گرچه دیگه علاقه ای به بودن با کسی ندارم . چون من به خاطر خوشگذرونی با اونا بودم ولی الان با دنیایی آشنا شدم که فراتر از هر خوشگذرونیه . من از درون شادم و من از درون تغییر مسیر دادم . 

      طرح سوال : 

      چرا میخوای لاغر بشی ؟ چون در لاغری من خودمو پیدا کردم . من فقط نمیخوام لاغر بشم . من میخوام از طریق لاغری با ذهن لاغر بشم . چون من در لاغری با ذهن خودمو پیدا کردم . امیدمو پیدا کردم . ایمانمو به خودم پیدا کردم . قدرتمو پیدا کردم . قدرت انتخابمو پیدا کردم . لیاقت و شایستگیم و پیدا کردم . آرامشمو پیدا کردم . من به این مسیر ادامه میدم چون لایق زندگی کردن در آرامشم . 

      لاغر بشی چه کارایی انجام میدی ؟ من در درجه اول از زحمات مادرم تشکر می کنم و برای مادر یه هدیه میخرم که با دعاهای خیرش برای من باعث شد من به این مسیر هدایت بشم . بعد لباسهای جورواجور میخرم . تنوع رنگی . هرچی دلم بخواد . دیگه نگران پرو کردن لباسها نیستم . 

      دوست دارم یه ورزشی انجام بدم . کوهنوردی رو دوست دارم  . شنا رو دوست دارم یاد بگیرم . آره شنا کردن در اب رو من همیشه به خاطر هیکلم خجالت میکشیدم انجام بدم ولی وقتی لاغر بشم میرم شنا رو یاد می گیرم . این دوتا ورزش رو دوست دارم . البته حالا فعلا که هنوز چاقم شاید بتونم پیاده روی رو بیارم توی ورزشهام . البته اگه حسم بهش خوب باشه . از بس که پیاده روی رو یکی از راههای لاغر شدن گفتن تصویر پیاده روی در ذهنم خرابه . ولی دوست دارم در قدم اول پیاده روی رو هم بیارم در زندگیم . البته در همون جلسات اول فکر کنم فایل تاثیر سن و سال بر لاغری بود من باور کردم انسان لاغره که فعالیتش بیشتر میشه نه اینکه فعالیت کنم برای لاغری . کسی که لاغره خب راحتتر کار انجام میده . من الان همیشه با ۳۰ کیلو وزن این طرف و اون طرف میرم خب این خودش ورزشه . ولی وقتی لاغر بشم این ۳۰ کیلو بار رو ندارم و راحت میتونم ورزشهای دلخواهم رو انجام بدم . 

      لاغری چه مزایایی داره ؟ خب  لاغری نشون میده شخصی ذهنش سالمه . ذهنش در رنج نیست . احساس بدی به زندگی نداره البته لاغرهایی که در مسیر درست هستند نه لاغرهای مسیر غلط . 

      لاغری به من امید زندگی کردن میده . میتونم خیلی کارا رو انجام بدم . میتونم راحت زندگی کنم . وقتی میخوابم راحت و بدون ترس بخوابم . وقتی از خواب پا میشم دغدغه ای ندارم .  حتی برای کارای خیر حرف شخص لاغر رو بهتر میپذیرن . همه فکر می کنند  افراد چاق نفس پرستن در حالیکه نمیدونند چقدر در خودشون حس حقارت می کنند  ولی افراد لاغر حتی کمک کردنشون قابل پذیرش تره . باوتون میشه  توی مولودی ها و مداحیها من شرکت نمیکردم سینه زنی ها شرکت نمیکردم چون بدنم بو می گرفت و خجالت می کشیدم . 

      اولین کاری که لاغر بشم میکنم میرم برای امام حسین در مراسم سینه زنی شرکت می کنم فکر کنم تا اون وقت تا حدودی کاهش وزن پیدا کرده باشم . دیگه ناراحت نمیشم از بوی بد . 

      خب لاغری مزایا زیاد داره . حالا به مرور در طی روز یادم میاد . همین که دیگه آویزون یخچال نیستی خودش یه مزیته .  اراده نمی کنما ولی اراده ام قوی شده . وقتی نمیخوام خب نمیخوام وقتی هم گرسنه بشم خب راحت میخورم تا اون نقطه سیری رو دریافت کنم . دیگه با کم خوری و پرخوری به خودم فشار نمیارم . دیگه مادرم مجبور نیست یه شمشیر بگیره به خاطر چاقی من با همه بجنگه . بلکه مادرمم علاوه بر خودم حالش خوب میشه شاید کم کم خودشم لاغر بشه که حس می کنم میشه . 

      فعلا اینا به ذهنم اومد . خیلی تمرین خوبی بود . حالا تا شبم هرکار بخوام بکنم تو ذهنم میاد . خوبی این راه اینه تا وقتی مینویسیم که خب داریم تمرین می کنیم بعدشم در طی روز هی یادش می افتیم هی چیزای دیگه میاد تو ذهنمون و هی حالمون بهتر میشه . هی احساسمون بهتر میشه . 

      لاغری با ذهن حال منو خوب کرده . دیگه چی میخوام از این بهتر خدایا شکرت .

      استاد خدا مادرتون رو رحمت کنه که شما رو به دنیا آورد تا راه زندگی رو به ما یاد بده . روحشون شاد که چنین پسری تربیت کردند . ازتون ممنونم . درسته شما خودتون تلاش کردید که الان استاد لاغری با ذهن شدید ولی قطعا مادرتونم از شادی شما خوشحالن . به هر حال من  به نوبه ی خودم از شما و مادرتون سپاسگزارم و همیشه دعاگوتون خواهم بود و میدونم اگه یه روزی که لاغر شدم و به مادرم بگم که یه دوست و استاد خیلی خوب پیدا کردم که راه زندگی رو بهم یاد داد مادرمم خیلی دعای گوی شما و خانواده محترمتون هستن . برقرار باشید . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Laleh
      1401/02/28 08:40
      مدت عضویت: 1375 روز
      امتیاز کاربر: 18502 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,033 کلمه

      فایل ” توجه کردن به لاغری (قسمت شانزدهم ):”

      “اگر لاغر شوم، چه میشود؟”

      من 5 روز در هفته، کار میکنم و چون در خانه نیستم و در محیط کار، شاغل هستم ، مرتب از سرویس دستشویی؛ استفاده میکنم. در سرویس دستشویی ما،در محیط کار، اینه بسیار بزرگی، وجود دارد و من هر بار که در حال شستن دستهایم هستم، خودم را لاغر میبینم؛ حتی شده برای یکی دو ثانیه.

      من سالهای زیادی از عمرم را متناسب بوده ام، بنابراین تصور عکس لاغری خودم که روی صفحه لپ تاپ کارم است، روی در یخچال خونه مون هست ، هم چنین روی در کمد داخل اتاق خواب مان است و روی در کمد وسایل شخصی ام است؛ برایم کاری ندارد.

      بعد از شستن دستهایم، به خودم میگویم:” افرین لاله متناسب لاغر. تو الان 50 کیلوگرم هستی، در سایز 35.” من گاهی اوقات که با ماژیک کار میکنم، باز مجبورم که بروم و دستهایم را بشویم؛ چون دستهایم جوهری میشود، بنابراین هر روز حداقل روز ی 6 بار، این تمرین جذاب تجسم ، را انجام میدهم.

      دوستان عزيزم ، بدن ما از طریق ذهن قابل کنترل است. اگر ما هر چه را بخواهیم، تصور کنیم، دیر یا زود در زندگی ما پدیدار میشود ، شاید یک دروغ بزرگ به نظر برسد،  ولی واقعاً کار میکند. من با فایلهای پیاده روی، روی تغییر شغلم و تجسم شغلی که دوست داشتم، کار کردم و بعد از 5 هفته، شغل مورد علاقه ام را در محیط سالمی که دنبالش بودم، را پیدا کردم.

      شاید باور نکنید، ولی شغلی که یافتم، از تصور من هم، بهتر بود. الان حدود 14 ماه است که مشغول به کار، در محیطی هستم که هم شغلم را دوست دارم؛ هم محیطش را، هم مسیرش را و غیره. چه چیزی مهمتر از این که انسان کار و خدمتی راانجام دهد، که هم در راه رسیدن به خدا باشد و خدا از او راضی باشد، و هم خودش از انجامش؛ لذت ببرد.  

      احساس خوب ” چیزی است که همه ماها این روزها، دنبال ان میگردیم. واقعاً ان را در سالنها ی زیبایی ، جراحیهای هنگفت و غیره نمیتوان یافت، چون انها زود گذر است و موقت؛ اما اینکه هر روز با انگيزه و عشق، از خواب بیدار شوی و خدا را بابت دیدن یک روز زیبا ی دیگر، شکر کنی ، فقط در تمرینها، یافت میشود.

      باز هم “با تاکید” میگویم؛ فقط و فقط و فقط، در تمرینها یافت میشود. “این را باور کنید. “

      *دوره 12 گام لاغری با ذهن را 3 ماه گذراندم، تا به ارزش فایلها، پی بردم و ثبت نام را اغاز کردم، پس من گام پیش نیاز را  برداشتم.

      *دوره ورود به سرزمين لاغرها را گذراندم، کمی حالم خوب شد؛ چون گام اول را برداشتم. 

      *دوره پاکسازی چاقی ذهن را برداشتم و گذراندم ، شخصیت لاغریم شکل گرفت؛ چون گام دوم را برداشتم.

      *دوره لاغری با ذهن پیشرفته را برداشتم و گذراندم، و چنان لاغر شدم و صبور و مهربان، که پسرم هر روز بارها؛ بابت خوب بودنم، ازم تشکر میکند، پس من گام سوم را هم برداشتم.

      *فایلهای پیاده روی موثر را همانطور که در بالا ذکر کردم، تهیه کردم، شغل مورد نظرم را که 6 سال بودکه دنبالش بودم، در عرض 5 هفته پیدا کردم،پس من گام چهارم را هم برداشتم.

      *دوره صد گام را زمانیکه در دسترس بود، برداشتم و نگاهم صد برابر نسبت به زندگیم تغییر یافت، و من 100 برابر در زندگیم، پیشرفت کردم،پس من گام پنجم را هم برداشتم.

      *دوره زندگی با طعم خدا را گام به گام گذراندم تا “طعم شیرین اشرف مخلوقات بودن” را چشیدم،پس من گام ششم را هم برداشتم.

      *دوره رهایی از افکار منفی را گذراندم تا در طی شش قسمت، افکار منفی خودم را دور، بریزم و زندگیم تغییر جهشی کرد،پس من گام هفتم را هم برداشتم.

      دیگر از کسی کینه ای ندارم و همواره عشق نسبت به همه ادمها، بدون توجه به دین ، عقيده و یا فرهنگ شان در من، به چشم میخورد و در وجودم موج ميزند. هنوز،هزاران دوره های رايگان و غیر رایگان در سایت وجود دارد، که من قصد گذراندن انها را دارم.

      الان که در حال گذراندن دوره چالش تغییر عادت هستم، این را بگویم که مهمترین روش موثر برای من در پیشرفتهای مختلفم، همین تصویر سازی ذهنی بوده است. ما به راحتی میتوانیم در حدود یک تا دو کیلوگرم در هفته، از وزن خود را کم کنيم؛ اگر چند دقیقه وقت بگذاریم و خود را در اندامی ببینیم، که ارزویش را داریم.  

      همانطور که در بالا ذکر شد، هزاران هزار تغییر عالی به غیر از لاغری را با تمرینها دریافت خواهیم کرد. این ” تصویر سازی ذهنی “، رمز خوش اندامی است. من مطمئن هستم،  که لاغری شکم من، فوق العاده در حال انجام شدن است. من وقتی غذا میخورم، که بدنم به ان نیاز دارد.

      من به راحتی به وزنی که میخواهم، میرسم. لاغری با ذهن، اسان تر ین کار دنیاست.  لاغری شکم برای من که فرد توانایی هستم، کاری ندارد. من اگر لاغر شوم، لباسها ی جذب و زیبایی را میپوشم.  من در انتخاب مدل لباسهاو رنگ انها، نه تنها هیچ محدودیتی ندارم، بلکه دامنه انتخاب من، بسیار وسیع میشود. 

      من اگر لاغر شوم، میتوانم هر روز از خودم عکسهای قدی بگیرم.  میتوانم به عکاسی بروم و عکسهای خاص تکی از خودم بگيرم. من اگر لاغر شوم، میتوانم بیشتر و بهتر، ورزش کنم.  بدوم، به پیاده روی و کوهنوردی بروم.  من اگر لاغر شوم، جسم زیبایی را خواهم داشت، چون تناسب  اندام، زیبایی مرا، صدها و حتی هزاران، برابر میکند. 

      من اگر لاغر شوم ، جسم من، حداقل سن مرا نصف میکند و وقتی من جوانتر به نظر برسم، حس بهتری در زندگیم خواهم داشت،  حس بهتر، انرژی بیشتری را برای من میاورد و انرژي بیشتر، مرا در کارم موفق میکند. من اگر لاغر شوم ، همسرم مرا بیشتر دوست خواهد داشت.  خوب یادمه اوایل ازدوجمان مرتب برای من بلوز و شلوارهای سایزهای کوچک و متناسب ميگرفت.  به من میگفت:” چقدر خوبه که تو لاغری، چون میتوانم بدون حضور تو، به راحتی برات لباس تهیه کنم. 

      من اگر لاغر شوم، از نظر جسمی سبک میشوم.  حس پرواز میکنم و به جای انکه راه بروم، روی زمین پرواز میکنم و سبک تر میشوم.  قد من، ناخوداگاه بلندتر به نظر میرسد و من کشیده  تر، به نظر میایم.  گردی صورتم کشیده میشود و من، خودم از اندام خودم و نگاه در اینه، هر لحظه لذت فراوان میبرم.  من مطمئن هستم، دوست داشتنی تر هم میشوم.  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 2 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1401/01/15 21:32
      مدت عضویت: 1659 روز
      امتیاز کاربر: 28291 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 755 کلمه

      سلام به همگی 

      من زمانی که لاغر تر بشم در آرامش بیشتری قرار میگیریم و هیچ نگرانی و ناراحتی   و استرسی ندارم  .

      من زمانی که لاغر تر بشم اعتماد به نفسم بیشتر میشه .

      من زمانی که لاغر تر بشم روابطی نظیری با همه خواهم داشت .و به همه عشق خواهم داد 

      من زمانی که لاغر تر بشم ایمانم و توکلم به خدای خودم بیشتر میشه و خدا رو بیشتر درک میکنم و به خدا نزدیک تر میشم .

      من زمانی که لاغر تر بشم به آزادی در تمام جنبه های زندگیم میرسم .من به آزادی در خوردن و فعالیت و خریدن و پوشیدن و زمان و …. میرسم .

      من زمانی که لاغر تر بشم شادتر میشم .

      من زمانی که لاغر تر بشم به سلامتی جسمی بیشتری میرسم .و تمام اندام های من سالمتر خواهند شد .

      من زمانی که لاغر تر بشم خوش پوش تر میشم و همیشه لباسهای دلخواهم  رو می‌پوشم ..

      من زمانی که لاغر تر بشم از لحاظ روحی و جسمی در بهترین شرایط قرار می‌گیرم .

      من زمانی که لاغر تر بشم به خدا نزدیکتر میشم و از شیطان درونم دور تر میشم .

      من زمانی که لاغر تر بشم پس باید گفت  کار صالح انجام دادم و قطعا پاداش خواهم گرفت .

      من زمانی که لاغر تر بشم  خودم رو خالق جسمم می‌دونم 

      و خالق بدون رو در این دنیا تجربه میکنم .

      من زمانی که لاغر تر بشم میتونم یه شگفتی ساز بشم که الگوی خیلی‌ها میشم .

      من زمانی که لاغر تر بشم میتونم به اطرافیانم اگر در مدار دریافت این آگاهیها بودن این راه رو پیشنهاد بدم .

      من زمانی که لاغر تر بشم رفتارهای غذایی بسیار باکلاس تری دارم .و هیچ وقت حرص و ولع خوردن ندارم .

      من زمانی که لاغر تر بشم سبک تر و جمع و جور تر میشم و انسان فرضتری میشم 

      .

      من زمانی که لاغر تر بشم فقط لباسهای رنگ شاد و زیبا و سایز مانکن  رو به راحتی میخرم و  می‌پوشم .

      من زمانی که لاغر تر بشم لباسهای سایز مدیوم  به راحتی می‌پوشم .

      من زمانی که لاغر تر بشم تسلطم بر مواد غذایی بسیار عالی میشه  و دیگه اسیر و برده ی هیچ مواد غذایی نمیشم .

      من زمانی که لاغر تر بشم فقط ازطریق دهانم غذا میخورم و مغلوب هیچ  سفره ای و هیچ تنوع مواد غذایی نمیشم .

      من زمانی که لاغر تر بشم برام مهم نیست چه غذایی در اطراف من هست من فقط تمرکزم بر نیاز جسمم هست و هرگز پرخوری نمیکنم .

      من زمانی که لاغر تر بشم جوانتر و زیبا تر. و شاداب تر میشم و سنم کمتر نشان داده میشه .

      من زمانی که لاغر تر بشم زندگی جدیدی. رو تجربه میکنم که تا حالا نداشتم .

       .

      من زمانی که لاغر تر بشم از لحاظ زمانی هم آزادتر میشم 

      من زمانی که لاغر تر بشم خودم رو به خدا نزدیکتر میبینم .

      من زمانی که لاغر تر بشم  به خودم احترام بیشتری گذاشتم .

      من زمانی که لاغر تر بشم موها و پوست زیباتری خواهم داشت .

      من زمانی که لاغر تر بشم هر روز از دیدن خودم در آیینه لذت بیشتری میبرم و به خودم عشق بیشتری میدم 

      .

      من زمانی که لاغر تر بشم بعد از خوردن غذا همیشه سبک و سرحال هستم و به راحتی فعالیت میکنم ‌‌‌‌‌

      ..

      من زمانی که لاغر تر بشم هیچ وقت به اطرافیانم در خوردن اصرار نمیکنم .

      من زمانی که لاغر تر بشم به راحتی در مقابل تعارف های بقیه میگم میل ندارم و غذا نمی‌خورم .

      من زمانی که لاغر تر بشم در خانه کمتر غذا درست میکنم و کمتر غذا دور میریزم .

      من زمانی که لاغر تر بشم به زور به فرزندانم و همسرم غذا نمیدم .

      من زمانی که لاغر تر بشم به هیچ بهانه ای مثل  اسراف نشه و یا چون حالم بد و یا چون پولش رو دادم و یا چون نذری هست و یا چون فقط یه امشبه و یا چون دوست دارم و … غذا وارد جسمم نمیکنم .

      من زمانی که لاغر تر بشم همیشه سیر هستم و به اندازه غذا میخورم و در شأن یک انسان که موجود ارزشمندی هست رفتار میکنم .

      من زمانی که لاغر تر بشم لباسهای قالب تن رو به راحتی می‌پوشم .

      من زمانی که لاغر تر بشم حتی سایز پاهام تغییر می‌کنه و انواع کفشهای دلخواهم  رو می‌پوشم .

      من زمانی که لاغر تر بشم به راحتی در هر فضایی‌ هر چند کوچیک جا میشم .

      من زمانی که لاغر تر بشم برای خلق بقیه ی خواسته هام  با ایمان بیشتری قدم برمیدارم .

      من زمانی که لاغر تر بشم یه ورژن جدید از خودم ارایه میدم .

      من زمانی که لاغر تر بشم تمام لباسهای الآنم برام گشاد میشن و باید تنگشون کنم و یا ببخشم .

      من زمانی که لاغر تر بشم …..

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار saberizahra80
      1400/08/09 10:53
      مدت عضویت: 1610 روز
      امتیاز کاربر: 3426 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,085 کلمه

      سلام🙂

      یکی از قوانین ذهن اینه که ذهن همواره ما رو از درد دور میکنه و به سمت لذت میبره

      برای اینکه از این قانون در لاغری استفاده کنیم باید چاق شدن رو برای ذهن رنج آور و لاغری رو براش لذت بخش کنیم 

      تا حالا طبق فرمولهای قبلی چاقی برای ما لذت بخش بوده مثلا قبلا شنیدیم که چاقتر که بشیم صورتمون تپلتر میشه .خوشگلتر میشیم.یا لباس به تنمون زیباتر میشه.یا در نظر بقیه جذابتر به نظر میرسیم.یا سالمتر هستیم و بدنمون قویتر میشه و….

      در واقع چاق شدن رو به لذت وصل کردیم…و حتی الان که چاقی رنج ما شده ولی ذهن طبق فرمولهای قبلیش داره عمل میکنه وما رو چاقتر میکنه

      قانون دیگه ذهنی اینه که ذهن با تکرار یاد میگیره 

      با استفاده از این دو تا قانون میشه هم لاغری رو برای ذهن لذت بخش کنیم و هم با تکرار فرمولهای لاغری رو به عنوان فرمول اصلی ذهن قرار بدیم

      در این راستا باید از خودمون سوال بپرسیم تا ذهنمون با پاسخ دادن به اونا لاغری رو گسترش بده و این سوالها باید در راستای اتصال لاغری به لذت باشه تا ذهن اونو بپذیره و ما رو به سمت اون ببره

      👈-با لاغر شدن چه تغییری در ظاهر من ایجاد میشه؟

      لاغری که اصولی و ذهنی باشه تمام اندامهای من رو به شکل زیبا و متناسب تراش میده و چربیهای اضافه به مرور از تک تک قسمتهای بدن من حذف میشن و علاوه بر تناسب زیبا و جذاب و خوش تراش میشم

      چهره من هم به تناسب میرسه و چربیهای اضافه ناحیه غبغب و گونه ها برطرف میشه و در عین حالی که صورت به تناسب بقیه بدن لاغر میشه ولی افتادگی و چین و چروک که نگرانی اصلی ما خانومها در لاغری هست اتفاق نمی افته بلکه چهره زیباتر متناسبتر و حتی جوانتر میشه وسن من از اونی که واقعا هست کمتر به نظر میرسه و این رویای هر خانومی هست که کمتر از سن واقعیش به نظر برسه

      بازوها رانها شکم …و سایر قسمتها هم متناسب میشن و همزمان سفتی و جمع شدگی هم در پوست رخ میده و افتادگی و چروک پوست این نواحی اتفاق نمی افته

      لباسها در تن من متناسب جلوه پیدا میکنه وزیبایی اونا دو چندان میشه

      هیچ قسمت از اعضای بدن نافرمی و عدم تناسبی با سایر قسمتها نداره و بدن دقیقا عین یه مجسمه سنگی زیبا تراشیده میشه و کاملا شبیه به اون اصل و ذات بدو خلقت میشه که فقط زیبایی و تناسب هست

      استخوان ترقوه که زیبایی زنان هالیوودی هست نمایان و برجسته میشه و دیدن اونا در آینه بسیار جذابه

      گردن متناسب میشه و من کشیده تر و بلندتر به نظر میام نسبت به زمانی که گوشتالو و کوتاه به نظر میرسید و حتی گردنبند روی این گردن زیبا جلوه خاصی داره

      حتی انگشتهای دست و دست ها هم زیباتر وکشیده تر به نظر میرسن و زیورالات دستبند و ساعت روی این دست کشیده زیباتره

      پاها کشیده و خوش فرم هستن و هم در شلوارهای جذب و هم در مدلهای گشاد پاها خیلی زیباتر به نظر میرسن

      مچ پاها و ساقها هم خوش فرم و متناسب هستن و پوشیدن جوراب یا بستن خلخال خیلی روی این پاهای خوش فرم زیباتر هست

      شکم تخت و صافو کمر باریک که آرزوی هر خانومی هست  در من متناسب وجود داره و نشان از سلامت ذهن و جسم من هست.

      👈لاغری چه تاثیری در اعتماد به نفس و عزت نفس من داره؟؟

      من از دیدن چهره و اندام خودم در آینه لذت میبرم و خودم رو بیشتر دوست خواهم داشت و به این تن زیبا لباسهای زیبا هم میپوشانم چون بر اندازه این تن و جسم متناسب هست و با این همه عشقی که من به خودم دارم و این انرژی عشق رو از خودم ساطع میکنم خود به خود همین انرژی با من وارد هر جمع و مهمانی میشه و بقیه هم تحت تاثیر این انرژی منو جذاب و دوست داشتنی میبینن

      هر مدل لباسی که به تن کنم زیبا و جذاب میشه و تازه لباسها عاشق این میشن که در تن من خودشون رو نشون بدن 

      هیچ محدودیتی در انتخاب لباسها ندارم و از هیچ فروشنده ای نمیشنوم که سایز شما رو نداریم بلکه دست روی هر مدلی بذارم به راحتی سایز و رنگ مورد علاقه ام موجوده و من میتونم که انتخابش کنم

      پس خرید کردن هم به جای اینکه اعصاب خوردی و ناراحتی و محدودیت برام داشته باشه لذت بخش و جذاب میشه چون این احساس آزادی در انتخای طرح رنگ و مدل خیلی احساس خوبیه و حتی اعتماد به نفس من رو هم بالاتر میبره

      👈لاغر شدن چه تاثیری در موفقیتهای من داره؟؟؟

       با لاغر شدن یکی از مهمترین  و بزرگترین هدفهای من  به واقعیت رسیده و این “شدن “چنان اعتماد به نفسی در من ایجاد میکنه که خیلی راحت بقیه اهدافم رو هم تیک میزنم

      و واقعا ثروتمند شدن ،موفقیت در کسب و کار و اعتبار دارشدن اسمت چقدر در کنار لاغر بودن لذت بخشتر و جذابتره

      👈لاغر شدن چه تاثیری در آزادی من داره؟

      آزادی یکی از مهمترین و اصولیترین هدف خلقت ما است 

      با لاغر شدن اصولی در انتخاب نوع و مقدار  غذاها آزادی در خوردن هر چیزی که میلت میکشه و به اندازه ای که دوس داری و نیازته آزادی

      در انتخاب لباسها رنگها و طرحها و مدلها آزادی

      در حرکت و نشست و برخاست و مقدار فعالیت آزادی چون هیچ درد و ناراحتی ورنجی به خاطر اضافه وزن نداری

      در ساعات غداخوردن و نوع خوراکی آزادی

      و این آزادی خیییییلی لذت بخشه چون با ذات ما هماهنگه

      👈لاغر شدن در کمد لباس من چه تغییراتی ایجاد میکنه؟؟؟

      تمام لباسهای سایز بزرگ و تیره و قدیمی از توی رگال جمع میشه و همشون به دیگران بخشیده میشه و جای اونا رو لباسهای با سایزهای ۴۰ و ۴۲ با رنگهای شاد و طرحهای زیبا و نو پر میشه که هربار باز کردن این کمد و دیدن این لباسها با بوی نو مخصوص خودشون حسابی منو سر کیف میاره

      👈لاغر شدن چه تاثیری در روابط من داره؟   

      اولین رابطه و مهمترین رابطه ای که اصلاح میشه رابطه من با خودمه…که عاشقانه تر و مهربانانه تر و جذابتر میشه چون دیگه هیچ ایرادی از جسم خودم به چشمم نمیاد در ضمن از اینکه با قدرت ذهنم جسمم رو به این زیبایی تراشیدم خیلی لذت میبرم

      خودم میشم یه نمونه موفق برای نشون دادن قدرت ذهن ادمها حتی در ساختن جسمشون چیزی که اینهمه علوم مختلف نتونستن برای رفعش کاری بکنن و حتی گسترده تر و عمومیترش کردن

      هر جا حضور پیدا میکنم و درباره روش لاغریم میپرسن با افتخار میگم که از لاغری با ذهن استفاده کردم و به این طریق کمک میکنم آدمهای چاق بیشتری با این روش فوق العاده آشنا بشن و برای همیشه از شر چاقی خلاص بشن و چی از این جذابتر که تو وسیله ای باشی برای گسترده شدن لاغری در جهان😍

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار parham.63@yahoo.com
      1400/04/13 19:04
      مدت عضویت: 1238 روز
      امتیاز کاربر: 10303 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 852 کلمه

       سلام همراهان و دوستان متناسبم 😍

      توجه به لاغری در مسیر لاغری با ذهن و برای خلق رویایی لاغری بسیاار مهم و تأثیرگزاره🌟 

      ما برای چاق تر شدنمون خیلی کاراها کردیم و با وزن کردن و سایز کردن و تست کردن خودمون تو آینه و واکنش به صحبتهای دیگران در مورد چاقی و اضافه وزن ما و محروم کردن خودمون از پوشیدن لباسهای رنگ روشن و شاد و نرفتن به استخر و حاضر نشدن در جمعها و یا محروم کردن خودمون از عکاسی و فیلمبرداری حسابی به چاقی توجه کردیم و با ترس و نگرانی و احساس بد چاقی مسیر چاقتر شدن رو برای خودمون هموار کردیم و تصویر چاقی هم در ذهنمون واضح تر و پررنگتر شده و اما برای تصویرسازی ذهنی لاغری  و توجه به لاغری چه باید بکنیم ⁉️دقیقا مسیر لاغری همون مسیر چاقی است که تغییر کرده 🌟

      از نشانه های ایجاد شده در خود می تونیم اطمینان پیدا کنیم که در مسیر صحیح و خلق رویای لاغری خود هستیم .احساس خوب و امیدواری به لاغر شدن  /تغییر در واکنشهای رفتاری نسبت به مواد غذایی/اشتیاق و تعهد به اینکه هرروز در مسیر آموزش لاغری قرار میگیریم. 

      کلا ذهن ما دنبال شرایط بهتره مثل وقتی که تشنه میشیم و آب می خوریم و یا محلی هستیم که گرمه سریع می خواهیم جامون رو عوض کنیم و خنک بشیم  و بنابراین ذهن ما دوست داره که از شرایطی که برامون دردو رنج ایجاد می کنه تغییر مسیر بده و الان اگر در شرایط چاقی هستیم چون طی سالها با ایجاد انبوه فرمولهای ذهنی چاق مسیر لاغری و لذت بخش رو فراموش کردیم و راهمون رو گم کردیم اما کافیه به خود یادآوری کنیم که چاقی چه مشکلاتی برامون درست کرده بود ؟🤔و راههای جدید برای وارد شدن به مسیر لاغری برامون ایجاد میشه .چاقی در سلامتی ما چه تأثیرات مخربی داشته؟! مثلا من خارپاشنه گرفته بودم و راه رفتن برام سخت شده بود در کنارش زانودرد و نشستن و شبها موقع خواب به سختی نفس می کشیدم و دچار کمردرد می شدم ،گاهی قندخونم بالا می رفت و دچارعفونتهایی می شدم که پزشکان اضافه وزن رو دلیل بیماری هام می دونستند در روابط با دیگران هم اعتماد به نفس نداشتم اگر قرار بود جایی دعوت بشیم دیگه من عزاداریم شروع می شد و خودخوری می کردم چی می گند؟چی بپوشم ؟چه رنگی باشه ؟ همیشه با خودم میگفتم حتما همسرم منو با دیگران مقایسه می کنه خانمهای متناسب و شیک پوش و خجالت می کشه من کنارش باشم؟! حتی برای رفتن به مدرسه فرزندم این حس رو داشتم که فرزندم سرخورده میشه چون بچه ها دوست دارند والدینشون ظاهری خوش داشته باشند وقت خوردن هم با نگرانی ،از ترس چاق شدن و اینکه نکنه بقیه حواسشون به منه ؟!لباس خریدن که هیچ تصور رفتار فروشنده مثل خوره به جونم می افتاد دیدن تو آینه هم که به وقت اجبار قهرقهربودم با خودم . از غافله ی تفریحات هم عقب بودم اگر کوهنوردی بود نفس نداشتم اگر استخر بود تناسب اندام اگر باشگاه بود اعتماد به نفسش و …..

      شاید کار سختی باشه که به چیزی که نیست توجه کنی  وقتی هر روز این جسمتو میبینی و همراهته و لمسش می کنی چون در ظاهر لاغری وجود نداره ‼️

      اما با پرسیدن سئوال جادویی اگر من لاغر بشم چی میشه⁉️توجه و تمرکز میره روی شرایط و لذت لاغری و غرق رویا میشیم 😇

      و کم کم به یاد می آوریم که لاغری همین الان وجود داره و کم کم تصویر شگفتی ساز شدنمون در ذهن پررنگ و واضح و شفاف میشه و در کنار آموزش های لاغری با ذهن انجام این تمرین خیلی مؤثره. 

      اگر لاغر بشم چی مییییییییییییشه⁉️🤩😇

      لاغری یعنی طبیعی شدن هماهنگ شدن با طبیعت و سلامتی ،صالح شدن ،آزاد شدن ،می دونم که خواب و خوراکم به اندازه ی نیاز بدنم میشه و احساس خوب رضایتمندی در من ایجاد میشه خوابم عمیق و راحت میشه پوستم زیبا و جوان بدنم تندرست و قلبم آرامتر .توجهم به خودم و زیباییم بیشتر میشه که باعث صلح درونی من میشه با آینه آشتی میشم از وجودم لذت میبرم خودمو بغل می کنم لباسهای جدید و شیک می تونم خریداری کنم و از خریدم لذت ببرم و همین باعث اعتماد به نفسم میشه احساس رهایی و سبکی از جدا شدن وزنه های ناآگاهی در من به وجود میاد  خیلی قدرتمندانه با احساس ارزشمندی در جمع و مهمانی حاضر میشم با اشتیاق از خودم عکس می گیرم و دقیقه ها به عکسم مینگرم تفریحاتی که سالها خودمو محروم کرده بودم برام آزاد میشه استخر می رم کوهنوردی می کنم دوچرخه سواری من فکر می کنم لاغری خیلی به ثروتمند شدن هم ربط داره همیشه تصورم اینکه انسانهای ثروتمند انسانهای متناسبی هستند چون حتما به خودشون سلامتی و تندرستی و زیبایی و شیک پوشیشون اهمیت می دهند. اما از همه مهمتر احساس توانمندی و قدرتی است که در من پررنگ میشه که من تونستم لاغر بشم و لاغر بمونم پس حتما میتونم ثروتمند هم بشم روابطم هم عالی بشه با خانواده ام و …شروع یک زندگی لذت بخش که همیشه در مسیر رسیدن به هدفهاش در حرکته 😍😇✅  و در نهایت اینکه یک الگوی موفق میشم برای اطرافیانم ،جامعه و سرزمینم و این اوج لیاقت و شایستگی یک جانشین خداست .

      خدایا شکرت 

      عاااشقتم ♥️♥️♥️

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/03/26 19:01
      مدت عضویت: 1659 روز
      امتیاز کاربر: 28291 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,309 کلمه

      توجه نکردن به چاقی  رو باید یاد بگیریم 

      چاقتر شدن ما  دلیلش این هست که ما هر روز  به چاقی  خودمون بیشتر توجه کردیم و به ذهن میگیم من دوست دارم چاق بشم 

      باید به ذهن یاد بدید  به لاغری توجه کنه .

      چطور ذهن یاد بگیره به لاغری توجه کنه ؟چون چیزی که وجود ندازه توجه کردن بهش سخت هست ولی توجه به چاقی راحت هست چون داریم هر ردز  لمسش میکنیم در راه رفتن و نشست و برخاست و لباسها  و … پس خیلی  چاقی برامون واضح هست و توجه به لاغری کار ساده ای نیست .

      طبیعت ذهن ما طوری هست که از  راحتی  خوشش میاد و اگر ما در محیط ای باشیم که خوب نباشه سریع اونجا رو ترک میکنیم تا شرایط بهتری رو درک کنیم ذهن ما از شرایط بد حرکت میکنه به سمت شرایط خوب و شرایطی که خوشش بیاد و این  حرکت از رنج به سمت لذت به صورت پیش فرص در ذهن ما هست .

      و افرادی که میدونن چاقی جه بلایی به سر اونها آورده و کلی مشکلات برای   اونها  داره بارها باید فکر کنن که ما اگر لاغر بشیم از لحاظ روحی و جسمی و چطور میشم من لاغر بشم  چه  اعتماد به نفسی خواهم داشت؟ من لاغر بشم چه طور خر ید خواهم کرد .؟

      این الگوی طرح سوال هست  من باید کلی سوال طرح کنم 

      که من لاغر بشم  در روابطم چه تاثیری میزاره ؟

      من لاغر بشم در اعتماد به نفسم چه تاثیری داره ؟

       و  با این کار  دارم در ذهنم مرور میکنم لاغری چه مزیتهایی داره و ذهن علاقه داره تغییر کنه فقط راه رو گم کرده و من با طرح این سوالات مسیرهای جدید به سمت لاغری رو ایجاد میکنم هر چقدر واضحتر بنویسم و احساسش کنم  من  بیشتر  تغییر می کنم 

       برداشت من :

      ذهن من به صورت پیش فرض همیشه دوست داره از سمت رنج و سختی به سمت لذت و راحتی حرکت کنه پس باید ببینیم در ذهنمون اون موضوع دلخواه در قسمت رنج ذهن ما هست یا در قسمت لذت ذهن ما هست و ممکنه خیلی از خواسته ها ی ما  به خاطر باورهای غلط در قسمت رنج ذهن ما باشن و ما با این روش و طرح سوال میتونیم اونها رو به قسمت درست یعنی لدت  در ذهنمون ببریم تا ذهن  ما به اون خواسته که در قسمت لذت هست  با ما همکاری بکنه .و ما به اون برسیم 

      من خودمم قبلا و هنوزم بسیار به چاقی توجه میکردم و اما تمام هنر ما این هست که به چیزی که الان با ما نیست و خواسته ی من هست توجه کنم و به اون چیزی که هر لحطه با من هست و ناخواسته ی من هست توجه نکنم 

      پس چطور به لاعری توجه کنم با تجسم کردن میشه و یا دیدن و شنیدن و حرف زدن درموردش میشه ولی برای اینکه بتونیم قدرت تجسم رو در خودمون قویتر کنیم همزمان که فکر میکنیم روی برگه بنویسیم و در تمام جهات اون خواسته رو بررسی  کنیم که قابل درک و لمس برای ما  بشه پس  منم برم برای تجسم لاغری دلخواه خودم :

      من وقتی لاغر بشم بسیار جمع و جور و ظریف میشم ودر همه جا به راحتی جام میشه که بیشینم و یا فعالیت کنم  تمام لباسهای حال حاصرم برام گشاد میشن و فقط سایز ۳۸ و لارج باید بخرم و من تمام لباسهای الانم رو دیگه یا دور میریزم یا تنگ میکنم .

      من وقتی لاعر بشم هر روز از دیدن خودم در ایینه و رها بودن در لباسها بسیار خوشحال میشم و کلی با اهنگ شاد شادی میکنم بعد با عشق سراع کارها میرم 

      من وقتی لاغر بشم هر لباسی رو میتونم به راحتی بخرم با هر مدل و  رنگی که بخوام حتی سایز مانکن و اون اف خورد ه های تک سایز رو میتونم با قیمت مناسب بخرم و لدت ببرم و در زمان کم کلی خرید داشته باشم چون همه چیز به راحتی سایزم پیدا میشه .

      من وقتی لاغر بشم  حتی لباسهای جذب و سفید رنگ و یا رنگ روشن   رو به راحتی میپوشم و   استفاده کنم بدون اینکه نگران هیچ  چاقی  در اندام ها باشم 

      من وقتی لاعر بشم اعتماد به نفس زیادتری پیدا میکنم و در هر جایی با هر پوششی که لازم باشه حاضر میشم و فعالیت میکنم 

      من وقتی لاغر بشم روابط بینظیری اول با خودم و خدای خودم که اینقدررقشنگ من رو به این مسیر هدایت کرد پیدا میکنم و بعد  با اطرافیانم چنین رابطه ای خواهم داشت در واقع با همه و خودم در صلح قرار میگیریم .

      من وقتی لاغر بشم آزادی در خوردن  که یه عمر باهاش در کلنجار بودمو محدود بودم  پیدا میکنم و به راحتی در هر زمان و مکانی  غدا میخورم و عداب وجدان  و ناراحتی ندارم و فقط از خوردنم لدت میبرم 

      من وقتی لاغر بشم رفتار غدایی ام خیلی زیبا میشه بدون حرص،و ولع به اندازه نیاز میخورم و هیچ وقت زیاده روی نمیکنم که سنگین بشم و یا فشار شکمی داشته باشم و حالم بد بشه  همیشه بعد از غدا سبک  هستم .

      من وقتی متناسب باشم با خانوادم و تمام اطرافیانم خیلی بیشتر در صلحم  حتی خودم    هیچ وقت اونها رو و خودم رو وادار به  خوردن از ترس اسراف و پول  دادن و … نمیکنم .

      من وقتی متناسب بشم ازادی در تمام جنبه ها  نثل خوردن پوشیدن و یا فعالیت و و یا ..‌‌‌‌…با هم خواهم داشت که به نظرم این ارزشمند ترین قسمت لاعری با ذهن  هست .

      من وقتی لاعر بشم ایمانم و خود باوریم قویتر میشه و برای رسیدن به بقیه اهدافم  هم گام   بر میدارم  و فرد موفقی خواهم شد 

      من وقتی متناسب بشم  میتونم فرد تاثیر گذاری بشم و الگو بشم برای خیلیا و دستی  از دستان خداوند بشم برای گسترش این روش مقدس و راه درست  لاعری با قدرت ذهن .

      من وقتی لاغر بشم بسیار جوانتر و زیباتر خواهم شد صورت قشنگتری خواهم داشت .

      من وقتی  لاغر بشم  در بهترین حالت روحی و بهترین حالت جسمی قرار خواهم گرفت 

      من وقتی لاعر بشم  به خالق بودن خودم بیشتر پی میبرم 

      من وقتی لاغر بشم  با این ابزار ارزشمند  قدرت ذهن  بیشتر آشنا میشم .

      من وقتی لاغر بشم هیچ درد و بیماری و مشکلات چاقی در جسم من وجود نداره 

      من وقتی لاغر بشم فرد با ایمانتر و با خداتری میشم و از شیطان دور تر میشم چون  شیطان همیشه وعده ترس و نگرانی و کمبود میده که بخور  نیست و …

      من وقتی لاغر بشم بسیار خوش پوش تر میشم و هر لباسی رو به راحتی میپوشم .

      من وقتی لاعر بشم در آشپزی عدای کمتری درست میکنم و کمتر غدا دور ریخته میشه چون دیگه نگرانی   کم اومدن  غدا رو ندارم و به اندازه درست میکنم .

      من وقتی متناسب بشم به هیچ کس در مهمانی هام و یا در اطرافم اصرار به خوررن نمیکنم  و در مقابل اصرار و تعارف بقیه هم من مجبور به خوردن نمیشم و میگم میل ندارم .

      من وقتی لاعر بشم فقط به عداها به عنوان یه ماده برای تامین انرزی جسمم استفاده میکنم و هیچ خاطره ای از اونها در ذهنم نخوام داشت 

      من وقتی متناسب بشم بدون هیچ بهانه ای مثل خستگی و درد معده و …. عدا میخورم فقط برای رفع نیاز جسمم غدا میخورم .

      من وقتی متناسب بشم به خوبی در موقع سیری که هنوز میل به غدا هست من اون رو رها میکنم و دست از خوردن میکشم .

      من وقتی متناسب بشم هیچ پیج اشپزی رو دنبال نمیکنم و به هیچ تعریف و تمجیدی از  بقیه  برای  خوراکی ها و یا تبلیغهای  خوراکی در بیلبوردهای   سطح شهر و یا اگهی بازرگانی  در تلویزیون کاری ندارم  و فقط به نیاز جسمم توجه میکنم و هر وقت گرسنه بودم بدون تفکیک غدایی راحت میخورم .

      من وقتی لاغر بشم هیچ وقت مغلوب تنوع مواد غدایی نمیشم و زیاده روی نمیکنم و فقط بر نیاز جسمم تمرکز میکنم 

      من وقتی متناسب بشم بدون هیچ خاطره ای از عداها من عدا میخورم و با لدت میخورم .

      من وقتی متناسب بشم جسمم رو تبدیل به سطل اشغال مواد غدایی نمیکنم  و هر چیزی رو واردش نمیکنم 

      من وقتی متناسب بشم …..

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم